کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



در این بخش جایگاه زبان مادری در اسناد بین المللی مورد بررسی واقع میشود و این خود نشان دهنده اهمیت زبان مادری می باشد. این بخش شامل سه گفتار می باشد. گفتار اول در مورد زبان مادری و سازمان ملل می باشد و همچنین در مورد ۲۱ فوریه روز جهانی زبان مادری سخن به میان آمده است. گفتار دوم در مورد اسناد جهانی می باشد در این گفتار اکثر اسناد جهانی و منطقه ای که به طور مستقیم و غیر مستقیم به زبان مادری اشاره کرده، در این گفتار آمده است. و در گفتار سوم به زبان مادری از منظر حقوق بین الملل کیفری توجه شده است در این گفتار به مباحث نسل زدایی و جنایت علیه بشریت پرداخته شده و با توجه به مباحث ثابت شده که ممنوعیت زبان مادری نسل زدایی فرهنگی و جنایت علیه بشریت می باشد.

 

 

 

گفتار اول: زبان مادری و سازمان ملل

 

بنگلادش در نوامبر سال ۹۹ پیشنهاد رسمی خود را مبنی بر نامگذاری روز ۲۱ فوریه  به نام روز جهانی زبان مادری به سازمان یونسکو ارائه کرد. این پیشنهاد که به صورت مشترک از سوی دولت بنگلادش و انجمن جهانی طرفداران زبان مادری ارائه شده بود در سی‌امین نشست عمومی سازمان یونسکو به تصویب نمایندگان کشورهای عضو رسید. با تعیین ۲۱ فوریه به عنوان روز جهانی زبان مادری، طرحی توسط یونسکو تهیه و به کشورهای عضو ابلاغ شد که در آن برنامه های متنوعی برای مردم جهان تدارک دیده شده بود. کشورهای جهان از آن پس این روز را جشن می گیرند که از جمله کشورهای پیشرو در پاسداشت این روز می توان به آمریکا، انگلیس، کانادا، جمهوری چک، هندوستان و بنگلادش اشاره کرد.

 

همچنین با اشاره به سیر تاریخی نامگذاری روز جهانی زبان مادری ازسوی یونسکو و روند صعودی نابودی زبان ها افزود: «سازمان ملل و یونسکو در جستجوی راهی برای حفظ زبانها به عنوان میراث مشترک بشری هستند و سیستم آموزشی چندزبانه را به کشورها توصیه می کنند.» وی با اشاره به وجود خلاقیت بسیار در خصوصیات زبان، وجود نزدیک به ۶۷۰۰ گونه زبانی و لزوم حفظ زبان به عنوان عنصر ارزنده میراث فرهنگی و هویت اجتماعی، توجه به سابقه تاریخی روز جهانی زبان مادری و مبارزات تاریخی مردم بنگلادش و نیز فعالیتهای ارزنده سازمان طرفداران جهانی زبان مادری را لازم و ضروری دانست. کاوان افزود:« زبان مادری به عنوان ابزار ارتباطی نقشی بسیار مهم در تکوین شخصیت افراد دارد و روز جهانی زبان مادری، اعلامیه جهانی تنوع فرهنگی و محافظت از بینش سنتی مردم بوده و جلوگیری از نزاع های غیر منطقی بر سر کالاها و خدمات فرهنگی، از اهداف آن به شمار می روند.» از جمله کشورهای عضو که سیستم آموزشی چند زبانه را به کار گرفته اند، سوئیس، نروژ، هلند و هند نمونه های موفقی هستند که با بهره گرفتن از این سیستم، به اهداف یونسکو جامه عمل پوشانیده و مردم را به فراگیری چند زبان ترغیب نموده اند.http://baluchestan.persianblog.ir))مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد زبان مادری، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبان‌ها اعلام کرد.(http://ume88.mihanblog.com) همچنین هر ساله به مناسبت روز جهانی زبان مادری از طرف یونسکو جایزه ای ویژه ای به فعالان عرصه زبان مادری اهدا می شود که ارزش این جایزه در حد جایزه نوبل می باشد.

 

 

 

 

گفتار دوم: زبان مادری و اسناد بین المللی

 

۱  اسناد جهانی ( www.un.org/en/documents)

 

الف- منشور ملل متحد((Charter Of The United Nations

 

منشور ملل متحد در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ در سانفرانسیسکو در پایان کنفرانس ملل متحد درباره تشکیل یک سازمان بین المللی به امضاء رسید و در ۲۴ اکتبر همان سال لازم الاجرا گردید.( امیر ارجمند. ۱۳۸۱٫ ۳۶)

 

در منشور ملل متحد، که گفته با اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و ارزش و شخصیت انسانی و کمک به ترقی زندگی اجتماعی و در ماده اول بند۳ در منشور ملل متحد که جزء مقاصد سازمان است، «حصول همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی که دارای جنبه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یا بشر دوستی است و در پیشبرد و تشویق و احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس ، زبان یا مذهب… »در این بند که در پیشبرد و تشویق و احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مذهب تاکید دارد و زبان مادری از جمله حقوق اولیه هر جامعه انسانی میباشد و بهتر است همه دولت ها به جمعیت های زبانی واقع در قلمرو خود احترام گذاشته ودر ترویج و توسعه و حفاظت از زبان هایی که جز زبان های رسمی نیستند کوشا باشند.
پایان نامه

 

در فصل نهم منشور ملل متحد که مربوط به همکاری اقتصادی و اجتماعی بین المللی می باشد در ماده پنجاه و پنج[۳] اعلام می دارد که « به منظور ایجاد شرایط ثبات و رفاه که برای تامین روابط مسالمت آمیز و  دوستانه بین الملل بر اساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، ضرورت دارد، سازمان ملل متحد امور زیر را تشویق خواهد کرد:

 

الف) بالا بردن سطح زندگی، فراهم ساختن کار برای همه، حصول شرایط رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی.

 

ب) حل مسائل اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مسائل مربوط به آنها و همکاری بین المللی در قلمرو امور فرهنگی و آموزشی

 

ج) احترام جهانی و مؤثر حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همه بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس، زبان و مذهب.»

 

با توجه به این ماده، زبان مادری که به عنوان یک حق اجتماعی و فرهنگی نیز محسوب می شود و باید به این حقوق به دیده احترام نگریست و جامعه و دولت ها باید برای تامین و تضمین آن ها یاری رسان باشند. و شرایطی فراهم شود تا زبان مادری  که به عنوان یکی از  جنبه های حقوق بشر و حقوق بنیادین محسوب می شود، بدون تبعیض در عرصه های اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.

 

منشور ملل متحد در  ماده شصت و دو که مربوط به  وظایف و اختیارات می باشد در بند ۱ اعلام می دارد «شورای اقتصادی و اجتماعی می تواند مطالعات و گزارش هایی درباره مسائل بین المللی مربوط به امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و سایر امور مربوط انجام داده یا تهیه نمایند یا موجبات انجام دادن یا تهیه آن را فراهم آورد و در مورد این گونه امور به مجمع عمومی و اعضا ملل متحد و نهاد های تخصص مربوط توصیه هایی بنماید.»[۴] در این ماده اشاره می کند به امور فرهنگی، و زبان مادری از جمله امور فرهنگی و همچنین از امور آموزشی می باشد و بر طبق این بند شورای اقتصادی و اجتماعی می تواند در مورد زبان مادری ملت ها مطالعاتی انجام دهد و همچنین گزارش هایی تهیه نماید و به مجمع عمومی و نهاد های تخصص مربوط در مورد زبان مادری یا آموزش به زبان مادری توصیه هایی بنماید. و همچنین این ماده در بند ۲ اعلام می دارد«شورای اقتصادی و اجتماعی می تواند در جهت تر غیب (دولتها) برای احترام واقعی به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همه توصیه هایی بنماید.» [۵]زبان مادری از جمله گفتمان های حقوق بشر می باشد و برای احترام و حفظ زبان مادری ملت ها شورای اقتصادی و اجتماعی می تواند در این مورد توصیه هایی به دولت ها بنماید.

 

 

 

ب  اعلامیه جهانی حقوق بشر(Universal Declaration ofHuman Rights)

 

اعلامیه جهانی حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسید. اعلامیه جهانی حقوق بشر، در ماده دوم که میگوید «هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز مخصوصاً از حیث نژاد، رنگ،جنس، زبان، مذهب و عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضعیت اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت  دیگر، از تمام حقوق  و آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده بهره مند گردند.»[۶]در اعلامیه  جهانی حقوق  بشر که والاترین ارزش و احترام به تمام حقوق های  انسانی بدون  تمایز از حیث نژاد، رنگ، جنس و زبان و… تاکید دارد و  حق بر زبان مادری  نیز از حقوق ابتدایی جامعه انسانی است  افراد حق دارند از تمام حقوق و آزادی هایی که در اعلامیه  حقوق  بشر ذکر شده بهره مند گردند. ماده ۶ این  اعلامیه  می افزاید «هر کس  حق دارد که  شخصیت حقوقی  او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود.»[۷] شخصیت هر فرد در ارتباط با دیگران بهتر نمود پیدا می کند و هر فرد  بیشترین  تسلط را به زبان مادری خود یا زبانی که بیشتر به آن تکلم می کند را دارد و زبان مادری هر  فرد یکی از معیار های کامل کننده شخصیت او در زندگی اجتماعی و فرهنگی است و بر دولت هاست که از شخصیت افراد انسانی در مقابل قانون حمایت کند. در این اعلامیه در ماده بیست و شش بند  ۱ و  ۲ به حق آموزش  اشاره دارد در این ماده بند یک اعلام میدارد «هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی  است باید  مجانی  باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش  حرفه‌ای باید عمومیت پیدا کند و  آموزش عالی  باید با شرایط تساوی  کامل، به روی  همه باز باشد تا همه، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.»ودر بند دو «آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی‌های بشری را تقویت کند. آموزش و پرورش باید حسن تفاهم، گذشت و  احترام  عقاید  مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت‌های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت‌های ملل متحد را در راه حفظ صلح، تسهیل نماید.»[۸] در بند  یک  که به آموزش و پرورش تاکید  دارد و تحصیل به زبان مادری  هر کودک از  حقوق اولیه و اساسی محسوب می شود  و در بند دو که اعلام می دارد در آموزش و پرورش باید شخصیت هر انسانی به کمال رسد و احترام حقوق  و آزادی های  بشری  تقویت  شود و  این  آموزش به زبان مادری است که  بهتر از زبان های  دیگر می تواند شخصیت  هر کودک را به  کمال  برساند و آزادی های اساسی او  را تضمین کند. پس  حق  بر زبان مادری در اعلامیه جهانی  حقوق  بشر به طور  ضمنی و غیر مستقیم مورد تایید واقع شده است. و در ماده بیست و هفت  بند ۲ اعلام میدارد«هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.»[۹] حق بر زبان مادری جز  حقوق  معنوی محسوب می شود و برخورداری از این حمایت معنوی از حقوق اساسی  هر فرد انسانی است. در ماده بیست و نه در بند  ۱ این اعلامیه که تاکید دارد به رشد شخصیت انسانی و اعلام می دارد «هرکس در مقابل آن جامعه‌ای وظیفه دارد که  رشد آزاد  کامل  شخصیت  او را  میسر سازد.»[۱۰]  زبان مادری از جمله جنبه های تکامل شخصیت انسان است. تحصیل به زبان مادری و استفاده از این زبان در مراکز عمومی و خصوصی می تواند به کمال رساندن شخصیت هر انسانی کمک شایانی کند.

 

 

 

ج- کنوانسیون مبارزه با تبعیض در امر تعلیمات (Convention against DiscriminationinEducation)

 

کنوانسیون مبارزه با تبعیض در امر تعلیمات )۱۹۶۰([۱۱]( کنوانسیون عمومی سازمان تربیتی و علمی و فرهنگی ملل متحد – یونسکو- در یازدهمین اجلاسیه خود از ۱۴ نوامبر تا ۱۵ دسامبر ۱۹۶۰ در پاریس) این کنوانسیون در ماده پنج بند ۱ قسمت ج اعلام می دارد « لازم است به افراد اقلیت های ملی حق داشتن فعالیت های آموزشی خاص خودشان از جمله اداره مدارس و همچنین بر حسب سیاست هر دولت در امور آموزشی و اجازه استعمال یا تعلیم زبان خاص آن ها داده شود مشروط بر اینکه : ۱ –  از این حق به نحوی استفاده نشود که در نتیجه افراد اقلیت را مانع گردد که فرهنگ و زبان اصلی جامعه را درک کرده و در فعالیت های آن مشارکت نماید یا در نتیجه به حاکمیت ملی لطمه وارد شود. ۲ – سطح تعلیمات  در مدارس مذبور پایین تر از سطح تعلیمات عمومی نباشد که مقامات صالحه مقرر یا تصویب کرده باشند و۳ –  رفتن به این مدارس اختیاری باشد.» [۱۲]

 

در این ماده به زبان مادری توجه خاصی شده است اما نقدی که بر این ماده وارد است این می باشد که ماده را مشروط کرده است که افراد اقلیت بایستی فرهنگ و زبان اصلی جامعه را درک کرده و در کل به حاکمیت ملی لطمه وارد نشود این بند از این ماده باعث این می شود تا بهانه ای در دست زمامداران حکومت باشد که به بهانه حفظ حاکمیت ملی از استفاده از زبان مادری در جامعه خودداری نمایند.

 

Mother Language Lovers of the World

 

[۲]To achieve international co-operation in solving international problems of an economic, social, cultural, or humanitarian character, and in promoting and encouraging respect for human rights and for fundamental freedoms for all without distinction as to race, sex, language, or religion

 

[۳]With a view to the creation of conditions of stability and well-being which are necessary for peaceful and friendly relations among nations based on respect for the principle of equal rights and self-determination of peoples, the United Nations shall promote:

 

A: higher standards of living, full employment, and conditions of economic and social progress and development;

 

B: solutions of international economic, social, health, and related problems; and international cultural and educational cooperation; and

 

C:universal respect for, and observance of, human rights and fundamental freedoms for all without distinction as to race, sex, language, or religion.

 

[۴]The Economic and Social Council may make or initiate studies and reports with respect to international economic, social, cultural, educational, health, and related matters and may make recommendations with respect to any such matters to the General Assembly to the Members of the United Nations, and to the specialized agencies concerned.

 

[۵]It may make recommendations for the purpose of promoting respect for, and observance of, human rights and fundamental freedoms for all.

 

[۶]Everyone is entitled to all the rights and freedoms set forth in this Declaration, without distinction of any kind, such as race, colour, sex, language, religion, political or other opinion, national or social origin, property, birth or other status. Furthermore, no distinction shall be made on the basis of the political, jurisdictional or international status of the country or territory to which a person belongs, whether it be independent, trust, non-self-governing or under any other limitation of sovereignty.

 

[۷]Everyone has the right to recognition everywhere as a person before the law.

 

[۸](۱)Everyone has the right to education. Education shall be free, at least in the elementary and fundamental stages. Elementary education shall be compulsory. Technical and professional education shall be made generally available and higher education shall be equally accessible to all on the basis of merit.

 

(۲) Education shall be directed to the full development of the human personality and to the strengthening of respect for human rights and fundamental freedoms. It shall promote understanding, tolerance and friendship among all nations, racial or religious groups, and shall further the activities of the United Nations for the maintenance of peace.

 

[۹]Everyone has the right to the protection of the moral and material interests resulting from any scientific, literary or artistic production of which he is the author.

 

[۱۰]Everyone has duties to the community in which alone the free and full development of his personality is possible.

 

[۱۱]http://www.unesco.org/education

 

[۱۲]It is essential to recognize the right of members of national minorities to carryon their own educational activities, including the maintenance of schools and,depending on the educational policy of each State, the use or the teaching oftheir own language, provided however:

 

(i)    That this right is not exercised in a manner which prevents the membersof  these  minorities  from  understanding  the  culture  and  language  of  thecommunity as a whole and from participating in its activities, or whichprejudices national sovereignty;

 

(ii)   That the standard of education is not lower than the general standard laiddown or approved by the competent authorities; and

 

(iii)  That attendance at such schools is optional.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 06:36:00 ب.ظ ]




International Covenant on Economic, Social, and Cultural Rights))

 

میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی(۱۹۶۶)( مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد – تاریخ لازم الاجرا شدن ۳ ژانویه ۱۹۷۶) : این میثاق نیز مانند میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر را به صورت قواعد الزام آور حقوقی در آورده است در این میثاق فهرستی از حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی که ملت ها در آرزوی آن بودند، ذکر گردیده و از دولت ها خواسته شده که آن را مورد حمایت قرار داده و ارتقا بخشند. پیش نویس اصلی و اقدامات اولیه مربوط به این میثاق توسط کمسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد انجام شده و آن را به مجمع عمومی در سال ۱۹۵۴ تسلیم نموده است.تا سال ۱۹۶۶ طول کشید تا میثاق تصویب شد و  در سال ۱۹۷۶ با تصویب سی وپنج دولت وارد مرحله لازم الاجرایی شد. آمریکا این میثاق را به خاطر مسائل مربوط به تقسیم اختیارات دول فدرال به موجب قانون اساسی، تصویب نکرده است. میثاق یاد شده گامی مهم در تبدیل آرمان های منعکس در اعلامیه جهانی حقوق بشر به تعهداتی الزام آور بردول امضا کننده است. حقوق برشمرده در میثاق از جمله عبارت است از حقوق مربوط به شرایط کاری و شغلی شرافتمندانه، توانایی تشکیل و پیوستن به اتحادیه ها، حقوق مربوط به تامین اجتماعی، تحصیل، بهداشت،امرار معاش. این میثاق بر خلاف مشابه آن یعنی میثاق حقوق مدنی و سیاسی که دارای کمیته بررسی موارد ادعای نقض حقوق مندرج می باشد متکی به مراحل گزارش اقتصادی، اجتماعی ملل متحد است تا قواعد آن به اجرا درآید. در این میثاق هم فقدان دستگاه اجرایی موثر یا فقدان ضمانت اجرا یی غیر از افکار عمومی جهان، اثر آن را محدود می سازد، این میثاق هم معاهده ای ( غیر خود اجرا ) می باشد و نیاز دارد تا دولت هایی که در حال حاضر حقوق مندرج در میثاق را در قوانین داخلی خود ندارند، تلاش نمایند و اقداماتی انجام دهند، تا این حقوق در قوانین آن ها منعکس شود، در حالی که یک اعلامیه جهانی حقوق بشر موجود است،‌ اما دو میثاق وجود دارد یکی در زمینه حقوق مدنی و سیاسی و دیگر در زمینه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و این نشانه تفاوت میان سندی است که منعکس کننده آرمان هاست و سندی که بر امضا کنندگان الزام آور است. از آنجایی که در دنیا شماری از دولت هایی که از لحاظ اعتقادی مخالف مالکیت خصوصی اموال و ابزار تولید هستند، وجود دارند، لازم بود تا حقوق مدنی و سیاسی از حقوق اقتصادی منکف شود.

 

 

با درک این حقیقت که افراد نسبت به یکدیگر و اجتماعی که بدان تعلق دارند دارای وظائفی هستند و برای تحقق بخشیدن و ترویج و رعایت حقوق شناخته شده مندرج در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مسئول میباشند، و در بخش دوم ماده دو و بند ۲ اعلام می دارد «دولتهای عضو این میثاق متعهد می گردند که حقوق اعلام شده در این میثاق را بدون هیچ نوع تبعیض از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا هر عقیده دیگر یا اصل و منشاء ملی یا اجتماعی، دارایی، نسب یا هر وضعیت دیگر تضمین و اعمال نمایند.»[۱]در این ماده دولت های عضو تعهد می کنند که حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی افراد انسانی را بدون هیچ نوع تبعیض از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر رعایت نمایند و به حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی جامعه انسانی احترام گذاشته و حقوق یاد شده را تضمین نمایند، و حق بر زبان مادری از جمله حقوق فرهنگی و اجتماعی می باشد که این میثاق، دولت ها را موظف میدارد تا در تضمین این حقوق یاد شده تلاش مقتضی را به عمل آورند. همچنین در بخش سوم ماده سیزده بند ۱ مقرر می دارد «دولتهای عضو این میثاق، حق هر فرد را جهت برخورداری از آموزش و پرورش به رسمیت می شناسند. آنها می پذیرند که آموزش و پرورش میباید در جهت توسعه کامل شخصیت و حیثیت انسان و احترام فرد به حقوق بشر و آزادیهای اساسی تقویت و هدایت شود. همچنین آنها می پذیرند که آموزش و پرورش میتواند شرکت فعال و موثر افراد در یک جامعه آزاد و در فضای تفاهم، مدارا و دوستی بین تمام ملتها و گروه های نژادی، قومی یا مذهبی و همچنین فعالیتهای سازمان ملل جهت برقرار ساختن صلح را تحقق بخشد»[۲] در این ماده میثاق به آموزش و پرورش که باید در جهت توسعه کامل شخصیت وحیثیت انسان و احترام فرد به حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد اشاره کرده است و زبان مادری هر فرد انسانی در توسعه شخصیت او بهتر می تواند کمک کند، آموزش و پرورش دولتها نیز باید به حقوق بنیادی هر دانش آموز احترام گذاشته و زمینه های لازم را بری تحصیل به زبان مادری فراهم نماید.در همین بخش ماده پانزده در بند ۱ قسمت ( الف و ج ) که اضافه می نماید «دولتهای عضو این میثاق حقوق زیر را برای هر فرد به رسمیت می شناسند: الف: مشارکت در زندگی فرهنگی  – ج: حمایت از منافع مادی و معنوی که در نتیجه اثر علمی، ادبی و هنری فرد بوجود آمده است.[۳]» و حق بر زبان مادری ازجمله حقوق فرهنگی و معنوی و ادبی و هنری نیز می باشد و دولتها باید این حقوق افراد را به رسمیت بشناسند. کتابهای که به زبان مادری افراد نوشته می شوند ادبیات و اشعاری که به زبان مادری ملتها و قوم ها وجود دارد و آثار هنری مانند نمایش ها و فیلم هایی که به زبان مادری هر جامعه انسانی است جز حقوق مندرج در این ماده می باشد. به این ترتیب آن گاه که از حفظ هویت گروه های اقلیت صحبت به میان می آید، به ناگزیر می بایست از عناصر فرهنگ اقلیت پاسداری نمود http://www.pejvan) Com)مولفه های شناسایی فرهنگ گروه های اقلیت و عناصر هویت اقلیت ها عموماً در حوزه ی زبان، مذهب و شیوه ی زندگی متجلی می گردند.

 

 

 

ز – اعلامیه تهران

 

اعلامیه تهران از ۲۲ آوریل تا ۱۳ می ۱۹۶۸  به منظور بررسی و پیشرفت حاصله در طی بیست سالی که از زمان قبول اعلامیه جهانی حقوق بشر می گذرد و به منظور تنظیم برنامه ای برای آینده در تهران تشکیل گردید. این اعلامیه در ماده یک بیان میدارد «واجب است اعضای جامعه بین المللی تعهدات رسمی خود را به منظور ترویج و تشویق احترام به حقوق و آزادی های اساسی بشر برای همه بدون هیچ گونه تبعیضی از حیث نژاد، رنگ، جنس و زبان و عقاید سیاسی و سایر عقاید انجام دهد» با توجه به ماده یک این اعلامیه که بدون هیچ گونه تبعیض از هر حیث احترام به حقوق و آزادی های اساسی بشر را ترویج و تشویق می کند و زبان مادری نیز از جمله حقوق و آزادی های اساسی بشر می باشد.

 

پایان نامه

 

ماده دو این اعلامیه اعلام می دارد «اعلامیه جهانی حقوق بشر تفاهم مشترک همه ملل جهان را درباره حقوق لاینفک و تخلف ناپذیر همه اعضای خانواده بشری بیان داشته است و برای اعضای جامعه بین المللی ایجاد تعهد می کند» با توجه به این ماده از جمله حقوقی که برای جامعه بین المللی ایجاد تعهد می کند به کار گیری و استفاده از زبان مادری تمام ملل جهان به منظور حفظ و توسعه این زبان ها می باشد. چرا که زبان مادری از جمله حقوق بنیادین و اساسی بشر می باشد.

 

ماده سه این اعلامیه بیان می دارد «میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، اعلامیه اعطای استقلال به مردم و کشورهای مستعمره، مقاوله نامه بین المللی راجع به از میان بردن وجوه تبلیغات نژادی همچنین مقاوله نامه ها و اعلامیه های دیگری که در زمینه حقوق بشر تحت توجهات و عنایات ملل متحد و مؤسسات تخصصی و سازمان های منطقه ای بین الدول مورد قبول واقع شده موازین و تعهدات تازه ای را به وجود آورده است که کشورها باید از آن ها تبعیت کنند» با توجه به نسل اول و نسل دوم حقوق بشر که حق بر زبان مادری در این نسل ها جای میگیرد. این ماده اشاره می دارد که تمام معاهدات حقوق بشری و اعلامیه ها و کنوانسیون های حقوق بشری باید از طرف کشور ها مورد تبعیت واقع شود.

 

اعلامیه تهران در ماده ۵ اعلام می دارد« نخستین هدف ملل متحد در زمینه حقوق بشر آن است که هر فرد به حد اکثر آزادی و حیثیت نایل آید. برای تحقق این منظور قوانین کشور ها باید بدون توجه به نژاد، زبان، مذهب یا عقیده سیاسی افراد به هر یک از آنان آزادی بیان اطلاعات و آزادی وجدان و مذهب و همچنین حق شرکت در حیات سیاسی و اجتماعی میهن خود اعطا نماید»  بر طبق این ماده یک فرد وقتی می تواند به حداکثر آزادی و حیثیت نایل اید که به راحتی بتواند از حق بر زبان مادری خود بهره مند گردد.

 

ماده ۶ اعلامیه تهران بیان می دارد «کشور ها باید به طور مؤثر تصمیم خود را برای اجرای اصولی که در منشور ملل متحد و دیگر اسناد بین المللی مربوط به حقوق و آزادی های اساسی بشر مقدس می دارد تایید کنند» در این ماده نیز بر حقوق و آزادی های اساسی بشر تاکید شده است و اعلام می دارد کشور ها باید به طور مؤثر بر این حقوق تاکید کنند. زبان مادری نیز از حقوق ابتدایی و اساسی انسان ها می باشد.

 

این اعلامیه همچنین در ماده هشت اعلام می دارد «ملت های جهان را باید از مضار تبلیغات نژادی کاملا آگاه کرد و ملت ها باید برای مبارزه  با این تبعیضات متحد شوند اجرای این عدم تبعیض که در منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر اسناد بین المللی در زمینه حقوق بشر قید شده است واجب ترین وظیفه بشریت در حد بین المللی و ملی است. کلیه ایدولوژی هایی که بر پایه برتری نژادی و تعصب استوار است باید محکوم و در مقابل آن ها مقاومت شود.» از جمله تبلیغات نژادی می تواند تحقیر زبان مادری ملل و اقوام دیگر باشد. این ماده برتری نژادی را محکوم می کند در ضمن دولت ها بهتر است در راستای این ماده تدابیری بیاندیشند تا زبان مادری اقوام مورد تحقیر واقع نشود و همچنین به رشد و پیشرفت این زبان ها کمک نمایند.

 

ماده یازده اعلامیه تهران بیان می دارد «انکار شرم آور حقوق بشر که از تبعیض بر اساس نژاد، مذهب، اعتقاد یا بیان عقیده ناشی می شود وجدان بشر را رنج می دهد و مبنای آزادی و عدالت و صلح در جهان را متزلزل می سازد.» تبعیض زبانی و توهین و تحقیر زبان های مادری اقوام و ملل دیگر و انکار شرم آور حقوق انسان های دیگر می تواند صلح را در جهان متزلزل سازد و دوستی بین ملت ها و اقوام را از بین ببرد.

 

ماده سیزده اعلامیه تهران بیان می دارد «از آنجایی که حقوق و آزادی های اساسی بخش ناپذیر است تحقق کامل حقوق مدنی و سیاسی بدون برخورداری از حقوق و آزادی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی غیر مکمن می باشد. حصول پیشرفت پا بر جا در ایفای حقوق بشر تابع سیاست های صحیح ملی و بین المللی در زمینه اقتصادی و اجتماعی است.»  با توجه با این ماده سیاست صحیح داخلی شامل این می شود که در حقوق داخلی دولتها برای پیشرفت و توسعه همه زبان های داخل در قلمرو خود قوانینی تصویب کنند و برای به کار گیری همه زبان های مادری تضمیناتی بنمایند و در عرصه بین المللی سازمان بین الملل با تصویب کنوانسیون های الزام آور و حتی غیر الزام اور می تواند تدابیری برای حفظ هر چه بیشتر زبان های مادری و همچنین استفاده از این زبان ها در همه زمینه ها اقداماتی را انجام دهد.

 

 

 

ح – کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایات آپارتاید مصوب سی ام نوامبر (۱۹۷۳)(International Convention onthe Prevention and Punishmentof Apartheid)

 

ماده یک در بند ۱ که اعلام می دارد «کشور های طرف این کنوانسیون اعلام می دارند که آپارتاید جنایتی بر علیه بشریت بوده و اعمال غیر انسانی که ناشی از سیاست و رویه های آپارتاید و نیز سیاست ها و روش های مشابه جدایی نژادی و تبعیض برتر بینی که در ماده دو این کنوانسیون تعریف شده است، می باشد که اصول و حقوق بین المللی و بخصوص مقاصد و اصول منشور ملل متحد را نقض می کنند و تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت بین المللی به شمار می آیند.»[۴] با توجه به این ماده تبعیض علیه زبان ها، نیز از موارد تبعیض نژادی محسوب می شود با توجه به اینکه زبان مادری از جمله حقوق فرهنگی محسوب می شود و بر طبق ماده دو که تعریف آپارتاید را به طور کامل بیان می دارد و همچنین در قسمت ج موارد آپارتاید را بیان می دارد. بنا بر این تبعیض علیه زبان های مادری اصول منشور ملل متحد را نقض کرده و صلح را به خطر می اندازد.

 

و همچنین ماده یک در بند ۲ بیان می دارد «کشور های طرف این کنوانسیون سازمان ها، موسسات و افرادی که مرتکب جنایت آپارتاید گردیدند مجرم اعلام می دارد»[۵] بر طبق این ماده تبعیض نژادی به طور مستقیم وتبعیض زبانی به طور غیر مستقیم جرم اعلام شده است.

 

ماده دو اعلام می دارد «این کنوانسیون واژه (جنایت آپارتاید) که سیاست ها و رویه های مشابه جدایی نژادی و تبعیض نژادی را که در آفریقای جنوبی اعمال می گردد شامل می شود به دیگر اعمال غیر انسانی که به منظور ایجاد و برقراری سلطه یک گروه نژادی به گروه نژادی دیگر انجام می گردد و به طور سیستماتیک آنان را مورد ظلم قرار می دهد نیز اطلاق می گردد.» [۶] با توجه به این ماده سلطه یک گروه نژادی بر گروه نژادی دیگر که به طور سیستماتیک یک گروه را مورد ظلم قرار می دهد. یکی از ویژگی های بارژ یک گروه نژادی زبان مادری آن گروه می باشد. و محروم کردن یک گروه از زبان مادری به طور سیستماتیک جنایت آپارتاید محسوب می شود.

 

این کنوانسیون در ماده دو بند (ج) «هر گونه اقدامات غیر قانونی یا اقدامات دیگر که منظور از آن ها باز داشتن گروه یا گروه هایی از مشارکت در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایجاد تعمدی شرایطی جهت جلو گیری از توسعه یک چنین گروه یا گروه های به خصوص با محروم کردن اعضای یک گروه و یا گروه های نژادی از حقوق بشر و آزادی هایی شامل: حق کار، حق تشکیل اتحادیه های کار گری مجاز، حق تحصیل، حق ترک و بازگشت به وطن، حق داشتن ملیت، حق آزاد بودن در رفت و آمد با اقامت، حق آزادی عقیده و بیان، حق آزادی تشکیل مجمع و یا انجمن مسالمت آمیز.»[۷] در این بند با توجه به اینکه زبان مادری از حقوق فرهنگی محسوب می شود و با ذکر اینکه محروم کردن عمدی اعضای یک گروه و گروه های نژادی از حقوق بشر، آپارتاید محسوب می شود. اگر زبان مادری یک گروه خاص به طور عمدی مورد محرومیت و محدودیت واقع شود پس چنایت آپارتاید صورت گرفته است.

 

 

 

ت – کنوانسیون حقوق کودک

 

کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۲۰نوامبر ۱۹٨۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد- تاریخ لازم الجرا شدن ۲۹ سپتامبر ۱۹۹۰ (مصفا. ۱۳۸۳٫ص ۱۹۴)

 

بر اساس اصول پایه ای سازمان ملل متحد که از طرف تمامی نمایندگان جامعه بشری عضو آن پذیرفته شده است. ملتهای دنیا بر مبنای اعتقاد به مقام و منزلت انسانی، خواهان سعادت عموم بشری در قالب پیشرفتهای اجتماعی، بهبود وضعیت زندگی، همراه آزادیهای هر چه بیشتر هستند.و با درک اهمیت و ارزش همکاری های بین المللی برای بهبود شرایط زندگی کودکان در همه ی دنیا و بویژه در کشورهای در حال رشد،پیمان نامه ای برای حفظ و رعایت حقوق کودکان جهان تصویب میشود، که این کنوانسیون دارای ۱ دیباچه و ۵۴ ماده میباشد که ماده یک آن در تعریف کودک چنین بیان می دارد«مطابق این پیمان نامه، یک کودک، انسانی است که سن هجده سالگی را هنوز تمام نکرده است مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری در کشورهای مربوطه زودتر تعیین شده باشد.» این ماده در تعریف کودک می باشد و ماده های دیگر سایر حقوق کودک را بیان می دارد، و ماده۳۰ در حمایت از کودکانی می باشد که به اقلیت های قومی تعلق دارند، و این ماده چنین بیان می دارد «کودکان متعلق به اقلیت های مذهبی، قومی و یا زبانی در کشورهایی که این اقلیت ها وجود دارند، دارای این حق هستند که همراه دیگر آشنایان بطور جمعی یا فردی از زبان فرهنگ و مذهب خود برخوردار بوده و از آنها استفاده کنند» [۹] این ماده به حق استفاده از زبان مادری کودکانی که از اقلیت های قومی و زبانی هستند، اشاره می کند، و زبان مادری هر کودک از حقوق بنیادی و اساسی هر کودک می باشد، و کودک با بهره گرفتن از زبان مادری خود بهتر می تواند به پیشرفت های علمی، اجتماعی، و فرهنگی دست یابد، و با هم نوعان خود بهتر ارتباط برقرار کند، و یک کودک زمانی در جامعه موفق است و بهتر می تواند به پیشرفت های تحصیلی دست یابد که بتواند به زبان مادری خود تحصیل کند. پس استفاده ی کودک از زبان مادری خود و تحصیل به زبان مادری خود از حقوق اساسی و مسلم یک کودک می باشد.

 

[۱]The States Parties to the present Covenant undertake to exercise the rights in the Covenant without discrimination because of race, color, sex, language, religion or belief of any kind of political or any other opinion, national or social origin or ancestry wealth ensure the situation.

 

The States Parties to the present Covenant recognize the right of everyone to education.The countries agree that education should be aimed at full development of human personality and sense of its dignity and respect for human rights and fundamental freedoms should be strengthened.In addition, States Parties to the Covenant agree that education should benefit all people in a free society prepare for the role of understanding and tolerance and friendship among all nations and to all ethnic or religious or ethnic groups to provide and develop United Nations peacekeeping activities in order to encourage.

 

[۲]The States Parties to the present Covenant recognize the right of everyone matters:

 

A part in cultural life

 

C The enjoyment of the moral and material interests resulting from any scientific, literary or artistic work that the author (or inventor) is.

 

 

 

[۴]The States Parties to the present Convention declare that apartheid is a crime against humanity and that inhuman acts resulting from the policies and practices of apartheid and similar policies and practices of racial segregation and discrimination, as defined in article II of the Convention, are crimes violating the principles of international law, in particular the purposes and principles of the Charter of the United Nations, and constituting a serious threat to international peace and security.

 

[۵]The States Parties to the present Convention declare criminal those organizations, institutions and individuals committing the crime of apartheid.

 

[۶]For the purpose of the present Convention, the term “the crime of apartheid”, which shall include similar policies and practices of racial segregation and discrimination as practised in southern Africa, shall apply to the following inhuman acts committed for the purpose of establishing and maintaining domination by one racial group of persons over any other racial group of persons and systematically oppressing them:

 

[۷]Any legislative measures and other measures calculated to prevent a racial group or groups from participation in the political, social, economic and cultural life of the country and the deliberate creation of conditions preventing the full development of such a group or groups, in particular by denying to members of a racial group or groups basic human rights and freedoms, including the right to work, the right to form recognized trade unions, the right to education, the right to leave and to return to their country, the right to a nationality, the right to freedom of movement and residence, the right to freedom of opinion and expression, and the right to freedom of peaceful assembly and association;

 

[۸]Convention on the Rights of the child

 

[۹]In those States in which ethnic, religious or linguistic minorities or persons of indigenous origin exist, a child belonging to such a minority or who is indigenous shall not be denied the right, in community with other members of his or her group, to enjoy his or her own culture, to profess and practise his or her own religion, or to use his or her own language.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ب.ظ ]




ی – بیانیه حقوق افراد متعلق به اقلیتهای ملی نژادی مذهبی و زبانی

 

بیانیه حقوق افراد متعلق به اقلیتهای ملی نژادی مذهبی و زبانی(مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد طی قطعنامه شماره ۱۳۵/۴۷ مورخ ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲)

 

مجمع عمومی سازمان ملل متحد؛ با تاکید مجدد بر یکی از اهداف بیان شده در چارتر سازمان ملل متحد پیشبرد و حمایت احترام به حقوق انسانی و آزادیهای اساسی همه افراد بشر بدون درنظر گرفتن تفاوت های نژادی، جنسی، زبانی و یا دینی آنان؛ وبا تاکید مجدد اعتقاد به حقوق اساسی انسان به کرامت و ارزش ذاتی هرانسان به حقوق برابر زن و مرد و حقوق ملل اعم از ملل کوچک و یا بزرگ؛ با ملاحظه اینکه تامین و حفظ حقوق افراد متعلق به ملتها و اقوام ادیان و زبانهای اقلیت ها منجر به ثبات سیاسی و اجتماعی کشورهائی که درآن بسر میبرند میشود ؛ با توضیح این حقیقت که تامین و حفظ مستمر حقوق افراد اقلیتهای ملی، نژادی، مذهبی و زبانی یکی از شرایط لازم پیشرفت اجتماعی و بطور عام ودر چهارچوب یک دموکراسی مبتنی بر حکومت قانون باعث تقویت مودت و همکاری ساکنین آن کشورها میباشد اعلام می دارد

 

 

 

در ماده یک بند ۱ اعلام می دارد «ملل عضو موجودیت و هویت اقلیتهای ملی و قومی فرهنگی مذهبی و زبانی را در محدوده مرزهای این اقلیتها حفظ و شرایط حمایت از حفظ هویت آنانرا فراهم خواهند نمود. ۲. ملل متبوع کلیه تمهیدات لازم قانونی و تصمیمات ضروری را در جهت نیل به این هدف اتخاذ خواهند نمود.»[۲] در این ماده بیانیه صراحتاّ به حقوق زبانی اشاره کرده است و زبان مادری ویا زبان اول هر فرد انسانی جز حقوق زبانی افراد محسوب می شود و بیانیه به حفظ هویت جمعیت زبانی اقلیت ها، توصیه کرده است

 

ماده دو بند ۱ نیز اشاره می کند«افراد متعلق به اقلیتهای ملی و قومی مذهبی و زبانی (که ازاین پس اقلیتها خوانده میشوند) در حوزه شخصی و اجتماعی حق دارند که آزادانه بدون هرنوع اعمال تبعیض یا مزاحمت از فرهنگ خود برخوردار شده مذهب خود را علنا ابرازداشته و مراسم آنرا انجام دهند و زبان خود را بکار گیرند.»[۳] در این ماده نیز کاربرد زبان افراد در حوزه شخصی و اجتماعی بیان شده است و هر حق استفاده از زبان مادری در حوزه های شخصی و اجتماعی حق بنیادی هر فرد انسانی است.

 

 

ودر ماده چهار بند ۲ اعلام می دارد«ملل متبوع اقدامات لازم را برای خلق شرایط مناسب در مورد افراد متعلق به اقلیتها در جهت ابراز ویژگیهای آنان وترویج فرهنگ زبان مذهب سنن ولباسهای آنان اعمال خواهند داشت مگرآنجا که انجام آن مورد خاص با قوانین ملی یا استانداردهای بین المللی مغایرت داشته باشد.»[۴] قسمت آخر این بند بهانه ای در دست دولتها خواهد بود تا از ترویج زبان مادری یا حقوق اساسی افراد جلوگیری به عمل آورند.

 

و در ماده چهار بند ۳ اشاره می کند «ملل متبوع در صورت امکان بایداقدامات لازم را در اینکه افرادمتعلق به اقلیتها فرصتهای مناسبی برای یادگیری زبان مادری ویا دریافت قوانین و مقررات به زبان مادری خود داشته باشند ایجاد نماید.»[۵] این بند مهمترین بند این بیانیه در مورد حق بر زبان مادری است که به یادگیری زبان مادری و ایجاد قوانین و مقررات به زبان مادری اشاره می کند.

 

 

و در ماده چهار بند ۴ نیز اعلام می دارد «ملل متبوع در صورت امکان تمهیدات لازم را در زمینه تحصیل به زبان مادری و تشویق در کسب معلومات تاریخی سنتها زبان و فرهنگی که در درون مرزهای آن اقلیتها وجود دارد اعمال خواهند نمود.»[۶] در این بند نیز  صراحتاّ به حق تحصیل به زبان مادری اشاره می کند. حق تحصیل به زبان مادری از حقوق اولیه و اساسی هر دانش آموز می باشد(http://hoghoogh.online.fr/article)

 

 

 

ک – اعلامیه جهانی حقوق زبانی[۷]

 

اعلامیه جهانی حقوق زبانی – ژوئن) ۱۹۹۶(موسسات  و تشکیلات غیردولتی ٬ امضاء کنندگان( بیانیه جهانی حقوق زبانی ) حاضر ٬ گردهم آمده از ۶  تا  ٩ ژوئن ١٩٩۶ در بارسلونا؛

 

با  در نظر گرفتن اینکه اکثریت زبانهای در خطر نابودی٬ متعلق به گروه های مردمانی میباشند که از حق حاکمیت ملی خود برخوردار نیستند و اینکه عوامل اصلی که از توسعه این زبانها ممانعت کرده  و به روند  جایگزینی  زبانی دیگر به جای آنها شتاب میبخشند ٬ عبارتند از نبود حکومتهای خودگردان آنها و سیاست دولتها٬ که ساختارهای سیاسی و اداری و زبان خود بر آنها را تحمیل مینمایند،و با در نظر گرفتن این نکته که به منظور تامین نمودن همزیستی صلح آمیز بین جمعیتهای زبانی٬ می بایست اصولی عمومی یافت شوند که تشویق و ارتقاء موقعیت و احترام  به همه زبانها و کاربرد اجتماعی آنها در محیطهای عمومی و خصوصی را تضمین نمایند، با در نظرگرفتن اینکه عوامل گوناگون با ماهیتهای غیرزبانی (عاملهای تاریخی٬ سیاسی٬ سرزمینی٬ جمعیت شناسی٬ اقتصادی٬ اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زبانی و عوامل دیگر مربوط به رفتارهای جمعی) مسائلی  را ایجاد می کنند که منجر  به نابودی ٬ به حاشیه رانده شدن  و یا  انحطاط زبانهای  بیشمار میگردند ٬ و نیز برای اینکه بتوان  راه حل های مناسبی برای هر مورد خاصی اعمال نمود٬ حقوق زبانی میبایست به طوری همه جانبه بررسی گردند،  با اعتقاد به اینکه (اعلامیه جهانی حقوق زبانی) به منظور تصحیح عدم توازنهای زبانی در پرتو تضمین احترام و توسعه کامل همه زبانها٬ و پایه گذاری اصولی برای صلح و برابری عادلانه  زبانی در سراسر جهان  به عنوان عاملی کلیدی در حفظ روابط اجتماعی موزون٬ مورد نیاز میباشد

 

اعلامیه جهانی حقوق زبانی بدینوسیله اعلام می دارد که:نخست اینکه موقعیت هر زبان٬ درپرتو ملاحظاتی که در زیرآمده اند٬ محصول تقارب و دامنه  وسیعی ازعوامل با ماهیتهای سیاسی و قانونی٬ ایدئولوژیک و تاریخی٬ جمعیت شناختی و قلمرو- سرزمینی٬ اقتصادی و اجتماعی٬ فرهنگی٬ زبانشناختی و زبانی-اجتماعی٬ بین زبانی و ذهنی است.

 

در حال حاضر٬ این فاکتورها بدینگونه تعریف میشوند:تمایل دیرینه یکسان سازی اکثریت دولتها به کاهش تنوع و تشویق رفتارهایی که بر ضد چندگانگی  فرهنگی و  تکثر زبانی میباشند.

 

سیر به سوی اقتصاد جهانی و بدنبال آن بازار جهانی اطلاعات٬ ارتباطات و فرهنگ که باعث مختل گردیدن محیطهای مناسبات مشترک و گونه های تاثیر متقابلی که انسجام درونی جمعیتهای زبانی را تضمین مینمایند٬ میشود

 

جمعیتهای زبانی در عصر حاضر از سوی عواملی مانند  نداشتن حکومتهای ملی (خودگردان) خود٬  نفوس محدود٬ و یا جمعیتی که به لحاظ جغرافیائی  قسما و یا کاملا پراکنده شده است ٬ اقتصادی شکننده ٬ زبانی استانداردیزه نشده٬ و یا مدلی فرهنگی در ضدیت با مدل فرهنگی مسلط٬ در معرض تهدید قرار دارند.این عوامل٬ ادامه حیات و گسترش بسیاری از زبانها را عملا غیرممکن میسازد مگر آنکه اهداف اساسی زیرین ملحوظ شوند:

 

از دیدگاه سیاسی، هدف  طراحی روشی برای سازماندهی تکثر و تنوع زبانی به گونه ای که  به مشارکت  موثر جمعیتهای زبانی در این مدل توسعه جدید اجازه دهد.

 

از دیدگاه فرهنگی٬ هدف تامین و ایجاد محیط ارتباطات جهانی ای سازگار با مشارکت برابر همه خلقها٬ جمعیتهای زبانی و افراد در روند توسعه.

 

از دیدگاهاقتصادی٬ هدف تشویق پایدار توسعه بر پایه مشارکت همه  و بر اساس احترام به تعادل محیط زیست جوامع و در روابط برابر بین همه زبانها و فرهنگها.

 

 

 

 

 

تعریف جمعیت زبانی و ارتباط آن با زبان مادری

 

درماده یک بند ۱، اعلامیه جهانی حقوق زبانی اعلام می دارد (این بیانیه) جمعیت زبانی  را  بدین  گونه  تعریف می نماید « هر جامعه انسانی که به لحاظ تاریخی  در (محیط سرزمینی) معینی ٬ فارغ از به رسمیت شناخته شدن و یا نشدن آن٬ سکنی گزیده و خود را به عنوان یک توده با هویت  واحد  دانسته  و زبان مشترکی را به عنوان وسیله ای  طبیعی برای  ارتباط و  هم بندی فرهنگی  بین اعضای آن توسعه  داده  است .تعبیر (زبان خاص یک سرزمین)(زبان نیاخاکی) به زبان جمعیتی که به شرح  فوق  در همچو محیطی سکنی گزیده باشد اطلاق میشود.»[۸]

 

در این تعریف به زبان مادری اشاره نشده است ، ولی با بهره گرفتن از زبان مشترک و هویت واحد، هم بندی فرهنگی و همچنین زبان نیاخاکی که در تعریف به کار برده شده است می توان به طور غیر مستقیم دریافت که این تعریف به زبان اقلیت ها و قومیت ها اشاره دارد. و اقلیت ها معمولا به زبان مادری خود تکلم می کنند.

 

 

 

حقوق شخصی غیر قابل سلب در رابطه با زبان مادری

 

و در ماده سه بند ۱ اشاره می کند «این اعلامیه حقوق زیر را به عنوان حقوق شخصی غیرقابل  سلبی که در هر گونه شرایط٬ امکان   برخورداری از آنها وجود دارد٬ قبول می نماید:

 

– حق به رسمیت شناخته شدن شخص به عنوان عضوی از یک جمعیت زبانی؛

 

– حق شخص برای استفاده از زبان خود در مکانهای خصوصی و عمومی؛

 

– حق شخص برای استفاده از نام خود؛

 

– حق شخص برای ایجاد مناسبات و پیوند با دیگر اعضای جمعیت زبانی مبداء خود؛

 

– حق شخص برای حفظ و گسترش فرهنگ خود»[۹]در این ماده هر یک از افراد انسانی را عضو یک جمعیت زبانی خاص میداند و همه جمعیت های زبانی را به رسمیت شناخته و استفاده اشخاص از  زبان خود را در مراکز عمومی و خصوصی بلامانع دانسته است.

 

همچنین در همین ماده بند ۲ اشاره می کند که«این  بیانیه اعلام میداردکه حقوق جمعی گروه های زبانی٬ علاوه   بر حقوق  فوق الذکر که تک تک افراد عضو گروه های زبانی از آنها برخوردار میباشند

 

– حق گروه های زبانی برای آموخته شدن زبان و فرهنگشان؛

 

– حق گروه های زبانی برای دستیابی به خدمات فرهنگی؛

 

– حق گروه های زبانی برای حضور برابر زبان و فرهنگهایشان در رسانه های ارتباطی؛

 

– حق گروه های زبانی در دریافت  توجه و اعتناء نهادهای حکومتی و  در روابط اجتماعی – اقتصادی تهیه شده به زبان خود»[۱۰]در این بند نیز حق تحصیل به زبان مادری و استفاده از زبان مادری در رسانه های ارتباطی مورد تایید واقع شده است.

 

 

 

استفاده از زبان مادری اقلیت ها در کنار زبان رسمی یک سرزمین

 

در ماده شش اعلام می دارد«این اعلامیه اعلام می کند که نمی توان تنها براین مبناء که یک زبان٬ زبان رسمی دولت است و یا به طور سنتی برای مقاصد اداری و یا برخی از فعالیتهای فرهنگی مشخص دریک سرزمین بکار رفته  است ٬ آنرا (زبان خاص سرزمین) بشمار آورد.»[۱۱]در این بند با  به رسمیت شناختن زبان مادری دیگر قومها  و اقلیتها، به این زبان ها ارزش و احترام نهاده و رسمی شدن زبان مادری دیگر قومیتها را در کنار زبان رسمی سرزمینی خواستار است.

 

ماده هفت و بند ۱ این اعلامیه بیان می دارد «همه زبانها  بیان هویتی جمعی و راهی مجزا برای درک و توصیف واقعیت اند و بنابر این میبایست که  از همه  شرایط  لازم برای  گسترش و پیشرفت شان در همه نوع فعالیت و کارکرد برخوردار باشند.»[۱۲] دولتها ملزم هستند تا تدابیر لازم را در جهت کاربرد زبان مادری در همه زمینه ها اتخاذ نمایند.

 

و همچنین در بند دو اشاره می کند«همه زبانها  محصول آفرینش جمعی بوده و به عنوان ابزار همبستگی٬ تعیین هویت٬ ارتباط و افاده خلاق برای استفاده فردی در درون یک جمعیت٬ در دسترس همگان قرار دارند»[۱۳]در این بند  زبان را به عنوان  عامل  تعیین  کننده هویت یک فرد یا جمعیت زبانی قلمداد کرده و استفاده و کاربرد آن را درون یک جمعیت توصیه می کند.

 

در ماده هشت بند ۱ این اعلامیه بیان می کند «همه جمعیتهای زبانی از حق سازماندهی و مدیریت  منابع خویش٬ برای تضمین نمودن کاربرد زبانهایشان در همه فعالیتها در درون جامعه برخوردارند»[۱۴] در این بند نیز به حقکاربرد زبان مادری در درون فعالیت های جامعه  تاکید دارد.

 

 

 

توسعه ی زبان مادری

 

همچنین در ماده نه اشاره می کند « همه جمعیتهای زبانی حق دارند که سیستم زبانی خود را٬ بدون  مداخلات اجباری و یا القائی٬ تنظیم و استانداردیزه نموده٬ حفظ٬ توسعه و ارتقاء دهند»[۱۵] جعیت های زبانی حق دارند در راستای زبان مادری خود تحقیق نموده و قواعد و دستورهای زبان مادری خود را تنظیم نمایند و برای حفظ و توسعه و ارتقای آن در سطح آموزش عالی تمهیدات لازم را اعمال نمایند.

 

 

 

ممنوعیت تبعیض علیه زبان مادری

 

ماده ده بند ۲ این اعلامیه بیان می دارد«این اعلامیه تبعیض بر علیه جمعیت های زبانی را غیرقابل قبول می داند٬ فارغ از آنکه این تبعیض بر مبنای درجه حاکمیت سیاسی مستقل جمعیت زبانی؛ موقعیت تعریف شده آن جمعیت ها از لحاظ اجتماعی٬ اقتصادی و یا دیگر لحاظها؛ درجه استانداردیزه شدن٬ مدرنیزاسیون و یا به روز شدگی زبانهایشان و یا هر معیار دیگری اعمال گردد»[۱۶]این اعلامیه حکومت ها را  ملزم می کند  تا از هر گونه  تبعیض  نسبت به زبان مادری جمعیت های زبانی اجتناب نموده و تمهیداتی بیاندیشند تا سازمان های عمومی چنین تبعیض های را اعمال ننمایند.

 

 

 

کار برد زبان مادری در مراکز عمومی

 

در ماده پانزده بند ۱ اشاره می کند « همه جمعیتهای زبانی حق دارند که در سرزمین- قلمرو خود به طور رسمی بکار برده شوند»[۱۷]دولت ها بهتر است سازو کارهایی را به منظور اجرای این ماده بیاندیشند

 

و در بند ۲ اعلام می دارد«همه جمعیتهای زبانی از این حق برخوردارند  که تمام اسناد  اداری٬ مدارک شخصی و دولتی و قیدیات  محضرهای عمومی ثبت شده به زبان خاص سرزمینشان (زبان نیاخاکی شان)٬  معتبر و  قابل اجراء  شناخته شوند. و هیچ کس و مقامی نمی تواند  تظاهر به نادیده گرفتن و بی خبری از این زبان بنماید.»[۱۸] در این ماده به کاربرد زبان مادری در مراکز عمومی ادارات و نهادها اشاره شده است. و حکومت ها و  دولت ها ملزم  هستند تا  تدابیر لازم را در جهت رسمی شدن زبان مادری دیگر اقلیتها  در مراکز عمومی، ادارات و نهادها در قلمرو سرزمینی خود اتخاذ کنند.

 

در ماده شانزده اشاره می کند«همه اعضای یک جمعیت زبانی حق دارند که با مقامات دولتی به زبان خویش ارتباط برقرار کرده و اعتناء متقابل در زبان خود را از آنها  دریافت کنند.این حق  همچنین بخشهای مرکزی٬ سرزمینی٬ محلی و تقسیمات فرامنطقه ای٬ شامل سرزمینی که زبان مورد نظر٬ زبان خاص  نیاخاکی آن میباشد٬ را فرا میگیرد»[۱۹] در این بند نیز حق استفاده از زبان مادری همه جمعیت های زبانی در ارتباط با مقامات دولتی تضمین شده است. البته این حق شامل مقاماتی که در سرزمین مورد نظر به زبان نیاخاکی آن سرزمین آشنا باشد را شامل می شود. و اگر چناچه مسئولین به زبان مادری افراد نا آشنا باشند، باید اقدامات لازم را به عمل آورند تا فراد با بهره گرفتن از مترجم بتوانند با مسئولان خود ارتباط برقرار نمایند.

 

کاربرد زبان مادری در قوانین و مقررات، مجلس قانونگذاری و دادگاه ها

 

ماده  هجده در بند ۱ این چنین بیان می دارد «همه جمعیت های زبانی حق دارند که قوانین و دیگر ملاحظات قانونی که به نحوی به آنها مربوط میشود٬ به زبان خاص سرزمینیشان ( زبان نیاخاکی شان)تهیه و منتشر شوند.»[۲۰] در این بند اشاره دارد به اینکه همه جمعیت های  زبانی حق دارند قوانین و مقرراتی که از آن استفاده میکنند به زبان مادری خود آن جمعیت زبانی باشد.

 

بند ۲ ماده هجده نیز اشاره می کند «مقامات دولتی که درحوزه حاکمیت خود٬ دارای بیش از یک زبان خاص سرزمینی (زبان نیاخاکی) تاریخی هستند٬ میبایست همه قوانین و مقررات قانونی و حقوقی دارای ماهیت عمومی را٬ به تک تک این زبان ها تهیه  و منتشر سازند فارغ از اینکه متکلمین  به هر کدام ازاین زبانها قادر به فهم زبانهای دیگر باشند و یا نه»[۲۱] این بند دولت ها را موظف می دارد تا قوانین و مقررات هر جمعیت زبانی را به زبان مادری آن جمعیت منتشر سازد.

 

ماده نوزده اعلامیه جهانی حقوق زبانی در بند ۱ اعلام می کند «زبان رسمی همه مجالس نمایندگی٬ می بایست زبان  تاریخی رایج در سرزمینهایی که نمایندگان ٬ نمایندگی آن را بر عهده دارند  باشد»[۲۲]در این بند به زبان نمایندگان مجالس قانون گذاری اشاره کرده و اعلام می دارد ،هر نماینده ای در مجلس قانون گذاری حق دارد به زبان مادری خود از حقوق مردم خود دفاع نماید.

 

و ماده بیست بند ۱ اشاره می کند «هرکس حق دارد زبانی را که به طور تاریخی در یک سرزمین به آن تکلم میشود – هم به  شکل شفاهی و  هم  به شکل نوشتاری- در محاکم و دادگاههای  قضائی واقع در آن سرزمین  بکار برد.محاکم قضائی باید در امورات داخلی خود٬ زبان خاص سرزمین (زبان نیاخاکی)را بکار  برند و اگر بنا به سیستم حقوقی فعلی موجود در کشور٬ ضرورتی به ادامه جریان محاکمات در محلی دیگر موجود باشد٬ میباید به کاربرد زبان اصلی در محل جدید همچنان ادامه داده شود.»[۲۳] در این بند به محاکمه افراد انسانی در محاکم به زبان مادری خود افراد اشاره کرده و می افزاید که باید محاکمه هر فرد، به زبان مادری خود فرد صورت گیرد.

 

زبان مادری و ثبت اسناد

 

اعلامیه جهانی حقوق زبانی در ماده بیست ویک اشاره دارد که«همه جمعیتهای زبانی حق ثبت و بایگانی مدارک و اسناد  به زبان  سرزمینی خود (زبان نیاخاکی) توسط محضرهای عمومی را دارا میباشند»[۲۴] در این ماده به حق ثبت اسناد و  مدارک در محضر های عمومی به زبان مادری جمعیت های زبانی اشاره میکند و دولتها را ملزم می کند تا در این مورد، تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.

 

حق آموزش و تحصیل به زبان مادری

 

در ماده بیست وسه بند ۲ این اعلامیه بیان می کند «آموزش و تحصیل میبایست در سرزمینی که عرضه می شود، به حفظ و توسعه زبانی که یک جمعیت زبانی به آن سخن می گوید یاری رساند»[۲۵]دراین بند به آموزش و تحصیل جمعیت های زبانی به زبان  مادری خود  این  جمعیت ها، به طور غیر مستقیم اشاره دارد.

 

و همچنین ماده بیست و چهار اعلام می دارد «همه جمعیتهای زبانی حق دارند در باره گستره حضور زبانشان٬ به عنوان زبان رابط و به عنوان زبان مورد  مطالعه٬ در تمام سطوح  تحصیلی در سرزمین  خود «پیش دبستانی٬ ابتدائی٬  متوسطه٬ حرفه ای و  فنی٬ دانشگاهی  و آموزش بزرگسالان” تصمیم بگیرند.»[۲۶]این ماده نیز به حق کاربرد زبان مادری جمعیت های زبانی در تمام سطوح تحصیلی تاکید دارد.

 

ماده بیست و نه بند ۱ این اعلامیه اشاره می کند «هر کس محق است که از تحصیل و آموزش به زبان خاص سرزمین خود که درآنجا ساکن است(زبان نیاخاکی) برخوردار گردد.»[۲۷] در این بند به  طور مستقیم حق استفاده از زبان مادری جمعیت های انسانی در تحصیل و آموزش مورد تایید واقع شده است.

 

 

 

زبان مادری و سیستم نام گذاری مکان ها

 

ماده سی و یک اشاره می کند «همه جمعیتهای زبانی حق دارند که سیستم نامهای شخصی خویش را در همه محیطها و در همه مناسبتها حفظ نموده و آنها را بکار برند.»[۲۸]در این ماده به حفاظت و حمایت از زبان مادری جمعیت های زبانی  در سیستم نام گذاری محل ها و محیط ها اشاره دارد.

 

ماده سی و دو بند ۲ در اعلامیه جهانی حقوق زبانی اعلام می کند «همه جمعیتهای زبانی حق دارند که نامهای بومی محلها و مکانها را تثبیت و حفظ نموده٬ در آنها اصلاحاتی اعمال نمایند.همچو نامهای امکنه را نمیتوان به طور کیفی موقوف و منسوخ نمود و یا تحریف و جرح و تعدیل کرد. همچنین نمیتوان اینگونه نامها را پس از تغییرات سیاسی و یا هر گونه دگرگونی و یا حادثه دیگر٬ تغییر داد.»[۲۹] این ماده افراد انسانی و دولتها را موظف می دارد تا نام هایی که به  زبان مادری  جمعیت های زبانی  و اقلیتها ها و قوم ها بر روی اماکن و محل هل وجود دارد را محافظت و حمایت نمایند و نام این مکان ها را تغییر نداده و در تضمین  این  حقوق معنوی تلاش لازم را به عمل آورند.

 

زبان مادری در رسانه های ارتباطی

 

ماده سی و هشت این اعلامیه اشاره می کند «زبانها و فرهنگهای همه جمعیتهای زبانی در سراسر جهان٬ می بایست در رسانه های ارتباطی از معامله و برخوردی برابر و غیر تبعیض  آمیز بهره مند شوند.» [۳۰]در این ماده به حضور زبان مادری  جمعیت های انسانی در رسانه های گروهی اشاره دارد  و نیز دولتها را ملزم می دارد تا از هر گونه روش های تبعیض آمیز در رسانه ها که باعث تحقیر و تحریف زبان مادری دیگر اقلیتها و قومیتها و جمعیت های زبانی می شود اجتناب نمایند.

 

[۱]Declaration of the Rights of Persons belonging to national minorities, racial, religious and language

 

[۲]United Nations entities and members of national minorities and ethnic identity, cultural, religious and linguistic minorities within the borders of the preserve and maintain the identity of the support will provide them.

 

[۳]Persons belonging to national minorities and ethnic, religious and linguistic (that these so-called minorities) in personal and social spheres have the right freely without any kind of discrimination or harassment by their culture, their religion and ceremonies do it publicly Abrazdashth and they are using their own language.

 

[۴]the respective measures to create favorable conditions for the persons belonging to minorities to express their features promoting their culture, language, religion, traditions Vlbas·hay Mgranja that it will apply to specific national or international standards Baqvanyn is inconsistent.

 

[۵]If possible Baydaqdamat respective nations in the persons belonging to minorities have adequate opportunities to learn their native language native language or have received to establish rules and regulations.

 

[۶]If possible, take appropriate measures in the respective native language and to encourage education in languages and cultural traditions of historical information that there are minorities within its borders will be applied

 

[۷]  UNIVERSAL DECLARATION OF LINGUISTIC RIGHTS

 

[۸]This Declaration considers as a language community any human society established historicallyin a particular territorial space, whether this space be recognized or not, which identifies itself as apeople  and  has  developed  a  common  language  as  a  natural  means  of  communication  and  culturalcohesion among its members. The term language specific to a territory refers to the language of thecommunity historically established in such a space.

 

 

 

[۹]This  Declaration  considers  the  following  to  be  inalienable  personal  rights  which  may  be exercised in any situation:

 

the  right  to  be  recognized  as  a  member  of  a  language  community;  the  right  to  the  use  of one’s own language both in private and in public; the right to the use of one’s own name; the  right  to  interrelate  and  associate  with  other  members  of  one’s  language  community  of origin; the right to maintain and develop one’s own culture;

 

[۱۰]This  Declaration  considers  that  the  collective  rights  of  language  groups  may  include  the following,the  right  for  their  own  language  and  culture  to  be  taught;  the  right  of  access  to  cultural services;

 

the  right  to  an  equitable  presence  of  their  language  and  culture  in  the  communicationsmedia;

 

the  right  to  receive  attention  in  their  own  language  from  government  bodies  and  in socioeconomic relations.

 

[۱۱]This Declaration considers that a language cannot be considered specific to a territory merely on thegrounds that it is the official language of the state or has been traditionally used within the territory for administrative purposes or for certain cultural activities.

 

[۱۲]All languages are the expression of a collective identity and of a distinct way of perceiving anddescribing reality and must therefore be able to enjoy the conditions required for their developmentin all functions.

 

[۱۳]All  languages  are  collectively  constituted  and  are  made  available  within  a  community  for individual use as tools of cohesion, identification, communication and creative expression.

 

 

 

[۱۴]All  language  communities  have  the  right  to  organize  and  manage  their  own  resources  so  as  toensure the use of their language in all functions within society.

 

[۱۵]All language communities have the right to codify, standardize, preserve, develop and promote theirlinguistic system, without induced or forced interference.

 

[۱۶]This  Declaration  considers  discrimination  against  language  communities  to  be  inadmissible,whether  it  be  based  on  their  degree  of  political  sovereignty,  their  situation  defined  in  social,economic  or  other  terms,  the  extent  to  which  their  languages  have  been  codified,  updated  ormodernized, or on any other criterion.

 

[۱۷]All language communities are entitled to the official use of their language within their territory.

 

[۱۸]All  language  communities  have  the  right  for  legal  and  administrative  acts,  public  and  privatedocuments and records in public registers which are drawn up in the language of the territory to bevalid and effective and no one can allege ignorance of this language.

 

All members of a language community have the right to interrelate with and receive attention fromthe public authorities in their own language. This right also applies to central, territorial, local andsupraterritorial divisions which include the territory to which the language is specific.

 

 

 

[۲۰]All language communities have the right for laws and other legal provisions which concern themto be published in the language specific to the territory.

 

[۲۱]Public authorities who have more than one territorially historic language within their jurisdictionmust  publish  all  laws  and  other  legal  provisions  of  a  general  nature  in  each  of  these  languages,whether or not their speakers understand other languages.

 

[۲۲]Representative  Assemblies  must  have  as  their  official  language(s)  the  language(s)  historicallyspoken in the territory they represent.

 

[۲۳]Everyone has the right to use the language historically spoken in a territory, both orally and inwriting,  in  the  Courts  of  Justice  located  within  that  territory.  The  Courts  of  Justice  must  use  thelanguage specific to the territory in their internal actions and, if on account of the legal system inforce within the state, the proceedings continue elsewhere, the use of the original language must bemaintained.

 

[۲۴]All  language  communities  have  the  right  for  records  in  public  registers  to  be  drawn  up  in  thelanguage specific to the territory.

 

[۲۵]Education must help to maintain and develop the language spoken by the language community ofthe territory where it is provided.

 

[۲۶]All language communities have the right to decide to what extent their language is to be present, asa vehicular language and as an object of study, at all levels of education within their territory: pre-school, primary, secondary, technical and vocational, university, and adult education.

 

[۲۷]Everyone is entitled to receive an education in the language specific to the territory where s/heresides

 

[۲۸]All language communities have the right to preserve and use their own system of proper names inall spheres and on all occasions.

 

[۲۹]All  language  communities  have  the  right  to  establish,  preserve  and  revise  autochthonous  placenames.  Such  place  names  cannot  be  arbitrarily  abolished,  distorted  or  adapted,  nor  can  they  bereplaced if changes in the political situation, or changes of any other type, occur.

 

[۳۰]The  languages  and  cultures  of  all  language  communities  must  receive  equitable  and  non-discriminatory treatment in the communications media throughout the world.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ب.ظ ]




و همچنین ماده چهل و سه اعلام می کند «همه جمعیتهای زبانی از حق دستیابی به آثارآفریده شده به زبان خود برخوردار میباشند.»[۱] دراین ماده به حق استفاده جمعیت های زبانی از زبان مادری خود در زمینه آثار ادبی و فرهنگی توصیه شده است.

 

ماده  چهل و پنج نیز اعلام می دارد «همه جمعیتهای زبانی از این حق برخوردارند که زبان خاص سرزمینیشان (زبان نیاخاکی شان) جایگاه ممتازی را در رویدادها و خدمات فرهنگی (کتابخانه ها٬ کلوبهای  ویدئویی٬سینماها٬ تئاترها٬  موزه ها٬ آرشیوها٬  فرهنگ عامه٬ صنایع فرهنگی و در همه دیگر نمودهای حیات فرهنگی) اشغال نماید.»[۲] در این  بند تضمین  شده است که  جمعیت های زبانی می توانند زبان مادری خود را بیشتر از زبان های دیگر در مراکز عمومی به کار برند و نیز جایگاه ویژه ای را به زبان مادری خود اختصاص دهند. و زبان مادری خود را در همه زمینه ها ارتقا دهند.

 

در ماده چهل و هفتبند ۱ این اعلامیه اشاره می کند «همه جمعیتهای زبانی حق دارند که کاربرد زبان خویش در همه فعالیتهای اجتماعی-اقتصادی در سرزمینهای خود را نهادینه نمایند.»[۳] در این ماده به همه جمعیت های زبانی این حق داده می شود که زبان مادری خود را در تمام زمینه های اقتصادی و اجتماعی در سرزمین های خود به کار گیرند.

 

ماده پنجاه بند ۱ اشاره دارد «همه جمعیتهای زبانی حق دارند که زبانشان از جایگاهی ممتاز در تبلیغات٬ آگهی ها٬ تابلوها٬ علائم  و نشانگاههای بیرونی و به عنوان یک کل در چهره کشور برخوردار باشد.»[۴] در این ماده نیز به به کاربرد زبان مادری یا نیاخاکی، حتی در تبلیغات آگهی ها و اعلامیه ها اشاره کرده و به افراد انسانی  این اجازه داده  می شود تا از زبان مادری خود  در این موارد استفاده کنند.

 

و در ملاحظات  نهایی این اعلامیه بیان شده است که نخست مقامات دولتی میباید تمام گامهای لازم برای تحقق و  جاری شدن حقوق مندرجه در این اعلامیه را در محدوده حوزه صلاحیتهای خویش بردارند.به طور مشخص تر٬ برای  تشویق  نمودن  تحقق حقوق  زبانی جمعیتهایی که آشکارا از جنبه منابع  مالی در مضیقه  میباشند٬ میبایست منابع مالی بین المللی تدارک دیده شوند. بنابراین٬مقامات دولتی می بایست حمایت لازمه  برای استانداردیزه شدن٬ ترجمه٬  آموخته شدن و استفاده از زبانهای جمعیتهای گوناگون تحت اداره خود را فراهم نمایند.

 

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

و دوم اینکه مقامات عمومی می بایست مطلع شدن نهادهای رسمی٬ سازمانها و اشخاص مرتبط را با حقوق و وظائف مربوطه ناشی از این اعلامیه٬ تضمین و تامین نمایند

 

و سوم اینکه مقامات عمومی میبایست در پرتو سیستم قانونگذاری موجود٬ مجازاتهائی قابل اجراء برای هرگونه اخلال در حقوق زبانی تشریح شده در این بیانیه برپادارند.

 

اعلامیه حقوق زبانی دارای ۵۲ ماده است که در باره استفاده و کاربرد  زبان نیاخاکی در زمینه های گوناگون زندگی افراد انسانی اشاره شده اشت و اینکه زبان مادری یکی از اصول بنیادی افراد بشر است و دولتها و حکومت ها نباید افراد بشر را از این حق اولیه محروم کنند. (http://www.humanrights-iran.ir)

 

 

 

ل –  سند کنوانسیون حمایت از میراث معنوی

 

یونسکو با اشاره به اسناد بین‌المللی موجود در مورد حقوق بشر و با عنایت به وابستگی متقابل ریشه‌دار میان میراث فرهنگی ناملموس و میراث فرهنگی و طبیعی ملموس و با تایید این که جوامع، به ویژه جوامع بومی، گروه‌ها و (در برخی موارد) افراد نقش مهمی در تولید، حراست، نگهداری وبازآفرینی ناملموس ایفا کرده و بدین ترتیب به غنای تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری کمک می‌کنند.

 

کنوانسیون حمایت از میراث معنوی را در روز ۱۷ اکتبر سال ۲۰۰۳ تصویب می‌کند، و در فصل اول که مربوط به مواد عمومی است بیان می دارد:

 

ماده‌ی یک مقاصد کنوانسیون، را بیان می دارد و در بند الف و ب این کنوانسیون چنین اعلام می کند«الف ـ حراست از میراث فرهنگی ناملموس»[۶] در این بند زبان مادری نیز از جمله میراث فرهنگی محسوب می شود همانگونه که در ماده دو تعریفی از میراث فرهنگی ناملموس ارائه داده است. زبان نیاخاکی از اجداد افراد بشر به نسل های آینده به ارث رسیده است و بر این افراد الزامی است تا از این میراث محافظت نمایند. «ب ـ تضمین احترام به میراث فرهنگی ناملموس جوامع، گروه‌ها و افراد ذی‌ربط»[۷] در این بند نیز دولتها را ملزم می دارد تا تا از میراث فرهنگی نا ملموس  همه افراد انسانی، گروه ها، و اقلیت ها، را در قلمرو سرزمینی خود محافظت نمایند.و احترام و تضمین حقوق همه این افراد را از دولتها و حکومت ها خواستار است.

 

ماده‌ی دو نیز شامل تعاریف می شود که بند ۱ ماده دو اعلام می کند «۱ ـ عبارت  میراث  فرهنگی  ناملموس به معنای اقدامات، نمایش‌ها، ابرازها،  دانش،  مهارت‌ها ـ و نیز  وسایل، اشیا، مصنوعات  دستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آن‌هاست که جوامع، گروه‌ها و  در برخی موارد افراد، آن‌ها را به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می‌شناسند. این میراث فرهنگی  ناملموس که از نسلی به نسل دیگر  منتقل می‌شود، مدام توسط  جوامع  و  گروه‌ها در  پاسخ به محیط،  طبیعت  و تاریخ آن‌ها مجددا خلق می‌شود و حس هویت و استمرار را بر ایشان به ارمغان آورده و بدین ترتیب احترام به تنوع  فرهنگی  و خلاقیت  بشری را ترویج  می‌کند. در این  کنوانسیون، فقط به آن قسم میراث فرهنگی  ناملموس  توجه می‌شود که با  اسناد  بین‌المللی  حقوق بشر، و  نیز  با ضرورت احترام متقابل  میان  جوامع، گروه‌ها  و افراد و  لزوم توسعه‌ی  پایدار منطبق  باشد.»[۸]در  این  بند که تعریف جامعی از میراث فرهنگی ناملموس شده است، زبان مادری نیز شامل این تعریف می شود چرا که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، در نمایش های افراد انسانی زبان ارتباطی نقش اصلی را ایفا می کند، و زبان مادری حس هویت را برای فرد به ارمغان می آورد، و در تکامل شخصیت فرد، زبان مادری نقش مهمی را ایفا می کند. و بند ۲  ماده دو شامل میراث فرهنگی  ناملموس می شود «الف ـ سنت‌ها و ابرازهای شفاهی شامل زبان که محلی برای میراث فرهنگی ناملموس به شمار می‌رود.»[۹]  در این بند نیز به طور مستقیم زبان مادری و محلی را از جمله میراث فرهنگی ناملموس به شمار آورده است.

 

فصل دوم در باره تشکیلات  کنوانسیون، فصل سوم  درباره حراست  از میراث  فرهنگی  ناملموس در  سطح ملی، فصل چهارم ـ حراست از میراث  فرهنگی  ناملموس در  سطح  بین‌المللی، فصل پنجم ـ همکاری و کمک  بین‌الملل، فصل  ششم درباره صندوق میراث فرهنگی ناملموس، فصل هفتم درباره گزارش‌ها، فصل هشتم درباره ماده انتقالی، فصل نهم ـ مواد نهایی است این کنوانسیون باید طبق ماده‌ی ۱۰۲ منشور ملل متحد به  تقاضای دبیرکل  یونسکو در  دبیرخانه  سازمان ملل متحد ثبت شود. و دارای ۴۰ ماده است.  و در نهایت اینکه سند کنوانسیون حمایت از میراث معنوی همه  دولت های امضا کننده این سند را به حراست از میراث معنوی و فرهنگی ناملموس همه افراد انسانی، گروها، و اقلیتها، در  قلمرو سرزمینی خود  آن دولتها  ملزم  می کند. و همانگونه که اشاره  شد  زبان مادری از  جمله  میراث  معنوی  و  فرهنگی ناملموس است که دولتهای امضا کننده موظف به حفاظت و حمایت از این میراث در قلمرو سرزمینی خود می باشند(http://www.chn.ir)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گفتار سوم:مجموعه اسناد بین المللی حقوق بشر اسناد منطقه ای

 

۱- اروپا

 

الف – کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی

 

کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی (پذیرفته شده در رم ۴ نوامبر ۱۹۵۰ تاریخ لازم الاجرا شدن ۳  سپتامبر ۱۹۵۳) (امیر ارجمند، ۱۳۸۵، ۱۱)

 

ماده پنجم بند ۲  این کنوانسیون اعلام می دارد «هر کس که دستگیر می شود باید فورا دلایل دستگیری و اتهام او به زبانی که درک می کند به وی تفهیم شود.» با توجه به ماده ممکن است اگر کسی زبان دیگری غیر از زبان مادری خود آشنا نیست یا زبان دیگری برای وی غیر قابل فهم نمی باشد باید آن فرد مترجم داشته باشد

 

ماده پنجم بند ۳  این کنوانسیون در قسمت الف اعلام می دارد « اطلاع یافتن فوری و مفصل از ماهیت و علت اتهام علیه خود به زبانی که درک می کند.» هر فردی که دستگیر می شود باید فوری تفهیم اتهام شود. ولی نه به هر زبانی! به زبانی که آن فرد به آن آشناست یا آن زبان را بهتر از هر زبان دیگری درک میکند.

 

این کنوانسیون در ماده قسمت ه بیان میدارد «استفاده از خدمات رایگان مترجم، چنانچه زبانی را که در دادگاه استفاده می شود، نفهمد یا نتواند به آن زبان سخن بگوید» وجود مترجم را برای افرادی که به زبان دادگاه آشنایی کامل ندارند پیشنهاد می کند

 

این کنوانسیون در ماده ۱۴ اعلام می دارد «تمتع از حقوق مقرر در این کنوانسیون باید بدون تبعیض از هر جهت از قبیل جنس، نژاد، رنگ، زبان، مذهب و عقیده سیاسی دیگر، اصلیت ملی یا اجتماعی، تعلق به یک اقلیت ملی، ثروت، تولد، یا وضعیت دیگری تامین شود» بهره مندی از حقوق مندرج در این ماده را بدون هیچ تبعیضی در بین همه انسان ها باید در نظر گرفته شود. طرفداران گفتمان عینی حقوق بشر بر این باورند که حق های جهان شمول ناشی از وحدت و اشتراک انسان ها در طبیعت انسانی است. یعنی در واقع اصل جهان شمولی هر گونه حق بشری از اصل برابری و اصل وحدت و یگانگی بشری مشتق شده است و همه انسان ها بدون توجه به قلمرو سرزمینی و یا دوره تاریخی از این حقوق برخوردارند. (ذاکریان، ۱۳۸۸،۱۰۷)

 

 

 

ب- پروتکل شماره دوازده کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادی های بنیادین

 

دولت های عضو شورای اروپا امظا کننده این سند با توجه به اصول بنیادینی که طبق آن همه اشخاص در مقابل قانون برابرند و محق به حمایت قانونی یکسان هستند، مصمم به اتخاذ تدابیر برای ترویج برابری همه اشخاص از طریق تضمین (اجرای) جمعی یک مصونیت عام از تبعیض از طریق کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و ازادی های بنیادین که در ۴ نوامبر ۱۹۵۰ به امضا رسید (امیر ارجمند، ۱۳۸۵، ۸۹)

 

ماده اول ماده اول این کنوانسیون که مربوط به منع عام تبعیض می باشد در بند ۱ اعلام می دارد«  بهره مندی از هر حق بدون تبعیض به هر دلیلی از جمله جنسیت، نژاد، رنگ، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا دیگر عقاید، منشا ملی یا اجتماعی، تعلق به یک اقلیت ملی، اموال، ولادت یا وضعیت دیگر تضمین خواهد شد.» بر طبق این ماده بهره مندی از حق بر زبان مادری بدون هیچ گونه تبعیض از هر حیث تضمین خواهد شد.

 

[۱]All language communities are entitled to access to the works produced in their language.

 

[۲]All language communities have the right for the language specific to the territory to occupy a pre-eminent  position  in  cultural  events  and  services  (libraries,  videothèques,  cinemas,  theatres,museums, archives, folklore, cultural industries, and all other manifestations of cultural life).

 

[۳]All  language  communities  have  the  right  to  establish  the  use  of  their  language  in  all socioeconomic activities within their territory.

 

 

 

[۴]All  language  communities  have  the  right  for  their  language  to  occupy  a  pre-eminent  place  inadvertising, signs, external signposting, and in the image of the country as a whole.

 

[۵]CONVENTION FOR THE SAFEGUARDING OF THE INTANGIBLE CULTURAL HERITAGE

 

[۶]to safeguard the intangible cultural heritage

 

[۷]to  ensure  respect  for  the  intangible  cultural  heritage  of  the communities,  groups and individuals concerned

 

[۸]The  “intangible  cultural  heritage”  means  the  practices,  representations,  expressions, knowledge, skills – as well as the instruments, objects, artefacts and cultural spaces associated therewith – that communities, groups and, in some cases, individuals recognize as part of their cultural heritage. This intangible cultural heritage, transmitted from generation to generation, is  constantly  recreated  by  communities  and  groups  in  response  to  their  environment,  their interaction  with  nature  and  their  history,  and  provides  them  with  a  sense  of  identity  and continuity,  thus  promoting  respect  for  cultural  diversity  and  human  creativity.  For  the purposes  of  this  Convention,  consideration  will  be  given  solely  to  such  intangible  cultural heritage as is compatible with existing international human rights instruments, as well as with the  requirements  of  mutual  respect  among  communities,  groups  and  individuals,  and  of sustainable development.

 

[۹]oral traditions and expressions, including language as a vehicle of the intangible cultural heritage.

 

[۱۰]European Convention for theProtection of Human Rightsand Fundamental Freedoms

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:34:00 ب.ظ ]




کشورهای عضو شورای اروپا (منشور اروپایی زبان های منطقه ای و اقلیتها) را برای برای رشد و  حمایت از  زبان های مناطق و اقلیت های ملی امضا نموده اند، که این منشور دارای ۲۳ ماده است که در سال ۱۹۹۲ به تصویب رسید، این منشور شامل تعریف و مفاهیم زبان های ملی و محلی، تعهدات نسبت به زبان های منطقه ای  و اقلیتها، اجرای مفاد منشور در باره اقلیتها، و مکانیسم های  حمایتی برای حمایت از زبان های منطقه ای و اقدامات برای تقویت کاربرد زبان های مناطق و زبان های اقلیت های ملی در زندگی اجتماعی و فرهنگی و اجرای مفاد منشور است. ادارات دادگستری در اروپا  نیز برطبق بخش سوم همین منشور در(ماده ۹) به   کشورهای عضو شورای اروپا که  منشور حاضر را برای رشد و حمایت  از زبان های  مناطق و اقلیت های  ملی امضا  نموده اند اعلام می دارد که «چناچه در دادگاه ها یکی از طرفین آن را در خواست کند دادرسی را به زبان های منطقه ای یا اقلیت ها پیش ببرند یا تضمین کنند که متهم  این  حق را داشته  باشد، زبان منطقه ای  یا اقلیت ملی خود  را به کار ببرد و یا مراتب این را فراهم آورند که تقاضاها و اسناد و مدارک اثباتی،  کتبی  باشند  یا  شفاهی،  صرفا به این دلیل که آنها به  یک زبان منطقه ای یا یک  زبان اقلیت ملی هستند، نامعتبر قلمداد نگردد، و یا در صورتی که  درخواست شود، مدارکی که با جریان دادگاهی مربوط هستند به زبان مربوطه ی منطقه ای یا اقلیت ملی نوشته شوند، اگر لازم باشد از طریق به کار گیری مترجم، بدون  اینکه  این  کار خرجی  برای  طرفین نزاع  در بر داشته باشد.»

 

 

نخستین کنوانسیون در مورد حقوق اقلیت ها که به دلیل معاهده بودن جنبه الزام آور دارد «کنوانسیون پایه ای حمایت از اقلیت های ملی شورای اروپا» مصوب نوامبر ۱۹۹۴ است که نخستین سند الزام آور و چند جانبه ای است که تاکنون به حمایت از اقلیت های قومی اختصاص یافته است بر اساس این معاهده نیز حق کاربرد زبانهای اقلیت در زندگی خصوصیو عمو می سلب ناپذیر است (http://azrurmia.blogfa.com.)

 

در تابستان سال ۱۹۹۶ نیز (کمیساریای عالی اقلیت های ملی شورای اروپا) از (بنیاد روابط قومی) خواست تا توصیه نامه ای را با مشورت کارشناسان معروف بین المللی در خصوص  حقوق  زبانی اقلیت های  ملی تهیه نماید. متخصصان مذکور که نیمی از آنان کارشناس حقوق بین الملل و نیمی  دیگر از خبرگان مسایل آموزش زبان بودند؛ در  گزارش خود بر این واقعیت تأکید نمودند که «زبان با هویت  شخصی و  جمعی انسان ها پیوند  نزدیک  دارد و  ا ز نقش و کارکردی  اساسی در ایجاد سازمان اجتماعی برخوردار است» ( (http://www.nasser-iran.com

 

منشوراقلیت های ملی و بومی دراروپا با استناد به حقوق بشر وآزادی های پایه ای مندرج در اسناد بین المللی و با آگاهی بر ( توافق نامه کلی حمایت از اقلیت های ملی در سال ۱۹۹۵ ) و  با  توجه به تحول ژرف در بافت جمعیتی و تاثیرات  آن به اقلیت های بومی  و ملی و با  توجه  به تهدیدات موجود از طریق آسیمیلاسیون ( به تحلیل بردن و ذوب ) منزوی کردن و به حاشیه راندن اقلیت های ملی و ازبین بردن زبان ها، ارزش ها و فرهنگهای آن ها در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید. منشور دارای۱- اهداف منشور،۲- داده ها (جمعیت اقلیت ها)،۳- بدیهیات «آن دسته از خلقهای اروپا که هرگز یک دولت خودی به وجود نیاورده اند و در قلمرو یک کشور به عنوان اقلیت زندگی می کنند جز اقلیت های بومی و ملی و اقلیت های قومی محسوب می شوند »۴- تعریف اقلیت های ملی و بومی، ۵- اصول بنیادی، ۶- حقوق پایه ای«صیانت از اقلیت ها به عنوان بخشی از حقوق بشر حقوق پایه ای ذیل را برای اقلیت های  بومی و ملی و  گروه های قومی تامین و تضمین  می نماید الف- حق آزادی زبان و حق استفاده از زبان مادری در مراوده  با  ادارات  و دادگاهها. ب-  حق آموزش و حق داشتن مدارس و حق آموزش به زبان مادری و…»۷ – خواسته های سیاسی و توصیه های عملی است که در همه آنها تمام حقوق اقلیت ها تضمین شده است.

 

پایان نامه

 

دو سازمان غیر دولتی در اروپا در سطح بین المللی از سوی اقلیت ها و یا به نمایندگی  و نام  آن ها  وجود  دارد  که ۱-(اتحادیه فدرالیستی ملیتهای اروپا) که‌  مقر آن در فلنسبورگ آلمان است  و۲-( دفتر  اروپا برای زبانهای اقلیتها) که‌ مقر آن در بروسکل  بلژیک  می‌باشد. اتحادیه  فدرالیستی  ملیتهای اروپا در سال ۱۹۴۶ در ورسای و بعنوان یک سازمان  بین‌المللی بر پایه  حقوق خصوصی تأسیس شد. این  سازمان رسالت خود را حفظ و ارتقاء ویژگیهای زبان، فرهنگ و  حقوق اقوام  اروپایی، فعالیت در راستای پایه‌ریزی موازین حقوقی معتبر، برای صیانت از اقواماین قاره‌ و همچنین ـ پس از اخذ وکالت ـ نمایندگی مصالح این اقوام به‌ ویژه‌ در سازمانهای بین‌المللی که‌ در چهارچوب حقوق بشر در زمینه  صیانت  از اقلیتها  فعال هستند، قرار داد و دفتر اروپا  برای زبان های اقلیتها نیز در سال ۱۹۸۲ بعنوان  یک سازمان بین‌المللی بر پایه حقوق خصوصی جهت دفاع و اعتلای زبانهای اقلیتهای ملی و منطقه‌ای در کشورهای اتحادیه اروپا تأسیس یافت. این دفتر از کمیته‌هایی  تشکیل  می‌گردد که‌ در یک شورا متشکل شده‌اند. این کمیته‌ ها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از اشخاصی تشکیل می‌شوند که‌در بخش فرهنگ و زبان فعال هستند و کار می‌کنند. بخش اصلی هزینه این تشکل از سوی اتحادیه اروپا تأمین می‌گردد.(www.nasser-iran.com)

 

د-  کنوانسیون اوپایی حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی ( متن تلفیق شده کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ویرایش ۲۰۰۴)

 

در ماده پنجم که مربوط به حق بر آزادی و امنیت است در بند ۲  اعلام می دارد «هر کس که دستگیر می شود باید فورا دلایل دستگیری و اتهام علیه او به زبانی که درک می کند به وی تفهیم شود.»(امیر ارجمند، ۱۳۸۵،۹۳)این ماده همانطور که در کنوانسیون های قبلی نیز آمده است اهمیت زبان ها را نشان می دهد. و اینکه زبان مادری از اهمیت بالایی برخوردار است و معمولا افراد بهترین درک را به زبان مادری خود دارند.

 

این کنوانسیون در ماده ششم که مربوط به حق بر دادرسی عادلانه می باشد در بند ۳ قسمت الف اعلام می دارد «اطلاع فوری و دقیق از ماهیت و علت اتهام علیه خود به زبانی که درک می کند.» یکی از موارد دادرسی عادلانه این است که فرد باید تفهیم اتهام شود. اگر فرد به زبان دیگری که به آن آشنا نیست، تفهیم اتهام نمی شود.

 

این ماده در قسمت هـ اعلام می دارد «استفاده از خدمات رایگان مترجم، چنانچه زبانی را که در دادگاه استفاده می شود، نفهمد یا نتواند به آن زبان سخن بگوید» یکی دیگر از موارد دادرسی عادلانه این است که فرد به راحتی بتواند زبانی را که در دادگاه از آن استفاده می شود را بهتر درک کند، وبهتر بتواند به آن زبان سخن بگوید.

 

این کنوانسیون در ماده چهاردهم که مربوط به ممنوعیت تبعیض می باشد اعلام می دارد «تمتع از حقوق مقرر در این کنوانسیون باید بدون تبعیض از هر جهت از قبیل جنس، نژاد، رنگ، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر، اصلیت ملی یا اجتماعی، تعلق به اقلیت ملی، ثروت، تولید یا ثروت یا وضعیت دیگری تامین شود.» با توجه به این ماده هر فردی حق دارد از حقوق مندرج در این ماده بدون تبعیض از هر حیث متمتع گردد که زبان نیز یکی از حقوق مندرج در این ماده می باشد.

 

کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و آزادی های اساسی ۱۹۵۰ علی رغم ظاهر حقوق بشری اش توجهی به اقلیت های زبان نکرده اما گسترش و رشد نهضت های سیاسی و ایدئولوژیکی در دهه ۷۰ و ۶۰ میلادی منجر به ایجاد گروه های حمایت از اقلیت های زبانی گردید. تحصیل به زبان مادری (ماده ۱ پیشنهاد نامه لاهه در مورد حق تحصیل اقلیت های ملی)، آموزش ابتدایی توسط معلمان دو زبانه ( ماده ۱۲ همان پیشنهاد نامه) امکان تاسیس موسسات آموزشی زبان اقلیتی (ماده ۴ پیشنهاد نامه) تشویق مردم اکثریت به یادگیری زبان اقلیت (ماده ۱۹ پیشنهاد نامه) حق کاربرد زبان اقلیتی در محافل عمومی و اختصاصی (ماده ۳ پیش نویس کنوانسیون بین المللی برای حمایت از اقلیت ها و ماده ۲۰ پیش نویس مذکور و ماده ۱۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی) و حق اعلام شدن زبان اقلیت ها به عنوان زبان رسمی در مناطقی که در صد این اقلیت ها بالاست (لسانی، ۱۳۸۲،۱۴۴٫) درست است که کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و آزادی های اساسی اشاره مستقیمی به زبان مادری نکرده است ولی در این کنوانسیون اشاره غیر مستقیم به مسئله زبان مادری کرده است. چرا که زبان مادری با تمام حقوق بنیادین بشر در ارتباط است و همچنین با حقوق فرهنگی و اجتماعی و مدنی مرتبط است پس بر مبنای این حقوق می توان به طور غیر مستقیم به حقوق زبان مادری اشاره ای غیر مستقیم کرد.

 

به جز کشورهای عضو اتحادیه اروپا و یا کشور های خواستار عضویت در اتحادیه، هیچ یک از کشورهای دیگر جهان با یک سند حقوقی الزام آور مبنی به رسمیت شناختن کامل و قطعی حقوق فرهنگی اقلیت های قومی و زبانی مواجه نیستند. در اروپا با عنایت به پای بندی فعالین قومی به ملت- دولت های متبوع خود راه برای تحقق بسیاری از حقوق اقلیت های قومی زبانی باز شده است واین درهمه جای دنیا صدق نمی کند. بی تردید ناهمسانی های انکار ناپذیردر سطوح مختلف توسعه انسانی میان کشور های اروپایی با بسیاری از کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه وجود دارد.

 

 

 

۲- آمریکا

 

الف- کنوانسیون امریکایی حقوق بشر مصوب ۲۲ نوامبر ۱۹۶۹ سن خوزه – کاستاریکا – لازم الجرا از ۱۸ ژوئیه ۱۹۷۸

 

این کنوانسیون در قسمت اول که مربوط به تعهدات دولت و حقوق مورد حمایت است.در فصل اول که به عنوان تعهدات عام و کلی می باشد. در ماده اول تعهد به رعایت حقوق می باشد در بند ۱ اعلام می دراد «دول طرف این کنوانسیون متعهد می گردند که حقوق و آزادی های شناخته شده در این کنوانسون را محترم شمارند، برای تمام اشخاص تحت صلاحیت خود، اعمال آزادانه و کامل این حقوق و آزادی ها را بدون هیچ گونه تبعیضی به دلیل نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، اعتقاد سیاسی یا دیگر اعتقادات، منشا ملی یا اجتماعی، وضعیت اقتصادی، منشا تولید یا دیگر شرایط اجتماعی تضمین کنند» اساسا حقوق در تعامل با مقتضیات و ضرورت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و در یک کلام عوامل متعدد انسانی شکل گرفته است (قاری سید فاطمی،۱۳۸۹، ۱۵۶) بنا بر این ضروریات دولتهای طرف این کنوانسیون متعهد می گردند تا حقوق و آزادی های شناخته شده در این کنوانسیون را به رسمیت بشناسند که یکی از موارد حقوق شناخته شده و حقوق بنیادین زبان مادری می باشد.

 

این کنوانسیون در ماده هشتم، حق دادرسی عادلانه در بند ۲ قسمت الف اعلام می دارد «اگر متهم زبانی را که در محاکمه یا دادگاه استفاده می شود نمی فهمد یا نمی تواند به آن تکلم نماید حق دارد که مترجم یا مفسری مجانا به وی کمک کند» همان گونه که در کنوانسیون های قبلی نیز به این موضوع اشاره شده باید متهم در دادگاه از زبانی بهره مند گردد که به آن زبان آشنایی کامل دارد.

 

این کنوانسیون درماده سیزدهم که مربوط به آزادی فکر و بیان در بند ۵ اعلام می دارد «هر گونه تبلیغات برای جنگ و هر نوع تحریک کینه ملی ، نژادی، یا مذهبی که محرک تجاوز غیر قانونی یا هر عمل مشابه غیر قانونی دیگری علیه شخص یا گروهی از اشخاص به هر دلیل از جمله نژاد، رنگ، مذهب، زبان، یا منشا ملی باشد بر اساس قانون جرم قابل مجازات تلقی خواهد شد» این ماده در حقیقت مطلع و مقدمه ای بر بیان محدودیت های اعمال حق بر آزادی بیان است.نفرت نژادی، مذهبی، سیاسی همراه با اقدامات خشونت بار جایی برای هیچ گونه آزادی باقی نمی گذارد، چه رسد به آزادی بیان. در این ماده حتی هر گونه تبلیغ، بر علیه گروه دیگر، به هر دلیلی جرم  تلقی شده و قابل مجازات است و تبلیغ علیه زبان های مادری گروه خاص نیز جرم محسوب شده و قابل مجازات است.

 

 

 

۳- آفریقا

 

الف- منشور افریقایی حقوق بشر و ملت ها

 

این منشور در هیجدهمین اجلاس سران کشورها و دولتهای آفریقایی در سازمان وحدت آفریقا به تاریخ ۲۷ ژوئن ۱۹۸۱ در نایروبی امضا شده است. (امیر ارجمند، ۱۳۸۵، ۱۴۷)آفریقای آزرده از دوره استعماری، آفریقای گرسنه و غارت زده و به بردگی کشیده شده، مشکلات و و مسائل انسانی خاص خود را دارد (قاری سید فاطمی، ۱۳۸۹، ۱۵۹)

 

این کنوانسیون در بخش یکم راجع به حقوق و تعهدات می باشد در فصل یک با عنوان حقوق بشر و خلق ها در ماده دوم اعلام می دارد «هر فرد حق خواهد داشت از حقوق و آزادی های شناخته شده در منشور حاضر بدون هیچ نوع تبعیض از لحاظ نژاد، قوم، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، اعتقادات سیاسی یا هر نوع عقیده دیگر خاستگاه ملی و اجتماعی، ثروت، تولید یا هر وضعیت دیگر برخوردار گردد» در این ماده به هر فردی حق داده شده است بدون هیج گونه تبعیضی از حقوق و آزادی های شناخته شده در این منشور برخوردار گردد. زبان نیز از حقوق شناخته شده در این منشور می باشد.

 

بخش سوم: جایگاه زبان مادری در حقوق بین الملل کیفری

 

گفتار اول: زبان مادری و نسل زدایی

 

اساسنامه دیوان کیفری بین المللی که به آن اساسنامه رم نیز می گویند در سال در دسامبر ۱۹۹۵ مجمع عمومی تصمیم بر تشکیل کمیته مقدماتی برای تاسیس دیوان بین المللی گرفت که دوبار در سال ۱۹۹۶ در نیویورک جهت تدوین اساسنامه موقتی تشکیل جلسه دادند و در جولای ۱۹۹۸ نمایندگان کشورها در رم ایتالیا اساسنامه دیوان کیفری بین المللی را به تصویب رسانیدند که این معاهده در سال ۲۰۰۲ به لازم الاجرا گردید و دیوان در سال۲۰۰۳ تاسیس شد. www.pajoohe.com))

 

بر اساس ماده ۶ اساسنامه رم که در مورد نسل زدایی می باشد این اساسنامه این چنین اعلام میدارد «برای مقاصد به کار رفته در این اساسنامه، «نسل زدایی» عبارت است از ارتکاب هر یک از اعمال ذیل به قصد نابود ساختن کل و یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی، و در قسمت (ب) وارد آوردن صدمه شدید جسمی یا روانی به اعضاء آن گروه»[۳] چون در این ماده و در قسمت ب به صدمه شدید روانی اشاره شده است پس می توان به موضوع زبان مادری اشاره کرد چون ممنوعیت زبان مادری می تواند صدمه های روانی شدیدی در افراد ایجاد کنند . همانطوری که در فصل اول به طور مفصل در مورد ضرورت حفظ زبان مادری و آموزش به زبان مادری توضیح داده شد.این نتیجه گیری حاصل می شود که ممنوعیت و محرومیت و تحقیر زبان های مادری نقض آشکار حقوق بشر محسوب می شود. چرا که زبان مادری با حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق فرهنگی و همچنین نسل سوم حقوق بشر رابطه مستقیمی دارد. و در نهایت ممنوعیت و محرومیت زبان های مادری می تواند باعث صدمه شدید روحی شود. همانطور که مدیر کل یونسکو (ایرینا بووکوا) نیز اعلام داشته زبان های مادری هویت ما هستند با نگهداری آنه ما در واقع از خود محافظت می کنیم. عناصر تشکیل دهنده جرایم که به تصویب کمسیون مقدماتی دیوان رسیده است در مورد جنایت نسل زدایی از طریق ایراد صدمات جسمی یا روانی جدی، موضوع بند (ب) ماده ۶ اساسنامه دیوان ، دقیقا از رویه قضایی بین المللی موجود متابعت نموده است. بخش مربوطه عناصر تشکیل دهنده جرایم تصریح می کند که مرتکب باید صدمه جسمی یا روانی جدی ای را به یک یا چند نفر وارد نموده باشد. به علاوه رفتار مرتکب می تواند شامل شکنجه، هتک ناموس به عنف تعرض جنسی یا رفتار غیر انسانی و تحقیر آمیز باشد که البته ضرورتا محدود به این موارد نیست(کریانگ ساک کیتی شیایزری، ۱۳۸۳، ۱۵۵) پس اگر قید کرده ضررتا محدود به موارد خاص نیست پس می توان با تفسیر بیان کرد که بر اساس بند (ب)از ماده ۶ اساسنامه رم ممنوعیت و محدودیت زبان مادری افراد جامعه نسل زدایی محسوب می شود. چرا که امروزه دولتها به خاطر واکنش های شدید بین المللی نمی نوانند و یا نمی خواهند، اقدام به نابودی فیزیکی اقلیت ها کنند. با نسل زدایی فرهنگی،  اقلیت ها به تدریج و با گذشت زمان آسمیله شده و در نهایت منجر به نابودی فیزیکی اقلیت ها می شود Atalay, 1998, 13)) توجه به این ماده اگر ممنوعیت زبان مادری به عمد صورت بگیرد و از انتشار کتاب هایی به زبان مادری ممانعت به عمل آید می توان از ممنوعیت زبان مادری به عنوان یکی از موارد ایراد صدمه شدید روانی نام برد و مشمول این ماده کرد. علت دیگر درج این ماده از کنوانسیون نیز این می باشد که در این کنوانسیون اشاره ای به نسل کشی فرهنگی نشده است از آنجا که حقوق بین الملل حقوق نو پایی می باشد امید آن می رود که با رشد و توسعه حقوق بین الملل نسل کشی فرهنگی در اسناد بین المللی گنجانده شود. البته دبیر کل سازمان ملل ماده پیشنهادی خودر را چنین بیان می دارد. ماده اول کنوانسیون پیشنهادی دبیر کل، نسل کشی فرهنگی را به شرح زیر تعریف می کند: نابودی ویژگی های خاص گروه از طریق ۱- انتقال اجباری کودکان به سایر گروه های انسانی ۲- تبعید سیستماتیک و اجباری افرادی که نماینده فرهنگ گروه هستند. ۳- منع کاربرد زبان ملی حتی در مکالمات خصوصی ۴- نابودی سیستماتیک کتاب های منتشره به زبان ملی یا آثار مذهبی و جلوگیری از انتشارات مجدد آنها ۵- تخریب سیستماتیک یادبود های تاریخی و مذهبی و تغییر آن ها برای کاربرد بیگانگان ۶- نابودی و پراکنده کردن اسناد و اشیایی که دارای ارزش تاریخی، هنری یا مذهبی هستند. در ماده پیشنهادی دبیر کل به زبان ملی اشاره کرده و می توان با گسترش این موضوع به زبان های مادری اشاره کرد و همچنین نابودی سیستماتیک کتابهای منتشر شده به زبان ملی یا آثار مذهبی و جلو گیری از انتشار مجدد آن ها در طول تاریخ اتفاق افتاده که کتابهای منتشر شده به زبان مادری اقوام دیگر را به طور سیستکماتیک نابود کردند و نمونه تاریخی این موضوع در ۲۶ آذر ۱۳۲۵ در تبریز اتفاق افتاد و رژیم پهلوی کتاب هایی که به زبان ترکی بودند را در آتش سوزاند و دست به نسل زدایی فرهنگی زد. کمیته ویژه در ماده ای جداگانه از نسل زدایی فرهنگی را چنین تعریف می کند: ژنوساید شامل هر عمل عمدی است که با هدف نابودی زبان، دین یا فرهنگ یک ملت، گروه نژادی یا مذهبی به خاطر ملیت، دین یا عقاید مذهبی اعضای آن صورت می گیرد، نظیر ۱- منع کاربرد زبان گروه در مکالمات روزمره یا در مدارس و جلو گیری از چاپ و نشر کتب و مطبوعاتی که به زبان گروه می باشد ۲- محو و نابودی کتابخانه ها و موزه ها، مدارس مؤسسات و اشیای تاریخی گروهhttp://far.baybak.com)) این کمیته به صراحت به زبان های مادری اشاره کرده و نابودی آن را ژنوساید اعلام داشته است و به طور کل ممنوعیت زبان های مادری اعم از ممنوعیت زبان ومادری در مکالمات روزمره یا در مدارس و همچنین جلوگیری از چاپ و نشر کتب و مطبوعات که به زبان های مادری می باشد را جز نسل زدایی فرهنگی اعلام داشته است. البته چون این ماده های پیشنهادی در هیچ یک از اسناد بین المللی قید نشده است قابل استناد نیستند. ولی می تواند مقدمه ای باشد برای وارد آوردن این ماده ها ی پیشنهادی در اسناد بین المللی. از آنجا که حقوق بین الملل حقوق انعطاف پذیر و نرمی می باشد و جای نسل زدایی فرهنگی در اسناد بین المللی خالی می باشد. امید آن می رود که در آینده ای نه چندان دور تعریف جامعی از نسل زدا
یی فرهنگی در اسناد بین المللی آورده شود. و این موضوع و هم چنین چگونگی ممنوعیت نسل زدایی فرهنگی در اسناد بین المللی قید شود.

 

[۱]EUROPEAN CHARTER FOR REGIONAL OR MINORITY LANGUAGES

 

[۲]Charter for the autochthonous, national minorities in Europe

 

[۳]Article II: In the present Convention, genocide means any of the following acts committed with intent to destroy, in whole or in part, a national, ethnical, racial or religious group, as such:

 

(b) Causing serious bodily or mental harm to members of the group;

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:34:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم