کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



    1. ایمنی و سلامت،  هر دو از حقوق اساسی بشر هستندکه تحقق و ارتقای آن ها در کنار تضمین ارائه عادلانه کافی و به موقع خدمات بهداشتی و ایمنی،  نیازمند تلاش جدی برای توانمند سازی مردم و افزایش ظرفیت جامعه برای برخورداری از یک شیوه زندگی سالم و ایمن است.زندگی ایمن و سالم،  عاری از خطر بیماری و حادثه است اما واکنش افراد نسبت به موقعیت های خطرناک در سنین گوناگون به شکل محسوسی متفاوت بوده و تابــع زندگی و درک آن ها از خطر می باشد. تقریباً در تمامی فرهنگ ها افراد سالمند و میانسال نسبت به نوجوانان و جوانان محتاط تر هستند.  انگار ماجراجویی با نوجوانی و جوانی گره خورده است و محافظه کاری آرام آرام با افزایش سن در وجود افراد ته نشین می شود.بدون شک انرژی متراکم در حال انفجار یک نوجوان در کنار شناخت ناتمامی که از دنیای اطراف خود دارد،  بسیاری ازرفتارهای بی حساب وکتاب او را توجیه می کند اما ازقرارمعلوم سنگینی تجارب زندگی تنها دلیل آرامش وطمانینه میانسالان درفرایند تصمیم گیری ورفتار نیست  دانشمندان امروزه عامل دیگری رانیز دراین تفاوت ها دخیل می دانند. عاملی که فارغ ازدریافت های تجربی افراد از محیط بیرون،  بیشتربه دنیای درون آنها برمی گردد. خلاصه کلام آن که آنها معتقدند درک افراد ازخطردر سنین مختلف به کلی متفاوت است. ( رفیعی فر و همکاران، ۱۳۸۹).

       

       

      نوجوانی یکی از دشوارترین ، تنش زا ترین و در عین حال هیجان انگیزترین دوره زندگی ، هم برای خود نوجوان و هم والدین و مربیان به شمار می آید.در خلال این دوره، لذت ناشی از استقلال و خودمختاری ، صمیمیت، خوش بینی و امید به آینده از زمره لذات جدیدی هستند که قبل از آن تجربه نشده اند.با این حال ، گلستان این دوره زندگی مصون از خطر آفات و سموم نیست.در این بخش مبانی نظری رفتارهای پرخطر و انواع رفتارهای پرخطر به طور مختصر توضیح داده می شوند.

       

       

      بر پایه تعریف سازمان جهانی بهداشت ،[۱](WHO) دوره نوجوانی از ۱۰ سالگی که متوسط سن بلوغ جسمی و جنسی دختران و پسران است تا ۲۰ سالگی که سن متوسط دستیابی به استقلال، خودکفایی و شکل­ گیری هویت فرد است درنظر گرفته میشود. از آنجا که برای نوجوان، یک­الگوی دقیق، روشن و همه جانبه برای رفتار مناسب تعریف نشده است، او به سبک سنگین کردن رفتارها، آزمایش نقشها، ابراز تمایز از بزرگسالان و در برخی موارد نادیده گرفتن قواعد دست میزند (شفرز،۲۰۰۴) این امور معمولاً با رفتارهای پرخطر همراه است، بنابراین دوره نوجوانی در بیشتر موارد با خطرپذیری هم معنی گرفته می شود.

       

      خطر پذیری به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج منفی و مخرب جسمی،روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد(کارگرگ و گرور[۲]،۲۰۰۳). خطر پذیری و انجام رفتار پرخطر دقیقاً معادل یکدیگر نیستند. خطر پذیری علاوه بر اینکه انجام رفتارهای پرخطر را در بر می گیرد، به آسیب پذیری و در معرض خطر بودن فرد از سوی محیط و نزدیکان و نیز گرایش ها، تمایلات و باورهای نادرست و تهدید کننده فرد در مورد رفتارهای پرخطر اشاره دارد(زاده محمدی و احمد آبادی، ۱۳۸۷).

       

      تغییرات روانی  اجتماعی ، شناختی و بیولوژیکی در دوره نوجوانی ، فرصت های تحولی بی شماری را برای نوجوان فراهم می­ کند تا در رفتارهایی درگیر شود که به طور ضمنی، دراتخاذ سبک زندگی همراه با سلامت و یا به خطر انداختن سلامت اهمیت دارد(هریس و همکاران،۲۰۰۲)از طرفی، نوجوانان به کشف موقعیت های مخاطره ای تمایل دارند و این امر ظرفیت آنها را برای نداشتن زندگی طولانی و حتی مرگ بالا برده است (استویبر وگاد،۱۹۹۵؛کرکمر و گرین[۳]،۲۰۰۰)مخاطره جویی را تمایل برای درگیر شدن دررفتارهایی می دانند که تهدید آمیز است یا به سلامت ذهنی و فیزیکی شخص آسیب می رساند.

       

      بسیاری از محققان و روان شناسان موافق هستند که مخاطره جویی در نوجوانی نه تنها طبیعی است، بلکه قسمت ضروری برای یادگیری و رشد شخصی است. اگر ریسکی وجود نداشته باشد، رشدی وجود ندارد (کوربین[۴]، ۲۰۰۱). با در نظر گرفتن تفاوت ها در اعمال مخاطره آمیز بعضی ذاتاً کم تر از بعضی دیگر خطر دارد و در صورت تکرار یا گسترش آن، بسیاری از اعمال مخاطره آمیز مانند استفاده از الکل و داروهای غیر قانونی می تواند ایجاد خطر کند.

       

      جسور[۵] (۱۹۸۷) با ارائه اصطلاح سندروم رفتار مشکل ساز، مقولات رفتارهای پرخطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد  مخدر، الکل، رانندگی خطرناک و فعالیت جنسی زود هنگام دانسته است.

       

      چندین مطالعه، انواع رفتارهای مخاطره آمیز را که نوجوانان در آن درگیر هستند، فهرست کرده اند که عبارتند از استفاده از مواد مخدر و نوشیدن الکل، رفتارهای نامشروع جنسی،درگیری های فیزیکی و خشن، حمل اسلحه، بزه، شکست تحصیلی، مشکلات عاطفی ورفتارهای مربوط به رژیم غذایی شدید (براس و دارت[۶] ،۲۰۰۱؛آندروز[۷]،۲۰۰۰).

       

       ۲-۱-۲-۱- موادمخدر و روان گردان

       

      سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد در حال حاضر به عنوان یکی از چالش های مهم اجتماعی، بهداشتی و سیاسی در سراسر جهان مطرح است. جوانان به دلیل بحران هویت، بحران­های روانی ناشی از مشکلات اجتماعی، ماجرا­جویی، لذت جویی، و تنوع­طلبی بیش از سایر گروه­های اجتماعی در معرض استفاده از مواد مخدر قرار می­گیرند(سوث[۸]، ۱۹۹۵). ارتباط سوء مصرف مواد همراه با سایر رفتارهای ناسالم و پیوند ناگسستنی آن با مشکلاتی مانند اختلالات روانی، فرار از منزل، پرخاشگری و خشونت در رفتارهای اجتماعی، افت تحصیلی، بی علاقه شدن به تحصیل، اقدام به خودکشی و فحشا، گویای اهمیت مسأله است(طارمیان،بوالهری، پیروی، قاضی طباطبایی،۱۳۸۶).طبق گزارش دفتر پیشگیری از مصرف مواد و جرم سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵، کشور ایران داری بیشترین تعداد سوء مصرف کنندگان مواد افیونی به نسبت جمعیت در جهان است و بالاترین شیوع سوء مصرف با ۲٫۸ درصد در بین افراد در ایران وجود دارد(ضیایی،۱۳۸۸).

       

       

       

      ۲-۱-۲-۱-۱- تعریف اعتیاد[۹] و ملاکهای تشخیص آن

       

      با نگاهی واقع بینانه به مسأله اعتیاد به مواد مخدر به راحتی در می یابیم که سوء مصرف مواد افیونی از قرن ها پیش وجود داشته است و اکنون نیز تقریباً کشوری وجود ندارد که از گسترش سوء مصرف این گونه مواد در امان مانده باشد. اگرچه ازدیرباز در تمام جوامع بشری سوء مصرف مواد افیونی به عنوان عادتی غیراجتماعی و نامقبول تلقی شده است، اما با وجود این عدم مقبولیت، طبقات مختلف اجتماع با این مساله به صورت جدی درگیر می باشند به طوری که هم اکنون مردان و زنان زیاد، خصوصاً از سنین نوجوانی تا میانسالی مواد مخدر مصرف می کنند و به آن وابسته شده ­اند این معضل یکی از آسیب های مهم اجتماعی است به طوری که نه تنها سلامت فرد و جامعه را به خطر می اندازد بلکه موجبات انحطاط روانی و اخلاقی افراد را نیز فراهم می آورد (چیریلو[۱۰] و همکاران، ۲۰۰۱ ؛ نقل از مولوی و رسول زاده، ۱۳۸۳)

       

      اعتیاد، نیاز اجباری به استفاده از مواد مخدر، ایجاد عادت وخاسته های مقاومت ناپذیر در رفتاراست.دو ویژگی مهم اعتیاد تحمل ، نیاز رو به افزایش بیشتر از مصرف مواد برای به دست آوردن همان اثر و علائم ترک که علائم ناخوشایند است که معتاد برای جلوگیری کردن از آن مواد مخدررا استفاده می کند(موسسه ملی سوءاستفاده از داروی آمریکا[۱۱]، ۲۰۱۰)

       

      در سال ۱۹۶۴ سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح “اعتیاد” دیگر یک اصطلاح علمی نیست و اصطلاح ” وابستگی دارویی[۱۲]” را به جای آن توصیه نمود. مفهوم وابستگی به مواد در طول چند دهه معانی رسمی و معانی معمول بسیاری داشته است. اساساً برای تعریف جنبه های مختلف وابستگی از دو مفهوم وابستگی رفتاری و وابستگی جسمانی استفاده شده است. در مفهوم وابستگی رفتاری بر فعالیتهای موادجویی و شواهد مربوط به الگوهای مصرف بیمارگونه تاکید میشود. در حالیکه وابستگی جسمی به اثرات جسمانی (فیزیولوژیک) دوره های متعدد مصرف مواد اطلاق میشود. آن دسته از تعاریف وابستگی که بر وابستگی جسمی تاکید کردهاند، در ملاک های طبقه بندی از وجود تحمل و اثرات ترک استفاده کرده اند(سادوک و سادوک[۱۳] ، ۲۰۰۷).

       

      در جدیدتربن تقسیم بندی اختلاف روانیDSM- IV از اختلالات مرتبط با مواد نام برده شده است. منظور از اختلالات مرتبط با مواد دامنه ای از مشکلات مرتبط با استفاده و سوء استفاده از داروهای مانندالکل ، کوکائین ، هروئین و دیگر موادی است که افراد برای تغییر در نحوه تفکر، احساس و رفتار خود، استفاده می کنند. این مشکلات هزینه های فوق العاده انسانی، مادی واقتصادی دارند ( دوراند و بارلو[۱۴] ،۱۹۹۷؛ به نقل از رجایی، ۱۳۷۹). در تعریف سوء استفاده از مواد دوراند و بارلو (۱۹۹۷) چنین عنوان ، کردند الگویی از استفاده از مواد روان گردان که منجربه آشفتگی یا ضایعۀ مهمی در نقشهای اجتماعی و شغلی و موقعیتهای حساس گردد( رجایی، ۱۳۷۹)

       

      براساس تخمین سازمان های بین المللی درحدود ۲۰۰میلیون نفرازمردم دنیا دچارسوء مصرف مواد هستند.  شایع ترین ماده مورد سوء مصرف،  گروه حشیش می باشدولی مهمترین انواعی که دردنیا مشکل سازشده اند،  موادمخدروسپس کوکایین است. سوء مصرف حشیش ومواد محرک آمفتأمین ها دردنیا درحال افزایش است. مصرف هرویین دربسیاری مناطق درحال کاهش بوده ولی درکشورهای مسیر قاچاق مواد ازافغانستان به سمت اروپا،  مصرف آن افزایش یافته است.  با وجود کاهش تولید مواد مخدردراسیای جنـــوب شرقی،  تولید آن درافغانستان افزایش یافتــه است درحال حاضر افغانسـتان عمده ترین کشورتولید کننده مواد مخدراست. این دومنطقه اصلی تولید مواد مخدربه مثلث طــلایی آسیـای جنوب شرقی وهلال طـــلایی محدوده افغانستان  شهرت دارند. کشور ما ایران به لحاظ جغرافیایی در همسایگی افغانستان و پاکستان قرار داشته که قسمتی از مواد مخدر تولیدی آن در آزمایشگاه های غیر مجاز محدوده مرزی به هروئین تبدیل می شود.کشورهای پاکستان و آسیای میانه نیز نقش محدود تری در تولید تریاک دارند،  تولید حشیش نیز در این مناطق رواج دارد.  آمارهای بین المللی بیان می کند در ایران یک میلیون دویست تا یک میلیون هشتصد نفر که ۷/۱ تا۸/۲ درصد جمعیت بالای ۱۵ سال کشور سوء مصرف کننده مواد مخدر می باشند.با اینکه این میزان،  درصد کمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند ولی جزء بالاترین آمارهای مصرف موادمخدر در دنیا می باشند. اطلاعات دیگر بیا ن کننده افزایش مصرف حشیش در ایران است. گزارشها از افزایش شیوع مصرف غیر مجاز اکستاسی،  مواد آمفتامینی وداروهای انرژی زا در کشوررا دارد. در ایران شایع ترین مواد مورد سوء مصرف مخدرها(تریاک،  شیره هروئین) و حشیش است. همچنین سن شروع در اکثر مطالعات در دوره نوجوانی و جوانی بوده است. اکثریت مصرف کنندگان مواد مخدر مردان هستندودرصد کمی زن هستند.(رفیعی فرو همکاران، ۱۳۸۹).

       

      ۲-۱-۲-۱-۲- عوامل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد

       

      اعتیاد یک بیماری زیست شناختی، روانشناختی و اجتماعی است عوامل متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند. عوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است.

       

      ۱- عوامل مخاطره آمیز فردی

       

      دوره نوجوانی: خاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید.

       

      ژنتیک: شواهد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد. تاثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتاً از طریق اثرات فارماکوکینتیک و فارکودینامیک مواد در بدن می باشد که تعیین کننده تاثیر ماده بر فرد است. برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند برخی اختلالهای شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالهای یادگیری.

       

      صفات شخصیتی: عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارت در برابر پیشنهادهای خلاف دیگران، فقدان مهارتهای اجتماعی و انطباقی. از آنجا که اولین مصرف مواد، معمولاً از محیطهای اجتماعی شروع می شود هر قدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند.

       

      اختلالهای روانی: در حدود ۷۰ درصد موارد، همراه با اعتیاد اختلالهای دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد. شایع ترین تشخیصها عبارتند از: افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، فوبی، دیس تایمی، اختلال وسواسی- جبری، اختلال پانیک، مانیا، اسکیزوفرنی.

       

      نگرش مثبت به مواد: افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرشهای مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.

       

      موقعیتهای مخاطره آمیز فردی: بعضی از نوجوانان و جوانان در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار می دهد. مهمترین این موقعیتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، ترک تحصیل، بی سرپرستی یا بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن. حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است منجر به واکنشهای حاد روانی شوند. در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده می کند.

       

      تاثیر مواد بر فرد: این متغیر وقتی وارد عمل می شود که ماده حداقل یک بار مصرف شده باشد. چگونگی تاثیر یک ماده بر فرد، تابع خواص ذاتی ماده مصرفی و تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است. تاثیر مواد بر فرد مصرف کننده، به میزان قابل توجهی، به مشخصات او بستگی دارد. این مشخصات عبارتند از: شرایط جسمی فرد، انتظار فرد از مواد، تجربیات قبلی تاثیر مواد و مواد دیگری که هم زمان مصرف شده اند. مواد مختلف نیز تاثیرهای متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک و روانی فرد دارند، مثلاً: هروئین و کوکائین سرخوشی شدید، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هشیاری و آرامش ایجاد می کند.

       

      [۱] World Health Organization

       

      [۲] . Carr-Gregg & Grover

       

      [۳] . Krcmar & Greene

       

      [۴] . Corben

       

      [۵] . jessor

       

      [۶] . Bruce & Dart

       

      [۷] . Androws

       

      [۸] . South

       

      [۹] . Addiction

       

      [۱۰] .Cirillo

       

      [۱۱] The National Institute on Drug Abuse U S A.(NIDA)

       

      [۱۲] Drug dependence

       

      [۱۳] Sadock, B. J., & Sadock, V. A

       

      [۱۴] Durand, V. M., Barlow, D. H.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 11:38:00 ب.ظ ]




    1. عوامل مربوط به خانواده: خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر اینکه، محل حفظ و رشد افراد و کمک به حل استرس و پاتولوژی است، منبعی برای تنش، شکل و اختلال نیز می باشد. نا آگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین و کودک، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته، احتمال ارتکاب به انواع بزهکاریها مانند سوء مصرف مواد را افزایش می دهد. همچنین والدینی که مصرف کننده مواد هستند باعث می شوند فرزندان با الگوبدا رری از رفتار آنان مصرف مواد را یک رفتار بهنجار تلقی و رفتار مشابهی پیشه کنند.

       

      تاثیر دوستان: تقریباً در ۶۰ درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد. ارتباط و دوستی با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد کننده قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد است. مصرف کنندگان مواد، برای گرفتن تایید رفتار خود از دوستان، سعی می کنند آنان را وادار به همراهی با خود به خصوص، در شروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثر هستند. بعضی از دوستیها، « همسالان » نمایند. گروه صرفاً حول محور مصرف مواد شکل می گیرد. نوجوانان به تعلق به یک گروه نیازمندند و اغلب پیوستن به گروههایی که مواد مصرف می کنند، بسیار آسان است. هر چند پیوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم کمتر باشد، احتمال پیوند او با این قبیل گروه ها بیشتر می شود.

       

       

      عوامل مربوط به مدرسه: از آنجا که مدرسه بعد از خانواده، مهم ترین نهاد آموزشی و تربیتی است، می تواند از راههایی زیر زمینه ساز مصرف مواد در نوجوانان باشد: بی توجهی به مصرف مواد و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در مدرسه، استرسهای شدید تحصیلی و محیطی، فقدان حمایت معلمان و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان.

       

      عوامل مربوط به محل سکونت: عوامل متعددی در محیط مسکونی می تواند موجب گرایش افراد به مصرف مواد شود: فقدان ارزشهای مذهبی و اخلاقی، شیوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل کاذب، آشفتگی و ضعف همبستگی بین افراد محل و حاشیه نشینی از جمله این عوامل هستند.

       

      ۳-  عوامل مخاطره آمیز اجتماعی

       

      از جمله عوامل مخاطره آمیز اجتماعی می توان به،۱) فقدان قوانین و مقررات جدی ضد مواد مخدر ۲) بازار مواد ۳) مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی۴) کمبود فعالیتهای جایگزین ۵) کمبود امکانات حمایتی، مشاوره ای و درمانی ۶) توسعه صنعتی ۷) محرومیت اجتماعی – اقتصادی نام برد. )ستاد مبارزه با موادمخدر، (۱۳۸۹

       

      ۲-۱-۲-۱-۳- عوامل مؤثردرادامه مصرف :

       

      وقتی فردی، مصرف مواد را امتحان کرد، اکنون گاهگاهی وبه طور نامنظم مصرف کننده مواد است. او به غلط معتقد است که اراده وی مانع از اعتیاد وی می شود او قبلا به علت عدم رشد شخصیت به این دام افتاده است و درنتیجه به انکار و دروغ گویی می پردازد. بعضی افراد و عوامل محیطی که فرد را احاطه کرده اند ممکن است با عدم واکنش یاحتی همراهی با او باعث شوند که رفتارهای مصرف مواد و اعتیاد وی بیشتر تقویت شود.(رفیعی فر و همکاران، ۱۳۸۹).

       

      ۲-۱-۲-۱-۴- عوامل مؤثردرتداوم مصرف:

       

      به تدریج،  فردبه مصرف مواد وابسته می گردد.عواطف، علایق،  تجارب ونگرش های فرد به علت مصرف مواد تغییر می کند. درارتباط خود با دیگران دچارمشکل می شود و نمی تواند علت این مشکلات ومشکلات دیگرایجاد شده،  علت مصرف مواد راببیند.کماکان اعتیاد خود را انکار می کند و حتی به صورت هذیانی (باور غیر ممکن) معتقد است که توانایی کنترل مصرف خود رادارد.به دنبال آن دوستان خود را از دست می دهد و با خانواده اش دچار مشکلات زیادی می گردد، درکار و تحصیل ناموفق و احساس تنهایی و انزوا کرده و فشار عاطفی شدیدی را تحمل می کند در یک چرخه معیوب مجدداً برای حفظ دوستان جدید دوستان مصرف کننده مواد و فرار ازمشکلات ایجاد شده بیشتر در دام اعتیاد گرفتار شده و اصرار به باقی ماندن در این حالت را دارد.

       

      فرد در دام اعتیاد گرفتارشده وازخانواده ودوستان قدیمی طرد شده است. درکاروتحصیل ناموفق بوده وهزینه های زیادی رابرای مصرف مواد صرف می کند. مصرف مواد باعث ایجاد بیماری دروی می گردد وشاید نیاز به بستری شدن در بیمارستان نیز پیدا کند. به علت مشکلات ناشی از مصرف مواد و هزینه های آن، دچار مشکلات قانونی می گردد و حتی زندان نیز دور از انتظار نیست، پیامد نهایی گرفتاری درچنین مسیری می تواند حتی به مرگ نیز بیانجامد (اسعدی و اسعدی، ۱۳۸۹).

       

      براساس تحقیقات به عمل آمده درکشور،  مهم ترین دلایل شروع مصرف مواد به شرح زیراست. (پیشگیری نوین، ۱۳۹۰).

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

      کنجکاوی ۸/۲۲ درصد کارسنگین ۷/۴ درصد
      کسب لذت ۴/۱۸ درصد اختلافات خانوادگی ۳/۴ درصد
      تفریح ۲/۱۳ درصد دردسترس بودن ۸/۲ درصد
      رفع مشکلات روحی ۱۴ درصد رفع مشکلات جنسی ۴/۳ درصد
      رفع درد ۳/۱ درصد فشاردوستان ۱/۵ درصد
      کاهش یک بیماری جسمی (به جزدرد) ۳/۲ درصد هیچکدام ۵/۲ درصد
      سایر ۵ درصد    

       

      ۲-۱-۲-۱-۵- دیدگاه های مطرح روانشناختی در زمینه سوءمصرف مواد

       

      ۱- دیدگاه روان تحلیلی

       

      دیدگاه های روان پویشی به چشم اندازهای روانشناختی وابستگی دارویی کمک کردهاند در اینجا عقیده بر این است که مصرف دارو وسیلهای است برای جبران عملکرد معیوب خود(تریس و خانتزیان[۱] ۱۹۸۶، به نقل از روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵ ). قرن بیستم با تولد روان تحلیلگری و رشد سریع نظریه های روان تحلیلگرانه آغاز شد. نظام های روانشناختی براساس اطلاعات جمع آوری شده در جلسات تداعی آزاد و تفاسیر آنها شکل گرفت. اما خانتزیان در سال ۱۹۷۴ بیش از هر نظریه پرداز دیگری توصیف های رهنمودگری در مورد اعتیاد ارائه کرده است. وی بر عاطفه و دفاعهای کشاننده متمرکز می شود و در صدد است که شخص چگونه با عاطفه و کشاننده های خود رفتار می کند. او با توجه به تفسیر کات( ۱۹۷۱ ) عقیده دارد که مواد مخدر با جابه جایی دفاع ها در ساختار روانی به فرد معتاد کمک می کند تا با خشم- شرم- آسیب و تنهایی کنار بیاید. او این دفاعها را به منزله نقصهای من در مراقبت از خود و خود نظم دهی می داند. نیاز های شخص سرکوب و انکار می شود تا از خطر آسیب و خود شیفتگی اجتناب ورزد. و قتی خواسته ها رد یا مورد غفلت قرار می گیرد شخص معتاد احساس پوچی و خالی بودن می کند. در این حال نحوه درمان متضمن کنترل بر اعتیاد و رفتار تخریبی حاصله با بهره گرفتن از دارو و روان درمانی خواهد بود. طبق نظر خانتزیان روان درمانی بر خود کمبودی متمرکز است.زیرا این نقص معتاد را مستعد استفاده از مواد برای درمان خود می کند(خانتریان، ۱۹۷۴ ؛ به نقل از روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵)

       

      در دهه ۱۹۴۰ هاری تای باوت یکی از مولفان مشهور در زمینه روانشناسی الکلیسم دو مشخصه اصلی را در افراد معتاد بررسی کرده است. او در تالیفات خود هنوز به نقش دفاعهای ناهشیار در حمایت از هسته خود بر علیه حس خالی بودن، در افراد معتاد را مورد تاکید قرار می دهد. این دفاعها از ورود تکانه ها به هسته خود جلوگیری می کنند. از سوی دیگر تای باوت مبارزه طلبی را خصلت اصلی الکلیها می داند. این خصلت برعکس حس خالی بودن احساس قدرت – همه چیز را در اختیار داشتن و پر انرژی بودن ایجاد می کند. مبارزه طلبی همراه با پرخاشگری یا خصومت ورزی است. در حالی که حس خالی بودن دارای مشخصه انجماد و هراس زدگی است.

       

      فروید که به صورت پراکنده در آثار خود راجع به معتادان اظهارنظر کرده، معتادان را دارای ویژگیهای رفتار بازگشتی به خاطر تثبیت در مرحلۀ دهانی می داند. به این ترتیب معتادان افرادی معرفی می شوند که به دلیل عدم ارضاء دهانی، در مرحلۀ دهانی تثبیت شده، در بزرگسالی به طور افراطی این ارضاء را در مصرف مواد مخدر جستجو می کنند (چیریلو [۲] و همکاران، ۱۳۷۸ ؛ به نقل از غفوری، ۱۳۸۵)

       

      گروه دیگری از روان تحلیلگران از جمله اولوین اشتین[۳] و تایبوت[۴]معتقد هستند که افراد معتاد به دلیل رشدنایافتگی شخصیتی، در هنگام بلوغ خود را چنان ناکام و ضعیف تجربه می کنند که دستیابی به استقلال فردی و هویتی منسجم را غیرممکن دانسته و به شکل افراطی از مکانیس مهای انکار و فرافکنی استفاده میکنند(چیریلو و همکاران، ۱۳۷۸ ؛ به نقل از غفوری، ۱۳۸۵)

       

      اختلال در رشد اولیه، به ویژه در خصوص روابط با دیگران میتواند آسیب پذیری را افزایش دهد نیاز به داروها به صورت انعکاس کمبودهای شیء یا موضوع نیز در نظر گرفته شده است در این دیدگاه دارو به عنوان یک کمک کنندهی بیرونی یا موضوع موقت برای حفظ کردن احساس بهزیستی عمل میکند. اگر در مدت سالهای رشد، در برقراری روابط مثبت تجربهی کمی وجود داشته باشد برقرار کردن رابطه صمیمی در بزرگسالی میتواند به ویژه استرس زا باشد. مصرف داروها برای کنار آمدن با اضطراب مربوط به صمیمیت، به خصوص در مدت نوجوانی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است(هندین[۵]، ۱۹۷۴ ؛ به نقل از روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵)

       

      برخی از روان تحلیلگران علت گرایش به مواد را فرامن تنبیه گر میدانند. این گروه اعتقاد دارند که معتادان به دلیل اضطرابی که حاصل تعارض میان مسائل اخلاقی و تمایلات جنسی است (اضطراب اخلاقی) تلاش می کنند با مصرف مواد با این اضطراب مقابله کنند. ویژگی های افراد با فرامن تنبیه گر، شامل احساس تنهایی و خجالتی بودن، بی حوصلگی، تحریک پذیری، بسیار حساس و از نظری جنسی سرکو بگر می باشد. در این دسته از افراد، مواد قادر است برای مدتی بخشی از مشکلات آنها را رفع نماید(کاپلان و سادوک،۲۰۰۳)

       

      ۲- دیدگاه زیستی

       

      افراد ممکن است به خاطر عوامل زیستی که میتوانند ارثی باشند در خطر ایجاد وابستگی به مواد قرار داشته باشند. اغلب این شواهد از دیدگاه پژوهش درباره الکلیسم به دست آمدهاند. فرزندان الکلی چهار برابر بیشتر از افراد کل جمعیت به الکل وابسته میشوند (روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵)

       

      قرائن محکم به دست آمده از مطالعه فرزند خوانده ها و دوقلوهایی که جدا از هم بزرگ شده اند حاکی از آن است که در علت سوء مصرف الکل یک جزء ژنتیک وجود دارد، امادر سایر انواع سوء مصرف مواد یا وابستگی به مواد وجود یک الگوی ژنتیک چندان قطعیت ندارد با وجود این در بعضی از مطالعات یک پایه ژنتیک برای وابستگی و سوء مصرف مواد غیرالکلی یافت شده است (پور افکاری، ۱۳۸۳)

       

      ۳- دیدگاه فرآیند متضاد

       

      نظریه فرآیند متضاد[۶] هیجان اکتسابی قویاً بر دیدگاه های مربوط به رفتار اعتیاد آور تأثیر گذاشته است(سولومون و کوربیت[۷]، ۱۹۷۴ ؛ به نقل از روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵ ) . دیدگاه فرآیند متضاد بر این نظریه استوار است که دستگاه ها به وسیله مقابله کردن با آثار اولیه محرکها به آنها واکنش مکینند و با آنها سازگار میشوند. نظریه فرآیند متضاد افزایش انگیزش برای ادامه دادن مصرف دارو را بر اساس سه پدیده مهم توضیح میدهد، پدیده اول این است که اثر دارویی بعد از مصرف اولیه داروها موجب حالت لذتی(هیجانی) مشیود که به لذت عاطفی معروف است .

       

      پدیده ی دوم این است که با مصرف مکرر، تحمل عاطفی ایجاد میشود بدین معنی که احساسهای لذت بخش به همان شدت مصرف اولیه دارو نیستند برای رسیدن به همان اثر ذهنی، مصرف کننده باید به تدریج مقادیر بیشتری دارو مصرف کند. پدیده ی سوم که به تحمل مربوط است ترک عاطفی است، بدین معنی که این حالت که در اثر حذف تقویت کننده دارو ناشی میشود از نظر لذت با لذت عاطفی مغایر است. نظریه فرآیند متضاد عمدتاً بر پایه مفهوم تقویت منفی قرار دارد افراد برای رهایی از حالتهای ناخوشایند داروها را مصرف نموده و به آنها معتاد میشوند(روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵)

       

      ۴- دیدگاه الگوهای تقویت مثبت

       

      الگوهای تقویت مثبت بر آثار لذت بخش و وجدآور داروها تأکید میکنند و اعلام میدارند که این آثار بسیار تقویت کننده، علت اصلی مصرف داروست. پژوهشیهایی که این الگوهای تقویت مثبت را به کار میبرند نشان میدهند که حیوانات بسیاری از داروهایی که توسط انسانها سوءمصرف میشوند، خود به کار می-برند(تامپسون و شاستر[۸] ،۱۹۶۴؛ دنو،یاناگیتا و سیورز[۹] ۱۹۶۹ ؛ به نقل از روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵ ). تصور براین است که چند دستگاه مغز نقش مهمی در تقویت دارویی ایفا میکنند: دستگاه دوپامین و شبه مورفین و هسته لمیده .

       

      ۵- نظریه یادگیری اجتماعی بندورا

       

      براساس این نظریه افراد نه تنها چگونگی مصرف مواد را از طریق فرایندهای درگیر در یادگیری مشاهدهای (توجه، یادسپاری، بازتولید حرکتی و انگیزش) فرا میگیرند، بلکه بر اساس آن ممکن است مصرف مواد را به عنوان یک شیوه ی مقابله با فشارهای دنیای اطراف و صرفاً از طریق مشاهدهی پیامدهایی که از مصرف مواد عاید دیگران میگردد فرا بگیرند. به همین دلیل داروها و مواد نه تنها به دلیل اثرات مطلوب مانند سرخوشی که مستقیماً تجربه میشوند مورد مصرف قرار میگیرند، بلکه میتوانند از طریق تقویت اجتماعی گروه های همسال که غالباً بر اساس استفاده از مواد، افراد را مورد توجه قرار میدهند، به صورت مثبت نیز تقویت کننده باشند (بندورا، ۱۹۸۶ ؛ به نقل از طارمیان، ۱۳۸۴ ).این نظریه معتقد است که افراد باورهای خود را در مورد رفتارهای بزهکارانه از الگوی نقش[۱۰] به ویژه از دوستان نزدیک و والدین خود کسب میکنند. بر اساس دیدگاه یادگیری اجتماعی شناختی بندورا ( ۱۹۸۶ ) نوجوانانی که تصور میکنند فواید مصرف مواد بیشتر از پیامدهای منفی آن است، در معرض خطر مصرف مواد قرار دارند. در این دیدگاه فرض بر این است که مواجهه و ارتباط با دوستان و والدینی که مصرف کننده مواد هستند، دو باور ویژه را در فرد شکل میدهند که به سوء مصرف مواد میانجامد: اول آن که مشاهدهی الگوهایی که ماده مخدر مصرف میکنند، مستقیماً سبب شکل گیری انتظار پیامد در نوجوانان میشود که به معنی باور آنها در مورد آثار بلافاصله اجتماعی، شخصی و فیزیولوژیک سوء مصرف مواد است. دوم اینکه این دیدگاه با افزودن مفهوم خود کارآمدی فراتر از نظریه یادگیری اجتماعی معتقد است الگوهای نقش میتوانند خودکارآمدی مصرف و خودکارآمدی امتناع را به وجود آورند. مثلاً افراد با مشاهدهی همسالانی که حشیش میخرند و آن را می کشند اطلاعات و مهارت لازم را برای به دست آوردن و مصرف حشیش کسب میکنند و با مشاهدهی افرادی که از مصرف سر باز میزنند مهارتهای امتناع و خودکارآمدی خود را تقویت میکنند زیرا توانستهاند مهارتهای ضروری برای پرهیز از مصرف مواد را بیاموزند (پتریتیس و دیگران، ۱۹۹۵ ؛ به نقل از طارمیان، ۱۳۸۴)

       

      [۱] TreeceG.,KhantazianEJ

       

      [۲] Chirillo et al.

       

      [۳] Olvinstein

       

      [۴] Teibut

       

      [۵] Hendin ,H

       

      [۶] opponent- process theory

       

      [۷] Solomon RL.,Corbit JD

       

      [۸] Thomposn

       

      [۹] Deneau G.,Yanagita T.,Seevers MH

       

      [۱۰] role model

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




    1. دیدگاه الگوهای شرطی سازی و یادگیری

       

      الگوهای شرطی سازی و یادگیری اعتیاد فرض میکنند که حالت دارویی محرکی غیر شرطی است که با چندین علامت در محیط مصرف کننده تداعی میشود. این علامتها محرکهای شرطی قدرتمندی می شوند و میتوانند به از سرگیری رفتار دارو خواهی کمک کنند. ویلکر[۱](۱۹۷۳) اعلام داشت که محرکهای محیطی از طریق شرطی سازی کلاسیک توانایی فراخوانی نشانه های ترک دارو را کسب می کنند به علاوه این نشانه های دارو یا یادآوری دارو، موجب اشتیاق مصرف دارو شده و نقش مهمی در ایجاد برگشت ایفا میکنند (ویلکر، ۱۹۷۳ ؛ اوبرین، چایلدرس، مک للان و ارمن[۲] ۱۹۹۲،۲ ؛پولس،هینسون، وسیگل[۳]، ۱۹۸۱،۳ ؛ به نقل از روزنهان و سلیگمن، ۱۳۸۵)

       

      ۲-۱-۲-۱-۶- نقش تکامل شخصیت در اعتیاد:

       

      از نظر روان کاوان، شخصییت فرد در طول رشد خود از سه مرحله تکاملی عبور میکند: الف) نهاد[۴]: آن بخش از شخصیت است که با تولد فرد بوجود می آید و تابع اصل لذت است. نهاد همواره در تلاش است تا خواسته ها تمایلات خودش را ارضا نماید. از آنجایی که رفتارهای اعتیادی مرکز پاداش(لذت) را فعال می کنند،اعتیاد با این بخش از شخصیت رابطه ی نزدیکی دارد. معتادان در پی ارضای فوری خواسته های نهاد هستند لذا اعتنایی به مقتضیات موقعیت خودندارند. ب) خود[۵]:با تکامل شخصیت، بخش واقع گرای آن رشد می یابد. خود در ارضای خواسته های نهاد بطور واقع بینانه عمل می کند. بدین معنی که اگر امکان برآورده سازی این خواسته ها عملی نباشد، نهاد را کنترل می نماید تا ارضای آن خواسته را تا زمان تحقق شرایط آن، به تاخیر بیندازد. کارکرد دیگر خود اینست که به عنوان واسطه ای بین تمایلات سیری ناپذیر نهاد و سختگیری آرمانگرایانه بخش دیگر شخصیت (فراخود) عمل می کند و بدینوسیله باعث ایجاد تعادل در ساختار شخصیت می گردد. خود در واقع مدیر اجرایی شخصیت است زیرا تصمیمی می گیرد کدام یک از خواسته های نهاد بایستی ارضاء شود. در یکی از تبیین های روانکاوی، اعتیاد بازتاب اختلال خود تلقی می گرددکه در اثر ناتوانی فرد برای مدارا با واقعیت بوجود آمده است. وقتی این بخش از شخصیت مختل شود، فرد نمی تواند تکانه هایی که رفتارهای اعتیادی را برمی انگیزد، کنترل کند. ج) فراخود[۶] : علاوه بر آسیب دیدگی خود، عامل دیگری که در تکامل شخصیت می تواند باعث گرایش به اعتیاد گردد فراخود سختگیر است. فراخود بخش آرمانگرا و اخلاقی شخصیت را تشکیل می دهد. این بخش از شخصیت تقریبا معادل وجدان اخلاقی است که در اثر امر و نهی ها و بایدها و نبایدهایی که از سوی والدین برای کودک صادر می شود، تقویت می گردد. فراخود همواره مخالف ارضای خواسته های نهاد است و چنانچه رفتاری از سوی فرد صادر شود که مغایر با دستورات فراخود باشد احساس گناه و اضطراب بوجود می آورد. از آنجائیکه مصرف مواد در رفع اضطراب فرد موثر است، روانکاوان معتقدند کسانی که فراخود سختگیرتری دارند و خود تنبه گر هستند برای کاهش استرس های ناشی از آن، ناخود اگاه به مصرف الکل روی می آورند تا بدینوسیله از فشارهای فراخود رهایی یابند. یکی از جملات روانکاوی این است که سوپرایکو در الکل قابل حل است (ناجی و زارعی، ۱۳۸۸ ؛ ص ۱۳۷)

       

      پایان نامه - مقاله - متن کامل

       

      ۲-۱-۲-۱-۷- نقش دوره نوجوانی در اعتیاد:

       

      مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره ی نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید. آسیب پذیری جوانان در دوران بلوغ افزایش می یابد. فرد با تضادها و کشمکشهای متعدد درونی مواجه می گردد. در این زمان او بخوبی احساس می کند که به مرحله ای جدید از زندگی می بایستی وارد شود و مسئولیتی در قبال خود و جامعه اش اتخاذ نماید. مرحله ای که او را با نگرانی، اضطراب و مشکل تصمیم گیری روبرو می سازد و او سعی می کند بگونه ای بر مشکلات خویش فائق آید. عدم توجه به اعضای خانواده توقعات بیجا و بی مورد اطراف یان، بدون در نظر گرفتن حساسیت این دوره و توقعات و ارزشهای متضاد اجتماعی اختلالات تطابقی در خانواده و زمینه های نامطلوب شخصیتی فرد به سهولت وی را در این دوره در مقابل انحرافات مختلف آسیب پذیر می سازد (همان منبع، همان صفحه)

       

      طبق نظریه ی فروید در نوجوانی، بیداری مجدد و تعارض هایی روی می دهد که یکی از آن پیامد ها، شورش نوجوان در مقابل والدین و دیگر نماد های قدرت است. تییین فروید از این پدیده، این بود که شورش با نیازهای نوجوان برای رهایی از وابستگی عاطفی به والدین خود رابطه دارد . به نظر آنا فروید، نوجوان بین ۱۳ تا ۱۹ سالگی تجدید فعالیت خطر ناک احساس ادیپی را می آزماید. هنگامی که نوجوان برای نخستین بار جوشش احساسات ادیپی را می آزماید اولین تکانۀ او فرار کردن است. نوجوان در حضور والدین خود احساس اضطراب و تنش می کند و تنها وقتی از آنها جدا شود احساس امنیت دارد. گاهی نوجوان می کوشد با توهین و تحقیر نسبت به والدین از آنها بگریزد ( کرین،۱۳۸۳؛ ترجمۀ فدایی) که خود این امر می تواند زمینه ساز گرایش به مواد مخدر و در نهایت اعتیاد شود.

       

      ۲-۱-۲-۱-۸- نقش صفات شخصیتی در اعتیاد:

       

      شخصیت [۷]عبارت است از الگوی نسبتاً پایدار صفات، گرایشها، یا ویژگیهایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام می بخشد. و صفات[۸] یا آمادگیهای شخصی دایمی، از نظر ریموند کتل و هانس آیزنگ[۹]، متغیر های مهمی، برای شناخت رفتار هستند (فیست و فیست [۱۰]،۲۰۰۲ ترجمۀ سید محمدی، ۱۳۸۶ ، صفحات ۱۲ و ۴۴۲)

       

      صفات شخصیتی مختلفی با اعتیاد ارتباط دارد. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده اختمال اعتیاد ارتباط دارد و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که از عهده انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: ماجراجویی، بی خیالی، خیالپردازی، خطرکنندگی، اضطرابی، کناره جویی، زودباوری، وابستگی، ناخودداری، منفی گرایی و کنجکاوی.

       

      علاوه بر صفات شخصیتی، برخی اختلالا ت شخصیتی نیز، فرد را در برابر اعتیاد آسیب پذیر می سازد. سپس اعتیاد به نوبه خود اختلالهای موجود را تشدید می کند و دایره معیوب ادامه می یابد. اختلالات شخصیتی الگوهایی از رفتار غیر انطباقی هستند. وقتی ویژگی های شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل می کنند در این صورت به اختلالات شخصیتی تبدیل می شوند. اختلالات شخصیتی در واقع شیوه های نادرست و نامناسبی برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند اگرچه تاکنون هیچ تیپ شخصیتی خاص معتادان شناسایی نشده اما علت اعتیاد افراد، قصد رسیدن به هدف هایی است که به شخصیت فرد مربوط می شود. در حدود ۷۰ درصد موارد، همراه با اعتیاد اختلالهای دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد. شایع ترین تشخیص ها عبارتند از: افسردگی اساسی[۱۱]، افسرده خوئی[۱۲]، اختلال وسواس- اجباری[۱۳]، اختلال هراس[۱۴]، شیدایی[۱۵]، اسکیزوفرنی[۱۶]، اختلال شخصیت ضد اجتماعی[۱۷] و فوبی[۱۸]. اعتیاد معمولاً با بسیاری از اختلالهای روانی نظیر اختلال سلوک[۱۹] در نوجوانان نیز همراه است. در کل، شخصیتهای، روان نژند و روان پریش را می توان در برابر اعتیاد آسیب پذیر دانست. شخصیتهای نوروتیک یا روان نژند[۲۰] کسانی هستند که دارای بیماریهای روانی خفیف همچون، ضعف روانی، اضطراب، وسواس، ترس یا بی تصمیمی می باشند. افراد روان پریش[۲۱] ، افرادی هستند که به علت عدم رشد کافی، در سازش اجتماعی دچار اشکال هستند. و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار می باشند. روان پریشها دارای رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال خلقی هستند و توانایی کافی برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. سابقۀ این افراد نشان می دهد که در دوران کودکی، ناآرام و مشکل ساز بوده و در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیطهای دیگر نیز فاقد سازس اجتماعی بوده اند. روان پریشهایی مهاجم که دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال تهاجمی، جنایت و آدم کشی دست می زنند از جمله کسانی هستند که بیش از همه به طرف اعتیاد گرایش دارند. در عین حال روانپریشی های غیر فعال و نالایق نیز که معمولاً به دزدی، دروغگویی، تقلب و آزار دیگران می پردازند، مواد مخدر را وسیلۀ خوشی و آسایش خود بشمار می آورند. بنا براین با توجه به مطالب ذکر شده مبتلایان به اختلالهای شخصیت آسان تر به مواد مخدر گرایش می یابند و معتاد می شوند. البته بسیاری از این بیماران هم معتاد نمی شوند (ناجی و زارعی، ۱۳۸۸؛ ص ۱۴۱)

       

       

      مارتین [۲۲]و همکارانش ( ۱۹۷۳ ) نشان دادند که افراد دارای وابستگی به مواد، نشانه های آسیب شناختی، مانند حالات هیپو کندری [۲۳]را هم از خود نشان می دهند. باری، باری و بلان[۲۴] ( ۱۹۶۹ ) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که تقدم و تأخر در تولد بر الکلی شدن افراد نیز تأثیر دارد.(باری و همکاران،۱۹۶۹)

       

      ۲-۱-۲-۱-۹- دیدگاه اسلام در مورد اعتیاد

       

      در دین مبین اسلام اعتیاد و شُرب تمام نوشابه های الکلی به شدت نکوهش شده است. برای مثال در قرآن مجید چنین مقرر گردیده است که:

       

      یااَیُّهاالذین آمنوانَّماالخَمروَالمیسروَالانصاب وَالازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبولعلَّکم تُفلِحون ….ای اهل ایمان شراب و بت پرستی و تیرهای گروبندی (که رسمی در دوره جاهلیت بود) همه اینها پلید و از اعمال شیطان است از آن البته دوری کنید تا رستگار شوید. شیطان قصد آن دارد که به وسیله شراب و قمار میان شما عداوت و کینه برانگیزد و یا شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد. پس شما آیا از آن دست برمی دارید تا به فتنه شیطان گرفتار نشوید.(قرآن مجید، سوره مائده آیات، ۹۰،۹۱،۹۳،۹۴ و  سوره بقره آیۀ ۲۱۷)

       

      خداوند، در قرآن فرموده است:ولاتُلقُوا بأیدیکم اِلی التّهلُکته …؛ با دست های خود خویشتن را به هلاکت نیفکنید (سوره بقره، آیه ۱۹۱)

       

      علاء الدین علی بن حسام معروف به متقی هندی، در کتاب معروف خود کنزل العمال می نویسد،رسول خدا(ص) فرمودند: ( هر مست کننده و هر تخدیرکننده حرام است و هر آنچه که بیشترش حرام است، کمش نیز حرام است و آنچه عقل را تخدیر نماید مطلقاً حرام است)

       

      ۲-۱-۲-۲- دخانیات

       

      سیگار شایع ترین ماده مورد سوء استفاده در جهان است. جزء مواد غیر قانونی نمی باشد ولی قوانینی برای کاهش مضرا ت آن برای دیگران و پیشگیری وضع شده است.  سیگار یکی از تهدیدهای جدی سلامت است که سالانه حدود ۵ میلیون نفر را در جهان به کام مرگ می کشد و حاصلی جزء به هدر رفتن منابع اقتصادی و بیماریهای خطرناک در پی ندارد(رفیعی فر و همکاران، ۱۳۸۹).

       

      [۱] Wilker A

       

      [۲] Obrien CP.,Childress AR.,Mcllan AT.,Ehrmam R

       

      [۳] Poulos CX.,Hinson RE.,Siegel S

       

      [۴] Id

       

      [۵] Ego

       

      [۶] Super Ego

       

      [۷] Personality

       

      [۸] Trail

       

      [۹] Cattell Raymond & Eysenck Hans.

       

      [۱۰] Feist &Feist

       

      [۱۱] Major Depression

       

      [۱۲] Dysthymia.

       

      [۱۳] Obsessive-Compulsive Disorder.

       

      [۱۴] Panic

       

      [۱۵] Mania.

       

      [۱۶] Schizophrenia.

       

      [۱۷] Antisocial Personality Disorder

       

      [۱۸] Phobia.

       

      [۱۹] Conduct Disorder

       

      [۲۰] Neurotic.

       

      [۲۱] Psychotic.

       

      [۲۲] .Martin

       

      [۲۳] .Hypochondriasis

       

      [۲۴] .Barry ,Barry & Blane

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




    1. آمار ایدز در ایران

       

      اولین مورد ایدز در ایران درسال ۱۳۶۶ دریک پسربچه ی ۶ ساله مبتلا به هموفیلی شناخته وگزارش شده تا سال ۱۳۷۵ موارد به صورت پراکنده درمصرف کنندگان داروهای مشتق ازخون وارداتی وافرادی که درخارج ازکشوراقامت طولانی داشتند گزارش شد. درسال ۱۳۷۵اولین همه گیری ایدزدریکی اززندان هامشاهده شد وبه سرعت دربین جمعیت مصرف کنندگان مواد مخــــدرتزریقی درتمام سطح کشورگسترش یافت. بررسی های انجام شده درنقاط مختلف میزان آلودگی دراین گروه رابین ۲۵-۵ درصد نشان داده است.  باتوجه به گسترش اعتیاد به ویژه اعتیاد تزریقی وارتباطاتی که بین این جمعیت وتوده ی مردم ازطـــریق جمعیت های رابط مثل تن فروشان وجود دارد می توان گفت که کشور دروضعیت بحران قرارگرفته وخطرگسترش آلودگی به توده ی مردم وجود دارد. تعداد موارد ثبت شده­ی آلودگی درسال ۱۳۸۵ درکشورحدود۱۳-۱۲ هزارمورد بوده که ۶۲درصد آن دربین معتادان تزریقی رخ داده است. تماس جنسی حدود ۸درصد،  انتقال ازمادربه فرزند ۵ دهم درصد وتزریق فراورده های خون آلود ۳درصد ثبت شده است درسایرموارد راه انتقال مشخص نیست که به دلیل عدم دسترسی به بیمار،  ترس ازانگ اجتماعی،  ناموفق بودن مشاوره و یا اشکال درثبت است. براساس اطلاعات موجود وبهره گیری ازنرم افزارارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی ایدزتخمین زده می شود، حدود ۷۰-۶۰ هزارمورد آلودگی درکشور رخ داده است(مرادی و همکاران، ۱۳۸۴).

       

      براساس آمارجمع آوری شده ازدانشگاه های علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی،  تا تاریخ ۱/۴/۱۳۹۰ مجموعا ۲۳۱۲۵ نفرافراد مبتلا به ایدزدرکشورشناسایی شده اند که ۵/۹۱ درصدآنان را مردان و۵/۸ درصد رازنان تشکیل می دهند. تاکنون ۳۰۵۴ نفرمبتلا به ایدز شناسایی شده و۴۳۱۱ نفرازافراد مبتلا فوت کرده اند. ۵/۴۶ درصد ازمبتلایان به ایدزدرزمان ابتلادرگروه سنی ۳۴-۲۵ سال قرارداشته اند که بالاترین نسبت دربین گروه های سنی رابه خود اختصاص می دهند. علل ابتلا به ایدزدربین کل مواردیکه ازسال ۱۳۶۵ تاکنون درکشوربه ثبت رسیده اند به ترتیب، تزریق با وسائل مشترک درمصرف کنندگان مواد(۸/۶۹ درصد) رابطه جنسی(۱۰درصد) دریافت خون وفراورده های خونی (۱/۱) انتقال ازمادربه کودک(۸/۰)بوده است.

       

      راه انتقال در۳/۱۸ درصد ازاین گروه نامشخص مانده است. درمقایسه این آماربامواردیکه ابتلا آنان درسال ۱۳۸۹ گزارش شده است.اعتیاد تزریقی ۴/۶۶درصد،  برقراری روابط جنسی ۱/۲۱درصد،  وانتقال ازمادرمبتلا به کودک ۵/۲ راتشکیل داده است. در۱۰ درصد ازموارد شناسایی شده دراین سال راه انتقال نامشخص بوده وهیچ مورد جدید ابتلا ازراه خون وفراورده های خونی گزارش نشده است. (دانشگاه علوم پزشکی خراسان رضوی، ۱۳۹۱).

       

      جدول ۲-۱: موارد مبتلا به ایدز در ایران تا تیرماه ۹۱

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

      موارد مبتلا به HIV و ایدز بر حسب جنس در ایران تا تاریخ ۱/۴/۱۳۹۱
      جنس مبتلا به HIV و ایدز مبتلا به ایدز فوت
      تعداد درصد تعداد درصد تعداد درصد
      مرد ۲۱۵۷ ۹۱٫۵ ۲۷۲۰ ۱/۸۹ ۴۱۳۴ ۹۵٫۹
      زن ۱۹۶۸ ۸٫۵ ۳۳۶ ۹/۱۰ ۱۷۷ ۴٫۱
      جمع ۲۳۱۲۵ ۱۰۰ ۳۰۵۴ ۱۰۰ ۴۳۱۱ ۱۰۰

       

       

      جدول ۲-۲: آمار ایدز در استان خراسان رضوی تا تاریخ ۰۱/۰۴/۱۳۹۱

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

      جنس جنسیت مبتلایان
        تعداد درصد
      مرد ۴۳۷ ۹۰,۱
      زن ۴۸ ۹,۹
      جمع ۴۸۵ ۱۰۰

       

       

      جدول ۲-۳ :آمار ایدز در استان خراسان رضوی تا تاریخ ۰۱/۰۴/۱۳۹۱

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

      کل افراد +HIV ۴۸۵
      مهاجرت به استان دیگر ۱۴۸
      فوت ۱۳۷
      تحت پیگیری ۳
      عدم همکاری ۳۰
      شناسائی نشده ۴۹
      زندانی ۳۵
      فعال(مراجعه مکرر به مرکز مشاوره) ۸۳

       

       

      جدول ۲-۴ :آمار ایدز در استان خراسان رضوی تا تاریخ ۰۱/۰۴/۱۳۹۱

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:36:00 ب.ظ ]




    1. در متون تخصصی خشونت، معادل واژه Violence به کار می رود که به معنای زور، عنف،شدت و سختی است. فرهنگ آکسفورد، این کلمه را به معنای تجاوز، زیان، آسیب، شدت، خشونت، تهدید،غضب، بی حرمتی و اعمال زور به کار برده است (عباس زاده، سعادتی و کسب وکار،۱۳۸۹). فرهنگ حقوقی،خشونت را«استفاده نابجا، غیر قانونی و تعرض آمیز از قدرت» تعریف می کند. گلس (۱۹۹۷) خشونت را عملی می داند که با قصد ایجاد درد و جراحت جسمی یا روحی به فردی دیگر انجام شود (خسروی و خاقانی فرد،۱۳۸۳)

       

      در واقع خشونت به هر نوع رفتار، حرکت و گفتاری اطلاق می گردد که مغایر و منافی ارزش های والای انسانی بوده و منجر به عقب ماندن، منزوی شدن و سرخوردگی شخص گردد. اساساً انگیزه خشونت از حس برتری طلبی و سلطه جوی انسان ها بر یکدیگر ناشی می شود که اکثراً دانشمندان و فلاسفه این حس تفوق طلبی و برتری جویی را یک امر طبیعی دانسته و محرک خوب جهت پیشرفت و پیشبرد امور کاری انسان ها می دانند. اما خشونت را نمی توان یک امر طبیعی و بالفطره فرض نمود، در واقع خشونت را کسانی اعمال می کنند که راه حلی جز متوسل شدن به آن در ذهن نداشته و این پدیده زشت و منفور را یگانه راهکار و حلال مشکلات خویش می پندارند. این در حالی است که فعالیت ها و برنامه های انسان در مجموع منطقی بوده و هرگونه تقابل منافع ایشان باید به صورت درست، در یک ضابطه و حداقل در میحط دور از خشونت حلو فصل گردد (نهاد تحقیقاتی حقوق زنان و اطفال،۱۳۹۰)

       

      محققان سالهاست به اهمیت پرخاشگری در پیش بینی مشکلات سازگاری روانی– اجتماعی پی برده­اند. روانشناسان معتقدند اختلال پرخاشگری ریشه بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری نوجوانان می­باشد. این رفتار ها در صورت بروز می توانند سبب مشکلات بین فردی ، جرم ، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شده شده و در صورت درون ریزی به ایجاد انواع مشکلات جسمی و روانی منجر شود.پرخاشگری رفتاری است به قصد آسیب رساندن (جسمانی یا زبانی)به فردی دیگر یا خود یا نابود کردن دارایی دیگران.مفهوم اصلی در این تعریف ، قصد است نتایج پزوهش ها نشان داده است که پرخاشگری ، از شاخص های مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی به شمار می آید.پاره ای دیگر از پژوهش ها نشان داده اند رفتار پرخاشگرانه با بیماریهای جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سر درد تنشی نیز در ارتباط است.(شاکری نیا،۱۳۸۹)

       

       

      مفاهیم خشم،تندخویی و پرخاشگری،گاهی به جای یکدیگر به کار می روند.برای جداکردن این سه مفهوم ،میتوان خشم را به عنوان هیجان،کینه توزی را بعنوان نگرش و پرخاشگری را به عنوان رفتار در نظر گرفت.خشم به عنوان یک حالت هیجانی توصیف می شود که شالوده کینه توزی وپرخاشگری است.که فرد را به سوی رفتار پرخاشگرانه می کشاند در حالی که پرخاشگری به عنوان رفتاری قابل مشاهده که با هدف آسیب یا زیان رساندن انجام می شود در نظر گرفته شده است.(همان منبع،۱۳۸۹) عقیده بر این است که عبور از مرحله نوجوانی به جوانی زمان تغییر در روان و رفتار بوده،تصمیم گیری در مورد سبک زندگی سالم اساس شکل گیری شخصیت فرد است.در حقیقت وضعیت سلامت بالغین متاثر از رفتارهای بهداشتی دوران کودکی و نوجوانی است.رفتارهای پر مخاطره در نوجوانی همچون مصرف سیگار ، الکل و مواد مخدر ، خشونت و تغذیه ناسالم به صورت کوتاه یا دراز مدت تاثیر دائمی در بزرگسالی خواهد داشت که تغییر این رفتارها بسیار مشکل خواهد بود.(چلیاوتاکیس[۱] و همکاران ،۲۰۰۲)

       

       

      بیشترین بروز و ظهور پرخاشگری در سنین نوجوانی است .بطور کلی می توان عوامل بسیار مختلف و متعددی را در بروز رفتار پرخاشگرانه مؤثر دانست.عوامل زیستی و وراثتی، یادگیری های محیطی و پردازش شناختی از یک سو و محرک های مربوط به خود فرد از سوی دیگر از جمله عوامل مهم بروز پرخاشگری هستند(شاکری نیا،۱۳۸۹).بسیاری از تنش ها و نا آرامی ها در مدرسه ناشی از رفتارهای میان فردی دانش آموزان است که به رغم زمینه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت در کنار هم در مدرسه تحصیل می کنند و هرگز آموزشی برای ایجاد تفاهم و بهبود مهارتهای اجتماعی دریافت نمی دارند. بیشتر پژوهشگرانی که طرح های عمده در زمینه مقابله خشونت در مدارس ارائه داده اند تاکید دارند که برنامه های پیشگیری از خشونت باید بخشی از برنامه های اموزشی در مدارس باشد و کلیه شهروندان باید در زمینه پیشگیری از خشونت به همان اندازه که در مورد بیماریهای قلبی ،سرطان وسایر بیماریها راهنمایی میشوند آموزش ببینند (بنر،هاینگنی،کراندال[۲]،۲۰۰۴).

       

      ۲-۱-۲-۵-۱ نظریه های خشونت:

       

      در مورد منشاء رفتارهای خشونت آمیز انسان تاکنون تبیین جامع و یگانه ای ارائه نشده است. بحث در این مورد که ماهیت نوع بشر پرخاشجو و بی رحم، یا نجیب و پاک است، از دیرباز موضوع بحث بسیاری از فلاسفه بوده است. ژان ژاک روسو [۳] فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم شرارت و خباثت بشر را امری غیر فطری و محصول جامعه تلقی می کرد. به تعبیر وی، انسان، شریف و پاک گام به دنیا می­نهد و این جامعه است که شرارت و کینه توزی را به وی می آموزد و او را خشن و بی رحم بار می­آورد. اما بر خلاف روسو، توماس هابز[۴] فیلسوف انگلیسی قرن شانزدهم و هفدهم موانع و اجبارهای اجتماعی را برای مهار و بازداشتن بشر از وحشیگری و بربریمری ضروری و اجتناب ناپذیر می­دانست (عارفی، ۱۳۸۲ ). بنابراین لازم است گذری بر نظریات خشونت داشته باشیم:

       

      ۱- نظریه رفتار غریزی

       

      این تئوری با نام زیگموند فروید و کنراد لورنز[۵] پیوند خورده است. فروید انسان را موجودی اساساً مکانیکی در نظر می گیرد که قوانین طبیعی مشابه با سایر موجودات زنده بر رفتار او حاکم است. به نظر وی غرایز نشانگر حالتی ذاتی هستند که در پی تخلیه تنش ها می باشند. فروید با اذعان به وجود احتمالی غرایز بی شمار، دو دسته از غرایز را تحت عنوان غریزه بقا و غریزه مرگ به عنوان غرایز اصلی تشکیل دهنده طبیعت بشر در نظر می گیرد. غریزه بقا در بردارنده نیروهایی است که در جهت حفظ و بقای فرایندهای حیاتی عمل می کنند و ضامن تکثیر نوع بشر هستند. به نظر وی، انسان با یک غریزه مرگ نیز زاده می شود و این غریزه هنگامی که معطوف به درون گردد به صورت تنبیه خود ظاهر می شود و در موارد افراطی منجر به خودکشی می شود. این غریزه هنگامیکه متوجه برون گردد به صورت خصومت، خشونت، آزار و اذیت، تخریب و قتل تجلی می یابد. غریزه بقا با قرار گرفتن در برابر غریزه مرگ خصلت خود ویرانگری را متوجه بیرون و دیگران می کند. فروید رفتارهای انسان را برآیند دو غریزه می داند: غریزه زندگی که تلاش در درازتر کردن زندگی، و بارآوری و فرزندزایی دارد. غریزه مرگ که برای ویران سازی و پایان دادن به زندگی کوشش می کند. از دیدگاه فروید تمام رفتار انسان از بر هم کنش پیچیدهی غریزه زندگی و مرگ، و تنش همراه میان آن دو سرچشمه می گیرد. اگر غریزهی مرگ مهار نشود به خود ویرانگری می انجامد و چنین انگاشته می شود که با ساز و کارهای دیگر مانند جابه جایی، کارمایهی غریزه مرگ دوباره متوجه بیرون می شود، به گونه ای که پایداری برای پرخاشگری در برابر دیگران را پدید می آورد. بنابراین، از دیدگاه فروید، پرخاشگری در درجه نخست، ازتغییر جهت غریزه ی خود ویرانگر مرگ از خود به سوی دیگران سرچشمه می گیرد (سادوک و همکاران[۶]، ۱۹۹۱ ، ترجمه رضایی، ۱۳۸۷ ). کنراد لورنز مانند فروید بر این باور است که انسان دارای میل طبیعی به ارتکاب خشونت است. رفتار در وهله اول نتیجه یک انگیزه عمده به سوی عمل است نه عکس العمل در برابر شرایط طبیعی و تنها یک محرک طبیعی این عمل را آزاد می کند. لورنز استدلال می کند که انسان ها مانند سایر انواع حیوانی دارای غریزه های پرخاشجویانه هستند. نکته تأمل برانگیز در دیدگاه لورنز این است که انرژی پرخاشجویانه در افراد انسانی پیوسته در حال انباشت است و در نهایت باید تخلیه شود و هر چه این انرژی بیشتر متراکم شود با شدت بیشتری تخلیه می شود. از دیدگاه وی چنانچه انباشت خود به خودی غریزه پرخاشگری در دستگاه عصبی از راه پرخاشگری تخلیه نشود یا در در مسیرهای دیگری قرار نگیرد، فوران انفجارآمیز خشونت می تواند حتی بدون وجود محرکهای بیرونی قابل مشاهده نیز رخ دهد (محسنی تبریزی و رحمتی، ۱۳۸۱(

       

      ۲-  نظریه زیست محیطی

       

      پیروان این نظریه معتقدند اگر خانواده نتواند با محیط بیرونی ارتباط برقرار کند، امکان بروز خشونت(به ویژه علیه کودکان)، به وجود می آید. بنابراین زمانی که رابطه متقابلی بین والدین- کودک، خانواده و محیط وجود نداشته باشد، خشونت امکان بروز پیدا می کند. در نظریه زیست محیطی آنچه در ایجاد خشونت مهم می باشد این است که تفسیرهای اجتماعی این عمل را مقبول نشان می دهند و شبکه اجتماعی که خانواده در آن به سرمی برد نیز تعیین کننده میزان بروز خشونت است (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴)

       

      ۳-  نظریه پالایش روانی

       

      فروید و برخی از پیروان وی با طرح مفهوم پالایش روانی پرخاشگری مدعی شده اند که در بسیاری از موارد نیروی پرخاشگرانه در انسان به طریقی پالایش می شود. پالایش به مفهوم کاهش انگیزه پرخاشجویی است و از طریق ارتکاب کنش پرخاشجویانه یا مشاهده آن حاصل می شود. پیروان این دیدگاه بر این باورند که اگر انسان مجالی برای ابراز پرخاشگری نیابد، نیروی پرخاشجویانه انباشته شده و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر می گردد. مانند اعمال پرخاشگری، مستقیم حمله به فرد یا موضوع ناکام کننده، آزار و اذیت، ناسزا گفتن، صدمه زدن، تخریب و دیگر رفتارهای معطوف به ویرانگری (محسنی تبریزی و رحمتی،۱۳۸۱)

       

      ۴-  نظریه ناکامی- پرخاشگری

       

      در سال ۱۹۳۹ روان شناسانی از جمله دولارد دوب، میلر و سیزر[۷] تئوری ناکامی – پرخاشگری را در مورد خشونت و پرخاشگری مطرح کردند. این نظریه بر این مبنا است که ناکامی، به خصوص زمانی که رفتار در جهت رسیدن به هدف نباشد، باعث ایجاد انگیزه (تحریکی) می گردد که هدف آن صدمه زدن به افراد یا اشیای دیگر است. در این صورت شرایط محیطی خاص باعث ظهور پرخاشگری می شود(نریمانی و آقا محمدیان،۱۳۸۴). این دیدگاه که از نگره ی ناکامی پرخاشگری دالرد مایه می گیرد و بر این فرض استوار است که ناکام ماندن تلاش های فرد برای دست یابی به هدف، پرخاشگری پدید می آورد و این نیز به نوبه خود رفتاری را برای آسیب رساندن به فرد یا شیئی که مجوب ناکامی است بر می انگیزد که بروز پرخاشگری چنین مسائلی راکاهش می دهد (اکبر زاده و مافی، ۱۳۸۴).

       

      ۵- نظریه مبادله

       

      بر اساس این نظریه، در رابطه میان افراد، هر فردی می کوشد سود خود را به حد اکثر و هزینه هایش را به حداقل برساند. در نتیجه، تنها زمانی که برای افراد دخیل در یک رابطه، هزینه و سود در سطح متعادلی باشد، رابطه میان افراد پا بر جا می ماند.گلز خشونت و دیدگاه نظریه مبادله را بدین شکل توصیف می کند: از منظر نظریه مبادله، در یک رابطه خشونت آمیز میان زن و شوهر، نسبت سود و هزینه به شکل زیر است: شوهری، زن خود را کتک می زند و از دید او، این رفتار به حق است؛ زیرا از آنجا که زن رفتاری مطابق میل او ندارد، رابطه هزینه (سرمایه گذاری هایی که برای خانواده کرده است) و سود (رفتار مطابق میل همسر) نامناسب است و نارضایتی و تعارض بوجود آمده خاتمه بخشیدن به این وضعیت را ضروری می نماید. در نتیجه، شوهر سعی می­ کند از طریق در پیش گرفتن رفتار خشونت آمیز، مجدداً تعادلی در خانواده برقرار کند. حال اگر با بهره گرفتن از این راه کار، تعارض خانوادگی را از بین ببرد، با توجه به نظریهی مبادله، برای او حالت تعادل پیش می آید و مقابله سود و زیان برای مرد چنین است: در اثر رفتار خشونت آمیز، زن از رفتار ناشایست خود دست برمی دارد و مرد به هدف خود می رسد و از آنجا که توانسته است بر جریان زندگی نظارت داشته باشد، ارزش گذاری فردی و اعتماد به نفس نیز افزایش می یابد (معزی و همکاران، ۱۳۸۷)

       

      ۶- نظریه نظارت اجتماعی

       

      نظریه نظارت اجتماعی بر وجود جرم و رفتار خشونت آمیز در انسان، به دلیل انگیزه های درونی یا به عوامل محیطی تأکید می ورزد. آنچه در این نظریه مد نظر است، دو اصل است که افراد برای رسیدن به هدفی یا دست یابی به اقتدار، در برابر دیگران به استفاده از زور و قدرت تمایل دارند. اصل دوم این است که نظارت اجتماعی، به مثابه مانعی در سر راه اقتدار و خشونت قرار می گیرد؛ زیرا از آنجا که انسان، بدون وجود محدودیت های اجتماعی، به جرم و جنایت و رفتار نا بهنجار تمایل دارد، جامعه باید مکانیسم نظارت بر آن ها را به وجود آورد (ابراهیمی مقدمیان و شاکری صفت، ۱۳۸۷ )

       

      گلز در مورد انطباق این نظریه در خانواده سوال می کند که چرا مردان همسران خود را کتک می زنند؟ پاسخ می دهد چون این عمل در خانواده مجاز است. چرا که در خانواده، با غیبت نهاد های نظارتی دولتی رو به رو می شویم. اما گذشته از آن، نگرش اصلی در خانواده بر اساس تقسیم قدرت بر اساس جنس است. به این ترتیب خانواده مکانی خصوصی است که در آن نابرابری میان زن و مرد مورد پذیرش است و به سبب خصوصی بودن خانواده خشونت خانوادگی به جامعه اعلام نمی شود و به این ترتیب امکان نظارت رسمی پیش نمی آید (ابراهیمی مقدمیان و شاکری صفت، ۱۳۸۷)

       

      ۷- نظریه های کارکرد گرایی

       

      کارکرد گرایان در تبیین خشونت خانوادگی معتقدند که خانواده تضادها، ویژگی ها و کارکردهای مناسب خانوادگی را از بین می برد و در نتیجه باید آنها را از سر راه برداشت. رفع تضاد های خانوادگی با بهره گرفتن از وسایل قدرت و در مواردی، از راه خشونت امکان پذیر می گردد. در این حالت، خشونت سبب طبیعی شدن جریان زندگی روزمره می شود و خانواده به کارکرد های اساسی خود می پردازد که در آن، مسئولیت زنان، انجام دادن وظایف خانوادگی و مسئولیت اصلی مردان، برقراری ارتباط با جهان خارج و نان آوری است (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴)

       

      ۸- نظریه منابع

       

      نظریه منابع که در سال ۱۹۷۱ توسط ویلیام کود مطرح شد، بر این امر تأکید می کند که غالباً مردان منابع اقتصادی را در دست دارند و همین امر موجب برتری آنها در روابط خانوادگی می گردد و حال آنکه زنان به لحاظ منابع اقتصادی عمدتاً به همسران خود وابسته اند و از طرفی چون مراقبت از فرزندان را بر عهده دارند، اگر مردان را ترک کنند با مشکلات اقتصادی روبرو خواهند شد. ازاین رو در روابط خشن، باقی می مانند. (صادقی فسایی، ۱۳۸۹)

       

      ۹- نظریه سیستمی

       

      در این دیدگاه، خانواده، نظامی (سیستمی) در نظر گرفته می شود که دارای مرزهای باز یا بسته یا قابل نفوذ با محیط اطراف خود است. این مبادله، به صورت بازخورد منفی یا مثبت صورت می گیرد و اهداف نهفته در نظام، بر بازخورد تاثیر دارند. مثلاً ممکن است خشونت در جهت دستیابی به هدف یا بقای نظام وسیله موثری باشد. خشونت، از طریق راه و روشی که نظام درونی و بیرونی خانواده به آن واکنش نشان می دهد، تحت تأثیر قرار می گیرد (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴)

       

      ۱۰- نظریه یادگیری اجتماعی

       

      این نظریه توسط بندورا در دهه ۱۹۹۰ مطرح گردید به اعتقاد وی فرزندان از طریق والدین خود خشن بودن را می آموزند. مشاهده و تجربه بد رفتاری از ناحیه والدین در دوران کودکی منجر به یادگیری رفتار سلطه آمیز توسط مرد و آموختن تحمل، توسط زن می شود. بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی، ریشه های پرخاشگری حدود متغیری دارد. از تجربیات گذشته پرخاشگر گرفته تا یادگیری که بر طبق آن اشخاص وقتی در خانواده های خشن رشد می کنند، خشونت را یاد می گیرند(ابراهیمی مقدمیان و شاکری صفت، ۱۳۸۷). بنابراین نظریه، گام های یادگیری خشونت چنین است:۱) فرد می آموزد کسانی که همدیگر را دوست دارند نیز می توانند با هم رفتار خشن داشته باشند،۲) فرد می آموزد منبع اخلاقی برای خشونت با افراد خانواده وجودندارد، ۳) اگر نتوان راهی دیگر برای حل مشکل یافت، خشونت ورزیدن مجاز است (خسروی و خاقانی فرد، ۱۳۸۳)

       

      [۱] . Chliaoutakis

       

      [۲] . Bener, Haigney,Crundal

       

      [۳] Jan Jak Russo

       

      [۴] Thomas Hobbes

       

      [۵] Konrad Lorenz

       

      [۶] Sadock & Sadock

       

      [۷] Dollard doob, Miller & Sears

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم