کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب

 



از آن­جا که انسان موجودی اجتماعی است، همواره در تلاش­است تا مهارت­هایی جهت تسهیل روابط میان­فردی به دست بیاورد. توجه روز افزون به جرأت ورزی به عنوان موردی از مهارت­های زندگی، حاکی از آشکارشدن ارزش­ها و تأثیرات فراوان این مهارت است. اهمّیت جرأت ورزی در ارتباطات بین فردی و نقش مؤثر آن در تعامل­های اجتماعی، منجر به پژوهش­های متعددی در این زمینه گردیده­است.

در متون ترجمه شده به فارسی کلمه assertion معادل با واژه­ی جرأت­ورزی، ابراز وجود، تأیید خود، اظهار وجود، خود بیانگری، جسارت و قاطعیت به کاررفته است. مسأله­ ابراز وجود و مقوله­ی جرأت ورزی، در واقع توانایی افراد جهت برقرارنمودن روابط بین فردی مناسب در تعاملات اجتماعی و یکی از مهم­ترین عوامل مؤثر در بهداشت روانی است. (بندورا،۱۹۷۷). می­توان جرأت­ورزی یا ابراز وجود را قلب رفتار میان­فردی ( لین و همکاران،۲۰۰۴) یا مهارت برقراری ارتباط میان­فردی ( آلبرتی و آمونز، ۱۹۷۷) برشمرد.

سازمان جهانی بهداشت، ده مهارت را به عنوان مهارت­های زندگی اصلی معرفی نموده است. این ده مهارت عبارتند از: ۱- مهارت خودآگاهی ۲- مهارت همدلی ۳- مهارت برقراری ارتباط مؤثر ۴- مهارت مدیریت خشم ۵- توانایی ایجاد و حفظ روابط بین فردی مؤثر ۶- مهارت رفتار جرأت­مندانه ۷- مهارت حل مسئله ۸- مهارت مقابله با استرس ۹- مهارت تصمیم ­گیری ۱۰- مهارت تفکر خلاق

سازمان جهانی بهداشت این مهارت­ها را به سه طبقه تقسیم می­ کند: الف) مهارت­های مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیم ­گیری ب) مهارت­های بین­فردی و ارتباطی ج) مهارت­های مقابله­ای و مدیریت فردی.

مهارت جرأت­ورزی در دسته­ی دوّم قرار می­گیرد. گروه دوم، مهارت­هایی را دربر می­گیرد که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن، مرتبط هستند. در این طبقه، مهارت­های مذاکره، امتناع  و ردکردن درخواست دیگران و مهارت­های رفتار جرأت­مندانه نیز جای می­گیرند.

جرأت­ورزی را به طورکلی می­توان توانایی ابراز صادقانه­ی نظرات، احساسات و نگرش­ها بدون احساس اضطراب دانست، جرأت­ورزی همچنین شامل دفاع فرد از حقوق خود، به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود، می­باشد. (سازمان جهانی بهداشت، ترجمه فنی و همکاران، ۱۳۸۵)

سالتر و ولپی از پیشگامان طرح و مفهوم جرأت­ورزی در عرصه­ رفتاردرمانی بودند که با توجه به رفتارهای مراجعانشان، چنین توانایی را برای برخی از آن­ها لازم و ضروری می­دانستند. جرأت­ورزی به عنوان یک ویژگی شخصیتی و مشخصه­ی رفتاری در گستره­ی روان­شناسی شخصیت نیز مطرح می­گردد. راهبرد صفات در قالب عامل­های شخصیت، این ویژگی را به عنوان یکی از صفات فرعی مطرح می­ کند. (مک کرا و کاستا، ۱۹۹۹ به نقل از خان زاده،۱۳۸۶). در واقع ،اندرو سالتر (۱۹۴۹) نخستین کسی بود که مفهوم جرأت­ورزی را بر اساس افکار پاوّلف، مبتنی بر تأثیرپذیری را برانگیختگی و بازداری عنوان کرد.

پایان نامه

در تعاریف ابتدایی از جرأت­ورزی، تقریباً تمامی مهارت­های هم­کنشی گنجانیده شده­است برای مثال، لازاروس(۱۹۷۱) چهار مؤلفه­ی زیر را برای جرأت­ورزی بر می­شمارد:

الف) رد درخواست­ها

ب) جلب محبت دیگران و مطرح­کردن درخواست­های خود

ج) ابراز احساسات مثبت و منفی

د) شروع، ادامه و پایان­دادن به

 

 

 

تعاریف جرأت­ورزی

هاوجی و همکاران (۲۰۰۵) جرأت ورزی را این گونه تعریف نمودند: جرأت­ورزی دربرگیرنده­ی احقاق حق خود، ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خود به روشی مناسب، مستقیم و صادقانه است، به گونه­ای که حقوق دیگران را از بین نبریم.

ب) رفتاری که شخص را قادر می­سازد تا به سود خود عمل نماید، بدون هیچ­گونه اضطرابی رفتار متکی به نفس داشته باشد. احساسات واقعی خود را صادقانه بروز داده و با توجه به حق دیگران، حقوق خود را به دست­آورد.

در هر دو تعریف، رعایت­کردن حقوق دیگران و احترام­گذاشتن به آن مورد تأکید قرارگرفته است.

