پیامدها،مسئولیت زوج وضمانت اجراها
خانواده مجموعه ای منسجم و پویا ست ،که بر ساختار عاطفی،ارتباطات اجتماعی، امنیت روانی،کیفیت زندگی و برطرف ساختن نیازهای فردی استوار است .بنابراین هرچه این ساختار منسجم تر و مستحکم تر باشد ،تاثیر مثبت تری بر بهداشت روانی و روابط اجتماعی و آینده بهتر افراد خانواده خواهد داشت .به هر صورت خانواده در مسیر رشد و تعالی خود تحت تاثیر شبکه های ارتباطی و بیرونی قرار می گیرد و ازدواج مجدد با توجه به فرهنگ ویژه ما می تواند به گونه ای منجر به آسیبهای روانی _اجتماعی گرددشاید به دید خیلی از افراد که از بیرون به موضوع تعدد زوجات نگاه می کنند این عمل یعنی تعدد زوجات جالب و توام با لذت باشد. اما واقعیات موجود در جامعه ما و همچنین تجربیات کیلنیکی در دفاتر مشاوره ، گویای حقیقتی است که خیلی از افراد با آن نا آشنا هستند. هنوز این عمل به دلایل عرفی در جامعه ما مورد قبول قرار نگرفته است. در کشور ما ملاکهای کنترل رفتار و یا ویژگی یک رفتار سالم از سه بعد یعنی بعد شرعی ، قانونی و عرفی مورد ارزیابی قرار می گیرند. شاید قانون راهکارهایی را برای این کار مشخص کرده است و همچنین شرع مجوز این عمل را برای عده ای قراهم آورده باشد، ولی عرف جامعه با این مسئله کاملا مخالف است و کسی که به طرف تعدد زوجات می رود را به دید ناخوشایند نگاه کرده و انواع بر چسب ها را به وی می زند.
این عدم پذیرش جامعه خود دلیلی است بر ایجاد استرس در زندگی فرد. فرض کنید شما قصد انجام یک کار را دارید . اگر این کار با سه محور کنترلی جامعه که در بالاذکر شده هماهنگی داشته باشد، جامعه تائیدی بر این انجام کار خواهد نمود و نه تنها هیچ گونه استرسی را برای شما به وجود نخواهد آورد ، بلکه شما را در انجام این عمل که طبق عرف ، شرع و قانون است ، یاری خواهد کرد.
زمانی که فردی دست به انتخاب همسر برای دومین بار می زند و او دلیلی قانع کننده شرعی و عرفی و قانونی برای این کار ندارد، جامعه این رفتار را تائید نمی کند. او مجبور است تا مدتها این رفتار را پنهان کند. این پنهان کاری و انجام رفتارهایی بدور از انظار و همچنین ترس از آشکار کردن این رفتار ، برای فرد تولید استرس می کند. او به ظاهر خود را موفق تلقی می کند ولی غافل از اینکه این علیه نرم عمل نمودن او را از انجام رفتارهای عادی قبلی خود هم ، محروم می کند.
به زبان ساده تر اینکه وقتی فردی مدتی با استرس و هیجان منفی زندگی کند و یکسره در این فکر باشد که نکند این کار و این عمل آشکار شود و دیگران از این عمل غیر عرفی مطلع شوند، کیفیت زندگی وی را کم خواهد کرد. کند شدن رفتار و اعمال زندگی به دلیل اشتغالات فکری بعد از همسر گزینی ، اختلالات فاحشی در سطح کارکردهای معمولی فرد ، به وجود خواهد آورد. از زندگی با کیفیت دیگر خبری نیست . دروغ گفتن های فراوان و پنهان کاری های زیاد در رفتار فرد عاملی است که دیگران را به شک و تردید وا می دارد. حساسیت های زیاد را در همسر اول به وجود می آورد. همسر اول با کمترین شک و تردید دچار سوء ظن به مرد شده و افکار وی را مدتها مشغول این قضیه خواهد نمود.
از بین رفتن وجه و اعتبار مرد در بین فرزندان و همسر اول و خانواده ، موردی است که به مراتب گزارش می شود. پدر جایگاه ارزشی خود را در خانه از دست می دهد. وقتی به دختر خود می گوید که ” دخترم تو مراقب کسانی باش که می خواهند به دلایل هوسرانی به تو نزدیک شوند و غیره ” مسلما این دختر پذیرای این صحبت ها نیست چرا که رطب خورده کی منع رطب کند. پدری که خود به دلیل هوسرانی تن به ازدواج دوم داده است نمی تواند دخترش را از خطرات افکار هوسرانانه دیگارن باز دارد.
اختلال در خواب ، اختلال در خوردن ، بی قراری ، طپش قلب شدید، رانندگی با شتاب و به همراه پرخاشگری و در نهایت کم بودن کیفیت در زندگی نتیجه یک ازدواج مجدد برای بسیاری از مردم است. از هم پاشیدن سیستم خانواده ، استرس و نگرانی و اضطراب که در بین کودکان خانواده دیده می شود و همچنین فرار دختران و پسران از سیستم گرم خانواده نتیجه دیگری از این عمل می باشد
در بعضی از کشورها ازدواج مجدد و چند همسری امری طبیعی و عادی محسوب میشود و حتی در مناطقی از دنیا به صورت رسم و آئین درآمده است است و در بسیاری از کشورهایی که چندزنی رواج دارد (خصوصاً کشورهای آفریقای مرکزی) همسران یک مرد اغلب با یکدیگر روابط دوستانه ای دارند و حتی زن اول بودن، امتیاز خاصی دارد که زنان دیگر فاقد آن هستند، به طوری که اقتدار همسر یا همسران ارشد در تصمیمات خانوادگی بیشتر از غیر ارشدهاست، اما در جامعه ایران قضیه برعکس است و معمولاً اثرات منفی این ازدواج بر همسر اول بسیار زیاد است که ذیلاً ذکر می شود:
ازدواج مجدد و چند همسری به عنوان یک مسئله اجتماعی می تواند زمینه بروز بسیاری از مسائل و پیامدهای متفاوت و بعضا زمینه بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگر در سطوح فردی و سطوح اجتماعی فراهم آورد. از یک سو این آثار و پیامدها می تواند عوارضی را برای زنان و از سوی دیگر برای فرزندان به همراه داشته باشد.
یکی از شروطی که قرآن بصراحت درباره تعدد زوجات بر آن تأکید میکند، برقراری عدالت است. برقراری عدالت کار هر کسی نیست؛ لذا آن گونه که حیاتی میگوید نمیتوان موضوع ازدواج مجدد را به عنوان یک قاعده و قانون پذیرفت که به مرد اختیار دهد همسر دوم اختیار کند. اصل این است که مرد میتواند تنها با یک زن ازدواج کند، مگر در موارد بسیار استثنایی و نادر. فقهای اسلامیدر کنار شروطی مانند برقراری عدالت، موارد دیگری همانند توانایی اقتصادی برای اداره چند خانواده و توانایی جسمانی برای انجام وظایف زناشویی را نیز از جمله شرایطی میدانند که در تعدد زوجات باید مورد توجه قرار گیرد.
واقعیت این است که امروز در جامعه ما گاه و بیگاه ازدواجهای مجددی بدون توجه به انگیزههای شرع مقدس از وضع قانون تعدد زوجات صورت میگیرد. در این میان، معلوم نیست ضربههای روحی که همسران چنین مردانی متحمل میشوند مربوط به اهمیت بیش از اندازهای است که به شوهران خود میدهند یا این که احساس میکنند تکیهگاهی را از دست دادهاند. در هر صورت، این آسیبها گاه تا اندازهای است که سلامت جسمانی آنان را نیز به مخاطره میاندازد.
سوال این است که حتی اگر منظور اصلی قانونگذار از وضع قانونی به نام تعدد زوجات حل معضلات اجتماعی نباشد و مرد مجاز باشد تنها به میل و خواسته خود همسران متعدد اختیار کند، آیا در قبال سلامت همسر اول خود مسوول نیست؟ چگونه میتوان تصور کرد اسلام با آن همه دستور درباره خودداری از آزار رساندن به مردم، محبت به همنوعان و تعالیم فراوانی از این نوع نسبت به احساسات زن خانه بیتوجه باشد و به مرد اجازه دهد بدون در نظر گرفتن شرایط روحی همسر خود در پی تجدید فراش باشد؟
به اعتقاد روانشناسان و آسیب شناسان اجتماعی، در خانواده های چند همسری خشم و نفرت شدید همسر و فرزندان نسبت به پدر به گونه ای دیگر نشان داده می شود و فرزندان به دفاع از مادر وارد عمل شده و پدر را از جهات مختلف تحریم می کنند و با بی احترامی، حرمت شکنی و حتی درگیری های فیزیکی موجب تشویش فضای خانواده می شوند ، علاوه بر این روابط بین زنان در چنین خانواده هایی طبیعتاً همراه با حسادت یا خشونت بوده و چنانچه از ازدواج مجدد پدر، فرزندانی هم متولد شوند، عموماً کینه و رقابت شدیدی میان فرزندان وجود خواهد داشت. در واقع از منظر روان شناسی خانواده و آسیب شناسی اجتماعی شرایط آرمانی که مرد بتواند عدالت را بین همسران خود برقرار کند، به قدری بعید است که این گونه ازدواج ها ثمری، جز مشکلات متعدد روانی و اجتماعی ندارد.
از آنجا که بهترین و با ارزش ترین و مؤثرترین ظرفیت های فکری و فرهنگی در خانواده ساخته می شود و بر عمق هنجارهای اجتماعی و پویایی اعضای آن تاثیر می گذارد لذا موضوع چند همسری یا تعدد زوجات و پیامدهای آن را مورد توجه قرار دادیم .تحقیقات نشان می دهد که پدری که دو زن داشته باشد بچه اش به خلاف و بزهکاری بیشتری کشیده می شوند و از نظر اجتماعی فرزندان این خانواده ها در معرض خشونت و تمسخر بیشتر اطرافیان قرار می گیرند و به طور کلی باعث می شود خانواده ها بسوی انحطاط برود .
به علت اینکه در موارد گوناگون چند همسری باعث بوجود آمدن طلاق و از هم پاشیدگی خانواده ها می گردد . پیامد دیگر آن بی اعتمادی زن به شوهر است و هم چنین باعث افزایش بزهکاری کودکان و نوجوانان می شود لازم و ضروری است برای حفظ نهاد و بنیان خانواده و تأثیرات چند همسری بر روی این نهاد به این موضوع (تعدد زوجات) توجه کافی مبذول نماییم .
لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 01:35:00 ب.ظ ]
|