پایان نامه ارائه ی مدل برنامه ریزی استراتژیک برای جاذبه های گردشگری |
تخصیص و در دسترس بودن منابع، درک بازار و استراتژیهای نوآورانه رقبا، درک توسعههای تکنولوژیکی مرتبط با شرکت، تأثیرات فرهنگی و ساختاری بر روی فعالیتهای نوآوری داخلی و توانایی مدیریت استراتژیک برای بررسی فعالیتهای نوآوری داخلی در نظر گرفت. (Chiesa, 1996) نیز رویکردی فرآیندی برای ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه ارائه نمود که ابعاد آن عبارت بودند از: توانایی تولید مفهوم، توانایی فرآیند نوآوری، توانایی توسعه محصول، توانایی اکتساب فناوری، توانایی رهبری، توانایی بکارگیری منابع و توانایی در استفاده مؤثر از سیستمها و ابزارها. (R. Yam, Guan, Pun, & Tang, 2004) نیز با رویکردی متفاوت یعنی رویکرد وظیفهای (عملیاتی) را برای ارزیابی تواناییهای نوآوری فناورانه ارائه نمود که ابعاد آن توانایی یادگیری، توانایی تحقیق و پژوهش، توانایی تخصیص منابع، توانایی ساخت، توانایی بازاریابی، توانایی سازمان و توانایی برنامهریزی استراتژی است.
نوآوری را نیز (Lukas & Ferrell, 2000) پذیرش یک ابزار، سیستم، سیاست، برنامه، فرآیند، محصول یا خدمت جدید که میتواند در داخل سازمان ایجاد شود و یا از بیرون خریداری شود و برای سازمان، جدید باشد» تعریف مینماید. (Manu, 1992)، نوآوریهای مدیریتی و فنی را به سه دسته کلی نوآوری در محصول، نوآوری در فرآیند و نوآوری مدیریتی تقسیمبندی کرده است و بر این اساس نوآوری سازمانها را سنجیده است.
نوآوریهای مدیریتی شامل ساختار سازمانی و فرآیندهای مدیریتی هستند که به طور غیر مستقیم با فعالیتهای اصلی کاری مرتبط میشوند (F. Damanpour & Evan, 1984). نوآوریهای محصول، محصولات یا خدمات جدیدی هستند که برای رفع نیاز یک مصرفکننده ارائه میشوند و نوآوریهای فرآیندی عوامل جدیدی هستند که به عملیات تولیدی یا خدماتی یک سازمان ارائه میشوند؛ مانند مواد اولیه، شرح وظایف و مکانیزمهای کاری و جریان اطلاعات (Utterback & Abernathy, 1975).
همانطور که بیان شد (Zeng et al., 2010) چهار بعد برای شبکههای همکاری بیان نمود. (R. Yam, W. Lo, E. P. Y. Tang, & A. K. W. Lau, 2011) همکاری با سازمانهای پژوهشی را یکی از منابع نوآوری در نظر گرفتند و ارتباط آن با توانایی نوآوری فناورانه را مورد ارزیابی قرار داند.یام و همکارانش وجود ارتباط میان همکاری با سازمانهای پژوهشی و چند بعد از تواناییهای نوآوری فناورانه را اثبات نموند.
بطور فزایندهای بر نوآوری بعنوان فرآیندی که از تراکنشهای گوناگون بین بازیگران مختلف بدست میآید نگاه میشود(Doloreux, 2004).
برهمکنشهای نوآوری که در بسیاری از تئوریهای مدرن دیده میشود، دستهبندی منطقهای از صنایع را توضیح میدهد که از مفاهیمی مانند شبکهی منطقهای و منطقه صنعتی استفاده میکند(A. R. Markusen, 2003) . بعضی از مطالعاتی که بر روی تجزیه و تحلیل شبکه در نوآوری تمرکز کردهاند نشان میدهند که علم و دانش فناورانه و فعالیتهای ثبت اختراع هر دو در مراکزی مانند دانشگاهها، مؤسسات تحقیقاتی و شرکتها ایجاد و منتشر میشود (Maggioni, Nosvelli, & Uberti, 2007)، (Maggioni & Uberti, 2008). با توسعه دستهبندی منطقهای، همکاریهای نوآوری زیادی برای شرکتها در شبکههای منطقهای و مناطق صنعتی ایجاد میشود(Zeng, Xie, & Tam, 2010b).همانطور که (R. C. M. Yam, W. Lo, E. P. Y. Tang, & A. K. W. Lau, 2011)بیان میکند سازمانهای بیرونی میتواند منبعی برای نوآوری باشند.
پیچیدگی فرآیندهای نوآوری منجر به رشد شگرف در استفاده از شبکههای خارجی توسط سازمانها شده است. به این دلیل شبکههای همکاری در سالهای اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفتهاند. این شبکههای همکاری شامل سازمانهای دولتی، همکاری بین بنگاههای اقتصادی، مؤسسات واسطه در انتقال دانش و فناوری بین سازمانها و بنگاههای اقتصادی و مؤسسات تحقیقاتی خصوصی و دولتی میشود(Zeng et al., 2010b). شرکتهای به دلایل گوناگون از جمله کاهش ریسک نوآوری، کبود منابع نوآوری و … به استفاده از نهادهای خارج از شرکت روی آوردهاند. از طرف دیگر این نهادها بعنوان منابع نوآوری بر روی تواناییهای نوآوری فناورانه بنگاهها نیز مؤثر هستند. این تواناییهای نوآوری فناورانه نیز بر عملکرد نوآوری و در نتیجه عملکرد بنگاه مؤثر هستند. شبکههای همکاری بعنوان بعد خارجی برای نوآوری و تواناییهای نوآوری فناورانه بعنوان بعد داخلی بر روی نوآوری سازمانها تأثیرگذار هستند.
نوآوری اغلب به این دلیل به وجود میآید که به چالشهای سازمانی یا فناوری پاسخ دهد. بنابراین نوآوری ابتدا در شرکتهای به وجود میآید که برای پاسخ به این چالشها تحت فشار شدیدتری قرار دارند(Kraatz, 1996). از این دیدگاه یک راه کمک به شرکتها برای رسیدن به پایداری در شرایط بحران اقتصادی، تدوین سیاستهای حمایتگر از نوآوری میباشد. اولین گام در تدوین سیاستهای مناسب برای حمایت از نوآوری در سازمانها بررسی عواملی که بر تلاشهای نوآورانه شرکتها اثر میگذارد و همچنین بررسی چگونگی تأثر این عوامل میباشد(Keizer, Dijstra, & Halman). صنایع نرمافزاری در ایران یکی از صنایع پر چالش و پر رقابت محسوب میگردد در نتیجه شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری این سازمانها به آنها برای تدوین سیاستها و استراتژیهای مناسب برای مقابله با این چالشها از طریق نوآوری و عوامل مؤثر بر آن و کسب مزیت رقابتی بسیار مهم و حیاتی میباشد.
در این پایاننامه ابتدا برآنیم تا ابعاد مجموعههای شبکههای همکاری، توانایی نوآوری فناورانه و نوآوری را در شرکتهای نرمافزاری در ایران شناسایی نمائیم و سپس با استفاده از تکنیک همبستگی متمرکز به بررسی ارتباط متقابل این سه مجموعه پرداخته و از این رو نگاهی عمیقتر به ارتباط ابعاد این سه مجموعه با یکدیگر خواهیم داشت.
1- 3- سوابق تحقیق
(Lui & Cui, 2012)بیان میکند که توانایی نوآوری فناورانه شرکت به سطح دانش ضمنی که به اشتراک میگذارد بستگی دارد. او دانش ضمنی را اساس و کلید شکلگیری توانایی نوآوری سازمان میداند.
(R. C. M. Yam et al., 2011)به بررسی ارتباط منابع نوآوری، تواناییهای نوآوری فناورانه و عملکرد سازمان پرداختهاند. در این پژوهش آنها رابطه بین سیستمهای نوآوری منطقهای و سیستم نوآوری شرکت را بر اساس این استدلال که شرکتهایی که بتوانند بهتر از منابع دانش موجود در سیستم نوآوری منطقهای استفاده کنند بخاطر تأثیر این منابع بر تواناییهای نوآوری فناورانه این سازمان عملکرد بهتری دارند را بررسی نمودند. آنها منابع نوآوری را به دو گروه اطلاعات خارجی و سازمانهای خارجی تقسیم نمودند. سازمانهای خارجی عبارتند از سازمانهای تحقیقاتی، دانشگاهها و شرکتهای مشاورهای. آنها برای بررسی فرضیات خود از روش معادلات ساختار یافته بهره جستند. (Zeng et al., 2010b)نیز به بررسی شبکههای همکاری و عملکرد نوآوری بنگاههای کوچک و متوسط پرداختند. آنها با بررسی 137 شرکت کوچک و متوسط تولیدی چین ارتباط بین شبکههای همکاری و عملکرد نوآوری را با استفاده از روش
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 10:47:00 ب.ظ ]
|