کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



به منظور بررسی تفاوت گروه ها در تک تک متغیر ها، برونداد تحلیل واریانس تک متغیره ارائه می شود:

 

جدول ۴-۴ نتایج برونداد تحلیل واریانس تک متغیره متغیر های پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  متغیر وابسته مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F P اتا
گروه کیفیت زندگی ۵۳/۲۹۲۰ ۱ ۵۳/۲۹۲۰ ۳۸/۱۰۶ ۰۰۱/۰ ۴۷/۰
عزت نفس ۵۳/۲۹۲۰ ۱ ۵۳/۲۹۲۰ ۳۲/۴۹۲ ۰۰۱/۰ ۸۰/۰
شادکامی ۵۳/۲۹۲۰ ۱ ۵۳/۲۹۲۰ ۹۴/۳۴۹ ۰۰۱/۰ ۷۴/۰

همانطور که جدول (۳-۴) و آزمون تحلیل واریانس تک متغیره نشان می دهد بین دو گروه در هر سه مولفه تفاوت معنادار وجود دارد(۰۱/۰>P). به عبارت دیگر میزان عزت نفس ، شادکامی و کیفیت زندگی گروه آزمایشی در پس آزمون و بعد از مداخله ورزشی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است . میزان اتا نیز نشان می دهد بیشترین میزان تفاوت استاندارد شده مربوط به میزان عزت نفس گروه ها است(۸۰/۰). لذا فرض  اصلی پژوهش تایید می شود.

 

 

 

 

۲-۲-۴- فرضیه های فرعی:

 

  • ورزش بر عزت نفس و مولفه های آن(عزت نفس خود،عزت نفس اجتماعی، عزت نفس تحصیلی وعزت نفس خانوادگی) درجوانان تاثیر دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول۵-۴ نتایج کلی تحلیل مانوا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  نام آزمون مقدار F df فرضیه dfخطا P مجذور اتا
گروه اثر پیلایی ۷۷۴/۰ ۳۱/۹۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۷۷۴/۰
لامبدا ویلکز ۲۲۶/۰ ۳۱/۹۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۷۷۴/۰
اثر هتلینگ ۴۲/۳ ۳۱/۹۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۷۷۴/۰
بزرگترین ریشه خطا ۴۲/۳ ۳۱/۹۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۷۷۴/۰

 

 

جدول فوق نیز نشان می دهد سطوح معناداری تمام آزمون ها قابلیت استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره را مجاز می شمارد. این نتایج نشان می دهد که در گروه های مورد مطالعه حداقل از نظر یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد.(۰۰۱/۰ p<، ۳۱/۹۸ F=، ۲۲۶/۰= لامبدای ویلکز). مجذور اتا نشان می دهد تفاوت بین گروه ها با توجه به مولفه های عزت نفس در مجموع معنادار است و میزان این تفاوت بر اساس آزمون لامبدا ویلکز ۷۶/۰است، یعنی ۷۴ درصد واریانس مربوط به اختلاف بین گروه ها در مولفه های عزت نفس ناشی از اثر بخشی مداخله بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۶-۴ نتایج برونداد تحلیل واریانس تک متغیره متغیر های پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  متغیر وابسته مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F P اتا
گروه  عمومی ۲۰/۲۳۵ ۱ ۲۰/۲۳۵ ۶۴/۵۵ ۰۰۱/۰ ۳۲/۰
اجتماعی ۱۳/۳۲۰ ۱ ۱۳/۳۲۰ ۲۵/۱۰۳ ۰۰۱/۰ ۴۶/۰
خانوادگی ۰۰۸/۲۳۸ ۱ ۰۰۸/۲۳۸ ۰۳/۸۰ ۰۰۱/۰ ۴۰/۰
تحصیلی ۴۰/۱۴۷ ۱ ۴۰/۱۴۷ ۸۴/۵۷ ۰۰۱/۰ ۳۲/۰

همانطور که جدول (۶-۴) و آزمون تحلیل واریانس تک متغیره نشان می دهد بین دو گروه در تمام مولفه های عزت نفس تفاوت معنادار وجود دارد(۰۱/۰>P) به عبارت دیگر میزان عزت نفس عمومی، اجتماعی خانوادگی و تحصیلی گروه آزمایشی در پس آزمون و بعد از مداخله ورزشی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است (۰۱/۰>P). میزان اتا نیز نشان می دهد بیشترین میزان تفاوت استاندارد شده مربوط به میزان عزت اجتماعی گروه ها است(۴۶/۰). لذا فرض  دوم پژوهش نیز تایید می‌شود.

 

  • ورزش بر شادکامی ذهنی و مولفه های آن(خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، احساس زیبایی شناسی، خودکارامدی و امیدواری) در جوانان تاثیر دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۷-۴ نتایج کلی تحلیل مانوا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  نام آزمون مقدار F df فرضیه dfخطا P مجذور اتا
گروه اثر پیلایی ۸۴۱/۰ ۵۶/۸۴ ۷ ۱۱۲ ۰۰۱/۰ ۸۴/۰
لامبدا ویلکز ۱۵۹/۰ ۵۶/۸۴ ۷ ۱۱۲ ۰۰۱/۰ ۸۴/۰
اثر هتلینگ ۲۸/۵ ۵۶/۸۴ ۷ ۱۱۲ ۰۰۱/۰ ۸۴/۰
بزرگترین ریشه خطا ۲۸/۵ ۵۶/۸۴ ۷ ۱۱۲ ۰۰۱/۰ ۸۴/۰

 

 

مندرجات این جدول نیزنشان می دهد سطوح معناداری تمام آزمون ها قابلیت استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره را مجاز می شمارد. این نتایج نشان می دهد که در گروه های مورد مطالعه حداقل از نظر یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد.(۰۰۱/۰ p<، ۵۶/۸۴F=، ۱۵۹/۰= لامبدای ویلکز). مجذور اتا نشان می دهد تفاوت بین گروه ها با توجه به متغیرهای وابسته در مجموع معنادار است و میزان این تفاوت بر اساس آزمون لامبدا ویلکز ۸۴/۰است، یعنی ۸۴ درصد واریانس مربوط به اختلاف بین گروه ها ناشی از تاثیر متقابل متغیرهای وابسته می باشد.

 

 

 

 

 

جدول ۸-۴ نتایج برونداد تحلیل واریانس تک متغیره متغیر های پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  متغیر وابسته مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F P اتا

گروه

 

 

 

 

 

خود پنداره ۳۰/۷۸۰ ۱ ۳۰/۷۸۰ ۶۱/۱۵۹ ۰۰۱/۰ ۵۷/۰
رضایت از زندگی ۴۰/۲۰۵ ۱ ۴۰/۲۰۵ ۸۲/۶۸ ۰۰۱/۰ ۳۶/۰
             
آمادگی روانی ۸۰/۱۷۲ ۱ ۸۰/۱۷۲ ۴۱/۸۰ ۰۰۱/۰ ۴۰/۰
سر ذوق بودن ۱۳/۱۵۴ ۱ ۱۳/۱۵۴ ۲۹/۲۵۰ ۰۰۱/۰ ۶۸/۰
  احساس زیبایی .. ۶۳/۲۲۹ ۱ ۶۳/۲۲۹ ۱۹/۶۲ ۰۰۱/۰ ۳۴/۰
  خود کارامدی ۰۰۸/۱۲۲ ۱ ۰۰۸/۱۲۲ ۴۴/۶۵ ۰۰۱/۰ ۳۵/۰
  امیدواری ۷۰/۸۶ ۱ ۷۰/۸۶ ۴۳/۸۲ ۰۰۱/۰ ۴۱/۰

 

 

برونداد آزمون تحلیل واریانس تک متغیره نشان می دهد بین دو گروه در تمام مولفه های شادکامی تفاوت معنادار وجود دارد(۰۱/۰>P) به عبارت دیگر میزان خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، احساس زیبایی شناسی، خودکارامدی و امیدواری گروه آزمایشی در پس آزمون و بعد از مداخله ورزشی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است (۰۱/۰>P). میزان اتا نیز نشان می دهد بیشترین میزان تفاوت استاندارد شده مربوط به میزان مولفه سرذوق بودن گروه ها است(۶۸/۰). لذا فرض  سوم پژوهش نیز تایید می شود.

 

۳- ورزش بر کیفیت زندگی و مولفه های آن(سلامت جسمی ، سلامت روان شناختی ، روابط اجتماعی و سلامت محیطی) در جوانان تاثیر دارد.

 

 

 

 

 

جدول۹- ۴ نتایج کلی تحلیل مانوا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  نام آزمون مقدار F df فرضیه dfخطا P مجذور اتا
گروه اثر پیلایی ۴۹۹/۰ ۵۸/۲۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۴۹/۰
لامبدا ویلکز ۵۰۱/۰ ۵۸/۲۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۴۹/۰
اثر هتلینگ ۹۹۴/۰ ۵۸/۲۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۴۹/۰
بزرگترین ریشه خطا ۹۹۴/۰ ۵۸/۲۸ ۴ ۱۱۵ ۰۰۱/۰ ۴۹/۰

مندرجات این جدول نیزنشان می دهد سطوح معناداری تمام آزمون ها قابلیت استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره را مجاز می شمارد. این نتایج نشان می دهد که در گروه های مورد مطالعه حداقل از نظر یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد.(۰۰۱/۰ p<، ۵۸/۲۸F=، ۵۰۱/۰= لامبدای ویلکز). مجذور اتا نشان می دهد تفاوت بین گروه ها با توجه به متغیرهای وابسته در مجموع معنادار است و میزان این تفاوت بر اساس آزمون لامبدا ویلکز ۴۹/۰است، یعنی ۴۹ درصد واریانس مربوط به اختلاف بین گروه ها ناشی از تاثیر متقابل متغیرهای وابسته می باشد

 

جدول ۱۰-۴ نتایج برونداد تحلیل واریانس تک متغیره متغیر های پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  متغیر وابسته مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات F P اتا
گروه سلامت جسمانی ۰۰۸/۳۳۰ ۱ ۰۰۸/۳۳۰ ۱۲/۴۵ ۰۰۱/۰ ۲۷۷/۰
سلامت روانی ۰۷/۱۱۴ ۱ ۰۷/۱۱۴ ۷۹/۱۲ ۰۰۱/۰ ۰۹/۰
روابط اجتماعی ۰۷/۱۸۰ ۱ ۰۷/۱۸۰ ۷۹/۵۲ ۰۰۱/۰ ۳۰/۰
سلامت محیط ۶۷/۱۳۸ ۱ ۶۷/۱۳۸ ۶۴/۲۱ ۰۰۱/۰ ۱۵/۰

 

 

برونداد آزمون تحلیل واریانس تک متغیره نشان می دهد بین دو گروه در تمام مولفه های کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد(۰۱/۰>P) به عبارت دیگر میزان سلامت جسمی ، سلامت روان شناختی ، روابط اجتماعی و سلامت محیطی گروه آزمایشی در پس آزمون و بعد از مداخله ورزشی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است (۰۱/۰>P). میزان اتا نیز نشان می دهد بیشترین میزان تفاوت استاندارد شده مربوط به میزان روابط اجتماعی گروه ها است(۳۰/۰). لذا فرض  مذکور نیز تایید می شود.

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-06-07] [ 02:55:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱٫ قرآن و ضرورت حضور زن در جامعه

 

در قرآن، آیاتی وجود دارد که بیانگر فعّالیت اجتماعی زنان م یباشد، از جمله:

 

 

 

۲-۲-۱-۱٫ بیعت زنان با پیامبر)ص) (حضور سیاسی(

 

ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند در حالی که با تو بیعت کنند که هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندانشان را نکشند و هیچ تهمتی را نیاورند که آن را بین دست هایشان و پاهایشان بربافته اند و در هیچ دستور پسندیده ای نافرمانی تو را نکنند، پس با آنان بیعت کن و برای آنان از خدا طلب آمرزش کن که خدا بسیار آمرزنده و مهرورز است  «سوره ممتحنه آیه ۱۲».

 

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

آیه بالا به مسئله بیعت با حکومت، این بارزترین مظهر عمل سیاسی، اشاره و ضمن بیان حکم بیعت زنان مؤمن با رسول خدا، شروطی را برای آنان تعیین می کند که بعضی میان زنان و مردان مشترک است، مانند شرک نورزیدن و نافرمانی نکردن از رسول خدا در کارهای نیک و بعضی بیش تر به زنان ارتباط می یابد، مانند دوری جستن از سرقت، زنا، کشتن اولاد و فرزندان دیگران را به شوهر نسبت دادن (طباطبایی، ۱۳۷۴: ۱۹).

 

بیعت پیامبر با زنان نشا ن می دهد که برخلاف ادعای مخالفان اسلام که می گویند: اسلام برای زنان ارزشی قائل نشده، دقیقاً آن ها را در مهمترین مسایل ازجمله مسئله بیعت به حساب آورده است، آنان نیز دراین امر مهم شرکت نمود ه اند و شرایط مربوط به آ نرا پذیرفته اند.

 

 

 

 

۲-۲-۱-۲٫ مهاجرت زنان

 

یکی دیگر از مسایلی که حضور زنان را در اجتماع در صدر اسلام نمایان می کند، شرکت زنان در نهضت بزرگ اجتماعی – سیاسی هجرت  می باشد.

 

مهاجرت در صدر اسلام برای گسترش پایگا ه های اسلام و حفظ  دین بسیار حائز اهمیّت بوده است و دراین امر بین زن و مرد هیچ تفاوتی نبوده  است و پیامبر، هم از زنان و هم از مردان می خواستند که هجرت کنند. در آیات ۹۸ و ۹۷ سوره نسا، به موضوع هجرت می پردازد که از حرکت های اجتماعی و سیاسی می باشد. در هجرت مسلمانان به حبشه و مدینه، زنان نیز هم پای مردان حضور داشتند (مهریزی،۱۳۷۷: ۱۰۳).

 

 

 

۲-۲-۱-۳٫ کسب و تلاش اقتصادی )استقلال اقتصادی زنان(

 

اسلام به زن، استقلال اقتصادی بخشیده است تا وی، مانند مردان از حقّ مالکیت و تصرّف در اموال خویشتن، بدون نظارت و قیمومیّت کسی، بهره ببرد و با اختیار خویش ثروتش را در راهی که نیاز  می داند، صرف کند.

 

قرآن کریم دراین زمینه در آیه ۳۲ سوره نسا می فرماید:

 

“برای مردان از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است و برای زنان نیز از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است”.

 

این آیه کسب و تلاش اقتصادی و مالکیت مردان و زنان را که از مصادیق مشارکت اجتماعی است تأ یید می کند و این تصور غلط را که مالکیت و کسب و تلاش اقتصادی منحصر به مردان است، از بین می برد.

 

 

 

۲-۲-۲٫ سیر تحول نقش زنان در ایران

 

مهم‌ترین ویژگی زنان دریک قرن اخیر ایران این است­که زنان دربسیاری ازجنبش­های سیاسی و اجتماعی شرکت داشته اند. این ویژگی، موقعیت آنان را با سده­های پیش از آن متمایز می­ کند. از طرف دیگر چون ایران در میان کشورهای خاورمیانه پیشتاز تحول بوده، حتی بعضی از مورخان، انقلاب هندوستان و یا انقلاب اکتبر روسیه را هم متأثر از تحولات ایران و انقلاب مشروطه می­دانند.

 

به همین دلیل می­توان گفت همان‌گونه که ایران در خاورمیانه پیشگام مدرنیزاسیون و تحول‌خواهی بوده، زنان ایرانی نیز نسبت به زنان خاورمیانه در جنبش­های اجتماعی پیشتاز بوده ­اند. برای بررسی نمونه­های عینی مشارکت زنان در جنبش­های اجتماعی به دوره قاجاریه نگاهی می‌اندازیم: ساختار جامعه ایران تا دوره قاجاریه، ساختاری سنتی ـ مذهبی بود و این دنباله ساختی بود که در دوره صفویه به وجود آمده بود. در این دوره، اقتصاد جامعه، مبتنی بر کشاورزی بود. اگرچه موقعیت اقتصادی‌ـ‌اجتماعی زنان ایرانی برحسب وضع محل و عرف و سنن محلی متفاوت بود ولی به طور کلی می­توان گفت که زنان از موقعیت و منزلت پائینی برخوردار بودند و فعالیت آنان به فرزند آوردن و انجام کارهای خانگی و گاهی کشاورزی محدود می­شد و زنان در خارج از خانه مسئولیتی نداشتند (بهنام، ۱۳۵۶: ۱۳). در دوره قاجاریه، گسترش ارتباط ایران با تمدن صنعتی غرب باعث تغییر در ساختار اجتماعی‌ـ‌اقتصادی جامعه و در نتیجه دگرگونی در زندگی و موقعیت اجتماعی زنان پایتخت و شهرهای بزرگ گردید ولی موقعیت اجتماعی زنان روستایی به دلیل دور ماندن آن‌ها از ارزش‌های غربی تغییرات عمده­ای نکرد (تکمیل همایون، ۱۳۵۴: ۲۹).

 

به تدریج اقتصاد روستایی حاکم بر شهرها جای خود را به مشاغل جدید داد و واحدهای اقتصادی جایگزین، موجب رفتارهای تازه­ای در روابط اقتصادی گردید و سرمایه­گذاری داخلی و خارجی توسعه یافت. پیدایش تقاضاهای فراوان برای تولیدات کشاورزی و صنایع دستی توسط زنان، روش زندگی آن‌ها را تا حدودی تحت تأثیر قرار داد. اگرچه اضافه شدن نقش آن‌ها در تولید بر نقش­های سنتی مادری و همسری مسئولیت زنان را سنگین­تر کرد ولی مشارکت در تولید، قدرت آن‌ها را در خانواده بیش‌تر کرد و میزان جدایی دنیای زنان را از مردان کاهش داد. البته اشتغال زنان به مفهوم برابری حقوق اجتماعی آنان با مردان در این دوره نبوده است، بلکه درمقایسه با گذشته فقط آنان توانستند به طور محدودی عهده­دار مشاغلی خارج از خانه گردند.

 

یکی از بزرگ‌ترین وقایع ایران در قرن اخیر، انقلاب مشروطیت بود که قانون اساسی آن در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به امضای مظفرالدین شاه رسید. این انقلاب تحول عظیمی در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به ویژه در وضع زنان بوجود آورد. براساس اصل هشتم قانون اساسی، تمامی ملت ایران دارای حقوق مساوی بودند (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۶۳). در این دوران تأسیس چند مدرسه دخترانه و انتشار روزنامه و مجله و نشریه توسط زنان آزادی‌خواه در روشنگری زنان تأثیرگذار بود. به این ترتیب علاوه بر مشاغلی که زنان در قرن ۱۹ عهده­دار آن بودند، تأسیس احزاب و انجمن­ها و انتشار روزنامه­ها و نشریه­ها و تأسیس مدارس از جمله فعالیت­های جدیدی بودند که زنان در اوایل قرن بیستم به آن اشتغال ورزیدند. این فعالیت­ها در جامعه از رویارویی زنان با تمدن اروپایی ایجاد شده بود. گسترش تحصیلات عمومی برای دختران از سال ۱۳۰۴ با دایر شدن دبیرستان موجب شد تا زنان در دستگاه­های دولتی برخی از مشاغل را عهده‌دار شوند. توسعه اقتصادی و به دنبال آن ملی شدن صنعت نفت موجب تغییرات اساسی در اقتصاد ایران و بالتبع در موقعیت زنان گردید. این تغییرات موجب پیدایش فرصت­های استخدامی برای زنان را در کارخانه­ها و سطوح بالاتر شغلی فراهم کرد (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۶۴).

 

ایجاد فرصت­های روزافزون برای اشتغال زنان منجر به عدم مخالفت خانواده­ها با تحصیل علم و اشتغال آنان گردید. به این ترتیب طی دو دهه قبل از وقوع انقلاب اسلامی، نگرش جامعه ایران نسبت به زنان دربرگیرنده تغییرات اساسی ولی کند بود. اما مهم‌ترین تحولات در زمان پیروزی انقلاب اسلامی روی داد. شرکت زنان در تظاهرات گسترده و عظیم بر ضد رژیم گذشته حاکی از آن بود که زنان نقش خود را تنها محدود به فعالیت­های درون خانه ندانسته، بلکه مشارکت در فعالیت­های اجتماعی را نیز از حقوق خود تلقی می­ کنند. به این ترتیب، واقعه مهمی که در قرن اخیر در موقعیت اجتماعی زنان جامعه تحولی اساسی ایجاد کرد، وقوع انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۵۷ بود. موقعیت زنان در جامعه در چند دهه اخیر تغییرات و تحولات زیادی پیدا کرده است. جامعه ایرانی طی این سال­ها شاهد حضور فراگیر زنان در موقعیت­های فراوان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده است.

 

حضور روزافزون زنان در دستگاه­های اجرایی و حتی حضور چشمگیر آنان در آزمون دانشگاه­ها و پذیرفته شدن آن‌ها در رشته­های مختلف دانشگاهی، تصویری متفاوت از جامعه ایرانی به دست می­ دهند و به نظر می‌رسد روند تحولات اجتماعی هم‌چنان به سمت گسترش حضور و اهمیت نقش زنان پیش می‌رود. با ورود زنان جامعه ما به عرصه­های مختلف علمی، اداری، آموزشی، صنعتی و حتی نظامی و انتظامی می­توان انتظار داشت که شرایط و موقعیت­های جدیدی برای زنان پا به عرصه ‌وجود گذارند و هریک از این موقعیت­ها، سایر موقعیت­ها یا نقش­های مختلف زنان در خانواده و اجتماع را تحت­الشعاع خود قرار دهند. این شرایط، زنان را علاوه بر نقش­های همسری و مادری به ایفای نقش­های جدید اجتماعی وا داشته و پذیرش مسئولیت­های اجتماعی را در کنار مسئولیت همسرداری و خانه­داری قرار داده است. بررسی روابط و مناسبات درون خانواده نشان می­دهد که با زیر سؤال رفتن پاره­ای از ارزش­ها و هنجارهای سنتی، نقش زن با تغییراتی روبرو شده است و حاصل این تغییرات بسط و توسعه زمینه فعالیت­های اجتماعی اوست (زمانی، ۱۳۸۸: ۲۳۵-۲۳۶).

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ب.ظ ]




اشتغال زنان در خارج از خانه همانند سایر پدیده­های اجتماعی طی دوره­های مختلف حیات بشری متحول گردیده است. زن از دوران گذشته تا به امروز غیر از به عهده گرفتن وظایف خانه‌داری، در امور مختلف کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و حتی امور نظامی همراه مردان به فعالیت اشتغال داشته است. ولی در دوره­هایی که خانواده یک واحد اقتصادی نیز محسوب می­شده، فعالیت­های تولیدی زن که در خانه و یا نزدیک آن انجام می­شده، جزء امور خانگی به حساب آمده و در ازای انجام آن مزدی دریافت نمی­کرده است. با وقوع انقلاب صنعتی در اروپای غربی و تبدیل کارگاه­های خانگی به کارخانه و گسترش نیروی ماشینی، تحولات اساسی در شکل و مفهوم کار به وجود آمد و فعالیت­ اقتصادی زن از خانه به کارخانه کشیده شد (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۴۹). در اوایل قرن بیستم با وقوع جنگ جهانی اول تعداد زیادی از زنان در کارخانه­های اسلحه­سازی فرانسوی و انگلیسی به کار گمارده شدند تا جانشین مردانی شوند که به جبهه­های جنگ اعزام شده بودند. دراین زمان دیگر تمایز نقش­های مردانه و زنانه فراموش شده بود. در دوران جنگ جهانی دوم نیز در انگلستان و ایالات متحده، به علت فعالیت زنان در کارخانه­های نظامی بود که مردان توانستند در جبهه­های جنگ به نبرد بپردازند.

 

 

با گذشت دو دهه پس از جنگ جهانی دوم، زنان هم‌چنان در خدمت رفع نیازهای تولیدی جامعه و کارهای خانگی بودند. کشورهایی که در زمان جنگ از خدمات زنان در تولید و در ارتش استفاده می‌کردند، پس از جنگ به فکر رشد استعدادهای بالقوه زنان نبوده و زمانی که دیگر به آن‌ها احتیاج نبود آن‌ها را روانه خانه ساختند (میشل، ۱۳۷۲: ۱۱۷ ـ ۱۱۲). توجه بین المللی نسبت به حمایت از زنان از سال ۱۹۱۹ میلادی یعنی تاریخ انتشار اولین دیباچه اساسنامه سازمان بین المللی کار آغاز شده است و مفاد این دیباچه بعدها پایه و اساس تنظیم مقاوله نامه‌های متعدد بین المللی قرار گرفته است (کار، ۱۳۸۴ :۱۹۵). اصل عدم تبعیض در بند ۲ اعلامیه فیلادلفیا سال ۱۹۴۴ (که ضمیمه اساسنامه بین المللی کار می‌باشد) بدین ترتیب است: “کلیه افراد بشر صرف نظر از نژاد و عقیده و جنسیت حق دارند که ترقیات و پیشرفت‌های مادی و معنوی خود را در عین آزادی و احترام با برخورداری از امنیت اقتصادی و تساوی احتمال موفقیت ارائه دهند”.

