کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



زهرتان باد ، چو اندر دهن است

 

 

نظم این است و ره دادگری
دیگری کم دود و کم جنبد
  که مرا کار بود خون جگری
سود ها یا بد بی درد سری

لیک در معرکه کوشش و زیست
سود من گر برسد، نظم آن نیست.
(طاهباز، مجموعه اشعار نیما،۱۳۷۱:۸۴)
یکی از آخرین سروده های نیما در این دوره منظومه « خانواده سرباز» است،از نظر شعری این منظومه « در مسیر کمال بخشیدن به ساخت بیرونی افسانه بود» (یاحقی،۱۳۷۶:۹۶) محتوای این شعر طولانی در مورد زندگی خانواده سربازی اهل قفقاز است،خانواده ای که مادری با دو فرزند یکی نوجوان و دیگری شیرخواره، با فقر و محرومیت خود دست و پنجه نرم می کنند،
شمع می سوزد بر دم پرده
تاکنون این زن خواب نکرده
تکیه داده است او روی گهواره
آه بیچاره،آه بیچاره
وصله چندی است پرده خانه اش
حافظ لانه اش… (طاهباز،۱۳۷۱،۸۶)
در مورد شعر «خانواده سرباز» می توان گفت « از آن دسته شعرهایی است که محتوا و طرح رفتارشان بر مسائل انسانی و اجتماعی عدالت خواهانه و همراه با شور و شوق آگاه گرانه و قهرمان گرایانه علیه فقر و ستم و استبداد و جنگ، تحریض به مبارزه و درک توان کارکرد انسانی در زندگی است»(مختاری،۱۳۷۲:۱۸۴).نیما در این روزگار با دوری گرفتن از مسائل روزمره و زودگذر و نیفتادن در آنها، نوعی تفاوت میان سروده های آغازین خود با سروده های دیگر شاعران به وجود آورد وی دور از همه هیاهو ها،شعرش را چه از لحاظ شکل و قالب، تکامل بخشید، در مورد سروده های نیما در این دوره ذکر این نکته ضروری است که اجتماعی ترین اشعار نیما در همین دوره سروده شد،زبان وی نیز هنوز دچار ابهام و پیچیدگی نشده بود.
اشعار و موضوعاتی که تاکنون مورد بررسی قرار گرفت، همگی زمانی را شامل می شود که رضاخان هنوز رضاشاه نشده بود،همانگونه که ذکر شد اکثر شعرها در تقابل با حکومت سرده می شد و درون مایه اکثر اشعار سیاسی است و کمتر به مسائل و مفاهیم اجتماعی توجه می شد و به طور کلی می توان گفت به دلیل گرفتاری اکثر شاعران با پدیده های سیاسی و اجتماعی، سروده های آنان از زیبایی ادبی به دور است زیرا مسائل روزمره بیشترین تأثیر را در این اشعار گذاشته است اما یکی از مهمترین ویژگی های شعر این دوره ارتباط با مردم و تأثیر گذاری آن در میان مردم است و به دلیل همین ساده بودن زبان شعر، گاهی اشعار تا مدت ها در حافظه مردم باقی می ماند و شعر به صورت سرود و زمزمه در بین مردم رایج می شد.
۲-۴-دوران سلطنت رضا شاه
رضا شاه شدن رضاخان آهسته و بی وقفه بود(آبراهامیان،۱۳۷۸:۱۴۸).همانگونه که ذکر آن رفت وی که ابتدا در اسفند ۱۲۹۹ با عنوان سردار سپه وارد کابینه شده بود.آرام آرام خود را به پایه های سلطنت رسانید وتنها پنج سال طول کشید تا وی آنقدر قدرتمند شود که «در سال ۱۳۰۴ بتواند فرماندهی کل قوا را از مجلس بگیرد»(همان:۱۴۹) و در همان سال از مجلس مؤسسان خواست تا برای خلع قاجار از سلطنت و واگذاری تخت سلطنت به او تشکیل جلسه دهد«سرانجام،رضاخان در اُردیبهشت سال ۱۳۰۵،با پوشیدن لباس نظامی مزیّن به جواهرات سلطنتی همانند قهرمان مورد علاقه اش ناپلئون_به عنوان شاهنشاه ایران تاجگذاری کرد».( همان:۱۵۰)
دوران سلطنت رضاشاه،دوران پی ریزی یک نظام جدید بود«وی پس از رسیدن به سلطنت در سال ۱۳۰۴با ایجاد و تقویّت سه پایه نگهدارنده اش- ارتش نوین،بوروکراسی و پشتیبانی دربار-برای تثبیت قدرت خود گام برداشت».(همان:۱۶۹). اگر بخواهیم اقدامات رضا شاه را در دروان شانزده ساله حکومتش به اختصار بیان کنیم به شرح زیر است:
الف- سیاست تضعیف مذهب
رضاشاه پس از تحکیم و تثبیت قدرت سیاسی به اصلاحات اجتماعی پرداخت،آگاهی رضاشاه از قدرت و نفوذ روحانیون و نیروهای مذهبی،وی را بر آن داشت تا حضور آنها را در عرصه جامعه کم رنگ و بی اثر سازد « هدف دراز مدت رضاشاه ایجاد جامعه ای شبه غربی بود و ابزارهایش برای رسیدن به این هدف ،غیر دینی سازی،مبارزه با قبیله گرایی،توسعه آموزشی و سرمایه داری دولتی بود» (آبراهامیان،۱۳۷۸:۱۷۴) غیر دینی ساختن جامعه در چندین جبهه آغاز شد«مخالفان قوانین شرعی،ناگزیر بودند که ابتدا یک نظام حقوقی را جانشین سازند،سپس به تزلزل کردن رکن مذهب بپردازند».(آوری،۱۳۶۳:۶۳)وظیفه دشوار کامل وزارت عدلیه به حقوقدان تحصیل کرده سؤیسی (داور)واگذار شد و از این طریق قضاوت روحانی را از عرصه خارج ساختند «داور ترجمه های تعدیل یافته ای از حقوق مدنی فرانسه و حقوق جزایی ایتالیا را که برخی از آنها با قوانین شرع متعارض بود به نظام حقوقی ایران وارد کرد» (آبراهامیان،۱۳۷۸:۱۷۵)
کار ثبت اسناد را که از مشاغل سود آور بود از علما گرفت و به وکلای غیر روحانی داد، حضور روحانیون در مجلس را به نحو محسوسی کاهش داد،رسوم بست نشینی و تحصن گزینی در اماکن مقدّس را از اهمّیّت انداخت،تظاهرات عمومی در عید قربان و زنجیرزنی در ماه محرم را غیر قانونی کرد و « برای عزاداری در ماه محرم محدودیتهای قائل شد» (همان:۱۷۵)
علاوه بر این ها رضاشاه مساجد اصلی اصفهان را به روی جهانگردان خارجی گشود و حتی از صدور روادید به کسانی که خواهان زیارت مکه،مدینه،نجف و کربلا بودند جلوگیری کرد، به دانشکده های پزشکی دستور داد که تعصب مسلمانان را در حرمت کالبد شکافی نادیده بگیرند و مهم تر از همه این ها در سال ۱۳۱۸،دستور داد تا دولت همه املاک و زمینهای وقفی را تصرف کند در نتیجه« روحانیون نه تنها در حوزه سیاست بلکه در امور قضایی،اجتماعی و اقتصادی نیز نفوذ خود را از دست دادند» (همان:۱۷۵)
این اقدامات آن چنان با سرعت انجام می گرفت که حتی سفیر انگلیس درباره پیامدهای آن بسیار نگران بود.«شاه که قدرت روحانیون را از بین می برد، این گفته ناپلئون را نیز فراموش کرده است که هدف اساسی مذهب جلوگیری از کشتار اغنیا به دست تهیدستان و فقراست،اکنون چیزی نیست که جای مذهب را بگیرد جز ملّی گرایی ظاهری که شاید با مرگ شاه از بین برود و هرج و مرج به دنبال آورد». (آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۵)
البته با تمامی این اقدامات بیرون کردن روحانیون و مذهب از صحنه سیاسی برای رضا شاه تبدیل کابوسی شد که هیچ وقت موفق به انجام آن نشد .
ب:انحصار قدرت
رضا شاه پس از رسیدن به قدرت با بهره گیری از ارتش نوین(که به عنوان پایه اصلی نظام جدید خود بدان تکیه کرده بود) و همچنین بوروکراسی نوین دولتی و پشتیبانی دربار توانست نظام سیاسی کشور را کاملا” در دست خود گیرد وی بودجه دفاعی کشور را در آنها سال ها پنج برابر کرد، مجلس نیز که بازیچه دست او بود«در شانزده سال حکومت وی، از مجلس ششم تا سیزدهم،شخص شاه نتایج انتخابات و بنابراین ترکیب هر مجلس را تعیین می کرد».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۱) گزارش سفیر انگلستان در این مورد قابل تأمّل است:«مجلس ایران را نمی توان جدی گرفت، نمایندگان مجلس،نمایندگان آزاد و مستقل نیستند و انتخابات مجلس آزادانه برگزار نمی شود، هنگامی که شاه طرح یا لایحه ای را مدّنظر دارد تصویب می شود و زمانی که مخالف است رد می شود و هنگامی که بی اعتناست بحث های فراوانی ] درباره طرح یا لایحه مورد نظر[ صورت می گیرد». (همان:۱۷۲)
وی برای تضمین قدرت مطلق خود،روزنامه های مستقل را تعطیل کرد و مصونیّت پارلمانی نمایندگان را سلب کرد و حتی احزاب سیاسی را از بین برد و قدرت سیاسی را منحصراً در دست گرفت، وی که در ابتدا با پشتیبانی اصلاح طلبان بر روی کار آمده بود اندک اندک همه آنها را از صحنه سیاسی بیرون کرد این اقدامات به نحوی بود که حتی فعالیت حزب تجدّد را که صادقانه از رضاشاه حمایت می کرد، غیرقانونی دانست،وی حتی فعالیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور را زیر نظر داشت «رضاشاه با قبضه کردن قدرت در ید بلامنازع خود، همه نیروهای سیاسی و مخالفان داخلی اش را سرکوب کرد و راه را برای برقراری یک نظام کاملاً خودکامه هموار کرد».( آوری،۱۳۶۳:۱۸) « رضاشاه کمترین اعتقادی به اصول دموکراسی و حکومت مشروطه پارلمانی نداشت ولی برای حفظ ظاهر، انتخابات مجلس را بدون وقفه انجام می داد» (طلوعی،۱۳۷۷:۱۲۸)
ج- ریشه کن کردن هویت های قومی:
رسم های سنتی و آداب و رسوم و هویت قومی برای پادشاهی خود رأی و دیکتاتور همچون رضاشاه که هدفش ایجاد جامعه ای مدرن و شبه غربی بود به عنوان یک عامل بازدارنده برای رسیدن به قافله تمدّن به حساب می آمد به همین جهت وی بر آن شد تا این رسم و سنت ها را ریشه کن سازد، برای منظور این منظور« در سال ۱۳۰۷ مجلس نیز لباس های محلی سنتی را غیر قانونی و افراد ذکور بزرگسال را به جز روحانیون رسمی به پوشیدن لباسهای مدل غربی و (کلاه پهلوی) موظّف کرد».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۸) پس از هشت سال، کلاه بین المللی، کلاه نمدی اروپایی جایگزین کلاه پهلوی شد«رضاشاه این کلاه لبه دار را نه فقط با هدف ریشه کردن هویت های قومی،بلکه برای مقابله با نمازگزاران مسلمان که هنگام نماز می بایست سجده کنند انتخاب کرد».( همان،۱۷۸)، حکومت همچنین در تلاش برای کاهش تمایزات اجتماعی و یک دست کردن جامعه، عناوین افتخاری باقی مانده از دوره قاجار همچون میرزا، خان، بیگ، امیر، شیخ و سردار را ملغا کرد،اداره شهر ها آنگونه سازماندهی شد که کلانتران شهری، کدخدا ها و دیگر مسؤلان نظام قدیمی محله از بین رفت، به تبلیغ از ماشین تبلیغاتی ایتالیایی فاشیست و آلمان نازی، انجمنی ایجاد شد تا با بهره گرفتن از مجله، کتاب، روزنامه، اعلامیه و سایر برنامه ها آگاهی مردم را افزایش دهند، علاوه بر اینها «رضا شاه برای هدف خود اسامی برخی مکانها را تغییر داد مثلاً عربستان به خوزستان، استرآباد به گرگان، سلطانیه به اراک و محمره به خرمشهر تغییر نام یافتند وی حتی در سال ۱۳۱۳ دستور داد که از این پس نام (ایران ) جای (پرسیا) را خواهد گرفت» (همان:۱۷۸)
د- تضعیف قبایل و سرکوب عشایر:
در دوران حکومت رضاشاه در مورد ایلات و عشایر اقدامات نظامی گذشت، همچنان دنبال می شود «رضاشاه با شکست دادن قبایل تلاش می کرد تا با توسعه پاسگاهها در آن نواحی و خلع سلاح کردن افراد مسلح، به سربازی فرستادن جوانان قبایل، تضعیف رؤسا،محدود کردن کوچ های سالانه و راندن عشایر به درون روستاهای نمونه قدرت مسلط و پایدار خویش را تضمین کند،مانند بیشتر شهرنشینان خاورمیانه، رضاشاه نیز بر این عقیده بود که قبایل،وحشیانی ناهنجار،سرکش، غیر مولد و بی سواد هستندکه در وضع طبیعی بدوی باقی مانده اند» (آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۶)
سیاستهای راجع به قبایل با آرزوی دیرینه امپراطوری چند قومی به دولتی واحد با مردمی واحد و یک قوم، یک زبان و یک قدرت سیاسی کاملاً مرتبط بود.انگلیس نیز برای اینکه دولتی قوی، برای حفظ منافع خود به وجود بیاورد، باید کشور را یکپارچه می کرد، در راستای این کار، عشایر نیز بایدمطیع می شدند و حکومت ملوک الطوایفی برچیده می شد«سلطه دولت مرکزی بر مناطق عشایر نشین و ناگزیر ساختن آنان به اطاعت از شاه، از اولویت خاصی برخوردار بو.د پس عشایر سرکوب و خلع سلاح شدند و مناطق عشایری به زیر سلطه ارتش درآمد خوانینی که ایستادگی کردند یا در گوشه زندان مردند یا به دار آویخته شدند».( آوری،۱۳۶۳:۲۰).
ارتش نوین ایران که در جنگ جهانی اول و اشغال نظامی ایران به هیچ وجه نتوانست از مرزهای کشور دفاع نماید، در سرکوب عشایر بسیار موفق عمل کرد.
ه – کشف حجاب:
در سال ۱۳۱۳، پس از دیدار رضا شاه از ترکیه و دیدن اقدامات مصطفی کمال، این بار حکومت برای بهبود موقعیّت زنان و همچنین حرکت در مسیر غربی کردن کشور، دست به اقدامات جدیدی زد، مؤسسات آموزشی به ویژه دانشگاه تهران درهای خود را به روی دختران وپسران باز کرد، اماکن عمومی مانند سینماها، کافه ها، هتل ها در صورت تبعیض قائل شدن بین زن و مرد باید جریمه های سنگینی را می پرداختند و مهمتر از همه این ها، رضاشاه دستور کشف حجاب داد و پوشیدن چادر را ممنوع ساخت.« پس از سال ۱۳۱۴ مقامات عالی رتبه اگر با همسران بدون حجاب خود در میهمانی های رسمی حضور نمی یافتند احتمالا” مقام خود را از دست می دادند حتی کارکنان رده پایین حکومت نیز مانند رفتگران، اگر همراه زنان بی حجاب خود در خیابانهای اصلی به گردش نمی پرداختند جریمه و مجازات می شدند».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۷۹)این اقدامات رضاشاه با واکنش گسترده مردم و روحانیون مواجه شد.
و-تغییر نظام آموزش و پرورش:
رضا شاه در جهت ایجاد جامعه ای مدرن نظام آموزش و پرورش را نیز تغییر داد، نظام آموزشی در دوره حکومت وی، تقلیدی از مدارس اروپایی بود« نظام جدید نوعی تحصیل چاره ناپذیر و نو را عرضه کرد».( آوری،۱۳۶۳:۴۸) در بین اصلاحاتی که حکومت رضا شاه انجام داد«اصلاحات آموزشی مؤثرترین اصلاحات بود».(آبراهامیان،۱۳۷۷:۱۸۰)اما ضعف این سیستم در این بود که به طور کامل در انحصار دولت بود هرچند که شمار بسیاری از فارغ التحصیلان دبیرستانها و دانشکده ها به صورت کارمندان اداری، تکنسین حرفه ای،مدیر، آموزگار، قاضی، پزشک و یا استاد دانشگاه به بخش خدمات دولتی وارد می شدند اما حاصل این کار گسترش بوروکراسی دولتی شد «در تصمیم رضاشاه برای اصلاح نظام آموزش و پرورش نیت ضمنی او، تضعیف روحانیت بود زیرا آموزش و پرورش تا زمان انقلاب مشروطه در دست روحانیون بود،اما غیر مذهبی کردن و غربی کردن کشور به موازات یکدیگر صورت می گرفت».( آوری،۱۳۶۳:۶۵)
مواردی که ذکر گردید خلاصه ای از اقدامات رضاخان در دوران شانزده ساله سلطنتش بود .کسروی در رشته مقالاتی که در سال ۱۳۲۱ منتشر شد دیدگاه متغیر نسل معاصر خود را نسبت به رضاشاه بیان می کند« وی اقدامات رضاشاه را در تمرکز دولت، آرام کردن قبایل، محدود کردن روحانیت،کشف حجاب، لغو القاب اشرافی، اجرای نظام سربازگیری،تضعیف قدرتهای فئودال، تلاش برای همگون ساختن جمعیّت و تأسیس مدارس در شهرها و صنایع جدید بسیار ارج می نهد ولی او را به دلیل پایمال کردن قانون اساسی مشروطه و ترجیح ارتش بر سایر نهادهای دولتی،گردآوری ثروت شخصی، غارت اموال مردم، کشتار روشنفکران مترقّی و افزودن شکاف میان داراها و ندارها سرزنش می کند».(کسروی،۱۳۲۱:۲-۴)
نتیجه تمام این اعمال و حوادث را می توان به صورت ویزگی های زیر فهرست وار بیان کرد:«
۱-استبداد سیاسی و اعمال حاکمیت مطلق در همه شئون مملکت
۲-ضدیت با همه سنت ها و معتقدات مذهبی جامعه زیر پوشش مبارزه با کهنه پرستی و ارتجاع
۳-غربی کردن ایران از جمیع جهات
۴-تبلیغ و ایجاد روحیه فرد پرستی و القایی تقدّس مفهوم سلطنت و در نتیجه قداست شخص شاه و ایران پرستی افراطی(شوونیسم) و پیوند خوردن مفهوم وطن، یا به تعبیر آن روز((میهن)) با مفهوم شاهنشاهی با شخص شاه،
۵-تأکید ابرام آمیز با تاریخ و افتخارات ایران پش از اسلام و القای نوعی عرب ستیزی و فرنگی مآبی».
(یاحقی،۱۳۷۶:۸۶)
اما سرانجام«حکومت رضا شاه، با همه زیرکی «حیله گری» و نوآوری در صنعت کشاورزی، رخت و لباس،راه سازی، پل سازی و … ایجاد خفقان و سرکوب هر نوع آزادی بیان و اندیشه و طرد مردم و بخش های از روشنفکران، تخم نفرت و کینه را در دل مردم کاشت، چندان که وقتی غریبه های اروپایی، او را در شهریور ۱۳۲۰ از ایران بیرون کردند، مردم جشن گرفتند».( لنگرودی،۱۳۷۰:۱۷۹) سفیر آمریکا نیز در این مورد می گوید:«سرنگونی و سرانجام مرگ رضاشاه در تبعید، که در آخرین سال های پادشاهی به مستبدی حریص، بی رحم و مرموز تبدیل شده بود، کسی را متأسف و متأثر نکرد». (آبراهامیان،۱۳۷۷:۲۰۳)سقوط رضا شاه در واقع پایان دوران سیاست مهار دولتی بود.
۲-۴-۱-دورنمای کلی اشعار دوره سلطنت رضاشاه پهلوی
رضا خان که در سال ۱۳۰۴ فرمانده کل قوا گشته بود،در اردیبهشت سال بعد(۱۳۰۵) تاجگذاری کرد و تخت سلطنت رسما” به او واگذار شد و این سرآغاز یک دوره خفقان شانزده ساله برای جامعه سیاسی و ادبی بود، شخصی که برای استحکام پایه های دیکتاتوری خود به نزدیک ترین افراد و حامیان خود رحم نکرد چگونه می توانست صداهای مخالف به خصوص شاعران مخالف پرداز را بشنود؟وی در راه اثبات استبداد خود هرکس را که لازم بود قربانی می ساخت، اعدام سردار اسعد و تیمور تاش و زندانی کردنی داور که از حامیان او بودند دلیل روشنی بر این ادعا است، تعطیلی اکثر مطبوعات مخالف، تصویب قانون منع فعالیت های اشتراکی، اجبار در تغییر وضع پوشاک مرد و زن و … همه و همه نشان می دهد که رضا شاه جامعه ای می خواست که یک دست مطیع و فرمانبردار اوامرش باشد در چنین شرایطی «آزادی قلم مقوله ای فراموش شده بود سانسور از مقالات گذشته حتی به کلمات تسرّی یافته بود، مثلا” قدغن شده بود کلمه ((کارگر)) نوشته نشود،باید به جای آن((عمله)) نوشته می شد…کار سانسور به آنجا کشیده شد که وقتی یکی از مأمورین سانسور، در یکی از روزنامه ها مصرع معروف (( رضا به داده بده وزجبین گره بگشا)) را می بیند فورا” به مدیر روزنامه تعرض نموده روی کلمه ((رضا)) خط می کشد و بالای آن می نویسد ((حسن)) شعر می شود (( حسن به داده وزجبین گره بگشا».( ذاکر حسین، ۱۳۷۷ : ۲۰) « فشار پلیس و سانسور به حدّی شدید بود که شهربانی دستور می داد اشعار غم انگیز ممنوع است و همه باید در شعر خشنودی و رضایت را بیان کنند، حتی شاعری در وصف جنگل شعر سروده بود، پلیس به بهانه اینکه ممکن است این همان جنگلی باشد که میرزا کوچک خان درآن بوده است انتشار این شعر را اجازه نمی داد» (همان : ۲۰)
در شعر دوره رضاشاه انتقاد اگر هست با توجه به چیزهای سطحی و روبنایی است، آن تندی که به ریشه مسائل می زند در این مرحله نیست رژیم این اجازه را به کسی نمی دهد که به مسائل عمیقی بیندیشد، ادبیات سیاسی را در مقوله ادبیات زیر زمینی می توان سراغ گرفت، در چنین شرایطی سخن پروران سیاسی و روشنفکران دوره غم انگیزی را می گذرانند به عنوان مثال عارف در تبعید است و سر به درّه ها نهاده است و صدایش را هیچ کس نمی شنود ، اشرف الدین گیلانی(نسیم شمال) در گوشه تیمارستان انداخته شده، فرخی مدتی را در گریز و فرار سپری می کند و سرانجام راه چاره را در بازگشت به وطن می بیند ولی در کنج دیوارهای محبس تهران گرفتار دژخیمان رژیم شده و سرانجام جان می دهد، ملک الشعرای بهار نیز، زمانی در تبعید، گاهی در زندان و در نهایت گوشه نشین می شود و در هیئت یک استاد دانشگاه و محقق ادبی نامی از او شنیده می شود، نیما نیز به اختیار خود خلوت گزیده است.« روی هم رفته در طی ۱۶ سال سلطنت رضا شاه که با بگیر و بند وتبعید و زجر و شکنجه و کشت و کشتار آزادی خواهان توأم بوده سروده های سیاسی شاعران کم ونادر است( النار و کالمعدوم) می توان گفت عصر رضاشاه دوره فترت و رکود سروده های سیاسی است» ( ذاکر حسین، ۱۳۷۷ : ۲۱)

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-18] [ 08:28:00 ب.ظ ]




گوشت قربانی از شعائر الهی است که قرآن به خیر بودن آن اشاره میکند اولاً چون از آن به دیگران اطعام مینمایند و ثانیاً به خاطر این ایثار و گذشت و عبادت پروردگار، از نتایج معنوی آن بهرهمند خواهند شد و به پیشگاه خداوند تقرب پیدا میکنند.
آیه ۱۵۸ سوره بقره هم بر خیر بودن سعی بین صفا و مروه که از شعائر الهی هستند دلالت میکند.

۲ـ۲ـ۶٫ آخرت و پاداشهای الهی و نتیجه و آثار اعمال خوب انسان

قرآن آخرت را به عنون خیر معرفی میکند مانند سوره نمل آیه ۸۹ ، نساء آیه ۷۷، انعام آیه ۳۲، اعراف آیه ۱۶۹، نحل آیه ۳۰ و آیه: « … وَلَدَارُ الآخِرَهِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ»[۱۴۶] و قطعاً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزگاری کردهاند بهتر است.
اما در همه این موارد قرآن آخرت را برای متّقین و محسنین خیر میداند و بر عکس آخرت را بر کفّار و اهل جهنّم که با سوء اختیار راه باطل را انتخاب کردهاند شر معرفی میکند، همچنانکه در آیه «یوفون بالنذر و یخافون یوماً کان شرّه مستطیراً»[۱۴۷] آمده است. آری، أهل جهنم با عقاید نادرست و کردار زشت خود خیر بودن آخرت را برای خود تبدیل به شر کردهاند. در سوره ضحی آیه ۴ میفرماید: قطعاً آخرت برای تو از دنیا نیکوتر است. که خطابش در این آیه به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) است.
«وَالْآخِرَهُ خَیْرٌ وَأَبْقَى»[۱۴۸] آخرت نیکوتر و باقی تر است.
قرآن میفرماید: مسلّماً کسی رستگار میشود که خود را تزکیه کند[۱۴۹] ولی علت انحراف مردم از برنامه تزکیه و رستگاری را هم بیان میکند، و آن این است که چون شما زندگی دنیائی را بر آخرت ترجیح میدهید. اما قرآن در مقام مقایسه و ترجیح بین دنیا و آخرت، میفرماید که: زندگی آخرت بهتر و إلی الأبد باقی است.
«لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلًا مِّنْ عِندِ اللّهِ وَمَا عِندَ اللّهِ خَیْرٌ لِّلأَبْرَارِ»[۱۵۰]؛ ولی کسانی که تقوای پروردگارشان را پیشه ساختند، باغهایی خواهند داشت که از زیر درختانِ آن، نهرها روان است. در آنجا جاودانه بمانند؛ این پذیرائی از جانب خداست و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.
در آیات دیگری نیز خیر بودن بهشت عنوان شده است، مانند: سورههای آل عمران آیه ۱۵، فرقان آیه ۱۰ و ۱۵ و ۲۴، صافات آیه ۶۲، توبه آیه ۸۸ و ۸۹ .
همچنین قرآن پاداشهای الهی را خیر میداند: «وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُواْ واتَّقَوْا لَمَثُوبَهٌ مِّنْ عِندِ اللَّه خَیْرٌ لَّوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ»[۱۵۱]؛ اگر آنها ایمان آورده و پرهیزگاری کرده باشند قطعاً پاداشی که از جانب خدا مییافتند بهتر بود اگر میدانستند. و همچنین خیر بودن ثواب و پاداشهای الهی در سوره قصص، آیه ۸۰ و نحل آیه ۹۵ آمده است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

۲ـ۲ـ۷٫ خیر بودن هر چیز خوش آیند و نیک

«إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ـ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ـ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا»[۱۵۲]؛ به راستی که انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است، چون صدمهای به او رسد عجز و لابه کند و چون خیری به او رسد بخل ورزد.
«لَا یَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَیْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ»[۱۵۳]؛ انسان از دعای خیر خسته نمیشود، و چون آسیبی به او رسد مأیوس و نومید میگردد.
در این دو آیه مراد از خیر هر چیز خوش آیند، نعمت و مورد پسند میباشد. هلوع به معنای «شدت حرص» است و حرص که جزء طبیعت انسان و از فروع حب به ذات است به خودی خود از رذائل اخلاقی نیست، بلکه وسیله کمال انسان است، اما هنگامی که این صفت در مسیر انحرافی قرار گیرد و به جای اینکه مثلاً در طلب علم و تقوا حرص داشته باشد، در طلب مادیات حریص شد، از رذائل اخلاقی شمرده میشود. در این آیه، خداوند میفرماید: انسانها هنگامی که خیری به آنها میرسد به جای آنکه دیگران را از آن خیر بهرهمند کنند، بخل میورزند و مانع خیر دیگران میشوند.
انسان یک حالتی دارد که هرگز تنور حرص او از گرمی نمیافتد، هر چه بیشتر پیدا میکند، باز بیشتر میخواهد و هر چه به او بدهند باز سیر نمیشود، اما اگر دنیا به او پشت کند، نعمتهای او زائل گردد، و شرّ و بدی و فقر و تنگدستی دامن او را بگیرد، به کلّی مأیوس و ناامید میشود.[۱۵۴]
همچنین آیه ۳۵ سوره انبیاء و آیه ۱۷ آل عمران، بر خیر بودن هر چیز خوش آیند و مورد پسند انسان دلالت میکند.

۲ـ۲ـ۸٫ مخلوقات خداوند

در قرآن ۷ مرتبه خداوند با صفت خالق توصیف شده است، مانند: سوره انعام آیه ۱۰۲٫
خالق از مادّه «خلق» و خلق در اصل به معنای اندازه گیری است.[۱۵۵]
در دو مورد خالق بودن خداوند با واژه أحسن آورده شده: صافات آیه ۱۲۵ و آیه:
« … فَتَبارَکَ الله أحسَنُ الخالِقین»[۱۵۶] ؛ آفرین بر خدا که بهترین آفرینندگان است.
«تبارک» از خدای تعالی، به معنای اختصاص او به خیر کثیری است که به بندگان خود إفاضه میکند و همانطور که گفتیم خلق به معنای اندازه گیری و تقدیر است پس این خیر کثیر همهاش در تقدیر او هست و آن عبارت است از ایجاد موجودات و ترکیب اجزاء آن به طوری که همه أجزایش با یکدیگر متناسب باشند.
«الّذی أحسَنُ کُلُّ شَیءٍ خَلقِه …»[۱۵۷] ؛ همان کسی که هر چیزی را که آفریده نیکو آفریده.
علامه طبابائی درمورد این آیه می فرمایند:
حقیقت حسن عبارت است از سازگاری اجزای هر چیز نسبت به هم، و سازگاری همه أجزاء با غرض و غایتی که خارج از ذات آن است. دقت در خلقت اشیاء که هر یک دارای اجزائی موافق و مناسب با یکدیگر است، و اینکه مجموع آن اجزاء مجهّز به وسایل رسیدن آن موجود به کمال و سعادت خویش است، و اینکه این مجهّز بودنش به نحوی است که بهتر و کامل تر از آن تصوّر ندارد، این معنا را دست میدهد که هر یک از موجودات فی نفسه و برای خودش دارای حسنی است که تمامتر و کاملتر از آن برای آن موجود تصوّر نمیشود.
و اما اینکه می بینیم موجودی زشت و ناپسند است برای یکی از دو علت است: یا برای این است که آن موجود دارای عنوان عدمی است که بدی و ناپسندیاش مستند به آن عدم است مانند ظلم ظالم و زنای زناکار، که ظلم بدان جهت که فعلی از افعال است زشت نیست بلکه بدان جهت که حقی را معدوم و باطل میکند زشت است و زنا بدان جهت که عمل خارجی است و هزاران شرایط دست بدست هم داده تا آن عمل خارجی صورت بگیرد زشت نیست، چون صورت آن با صورت خارجی عمل نکاح مشترک است بلکه زشتیاش بدین جهت است که مخالف نهی شرعی و یا مخالف مصلحت اجتماعی است. و یا برای این است که با موجودی دیگر مقایسهاش میکنیم و از راه مقایسه است که زشتی و بدی عارضش میشود. مثلاً حنظل (هندوانه ابوجهل) خودش نه زشتی دارد و نه بدی، ولی وقتی با خربزه مقایسهاش میکنیم، میگوییم بد است و یا مثلا خار که در مقایسه با گل زشت و بد میشود، بدی و زشتی ذاتی آن نیست، بلکه با مقایسه اش به چیز دیگر و سپس قیاسش با طبیعت خودمان میگوییم بد و ناگوار و زشت است که این زشتی و بدی در حقیقت به همان زشتی به معنای اول بر میگردد. پس به هر حال هیچ موجودی بدان جهت که موجود و مخلوق است متصف به بدی نمیشود، به دلیل اینکه خدای تعالی خلقت هر موجودی را نیکو خوانده و فرموده: «الذی احسن کل شی خلقه» که اگر این فرمایش خدا را با فرمایش دیگرش که فرموده: «اللهُ خالِقُ کُلِّ شَیء»[۱۵۸] ضمیمه کنیم، این نتیجه به دست میآید که اولاً خلقت ملازم با حسن است، پس هر مخلوقی بدان جهت که مخلوق است حسن و نیکو است و ثانیاً هر زشت و بدی که تصور کنیم مخلوق خدا نیست، البته بدی و زشتی اش مخلوق نیست، نه خودش.[۱۵۹]
علامه طباطبایی در جای دیگر میفرمایند:
از مجموع این دو آیه (آیاتی که در بالا ذکر شد) استفاده میشود که جز خدا هر چیزی که بتوان او را «شیء» نامیده، مخلوق خدا است و هر چیزی که مخلوق خدا است متصف به حسن است و خلقت و حسن دو امر متلازم در وجودند. هر چیزی از جهت اینکه مخلوق خدا است در حقیقت به تمام واقعیت خارجیاش دارای حسن است و اگر بدی و قبح بر او عارض شود از جهت نسبت ها و اضافات و امور دیگری است که خارج از ذات او است و ربطی به واقعیت و وجود حقیقیش که منسوب به خدای سبحان است ندارد. بعد از آنکه این معنی را از ترکیب این دو آیه فهمیدیم لاجرم هر جا که در کلام خدای تعالی به ذکر سیئه و ظلم و گناه و امثال آن بر میخوریم باید بگوییم که این معانی، عناوینی هستند غیر حقیقی. به این معنی که هیچ انسان گنهکاری خودش و گناهش مجموعاً مخلوق خدا نیستند بلکه تنها خودش مخلوق او است، و گناهش هیچ انتسابی به خدا و خلقت خدا ندارد و اگر می بینیم بین آن گناه و آن گناهکار رابطهای است که بین آن و غیر او نیست، این به خاطر وضع یا اضافه یا نسبتی است که بین آن و بین عملی مشابه آن برقرار است. و به عبارت دیگر هیچ معصیت و ظلمی نیست، مگر آنکه از سنخ خود آن هست که معصیت و ظلم نیست و اگر آنرا ظلم می نامیم و این را نمی نامیم بخاطر مخالفتی است که اولی با دستور دین و یا با حکم عقل دارد و یا به خاطر فسادی است که در جامعه داشته و یا نقض غرضی از اغراض است و دومی این آثار سوء را ندارد. بنابراین عمل زشت، خودش و عنوان زشتیش که یا ظلم است و یا چیز دیگری تنها در ظرف اجتماع تحقق داشته و خلاصه در ظرف اجتماع زشت و مستلزم مذمت و عقاب است و اما در ظرف تکوین و خارج، چیزی جز یک مشت حرکات صادره از انسان وجود ندارد. آری، علل خارجی و مخصوصاً عله العلل و سبب اول که همان خدای تعالی است تنها متصدی تکوین و ایجاد موجوداتند و اما عنوان قبح آن موجودات چیزی نیست که آن علل ایجادشان کنند. خلاصه، خلقت و ایجاد در عین حال که شامل هر چیزی است، تنها به موضوعات و کارهای گوناگونی که در ظرف اجتماع تکوّن و واقعیت خارجی دارد تعلق میگیرد ولی جهات نیکی و زشتی و فرمانبری و نافرمانی و سایر اوصاف و عناوینی که بر موضوعات و افعال عارض میشود، خلقت به آن تعلق نمیگیرد و ظرف ثبوت آنها تنها ظرف تشریع و اعتبار و نیاز اجتماعی است.[۱۶۰]
تمامی اشیائی که متعلق خلق و ایجا
د قرار گرفته و یا ممکن است بگیرد وجود نفسی شان ـ وجودشان بدون اینکه إضافه به چیزی داشته باشد ـ خیر است.[۱۶۱]
طبق تقسیم أرسطوئی برای موجودات ممکن، دو دسته از موجودات ممکن میتوانند وجود پیدا کنند، یکی موجودات ممکنی که خیر محض هستند یعنی همان عقول ومجردات، و دیگری موجوداتی که خیر آنها کثیر و زیاد است امّا همراه با شرّ قلیل و أندکی یعنی همان موجودات مادی، وما بحث را در این دو مورد پی گیری می کنیم.
*خیر محض بودن عقول ومجردات :
موجودات ممکن به حسب احتمال عقلی طبق آنچه که از معلم أوّل نقل شده است، پنج قسم میباشند: ۱ـ خیر محض ۲ـ شرّ محض ۳ـ موجودی که خیر و شرّش مساوی باشد ۴ـ موجودی که خیر آن بر شرّش غالب باشد ۵ـ موجودی که شرّ آن بر خیرش غالب باشد. از این پنج قسم تنها قسم اول و چهارم موجود میباشند، ولی سه قسم دیگر وجودشان محال است. این نکته را عموم فلاسفه مسلمان قبول دارند، از جمله: ابن سینا[۱۶۲]، ملاصدرا[۱۶۳]، ملا هادی سبزواری[۱۶۴]، علامه طباطبائی[۱۶۵] و دیگر فلاسفه.
ابن سینا میفرماید:
«و اذا کان الجواد المحض مبدأ لفیضان الوجود الخیریّ الصواب کان وجود القسم الاول واجباً فیضانه، مثل وجود الجواهر العقلیّه و ما یشبهها»[۱۶۶]
هر گاه جواد محض مبدأ فیضان وجود خیر و نیکو باشد، وجود قسم اول واجب است، مانند جواهر عقلی و مانند آنها.
مراد وی از مانند جواهر عقلی، نفوسی است که مکتفی به ذات خود و ذات فاعل خود می باشند. این گونه نفوس هر چند که مانند عقول، از فعلیّت و تمامیّت برخوردار نیستند؛ ولی هیچ نیروئی نمیتواند با تزاحم و تصادم خویش، آنها را از استکمال باز دارد. نفوس فلکی که به نظر ما همان ملائکه مدبّرند، این چنینند. بنابراین به دلیل نداشتن موانع و عوایق، مانند عقولند. نفوس انبیاء و ائمه اطهار نیز دارای همین ویژگیاند.[۱۶۷]
ملاصدرا میفرماید:
«فالقسم الأول: الذی کلّه خیر مطلق لا شرّ فیه أصلاً هی امور وقعت تامّه الوجود، لا یفوتها شیء ممّا ینبغی أن یکون لها بالإمکان العام الّا و قد حصل لها فی فطرتها الأصلیه الأولیه و لا یخالطها ما لا ینبغی لها لا من اوّل الوجود و لا بعده لأنّها بالفعل من جمیع الوجوه و هی کالعقول المقدّسه و کلمات الله التّامات التی لا تبید و لا تنقص و یتلوها من حزبها النفوس السماویه و کذلک ضرب من النفوس الکامله الإنسانیه اذا لحقت بالسّابقین المقربین فهی أیضا من هذا القسم، فیجب وجود هذا القسم من المبدأ الأعلی لأجل کونه خیراً محضاً یفعل الخیر لا محاله.[۱۶۸]
قسم اول از ممکنات که خیر محض میباشد و هیچ گونه شرّی در آنها نیست، موجوداتی هستند که تامّ الوجودند، هر چیزی که به امکان عام برای آنها ممکن است، برای آنها ثابت میباشد، برای آنها هیچ حالتی که انتظار آن را بکشند نیست بلکه هر چیزی را که ممکن است داشته باشند، بالفعل دارا هستند و نه قبل از وجود و نه بعد از آن چیزی که مناسب وجود آنها نیست، با آنها مخلوط نشده است. این موجودات مانند عقول مقدّسه و موجودات تامّ الوجودی هستند که نه نابود میشود و نه از آنها کاسته میشود و مانند نفوس آسمانی و فلکی و همچنین مانند بعضی نفسهای کامل انسانی که به سابقین مقرّبین ملحق شدهاند؛ پس وجود پیدا کردن این قسم از ممکنات از جانب خداوند واجب است چونکه او خیر محض و فیّاض علی الإطلاق است و بلا شک خیر را انجام میدهد.
در ساحت مجرّدات چون هیچ تزاحم و تمانع و تضادّی راه ندارد و تمام کمالات را که میتوانند داشته باشند بالفعل دارند و هیچ حالت انتظار برای اینکه به یک کمالی برسند در آنها وجود ندارد، لذا هیچ شری در هستی آنها وجود ندارد. اگر چه این گونه موجودات نیز به سبب امکان ذاتی، نسبت به وجودِ مطلقِ نامتناهی و نامحدود واجب متعال وجودهای ناقص محسوب میشوند. اما آن گونه نقصان و عدم که در قیاس با ذات نامتناهی در تمام مراتب وجود ممکنات یافت میشود، از مقوله شرّ و عدم اصطلاحی نیست.
موجود تام آن موجودی است که هر کمال ممکنی که برای او هست و هر حدّ و اندازه کمالی که برای او ممکن است، حاصل است، یعنی دیگر متکامل نیست، این جور نیست که اول در مرحله قوه باشد و بعد تدریجاً به فعلیت برسد و کمالات خودش را تدریجاً کسب کند، بلکه نحوه وجودش به نحوی است که از همان اوّلی که وجود دارد، تمام کمالات ممکن را دارد، حالت منتظرهای هیچ وقت برای او نبوده و نیست. نیازمندیاش به این معناست که نیاز در أصل وجودش و نیاز در أصل کمال وجودش هر دو یکی است.[۱۶۹]
*خیر بودن موجودات طبیعی ومادی :
ابن سینا در مورد خیر بودن موجودات مادّی میگوید:
«منها امور لا یمکن أن تکون فاضله فضیلتها الّا و تکون بحیث یعرض منها شرّ ما عند ازدحامات الحرکات و مصادمات المتحرّکات و کذلک القسم الثانی یجب فیضانه فإن فی أن لا یوجد خیرٌ کثیر، و لا یؤتی به؛ تحرّزاً من شرّ قلیل شرّاً کثیراً»[۱۷۰]
و برخی دیگر از امور ممکن، أموریاند که ممکن نیست به کمال خود برسند، مگر اینکه به هنگام تزاحم حرکات و تصادم متحرّکات، دست خوش شرّ و بدی میشوند و وجود این قسم نیز واجب است، چرا که در ایجاد نشدن خیر فراوان، به سبب دوری از شرّ اندک، شر فراوانی است.
و هرگز جواد کریم و حکیم، نمیپسندد که به سبب شرّ کم، خیر بسیار و فراوان را تعطیل کند.
شیخ الرّئیس ابن سینا به وجود آتش مثال میزند، میفرماید: مانند آفرینش آتش؛ چرا که آتش به کمال خود نمیرسد مگر این که هر چیزی را که با او مصادم شود و برخورد کند، بیازارد.
آتش یکی از مخلوقات مادّی است که ویژگی آن تولید حرارت و سوزندگی است. گاهی آتش، خانه یا لباس یا بدن انسان صالح یا حیوان بی آزاری را میسوزاند و این گونه زیانها در برابر سودهای بسیار و بیشماری که از آتش به دست میآید، بسیار ناچیز است. همان انسانی که از آتش زیان میبیند، زیانش نسبت به سودهائی که در دوران عمر برده است، بسیار کم اهمیّت است.[۱۷۱]
موجودات طبیعی که خیر فراوان دارند مانند آب، باد، خاک، ابر و باران جنبه آزار دهنده هم دارند، ولی در جنب فوائدی که دارند ناچیز است.
ملّا هادی سبزواری در مورد خیر بودن موجودات طبیعی میفرماید:
«ثم الوجود اعلم بلا التباس خیراً هو النفسی و القیاسی»

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:28:00 ب.ظ ]




روابط تعاملی
مستقیم آفلاین * غیرمستقیم آفلاین
مستقیم آنلاین * غیرمستقیم آنلاین
مستقیم آفلاین * مستقیم آنلاین
غیرمستقیم آفلاین * غیرمستقیم آنلاین
مستقیم آفلاین * غیرمستقیم آنلاین
غیرمستقیم آفلاین * مستقیم آنلاین
(b) مدل ثانویه

شکل۳-۲ مدل مفهومی پژوهش
۳-۵ توسعه فرضیه ها
با توجه به متغیرها و مدل مفهومی پژوهش، سه مجموعه فرضیه توسعه داده می شود که مجموعه اول فرضیه ها درمورد تاثیر روابط آفلاین، مجموعه دوم فرضیه ها درمورد تاثیر روابط آنلاین و مجموعه سوم فرضیه ها در مورد اثرات تعاملی روابط آفلاین و آنلاین استدلال می ‎کنند.

    • روابط آفلاین
    • روابط مستقیم آفلاین: در میان مکانیزم های مختلف دستیابی به منابع، ارتباط قوی، دریافت سریع اطلاعات، شباهت شبکه، یکپارچگی اطلاعات و انتقال اطلاعات متنی در روابط مستقیم آفلاین در درجه بالایی قرار دارند. ارتباطات مستقیم آنلاین به دریافت سریع اطلاعات و نگهداری درست اطلاعات منجر می شود زیرا اطلاعات مسافت کوتاه تری را برای رسیدن به هدف طی می کنند(Burt, 1992) . زمانی که دو نفر به صورت مستقیم و رو در رو ارتباط برقرار می کنند، بهتر می توانند سوءتفاهم ها را برطرف کنند، بنابراین، برقراری ارتباط آسان تر است (Dennis et.al, 2008). سهولت ارتباطات به تعامل بیشتر منتهی می شوند که نشان دهنده ارتباط قوی است. زمانیکه افراد به طور مرتب با یکدیگر در تعامل هستند، یکدیگر را بهتر می شناسند و با افرادی که شبیه خودشان هستند رابطه برقرار می کنندMcPherson et.al, 2001) .(Ibarra, 1992;به بیان دیگر، روابط مستقیم آفلاین احتمالا به افراد کمک می کنند تا شباهت ها را توسعه دهند. ارتباطات رو در رو، اشارات مانند زبان بدن و صورت را منتقل می کنند، تمرکز فرد را افزایش می دهند، سوءتفاهم ها را برطرف می کنند و در انتقال اطلاعات متنی (مفهومی) خوب هستند (Becker- Beck et.al, 2005; Dennis et.al, 2008). هریک از این نقط قوت روابط مستقیم آفلاین به طور مثبت بر عملکرد شغلی موثر هستند. بنابراین چنین فرض شده است:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

H1a – روابط مستقیم آفلاین با عملکرد شغلی ارتباط مثبت خواهند داشت.

  • روابط غیرمستقیم آفلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، ارتباطات ضعیف، هزینه نگهداری، دسترسی به شبکه و نظارت شخص ثالث در ارتباطات غیرمستقیم آفلاین در درجه بالا قرار دارند. زمانی که دو نفر با واسطه به یکدیگر متصل می شوند، ارتباط آنها دشوار می شود به این دلیل که همه پیام هایی که بین آنها مبادله می شوند نیازمند عبور از واسطه ها هستند. که چنین امری ارتباط آنها را دشوار می کند، و ارتباطات کمتر منجر می شود که بیانگر ارتباط ضعیف است. کارکنانی که به طور غیرمستقیم به شبکه آفلاین متصل می شوند در مقایسه با کارکنانی که به طور مستقیم وصل شده اند نیاز به صرف زمان و تلاش کمتری برای ارتباط با یکدیگر دارند به همین دلیل نگهداری ارتباطات غیرمستقیم آفلاین ارزان است Ahuja, 2000; Burt, 1992;) Hansen, 2002). هزینه پایین تر می تواند قابلیت دسترسی به شبکه را افزایش دهد. کارکنانی که به صورت غیرمستقیم آفلاین ارتباط برقرار می کنند تحت نظارت بخش سوم ( واسطه) قرار می گیرند Reagans &) .(McEvily, 2003 هریک از این نقاط قوت روابط غیر مستقیم آفلاین به طور مثبت بر عملکرد شغلی موثر هستند. بنابراین چنین فرض شده است:

H1b – روابط غیرمستقیم آفلاین با عملکرد شغلی ارتباط مثبت خواهند داشت.

  • روابط غیرمستقیم آفلاین به عنوان مکمل روابط مستقیم آفلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، در میان مکانیزم های مختلف، هزینه نگهداری، دسترسی به شبکه، ارتباطات ضعیف و نظارت شخص ثالث در روابط مستقیم آفلاین در سطح پایین ارزیابی می شوند. نگهداری روابط مستقیم آفلاین گران است زیرا کارکنان نیازمند صرف زمان و تلاش برای نگهداری چنین ارتباطی از طریق ملاقات های رو در رو به صورت مداوم هستند. به همین دلیل گسترش شبکه از طریق توسعه روابط جدید دشوار است. روابط مستقیم آفلاین روابطی قوی هستند و افرادی که به صورت مستقیم در شبکه های آفلاین ارتباط برقرار می کنند، ناظر سوم ندارند. روابط قوی و ضعیف، روابطی متضاد هستند بنابراین، مزایای ساختاری روابط ضعیف مانند دستیابی به منابع جدید و متنوع در روابط قوی وجود ندارد (Levin & Cross 2004). روابط غیرمستقیم آفلاین از نظر مکانیزم های بیان شده در سطح بالایی قرار دارند و می توانند محدودیت های روابط مستقیم آفلاین را پوشش دهند. در میان مکانیزم های مختلف شناسایی شده، روابط قوی، شباهت شبکه، یکپارچگی اطلاعات و دریافت سریع اطلاعات در روابط غیرمستقیم آفلاین در سطح پایین ارزیابی می شوند. روابط غیر مستقیم آفلاین نوعا روابط ضعیفی هستند که مزیت های ساختاری روابط قوی مانند، انتقال دانش در آن ها وجود ندارد (Granovetter, 1982; Levin & Cross, 2004; Reagans and McEvily, 2003). به همین دلیل افرادی که به صورت غیر مستقیم در شبکه های آفلاین ارتباط برقرار می کنند، به طور متناوب در تعامل نیستند که به فرصت کمتر برای یافتن افراد مشابه و توسعه شباهت شبکه منتهی می شود (Ibarra, 1992; McPherson et.al, 2001). زمانی که قسمتی از اطلاعات از طریق واسطه های زیاد در شبکه آفلاین انتقال می یابد، احتمال تحریف آن افزایش می یابد (Burt, 1992). روابط غیرمستقیم آفلاین سرعت انتقال دانشی را که در ملاقات های رو در رو منتقل شده است و افراد نیازمند مدیریت آن هستند، کاهش می دهد. به علاوه، روابط مستقیم آفلاین نسبت به روابط غیرمستقیم آفلاین از نظر مکانیزم های بیان شده در سطح بالاتری قرار دارند. بنابراین، افرادی که روابط مستقیم و غیرمستقیم آفلاین دارند، نه تنها می توانند از گفتگوهای غیرمستقیم خود برای دستیابی به پایگاه بزرگ و متنوع اطلاعات، با هزینه کمتری دست یابند، بلکه همچنین می‎توانند درحالی که احتمال تحریف دانش را کاهش می دهند از گفتگوهای مستقیم خود برای انتقال دانش استفاده کنند. فرض بر این است روابط مستقیم و غیرمستقیم آفلاین محدودیت های یکدیگر را پوشش داده و یکدیگر را در تاثیر بر عملکرد شغلی تکمیل می کنند. بنابراین چنین فرض شده است:

H1c – روابط غیرمستقیم آفلاین ارتباط بین روابط مستقیم آفلاین و عملکرد شغلی را به طور مثبت تعدیل می کنند.

  • روابط آنلاین
  • روابط مستقیم آنلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، در میان مکانیزم های مختلف، دریافت سریع اطلاعات، یکپارچگی اطلاعات، ارتباطات قوی و مستندسازی و بازیابی اطلاعات، انتقال موازی اطلاعات، رفع محدودیت های زمانی و مکانی در روابط مستقیم آنلاین در سطح بالا ارزیابی می شوند. زمانی که کارکنان به صورت مستقیم آنلاین ارتباط برقرار می کنند، اطلاعات را سریع تر دریافت می کنند زیرا نیاز به صرف تلاش و زمان جهت برنامه ریزی جلسات رو در رو ندارند. در عوض می توانند زمان بیشتری را صرف تعاملات خود در شبکه های ارتباطی مختلف آنلاین کنند و ارتباطات قوی را در شبکه های آنلاین ایجاد کنند. در ارتباطات مستقیم آنلاین کارکنان اطلاعات کامل تری را دریافت می کنند به این دلیل که هیچ واسطه ای برای انتقال اطلاعات وجود ندارد. به علاوه کارکنان اطلاعات را به صورت مستقیم با بهره گرفتن از رسانه های ارتباطی غیرهمزمان مانند تلفن همراه و ایمیل به طور مستقیم مبادله می کنند تا بر محدودیت های زمانی و مکانی غلبه کنند. تعدادی از فناوری های کامپیوتری از انتقال موازی اطلاعات پشتیبانی می کنند. کارکنانی که به صورت مستقیم و آنلاین ارتباط برقرا می کنند می توانند به طور همزمان به دیدگاه های مختلف گوش کنند و آنها را یاد بگیرند (Dennis et.al, 2008). روابط آنلاین برای ثبت اطلاعات مناسب هستند، به این دلیل که ابزار ذخیره دیجیتالی در مقایسه با انسان حافظه بیشتری دارد. زمانی که اطلاعات در یک ابزار ذخیره دیجیتالی مانند سیستم مدیریت پایگاه داده ذخیره می شوند، انتقال اطلاعات توسط افراد سریع تر و آسان تر انجام می شود. هریک از این نقط قوت روابط مستقیم آنلاین به طور مثبت بر عملکرد شغلی موثر هستند. بنابراین چنین فرض شده است:

H2a – روابط مستقیم آنلاین با عملکرد شغلی ارتباط مثبت خواهند داشت.

  • روابط غیرمستقیم آنلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، در میان مکانیزم های مختلف دستیابی به منابع، ارتباطات ضعیف، هزینه نگهداری، دسترسی به شبکه، نظارت بخش سوم، یکپارچگی اطلاعات، رفع محدودیت های زمانی و مکانی، مستندسازی و بازیابی اطلاعات در ارتباطات غیرمستقیم آنلاین در درجه بالایی قرار دارند. کارکنانی که به صورت غیرمستقیم و آنلاین ارتباط برقرار می کنند، به دلیل حضور واسطه ها غالبا کمتر ارتباط برقرار می کنند. دلیل دیگر پایین بودن سطح ارتباطات این است که رسانه ارتباطی آنلاین معمولا اطلاعات مفهومی را به درستی منتقل نمی کنند و کارکنان ممکن است به سختی یکدیگر را درک کنند به همین دلیل در ارتباطات غیرمستقیم آنلاین روابط ضعیف هستند (Granovetter, 1973; Hansen, 1999; Hansen et.al, 2005; Haythornthwaite, 2002; Levin & Cross, 2004). نگهداری چنین روابطی ارزان است زیرا کارکنان نیاز به جلسات رو در رو ندارند، به همین دلیل ممکن است کارکنان دسترسی خود به شبکه را توسعه دهند. در شبکه های غیرمستقیم آنلاین همانند شبکه های غیرمستقیم آفلاین کارکنان از طریق بخش های سوم به یکدیگر متصل هستندکه احتمالا نقش ناظر را ایفا می کنند. در ارتباطات غیر مستقیم آنلاین اطلاعات تمامیت خود را حفظ می کنند، زیرا واسطه ها می توانند برای ارسال پیام بدون مداخله در آن، از ایمیل استفاده کنند. این روابط کمتر توسط موانع زمانی و مکانی محدود هستند زیرا کارکنان می توانند با بهره گرفتن از رسانه های ارتباطی متنوعی مانند ایمیل، کنفرانس ویدئویی و شنیداری برای برقراری ارتباط استفاده کنند که نیاز به ملاقات در زمان و مکان مشابه ندارند. چنین رسانه های ارتباطی آنلاینی می توانند تاریخچه همه ارتباطات را بدون از دست دادن اطلاعات ثبت کرده و استفاده از آن را آسان تر می کنند (Dennis et.al, 2008). هریک از این نقط قوت روابط غیرمستقیم آنلاین به طور مثبت بر عملکرد شغلی موثر هستند. در میان مکانیزم های مختلف دستیابی به منابع، روابط ضعیف و نظارت شخص ثالث در روابط مستقیم آنلاین در سطح پایینی قرار دارند. روابط مستقیم آنلاین روابطی قوی هستند و در این روابط همانند روابط مستقیم آفلاین نظارت شخص ثالث (واسطه) در بین شرکای ارتباطی وجود ندارد، بنابراین، هیچ نظارتی بر آن ها وجود ندارد. چنین محدودیت هایی توسط روابط غیرمستقیم آنلاین پوشش داده می شوند که از نظر این مکانیزم ها در سطح بالایی قرار دارند. هریک از این نقط قوت روابط غیرمستقیم آنلاین به طور مثبت بر عملکرد شغلی موثر هستند. بنابراین چنین فرض شده است:

H2b- روابط غیرمستقیم آنلاین با عملکرد شغلی ارتباط مثبت خواهند داشت.

  • روابط غیرمستقیم آنلاین به عنوان مکمل روابط مستقیم آنلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، در میان مکانیزم های مختلف دستیابی به منابع، شباهت شبکه و رابط قوی در روابط غیرمستقیم آنلاین در سطح پایین قرار دارند. روابط غیرمستقیم آنلاین همانند روابط غیرمستقیم آفلاین روابط ضعیفی هستند که فرصت توسعه شبکه را کاهش می دهند(Ibarra, 1992; McPherson, et.al, 2001) . چنین محدودیت هایی توسط روابط مستقیم آنلاین پوشش داده می شوند که از نظر شباهت شبکه و روابط قوی در سطح بالایی قرار دارند. روابط مستقیم و غیرمستقیم آنلاین محدودیت های یکدیگر را پوشش داده و یکدیگر را در تاثیر بر عملکرد شغلی تکمیل می کنند. بنابراین چنین فرض شده است:

H2c- روابط غیرمستقیم آنلاین ارتباط میان روابط مستقیم آنلاین و عملکرد شغلی را به طور مثبت تعدیل می کنند.

  • روابط مستقیم آنلاین و روابط مستقیم آفلاین
  • روابط مستقیم آنلاین به عنوان مکمل روابط مستقیم آفلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، روابط مستقیم آفلاین از نظر هزینه نگهداری و دسترسی به شبکه، مستندسازی و بازیابی اطلاعات، انتقال موازی اطلاعات، رفع محدودیت های زمانی و مکانی در سطح پایینی قرار دارند. کارکنانی که به صورت مستقیم آفلاین ارتباط برقرار می کنند، برای دستیابی به منابع باید در زمان و مکان مشابهی یکدیگر را ملاقات کنند. این امر زمانیکه کارکنان در مکان های مختلف و در ساعات کاری متفاوت کار می کنند دشوار می باشد (Cummings et.al, 2009). این موضوع نشان دهنده وجود موانع زمانی و مکانی زیاد در روابط مستقیم آفلاین است. در طول ملاقات رو در رو تنها یک فرد می تواند صحبت کند و افراد دیگر نمی توانند به طور همزمان به بازخوردهای مختلف را دریافت کنند (Dennis et.al, 2008). این موضوع نشان می دهد که روابط مستقیم آفلاین پشتیبانی اندکی از انتقال موازی اطلاعات می کنند. در طول ملاقات رو در رو افراد یادداشت برداری می کنند و یا موضوعات را به خاطر می سپارند. یادداشت ها ممکن است ناقص باشند و گم شوند و افراد نیز ممکن است موضوع بحث را فراموش کنند که به فقدان اطلاعات یا شکست در بازیابی اطلاعات اساسی برای حل مشکلات کاری منتهی می شود .(Dennis et.al, 2008) این موضوع نیز نشان می دهد که روابط مستقیم آفلاین از مستندسازی و بازیابی اطلاعات پشتیبانی کافی به عمل نمی آورد. نقاط قوت روابط مستقیم آنلاین از نظر این مکانیزم ها محدودیت های روابط مستقیم آفلاین را پوشش می دهد.
  • روابط مستقیم آفلاین به عنوان مکمل روابط مستقیم آفلاین: روابط مستقیم آنلاین در انتقال اطلاعات مفهومی در درجه پایین قرار دارد. بیشتر رسانه های ارتباطی آنلاین مانند ویدئوکنفرانس، ایمیل و کنفرانس شنیداری، از انتقال راهنمایی های چندگانه مانند زبان بدن و بیان صورت، پشتیبانی نمی کنند. زمانی که کارکنان به صورت رو در رو مکالمه نکنند، تمرکز فردی نیز کاهش می یابد. اگرچه کنفرانس ویدئویی می تواند مقداری از اطلاعات مفهومی را انتقال دهد، اما این امر عمدتا به کیفیت ارتباط اینترنتی بستگی دارد. به عنوان مثال، یک ارتباط ضعیف ممکن است باعث از بین رفتن اطلاعات و تاخیر در انتقال آن ها شود. توانایی ارتباط مستقیم آفلاین از نظر انتقال اطلاعات مفهومی، چنین ضعف های ارتباط مستقیم آنلاین را پوشش می دهد. زمانیکه فرد ارتباط مستقیم در هر دو شبکه آنلاین و آفلاین داشته باشد و قادر به برقراری ارتباط رو در رو نباشد می‎تواند از طریق ایمیل و یا رسانه‎های ارتباطی آنلاین، ارتباط برقرار کند که نه تنها هزینه نگهداری ارتباط کاهش می‎ یابد، بلکه سوابق ارتباطی بهتری نیز ایجاد و نگهداری می شود. با بهره گرفتن از یک نرم افزار ارتباطی آنلاین فرد می‎تواند بازخوردی از چند ارتباط مستقیم آنلاین خود به صورت همزمان دریافت کند. فرض شده است که روابط مستقیم آنلاین و آفلاین به محدودیت های یکدیگر توجه کرده و یکدیگر را در تاثیر بر عملکرد شغلی تکمیل می کنند. بنابراین چنین فرض شده است:

H3 – روابط مستقیم آفلاین ارتباط میان روابط مستقیم آنلاین و عملکرد شغلی را به طور مثبت تعدیل می کنند.

  • روابط غیرمستقیم آنلاین و روابط غیرمستقیم آفلاین
  • روابط غیرمستقیم آنلاین به عنوان مکمل روابط غیرمستقیم آفلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، روابط غیرمستقیم آفلاین در دریافت سریع اطلاعات و یکپارچگی اطلاعات، رفع محدودیت های زمانی و مکانی و مستندسازی و بازیابی اطلاعات در سطح پایین قرار دارند. کارکنان در روابط غیرمستقیم آفلاین برای دستیابی به منابع باید با کسانی که در ارتباط مستقیم هستند (واسطه ها)، ملاقات رو در رو ترتیب دهند. این واسطه ها با کسانی که در سمت دیگر ارتباط به طور مستقیم متصل هستند، ملاقات رو در رو خواهند داشت و پیام ها را منتقل می کنند. واسطه های بیشتر بین شرکای ارتباطی، نیازمند ملاقات های رو در روی بیشتر به منظور انتقال منابع هستند که باعث می شوند محدودیت های زمانی و مکانی بیشتری ایجاد شوند. کارکنان ممکن است در ملاقات های رو در رو به طور کامل یادداشت برداری نکنند یا همه اطلاعات را در طول ارتباطات رو در رو دریافت نکنند. بنابراین، تعداد ملاقات های رو در روی بیشتر به اطلاعات ناقص تر منتهی خواهند شد، در نتیجه روابط غیرمستقیم آفلاین توانایی محدودی برای رفع محدودیت های زمانی و مکانی و همپچنین مستندسازی و بازیابی اطلاعات دارد (Dennis et.al, 2008). قابلیت های روابط غیرمستقیم آنلاین از نظر این مکانیزم‎ها محدودیت های روابط غیرمستقیم آفلاین را پوشش می دهد.
  • روابط غیرمستقیم آفلاین به عنوان مکمل روابط غیرمستقیم آنلاین: روابط غیرمستقیم آنلاین همانند روابط مستقیم آنلاین از لحاظ انتقال اطلاعات مفهومی در سطح پایین قرار دارد، به این دلیل که رسانه های ارتباطی آنلاین پشتیبانی کافی از انتقال اطلاعات مفهومی فراهم نمی کنند. توانایی روابط غیرمستقیم آنلاین از نظر انتقال اطلاعات مفهومی حتی ضعیف تر از روابط مستقیم آنلاین است، زیرا اطلاعات نیازمند حرکت در طول گره های اضافی (واسطه ها) هستند (Dennis et.al, 2008). قابلیت روابط غیرمستقیم آفلاین در انتقال اطلاعات مفهومی این ضعف روابط غیرمستقیم آنلاین را پوشش می دهد (Dennis et.al, 2008; Becker-Beck et.al, 2005). بنابراین چنین فرض شده است:

H4 – روابط غیرمستقیم آفلاین ارتباط میان روابط غیرمستقیم آنلاین و عملکرد شغلی را به طور مثبت تعدیل می کنند.

  • روابط غیرمستقیم آنلاین و روابط مستقیم آفلاین
  • روابط غیرمستقیم آنلاین به عنوان مکمل روابط مستقیم آفلاین: همانطور که بررسی ها نشان می دهند، روابط مستقیم آفلاین از نظر روابط ضعیف، هزینه نگهداری، دسترسی به شبکه، رفع محدودیت‎های زمانی و مکانی، انتقال موازی اطلاعات و مستندسازی و بازیابی اطلاعت در سطح پایین قرار دارند که قابلیت های روابط غیرمستقیم آنلاین از لحاظ این مکانیزم ها، محدودیت های روابط مستقیم آفلاین را پوشش می ‎دهد.
  • روابط مستقیم آفلاین به عنوان مکمل روابط غیرمستقیم آنلاین: روابط غیرمستقیم آنلاین از لحاظ شباهت شبکه، روابط قوی و انتقال اطلاعات مفهومی در سطح پایین قرار دارند که این محدودیت ها، مانع انتقال دانش می شوند. قابلیت های روابط مستقیم آفلاین از نظر این مکانیزم ها، محدودیت های روابط غیرمستقیم آنلاین را پوشش می دهند. بنابراین چنین فرض شده است:
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:27:00 ب.ظ ]




به اعتقاد شایم ساندر (۱۹۹۷)[۴۰]، ابزارهای مدیریت سود را میتوان به پنج طبقه زیر تقسیم نمود:[۴۱]
الف) تعیین نحوه عمل حسابداری معاملات خاص به صورت اختیاری: نحوه عمل حسابداری معاملات خاص، مواردی مانند تعمیر و به روز کردن تجهیزات و ماشین آلات، زمانبندی ثبت یک فروش و حذف تجهیزات و ماشین آلات میباشد که به انتخاب مدیریت بنگاه اقتصادی صورت میگیرد. بدیهی است در زمان انجام این اقدامات با هدف مدیریت سود، مشاهده کنندهای خارج از بنگاه اقتصادی، نمیتواند به سادگی آن را آشکار ساخته و افشا کند.
ب) انتخاب اصول حسابداری: اصول پذیرفته شده حسابداری به مدیران اجازه میدهد برای ثبت بسیاری از معاملات، از بین دو یا چند روش حسابداری، یک روش را انتخاب نماید. به عنوان نمونه، میتوان برای اندازه گیری ارزش موجودیهای مواد و کالا (انتخاب روشی از بین روش های اولین صادره از اولین وارده، اولین صادره از آخرین وارده، میانگین موزون و…)، برای محاسبه استهلاک داراییها (روش های مستقیم و روش های تسریعکننده)، مخارج استخراج نفت و گاز (روش مخارج کامل و روش پروژه های موفقیت آمیز)، حسابداری قراردادهای بلند مدت(روش کار تکمیل شده، روش درصد پیشرفت کار) اشاره کرد. به هرحال، در مورد انتخاب اصول حسابداری، انتخاب اولیه و تغییر در اصول و روش های کاربردی اصول حسابداری برای افراد خارج از واحد تجاری قابل مشاهده است. بسیاری از پژوهشهای تجربی انجام شده در رابطه با مدیریت سود، با بهره گرفتن از این نوع ابزار صورت گرفته است.
ج) تعدیل برآوردهای حسابداری: تعدیل برآوردهای حسابداری، قابلیت انعطاف پذیری بیشتری به مدیران بنگاه های اقتصادی میدهد. منظور نمودن ذخیره جهت مطالبات مشکوکالوصول، برآورد عمر اقتصادی داراییها و تعیین نرخ تنزیل برای تعهدات بازنشستگی، نمونههایی از ابزارهای سنتی است که مدیران برای سالهای متمادی، به منظور اعمال مدیریت سود، از آنها استفاده میکنند. در سالهای اخیر،” تجدید ساختار” نیز به عنوان پدیدهای نسبتا جدید، مورد استفاده مدیران قرار گرفته است.
د) تعیین قیمتهای انتقالی کالاها و خدمات: واحدهای تجاری چندملیتی که مالیات آنها بهطور مضاعف محاسبه میشود، از انگیزه لازم برخوردارند تا نه تنها تلاش کنند که نرخهای بالای مالیات بر درآمد آنها کاهش یابد، بلکه نسبت به هموارسازی سود نیز مبادرت ورزند. در گروه شرکتها یا شرکتهای چند ملیتی، قیمتهای انتقالی کالاها و خدمات، در میان واحدهای اقتصادی فرعی شرکتهای مادر، یکی از ابزار جذاب مدیریت سود تلقی میشود.
ه) تصمیمات اقتصادی اساسی و با اهمیت: در برخی از وقایع و رویدادهای مالی و اقتصادی مانند آگهی و تبلیغات، پرداختهای مربوط به طرحهای بازنشستگی، پاداش مدیران اجرایی، هزینه های تحقیق و توسعه، تحصیل یا فروش بخشهایی از واحد اقتصادی و فروش اموال یا سرمایهگذاریها، میتواند این انگیزه وجود داشته باشد که تغییرات مورد نظر در این اقلام، سود واحد تجاری را در کوتاه مدت تحت تاثیر قرار میدهد.
آرتور لویت، ابزارها و روش های مدیریت سود در شرکتهای سهامی را به این صورت نام میبرد:
۱- ارائه بیش از واقع ارقام ناشی از تغییرها،
۲- اختصاص بخش مهمی از قیمت یک واحد خریداری شده به عنوان مخارج فرایند تحقیق و توسعه( یک هزینه جاری) بهگونهای که بتوان این مبلغ را یکباره هزینه کرد.
۳- ایجاد بدهیهای سنگین برای شناخت هزینه ها در آینده
۴- استفاده از مفروضات غیر واقعی برای برآورد بدهیها، در مورد اقلامی مانند برگشت از فروش و هزینه های تضمین(خدمات پس از فروش) بهگونهای که بتوان در طی یک دوره آینده از طریق معکوس کردن اقلام تعهدی بلند مدت، سود خالص را بهبود بخشید.
۵- گنجاندن اشتباهی عمدی در دفاتر شرکت و توجیه عدم امکان در اصلاح این خطاها بر اساس استدلال مبتنی براین که مقادیر حائز اهمیت نیستند.
۶- شناسایی و ثبت درآمد پیش از اینکه فرایند تحصیل درآمد کامل شود (همتی، ۱۳۸۲).
دسته دیگری از ابزارهای مدیریت سود عبارتند از:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

حسابداری

  • زمانبندی فروش داراییهای ثابت
  • زمانبندی فروش سرمایهگذاریها
  • زمانبندی هزینه های مالی
  • هزینه های استهلاک
  • برآوردهای حسابداری مانند تغییر در برآورد عمر مفید داراییهای ثابت و غیره.

از آنجا که در حسابداری، داراییها بر مبنای بهـــای تمام شده تاریخی مورد ارزیابی قرار میگیرد و در هنگام فروش به قیمت جاری یا بازار به فروش میرسند و سود یا زیان ناشی از فروش آنها در دوره فروش شناسایی میگردد، لذا سود یا زیان ناشی از فروش داراییها و شناسایی هزینه های مالی، ابزاری را در اختیار مدیران قرار میدهد تا از طریق زمانبندی فروش داراییها و زمانبندی شناسایی هزینه های مالی روی سودهای گزارش شده اثر بگذارند. یعنی نوسان در سود شرکت میتواند بر تصمیمگیری مدیران در ارتباط با زمانبندی فروش داراییها و شناسایی هزینه های مالی اثر بگذارد. هنگامی که سود واقعی شرکت کمتر از سود مورد انتظار مدیران است، احتمال زیادی وجود دارد که مدیران با فروش داراییها سعی کنند تا سود گزارش شده را به حد مورد انتظار برسانند یا برعکس، زمانی که سود واقعی شرکت بالاتر از سود مورد انتظار مدیران است، آنها تلاش میکنند با به تعویق انداختن فروش برخی داراییها یا فروش داراییهایی که منجر به ایجاد زیان میشود، سود گزارش شده را به سطح مورد انتظار برسانند (رخشانی، ۱۳۸۴).
همچنین هنگامی که سود شرکت بیشتر از حد مورد انتظار مدیران باشد آنها سعی میکنند با افزایش هزینه های مالی سود شرکت را به حد مورد انتظار خود کاهش دهند یا هنگامی که سود شرکت کمتر از حد مورد انتظار مدیران است، مدیران با کاهش هزینه های مالی سعی میکنند که سود شرکت با سود مورد انتظار آنان اختلاف زیادی نداشته باشد. بنابراین بین سود شرکت( سود قبل از کسر هزینه های مالی) با هزینه های مالی رابطه مثبت وجود دارد.
بنابراین مدیران ممکن است جهت رسیدن به اهداف و نیازهای شرکت که معمولا نیاز به افزایش نقدینگی، رسیدن به سود پیشبینی شده و جلب اعتماد اعتباردهندگان و … میباشد، اقدام به زمانبندی فروش داراییها و شناسایی هزینه های مالی نمایند. لذا این عمل روی سودهای گزارش شده اثر میگذارد.
پژوهشگرانی نظیر کاپلند(۱۹۶۸) عنوان کردند که برآوردهای حسابداری نظیر برآورد هزینه های مطالبات مشکوکالوصول، استهلاک و عمر مفید داراییها ممکن است ابزاری باشد تا از طریق آن بتوان روی سودهای گزارش شده اثر گذاشت و آنها را دستکاری کرد (همان منبع).
به اعتقاد باگشن (۲۰۰۵)، به طور خلاصه میتوان عنوان نمود، دو ابزار برای مدیریت سود وجود دارد:

  1. انتخاب روش های حسابداری

اصول پذیرفته شده حسابداری اجازه میدهد برخی از معاملات باچند روش مختلف ثبت شود و مدیران باید از بین روش های حسابداری پذیرفته شده، برای گزارشگری معاملات اقتصادی مشابه، روش خاصی را انتخاب کنند. به عنوان نمونه، انتخاب از بین روش اولین صادره از اولین وارده و روش میانگین برای موجودیهای مواد و کالا، روش استهلاک خط مستقیم و نزولی برای داراییهای ثابت، روش هزینهیابی کامل و تلاشهای موفق برای هزینه های استخراج نفت و گاز، روش کار تکمیل شده و درصد پیشرفت کار برای قراردادهای پیمانکاری بلندمدت میتوان انتخاب کرد و سپس آن را تغییر داد (هیلی و والن، ۱۹۹۹). انتخاب اولیه و تغییر بعدی اصول حسابداری برای افراد برونسازمانی قابل مشاهده است. اکثر مطالعات تجربی انجام شده در زمینه مدیریت سود با این نوع از ابزارها مرتبط میباشد. با این وجود، تغییر اصول حسابداری ابزار انعطافپذیری برای مدیریت سود به حساب نمیآیند، زیرا از آنها بطور مکرر نمیتوان استفاده کرد (کردستانی، ۱۳۸۱).

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. برآورد (مدیریت) اقلام تعهدی

مدیران در این بخش از انعطافپذیری بیشتری برخوردارند. برآوردهایی مانند عمر مفید و ارزش اسقاط داراییهای بلند مدت، اقلام تعهدی بابت مزایای بازنشستگی و سایر مزایای پس از استخدام، مالیاتهای معوق [۴۲]، زیانهای ناشی از مطالبات سوخت شده و کاهش ارزش دارایی، مستلزم اعمال قضاوت از سوی مدیران میباشند (هیلی و والن، ۱۹۹۹) و ابزارهای سنتی هستند که مدیران در طول زمان از آن استفاده کرده و مستقیما قابل مشاهده نمیباشند (باگشن، ۲۰۰۵).
یکی از برجستهترین ابزار انتخابی توسط مدیریت، اقلام تعهدی میباشد و دستکاری این اقلام ابزار مطلوبی برای مدیریت سود فرصت طلبانه میباشد. در سالهای اخیر ادبیات موضوعی، توجه خاصی به این موضوع داشته است (همان منبع).
اصل زیربنای حسابداری تعهدی این است که سود (اقلام تعهدی + جریانهای نقدی) نسبت به جریانهای نقدی جاری و گذشته، نماینده بهتری در مورد سود آتی، سود تقسیمی و جریانهای نقدی میباشد (همان منبع). هدف از این نوع تعدیلات حسابداری (اقلام تعهدی)، بهبود محتوای اطلاعاتی صورتهای مالی و پرهیز از عدم تطابق بین جریانهای نقدی و جریان درآمد و هزینه میباشد (چن و همکاران، ۲۰۰۷)[۴۳]. بنابراین، میتوان گفت که اقلام تعهدی دارای ارزش مربوط هستند (باگشن، ۲۰۰۵). به رغم این هدف مناسب، امکان استفاده داوطلبانه یا سوءاستفاده از اقلام تعهدی وجود دارد. زیرا آنها قادر به انتقال نتایج مثبت یا منفی در طول زمان میباشند، همچنین میتوانند برای دستکاری اطلاعات صورتهای مالی مورد استفاده قرار گیرند. در واقع میتوان گفت این متداولترین و مطلوبترین راه برای تغییر سود [ مدیریت سود] است (چن و همکاران، ۲۰۰۷) زیرا دستکاری اقلام تعهدی حسابداری اثر مستقیمی بر جریانهای نقدی حاصل از عملیات ندارد، در نتیجه کشف آن نیز مشکل میباشد (باگشن، ۲۰۰۵).
انجام پژوهش در زمینه مدیریت سود، مستلزم درنظر گرفتن معیاری برای میزان سود مدیریت شده میباشد. محققان همواره از مدلهای تجربی برای تجزیه کردن کل اقلام تعهدی به اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری استفاده میکنند و سپس اقلام تعهدی اختیاری به عنوان نمایندهای برای مدیریت سود در نظر گرفته میشود و به محرکهای بالقوه متفاوت ارتباط داده شده یا به عنوان معیاری از کیفیت سود در نظر گرفته میشود. در این پژوهش از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیاری برای مدیریت سود استفاده شده است.

۷-۲- پیشینه تحقیق

هر واحد تجاری قراردادهایی را با اشخاص مختلف تنظیم نموده و با آنها در ارتباط است. آنچه در همه این قراردادها برای همه افراد مشترک است آن است که هر شخص، برای تامین منابع، تعهدی نسبت به واحد تجاری دارد و در مقابل نیز حقوقی از آن منافع خواهد داشت. بنابراین واحد تجاری را می توان مجموعه ای از قراردادها میان سهامداران، مدیران، کارکنان، فروشندگان، مشتریان، اعتبار دهندگان، دولت و فرض نمود. در مدل قراردادی مذکور فرض می شود که طرفهای دیگر قرارداد همه به دنبال منافع شخصی خود هستند. طبق تئوری کارگزاران مالکان واحدهای تجاری فرد یا گروهی را به عنوان نماینده خود انتخاب نموده و اختیار تصمیم گیری را به آن تفویض می نماید. در چنین قراردادی طرفین نماینده (مدیر) و مالک هر دو می دانند که در راستای منافع شخصی خود عمل می کنند. بنابراین پیش بینی می شود که مدیر با انجام رفتارهای فرصت طلبانه موجب کاهش ارزش شرکت و در نتیجه متضرر شدن مالک شود. انگیزه های مختلفی برای اینگونه رفتارهای مدیر ذکر شده است که یک نمونه از این رفتارها «مدیریت سود» می باشد.
سادیپ داتا و همکاران[۴۴](۲۰۱۳) در پژوهشی تحت عنوان قدرت قیمت گذاری تولیدات، ساختار صنعت و مدیریت سود ۴۹ شرکت صنعتی فرانسوی در بورس آمریکا را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شرکت های دارای قدرت قیمت گذاری و ساختار صنعت ضعیف به منظور رقابت و ماندگاری در بازار مدیریت سود بیشتری اعمال می کنند.
با توجه به مطالب فوق به مهم ترین تحقیقات انجام گرفته خارجی در زیر اشاره می شود:
مور (۱۹۷۳) با بررسی یک نمونه ۳۶ تایی که دارای تغییر مدیریت بودند و مقایسه آن با یک گروه کنترل ۱۰۰ تایی نتیجه گرفت که نرخ کاهش اقلام تعهدی اختیاری در سال تغییر در شرکت های دارای تغییر مدیریت بیشتر از گروه کنترل بوده است.
ونسیلد (۱۹۸۷) با طبقه بندی تغییر مدیریت به صورت برنامه ریزی شده (عادی) و برنامه ریزی نشده (غیرعادی) نتیجه گرفت که انگیزه های مدیریت سود در موارد برنامه ریزی نشده افزایش می یابد.
الیوت و شو (۱۹۸۸) و استرانگ و میر (۱۹۸۷) به بررسی رابطه بین تغییر مدیران ارشد و تهاتر اقلام تعهدی اختیاری پرداخته اند . یافته های آنها بیانگر این موضوع است که مدیران جایگزین به دنبال نسبت دادن عملکرد ضعیف در سال تغییر به مدیران پیشین هستند.
دی آنجلو (۱۹۸۸) به بررسی مدیریت سود و مسائل نمایندگی در امریکا پرداخته و یافته های وی بیانگر آن است که مدیران در زمان تغییر، مدیریت سود را در جهت کاهشی و در سال بعد از تغییر، سود را در جهت افزایشی مدیریت می کنند.
دیچو و اسلوان (۱۹۹۱) به بررسی انگیزه های مدیران شرکت ها در سال های آخر تصدی پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که نرخ رشد مخارج تحقیق و توسعه (یکی از ابزار مدیریت سود) در سال های آخر تصدی مدیران کاهش یافته است. همچنین آنها گزارش دادندکه مدیران پیشین، مدیریت سود را از طریق انتقال هزینه ها به سنوات آتی و تصمیم های سرمایه گذاری انجام می دهند.
پورشو (۱۹۹۳) در بررسی مدیریت سود دریک نمونه ۷۳ تایی از شرکت های امریکایی به این نتیجه رسیده است که مدیران عامل جدید در سال تغییر، سود را در جهت کاهشی مدیریت می کنند .
مورفی و زیمرمن (۱۹۹۳) با بررسی متغیر های مالی پیرامون تغییر مدیر عامل، بیان کرده اند که اقلام اختیاری از قبیل هزینه های تحقیق و توسعه ، تبلیغات ، مخارج سرمایه ای و اقلام تعهدی اختیاری، بهترین گزینه جهت تصمیم گیری مدیران برای مدیریت سود است . همچنین یافته های آنها کاهش سود در زمان تغییر را تایید کرده است.
ولز (۲۰۰۲ ) به بررسی پدیده مدیریت سود در دوره های قبل، بعد و زمان تغییر مدیر عامل در شرکت های استرالیایی پرداخته، یافته های ایشان بیانگر آن بوده است که مدیریت سود به صورت افرایشی (دردوره قبل و بعد از تغییر ) و کاهشی ( در دوره تغییر مدیرعامل ) به شکل ضعیفی وجود داشته است . اما یافته های تحقیق وی که از آزمون اقلام غیر عادی و غیرمترقبه حاصل شده است؛ مدیریت سود منفی در زمان تغییر مدیرعامل را تایید می کند.
گادفری و همکاران (۲۰۰۳) در استرالیا به بررسی مدیریت سود در زمان تغییر مدیر عامل پرداخته اند. آنها رابطه بین متغیر ها را در دو مقطع زمان تغییر و بعد از تغییر مدیر عامل را بررسی کرده اند . یافته های آنها نشان می دهد که مدیریت در زمان تغییر به مدیریت سود در جهت منفی (کاهش سود) می پردازد و در دوره بعد از تغییر، به صورت عکس عمل می کند.
ری اِتینگا و ترِنی (۲۰۰۳) به بررسی تغییر مدیریت ناشی از سیاست های بازنشستگی اجباری پرداختند و چهار سال قبل از تغییر را بررسی کردند . آنها شواهدی از مدیریت سود در ۲ سال آخر تصدی مدیران عامل به دست آوردند.
گایگر و نورس (۲۰۰۶) طی تحقیقی نتیجه گرفتند که در سال انتصاب مدیران مالی، اقلام تعهدی اختیاری به طور با اهمیتی کاهش یافته است.
فهیمی (۲۰۰۶ ) در مالزی به این نتیجه رسید که مدیریت منفی سود در سال تغییر اتفاق افتاده است .
اِنگ (۲۰۰۹) با بررسی شرکت های هلندی، رفتار مدیران را در دوره های پیرامون تغییر مدنظر قرار داد و گزارش کرد که مدیریت منفی سود در هر دو حالت تغییر برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده اتفاق افتاده است؛ ولی شواهدی از مدیریت سود در سال بعد از تغییر به دست نیاورد.
مارد و مارسَت (۲۰۰۹) در فرانسه گزارش دادند که در سال های قبل از تغییر، مدیریت
مثبت سود و در سال تغییر، مدیریت منفی سود بر اساس نظریه ” Big Bath ” انجام گرفته است .
ویلسون و وانگ (۲۰۰۹) در استرالیا شواهدی از مدیریت سود در سال تغییر مدیر عامل و سال بعد از تغییر به دست نیاوردند؛ ولی در موارد تغییر همزمان مدیر عامل و رییس هیئت مدیره، مدیریت منفی سود در سال تغییر را گزارش دادند.
بِنگ سون و همکاران (بدون تاریخ) با بررسی شرکت های پذیرفته شده در بورس استکهلم به بررسی نظریه”Big Bath”پرداخته اند . آنها شواهد قوی در پشتیبانی از فرضیه فوق ارائه کردند. بر اساس یافته های آنها، مدیران عامل شرکت های سوئدی در سال تغییر با بهره گرفتن از اقلام تعهدی اختیاری سود را در جهت منفی مدیریت کرده اند.
اخیرا (لو، ۲۰۰۸) نیز از دریچه جرم شناسی به این مقوله وارد شده و چشم انداز مناسبی را پیش روی تحقیقات تجربی قرار داده است. فلسفه مدیریت سود، بهره گیری از انعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری می باشد. البته تفسیرهای گوناگونی که می توان از روش های اجرایی یک استاندارد حسابداری برداشت کرد، از دیگر دلایل وجود مدیریت سود می باشد. این انعطاف پذیری دلیل اصلی تنوع موجود در روش های حسابداری است. در زمانی که تفسیر یک استاندارد بسیار انعطاف پذیر است، یکپارچگی داده های ارائه شده در صورتهای مالی کمتر می شود. اصول تطابق و محافظه کاری می تواند باعث مدیریت سود شود. پژوهش ها نشان می دهد که مدیران شرکتها عمدا سودهای گزارش شده را با استاندارد را با بهره گرفتن از انتخاب سیاست های حسابداری خاص خود، تغییر در برآوردهای حسابداری و اقلام تعهدی، دستکاری می کنند تا به هدفهای مورد نظر برسند (میلر و جون، [۴۵] ۲۰۰۲).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]




اهمیت فرهنگ سازمانی و تأثیر آن بر حیات و عملکرد سازمان بر کسی پوشیده نیست. این رهگذر سازمان های پویا و زنده جهانی به موقعیت های بی نظیری دست یافته اند. در کشور ما با وجود فرهنگ کهن و مواریث تاریخی به این موضوع اهمیت کافی داده نشده و مطالعات لازم در این زمینه صورت نگرفته است. مدیران و رهبران سازمان وظیفه دارند در جهت ایجاد ارزش های فرهنگی مؤثر که متعهدانه از سوی اعضا دنبال شود، کوشش کنند. بنابراین مدیران تنها از فرهنگ پیروی نمی کنند، بلکه یکی از نقش های مؤثر آنان وضع ارزش های فرهنگی مناسب است که با توجه به اهمیت نحوه رویارویی با تغییرات محیط از تنش های بسیار مهم آنان محسوب می شود. وجود فرهنگ سازمانی منعطف که تغییرات را به خوبی مورد حمایت قرار دهد و همواره سازمان را در حالت رقابت موفق نگه دارد، برای کاویدن، فهمیدن و خلق دانایی مورد نیاز سازمان و اشاعه آن در میان کارکنان ضروری به نظر می رسد. زیرا فرهنگ سازمانی هویت و اشاعه آن در میان کارکنان ضروری به نظر میرسد و فرهنگ سازمانی، هویت و شخصیت هر انسان است و افراد ناخودآگاه مطابق آن عمل می کنند. فرهنگ سازمانی ایستا و غیر منعطف میتوانند اشتباهات جبران ناپذیری را موجب شوند. همچنان که بی توجهی به دانش جدید می تواند سازمان ها را از مزیت رقابتی محروم کند.
در این فصل ابتدا به مفاهیم فرهنگ و فرهنگ سازمانی، سطوح فرهنگ سازمانی وانواع آن از دیدگاه های مختلف پرداخته میشود. سپس عملکرد مالی و نظریه های مربوط به آن بیان می گردد و در انتها تحقیقات و پژوهش های انجام شده در گذشته و حال در ایران و خارج از ایران آورده شده است.
۲-۲- مفهوم فرهنگ
فرهنگ، واژه ای فارسی و مرکب از دو کلمه «فر» و «هنگ» است. «فر» پیشوند و به معنای بالا بوده و «هنگ» از ریشه اوستایی سنگ به معنای کشیدن سنگینی و وزن است. معنای ترکیبی آنها نیز از نظر لغت به معنای بالا کشیدن و بیرون کشیدن است. به عقیده تیلور، فرهنگ مجموعه آموخته و پیچیده و نظام یافته ای از دانستنی ها، هنرها، باورها، آیین ها، حقوق و آداب و رسوم، منشأ خوبی ها و بسیاری چیزهاست که انسان از جامعه خودش کسب کرده است. فرهنگ، سازمان و اعمال آن را اندازگیری می کند. آن، چیزی شبیه «سیستم عمل» سازمان است که کارمندان را در چگونه فکر کردن و چگونه احساس و عمل کردن هدایت می کند. فرهنگ، پویا و سیال است و هرگز ثابت نمی شود. فرهنگ ممکن است تحت مجموعه ای از شرایط اثرگذار بوده و یا اثرگذار نباشد (پورکاظمی، شاکری نوائی، ۱۳۸۸).
۲-۳- تعاریف فرهنگ
تعریف اولیه فرهنگ عبارت است از کل پیچیده ای شامل دانش، باور، هنر، اخلاقیات، قانون، رسوم و دیگر قابلیت ها و عاداتی که انسان به عنوان یک عضو جامعه به دست آورده است. صاحبنظران بعدی بیش از ۳۰۰ تعریف را برای فرهنگ شناسایی کردهاند. در بیشتر این تعاریف به فرهنگ به عنوان سرمایه و دارایی های اجتماعی نظر دارند (اینکلز و لوینسون، ۱۹۶۹). فرهنگ ها را میتوان آموخت و آن را کسب کرد. فرهنگ می تواند بازتاب الگوهای فکری، نحوه ابراز احساسات، اعمال (هریس، ۱۹۸۷)، عکس العمل ها (کلاک هان، ۱۹۵۱)، ارزشها و ایده ها و دیگر نظام های معنی دار نمادین (کروبر و پارسونز، ۱۹۵۸) باشد. ایده اصلی این است که فرهنگ مفهومی انتزاعی دارد و برگرفته از رفتار عینی و ملموس است. اساساً فرهنگ با نمادها انتقال می یابد و این نمادها ترکیبی از دستاوردهای شخصی گروه های انسانی شامل مظاهر موجود در قالب مصنوعات است (کلاک هان، ۱۹۵۱).
۲-۴ – تعاریف فرهنگ سازمانی[۱]
میر کمالی: ((فرهنگ سازمانی عبارت است از الگوی رفتاری غالب در بین افراد یک سازمان که بر اساس ارزش ها، اعتقادات، عادات افراد پدید آمده و مورد حمایت اکثریت افراد قرار می گیرد و تحت تأثیر عواملی چون نظارت، کنترل، ارتباطات، مشارکت، تعارض، همکاری، رعایت ارزش های اجتماعی و نظایر آن قرار دارد)) (استاد حسنلو، ۱۳۹۰).
اسمیر سیچ، فرهنگ سازمانی را چنین تعریف می کند: ((فرهنگ سازمانی مجموعه ای از ارزش های کلیدی، باورهای راهنما و تفاهم ها که در اعضای یک سازمان مشترک بوده و بخش اساسی و نانوشته سازمان را نمایان می سازد)) ( سلیمانی، ۱۳۸۰).
لوییس، فرهنگ سازمانی را چنین تعریف می کند: ((مجموعه ای از دریافت ها و تفاهم های مشترک برای سازمان دادن کنش هاست که زبان و دیگر محمل های نمادی برای بیان تفاهم مشترک به کار می رود)) (ایران زاده، ۱۳۷۷).
استانلی دیویس، فرهنگ سازمانی را چنین تعریف کرده است: ((فرهنگ سازمانی الگویی از ارزشها و باورهای مشترکی است که به اعضای یک نهاد معنی و مفهوم می بخشد و برای رفتار آنها در سازمان دستورهائی فراهم می آورد)).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]