کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۵-۳-۳ استدلال به اجماع

 

شافعی گفته است: گر مردی، همسرش را در دوران پاکی – که هنوز با او آمیزش نکرده- دو یا سه بار- در یک دفعه و یا در دفعات متعدد- طلاق دهد، کار مباحی انجام داده و محذوری ندارد و طلاق واقع می‌شود و در میان صحابه، عبدالرحمن بن عوف بر این عقیده است. از حسن بن علی(ع) هم این عقیده را روایت کرده‌اند. در میان تابعین نیز ابن سیرین و در میان فقها احمد اسحاق و ابوثور این عقیده را دارند.

 

قایلین به صحت سه طلاقه کردن در یک مجلس، به اجماع استدلال کرده و گفته‌اند: طلاق به گونه‌ای که در قرآن وارد شده، منسوخ شده است. عینی در «عمده القاری» گفته است.

 

اگر کسی بگوید: دلیل این نسخ چیست؛ زیرا عمر که نمی‌تواند نسخ کند و بعد از پیامبر(ص) چگونه نسخ ممکن است؟ در پاسخ می‌گوییم: وقتی عمر، در گفتگو با صحابه این مطلب را بیان کرد و کسی انکار نکرد، مساله اجماعی می‌شود و برخی از مشایخ ما نسخ به اجماع را جایز دانسته‌اند؛ به این صورت که اجماع نص، موجب یقین است؛ پس می‌شود با آن نسخ صورت گیرد. از طرف دیگر حجیت اجماع از حجیت خبر مشهور قوی‌تر است. پس اگر با خبر مشهور، نسخ صورت می‌گیرد، با اجماع به طریق اولی جایز است.

 

اگر کسی بگوید: این اجماع بر نسخ، اجماعی از پیش خودشان است، بنابراین آنها نمی‌توانسته‌اند چنین اجماعی داشته باشند، در پاسخ می‌گوییم: ممکن است نصی به دست آنان رسیده که موجب نسخ شده ولی آن نص به دست ما نرسیده است.[۱]

 

 

 

۵-۳-۳-۱ استدلال به اجتهاد در مقابل نص

 

پیامبر اکرم(ص) در حالی به رفیق اعلی پیوست که در میان مسلمانان دو گرایش و اندیشه متفاوت وجود داشت. علی ابن ابی طالب و دیگر امامان اهل تشیع احکام شرعی را از طریق نص شرعی، اعم از آیات و روایات، استنباط می‌کردند، و هرگز به رأی خود عمل نمی‌کردند و در قبال آنها گروهی از صحابه برای رسیدن به احکام شرعی و از طریق شناخت مصلحت، رأی خویش را به کار می‌گرفتند و مطابق مصلحت، قانونی را وضع می‌کردند.

 

به کارگیری رأی در مواردی که نصی وجود ندارد و وضع قانون، طبق مصلحت، امری است که قابلیت بحث و بررسی دارد. اما سخن در به کارگیری رأی، در جایی است که نص وجود دارد. شیوه گروه دوم چنین بود که در مقابل نص، رأی خود را اعمال می‌کردند.

 

احمد امین مصری می‌گوید:

 

برای من روشن شده است که عمر بن خطاب، رأی خود را در محدوده‌ای بیش از آنچه ما ذکر کردیم به کار می‌برده است؛ زیرا آنچه ما ذکر کردیم این بود که بایستی رأی و اجتهاد را در جایی که نصی از کتاب و سنت نیست به کار بست، اما ما می‌بینیم که خلیفه دوم، از این محدوده فراتر عمل می‌کرد. او ابتدا تلاش می‌کرد مصلحتی را که آیه یا روایت به سبب آن وارد شده شناسایی کند، آنگاه برای احکامی که می‌خواست صادر کند از آن مصلحت کمک می‌گرفت. این شیوه عمر همان چیزی است که امروزه از آن به استفاده از روح قانون و نه عین عبارات آن، نام برده می‌شود.[۲]

 

مسلم از ابن طاووس از پدرش روایت کرده است که: ابوصهبا به این عباس گفت:

 

آیا می‌دانی که در عهد رسول خدا(ص) و ابوبکر و سه سال اول خلافت عمر، سه طلاق در یک نوبت، یک طلاق محسوب می‌شده است؟ گفت: آری.[۳]

 

۳- همچنین مسلم از طاووس نقل کرده است که: ابوصهباء به ابن عباس گفت:

 

از اخبار و امور عجیبی که سراغ داری چیزی برای ما نقل کن. آیا در عهد رسول خدا(ص) و ابوبکر، سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق به شمار نمی‌آمده است؟ ابن عباس گفت: چنین بود، اما وقتی عمر به خلافت رسید، مردم از این سنت بد جاهلی پیروی کردند و عمر هم آن را تجویز کرد.[۴]

 

ممکن است گفته شود: این روایت با روایت دیگر طاووس از ابن عباس مبنی بر این که وی چنین طلاقی را تجویز کرده، منافات دارد. احمد بن حنبل گفته است «تمامی اصحاب ابن عباس، خلاف آنچه را که طاووس در این مورد از او نقل کرده، روایت کرده‌اند و مرادم از اصحاب ابن عباس، سعید بن جبیر، مجاهد و نافع است».

 

ابو داود در سننش گفته است:

 

طبق روایت احمد بن صالح، رأی ابن عباس تغییر کرده است. توضیح اینکه احمد بن صالح از عبدالرزاق، از معمر، از زهری، از ابی سلمه بن عبدالرحمن و محمد بن عبدالرحمن بن ثوبان از محمد بن ایاس نقل کرده است که: از ابن عباس و ابو هریره و عبدالله بن عمر و بن عاص در مورد «باکره‌ای» که همسرش او را در یک مجلس سه طلاق داده است سؤال کردند و همگی در پاسخ گفتند: وی بر همسرش حلال نیست تا این که با مرد دیگری ازدواج کند.[۵]

 

بیهقی روایت کرده است:

 

ابوصهباء، از ابن عباس بسیار سؤال می‌کرد. او به ابن عباس گفت: آیا نمی‌دانی که در عهد پیامبر(ص) و ابوبکر- رضی‌الله عنه- و آغاز خلافت عمر- رضی الله عنه- هنگامی که مردی همسرش را در یک مجلس سه طلاق می‌داد یک طلاق محسوب می‌شد؟ ابن عباس گفت: آری چنین بود و هنگامی که عمر دید مردم از سنت جاهلی پیروی می‌کنند، گفت: آنچه را که مردم عمل می‌کنند امضا کنید.[۶]

 

۵- طحاوی از طریق ابن عباس روایت کرده که عمر گفت:

 

ای مردم، برای شما در طلاق مهلت قرار داده شده است و هرکس در مهلتی که خدا در طلاق قرار داده عجله کند، آن را بر او تثبیت می‌کنیم.[۷]

 

۶- از طاووس نقل شده است که گفت:

 

عمر بن خطاب گفت: برای شما در طلاق مهلت قرار داده شده بود، اما شما در این مهلت عجله کردید و ما آنچه را که شما خواستید، امضا کردیم.[۸]

 

۷- از حسن نقل شده است:

 

عمر به خطاب به ابوموسی اشعری، نامه‌ای به این مضمون نوشت: من قصد داشتم که طلاق‌های سه‌گانه مردی را که در یک مجلس همسرش را طلاق داده بود، یک طلاق قرار دهم. اما اقوامی بودند که خود را به اموری مقید کردند و من هم هرکس را که خواست خود را به چیزی مقید کند، به آن مقید کردم. هرکس به همسرش بگوید: تو. بر من حرامی، بر او حرام است و هرکس به همسرش بگوید: تو از من جدا هستی، از او جداست و هرکس به همسرش بگوید: تو را سه طلاق دادم، او سه طلاقه است.[۹]

 

 

 

۵-۳-۳-۲ نسخ قرآن به وسیله اجماع کاشف از نص

 

 عینى مى‌گوید: طلاقى که در قرآن آمده، نسخ شده است و اگر کسى بپرسد: دلیل این نسخ چیست و عمر نمى‌تواند حکمى را نسخ کند و پس از پیامبر(ص) چگونه نسخ روى داده است؟ در پاسخ مى‌گوییم:

 

چون عمر، صحابه را در مورد تصمیمش، مورد خطاب قرارداد و انکارى هم از جانب آنان روى نداد، مساله اجماعى شد. برخى از مشایخ ما جایز دانسته‌اند که قرآن، به وسیله اجماع منسوخ شود، با این بیان که اجماع مانند نص، موجب یقین است. پس به وسیله اجماع هم، نسخ محقق مى‌شود و هم حجیت اجماع از خبر مشهور قوى تراست.

 

اگر کسى بگوید: این اجماع، مستندى ندارد و از پیش خود، چنین اجماعى را ساخته‌اند، در حالى که حق نداشتند چنین اجماعى داشته باشند، در جواب مى‌گوییم:احتمال دارد که آنها به نصى دست یافته باشند که به دست ما نرسیده و مضمون آن نص، نسخ حکم قرآن باشد.[۱۰]

 

۵-۳-۳-۳ تادیب مردمى که به حدود خدا تجاوز کردند

 

هدف از امضاى سه طلاق در یک مجلس، مجازات مردم به سبب نوع عملشان وتادیب آنان به علت تجاوز به حدود الهى بود. حاکم اسلامى با صاحب نظران مشورت کرد و گفت:

 

«مردم از من خواستند در مورد چیزى که براى آنها مهلت قرارداده شده عجله کنم. آیا تعجیل آنها را امضا کنم؟» و چون آنها با تصمیم حاکم اسلامى موافقت کردند، تعجیل آنهارا برایشان امضا کرده و گفت: «اى مردم! براى شما در طلاق مهلت بود و ما کسى را که در آنچه خدا در آن مهلت قرارداده شتاب کند به آن ملزم خواهیم کرد».[۱۱]

 

 

 

۵-۳-۳-۴ امضاى سه طلاق در یک مجلس براى جلوگیرى از دروغ گویى

 

برخى در توجیه عمل خلیفه دوم گفته اند: بین عصر رسول خدا(ص) و عصر خلیفه دوم تفاوت وجود دارد، زیرا در عصر رسول خدا(ص) مردم درست کردار بودند ووقتى مى‌گفتند:

 

مرادمان از «أنتِ طالقُ، أنتِ طالقُ، أنتِ طالقُ»، تکرار طلاق است، راست مى‌گفتند و به سخنشان اعتماد مى‌شد. بر خلاف عصر خلیفه دوم که فساد ودروغ رواج داشت و با همان چیزى که صحابه، خویش را معذور مى‌شمردند، خود رامعذور مى‌دانستند، و از آنجا که بسیارى از مردم در این عصر دروغ مى‌گفتند، خلیفه هم چاره‌اى جز تمسک به ظاهر سخن آنان که سه طلاقه کردن بود، ندید.

 

شوکانى ضمن نقل این توجیه گفته است:

 

مردم در عصر رسول خدا(ص) و ابوبکر، صادق و سلیم النفس بودند و غالبا قصد خیرداشتند و خدعه و نیرنگ در آنها دیده نمى‌شد و چنانچه در کلامشان قصد تاکیدداشتند، در این کار صادق بودند. اما وقتى عمر دید که اوضاع عوض شده و سه طلاقه کردن با یک صیغه رواج یافته، به گونه‌اى که نمى‌توان سخن طلاق دهنده را به نحوى تاویل کرد، مردم را در صورت تکرار صیغه طلاق در یک مجلس به وقوع سه طلاق ملزم کرد، زیرا غالبا با این کار قصد سه طلاقه کردن را داشتند. این سخن عمر نیز به همین مطلب اشاره دارد که «مردم در امرى که برایشان مهلت قرار داده شده بود شتاب مى‌کنند».

 

 

 

۵-۳-۳-۵ دگرگونى احکام بر طبق مصالح[۱۲]

 

ابن قیم جوزیه، در تحلیل امضاى سه طلاق در یک مجلس توسط عمر، سخن مفصلى دارد. او در این تحلیل به تغییر احکام، طبق مصالح استناد نموده است. اینک خلاصه سخن او:

 

احکام دو نوعند: برخى احکام در هیچ شرایطی تغییر نمى‌یابند. نه زمان، موجب دگرگونى آنها مى‌شود و نه مکان و نه اجتهاد مجتهد مى‌تواند آنها را تغییر دهد، مانندوجوب واجبات و حرمت محرمات و حدودى که در شرع براى جرایم تعیین شده است. برخى دیگر، بسته به زمان و مکان و اوضاع و احوال و مصلحتى که پدیدمى آید، تغییر مى‌کنند، مانند مقدار تعزیرات و جنس و صفت آنها.

 

ابن قیم پس از بیان این دو نوع، مثالهایى را در باب تعزیرات ارائه مى‌دهد ومى گوید:

 

براى نمونه وقتى عمربن خطاب رضی اللّه عنه دید که این گونه طلاق دادن میان مردم شایع شده، به این نتیجه رسید که مردم از این کار دست نمى‌کشند، مگر این که به نحوى تنبیه شوند. از این رو آنان را به این نوع از طلاق ملزم کرد. این تصمیم یا ازباب تعزیر که به وقت نیاز انجام مى‌شود بوده است، همچنان که وى شارب خمر رابا هشتاد ضربه شلاق همراه با تراشیدن سر، تعزیر مى‌کرد و یا از باب این که گمان مى‌کرد زمانى که سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق محسوب مى‌شده داراى شرطی بوده که اینک آن شرط از بین رفته است و یا به این دلیل بوده که در زمان اوبراى اینکه سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق محسوب شود، مانعى وجود داشته است… .

 

سپس ابن قیم مى‌گوید:

 

چون امیرالمؤمنین دید که خداوند فردى را که همسرش را سه بار طلاق داده است این گونه تنبیه کرده که زن را براى همیشه بر او حرام کرد تا این که مرد دیگرى با اوازدواج کرده، پس از آمیزش، او را طلاق دهد. او هم مانند خداوند، براى تنبیه مردى که در یک مجلس، همسرش را سه طلاق داده، طلاق او را امضا کرد.

 

[۱] . حنفی، بدرالدین، عمده القاری، ج۲۰، ص۲۲۲.

 

[۲] . خلیلی، عباس، فجر الإسلام، ص۲۳۸، نشر دارالکتاب.

 

[۳] . خلیلی، عباس، فجر الإسلام، ص۲۳۸، نشر دارالکتاب

 

[۴] . نیشابوری حجاج، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۴، باب «الطلاق الثلاث»، حدیث۳.

 

[۵] . شوکانی، محمدبن علی، نیل الاوطار، ج۶، ص۲۲۳.

 

[۶] . بیقهی، احمدبن حسین، سنن کبری، ج۷، ص۳۳۹؛ الدر المنثور، ج۱، ص۲۷۹.

 

[۷] . حنفی، بدرالدین، عمده القاری، ج۹، ص۵۳۷ و گفته است که اسناد آن صحیح است.

 

[۸] . متقی هندی، علاء الدین علی ابن حسام، کنزالعمال، ج۹، ص۶۷۶، حدیث ۲۷۹۴۳.

 

[۹] . همان، حدیث ۲۷۹۴۳.

 

[۱۰] . حنفی، بدرالدین، عمده‌القاری، ج۹، ص۵۳۷.

 

[۱۱] . ابن حنبل، احمد، مسند احمد بن حنبل، ج‏۱، ص‏۳۱۴، شماره‏۲۸۷۷.

 

[۱۲]. حنفی، بدرالدین، عمده القاری، ج ۹، ص ۵۳۸.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 02:07:00 ب.ظ ]




۵-۴  دیدگاه اهل تشیع در مورد سه طلاق کردن در یک مجلس

 

 

۵-۴-۱ دیدگاه اهل تشیع در مورد سه طلاق کردن در یک مجلس از منظر قرآن

 

وجه اول: خداوند فرموده است: «الطلاقُ مرّتانِ»، یعنی: «طلاق دو مرتبه است».

 

این آیه در دو مطلب ظهور دارد:

 

الف: این حکم، شامل تمامی اقسام طلاق است؛ و اینکه بایستی بین طلاقها فاصله باشد، مختص به نوعی خاصی از طلاق نیست، بلکه طبیعت طلاق با این حکم ملازمه دارد؛ زیرا «الف و لام» در واژه «الطلاق»، «الف و لام» عهد نباشد، «الف و لام» استغراق است؛ بنابراین معنای آیه این می‌شود که: «کلّ الطلاق مرّتانِ» یعنی: «هرگونه طلاقی دو مرتبه است» و طلاق سوم مرتبه‌ای دیگر است. و اگر چنین باشد، مفادش این است که طلاقی مشروع است که جدا جدا انجام شود؛ زیرا این مطلب اجماعی است که اگر به «مرّات» بود، بایستی جدا جدا انجام شود.[۱]

 

ب: واژه «مرّتان» که در این آیه آمده است نشان می‌دهد که طلاق، باید پس از دیگری باشد نه یک دفعه و گرنه «مرّتان» نمی‌شود، بلکه یک مرّه و یک دفعه خواهد بود. به همین دلیل خداوند با واژه «مرّه» آورده، تا بر کیفیت انجام طلاق و این که هر «مرّه» یک بار طلاق است، دلالت کد، همچنان که در عربی واژه ‌های «دفعه»، «کرّه»، «نزله» از نظر وزن و معنا و اعتبار مانند «مرّه» هستند.

 

بر این اساس اگر مرد به همسرش بگوید: «أنت طالق ثلاثاً»، یعنی: «تو را سه بار طلاق دادم»، همسرش را دو بار یا سه بار، یکی پس از دیگری، طلاق نداده است، بلکه این گونه طلاق دادن فقط یک طلاق محسوب می‌شود و واژه «ثلاثاً» موجب تکرار طلاق نمی‌شود. شاهد بر این مطلب فروع فقهی متعددی است که در آنها هیچ یک از فقها، قایل نشده که با ضمیمه کردن عددی به عدد یک، عمل تکرار می‌شود. مثلا در «لعان» چهار شهادت شرط است و یک شهادت که با عدد چهار همراه شود، کافی نیست یا مثلاً در فصول اذان، شرط است که هر یک، دو بار تکرار شود و نمی‌توان هر فصل را یک بار گفت و در پایان هر فصل از واژه «مرّتین» استفاده کرد و اگر کسی در «قسامه» چنین بگوید که: «پنجاه بار قسم یاد می‌کنم که این فرد قاتل است»، سخنش، یک سوگند محسوب می‌شود و اگر کسی که می‌خواهد به زنا اقرار کند چنین بگوید: «چهار بار اقرار می‌کنم که زنا کرده‌ام»؛ یک اقرار به شمار می‌آید و به سه اقرار دیگر نیاز است وموارد یگری که نشان می‌دهد عدد جای تکرار عمل را نمی‌گیرد. این معیاری کلی برای هر موردی است که در آن عدد معتبر است مانند رمی هفتگانه جمرات که نمی‌توان سنگها را یک باره رمی کرد و مانند تکبیرهای پنج‌گانه یا هفت‌گانه (از نظر اهل سنّت) قبل از قرائت نماز عید قربان و عید فطر که نماز گزار نمی‌تواند در پایان یک تکبیر بگوید «پنج مرتبه یا هفت مرتبه» و مانند نماز جعفر طیار که ده و پانزده تسبیح دارد و نمی‌توان به یک تسبیح اکتفا کرد و در پایان آن گفت« ده یا پانزده بار». تمامی مسائل فوق اتفاقی است و کسی در آنها مخالفت نکرده است.

 

از میان فقها کسی را جز این حزم نمی‌شناسم که در این مطلب تردید کرده باشد. وی پنداشته که چه بسا این واژه در غیرمعنایی که ما گفتیم استعمال شود. او چنین اظهارنظر کرده است:

 

اما این که گفته‌اند: «معنای آیه «الطلاقُ مرّتانِ» این است که: «طلاق باید یک بار پس از بار دیگر انجام شود بلکه این ایه مانند آیه «نؤتها أَجرها مرّتینِ» است که واژه به معنای «چند برابر» است و ایه مورد بحث هم درصدد اموزش کیفیت طلاق کمتر از سه طلاق است.[۲]

 

سخن ابن حزم باطل است زیرا واژه در ایه فوق به دلیل وجود قرینه به معنای مضاعف است و اگر قرینه‌ای نبود بایستی ان را بر معنای حقیقی اش حمل می‌کردیم شاهدش این است که خداوند در خطاب به همسران پیامبر (ص) دو گونه سخن می‌گوید:

 

۱- «یَا نِسَاء النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَهٍ مُّبَیِّنَهٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا؛»[۳]

 

ای همسر پیامبر! هرکدام از شما گناه آشکار و فاحشی مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود؛ و این برای خدا آسان است.

 

۲- «وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا کَرِیمًا؛»[۴]

 

و هر کس از شما برای خدا وپیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دوچندان خواهیم داد و رزقی پر ارزش، برای او آماده کرده‌ایم.

 

این سخن خداوند در آیه اول: « یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ» یعنی: «عذاب او دوچندان خواهد بود»، قرینه است بر این که مراد خداوند از واژه «مرّتین»، در عبارت « نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ»، دادن اجر مضاعف است نه اجری پس از اجر دیگر. بنابراین استعمال واژه «مرّتین» در یک مورد به معنای «دو چندان»، دلیل نمی‌شود که این واژه در دیگر موارد به همین معناست.

 

جصّاص گفته است:

 

دلیل این که مراد خداوند از «مرّتان» در آیه «الطلاق مرّتان» طلاقی پس از طلاق دیگر و بیان حکم رجوع کردن در کمتر از سه طلاق می‌باشد، این است که خداوند فرمود: «الطلاق مرّتان»؛ و این عبارت اقتضا می‌کند که میان دو طلاق فاصله باشد؛ زیرا اگر مرد، همسرش دو بار باهم طلاق دهد، درست نیست که گفته شود: «طلّقها مرّتین»، یعنی او را دو بار طلاق داد. همچنین اگر مردی به کسی دو درهم بدهد، درست نیست که گفته شود «اعطاه مرّتین» یعنی:«دوبار به او پرداخت کرد»، بلکه اگر بین پرداخت‌ها فاصله باشد، می‌شود گفت که پرداختن، دو بار انجام شده است. بنابراین اگر در موارد فوق، مسأله آن گونه است که گفتیم، در مورد طلاق هم اگر حکم، به دو طلاق تعلق گرفته، نتیجه‌اش این است که چنانچه این حکم، در صورتی که مرد در یک نوبت دو بار طلاق دهد، همچنان باقی باشد، آن وقت ذکر واژه«مرتین» در آیه، بی فایده است. با این بیان ثابت شد که ذکر واژه «مرّتین» در آیه، امر به وقوع طلاق در دو زمان مختلف و نهی از جمع کردن بین دو طلاق، در یک زمان است.[۵]

 

پیامبر اکرم (ص) فرموده است:

 

«لاطلاق إلاّ بعد نکاح؛» [۶]

 

هیچ طلاقی محقق نمی‌شود مگر پس از آن که ازدواجی صورت پذیرد.

 

و در جای دیگر فرموده است:

 

«لاطلاق قبل نکاح؛»[۷]

 

هیچ طلاقی قبل از اردواج، واقع نمی‌شود.

 

بنابراین پس از اجرای صیغه طلاق اول، ازدواجی وجود ندارد تا طلاق دوم روی آن انجام شود. تمام این مطالب در صورتی بود که مراد از سه طلاقه کردن، سه طلاق با یک صیغه باشد. اما چنانچه برای سه طلاقه کردن، صیغه طلاق در یک مجلس تکرار شود در این صورت ممکن است انسانهای ساده، فریب بخورند و گمان کنند که این گونه سه طلاقه کردن، بر آیه منطبق است. اما این گمان نیز از جهتی دیگر باطل است و آن این که: صیغه دوم و سوم طلاق صحیح نیستند؛ زیرا وقتی این دو صیغه اجرا می‌شود، موضوعی برای طلاق وجود ندارد؛ به دلیل این که طلاق برای قطع کردن ارتباط زوجیت است، در حالی که وقتی صیغه اول طلاق خوانده می‌شود، رابطه زوجیت قطع شده و دیگر زوجیت و رابطه قانونی وجود ندارد تا با صیغه دوم و سوم قطع شود.

 

ممکن است گفته شود: مطلقه، پیوسته در بند و پیمان مرد می‌باشد و دارای حکم زوجیت است، بنابراین صیغه دوم وسوم تأثیر خود را دارند. این سخن هم مردود است؛ زیرا مراد از این که مطلقه، دارای حکم زوجیت است، چیست؟ اگر مراد این است که مرد، همچنان حق رجوع کردن دارد،این سخن درست است و به همین دلیل گفته شده زنی که به طلاق رجعی طلاق داده شده، در حکم زوجه است یا بلکه زوجه است؛ چون مرد می‌تواند بنایی را که با طلاق ویران کرده، دوباره سازی کند. از این رونیازی به خواندن صیغه ازدواج نیست و این غیر از مدعا است.

 

اما اگر مراد از باقی ماندن حکم زوجیت برای زن مطلقه این است که صیغه طلاق اثری نداشته و بنای زوجیت را نابود نکرده و حال زن، بعد وقبل از طلاق مساوی است، سخنی بر خلاف اصول صحیح است؛ زیرا چگونه ممکن است حال زن قبل وبعد از طلاق یکی باشد، در حالی که مرد، تا پایان عده به او رجوع نکند، اجنبی شده و میانشان جدایی مطلق واقع خواهد شد. این که زن (قبل از رجوع کردن مرد به او) قابلیت طلاق دوم را داشته باشد، بر وجه دوم مبتنی است- که به بیان فوق مخالفت آن با اصول، روشن شد- نه بر وجه اول. به عبارت دیگر: طلاق آن است که مرد، علقه زوجیت بین خود و همسرش را قطع و او را از قید وبند خویش رها کند. بنابراین طلاق بدون این عقله اعتباری اجتماعی محقق نمی‌شود و بدیهی است طلاق دادن زنی که طلاق داده شده و از قید و بند شوهر رهاست، معنا ندارد.

 

علاوه بر این، اشکالی به صورتی که با یک صیغه زن سه طاقه شود وارد آن است و آن اینکه: طلاق امری اعتباری است که با انشای طلاق دهنده محقق می‌شود و ماورای این اعتبار، واقعیتی ندارد. در مقابل آن، امور تکوینی‌اند که ورای اعتبار و ذهن دارای واقعیتند. حال اگر انشا یکی باشد طبعا منشا یکی خواهد بود، بنابران تعدد طلاق (منشا) در گرو تعدد انشا است در حالی که طبق فرض بیشتر از یک صیغه انشا نشده است. البته این اشکال در صورتی که صیغه طلاق سه بار تکرار شود مثل اینکه مرد بگوید «أنتِ طالقُ، أنتِ طالقُ، أنتِ طالقُ» جاری نیست.

 

خلاصه اینکه: با این نحو سه طلاقه کردن عددی خاصی که وضوع آیه بعدی است حاصل نمی‌شود:

 

«فإن طلّقها فلا تحل له من بعدُ حتیّ تنکح زوجاً غیره؛»

 

اگر همسرش را طلاق داد، بر آن مرد حلال نیست تا این که با مرد دیگری ازدواج کند.

 

زیرا تعدد طلاق در گرواین است که بین دو طلاق پیوند ازدواجی محقق شود، هرچند این پیوند از طریق رجوع کردن مرد به زن باشد و چنانچه بین دو طلاق چنین پیوندی روی ندهد، صحبت از طلاق، به سخن بیهوده شبیه است.

 

سماک گفته است:

 

ازدواج عبارت است از گرهی که بسته می‌شود و طلاق آن را باز می‌کند. بر این اساس چگونه ممکن است گرهی که هنوزبسته نشده، باز شود؟[۸]

 

خلاصه اینکه: اگر مردی به همسرش بگوید: گویی به اوگفته: «گرهی را که بین من و تو بود باز کرده. این عقد را فسخ نمودم و ریسمانی را که هر یک از ما به دیگری مرتبط می‌کرد پاره کردم». بنابراین، وقتی مرد عقدی را که بینشان بوده است، فسخ یا گره را باز و ریسمان زوجیت را قطع کرد، چون می‌توان برای بار دوم وسوم عقد را فسخ، گره را باز و ریسمان زوجیت را قطع کرد؟ چه عقدی در این شریعت پاک یا در دیگر شرایع و قوانین وجود دارد که یکی است ولی می‌توان آن را دو یا سه بار فسخ کرد؟ مگر اینکه عقد جدیدی محقق شود و در نتیجه امکان فسخ دیگری فراهم آید و این فسخ، فسخ عقد دیگری باشد.[۹]

 

وجه دوم: خداوند فرموده است:

 

«فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ؛»[۱۰]

 

باید به طور شایسته همسر خود را نگهداری کند، یا با نیکی او را رها سازد.

 

پیشتر گفتیم که در تفسیر این قسمت از آیه، دو قول وجود دارد. برخی از مفسران این قسمت را به قسمت قبلی آیه؛ یعنی عبارت «الطلاق مرّتان» برمی گردانند و برخی دیگر به طلاق سوم که در آیه بعد می‌آید. ما دیدگاه صحیح را در این زمینه بیان کردیم و گفتیم که این بخش از آیه نشان می‌دهد که به هر تقدیر، طلاق سوم باطل است. اما این که در فرض اول، طلاق سوم باطل است؛ زیرا معنای این بخش از آیه این می‌شود که هر مرتبه که طلاق محقق می‌شود، بایستی یکی از دو چیز را به دنبال داشته باشد: نگهداری زن به طور شایسته و یا رها کردن او به طور شایسته.

 

ابن کثیر گوید:

 

اگر او را یکبار یا دو بار طلاق دادی تا وقتی که عده اش تمام نشده، مخیری که او را به قصد اصلاح و احسان، برگردانی یا رها کنی تا پس از تمام شدن عده اش؛ بدون اینکه در حقش ستمی روا داری به نحو شایسته‌ای از او جدا شوی.[۱۱]

 

هم چنانکه ملاحظه می‌شود، این تفسیر باسه طلاقه کردن دفعی یعنی سه طلاقی که میانشان هیچ یک از دو مورد فوق فاصله نیفتاده و صیغه طلاق به صورت: «أنتِ طالقّ ثلاثاً» یا «أنتِ طالقٌ، أنتِ طالقٌ، أنتِ طالقٌ» جاری شده تفاوت بسیار دارد.

 

شوکانی گفته است:

 

تحقق طلاق سوم، مشروط به وقوع آن در حالی است که مرد بتواند (قبل از طلاق سوم) همسرش را نگه دارد و چنانچه مرد تنها پس از رجوع کردن، بتواند همسرش را نگه دارد، طلاق سوم صحیح نیست و اگر این شرایط در طلاق سوم لازم است، در طلاق دوم هم لازم است.[۱۲]

 

اما اینکه در فرض دوم هم طلاق سوم هم باطل است به این دلیل است که این بخش از آیه اگر چه به طلاق سوم مربوط است و نسبت به طلاق اول و دوم ساکت است، اما گفتیم که مضمون برخی از آیات بدون اینکه بین طلاق اول، دوم یا سوم فرقی وجود داشته باشد، بر احکام و ویژگی ‌های مطلق طلاق دلالت دارد. بنابراین کسی که همسرش را طلاق داده است، پس از آن می‌تواند دو کار را که خداوند تعیین کرده انجام دهد:

 

«وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ؛»[۱۳]

 

و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای عده رسیدید، یا به گونه پسندیده‌ای آنها را نگاه دارید و یا به گونه پسندیده‌ای آنها را رها سازید.

 

بنابراین شوهر پس از طلاق همسرش می‌تواند دو کار نجام دهد:

 

۱- نگاه داشتن به شیوه پسندیده

 

۲– رها ساختن زن به شیوه پسندیده

 

خلاصه اینکه این دو امر از لوازم طبیعت طلاقی است که قابلیت رجوع را دارد. این مطلب بیشتر موقعی روشن می‌شود که بدانیم عبارت «فَبَلغن أجلهُنّ» در آیه فوق از قیود غالبی است، و گر نه لازم است مرد از همان ابتدا که زنش را طلاق داد، به یکی از دو امر مبادرت کند. اما اینکه خداوند اقدام به این کار را به زمان خاصی –یعنی آخرین روزهای عده- اختصاص داده، به این دلیل است که آتش خشم مردی که خشم بر او مستولی شده، پس از گذشت مدتی از زمان و تفکر در مورد همسرش فروکش می‌کند و در این زمان مورد خطاب قرار می‌گیرد که می‌توانی به یکی از دو امر فوق مبادرت ورزی؛ و گرنه طبیعت این حکم شرعی، یعنی نگاه داشتن به شیوه پسندیده یا رها ساختن زن به شیوه پسندیده، اقتضا می‌کند که این حکم از زمانی که صیغه طلاق جاری می‌شود تا زمانی که عده زن تمام می‌شود، جاری باشد.

 

براین اساس این بخش از آیه دلالت دارد که سه طلاقه کردن دفعی، باطل است و با کیفیت مشروع طلاق مخالف می‌باشد. البته دلالت این بخش از آیه بر قول اول، از خود آن استفاده می‌شود و دلالت آن بر قول دوم، با کمک آیات دیگر است.

 

وجه سوم: سخن خداوند که فرمود: «فطلّقُوهُنَّ لِعدَّتهنّ»

 

این سخن خداوند که : «الطلاقُ مرّتان» یعنی: «طلاق دومرتبه است» درمورد طلاقی است که در آن رجوع جایز است.[۱۴] از طرف دیگر این آیه که : « إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّهَ» یعنی: «هر زمان که خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عده آن طلاق دهید و حساب عده را نگه داری»، دلالت دارد که باید عده را نگه دارند و حساب آن را داشته باشند و فرقی نمی‌کند که بگوییم «لام» در «لعدتهنّ» برای ظرفیت و معنای آن «فی عدّتهنّ» است، یا به معنای غایت و معنای آن «لغایه أن یعتددن» می‌باشد؛ زیرا به هر حال این آیه بر این دلالت دارد که از ویژگی‌‌های طلاق رجعی، عده نگه داشتن و حساب عده را داشتن است و این ویژگی بجز با فاصله افتادن بین طلاق اول و دوم، محقق نمی‌شود؛ زیرا اگر مرد در یک نوبت همسرش را دو بار طلاق دهد، یعنی بین طلاق اول و دوم فاصله نباشد، طلاق اول، بدون عده و نگه داشتن حساب خواهد بود، همچنین اگر مرد در یک دفعه همسرش را سه طلاقه کند، یعنی بین طلاق‌ها فاصله‌ای نباشد در این صورت طلاق اول و دوم بدون عده و نگه داشتن حساب آن خواهد بود و ائمه اهل بیت برای بطلان چنین طلاقی به آیه فوق استدلال کرده اند.

 

صفوان جمال روایت کرده که مردی به امام صادق (ع) عرض کرد: همسرم را در یک مجلس سه بار طلاق داده ام ، حکمش چیست؟ امام (ع) فرمود:

 

لیس بشیءٍ. ثمّ قال (ع): اما تقراً کتاب الله «یا ایها النبیّ إذا طلقتم النساءَ فطلّقُوهنّ لعهدتهنّ… لعلّ الله یحدث بعد ذلک امراً. ثمّ قال: کلّما خالف کتاب الله و السنّه فهو یردّ إلی کتاب الله و السنّه؛[۱۵]

 

باطل است. سپس فرمود: آیا کتاب خدا را نخوانده‌ای که می‌فرماید:‌ای پیامبر (ص)!هرگاه همسران را طلاق دادید، در زمان عده آنها را طلاق دهید. شاید خداوند بعد از این، وضع تازه‌ای فراهم کند! سپس فرمود: هر چه با کتاب و سنت مخالف باشد، به کتاب و سنت برگردانده می‌شود.

 

وجه چهارم: سخن خدا که فرموده است:«… لعل اللهَ یحدث بعد ذلک أمراً»، اگر سه طلاقه کردن در یک مجلس صحیح بود، جمله « لعل اللهَ یحدث بعد ذلک أمراً» یعنی: «شاید خدا، بعد از این وضع تازه‌ای فراهم کند»، بی فایده بود؛ زیرا پس از طلاق سوم، میان مرد و زن جدایی می‌افتد و کار به جای باریک می‌کشد، به طوری که زندگی مجدد مرد با زن، به جز ازدواج زن با مرد دیگر و طلاق او، حاصل نخواهد شد، در حالی که ظاهر این عبارت نشان می‌دهدکه مقصود حل مشکل زن و مرد از طریق رجوع یا عقد در دوران عده است.

 

 

 

[۱] . فخر رازی، محمدبن عمر، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۱۰۳.

 

[۲] . الترطبی الظاهری، ابومحمد، المحلّی، ج۱۰، ص۱۶۸.

 

[۳] . سوره احزاب، آیه ۳۰.

 

[۴] . همان، آیه ۳۱

 

[۵] . خزائلی، محمد، احکام القران، ج۴، ص۱۰۸.

 

[۶] . بیقهی، احمدبن حسین، السنن الکبری، ج۷، ص۳۱۷ و ۳۲۱؛ المستدرک، (۱)، حاکم، ج۲، ص۲۴ و منابعی دیگر.

 

[۷] . بیقهی، احمدبن حسین، السنن الکبری، ج۷، ص۳۱۷ و ۳۲۱؛ المستدرک، (۱)، حاکم، ج۲، ص۲۴ و منابعی دیگر.

 

[۸] . بیهقی، احمدبن حسین، السنن الکبری، ج۷، ص۳۲۱.

 

[۹] . سبحانی تبریزی، جنید، نظام الطلاق فی الاسلام، ص۷۲.

 

[۱۰] . سوره بقره، آیه ۲۲۹.

 

[۱۱] . کثیر، اسماعیل، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۳.

 

[۱۲] . شوکانی، محمدبن علی، نیل الاوطار، ج۶، ص۲۳۴.

 

[۱۳] . سوره بقره، آیه ۲۳۱.

 

[۱۴] . بنابراین طلاق باین همچون طلاق زنی که هنوز با او آمیزش نشده و طلاق زن یائسه سالخورده و غیر اینها، خارج می‌شود.

 

[۱۵] . حر­عاملی، محمدحسن، قرب الاسناد، ص۳۰؛ و حر عاملی،محمدحسن در وسایل الشیعه، ج۱۵، باب ۱۹ از ابواب مقدمات طلاق، حدیث ۲۵، روایت کرده است.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




۵-۴-۲ استدلال به سنت از دیدگاه اهل تشیع

 

شیخ طوسی گفته است: هر گاه مردی همسرش را با یک صیغه، سه بار طلاق دهد، بدعت گذاشته و از نظر اکثر اصحاب ما- در صورت مهیا بودن شروط طلاق – یک طلاق واقع می‌شود. در میان فقه ‌های اهل تشیع برخی مایلند که اصلا طلاقی واقع نمی‌شود. اهل ظاهر و علی (ع) این عقیده را دارند. طحاوی از محمدبن اسحاق نقل کرده، که یک طلاق واقع می‌شود و روایت شده که عقیده ابن عباس و طووس مطابق عقیده شیعه بوده است.

 

نسایی از محود بن لبید نقل کرده که به رسول خدا (ص) خبر دادند مردی همسرش را در یک مجلس سه طلاقه کرده است. پیامبر (ص) با شنیدن این خبر با عصبانیت برخواست و فرمود:

 

ایلعب بکتاب الله و انا بین أظهرکم؟!

 

آیا در زمانی که من میان شما هستم با کتاب خدا بازی می‌کن؟

 

این کلام رسول خدا(ص) به قدری با جدیت بیان شد که مردی برخواست و گفت: ای رسول خدا(ص) او را نکشم؟[۱]

 

شایان ذکر است که محمود بن لبید صحابی کوچکی بوده که روایاتی را از پیامبر(ص) شنیده است؛ شاهدش این است که احمدبن حنبل با سندی صحیح از او نقل کرده که: رسول خدا(ص) نزد ما آمد و نماز مغرب را در مسجد ما با ما خواند. وقتی نماز تمام شد فرمود:

 

«ارکعوا هاتین الرکعتین فی بیوتکم للسبحه بعدالمغرب[۲]؛»

 

این دو رکعت را در منازلتان به عنوان نافله مغرب بخوانید.

 

این حدیث نشان می‌دهد که محمود بن لبید روایاتی را از رسول خدا(ص) شنیده که این حجر آنها را در «الاصابه» نقل کرده است.[۳]

 

ممکن است مردی که طبق حدیث مزبور همسرش را سه طلاقه کرده، «رکانه» باشد که در حدیث دوم از او سخن خواهیم گفت.

 

ملاحظه می‌کنیم که پیامبر(ص) این نوع از طلاق را بازی با کتاب خدا وصف می‌کند و با شنیدن این موضوع، آثار خشم در چهره‌اش نمودار می‌شود. با این وصف آیا ممکن است این گونه طلاق دادن صحیح باشد؟!

 

برفرض که محمود بن لبید از پیامبر(ص) چیزی را نشنیده- همچنانکه ابن حجر در «فتح‌الباری» ادعا کرده[۴] اما به هر حال او از صحابه است و با توجه به این که از نظر فقهای اهل سنت تمامی صحابه عادلند، بدون شک مراسیل آنها حجت است.

 

۲- ابن اسحاق از عکرمه و او از ابن عباس نقل کرده است که:

 

رکانه همسرش را در یک مجلس، سه بار طلاق داد. زن به شدت غمگین شد.

 

رسول خدا(ص) از رکانه پرسید همسرت را چگونه طلاق دادی؟ رکانه در پاسخ گفت: در یک مجلس سه بار طلاق دادم. پیامبر(ص) فرمود:

 

«إنّما تلک طلقهٌ واحده فارتجعها؛»[۵]

 

این‌گونه طلاق، یک طلاق محسوب می‌شود، پس اگر بخواهی می‌توانی به او مراجعه کنی.

 

در حدیث فوق، سؤال کننده، رکانه بن عبدیزید بوده است. امام احمد بن حنبل با سند صحیح از ابن عباس نقل کرده است که:

 

رکانه بن عبد یزید، از خاندان بنی مطلب، همسرش را در یک مجلس، سه بار طلاق داد. این موجب شد که همسرش به شدت محزون شود. ابن عباس می‌گوید: پیامبر (ص) از او پرسید: همسرت را چگونه طلاق دادی؟ در پاسخ گفت: سه طلاقه کردم. پیامبر(ص) فرمود: این گونه طلاق یک طلاق محسوب می‌شود. پس اگر بخواهی می‌توان مراجعه کنی. این جریان موجب شد تا ابن عباس به وقوع طلاق، پس از پاکی از حیض معتقد شود.[۶]

 

 

 

۵-۵ استدلال های اهل سنت مبنی بر صحت سه طلاق کردن در یک مجلس و نقدهای اهل تشیع بر آنها

 

 

۵-۵-۱ دلایل اهل تسنن مبنی بر صحت سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه قرآن

 

دلایل صحت سه طلاقه کردن در یک نوبت

 

قایلان به جواز سه طلاقه کردن در یک نوبت- با یک صیغه یا سه صیغه جدا از هم- به قرآن، سنت و اجماع استدلال کرده‌اند:

 

اما استدلال آنها به قرآن، به این آیات است:

 

استدلال به آیه: «أو تسریحٌ بإِحسانٍ» که شامل سه طلاقه کردن در یک نوبت می‌شود.

 

استدلال به این آیات:

 

– وإن طلّقتموهنّ من قبل ان تمسّوهنّ.

 

– وللمطلّقاتِ متاع بالمعروف.

 

نقد وارده بر دلایل : در هیچ یک از آیات فوق، بین وقوع یک یا دو و یا سه طلاق در یک مجلس فرقی گذاشته نشده است.

 

برخی به استدلال فوق چنین پاسخ داده‌اند که:

 

این آیات عمومات و مطلقاتی هستند که با ادله حاکی از ممنوعیت طلاق بیش از یکی در یک نوبت، تخصیص خورده یا مقیّد می‌شوند.[۷]

 

اما بهتر است که به این استدلال این گونه پاسخ داده شود که شرط تمسک به اطلاق یک سخن، آن است که متکلم در مقام بیان باشد، نه در مقام اهمال و اجمال. مثلاً اگر متکلم در مقام بیان حکم طبیعت چیزی باشد، مثل این که بگوید: «الغنم حلال»، یعنی: «گوشت گوسفند حلال است» و «الخنزیر حرام» یعنی: گوشت خوک حرام است»، در این صورت نمی‌توان به اطلاق این سخن تمسک کرد و گفت: گوشت گوسفند نجاست خوار و یا غصبی نیز حلال است. در علم اصول بیان شده که تمسک به اطلاق، سه شرط دارد: شرط اول این است که متکلم در مقام بیان آن جهتی باشد که ما در صدد استنباط حکم آن هستیم؛ در این صورت اگر متکلم ساکت بود، می‌توان به اطلاق سخنش تمسک کرد. آیات فوق هم از این قبیل است؛ زیرا این آیات درصدد بیان مطالب دیگری هستند. آیه نخست درصدد بیان آن است که زن سه طلاقه برای همیشه بر شوهرش حرام است، تا این که مرد دیگری با او ازدواج کند. آیه دوم درصدد بیان حکم مطلّقه قبل از لمس و امثال آن است و آیه سوم و چهارم درصدد بیان این هستند که زنان مطلّقه دارای حقّ مخصوصی به نام متاع هستند. این مطالب با جواز سه طلاقه کردن در یک نوبت متفاوت است و به آن ربطی ندارند.

 

 

 

۵-۵-۲ دلایل اهل تسنن مبنی بر سه طلاق کردن در یک مجلس از دیدگاه سنت

 

کسانی که به جواز سه طلاقه کردن در یک مجلس معتقدند، به سنت نیز استدلال کرده‌اند:

 

الف) روایت فاطمه بنت قیس:

 

ابن حزم از طریق یحیی بن کثیر روایت کرده است که: ابوسلمه بن عبدالرحمن به من خبر داد که فاطمه بنت قیس به او گفته که شوهرش ابن حفص بن مغیره مخزومی او را در یک مجلس، سه طلاقه کرده و آنگاه به یمن رفته است. با پخش این خبر، خالدبن ولید به همراه گروهی، در خانه میمونه، امّ المؤمنین، خدمت رسول خدا(ص) رسیدند و عرض کردند: ابن حفص، همسرش را در یک مجلس سه طلاقه کرده. آیا هنوز نفقه زن برعهده آن مرد است؟ رسول خدا(ص) فرمود:

 

لیس لها نفقه و علیها العدّه؛[۸] آن زن نفقه ندارد و باید عدّه نگه دارد.

 

اگر سه طلاقه کردن در یک مجلس کار درستی نبود، بایستی پیامبر(ص) آن را گوشزد می‌کرد.

 

نقد استدلال فوق: ابن حزم، این روایت را به گونه صحیحی نقل نکرده است؛ زیرا احمدبن حنبل در مسندش با سند خویش از فاطمه بنت قیس نقل کرده که گفت: من نزد ابی عمروبن حفص بن مغیره بودم که شوهرم در همان مجلس، مرا دوبار طلاق داد. سپس هنگامی که پیامبر (ص)، علی را به یمن روانه کرد او نیز با علی به یمن رفت و در آنجا مرا برای مرتبه سوم طلاق داد.[۹] در سنن دارقطنی به سندش از ابی سلمه بن عبدالرحمن از فاطمه بنت قیس نقل کرده که به او گفته: همسر ابی عمروبن حفص بن مغیره بودم که شوهرم مرا طلاق سوم داد. ابی سلمه می‌گوید: من تصور کردم که زن، نزد رسول خدا آمد و از او در مورد جواز خارج شدنش از خانه سؤال کرد.[۱۰]

 

ب) مردی همسرش را سه طلاقه کرد. سپس زن، با مردی دیگری ازدواج کرد و شوهر دوم او را طلاق داد. از رسول خدا(ص) سؤال شد که آیا این زن می‌تواند با شوهر اوّل ازدواج کند؟ حضرت فرمود: «نه، تا این که شوهر دوم همانند شوهر اوّل با او آمیزش کند».

 

همچنانکه ملاحظه می‌شود پیامیر(ص) این سؤال را بی‌مورد ندانست و این گونه طلاق را مردود نشمرد و چنانچه این کار جایز نبود بایستی بیان می‌کرد.[۱۱]

 

نقد استدلال فوق: اگر نگوییم که از روایت استفاده می‌شود، طلاق‌ها در زمان‌های مختلف واقع شده، ظاهر روایت نیز نشان نمی‌دهد که طلاقها در مجلس واحد بود است. شاهد این ادعا، طلاقهایی است که در عصر رسول خدا (ص) واقع می‌شده. در عهد رسول خدا (ص) و ابی بکر و دو سال اول خلافت عمر، سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق محسوب می‌شده است.[۱۲]

 

شوکانی پس از ذکر این جواب می‌گوید:

 

کسانی که به صحت سه طلاق در یک مجلس معتقدند، از حدیث ابن عباس پاسخ‌های بسیاری داده‌اند که پاسخ‌های آنها بی‌اشکال نیست و سخن حق به پیروی سزاوارتر است.[۱۳]

 

ج) حدیث سهل: سهل بن سعد ساعدی روایت کرده است که:

 

زبیر عجلانی و همسرس نزد رسول خدا(ص) آمدند تا ملاعنه کنند. چون ملاعنه کردند، مرد گفت: اگر زن را نگه دارم، معلوم می‌شود که به او تهمت زده‌ام؛ بنابراین او را سه بار طلاق دادم. (فی طالق ثلاثاً) وقتی پیامبر (ص) این سخن را شنید، فرمود: تو راهی برای زندگی با همسرت نداری.[۱۴]

 

عجلانی هنگامی که همسرش را سه طلاقه کرد که زمان طلاق نبود؛ از این‌رو پیامبر(ص)، حکم طلاق را برای او بیان کرد که پس از ملاعنه نمی‌تواند طلاق دهد، اما درباره تعداد طلاق چیزی نفرمود. اگر این گونه سه طلاقه کردن حرام و بدعت بود، حضرت گوشزد می‌کرد.

 

نقد استدلال فوق: استدلال فوق استدلال عجیبی است؛ زیرا اگر مرد با همسرش ملاعنه کند، برای همیشه بر او حرام می‌شود؛ [۱۵]بنابراین موضوعی برای ازدواج و طلاق باقی نمی‌ماند.

 

از آنجا که این مرد حکم اسلامی را- که با لعان، از همسرش جدا شده و نیازی به طلاق نیست- نمی‌دانست؛ به خیال اینکه هنوز همسرش است، مطابق رسم جاهلیت او را سه طلاقه کرد. از سخن پیامبر(ص) (پس از ملاعنه) فهمیده نمی‌شود که سه طلاقه کردن او را تأیید کرده است، بلکه سخن پیامبر(ص) که فرمود: «تو راهی برای زندگی با همسرت نداری» به حرمت ابدی زن بر مرد اشاره دارد و این ربطی به تأیید این گونه سه طلاقه کردن ندارد.

 

 

 

۵-۵-۳  استدلال به اجماع

 

قایلین به صحت سه طلاقه کردن در یک مجلس، به اجماع استدلال کرده و گفته‌اند: طلاق به گونه‌ای که در قرآن وارد شده، منسوخ شده است. عینی در «عمده القاری» گفته است.

 

اگر کسی بگوید: دلیل این نسخ چیست؛ زیرا عمر که نمی‌تواند نسخ کند و بعد از پیامبر(ص) چگونه نسخ ممکن است؟ در پاسخ می‌گوییم: وقتی عمر، در گفتگو با صحابه این مطلب را بیان کرد و کسی انکار نکرد، مساله اجماعی می‌شود و برخی از مشایخ ما نسخ به اجماع را جایز دانسته‌اند؛ به این صورت که اجماع نص، موجب یقین است؛ پس می‌شود با آن نسخ صورت گیرد. از طرف دیگر حجیت اجماع از حجیت خبر مشهور قوی‌تر است. پس اگر با خبر مشهور، نسخ صورت می‌گیرد، با اجماع به طریق اولی جایز است.

 

اگر کسی بگوید: این اجماع بر نسخ، اجماعی از پیش خودشان است، بنابراین آنها نمی‌توانسته‌اند چنین اجماعی داشته باشند، در پاسخ می‌گوییم: ممکن است نصی به دست آنان رسیده که موجب نسخ دشده ولی آن نص به دست ما نرسیده است.[۱۶]

 

نقد و استدلال فوق: چگونه می‌توان ادعای اجماع کرد در حالی که روایات متواتری وارد شده که در عهد رسول خدا(ص) ابوبکر و دو سال ابتدای خلافت عمر، سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق محسوب می‌شده است. با نصوصی این چنین و وجود مخالفان بسیاری در این مسأله و اعتقاد بسیاری از صحابه و تابعین بر این که سه طلاقه کردن در یک مجلس صحیح نیست، چگونه می‌توان ادعای اجماع کرد؟ اما سکوت صحابه هنگام گفتگوی عمر با آنها در مورد چنین طلاقی- کاشف از وجود نصی که بر نسخ دلالت کند نیست؛ زیرا از آنجا که مسأله، مورد ابتلای عموم مردم بوده است، اگر نصی در این زمینه وجود داشت، آن را بیان می‌کردند و قطعاً از گذشتگان به آیندگان می‌رسید. چگونه ممکن است نصی وجود داشته باشد، ولی در عصر رسول خدا(ص) و عصر خلیفه اول و دو سال اول حکومت خلیفه دوم، مخفی مانده باشد؟!

 

 

 

[۱] . نسایی، ابوعبدالرحمان، سنن‌نسایی، ج۶، ص۱۴۲؛ سیوطی جلال الدین، عبدالرحمان، الدار المنثور، ج۱، ص۲۸۳.

 

[۲] . ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۴۲۷.

 

[۳] . همان، طسج۶، ص۶۷.

 

[۴] . (۱) عسقلانی، الحافظ احمد ابن حجر، فتح‌الباری، ج۹، ص۳۱۵، با این حال گفته است: رجال او موفق هستند و در کتاب دیگرش موسوم به «بلوغ‌المرام» ص۲۲۴ گفته است: راویان او موثق هستند. و شوکانی، محمدبن علی، در نیل الاوطار، ج۶، ص۲۲۷ از ابن کثیر نقل کرده است که اسناد او خوب است.

 

[۵] . ابن رشد، محمد بن احمد، بدایه المچتهد، ج۲، ص۶۱، دیگران نیز این حدیث را نقل کرده‌اند، مانند: ابن قیّم در «اغاثه اللهفان»(۱)، ص۱۵۶ و سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، در «الدرالمنثور» ج۱، ص۲۷۹ و….

 

[۶] . ابن رشد، محمد بن احمد، بدایه المجتهد، ج۲، ص۶۱، دیگران نیز این حدیث را نقل کرده‌اند، مانند: ابن قیّم در «اعانه اللهفان»(۱)، ص۱۵۶ و سیوطی، عبدالرحمن بن ابی ابکر، در «الدر المنثور» ج۱، ص۲۷۹ و… .

 

[۷] . شوکانی، محمدبن علی، نیل الأوطار، ج۶، ص۲۳۲.

 

[۸] . الترطبی الظاهری، ابومحمد، المحلّی، ج۱۰، ص۱۷۲.

 

[۹] . ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۷، ص۵۶۳، حدیث ۲۶۷۸۹.

 

[۱۰] . حافظ، سنن دارقطنی، ج۴، ص۲۹، کتاب طلاق، حدیث ۸۰.

 

[۱۱] . الترطبی الظاهری، ابومحمد، المحلّی، ج۱۰، ص۱۷۱.

 

[۱۲] . نیشابوری حجاج، مسلم، صحیح مسلم، ج۲، باب طلاقهای سه گانه، حدیث ۱۵.

 

[۱۳] . صحیح مسلم، ج ۲، باب طلاقهای سه گانه حدیث ۱۵، ص۲۳۴.

 

[۱۴] . بیهقی، احمد بن حسین، سنن بیهقی، ج۷، ص۲۳۸.

 

[۱۵] . ذحیلی، وهبد، الغته الاسلامی و ادلته، ج۷، ص ۱۷۷، مذاهب چهارگانه اهل سنت اتفاق نظر دارند که زوجین با ملاعنه بر هم حرام ابدی می‌شوند و مرد نمی‌تواند با همسرش زندگی کند حتی اگر سخنی را که گفته تکذیب کند، مگر مذهب حنفی که مطابق این مذهب، اگر مرد سخن خویش را تکذیب کند، زن بر او حلال می‌شود (الفقه الإسلامی و ادلّته، ج۷، ص۱۷۷.

 

[۱۶] . حنفی، بدرالدین، عمده القاری، ج۲۰، ص۲۲۲.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




۵-۵-۴ استدلال به اجتهاد در مقابل نص

 

پیامبر اکرم(ص) در حالی به رفیق اعلی پیوست که در میان مسلمانان دو گرایش و اندیشه متفاوت وجود داشت. علی ابن ابی طالب و دیگر امامان اهل تشیع احکام شرعی را از طریق نص شرعی، اعم از آیات و روایات، استنباط می‌کردند، و هرگز به رأی خود عمل نمی‌کردند و در قبال آنها گروه اندکی از صحابه برای رسیدن به احکام شرعی و از طریق شناخت مصلحت، رأی خویش را به کار می‌گرفتند و مطابق مصلحت، قانونی را وضع می‌کردند.

 

به کارگیری رأی در مواردی که نصی وجود ندارد و وضع قانون، طبق مصلحت، امری است که قابلیت بحث و بررسی دارد. اما سخن در به کارگیری رأی، در جایی است که نص وجود دارد. شیوه گروه دوم چنین بود که در مقابل نص، رأی خود را اعمال می‌کردند.

 

احمد امین مصری می‌گوید:

 

برای من روشن شده است که عمر بن خطاب، رأی خود را در محدوده‌ای بیش از آنچه ما ذکر کردیم به کار می‌برده است؛ زیرا آنچه ما ذکر کردیم این بود که بایستی رأی و اجتهاد را در جایی که نصی از کتاب و سنت نیست به کار بست، اما ما می‌بینیم که خلیفه دوم، از این محدوده فراتر عمل می‌کرد. او ابتدا تلاش می‌کرد مصلحتی را که آیه یا روایت به سبب آن وارد شده شناسایی کند، آنگاه برای احکامی که می‌خواست صادر کند از آن مصلحت کمک می‌گرفت. این شیوه عمر همان چیزی است که امروزه از آن به استفاده از روح قانون و نه عین عبارات آن، نام برده می‌شود.[۱]

 

نقد استدلال : استفاده از روح قانون که احمد امین به آن اشاره کرد یک امری است و کنار گذاردن نص و عمل کردن به رأی شخصی، امر دیگری است. اما این گروه، از کسانی بوده‌اند که نص را کنار گذاشته، و به رأی خود عمل می‌کرده‌اند و آنچه در مورد بحث ما از خلیفه دوم روایت شده، از این قبیل است. اگر در آنچه می‌گوییم تردید دارید، به این روایات توجه کنید.

 

الف) مسلم از طاووس از ابن عباس نقل کرده است:

 

در عهد رسول خدا(ص) و ابوبکر و دو سال اول خلافت عمر، سه طلاق در یک نوبت یک طلاق حساب می‌شد، اما پس از این دوران عمر بن خطاب گفت: مردم در کاری (جدایی از همسرشان) که برای آنها مهلت قرار داده شهد عجله می‌کنند. چه خوب است که خواسته آنها را امضا کنیم و بالاخره طبق خواسته مردم عمل کرد.[۲]

 

ب) مسلم از ابن طاووس از پدرش روایت کرده است که: ابوصهبا به این عباس گفت:

 

آیا می‌دانی که در عهد رسول خدا(ص) و ابوبکر و سه سال اول خلافت عمر، سه طلاق در یک نوبت، یک طلاق محسوب می‌شده است؟ گفت: آری.[۳]

 

ج) همچنین مسلم از طاووس نقل کرده است که: ابوصهباء به ابن عباس گفت:

 

از اخبار و امور عجیبی که سراغ داری چیزی برای ما نقل کن. آیا در عهد رسول خدا(ص) و ابوبکر، سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق به شمار نمی‌آمده است؟ ابن عباس گفت: چنین بود، اما وقتی عمر به خلافت رسید، مردم از این سنت بد جاهلی پیروی کردند و عمر هم آن را تجویز کرد.[۴]

 

ممکن است گفته شود: این روایت با روایت دیگر طاووس از ابن عباس مبنی بر این که وی چنین طلاقی را تجویز کرده، منافات دارد. احمد بن حنبل گفته است «تمامی اصحاب ابن عباس، خلاف آنچه را که طاووس در این مورد از او نقل کرده، روایت کرده‌اند و مرادم از اصحاب ابن عباس، سعید بن جبیر، مجاهد و نافع است».

 

ابو داود در سننش گفته است:

 

طبق روایت احمد بن صالح، رأی ابن عباس تغییر کرده است. توضیح اینکه احمد بن صالح از عبدالرزاق، از معمر، از زهری، از ابی سلمه بن عبدالرحمن و محمد بن عبدالرحمن بن ثوبان از محمد بن ایاس نقل کرده است که: از ابن عباس و ابو هریره و عبدالله بن عمر و بن عاص در مورد «باکره‌ای» که همسرش او را در یک مجلس سه طلاق داده است سؤال کردند و همگی در پاسخ گفتند: وی بر همسرش حلال نیست تا این که با مرد دیگری ازدواج کند.[۵]

 

نقد سخن فوق: از میان این روایات، تنها روایت مسلم از ابن عباس معتبر است و مطابق آن، سه طلاق در یک مجلس، باطل است. اما رأی مقابل نص که از او نقل شده، علیه اوست نه علیه دیگران و اگر صحت داشته باشد که او برخلاف آن روایت، فتوا داده است دلیل بر ضعف روایت نیست، زیرا احتمالاتی که موجب ترک یک روایت و عدول به رأی مخالف آن می‌شود، بسیارند که از جمله آنها، فراموشی و امثال آن است.

 

۴- بیهقی روایت کرده است:

 

ابوصهباء، از ابن عباس بسیار سؤال می‌کرد. او به ابن عباس گفت: آیا نمی‌دانی که در عهد پیامبر(ص) و ابوبکر- رضی‌الله عنه- و آغاز خلافت عمر- رضی الله عنه- هنگامی که مردی همسرش را در یک مجلس سه طلاق می‌داد یک طلاق محسوب می‌شد؟ ابن عباس گفت: آری چنین بود و هنگامی که عمر دید مردم از سنت جاهلی پیروی می‌کنند، گفت: آنچه را که مردم عمل می‌کنند امضا کنید.[۶]

 

۵- طحاوی از طریق ابن عباس روایت کرده که عمر گفت:

 

ای مردم، برای شما در طلاق مهلت قرار داده شده است و هرکس در مهلتی که خدا در طلاق قرار داده عجله کند، آن را بر او تثبیت می‌کنیم.[۷]

 

۶- از طاووس نقل شده است که گفت:

 

عمر بن خطاب گفت: برای شما در طلاق مهلت قرار داده شده بود، اما شما در این مهلت عجله کردید و ما آنچه را که شما خواستید، امضا کردیم.[۸]

 

۷- از حسن نقل شده است:

 

عمر به خطاب به ابوموسی اشعری، نامه‌ای به این مضمون نوشت: من قصد داشتم که طلاق‌های سه‌گانه مردی را که در یک مجلس همسرش را طلاق داده بود، یک طلاق قرار دهم. اما اقوامی بودند که خود را به اموری مقید کردند و من هم هرکس را که خواست خود را به چیزی مقید کند، به آن مقید کردم. هرکس به همسرش بگوید: تو. بر من حرامی، بر او حرام است و هرکس به همسرش بگوید: تو از من جدا هستی، از او جداست و هرکس به همسرش بگوید: تو را سه طلاق دادم، او سه طلاقه است.[۹]

 

نقد استدلال : این روایات نشان مى‌دهند کارى که خلیفه دوم انجام داد، نه اجتهاد در موردى که نصى وجود نداشته، بوده است و نه تمسک به روح قانون که از آن به تنقیح مناط و سریان حکم شرعى یک مساله به موردى که با نصوص مربوط به آن مساله شریک است، تعبیر مى‌شود.[۱۰] آرى، کارى که عمر انجام داد هیچ کدام از این دو مورد نبود، بلکه کار او اجتهاد در مقابل نص و کنار گذاشتن نص شرعى و حرکت مطابق راى وتشخیص خود بود.

 

[۱] . امین، احمد، فجر الإسلام، ص۲۳۸، نشر دارالکتاب.

 

[۲] . نیشابوری حجاج، مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۴، باب «الطلاق الثلاث»، حدیث ۱ و ۲.

 

[۳] . همان.

 

[۴] . همان.

 

[۵] . شوکانی، محمدبن علی، نیل الاوطار، ج۶، ص۲۲۳.

 

[۶] . بیهقی، احمدبن حسین، سنن بیهقی، ج۷، ص۳۳۹؛ الدر المنثور، ج۱، ص۲۷۹.

 

[۷] . حنفی، بدرالدین، عمده القاری، ج۹، ص۵۳۷ و گفته است که اسناد آن صحیح است.

 

[۸] . متقی هندی، علاء الدین علی ابن حسام، کنزالعمال، ج۹، ص۶۷۶، حدیث ۲۷۹۴۳.

 

[۹] . همان، حدیث ۲۷۹۴۳.

 

[۱۰] . مثل این که گفته شود: شراب است و حکم حرمت شراب را به هر مایع مست کننده‌ای سرایت دهیم و بگوییم که روح قانون این است که علت تحریم، مست کنندگی موجود در شراب و غیرشراب است.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




۵-۵-۵ توجیهاتى براى حکم خلیفه دوم

 

از آنجا که حکم خلیفه دوم، مبنى بر صحت سه طلاقه کردن در یک مجلس، از دیدگاه اهل تشیع با نص یاظهور قرآن مخالف است، برخى از محققان تلاش کرده اند تا این عمل خلیفه را به نحوى توجیه کنند و آن را از مصادیق اجتهاد در مقابل نص خارج کرده، ناشى از دلیلى شرعى قلمداد کنند.

 

اینک بیان این توجیهات:

 

 

 

۵-۵-۵-۱ نسخ قرآن به وسیله اجماع کاشف از نص

 

 عینى مى‌گوید: طلاقى که در قرآن آمده، نسخ شده است و اگر کسى بپرسد: دلیل این نسخ چیست و عمر نمى‌تواند حکمى را نسخ کند و پس از پیامبر(ص) چگونه نسخ روى داده است؟ در پاسخ مى‌گوییم:

 

چون عمر، صحابه را در مورد تصمیمش، مورد خطاب قرارداد و انکارى هم از جانب آنان روى نداد، مساله اجماعى شد. برخى از مشایخ ما جایز دانسته‌اند که قرآن، به وسیله اجماع منسوخ شود، با این بیان که اجماع مانند نص، موجب یقین است. پس به وسیله اجماع هم، نسخ محقق مى‌شود و هم حجیت اجماع از خبر مشهور قوى تراست.

 

اگر کسى بگوید: این اجماع، مستندى ندارد و از پیش خود، چنین اجماعى را ساخته‌اند، در حالى که حق نداشتند چنین اجماعى داشته باشند، در جواب مى‌گوییم:احتمال دارد که آنها به نصى دست یافته باشند که به دست ما نرسیده و مضمون آن نص، نسخ حکم قرآن باشد.[۱]

 

نقد استدلال: اولا: روزى که خلیفه دوم، به جواز سه طلاق در یک مجلس فتوا داد، در این زمینه میان صحابه دو قول وجود داشته است. بنابراین چگونه ممکن است صحابه بر یک قول اجماع کرده باشند؟ ما نیز در آغاز بیان مساله، اقوالى را در این زمینه بیان کردیم. از این رو ملاحظه مى‌کنیم که برخى، انعقاد اجماع را دراین مساله به طور قطع و یقین نفى کرده و مى‌گویند: صحابه تا سال دوم خلافت خلیفه دوم اجماع داشتند که سه طلاق در یک مجلس، یک طلاق محسوب مى‌شود و این اجماع، به اجماع بر خلاف آن تبدیل نشد و همواره در قرون متمادى، تا زمان ما کسانى بوده اندکه به آن اعتقاد داشته اند.[۲]

 

ثانیا: این بیان با آنچه خلیفه در توجیه عمل خود گفته منافات دارد، زیرا خلیفه دوم، درتوجیه عمل خود گفت:

 

مردم از من مى‌خواهند در امرى که براى آنان مهلت قرارداده شده، عجله کنم و ما هم آن را امضا کردیم. اگر خلیفه، به نصى در این زمینه برخوردکرده بود، بایستى براى توجیه کار خود به آن تمسک مى‌کرد.

 

در پایان اضافه مى‌کنیم که: سخن نویسنده «عمده القارى» با سخن صالح بن محمدالعمری (م ۱۲۹۸ه) تفاوت فراوانى دارد. او مى‌گوید:

 

قول معروف نزد صحابه و کسانى که تا روز قیامت از آنان به درستى پیروى مى‌کنند وهمچنین دیگر علماى مسلمان این است که چنانچه حکم حاکم مجتهد، مخالف نص کتاب خدا یا سنت رسول او باشد، بایستى آن را کنار گذاشت و مانع نفوذ آن شد وهیچ گاه نص کتاب و سنت با توجیهاتى مبتنى بر احتمالات عقلى و خیالات نفسانى وعصبیت شیطانى مانند این که گفته شود شاید این مجتهد به این نص آگاه بوده اما به ضعفى در آن اطلاع یافته و به همین سبب آن را رها کرده است، یا شاید به دلیل معتبردیگرى دست یافته است و امثال این توجیهاتى که فقهاى متعصب به آنها مانوس شده­اند و مقلدین جاهل بر آن اتفاق نظر دارند تعارض نمى‌کند.[۳]

 

 

 

۵-۵-۵-۲ تادیب مردمى که به حدود خدا تجاوز کردند

 

هدف از امضاى سه طلاق در یک مجلس، مجازات مردم به سبب نوع عملشان وتادیب آنان به علت تجاوز به حدود الهى بود. حاکم اسلامى با صاحب نظران مشورت کرد و گفت:

 

«مردم از من خواستند در مورد چیزى که براى آنها مهلت قرارداده شده عجله کنم. آیا تعجیل آنها را امضا کنم؟» و چون آنها با تصمیم حاکم اسلامى موافقت کردند، تعجیل آنهارا برایشان امضا کرده و گفت: «اى مردم! براى شما در طلاق مهلت بود و ما کسى را که در آنچه خدا در آن مهلت قرارداده شتاب کند به آن ملزم خواهیم کرد».[۴]

 

نقد استدلال: تا آنجا که ما تحقیق کرده ایم، نصى بر مشاوره عمر با صاحب نظران، غیر از نامه‌اى که به ابو موسى اشعرى نوشته است، وجود ندارد. وى به ابو موسى اشعرى مى‌نویسد که:

 

تصمیم گرفته ام هر گاه مردى همسرش را در یک مجلس سه طلاقه کند، آن را یک طلاق قرار دهم….[۵]

 

این نامه حاکى از عزم و تصمیم عمر است، نه مشورت او با ابو موسى اشعرى. اگرعمر در صدد مشورت بود، بهتر بود با صحابه مهاجر و انصار ساکن در مدینه و درراس آنها با على بن ابى طالب(ع) که در موارد مهمى با او مشورت و از راى او پیروى کرده بود، مشورت مى‌کرد. از سوى دیگر تعجیل مردم، نباید توجیهى براى مخالفت باکتاب و سنت باشد، بلکه بایستى با قدرت، مانع عمل زشت مردم در طلاق مى‌شد.چگونه مى‌توان چنین مردمى را به سبب موافقت با عملى که رسول خدا(ص) آن رابازى با قرآن نامید، مؤاخذه کرد؟![۶]

 

جالب است بدانید هر چند احمد محمد شاکر، مؤلف کتاب «نظام الطلاق فی الاسلام»در این موضوع، شجاعانه به بطلان سه طلاق در یک مجلس فتوا داده است و حکم این مساله را با اهتمام شایسته‌اى از کتاب و سنت استنباط کرده، اما این عمل خلیفه را به وجه غیر قابل قبولى توجیه کرده است.

 

البته ابن قیم جوزى چنان که خواهد آمد این سخن را پیش از او گفته است. وى مى‌گوید:

 

این الزام عمر، تغییر حکم قرآن، نبوده است. آنچه از رسول خدا(ص) ثابت شده این است که طلاق، به طلاق ملحق نمى‌شود و طلاق دهنده، پس از طلاق اول نمى‌تواند، کارى جز رجوع یا جدایى انجام دهد و مرد پس از رجوع یا ازدواج، در طلاق دوم هم، جز رجوع یا جدایى، وظیفه‌اى ندارد. کارى که عمر کرد با توجه به مصلحت و به حکم سیاست شرعى بود که خد، آن را از وظایف حکام دانسته که پس از مشورت باصاحب نظران، یعنى علما و بزرگان و سرشناسان مردم، چنین عمل کنند. قصد عمر وصحابه این بود که مانع از این شوند که مردم پشت سر هم طلاق دهند و براى طلاق قطعى شتاب کنند. از این رو کسانى که همسرانشان را در یک نوبت سه طلاقه مى‌کردند، به آنچه گمان مى‌کردند، ملزم کرد، یعنى گفت همسرانشان براى ابد، بر آنهاحرامند و دیگر نمى‌توانند به آنها رجوع کرده یا مجددا ازدواج کنند، مگر آن که مرددیگرى با آنها ازدواج کند. از این رو عمر گفت: «هرکس در مهلتى که خداوند در طلاق قرار داده شتاب کند، او را به آن ملزم مى‌کنیم.» بنابراین عمر آن را الزامى از جانب امام و اولى الامر قرار داد، نه حکم شرعى به وقوع طلاقى که واقع نشده است، زیراهیچ کس، چه فرد باشد و چه یک امت، نمى‌تواند احکامى را که از طریق کتاب وسنت ثابت شده تغییر دهد و یا مردم را به انتخاب آن، یا حکم دیگر مخیرکند.[۷]

 

اما این سخن مردود است، زیرا اولا: یکى از وظایف حاکم اسلامى این است که براى سوق دادن جامعه به طرف مصالحش و یا جلوگیرى آن از هر چیزى که فساد در آن است، سیاست مناسبى اتخاد کند و بخش عمده‌اى از تعزیرات شرعى از همین باب است. اما این سیاست ها مشروط به این است که حلال باشد، نه حرام. بنابراین نمى‌توان مردم را به سبب چیزى که مشروع نیست تعزیر کرد.

 

بر این اساس نمى‌توان تجویز سه طلاقه کردن در یک مجلس توسط عمر ر، سیاست شرعى قلمداد کرد، زیرا این کار عمر از قبیل سوق دادن مردم به طرف چیزى است که رسول خدا(ص)، از آن نهى کرده و آن را بازى با کتاب خدا به شمار آورده است، آنجا که غضبناک فرمود:

 

ایلعب بکتاب اللّه و انا بین اظهرکم؟!

 

آیا در حالى که من در میان شما هستم، با کتاب خدا بازى مى‌شود؟!

 

ثانیا: صحابه و تابعین و دیگر مسلمانان، این عمل خلیفه را تشریعى از جانب خلیفه دوم قلمداد کردند نه حکمى تادیبى. از این رو اهل سنت از آن زمان تا به امروز همواره به آن عمل کرده اند و جز افراد کمى از آنان، همچون ابن تیمیه در «الفتاوى الکبرى» وابن قیم در «اعلام الموقعین» و «اغاثه اللهفان» با آن مخالفت نکرده اند.

 

حق این است که امضاى این نوع از طلاق از جانب خلیفه، به هر انگیزه‌اى که بوده است، مشکلاتى را در خانواده ها ایجاد کرده و موجب گسسته شدن پیوندهاى زناشویى در بسیارى از خانواده ها گردیده است. با این بیان، ضعف توجیهى که ابن قیم جوزیه، از عمل خلیفه دوم کرده، روشن مى‌شود. ابن قیم در توجیه این عمل خلیفه دوم گفته است:

 

کتاب و سنت و قیاس و اجماع قدیم، این قول را تایید مى‌کنند و اجماعى که آن راباطل کند، منعقد نشده است. اما امیرالمؤمنین، عمر رضی اللّه عنه وقتى دید که مردم طلاق را سبک و ناچیز به حساب مى‌آورند و سه طلاقه کردن در یک مجلس شیوع یافته، مصلحت دید که آنها را با امضاى این گونه طلاق، گوشمالى دهد تا بدانندکه هرکس همسرش را در یک نوبت سه طلاقه کند، زن براى همیشه از او جدا شده وبر او حرام مى‌شود، مگر این که مرد دیگرى از روى رغبت و نه به سبب حلال شدن شوهر اول، با او ازدواج کند. وقتى مردم به این مطلب آگاه شدند، از این گونه طلاق دادن دست کشیدند. بنابراین عمر متوجه شد که امضاى این گونه طلاق، به مصلحت مردم آن زمان است و آنچه در دوره پیامبر(ص) و خلیفه اول و آغاز خلیفه دوم رواج داشته، شایسته همان­ها بوده، زیرا آنها در طلاق زیاده روى نمى‌کرده، تقواى الهى راپیشه خود کرده بودند و خدا هم براى کسانى که تقوا پیشه کنند راه نجاتى فراهم مى‌کند. اما وقتى تقواى الهى را رها کردند و کتاب خدا را بازیچه قرارداده، به نحو غیرمشروعى طلاق دادند، عمر آنها را به آنچه ملتزم شده بودند، ملزم کرد تا به این وسیله آنها راتنبیه کرده باشد، البته خداوند طلاق پس از طلاق دیگر را تشریع کرده است، نه چند طلاق در یک نوبت را.[۸]

 

با آنچه در باره سخن احمد محمد شاکر گفتیم، ضعف این سخن هم آشکار مى‌شودو دیگر آن را تکرار نمى‌کنیم.

 

[۱] . حنفی، بدرالدین، عمده‌القاری، ج۹، ص۵۳۷.

 

[۲] . ابن ربیع، تیسیرالوصول، ج۳، ص۱۶۲.

 

[۳] . بالفلانی المالکی، صالح بن محمد، ایقاظ همم اولی الابصار، ص‏۹.

 

[۴] . ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج‏۱، ص‏۳۱۴، شماره‏۲۸۷۷.

 

[۵] . متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام، کنز العمال، ج‏۹، ص‏۶۷۶، شماره ۲۷۹۴۴.

 

[۶] . سیوطی جلال الدین، عبدالرحمن، الدر المنثور، ج‏۱، ص‏۲۸۳.

 

[۷] . سبحانی تبریزی، جعفر، نظام الطلاق فی الاسلام، ص‏۸۰.

 

[۸] . جوزید، محمد ابن ابی بکر، اعلام الموقعین، ج‏۳، ص‏۳۶.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم