کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



  • ارتباط بین شیوه های فرزند پروری و راهبردهای مقابله

     

    به طور کلی شیوه های فرزند پروری به عنوان یکی از عوامل محیطی اثر بخش در رشد شخصیت از جمله قابلیت های انطباقی در نظر گرفته شده است. در واقع، شیوه فرزند پروری نقش مهمی را در رشد عاطفی و اجتماعی نوجوان بر عهده دارد. کودکانی که والدین آنها از شیوه فرزند­پروری مقتدر استفاده می کنند، گرما و پذیریش را تجربه کرده و از جانب والدین خود حمایت اجتماعی را دریافت می کنند. این کودکان مهارت های بهتری داشته و می توانند دوست مناسب را انتخاب و این دوستی ها را ادامه دهند؛ در نتیجه، در زمان برخورد با مشکل می توانند از کمک آنها بهره بگیرند. همچنین، این کودکان به واسطه عشق، حمایت و پذیرشی که از جانب والدین خود دریافت می کنند، یاد می گیرند که چگونه به طور موفقیت آمیز با مشکلات خود انطباق یابند (ولفرادت و همکاران، ۲۰۰۳). در مقابل، نوجوانانی که والدین شان از شیوه فرزندپروری سهل گیر استفاده می نمایند، به خاطر اینکه کنترلی بر فرزندان­شان اعمال نکرده و در برابر کوچکترین درخواست های وی پاسخگو بوده ­اند، به صورت افراد ناپخته ای رشد یافته و هنگام مواجهه با ناملایمات تمایل به واپس روی دارند و نمی توانند سنجیده عمل کنند (پازانی، ۱۳۸۳). بنابراین، نمی توانند فشارهای وارده از استرسورهای محیطی را مدیریت نمایند و نمی­دانند که چطور با مشکلاتشان مقابله کنند. و اما کودکانی که والدین شان از شیوه فرزند پروری مستبد استفاده می نمایند، احساس حقارت، بی کفایتی، ترس، ناتوانی در برقراری روابط عاطفی و اجتماعی، ناسازگاری و پرخاشگری می کنند (پازانی، ۱۳۸۳). بنابراین، از مهارت های اجتماعی و عاطفی مناسبی برخوردار نیستند، و در زمان مواجهه با مشکل نمی توانند با شرایط استرس زا به­گونه مناسبی برخورد کنند. نوجوانانی که تنبیه و طرد والدین را که جز ویژگی­های شیوه فرزند پروری استبدادی است، تجربه می نمایند با یک ترس پنهانی بالا در ارتباط با فقدان امنیت زندگی می کنند که این به نوبه خود، موجب بازداری رفتار فعال و انطباقی می شود (ولفرادت و همکاران، ۲۰۰۳).

     

     

     

     

    پژوهش های داخلی و خارجی: رابطه بین شیوه های فرزند پروری و راهبردهای مقابله

     

    راچکین و همکاران (۱۹۹۹) در پژوهشی به مقایسه سرشت، شیوه های فرزندپروری و راهبردهای مقابله بین نوجوانان بزهکار و گروه کنترل پرداخته و به این نتیجه دست یافتند که والدین نوجوانان بزهکار نسبت به گروه کنترل، بیشتر به طرد فرزندان خود می پردازند. همچنین، بین راهبرد مقابله اجتنابی و طرد والدین، و بین گرمای عاطفی والدین و راهبرد مقابله مسئله مدار ارتباط معنی داری وجود داشت. در پژوهشی (اوهارا و همکاران، ۲۰۰۰) که به بررسی ارتباط بین شیوه فرزند­پروری ادراک شده و راهبرد مقابله در بیماران با اختلال افسردگی عمده پرداخته شده است به این نتیجه دست یافتند که مراقبت و توجه کم مادر و شیوه فرزند پروری به صورت حمایت بیش از حد به طور معنی دار پیش بینی کننده راهبرد مقابله هیجان مدار است. نتایج این پژوهش مطرح می کند که شیوه فرزند پروری مادر در کودکی با راهبرد مقابله در بزرگسالی مرتبط است. ولفرادت و همکاران (۲۰۰۳) در پژوهشی به بررسی سبک های فرزند پروری ادراک شده، شخصیت زدایی، اضطراب و رفتار مقابله ای در نوجوانان پرداخته و به این نتیجه دست یافتند که شیوه فرزندپروری مقتدر با بالاترین میزان کاربرد راهبرد مقابله فعال مرتبط بوده و شیوه فرزندپروری مستبد با پایین­ترین میزان کاربرد راهبرد مقابله فعال مرتبط شناخته شده است.

     

    نیجهاف و انگلز[۱] (۲۰۰۷) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین راهبرد مقابله، شیوه فرزندپروری و بیان دلتنگی در بین دانشجویان ترم اول پرداخته و به این نتیجه دست یافتند که افرادی که والدین آنها از شیوه فرزند پروری مقتدر و سهل گیر استفاده می کنند در مقایسه با افراد با والدین دارای شیوه فرزندپروری مستبد و بی تفاوت، بهتر قادر به مقابله با شرایط استرس زا بوده و از راهبردهای مقابله موثرتر از جمله راهبرد مقابله مسئله مدار استفاده می نمایند، و آن دسته از افرادی که والدین آنها از شیوه فرزند پروری بی تفاوت و استبدادی  استفاده می کنند، از سطوح بالای راهبرد مقابله غیر موثر استفاده کرده و در شرایط استرس زا بیشتر مشکلات برونی سازی و درونی سازی را نشان می دهند. در مجموع، تحقیقات زیادی (مثل، براند، هاتزینگر، بک و هولسبر-تراکسلر[۲]، ۲۰۰۹) قویاً مطرح می کنند که شیوه فرزند پروری با شرایط روان شناختی نوجوان در هر دو جهت مثبت و منفی مرتبط است. گرمی، حمایت، تقاضا و پاسخدهی بالای والدین با افزایش صلاحیت و توانمندی ها و راهبرد مقابله مسئله مدار فعال مرتبط بوده و برعکس، شیوه فرزند پروری مبتنی بر غفلت، طرد و سرزنش به طور برجسته ای با راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی مرتبط است.

     

    [۱]- Nijhof & Engels

     

    [۲]- Brand, Hatzinger, Beck, & Holsboer-Trachsler

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 08:47:00 ب.ظ ]




  • یافته پژوهش حاضر مبنی بر تأثیر شیوه فرزندپروری مقتدر  بر مشکلات رفتاری(فرضیه ۵) با یافته­ های کیم و همکاران (زیرچاپ)؛ اولیور و همکاران (۲۰۰۹)؛ آبار و همکاران (۲۰۰۹)؛ ون آکن و همکاران (۲۰۰۸)؛ پراپر و همکاران (۲۰۰۷)؛ توماس (۲۰۰۴، به نقل از آشر، ۲۰۰۶)؛ لنگو (۲۰۰۶)؛ پرینزی و همکاران (۲۰۰۶)؛ مازیفسکی و فارل (۲۰۰۵)؛ لنگو و کوواکس (۲۰۰۴)؛ گالامبوس و همکاران (۲۰۰۳)؛ فلدمن و کلین (۲۰۰۳)؛ بروک و همکاران (۲۰۰۲)؛و آنولا و همکاران (۲۰۰۰) همخوانی دارد. در نتیجه استفاده والدین از شیوه فرزندپروری مقتدر که کنترل و حمایت بالا را در مورد فرزندان در بر می­گیرد، تأثیر منفی بر مشکلات رفتاری آنان دارد. شیوه تربیتی مقتدر شامل پذیرش عاطفی، اعطای استقلال روانی و کنترل ثابت رفتاری  است، (گری و اشتینبرگ، ۱۹۹۹) و بررسی ها نشان داده اند پرورش یافتن در چنین محیطی با شاخص های مثبت بهداشت روانی مثل تکامل مثبت اخلاقی و عدم گرایش به بزهکاری مرتبط است (اشتینبرگ، ۲۰۰۰). سازه های قابل ملاحظه ای که برای اجتناب نوجوانان از مشکلات رفتاری در حیطه خانوادگی شناخته شده است شامل مهارت های ارتباط سازنده، تقویت مثبت، نظارت و حل تعارض می­باشد. نظارت والدین در صورتی که در بافت یک رابطه مثبت بین والد- کودک باشد، از ارتباط با گروه همسالان منحرف پیشگیری کرده، در نتیجه نوجوان کمتر تحت تأثیر همسالان منحرف قرار می گیرد. همچنین با توجه به اینکه خود مختاری یکی از ویژگی های دوره نوجوانی بوده، این­که والدین بدانند چگونه و چه هنگام به نوجوانان خود اجازه بروز آن را بدهند و همچنین مدیریت کردن اوقات فراغت همچون شب ها و اواخر هفته از مهم­ترین عوامل، جهت پیشگیری از مشکلات رفتاری است که والدین با شیوه فرزندپروری مقتدر در این موارد دارای عملکرد مناسبی هستند (پیرس[۱] و همکاران، ۲۰۰۸). همچنین یکی از پیش شرط­ها و پیش نیازهای اساسی اجتماعی شدن، رشد در یک محیط راحت و تجربه روابط ایمن و ثابت با والدین است (وندلور، پیرز و اسکوبی[۲]، ۲۰۰۷). کودک زمانی احساس پذیرفته شدن و امنیت می­ کند که والدین نسبت به نیازهایش حساس و پاسخگو بوده، احساسات مثبت خود را مطرح کرده و درخواستهای­شان برای کودک قابل درک و پاسخ دهی باشد (چن و همکاران، ۲۰۰۳).

     

     

    اما نتایج پژوهش حاضر، بر خلاف انتظار نشان می­ دهند که شیوه های فرزندپروری مستبد و سهل گیر بر مشکلات رفتاری تأثیر ندارد (فرضیه ۶ و ۷). این یافته با نتایج پژوهش های ذکر شده در بالا ناهماهنگ است. همان طور که پیش از این مطرح شد، والدین سهل گیر شامل دو زیر گروه هستند: الف) والدین دموکراتیک که کاملاً آسان گیر بوده و حس وظیفه شناسی، توجه و تعهد بیشتری نسبت به فرزندانشان دارند (جان بزرگی و همکاران، ۱۳۸۷). این والدین با فراهم کردن حمایت اجتماعی باعث می شوند که کودکان بهتر قادر به مقابله با شرایط استرس زا بوده و در نتیجه کمتر به مشکلات رفتاری برونی سازی دچار شوند (ولفرادت و همکاران ۲۰۰۳) و ب) والدین غیررهنمودی که هیچ گونه کنترلی را برای کودکانشان جایز نمی دانند. بنابراین تبیینی که می توان ارائه داد، این است که شاید والدین مطالعه حاضر بیشتر جز والدین سهل گیر در دسته دموکراتیک آن بوده اند. همچنین ربه کا (۲۰۰۱، به نقل از پازانی، ۱۳۸۳) نیز در نظریه خود علاوه بر ویژگی های منفی این شیوه فرزندپروری (مثل سطح متوسطی از انحراف های اجتماعی و مصرف مواد)، ویژگی های مثبت آن را که شامل اعتماد به نفس، مهار درونی و پیشرفت تحصیلی است، مطرح می­ کند. بنابراین به نظــر می­رسد که در مطالعه حاضــر کفه ترازو به نفع ویژگی­های مثبت سنــگینی می­ کند.در مورد والدین مستبد می توان چنین نتیجه گیری کرد که ویژگی های والدین مستبد در ارتباط با همه نوجوانان باعث ایجاد مشکلات رفتاری برونی سازی نمی شود بلکه با توجه به نتایج پژوهش حاضر، در تأثیر این شیوه فرزند پروری بر مشکلات رفتاری عوامل دیگری نیز دخیل هستند از جمله ویژگی های شخصیتی مثل نوجویی.

     

     

     

     

    اثر شیوه های فرزندپروری بر راهبردهای مقابله

     

    یافته ها نشان می­ دهند که شیوه فرزند پروری مقتدر بر راهبرد مقابله مسئله مدار (فرضیه ۱۲)، شیوه فرزند پروری مستبد بر راهبرد های مقابله هیجان مدار و اجتنابی (فرضیه فرضیه ۸ و ۱۰) و شیوه فرزند پروری سهل گیر بر راهبرد مقابله اجتنابی (فرضیه ۱۱) به طور مستقیم اثر دارند. بدین ترتیب که استفاده والدین از شیوه فرزندپروری مقتدرانه تأثیر مثبتی بر استفاده از راهبرد مقابله مسئله مدار در نوجوانان داشته و استفاده آن­ها از شیوه فرزندپروری مستبد و سهل گیرانه تأثیر منفی بر استفاده از راهبرد مقابله اجتنابی توسط آنان دارد. همچنین، استفاده والدین از شیوه فرزندپروری مستبد علاوه بر تاثیر بر راهبرد مقابله اجتنابی، موجب افزایش استفاده از راهبرد مقابله هیجان مدار در نوجوان نیز می­شود. یافته پژوهش حاضر همانند یافته های براند و همکاران (۲۰۰۹)؛ نیجهاف و انگلز (۲۰۰۷) و ولفرادت و همکاران (۲۰۰۳) است. اما برخلاف پژوهش­های پیشیـــن، یافته­ها نشان می­ دهند که شیـــوه فرزندپروری سهل گیر تأثیری بر راهبرد مقابله هیجان مدار ندارد (فرضیه ۹). این یافته با پژوهش های ذکر شده در بالا ناهماهنگ است. همان طور که قبلاً مطرح شد، والدین سهل گیر را می توان در دو زیر گروه جای داد: الف) والدین دموکراتیک ب) والدین غیر رهنمودی. در دسته دموکراتیک، والدین برای فرزندان خود حمایت اجتماعی بالایی فراهم می کنند. در نتیجه، این کودکان در مقایسه با کودکان مستبد (اما نه مقتدر) از لحاظ هیجانی و عاطفی در وضعیت مطلوب تری به سر می­برند. پس، شاید والدین سهل گیر در پژوهش حاضر بیشتر در دسته دموکراتیک که از ویژگی حمایت بالا برخوردارند (جان بزرگی و همکاران، ۱۳۸۷)، قرار داشته باشند. اما در شیوه فرزندپروری مقتدر، والدین علاوه بر اینکه به حمایت کافی از فرزندان خود می پردازند، کنترل مناسبی را نیز اعمال می نمایند و این منجر به رشد مهارت تنظیم عاطفه در کودک می شود و به همین دلیل است که گفته می شود، خانواده نقش بسیار مهمی در مهارت تنظیم عاطفه در کودکان دارد. یکی از جنبه های مهارت تنظیم عاطفه که موجب انطباق روان شناختی مطلوب کودک می شود، راهبرد مقابله کارآمد همچون مسئله مدار می باشد (هالپرن، ۲۰۰۴).

     

    [۱]- pierce

     

    [۲]- Vandeleur, Perres, & Schoepi

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:46:00 ب.ظ ]




  • مفهوم فوبی به عنوان یک الگوی رفتاری همراه با ترس و حفاظت از خود قدمتی طولانی دارد. واژه فوبیا از لغت یونانی فوبوس[۱] (به معنای پسر ارس یا خدای جنگ[۲]) گرفته شده که به معنای ترس، وحشت و هراس است. فوبوس قادر است تا ترس و وحشت را در قلب دشمنان یونانیان القا کند (هافمن و اتو، ۲۰۰۸). بقراط[۳] اعتقاد داشت که ترس و وحشت­های روزمره به افزایش دمای مغز و ازدیاد صفرا در مغز منجر می­شود. در قرون وسطی از ترس­های غیر منطقی همراه با خُلق غمگین تحت عنوان ملانکولی[۴] یاد می­شد (هافمن و اوتو، ۲۰۰۸). ترس و اضطراب در فرهنگ اروپا تا پیش از قرن هجدهم عمدتاً به عنوان درد و رنج روحی در حوزه علایق نظریه­پردازان و فلاسفه بود. برای نمونه، باور مسیحی شایع این بود که چنین ترسی ناشی از ارتکاب به گناه است (استراوینسکی، ۲۰۰۷).

     

    دانلود پایان نامه

     

    دانلود پایان نامه

     

    قرن هجدهم شاهد سرآغاز «طبی نگری»[۵] تجارب ناهنجار ترس بود. لذا برای نمونه مقاله­ های پزشکی مربوط به قلب و احشاء داخلی، توصیف آن­چه امروزه تحت عنوان شکایات اضطرابی از آن یاد    می­شود (دردهای شکمی، خشکی دهان، احساس فشار در قفسه سینه) را آغاز کردند. تپش قلب نشانه بیماری قلبی و تنفس سریع علامت بیماری ریوی قلمداد می­شد. به­ دنبال این دوره، نیمه دوم قرن نوزدهم شاهد فرآیند «روانی انگاری[۶]» پدیده­های طبی بود (استراوینسکی، ۲۰۰۷؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۹).

     

    با وجود این­که در زمان بقراط توصیف­هایی از اضطراب اجتماعی شده بود. هیپنوتیزم کننده معروف فرانسوی پیرژانه نیز مجدداً از فوبی در موقعیت­های اجتماعی در سال ۱۹۰۳ نام می­برد (هیمبرگ و بکر، ۲۰۰۲). ژانه چهار نوع فوبی را مطرح می­ کند که عبارتند از فوبی موقعیتی، بدنی، اشیاء و عقاید. او  فوبی­های موقعیتی را به دو نوع ترس از مکان­های باز یا بسته و ترس از موقعیت­های اجتماعی تقسیم کرد. ژانه مکرراً بر نقش و ماهیت اجتماعی ترس­های فوبیک تأکید می­کرد و معتقد بود فوبی اجتماعی، ترس از سرخ شدن و صمیمیت (و رابطه جنسی) ، ترس از سخنرانی در جمع و ظاهر شدن در نقش منبع قدرت است (استراوینسکی، ۲۰۰۷).

     

     

    در ابتدای قرن بیستم توصیف­های دقیق دیگری هم از اروتوفوبیا[۷] (ترس از سرخ شدن) و مفاهیم مرتبط مطرح و منتشر شد. برای مثال یک روان­شناس سوئیسی به­نام کلاپارد[۸] ضمن اشاره به ماهیت اجتماعی این اختلال، به کاربرد الکل، تریاک و هیپنوتیزم برای درمان آن تأکید نمود (استراوینسکی، ۲۰۰۷). به عقیده هارتنبرگ (۱۹۰۱)، فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کسی است که جرأت شروع تعامل اجتماعی را ندارد، نسبت به دیگران بیمناک، و فاقد هرگونه اطمینانی در خودش است و از این که دیگران را عصبی سازد  می­ترسد و احساس خجالت می­ کند (فیربرودر[۹] ،۲۰۰۲). هارتنبرگ توصیف جامعی از علائم قلبی، تنفسی، معدی-روده­ای، عضلانی و روان­شناختی اضطراب اجتماعی ارائه داد و ویژگی افرادی را که اصطلاحاً دچار ترس از صحنه هستند توصیف کرد. به نظر وی اضطراب اجتماعی هنگامی که تعمیم یافته و مزمن تجربه می­شود، شکل مرضی می­یابد. او از تشویق به آزادی و پیش­قدم شدن به عنوان کلید درمان یاد می­ کند (استراوینسکی، ۲۰۰۷). به عقیده هارتنبرگ (۱۹۰۱) اضطراب اجتماعی از دو هیجان اصلی تشکیل می­شود؛ ترس و شرم. این مفهوم پردازی تشابه خیلی نزدیکی با ملاک «الف» راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) برای هراس اجتماعی دارد، که شامل احساس ترس از حقارت، و خجالت است. هارتنبرگ ترس و شرم افراد مبتلا به هراس اجتماعی را به عنوان «ترس کاذب» و «شرم کاذب» توصیف می­ کند، اگر چه افراد مبتلا احساس وحشت­زدگی و شرمساری دارند، اما در حقیقت خطر واقعی وجود ندارد. از این گذشته، او معتقد است که احساس­های ترس و شرم فقط در حضور دیگران رخ می­ دهند (در موقعیت­های اجتماعی)، بنابراین افراد مبتلا به این اختلال از موقعیت­های اجتماعی اجتناب می­ کنند. این توضیحات شبیه به ملاک DSM-IV از ترس و اجتناب است که به وسیله موقعیت اجتماعی فراخوانده می­شود (فیربرودر، ۲۰۰۲).

     

    در سال ۱۹۶۶ مارکس و گلدر[۱۰] با تدارک شواهد حمایت کننده، مجدداً اصطلاح فوبی اجتماعی را به­کار برده و ضمن توصیف جامع سندرم، آن را بر اساس سن ظهور از آگورافوبی و  فوبی­های خاص متمایز کردند (هافمن و اتو، ۲۰۰۸). تحقیق آن­ها مبنی بر این­که، هراس اجتماعی از نظر سن شروع از سایر هراس­ها متفاوت است تأثیر به­سزایی در تثبیت این واحد تشخیصی به عنوان یک اختلال مستقل داشت. تا زمان ارائه ویرایش سوم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-III) این اختلال به عنوان نشانگان خاصی قلمداد نمی­شد اما از سال ۱۹۸۰ تا کنون سیمایه­های اساسی این اختلال با روشنی بیشتری تعریف شده است (کلارک و فیربورن، ۱۹۹۷؛ به نقل از حسنوند عموزاده).  همگام با تلاش برای کاهش ناهمگونی محتوای روان­شناختی گسترده فوبی اجتماعی، در        DSM-III-R  دو زیر گونه از اختلال (تعمیم یافته[۱۱] و خاص[۱۲]) بر اساس شدت علائم پیشنهاد گردید. کار گروه[۱۳] DSM-IV در اختلالات اضطرابی با این استدلال که ماهیت ناتوان­ساز و آسیب­رسان این اختلال، شدیدتر از آن است که توسط مفهوم فوبی اجتماعی منتقل شود، عنوان «اختلال اضطراب اجتماعی» را جایگزین فوبی اجتماعی نمود. لیکن برخی متخصصین از جمله کلارک[۱۴] و بک[۱۵] (۲۰۱۰) همچنان بر کاربرد اصطلاح فوبی اجتماعی پافشاری می­ کنند زیرا معتقدند که این اصطلاح، تمایل قدرتمند اجتناب از موقعیت­های برانگیزاننده اضطراب را که ویژگی عمده اختلال می­باشند بهتر توصیف می­ کند (رضایی، ۱۳۸۹).

     

    اختلال اضطراب (فوبی) اجتماعی به ­صورت امروزی نخستین بار با انتشار DSM-III مطرح شد (استراوینسکی، ۲۰۰۷). هرچند مارکس و گلدر (۱۹۶۶)، برای نخستین بار سندرم فوبی اجتماعی را توصیف کردند، این تشخیص به عنوان یک طبقه متمایز تا معرفی DSM-III در سال ۱۹۸۰ شناخته نشد.

     

    زمانی که اختلال اضطراب اجتماعی اولین بار وارد DSM-III شد، تصور می­شد که این اختلال تنها سبب اخلال حداقلی در نقش­های عملکردی می­شود (ترک و همکاران، ۲۰۰۸). در پی وارد شدن اختلال اضطراب اجتماعی بهDSM-III  تحقیقات اندکی تا آن زمان بر روی این اختلال صورت گرفته بود، ولیکن، از آن زمان تا حال، تعداد اثرات علمی در مورد اضطراب اجتماعی سال به سال و به سرعت در حال افزایش بوده است و در طی دو دهه گذشته، اختلال اضطراب اجتماعی به­تدریج به­عنوان یکی از شایع­ترین اختلال­های روانپزشکی مزمن و شایع­ترین اختلال اضطرابی در غرب شناخته شده است (هافمن و بارلو، ۲۰۰۲).

     

     

     

    [۱]-Phobos

     

    [۲]-Son of Ares or god of war

     

    [۳]-Hippocrates

     

    [۴]-Melancholia

     

    [۵]-Medicalization

     

    [۶]-Psychologicalization

     

    [۷]-Ereutophobia

     

    [۸]-Clapared

     

    [۹]-Fairbrother

     

    [۱۰]-Gelder

     

    [۱۱]-Generalized

     

    [۱۲]-specific

     

    [۱۳]-task force

     

    [۱۴]-Clark

     

    [۱۵]-Beck

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:46:00 ب.ظ ]




  • مشخصه اصلی اختلال اضطراب اجتماعی، ترس آشکار و مستمر از موقعیت­های اجتماعی یا عملکردی که در آن­ها ممکن است خجالت و شرمندگی اتفاق بیافتد، می­باشد. (DSM-IV-TR؛ انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). هرچند احساس اضطراب برای بیشتر افرادی که در شرایط جدید، ناآشنا یا تحت ارزیابی اجتماعی مثل مصاحبه شغلی قرار می­گیرند رایج است. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به طور مداوم ترس و وحشت را تجربه می­ کنند حتی وقتی که احتمال مواجهه با موقعیت­های اجتماعی را پیش ­بینی می­ کنند. اضطراب ناشی از قرار گرفتن در معرض توجه و موشکافی دیگران است که به احساس خجالت، تحقیر و شرمساری منجر می­شود (بک و همکاران، ۲۰۰۵).

     

     

     

     

     

     

     

     

    ملاک­های تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس DSM-IV-TR

     

    الف: ترس آشکار و مستمر از یک یا چند موقعیت اجتماعی یا عملکردی که شخص در معرض دید اشخاص ناآشنا یا احتمالاً در معرض توجه دیگران قرار می­گیرد. فرد از این واهمه دارد که کاری انجام دهد (یا نشانه­ های اضطراب را ظاهر کند) که موجب تحقیر یا شرمندگی او شود.

     

    تذکر: در کودکان باید شواهدی از ناتوانی برای برقراری روابط اجتماعی متناسب با سن، با افراد آشنا وجود داشته باشد و اضطراب باید در برخورد با همسالان، نه این که صرفاً در تعامل با بزرگسالان روی دهد.

     

    ب: مواجهه با موقعیت­های اجتماعی ترس­آور تقریباً همیشه به اضطراب منجر می­شود که ممکن است به شکل حمله هراس وابسته به موقعیت یا با زمینه موقعیتی ظاهر شود.

     

    تذکر: در کودکان، اضطراب ممکن است به شکل گریه کردن، قشقرق، بی­حرکت شدن یا کناره­گیری و بیزاری از موقعیت­های اجتماعی که در آن افراد ناآشنا حضور دارند، ابراز شود.

     

    ج: شخص می­داند که ترس او مفرط یا بی­دلیل است.

     

    تذکر: در کودکان این ویژگی ممکن است وجود نداشته باشد.

     

    د: شخص از موقعیت­های اجتماعی یا عملکردی ترس­آور اجتناب کرده یا آن­ها را با اضطراب و پریشانی شدید تحمل می­ کند.

     

    ه: اجتناب، اضطراب انتظاری یا پریشانی در موقعیت (یا موقعیت­های) اجتماعی یا عملکردی به­طور قابل ملاحظه­ای با فعالیت­های عادی، کارکرد شغلی(تحصیلی)، یا موقعیت­ها یا روابط اجتماعی تداخل می­ کند یا پریشانی آشکاری درباره ابتلا به فوبی وجود دارد. و در افراد زیر ۱۸ سال، طول مدت نشانه­ها حداقل ۶ ماه است.

     

    ز: ترس یا اجتناب، ناشی از اثرات فیزیولوژیایی مستقیم مواد (مانند سوء مصرف دارو یا دارو درمانی) یا یک بیماری جسمی نیست و بر حسب اختلال هراس یا بدون آگورافوبی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال بد شکلی بدن، اختلال فراگیر رشد یا اختلال شخصیت اسکیزوئید توجیه بهتری ندارد.

     

    ح: اگر یک بیماری جسمی یا اختلال روانی دیگر وجود داشته باشد، ترس موجود در ملاک تشخیصی الف با آن مرتبط نیست. برای نمونه این ترس ناشی از لکنت زبان، لرزش در پارکینسون یا رفتار ناهنجار غذا خوردن در بی­اشتهایی عصبی یا پرخوری نیست (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰).

     

    ۱-۱-۱- انواع اختلال اضطراب اجتماعی

     

    الف- تعمیم یافته: در این نوع، ترس با اکثر موقعیت­های اجتماعی درآمیخته است (نظیر آغاز کردن یا ادامه دادن گفت­گوها، شرکت کردن در گروه­های کوچک، قرار ملاقات عشقی[۱]، صحبت کردن با مراجع قدرت، حضور در مهمانی­ها). افراد مبتلا به هراس اجتماعی تعمیم یافته معمولاً هم از موقعیت­های عملکردی در جمع و هم موقعیت­های روابط اجتماعی می­ترسند. چون مبتلایان به هراس اجتماعی اغلب گستره­ کامل ترس­های اجتماعی­شان را به طور خود­ انگیخته گزارش نمی­کنند، بنابراین تهیه­ فهرستی از موقعیت­های اجتماعی و عملکردی به کمک فرد بیمار، برای متخصص بالینی سودمند است (استارسویچ، ۲۰۰۵).

     

    ب- غیر تعمیم یافته: افرادی که نمود بالینی آن­ها متناسب با تعریف تعمیم یافته نیست گروهی ناهمگون را تشکیل می­ دهند (که گاهی در ادبیات تحت عناوین محدود، یا مشخص از آن­ها یاد می­شود) که دربرگیرنده­ی اشخاصی است که از یک موقعیت عملکردی منفرد می­ترسند و افرادی که از چند موقعیت اجتماعی، اما نه زیاد، می­ترسند را شامل می­شود (استارسویچ، ۲۰۰۵).

     

    اکثر افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی که در جستجوی درمان هستند (نمونه­های بالینی) با ملاک­های زیرگونه تعمیم یافته انطباق دارند. حال آن­که اضطراب اجتماعی خاص ممکن است در جمعیت غیر بالینی شیوع بالاتری داشته باشد (ویچن و همکاران، ۱۹۹۹). افراد مبتلا به هراس اجتماعی تعمیم یافته بیشتر احتمال دارد که کاستی­هایی را در مهارت­های اجتماعی نشان دهند و مشکلات اجتماعی و شغلی شدید داشته باشند (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۳۸۱). شیوع نوع غیر فراگیر این اختلال در نمونه­های بالینی زنان و مردان مشابه بوده و ظاهراً در نوع فراگیر تعداد مردان بیشتر از زنان است (استارسویچ، ۲۰۰۵).

     

    ۱-۱-۲- پیوستار اضطراب اجتماعی

     

    اغلب افراد در طول زندگی اضطراب اجتماعی را تجربه می­ کنند (جفرسون[۲]، ۲۰۰۱). خصایص اختلال اضطراب اجتماعی دارای طیفی است که از خفیف شروع می­شود، این زمانی است که بیماران در مورد یک یا چند موقعیت عملکردی احساس بیم دارند، و به کاملاً شدید و ناتوان کننده می­رسد یعنی زمانی که بیماران از نظر اجتماعی منزوی هستند و در تمام حوزه­های حیاتی عملکرد دچار نقص می­باشند. علاوه بر خصایص بالینی، اختلال اضطراب اجتماعی دارای جنبه­های پیش بالینی – کمرویی- است که متعلق به حوزه انواع بهنجاری از رفتار می­باشد (استارسویچ، ۲۰۰۵). برخی از پژوهش­ها شباهت­ها و تفاوت­های طبقه تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی و سازه وابسته به شخصیت، «خجالت » را بررسی کرده­اند. این پژوهش­ها به روشنی نتوانسته­اند تا تمایز روشنی بین محتوای فکر، پاسخ­های فیزیولوژیکی یا الگوهای رفتاری افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افرادی که صرفاً نمره بالا در مقیاس خجالت می­گیرند، پیدا کنند (شیلد[۳]، ۲۰۰۴). رپی معتقد است که اختلال اضطراب اجتماعی در پیوستاری از شدت قرار می­گیرد (رپی، ۱۹۹۵). این پیوستار به ترتیب شدت از نبود اضطراب اجتماعی، سطح معمول و بهنجار اضطراب اجتماعی، اضطراب اجتماعی (سطح پایین خجالت)، ترس­ها و اجتناب­های اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی خاص)، اختلال اضطراب اجتماعی فراگیر تا اختلال شخصیت اجتنابی قرار دارد (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴). زمانی می­توان تشخیص این اختلال را مطرح نمود که مشکلات فرد با زندگی او تداخل جدی ایجاد کرده باشد. در واقع شدت اضطراب اجتماعی ملاک تمایز تلقی می شود یعنی فرد ممکن است ترس و نگرانی زیادی نسبت به موقعیت­های اجتماعی داشته باشد اما عملکرد اجتماعی جاری وی در محدوده بهنجار قرار گیرد، زیرا این مشکل محدودیت عمده­ای در زندگی او تلقی نمی شود و برعکس (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴).

     

    [۱]- Dating

     

    [۲]- Jefferson

     

    [۳]- Shields

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:45:00 ب.ظ ]




  • ۱-۱-۱-همبودی اختلال اضطراب اجتماعی با سایر اختلالات روانپزشکی

     

    اختلال اضطراب اجتماعی عموماً با اختلالات دیگر همبودی داشته و یا پیشایند[۱] بروز اختلال دیگر است (بارلو، ۲۰۰۸). مبتلایان به اضطراب اجتماعی ممکن است سابقه ابتلاء به اختلال­های روانی دیگری نظیر اختلال­های اضطرابی، اختلال­های خلقی، اختلال­های مرتبط با مواد و جوع عصبی را نیز داشته باشند. علاوه بر این­ها، اختلال شخصیت اجتنابی به کرات در افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی فراگیر رخ می­دهد (سادوک و سادوک، ۱۳۸۸).

     

    افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی همراه با اختلال روانپزشکی همبود، در مقایسه با مبتلایان بدون تشخیص اضافی، در معرض خطر افزوده برای برخی از پیامدهای منفی از جمله میزان بالای اقدام به خودکشی و جستجوی درمان سرپایی روانپزشکی و طبی می­باشند. همچنین احتمال بیشتری دارد که این افراد گزارش کنند که دچار آسیب­های مهم در نقش و وظیفه بوده و از دارو برای کنترل علائم اضطراب اجتماعی استفاده می­ کنند.

     

    دانلود مقاله و پایان نامه

     

    در مطالعه زمینه­یابی ملی، ۶۹ درصد افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از اختلال همبود در رنج بودند که در این میان شایع­ترین تشخیص اضافی، فوبیای ساده (۵۹درصد)، آگورافوبیا (۴۵ درصد)، سوء مصرف الکل (۱۹ درصد) و افسردگی اساسی (۱۷ درصد) بود. مطالعه مگی و همکاران (۱۹۹۶) نیز نشان داد که ۸۱  درصد افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس ملاک­های تشخیصی DSM-III-R از تشخیص همبود برخوردار بودند. در این بررسی، شایع­ترین تشخیص­های همبود، فوبیای ساده (۶/۳۷ درصد)، وابستگی به الکل (۹/۲۳ درصد) و آگورافوبیا (۳/۲۳ درصد) و اختلال اضطراب فراگیر(۳/۱۳ درصد) بود (استین و پولاک، ۲۰۰۵، به نقل از رضایی، ۱۳۸۹).

     

    نرخ مصرف الکل به عنوان راهکاری برای خود درمانی علائم اضطرابی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی بالا و در تعداد قابل توجهی از بیماران تجربه علائم اضطراب اجتماعی مقدم بر سوء مصرف الکل است (استین و پولاک، ۲۰۰۵، به نقل از رضایی، ۱۳۸۹).

     

    مطالعه اخیر ترک، هیمبرگ و هوپ (۲۰۰۱) که با بهره گرفتن از ملاک­های تشخیصی DSM-IV انجام شده است نشان داد که نرخ همبودی اختلال اضطراب اجتماعی با اختلال اضطراب منتشر، فوبیای خاص و افسردگی اساسی به ترتیب معادل ۴/۲۳ درصد، ۸/۱۲ درصد، ۸/۱۲ درصد می­باشد (ترک و همکاران، ۲۰۰۱).

     

    اختلالات محور II نیز در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی از شیوع قابل توجهی برخوردار است. هرچند اختلال شخصیت اجتنابی[۲](APD) بالاترین اختلال همبود در محور II است لیکن اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت وسواسی نیز به عنوان تشخیص همبود در منابع اهمیت یافته­اند (بیدل[۳] و ترنر[۴]، ۲۰۰۷).

     

    هنوز الگوی مشخصی در همبودی این اختلال با اختلال­های خلقی یا اضطرابی کشف نشده است، ولی اغلب این اختلال اضطراب اجتماعی است که مقدم بر سایر اختلال­ها است. این مسأله تنها می ­تواند ناشی از سن شروع پایین این اختلال باشد و دلیل علی سایر اختلال­ها نباشد. اما این موضوع نیازمند مطالعات بیشتر است (رپی و اسپنس، ۲۰۰۴). اختلال اضطراب اجتماعی در نوجوانی پیش ­بینی کننده سایر اختلال های اضطرابی، خلقی یا سوء مصرف مواد است. میزان بهبودی برای اختلال اضطراب اجتماعی بدون درمان پایین است و در صورت وجود اختلال شخصیت (اغلب اختلال شخصیت اجتنابی) و اختلال اضطراب اجتماعی فراگیر این میزان کمتر خواهد بود (فنک و همکاران، ۲۰۰۹).

     

    [۱]-Predate

     

    [۲]-Avoidant personality disorder

     

    [۳]-Beidel

     

    [۴]-Turner

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:45:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم