پایان نامه حقوق

 

در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ هنگامی که رادیو مسکو اعلام کرد که اتحاد جماهیر شوروی یک قمر مصنوعی به نام اسپوتینک را در مدار زمین قرار داده است، امریکایی ها از این خبر  در شگفت ماندند، البته نه به خاطر اهمیت کار بزرگ انجام شده، بلکه بیشتر به این دلیل که اتحاد شوروی جلوتر از ایالات متحد امریکا و برای اولین بار به فضای ماورای جوّ،  راه یافته بود. اثر روانی و سیاسی اسپوتینک خصوصاً در امریکا وسیع بود، هر چند تعداد  اندکی در خارج از جوامع کوچک علمی و نظامی دو ابر قدرت، اهمیت کامل و مفهوم کار  بزرگ اتحاد شوروی را درک کردند. عکس العمل نخبه های سیاسی هر دو قدرت در حال رقابت برای تفوق جهانی، هیچ تردیدی باقی نگذاشت که آنها به اسپوتینگ و موشکی که آن را به داخل مدار راند، به عنوان یک ابزار نظامی انقلابی با نتایج استراتژیکی هیبت انگیزی می نگرند، و ابداً آن را یک پیروزی برای دانش جهانی تلقی نمی کنند. جان  فاستر دولز، وزیر خارجه وقت دولت امریکا، پرتاب اسپوتینک را به عنوان در جهت  تنازع میان امپریالیسم کمونیست و جهان آزاد[۱]تعبیر کرد.

 

پایان نامه

 

با توجه«دولز» برای افکار عمومی احساس حقارت و خشم از چهره امریکا زدوده  شد، و عزم تازه ای برای راهیابی به فضا ایجاد شد.

 

مارشال اتحاد شوروی، اس اس بریوزوو در ارزیابی خود از این حادثه تاریخی، به طور کنایه آمیزی به دنیا متذکر شد که اکنون میسر شده است که با تسلط از زمین، موشک هایی از ماهواره ها در هر زمان دلخواه و در هر نقطه ای از خط سیر آنها پرتاب شوند.[۲]

 

به رغم مبالغه مارشال، تردیدی وجود نداشت که از این پس در سیاره ما جایی  دور از دسترس موشک های اتمی نخواهد بود.

 

گفتار اول :  مفهوم فضای ماورای جو

 

به سادگی می توان بیان داشت که هوا- فضا، فضایی است که در آن هوا وجود دارد. به طور ساده تر می توان بیان داشت که هوا- فضا به مفهوم بالا رفتن در فضا از قلمرو هوایی یک دولت و فرود آمدن به سمت زمین به صورت مخروط وارونه ( در قلمرو همان کشور ) است. این نظریه بر اساس ریاضیات پیشرفته و بر اساس این نظریه است که پرواز هوایی در جایی صورت می گیرد که هوا یا اتمسفر وجود دارد. اتمسفر دارای اجزای ذیل است: « اولین لایه آن « تروپوسفر »[۳]  است که از سطح دریا تا ۱۰ کیلومتر بالای آن می باشد. سپس « استراتوسفر »[۴]  قرار دارد که از ۱۰ کیلومتر تا ۴۰ کیلومتر بالاتر از سطح دریا است. لایه سوم « اینوسفر »[۵]  است که از ارتفاع ۴۰ متری تا ۳۷۵ کیلومتری از سطح دریا را در بر می گیرد. لایه چهارم آن « اگزوسفر »[۶] است که از ارتفاع ۳۷۵ کیلومتری تا ۲۰ هزار کیلومتری از سطح دریا را شامل می شود. « با توجه به این تقسیم بندی می توان بیان داشت که پرواز زیرمداری که تا حدود ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری ماورای سطح  زمین اوج می گیرد، در واقع سفری پایین تر از سطح « اینوسفر » است. این امر ما را به این نتیجه می رساند که این نوع پروازها، جزو پروازهای ماورای جوی هستند. اما برخی بر این باور هستند که این نوع پروازها به دلیل اینکه از اتمسفر زمین خارج نمی شوند، پس جزو پروازهایی هستند که در هوا- فضا صورت می گیرند.

 

کمیته استفاده صلح آمیز از فضای ماورای جو سازمان ملل ( UNCOPUOS )[7]  یکی از اجلاس های سازمان ملل است که در آن جنبه های فنی و قانونی فعالیت های فضایی مورد بررسی قرار می گیرد که دارای اثرات جهانی هستند. اگر چه از سال ۱۹۶۲ تا به حال بارها جلساتی را برگزار کرده است، اما تا به حال نتوانسته درباره تعریف و تحدید حدود فضای ماورای جو به نتیجه ای برسد. لازم به ذکر است که کمیته فرعی آن از طریق یک گروه کاری به موضوع تحدید حدود و تعریف فضای ماورای جو پرداخت و موضوعات قانونی مرتبط با فضاپیماها را مورد بررسی قرار داد. در این راستا پرسش نامه ای را تهیه و برای تمام دولت های عضو سازمان ملل ارسال کرد، نتایج بدست آمده از پاسخ های ارسالی و تحلیل آن ها با توجه به ملاحظات تاریخی مرتبط با فضای ماورای جو را می توانید در شبکه اطلاعاتی OOSA ملاحظه کنید.[۸]

 

با توجه به بحث های صورت گرفته در کمیته استفاده صلح آمیز از فضای ماورای جو سازمان ملل، در طول این سال های متمادی، سؤالی که درباره پروازهای زیر مداری مطرح می شود این است که آیا میزان صعود عمودی آن ها در فضای ماورای جو، برای تعیین قابلیت اجرای حقوق هوایی یا عهدنامه های حاکم بر حقوق فضا تأثیری دارد ( رویکرد متخصصان امور فضایی ) و یا اینکه نوع فعالیت های انجام شده توسط آن ها تعیین کننده است؟ ( رویکرد عمل گرایان ) طرفداران گروه دوم بر این باور هستند، فقط پروازهایی در هوا- فضا صورت می گیرند که از فضای زیرمداری عبور می کنند و برای حمل و نقل زمین به زمین هستند و فقط پروازهایی در هوا- فضا صورت می گیرند که اصول و قواعد حقوق هوایی بر آن ها حاکم است.

 

به این ترتیب می توان بیان داشت، یک پرواز زیرمداری، پروازی است که تا ارتفاع خاصی اوج می گیرد. اما این اوج گیری تا اندازه ای نیست که برای قرار گرفتن یک سفینه در مدار زمین لازم است. به دلیل اینکه خط سیر پروازهای زیرمداری در قانون آمریکا به صورت یک پرواز ارادی و اختیاری تعریف شده است که شامل پرتاب یک سفینه و برگشت آن می گردد. اگر چه بخشی از این نوع پروازها بالاتر از جو زمین صورت می گیرند، اما از جو زمین به اندازه ای خارج نمی شود که بتواند در مدار زمین قرار گیرند.

 

سفینه فضایی شماره یک[۹] در سال ۲۰۰۴ به بازار آمد که اولین سفینه خصوصی برای پروازهای زیرمداری بود. این سفینه فضایی در طول دو هفته مبادرت به حمل باری هم وزن سه انسان بزرگسال، برای حدود ۱۰۰ کیلومتر بالاتر از سطح دریا نمود و جایزه X انصاری[۱۰]  را برنده شد. برای انجام چنین سفری، این سفینه فضایی ابتدا برای مدت یک ساعت، در حدود نه و نیم مایل ( ۵۰ هزار فوت ) را از جایی طی کرد که پرتاب شده بود و سپس بخشی از مسیر را لیز خورد و برای ۸۰ ثانیه به صورت عمودی با موتور موشکی تا ارتفاع ۶۲ مایل اوج گرفت تا اینکه بتواند با سرعت بیش از ۳ مایل  به دور زمین پرواز کند. سپس می بایست سرعت خود را کم کند تا اینکه بتواند به همان محل پرتاب خود بازگردد. [۱۱]

 

به طور کلی سفینه فضایی شماره یک، همانند یک هواپیما یا طیاره در طی انفجار موشکی با توجه به عکس العمل در قبال فشار هوا حرکت نمی کند. این امر بدین مفهوم است که در قسمتی از مسیر خود را بر اساس کنترل ایرودینامیکی اوج می گیرد تا اینکه بتواند به بالای جو زمین و به فضایی برسد که غلظت هوا به اندازه ای نیست که یک هواپیمای معمولی بتواند در آن پرواز کند. این سفینه پس از لیز خوردن برای ورود مجدد به اتمسفر زمین از خاصیت ایرودینامیکی استفاده نموده و به محل پرتاب خود در یک باند فرود معمولی بر روی زمین فرود می آید.

 

گفتار دوم : نظامی کردن فضای ماورای جو،  منابع و تکامل تدریجی

 

از اولین روزهای آغاز عصر فضا، ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی(جمهوری فدرال روسیه فعلی) آلات و ادوات مختلفی را طراحی کرده و در مدار قرار داده اند تا از  نیازهای مربوط به آرایش نظامی تاکتیک ، عملیاتی و استراتژیکی خود پشتیبانی کنند.

 

مدت زیادی قبل از ظهور اسپوتینک، به رغم مخالفت عمومی ، برنامه های فضایی  اتحاد شوروی و امریکا، از ابتدا ماهیت نظامی داشت و همیشه این برنامه ها با ملاحظات نظامی پیش برده شده است تا ملاحظات علمی و غیر نظامی . دو ابر قدرت با مستثنی  کردن توسعه محدود سلاح های ضد ماهواره ای- که ظاهراً به حال تعلیق در آمده است. به فعالیت های فضایی خود ادامه داده اند. سامانه های موجود نظامی ماهیتاً غیر تهاجمی  هستند، با اینکه تا به امروز فضای ماورای جو به طور شدیدی نظامی شده است ولی  عاری از سلاح بوده است.[۱۲] عدم مسابقه تسلیحاتی در آن محیط اغلب به عنوان نتیجه تفاهم ضمنی میان آمریکا و روسیه تعبیر شده است چون که منافع مشترکی در حفظ ماهواره های نظامی خود دارند از طرف دیگر بعضی ها نبودن مسابقه تسلیحاتی در فضا را نتیجه اقتضای منافع ملی،  بی انگیزگی و قیود فنی می بینند که در مواقع مهمی با موافقتنامه های رسمی پشتیبانی  شده است.

 

تا جایی که به ایالات متحد مربوط می شود برنامه های مربوط به نظامی کردن فضا  ممکن است طراحی و اجرا شود. در ۲ مه ۱۹۴۶ مطالب منتشر شده توسط گروهی از  متخصصان «پروژه RAND» با تجزیه و تحلیل مهندسی  از مکان طراحی یک ماهواره، نشان می داد که این کار امکان پذیر و دارای ارزش نظامی زیادی خواهد بود. [۱۳]

 

مطالعات بیشتری توسط « RAND»(اکنون مرکزی برای پشتیبانی فکری در ارتباط نزدیک با پنتاگون و آژانس های اطلاعاتی امریکاست) انجام شد و به این نتیجه رسید که  ماهواره ای بسازند تا بتواند به عنوان وسیله شناسایی عمل کند.

 

کاربر روی طرح، با رعایت ملاحظات اطلاعاتی زیاد به حد کافی پیشرفت کرد تا  اینکه آیزنهاور در ۲۹ جولای ۱۹۵۵ اعلام کرد ایالات متحد درصدد است تا یک قمر مصنوعی را به عنوان بخشی از برنامه سال بین المللی ژئوفیزیک (IGY[14]) ، به فضا پرتاب کند.

 

در ۳۰ جولای ۱۹۵۵ اتحاد شوروی اعلام کرد که آنها هم ماهواره ای را در قالب برنامه «IGY» به فضا پرتاب خواهند کرد هر دو اعلامیه از توجه جهانی دوری جستند. البته تا زمان پرتاب اسپوتینک، هر گونه ذکری از واژه فضا توسط مقامات رسمی ایالات  متحد ممنوع بود. این مطلب بیشتر به خاطر پنهان کردن واقعیت حضور ایالات متحد در  قسمت فضایی «IGY» بود که عبارت می شد از ساخت راکت های برد بلندی که قادر به  حمل ماهواره های نظامی و کلاهک های هسته ای به هزاران کیلومتر دورتر  در فضا  بودند.[۱۵]

 

اتحاد شوروی هم این حقیقت را پنهان کرد که طرح آن کشور برای پرتاب ماهواره علمی بیشتر مبتنی بر تمایل نظامی بوده است.

 

اولین شرح محدود درباره برنامه ماهواره شناسایی ایالات متحد و استفاده نظامی از فناوری فضایی در اوایل سال ۱۹۵۷ در مطبوعات آمریکایی پدیدار شد. در پی پرتاب  اسپوتینک۱، اشاره های محتاطانه ای در جلسات تحت سانسور کنگره آمریکا نسبت به این برنامه دیده می شد. برنامه موسوم به « SAMSON[16]» (سامانه نظارت ماهواره ای و  موشکی)، اولین سامانه شناسایی فضا پایه بود که در اواخر سال ۱۹۶۱ عملیاتی شد.

 

به زودی دریافتند که هر ماهواره ، موارد استفاده بی مانندی را برای نظارت، فراهم خواهد کرد.

 

سرعت بیش از ۱۷۰۰۰ مایل در ساعت، فضا پیما را قادر می سازد که از مناطق  وسیعی در مدت کوتاهی نقشه برداری کند، و ارتفاع ۱۰۰ تا ۲۰۰ مایل به فضاپیما این امکان را می دهد که از منطقه ای به مساحت چندین هزار مایل مربع عکس برداری کند.  اولین استفاده نظامی از سفینه ها برای شناسایی باشد و دومین کاربرد آن در زمینه ارتباطات بود. دیگر موارد استفاده از آن به سرعت پیگیری شد. بعد از سال ۱۹۵۷ در  کمتر از دو دهه نیروهای مسلح ایالات متحد و اتحاد شوروی ، سامانه های ماهواره ای را برای مقاصد ناوبری، تعیین انفجارهای هسته ای در فضا، نمونه گیری هوا، جمع آوری  الکترونیکی اطلاعات و تعیین محل های پرتاب موشک ، در مدار قرار دادند.

 

در خلال آن مدت، فضا محیطی به شدت نظامی شد. از آن زمان، تولید همه این  سامانه ها، خصوصاً سامانه های ماهواره ای برای شناسایی ، ارتباطات و ناوبری با اهمیت بیشتری گسترش یافته است.

 

به یقین در ۱۹۶۷ ، سالی که معاهده فضا پا به عرصه وجود گذاشت، و درست یک دهه بعد از آغاز عصر فضا، ماهواره ها به صورت ابزارهای کامل و غیر قابل جایگزینی  برای نیروهای دفاعی دو ابر قدرت در آمدند . با الهام از آنها، دیگر کشورها، ابتدا فرانسه و  سپس چین نیز شروع به استفاده نظامی از فضا کردند.

 

 

تکامل تجهیزات فضایی به یک ماشین پیشرفته نظامی ، در جنگ خلیج فارس و در  سال ۱۹۹۴ به خوبی نشان داده شد(امریکا این عملیات را طوفان صحرا نامید).

 

ایالات متحده با هفت ماهواره تصویر گر  وارد درگیری شد(با بیشترین تعداد از این نوع ماهواره ها که تا آن زمان در مدار داشت) این ماهواره ها به طور متوسط در هر روز۱۲ بار از عرصه  کارزار گذشتند و برای نیروهای امریکایی در هر روز صدها تصویر فراهم کردند. [۱۷]

 

علاوه بر آن ایالات متحد چیزی میان ۱۵ تا ۲۰ ماهواره مخابراتی- اطلاعاتی را وارد  عملیات کرد که ارتباطات رادیویی عراقی ها را ردیابی می کردند. همچنین ایالات متحد۳ ماهواره هواشناسی نظامی و حداقل ۴ ماهواره مخابراتی نظامی و تا ۱۶ ماهواره «Navstar» سامانه مکان یاب جهانی (GPS[18]) را به خدمت گرفت. این ناوگان سنگین فضایی، اطلاعات تکمیلی از تصاویر بدست آمده از ماهواره های «Spot» فرانسوی و سنجش از راه دور «Landsat» آمریکایی را دریافت کردند که برای تولید مجدد اطلاعات  در نقشه های عملیاتی مورد استفاده قرار گرفتند.

 

رئیس وقت ستاد نیروی هوایی امریکا(مریل مک پیک) عملیات طوفان صحرا را اولین جنگ فضایی توصیف کرد، چون اولین فرصتی بود که همه وسایل فضایی نظامی و پیشرفته، در درگیری زمینی به کار رفت. بر اساس گفته برخی از تحلیل گران، استفاده از  ماهواره ها در جنگ خلیج فارس، سرازیر شدن عظیم فناوری و تاکتیک های نظامی را نشان داد… این جنگ بر اهمیت مسلم سامانه های فضایی نظامی تاکید کرد.» نظر ژنرال مک پیک تا جایی که به نیروی هوایی امریکا مربوط می شد این بود که حتی در خلال زمانی که از دامنه سایر فعالیت ها کاسته شود، هزینه های فضایی افزایش  می یابد.[۱۹]

 

به شرط خوب عمل کردن سامانه های فضایی نظامی در یک درگیری عمده، ممکن است این پیش گویی به خوبی محقق شود. جدا از هزینه زیاد فناوری فضایی در هر  درگیری مسلحانه، جنگ خلیج فارس تبعات دیگری هم داشت که روی هم رفته  خوشایند نیست زیرا که استفاده گسترده عراقی ها از موشک های بالستیک اسکود  بعضی از اعضای با نفوذ کنگره امریکا را بر آن داشت که با نادیده گرفتن ممنوعیت معاهده ۱۹۷۲ ضد موشک های بالستیک ، آزمایش و آرایش سامانه های ضد موشکی زمین پایه و فضاپایه را به عنوان بخشی از برنامه حفاظت جهانی در برابر حملات  محدود، در خواست کنند.[۲۰]

 

گفتار سوم:  توسعه رژیم حقوقی حاکم بر استفاده نظامی از فضای ماورای جوّ

 

قبل از ۴ اکتبر ۱۹۵۷ تعداد اندکی از حقوق دانان وضعیت حقوقی فضا را مورد  ملاحظه قرار داده بودند و به مراتب توجه کمتری نسبت به استفاده نظامی از فضا وجود داشت. در واقع واژه «فضای ماورای جو» در ادبیات کمتری نسبت به استفاده نظامی از  فضا وجود داشت. در واقع واژه«فضای ماورای جو» در ادبیات حقوقی قبل از پرتاب اسپوتینک ناشناخته بود. کسی که این موضوع را مطرح کرد، پرفسور جان کوپر آمریکایی بود. او در اوایل سال ۱۹۴۸ طی نطقی که در دانشگاه نیروی دریایی امریکا در مورد حقوق و پرواز راکت های پیشرفته در ارتفاعات بالا- که در آن زمان به طور سری در ایالات متحد توسعه می یافت- ایراد کرد، اصرار ورزید که مسئله مرزهای میان قلمروهای  هوایی در حاکمیت کشورها و «فضای» بالا، بایستی توسط جامعه حقوقی مورد توجه  قرار گیرد. او به روشنی مشکلات سیاسی و حقوقی راکت ها و دیگر موشک های هدایت شونده پرتابی از زمین به ماه را پیش بینی کرد. تنها پس از پرتاب اسپوتینک بود که موضوع  رژیم حقوقی فضای ماورای جو و ماهواره ها نظر سیاستمداران، دیپلمات ها و دانشگاهیان را به خود جلب کرد.[۲۱]

 

بایگانی های روسیه که سیاست های اولیه اتحاد شوروی در خصوص حقوق حاکم بر  فعالیت های فضایی را در بر دارند هنوز غیر قابل دسترسی هستند، اکنون برخی از سیاست های ایالات متحد در مورد این موضوع معلوم شده است و راهبرد آن کشور در  سال ۲۰۱۰ منتشر شد. قبل از ۴ اکتبر ۱۹۵۷ و مدتی اندک پس از آن، سیاست رسمی امریکا تا حدودی متضاد بود. هنگامی که بر روی فناوری فضایی نظامی به طور سری کار می کردند، یکی از دستورات شورای امنیت ملی مورخ ۲۱ نوامبر ۱۹۵۶ ، این بود که:

 

«یکی از اهداف ایالات متحد به عنوان بخشی از سامانه کنترل تسلیحات، این است که فرستادن اجسام به فضا باید منحصراً برای مقاصد صلح آمیز و علمی باشد و تولید  اجسام طراحی شده برای مسافرت به فضا یا پرتاب آنها، برای مقاصد نظامی ممنوع شود.»

 

مفاد این حکم در برخی از اظهارهای عمومی رهبران امریکا پیش از پرتاب اسپوتینک منعکس شده بود.

 

بنابراین، در یادداشتی که در ۱۲ ژانویه ۱۹۵۷ به اولین کمیته مجمع عمومی سازمان ملل تسلیم شد، ایالات متحد پیشنهاد کرد که «اولین قدم به سوی هدف ، اطمینان از پیشرفت های آتی در فضا، صرفاً بر اساس اهداف صلح آمیز و علمی خواهد بود و اینکه آزمایش چنین اجسامی باید تحت بازرسی و مشارکت بین المللی قرار گیرد.[۲۲]»

 

در اولین اشاره مقام رسمی امریکا به فضا ، سفیر آن کشور در سازمان ملل در ژانویه ۱۹۵۷، مفاد یادداشت امریکا را تکرار کرد.

 

او بیان داشت که کشورش امیدوار است پیشرفت های آتی در فضا صرفاً به اهداف صلح آمیز و علمی اختصاص یابد.[۲۳]

 

قبل از ظهور اسپوتینک، وزیر خارجه آمریکا در یک سخنرانی رادیو- تلویزیونی، ایجاد سامانه ای را پیشنهاد کرد که اطمینان بدهد موشک های فضایی تنها برای مقاصد صلح آمیز و علمی به کار خواهند رفت … و پیشرفت های آتی در این قلمرو، علمی و تجربه ای جدید برای منافع بشر خواهد بود.

 

طی اظهار نظری به کمیسیون خلع سلاح ، قدرت های غربی، از جمله ایالات متحد در ۲۹ اوت ۱۹۵۷ بستن پیمانی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن کمیته ای تاسیس شود«تا طرح یک سامانه بازرسی را مطالعه کند که اطمینان بدهد فرستادن اجسام به فضا صرفاً برای مقاصد صلح جویانه و علمی خواهد بود.»[۲۴]

 

هنگامی که در ۱۴ نوامبر ۱۹۵۷ مجمع عمومی سازمان ملل اولین قطعنامه خود به شمار (xll) 1148) را تصویب کرد. متن آن ، عبارت «منحصراً برای اهداف  صلح آمیز» را معمول کرد که متعاقباً در بسیاری از معاهدات، قطعنامه های سازمان ملل متحد و دیگر  متن های معتبر مجدداً به کار رفت و مباحث مفصلی درباره تفسیر آن به وجود آمد.

 

در ژانویه ۱۹۵۸ آیزنهاور به اتحاد شوروی پیشنهاد کرد که کشورهایشان باید موافقت  کنند که از فضای ماورای جو فقط برای مقاصد مصلح جویانه، و نه برای آزمایش  موشک های طراحی شده برای اهداف نظامی استفاده کنند.[۲۵]

 

لازم به یادآوری است که در آن زمان در هیچ جای امریکا و مراجع غربی تفسیری از  واژه «اهداف صلح آمیز» در مورد فضا یافت نمی شد، و هیچ ذکری از استفاده نظامی از  فضا در میان نبود مگر اینکه این گونه استفاده باید ممنوع شود. در بهار ۱۹۵۸ تغییری در سیاست امریکا رخ داد، به طوری که از سند شورای امنیت ملی معلوم بود، با عنوان«سیاست امریکا درباره فضا»:

 

«در انتظار فراهم شدن ماهواره های شناسایی، و در جست و جوی فوری برای – چارچوبی سیاسی که استفاده از ماهواره های شناسایی را، در زمینه ای سیاسی و روانی  بسیار مساعد برای ایالات متحد قرار دهد.»[۲۶]

 

به قول مورخ آمریکایی برنامه های فضایی نظامی، «اکنون ایالات متحد این نظر را تشویق و تزویج کرده است که فضا فقط باید برای اهداف صلح آمیز استفاده شود …» زیرا واژه«اهداف غیر نظامی » اجازه گسترش ماهواره های نظامی را در پی دارد.

 

البته همان طور که همه می دانند، نه ایالات متحد و نه اتحاد شوروی در اظهارات عمومی خود درباره برنامه های فضایی شان صداقت نداشتند. هر دو کشور بلافاصله بعد  از ظهور اسپوتینک به طور سری در حال گسترش ماهواره هایی برای به راه انداختن مأموریت های نظامی گوناگون و در حال رشد بودند . در واقع ، اوایل ۱۹۵۵، نیروی  هوایی امریکا با حداکثر مخفی کاری قرارداد گسترش ماهواره های شناسایی را منعقد کرد.[۲۷]

 

یکی از موارد استعمال واژه«صلح آمیز» متضاد واژه «تجاوزکارانه» در گزارش کمیته مربوط به اتحادیه حقوقدانان امریکایی حقوق فضا پدید آمد که به وابستگی فوق العاده استعمال نظامی و غیر نظامی ماهواره ها تاکید می کرد، این گزارش توصیه کرد که به جای  فرق گذاشتن میان استفاده صلح آمیز و نظامی، باید میان واژه فعالیت ها یا استفاده «صلح آمیز» و «تجاوزکارانه» قائل به تفکیک شد[۲۸]. مطمئناً از ۱۹۵۹ تاکنون، سیاست ایالات متحد بر این بوده که اگر همه استفاده ها از فضا تجاوزگرانه نباشد آن را«صلح آمیز» و قانونی تلقی کند. به طوری که پروفسور (ریچارد ان گاردنر) هنگام تصدی  نمایندگی معاون وزارت خارجه توضیح داد:«ارزیابی قانونی بودن استفاده خاص از فضا این نیست که آیا آن نظامی است یا غیر نظامی، بلکه به این است که صلح آمیز یا تجاوزکارانه است.»

 

به رغم برنامه فضایی نظامی و سنگین دو ابر قدرت ، مدت بعد از تصویب معاهده  فضا در سال ۱۹۶۷ ، اتحاد شوروی اصرار داشت که استفاده نظامی از فضا نه تنها «صلح آمیز» نیست بلکه غیر قانونی است.(تنها در سال ۱۹۸۵ بود که اتحاد شوروی علناً  تصدیق کرد که ماهواره های نظامی را در مدار قرار داده است.[۲۹] تا اواخر سال ۱۹۸۸ شوروی عملیات وسیع سامانه ماهواره های نظامی را نیز کتمان می کرد) .

 

نظر فوق تنها به اتحاد شوروی و متحدان نزدیکش محدود نمی شد بلکه تعداد  دیگری از کشورها هم مدت زیادی استفاده نظامی از فضا را به طور تلویحی غیر قانونی و  حداقل برخلاف روح قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل و معاهده فضا دانستند.

 

سرانجام به هنگام رد تفسیر ویژه امریکایی از واژه «صلح آمیز»، اتحاد شوروی و کشورهای هم فکر، به عنوان واقعیت زندگی جهانی به طور ضمنی پذیرفتند که فضای ماورای جو ممکن است برای اهداف  نظامی مورد استفاده قرار گیرد. [۳۰]

 

در کمیته ویژه پیش گیری  از مسابقه تسلیحاتی در فضا مربوط به کنفرانس خلع سلاح ذکر شد:«گرچه در بعضی زمینه ها(صلح آمیز) به معنی (غیر نظامی) است، از طرف  کشوری که رسماً به استفاده نظامی از فضا اعتراض می کند، هر گونه ابهامی از رویه کشور  دیگر رفع می شود. به شرط اینکه دچار تناقض شدید نشده باشد»[۳۱] مطمئناً هیچ کشوری در خاطره اخیر دنیا، یکی از قدرتهای فضایی را در مورد تخلف از معاهده فضای  ماورای جو به دلیل قرار دادن تعداد زیادی ماهواره نظامی در فضا، متهم نکرده است.

 

با وجود ماهیت مورد اختلاف، واژه«صلح آمیز» هنوز به طور وسیعی در اسناد  سازمان ملل متحد، موافقتنامه های چند جانبه و دو جانبه، همین طور در مبادلات دیپلماتیک به کار می رود، هر چند این واژه در زمینه های مختلف با این مفهوم، برای  برخی از کشورها جای تردید دارد. اواخر سال ۱۹۸۷ نمایندگی های متعددی در کمیته  ویژه اظهار کردند که «برای تفاسیر گوناگون … از آنچه که ممنوع شده و چیزهایی که طبق  رژیم حقوقی قابل اعمال بر فضا، مجاز شمرده شده است نیاز مستمری وجود دارد.»[۳۲]

 

آنها این اصطلاح اساسی را به عنوان«اهداف صلح آمیز» و «نظامی سازی» انتخاب کردند که مستلزم تعریفی و رضایت بخش باشد. این نمایندگی ها بر توجه عمیق به مسئله ترمینولوژی تاکید کردند تا به دقت بیشتری در استفاده از اصطلاحات برسند.

 

یکی از کشورها در همان جلسه شکایت داشت که اختلاف نظرهایی که در مورد  معانی برخی از اصطلاحات به وجود آمده است تا استفاده های مجاز شمرده شده یا استفاده های ممنوع از فضا تثبیت شوند، تردید زیادی در تلاش کشورها ایجاد می کند. منفرد لَکس به عنوان رئیس کمیته فرعی حقوقی از کمیته سازمان ملل متحد درباره استفاده صلح آمیز از فضا (COPUOS)، تاثیر عمده ای در پیش نویس معاهده فضای  ماورای جو داشت، البته تا جایی که دو ابر قدرت اجازه دادند.

 

علاوه بر آن، در نطق خود در آکادمی لاهه در سال ۱۹۶۴ توجه ها را به تفاسیر  مختلف، جلب کرد. در اولین اشاره مقام رسمی آمریکا به فضا، سفیر آن کشور در سازمان ملل در ژانویه ۱۹۵۷، مفاد یادداشت امریکا را تکرار کرد.  او بیان داشت که کشورش امیداور است پیشرفت های آتی در فضا صرفاً به اهداف  صلح آمیز و علمی اختصاص یابد.[۳۳]

 

قبل از ظهور اسپوتینک، وزیر خارجه امریکا در یک سخنرانی رادیو- تلویزیونی،  ایجاد سامانه ای را پیشنهاد کرد که اطمینان بدهد موشک های فضایی تنها برای مقاصد صلح آمیز و علمی به کار خواهند رفت … و پیشرفت های آتی در این قلمرو، علمی و  تجربه ای جدید برای منافع بشر خواهد بود.

 

طی اظهار نظری به کمیسیون خلع سلاح، قدرت های غربی، از جمله ایالات متحد در ۲۹ اوت ۱۹۵۷ بستن پیمانی را پیشنهاد کردند که بر اساس آن کمیته ای تاسیس شود« طرح یک سامانه بازرسی را مطالعه کند که اطمینان بدهد فرستادن اجسام به فضا صرفاً برای مقاصد صلح جویانه و علمی خواهد بود.»[۳۴]

 

هنگامی که در ۱۴ نوامبر ۱۹۵۷ مجمع عمومی سازمان ملل اولین قطعنامه خود به  شماره (XII) 1148 را تصویب کرد، متن آن، عبارت«منحصراً برای اهداف صلح آمیز» را معمول کرد که متعاقباً در بسیاری از معاهدات، قطعنامه های سازمان ملل متحد و دیگر  متن های معتبر مجدداً به کار رفت و مباحث مفصلی درباره تفسیر آن به وجود آمد.

 

در ژانویه ۱۹۵۸ آیزنهاور به اتحاد شوروی پیشنهاد کرد که کشورهایشان باید موافقت کنند که از فضای ماورای جو فقط برای مقاصد صلح جویانه، و نه برای آزمایش موشک های طراحی شده برای اهداف نظامی استفاده کنند.لازم به یادآوری است که در آن زمان در هیچ جای امریکا و مراجع غربی تفسیر از واژه«اهداف صلح آمیز» در مورد فضا یافت نمی شد، و هیچذکری از استفاده نظامی از  فضا در میان نبود مگر اینکه این گونه استفاده باید ممنوع شود.

 

لکس به همان مطلب در سال ۱۹۸۴ در مقام خطاب به سمپوزیومی که توسط دانشگاه سازمان ملل متحد بر پا شده بود، دوباره برگشت. چون نظامی سازی فضا در آن  زمان کاملاً در محور بحث ها قرار گرفته بود، موافقتنامه های کنترل تسلیحات از جمله  معاهده موشک های ضد بالستیک را تهدید می کرد، لکس وادار شد دریافت خودش از  معنای «صلح آمیز» در مورد فعالیت های فضایی را مجدداً بیان کند که بعضی دولت ها و نویسندگانی که واژه « صلح آمیز» را چیزی بیش از «غیر تجاوزکارانه» معنی نمی کردند آن را «منطق عجیب» نامید و در مورد اینکه ماده ۴ معاهده فضا نسبت به موضوع  بی اعتناست و رویه دولت ها به این تفسیر مشروعیت بخشیده است، لکس اظهارات خود  را این گونه جمع بندی کرد:

 

«ما با واقعیتی مواجهیم که نه تنها مستلزم اطمینان بیشتر بلکه کامل است که« صلح آمیز»  به معنای «غیر نظامی» است. » به هر حال ممکن است کسی تلاش کند که این متن را تفسیر کند، این حقوق روشن است و توسط کار مقدماتی تایید شده است، هدف ، غیر نظامی کردن کامل این گستره جدید است.»[۳۵]

 

همچنین تردید در واژه«اهداف صلح آمیز» در ماده ۱-۱ موافقتنامه چند جانبه مربوط به ایستگاه فضایی بین المللی با استقرار دایمی انسان، ظاهر شده است، سندی که  ایالات متحد سازنده اصلی آن است.

 

با توجه به اینکه مشکل اصلی در مذاکره این موافقتنامه موضع قوی اکثر کشورهای شرکت کننده بر ضد طرح یا استفاده نظامی از این ایستگاه بود، گنجاندن عبارت «اهداف صلح آمیز» در موافقتنامه برای تشریح ماموریت این ایستگاه تنها یک معنای منطقی  می تواند داشته باشد و آن«غیر نظامی»است. »

 

برای اجتناب از هر گونه سردرگمی در آینده نسبت به معنای « صلح آمیز» بودن استفاده از فضا و مرتفع کردن تفسیر غیر منطقی از واژه«غیر تجاوزکارانه»، در  موافقتنامه های آینده که جنبه های مختلفی از فعالیت های قضایی را تنظیم می کنند باید از  به کار بردن این اصطلاح خود داری ورزند و به جای آن، هنگامی که موضوع معاهده آن را ضروری بسازد، تفسیر مشروحی از اهداف مورد نیاز ارائه دهند. [۳۶]

 

[۱]. خطاب جان فاستر دولز(وزیر خارجه امریکا) در باشگاه نشریات ملی در ۶ ژانویه۱۹۵۸٫

 

[۲]. رضایی ، یوسف ، اصول اساسی حاکم بر حقوق فضا ، مجله دانشکده حقوق دانشگاه تبریز،  شماره ۱۵ ، ۱۳۹۲ ، ص ۲۴

 

 

 

[۳]Troposphere

 

[۴]Stratosphere

 

[۵]Ionosphere

 

[۶]Exosphere

 

[۷]The United Nations committee on the peaceful use of outer space ( UNCOPUOS )

 

[۸]www.oosa.unvienna.org/index.html

 

[۹].Space ship one

 

[۱۰].Ansari X Prize

 

[۱۱].رضایی ، یوسف ، پیشین ، ص ۱۹

 

[۱۲].«نظامی سازی» و«تسلیح» فضا دو اصطلاحی هستند که در کنفرانس خلع سلاح و همین طور در  مقالات مربوط به استفاده های نظامی از فضا به کار می روند. هیچ تعریف معتبری از این دو در دست نیست، چنانچه تعریف مورد توافقی از واژه کلیدی«سلاح فضایی» وجود ندارد. در این کار تحقیقی، نظامی سازی  برای نشان دادن استفاده از فضا به وسیله تعداد معتتابهی از فضا پیماهای نظامی، به کار رفته است. اصطلاح تسلیح دلالت می کند به قرار دادن هر گونه وسیله طراحی شده برای حمله به اهداف  ساخت  بشر در فضا و یا در محیط زمین در هر مدت زمانی. تعریف سلاح فضایی که توسط گروه کارشناسان UNIDIR پیشنهاد شد به شرح زیر است.

 

«هر لاح فضایی به ابزاری گفته می شود که طراحی شده تا در فضا (از جمله در ماه و دیگر اجرام آسمانی  یا در دور و بر زمین مستقر شود و هر چیز یا موجودی را در فضا ترخیب کرده، آسیب وارد سازد و یا در کار طبیعی آن مداخله کند، یا ابزاری است که در فضا یا در اطراف زمین قرار داده شده و برای تخریب ، آسیب  وارد کردن و در غیر این صورت برای مداخله در کار طبیعی هر چیز یا موجودی در فضا طراحی شده باشد.  هر ابزار دیگری با مقدورات ذاتی برای استفاده در موارد بالا، به عنوان سلاح فضایی تلقی خواهد شد.»

 

[۱۳]. صفوی، سیدحسن، حقوق بین الملل هوایی و فضایی، جلد سوم ( تهران، سازمان هواپیمایی کشوری، چاپخانه اقبال توانا، ۱۳۸۴، ص ۲۶

 

[۱۴]. International Geophysical .

 

[۱۵]. در اولین کنفرانس مطبوعاتی پس از پرتاب اسپوتیک  ۱۹۵۷ آیزنهاور انکار کرد که برنامه ماهواره ای امریکا چیزی در مورد دفاع دارد، او اظهار داشت: راهی که وزارت دفاع اتحاذ کرده این است که  از نیروی دریایی به عنوان سازمانی برای داشتن سایت ها و سازکارهایی برای قرار دادن ماهواره در فضا استفاده شود.

 

[۱۶]. SAMSON: Satellite And Missile Observation System.

 

[۱۷]. کوک دین، نگویین، « بحثی در حقوق فضا »، ترجمه محمدرضا ضیایی بیگدلی، مجله روابط بین الملل، انتشارات مرکز مطالعات مالی بین المللی دانشگاه تهران، شماره ۶، سال ۱۳۵۵٫ص ۴۹

 

[۱۸]. Global positioning system

 

[۱۹]. کاسسه، آنتونیو، حقوق بین الملل عمومی در جهان نامتحد، ترجمه مرتضی کلانتریان ، تهران، دفتر حقوقی بین المللی، زمستان ۱۳۷۸ ، ص ۱۲۳

 

[۲۰]. http://www.ghavanin.ir/paperdetail.asp2011

 

[۲۱]. حیدریان ، محمود ؛ اصول اساسی حقوق فضا , مجله حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه تهران ، بهار ۱۳۷۹ ،  ص ۴۷

 

[۲۲]. U.S.SENATE COMM. On Aeronautical & space scines, Documents on International Aspects of the Exploaration and use of ???? 1954.1962. 88th cong. 1 st sess., 53(2010).

 

.[۲۳]P. Jessup & H.Taubenfeld, Controls for outer space & Antarcitic Analogy, 2011, p. 252.

 

نقل از : رضایی ، یوسف ، اصول اساسی حاکم بر حقوق فضا ، مجله دانشکده حقوق دانشگاه تبریز،  شماره ۱۵ ، ۱۳۹۲ ، ص ۳۶

 

[۲۵]. کاسسه ، انتونیو ، پیشین  ، ص ۱۲۷

 

[۲۶].حیدری ، مسعود ، حقوق فضا ، مجله راهبرد فضا ، شماره ۶ ، سال دوم ، پاییز و زمستان ۱۳۷۹ ، ص ۵۴

 

[۲۷].confrance York, Nuclear Deterrence and Military uses of spacem in WEAPONS AND SPACE(F.Long,D.Hafner & j.BOUTWELL eds 1986)17,AT 19.

 

 

 

[۲۸]. M.MCDOUGAL,H. LASSWELL & I, VLASIC, Law and public Order in space, 2010, p. 397.

 

[۲۹].N.Johson, THE SOVIET YEAR IN SPACE, 1990, p.81.

 

نقل از : فروتن ، مصطفی ، حاکمیت بر فضا و مرز بین هوای جو و خارج از جو ، مجله حقوق و سیاست دانشگاه تهران ، شماره ۱۳ ، ۱۳۸۰، ص ۴۷

 

 

 

[۳۰].مدنی، سید جلال الدین، حقوق بین الملل عمومی و اصول روابط بین الدول ،  تهران، انتشارات پایدار، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص ۲۱۰

 

[۳۱]. Conferenc on Disarmament, Renort of the. Ad Hoc Committee on the Prevention of Arms Race in Outer space, U. N. Doc. CD/ 1165 of 12 August 2010, at 5.

 

[۳۲]. conferennc on Disarmament, Report of the Ad Hoc Committee on the Prevention  of a Arms Race in outer space, U.N.Doc/ 786, 24 August 1987, at 8.

 

نقل از : فروتن ، مصطفی، منبع پیشین ،  ص ۲۸

 

[۳۳]. P.Jessup & H. Taubenfeld, Controls for outer space & Antarctic Analogy, 2011, p. 252.

 

[۳۴]. امین زاده ، الهام  ، علاقه بند حسینی ، یونس ، جایگاه مفهوم حاکمیت در حقوق بین الملل فضا ، مجله حقوق بین المللی ، شماره ۵۰ ، تابستان ۱۳۹۳ ، ص ۷۳

 

 

 

[۳۵]. Lachs, preserving the space Enviroment, in MAINTAINING OUTER SPACE FOR PEACEFUL PURPOSES, at 7 (N. Jasentuliyana, ed 1984).

 

    1. حیدریان , محمود ، ؛ اصول اساسی حقوق فضا , مجله حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، بهار ۱۳۷۹، ص ۷۹
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...