قانون مدنی ایران، هیچگونه تعریفی از « قصد انشاء » ارائه نداده است، بلکه فقط به آثار آن اشاره کرده است، در نتیجه  برای درک بهتر این واژه باید به کتب فقهی و حقوقی رجوع نمود.

 

 

در فرهنگ فارسی معین، در ذیل واژه « قصد » و « انشاء » آمده است که : « قصد » به معنای راه میانه رفتن، آهنگ چیزی کردن، عزیمت، نیت، مقصود و « انشاء » به معنای آفریدن، ایجاد کردن است.( معین، ۱۳۸۸ :۱۶۰و ۹۶۲ ) در ادبیات نیز قصد انشاء در سخن وقتی ظاهر می شود که گوینده احساسی را از خود بیان کند، مانند استفهام و تمنی، مانند این بیت از حکیم عمر خیام :« کاش از پس صد هزار سال از دل خاک    چون سبزه امید بر دمیدن بودی ». ( جعفری  لنگرودی، ۱۳۸۱، ج۴ :۲۹۲۳ )

 

« قصد»  و « رضا »  دو موجود نفسانی  جداگانه هستند، همچنان که آثار آن دو و فقدان آنها با هم متفاوت است، زیرا فقدان «قصد» سبب بطلان عقد و فقدان «رضا» صرفا سبب عدم نفوذ عقد می باشد .( جعفری  لنگرودی، ۱۳۹۲، ۴۱ )

 

در قانون مدنی فرانسه  در ماده ۱۱۰۸ نامی از قصد به میان نیامده است و فقط از رضایت به عنوان یکی از شرایط اساسی اعتبار توافق ها نام برده شده است[۱] . « ماده ۱۱۰۸ – چهار شرط برای اعتبار توافق، اساسی است : ۱ – رضای طرفی که خود را متعهد می کند … »( نوری،۱۳۹۰ :۴ )

 

با این وجود حقوقدانان فرانسوی  بطور ناخوداگاه، هر زمان که مسایل خاص حقوقی مربوط به پاره ای از معاملات که طرفین آن قصد نداشته اند، مطرح شده، عقد را با توجیهاتی کم و بیش مربوط به عنصر رضا باطل دانسته اند. ( شهیدی، ۱۳۸۹ : ۳۰ )

 

آنچه که معلوم است این است که، هر قراردادی، همواره پس از یک سلسله  تصورات و اعمال روانی روی می دهد، وانجام دادن هر عمل حقوقی معلول رشته ای از فعالیت های دماغی و درونی است که هر شخص با مراجعه به وجدان خویش می تواند آن را دریابد. انسان در هر کار ارادی، از تصور و ادراک آغاز می کند و پس از آن به سنجش میزان نفع و ضرر آن و ملاحظه نیازهای مادی و معنوی خود می اندیشد، لزوم و فایده آن کار را تصدیق می کند و در باطن مایل و مشتاق به انجام دادن آن کار می شود، این اشتیاق در حقوق ما  « رضا » نامیده می شود.پس از گذشتن این مرحله و احساس رضایت از انجام دادن کار، انسان تصمیم می گیرد و آن را اجرا می کند، به عبارت دیگر، عمل حقوقی  مورد نظر را در ذهن خود ایجاد می کند و همین مرحله است که  انشاء عقد یا « قصد » نامیده می شود. ( کاتوزیان ، ۱۳۸۹ :۶۴ و شهیدی ، ۱۳۹۰ :۱۲۹و ۱۳۰ و صفایی ، ۱۳۸۷ :۶۱ )

 

اکنون با توجه به مطالبی که پیرامون « قصد انشاء » گفته شد میتوان، تعریف قصد انشاء  ،را از دیدگاه فقها و حقوقدانان  مورد بررسی قرار داد :

 

در میان فقها و حقوقدانان، عده ای بدون آنکه هیچگونه تعریفی از قصد انشاء ارائه دهند به بررسی احکام آن اقدام نموده اند (عدل ،۱۳۸۹ :۱۱۳ و عبده بروجردی ، ۱۳۸۰ :۹۰ ) وعده ای دیگر نیز بدون ارائه هیچگونه تعریفی علمی از قصد انشاء، مواردی را که عقد به علت فقدان قصد باطل یا ناقص می شود را بر شمرده اند.( انصاری ،۱۳۹۲ :۲۱۲ به بعد )

 

در مقابل  گروهی دیگر از حقوقدانان در تعریف  «قصد انشاء » گفته اند :

 

« قصد، اراده جدی انسان برای ایجاد یک ماهیت یا اثر یا رابطه حقوقی است، به همین دلیل به آن قصد انشاء گفته می شود.» ( ره پیک ، ۱۳۹۰ :۶۶ )

 

«قصد انشاء ، ایجاد امر متصور است ، قصد انشاء ، امری معنوی و روحی است بدین جهت از آن به اراده حقیقی تعبیر شده است.» ( امامی ، ۱۳۹۰ : ۲۲۶ )

 

« قصد انشاء » در کتب فقهی بیشتر تحت عنوان قاعده « العقود تابعه القصود » مورد بررسی فقهای اسلامی قرار گرفته است ، که می توان آنها را اینگونه بیان نمود:

 

شیخ محمد حسن نجفی، در کتاب جواهر الکلام در خصوص قصد انشاء می گوید[۲] : « در بین فقها مشهور شده است که هر عقدی تابع قصد متعاقدین است و قصد عقد، به رضایت و طیب نفس بر می گردد که در هر عقدی لازم و ضروری است . » ( نجفی ، ۱۳۹۳ ، ج۲ :۱۶۸ )

 

شیخ اسد الله شوشتری که از اجله اساتید فن حقوق اسلامی است، در کتاب « مقابیس الا نوار » می گوید : در بیع و سایر عقود و ایقاعات بالاتفاق ، قصد شرط است و برای آن استدلال کرده است به آیه ۲۹ سوره نساء : « و لا تَاکُلوا اَموالَکُم بِینکُم بِالباطل الا ان تَکُون تجاره عن تراض) وبه حدیث نبوی ( رفع عن امتی الخطا و النسیان و ما استکرهوا علیه) و به حدیث نبوی ( نما لکل امرء مانوی ) و قاعده العقود تابعه اللقصود.( شوشتری، مقابیس الانوار به نقل از عبده بروجردی ، ۱۳۸۰ :۹۰ )

 

شهید اول نیز در کتاب قواعد می گوید : هر عملی تابع قصد است و ماخذ آن « اِنماَ الاعمالُ بِالنیات ) و ( انما لکل امر ما نوی )است، پس صحت و اعتبار اعمال به قصد است و عمل بی قصد صحیح نیست و اعتباری ندارد. ( همان )

 

بنا بر این، با توجه به مطالبی که گفته شد می توان این گونه نتیجه گرفت که :بر اساس ماده ۱۹۱ قانون مدنی، عقد با قصد انشاء محقق می شود و در واقع قصد، نسبت به عقد، حکم علت نسبت به معلول را دارد « العقود تابعه  اللقصود ». ( ره پیک ، ۱۳۹۰ : ۶۶ ) بنابراین، از بین شرایط اساسی صحت معامله، قصد، شرط اصلی در تحقق عقد تلقی می شود، زیرا رضا، در تحقق و وجود عقد دخالتی ندارد، بلکه در نفوذ آن موثر است. اهلیت نیز برای قصد صحیح، ضروری است و شرط مستقلی نمی باشد. مورد معامله، در واقع مورد قصد انشاء است و نهایتاً جهت مشروع نیز یک شرط بیرونی و مربوط به نظم عمومی و اخلاق حسنه می باشد.

 

[۱] Art . 1108 – Quatre Conditions Sont Essentielles  Pour la Validite` d’une conrention: Le Consentment de La Partie qui s’oblige…

 

[۲] « اشتهر اعتبار القصود فی ا

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لعقود و تبعیتها لها بل لعله راجع الی الرضا و طیب النفس اللذین قد عرفت اعتبارهما…»

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...