فنسترهایم (۱۹۷۷)  و آلبرتی (۱۹۸۲) جرأت ورزی را شامل کنش­ها و رفتارهایی می­دانند که شخص را قادر می­سازد به نفع خویش عمل کند، بدون هیچ اضطرابی روی پای خود بایستد، احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند و بدون بی­توجهی به حقوق دیگران، حق خود را بستاند.

جرأت­ورزی رفتاری است که فرد را قادر می­سازد تا به علائقش عمل­کند، بدون اینکه منجر به اضطراب شود و اینکه حقش را بدون ضایع­کردن حقوق دیگران بیان کند.( آلبرتی و آمونز، ۱۹۷۰، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۳)

رفتار جرأت­ورزانه با خودپنداره­ی مثبت، عزت­نفس، تسلط، خودبسندگی، و اعتماد به­نفس همبستگی دارد و رفتارهای غیر جرأت­ورزانه، بازدارنده و اجتنابی هستند و همبستگی مثبت با ترس­ها، هراس­ها و اضطراب اجتماعی و انواع پرخاشگری­های درونی دارند. ( رحیمی و همکاران،۱۳۸۵)

نقص در مهارت­های اجتماعی و فقدان جرأت­ورزی، سلامت روان افراد را دچار آسیب می­ کند. ( لیبرمن، ۱۹۹۲، به نقل از بهرامی، ۱۳۷۵)

برای درک بهتر مفهوم جرأت­ورزی، لازم است که بین آن و سبک­های ارتباطی منفعلانه، پرخاشگرانه و همراه با جرأت­ورزی تفاوت گذاشت.

۱-رفتار منفعلانه: این طبقه­ی رفتاری به گونه­ای است که فرد، حقوق خود را برای ابراز افکار و احساساتش نادیده می­گیرد و در نتیجه به دیگران اجازه می­دهد که به حقوق وی تجاوز کنند. شخص منفعل اجازه می­دهد که دیگران افکار، احساسات و حقوق وی را نادیده بگیرند و به حوزه­های شخصی او قدم بگذارند. شخص فاقد توانایی جرأت­ورزی احساس می­ کند که بر روی اضطرابش هیچ کنترلی ندارد و این اضطراب است که او را برانگیخته و کنترل می­نماید. شخص منفعل، احساس درماندگی و ناتوانی می­ کند، خود را دست کم می­گیرد، اعتماد به نفس ندارد و به دیگران اجازه می­دهدکه به جای او تصمیم ­گیری کنند. چنین فردی توان مسئولیت­ پذیری ندارد و نمی­تواند مشکلاتش را حل کند، در این سبک، هدف فرد آن است که به هرقیمتی که شده دیگران را خشنودسازد و از نشان­دادن هرگونه تعارضی جلوگیری کند.

۲-رفتار پرخاشگرانه: رفتار پرخاشگرانه یعنی ایستادگی سرسختانه برای مطالبه­ی حقوق شخصی، تهدیدکردن با نادیده­گرفتن حقوق دیگران و ابراز افکار و احساسات به گونه­ای که نامناسب باشد. فرد پرخاشگر غالباً تفوق خویش را به وسیله­ی خوار و خفیف­کردن دیگران حفظ می­ کند. چنین فردی هنگامی که مورد تهدید قرار می­گیرد، محل آسیب­پذیر در دیگران را موردهدف قرار می­دهد. ویژگی­های این سبک عبارتند از: صحبت­کردن پیش از اتمام صحبت­های دیگران، بلند بلند و تهاجمی حرف زدن، خیره­شدن به طرف مقابل، کنایه­زدن، ابراز خشن و شدید احساسات و عقاید، بالاتر دانستن خود و رنجاندن دیگران برای جلوگیری از رنجش خود. هدف شخص پرخاشگر، تسلط، برنده­شدن و فشار­آوردن به شخص دیگر برای تسلیم­شدن وی است.

۳-رفتار همراه با جرأت­ورزی: این­گونه رفتار عبارت­است از ایستادگی برای گرفتن حقوق­شخصی و ابراز مستقیم و صادقانه­ی افکار و احساسات و عقاید به شیوه­ای که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود، شخص دارای توانایی جرأت­ورزی، موقعیت را ارزیابی کرده، تصمیم می­گیرد که چگونه بدون اضطراب یا احساس گناه عمل­کند، افراد دارای توانایی جرأت­ورزی به خود و دیگران احترام می­گذارند و برای کردارها و انتخاب­هایشان پذیرش مسئولیت می­ کنند. آن­ها نیازهایشان را بازشناسی کرده و آنچه را می­خواهند، آشکارا  و مستقیم درخواست می­ کنند. شخص دارای توانایی جرأت­ورزی، موقعیت را ارزیابی کرده، تصمیم می­گیرد که چگونه بدون اضطراب یا احساس گناه عمل­کند. افراد دارای توانایی جرأت­ورزی به خود و دیگران احترام می­گذارند و برای کردارها و انتخاب­هایشان پذیرش مسئولیت می­ کنند، آن­ها نیازهایشان را بازشناسی کرده و آنچه را که می­خواهند، آشکارا و مستقیم درخواست می­ کنند، اگر درخواستشان رد شود، ممکن است احساس ناامیدی یا ناراحتی کنند، لیکن خودپنداره­ی آنان متزلزل نخواهد شد، همچنین آن­ها به تأیید دیگران تکیه نمی­کنند، در این سبک، هدف شخص رعایت عدالت برای تمامی طرف­های رابطه است.(به نقل از ارجمند،۱۳۸۶)

[۱]-Bandora

[۲]-Salter

[۳]-Wolpi

[۴]-Androw Salter

[۵]-Lawzares

[۶]-Positive self concept

[۷]-Self-esteem

[۸]-Dominance

[۹]-Self-efficacy

[۱۰]-Self-confidenc

[۱۱]-Fears

[۱۲]-Phobias

[۱۳]-Social anxiety

[۱۴]-Anger-in

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 05:20:00 ب.ظ ]




نظریه تحلیل تبادلی

در این نظریه اعتقاد بر این است که جرأت­ورزی، احترام به خود و به دیگران است. احترام به خود شامل خودآگاهی از اینکه « کسی » هستیم و احترام به دیگران، آگاهی از اینکه دیگران وجود دارند می­شود، نظریه تحلیل تبادلی خصوصاً مفهوم «جایگاه­های زندگی» برای تبادل بین رفتارهای جرأت­مندانه و غیر جرأت­مندانه مفید است. فلسفه­ی اساسی تحلیل تبادلی این است که همه­ی مردم خوب متولد می­شوند و اینکه افراد بر مبنای دوران کودکی و نیز بر اساس نوع شناخت و تأییدی که از افراد مهم دیگر دریافت می­ کنند تصمیماتی در مورد خودشان و دیگران می­گیرند، به این نتیجه می­رسند که خوب نیستند، برن مبدع تحلیل تبادلی، معتقد است که افراد می­توانند این تصمیم را تغییردهند که این از طریق خودآگاهی و بازشناسی مثبت از دیگران حاصل می­شود، آن­ها می­توانند انتخاب کنند که خوب هستند. (برن، ۱۹۷۵، به نقل از توند،۲۰۰۷)

دانلود مقاله و پایان نامه

این نظریه بیان می­ کند که تنها جایگاه سالم، رسیدن به پیام « من خوب هستم، شما خوب هستید» است. در این موقعیت افراد در خودشان احساس امنیت و خوداتکایی می­ کنند و به وجود دیگران ا حترام می­گذارند. در این موقعیت افراد جرأت­ورزند امّا در موقعیت­های دیگر، افراد جرأت­ورز نیستند و احساس ناامنی می­ کنند و کمبود اعتماد به نفس دارند. (هریس،۱۹۹۵، به نقل از توند،۲۰۰۷)

 

روان­شناسی مثبت­نگر

نظریه روان­شناسی مثبت­نگر به وسیله­ی سلیگمنبه وجود آمد، هدف روان­شناسی مثبت­نگر این است که افراد بر توانایی­ها و مزیت­هایی که افراد و جوامع را قادر می­سازند پیشرفت کنند، تکیه کنند. این نظریه بر روی هیجانات مثبت و خوش­بینانه درباره آینده، امید و درستی و قدرتمندساختن افراد تمرکز می­ کند، افرادی که هیجان مثبت خوش­بینانه را رشد داده­اند قادرند موقعیت­های مخالف را تفسیرکنند و به طور کاملاً متفاوتی آن­ها را به تعویق بیندازند. آن­ها در موقعیت­های سخت و چالش­آور معنا پیدا می­ کنند، در این نظریه اعتقاد بر این است که ابراز وجود در مورد تأیید مثبت است. افرادی که احساس مثبتی در مورد خودشان دارند، دیگران را قدردان و باارزش می­دانند. آن­ها قادر به ارائه و دریافت تأیید مثبت هستند، تأیید مثبت برای افراد ترغیب­کننده و برانگیزاننده است، این نظریه اهمّیت ارتباط با خود و دیگران را مورد تأکید قرار می­دهد، توسعه­ی روابط جرأت­مندانه با دیگران، حس همبستگی و همکاری را در محیط کاری ارتقاء می­بخشد و افراد را قادر می­سازد که کارها را با همکاری یکدیگر به انجام رسانند. ( هالوول،۲۰۰۲ به نقل از توند، ۲۰۰۷)

روان­شناسی وجودی

روان­شناسی وجودی، بینش­های مفیدی در مورد ارتباط بین عزت­نفس و رابطه فراهم می­ کند، روابط مهم و توانایی واقعی بودن در روابط، بخشی از احساس امنیت و نیز نشان­دهنده ی الگوهای رفتاری جرأت­آمیز است. تنها از طریق داشتن یک رابطه­ واقعی با خود، رابطه و درگیری با دیگر افراد ممکن می­شود، هرگونه تعامل و مواجهه که افراد دارند بر چگونگی فکرکردن و احساس­کردن آن­ها در مورد خودشان تأثیرگذار است. درمان وجودی، شناخت­های مفیدی در مورد اینکه افراد چگونه می­توانند در تفکرشان انعطاف­پذیر شوند و بر اهمّیت منعطف­بودن در تفکّر برای رشد جرأت­ورزی ارائه می­دهد، انعطاف ناپذیری در ارزش­ها می ­تواند منجر به عقاید منفی و خودمحدودی در ارتباط با خود یا دیگران شود و نیز باعث الگوهای رفتاری غیرجرأت­مندانه می­شود. (استراسر و استراسر، ۱۹۹۹).

 

نظریه دلبستگی

نظریه­دلبستگی ایمن و ناایمن به وسیله بالبی در سال ۱۹۴۰ به وجود آمد، این نظریه به «نظریه­ دلبستگی» شهرت پیداکرد، نظریه دلبستگی به درک اینکه جرأت­ورزی چیست و اینکه تجارب اوّلیه چگونه بر احساس عزت­نفس و الگوهای رفتاری تأثیر می­گذارند، کمک می­ کند. برای افرادی که دلبستگی ایمن و مثبت اوّلیه را در روابطشان با مراقبت اوّلیه تجربه می­ کنند، ارتباطات ذهن، بدن و مغز مثبت است. آن­ها قادر به بیان چگونگی احساس به دیگران بدون هیچ گونه ترس هستند و به احساسات دیگران بدون ترس پاسخ می­ دهند. آن­ها می­دانند که چه چیزی برایشان درست است و قادر به خود مدیریتی و با جرأت رفتارکردن هستند. (بالبی، ۲۰۰۶، به نقل از توند،۲۰۰۷)

نظریه رفتارگرا

واژه­ی جرأت­ورزی عملاً برای بیان و ابراز همه نوع احساسات به جز اضطراب به کار برده می­شود، تجربه نشان داده­است که چنین ابرازی به منع اضطراب می­انجامد، آموزش اظهار وجود تکنیکی است که برای اضطراب­های حادث از روابط اجتماعی متقابل افراد به کار برده می­شود، مثلاً اضطراب ناشی از عدم توانایی فرد در ارائه­ عقایدش به دوستان و یا دیگران با این تکنیک به خوبی از بین می­رود. درمانگر، مراجع را وا می­دارد تا بر اساس این فرض احساس و عمل کند که او انسان است و حقوقی دارد و از جمله حق دارد که خودش باشد و آزادانه، تا جایی که به حقوق دیگران لطمه نزد، احساسات خود را بیان نماید، این تکنیک فرد را قادر می­سازد که محیط را به طریق بهتر و مثبت­تری زیر نفوذ و کنترل بگیرد و مانع اضطراب­های بی­دلیل خویش شود. باید دانست که حالت قاطعانه و تمایل به اظهار وجود نه تنها ابراز خشم و تحرکات دیگر را در برمی­گیرد، بلکه همه نوع احساسات و از جمله احساسات گرم و شدیداً محبت­آمیز را شامل می­شود. بنابراین، جرأت­ورزی، نوعی رفتار تهاجمی است که ابعاد مثبت و سازنده­تر رفتار را در بر می­گیرد. نوع بسیار معمول و متداوّل مراجعانی که نیاز مبرمی به آموزش جرأت­ورزی دارند، کسی است که تربیت اوّلیه­ی او تأکید بیش از اندازه­ای بر وظایف و الزامات اجتماعی گذاشته­است و این احساس را در او ایجاد کرده­است که حقوق دیگران از حقوق خود او بسی مهم­تر است. اکثر بیماران نیاز به قاطعیت و اظهار وجود مناسب را به آسانی تشخیص می­ دهند، با وجود این، بصیرت به تنهایی هر چقدر هم روشن و واضح باشد، هیچ­گونه تغییری به وجود نمی­آورد. (شفیع­آبادی و ناصری، ۱۳۸۶)

[۱]-Theory of transaetional analysis

[۲]-Self-aware

[۳]-Life positions

[۴]-Benea

[۵]-Townend

[۶]-I am OK, You are OK

[۷]-Harris

[۸]-Seligman

[۹]-Hallowell

[۱۰]-Existential therapy

[۱۱]- Strasser, F& Strasser

[۱۲]-Attachment theory

[۱۳]-Theory of insecure and secure attachments

[۱۴]-Bowlb

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ب.ظ ]




انواع جرأت­ورزی

جرأت­ورزی انواع مختلفی دارد، لنگ و جاکوبسکی (۱۹۷۶) به پنج نوع آن اشاره کرده­اند:

۱-جرأت­ورزی بنیادی: این نوع جرأت­ورزی شامل عمل­ساده و اصرار بر حقوق، اعتقادات و احساسات است. مثلاً وقتی کسی صحبتمان را قطع می­ کند، می­توانیم بگوییم «ببخشید: دوست داشتم حرفم را تمام­کنم.»

۲-جرأت­ورزی همدلانه: در این حالت، ما با به رسمیت شناختن موقعیت با احساسات طرف مقابل، نشان می­دهیم که متوجه وضعیت آن­ها هستیم. در این نوع جرأت­ورزی وقتی کسی صحبت­هایمان را قطع می­ کند، می­گوییم:« می­دانم مایل هستید نظرتان را مطرح کنید، امّا ای کاش اجازه میدادی حرف­هایم را تمام کنم.»

۳-جرأت­ورزی افزایشی: در این حالت، بیان قاطعانه با کمترین میزان شروع می­شود و سپس تشدید می­شود.

۴-جرأت­ورزی از طریق رویارویی: وقتی از این نوع جرأت­ورزی استفاده می­شود که اعمال و گفتار طرف مقابل تناقض دارند و باید به او نشان دهیم که آنچه می­گوید با آنچه می­ کند، فرق دارد. در نتیجه سخنگو آنچه را در حال حاضر می­خواهد، ابراز می­ کند. برای مثال: «شما گفتید سه شنبه تایپ کردید، امّا امروز پنج­شنبه است و خبری از تایپ نیست، لطفاً همین حالا تایپ کنید.»

دانلود مقاله و پایان نامه

۵جرأت­ورزی زبانی: در این نوع جرأت­ورزی سخنگو به صراحت رفتار طرف مقابل، تأثیر آن بر زندگی یا احساسات خودش و علّت این که چرا آن را تغییر دهید را توضیح می­دهد. مثلاً وقتی با کسی که صحبت ما را قطع می­ کند می­گوییم: «در این چند دقیقه این چهارمین بار است که حرفم را قطع کردی، مثل اینکه توجهی به حرف­هایم نداری و می­خواهی مرا ناراحت کنی، اجازه بده حرفم را تمام کنم.»

بین جرأت­ورزی مستقیم و غیرمستقیم نیز تمایز وجود دارد، لینهن و اگان (۱۹۷۹) معتقدند جرأت­ورزی مستقیم و صریح همیشه بهترین شیوه نیست. خصوصاً موقعی که با افرادی سر و کار داریم که می­خواهند دیگران نظهر مثبتی درباره­ی آن­ها داشته باشند، بنابراین، این دو پژوهشگر پیشنهاد می­ کنند که به منظور کاهش تأثیر منفی جرأت­ورزی، سبک مستقیم به سبک غیرمستقیم و پیچیده تبدیل شود و همچنین از ملاحظات بیشتر استفاده­گردد، منظور از ملاحظات بیشتر، رنگ و لعاب­دادن به رد درخواست هاست، تا بدین ترتیب تأثیر منفی رد درخواست­ها در طرف مقابل کاهش­یافته و روابط حفظ شود.

پایان نامه ها

مؤلفه­های جرأت­ورزی

جرأت­ورزی چهار مؤلفه دارد که برای استفاده­ی مناسب و مؤثر از مهارت جرأت­ورزی باید بر آن­ها مسلط باشیم. (هارجی، ساندرز و دیکسون، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۴)

محتوا: محتوای عملی جرأت­ورزی عبارت است از ابراز حقوق و بر زبان­آوردن اظهاراتی که این ابراز حقوق را مناسب و مسئولانه جلوه می­ دهند.

۱-عناصرپنهان: منظور آن دسته از افکار، ایده­ها و احساساتی هستند که بر توانایی برای جرأت­ورزی تأثیر می­گذارند، شامل دانش(آگاهی از حقوق خود و نحوه­ی احقاق آن­ها، همچنین آگاهی از وضعیت دیگران در رابطه با حقوقمان)، اعتقادات(اصلاح اعتقاداتی که مانع جرأت­ورزی می­شوند، یعنی همان چیزی که اوّلی و نریچ(۱۹۷۶) نام آن را بازسازی شناختی نامیده­اند)، ادراک اجتماعی(داشتن درک درست و دقیق از رفتار دیگران).

۲-فرآیند: نحوه­ی ارائه ی پاسخ­های صبورانه هم نقش مهمی در موقعیت این پاسخ­ها دارند: مثل زمان­بندی پاسخ­های کلامی و غیرکلامی، داشتن مهارت­های کنترل محرک، ارائه­ تقویت و ….

۳-پاسخ­های غیرکلامی: شامل سطح مناسب تماس چشمی، اجتناب از حالت چهره­ای مناسب، استفاده­ی صحیح از ژست­ها در حین صحبت و به­کار بردن ژست­های نامشخص در حین گوش­دادن، راست نگه­داشتن بدن، استفاده از فرا زبان­های مناسب(مثل پاسخ­دهی اندک، دادن پاسخ­های کوتاه، سلامت، بلندی صدا و تغییردادن لحن آن، قاطعیت زیاد)

کارکردهای جرأت­ورزی:

استفاده­ی ماهرانه از جرأت­ورزی به ما کمک می­ کند تا:

۱-جلوی پایمال­شدن حقوق خود را بگیریم.

۲-تقاضاهای نامعقول دیگران را ردکنیم.

۳-بتوانیم از دیگران درخواست­های معقولی کنیم.

۴-با مخالفت­های نامعقول دیگران برخورد درست و مؤثری کنیم.

۵-حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم.

۶-رفتار دیگران در برابر خودمان را تغییر دهیم.

۷-از تعارضات پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کنیم.

۸-در هر موردی، موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح کنیم. (بهروزی،۱۳۸۸)

عوامل مؤثر بر جرأت­ورزی:

عوامل چندی بر ماهیت، مقدار و اثربخشی جرأت­ورزی تأثیر می­گذارند.

جنسیت: از جمله عواملی که در جرأت­ورزی تأثیر می­گذارند، جنسیت طرفین است، برای مثال، مک دونالد(۱۹۷۵) دریافت که مردان تمایل کمتری برای رد درخواست­های زنان از خود نشان می­ دهند و نیز کمتر مایل­اند از زنان پرسش ناراحت کننده ­ای داشته­باشند. زنان هم گزارش­کردند که مایل نیستند تمایل خودشان را به گزاردن قرار ملاقات با مردان بیان کنند و یا از مردان انتقاد کنند.( به نقل از رضایی نژاد،۱۳۸۹) در جنبش حقوق زنان، توجه زیادی به مهارت جرأت­ورزی شده است، تا جایی که آموزش جرأت­ورزی را در دستور برنامه ­های آموزشی خود قرار داده است. افزایش مقالات و کتاب­های خود یاری زنان و پرطرفدار بودن برنامه ­های جرأت­ورزی زنان نیز شاهدی بر این مدعاست که زن­ها در این زمینه به کمک بیشتری نیاز دارند.

موقعیت: جرأت­ورزی رفتاری موقعیتی است، یعنی با توجه به تغییر موقعیت­ها که در روابط بین فردی اتفاق می­افتد، جرأت­ورزی نیز دستخوش تغییر می­گردد. بدین معنا، رفتاری نسبی تلقی می­شود. می­توان گفت موقعیت و شرایط بیرونی نیز در میزان جرأت­ورزی نقش قابل ملاحظه­ای دارند. اسلیر و دیگران (۱۹۷۵) از پژوهش­های مفصل خود نتیجه گرفتند که اشخاص، گاهی در یک وضعیت میان­فردی ابراز وجود می­ کنند و در وضعیتی دیگر ابراز وجود نمی­کنند. علاوه بر این، برخی افراد در جرأت­ورزی­های منفی مشکل ندارند امّا نمی­توانند جرأت­ورزی­های مثبت انجام دهند. برخی افراد در خانه به راحتی جرأت­ورزی می­ کنند امّا در محیط کار نمی­توانند، یا برعکس. در این مواقع، باید بر وضعیت و استراتژی مناسب برای غلبه بر مشکلات تمرکز کنیم.

زمینه­ فرهنگی: زمینه­ فرهنگی نیز بر جرأت­ورزی تأثیر می­گذارد، برای مثال، خرده فرهنگ­هایی که اعتقادات مذهبی شدیدی دارند عملاً ابراز وجود را به عنوان یک روش معتبر رد می­ کنند و به سلطه پذیری توصیه­شده در انجیل عمل می­ کنند. بنابراین آموزش جرأت­ورزی برای این افراد بی­معنا و نامناسب خواهد بود. همانطور که فرنهایم (۱۹۷۸) خاطرنشان می­ کند، جرأت­ورزی یک مفهوم فرهنگی است، یعنی جرأت­ورزی­هایی که در آمریکا و اروپا مناسب هستند، در فرهنگ­هایی که فروتنی، بردباری و یا خدمت­گذاری را مقدس می­دانند ممکن است شایسته و مناسب نباشد.

سن: پاردک و دیگران( ۱۹۹۱) پس از بررسی دانشجویان دوره­های تکمیلی آمریکا بین سن و ابراز وجود همبستگی معنادار و مثبتی پیداکرده­اند. افرادی که سن بیشتری دارند یا در جرأت­ورزانه عمل­کردن، با تجربه­ترند، بیشتر بر احقاق حقوق خود پافشاری می­ کنند. جرأت­ورزی در برخی شرایط، دشوارتر است. این شرایط عبارت­اند از تعامل با دیگران در خانه یا محل کار آن­ها، ابراز وجود در کشور یا حوزه­ فرهنگی دیگر، هنگامی که تک و تنها هستیم و دوستان و همکارانمان در کنارمان نیستند، هنگامی که مجبوریم بر دوستان و همکاران قبلی خود اعمال قدرت کنیم، وقتی با سالمندان سر وکار داریم، وقتی با افراد بیمار در حال مرگ یا بستگان آن­ها ارتباط داریم، هنگام برخورد با فقرا و محرومان، هنگام تعامل با متخصصان قدرتمند و ارشد، در برابر جنس مخالف یا هنگام ارتباط با افراد ناتوان.

[۱]-Lange

[۲]-Jackobsky

[۳]-Basic assertione

[۴]-Empathic assertione

[۵]-Exalating assertion

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ب.ظ ]




جرأت­ورزی عملکردی است که دارای جنبه­ های شناختی، هیجانی و رفتاری است و نمایانگر توانمندی فرد در برخورد مؤثر با خواسته­ های محیطی می­باشد، فردی که دارای جرأت­ورزی مناسب است نه تنها در مواجه با مشکلات و عوامل تنش­زا رویارویی بهتری دارد، بلکه به جهت رفتار موفقّیت­آمیز در برخورد با این عوامل، ارزیابی شناختی مثبت­تری از خود داشته و به تبع آن، عواطف و هیجانات مثبت­تری را نیز تجربه می­نماید. (هنرمند،تقوی و عطاری، ۱۳۸۷)

فردی که با جرأت است می ­تواند ارتباط نزدیک با دیگران برقرارکند، خودش را از سوء استفاده دیگران دور نگه­دارد و دامنه وسیعی از نیازها و افکارمثبت و منفی را ابراز نماید، بی آنکه احساس گناه و اضطراب نماید یا به حقوق دیگران لطمه بزند(اتلر،۱۹۹۱). در مقابل، افرادی که جرأت­ورزی پایینی دارند، در باورها و احساسات و عقایدشان حتی برای خود ارزش قائل نبوده و اصل شباهت احساسی خود با دیگران را رد می­ کنند، در پاسخ علیه رفتارهای نادرست ناتوانند و نیز خواسته­هایشان نسبت به دیگران را کم­اهمّیت می­دانند. (سلطانی،۱۳۸۴) رفتار جرأت­ورزانه با خود پنداره­ی مثبت، عزت­نفس، تسلط خود بسندگی، و اعتماد به نفس، همگرایی و همبستگی دارد و رفتارهای غیر جرأت­ورزانه بازدارنده و اجتنابی هستند و همبستگی مثبت و بالایی با ترس­ها، هراس­ها و اضطراب اجتماعی و انواع پرخاشگری­های درونی دارد. (محامد،۱۳۷۸)

 

راهبرد تصمیم ­گیری مجدد

مقدمه:

پایه اصلی راهبرد تصمیم ­گیری مجدد این است که یک فرد در کودکی خود از سوی والدین، نزدیکان و دیگر افراد یک سری پیام­هایی دریافت کرده و در پی آن تصمیماتی گرفته­است و به دنبال آن نمایشنامه زندگی خود را می­نویسد. در درمان از مراجع خواسته می­شود که به صحنه اصلی که مرتبط با شکل فعلی­اش است برگردد و مراجع روی احساسات، رفتار، ارتباطاتی که در آن زمان داشته صحبت می­ کند و توضیح می­دهد و درمانگر به او کمک می­ کند تا او بتواند تصمیمات جدیدی بگیرد. این راهبرد به فرد کمک می­ کند تا بتواند داستان جدیدی در مورد زندگی­اش بنویسد. درمانگر مسئولیت انجام مراحل را به عهده می­گیرد (تا حدی شبیه به رهبر گروه)، امّا مسئولیت انتخاب­ها بر عهده مراجع است. (آلن،۲۰۰۹)

باب و مری گلدینگ از این نظریه پیروی می­ کنند که وقتی شخص در مورد مشکلی گیر کرده­است این بدان معنا است که دو بخش از شخصیت او با نیروی یکسان به دو جهت مخالف فشار وارد می­آورند. نتیجه تنها این خواهد­شد که شخص انرژی زیادی را صرف می­ کند ولی به هیچ­جا نمی­رسد، این وضعیت تنگنا نامیده می­شود. گلدینگ نظریه­اش را با به تصویرکشیدن تنگناها به عنوان چیزی که بین حالات مختلف من اتفاق می­افتد، بسط و توسعه داد. در درمان برطرف­کردن تنگناها معمولاً با روش گشتالت، معروف به « روش دو صندلی رو­به­روی هم » انجام می­پذیرد. مراجع بخش­های متضاد خودش را در صندلی­های مختلف تصور می­ کند، سپس به نوبت خودش هریک از آن بخش­ها می­شود و گفت­وگویی را به منظور حل تضاد انجام می­دهد. در طی این روند، احساس­های سرکوب­شده «کودک» ممکن است اغلب به سطح بیایند. (استوارت و جونز، ۱۹۸۷، ترجمه دادگستر، ۱۳۸۶)

کاربرد نظریه تحلیل تبادلی به همراه تکنیک­های گشتالت با هدف رسیدن به قرار داد مراجع است. این روش خیلی ساده است، ابتدا از مراجعین خواسته می­شود تا احساسشان را که تجربه می­ کنند توضیح دهند و آن­ها را به زبان خودشان بیان­کنند. بعد از مراجع خواسته می­شود که شرایط مشابه آن در کودکی داشته را توضیح­دهد. فرض این فرآیند این­است که در شرایط پراسترس مردم راه­های آشنای دیدن دنیا را تجربه می­ کنند و الگوهایی را که به موازات تصمیمات گذشته­شان است را دوباره عمل می­ کنند. بعد از اینکه با صحنه نمایش اوّلیه تماس ایجاد شد، تکنیک­های گشتالت برای بیان احساسی که در ابتدا حل نشده بودند، مورد استفاده قرار می­گیرند. نتیجه این فرآیند درمان و رشد شخصی فرد است. اغلب مراجعین برای درک عینی شرایط اصلی و اینکه چگونه آن­ها زندگی­شان را به پایان رساندن « نمایشنامه اوّلیه » وفق داده­اند، آمده اند. روش تصمیم ­گیری مجدد برای درمان افرادی که با پیام­های والدی منفی زندگی می­ کنند، مؤثر است. (سرات، ۲۰۰۲)

[۱]-Otler

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:19:00 ب.ظ ]




ماسترز، بریش، هولون، و ریم (۱۹۸۷، به نقل از بیان زاده و همکاران). جرأت­ورزی را به شرح زیر تقسیم نموده ­اند:

۱-رد جرأت­ورزانه: زمانی که با درخواست­های نامعقول دیگران مواجه می­شویم، می­توانیم با روش رد جرأت­مندانه به درخواست آن­ها پاسخ منفی بدهیم، باید بدانیم که گفتن نه و یا بله در مقابل درخواست دیگران زمانی که به اختیارخود انسان باشد، جرأت­مندی است. هرگاه در مقابل درخواست غیرموجه و نابه­جای دیگران به دلیل رودربایسی یا ترس یا هر دلیل غیرمنطقی دیگر نتوانیم با جرأت از کلمه­ی «نه »استفاده کنیم خود را مورد هجوم بسیاری از آسیب­ها و فشارها قرار خواهیم داد. مثال: اگر به مهمانی دعوت شدیم که اعضای شرکت­کننده در آن را نمی­شناسیم و نمی­خواهیم در آن مهمانی باشیم، می­توانیم با جرأت­مندی این مهمانی را قبول نکرده و بگوییم:« متأسفم، من در مهمانی که اعضای آن را نمی­شناسم، شرکت نمی­کنم»

۲-درخواست جرأت­ورزانه: از این روش در مواقعی نیازمند کمک­گرفتن از دیگران هستیم، استفاده می­کنیم. برای مثال: اگر برای حل یک مشکل بخواهیم از والدین یا دوستی کمک بگیریم، می­گوییم: « من برای حل مشکلم نیاز به کمک و هم­فکری شما دارم، آیا می­توانید به من کمک کنید؟»

دانلود مقاله و پایان نامه

۳- بیان جرأت­ورزانه: راتوس(۱۹۷۵) به نقل از راگز(۱۹۹۱) چندین رفتار توأم با جرأت­ورزی را که افراد نیاز دارند در مورد آن­ها تعلیم ببینند شناسایی کرد:

۱-گفتار توأم با جرأت­ورزی که در آن فرد حق یا خواسته­ی خود را با صراحت بیان می­ کند و یا زمانی است که فرد با تعریف و تمجیدی که از دیگران می­ کند به او پسخوراند مثبت می­دهد.

۲- بیان احساسات به فرد آموخته می­شود تا احساسات خود را تشخیص بدهد و به صورت مناسب و ماهرانه آن را نشان­دهد.

۳-احوالپرسی با دیگران، فرد می ­تواند آموزش ببیند و تشویق شود که یک شبکه دوستانه را به زندگی خود اضافه­کند که باعث کاهش احساس­تنهایی و افزایش عزت­نفس در آن­­ها شود.

۴-بیان عدم­توافق، افراد فاقد جرأت و ابراز وجود، مردمانی هستند که به «بله-بگو» مشهور هستند. زمانی که موضوعی مخالف خواسته آن­ها باشد، به صورت ناشیانه­ای (منفعل یا فعال) خشمگین می­شوند. آن­ها می­توانند تعلیم ببینند که بدون داشتن پرخاشگری به طریق صادقانه­ای، عدم توافق خود را ابراز کنند.

۵-به جای اینکه به سادگی حرف­های دیگران را باورکنند، باید گفتن «چرا» و برای به دست­آوردن دلیل برای سوأل خود، تعلیم ببینند. آن­ها باید بیاموزند این کار را در یک حالت ماهرانه­ای انجام­دهند.

۶-صحبت­کردن در مورد خود، افرادی که عدم­توانایی در رفتار توأم با جرأت­ورزی دارند، اغلب عزت­نفس پایینی دارند و تجارب آن­ها و این احساس که حوصله­ی دیگران از صحبت با آن­ها سر می­رود. آن­ها نیاز دارند که آموزش ببینند و در مورد خودشان و تجربه­هایشان با یک حالت جالبی صحبت­کنند.

۷-پاداش دادن به دیگران هنگامی که از او تعریف می­ کنند، بارها هنگامی که شخصی از یک فرد فاقد جرأت­ورزی تعریف می­ کند، آن فرد تعریف را انکار می­ کند و آن را مسخره می­نماید. چنین افرادی نیاز دارند که بیاموزند در مقابل تعریف­هایی که از آنان می­شود، یک جمله­ی ساده «متشکرم» را که به طور مناسبی ارائه می­شود، بیان کنند. انکارکردن باعث بی­احترامی به فرد مقابل و ناراحتی وی می­شود.

۸-امتناع از تأکید عقاید دیگران به منظور عادت­کردن به بحث و جدل با آن­ها، به نظر می­رسد که بسیاری از مردم دوست دارند با افرادی که فاقد جرأت­ورزی هستند، بحث و جدل کنند و آن را به عنوان یک بازی ساده تلقی می­ کنند. بنابراین، این افراد نیاز دارند که آموزش ببینند، در پایان مکالمه­های خود اظهار نظری کنند، مثلاً « من مطمئنم در این مورد می­توانیم یک زمان دیگر بحث کنند، در حال حاضر من نمی­توانم افکارم را تغییردهم، فکر می­کنم تو هم همینطور باشی».

۹-برقرارکردن تماس­چشمی با دیگران و نگاه­کردن به چشمان طرف مقابل، یکی از اساسی­ترین مهارت­های رفتارهای جرأت­ورزانه است.

۱۰-پاسخ ضدترس، افراد اغلب نیاز دارند که تشویق شوند و آموزش ببینند کارهایی را انجام­دهند که ترس و اضطراب را در آن­ها بر می­انگیزاند. بنابراین، آن­ها می­توانند بر ترس خود غلبه­کرده و زندگی راحت و خوشایندی داشته­باشند که این شکلی از رویارویی با واقعیت است. ( به نقل از بهروزی، ۱۳۸۴)

[۱]-Masters

[۲]-Burish

[۳]-Hollon

[۴]-Rimm

[۵]-Assertive commanday

[۶]-Rathous

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:19:00 ب.ظ ]