کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



  برای تحقق هر جرم وجود عناصر و ارکانی لازم است که در کمیت و کیفیت آنها اختلاف عقیده وجود دارد، به نظر می رسد این اختلاف عقیده نتیجه اعتبارات مختلفی است که برای تحقق جرم در نظر گرفته شده است.اگر جرم را پدیده ای مادی تلقی کنیم و فقط به نمود خارجی آن توجه داشته باشیم، برای تحقق جرم، نفس عمل انجام شده- صرفنظر از قصد مرتکب و نظر قانونگذار- کافی است.اما پدیده های حقوقی امور اعتباری است، نه واقعی و مادی.جرم نیز مانند هر پدیده حقوقی دیگر امری اعتباری است که برای تحقق آن باتوجه به اعتبارات مختلفی که در نظر گرفته شده،ارکان یا عناصر مختلفی لازم است. اگر در تعریف جرم پیش بینی قانونگذار نیز لازم و مورد نظر باشد،رکن قانونی نیز از ارکان تشکیل دهنده جرم تلقی می شود و حکم قانون را نمی توان خارج از ماهیت  اعتباری جرم دانست.[۱]

 

 

برای تحقق هرجرمی سه رکن اعتبار شده است که عبارتند از:رکن قانونی، رکن معنوی و رکن مادی[۲].

 

علاوه بر ارکان عمومی،هر جرمی دارای عناصر اختصاصی است که آنرا از سایر جرائم متمایز می سازد.مثلاً بردن مال غیر از طریق توسل به وسایل متقلبانه،عنصراختصاصی جرم کلاهبرداری است و ربودن مال متعلق به غیر از عناصر اختصاصی جرم سرقت محسوب می شود. در این فصل ارکان عمومی جرم کلاهبرداری و عناصر اختصاصی آن مورد بحث و بررسی قرارمی گیرد.

 

۲-۱ رکن قانونی

 

یکی از اصول حاکم بر حقوق جزا اینست که تا زمانی که قانونی لازم الاجرا عملی را جرم اعلام نکند و عامل آنرا قابل مجازات نداند،اشخاص در انجام آن عمل آزادند.فعل یا ترک فعل هر چند هم زشت و غیراخلاقی و خطرناک باشد جرم به حساب نمی آید و به قاضی کیفری اجازه نمی دهد آن را مجازات کند مگر اینکه قانونی قبلاًً آن عمل را جرم شناخته باشد.همچنین هیچ مجازاتی را نمی توان به افراد تحمیل کرد،مگر آنکه نوع و میزان آن قبلا در قانون تعیین شده باشد. لزوم رکن قانونی برای تحقق عنوان مجرمانه از مهمترین وسایل تضمین حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی است[۳].

 

در نظام حقوقی ایران مقررات مربوط به بزه کلاهبرداری برای اولین بار با اقتباس از ماده ۴۰۵ قانون مجازات فرانسه در ماده ۳۰۰ قانون جزای عرفی مصوب پنجم جمادی الاول ۱۳۲۵ ه.ق مورد حکم قرار گرفت. سپس در ادامه تغییر و تحولات این قانون این موضوع در ماده ۲۳۸ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ ه.ش به صورت زیر انشاء شد :

 

«هر کس به وسایل تقلبی متوسل شود برای اینکه مقداری از مال دیگری را ببرد یا از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه‌ها و یا کارخانه‌های موهوم و امثال آن یا به داشتن اختیارات یا اعتبارات موهومه مغرور کند یا به امور غیر واقع امیدوار کند یا از حوادث و پیشامدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان یا سمت مجعول اختیار نماید و به یکی از طرق مزبوره وجوه یا اسناد و بلیط‌ها و قبوض و مفاصاحساب و امثال آن به دست آورد و از این راه مقداری از اموال دیگری را بخورد به حبس تأدیبی از شش ماه تا دوسال و یا به تأدیه غرامت از پنجاه الی پانصد تومان و یا به هر دو مجازات محکوم خواهد شد و اگر شروع به این کار کرده ولی تمام نکرده باشد به حبس تأدیبی از دو ماه تا یکسال و به غرامت از بیست الی دویست تومان محکوم خواهد شد و ممکن است در صورت تکرار مرتکب را در مدت یک تا پنج سال از اقامت در محل مخصوصی منع نمود.»

 

متعاقباً در ۲۴ دیماه سال ۱۳۱۴ه.ش به دلیل وجود برخی از ابهامات و تردیدهای حاصل از متن ماده مذکور و جلوگیری از برداشتهای دوگانه و استنباط‌های متفاوت از قرائت و مفاد و مدلول این ماده تفسیر آن به شرح ذیل تحت عنوان یک ماده واحده به تصویب رسید.

 

ماده واحده: «مقصود از توسل به وسایل تقلبی برای بردن مال غیر،مذکور در ماده ۲۳۸ قانون مجازات اعم از این است که حیله و تقلب را در خارج اعمال کنند و یا در ضمن جریان امر در ادارات ثبت تا سایر ادارات دولتی یا محاکم و نیز مقصود از جمله، اگر شروع به این کار کرده ولی تمام نکرده باشد،، اعم از این است که بر فرض تمام کردن مالی را که مقصود داشته بدست می‌آورده یا به جهاتی نتیجه به او نمی‌رسیده است.»

 

 

  1. حبیب زاده، محمد جعفر، تحلیل جرائم کلاهبرداری و خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران، چاپ اول، نشردادگستر، ١٣٨٩، ص٢٩.

 

۲.گلدوزیان، ایرج،حقوق جزای عمومی، چاپ دهم، تهران، انتشارات میزان، ١٣٨۴،ص ۷۲ .

 

 

    1. گلدوزیان، ایرج،حقوق جزای عمومی، چاپ دهم، تهران، انتشارات میزان، ١٣٨۴،ص ۷۳ .

 

  1. پایان نامه ها درباره جرم کلاهبرداری (فایل کاملشان موجود است )

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 02:08:00 ق.ظ ]




در تغییرات و دگرگونی حاصل در قانون مجازات عمومی که در سال ۱۳۵۲ ه.ش صورت پذیرفت شماره ماده موصوف بلا تغییر ماند اما در متن آن تغییراتی حاصل شد که اسلوب آن را کاملتر و مفهوم آن را روشن تر ساخت. بعلاوه یک سری جهات به عنوان عوامل مشدد در ادامه متن ماده اضافه شد و مجازات شروع به جرم این جرم نیز در قالب یک تبصره در ذیل آن ذکر شد. متن ماده موصوف عیناً چنین است:

 

 

 

 

– ماده ۲۳۸ اصلاحی ۱۳۵۲:

 

«هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه‌ها یا کارخانه‌ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اختیارات واهی مغرور کند یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش‌آمدهای غیر واقع بترساند یا اسم یا عنوان یا سمت مجعول اختیار کند و یه یکی از وسائل مذکور یا وسائل تقلبی دیگر وجوه یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آنها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و به حبس جنجه ای از شش ماه تا سه سال و پرداخت جزای نقدی از ده هزار تا صد هزار ریال محکوم می‌شود و در صورتی که مرتکب عنوان یا سمت مجعول مأموریت از طرف سازمانها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداریها اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسائل ارتباط جمعی از قبیل رادیو،  تلویزیون، روزنامه‌ها و مجله یا نطق در مجامع یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد یا مرتکب از اشخاص مذکور در ماده ۲ قانون تشکیل دیوان کیفر کارکنان دولت بوده[۱] و به سبب شغل و وظیفه مرتکب جرم شده باشد به حبس جنائی درجه ۲ از دو تا ده سال و پرداخت جزای نقدی از بیست هزار ریال تا دویست هزار ریال محکوم خواهد شد.

 

تبصره: مجازات شروع به کلاهبرداری در مواردی که جنحه محسوب می‌شود حداقل مجازات آن جرم است.»

 

با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل و تغییر قانون مجازات عمومی به قانون مجازات اسلامی ( حدود، قصاص، دیات و تعزیرات) ماده قانون اخیر الذکر با تغییرات جزئی در متن و مجازات به عنوان ماده ۱۱۶ قانون تعزیرات مصوب ۱۸ مرداد ماه ۱۳۶۲ جای گرفت.[۲] سرانجام در سال ۱۳۶۴ نظر به رشد روز افزون بزه کلاهبرداری و وقوع چند فقره کلاهبرداری بزرگ مهیج در کشور مقنن تشدید مجازات این جرم را ضروری دانست و نتیجتاً قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری در ۲۸ شهریور ماه همین سال در هشت ماده و چهارده تبصره به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

 

ولی به دلیل ایرادات و اختلاف نظر شورای نگهبان با مجلس بر اساس قانون اساسی، این قانون به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع که نهایتاً در مورخ ۱۵/۹/۶۷ با اصلاحات به تایید و تصویب مجمع می رسد. در این قانون ماده ۱ و تبصره های ۱و۲ ذیل این ماده و نیز مواد ۴و ۷ آن ناظر به جرم کلاهبرداری می‌باشد بدین توضیح که اجمالاً ماده ۱ مبین مصادیق کلاهبرداری و کیفیات مشدده و میزان مجازات این بزه و تبصره‌های آن به ترتیب در مقام بیان جهات مخففه و مجازات بزه شروع به این جرم و موجبات مشدده آن است. مواد ۴ و۷ نیز به ترتیب راجع به مجازات رهبری شبکه‌های کلاهبرداری و اختلاس و ارتشاء و تعلیق مستخدمین دولتی مرتکب این جرائم می‌باشد.

 

در حال حاضر ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری و دو تبصره آن مصوب ۱۳۶۷ رکن قانونی بزه کلاهبرداری را تشکیل می دهد.

 

به موجب ماده یک قانون مذکور : «هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه ها یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال واختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث وپیش آمدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجعول اختیارکند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد و یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و مثال آنها راتحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد، کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است، محکوم می شود.

 

در صورتی که شخص مرتکب برخلاف واقع عنوان یا سمت ماموریت از طرف سازمانها و موسسات دولتی یا وابسته با دولت یا شرکتهای دولتی یا شوراها یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی و به طور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح و نهادها و موسسات مامور به خدمت عمومی اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسایل ارتباط جمعی ازقبیل رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله یا نطق در مجامع و یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد یا مرتکب از کارکنان دولت یا موسسات و سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی و یا به طور کلی از قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح و مامورین به خدمت عمومی باشد علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از ٢ الی ١٠ سال و انفصال ابد ازخدمات دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است، محکوم می شود.

 

تبصره یک: در کلیه موارد مذکور در این ماده در صورت وجود جهات و کیفیات مخففه دادگاه می تواند با اعمال ضوابط مربوط به تخفیف، مجازات مرتکب را فقط تا حداقل مجازات مقرر در این ماده (حبس) و انفصال ابد از خدمات دولتی تقلیل دهد و نمی تواند به تعلیق اجرای کیفر حکم دهد.

 

تبصره دو: مجازات شروع به کلاهبرداری حسب مورد حداقل مجازات مقرر در همان مورد خواهد بود و در صورتیکه نفس عمل انجام شده نیز جرم باشد، شروع کننده به مجازات آن جرم نیز محکوم می شود.

 

مستخدمان دولتی علاوه بر مجازات مذکور چنانچه در مرتبه مدیرکل یا بالاتر یا همطراز آنها باشند به انفصال دائم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پایین ترباشند به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم می شوند.»

 

همانگونه که قبلاً نیز در بحث تعریف اصطلاحی جرم کلاهبرداری بیان داشتیم قانونگذار از بیان تعریف جامع و مانع کلاهبرداری خودداری ورزیده و به ذکر مصادیق مختلف این جرم پرداخته است.

 

عنایت به تحولات روز افزون در عرصه ارتباطات اجتماعی و گسترش تکنولوژی در ابعاد مختلف که هر روز مصادیق جدیدی به محدوده کلاهبرداری افزوده می‌شود و همچنین جلوگیری از اطاله کلام، شایسته آن بود که قانونگذار (همچون برخی جرایم دیگر مثل سرقت) به تعریف متقن، جامع و مانع «کلاهبرداری» اقدام می‌نمود و ضمن اینکه از پرداختن به بیان مصادیق متفاوت جرم کلاهبرداری خودداری می ورزید، تعیین مصادیق و شناسایی این جرم را با توجه به تحولات اجتماعی و اقتصادی موجود به عهده جامعه و قاضی محکمه قرار می‌داد. طبعاً این روش مانع  از بیان موارد تشدید مجازات کلاهبرداری از دیدگاه قانونگذار نخواهد بود.

 

 

 

۱.ماده ۲ قانون مذکور مصوب ۱۳۳۴ ناظر به تعیین محکمه نسبت به رسیدگی به جرم موصوف به سبب شغل دولتی در شرایط خاص است.

 

۱.ماده مذکور چنین است: هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانه ها یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اختیارات واهی مغرور کند یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش آمدهائی غیر واقع بترساند یا اسم یا عنوان یا سمت مجعول اختیار کند و به یکی از وسائل مذکور یا وسائل تقلبی دیگر وجوه یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را  ببرد کلاهبردار محسوب و به حبس از شش ماه تا سه سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می شود. در صورتی که مرتکب عنوان یا سمت مجعول ماموریت از طرف سازمانها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداریها یا نهادهای انقلاب اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسائل جمعی از قبیل رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله یا نطق در مجامع یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد به حبس از یک تا پنج سال و بعلاوه تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

 

تبصره: مجازات شروع به کلاهبرداری تا ۷۴ ضربه شلاق است

 

پایان نامه ها درباره جرم کلاهبرداری (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ق.ظ ]




علاوه بر رکن قانونی مبنی بر پیش بینی رفتار مجرمانه در قانون جزا و رکن مادی جرم – یعنی تظاهر فکر مجرمانه در خارج – عمل مزبور باید از اراده مرتکب ناشی شده باشد.در واقع باید میان عمل و فاعل رابطه روانی یا ارادی موجود باشد که آن را رکن اخلاقی یا روانی یا معنوی می نامند[۱]. صرف ارتکاب عمل به خودی خود دلیل بر وجود رکن معنوی یا روانی نیست و در صورتی که ثابت شود رفتار ارتکابی بدون قصد مجرمانه انجام شده است، مرتکب آن قابل مجازات نیست برای مثال در جرائم علیه اموال از جمله سرقت و تخریب بنا و عمارت و کلاهبرداری قصد و عمد شرط تحقق جرم است وتا قصد مرتکب احراز نگردد نمی توان او را مجرم شناخت. بدین ترتیب در جرائم عمدی تحقق جرم منوط به احراز سوء نیت است و خطا کافی نیست. مثلا اگر کسی بگوید قادر است امراض لاعلاج را شفا دهد یا مس را تبدیل به طلا نماید و واقعا به این قدرت و توانایی خویش معتقد باشد و دیگری علیرغم غیرممکن بودن وقوع این امور از نظر علمی، فریب خورده ودر نتیجه آن، مالی را به شخص مذکور تسلیم نماید کلاهبرداری محقق نخواهدشد. زیرا فاقد سوء نیت است و قصد فریب کسی رانداشته و به صحت آنچه که ادعا می کرده اعتقاد داشته است و عدم تناسب بین ارزش مالی که او مطالبه کرده و یا بدون مطالبه به او تسلیم شده وفایده ای که بر ادعا مرتکب مترتب است خود دلیل و قرینه ای بر این امر است[۲].

 

 

رکن معنوی دارای دو جزء است یکی سوءنیت عام که منظور از آن ارادی بودن و آگاهانه بودن اعمال ارتکابی است و دیگری سوءنیت خاص که عبارت از قصد استیلاء مرتکب بر مالی است که به او تسلیم میشود. علاوه بر اینها، علم به تعلق مال به غیر نیز شرط تحقق جرم کلاهبرداری است. بحث تاثیر یا عدم تاثیر انگیزه مرتکب در تحقق جرم نیز از جمله موضوعاتی است که معمولا در ارتباط با رکن معنوی مورد بررسی قرار می گیرد

 

۱.گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای عمومی، چاپ دهم، تهران، انتشارات میزان، ١٣٨۴، صص ۷۳ و ۱۷۸ .

 

 

    1. نجیب حسنی،محمود، شرح قانون العقوبات، قاهره، دارالنهضه العربیه، ١٩٩۲، ص ١٠۴٩

 

  1. پایان نامه ها درباره جرم کلاهبرداری (فایل کاملشان موجود است )

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ق.ظ ]




کلاهبرداری از جرائم عمدی است، لازمه ی تحقق آن این است که اعمال تشکیل دهنده رکن مادی عمداً انجام شود. عمدی بودن اقدامات هم شامل توسل به وسایل متقلبانه یا مقدمات اجرایی فریفتن است و هم تصاحب، بردن وخوردن مال غیر. [۱] به موجب رای شماره ١۶٠٩- ۵/١١/١٣۲٧شعبه دوم دیوان عالی کشور: « سوﺀ نیت نخستین رکن و اولین عنصرتشکیل دهنده ی بزه کلاهبرداری است و بدون احراز آن نمی شود عمل را با ماده ۲٣۸ تطبیق کرد».[۲]

 

 

شعبه شانزدهم دیوان عالی کشور نیز در رای شماره ۴۸۶،۵/١٠/٧۵ در این خصوص اظهار داشته است: «..حکم به مجازات کسی بعنوان کلاهبردار، بدون احراز سوﺀ نیت ممکن نیست و…»، دادگاههای تالی نیز به هنگام صدور حکم به احراز و یا عدم احراز سوءنیت اشاره می کنند. برای مثال شعبه ۱۳۸ دادگاه کیفری یک تهران در یکی از احکام خود اعلام داشته است:«در خصوص اتهام آقای … به یک فقره کلاهبرداری و دو فقره خیانت در امانت، نسبت به کلاهبرداری صرف نظر از گذشت شاکی و با توجه به اظهارات و دفاع متهم و وجود رابطه حقوقی بین طرفین، به لحاظ عدم سوءنیت حکم به برائت متهم صادر می گردد.»[۳]

 

شعبه ۱۴۰ دادگاه کیفری یک تهران نیز در همین زمینه چنین نظر داده است : « در خصوص اتهام … دائر به کلاهبرداری طبق کیفرخواست مورخ ۵/۱۲/۶۹ و شکایت شاکی، بناءً علیهذا اولا سوء نیتی در عمل متهمان مشهود نیست …. لذا دادگاه به علت فقد دلیل اثباتی کافی رای بر برائت متهمان از بزه اعلام شده صادر و اعلام می دارد.»[۴]

 

به طور خلاصه، منظور از سوء نیت عام، اراده خودآگاه فرد در ارتکاب فعل مجرمانه و در اینجا عبارت از قصد به کاربردن وسایل یا انجام مانورهای متقلبانه است. به عبارت دیگر کلاهبردار باید با علم به تقلبی بودن وسیله مورد استفاده خود، در استفاده از این وسیله عمد داشته باشد. پس هرگاه کسی واقعاً و صمیمانه معتقد به داشتن اعتبارات یا اختیارات ادعایی بوده ویا خود نیز در تشخیص اموری که موهوم و غیرواقعی است اشتباه کرده و آنها را واقعی می پنداشته است ویا استفاده از وسایل متقلبانه در حال ناهوشیاری مثلاً تحت تاثیر هیپنوتیزم انجام گرفته باشد عنصر سوﺀ نیت عام متزلزل خواهد بود.[۵]

 

حقوقدانان ایران نیز به نحو اتفاق، علم به متقلبانه بودن وسیله را شرط لازم برای تحقق کلاهبرداری می دانندو معتقدند اگر کسی بر اثر غفلت عملی انجام دهد که منجر به تسلیم اموال دیگران به خودش شود، کلاهبردار محسوب نمی شود، زیرا فاقد سوﺀ نیت عام است. همچنین اگر کسی نام دیگری را با اعتقاد به اینکه مستحق استفاده از آن است به کار برد یا اسم دروغی بر خود نهد و یا عنوان خلاف واقع اختیارکند، اما در کمال حسن نیت خود را در تسمیه به آن اسم و یا اختیار آن عنوان محق بداند حتی اگر باعث اغفال دیگری و نیز تسلیم مالش به وی گردد، کلاهبردارنیست .[۶]

 

در برابر این شرط علم مرتکب به تقلبی بودن وسایل مورد استفاده، شرط تحقق کلاهبرداری است، علم وآگاهی مجنی علیه به تقلبی بودن وسایل مورد استفاده یا غیرواقعی بودن مانورهای مورد استفاده، مانع تحقق یکی از عناصر رکن مادی- که اغفال مجنی علیه است- می گردد.[۷]

 

شعبه شانزدهم دیوان عالی کشور، دادنامه شماره ۲۶۶- ١٩/۴/۶٩ صادره ازشعبه ١٩۵دادگاه کیفری  را به همین دلیل نقض کرده است. شعبه مذکور در رای شماره ۴٠۸-۵/١٠/٧٠ در مقام تجدیدنظر نسبت به رای فوق الذکراعلام داشته است:« … هرچند وسیله بکار رفته توسط متهم جعلی و تقلبی  است لکن از آنجا که مجنی علیه به جعلی بودن آن آگاه بوده، کلاهبرداری متصور نیست…».

 

 

    1. ۱. سپه وند، امیر، تعزیرات اسلامی (جزوه درسی) تهران، انتشارات آموزش دادگستری، ١٣٧۶، ص ٣٧۵.

 

  1. سالاری، مهدی، کلاهبرداری وارکان متشکله آن، چاپ اول، تهران، انتشارات میزان، ۱۳۸۶، ص ۱۴۸.

 

۳.پاد،ابراهیم،حقوق جزای اختصاصی،ص ۶۲.

 

۱.حبیب زاده،محمد جعفر، تحلیل جرائم کلاهبرداری و خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران، چاپ اول، نشردادگستر، ١٣٨٩، ص ۱۴۹.

 

۲.میر محمد صادقی، حسین، جرائم علیه اموال و مالکیت، چاپ سیزدهم، تهران، انتشارات میزان، ١٣٨۴،ص ۲۸.

 

 

  1. حبیب زاده، محمد جعفر، تحلیل جرائم کلاهبرداری و خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران، چاپ اول، نشردادگستر، ١٣٨٩، ص ۵٠.

 

۴.همان، صفحه ۵٠.

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ق.ظ ]




کلاهبرداری از جمله جرائمی است که برای تحقق آن علاوه بر  سوﺀ نیت عام، وجود  سوﺀ نیت خاص نیز ضروری است. منظور از  سوﺀ نیت خاص در اینجا قصد بردن مال دیگری است، یعنی هدف کلاهبردار از توسل به وسایل متقلبانه باید بردن مال دیگری باشد. به عبارت دیگر مرتکب در استفاده از وسایل متقلبانه می تواند اهداف مختلفی را دنبال کند از قبیل خارج کردن مال خود از دست دیگری (اعم از اینکه وی مال را به حق یا به ناحق در اختیار داشته باشد) یا جلب نظر دیگری برای ازدواج یا آزار رساندن به وی یا بردن مال او یا نظایر اینها، حال از میان همه این اهداف وجود قصد خاص بردن مال دیگری برای تحقق جرم کلاهبرداری ضروری است. [۱]

 

 

از متن ماده یک قانون تشدید که می گوید: «… از این راه مال دیگری را ببرد…» و نیز رویه قضایی و آرایئ محاکم عالی و تالی لزوم وجود قصد نتیجه یعنی بردن مال غیراستنباط می شود. رای شماره ١٣٧٠- ۲۴/۴/١٣١٨ شعبه دوم دیوان عالی کشور نیز حاکی است:« قصد خوردن مال غیر و  سوﺀ نیت رکن مهم کلاهبرداری است بنابراین اقامه دعوی زاید بر میزان استحقاق واقعی، وقتی که از روی  سوﺀ نیت و قصد تقلب نباشد، نمی توان آن را مشمول ماده ۲٣۸ قانون مجازات عمومی و مقررات جزایی دیگر دانست».[۲] به موجب رای شماره ۵۵١- ١۷/١١/٧۵ شعبه شانزدهم دیوان عالی کشور: «قصد بردن مال غیر و اکل مال به باطل از عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری است  و چون متهم ردیف سوم چنین قصدی را نداشته و تنها قصد اذیت و آزار شاکیه را داشته، عمل کلاهبرداری نیست».

 

۲-۲-۴ انگیزه

 

داعی و انگیزه جرم را عموماً مقصد نهایی که از طرف فاعل جرم تعقیب می شود، دانسته اند و در تعریف آن می توان گفت عبارت از نفع یا ذوقی است که مجرم را به سوی ارتکاب جرم سوق می دهد[۳]، و یا تصویر منفعت یا احساس خاصی است که مرتکب را به انجام دادن عمل مجرمانه تشویق می کند و علت روانی و مشخصه عمل مجرمانه را تشکیل می دهد[۴].

 

در ارتکاب جرائم انگیزه های مختلفی ممکن است وجود داشته باشد، اما قصد مجرمانه در ارتکاب هر جرمی ثابت است و همواره باید مجرمانه و متقلبانه باشد، در حالی که انگیزه ارتکاب هر جرمی همیشه یکسان نیست و لازم هم نیست که همواره نامشروع باشد، بلکه در صورت وجود سوءنیت در ارتکاب جرم، خواه انگیزه مرتکب شرافتمندانه باشد خواه نباشد، مرتکب در صورت داشتن شرایط مسئولیت کیفری، مجازات می شود. به این علت، اگر کلاهبردار از طریق به دست آوردن اموال متعلق به دیگری، قصد انجام دادن امور خیریه را داشته باشد، عملش مجرمانه است و مشروع بودن انگیزه، نامشروع بودن وسایل متقلبانه و حرمت أکل مال به باطل را توجیه نمی کند ودر صورت وجود کیفیات مخففه نظیر وجود انگیزه شرافتمندانه در وقوع جرم (بند ۳ ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی) طبق تبصره یک ماده یک قانون تشدید، دادگاهها مجازند مجازات را تا حداقل مقرر در قانون تقلیل دهند و مختار به صدور حکم به کمتر از حداقل مجازات قانونی نیستند که رای وحدت رویه شماره ۶۲۱-۳۱/۶/۷۷ دیوانعالی کشور نیز موید این نظر است.

 

به این ترتیب انگیزه که از موضوعات روانی است از عناصر تشکیل دهنده ی رکن روانی محسوب نمی شود، اما مقنن جمهوری اسلامی ایران در ماده ۴ قانون تشدید، انگیزه فساد را از عوامل تشدید مجازات دانسته و مجازات مرتکب کلاهبرداری به قصد افساد را همانند مجازات مفسد در نظر گرفته است. در این مورد انگیزه در ماهیت عمل مجرمانه تاثیری ندارد و فقط منجر به تشدید مجازات می شود[۵].

 

۱.میرمحمد صادقی، حسین، جرائم علیه اموال ومالکیت، چاپ سیزدهم، تهران، انتشارات میزان، ١٣٨۴،ص ۲٨.

 

۲.سالاری، مهدی، کلاهبرداری وارکان متشکله آن، چاپ اول، تهران، انتشارات میزان، ۱۳۸۶، ص ۱۵۲.

 

 

  1. سالاری، مهدی، کلاهبرداری وارکان متشکله آن، چاپ اول، تهران، انتشارات میزان،ص ۳۰۵ .

 

۲.گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای عمومی، چاپ دهم، تهران، انتشارات میزان، ١٣٨۴،صص ۷۳ و ۱۸۱ .

 

 

  1. گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای عمومی، چاپ دهم، تهران، انتشارات میزان، ص ۳۰۶ .

 

 

 

پایان نامه ها درباره جرم کلاهبرداری (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ق.ظ ]