کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



موجبات طلاق:
منظور از موجبات طلاق چیزهایی است که مجوز طلاق به شمار می­آید و به استناد آن­ها می­توان اقدام به طلاق کرد. اسباب و موجبات طلاق در قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه خود به سه قسم زیر تقسیم می-شوند:
۱- طلاق به اراده مرد         ۲-  طلاق به اراده زن     ۳- طلاق به توافق زوجین
اما قبل از تفصیل و بررسی مطالب بالا قابل ذکر است که مقررات ذکر شده در باب طلاق در قانون مدنی مورد انتقاد زیادی قرار گرفت و منجر به سوءاستفاده بسیاری از مردان از اختیار مطلقی که قانون در مورد طلاق در اختیارشان قرار داده بود، می­شد. تا آنجایی­که قانون­گذار با توجه به مسائل و مشکلات پیش آمده و برای جلوگیری از افزایش روز افزون این پدیده قبیح در صدد چاره جویی بر آمد و به موجب قانون حمایت خانواده سال ۴۶ موارد طلاق را محدود کرد و صدور گواهی عدم امکان سازش را برای طلاق لازم دانست و به نوعی ماده ۱۱۳۳ ق.م پیشین را به طور ضمنی نسخ نمود. ولی با توجه به عدم موفقیت قانون حمایت خانواده و پذیرش نظام جمهوری لازم بود تجدید نظر اساسی در مورد مقررات مربوط به طلاق صورت گیرد و این کار با تصویب قانون دادگاه­های مدنی خاص مصوب ۱۳۵۸ انجام گرفت که پاره­ای از مقررات قانون حمایت خانواده را نسخ ضمنی و به نظام قانون مدنی بازگشت نمود و ماده ۱۱۳۳را مجدداً احیاء کرد که در تبصره ۲ ماده قانون مزبور خواهیم دید: موارد طلاق همان است که در قانون مدنی و احکام شرع مقرر گردیده ولی در مواردی که شوهر به استناد ماده ۱۱۳۳ ق.م تقاضای طلاق می­کند دادگاه بدواً حسب آیه کریمه : «وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها ان یریدا اصلاحاً یوفق الله بینهما ان الله کان علیماً خبیرا »، موضوع را به داوری ارجاع می­کند و در صورتی که بین زوجین سازش حاصل نشود اجازه طلاق به زوج خواهد داد. بنابراین موجبات طلاق در حقوق فعلی ایران را می­توان در بند­های زیر بررسی کرد:

۱
-۲: طلاق به اراده مرد:
ماده ۱۱۳۳ پیشین قانون مدنی مقرر داشته بود: مرد می­تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد. از این ماده این مفهوم قابل برداشت است که طلاق فقط به دست مرد است و هرگاه بخواهد می­تواند از این اختیار قانونی خود استفاده کند. اما متأسفانه این مسأله و اختیار مطلقی که این ماده قانونی در امر طلاق به مرد داده منجر به سوء­استفاده برخی از مردان شده بود. لیکن با اصلاح این ماده قانونی در سال ۱۳۸۱ مقرر شد که: « مرد می­تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید» وحتی در تبصره خود برای زن نیز طبق شرایط مقرره در این قانون این حق را قائل شد. همچنین با تصویب ماده ۸ قانون حمایت خانواده که مقرر کرده: « در موارد زیر زن یا شوهر حسب مورد می­تواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نماید و دادگاه نیز در صورت احراز آن موارد گواهی عدم امکان سازش را صادر خواهد کرد….»، به نوعی حکم ماده ۱۱۳۳ پیشین قانون مدنی را تعدیل کرد و با محدود کردن اختیار مرد در امر طلاق و داشتن علّت موجه برای طلاق دادن و هم­چنین قائل شدن این حق برای زن طبق شرایط مقرره که بعداً به آن خواهیم پرداخت، به نظر می­رسد به نوعی امر طلاق به گونه سازمان یافته­تر از قبل صورت گیرد، طوری­که اگر امروزه شوهر بخواهد زن خود را طلاق بدهد باید ابتدائاً به دادگاه رجوع کند و دادگاه نیز اختلاف آن­ها را برای اصلاح و ایجاد سازش بین زوجین به داوری ارجاع می­دهد و اگر نهایتاً بین آن­ها سازش ایجاد نشد اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش خواهد کرد.
بند آخر ماده ۱۰ قانون حمایت خانواده که می­توان گفت هنوز به اعتبار و قوت خود باقیست ضمانت اجرای تخطی از این قاعده را بیان کرده و مقرر کرده که: « اگر شوهر بدون اجازه دادگاه مبادرت به طلاق کند به حبس جنحه­ای از ۶ ماه تا ۱ سال محکوم خواهد شد ».
همین مجازات نیز مطابق ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال ۱۳۷۱، برای سردفتر خاطی که این­گونه طلاق را ثبت کند وجود دارد و به علاوه آن­که از این سردفتر سلب صلاحیت خواهد شد.

۲-۲: طلاق به اراده زن
:
علی­رغم این­که علی­الاصول طلاق به اراده مرد واقع می­شود اما در مواردی نیز ممکن است زن متقاضی طلاق باشد هر چند که شوهر راضی به طلاق دادن نباشد. قانون مدنی مانند فقه اسلامی در پاره­ای از موارد قانونی خود به زن این اجازه را داده که با اثبات شرایطی که در ذیل خواهد آمد از دادگاه تقاضای طلاق کند و این شرایط عبارتند از:
الف- خودداری یا عجز شوهر از دادن نفقه
ب– عسر و حرج
ج- غیبت شوهر بیش­تر از چهار سال
د- وکالت زن در طلاق.

۱-۲-۲: خودداری یا عجز شوهر از دادن نفقه
:
ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی مقرر می­دارد: « در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم اجراء حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می­تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می­کند، هم­چنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه. » استنکاف شوهر از دادن نفقه به دو صورت است:
الف) یا این­که شوهرتوانایی مالی لازم را داشته، ولی به دلایلی از پرداختن نفقه خودداری می­کند.
ب) یا این­که واقعاً توانایی اقتصادی نداشته و اصلاً قادر به پرداخت نفقه همسرش نیست، حال این عجز و ناتوانی او می­خواهد وابسته به قبل از نکاح بوده یا مربوط به بعد از آن باشد. از نظر فقهی استنکاف شوهر از پرداخت نفقه به نوعی نشوز تلقی می­گردد، یعنی همان­گونه که زن نیز در قبال عدم انجام وظایف همسری خود ناشزه تلقی می­گردد مرد هم در قبال خودداری از وظایفی که بر عهده دارد، از جمله همین پرداخت نفقه، در صورت درخواست همسرش، ناشز محسوب می­گردد، که این نشوز هم از لحاظ مدنی و هم از لحاظ کیفری ضمانت اجراء دارد و عواقب سختی در انتظار شوهر مستنکف است. از نظر مدنی ماده ۱۱۱۱ ق.م مقرر کرده: « زن می­تواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه به محکمه رجوع کند، در این صورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم خواهد کرد.» با قطعی شدن و لازم شدن حکم، چنان­چه شوهر از اجرای رأی هم خودداری کند از طریق معرفی و بازداشت اموال وی حکم اجرا می­شود یا محکوم­له می­تواند از ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت­های مالی ( مصوب سال ۷۷ ) استفاده کند. در نهایت ممکن است ضمانت اجرای کیفری شامل حال او شود و به حبس مرد مستنکف از پرداخت نفقه منجر شود. این ضمانت اجرا در ماده ۶۴۲ قانون مجازات تعیین شده و مقرر نموده: « هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می­کند. »
همچنین در صورتی که شوهر عاجز از پرداخت نفقه باشد و زن نیز از طریق دادگاه مطالبه نفقه کند دادگاه نیز حکم به نفع زن صادر کند و شوهر حکم را اجرا نکند (مثلاً اموال خود را پنهان کند و …) زن می­تواند درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق را مطرح کند. حال سؤال می­شود که آیا حکم مندرج در ماده ۱۱۲۹ ق.م در مورد نفقه آینده است یا گذشته یا هر دو؟ این مسأله اختلافی است، برخی آن را ناظر به آینده می­دانند و برخی تمایل دارند شامل هر دو بدانند. اما قولی که مرجح به نظر می­رسد این است که فقط استنکاف از دادن نفقه آینده علت طلاق است و قانون ناظر به این نفقه است نه نفقه گذشته.[۱]
زیرا اولاً: نفقه گذشته زن دینی است بر عهده شوهر مانند سایر دیون و نفقه شامل آن نمی­شود، ثانیاً: مبنای طلاق در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه، عدم امکان ادامه زندگی زناشویی است و این فقط در مورد نفقه آینده صدق می­کند. ثالثاً: از نظر اجتماعی مصلحت در این است، تا جایی­که ممکن است از موارد و موجبات طلاق کم و محدود شود. آراء قضائی نیز در این مسأله متفاوت است. شعب ۳ و ۴ دیوان عالی کشور، ماده ۱۱۲۹ را ناظر به نفقه آینده دانسته­اند، ولی هیئت عمومی دیوان مزبور در یک رأی اصراری مورخ ۱۹/۷/۱۳۲۹ نفقه گذشته را نیز مشمول این ماده تلقی کردند.

 

 

[۱] . صفایی و امامی، سید حسین و اسدالله، مختصر حقوق خانواده، تهران، بنیاد حقوقی میزان، ۱۳۸۸، ص ۲۱۳

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 02:17:00 ب.ظ ]




عسر وحرج:
به موجب ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی: « در صورتی­که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می­تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند؛ چنان­چه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می­تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می­شود. » تبصره این ماده نیز مصادیق عسر و حرج را برشمرده است. قابل توجه این­که ماده مذکور برای اولین بار بعد از انقلاب در سال ۶۱ اصلاح شد و به دادگاه اجازه داد اگر دوام زوجیت را موجب عسر و حرج زوجه بداند زوج را اجبار به طلاق کند.
در سال ۱۳۷۰ مجدداً قانون گذار ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی را اصلاح کرد ولی این اصلاح بیشتر اصلاح عبارتی بود و عبارت “برای جلوگیری از ضررو حرج” در اصلاحیه سال ۷۰ حذف گردید. البته موارد مندرج در این ماده و تبصره جنبه حصری ندارد و تنها مصادیقی از عسر و حرج است. ناگفته نماند که بار اثبات هر یک از این موارد بر دوش زن است و زن باید در دادگاه، مورد ادعای خود را ثابت کند و ممکن است حتی عکس این مورد نیز در دادگاه اتفاق بیفتد، یعنی مرد در دادگاه با اقرار به رفتارهای غیر انسانی خود نسبت به زوجه، موجبات اثبات عسر و حرج زن را فراهم آورد. عللی که باعث شده زندگی زناشویی تلخ و دشوار گردد باید هنگام طرح دادخواست طلاق موجود باشد و احراز آن نیز با دادگاه است. در واقع عسر و حرجی که در زمان گذشته در زندگی وجود داشته باعث طلاق نمی­شود، یعنی اگر برای دادگاه احراز شود که رفتارهای نابهنجار شوهر اصلاح شده دیگر نمی­تواند شوهر را مجبور به طلاق زن کند. طلاق عسر و حرجی طلاق قضائی است و از نوع طلاق بائن است نه رجعی. زیرا اگر رجعی باشد رافع عسر و حرج زوجه نخواهد بود و بی­نتیجه و عبث است. نظریه شماره ۷/۷۹۲۵-۲۲/۸/۱۳۸۰ اداره حقوقی قوه قضائیه مؤید این نظر است.

۳-۲-۲: غیبت شوهر بیش از ۴ سال:

طبق ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی: « هر گاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقود­الاثر باشد زن او می­تواند تقاضای طلاق کند. در این صورت با رعایت ماده ۱۰۲۳ حاکم او را طلاق می­دهد. « ماده ۱۰۲۳ ق.م بیان می­دارد: « محکمه وقتی می­تواند حکم فرضی غایب را صادر کند که در یکی از جراید محل و یکی از روزنامه­های کثیر­الانتشار تهران اعلانی در سه دفعه متوالی هر کدام به فاصله یک ماه منتشر کرده و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند دعوت نماید که  اگر خبر دارند به اطلاع محکمه برسانند. هر گاه یک سال از تاریخ اولین اعلان بگذرد و حیات غایب ثابت نشود حکم موت فرضی او داده می­شود.» ماده ۱۰۳۰ قانون مدنی نیز راجع به بازگشت شوهر غایب پس از طلاق و قبل از انقضای مدت عده بیان می­دارد: « اگر شخص غایب پس از وقوع طلاق و قبل از انقضای مدت عده مراجعت کند نسبت به طلاق حق رجوع دارد ولی بعد از انقضای مدت مزبور حق رجوع ندارد. مدت عده این طلاق به اندازه عده وفات است و از تاریخ وقوع طلاق به وسیله نماینده دادگاه آغاز می­شود.» این نکته را ماده ۱۱۵۶ قانون مدنی بیان داشته و مقرر کرده: « زنی که شوهر او غایب مفقود­الاثر بوده و حاکم او را طلاق داده باشد باید از تاریخ طلاق عده وفات نگه دارد. » زیرا احتمال فوت شوهر در این­گونه موارد زیاد است.

۴-۲-۲: وکالت زن در طلاق
:
یکی از موضوعات و راه­حل­های مهمی که در فقه و قانون اسلامی برای زنان در نظر گرفته شده و توجه ویژه­ای نیز بدان شد، بحث وکالت زن در طلاق می­باشد که برای پرهیز از تکرار، توضیحات بیشتر و تکمیلی آن را در فصل دوم این رساله خواهیم آورد.

۳-۲: توافق زوجین
:
طلاق توافقی طلاقی است که در آن زن و شوهر در تمام زمینه­های مربوط به زندگی مشترک اعم از مهریه، نفقه، اجرت­المثل ایام زوجیت، نحله و جهیزیه زوجه و نیز در صورت داشتن فرزند یا فرزندان غیربالغ در خصوص حضانت ایشان و نفقه مربوطه، توافق نمایند و دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش را تنظیم و به دادگاه تسلیم می­کنند. هر چند که طلاق توافقی تا قبل از تصویب قانون حمایت خانواده در تاریخ ۱/۱۲/۱۳۹۱ در قانون ذکر نشده بود، اما قضات دادگاه خانواده معمولاً آن را به لحاظ قانونی با مواد مربوط به طلاق خلع و مبارات توجیه می­کردند، چون در این نوع طلاق زوجین با توجه به کراهتی که از یکدیگر پیدا می­کنند جدایی را راه­حل مشکل خود دانسته، به نحوی که با یکدیگر توافق نموده و دعوایی تحت عنوان طلاق توافقی مطرح می­کنند. دادگاه نیز بعد از  این­که توفیقی در اصلاح بین آنها حاصل ننمود، با توجه به اینکه هر دوی آنها به این امر راضیند مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش می­نماید.

 

 

 

مبحث دوم: حق یا تکلیف بودن طلاق:

 

 

گفتار اول: مفهوم حق و تکلیف:
مفهوم حق: 
حق در لغت و در زبان فارسی معانی متعددی از جمله :راستی، درستی، حقیقت، شایستگی و سزاواری، یقین، نصیب و بهره، عدل و داد، ملک و مال به کار رفته است.[۱] از نظر اصطلاحی نیز واژه حق از نظر فقها و حقوق­دانان به گونه­ای دیگر تعریف شده که در ذیل به نظرات هر یک از آنها خواهیم پرداخت؛ دکتر کاتوزیان در تعریف حق بیان داشته­اند: سلطه و اختیاری که حقوق هر کشور به اشخاص می­دهد تا از مالی به طور مستقیم استفاده کنند یا انتقال مال و انجام دادن کاری را از دیگری بخواهند[۲] . همچنین در جای دیگری تعریف نمودند: حق امتیاز و نفعی است متعلق به شخص که حقوق هر کشور در مقام اجرای عدالت از آن حمایت می­کند و به او توان تصرف در موضوع حق و منع دیگران از تجاوز به آن را می­دهد.[۳]
دکتر جعفری لنگرودی نیز واژه حق را در معانی زیر به کار برده است:
الف) اموری که در قانون پیش­بینی شده، اگر افراد مجاز باشند که به قصد خود برخی از آنها را تغییر دهند، این امور قابل تغییر را حق گویند.
ب) نوعی از مال است و در این صورت در مقابل عین، دین، منفعت، انتفاع، به کار می­رود چنان­که گویند: مالکیت عین، مالکیت دین، مالکیت انتفاع، مالکیت حق و این نوع مالکیت اخیر مانند مالکیت حق خیار، مالکیت حق تحجیر.
ج) قدرتی که از طرف قانون به شخصی داده شد، حق نامیده می­شود. حق به این معنا دارای ضمانت اجرا است و آن را حق تحققی و حقوق موضوعه و حقوق مثبته نیز گفته­اند.[۴]
فقهای ما نیز گرچه برای حق معنای اصطلاحی قائل نشدند و در فقه نیز آن را به همان معنای لغوی به کار برده­اند اما از آنجا که این واژه در فقه دارای آثار و احکام خاصی می­گردد ناگزیر تلاش کردند تا معنای دقیق­تری را برای آن بیان کنند و در این راستا چهار معنی را برای حق در نظر گرفته­اند و تعاریفی را در باب آن آوردند که به هر یک از آنها مختصر اشاره­ای خواهیم نمود.
۱- برخی از فقها حق را به معنای سلطنت آورده­اند و آن را بدین گونه تعریف کردند: «الحق سلطنه مجعوله من حیث هو علی غیره و لو بالاعتبارمن مال أو شخص أو هما معاً».[۵] یعنی حق سلطه­ای است که بر دیگری قرار داده شده چه به اعتبار شخص باشد یا مال یا هر دو با هم. محقق اصفهانی نیز برای حق دو نوع اعتبار ذکر کرده­اند: [۶]
الف) در برخی از موارد حق به چیزی که تعلق گرفته و اضافه شده همان معنا و اعتبار مضاف­الیه را دارد نه چیز دیگری، مثلاً در حق ولایت فقط ولایت برای حاکم و پدر و جد اعتبار شده است که می­توانند در مال مولی­علیه هم تکلیفاً و هم وضعاً تصرف نمایند. بنابراین اضافه حق ولایت به معنای ولایت است و معنای دیگری ندارد.
ب) در برخی از حقوق نیز با توجه به ادله آن می­توان سلطنت را برای ذی­حق اعتبار کرد، مثلاً در حق قصاص، چون خداوند از این حق با تعبیر سلطنت یاد کرده و می­فرماید:« فقد جعلنا لولیه سلطاناً[۷]» پس مراد از حق سلطنت اولیای دم است. حال با توجه به این تعریف اگر بخواهیم حق طلاق را در قالب این تعریف به­کار ببریم می­توان گفت که حق طلاق نوعی سلطه یا سلطنت زوج در حوزه زوجیت است و حتی طبق اعتباراتی که محقق اصفهانی در باب حق بیان داشتند می­توان گفت که حق طلاق فقط برای زوج اعتبار شده که می­تواند هم تکلیفاً و هم وضعاً در آن تصرف کند و از حق خودش استفاده کند.
۲- گروهی دیگر نیز هستند که حق را مساوی و به نوعی از ملک می­دانند که در مقابل عین، دین،منفعت و انتقال به کار می­رود، مانند تعریف دکتر جعفری لنگرودی در ترمینولوژی حقوق که در بند ب از تعریف حق[۸] ، بیان داشته­اند. آیت الله حکیم در این باره می­گوید: «و فی الاصطلاح الحقّیه عباره عن نوع من الملکیه الّتی هی نوع خاصّ من الاضافه بین مالک و المملوک»[۹]. با توجه به نظرات این دسته از از نظریه­پردازان می­توان این­گونه برداشت کرد که زوج بر حق طلاق به نوعی مالکیت دارد و به عبارتی دیگر از منظر این دسته از فقیهان، مالکیت اختصاصی زوج بر حق طلاق مسلّم است.
۳- برخی از فقها و حقوقدانان نیزحق را به معنای امتیاز گرفته­اند که این غیر از ملکیت و سلطنت و مانند آن­هاست. که بنا براین تعریف، حق طلاق یک نوع امتیاز برای مرد است که قانون­گذار برای وی وضع نموده است.[۱۰]
۴-برخی از فقیهان بین حق و ملک و سلطنت تفاوت­هایی قائل شده­اند،[۱۱] از جمله موارد ذیل:
الف) این که حق و حکم به افعال مکلفان تعلّق می­گیرند، بر خلاف ملک که به افعال و هم به اعیان متعلق می­شود.
ب) این­که حق و حکم اعتباری­اند بر خلاف ملک و سلطنت که می­توانند حقیقی باشند.
ج) این­که در موارد حکم و حق، هیچ تفاوت ماهوی وجود ندارد، زیرا جواز و لزوم وضعی مانند جواز و لزوم تکلیفی هستند و همه از احکام شرعی به حساب می­آیند، گرچه در آثار با هم اختلاف داشته باشند.
د) حق در لغت به معنای ثبوت است، پس مفهوم حق شامل کلیه مجعولات شرعی ( احکام ) می­شود.[۱۲]
اما عللی که موجب شده تا حق و حکم را مانند هم در نظر گرفته شود: [۱۳]
۱- اولین عامل این است که به ظاهر بین احکام ترخیصی و حق، تلقی به تشابه شده­اند. توضیح این­که احکام تکلیفی بر سه دسته وجوب، حرمت و اباحه تقسیم بندی شده­اند. اباحه نیز در معنای اعم خود ( که یعنی هیچ الزامی به انجام وجود ندارد ) بر سه قسم است: استحباب، کراهت، و اباحه به معنای اخص. که در این تفکیک، وجوب و حرمت را حکم تکلیفی الزامی می­گویند و اقسام سه گانه اباحه را حکم تکلیفی ترخیصی نام­گذاری نموده­اند. و چون این احکام ترخیصی انجام و ترکشان به اختیار مکلف است و هیچ الزامی را در پی ندارد، تقریباً مانند نسبت حق با صاحب حق در اختیار استفاده یا عدم استفاده از حق می­باشد.
۲- دومین عامل، داشتن ارتباط تنگاتنگ بین احکام وضعی و احکام تکلیفی است. احکام وضعی مانند: جزئیت، مانعیت، شرطیت، و …. گرچه به ظاهر مغایر با احکام تکلیفی­اند ولی همیشه در مورد احکام وضعی یک یا چند حکم تکلیفی هم وجود دارد، مثلاً زوجیت مرد و زن برای یکدیگر با اباحه استمتاع و وجوب نفقه از طرف مرد که با وجوب تمکین از طرف زن، همراه است.
تقریباً همین معنی در حق هم وجود دارد، زیرا وقتی برای کسی حقی قرار داده شد متعاقباً طرف دیگری هم تحت عنوان مکلّف یا من علیه الحق در نظر گرفته خواهد شد.
با این حال و با شباهت­هایی که بین حق و حکم موجود است تفاوت­هایی میان این دو نیز برقرار است: [۱۴]
الف) حق و حکم هردو نتیجه قانون­اند، منتهی در برخی موارد مصلحتی که در وضع حکم هست آنچنان مهم است که اراده اشخاص در برابر آن ارزشی ندارد که این حکم را امری، و موقعیتی که به وجود آورده است را حکم می­گویند. ولی گاهی هدف اصلی قانون­گذار حفظ منافع خصوصی افراد یا تکمیل اراده ایشان و رعایت عدالت در قراردادهاست. در اینجا نیز مصلحت عمومی در نظر است اما نه­چندان ­که حاکمیت اراده را از بین ببرد، پس قانون تکمیلی است و موقعیت ناشی از آن نیز حق نامیده می­شود.
ب: در احکام ترخیصی کسی جز شارع نمی­تواند آن حکم را از درجه اعتبار ساقط کند، اما در حقوق صاحب حق علاوه بر توانایی انجام ترک عمل می­تواند این توانایی را هم از خود بگیرد.
ج: برخورداری از حق منوط به قدرت و تمکن نیست چون حتی افراد عاجز و ضعیف هم حقشان محفوظ است ولی تکلیف مشروط به قدرت و تمکن است. با توجه به این تعریف هم می­توان گفت: که طلاق یک حکم ترخیصی است به طوری­که اگر حق باشد شخص می­تواند حق طلاق را انجام بدهد یا ندهد، ولی اگر آن را حکم ترخیصی بدانیم مکلف ( زوج ) مختار به انجام یا ترک آن است، ولی از بین بردن این توانایی به دست خودش نیست، چون همان­گونه که بیان کردیم در احکام ترخیصی کسی جز شارع نمی­تواند آن حکم را از درجه اعتبار ساقط کند. ولی در حقوق صاحب حق این توانایی را دارد که آن فعل را انجام بدهد یا ندهد، در حقیقت مختار است.
با این تفاسیر هر چند هر یک از این تعاریف و معنای حق ( حق در معنای سلطنت، ملک، امتیاز و نفع ) بتواند بخشی از معنای مورد نظر از ماهیت حق طلاق را بگیرد، لیکن نمی­تواند بازتاب کاملی از تعریف حق طلاق باشد، زیرا هر یک از این تعاریف از آن­چنان جامعیتی برخوردار نیست که بتواند مانع ورود تعاریف دیگر گردد. یا آن­که هر یک از این تعاریف به نحوی است که از یک نقطه نظر آثار حقوقی مرتبط به آن در تعریف حق طلاق دچار ضعف­های حقوقی می­باشد که این نگارنده را در اطلاق آن تعاریف بر حق طلاق به طور کامل منصرف می­داند، اما در خصوص معنای حکم که عده­ای حق را مرادف با آن دانستند باید بگوییم که این کلمه در بردارنده تمامیت معنای حق طلاق می­باشد، و تعبیری به جا و درست از آن است چون همان­گونه که در مباحث بعدی ( تفاوت و تلازم بین حق و تکلیف) و از ویژگی ­های حق ذکر می­کنیم( از جمله این­که که حق قابل انتقال و قابل اسقاط است)، اگر طلاق را به نوعی حق بدانیم، پس زوج به راحتی ­می­تواند آن را از خود ساقط کند یا به زوجه خود یا به شخص دیگری واگذار کند، اما این حق اعطاء شده به زوج، از سوی قانون و شرع است و به نوعی الزام قانونی بر عهده زوج است و چیزهایی را که قانون و شارع آن را وضع کند، فقط خود شارع ­می­تواند آن را از درجه اعتبار ساقط کند یا در وضع آن تغییری به وجود آورد، چون برای مکلّف فقط توانایی بر انجام یا ترک عمل قرار داده شده و چنین قدرتی را ندارد که تغییری در وضع آن به وجود بیاورد، به عبارتی بهتر حکم یا تکلیف مشروط به قدرت و تمکن است ولی حق دارای چنین خصوصیتی نمی­باشد.
مفهوم تکلیف: واژه تکلیف در فرهنگ معین در چندین معانی به کار رفته است، از جمله، به رنج افتادن، بار کردن، به گردن گذاشتن، کاری سخت و شاق به عهده کسی گذاشتن، وظیفه­ای که باید انجام شود، اوامر و نواهی خداوند بر بندگان.[۱۵] در اصطلاح فرهنگ و دین، تکلیف به فرمان الهی اطلاق می­شود، هم­چنین تکلیف در دین به معنای موظف کردن در مقابل تعالیم الهی و تبعیت از امرو نهی پروردگار است.[۱۶] مرحوم لاهیجی نیز در گوهر مراد می­گوید: « تکلیف خطاب الهی را گویند که متعلّق به افعال بندگان است از جهت اتصاف به حسن و قبح بر سبیل اقتضاء یابر سبیل تخییر، و مراد از اقتضاء طلب است و طلب یا متعلّق است به فعل یا ترک، و تخییر تسویه است میان فعل و ترک.[۱۷]
در اصطلاح حقوقی نیز تکلیف عبارت است از اوامر و نواهی قانونی، که به عبارت دیگر آن­ها را الزامات قانونی می­نامند،[۱۸] و افراد ملزم به انجام یا ترک آن بوده و عدم انجام یا انجام آن با واکنش قانونی مواجه است. الزامات قانونی نیز گاهی در قالب امر است، مثلاً لزوم پرداخت نفقه زن از جانب مرد که یک تکلیف قانونی بر عهده شوهر است و یک حق قانونی نیز برای زن که در صورت خودداری مرد از پرداخت آن می­تواند از طریق شکایت در نزد مراجع قانونی به حق و خواسته خود برسد. و گاهی نیز در قالب نهی به کار می­رود، مثلاً سرقت یا کلاهبرداری، که اگر کسی مرتکب این جرایم شود قانون­شکنی کرده و مجازات می­شود. در واقع این نهی به نوعی ایجاد تکلیف می­کند.
[۱] .معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ بیستم، ج ۱،  ص ۱۳۶۳.

 

 

[۲] .کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم حقوق، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۱، چاپ سی و یکم، ص۲۴۹.

 

 

[۳] .کاتوزیان، ناصر، فلسفه حقوق، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ دوم، ج ۱، ص ۴۴۲.

 

 

[۴] . جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۱۷۲۲.

 

 

[۵]. بحرالعلوم، سید محمد تقی، بلغه الفقیه، تهران، مکتبه الصادق، ۱۴۰۳، چاپ چهارم، ج ۱، ص ۱۳.

 

 

[۶] اصفهانی، محمد حسین، حاشیه کتاب المکاسب، تحقیق عباس محمد آل سباع، قم، انوار المهدی، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۴۱- ۴۹.

 

 

[۷] .قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۳۳.

 

 

[۸] . جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوؤی حقوق، ش۱۷۲۲، بند ب.

 

 

[۹] .طباطبایی حکیم، سید محسن، نهج الفقاهه، قم، انتشارات ۲۲ بهمن، ج ۱، ص ۶.

 

 

[۱۰] . موسویان، سید ابولفضل، ماهیت حق، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ( ره )، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص ۵۹.

 

 

[۱۱] همان، ص ۵۳- ۵۴.

 

 

[۱۲] . خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهۀ فی المعاملات، قم، مطبعه سید الشهداء،۱۳۷۸،چاپ دوم، ص ۴۶.

 

 

[۱۳] .موسویان، سید ابولفضل، ماهیت حق، ص ۵۴ – ۵۶.

 

 

[۱۴] . موسویان، سید ابولفضل، ماهیت حق، ص ۵۶ – ۵۹.

 

 

[۱۵] . معین، محمد، فرهنگ معین،.ج ۱، ص ۱۱۲۷

 

 

[۱۶] . جوادی آملی، عبدالله، حق و تکلیف در اسلام،قم،مرکز نشر اسراء، ۱۳۹۰، ص ۳۰ و ص ۲۳۸.

 

 

[۱۷] .فیاض لاهیجی، حکیم عبدالرزاق، گوهر مراد، قم، نشر سرمایه مؤسسه الهادی، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص ۷ و ص ۳۴۶.

 

 

[۱۸] . جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۱۴۱۰.

 

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




از جمله مسائل مهم در باب حق و تکلیف بحث تفاوت و تلازم میان این دو است. باتوجه به تعاریفی که از این دو واژه ارائه کردیم در مورد تفاوتشان با یکدیگر می­توان گفت که حق چیزی است به نفع فرد و به عهده دیگران، و تکلیف چیزی است به عهده فرد و به نفع دیگران. حق برای فرد محق و تکلیف برای فرد مکلف است.

 

تکلیف فتوا بردار است اما حق چنین نیست. حق در واقع دربردارنده نوعی بهره­مندی، توان، اختیار استفاده برای شخص است، اما تکالیف فقط بیان­گر الزام قانونی است و به طور مستقیم اختیار و قدرتی را برای شخص مکلف به وجود نمی­آورد. از جمله تفاوت­های مهمی که بین حق و تکلیف وجود دارد این است که حق چه بسا قابل نقل و انتقال و قابل اسقاط است، ولی تکلیف هیچ یک از این آثار و ویژگی­ها را ندارد. اما در بحث تلازم و رابطه بین حق و تکلیف باید گفت این دو چنان ملازمه­ای با هم دارند که هر جا سخن ازحق می­شود تکلیفی هم در مقابل آن قرار دارد، به عبارتی رابطه بین حق و تکلیف یک رابطه دوطرفی است و حتی به قدری تفکیک­ناپذیر است که برخی از بزرگان اساساً معتقدند که بین حکم تکلیفی و وضعی دوگانگی وجود ندارد.حکم وضعی منتزع از حکم تکلیفی است و آن­چه شارع بیان می­کند حکم تکلیفی است[۱]، گرچه به بیان حکم وضعی باشد. تکالیف موضوعه ( البته غیر از  تکالیف فردی و عبادی ) ممکن است برخاسته از حقی یک­طرفه باشند، مانند خیار غبن برای مغبون، و ممکن است از حقی دوطرفه ناشی شده باشند، مانند خیار مجلس، که هر دوطرف معامله تا قبل از به­هم خوردن مجلس عقد این حق را دارند و می­توانند معامله را فسخ کنند، در این نوع حقوق دوطرفه هرکس دارای حق و تکلیف می­باشد. زیرا هم حق داری که دیگران باید آن را مراعات کنند و هم باید این حق را برای دیگران قائل شده و نسبت به آنان رعایت کنی.[۲]

 

حضرت علی ( ع) هم در نهج­البلاغه در مورد تلازم بین حق و تکلیف در امر حکومت این­گونه می­فرمایند: « امّا بعد، فقد جعل الله سبحانه لی علیکم حقّاً بولایه أمرکم، و لکم علّی من الحق مثل الذی لی علیکم» خداوند سبحان برای من به خاطر آن­که زمامدار شما شده­ام حقی بر شما قرار داده و همان­گونه که مرا برشما حقی است شما را نیز بر من حقی می­باشد. هم­چنین می­فرمایند: « لا یجری الّا جری علیه، و لا یجری علیه الّا جری له » هیچ حقی برای کسی منظور نمی­شود مگر آن­که وظیفه­ای بر عهده او گذارده می­شود و هیچ تکلیفی برای کسی در نظر گرفته نمی­شود جز آن­که متقابلاً حقی برای او مطرح خواهد بود.[۳] گفتیم که حق و تکلیف ملازم یکدیگرند، مثلاً اگر زن بر شوهر حقی دارد، شوهر هم نسبت به او تکلیفی دارد، مثل پرداخت نفقه در قبال تمکین زن.
اساساً حقوق محدودند و به تعبیر استاد مطهری باید گفت انسان حقی دارد و حق انسان هم حدی دارد.[۴] مثلاً انسان حق فکر کردن، تملیک، تصرف، شنیدن، راه رفتن و … را دارد، ولی همه این­ها حدی دارند. همان­طور که اعضاء و جوارح انسان حق و حدودی دارند یک فرد در جامعه نیز همین­طور است.حتی برخی از اندیشمندان غرب نیز اذعان کردند که بیانیه حقوق بشر در حقیقت بیانیه تکالیف هم هست، به عنوان مثال بند ۱ ماده ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ بیان می­دارد: « هر کس در مقابل آن جامعه­ای وظیفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصیت او را میسر کند. » به عبارتی افراد در مقابل جامعه­ای که در آن زندگی می­کنند علاوه بر این­که حقی دارند تکالیفی هم بر عهده دارند و هم­چنین اعمال این تکالیف از سوی افراد مشروط بر این است که جامعه هم به حقوق و آزادی­های آن­ها احترام بگذارد. در واقع در مقابل بیشتر حقوقی که برای موجودات انسانی پذیرفته می­شود تکالیفی هم قرار دارد، این دو به عبارتی دو روی یک سکه­اند، هیچ­گاه نمی­شود فردی بر دیگری حقی داشته باشد ولی آن دیگری بر او حقی نداشته باشد، فقط در یک مورد چنین چیزی نیست و آن هم فقط خداوند متعال است. حضرت علی (ع ) در نهج­البلاغه در این رابطه می­فرمایند: « و لو کان لأحد أن یجری له و لا یجری علیه، لکان ذلک خالصاً لله سبحانه » تنها کسی که حق بدون تکلیف دارد خداوند است، دیگران از چنین حقی برخوردار نیستند.[۵] علت این امر هم این است که مبنای حق در مورد خداوند با دیگران فرق دارد. حق برای افراد به معنی انتفاع بردن است، ولی حق خداوند، یعنی دیگران در مقابل او تکلیف دارند.

گفتار دوم: نقل و انتقال و اسقاط حق و تکلیف:

۱-۲: نقل و انتقال حق
:
از جمله آثار و ویژگی­هایی که برای حق ذکر شده همین قابلیت نقل و انتقال و اسقاط آن است. امام خمینی ( ره) نیز در این باره می­فرمایند: « و کیف کان لم یثبت مورد احرز ک-و-نه حقّاً و مع ذلک لم یکن قابلاً للاسقاط و النقل و الانتقال»[۶]
همان­طور که می­دانیم دو واژه نقل و انتقال در زبان و ادبیات ما گاهاً با هم و به طور مترادف و در تعبیر ” نقل وانتقال ” به کار می­روند، اما در مبحث آثار حق این دو واژه در مقابل یکدیگر به کار می­روند (یعنی قابلیت نقل در برابر قابلیت انتقال ). نقل یعنی سلب مالکیت یک مالک نسبت به مال یا اموال معین و اعطاء آن به دیگری، خواه بر رضای مالک و خواه به حکم قانون باشد.[۷] انتقال هم یعنی زوال مالکیت نسبت به مال یا اموال معین به نفع مالک جدید که ید وی متلقای از مالک نخستین است.[۸] انتقال حق ممکن است ارادی و در نتیجه یکی از اعمال حقوقی باشد، مثلاً در عقد بیع، توافق دو طرف عقد سبب انتقال حق مالکیت می­شود، یا به حکم قانون انجام گیرد که در این صورت اراده صاحب حق در آن اثری ندارد، مثلاً ارثی که در اثر مرگ متوفی به بازماندگان او انتقال پیدا می­کند. در حقیقت در مواردی که حقی از صاحب آن به دیگری منتقل شود، مالک حق تغییر می­کند و مالک پیشین آن را از دست می­دهد، بدون این­که در طبیعت و حدود آن تغییری به وجود آید و حق با همان خصوصیت­ها و آثار خود منتقل می­شود و مانند مالی می­ماند که از دستی به دست دیگر می­رسد.

۲-۲: اسقاط حق:

اسقاط در اصطلاح حقوق عبارت است از این­که، حقی به توسط صاحب آن حق از بین برود ( اعم از مالی یا غیر مالی )، مثلاً کسی در عقدی صاحب حق خیاری شده می­تواند یکطرفه و به قصد خود آن را ساقط کند.[۹] اسقاط حق در واقع عملی است ارادی که موجب زوال مستقیم حق از سوی دارنده آن می­شود. در مورد ماهیت آن نیز مشهور فقهاء اعتقاد دارند که از جمله ایقاعات است. چون اسقاط انشای یکطرفه است که تحقق آن نیازی به قبول طرف دیگر ندارد و در واقع شخص نسبت به امتیاز یا مصونیت یا آزادی خود دخل و تصرف حقوقی می­کند و نیازمند اذن و رضایت دیگری ندارد و انجام آن در قالب ایقاع امکان­پذیر است. اسقاط تابع وجود حق عینی یا دینی است. حق وجود اعتباری است که خود به وسیله اسباب اعتباری دیگری مثل عقد ایجاد می­­شود و به همین ترتیب به واسطه اسباب اعتباری دیگری مثل اسقاط از بین می­رود و به طور کلی زوال حق به دو گونه است: ۱) زوال ارادی حق  ۲) زوال قهری [۱۰]. در نوع نخست عامل زائل کننده حق، اراده دارنده آن است که در قالب یکی از اعمال حقوقی حق خود را از بین می­برد. اما در روش دوم چیزی غیر از دارنده حق موجب زوال آن می­گردد مثل مالکیت فی­الذمه و تهاتر. با همه این تفاسیر و آثار و ویژگی­ها مانند نقل و انتقال و اسقاط که برای حق ذکر کردیم، شایان توجه است که همه این حقوق الزاماً همه این آثار را ندارند، مثلاً یکسری از حقوق را به هیچ طریقی نمی­توان به دیگری یا دیگران انتقال داد. به عنوان نمونه حق نمایندگی و قانون­گذاری. از این جهت برخی از فقهاء حقوق را با توجه به این آثار به دسته­هایی تقسیم بندی کرده­اند که در ذیل به آن­ها اشاره خواهیم نمود؛
شیخ انصاری حقوق را به سه قسم برشمرده­اند:
۱- حقوقی که قابل معاوضه با مال نیستند.
۲- حقوقی که قابل نقل نیستند اگرچه قابل انتقال غیراختیاری باشند، مانند حق شفعه و حق خیار.
۳- حقوقی که قابل نقل و انتقال هستند و معامله هم بر آن­ها واقع می­شود، مانند حق تحجیر.[۱۱]
سید محمد کاظم طباطبایی نیز در این زمینه حق را چنین تقسیم­بندی کردند:
۱- حقوقی که قابل اسقاط و نقل نیستند.
۲- حقوقی که قابل اسقاط هستند ولی قابل نقل نیستند.
۳- حقوقی که قابل نقل و اسقاط هستند.[۱۲]
حضرت امام خمینی ( ره ) نیز حقوق را به چهاربخش تفکیک نمودند:
۱- آنچه که قابل نقل و انتقال و اسقاط نیست.
۲- آن­چه قابل نقل و انتقال و اسقاط است
۳- آن­چه قابل نقل به مثل می­باشد
۴- آن­چه در صحت اسقاط و نقل و انتقال آن تردید وجود دارد.[۱۳]
ایشان درتقسیمات حق این­گونه توضیح می­دهند که: قسم اول این تقسیم بندی چون هیچ یک از آثار حق را ندارد، در حق بودنش تردید است مانند حق ابوت و حق ولایت. اما در قسم دوم، در حق بودنش تردیدی وجود ندارد چون همه آثار حق را داراست. مثل حق قصاص، حق الرهانه، حق خیار، حق شفعه. در قسم سوم نیز مثالی را ذکر کردند که به نظر ایشان مانند قسمت دوم است مثل، حق القِسم که فقط حق هم­خوابگی زوجه با زوج خود در صورت تعدد زوجات را گفته­اند که قابل نقل به ضرّه (هوو) می­باشد نه غیر آن. ولی این سخن صحیح نیست زیرا هیچ ایرادی برای نقل این حق به غیر، حتی به خود زوج وجود ندارد به ویژه اگر قائل شویم که در برابر این واگذاری می­تواند عوض هم دریافت کند. در قسم چهارم نیز از نظر ایشان مواردی ذکر شده که در اصل حق بودنشان تردیدی نیست ولی در احکام و آثار حق بر آن­ها تردید است. پس این قسم را از اقسام حق نمی­توان دانست چون بحث موارد مشکوک خارج از تقسیمات است.[۱۴] با این توضیحات مشخص شد که حضرت امام ( ره ) حق را بدون داشتن این آثار، حق ندانسته و آن را از اقسام حق خارج تلقی نموده است و در بین تقسیماتی که بین حقوق­دانان مطرح می­باشد، قسم دوم و سوم را صحیح و از اقسام حق برشمردند. اکثر حقوق­دانان نیز این سه ویژگی را از آثار حق دانسته و از مجموعه نظرات فقهی و حقوقی چنین به دست می­آید که غالب فقهاء و حقوق­دانان سه قابلیت نقل و انتقال و اسقاط را از آثار حق و حتی از آثار مهم آن دانسته­اند.
۳-۲ نقل و انتقال و اسقاط تکلیف:
در تعریف تکلیف بیان کردیم که یک الزام قانونی است، خطاب و فرمان الهی است که به وسیله شارع یا قانون­گذار وضع می­شود و حوزه اختیار مکلف هم در محدوده انجام یا ترک آن می­باشد و هیچ اختیار و توانایی برای شخص مکلف بر اصل ابقاء و یا اسقاط و انتقال آن وجود ندارد، به عبارتی مادامی­که این تکلیف از ناحیه شارع مقدس نسخ نشده باشد اعتبار آن در استمرار بقاء و ابقاء بر مکلف ثابت است و هر نوع و صورتی از اسقاط و انتقال تکلیف از این منظر شرعاً باطل و مردود می­باشد. از جمله مثال­های آن نیز می­توان همین حق طلاق را گفت که قبلاً هم گفتیم که موضوع حق بودن آن منتفی و اشتباه است و طلاق اصلاً حق نیست و حتی به اعتباری می­توان آن را به خاطر همین ویژگی­های غیر قابل اساقط بودن و غیر قابل انتقال بودن، در زمره حق­الله هم تلقی کنیم.

[۱] . انصاری، شیخ مرتضی، فرائد الاصول، قم، نشر مجمع الفکرالاسلامی، ۱۴۲۸، چاپ نهم، ج ۲، ص ۳۵۹

[۲] .موسویان، سید ابولفضل، ماهیت حق، ص ۱۴۴.

[۳]موسوی، ابوالحسن محمد بن حسین ( سید رضی )، نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵، چاپ هفدهم، خطبه ۲۰۷ .

[۴] . مطهری، مرتضی، یادداشت­های شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹، ج ۳، ص ۲۳۰.

[۵].  موسوی، ابولحسن محمد بن حسین ( سید رضی )، نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، خطبه ۲۰۷.

[۶] . موسوی خمینی، سید روح­الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ( ره )، ۱۳۷۹، ج ۱، ص ۴۷.

[۷] جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۵۷۹۰

[۸] . همان، ش ۶۹۷.

[۹] .همان، ش ۳۱۲.

[۱۰] . کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم حقوق، ص ۳۰۶.

[۱۱] . انصاری، شیخ مرتضی، المکاسب، به تحقیق سید محمد کلانتر، قم، جامعه النجف الدینیه، ۱۳۹۴، ج۱، ص ۷۹.

[۱۲] . طباطبایی، سید محمد کاظم، التعلیقه علی المکاسب،  قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۷۸،ص ۵۷.

[۱۳] . موسوی الخمینی، سید روح­الله، کتاب البیع، ج ۱، ص ۴۷-۴۹.

[۱۴] . همان کتاب.

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

  1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح
  2. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه
  3. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح
  4. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح
  5. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی
  6. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح
  7. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه
  8. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  9. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  10. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه
  11. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس
  12. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران
  13. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران
  14. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران
  15. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی
  16. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح
  17. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران
  18. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی
  19. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح
  20. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر
  21. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح
  22. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  23. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح
  24. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه
  25. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق
  26. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده
  27. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره
  28. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران
  29. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  30. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل
  31. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر
  32. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان
  33. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی
  34. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت
  35. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده
  36. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران
  37. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران
  38. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی
  39. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی
  40. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران
  41. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




مبحث سوم: بررسی مفهوم و ماهیت شرط
گفتار اول: مفهوم شرط
واژه شرط در معانی متعددی به کار رفته است از جمله معانی ذکر شده در باب شرط عبارتند از :
۱- امری که در ایجاد شیء دیگری تأثیر داشته باشد به طوری­که از وجودش وجود آن شیء لازم بیاید و از عدمش عدم آن لازم آید.
۲- در مقابل جزاء به کار می­رود و بعد از ادوات شرط در جمله قرار می­گیرد.
۳- به معنای عهد و التزام به کار می­رود.[۱] در اصطلاح حقوقی شرط در دو معنا به کار رفته است و هر­گاه سخن از شرط به میان آید منظور یکی از این دو معناست:
الف) امری که وقوع یا تأثیر عمل یا واقعه حقوقی خاص به آن بستگی دارد، مثلاً شرایط اساسی معاملات که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی بیان شده در همین معنا به کار رفته است. از مثال­های دیگر ماده ۴۷ قانون مدنی است که شرط صحت را در حبس اعم از عمری و … قبض دانسته است و واژه شرطی که در این ماده به کار رفته به همین معناست.
ب) دومین معنا توافقی است که بر حسب طبیعت خاص خود یا تراضی طرفین در توابع عقد دیگری درآمده است و استقلال ندارد و اگر عقد اصلی باطل یا منحل شود آن شرط ذکر شده در عقد مذکور نیز باطل یا منحل می­شود، البته شرط در این مفهوم خود بر دو قسم است:
۱- شروطی هستند که برحسب ذات وطبیعت موضوع آنها نمی­تواند مستقلا ًواقع شوند و ناچاراً باید در زمره توابع عقد دیگر بیایند مانند: شرط صفت یا شرط اجل که شرط صفت مربوط به اوصاف مورد معامله اصلی است و شرط اجل زمان وفای به عهد را مشخص می­کند.
۲- گروهی دیگر از شروط که علی­رغم این­که می­توانند به عنوان قرارداد مستقل مورد توافق طرفین قرار بگیرند اما بنا به ملاحظاتی آن را تابع عقد دیگر ساخته­اند تا نام شرط بر آنها گذاشته شود مثلاً شرط وکالت ضمن عقد نکاح.[۲]
در اصطلاح فقهی نیز فقهاء تعریف­هایی در باب شرط ذکر کردند از جمله شهید اول در کتاب القوائد و الفوائد می­فرماید : شرط در لغت به معنای علامت و نشانه است و در عرف آن چیزی است که تأثیرگذاری مؤثر بر وجود آن متوقف است نه وجود خود مؤثر. از ویژگی­های آن این است که از عدم آن عدم مشروط لازم می­آید ولی از وجود آن وجود مشروطی حتمی نیست مانند شرط طهارت برای نماز [۳].
امام خمینی (ره) نیز شرط را به معنای الزام و التزام در ضمن عقد می­داند.[۴]
هم­چنین شرط در فقه به معنی مطلق تعهد اعم از ضمن عقد یا به طور مستقل و جدای از عقد است. به همین جهت شرط را به دو نوع  شرط ضمن عقد و شرط ابتدائی[۵] تقسیم می­کنند.

۱-۱: اقسام شرط:
­شرط را به اعتبارهای گوناگون به دسته ­های مختلفی تقسیم بندی کرده­اند[۶] که در ذیل در مورد هر یک از آنها به طور مختصر توضیح خواهیم داد:
۱- به اعتبار اثری که شرط در عقد به جا می­گذارد می­توان آن را به سه گروه تعلیقی، فاسخ و تقییدی تقسیم کرد. گاهی شرط آثار حقوقی عقد را منوط و معلق به وقوع حادثه خارجی می­سازد که شرط تعلیقی نام دارد و گاهی نیز آثار حقوقی عقد را مقید ساخته و اجرای آن را به تأخیر می­اندازد که در این صورت شرط تقییدی نام دارد.[۷]
۲- به اعتبار چگونگی بیان اراده نیز شرط را به دو دسته صریح و ضمنی تقسیم کرده ­­اند: دسته اول شرط صریح می­باشد و آن در جایی­که در هنگام اجرای عقد به صراحت از شرطی نام برده شود و در متن آن ذکر گردد و دسته دوم شرط ضمنی است و آن در جایی است که در متن عقد شرط به طور صریح و روشن ذکر نشود، مثلاً اگر بایع خطاب به مشتری بگوید این خانه را به شما فروختم به شرط این­که ماشینت را به من بفروشی، این شرط صریح است. ولی اگر بگوید این خانه را به شما فروختم به شرطی که با هم توافق کردیم، این شرط ضمنی است. به تعبیر دیگر شرط صریح تعهد تبعی است که در متن عقد بیان می­گردد و شرط ضمنی تعهدی است که در متن عقد ذکر نمی­شود. اعم از آن­که قبل از عقد ذکر شود و عقد با لحاظ آن تشکیل شود و یا هرگز ذکر نشود و از اوضاع و احوال و سیره عرفی و سایر قرائن مفادش استنباط گردد.[۸]
۳-گاهی نیز شرط را به اعتبار شیوه ارتباط آن با عقد به شرط ضمن عقد و خارج از آن ( ابتدایی ) تقسیم می­کنند.
شرط ضمن عقد: هر شرطی که به موجب عقدی به نفع کسی و به ضرر دیگری مقرر شده باشد شرط ضمن عقد نامیده می­شود، ولو آن­که مذاکره راجع به شرط قبل از انعقاد عقد شده باشد و عقد با توجه به مذاکره قبلی منعقد گردد،[۹] به عبارتی اگر دوطرف قبل از بستن عقد راجع به شرط مذاکرات و توافقاتی را انجام دهند و عقد مزبور نیز با توجه به همین مذاکرات منعقد شود از مصادیق شروط ضمن عقد است. اما تعهداتی که در مذاکرات پیش از عقد به صورت مذاکرات مقدماتی عقد بین متعاقدین مورد بحث واقع شده و در متن عقد اسمی از آن­ها برده نشده است را شروط بنائی و در اصطلاح دیگر آن­ها را شروط تبانی نیز گفته­اند.[۱۰] در واقع در حقوق ما تعهد یا شرطی الزام آور است که یا به صورت یکی از عقود معیّنه بیاید یا به صورت شرط ضمن عقد و اگر تعهد و شرط به صورت تعهد و شرط ابتدایی باشد الزام­آور نخواهد بود. اگر بخواهیم تعریف کلی از شروط ابتدایی داشته باشیم به این صورت است که منظور شرطی است که در ضمن عقد نیامده باشد بلکه به طور مستقل و خارج از عقدی خاص و معین بین دو طرف مقرر گردد و مطابق نظر دکتر جعفری لنگرودی نیز مراد از شرط ابتدایی تعهدی یک­طرفی است و آن تعهدی است که یک­طرف عقد قاصدانه علیه خود ایجاد می­کند که از نقطه نظر فقها شرط ابتدایی باطل است.[۱۱] شرط ضمن عقد نوعی احترام به حاکمیت اراده است، چرا که به طرفین این اجازه را خواهد داد تا با افزودن شرط یا شروطی عقد مورد نظرشان را طبق سلیقه و اراده خودشان در آورند و ضمن تراضی برخلاف قوانین تکمیلی در پاره­ای از موارد که مایل به پذیرش التزام آن قانون عام نیستند و خواهان اجرای قراردادی به شرط تحقق عقد دیگر می­باشند می­توانند آن را ضمن عقد اصلی شرط کنند. [۱۲] البته باید توجه داشت که این شروط نباید مخالف قوانین امری باشند. عقد در واقع توافق اراده­ها برای ایجاد آثار حقوقی است. مثلاً در نکاح به عنوان یکی از عقودی که آثار حقوقی آن به وسیله قانون­گذار مشخص شده ولی به طرفین این اجازه را داده تا شرطی را که مخالف قوانینی امری نباشد در ضمن عقد بیاورند که در این صورت این شرط را می­توان یک تعهد فرعی در ضمن یک تعهد اصلی دانست. البته نکته­ای که قابل تأمل می­باشد این است که طرفین عقد می­بایست برای وجوب وفاء به شرطی که با توافق یکدیگر منعقد کردند التزام آن را در ضمن عقد قرار دهند، یعنی شرط باید در ضمن عقد بیاید تا بتوان آن را با عقد مرتبط دانست، چون اگر شرط را در ضمن عقد نیاورند و درج نکنند باطل است.
۴- گاهی نیز به اعتبار نفوذ شرط، آن را به صحیح و فاسد ( باطل ) تقسیم کرده­اند که هرکدام از آن­ها نیز به چند دسته تقسیم بندی شده­اند. شروط صحیح به شرط صفت، شرط نتیجه و شرط فعل و شروط باطل به دو دسته شروط باطل و مبطل عقد و نیز شروط باطل و غیر مبطل عقد تقسیم­بندی شده­اند. که البته همه این­ها جزو شروط ضمن عقد محسوب می­شوند.
شروط صحیح: قانون مدنی در ماده ۲۳۴ خود شروط صحیح را برشمرده و هر یک را به اختصار تعریفی کرده است؛ [۱۳]
الف) شرط صفت: شرطی است راجع به کیفیت یا کمیت مورد معامله، مانند طلا بودن یک انگشتری یا شرط مساحت معین برای یک زمین.
ب) شرط نتیجه: آن است که تحقق امری در خارج شرط شود. مثلاً اگر ضمن عقد نکاح، وکالت زن در طلاق شرط شود در اثر ایجاب و قبول عقد نکاح و وکالت با هم واقع خواهد شد. به عبارتی نتیجه یک عمل حقوقی ضمن عقد شرط می­شود و مقصود این است که موضوع شرط با وقوع خود به خود انجام شود.
ج) شرط فعل: آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص خارجی شرط شود، حال کاری که موضوع شرط قرار می­گیرد ممکن است مادی باشد و مثبت، مانند ساختن خانه، یا مادی باشد و منفی، مانند خراب نکردن خانه. و گاهی نیز ممکن است ناظر به انجام دادن یا ندادن یا خودداری از عمل حقوقی خاص باشد، مانند الزام به دادن طلاق یا اجاره ندادن خانه و مانند این­ها.
شروط باطل و اقسام آن: قانون مدنی شروط باطل را به دو گروه تقسیم کرده است:
۱- شروط باطل و غیرمبطل که در ماده ۲۳۲ قانون مدنی از آن­ها نام برده شده و عبارتند از: شرط نامشروع، شرط بی­فایده و شرط غیر مقدور.
۲- شروط باطل و مبطل عقد که در ماده ۲۳۳ قانون مدنی ذکر شده­اند و عبارتند از: الف) شرط خلاف مقتضای عقد، ب) شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می­شود.
جهت روشن شدن مبانی شروط باطل و غیر مبطل عقد توضیحات آتی ضروری است:
۱- شرط غیر مقدور: شرطی است که انجام آن برای همگان ناممکن است و منظور از نامقدور، محال و غیر ممکن مطلق است، چون اگر نامقدور نسبی باشد باطل نیست. نکته قابل ذکر این است که اگر انجام شرط برای همگان مقدور نباشد لیکن برای متعهد، انجام شرط ممکن و مقدور باشد، شرط صحیح است و نیز اگر شرط برای عموم مقدور باشد ولی برای متعهد ناممکن باشد شرط صحیح است، مگر این­که مباشرت و شخصیت متعهد در انجام شرط قید شده باشد که در این صورت غیرممکن بودن تنها از حیث قدرت انجام آن از ناحیه متعهد ملاک می­باشد.[۱۴]
۲- شرط بی­فایده: منظور از این شرط این است که فاقد منفعت عقلائی باشد. ولی اگر شرطی برای هیچ­کس فایده­ای نداشته باشد به جز مشروط­له، باطل نیست، چون منافع مشروط­له است که مهم می­باشد. هرچند که ملاک تشخیص عقلائی بودن شرطی، بنای خردمندان است اما در این راستا باید خواسته­ها و نیازهای مشروط­له یا طلبکار را هم در نظر گرفت و با توجه به موقعیت آن­ها باید به باطل بودن یا نبودن آن شرط نظر داد. مثلاً اگر پدری به منظور تربیت فرزند خود کار دشوار و به ظاهر بی­فایده­ای را بر او شرط کند به استناد ماده ۲۳۲ قانون مدنی نمی­توان آن را باطل دانست، در صورتی­که همان کار ممکن است در معامله بین دو رقیب تجارتی بی­فایده اعلام شود.[۱۵]
۳- شرط نامشروع: منظور از این شرط، شرطی است که خلاف قانون موضوعه و نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد. در واقع قانون­گذار با به کار بردن اصطلاح نامشروع خواسته تا اخلاقی بودن شروط را نیز تأمین کند و این­گونه شروط را به دو دسته تقسیم کرد: [۱۶]
الف) شرط خلاف قانون، این شرط در صورتی باطل است که امری بودن آن مسلّم باشد. چون در قوانین تکمیلی مقصود قانون­گذارتعبیر اراده اشخاص و کامل ساختن قراردادهای ناقص است و شرط کردن برخلاف آن­ها زیانی به این دو هدف نمی­رساند.
ب) شرط خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه: معمولاً قواعد مربوط به نظم عمومی ناشی از قوانین امری است، اما گاهی اتفاق می­افتد که قراردادی با هیچ یک از مواد قانونی منافات ندارد ولی به خاطر مخالفت با اخلاق حسنه و جریحه­دار کردن احساسات مردم با نظم عمومی ارتباط پیدا می­کند. مثلاً تعهدی که برای راضی ساختن زنی به ایجاد رابطه نامشروع می­شود در هیچ ماده­ای منع نشده در حالی که بی­گمان با نظم عمومی مخالف است.
شروط باطل و غیر مبطل: ماده ۲۳۳ قانون مدنی می­گوید، شروط مفصله زیر باطل و موجب بطلان عقدند. الف) شرط خلاف مقتضای عقد، ب) شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می­شود.
قبل از توضیح این دو شرط نکته حائز اهمیت این که اولاً این ماده جنبه حصری ندارد و ثانیاً هرجا که وضع خاص شرط به ارکان اصلی عقد خللی برساند آن را باطل می­کند. پس ضابطه شناسایی شروط مبطل عقد چگونگی موقعیت و اثری است که شرط در ارکان عقد اصلی دارد، بدین ترتیب که بایستی ابتدا نتیجه بطلان شرط را در عقد اصلی ملاحظه کرد و سپس از آن درباره درستی و بطلان عقد تصمیم گرفت.[۱۷]
الف: شرط خلاف مقتضای عقد: مقتضای عقد همان اثر عقد است و هر عقدی نیز حاوی دو مقتضاست. ۱- مقتضای ذات عقد ۲-مقتضای اطلاق عقد.
مقتضای ذات عقد: پاره­ای از خصوصیات و آثار عقد چنان با ماهیت عقد آمیخته­اند که بدون آن­ها آن عقد جوهر و طبیعت حقوقی خودش را از دست می­دهد و سبب می­شود عقد یا هیچ اثری نداشته باشد یا عمل حقوقی دیگری محسوب شود، که این­گونه آثار و خصوصیات را مقتضای ذات عقد می­نامند. به عبارتی مقتضای ذات عقد یعنی اثری که هدف اصلی عقدی را تشکیل می­دهد، مانند انتقال مبیع و ثمن در عقد بیع که هدف اساسی آن است[۱۸]. در واقع مقتضای ذات عقد مهمترین اثری است که عقد برای آن تشکیل می­شود، لذا سلب آن باعث بطلان عقد می­شود، چون در صورتی که شرطی در عقد بشود که خلاف مقتضای ذات آن عقد باشد، بین مفاد شرط و مفاد عقد تضاد حاصل می­شود، زیرا اگر عقدی تحقق پیدا کند مقتضای آن هم به وجود می­آید و اگر آن شرط خلاف هم تحقق پیدا کند باعث عدم پیدایش آن مقتضا خواهد شد و نتیجه عقد مزبور که اثبات مقتضا و نفی آن در آن واحد است، عدم حصول آن عقد و باطل بودن آن خواهد بود. مقصود ماده ۲۳۳ قاون مدنی نیز بیان حکم شرطی است که با مقتضای ذات عقد منافات دارد. نکته­ای که به گفته دکتر کاتوزیان[۱۹] باید دانست این است که گاهی از جمع و عقد اصلی چنین استنباط می­شود که دو طرف مقتضای عقد دیگری را خواسته­اند که در این صورت نباید از آثار عقد مورد نظر آن­ها چشم­پوشی کرد و برای توجیه اثر شرط باید رابطه اراده طرفین را با مقتضای عقد بدین­گونه تحلیل کرد:
۱- گاهی شرط به طور مستقیم با موضوع عقدمنافات دارد و از مفاد آن چنین برمی­آید که قصد انجام هیچ عمل حقوقی را نداشتند، مثلاً در عقد بیع شرط شود که خریدار مالک مبیع نشود، که در این صورت عقد و شرط هر دو باطلند.
۲- گاهی شرط به طور مستقیم با عقد منافات ندارد ولی اجرای آن با انتفاع موضوع عقد به حکم عرف یا عقل ملازمه دارد، مثلاً در همین عقد بیع شرط شود که خریدار حق هیچ­گونه تصرفی را در مبیع ندارد که در این صورت نیز عقد و شرط هر دو باطلند.
۳- گاهی از مفاد شرط چنین بر­می­آید که دو طرف وقوع عقد را اراده کردند ولی چگونگی توافق و تراضی آن­ها با قانون منافات دارد که در این صورت هم چون امری را که قانون منع می­کند در حکم ناممکن است می­توان گفت به کار بستن مفاد عقد و شرط با هم منافات دارد.
۴- گاهی از مجموع گفتگوها بر­می­آید که آن­ها مقتضای عمل مشروع دیگری را خواستند، یعنی شرط ماهیت عملی را که طرفین به ظاهر انجام دادند را دگرگون ساختند و آن را به ماهیت دیگری تبدیل کردند، مثلاً در عقد قرض شرط شود که موضوع آن به ملکیت مقترض در نیاید و او ملزم شود به ردّ عین مال، به طور مسلّم این شرط با مقتضای عقد منافات دارد، ولی چون ماهیت عمل انجام شده با عقد عاریه منطبق است آن­چه واقع شد تابع احکام این عقد است و اثر شرط نباید بطلان کامل عقد باشد و در این حالت می­توان گفت چون شرط با مقتضای قرض مخالف است شرط و عقد قرض هر دو باطلند. در مجموع می­توان گفت همه حقوقدانان و فقها بر بطلان شرط خلاف مقتضای ذات عقد متفق­القولند و آن را پذیرفته­اند، چون به هر حال در هر موردی که بطلان شرط به رکنی از ارکان عقد آسیب برساند موجب بطلان آن می­شود و شرط خلاف مقتضای ذات عقد نیز یکی از همین موارد است و آوردن آن در ضمن عقد سبب بطلان آن عقد است.
۲: مقتضای اطلاق عقد: زمانی که طرفین ضمن عقد تراضی خاصی نکرده باشند و عرف هم اقتضای خاصی نداشته باشد، مقتضیات اطلاق عقد نمایان می­شود، این مقتضیات در حقیقت همان قوانین تکمیلی هستند و تنها به منظور تکمیل شرایط عقد و پیروی از اراده مشترک دو طرف می­آیند. بنابراین تراضی برخلاف مقتضیات اطلاق عقد، همان تراضی بر خلاف قانون تکمیلی است و صحیح است.[۲۰] قانون مدنی نیز چند مورد را بیان می­کند که طرفین می­توانند برخلاف مقتضای اطلاق، شرط کنند که از جمله آن­ها مواد ۲۸۰، ۲۸۱، ۳۴۴، و ۳۵۶ قانون مدنی می­باشد.[۲۱]
[۱] .امامی، میر سید حسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۵ ، ج۱، ص ۲۷۲.

[۲] . کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد-ایقاع، تهران، انتشار بهمن برنا، ۱۳۸۷، چاپ سیزدهم، ص ۲۹۶-۲۹۷.

[۳]. مکی عاملی، محمد ( شهید اول )، القوائد و الفوائد فی الفقه و الاصول و العربیه، محقق سید محسن عبد الهادی حکیم، قم، منشورات مکتب مفید ج۱، ص ۶۴.

[۴].  موسوی الخمینی، سید روح­الله، کتاب البیع، ج ۱، ص ۸۵.

[۵]. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ، ش ۳۰۴۳.

[۶]. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۰، چاپ ششم، ج ۳، ص ۱۳۲- ۱۳۳.

[۷]. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ص ۱۱۴- ۱۱۵.

[۸]. همان، ص ۱۱۸ – ۱۱۹.

[۹]. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۳۰۶۷.

[۱۰]. همان، ش ۳۰۵۱

[۱۱] همان، ش ۳۰۴۴.

[۱۲]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص ۳۰۰.

[۱۳] کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ج ۳، ص ۱۳۳.

[۱۴]. ضرابی، میترا، خود آموز و راهنمای حقوق مدنی، تهران، مؤسسه فرهنگی طرح نوین اندیشه، ۱۳۸۹، چاپ سوم، ص ۷۸

[۱۵]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص ۳۰۳.

[۱۶]. همان، ص ۳۰۴.

[۱۷]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع ، ص ۳۰۸.

[۱۸]. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۵۴۰۵

[۱۹] کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص ۳۰۹.

[۲۰]. ضرابی، میترا، خودآموز و راهنمای حقوق مدنی، ص ۷۹.

[۲۱]. امامی، میر سید حسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۵، چاپ بیست و ششم، ج ۱، ۲۸۳.

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

  1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح
  2. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه
  3. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح
  4. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح
  5. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی
  6. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح
  7. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه
  8. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  9. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  10. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه
  11. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس
  12. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران
  13. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران
  14. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران
  15. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی
  16. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح
  17. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران
  18. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی
  19. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح
  20. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر
  21. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح
  22. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  23. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح
  24. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه
  25. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق
  26. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده
  27. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره
  28. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران
  29. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  30. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل
  31. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر
  32. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان
  33. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی
  34. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت
  35. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده
  36. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران
  37. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران
  38. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی
  39. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی
  40. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران
  41. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




ب: شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می­شود:
در ماده ۲۱۶ قانون مدنی آمده است که یک از شرایط صحت معامله، مبهم نبودن مورد آن است. شرط مجهول نیز کم و بیش سبب مبهم ماندن دو عوض می­شود، ولی قانون مدنی ما به خاطر فرعی بودن شرط، این نتیجه را قبول نکرده و شرط مجهول را به طور مطلق از شروط باطله به شمار نیاورده است. ( مثلاً کسی خانه خود را به ۱۰۰ میلیون تومان به دیگری می­فروشد و شرط می­کند که هر چه از راه تجارت در سال جاری منفعت به دست آورد مال او باشد، در این­جا شرط و عقد هردو صحیح­اند )[۱] هم­چنین قانون مدنی فقط عقدی را به سبب مجهول ماندن شرط، باطل می­داند که شرط وابسته و مربوط به یکی از دو عوض باشد و مجهول بودن آن سبب مبهم ماندن مورد اصلی معامله شود، به عبارتی معلوم بودن مورد از شرایط صحت آن باشد، مثلاً خانه­ام را فروختم در مقابل وجوهی که در بانک داری، در این جا شرط آن­چنان مجهول است که باعث جهل به عوضین می­شود، چون معلوم نیست که ثمن بیع خانه به چه میزان است، لذا هم شرط و هم عقد باطل است.[۲]

۲-۱: شرایط صحت شرط
:
اما در خصوص شرایط صحت شرط باید متذکر شد که اکثر شرایط مذکور در این­باره را تحت عنوان اقسام شروط باطل و مبطل عقد و نیز باطل و غیر مبطل عقد بیان کردیم و در مباحث پیشین توضیحاتی درباره آن­ها ارائه دادیم، اما با توجه به این­که علاوه بر آن­ها بعضی از فقها چند شرط دیگر هم به آن اضافه کرده­اند به طور مختصر به هریک از آن­ها اشاره خواهیم کرد تا بحث کامل­تری نسبت به این مطلب داشته باشیم. یک شرط زمانی صحیح و لازم­الوفاء می­شود که شرایط زیر را داشته باشد:
۱- غیر مقدور نباشد؛ چون هرگاه عمل به مفاد شرط برای مشروط­علیه حتی با واسطه، مقدور نباشد آن شرط باطل است.
۲- منفعت عقلائی داشته باشد؛ شرط اگر برای مشروط­له فایده نداشته باشد، باطل است و دلیل بطلان چنین شرطی آن است که التزام به این­گونه امور لغو است و شرع آن­ها را قابل الزام نمی­داند.
۳- شرط مخالف کتاب و سنت نباشد (غیر مشروع نباشد )؛ به عنوان مثال اگر شرط شود که انسان آزاد، برده شود یا شخص بیگانه­ای جزء وارثان قرار گیرد، چنین شرطی فاسد و باطل است، زیرا هیچ­چیزی وجود ندارد که بتواند مخالفت با قرآن و سنت را تجویز کند.[۳]
۴- مجهول نباشد: در مورد این شرط بین فقها اختلاف نظرهایی وجود دارد دارد، از نظر شیخ انصاری جهل به شرط، موجب بطلان عقد است چون شرط مانند جزئی از موضوع معامله است بنابراین جهل به شرط موجب جهل به موضوع قرارداد می­شود و وقتی اصل قرارداد باطل می­شود توابع آن نیز باطل می­شود. علامه حلّی عقیده دارد که بطلان شرط ضمن عقد، تبعی نیست بلکه به طور مستقل آن را باطل می­داند.[۴] البته در مورد اصل باطل بودن شرط مجهول، تردیدی نیست و در نحوه بطلان آن است که اختلاف نظر حادث شده است.
۵- شرط خلاف مقتضای عقد نباشد. مثلاً مقتضای عقد بیع، انتقال ملکیت مبیع به خریدار است پس اگر در ضمن عقد بیع شرط شود که خریدار مالک مبیع نشود باطل است زیرا چنین شرطی با مقتضای عقد منافات دارد.[۵]
۶- شرط باید منجز باشد، عده­ای از فقها عقیده دارند که شرط معلق باطل است مثل آنکه در ضمن عقد بیع شرط شود که یکی از طرفین در صورت آمدن زید از مسافرت لباسی برای دیگری بدوزد. دلیل بطلان شرط معلق آن است که شرط جزئی از عوضین است و با فرض معلق بودن شرط ثمن هم معلق می­شود. اما این استدلال مورد قبول اکثر فقها قرار نگرفته از جمله شیخ انصاری این شرط را قبول ندارد و دلیل مردود بودن آن را هم این دانسته که تعلیق شرط به قرارداد سرایت نمی­کند و فقها تعلیق در شرط را جایز می­دانند و وفای به شرط معلق هم واجب است.[۶]
۷-شرط بعدی شرط بیان شرط در ضمن عقد است: از جمله شیخ انصاری به این شرط پرداخته و چنین گفته که یکی از شرایط صحت شرط این است که در ضمن قرارداد بیان شده باشد و تعهد ابتدائی الزام­آور نیست.[۷]
۸- یکی از شرط ­هایی که شیخ انصاری در مکاسب خود بیان کرده این است که  شرط منجر به امر محالی نشود، در توضیح آن بیان شده شرط نباید مستلزم امر محالی باشد مانند این­که موجب دور شود. مثلاً فروشنده بر خریدار شرط کند که مبیع را بفروشد زیرا به اعتقاد علامه حلّی مستلزم دور می­باشد. شهید اول هم این شرط را از جهت دیگر باطل می­داند و آن عدم تحقق قصد انجام معامله است، یعنی این شرط به معنای آن است که فروشنده قصد واقعی انجام معامله را ندارد. هر چند عده­ای درباره این شرط معتقد­ند که با شرط غیر مقدور یکی است و نمی تواند به عنوان شرط مستقلی عنوان شود.[۸]
گفتار دوم: شرط ضمن عقد خارج لازم و سیر تطورآن:
در ابتداء مفهوم عقود جایز و لازم و شروط ضمن آنها را بیان خواهیم کرد.

۱-۲: مفهوم عقد جایزو لازم و شروط ضمن آنها
:
الف) عقد جایز، عقدی است که هر یک از طرفین هر موقع که بخواهند می­­­توانند عقد را برهم زنند، مانند عقد ودیعه ، مضاربه ، عاریه.
 شرط ضمن عقد جایز[۹] : در یک دسته­بندی کلی شروط دو دسته­اند، یک دسته شروطی هستند که قابلیت التزامی مستقل از عقد دارند، مانند شرط وکالتی که ضمن عقد نکاح واقع می­گردد، و یک دسته شروطی هستند که التزامی مستقل ندارند و ناچاراً باید در زمره توابع عقود دیگر باشند، مثل شرط صفت و شرط اجل. این شروط در واقع به کمال و روشنی و شیوه­ی اجرای تعهد کمک می­کنند و خود التزامی جداگانه ندارند. اما مورد بحث ما در اینجا این دسته اخیر از شروطند (یعنی شروطی که قابلیت التزام مستقلی ندارند)، این شروط خود به دو قسمند، بدین نحو که یا در ضمن عقد جایز واقع می­­­­­شوند یا در ضمن عقد لازم. یکی از مهم­ترین مباحث در شرط ضمن عقد جایز این است که شرط با قرار گرفتن در ضمن عقد جایز آیا لازم­الوفاست یا حتماً باید در ضمن عقد لازم قرار گیرد تا از آن کسب لزوم کند؟ در این خصوص از سوی فقها و حقوق­دانان نظراتی ارائه شد که در ذیل به هر یک از آنها به اختصار، اشاره­ای خواهیم نمود. نظر مشهور فقها بر این است که شرط در لزوم و جواز تابع عقد است و شرط ضمن عقد جایز، نمی­تواند الزام­آور باشد.
هم­چنین قانون مدنی نیز از نظر مشهور در فقه پیروی کرده و شرط در عقد جایز را برای از بین بردن حق فسخ دو طرف حتی در مدت معین کافی نشمرده­ است. از جمله در ماده ۶۷۹ این قانون می­خوانیم موکل می­تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند، مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد. از جمله مواد دیگری که می­توان در این رابطه بدان­ها استناد کرد مواد ۵۸۶، ۵۲۲ و ۶۵۱ قانون مدنی می­باشد.
اما در مقابل نظریه مشهور جمع زیادی از فقهاء مانند: علامه حلّی، شهید ثانی، محقق اردبیلی، محقق خوئی، محقق خوانساری و سید محسن حکیم معتقد­­ند که شرط ضمن عقد جایز لازم­الوفاست و تعداد این فقها آن­قدر زیاد است که نسبت عدم لزوم شرط ضمن عقد جایز را به مشهور مورد تردید قرار می­دهد.
نظریه حقوق فعلی و جاری در ایران نیز بر این است که شرط ضمن عقد جایز، مستقل است و از لحاظ لزوم تبعیت عقد و شرط از قصد متعاقدین، حقوق­دانان بر این باور­ند که چنین شرطی لازم­الوفاست، مثلاً می­توان عقد جایز وکالت را با شرط عدم عزل، غیر قابل رجوع تلقی کرد.
ب) عقد لازم: عقدی است که هیچ یک از طرفین بدون رضایت دیگری و به تنهایی نمی­تواند آن را برهم زند مگر در موارد خاصی مانند خیار عیب یا غبن در بیع یا اجاره یا سایر عقود لازم دیگر.
شرط ضمن عقد لازم: در خصوص این قسم از شرط همین­قدر می­توانیم بگوییم که شکی در وجوب وفاء به چنین شرطی وجود ندارد، در واقع بهترین مورد برای درج شرط است، چون در این صورت شرط نیز الزام بهتری نسبت به عقد  پیدا می­کند.
[۱]. همان کتاب، ص ۲۸۳- ۲۸۴ .

 

 

[۲]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص۳۱۲- ۳۱۳.

 

[۳].  زراعت، عباس، خودآموز مکاسب ارش – شروط ضمن عقد، تهران، انتشارات جنگل – جاودانه، ۱۳۹۲، چاپ دوم، ج ۴، ص.۱۱۰.

 

[۴]. همان کتاب، ص ۱۸۹.

 

[۵]. همان کتاب، ص ۱۶۷.

 

[۶]. همان کتاب، ص. ۲۰۸

 

[۷].همان کتاب، ص۱۹۷.

 

[۸]. زراعت، عباس، خودآموز مکاسب ارش – شروط ضمن عقد، ص ۱۹۵.

 

[۹]. عاملی، سید حسن، مقاله تبعیت شرط از عقد در لزوم و جواز، سایت http://www.darolershad.org/index.php?option=com_content&view=article&id=66:66&catid=47:1389-05-21-11-40-08&Itemid=239

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم