کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



ای بر نظریه های جهان گرایانه که انتشار یافت، بنیادگرایی اسلامی را یکی از عوامل غیرشخصی مؤثر در پیشرفت جهانی شدن می خواند. واترز نیز در ۱۹۹۵ گفت در مصر، بنیادگرایی دیرپاترین نفوذ خود را داشته است و در ایران بیشترین اثرات را برجای گذارده است.
در مصر در حالی که ناسیونالیستها قادر به جلوگیری از پیشروی غرب نبودند، اسلام گرایی سر برآورد، آن هم به صورت یک نهضت توده ای و در قالب اخوان المسلمین (۱۹۲۰ ). هدف اخوان المسلمین ایجاد جامعه ای اسلامی بود که از طریق کنش سیاسی توده ای، نیروی تازه ای گرفت. با تشکیل شبکه ای از انجمنها، گروه های اجتماعی و اتحادیه های کارگری مستقل، اخوان المسلمین به صورت نخستین تشکیلات توده ای دنیای غرب در آمد. این گروه تا دهه ۱۹۴۰ در مصر حدود پانصد هزار عضو داشت و خطر عمده فراروی حکومت انگلیسیها تلقی می گردید. اما این جنبش رفته رفته اعتبار خود را از دست داد؛ بویژه هنگامی که اتحادیه های کارگری و برخی سازمانهای کمونیستی در صحنه ظاهر شدند. اما بیست سال بعد با هویداشدن ناکارامدی جریانهای رادیکال غیر مذهبی (کمونیستها) جنبش اسلام گرای اخوان المسلمین بار دیگر با سرعتی شگفت انگیز رو به رشد گذاشت و با پیروزی انقلاب اسلامی شدت یافت و اوج گرفت.
انقلاب اسلامی رویداد سرنوشت سازی در ظهور و تشدید اسلام گرایی و روند جهانی شدن اسلام تلقی می‎گردد و آن را باید واکنش مستقیم جهانی شدن غربی دانست. این انقلاب به منزله فرایندهای فرهنگی موجود در کشورهای جهان اسلام تلقی می شود. به علاوه، جنبش ایران، تاریخ متمایز و کاملاً ویژه ای نیز دارد، از جمله این که اسلام گرایی در ایران دهه ۱۸۹۰، بسیار فعال بود، اما بعد، بکلی در حاشیه قرار گرفت. طی نیمه اول قرن بیستم، در حالی که مصر، شاهد مبارزات توده ای اسلامی گسترده ای بود، سازمان مذهبی ایران به استثنای چند واقعه اغلب از سکوت و آرامش، جانبداری می کرد. ولی بعد از دهه ۱۹۶۰ بود که جامعه ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله، به ابراز مخالفت علنی علیه رژیم پرداخت. دولت ایجاد تحولات و اصلاحات اجتماعی گسترده ای را به مردم ناآرام وعده داد. پس از آن، در اواخر دهه ۱۹۷۰ معلوم شد که دولت نمی تواند به وعده های خود عمل کند. بر همین اساس، حرکت مردمی بی سابقه ای آغاز شد که هدایت آن، با توجه به تضعیف جریانهای کمونیستی و لیبرالیستی، به دست روحانیون جوان و فعالِ طرفدار امام خمینی رحمه الله افتاد. این روحانیون، از یک استراتژی اسلامی پیروی می کردند که طی آن، هم به خواسته های توده ها توجه فوری صورت می گرفت و هم تأکید داشت روحانیون و توده های مسلمان باید در سرنگونی رژیم پهلوی، تکلیف شرعی خویش را انجام دهند. امام خمینی رحمه الله اظهار می داشت اندیشه جدایی دین از سیاست و اندیشه عدم دخالت علمای اسلام در امور سیاسی، ساخته و پرداخته اجانب است و تنها غیر مذهبیها هستند که این اندیشه ها را بازگو می کنند. امام خمینی رحمه الله ضمن رد این اندیشه، خواهان یک حرکت توده ای وسیع بر ضد حکومت پهلوی بودند. حاصل آن، تشکیل یک حکومت اسلامی تحت عنوان جمهوری اسلامی بود که تبلور آرمانهای توده مردم بود.
از همان روزهای نخستین پس از پیروزی، رهبری انقلاب نظریه جهان گرایی انقلاب اسلامی را مطرح ساخت. وی گفت اراده مستضعفان، سرانجام رهبری جهان را از آنِ خود خواهد ساخت. وعده خداوند به زودی تحقق خواهد یافت و محرومان جایگزین ثروتمندان خواهند شد. البته پی بردن به همراهی اسلام گرایی و جهان گرایی دشوار نیست؛ زیرا تأسیس امت «پان اسلامی» که می تواند مسلمانان را صرف نظر از ملیتهای مختلف و نیز موانع قومی و سیاسی موجود به هم پیوند دهد، از اعتقادات مسلمانان است. تاکید شدید آنها به لزوم متابعت از کتاب مقدس قرآن و احکام اسلامی، نیز تلاشی است برای تحکیم جهانی اصول بنیادین اسلام در میان افرادی که با بزرگترین ابهامات در دنیای متحول مواجه هستند.
به دنبال رویدادهای ایران، جنبشهای اسلام گرایانه به سرعت در جهان عرب رشد یافت و در برخی از نواحی آفریقا و آسیای میانه ظاهر شد. در برخی از این کشورها، فعالان سیاسی، بویژه مسلمانان، این اعتماد را یافتند که به شیوه های مشابه علیه دولتهای خود وارد عمل شوند که این اقدام، در پایتختهای غربی و در واشنگتن و مسکو وحشت ایجاد کرد. بعد از انقلاب ایران، اسلام گرایی در سودان قوت گرفت. در الجزایر ظهور پر جاذبه ای داشت. اما کشمکشهای شدید سیاسی بویژه در سالهای اخیر که در ایران وجود داشت بر مسلمانان کشورهای دیگر تاثیر منفی گذاشت. به علاوه، با رحلت امام خمینی رحمه الله گرایش به بقای ایران (حفظ ام القری) بیشتر شد و از این رو، تاثیر الگوهای ایران بر جنبشهای اسلامی کمتر شد. ولی هنوز انقلاب ایران، ظرفیتهای کافی برای به حرکت در آوردن جنبش های اسلامی را داراست. نمونه ای از این ظرفیت بالفعل را می توان در حزب الله لبنان و فلسطین امروز دید.
تأثیر انقلاب اسلامی ایران در جنبش الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین، به رغم این که جنبش نام برده نخست از کمونیسم تاثیر پذیرفته بود، نباید نادیده گرفت؛ (ری کیلیوفیل مارفلیت ۱۳۸۰ص۲۵ ) ………… http: //www. bashgah. net/fa/content/print_version/3221) )

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۴-۲۱) پیامد های تغییرات جمعیتی بر مشروعیت نظام سیاسی در ایران

درقالب تقسیم بندی ماکس وبر درباره ی انواع مشرعیت، برخی محققات معتقدند درفاصله زمانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تا رحلت امام خمینی، ۱۳۶۸، نظام مستقر پس از انقلاب در ایران اساسا بر اقتدار کاریزمایی امام خمینی (ره) متکی بود. امام خمینی (ره) در این دوران محور سیاست در ایران بودودستورات او برای مردم مطاع بود. وی در مشاجرات و منازعات بزرگ میان گروه ها وگرایش های مختلف در درون نظام داوری میکرد. موثرترین بسیج گر توده هادر منازعات داخلی ونیزبرای مقاصد جنگی بود. تصمیم گیرنده اساسی مسائل مربوط به جنگ و صلح می شد ومعمار مهم ترین نهادهای سیاسی و اجتماعی و بنیاد های مختلف در جمهوری اسلامی بود. همه جا به راهنمائی های رهبر استنادمیشد. هیئت حاکمه عمدتا شاگردان و پیروان امام بودند وبر این اساس در طول رهبری امام خمینی (ره) همواره مشروعیت کاریزماتیک غالب بوده است ومشروعیت های سنتی وعقلانی –قانونی درمراتب بعد قرار داشته اند،اما با رحلت امام خمینی (ره) و تجدید نظر در قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، تاکید بر مشروعیت کاریزماتیک کم رنگ شد. عناصر سنتی و قانونی به عنوان مبانی مشروعیت نظام پررنگ تر گردید. زیرا عنصر کاریزمائی متکی به افراد است وبا رحلت امام خمینی (ره) این عنصر به ضعف گراییدو بعد از رحلت امام در واقع کاریز ما در سنت و قانون نهادینه گردید (حسین بشیریه، ۱۳۸۱: ص ۹۰)
در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، درقالب تقسیم بندی مذکور، می توان ترکیبی از دو نوع مشروعیت سنتی و قانونی را بعنوان پایه ی مشروعیت نظام سیاسی در ایران یافت. که تاکید بر اولویت قوانین اسلام و حاکمیت الهی حکومت در واقع بر وجود وجوهی از مشروعیت سنتی میباشد که ریشه در سنن و اعتقادات اسلامی مردم دارد. در اصل اول قانون اساسی، از جمهوری اسلامی بعنوان آرمان ملت ایران بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل قرآن یاد و تشریع به او ولزوم تسلیم در برابر اوو اعتقاد به وحی، معاد، عدل الهی و امامت، کرامت انسان، اجتهاد مستمر فقها، استفاده از علوم و فنون و تجارب بشری میداند.
از سوی دیگر، در اصل ششم قانون مذکورتصریح گردیده است که در جمهوری اسلامی اداره امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شودو قانون اساسی مذکور نیز در نهایت نیز بارای قاطع اکثریت مردم به تصویب رسیدو جنبه قانونی پیدا کرد و در واقع میتوان گفت ارزش های سنتی در جامعه ایران نهادینه وقانونی گردید.
پس، قانون اساسی جمهوری اسلامی مشروعیت دوگانه ای را برای نظام سیاسی قائل شده است، یعنی قانون اساسی در مورد اینکه چرا باید مردم از حکومت اطاعت کنند به دو دلیل اسلامی بودن حکومت و منتخب مردم بودن حکومت استناد میکند که در واقع ترجمان دو ارزش اجتماعی مهم در ایران، یعنی پایبندی مردم به ارزش های اسلامی وپایبندی مردم به ارزش های مردم سالاری می باشد.
بر این اساس، باورهای مذهبی مردم در ایران و پذیرش نقش دین در زندگی اجتماعی و سیاسی و پذیرش اینکه حکومت باید مجری احکام اسلامی باشد، یکی از مهم ترین عوامل مشروعیت ساز برای نظام جمهوری اسلامی در ایران بوده است. و در واقع پذیرش این موارد باعث گردیده تا حکومت جمهوری اسلامی در ایران بتواند قانون اساسی را که در آن بر دین بعنوان یکی از پایه های مهم مشروعیت ساز حکومت اشاره شده بود با اکثریت قاطع به تصویب رسانده و در سال های بعد نیز با تاکید بر این پایه حمایت و تبعیت بخش مهمی از مردم را از حاکمیت جلب کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-18] [ 08:23:00 ب.ظ ]




با توجه به چنین نگرشی بر امر به معروف ، اشکالی از سوی پاره ای از منتقدان می شود که بر اساس آن ، این اصل را زمینه ساز خشونت اجتماعی و ناامنی و هرج و مرج قلمداد کرده و می گویند : اگر بنا باشد برای مبارزه با منکرات – که هیچ جامعه کوچک و بزرگی از آنها خالی نیست – به هر فردی از افراد جامعه اجازه دخالت و برخورد فیزیکی داده شود ، چنین جامعه ای هرگز روی ثبات و آرامش به خود نمی بیند و بروز هر گونه خشونت و درگیری و از این ره گذر ایجاد فرصت برای آشوب گران ، سود جویان و خرابکاران اجتناب ناپذیر خواهد بود، لذا امر به معروف را به صورت « نوعی دخالت ناروا در زندگی خصوصی مردم » و « نقض آزادی های مشروع » جلوه گر خواهد کرد.[۱۹۳]
بنابراین امر به معروف به عنوان اصلی که مبارزه با امور خلاف شرع را وظیفه ای عمومی معرفی می کند ، می تواند بهانه ای برای دولت مردان برای مداخله های خشونت آمیز به منظور اجرای خواسته ها و برداشت های خودشان باشد و از سوی دیگر ، می تواند توجیهی برای مردم باشد که از حکومت ها و قوانین حکومتی به دلیل آن چه به نظر آنها خلاف شرع است سرپیچی کنند و لذا بهانه ای باشد برای بی نظمی و زمینه ساز ناامنی و تروریسم در میان مسلمانان و به عنوان « ریشه خشونت طلبی در جوامع مسلمان امروز» مطرح شود[۱۹۴].
برای مثال می توان از کشتن ساب النبی[۱۹۵] صلی الله علیه و آله و یا بازداشتن متجاهر به فسق[۱۹۶]، که ملتزم نوعی رفتار تند و خشن است، نام برد. در این مرحله، سؤالی مطرح است که آیا این گونه قوانین موجی از خشونت را در جامعه پدید نخواهد آورد؟ و آیا امکان سوء استفاده از آن وجود ندارد؟ و اصولاً کدام نظام نظارتی بر صحّت عملکرد ساز و کار مزبور وجود دارد؟

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بررسی :

پرداختن به این شبهات، مستلزم توجه به چند نکته است:
۱- هدف شارع از تدوین و تصویب چنین قانونی، برخی اهداف بلند تربیتی و اخلاقی در جامعه است و برای رسیدن به این اهداف، احکامی را وضع کرده و اهتمام شارع نیز برای عملی شدن این اهداف روشن است. و امّت اسلامی را نیز به عنوان بهترین امت معرفی می کند؛[۱۹۷] زیرا در اجرای این دستور الهی، کوتاهی نمی کنند. به دلیل مزایای بسیار این ساز و کار، شارع به هیچ وجه حاضر به ترک آن و یا محدود کردن آن نشده، بلکه آن را واجب نیز گردانیده و سفارش های بسیاری نیز بدان کرده است که تفصیل مطلب را می توان در کتابهای فقهی، حدیثی و آیات الاحکام «امر به معروف و نهی ازمنکر» مشاهده کرد.[۱۹۸]
آیا باید از کنار این ابزار کارامد، که به شکل خوبی می تواند اهداف شارع را در زمینه احکام و مقرّرات عملی سازد، به سادگی گذشت و تنها به موارد کم خطر و آرام اکتفا کرد؟ اگر برای دفع تهمت خشونت، جامعه را در گرداب فساد و تباهی رها کنیم، کار خوبی صورت پذیرفته است؟ چگونه می توان از نظامی که شارع برای نجات انسان ها تعبیه کرده است؛ صرفا به نام دوری جستن از لفظ «خشونت» چشم پوشی کرد؟
۲ – خشونت هایی که تصور می شود از این اصل ناشی شده و در جوامع امروزی مشاهده می شود ، از فهم نادرست امر به معروف نشأت می گیرد ، نه از ذات و جوهره آن . این امر به معروف های ماست که سلب حقوق دیگران است، نه امر به معروف اسلام ، و عدم رعایت دقیق شروط و ویژگی های این اصل است که آن را به صورت « دخالت های ناروا در زندگی مردم » جلوه گر می سازد. [۱۹۹]
در صورت رعایت درست این اصل نه تنها نظم و امنیت مختل نمی شود ، بلکه نظم و امنیت برقرار می شود. یکی از اهداف این اصل برقراری نظم و امنیت است و این مطلب ، علاوه بر ادله صریح موجود ، از آن چه مورخان در تعریف حسبه – که همان امر به معروف است – گفته اند نیز فهمیده می شود، چرا که بعضی حسبه را همان نگه داری نظم شهری معنا کرده اند. [۲۰۰]
حتی علمایی که توسل به زور را برای اجرای نهی از منکر جایز دانسته اند هم آن را به عنوان آخرین راه حل و به شرط منجر نشدن به هرج و مرج و بی نظمی اجتماعی پذیرفته اند . اگرگروهی به نوعی توسل به زور را در اجرای امر به معروف برای همه مردم جایز دانسته اند[۲۰۱] ، شرایطی را مد نظر داشته اند که در آنها توسل به زور موجب ایجاد بی نظمی و هرج و مرج نمی شود و مسئله عدم بروز بی نظمی و نا امنی در نظر آنها مفروغ عنه و مسلم بوده است. زیرا وجوب حفظ نظم و امنیت و اولویت آن بر تمامی احکام از مسلمات دینی و عقلی است و علاوه بر متون دینی عقل هم مؤید ان بوده و ضرورت آن به حدی است که پذیرش حاکمیت جائر را نیز به سبب آن می توان تحمل کرد ، لذا هیچ عالمی به این امر فتوا نمی دهد که امر به معروف در صورتی که موجب ناامنی و هرج و مرج باشد و خشونت و بی نظمی را به ارمغان بیاورد ، به اجرا درآید. [۲۰۲]

  1. خشونت، تنها در صورتی مصداق پیدا می کند که ناشی از برخی حقارت ها، عقده گشایی ها، جمودها و تعصب ها باشد، وگرنه آن جا که هدف تأمین سعادت جامعه است و این سعادت نیز قابل اغماض نمی باشد، به هیچ وجه نمی توان عنوان «خشونت» را به کار برد. این همان کار پزشک است که برای علاج بیمار راهی جز جراحی او ندارد و هیچ کس انگ خشونت به او نمی زند ، پزشک حق ندارد از ترس قضاوت نادرست مریض ، نظاره گر تلف شدن او باشد.

کوتاهی در این زمینه ناشی از آن است که ما به طور جدی شناخت به مصالح و مفاسد خود نداریم و اگر داریم انگیزه های کافی برای اصلاحات نداریم.
۴ – در پاسخ به کسانی که گفته اند امر به معروف می تواند بهانه ای برای دولت مردان برای مداخله های خشونت آمیز به منظور اجرای خواسته ها و برداشت های خودشان باشد باید گفت : به نظر می رسد در هر امری احتمال سوء استفاده وجود دارد و عقلای جهان برای این نوع سوء استفاده از مسیر خود عدول نخواهند کرد. از سوی دیگر، با مراجعه به شرایط امر به معروف و نهی از منکر، در می یابیم که طرح این سؤال اصولاً جایی ندارد؛ فقهای شیعه در باب شرایط امر به معروف گفته اند: «سزاوار است که متولّی این کار همانند طبیب دل سوز و پدری مهربان، که مصلحت فرزند را مدّنظر قرار می دهد، باشد، نهی کردن او به خاطر رحمت و عطوفت بر متخاطی باشد، فقط به خاطر خدا این کار را انجام دهد، عمل خود را از هرگونه شائبه نفس خالی سازد، هیچ گونه برتری برای خود قایل نگردد؛ چرا که ممکن است فرد خاطی دارای صفات پسندیده دیگری باشد که خداوند از او راضی بگردد و تنها از این عمل او ناراحت باشد و حال آن که شخص آمر به معروف از این توفیق محروم باشد،هرچندخودش اطلاع نیزنداشته باشد.[۲۰۳]»
۵ – یکی از شرایط دیگر امر به معروف و نهی از منکر در مراحل بالا، آن است که حتما باید با اذن حاکم فقیه عادل و یا امام معصوم صورت گیرد. ویژگی عدالت مانع از تحقق هرگونه روش غیرخداپسندانه می گردد. بدون اذن امام معصوم یا فقیه عادل، هرگز نمی توان کسی را مجروح کرد و یا از پای درآورد. با چنین ویژگی هایی بعید به نظر می رسد که از امر به معروف سوء استفاده شود[۲۰۴].
یکی از اشتباهات آن است که نابسامانی های اجرایی را به قانون تعمیم دهیم و قانون را زیر سؤال ببریم. قانون الهی خالی از هرگونه عیب است. این افراد هستند که باید در مقام عمل، دقت کافی را داشته باشند و مراتب بالای امر به معروف نیز فقط در اختیار ولیّ فقیه جامع الشرائط می باشد. این روش مانع از تحقق هرگونه اختلال در نظم عمومی خواهد شد، بخصوص که باید رعایت سلسله مراتب را نیز کرد؛ یعنی اگر فقیه عادل تشخیص دهد که با مرتبه پایین تر می توان مانع گسترش فساد در جامعه گردید، باید به همان مرتبه اکتفا کرد.
اگر از این زوایا به امر به معروف نظر شود، آن گاه به راحتی نمی توان این ساز و کار را بستر خشونت سازی معرفی کرد و دست کم اگراین شیوه از مصادیق خشونت باشد، قطعا از مصادیق مثبت آن است؛ چرا که در پی تأمین سعادت غیرقابل اغماض جامعه بشری است.

بخش دوم : احکام جزایی

احکام جزایی در اسلام عبارت است از قراردادها و اموری که شرع مقدس اسلام برای کیفر و مجازات مجرمین اعتبار و تشریع فرموده است. به عبارت دیگر حقوق جزایى اسلامى یک سلسله قواعد و ضوابطى است که به موجب آنها جرایم و جنایات و معاصى کبیره و اعمال مخالف نظم و امنیت و عدالت اجتماعى تشخیص [ داده شده ] و میزان و نوع مجازات آن نیز معیّن مى گردد و در مواردى [ نیز ] تعیین میزان آن به عهده حاکم شرع و ولىّ فقیه محوّل مى شود[۲۰۵].
اجراى قوانین جزایى اسلام در جامعه یکى از ضروریترین مسائل اجتماعى اسلام است . هیچ اجتماعى بدون آن از امنیت جانى ، مالى ، عقیدتى ، ناموسى و آبرویى برخوردار نخواهد بود. از این رو، مجازات افراد جنایتکار، بریدن دست دزد در صورت وجود شرایط، اجراى حدّ برکسى که عفت و اخلاق عمومى جامعه را با کارهاى نامشروع لکه دار کرده و … موجب حراست جامعه از گزند بزهکاران و پاک سازى و حیات محیط اجتماعى است ، چنان که در روایات اسلامى اجراى حدود و قوانین الهى در جهت پاکیزگى محیط اجتماعى به بارش بارانهاى مداوم در پاک سازى محیط طبیعى تشبیه و حتى سودمندتر از آن شمرده شده است .
مجازات ها در اسلام به عنوان عواملی که فرهنگ خشونت زایی در خود دارند، معرفی شده اند. مجازات های شرعی شامل سنگسار، قطع دست سارق، شلاق زدن ،قصاص، کیفر ارتداد و … می باشند. این موارد از شاخص ترین مصادیق حدود و تعزیرات اسلامی هستند که به عنوان موارد خشن در اسلام مطرح شده اند.

۱- قصاص

قصاص در لغت ، اسم مصدر از ریشه « قصّ یقصّ» به معنای پی گیری نمودن اثر چیزی است. در لسان العرب چنین می خوانیم : قصصت الشی اذا تتبعت اثره شیئاً بعد شی . قصاص نمودن چیزی یعنی به تدریج به دنبال اثر آن رفتن .[۲۰۶]
خلیل در العین در معنای قصاص آورده است: القصاص : التقاصّ فی الجرامات و الحقوق شی بعد شی …اقتص منه ای اخذ منه . قصاص یعنی تقاص نمودن در جرمها و حقوق است به تدریج … از او تقاص شد یعنی از وی گرفته شد [۲۰۷]. قصاص در اصطلاح فقها پیگیری نمودن اثر جنایت و ضرب و جرح را گویند به گونه ای که قصاص کننده عیناً همان جنایت وارده را به جانی وارد نماید[۲۰۸].
صاحب جواهر می گوید : مراد از قصاص در این جا ( کتاب القصاص ) پیگیری و دنبال نمودن اثر جنایت است به گونه ای که قصاص کننده عین عمل جانی را نسبت به او انجام دهد[۲۰۹].
حکم قصاص مجازاتی در میان جوامع انسانی است که سابقه طولانی دارد و اصل معروف چشم به جای چشم و دندان به جای دندان و … در اغلب قوانین قدیم چون الواح دوازده گانه روم ، قانون شریعت یهود و شرع مقدس اسلام دیده می شود.[۲۱۰]
در شریعت اسلام کیفر قصاص در رابطه با جنایت عمد با احراز شرایطی بر نفس و عضو جاری است. نمی توان انکار کرد که جرم پدیده ای است که ریشه در اعتقادات ، آداب و رسوم و فرهنگ ملتها دارد . از همین رو ، هر قوم و ملتی جرم مخصوص بر خود دارد ، اما برخی جرایم به دلیل آن که در تضاد آشکار با مصالح و منافع انسان هاست در هر جامعه ای با هر نوع فرهنگ و بینشی ، جرم شمرده می شود . مانند قتل و ضرب و جرح افراد بی گناه ، زیرا حق حیات و تمامیت جسمی ، نخستین حق هر انسان در زندگی اجتماعی است و مقابه به مثل اولین عکس العملی می باشد که انسان به صورت طبیعی به آن توجه کرده ، با این تفاوت که این مقابله هیچ حد و مرز مشخص و ضابطه ای نداشته است و بزه دیده خود را مجاز می دانست که هر عکس العمل و حتی بسیار شدید تر را اعمال کرده و در مقابل کشته شدن یک نفر ، کشتار دسته جمعی نیز راه بیندازد. اما اسلام که دین عدل و اعتدال است در تعدیل و کنترل حس انتقام جویی در عین حفاظت و پاسداری از حق حیات انسان ها فرمود : ( لکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب)؛[۲۱۱] «ای صاحبان خرد حیات و زندگی در سایه قصاص تأمین شدنی است». پس مجازات قصاص برای حفظ یکی از مهمترین حقوق انسان یعنی حق حیات ، تشریع شده است. [۲۱۲]
اما عده ای از مخالفین و معاندین و یا مسلمانان ناآگاه حکم قصاص را یکی از احکام خشونت آمیز در اسلام تلقی کرده و مدعی هستند که قصاص با جوهره دین که بر محبت و دوستی بنا گذاشته شده است مخالف است. عده ای از مخالفین می گویند که اعدام فرد قاتل، خشونت است و با حقوق بشر در تعارض میباشد. گروهى هم بدون تامل، مسأله قصاص را مورد انتقاد قرارداده‏ و شبهات و ایراداتی را به آن وارد نموده اند،[۲۱۳] که ضمن بیان آنها به بررسی هر کدام می پردازیم.

شبهات و ایرادات به قصاص

 

الف ) قصاص: تکرار قتل

جنایتى که قاتل مرتکب شده بیش از این نیست که انسانى را از بین برده است، ولى شما به هنگام قصاص همین عمل را تکرار مى‏کنید. قتل اول یک فرد از جامعه می کاهد، قتل دوم بجاى اینکه آن کمبود را جبران کند، یک فرد دیگر را از بین مى‏برد و این خود کمبود روى کمبود مى‏شود. در نگاه نویسنده «الکتاب و القرآن» آیات قصاص در شمار آیاتی است که اعدام را حد اعلی قتل معرفی می کند. بنابراین حداکثر مجازات کسی که دیگری را به عمد کشته است، اعدام است. اما این به آن معنا نیست که اعدام تنها گزینه است و قاتل باید اعدام گردد؛ بلکه اهل اجتهاد می توانند بسته به عصر و زمان خویش قاتل را مجازات کنند و یکی از این مجازات ها اعدام است.[۲۱۴]

بررسی :

خون بی گناه با خون قاتل شسته نمی شود تا کسی بگوید خون به خون شستن خطاست[۲۱۵] . از بین بردن افراد مزاحم و خطرناک گاه بهترین وسیله براى رشد و تکامل اجتماع است، و چون در اینگونه موارد مسأله قصاص ضامن حیات و ادامه بقا مى باشد شاید از این رو قصاص به عنوان یک اصل عقلی درآمده به طوری که به صورت غریزی،انسان ها هرچه که برای یک مجموعه بزرگتر و مهمتر خطرناک است از بین می برند. نظام طب، کشاورزى، دامدارى همه و همه روى این اصل عقلى (حذف موجود خطرناک و مزاحم) بنا شده است.
کسانى که کشتن قاتل را فقدان فرد دیگرى مى دانند تنها دید انفرادى دارند، اگر صلاح اجتماع را در نظر بگیرند و بدانند اجراى قصاص چه نقشى در حفاظت و تربیت سایر افراد دارد در گفتار خود تجدید نظر مى کنند، از بین بردن این افراد خونریز در اجتماع همانند قطع کردن و از بین بردن عضو و شاخه مزاحم و مضر است که به حکم عقل باید آن را قطع کرد، و ناگفته پیدا است که تاکنون هیچکس به قطع شاخه ها و عضوهاى فاسد و مضر اعتراض نکرده است.[۲۱۶]
علامه طباطبایی در پاسخ به کسانی که می گویند رأفت و رحمت اقتضا می کند که جانی قصاص نشود بیان می کنند : « هر رأفت و رحمتى پسندیده و صلاح نیست و هر ترحمى فضیلت شمرده نمى‏شود، چون بکار بردن رأفت و رحمت، در مورد جانى قسى القلب، (که کشتن مردم برایش چون آب خوردن است)، و نیز ترحم بر نافرمانبر متخلف و قانون‏شکن که بر جان و مال و عرض مردم تجاوز می کند، ستمکارى بر افراد صالح است و اگر بخواهیم بطور مطلق و بدون هیچ ملاحظه و قید و شرطى، رحمت را بکار ببندیم، اختلال نظام لازم مى‏آید و انسانیت در پرتگاه هلاکت قرار گرفته، فضائل انسانى تباه مى‏شود».[۲۱۷]
لذا قرآن در مقام اجرای حد زنا می فرماید : ( وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ فِی دِینِ اللَّه)[۲۱۸]؛ یعنی هم رحمت ممدوح و هم رحمت مذموم و منفی داریم.
شهید مطهری نیز در پاسخ به این شبهه می نویسد: «کشتن اینچنین را، کشتن و اماته و میراندن تلقى نکنید، این را حیات و زندگى تلقى کنید، ولى نه حیات این فرد، حیات جمع یعنى با قصاص یک نفر متجاوز، حیات جامعه و حیات افراد دیگر را حفظ کرده‏اید.
اگر جلو قاتل گرفته نشود، فردا او یک نفر دیگر را خواهد کشت، و فردا دهها نفر دیگر پیدا مى‏شوند و دهها نفر دیگر را خواهند کشت. پس نباید قصاص جانی را کم شدن افراد جامعه تلقى کنیم، بلکه آن را حفظ بقاى جامعه تلقى نمائیم؛ این را میراندن تلقى نکنیم، زندگى تلقى کنیم؛ یعنى قصاص معنایش دشمنى کردن با انسان نیست، دوستى کردن با انسان است».[۲۱۹]
بنابراین اگر انسان به مراتبی از تکامل اخلاقی رسید که قصاص یعنی ترمیم امور و تأمین حیات فردی و جمعی به روشی دیگر و جایگزین حذف فیزیکی میسر بود مرجح نیز خواهد بود؛ زیرا هدف اعدام نیست؛ هدف حیات است و خداوند نسبت به همه بندگان و مخلوقات رحمه للعالمین است. از همین رو آیه شریفه، مغز انسان ها و خردمندان را مورد خطاب قرار می دهد، نه احساس و عواطف آنها را، و می فرماید: «در قصاص، حیات و زندگى است، اى صاحبان خِرد».

ب) قصاص: انتقام جویی و قساوت

قصاص جز انتقام‏جویى و قساوت نیست، این صفت ناپسند را باید با تربیت صحیح از میان مردم برداشت، در حالى که طرفداران قصاص هر روز به این صفت ناپسند انتقام‏جویى روح تازه‏اى مى‏دمند.

بررسی:

این شبهه در واقع برآیند تفکری است که قوانین کیفری و جزائی اسلام را خشن و ناشی از حس انتقام و کینه توزی شخصی می داند. قهراً نتیجه این می شود که اجرای این قوانین از جمله حکم قصاص موجب گسترش انتقام می شود، امّا واقع این است که قصاص یک قانون قرآنی است که از سوی خداوند حکیم براساس حکمت، وضع و تشریع شده است و ارتباطی با مسئله انتقام جویی ندارد.
اسلام در هر مورد مسائل را با واقع‏بینى و بررسى همه جانبه دنبال مى‏کند، در مسئله خون بى‏گناهان نیز حق مطلب را دور از هر گونه تندروى و کند روى بیان داشته است، نه همچون آئین تحریف شده یهود فقط تکیه بر قصاص مى‏کند و نه مانند مسیحیت کنونى فقط راه عفو یا دیه را به پیروان خود توصیه مى‏نماید، چرا که دومى مایه جرئت است و اولى عامل خشونت و انتقام‏جویى.[۲۲۰]
جریان قطع عضو فاسد یا کَی و داغ کردن مرسوم در زمان کهن، که اصل آن در نهج البلاغه[۲۲۱] و فرع آن در برخی دیوان ها[۲۲۲] آمده است، هرگز مایه خشونت مداری قانون محترم پزشکی نبوده و سبب اتّهام طبیب مهربان به قساوت دل نخواهد بود، بلکه قانون قطع عضو فاسد، حق مدار و رحمت‏ محور بوده و طبیبِ جرّاحْ، دلسوز و رقیق قلب است.[۲۲۳]
علامه طباطبایی دراین باره بیان می کنند :«تشریع قصاص به قتل بخاطر انتقام نیست، بلکه ملاک در آن تربیت عمومى و سد باب فساد است».[۲۲۴]
اصولاً تشریع قصاص هیچ گونه ارتباطی با انتقام جویی ندارد. زیرا انتقام جویی،فرو نشاندن آتش غضب به خاطر یک مسئله شخصی است درحالی که قصاص به منظور پیشگیری ازتکرارظلم و ستم بر اجتماع است و هدف آن عدالت خواهی و حمایت از سایر افراد بی گناه می باشد.[۲۲۵]
در نهایت با دقت و تأمل در احکام اسلام و آیه شریفه قصاص[۲۲۶] روشن می شود که حکم «قصاص» و «عفو» در اسلام نه تنها مبتنی بر کینه توزی و انتقام جویی شخصی نیست، بلکه یک مجموعه کاملاً انسانی و منطقی است . از تعبیرات به کار رفته در آیه شریفه از قبیل دستور عفو قاتل و برادر دینی خواندن قاتل و اولیای مقتول و رحمت الهی دانستن عفو که خود تسهیل در امور بندگان است، کاملاً استفاده می شود که قصاص عامل گسترش انتقام نیست بلکه ضامن حیات اجتماعی است.

ج) بیمار بودن قاتل

عده ای بر اصل قصاص در اجرای مجازاتها ایراد گرفته، مخصوصا با توجه به تحقیقاتی که اخیرا در دانش روان شناسی و جامعه شناسی صورت گرفته آن را غیر عادلانه و بیش از اندازه شدید وغیر انسانی می دانند و بیان می کنند که آدمکشى گناهى نیست که از اشخاص عادى یا سالم سرزند، حتما قاتل از نظر روانى مبتلا به بیمارى است، و باید معالجه شود، و قصاص دواى چنین بیمارانى نمى‏تواند باشد[۲۲۷].

بررسی :

در مورد ایراد سوم که قاتل حتماً مبتلا به مرض روانى است و از اشخاص عادى ممکن نیست چنین جنایتى سر بزند، باید گفت: حکم قصاص برای غیر افراد دیوانه است واگر جنون و دیوانه بودن قاتل ثابت شود، دیگر حکم قصاص برای او نیست.
و اسلام هم در چنین صورتهائى براى قاتل دیوانه یا مثل آن حکم قصاص نیاورده است، اما نمى توان مریض بودن قاتل را به عنوان یک قانون و راه عذر عرضه داشت، زیرا فسادى که این طرح به بار مى آورد و جرأتیکه به جنایتکاران اجتماع مى دهد براى هیچکس قابل تردید نیست، و اگر استدلال در مورد قاتل صحیح باشد در مورد تمام متجاوزان و کسانى که به حقوق دیگران تعدى مى کنند نیز باید صحیح باشد، زیرا آدمى که داراى سلامت کامل عقل است، هرگز بدیگران تجاوز نمى کند، و به این ترتیب تمام قوانین جزائى را باید از میان برداشت، و همه متعدیان و متجاوزان را به جاى زندان و مجازات به بیمارستانهاى روانى روانه کرد.[۲۲۸]
علامه طباطبایی در پاسخ به این ایراد اذعان می نمایند که نسبت دادن بیمار روانی به مجرمان و قاتلان باعث میشود قتل و جنایت و فحشاء روز بروز بیشتر شود و جامعه انسانیت را تهدید کند، براى اینکه هر جنایتکارى که از قتل و فساد لذت مى‏برد، وقتى فکر کند که این سادیسم جنایت، خود یک مرض عقلى و روحى است، و او در جنایتکاریش معذور است و این حکومتها هستند که باید اینگونه افراد را با یک دنیا رأفت و دلسوزى تحت درمان قرار دهند و از سوى دیگر حکومت‏ها هم به همین معنا معتقد باشند البته هر روز یکى را خواهند کشت و معلوم است که چه فاجعه‏اى رخ خواهد داد.[۲۲۹]

د) عفو و زندانی کردن قاتلان به جای قصاص

برخی بر این باورند که شدیدترین مجازاتی که خداوند برای قاتل آورده است قصاص است . اما قصاص تنها گزینه نیست و خانواده مقتول می توانند قاتل یا جانی را عفو کنند و به جای آن حکم زندان برای آنها صادر شود. این افراد می گویند آیا بهتر نیست به جاى قصاص، قاتلان را زندانى کنیم و با کار اجبارى از وجود آنها به نفع اجتماع استفاده نمائیم با این عمل هم اجتماع از شر آنان محفوظ مى‏ماند، و هم از وجود آنها حتى المقدور استفاده مى‏شود.[۲۳۰]

بررسی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]




 

  • پیش بینی رفتار از مستمر بودن و قانمونمند بودن رفتار سرچشمه می گیرد.
  • مستمر بودن و قانونمندی از مسئولیت ناشی می شود.
  • مسئولیت از قانون و باورهای فرد شکل می گیرد.

 

موفقیت در سازمانم ناشی از ایجاد و به کارگیری مدیریت اخلاق در سازمان است. اخلاق سازمانی از اعتمادآفرینی شروع می شود. هر چه اعتماد به سازمان، برنامه ها و مدیران (ارشد، میانی و مدیران پایه) بیشتر باشد، میزان تعهد به سازمان و وظایف بیشتر خواهد شد. اعتماد آفرینی، منجر به افزایش توان سازمانی در پاسخ دهی به نیازهای محیطی خواهد گردید؛ زیرا اعتمادآفرینی هم افزایی در توان سازمان ایجاد خواهد کرد. هر چه اعتماد کارکنان به مدیران و سازمان کاهش یابد، مدیران می بایست هزینه بیشتری را جهت کنترل رفتار کارکنان بپردازند که نتیجه کمتری نیز به دست خواهند آورد. اعتماد آفرینی از پیش بینی رفتار ایجاد می شود.
ایجاد اعتمادف ازپیش بینی رفتار حاصل می شود، چرا ما به بانک اعتماد می کنیم؛ زیرا رفتارهای بانک دقیقاً برای ما قابل پیش بینی است. هر چه پیش بیین رفتار ما برای دیگران آسان و دقیق باشد اعتماد به ما بیشتر خواهد شد و میزان ریسک پذیری را برای کارکنان و مشتری ها کاهش خواهد داد وهمین امر، باعث جذب افراد و کارکنان به طرف سازمان و مدیریت خواهد گردید.
اعتماد به بستری از عملکرد گذشته شکل می گیرد. اعتماد در شرایطی صورت می پذیرد که ما نیاز داریم به دیگران تکیه کنیم. برای تصمیم گیری درباره کاری که باید انجام دهیم نیاز داریم که بر رفتار و عملکرد دیگران تکیه کنیم. و بایستی برای این اعتماد، توقعاتی از عملکرد آنان داشته باشیم.
پیش بینی رفتار از مستمر بودن رفتار و قانونمند بودن آن ناشی می شود. تکرار مستمر و مشابه رفتار در شرایط خاص، می تواند پیش بینی رفتار را افزایش دهد.
ما به کسانی اعتماد می کنیم که بتوانیم آنها را پیش بینی نماییم. مدیری را در نظر بگیرید که هر لحظه تصمیم خود را عوض می کند و تغییر تصمیم وی، تابع هیچ امر شناخته شده ای نیست چیزی جز بی اعتمادی در انتظار محیط داخلی سازمان نیست.
مستمر بودن و قانونمند بودن رفتار، از مسئولیت پذیری ناشی می گردد.افراد، هر چه مسئولیت پذیرتر باشند، رفتار آنان مستمرتر و قانونمندتر خواهد گردید. افراد بی مسئولیت افرادی هستند که تعهد چندانی نسبت به اثربخشی بودن رفتار خود ندارند.
مسئولیت از پای بندی به قانون یا رعایت اصول اخلاقی سرچشمه می گیرد. نکته قابل توجه اینکه اتکا صرف به قانون، برای افزایش مسئولیت کاری کارکنان، اثربخشی چندانی ندارد. این اصول و باورهای نهادینه شده در فرد است که می تواند مسئولیت او را هم افرایش دهد.
پایبندی به قانون در انسان، برخلاف طبیعت و حیوانات اهلی، معلول مسئولیت پذیری آدمی است. مسئولینی که از طرفی ناشی از اختیار و خودآگاهی است. و از طرفی دیگر انسان را به ریسک پذیری موجه و دغدغه های رفتاری سوق می دهد.
مسئولیت های آدمی یا حقوقی است یا اخلاقی؛ آن چه در پای بندی آدمی و سازمان به قانون نقش مؤثرتری دارد، مسئولیت های اخلاقی است. مسئولیت پذیری سازمان، سبب ایجاد اعتماد اصیل و پایدرا محیط به آن شده، در نهایت، موفقیت سازمان را تضمین می کند. مسئولیت سازمان ها این نیست که صرفاً اثربخش باشند؛ بلکه مسئولیت آنها این است که به جامعه ای که در آن فعالیت می کنند، خدمت کنند. (صدری فردو طاهری،۱۳۸۹،ص۹۷-۹۵)

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

    1. ارزشهای اصول اخلاق حرفه ای

اصول اخلاق حرفه ای دارای بار و ارزشهای والایی است که رعایت آنها در رعایت هنجارهای اجتماعی بسیار نقش آفرین است و این مستلزم شناخت اولیه و اساس از اصول مذکور است.
همچنانکه رفتار و شیوه زندگی ایمان آورندگان به کتب آسمانی گویای محتوی دینی و مذهبی آنهاست و همچنانکه حرکات وسکنات مسلمانان برگرفته از آیات و روایات قرآن است و آن کتابی است که اخلاقی واحد را در میان پیروانش ایجاد کرده و در تمام زوایای زندگی آنها دخالت کرده است و برای آن برنامه ای خاص دارد، هر حرفه ای نیز رفتار و تعهدات مربوط به خود را دارد که برگرفته از اساسنامه آن حرفه است. حرفه های مختلف بر حسب میزان حساسیت و وظیفه ای که در خدمت به جامعه دارند دارای معیارهای اخلاقی متفاوت می باشند، معیارهای اخلاقی اصول مشترک خصوصیت ارزشها و صلاحیت هایی را مشخص می کنند که اعضای یک سازمان را به هم پیوند می دهد و در واقع معیارهای اخلاقی چارچوبی را برای ارزشها، اصول و مسئولیت ها و حقوق سازمان های غیردولتی ارائه می دهد.
به عبارت دیگر معیارهای اخلاقی به ما می گوید سازمان های غیردولتی چه سازمان هایی هستند، چه باید انجام بدهند، چه نوع تصمیماتی می بایست در این سازمان ها اتخاذ شود؟ معیارهای اخلاقی همچون نقشه های راهنمایی هستند که به اعضاء یک سازمان کمک می کنند تا نقش های خود را به روشنی و وضوح کاملی ایفا نمایند. این معیارها برگرفته از فرهنگ بومیف فرهنگ مدنی روز و بخصوص در کشور ما متأثر از دین مبین اسلام است. صرفنظر از اینکه اخلاق هم به جنبه مثبت و هم به جنبه منفی آن اطلاق می شود. کلمه اخلاق به آن دسته ازصفات مثبت که با هنجارهای جامعه همخوانی دارند اطلاق می شود.
اصولاً اخلاق منفصل از موضوعات مادی بوده و بعد معنوی طبقات مشاغل را که دارای اهداف و منافع مشترک هستند دربر می گیرد و امروزبه این نوع اخلاق، اخلاق حرفه ای می گویند.
اخلاق و انتظارات اجتماعی در کلی ترین حالت خود شامل چهار ارزش زیر می شود:
-صداقت و راستگویی – انصاف و برابری
– امانت داری – وفاداری و احساس مسئولیت اجتماعی
اخلاق و اصول اخلاق حرفه ای باید جایگاهی بالاتر از قانون داشته باشد کما اینکه قوانین هر کشوری نیز از اخلاق نشأت می گیرد و خود اخلاق، هیچ گاه به متن قانونی تبدیل نمی شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • نکات مورد توجه در ایجاد اصول اخلاقی

نهادینه کردن اصول عملی و روش عمل در بسیاری از حرفه ها یکسان است. البته باید به این امر اشاره شود که میان اصول اخلاقی حرفه هایی همچون نظام های اطلاعاتی و حرفه های کنترل شده ای همانند قانون و طب تفاوت هایی وجود دارد.
به جز اصول اخلاق، اخلاق حرفه ای با موضوعاتی همچون غرامت حرفه ای نیز سرو کار دارد. علاوه بر این، اصول اخلاقی به واسطه گروه فرهنگی، حرفه و شیوه با یکدیگر تفاوت پیدا می کنند. تفاوت میان این اصول جالب ترین و بحث انگیزترین مباحث را دامن زده است. چرا که تفاوت میان اصول اخلاقی که در جهان وجود دارد چالشهایی به وجود می آورد. در برخی فرهنگ ها، با رفتارهای خاص مخالفت می شود، اما در دیگر فرهنگ ها برعکس این امر ممکن است صحیح باشد و حتی از اصول اخلاق حرفه ای آن جامعه به شمار رود. سرقت نرم افزار در این امر نمونه خوبی به شمار می رود. اصول اخلاقی ما را قادر می سازد تا آرمان ها و مسئولیت های یک حرفه را به وجود آوریم یک تأثیر نظم دهنده عملی اعمال کنیم که هر دو طرف را در نظر داشته باشیم، وجهه حرفه را اصلاح کنیم، اصول اخلاق به مشاغلان انگیزه می دهد تا به واسطه تلاش از استدلال های خود دفاع کنند، اصول اخلاقی آگاهی و هشیاری ما را در تمام موارد افزایش داده و کیفیت و همسانی را نیز بالا می برد.
نکاتی که در ایجاد اصول اخلاقی می توان مورد توجه قرار داد عبارتند از:
الف) اصول اخلاقی پیش شرط مدیریت است.
ب) اخلاق حرفه ای، یک دانش است که بر مبنای یک سیر منطقی و عقلانی باید ایجاد شود.
ج) مدیران بایدبه اصول اخلاق حرفه ای اعتقاد داشته باشند (از شعار به شعور در آیند).
د) شاخصه های اخلاق حرفه ای، باید دقیقاً توسط مدیران روشن شود.
و) شاخصه های اخلاقی، نباید با هم در تعارض باشند.
هـ)مدیران باید خود به این اصول احترام گذارند و در رفتار خود آنها را تجلی دهند.
ی) نقایص اخلاقی می تواند در سطح زیربنایی و عملیاتی ظاهر گردد. عدم ارتباط مدیران ارشد و مدیران عملیاتی می تواند نقایص اخلاقی را در سازمان افزایش دهد.
۲-۳۱- توسعه و ترویج اخلاق حرفه ای
مسائلی که اخلاق حرفه ای با آن سروکار دارد عبارت است از : صداقت علمی، انطباق با قراردادهای قابل اعتماد، محرمانه بودن اطلاعات، سروکار داشتن با موضوعات انسانی، انصاف در تحلیل اطلاعات و مشورت حرفه ای، پاسخگویی حرفه ای، تصمیم در مواقع تعارض منفعت.
اخلاق حرفه ای شرکت ها و مؤسسات را ملزم به رعایت اخلاق می کند. هدف یک اصل اخلاقی ترغیب مسئولیت پذیری از طریق رفتارهای اخلاقی است. اصول اخلاق به حرفه ای ها کمک می کند تا خود را ازرفتارهای غیراخلاقی دور نگاه دارند و رفاه مشتریان را تأمین کنند.
این امر بسیار مهم تلقی می شود که فرد از آنچه به عنوان نزاع میان ایده ها و استانداردها در نظر گرفته شده و به عنوان یک اصل بیان می شود، یک حس اخلاقی داشته باشد. با تعریف اصول اخلاق، افراد حرفه ای در هر شغلی می توانند تصمیم بگیرند که چه رفتاری منطقی و غیرمنطقی است، کدام عمل اخلاقی و کدام عمل غیراخلاقی است. این امر در گسترش هر حرفه و اعضای متبوع آن نفع مستقیم دارد. در مواردی که میان اخلاق و مسئولیت حرفه ای نزاع و کشمکش به وجود می آید، اصول اخلاق می تواند به حل شدن این اختلافات کمک کند تا مسئولیت پذیری حرفه ای تضمین شود. این اصول برای کمک به تدوین و تشخیص خیر از شر به وجود آمده اند و ارتباط مستقیم با حرفه ای بودن دارد.
عوامل متعددی باعث توسعه اخلاق حرفه ای در حرفه های گوناگون می شود اساساً میزان توسعه و رشد اخلاق حرفه ای بستگی به میزان کارکرد موفق اخلاق حرف و همین طور میسزان تغییرپذیری آن دارد. هر قدر مزایای حاصل از رعایت اخلاق حرفه ای فراگیرتر باشد میزان تعهد به اصول آن از درجه بالاتری برخوردار است و قدر محدودیت های اعمال شده ناشی از اصول اخلاق حرفه ای منطقی تر و در رشد سازمان مؤثرتر باشد، پایبندی به آن محکمتر خواهد بود. به طور مثال اثر اصول اخلاق حرفه ای یک سازمان در ایجاد حسن مالکیت در اعضای سازمان موفق تر باشد رضایت اعضاء بیشتر و تحمل مشکلات برایشان آسانتر است و در پایبندی به اصول آن اصرار جمعی به اصرار فردی حاکم می شود.(صدری فرد و طاهری،۱۳۸۹، ۱۱۱-۱۰۸)
۲-۳۱-۱- استقرار سیستم های کنترل اخلاقی
شاید پراهمیت ترین گام برای توسعهی رفتار اخلاق، تشویق سازمان ها به ایجاد منشور اخلاقی باشد. منشور اخلاقی باید به طور منظم در خبرنامه ها و گزارش های سالیانهی سازمان انتشار یابد.
بسیاری از سازمان های دولتی وغیردولتی در سطح جهان با توسعهی مرامنامه های اخلاقی سازمانی، کارکنان خود را با رفتارهای اخلاقی و مورد انتظار، آشنا می کنند.
اخیراً برخی سازمان ها نقشی به نام مأمور اخلاق یا بازرسی ویژه اخلاق را در سازمان ایجاد کرده اند. بازرسی ویژه اخلاق؛ اعمال اقدامات و دستورالعمل ها را به سوی منش اخلاقی هدایت و راهنمایی می کند. بازرسی ویژه اخلاق مسئول این موارد است. استانداردهای اخلاق را به سمع و نظر همهی کارکنان برساند، سیستمی را برای آگاهی کارکنان جهت همنواسازی خود با استانداردهای اخلاقی طراحی نماید و برنامه های آموزشی اخلاق را برای مدیران و غیرمدیران در همه سطوح سازمان ایجاد نماید. بازرس ویژه اخلاق باید در عرصهی سازمان از قدرت زیادی برخوردار باشد تا کارکنان قسمت های مختلف بتوانند بدون ترس و وحشت از تنبیه با او در ارتباط باشند و از حادث شدن رفتارهای غیراخلاقی در سازمان او را مطلع کنند. علاوه بر این، بازرس ویزه اخلاق باید در رفع ابهام معماهای اخلاقی به مدد کارکنان آید.
۲-۳۱-۲- توسعهی منشور اخلاقی سازمانی
ذی نفعان سازمان که شامل؛ مشتریان و ارباب رجوعان، کارکنان، سرمایه گذاری، جامعهی محلی، گروه های فعال، ارباب جراید و … می باشند. به میزان زیادی گسترش یافته اند. آنان توجه دقیق و موشکافانه ای نسبت به رفتارهای اخلاقی سازمان معطوف داشته اند این رفتارها شامل اقدامات مدیریتی نسبت به افراد داخل و خارج سازمان، رفتار کارکنان با مشتریان و ارباب رجوعان، میزان تعهد سازمان نسبت به گروه هایی مختلف کاری و … می باشند. مضافاً بر این برخی سازمان ها به این نتیجه رسیده اند که منافع کسب و کار در توسعهی برنامه های جامع اخلاق می باشد. سنگ زیربنای برنامه های اخلاق را مجموعه ای از ارزشهای سازمان تشکیل می دهد. سازو کار کلیدی برای فصیح سازی این ارزش ها، منشور اخلاقی می باشد.
در جستجوی تدوین منشور اخلاقی در ابتدا لازم است این منشور تعریف شود: «منشور اخلاقی دستورالعملی رسمی است که در آن ارزش ها و قوانین اخلاقی اساسی مورد انتظار از افراد سازمان بیان می شود.
منشور اخلاقی می تواند ما را با اصول اخلاقی کسب و کار آشنا سازد منشور اخلاقی ابزاری اساسی در راستای ارتقای خوشنامی سازمان، توسعهی فرهنگی، یکپارچه سازی سازمان، ممانعت از اقامه دعوی علیه سازمان و جریمه های متعاقب آن و کمک به ثبات در بازارهای متغیر و دور از کنترل می باشد. همچنین منشور اخلاقی موجب کمک در سازگاری سازمان با محیط جهانی می شود، زیرا آن نقاط مرجع ثابت و شخصی را برای کارکنان فراهم می کند. منشور اخلاقی به عنوان دستورالعمل های تصمیم سازی می باشند و آنها می توانند اطلاعات مورد نیاز را جهت هم راستایی اقدامات کارکنان از لحاظ اخلاقی بودن در اختیارشان قرار دهند.
همان طور که بیان شده، منشور اخلاقی ریشه در ارزش های قوی سازمان دارد به طور مثال اگر سازمانی یکی از ارزش های حاکم، احترام به مشتریان، و ارباب رجوعان است؛ بنابراین در تنظیم منشور اخلاقی باید به این امر توجه داشت و آن را در منشور اخلاقی سازمان لحاظ نمود.
منشور اخلاقی به عنوان مجموعه ای از اصول واقعی درباره چگونه رفتار کردن سازمان ها و اقداماتشان می باشد.
فلسفهی زیادی وجود دارد که نشان می دهد منشور اخلاقی در بالندگی، خوشنامیف عاید سازی منافع برایسازمان مؤثر می باشد. منشور اخلاقی در یک طیف قرار می گیرد که یک سوی آن می تواند زیرپایهی اطاعت و پذیرش و سوی دیگر طیف بر پایهی ارزش های سازمان است. معمولاً سازمان ها در تنظیم منشور اخلاقی بین این دو طیف قرار می گیرند. در شکل می توان این مطلب را مشاهده کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:22:00 ب.ظ ]




:
مصرف کننده به منظور خرید یک محصول یا خدمت، مجموعه اقداماتی را تحت عنوان فرایند تصمیم گیری انجام می دهد او پس از تشخیص نیاز خود، به جمع آوری اطلاعات می پردازد و بر اساس این اطلاعات گزینه های خرید را ارزیابی کرده و درنهایت اقدام به تصمیم گیری می نماید.(شیفمن وکانوک ،۲۰۰۶ )[۳]
موفقیت در بازاریابی به طور عمده از طریق مدت زمانی تعیین می شود که مشتریان صرف تصمیم گیری در مورد محصولات می کنند. بازاریابان بر این باورند که برای افزایش فروش تنها سه روش وجود دارد: افزایش تعداد مشتریان، افزایش میزان پولی که هر مشتری در هر خرید هزینه می کند و افزایش تعداد خریدهای مشتری. مهمترین روش برای فروشهای روز افزون و تسلط بر بازار، افزایش سرعت تصمیم گیری است.(سیلورمن ،۲۰۰۱ )
از طرفی ارتباطات شفاهی قدرتمندترین روش برای شتاب دادن به تصمیم است. سرعت تصمیم قدرتمندتر از موضع یابی، تصویر ذهنی، ارزش، رضایت مشتری، ضمانت نامه ها یا حتی برتری محصول است؛ چون با تمرکز بر آن، بایستی این عوامل و بسیاری از عوامل دیگر را به مؤثرترین ترکیب ممکن سازماندهی نمود.
( سیلورمن،۲۰۰۱ )
ارتباطات شفاهی، گفتگو در مورد محصولات و خدمات میان افرادی است که مستقل از شرکت عرضه کننده محصول یا خدمت هستند و منافع اندکی از ترغیب دیگران به استفاده از محصول دارند و بنابراین مشوق خاصی برای ایجاد اعتماد به محصول یا خدمت وجود ندارد (سیلورمن،۲۰۰۱ ). یکی از گسترده ترین مفاهیم مورد پذیرش در رفتار مصرف کننده، ارتباط شفاهی است که نقش مهمی را در شکل دهی رفتار و نگرش مصرف کننده بازی می کند.(براون ورینگن ۱۹۸۷ )[۴]ارتباط شفاهی در بازاریابی اغلب برای توصیف توصیه ها و پیشنهادها ی مصرف کنندگان به یکدیگر استفاده می شود. سرعت و فقدان تعصبات تجاری به مارک محصول یا خدمت خاص، آن را به منبع اثربخش اطلاعاتی برای انتخاب های تجاری مصرف کنندگان تبدیل کرده است، به خصوص در مواردی که تجربه قبلی خرید محدود باشد .(است وهمکاران ۲۰۰۷ )[۵]ارتباط شفاهی تأثیر بسزایی بر شکل دهی نگرشهای مصرف کنندگان، در زمینه تصمیم گیری خرید و کاهش ریسک مرتبط با خرید دارد.(وانگنهیم وبایون ۲۰۰۴ )[۶] موردیان و سوان معتقدند که ارتباط شفاهی با بسیاری از ویژگیهای شخصیتی در ارتباط است. آنها در پژوهش خود نیز به بررسی رابطه میان ارتباط شفاهی و برونگرایی در کشورهای مختلف پرداختند.(مرادیان وسوان ،۲۰۰۶ )[۷]
به دلیل اینکه مصرف کنندگان نمی توانند تمامی اطلاعات موجود در زمینه تصمیمات خرید را پردازش کنند اغلب اقدام به ساده سازی فرایند جستجوی اطلاعات و تصمیم گیری می کنند. در همین راستا ارتباط شفاهی با کاهش مقدار اطلاعاتی که باید جمع آوری و پردازش شود به فرایند تصمیم گیری خرید کمک خواهد کرد.زیرا به جای توجه به منابع مختلف برای جمع آوری و پردازش اطلاعات، می توان تنها به اطلاعات حاصل از ارتباط شفاهی اکتفا کرد.(دوهان وهمکاران ۱۹۹۷ )[۸]
اما در مورد اهمیت ارتباط شفاهی سیلورمن معتقد است به واسطه ی تغییر محیط بازاریابی به نظر می رسد، یافتن راه های جایگزین برای ایجاد صدای قابل شنیدن بسیار ضروری و ارتباط شفاهی پدیده ای است که مدتهاست شناخته شده و ثابت شده روش بسیار قدرتمندی درایجاد و توقف کسب و کارها است.
(سیلورمن ،۲۰۰۱ )
به اعتقاد دربایکس و وان هامه دلایلی که نشان دهنده قدرت ارتباط شفاهی می باشد به قرار زیر است:
اول ارتباط شفاهی معتبرتر از منابع تجاری و اطلاعاتی تحت کنترل شرکت است ، دوم ارتباط شفاهی یک ارتباط واقعی است و همانند روند جریان پیام می تواند دو طرفه باشد و سوم اینکه افراد تجربیات خود را در مورد کالاها و خدمات و مارک ها با دیگران درمیان میگذارند و این برای مشتریان بالقوه می تواند به کاهش ریسک منجر شود.(دربایکس و وان هام، ۲۰۰۳ )[۹]
یکی از مفاهیمی که در پژوهش های بررسی رفتار مشتری مورد توجه قرار گرفته است، مفهوم ریسک ادراک شده مشتری است. محققان رفتار مشتری، اغلب ریسک ادراک شده را به عنوان ادراک مشتری در مورد عدم اطمینان و نتایج معکوس بالقوه خرید یک محصول و یا سرویس تعریف کردهاند.(لیتلروملانژیو، ۲۰۰۶ )[۱۰]
واژه خطر یا ریسک در ادبیات به معنای جسارت داشتن یا بروز رفتار یا تمایل به اقدام در جهتی با آینده ای نامعلوم است به نحوی که نمی توان نتایج آن را با اطمینان تشخیص داد. حداقل در بروز نتیجه دو گانه آن، یکی از نتایج احتمالی برای فرد بسیار مفید و سودمند و دیگری کاملا زیان بار یا ترسناک خواهد بود.(لیتلروملانژیو،۲۰۰۶ )
بسیاری از مطالعات نشان داده اند که مشتریان اشکال و یا ابعاد متفاوتی از ریسک را درک می کنند. اینکه ارزش پیشگویی کننده هر کدام از این ابعاد در کل ریسک و رفتار کاهش دهنده آن به چه میزانی است، به طبقه محصول یا خدمت بسیار وابسته است. (گموندن،۱۹۸۵ )[۱۱]
ریسک ادراک شده را می توان به عنوان ادراک مشتری در مورد عدم اطمینان و نتایج معکوس بالقوه خرید یک محصول یا سرویس تعریف نمود (خدمتگذار و همکاران ،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ب.ظ ]




۱٫ ابن منظور، محمد بن مکرم ، لسان العرب، بیروت، دارالتراث العربی، ج ۴٫
۲٫ اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: حسین خداپرست، چاپ و نشر نوید اسلام، ۱۳۸۷٫
۳٫ تمیمی، آمُدی، عبدالواحد، غرروالحکم، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸٫
۴٫ انصاری، خواجه عبدالله، کشف الاسرار و عده الابرار، ج ۱، به اهتمام علی اصغر حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱٫
۵بندر ریگی، محمد، معلوف المنجد، انتشارات ایران، ۱۳۷۴- ۱۳۸۱٫
۶٫ بی آزار شیرازی، عبدالکریم، تفسیر کاشف، مترجم: دکتر سید محمد باقر حجتی، ج۱، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۷٫ بیضاوی، ناصرالدین، تفسیر بیضاوی، ج ۱، بیروت، موسسه ی الاعلمی ، ۱۴۱۰ هـ ق .
۸٫ جعفری، محمد تقی، فلسفه دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، تهران ، ۱۳۷۸ .
۹٫ ….، ….، حقوق جهانی بشر، دفتر خدمات حقوقی بین الملل، تهران ، چاپ اول، ۱۳۷۰٫
۱۰٫ ….، ….، جبر و اختیار ، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری ، چاپ ۱، سال ۱۳۷۹٫
۱۱٫ جوادی آملی ، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن در قرآن، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۸ش .
۱۲٫ ….، ….، شریعت در آئین معرفت، قم، مرکز نشر اسراء ، ۱۳۷۹٫
۱۳٫ ….، ….، دین شناسی، تحقیق و تنظیم: محمد رضا مصطفی پور، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۱ .
۱۴٫ ….، ….، حق تکلیف در اسلام، قم ، اسرا، ۳۸۴ .
۱۵٫ جوادی، محسن، و علیرضا امینی، معارف اسلامی ۲، دفتر نشر و پخش معارف، ۱۳۸۰٫
۱۶٫ جیمز، ویلیام، دین و روان، ترجمه: مهدی قائمی، قم، دارالفکر.
۱۷٫ حرعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، علی صحت، تهران، انتشارات ناس چاپ ۱، ۱۳۶۴ ش.
۱۸٫ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ترجمه: احمد جنتی، نشر بین الملل، ۱۳۸۲٫
۱۹. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید العتقاد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ یازدهم ۱۴۲۷ هـ ق.
۲۰٫ دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، انتشارات آستان قدس رضوی ، شرکت به نشر، ۱۳۸۰٫
۲۱٫ دهخدا، علی اکبر، فرهنگ دهخدا، ج ۱، انتشارات وچاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳٫
۲۲٫ رازی، ابوالفتوح حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶٫
۲۳٫ رعتیق نیشابوری ، تفسیر صور آبادی و تفسیر التفاسیر ، ج ۱، ناشر : فرهنگ نشر نو ، تهران، ۱۳۸۱٫
۲۴٫ زمخشری، ابوالقاسم، تفسیر کشاف، ج ۱، بیروت، نشر دار الکتاب العربی، ۱۳۱۸، (ترجمه تفسیر کشاف، مترجم: مسعود انصاری، تهران، ققنوس، ۱۳۸۹)
۲۵٫ سالم، محمد عرفان، المعجم المفهرس کلمات القرآن العظیم ، تهران ، انتشارات اسلام ، ۱۳۸۴٫
۲۶٫ ساجدی، ابوالفضل، دین گرایی چرا؟ دین گرایی چه سان؟ انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ، ۱۳۸۸٫
۲۷٫ سروش، محمد، آزادی، عقل، ایمان، قم، دبیرخانه ی مجلس خبرگان رهبری، ۱۳۸۱٫
۲۸٫ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج ۲، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳٫
۲۹٫ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه، معانی الاخبار، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۱ ش.
۳۰٫ ….، ….، خصال، مترجم: محمدباقر کمره ای، تهران، کتابچی، ۱۳۸۴٫
۳۱٫ صابونی، محمد علی، صفوه التفاسیر، ج ۱، نشرتهران، سال۱۳۸۳٫
۳۲٫ طاهری کنی، علی اصغر، تفسیر ادبی قرآن مجید، به کوشش مهدی اسلامی یزدی، شرکت چاپ و نشر لیلا،۱۳۷۷٫
۳۳٫ طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن ، ج ۲۰، ۱۴، ۱۰، ۹، ۵، ۳، ۲ عبدالکریم نیری بروجردی، تهران، انتشارات بنیاد علمی و فکری طباطبایی.
۳۴٫ ….، ….، شیعه در اسلام، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى، ۱۳۷۸٫
۳۵٫ ….، ….، آموزش دین، تنظیم: سید مهدی آیت اللهی، قم، انتشارات جهان آرا ، ۱۳۶۸٫
۳۶٫ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروه الوثقی، ج ۲، اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۷٫
۳۷٫ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۷،۵،۱، مؤسسه انتشارات وچاپ؛ سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت )، تهران ،۱۳۷۷٫
۳۸٫ ……، ……، ……، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، حسین نوری، محمد مفتح، تهران، انتشارات فراهانی، ج ۲۰و۳و۲و۱، چاپ سوم ۱۳۷۲ ش.
۳۹٫ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج ۱۰، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵٫
۴۰٫ طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان، ج ۳ و۴ و۲، انتشارات اسلام ، ۱۳۷۸ .
۴۱٫ عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۲، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ هـ . ق
۴۲٫ غیوری، علی، تفسیر المبین، دارالکتب الاسلامیه، ج ۲، ۱۳۸۲ .
۴۳٫ لاروسی، فرهنگ لغت عربی فارسی، ج ۱، موسسه انتشارات امیر کبیر، تاریخ انتشار ۱۳۹۱٫
۴۴٫ فیض کاشانی، محسن، الصافی فی تفسیر القرآن، جمعی از فضلا و با نظارت عقیقی بخشایشی، تهران، دارالکتب الاسلامیی، چاپ سوم ۱۳۸۷ ش، قرآن ج ۱٫
۴۵٫ فیض الاسلام، سید عل نقی، شرح و ترجمه نهج البلاغه، چاپ دوم، انتشارات فقیه، ۱۳۷۷٫
۴۶٫ قائمی امیدی، علی، حدود آزادی در تربیت، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ دوم ، ۱۳۸۶٫
۴۷٫ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن ، قم، بوستان کتاب قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، ۱۳۸۲٫
۴۸٫ قربانی، زین العابدین، اسلام و حقوق بشر ، دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی ، تهران ، ۱۳۷۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:20:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم