4.1.مقدمه 84
4.2.دادههای جمع آوری شده 84
4.3.تجزیه و تحلیل دادهها 84
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها 92
5.1.مقدمه 93
5.2.نتیجه گیری 93
5.3.پیشنهادات مبتنی بر یافتههای پژوهش 95
5.4.پیشنهاد برای پژوهشهای بعدی 95
5.5.محدودیتهای پژوهش 96
پیوستها: 103
پرسشنامه تحقیق 103
پیشگفتار:
اگر چه تدوین یک استراتژی منسجم وظیفهای دشوار برای هر تیم مدیریت است، پیادهسازی استراتژی تدوین شده، از طریق سازمان کاری به مراتب سختتر است(هربینیاک، 2006). بسیاری از عوامل به طور بالقوه میتوانند بر روی روندی که توسط آن برنامههای استراتژیک به عملکرد سازمانی تبدیل میشوند، اثر بگذارند. بر خلاف تدوین استراتژی، پیادهسازی استراتژی اغلب به عنوان هنر و نه یک علم دیده میشود و پیشینه تحقیق درباره آن به صورت پراکنده توصیف شده است (نوبل، 1999). در نتیجه تعجب آور نخواهد بود که بعد از تدوین یک استراتژی جامع و یا اخذ یک تصمیم استراتژیک، مشکلات قابل توجهی در طی روند پیادهسازی بعدی به وجود آید. همانگونه که نوبل (1999) اشاره میکند، بهترین استراتژیهای تدوین شده، در صورتی که با موفقیت پیادهسازی نشوند، برای شرکت عملکرد برتر ایجاد نخواهند کرد. نتایج بررسیهای مختلف این دیدگاه را تایید کردهاند به عنوان مثال: بر اساس یک نظرسنجی از 276 مدیر ارشد در سال 2004 توسط نشریه اکونومیست مشخص شده است که 57 درصد از شرکتها در پیادهسازی طرحهای استراتژیک ناموفق بودهاند (آلیو، 2005). به نظر میرسد پیادهسازی استراتژی مهمترین چالشی باشد که مدیریت همه شرکتها در حال حاضر با آن روبرو هستند.
بنابراین واضح است که پیادهسازی استراتژی یک چالش کلیدی برای سازمانهای امروز است. بسیاری از عوامل بر موفقیت پیادهسازی استراتژی موثرند، اعم از افرادی که استراتژی را پیادهسازی میکنند یا سیستمها و مکانیزمهایی که برای هماهنگی و کنترل وجود دارد. چگونه میتوانیم این مسائل و تأثیر آنها بر پیادهسازی موفق استراتژی را بهتر درک کنیم؟ در این پایان نامه سعی شده است به این سؤال با تجزیه و تحلیل پژوهشهای موجود در زمینه پیادهسازی استراتژی پاسخ داده شود.
در فصل اول کلیات و چارچوب اصلی پایان نامه توضیح داده شده است. در فصل دوم تعاریف موجود از پیادهسازی استراتژی تجزیه و تحلیل گردیده است و این تعاریف با دیگر واژههای مترادف و مرتبط با آن مقایسه میشود(فصل دوم). در این فصل علاوه بر بررسی ادبیات و نتایج اصلی مطالعات قبلی، بر عوامل عمدهای که بر پیادهسازی استراتژی موثرند، تمرکز میکنیم و به معرفی بخش بالادستی صنعت نفت و اهداف تدوین شده این صنعت میپردازیم. در بخش پایانی فصل دوم چارچوب مفهومی مورد نظر این پایان نامه ارائه شده است.
در فصل سوم، به مباحث مربوط به روش تحقیق پرداخته شده است. سؤال اصلی پایان نامه، فرضیهها و روش تحلیلی مورد استفاده در این فصل بررسی گردیده است.
فصل چهارم پایان نامه به دادههای جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل این دادهها اختصاص یافته است. در فصل پنجم درباره یافتههای پایان نامه و همچنین محدودیتهای آنها بحث میکنیم و برای تحقیقات آینده در حوزه پیادهسازی استراتژی پیشنهاداتی ارائه میشود.
1.1. معرفی
اگر چه تدوین یک استراتژی منسجم وظیفهای دشوار برای هر تیم مدیریت است، پیاده سازی استراتژی تدوین شده، از طریق سازمان کاری به مراتب سختتر است(هربینیاک، 2006). بسیاری از عوامل به طور بالقوه میتوانند بر روی روندی که توسط آن برنامههای استراتژیک به عملکرد سازمانی تبدیل میشوند، اثر بگذارند. بر خلاف تدوین استراتژی، پیاده سازی استراتژی اغلب به عنوان هنر و نه یک علم دیده میشود. در نتیجه تعجب آور نخواهد بود که بعد از تدوین یک استراتژی جامع و یا اخذ یک تصمیم استراتژیک، مشکلات قابل توجهی در طی روند پیاده سازی بعدی به وجود میآید. همانگونه که نوبل (1999) اشاره میکند، بهترین استراتژیهای تدوین شده، در صورتی که با موفقیت پیاده سازی نشوند، برای شرکت عملکرد برتر ایجاد نخواهند کرد. نتایج بررسیهای مختلف این دیدگاه را تایید کردهاند به عنوان مثال: بر اساس یک نظرسنجی از 276 مدیر ارشد در سال 2004 توسط نشریه اکونومیست مشخص شده است که در طول سه سال گذشته، 57 درصد از شرکتها در پیاده سازی طرحهای استراتژیک ناموفق بودهاند (آلیو، 2005). به نظر میرسد پیاده سازی استراتژی مهمترین چالشی باشد که مدیریت همه شرکتها در حال حاضر با آن روبرو هستند.
” چشم انداز صنعت نفت در افق 1404″ برای بخش بالادستی صنعت نفت مواردی را به شرح ذیل در نظر گرفته است:
1) دومین تولیدکننده نفت در اوپک
2) سومین تولیدکننده گاز در جهان
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 05:49:00 ب.ظ ]
|