 

در سال ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر با اشاره به تساوی حقوق زن و مرد در موارد مختلف بر تساوی مزد در برابر کار مساوی و حمایت از مادران تأکید کرده است. این اعلامیه در ماده ۲ خود اعلام می‌دارد: “هر کس می‌تواند بدون هیچ گونه تمایز مخصوصاً از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا هر عقیده دیگر و هم‌چنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر از تمام حقوق و کلیه آزادی‌هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده بهره مند گردد.” در همین ارتباط، به موجب ماده ۲۳، همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی اجرت مساوی دریافت دارند (کار، ۱۳۸۴: ۱۹۷). مجمع عمومی ملل متحد در سال ۱۹۶۷ در اعلامیه­ای تحت عنوان اعلامیه رفع تبعیض از زنان، تساوی حقوق زنان را در حیات اقتصادی و اجتماعی و به وی‍ژه عرصه بازار کار مورد تأکید قرار داد. در سال ۱۹۷۹ بر مبنای اعلامیه مزبور، کنوانسیونی تحت عنوان «مقاوله نامه رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» به تصویب رسید که براساس آن هر نوع تفاوت، محرومیت و محدودیت مبتنی بر جنسیت که نتیجه آن به خطر افتادن حقوق انسانی در مورد زنان بود، تبعیض محسوب می­شد (عراقی، ۱۳۶۷: ۴۲۹ ـ‌۴۲۸).

 

از طرف دیگر، سازمان ملل متحد چندین کنفرانس جهانی را برای ترویج و تقویت حقوق زنان اختصاص داد. هدف تمامی این کنفرانس­ها، ارائه راهبردهایی جهت ایجاد برابری حقیقی میان زنان و مردان در تمامی عرصه­ها و رفع کلیه جلوه­های تبعیض­آمیز در مورد آنان بود. برخی دیگر از معیارهای بین المللی مجموعا حاوی مقررات حمایتی دیگری است که به موجب آن زنان در عین قبول مسئولیت‌های خانوادگی در امور اجتماعی و شغل خویش همانند مردان از حمایت‌هایی برخوردارند. ازجمله در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن در سال ۱۹۹۵ بر اهمیت اقدامات ضروری برای تأمین پیشرفت زنان تأکید شد و مشارکت همه جانبه آنان در فرآیند توسعه، بهبود وضعیت آن‌ها در جامعه و فراهم کردن امکانات فزاینده آموزشی برای آنان مورد تأکید مجدد قرار گرفت (لوین، ۱۳۷۷: ۶۳ـ۶۲). امروزه این اصل که زنان و مردان در تمامی جهات اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مساوی هستند در قوانین اساسی بسیاری از کشورها ذکر گردیده است. اصل تساوی حقوق زن و مرد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز،‌ مشروط به رعایت موازین اسلامی ذکر گردیده و مورد تأکید واقع شده است.

 

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ب.ظ ]




رویکردهای نظری نقش – نقش و جایگاه زنان و خانواده

 

۲-۴-۱-۱٫ کارکردگرایان

 

کارکردگرایان تقسیم جنسیتی کار را به شیوه ­های گوناگونی توجیه می­ کنند، گاهی می­گویند زنان برای مراقبت کردن از دیگران، مادری­کردن یا ایفای نقش عاطفی قابلیت بیشتری دارند (مانند پارسونز[۱]) و گاهی می­گویند « زنان کاملا عملگرا هستند، یعنی در واقع به نظر آنان جنس مونث فاقد توان جسمانی برای انجام بسیاری از کارهاست، به اعتقاد اینان، تقسیم جنسی کار در خانواده رضایت خاطر افراد، کارآمدی و ثبات نهاد خانواده را تأمین می­ کند ( گارت، ۱۳۸۰: ۴۶). در واقع جامعه­شناسان کارکردگرا استدلال می­ کنند که در «جوامع پیچیدۀ صنعتی ضروری است زنان خدمتگزاری جسمی و روحی مردان را به عهده بگیرند» ( آبوت و والاس، ۱۳۸۰: ۱۷۷). کارکردگرایان بر این باورند مردی که در خانه ماندن را بر می­گزیند و زنی که به دنبال زندگی حرفه­ای می­رود هر دو عنصری غیر کارکردی هستند، از دید آنان تقسیم نقش­ها بر اساس عواملی مانند جنس، سن، اصل و نسب و در کل خصوصیات انتسابی از ویژگی­های جوامع سنتی است در حالی که در جوامع جدید توزیع نقش­ها بر مبنای خصوصیات لازم برای آن نقش­ها مثل آموزش، مهارت، تجربه و تخصص و …با خصوصیات اکتسابی صورت می­گیرد.

 

 

۲-۴-۱-۱-۱٫ تفکیک نقش ها

 

مفهوم نقش به عنوان نظام انتظاراتی که در کنش هر کنشگر اجتماعی دخالت دارد، به پارسونز کمک می‌کند تا تفاوت موضوعی روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را مشخص سازد. روان‌شناسی به عنوان علم کنش می‌تواند نظام شخصیت کنشگران را با علاقه‌ ویژه به تمایلات، نیازها، انگیزش، جریان‌های یادگیری و درونی‌سازی هنجارهای اجتماعی کنشگران، تا جایی که این‌ها بر کنش کنشگر به عنوان شخصیت تأثیر دارند، مطالعه کند؛ بدون این‌که اجباری به بسط خود به حوزه‌ تعامل اجتماعی داشته باشد. در مقابل، جامعه‌شناسی از هرگونه پیوند ناخواسته با روان‌شناسی آزاد است زیرا این رشته با کنشگران به عنوان شخصیت فردی کاری ندارد و می‌تواند ایفای نقش یا کنش سازگار با انتظارات اجتماعی را از شخصیت کنشگر جدا کند (همیلتون،۱۹۸۳: ۹۸).

 

این نظریه از این جهت بسیار اهمیت دارد که بین خانواده و نقش­های اجتماعی ارتباط برقرار می­سازد، در حوزه خانواده یکی از کسانی که در مورد نقش رهبری مطالعه کرده­است، پارسونز است، بر اساس کار پارسونز مطالعات بیلز و اسلاتر[۲] می­باشد که نقش­های رهبری را در گروه­های کوچک از جمله خانواده مورد مطالعه قرار داده­اند. بیلز تفکیک نقش­ها را کارکرد مسائلی که گروه با آن مواجه شود و درصدد کنترل و راه­حل آن بر می­آید، می­داند و از آنجایی که مقولات متفاوتی از مسائل وجود دارد می ­تواند ترکیبی از نقش­های رهبری را برای حل مسائل انتظار داشت، از این رو دلیلی وجود دارد که یک فرد بصورت منفرد تنها نقش رهبری را ایفا کند (پارسونز، ۱۹۹۵: ۳۰۴)، نظریه تفکیک نقش­ها بر حسب جنسیت براصل سازش ناپذیری­بودن نقش­های رهبری و عاطفی است که پارسونز از یکدیگر جدا می­ کند و ساخت نقش­های زن و مرد را در گروه خانواده می­توان به این نتیجه رساند که در خانواده به عنوان یک گروه اجتماعی روابط قدرت بعدی از تعاملات است که رد و بدل می­شود و از طرف دیگر نقش رهبری است که بحث و موضوع را برای گروه باز می­ کند، هر گروه دارای مرزها، هنجارها، نقش­ها و پایگاه­های مهم وابسته­ای مانند نقش _ پایگاه و رهبری _ پیرو می­باشد  (رابرتسون،۱۳۷۲: ۱۴۲). پارسونز بر پایه مطالعات بیلز، معتقد است که دو عنصر عمده برای تشکیل خانواده وجود دارد که تفکیک بر مبنای جنسیت و تفکیک بر مبنای سن است، در این ارتباط دلایلی که مطرح می­ کند مرتبط با تفاوت­های بیولوژیکی است به طوریکه زنان بر اساس خصوصیات جنسی(باروری _ شیردهی) نشان می­دهد که با مردان تفاوت دارند. با این حال پارسونز معتقد است که جوامع به نکات و اهمیت اجتماعی آن توجه و اکثر نظام­های خانواده نقش­های متفاوتی تعیین کرده­اند (بلود، ۱۹۷۲: ۴۲۳)، پارسونز ساختار خانواده را پیامد تمایز پذیری و تفکیک در دو محور می­داند:

 

    • محور سلسله مراتبی قدرت نسبی

 

  • محور نقش­های ابزاری در مقابل احساسی-عاطفی

در این دیدگاه فرض بر این است که تقسیم کار بین دو جنس در همه جوامع، مورد تشویق است زیرا کارکرد مثبتی برای کل جامعه دارد (رابرتسون، ۱۳۷۲)، پارسونز بر این باور است که در جوامع صنعتی، نقش زن و مرد تفکیک شده­است، نقش­های جنسی سنتی در جوامع صنعتی نوین نیز دارای کارکرد است، خانواده نوین نیز به دو تن بزرگسال احتیاج دارند که در زمینه نقش­های خاص دارای تخصص باشند، نقش کلیدی که معمولا بر عهده پدر است، به روابط خانواده با دنیای خارج معطوف است، اما نقش نمایشی که معمولا به عهده مادر می­باشد، به روابط درونی خانواده مربوط است، بر اساس این تفکیک پارسونز به چهار نوع تقسیم­بندی بنیادی از نقش­- پایگاه در خانواده هسته­ای می­رسد (پارسونز، ۱۹۹۵: ۴۵). پارسونز، تقسیم کار بر مبنای جنس در خانواده را به نام «شایستگی زیستی بیشتر زنان برای مراقبت از دیگران»، «مادری کردن یا ایفای نقش پر احساس» و یا به قول مرداک «عملی بودن صرف» توجیه کرده‏اند. از نظر این جامعه‏شناسان، تقسیم کار جنسی در خانواده، که نمونه روشن آن مراقبت زنان از کودکان است، متضمّن خرسندی افراد و وجودِ خانواده‏ای کارا و باثبات است و این تقسیم‏بندی به نفع هر دو جنس و جامعه است و البته آنها این نوع تقسیم‏بندی را طبیعی و ناگزیر می‏دانند (هام، ۱۳۸۲: ۲۳).

 

 

پارسونز معتقد است که این تفکیک نقش­ها در ارتباط با یکدیگر هستند و قدرت محور این تمایز و تفکیک است، که حاوی درجه کمی نفوذ است که معتقد است که بزرگسالان در امور خانواده به عنوان یک سیستم بیش از کوچکترها تأثیر می­گذارد و با بزرگ­شدن فرزندان در خانواده میزان قدرت فرزندان نیز بیشتر می­شود و نابرابری آنان در برابر خانواده کاهش پیدا می­ کند، ولی نکته اصلی وجه ابزاری و احساسی- عاطفی است که ضرورتا این تفکیک حاوی کارکرد برای خانواده است (هام،۱۳۸۲: ۲۳). با این حال می­توان این­گونه بیان کرد که عنصر کلیدی برای پارسونز در خانواده روابطی است که بین زن و شوهر برقرار است و نقش شوهر در مقابل نقش همسر مکمل یکدیگرند و به سلسله مراتب پایگاه­های بالا و پایین­تر رتبه­بندی می­شود، حتی در شرایطی که زن و شوهر از پایگاه برابر برخوردار باشند این شکل خاص از ساختار سلسله مراتبی را در جایی که قدرت، پرستیژ و پایگاه برابر وجود دارد نیز می­توان دید (بلود، ۱۹۷۲: ۴۲۴). پارسونز با این سنخ­شناسی که از نقش و پایگاه در خانواده ارائه کرده است به وضوح دو نقش را از هم تفکیک کرده­است و نقش­ها را در ارتباط با کارکرد آن برای خانواده در نظر گرفته است؛ بدین معنا که پدر کارکرد ابزاری و مادر کارکرد عاطفی- احساسی را ایفا می­ کند (کینگ،۱۹۶۹: ۵۱)، پارسونز ساخت نقش­های زن و مرد را به وظایفشان درباره نظام خانواده مربوط ساخت و مورد بررسی قرار می­دهد. شوهر با داشتن شغل و درآمد یک دسته از وظایف را برعهده دارد و بر حسب زندگی شغلی او در خانواده است که نظام جامعه، شوهر را رهبر اصلی و وظیفه مادر را حفظ وحدت و انجام خانواده می­داند (میشل،۱۲۵۴: ۱۲۶). در نهایت پارسونز معتقد است برای آنکه خانواده بتواند کارکرد موثری داشته باشد باید نوعی تقسیم کار جنسی در آن برقرار باشد تا مردان و زنان از این طریق بتوانند نقش­د­هی بسیار متفاوتی را بر عهده گیرند، پارسونز با توجه به الگوی نقش­ها، دو نقش متفاوت را در خانواده مطرح می­ کند، از نظر او مرد نقش ابزاری[۳] و زن نقش بیانگر[۴] را دارد. نقش ابزاری بیشتر شامل حالات مردانه و نقش بیانگر شامل حالات زنانه است، به اعتقاد او تقسیم نقش باعث حفظ وحدت خانوادگی می­شود، زیرا نقش مردان دادن پایگاه اجتماعی به خانواده از طریق شغل مرد و حفظ امنیت و آسایش خانواده از طریق درآمد شغلی اوست و نقش زن ایجاد روابط عاطفی (بیانگر) در درون خانواده و حفظ روابط عاطفی ضروری برای اعضای خانواده است.

 

مردان که نهاد خانواده را به نظام گسترده­تر اجتماعی پیوند می­زنند، باید در جهت­گیری خانواده نقش موثری داشته باشند، نیروی محرک خانواده باشند و بلندپروازی و خویشتن داری از خودشان نشان دهند، اما زنان که وظیفه­شان اداره امور داخلی خانواده است، باید هم از کودکان و هم از مردان بزرگسال خانواده مراقبت کنند و به عبارتی”سنگ صبور” باشند، یعنی مهربان، پروراننده، دوستدار و سرشار از عاطفه باشند. اگر کارکردها و جهت­گیری­های زنان و مردان در خانواده بسیار شبیه هم شوند، رقابت میان آنان زندگی خانوادگی را مختل خواهد کرد و نقش تعیین­کننده خانواده از لحاظ استواری اجتماعی ضعیف خواهدشد (ریتزر، ۱۳۷۴: ۴۶۷). در این رابطه کینگ با توجه به اثر پارسونز در ارتباط با تفکیک نقش­ها و کارکرد آن، به سه عامل از نتایج تقسیم کار جنسی اشاره می­ کند:

 

    1. تفکیک نقش­ها بر اساس محور ابزاری و احساسی- عاطفی، یک ویژگی جهان شمول در خانواده هسته­ای است.

 

    1. تفکیک نقش­ها بین اولیاء موجب تسهیل هدایت فرزند می­شود.

 

  1. تفکیک نقش­ها بین اولیاء برای رشد و توسعه شخصیت متعارف در فرزندان امری ضروری است ( کینگ، ۱۹۶۹: ۵۱). پارسونز در مورد خرده نظام اجتماعی، مثل خانواده هسته­ای بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیقات مربوط به گروه­های کوچک ثابت می­ کند که شرط دستیابی به حداکثر کارکردهای خانواده هسته­ای وجود دو اختلاف اساس است: شرط اول، وجود دو قطب مخالف رهبری و زیردستان و شرط دوم، اختلاف ابزاری- عاطفی (اظهاری).

به اعتقاد پارسونز، تقسیم نقش بر اساس جنس به نقش­هایی که بیشتر جنبه ابزاری (مردانه) دارند و نقش­هایی که بیشتر جنبه احساسی- عاطفی (زنان) دارند؛ متضمن سازوگاری است که همبستگی خانواده را پایدار می­ کند، زیرا، اختلاف نقش میان جنسیت­ها به تفکیک حوزه تکالیف بین والدین می­انجامد و در نتیجه از ایجاد وضعیت رقابت بین آنها (که خود عامل از هم پاشیدگی خانواده است) جلوگیری می­ کند، مثلا چنانچه زن در زندگی اجتماعی از موقعیت شغلی همسانی با شوهرش برخوردار باشد این امر به رقابت بین آنان کشیده می­شود و نابسامانی­هایی در پیوند خانوادگی بوجود می­آورد، بنابراین «­همچنانکه افلاطون متذکر شده، برابری مطلق زن و مرد با همبستگی خانوادگی به معنای مثبت آن مغایرت دارد». بنابراین تضاد میان موقعیت زن و مرد در زندگی خانوادگی و اجتماعی ناخواسته متضمن نوعی پیش فرض تمایززایی جهت حفظ و دوام وحدت خانوادگی است (روزن باوم، ۱۳۶۷: ۸۵). ایفای نقش­های تخصصی مردانه و زنانه به دوام خرده نظام خانواده در چارچوب نظام اجتماعی کمک می­ کند، پدر نقش«ابزاری» را بر عهده دارد، زیرا حلقۀ ارتباطی بین خانواده و جامعه تلقی شده و نیازهای مادی خانواده را تأمین می­ کند و زن نقش «بیانگر» را درون خانواده ایفا می­ کند (سگالین، ۱۳۷۰: ۸۸).

 

 

 

۲-۴-۱-۲٫ رویکرد کمیابی و انباشتگی نقش

 

رشد و ازدیاد خانواده‌های دو شغله به ویژه در کشورهای صنعتی و مسائلی که با آن مواجه‌اند، بازتاب‌هایی در پی داشته است که می‌توان یکی از آن‌ها را نظریه نقش و مباحث مرتبط به فواید یا پیامدهای نامطلوب نقش‌های چندگانه که به طور خلاصه به شکل‌گیری دو رویکرد کمیابی و انباشتگی نقش منجر می‌شود دانست. نخستین نظریه پردازان نقش غالباً به جنبه‌ها و پیامدهای منفی نقش‌ها توجه می‌کردند و یکی از مفروضات مهم در نظریه‌های اولیه نقش‌های اجتماعی این بود که تعدد روابط با دیگران منبع فشار روانی و ناپایداری اجتماعی است (سایبر،۱۹۷۴: ۱). بر همین اساس در بررسی‌های مرتبط با رابطه متقابل کار- خانواده با قبول فرض کمبود امکانات شخصی لازم برای حفظ تعهدات نقشی، معمولاً افراد روی پیوستار تعهد به کار در مقابل تعهد به خانواده جای داده می‌شدند. در این دیدگاه ایجاد توازن بین تعهدات فرد به فعالیت‌های مختلف اساساً به عنوان یک موضوع تجربی در نظر گرفته نمی‌شد (اری و وی وی ان،۱۹۹۶: ۴۶۵). اما به تدریج و در اواسط دهه ۷۰ میلادی و پس از آن جامعه‌شناسانی نظیر سایبر، توئیتس و مارکز، شروع به دیدن ترکیب نقش‌ها از جنبه مثبت آن کردند. رویکرد کمیابی و تحقیقات مبتنی بر آن قدری به سستی گرایید و زمینه را برای انجام دادن بررسی‌هایی درباره پیامدها و منافع مثبت حاصل از تعدد و ترکیب نقش‌ها مساعد گردانید (گیل،۱۹۹۵: ۶). این رویکرد که در آن زمان یک انقلاب نظری در نوع خود به شمار می‌رفت چنین مطرح ساخت که انباشت نقش‌ها، پیامدها و منافع مثبتی برای سازمان خود و نظام نقش‌های کنش‌گر به همراه دارد و به ویژه در امنیت وجودی او کاملاً مؤثرند. می‌توان گفت هرقدر تعداد نقش‌های فرد بیش‌تر باشد، حس موجودیت معنادار و رفتار به سامان که لازمه سلامت روانی فرد و نظم اجتماعی پایدار است تقویت می‌شود. آن‌ها هم‌چنین نشان دادند که چگونه نظامی از نقش‌های مهم به هم پوشاننده علی رغم افزایش تعداد نقش‌ها می‌تواند به کاهش فشار و تعارض یاری رساند (توئیتس، ۱۹۳۸: ۱۷۵). به همین دلیل تحقیقات جدیدتر به ابعاد و جنبه‌های مثبت حاصل از نقش‌های چندگانه توجه کردند و منافعی نظیر احترام به خود، خودمختاری و احساس کنترل و سلامت کلی فرد را کشف کردند. این رویکرد، هم‌چنین بر این امر تأکید می‌ورزد که تعدد نقش‌ها به طور مطلق نمی‌توانند زیان‌آور یا سودمند تلقی شوند بلکه فشارزایی یا خشنودکنندگی نقش‌های چندگانه بسته به عوامل و شرایطی نظیر کیفیت و تقاضاهای نقش متفاوت خواهد بود (ریدی و هاردی،۱۹۹۹: ۳۳۴) و عوامل فردی نظری ویژگی‌های شخصیتی فرد و عوامل ساختار اجتماعی نظیر پایگاه یا منزلت اجتماعی و میزان حمایت ادراک شده از دیگران مهم در نتایج ایفای چند نقش مؤثر بوده‌اند (سوانسون، پوور و سیمپیون، ۱۹۹۸: ۲۳۹).

 

 

 

[۱] .Parsons

 

[۲] .Bales and Slater

 

[۳] Instrumental role

 

[۴] Expressiveness role

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ب.ظ ]




ﻧﻈﺮیه ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺸﯽ ﻣﺮﺗﻮن – نقش و جایگاه زنان و خانواده

 

ﻣﺮﺗﻮن[۱] رﻫﯿﺎﻓﺖ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ‌ای درﺑﺎره ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارد و اﯾﻦ ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﮐﻠﯿﺪی ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﭘﺎﯾﮕﺎه‌ﻫﺎ و ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶ‌ﻫﺎ ﺳﺎزﻣﺎن ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. وی ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ از ﻧﻈﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﺛﻤﺮ بخشﺗﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭘﺎﯾﮕﺎه را در ﺑﺮﮔﯿﺮﻧﺪه ﺗﻌﺪادی از ﻧﻘﺶﻫﺎ ﺗﺼﻮر ﮐﻨﯿﻢ که در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﻧﻮاﻋﯽ از ﻣﮑﻤﻞﻫﺎی آن ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻣﺸﺘﺮﮐا اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮔﺮدﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﻼً ﺑﻪ آن‌ﻫﺎ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﻣﺮﺗﻮن ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺸﯽ را ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﻨﺪ :آن ﻣﮑﻤﻞ رواﺑﻂ ﻧﻘﺸﯽ ﮐﻪ اﻓﺮاد ﺑﻪ وﺳﯿله اﺷﻐﺎل ﯾﮏ ﭘﺎﯾﮕﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﺎص دارا ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﭘﺎﯾﮕﺎه واﺣﺪ داﻧﺸﺠﻮی ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺷﺎﻣﻞ ﻧﻘﺶ ﺷﺎﮔﺮد در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﺳﺘﺎد اﺳﺖ و ﻧﯿﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺶ‌ﻫﺎ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺷﻐﺎل‌ﮐﻨﻨﺪه آن ﭘﺎﯾﮕﺎه را ﺑﺎ ﺷﺎﮔﺮدان دﯾﮕﺮ، ﭘﺰﺷﮏﻫﺎ، ﻣﺪدﮐﺎران اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺗﮑﻨﺴﯿﻦﻫﺎی ﭘﺰﺷﮑﯽ و دﯾﮕﺮان در ارﺗﺒﺎط ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ. ﻣﺮﺗﻮن ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻋﺪم ﺛﺒﺎت در ﻧﻘﺶ ـ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻫﺎ و ﺳﺎزوﮐﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮای ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﻧﻘﺶﻫﺎ و ﺗﺒﯿﯿﻦ آنﻫﺎ در ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶﻫﺎ اﺷﺎره ﻣﯽﮐﻨﺪ (ﮔﺮوﺛﺮ ۱۳۷۸: ۱۲۸).

 

ﺗﻌﺪادی از ﺳﺎز و ﮐﺎرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ارﺗﺒﺎط و ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻧﻘﺶ ـ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻫﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :

 

ـ درﺟﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﺪت درﮔﯿﺮی در ﻧﻘﺶ در ﺑﯿﻦ اﻓﺮاد ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶ (ﺑﺮﺧﯽ از ﻧﻘﺶ ـ رواﺑﻂ ﻣﺮﮐﺰی ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺮﺧﯽ اﻗﻤﺎری)؛

 

ـ ﺗﻔﺎوت ﻗﺪرت در ﻣﯿﺎن اﺷﺨﺎص درﮔﯿﺮ در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶ؛

 

ـ روﭘﻮش‌دار ﮐﺮدن ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﺗﻮﺳﻂ اﻋﻀﺎی ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶ از ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺑﻮدن

 

ـ ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎی ﻣﺘﻌﺎرض اﻋﻀﺎء ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶ از دارﻧﺪﮔﺎن ﯾﮏ ﭘﺎﯾﮕﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﻮدن آن‌ﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ آن اﻋﻀﺎ (اﯾﻦ ﺳﺎزوﮐﺎر ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد ﻧﺎآﮔﺎﻫﯽﺟﻤﻌﯽ، ﯾﻌﻨﯽ ﻧﺎآﮔﺎﻫﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ارزش‌ﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک و ﻣﯿﺰان آن ﮐﺎﻫﺶ ﯾﺎﺑﺪ ﯾﺎ ﺟﺒﺮان ﺷﻮد)؛

 

ـ ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺗﻮﺳﻂ دﯾﮕﺮان در ﭘﺎﯾﮕﺎه‌ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺸﺎﺑﻪ و ﻫﻤﯿﻦﻃﻮر در ﻣﺸﮑﻼت ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﺮای ﻣﻮاﺟﻬﻪ و ﻏﻠﺒﻪ ﺑﺮ ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶ ﻧﺎﻫﻤﺎﻫﻨﮓ؛

 

ـ ﮐﺎﺳﺘﻦ از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﻘﺶﻫﺎ (ﺑﺎ ﻗﻄﻊ رواﺑﻂ ﻧﻘﺸﯽ ﺧﺎص) (گروثر،۱۳۷۸ :۱۲۹-۱۳۰).

 

مطابق نظر مرتون تعارض نقش‌ها اساساً ریشه در ساختار اجتماعى دارد. او ویژگى اصلى ساختار اجتماعى جامعه را در این خصوصیت می‌بیند که هر موقعیت اجتماعى نه با یک نقش واحد، بلکه با سلسله‌اى از نقش‌هاى به‌هم پیوسته که لازم و ملزوم یکدیگرند شناخته می‌شود. بدین روى، هرگاه شخصى موقعیتى را اشغال کند نه با یک انتظار واحد، بلکه همزمان با انتظارات متعدد روبه‌روست و غالباً براى افراد دشوار است که بتوانند به طور همزمان، جوابگوى الزامات متعدد باشند (روش بلاو- اسپنله، ۱۳۷۲: ۳۷۲).

 

سازوکارهای اجتماعی مشخص‌کننده مجموعه‌های نقشی در نظریه مرتون عبارتند از:

 

    1. اهمیت نسبی پایگاه‌های مختلف: نخستین نمونه این سازوکارها که از شرایط بسیار معمول جامعه‌شناختی ناشی می‌شود این است که ساختارهای اجتماعی برخی از پایگاه‌ها را به وجود می‌آورد که از پایگاه‌های دیگر مهم‌ترند. مثلاً درجامعه آمریکایی، تکالیف شغلی و خانوادگی ارجحیت بیش‌تری نسبت به عضویت در مجامع اختیاری دارد (باربر،۱۹۵۰: ۴۸۶). در نتیجه، یک ارتباط نقشی ویژه که برای برخی حالت جانبی و فرعی دارد، ممکن است برای دیگران اصلی و مهم باشد. زمانی که پایگاه فرد برای او اهمیت اساسی دارد، ممکن است بتواند با این شرایط در برابر مقتضیات همنوایی با انتظارهای متفاوت دیگرانی که در مجموعه نقشی او عضویت دارند بهتر مقاومت کند. حداقل، برای برخی از این دیگران این ارتباط فقط اهمیت جانبی دارد. منظور این نیست که افراد در برابر خواست‌هایی که گاهی با گرفتاری‌های حرفه‌ای آن‌ها آمیخته است آسیب پذیر نیستند بلکه فقط منظور این است که وقتی اعضای بانفوذ مجموعه نقشی آن‌ها توجه کمی به این ارتباط ویژه دارند، آن‌ها کمتر آسیب پذیرند. هنگامی که دست اندرکاران مجموعه نقشی به یک اندازه به این ارتباط توجه داشته باشند، وضعیت فرد بیش از مواقع دیگر آسیب‌پذیر خواهد شد. این وضعیت به دارندگان همه پایگاه‌ها تعلق دارد: برخورد با انتظارات گوناگون آن‌ها در مجموعه نقشی از طریق واقعیت بنیادی ساختاری تعدیل می‌شود. تفاوت‌های پیچیده شبکه ارتباطی بین افراد، مجموعه نقشی را هم در بر‌می‌گیرد (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۷۸: ۳۱۴).

 

دانلود پایان نامه

 

دانلود پایان نامه

 

  1. موازنه قدرت: دومین سازوکار بالقوه‌ای که در ثبات مجموعه نقشی تأثیر دارد چگونگی توزیع قدرت و اقتدار است. در اینجا منظور از قدرت، توانایی مشهود و قابل پیش بینی است که کسی بتواند اراده خود را در کنشی اجتماعی بر اراده دیگری، حتی با وجود مخالفت کسانی که در آن کنش شرکت دارند تحمیل کند. دراثر قشربندی اجتماعی، اعضای یک مجموعه نقشی در شکل دادن رفتار دارندگان پایگاه، قدرت یکسانی ندارند. این وضعیت فقط در شرایطی روی می‌دهد که یک عضو مجموعه نقشی قدرت انحصاری در آن وضعیت داشته و بر دیگران هم مسلط باشد. حالت ویژه‌ای که چندان هم نادر نیست این که در صورت ناممکن بودن، نوعی ائتلاف قدرت در بین بعضی اعضای مجموعه نقشی به وجود می‌آید و دارندگان پایگاه را قادر می‌سازد که راه خود را پیش ببرند. الگوی شناخته شده تعادل قدرت محدود به حوزه تعاریف قراردادی سیاسی نمی‌شود. می‌توان مواردی کلی و نه چندان زیاد را در مجموعه‌های نقشی پیدا کرد. در وضعیتی که قدرت‌های متضاد در مجموعه نقشی دارنده پایگاه، یکدیگر را خنثی می‌کنند، او آزادی نسبی دارد که در وهله اول قصد خود را پیش ببرد.

پس، حتی در ساختارهای بالقوه بی‌ثباتی که در آن اعضای مجموعه نقشی در برابر آن چه دارنده پایگاه می‌خواهد انجام دهد انتظارهای متضادی دارند، دارنده پایگاه کاملاً زیر سلطه قدرتمند‌ترین عضو مجموعه قرار نمی‌گیرد (مرتون،۱۹۵۷). به علاوه، تغییرات ساختاری اشتغال در ساختار نقشی که به آن اشاره شد، می‌تواند در تقویت قدرت نسبی دارنده پایگاه مؤثر باشد. زیرا در جایی که اعضای قدرتمند مجموعه نقشی شخص توجه چندانی به این رابطه ویژه ندارند، انگیزه کمتری برای اعمال کامل قدرت بالقوه‌شان خواهند داشت. در محدوده تفاوت‌های گوناگون فعالیت‌ها دارنده پایگاه آزاد است هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. چنان‌چه گفته شد منظور این نیست که دارنده پایگاهی که مواجه با انتظارهای متضاد در بین اعضای مجموعه نقشی خویش است در واقع از کنترل آن‌ها در امان است. البته قدرت و ساختار اقتدار مجموعه‌های نقشی اغلب به گونه‌ای است که اگر این ساختار متضاد قدرت حکم فرما نباشد، دارنده پایگاه خودمختاری زیادی به دست می‌آورد. حال اگر دو عامل قدرت و اهمیت نسبی پایگاه را با هم ترکیب کنیم در می‌یابیم که حتی در صورت وجود انحصار قدرت در دست اشخاصی که در مقایسه با سایر اعضای مجموعه نقشی از قدرت فائق و برتر برخوردارند. چنان‌چه این اشخاص به انتظارات اشغال‌کننده پایگاه اهمیت کمتر و فرعی‌تری بدهند، به همان اندازه نیز انگیزه کمتری خواهند داشت تا از حداکثر قدرت بالقوه خود برای وادار کردن اشغال‌کننده پایگاه به اجابت انتظارشان استفاده کنند. بنابراین در این حالت نیز اشغال‌کننده پایگاه آزاد خواهد بود تا مطابق انتظارات خود رفتار کند (رستگارخالد، ۱۳۸۵: ۴۷- ۴۸).

 

 

    1. پنهان‌سازی فعالیت‌های نقشی از دید اعضای مجموعه نقشی: افراد با همه کسانی که در مجموعه‌های نقشی آن‌ها هستند کنش متقابل پیوسته ندارند. این واقعیت اتفاقی نیست و چون شناخته شده است، نادیده گرفته می‌شود اما جزء لاینفک عملکرد ساختار اجتماعی است (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۷۸: ۳۱۵). کنش متقابل با هر عضو مجموعه نقشی، به تناوب در موارد گوناگونی صورت می‌گیرد. این واقعیت بنیادی زمینه رفتار نقشی را فراهم می‌کند که هر آینه در برابر انتظارهای برخی از افراد که در مجموعه نقشی شرکت دارند، بدون فشار بیش از اندازه آن رفتار به پیش می‌برد. زیرا چنان‌که پیش از این مشروح‌تر گفته شده، کنترل اجتماعی مؤثر، مستلزم ترتیبات اجتماعی مفروضی است برای مشاهده پذیری رفتار (مرتون، ۱۹۵۷). اصلاح مشاهده پذیری از زیمل وام گرفته شده و کاربرد گسترش یافته آن حوزه‌ای است که در آن هنجارهای اجتماعی و اعمال نقشی بتواند برای همه اعضای ساختار اجتماعی شناخته شده باشد. ساختار اجتماعی هر اندازه که بتواند فعالیت‌های فرد را از شناسایی اعضای دیگر مجموعه نقشی پنهان کند، فرد کمتر در معرض فشارهای متعارض قرار می‌گیرد و تأکید می‌شود که برای این‌گونه پنهان‌کاری‌ها هم باید ترتیبات اجتماعی ساختاری وجود داشته باشد و آن هم طوری نیست که این یا آن شخص اتفاقی آن را از دید دیگران پنهان کند. واقعیت ساختاری این است که پایگاه‌های اجتماعی به تناسب میزانی که رفتار اعضای خود را طبق قاعده از مشاهده‌پذیری دیگر اعضای مجموعه نقشی پنهان می‌کند با یکدیگر متفاوتند. در واقع پنهان کاری تنها یک تمایل شخصی نیست؛ گرچه ممکن است گاهی چنین باشد، این موضوع یکی از ضرورت‌های نظام‌های اجتماعی است که باید تحقق یابد (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۷۸: ۳۱۶).

 

    1. مشاهده پذیری ساخت‌های متضاد اعضای یک مجموعه نقشی: مادامی که اعضای مجموعه نقشی ندانند که دارندگان پایگاهی در تضاد با تقاضاهای آن‌ها هستند، بیش‌تر ممکن است هر عضو برای هدف خود پافشاری کند. پس این الگویی است که درآن عده زیادی در برابر یک عضو قرار دارند اما هنگامی که روشن شود که تقاضاهای برخی از اعضا در تعارض کامل با تقاضاهای دیگران است، وظیفه اعضای مجموعه نقشی و دارنده پایگاه است این تعارض را از طریق مبارزه برای قبضه کردن قدرت یا از طریق مصالحه حل کنند. در چنین شرایطی، دارنده پایگاهی که با تقاضاهای متناقض روبه روست، نقش شخص ثالث (یا بیش از آن) را ایفا می‌کند، یعنی شخص سومی که از ستیزه دیگران بهره می‌جوید. او در حالی‌که درکانون ستیز دیگران قرار دارد، به صورت تماشاگری می‌شود که کارکردش عمده کردن تقاضاهای متناقضی است که از سوی دیگر اعضای مجموعه نقشی به وجود آمده است. این موضوع نه برای او بلکه برای دیگران مسئله‌ای می‌شود که باید تقاضاهای متناقض آنان حل شود (مرتون، ۱۹۵۷).

 

    1. حمایت اجتماعی متقابل بین دارندگان پایگاه: دارنده پایگاه اجتماعی هر اندازه باور ضد و نقیض داشته باشد، باز هم تنها نیست. این حقیقت مسلم که او در یک موقعیت اجتماعی جای دارد به این معنی است که دیگرانی هم وجود دارند که در شرایط کمابیش یکسانی با او هستند (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۷۸: ۳۱۷). از این جهت، تجربه بالقوه و بالفعل روبرو شدن با ستیز انتظارها در بین اعضای مجموعه نقشی برای دارندگان آن پایگاه بسیار عادی است. بنابراین، شخص معینی که درمعرض این ستیزه‌هاست نیازی ندارد که با آن‌ها به صورت مسائل خصوصی روبرو شود و با راه و رسم کاملاً خصوصی کنار بیاید. این واقعیت شناخته شده و بنیادی ساختار اجتماعی، برای آن‌هایی که در پایگاه یکسانی هستند و مجامع واسط بین فرد و جامعه وسیع‌تر را در نظام اجتماعی تکثرگرای به وجود می‌آورند امری اساسی است. این سازمان‌ها به مسائلی پاسخ ساختاری می‌دهند که در روال سازگاری با تقاضاهای متضاد (بالقوه و باالفعل) افرادی پیش می‌آید که در مجموعه‌های نقشی پایگاه‌ها قرار دارند. این سازمان‌ها به هر منظوری که ایجاد شده باشد، تشکل‌های اجتماعی را به وجود می‌آورد که در برابر قدرت مجموعه نقشی پاسخگو باشد؛ این سازمان‌ها فقط پاسخگوی تقاضاهای آن مجموعه نیستند بلکه در شکل‌گیری آن‌ها نیز تأثیر دارند. چنین سازمان‌هایی- که جزء شناخته شده سیمای اجتماعی جوامع تفکیک شده‌اند – نظام‌های هنجاری‌ای را به وجود می‌آورد که انتظارهای متناقض را پیش‌بینی و به این ترتیب، آن‌ها را تعدیل می‌کند. آن‌ها حمایت اجتماعی برای افرادی فراهم می‌کنند که در پایگاه تحت فشار هستند. این سازمان‌ها نیازهای سازگاری فی‌البداهه شخصی با انواع الگویی انتظارهای متناقض را به حداقل می‌رساند. به وجود آورنده قوانینی است که پیشاپیش معین می‌کند که رفتار حمایت شده دارنده پایگاه کدام است، هم‌چنین این کارکرد اجتماعی را هم دارد، در مواردی که دارندگان پایگاه به دلیل جدایی از یکدیگر در برابر فشارهای مجموعه نقشی خود آسیب پذیرند، این کارکرد مهم‌ترین عامل در شرایط ساختاری است (رستگارخالد، ۱۳۸۵: ۵۰).

 

  1. محدود کردن مجموعه نقشی: بدیهی است شیوه‌های محدودی درباره سازگاری با خواسته‌های متناقض مجموعه نقشی وجود دارد. روابط نقشی از هم گسیخته می‌شود و زمینه برای توافق گسترده‌تر انتظارهای نقشی در بین کسانی فراهم می‌شود که در مجموعه می‌مانند. اما این شیوه سازگاری از طریق گسیختگی در مجموعه نقشی فقط در شرایط ویژه‌ای ممکن است. فقط در شرایطی مفید است که برای دارندگان پایگاه میسر باشد که بدون حمایت کسانی که با آن‌ها قطع رابطه کرده‌اند، نقش‌های دیگر خود را ایفا کنند. تصور می‌شود ساختار اجتماعی زمینه این اختیار را فراهم می‌کند. به طور کلی این اختیار معدود و محدود است، زیرا ترکیب مجموعه نقشی معمولاً موضوع انتخاب فرد نیست، بلکه عنصری از سازمان اجتماعی است که پایگاه در آن جای گرفته است. معمولاً فرد می‌آید و می‌رود و ساختار اجتماعی باقی می‌ماند (کوزر و روزنبرگ، ۱۳۷۸: ۳۱۸).

 

 

[۱] . Merton

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم