از جمله مسائل مهم در باب حق و تکلیف بحث تفاوت و تلازم میان این دو است. باتوجه به تعاریفی که از این دو واژه ارائه کردیم در مورد تفاوتشان با یکدیگر می­توان گفت که حق چیزی است به نفع فرد و به عهده دیگران، و تکلیف چیزی است به عهده فرد و به نفع دیگران. حق برای فرد محق و تکلیف برای فرد مکلف است.

 

تکلیف فتوا بردار است اما حق چنین نیست. حق در واقع دربردارنده نوعی بهره­مندی، توان، اختیار استفاده برای شخص است، اما تکالیف فقط بیان­گر الزام قانونی است و به طور مستقیم اختیار و قدرتی را برای شخص مکلف به وجود نمی­آورد. از جمله تفاوت­های مهمی که بین حق و تکلیف وجود دارد این است که حق چه بسا قابل نقل و انتقال و قابل اسقاط است، ولی تکلیف هیچ یک از این آثار و ویژگی­ها را ندارد. اما در بحث تلازم و رابطه بین حق و تکلیف باید گفت این دو چنان ملازمه­ای با هم دارند که هر جا سخن ازحق می­شود تکلیفی هم در مقابل آن قرار دارد، به عبارتی رابطه بین حق و تکلیف یک رابطه دوطرفی است و حتی به قدری تفکیک­ناپذیر است که برخی از بزرگان اساساً معتقدند که بین حکم تکلیفی و وضعی دوگانگی وجود ندارد.حکم وضعی منتزع از حکم تکلیفی است و آن­چه شارع بیان می­کند حکم تکلیفی است[۱]، گرچه به بیان حکم وضعی باشد. تکالیف موضوعه ( البته غیر از  تکالیف فردی و عبادی ) ممکن است برخاسته از حقی یک­طرفه باشند، مانند خیار غبن برای مغبون، و ممکن است از حقی دوطرفه ناشی شده باشند، مانند خیار مجلس، که هر دوطرف معامله تا قبل از به­هم خوردن مجلس عقد این حق را دارند و می­توانند معامله را فسخ کنند، در این نوع حقوق دوطرفه هرکس دارای حق و تکلیف می­باشد. زیرا هم حق داری که دیگران باید آن را مراعات کنند و هم باید این حق را برای دیگران قائل شده و نسبت به آنان رعایت کنی.[۲]

 

حضرت علی ( ع) هم در نهج­البلاغه در مورد تلازم بین حق و تکلیف در امر حکومت این­گونه می­فرمایند: « امّا بعد، فقد جعل الله سبحانه لی علیکم حقّاً بولایه أمرکم، و لکم علّی من الحق مثل الذی لی علیکم» خداوند سبحان برای من به خاطر آن­که زمامدار شما شده­ام حقی بر شما قرار داده و همان­گونه که مرا برشما حقی است شما را نیز بر من حقی می­باشد. هم­چنین می­فرمایند: « لا یجری الّا جری علیه، و لا یجری علیه الّا جری له » هیچ حقی برای کسی منظور نمی­شود مگر آن­که وظیفه­ای بر عهده او گذارده می­شود و هیچ تکلیفی برای کسی در نظر گرفته نمی­شود جز آن­که متقابلاً حقی برای او مطرح خواهد بود.[۳] گفتیم که حق و تکلیف ملازم یکدیگرند، مثلاً اگر زن بر شوهر حقی دارد، شوهر هم نسبت به او تکلیفی دارد، مثل پرداخت نفقه در قبال تمکین زن.
اساساً حقوق محدودند و به تعبیر استاد مطهری باید گفت انسان حقی دارد و حق انسان هم حدی دارد.[۴] مثلاً انسان حق فکر کردن، تملیک، تصرف، شنیدن، راه رفتن و … را دارد، ولی همه این­ها حدی دارند. همان­طور که اعضاء و جوارح انسان حق و حدودی دارند یک فرد در جامعه نیز همین­طور است.حتی برخی از اندیشمندان غرب نیز اذعان کردند که بیانیه حقوق بشر در حقیقت بیانیه تکالیف هم هست، به عنوان مثال بند ۱ ماده ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ بیان می­دارد: « هر کس در مقابل آن جامعه­ای وظیفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصیت او را میسر کند. » به عبارتی افراد در مقابل جامعه­ای که در آن زندگی می­کنند علاوه بر این­که حقی دارند تکالیفی هم بر عهده دارند و هم­چنین اعمال این تکالیف از سوی افراد مشروط بر این است که جامعه هم به حقوق و آزادی­های آن­ها احترام بگذارد. در واقع در مقابل بیشتر حقوقی که برای موجودات انسانی پذیرفته می­شود تکالیفی هم قرار دارد، این دو به عبارتی دو روی یک سکه­اند، هیچ­گاه نمی­شود فردی بر دیگری حقی داشته باشد ولی آن دیگری بر او حقی نداشته باشد، فقط در یک مورد چنین چیزی نیست و آن هم فقط خداوند متعال است. حضرت علی (ع ) در نهج­البلاغه در این رابطه می­فرمایند: « و لو کان لأحد أن یجری له و لا یجری علیه، لکان ذلک خالصاً لله سبحانه » تنها کسی که حق بدون تکلیف دارد خداوند است، دیگران از چنین حقی برخوردار نیستند.[۵] علت این امر هم این است که مبنای حق در مورد خداوند با دیگران فرق دارد. حق برای افراد به معنی انتفاع بردن است، ولی حق خداوند، یعنی دیگران در مقابل او تکلیف دارند.

گفتار دوم: نقل و انتقال و اسقاط حق و تکلیف:

۱-۲: نقل و انتقال حق
:
از جمله آثار و ویژگی­هایی که برای حق ذکر شده همین قابلیت نقل و انتقال و اسقاط آن است. امام خمینی ( ره) نیز در این باره می­فرمایند: « و کیف کان لم یثبت مورد احرز ک-و-نه حقّاً و مع ذلک لم یکن قابلاً للاسقاط و النقل و الانتقال»[۶]
همان­طور که می­دانیم دو واژه نقل و انتقال در زبان و ادبیات ما گاهاً با هم و به طور مترادف و در تعبیر ” نقل وانتقال ” به کار می­روند، اما در مبحث آثار حق این دو واژه در مقابل یکدیگر به کار می­روند (یعنی قابلیت نقل در برابر قابلیت انتقال ). نقل یعنی سلب مالکیت یک مالک نسبت به مال یا اموال معین و اعطاء آن به دیگری، خواه بر رضای مالک و خواه به حکم قانون باشد.[۷] انتقال هم یعنی زوال مالکیت نسبت به مال یا اموال معین به نفع مالک جدید که ید وی متلقای از مالک نخستین است.[۸] انتقال حق ممکن است ارادی و در نتیجه یکی از اعمال حقوقی باشد، مثلاً در عقد بیع، توافق دو طرف عقد سبب انتقال حق مالکیت می­شود، یا به حکم قانون انجام گیرد که در این صورت اراده صاحب حق در آن اثری ندارد، مثلاً ارثی که در اثر مرگ متوفی به بازماندگان او انتقال پیدا می­کند. در حقیقت در مواردی که حقی از صاحب آن به دیگری منتقل شود، مالک حق تغییر می­کند و مالک پیشین آن را از دست می­دهد، بدون این­که در طبیعت و حدود آن تغییری به وجود آید و حق با همان خصوصیت­ها و آثار خود منتقل می­شود و مانند مالی می­ماند که از دستی به دست دیگر می­رسد.

۲-۲: اسقاط حق:

اسقاط در اصطلاح حقوق عبارت است از این­که، حقی به توسط صاحب آن حق از بین برود ( اعم از مالی یا غیر مالی )، مثلاً کسی در عقدی صاحب حق خیاری شده می­تواند یکطرفه و به قصد خود آن را ساقط کند.[۹] اسقاط حق در واقع عملی است ارادی که موجب زوال مستقیم حق از سوی دارنده آن می­شود. در مورد ماهیت آن نیز مشهور فقهاء اعتقاد دارند که از جمله ایقاعات است. چون اسقاط انشای یکطرفه است که تحقق آن نیازی به قبول طرف دیگر ندارد و در واقع شخص نسبت به امتیاز یا مصونیت یا آزادی خود دخل و تصرف حقوقی می­کند و نیازمند اذن و رضایت دیگری ندارد و انجام آن در قالب ایقاع امکان­پذیر است. اسقاط تابع وجود حق عینی یا دینی است. حق وجود اعتباری است که خود به وسیله اسباب اعتباری دیگری مثل عقد ایجاد می­­شود و به همین ترتیب به واسطه اسباب اعتباری دیگری مثل اسقاط از بین می­رود و به طور کلی زوال حق به دو گونه است: ۱) زوال ارادی حق  ۲) زوال قهری [۱۰]. در نوع نخست عامل زائل کننده حق، اراده دارنده آن است که در قالب یکی از اعمال حقوقی حق خود را از بین می­برد. اما در روش دوم چیزی غیر از دارنده حق موجب زوال آن می­گردد مثل مالکیت فی­الذمه و تهاتر. با همه این تفاسیر و آثار و ویژگی­ها مانند نقل و انتقال و اسقاط که برای حق ذکر کردیم، شایان توجه است که همه این حقوق الزاماً همه این آثار را ندارند، مثلاً یکسری از حقوق را به هیچ طریقی نمی­توان به دیگری یا دیگران انتقال داد. به عنوان نمونه حق نمایندگی و قانون­گذاری. از این جهت برخی از فقهاء حقوق را با توجه به این آثار به دسته­هایی تقسیم بندی کرده­اند که در ذیل به آن­ها اشاره خواهیم نمود؛
شیخ انصاری حقوق را به سه قسم برشمرده­اند:
۱- حقوقی که قابل معاوضه با مال نیستند.
۲- حقوقی که قابل نقل نیستند اگرچه قابل انتقال غیراختیاری باشند، مانند حق شفعه و حق خیار.
۳- حقوقی که قابل نقل و انتقال هستند و معامله هم بر آن­ها واقع می­شود، مانند حق تحجیر.[۱۱]
سید محمد کاظم طباطبایی نیز در این زمینه حق را چنین تقسیم­بندی کردند:
۱- حقوقی که قابل اسقاط و نقل نیستند.
۲- حقوقی که قابل اسقاط هستند ولی قابل نقل نیستند.
۳- حقوقی که قابل نقل و اسقاط هستند.[۱۲]
حضرت امام خمینی ( ره ) نیز حقوق را به چهاربخش تفکیک نمودند:
۱- آنچه که قابل نقل و انتقال و اسقاط نیست.
۲- آن­چه قابل نقل و انتقال و اسقاط است
۳- آن­چه قابل نقل به مثل می­باشد
۴- آن­چه در صحت اسقاط و نقل و انتقال آن تردید وجود دارد.[۱۳]
ایشان درتقسیمات حق این­گونه توضیح می­دهند که: قسم اول این تقسیم بندی چون هیچ یک از آثار حق را ندارد، در حق بودنش تردید است مانند حق ابوت و حق ولایت. اما در قسم دوم، در حق بودنش تردیدی وجود ندارد چون همه آثار حق را داراست. مثل حق قصاص، حق الرهانه، حق خیار، حق شفعه. در قسم سوم نیز مثالی را ذکر کردند که به نظر ایشان مانند قسمت دوم است مثل، حق القِسم که فقط حق هم­خوابگی زوجه با زوج خود در صورت تعدد زوجات را گفته­اند که قابل نقل به ضرّه (هوو) می­باشد نه غیر آن. ولی این سخن صحیح نیست زیرا هیچ ایرادی برای نقل این حق به غیر، حتی به خود زوج وجود ندارد به ویژه اگر قائل شویم که در برابر این واگذاری می­تواند عوض هم دریافت کند. در قسم چهارم نیز از نظر ایشان مواردی ذکر شده که در اصل حق بودنشان تردیدی نیست ولی در احکام و آثار حق بر آن­ها تردید است. پس این قسم را از اقسام حق نمی­توان دانست چون بحث موارد مشکوک خارج از تقسیمات است.[۱۴] با این توضیحات مشخص شد که حضرت امام ( ره ) حق را بدون داشتن این آثار، حق ندانسته و آن را از اقسام حق خارج تلقی نموده است و در بین تقسیماتی که بین حقوق­دانان مطرح می­باشد، قسم دوم و سوم را صحیح و از اقسام حق برشمردند. اکثر حقوق­دانان نیز این سه ویژگی را از آثار حق دانسته و از مجموعه نظرات فقهی و حقوقی چنین به دست می­آید که غالب فقهاء و حقوق­دانان سه قابلیت نقل و انتقال و اسقاط را از آثار حق و حتی از آثار مهم آن دانسته­اند.
۳-۲ نقل و انتقال و اسقاط تکلیف:
در تعریف تکلیف بیان کردیم که یک الزام قانونی است، خطاب و فرمان الهی است که به وسیله شارع یا قانون­گذار وضع می­شود و حوزه اختیار مکلف هم در محدوده انجام یا ترک آن می­باشد و هیچ اختیار و توانایی برای شخص مکلف بر اصل ابقاء و یا اسقاط و انتقال آن وجود ندارد، به عبارتی مادامی­که این تکلیف از ناحیه شارع مقدس نسخ نشده باشد اعتبار آن در استمرار بقاء و ابقاء بر مکلف ثابت است و هر نوع و صورتی از اسقاط و انتقال تکلیف از این منظر شرعاً باطل و مردود می­باشد. از جمله مثال­های آن نیز می­توان همین حق طلاق را گفت که قبلاً هم گفتیم که موضوع حق بودن آن منتفی و اشتباه است و طلاق اصلاً حق نیست و حتی به اعتباری می­توان آن را به خاطر همین ویژگی­های غیر قابل اساقط بودن و غیر قابل انتقال بودن، در زمره حق­الله هم تلقی کنیم.

[۱] . انصاری، شیخ مرتضی، فرائد الاصول، قم، نشر مجمع الفکرالاسلامی، ۱۴۲۸، چاپ نهم، ج ۲، ص ۳۵۹

[۲] .موسویان، سید ابولفضل، ماهیت حق، ص ۱۴۴.

[۳]موسوی، ابوالحسن محمد بن حسین ( سید رضی )، نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵، چاپ هفدهم، خطبه ۲۰۷ .

[۴] . مطهری، مرتضی، یادداشت­های شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹، ج ۳، ص ۲۳۰.

[۵].  موسوی، ابولحسن محمد بن حسین ( سید رضی )، نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، خطبه ۲۰۷.

[۶] . موسوی خمینی، سید روح­الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ( ره )، ۱۳۷۹، ج ۱، ص ۴۷.

[۷] جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۵۷۹۰

[۸] . همان، ش ۶۹۷.

[۹] .همان، ش ۳۱۲.

[۱۰] . کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم حقوق، ص ۳۰۶.

[۱۱] . انصاری، شیخ مرتضی، المکاسب، به تحقیق سید محمد کلانتر، قم، جامعه النجف الدینیه، ۱۳۹۴، ج۱، ص ۷۹.

[۱۲] . طباطبایی، سید محمد کاظم، التعلیقه علی المکاسب،  قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۷۸،ص ۵۷.

[۱۳] . موسوی الخمینی، سید روح­الله، کتاب البیع، ج ۱، ص ۴۷-۴۹.

[۱۴] . همان کتاب.

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

  1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح
  2. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه
  3. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح
  4. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح
  5. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی
  6. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح
  7. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه
  8. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  9. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  10. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه
  11. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس
  12. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران
  13. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران
  14. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران
  15. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی
  16. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح
  17. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران
  18. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی
  19. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح
  20. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر
  21. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح
  22. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  23. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح
  24. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه
  25. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق
  26. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده
  27. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره
  28. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران
  29. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  30. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل
  31. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر
  32. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان
  33. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی
  34. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت
  35. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده
  36. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران
  37. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران
  38. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی
  39. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی
  40. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران
  41. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...