کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۱-۲-۴-۴  عمل فیزیکی در جرم جعل مفادی:

 

در جعل مفادی، مرتکب هیچ‌گونه خدشه‌ای در اصل سند ازلحاظ اینکه آن را به‌طور متقلبانه بسازد یا تغییر دهد ایجاد نمی‌کند بلکه مطالب منتسب به دیگران را به‌طور تحریف‌شده در سند یا نوشته وارد می‌نماید.با توجه به ماده ۵۳۴ «قانون تعزیرات» عمل فیزیکی در جعل مفادی (که از سوی کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مأمورین به خدمات عمومی در راستای انجام وظایفشان قابل ارتکاب می‌باشد) عبارت از یکی از اعمال زیر است:

 

 

    1. تغییر موضوع یا مضمون.

 

    1. تحریف گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی.

 

    1. تحریف تقریرات یکی از طرفین.

 

    1. امر باطلی را صحیح یا مصیحی را باطل جلوه دادن.

 

  1. چیزی را که به آن اقرار نشده است اقرار جلوه دادن.

 

بدین ترتیب هرگاه سردفتری عقد اجاره را به شکل عقد بیع منعکس کند یا معامله غیرقطعی را قطعی جلوه دهد یا برخلاف گفته طرفین، در سند بنویسد که ثمن معامله پرداخت‌شده است یا نام متعاملین را به شکلی غیر ازآنچه آن‌ها اظهار می‌دارند وارد کند یا رونوشت مصدق شناسنامه (که دارای همان اعتبار سند رسمی است) مطالبی خلاف مندرجات شناسنامه بیاورد یا منشی دادگاه اظهارات قاضی را به میل خود تحریف کند یا قاضی تحقیق برای آسان کردن کار خود، اظهار متهم را که «مورد اتهام را قبول ندارم» به شکل «مورد اتهام را قبول دارم» منعکس کند یا مأمور ثبت‌احوال، جنس مولود را برخلاف گفته والدین به‌جای پسر، دختر یا به‌جای دختر، پسر بنویسد یا مأمور دفترخانه، در هنگام تنظیم وصیت نامه، نام‌هایی را به اسامی کسانی که از سوی موصی‌به عنوان موصی لهم تعیین‌شده‌اند اضافه کند، مرتکب جعل معنوی یا مفادی شده است.

 

علیرغم ابهامات و اشکالات بسیاری که مورد جرم جعل در حقوق جزای ایران وجود دارد و متأسفانه تحقیق قابل‌توجهی هم در مورد آن انجام‌نشده تا ابعاد قضیه روشن و ابهامات موجود برطرف شود، باید به یک نکته توجه خاصی داشته باشیم و آن اینکه صرف گزارش‌ها و اظهارات خلاف واقع را نمی‌توان جعل (اعم از مادی و معنوی) محسوب کرد. به همین دلیل جرائم موضوع مواد ۵۳۹ و ۵۴۰ را ظاهراً نمی‌توان جعل دانست. خود قانون‌گذار بین این دو تفکیک قائل شده است و برای مثال در «قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح» مصوب ۱۳۷۲ جعل و تزویر را در فصل دهم و گزارش خلاف واقع را در فصل پنجم موردبحث قرارداده و درواقع آن‌ها را در دو مقوله مجزا دانسته است. نکته قابل‌بحث اینکه دیگر در جرم جعل امکان یا عدم امکان تحقق این جرم با ترک فعل است در مورد جعل مادی ابهامی به نظر نمی­رسد تمامی رفتارهای لازم برای تحقق جعل مادی تنها به شکل فعل مثبت قابل تحقق می‌باشند.[۱]

 

در مورد جعل مفادی نیز برخی همین نظر را داشته و اظهار می‌کنند که به‌عنوان‌مثال، عدم ثبت اقلامی در دفتر محاسبات دولتی و برداشت آن‌ها ازنظر رویه قضایی ما اختلاس محسوب شده است و نه جعل.[۲] ازنظر دکتر میر محمد صادقی جاعل محسوب نکردن کارمند دولت در مثال ارائه‌شده ناشی از آن نیست که وی تنها ترک فعل کرده و فعل مثبتی انجام نداده است (یعنی صرفاً اقلامی را وارد نکرده) بلکه به دلیل آن است که ضابطه‌ای که قبلاً به آن اشاره کردیم اینجا وجود ندارد؛ یعنی اینکه نوشته تنظیم‌شده از سوی کارمند دولتی دروغی را راجع به خود و شیوه تنظیم خود نمی‌گوید، بلکه خود را نوشته تنظیم‌شده از سوی آن کارمند معرفی می‌کند که این عین حقیقت است. به همین دلیل هرگاه صندوقدار یک بانک کاغذی را در کنار دست خود بگذارد تا پول‌های واریزشده در صندوق بانک را در آن کاغذ فهرست کند ولی از واردکردن چند فقره وجه واریزشده خودداری و آن‌ها را برای خود برداشت نماید تنظیم فهرست مخدوش از سوی وی را، به دلیل فقدان همان شرط پیش‌گفته نمی‌توان جعل محسوب کرد. لیکن اگر ترک فعل نمایانگر تحریف حقیقت باشد و ضابطه فوق در مورد آن صدق کند دلیلی ندارد که جعل مفادی محسوب نشود. بنابراین سردفتری که نام یک نفر را به‌عنوان موصی لهم به وصیت نامه دیکته شده از سوی موصی اضافه می‌کند یا به‌جای جمله «ثمن پرداخت‌شده» که از سوی متعاملین عنوان می‌شود جمله «ثمن پرداخت‌نشده است» را در سندی می‌نویسد همان‌قدر جاعل است که سردفتری که نام یکی از موصی لهم را عیناً حذف و در وصیت نامه وارد نمی‌کند و یا اساساً جمله «ثمن پرداخت‌شده است» را حذف می‌کند.

 

۱-۲-۴-۵  شرایط و اوضاع‌واحوال لازم برای تحقق جرم جعل:[۳]

 

در اینجا مجموعه شرایطی را که ازنظر قانون‌گذار برای جرم جعل (اعم از مادی یا مفادی) ضروری هستند موردبحث قرار می‌دهیم:اولین شرط آن است که موضوع جعل باید سند یا نوشته و یا سایر چیزهای مذکور در قانون مثل تمبر، منگنه، علامت، امضاء و مهر باشد.بنابراین امکان جعل چیزهای مثل مجسمه یا نوار کاست و ویدئویی یا ماشین‌آلات و سایر اشیاء و ابزار ساخته‌شده یا بسته‌بندی دور کالاها و نظایر آن‌ها وجود ندارد.شرط دوم آن است که جعل در چیزی قابل‌تصور است که خود آن ساختگی و تقلبی نباشد کسی که برخی از مندرجات یک سند مجهول را تغییر می‌دهد جاعل محسوب نمی‌شود حتی در رویه قضایی ما معمولاً جعل و فتوکپی را به رسمیت نشناخته‌اند. چنانکه اداره حقوقی قوه قضاییه طی یک نظریه مشورتی اعلام کرده است، «با توجه به ماده ۲۰ قانون تعزیرات [۵۲۳ فعلی] و تعریف قانونی آن جعل فتوکپی اسناد رسمی و عادی و استفاده از آن جعل جزایی محسوب نمی‌شود اما اگر فتوکپی اسناد اعم از رسمی و عادی تصدیق شده باشد جعل در آن‌ها و نیز استفاده از آن جرم محسوب می‌شود.»[۴]

 

شرط سوم آن است که باید امکان مشتبه کردن و به‌اشتباه انداختن اشخاص متعارف وجود داشته باشد، یعنی اینکه احتمال برود که آن‌ها مورد ساختگی و تقلبی را با اصل اشتباه بگیرند. بنابراین هرگاه کسی یک اسکناس ده هزار ریالی به رنگ سفید بسازد یا امضای امام جماعت مسجدی را با یک نام خارجی مثلاً (جرج اسمیت) زیر ورقه‌ای بگذارد امکان تحت تعقیب قراردادن وی به خاطر ارتکاب جعل وجود نخواهد داشت، زیرا اشخاص متعارف این موارد را به‌جای اصل نمی‌گیرند. از سوی دیگر، هرگاه عرفاً امکان به‌اشتباه انداختن دیگران وجود داشته باشد حتی اگر شباهتی بین مورد ساختگی با اصل مشاهده نشود، نیز باز عمل جعل قابل‌تعقیب خواهد بود. در چیزهای مشهور و معروف دو ضابطه «امکان به‌اشتباه انداختن» و «شبیه بودن» بر یکدیگر منطبق می‌گردند.بالاخره مهم‌ترین شرط قابل‌ذکر در مورد جعل، اعم از مادی یا مفادی، این است که موضوع جعل (سند، نوشته و غیره) باید ماهیتاً ساختگی و تقلبی باشد و صرف اینکه حاوی اطلاع دروغ است کفایت نمی‌کند. فرد می‌تواند سند یا نوشته‌ای را که خودتنظیم می‌کند به‌دروغ تنظیم نماید یا بعد از تنظیم از روی تقلب آن را تغییر دهد اما ارائه اطلاعات کذب، هرچند به‌صورت کتبی، جعل محسوب نمی‌شود. برای مثال جرم مذکور در ماده ۴۱ قانون گذرنامه مصوب ۱۳۵۱ را نمی‌توان جعل دانست مطابق این ماده، « هرکس برای تحصیل گذرنامه یا اسناد در حکم گذرنامه عالماًبه‌قصد تقلب هرگونه اطلاع مربوط به خود و همراهان را که در صدور گذرنامه مؤثر است برخلاف واقع در پرسشنامه ذکر نماید، به‌شرط استفاده از گذرنامه به حبس جنحه ای از دو ماه تا شش ماه محکوم خواهد شد.»

 

در این موارد تقلب باید در اصل و ماهیت سند باشد و سند یا نوشته دروغی راجع به خود بگوید. بنابراین کسی که در پرسشنامه استخدامی خود را به‌جای کارشناس، کارشناس ارشد معرفی می‌کند مرتکب جعل نمی‌شود ولی کسی که در مدرک کارشناسی صادره از سوی دانشگاه واژه «ارشد» را به دنبال کلمه «کارشناسی» می‌افزاید مرتکب جعل می‌گردد، زیرا پرسشنامه دروغی راجع به خود و تنظیم‌کننده خود نمی‌گوید درحالی‌که مدرک تحصیلی خود را مدرک «کارشناسی ارشد» صادره از سوی دانشگاه معرفی می‌کند حال‌آنکه درواقع مدرک «کارشناسی» صادره از سوی دانشگاه است و دارنده آن را تغییر داده است. همین‌طور، طرفین قرارداد بیع که با تبانی با یکدیگر شرایط بیع (مثلاً میزان ثمن یا شیوه پرداخت) را به‌طور متقلبانه و دروغ در سند قید یا به کارمند دفتر اسناد رسمی اعلام می‌کنند، موصی ای که وصیت نامه دست‌نویس خود را تغییر داده و نام یکی از موصی لهم را حذف می‌کند، صندوقدار بانکی که در فهرستی که برای خودتنظیم کرده برخی از وجوه را وارد نمی‌کند یا پس از واردکردن آن فقرات را پاک‌کرده و آ ن وجوه را تصاحب می‌کند، صادرکننده‌ای که تاریخ چک را پس از صدور عوض کرده و یا در هنگام صدور تاریخ مقدم یا مؤخر بر روی چک می‌گذارد، کسی که بدون داشتن اختیار از سوی دیگری نامه‌ای را که به نام اوست «از طرف» امضاء می‌کند یا برای فریب دادن دیگران امضای خود را به شکل دیگری، غیر امضای معمول خود، می‌کند و متهمی که در حین بازرسی به‌طور شفاهی یا کتبی به‌دروغ خود را بی‌گناه اعلام می‌دارد، هیچ‌یک (جز در صورت وجود نص خاص در هر یک از این موارد) جاعل محسوب نمی‌شوند.از سوی دیگر بایعی که «پس از» انعقاد عقد بیع و امضای مبایعه‌نامه از سوی بایع و مشتری، بدون اطلاع مشتری، در متن قرارداد دست می برد، مأمور دفترخانه که شرایط معامله را به‌گونه‌ای غیر ازآنچه متعاملین اعلام کرده است در سند وارد می‌کند، پدری که به‌جای مأمور ثبت‌احوال برای فرزندش شناسنامه ساختگی درست می‌کند، دارنده‌ای که تاریخ چک صادره از سوی صادرکننده را عوض می‌کند، کسی که به‌جای دیگری ذیل سندی را که به نام دیگری است، هرچند با امضایی کاملاً مطابق امضای واقعی خود امضاء می‌کند و بازپرس یا قاضی تحقیقی که اظهار متهم دال بر قبول نداشتن مورد اتهام را به‌گونه‌ای می‌نویسد که اقرار متهم را به ارتکاب جرم نشان می‌دهد همگی جاعل می‌شوند.اگر این موارد را با یکدیگر مقایسه کنیم درمی‌یابیم که همه موارد دسته اول صرفاً اطلاعات دروغ و نادرست ارائه‌شده است درحالی‌که در موارد دسته دوم خدشه در اصل و ماهیت سند وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر اسناد و نوشته‌های دسته اخیر به فردی غیر از کسی که واقعاً آن‌ها را ساخته یا نوشته منتسب شده است؛ یعنی مثل این است که این اسناد و نوشته‌ها و غیره در مورد خود این جمله را می‌گویند: «من سند یا نوشته‌ای هستم که فلان شخص من را نوشته یا تغییر داده و یا ساختن و تغییر دادن من حسب نظر وی انجام‌شده است»؛ و فلان شخص در مثال‌های اخیرالذکر، به ترتیب به بایع و مشتری، متعاملین، مأمور ثبت‌احوال، رئیس شعبه صادرکننده و متهم اشاره دارد. بدین ترتیب ملاحظه می‌کنیم که جمله فوق‌الذکر یک جمله دروغ است، ازآن‌رو که اسناد و نوشته‌های مذکور، برخلاف آنچه ظاهر سند ادعا می‌کند، توسط بایع، مأمور دفترخانه، پدر طفل، موصی لهم،صندوقدار، دارنده چک و قاضی تحقیق ساخته یا تغییر داده‌شده‌اند. از سوی دیگر اگر همین جمله را سند یا نوشته در مورد خودش در ارتباط با مثال‌های دسته اول بیان کند، جمله‌ای کاملاً درست و غیرقابل خدشه خواهد بود، یعنی در این حالت سند یا نوشته تظاهر نمی‌کند که توسط فرد دیگری ساخته یا تغییر داده‌شده و یا اینکه ساختن یا تغییر دادن آن توسط فردی غیر از کسی که عملاً این کارها را انجام داده تجویزشده است. به قول یک نویسنده انگلیسی: «برای تحقق جعل باید دست یعقوب به‌عنوان دست برادر یعقوب نمایانده شود.»[۵]به نظرمی‌رسد که با پذیرش چنین ضابطه‌ای در حقوق ما بتوان بر ابهاماتی که در مورد جرم جعل برای قضات و حقوقدانان وجود دارد و بعضاً در موضع‌گیری‌های متضاد جلوه می‌کند، فائق آمده و جرم جعل را در محدوده‌ای قرار دارد که واقعاً باید در آن محدوده قرار گیرد. با پذیرش چنین ضابطه‌ای آرای زیر از دیوان عالی کشور قابل توجیه خواهند بود چراکه رسید و قبض موردبحث در این آرا هیچ دروغی راجع به خود و شیوه تنظیم خود نمی‌گویند:«اگر کسی چیزی را برای تعمیر نزد تعمیرکار ببرد و مشارالیه از پس دادن آن امتناع کند و رسیدی به خط و امضاء خود ارائه دهد و بگوید (این همان رسیدی است که موقع آوردن جنس برای تعمیر به او دادم و اینک در دست من است و دلیل بر این است که جنس را به او رده کرده‌ام) این عمل فقط اظهاری خلاف واقع خواهد بود و نه جعل و نه عمل امتناع از رد جنس نیز خیانت در امانت بشمار می‌رود.»

 

از سوی دیگر، اداره حقوقی قوه قضاییه طی یک نظریه مشورتی در مورد تغییر و تبدیل نمره امتحانی بدون اطلاع معلم مربوطه و رعایت مقررات اشعار داشته است:«اگر تغییر نمره و تجدیدنظر در اوراق امتحانی به دستور رئیس آموزشگاه یا مقام ذیصلاح انجام‌شده باشد جعل نیست، و اگر معلمی خودسرانه و بدون دستور مقام ذیصلاح مبادرت به تجدیدنظر در اوراق تصحیح‌شده نموده و نمره آن را تغییر دهد عمل از مصداق جعل است.» به عقیده دکتر میر محمد صادقی نظریه مشورتی اداره حقوقی می‌تواند صحیح باشد که کسی غیر از معلم مربوطه نمره را تغییر دهد یا اینکه معلم مربوطه پس‌ازآنکه نمره اولیه مورد تأیید و امضای شخص دیگر قرارگرفته است آن را بدون رعایت ضوابط و مقررات تغییر دهد والا اگر هیچ‌یک از این دو حالت نباشد و خود معلم نمره قبلی خود را تغییر دهد (هرچند که حق این کار را هم نداشته باشد) به دلیل عدم الشمول ضابطه فوق الاشعار، جعل محقق نخواهد شد. همین‌طور از دو مثال زیر، که توسط نویسنده محترمی به‌عنوان مصادیق جعل مفادی ذکرشده‌اند به نظر دکتر میر محمد صادقی مورد دوم قطعاً نمی‌تواند جعل اعم از مادی یا مفادی محسوب گردد. مثال اول ایشان مورد شخص بی‌سوادی است که به طلبکار خود می‌گوید رقم چک را صد هزار تومان بنویسد ولی او آن را دویست هزار تومان می‌نویسد.مثال دوم مورد مسئول تهیه آذوقه‌ای است که برای یک تشکیلات دولتی صد مورد آذوقه خریده ولی به‌جای صد مورد صد و پنجاه مورد می‌نویسد.[۶]این حالت اخیر چیزی جز دروغ نویسی صرف نیست حداقل ضرر بالقوه برای تحقق جرم جعل ضروری است که باید بین آن و عمل مادی فیزیکی در جرم جعل رابطه سببیت وجود داشته باشد. در مورد این رکن، که بدون وجود آن جرم جعل محقق نخواهد شد ذکر چند نکته لازم است[۷]:

 

اولین نکته اینکه منظور از عنصر ضرر، لزوماً ورود ضرر بالفعل یا متحقق نیست بلکه ضرر بالقوه یا محتمل کفایت می‌کند. دیوان عالی کشور دریکی از آرای خود اشعار می‌دارد: «…. اضرار آنی شرط تحقق جرم (جعل) نیست، بلکه عمل جعل اگر در آینده و حتی بالقوه متضمن ضرر دیگری باشد مورد با موارد مربوط به جعل منطبق است بنابراین اگر بین بردن عمدی سند مجعول اصولاً مانع تعقیب جرم نخواهد بود.»[۸]

 

درواقع اگر برای تحقق جرم جعل ورود ضرر بالفعل لازم می‌بود این عمل را هیچ‌گاه نباید جرم می‌شناختیم، زیرا در ارتکاب جعل ضرری به کسی وارد نمی‌شود بلکه استفاده بعدی از سند مجعول است که باعث ورود ضرر می‌گردد. به همین دلیل، برخی معتقد به جرم‌زدایی از جعل و بسنده کردن به جرم شناختن اعمال بعدی که با استفاده از سند مجعول ارتکاب می‌یابد مثل ترویج سند یا کلاه‌برداری می‌باشند که این نظر به دلیل جلب اعتماد مردم نسبت به اسناد و نوشته‌ها و تأمین منافع عمومی رد شده است زیرا اگر جعل جرم نباشد و تنها استفاده از سند مجعول جرم تلقی گردد نتیجه آن می‌شود که نتوانیم کسی را که در منزل وی هزار بسته اسکناس مجعول و چندین دستگاه ساخت اسناد جعل یافته‌ایم مورد تعقیب قرار دهیم، زیرا هنوز آن اسکناس‌ها را خرج نکرده است درحالی‌که تأمین آسایش عمومی ایجاب می‌کند که با این شخص در این مرحله برخورد کنیم.با توجه به عدم لزوم ورود ضرر بالفعل، زمان تحقق جرم جعل زمانی است که کار ساختن یا تغییر دادن نوشته یا هر چیز دیگری که موضوع آن را تشکیل می‌دهد تمام می‌شود، هرچند که در آن لحظه جاعل قصد این‌که نوشته علیه شخص خاصی مورداستفاده قرارگرفته و او را فریب دهد را نداشته باشد (البته مسلماً وجود عنصر روانی به‌طور عام، یعنی قصد سوءاستفاده، ضروری است).از سوی دیگر، اگر حتی احتمال ورود ضرر (یعنی ورود ضرر بالقوه) هم متصور نباشد جرم جعل محقق نخواهد شد. مثل‌اینکه پدری برای تقویت روحیه فرزند خود بر روی پاکتی که دیگری برای فرزند او فرستاده است در مقابل نام فرزند کلمه «عزیز» را اضافه کرده و نامه را به فرزند بدهد، یا اینکه یکی از متعاملین در مقابل اسم خود در مبایعه‌نامه القاب، دکتر، مهندس، استاد، حضرت مستطاب اجل و نظایر این‌ها را اضافه نماید.

 

دیوان عالی کشور ایران دریکی از آرای خود بر همین مبنا رأی صادر کرده است:

 

«ارتکاب کسی به جعل ارقامی در دفتر غیررسمی خود جرم نیست، زیرا دفتر متهم که رسمی نبوده جز علیه خود او که قانوناً در هیچ مقامی سندیت ندارد بنابراین نمی‌توان عملیات او را در دفتر مزبور مشمول ماده ۱۰۶ قانون کیفر عمومی یا سایر مواد جزایی قرارداد.»[۹]

 

همین‌طور هرگاه کسی نام خود را در پروانه رانندگی، گذرنامه، شناسنامه یا هر سند و نوشته دیگری که اساساً به دلیل انقضای مدت اعتبار دیگر هیچ ارزشی ندارد، وارد کند عمل وی جعل محسوب نخواهد شد[۱۰] مگر آنکه مرتکب، عملی را در راستای معتبر ساختن مجدد مدرک یا سند باطل‌شده‌ای انجام دهد و مثلاً مهر  «باطل شد» را از روی گذرنامه ابطال‌شده‌ای محو کند یا تاریخ منقضی شده آن را به‌گونه‌ای تغییر دهد که همچنان معتبر جلوه نماید. ساختن تقلبی اسکناسی نیز، که به دلیل خارج شدن از رواج قانونی ارزشی برای آن قابل‌تصور نیست، به همین دلیل جعل محسوب نمی‌شود.

 

در حقوق انگلستان شرط وجود ضرر بالقوه به این شکل توضیح داده‌شده است که مدرک مجعول باید به‌گونه‌ای باشد که بتوان بر آن تکیه شود[۱۱] به همین دلیل چون معمولاً برای تعیین سال ساخت اتومبیل به شماره سریال مندرج بر روی پلاک آن توجهی نمی‌شود بلکه دفترچه مالکیت مبنای عمل قرار می‌گیرد تغییر شماره سریال برای وانمود کردن اینکه اتومبیل مدل‌بالاتری دارد جعل محسوب نمی‌گردد.با توجه به لزوم احراز ضرر محتمل (به‌عنوان حداقل آنچه موردنیاز است) آیا وجود خارجی نداشتن شخصی که سند به نام او ساخته‌شده باعث خروج عمل از عنوان جعل خواهد بود یا خیر؟

 

دیوان عالی کشور به این سؤال پاسخ منفی داده است. دیوان در یک مورد اشعار می‌دارد که چنانچه در ورقه مصالحه نامه ساختگی ادعای جعل مهر، امضاء یا اثرانگشت کسی شده باشد که وجود خارجی شخصی نداشته باشد در زیر به نمونه‌هایی از آرایی که به‌درستی ضرر غیر را کافی دانسته‌اند اشاره می‌شود:

 

«یکی از ارکان اساسی جعل اضرار غیر است، خواه ضرر دولت باشد و یا ضرر افراد. بنابراین اگر متصدی فروش تمبر، تمبرهای درشت را بفروشد و در صورت تحریف کرده به همان میزان ریز وارد کند چون این عمل ضرری به دولت وارد نمی‌سازد، جعل به شمار نمی‌آید…»[۱۲]

 

«الزامی نیست که متضرر از جرم، افراد باشند. ممکن است دولت متضرر شود که در این صورت نیز بزه جعل صادق است بنابراین اگر مأمور وصول درآمد دولت مبلغی را از مؤدیان دریافت می‌کند و قبض می‌دهد ته قبض آن مبلغی کمتر از وجه دریافتی وارد و بقیه را به نفع خود دریافت کند گرچه مؤدی قبض صحیح در دست دارد و متضرر نمی‌شود، ولی چون وزارت دارای از این امر متضرر است بزه جعل مصداق پیدا می‌کند.»[۱۳] «چیزی که از عناصر جرم جعل شناخته‌شده همان قابلیت سند است برای اضرار غیر ولی برای تحقق رکن مزبور همه‌وقت لازم نیست ضرر به کسی متوجه باشد که سند را به نام او ساخته‌اند، بلکه ضرر غیر او هم محقق عنوان جعل خواهد بود و بنابراین اگر کسی در ظهر سندی به نام صاحب سند جعل کند و از بدهکار وجه آن را دریافت دارد چون جعل رسید موجب تضرر بدهکار (شاکی) بوده عمل مشمول تعریفی است که در ماده ۹۷ قانون کیفر عمومی از آن شده است»[۱۴]. «جعل پروانه رسمی دولتی جرم است ولو اضرار به غیر نداشته باشد چه در این قبیل اوراق وصف اضرار (یعنی شرط و رکن اصل جعل) اصولاً محسوب نخواهد شد.»[۱۵]بدین ترتیب به نظر دکتر میر محمد صادقی با توجه به اینکه ورود ضرر به کسی که سند یا امضاء به نام او ساخته‌شده ضرورتی ندارد[۱۶] و ضرر می‌تواند به غیر هم وارد شود، وجود خارجی نداشتن کسی که سند یا امضاء به نام او ساخته‌شده است لزوماً باعث عدم تحقق جرم جعل نخواهد شد مشروط به آنکه وجود ضرر بالقوه به غیر (اعم از دولت یا شخص حقوقی یا حقیقی) احراز گردد پس همان‌طور که اگر کسی برای استخدام شدن در اداره‌ای از افراد معلوم و مشخص معرفی‌نامه برای خود بسازد عمل وی را باید جعل محسوب کرد، عمل کسی هم که این معرفی‌نامه‌ها را از اشخاص حقیقی و حقوقی موهوم، با عناوین و القابی که خود برای آن‌ها ساخته است می‌سازد باید جعل به‌حساب آید.

 

در اینجا نکته ظریفی وجود دارد که برای جلوگیری از هر نوع ابهام باید به آن پرداخته شود صرف اینکه شخصی (مثلاً یک شاعر یا نویسنده یا سیاستمدار) اسم مستعاری را برای خود برگزیده و اشعار، نوشته‌ها و اوراق مالی خود را به آن نام نوشته و یا امضاء کند باعث ارتکاب جرم جعل از سوی او نمی‌گردد زیرا در این حالت نام مستعار نام کسی نیست که وجود ندارد بلکه یک نام دیگر برای یک شخص زنده، یعنی همان شاعر، نویسنده یا سیاستمدار است. این‌که دیگران تطابق این دو نام را بر یک شخص نمی‌دانند یا وی برای اهداف نامشروعی، مثل فرار از مالیات، نام مستعار برای خود برگزیده است، در حکم مسئله تغییری ایجاد نمی‌کند.به‌طریق‌اولی هرگاه شخص که سند، نوشته، امضاء یا چیز دیگر به نام او ساخته می‌شود مرده باشد جرم جعل، به نظر دکتر میر محمد صادقی[۱۷] قابل تحقق خواهد بود، مثل‌اینکه کسش امضاء نقاش معروفی را که مرده است بر روی یک تابلوی نقاشی جعل کرده و گران‌تر بفروشد یا کتابی را به نام و امضای نویسنده‌ای معروف درگذشته‌ای منتشر نماید تا افراد بیشتری به اتکای نام نویسنده مذکور آن کتاب را خریداری نمایند در برخی آرای صادره از سوی دادگاه‌ها جعل اثرانگشت شخص مرده از سوی متهم محرز دانسته شده است.[۱۸]دومین نکته قابل‌ذکر در مورد رکن نتیجه آن است که هرچند، در اکثر موارد، جعل به‌قصد ایراد ضرر اقتصادی و کسب منافع اقتصادی ارتکاب می‌یابد، لیکن ضرر در جرم جعل، برخلاف جرائم علیه اموال لزوماً ضرر مادی نیست، بلکه ضرر معنوی نیز کفایت می‌کند بنابراین کسی که با جعل مدرک دیپلم متوسطه قصد دارد در آزمون ورودی دانشگاه‌ها شرکت کند مرتکب جرم جعل می‌شود اما عمل وی کلاه‌برداری یا شروع به کلاه‌برداری نخواهد بود، چون هیچ نفع مادی مستقیمی برای وی متصور نیست.[۱۹] ضرر معنوی در ماده ۱ «قانون مسئولیت مدنی»مصوب سال ۱۳۳۹ و نیز ماده ۹ «قانون آیین دادرسی کیفری» سابق مورداشاره و پذیرش قرارگرفته است.[۲۰] دیوان عالی کشور نیز در آرای مختلفی ضرر غیرمادی را برای تحقق جرم جعل کافی دانسته است ازجمله در آرای زیر:«اگر کارمند دولت برای استفاده از مرخصی برگ گواهی نامه پزشک جعل نماید، هرچند مرخصی او بدون استفاده از حقوق باشد، عمل او جعل محسوب است چه برای تحقق بزه جعل، اضرار اعم از ضرر مادی و غیرمادی می‌باشد و اگر در این مورد ضرر مالی متوجه خزانه دولت نشده باشد، صرف استفاده از وقت که می‌بایست صرف خدمت دولت بشود، به وسیله ساختن نوشته برخلاف حقیقت، جعل به شمار می‌رود و استفاده از آن نیز، بزه محسوب خواهد بود.»[۲۱]همین‌طور اگر ضرر وارده به این شکل باشد که فرد با این کار خود بخواهد آثار جرم دیگری را پاک کند جرم جعل، باوجود سایر شرایط محقق خواهد شد بنابراین اگر کسی به‌قصد مخفی داشتن اختلاسی که قبلاً مرتکب شده است از دفاتر دولتی با تغییر ارقام تحریف کند،عمل جعل محسوب است،اگرچه از تحریف منظوری جز محو آثار اختلاس نداشته باشد و به این کیفیت بزه او متعدد محسوب و مستحق مجازات اختلاس و جعل است همان‌طور که دیوان عالی کشور اظهار داشته است:

 

«تغییر دادن ارقام و اعداد در دفاتر و ته چک، ولو آنکه به‌قصد محو کردن آثار جرم اختلاس باشد مشمول عنوان جعل بوده و قابل مجازات است.»[۲۲]

 

سومین نکته در مورد رکن ضرر در جعل این است که عدم النفع نیز کفایت می‌کند، البته به نظر می‌رسد که باید منشأ نفع مشروع و حصول آن مسلم بوده باشد مثل آن‌که کسی نام یکی از موصی لهم را از وصیت نامه دیگری پاک‌کرده و به این وسیله او را از موصی‌به محروم سازد.

 

[۱]– میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی،ص۲۸۸.

 

 ۲–  سلیمان پور، محمد، همان، ص۸۳-۸۲ .

 

[۳] – میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ص۲۹۰.

 

[۴]–  نظریه مشورتی شماره ۴۹۰۲/۷ مورخ ۱۲/۰۹/۱۳۶۸ اداره حقوق قوه قضاییه.

 

[۵]– میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ص۲۹۴.

 

[۶]–  سپهوند، امیرخان، تقریرات درس حقوقی جزای اختصاصی، ص۷۲.

 

[۷]–  میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، تهران، ۱۳۸۸، ص۲۹۶.

 

[۸]– رأی شماره ۱۳۱۴ مورخ ۱۶/۰۶/۱۳۱۸ شعبه دوم دیوان عالی کشور. () متین، احمد، همان، ص۱۰۸ .

 

[۹]. رأی شماره ۸۱۸ مورخ ۱۴/۰۶/۱۳۱۶ شعبه پنجم دیوان عالی کشور. () متین، احمد، مجموعه رویه قضایی،ص۱۰۶.

 

[۱۰]–  میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ص۲۹۹.

 

[۱۱]– نگاه کنید به رأی شماره ۷۸۲ مورخ ۱۱/۰۴/۱۳۱۸ دیوان عالی کشور.

 

[۱۲]– رأی شماره ۵۱۳ مورخ ۰۹/۰۴/۱۳۲۶ شعبه دوم دیوان عالی کشور.

 

[۱۳]– رأی شماره ۱۳۰۵ مورخ ۰۶/۰۶/۱۳۱۸ شعبه دوم دیوان عالی کشور. () سلیمان پور، محمد، جعل اسناد در حقوق ایران و از نظرحقوق تطبیقی، ص۱۰۲.

 

[۱۴]– رأی شماره ۳۷۱ مورخ ۲۶/۰۲/۱۳۱۶ شعبه دوم دیوان عالی کشور. () متین، احمد ،مجموعه رویه قضایی، ص۱۰۰.

 

[۱۵]– رأی شماره ۱۲۶۹ مورخ ۳۱/۰۵/۱۳۱۷ شعبه پنجم دیوان عالی کشور. () متین، احمد، مجموعه رویه قضایی، ص۱۰۷.

 

[۱۶]سپهوند، امیرخان، همان، ص۸۳ .

 

[۱۷]– میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ص۳۰۳.

 

[۱۸]– دادنامه شماره ۱۴۴۲ مورخ ۰۴/۱۱/۶۹ صادره از شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک. () بازگیر، یداله، سرقت جعل و خیانت در امانتدر آرای دیوان عالی کشور، ص۱۸۶-۱۸۴.

 

[۱۹]–  میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه اموال و مالکیت، ص۸۱ .

 

[۲۰]– البته قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب سال ۱۳۷۸ در ماده ۹ تنها به ضرر و زیان های مادی و منافل ممکن الحصول اشاره کرده است.

 

[۲۱].- رأی شماره ۱۷۲۱ مورخ ۲۶/۰۶/۱۳۲۱ شعبه دوم دیوان عالی کشور. () متین، احمد، مجموعه رویه قضایی، ص۱۰۵.

 

[۲۲]– آرای شماره ۳۵۲ مورخ ۲۴/۰۳/۱۳۱۸ و ۱۸۳۶ مورخ ۱۹/۰۸/۱۳۱۷ شعبه دوم دیوان عالی کشور. () متین، احمد، همان، ص۱۰۴.

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:23:00 ق.ظ ]




۱-۲-۹-۶ سند عادی در حکم سند لازم­الاجرا

 

 

اسناد عادی در حکم سند لازم­الاجرا اسنادی است که اجرای مفاد آن بدون نیاز به گرفتن رأی از دادگاه و با مراجعه­ی مستقیم به اداره­ی ثبت امکان‌پذیر است (مانند چک)، برخلاف سند غیر لازم­الاجرا که اجرای آن مستلزم صدور حکم از دادگاه است.

 

۱-۲-۱۰   اسناد تنظیم‌شده در خارج از ایران                                                                                                         

 

اسنادی که هریک از طرفین اقامه می‌نمایند، ممکن است در خارج از ایران تنظیم‌شده باشد در این صورت اگر سند را مأمورین صالح ایرانی در حدود صلاحیت خود و طبق مقررات ایران تنظیم نموده باشد سند رسمی است و با سند رسمی که در ایران تنظیم می‌شود از حیث شرایط، اعتبار،توان اثباتی و … تفاوتی ندارد. بنابراین منظور از ((اسناد تنظیمی خارج از ایران)) اسنادی است که به‌وسیله مأمورین سایر کشورها، در خارج از ایران تنظیم‌شده است.این دسته از اسناد، در صورتی در دادگاه‌ها و حتی ادارات ایران پذیرفته می‌شود که شرایط ماده ۱۲۹۵ ق. مدنی حاصل باشد. به‌موجب این ماده ((محاکم ایران به اسناد تنظیم‌شده در کشورهای خارجه همان اعتباری را خواهند داد که آن اسناد مطابق قوانین کشوری که در آنجا تنظیم‌شده دارا می‌باشد مشروط بر اینکه:

 

اولاً- اسناد مزبور به علتی از علل قانونی از اعتبار نیفتاده باشد.

 

ثانیاً- مفاد آن‌ها مخالف با قوانین مربوطه به نظم عمومی یا اخلاق حسنه‌ی ایران نباشد.

 

ثالثاً- کشوری که اسناد در آنجا تنظیم‌شده به‌موجب قوانین خود یا عهود اسناد تنظیم‌شده در ایران را نیز معتبر بشناسد.

 

رابعاً-نماینده سیاسی یا کنسولی ایران در کشوری که سند در آنجا تنظیم‌شده یا نماینده سیاسی و یا کنسولی کشور مزبور در ایران تصدیق کرده باشد که سند موافق قوانین محل تنظیم یافته است. بنابراین ممکن است نماینده سیاسی یا کنسولی ایران در کشور محل تنظیم، موافقت اسناد را با قوانین محل تنظیم گواهی کرده باشد. در این صورت چون دادگاه‌های ایران علی­القاعده نمی­توانند صحت مهر و امضای مأمور ایرانی در خارج را تشخیص دهند، ماده ۱۲۹۶ ق. م. قبول شدن اسناد مزبور در دادگاه‌های ایران را متوقف بر این دانسته که وزارت خارجه یا ((حکام ایالت و ولایت))امضای نماینده­ی ایران در خارج را گواهی کرده باشند.[۱] در عمل اسناد مزبور برای گواهی صحت امضا به وزارت خارجه داده می‌شود.در تفسیری که یکی از حقوقدانان از مواد ۱۲۹۵ و ۱۲۹۶ ارائه داده‌اند، باید اسناد عادی نوشته و امضاشده در خارج نیز مشمول مقررات مواد مزبور دانسته شود.[۲] اما چون ((موافقت سند با قوانین محل تنظیم)) منصرف به ((مقررات شکلی تنظیم سند)) است که تنها درباره­ی اسناد رسمی مصداق دارد و اسناد ((شکل)) ویژه‌ای ندارند، نظر مزبور قابل‌تأمل است، پس باید مقررات مزبور را تنها ناظر به اسناد رسمی تنظیم‌شده در خارج دانست. در حقیقت ، اگر هم اعتبار اسناد عادی مشروط به امری باشد، امر مزبور ماهوی است.شرایط ماهوی سند، حتی در اسناد رسمی تنظیمی خارج از ایران که احراز آن‌ها برای مأمور وزارت خارجه گاه غیرممکن و درهرحال دقت  و احاطه‌ی همه جانبه­ای را می­طلبد، به مناقشه­ی احتمالی و استدلالات حقوقی طرفین و وکلای آن‌ها و قضاوت دادگاه واگذار می‌شود.دادگاه‌ها­ی ایران نیز در عمل ترجمه­ی رسمی اسناد عادی را کافی دانسته و مناقشه­ی احتمالی درباره‌ی محتوای سند با قوانین کشور محل صدور را به عهده­ی طرفین واگذار می‌نمایند.[۳]

 

۱-۲-۱۱ اسناد مسلم الصدور [۴]

 

اسنادی که صدور آن‌ها مسلم شمرده‌شده و می‌توانند اساس تطبیق  قرار گیرد ، ماده ۲۲۳ به سندی که خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت آن نمی‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد تصریح‌شده است ، ماده مزبور مقرر می‌دارد .« خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت اسنادی عادی را که نسبت به آن انکار یا تردید یا ادعای جعل‌شده باشد ، نمی‌توان اساس تطبیق قرارداد هرچند که حکم به صحت آن شده باشد .» .هرگاه طرفین در انتخاب سندی توافق نمایند آن سند می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد حتی اگر قانون‌گذار آن را در فرض عدم توافق مسلم الصدور نداند برای مثال ، خوانده نسبت به اصالت سفته‌ای که منتسب به مورث اوست تردید نماید و طرفین توافق نمایند که سفته‌ی دیگری چک ، نامه‌ای خصوصی یا … که به امضای مورث است اساس تطبیق قرار گیرد دادگاه باید آن را اساس تطبیق قرار دهد.

 

با توجه به مفهوم ماده ۲۲۳ ق.ج محتویات و مندرجات سند عادی که در دعوایی ابراز گردیده و نسبت به اصالت  تعرض نشده می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد و به درخواست ذینفع دادگاه باید پرونده‌ی آن دعوا را مطالبه نماید .

 

«اگر یکی از اصحاب دعوا به‌منظور معرفی اساس تطبیق امضاهای مسلم الصدور طرف که در پرونده‌ی دیگری بوده تقاضای خواستن پرونده‌ی مزبور را نماید دادگاه نباید ( به استناد اینکه پرونده‌ی مورد استناد متعلق به خود تقاضاکننده است و می‌توانسته مورداستفاده را استخراج کند ) از خواستن پرونده خودداری نماید ».[۵]

 

از مفهوم ماده ۲۲۳ ق.ج به‌روشنی برداشت می‌شود که محتویات و مندرجات سند رسمی که در دعوایی مورد استناد قرارگرفته و نسبت به آن ادعای جعل‌شده باشد ، اگر حکم به اصالت آن داده‌شده باشد ، می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد . به‌طریق‌اولی هرگاه سند رسمی حتی اگر در دعوایی نیز مورد استناد قرارگرفته و نسبت به آن ادعای جعل نشده باشد ، محتویات و مندرجات سند رسمی حتی اگر در دعوایی نیز مورد استناد قرار نگرفته باشد می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرد زیرا اصالت آن مادام که خلاف آن اثبات نشده باشد مفروض است . اما هرگاه قسمتی از سند دارای ارکان سند رسمی بوده و قسمت دیگران رسمی شمرده نشود قسمت غیررسمی از این حیث مشمول احکام و آثار سند عادی است[۶]. قانون قدیم در بند ۳ ماده ۳۹۶ « خطوط با امضای اشخاص رسمی در نوشتجات رسمی را در زمره‌ی اسنادی قرار داده بود که می‌تواند اساس تطبیق قرار گیرند البته منظور از «نوشته رسمی» آن‌هایی است که «سند رسمی» به مفهوم دقیق اصطلاح شناخته نشوند زیرا در غیر این صورت تصریح آن لغو شمرده می‌شود . چنین نصی در قانون جدید دیده نمی‌شود اما ازجمله با توجه به شیوه‌ی تنظیم ماده ۲۲۳ ق.ج و اعتباری که قوانین به نوشته‌های مزبور داده ، باید پذیرفت که خط و امضای این نوشته‌ها می‌توانند اساس تطبیق قرار گیرند . خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت که در برگ‌های راجع به دعاوی در دادگاه تنظیم‌شده نیز به‌موجب بند ۲ ماده ۳۹۶ ق. ق می‌توانست اساس تطبیق قرار گیرد در حکومت قانون جدید در پذیرش آن‌ها به‌عنوان اساس تطبیق منعی وجود ندارد به‌موجب قسمت اخیر بند ۴ ماده ۳۹۶ ق.ق « …درصورتی‌که یک قسمت از سند مورد اختلاف و قسمت دیگر از حیث خط مسلم باشد دادگاه می‌تواند همین قسمت را اساس تطبیق قرار می‌گیرد ،  « مسلم الصدور » است .[۷]

 

تنها سندی که « مسلم الصدور » بودن یا نبودن آن را نمی‌توان از ماده۲۲۳ ق.ج برداشت نمود سند عادی است که قبلاً مورد استناد قرار نگرفته باشد برای مثال سندی عادی است که قبلاً مورد استناد قرار نگرفته باشد برای مثال سندی عادی که در دعوایی مورد استناد قرارگرفته مورد انکار قرار می‌گیرد و ابراز کننده برای اثبات اصالت آن از دادگاه درخواست می‌نماید که عادی دیگری که ادعا می‌نماید منتسب الیه ( انکارکننده) امضا نموده اساس تطبیق قرار گیرد تا امضای زیر سند متنازع‌فیه با امضای زیر آن تطبیق داده شود آیا دادگاه می‌تواند چنین سندی را اساس تطبیق قرار دهد ؟ پرسش ازاینجا است که سند معرفی‌شده در دعوایی مورد استناد قرار نگرفته تا با توجه به‌عکس العمل منتسب الیه به آن پاسخ روشن باشد ۰ در صورت تعرض پاسخ منفی والا مثبت بود ) ماده ۳۹۶ ق.ق در مقام شمارش اسناد مسلم الصدور در بخش نخست بند ۴ مقرر می‌داشت « اسناد عادی که قبلاً به صحت خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت آن اعتراف شده باشد …» این ترتیب اگرچه در قانون جدید نیامده اما منطقی و قابل‌اجرا می‌باشد . بنابراین سند عادی که قبلاً در دعوایی مورد استناد قرار نگرفته در صورتی می‌توان اساس تطبیق قرار گیرد که منتسب الیه یا قبلاً به طریقی به صحت خط و .. آن اعتراف کرده باشد و یا با اساس تطبیق قرار گرفتن آن صریحاً یا تلویحاً موافقت نماید[۸].

 

« درصورتی‌که مهر ورقه‌ای موردتکذیب طرف باشد چنین مهری نباید اساس تطبیق قرار گیرد »[۹].

 

تطبیق سند بر پایه‌ی ماده ۲۰۰ ق.ج باید « … در جلسه‌ی دادرسی به عمل آید مگر در مواردی که قانون طریق دیگری معین کرده باشد » در این خصوص ماده ۲۲۵ ق.ج می‌گوید « اگر اوراق نوشته‌ها و مدارکی که باید اساس تطبیق قرار گیرد دریکی از ادارات یا شهرداری‌ها یا بانک‌ها یا مؤسساتی که با سرمایه‌ی دولت تأسیس‌شده است موجود باشد برابر مقررات ماده (۲۱۲) آن‌ها را به محل تطبیق می‌آورند . چنانچه آوردن آن‌ها به محل تطبیق ممکن نباشد و یا به نظر دادگاه مصلحت نباشد و یا دارنده‌ی آن‌ها در شهر یا محل دیگری اقامت داشته باشد به‌موجب قرار دادگاه می‌توان در محلی که نوشته‌ها ، اوراق و مدارک یادشده قرار دارد ، تطبیق به عمل آورد ». بنابراین هرگاه برگ‌ها و نوشته‌ها دریکی از ادارات یا .. موجود باشد و آوردن آن‌ها به محل تطبیق ممکن نباشد به‌موجب قرار دادگاه ، شخصی که باید تطبیق را انجام دهد (دادرس یا کارشناس) به محل مراجعه و عمل تطبیق را در محل انجام می‌دهد . (دادرس یا کارشناس) به محل مراجعه و عمل تطبیق را در محل انجام می‌دهد اما درصورتی‌که دارنده‌ی برگ‌ها و نوشته‌ها در محل یا شهر دیگری اقامت داشته باشد ، دادگاه از طریق نیابت قضایی اقدام می‌نماید تا دادگاه نایب بر اساس ماده ۲۲۵ ق.ج با لحاظ مواد ۲۰۰و۲۲۶ همین قانون تطبیق را انجام داده و نتیجه را اعلام نماید . به‌موجب م۲۲۶ ق.ج « دادگاه موظف است در صورت ضرورت ، دقت در سند ، تطبیق خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت یا مهر سند را به کارشناس رسمی یا اداره‌ی تشخیص هویت و پلیس بین‌الملل که مورد وثوق دادگاه باشد ارجاع نماید .

 

بخش پایانی بند ۳ ماده ۳۹۳ ق.ق یکی دیگر از راه های تشخیص اصالت سند را « …. دقت در خط ،  مهر ، امضا سند از حیث تراشیدگی و امثال آن « قرار داده بود این ترتیب اگرچه در قانون جدید پیش‌بینی‌نشده اما در حکومت این قانون نیز می‌تواند مورد عمل قرار گیرد .

 

به‌موجب ماده ۲۲۴ ق.ج « می‌توان‌ کسی را که خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت منعکس در سند به او نسبت داده‌شده است اگر در حال حیات باشد برای است کتاب  یا اخذ اثرانگشت یا تصدیق مهر دعوت نمود عدم حضور یا امتناع او از کتابت یا زدن انگشت یا تصدیق می‌تواند قرینه‌ی صحت سند تلقی شود . هرگاه شخصی که خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت سند منتسب به اوست ، علی‌رغم دعوت دادگاه از حضور خودداری نماید و یا حاضر شود اما از کتابت یا … خودداری نماید ، دادگاه می‌تواند این امر را قرینه‌ی اصالت سند قرار دهد . بنابراین اگر استناد الیه در حال حیات نباشد چون دعوت او منتفی است دادگاه نمی‌تواند از طریق اصالت یا عدم اصالت سند را تشخیص دهد .

 

در رویه‌ی قضایی دادگاه پس از رسیدگی به اصالت سند درصورتی‌که آن را اصیل تشخیص دهد معمولاً قرار صحت و اصالت آن را صادر می‌کند و علی‌القاعده بر اساس آن اقدام به صدور رأی می‌نماید و هرگاه حسب مورد سند را مجعول تشخیص دهد وی ا اصالت آن را احراز نکند ( سند عادی) با اعلام این امر ، ادعای مستند به سند را محکوم‌به در می‌نماید در حقیقت صدور قرار رسیدگی به اصالت سند ازجمله گویای مؤثر بودن سند مورد تعرض در دعوا می‌باشد تصمیم دادگاه درباره‌ی اصالت یا جعلیت سند مانند سایر تصمیمات قضایی علی‌القاعده قابل عدول نیم باشد البته روشن است که هرگاه رأی دادگاه در دعوای مطروحه قابل شکایت باشد ، شکایت‌کننده از رأی می‌تواند تصمیم دادگاه درباره‌ی اصالت سند را نیز مورد شکایت قرار داده و حتی در مرحله‌ی تجدیدنظر نیز به دلایل جدیدی مبنی برحسب مورد ، اصالت یا عدم اصالت سند استناد کند و تصمیم دادگاه نخستین نسبت به اصالت یا عدم اصالت سند مانع رسیدگی دادگاه تجدیدنظر نسبت به این نمی‌باشد .[۱۰]

 

بنابراین هرگاه دلیل در پرونده وجود داشته باشد و یا در مرحله‌ی تجدیدنظر ارائه شود که به نظر دادگاه تجدیدنظر ، بی‌اعتباری تشخیص دادگاه پایین را می‌رساند، دادگاه مزبور می‌تواند تصمیم دیگری درباره‌ی اصالت سند بگیرد . تصمیم دادگاه درباره اصالت سند در دیوان عالی کشور نیز می‌تواند مورد ممیزی قرار گیرد و مرجع عالی مزبور می‌تواند به علت مختلفت آن با قانون یا دلایل و مدافعات طرفین و .. رأی مبتنی بر تصمیم‌گیری مزبور را نقض نماید. بر رأی تجدیدنظر خواسته اشکال وارد است ، زیرا علاوه بر آنکه اصالت مستندات مورد رسیدگی دادگاه قبلی قرارگرفته و به مرحله‌ی ثبوت رسیده تردید مرجع رسیدگی نسبت به اصالت مستندات مرقوم خلاق واقعیت فوق بوده و قابل توجیه نیست… »هرگاه نسبت به اصالت سندی در دادگاه تعرض شود درحالی‌که نسبت به این سند در دعوای دیگری قرار اصالت صادرشده باشد رسیدگی دادگاه نسبت به اصالت سند منع قانونی ندارد زیرا اعلام اصالت سند در اسباب موجهه‌ی حکم قید می‌شود که اعتبار امر قضاوت شده ندارد.[۱۱]

 

[۱]–  ماده ۱۲۹۶ ق.م.

 

[۲]–  امامی،سید حسن،حقوق مدنی،ج ۶،ص ۱۸۶.().کاتوزیان ،ناصر،اثبات و دلیل اثبات،ج ۱،ص ۲۸۶

 

[۳]– شمس عبدالله،همان،ص ۱۴۶

 

[۴]– همان ص۲۰۴

 

[۵]– متین ، احمد ، مجموعه رویه قضایی ، ص۳۰۳

 

[۶]– شمس ، عبدالله ، همان ، ص۲۰۶

 

[۷]– شمس ، عبدالله ، همان اصالت سند ۲۰۸

 

[۸]– همان ص ۲۰۸

 

[۹]– متین ، احمد ، همان ، ص۲۸

 

[۱۰]– شمس ، عبدالله ، همان ، ص۲۱۲

 

[۱۱]– شمس ، عبدالله ، همان ، ۲۱۳

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ق.ظ ]




اقسام دعوای جعل

 

 

۲-۲-۱ دعوای کیفری جعل

 

گفته شد که جعل مادی و مفادی در مقررات کیفری به قید مجازات ممنوع گردیده و بنابراین جرم شمرده می‌شود تعقیب جرائم علی‌القاعده به عهده ی دادسرا یا قائم‌مقام او می‌باشد که می‌تواند با شکایت شاکی آغاز و درهرحال بر اساس آیین دادرسی کیفری و در مرجع کیفری نسبت به آن رسیدگی و تصمیم گیری شود.

 

روشـن اسـت کـه اگـر شخصی ادعا داشته باشد که سندی به زیان او جعل‌شده و این امر را موضوع شکایتی کیفــری قرار دهـد و یا دادسرا با آگاهی از ارتکاب جعل، فاعل را تحت پیگرد کیفری قرار دهد، رسیـدگی و تصمیـم گیـری نسبـت بـه اصالت یا جعلیت سند در مرجع کیفری و طبق آیین دادرسی کیفــری به عمل می­آید و هرگاه دادرسی کیفری به صدور حکم نهایی مبنی بر جعلیت سند بیانجامد، سنــد مــزبـور حسب مورد جزئاً یا کلاً اعتبار خود را ازدست‌داده و اگر به استناد آن دعوایی اقامه‌شده و یا بشود، طرفی که سند علیه او ابراز گردیده می‌تواند با ارائه و یا استناد به‌حکم نهایی مرجع کیفری و تاکید بر جعلی بودن سند یا قسمتی ازآن،از آثار سند مزبور و یا قسمت مجعول آن رها شود و درنتیجه نوبت به طرح ادعای جعل به مفهوم دقیق اصطلاح درمرجع حقوقی و رسیدگی به این ادعا که موضوع این بند می­باشد نمی­رسد،زیرا دادگاه حقوقی مکلف است از حکم دادگاه کیفری درباره اصالت یا جعلیت سند تبعیت کند[۱](ماده ۲۲۷ ق .ج).

 

۲-۲-۲ دعوای حقوقی جعل( اصلی)

 

هرگاه شخصی آگاه شود که سندی یا قسمتی از سندی به زیان او جعل‌شده و به هر علت نخواهد شکایت کیفری مطرح کند، می‌تواند علیه شخصی که سند را در اختیار دارد اقامه ی دعوای جعل نماید و با اثبات جعلیت سند، حکم جعلیت سند را گرفته و پس از نهایی شدن آن از نگرانی وجود سند فارغ شود. این شیوه­ی طرح ادعای جعلیت سند دعوای «جعل اصلی» به شمار می­رود زیرا تنها یک دعوای اقامه‌شده و خواسته­ی آن صدور حکم مبنی بر اعلام جعلیت سند موردنظر می­باشد واحکام و آثار این دعوا مشمول قواعد عام است.در این صورت روشن است که اگر حکم نهایی مبنی بر جعلیت سند یا قسمتی از سند صادر شود سند مزبور حسب مورد جزئاً یا کلاً اعتبار خود را از دست می‌دهد و اگر به استناد آن دعوایی اقامه شود، طرفی که سند علیه او ابرازشده می‌تواند با ارائه و یا استناد به‌حکم نهایی مرجع حقوقی و تاکید بر جعلی بودن سند، آثار مزبور رها شود.

 

در چنین حالتی نیز نوبت به طرح ادعای جعل تبعی به مفهوم دقیق اصطلاح و رسیدگی به این ادعا نمی‌باشد، زیرا دادگاهی که به دعوای مستند به سند مجعول رسیدگی می­کند مکلف است به‌حکم جعلیت سند که اعتبار امر قضاوت شده را دارد اعتبار لازم را بدهد [۲].

 

۲-۲-۳ ادعای تبعی یا طاری

 

۲-۲-۳-۱ مفهوم

 

آنچه در اینجا باید بررسی شود «ادعای جعل تبعی یا طاری » است؛ بدین معنا که هرگاه سندی رسمی یا عادی در دعوایی مورد استناد هریک از طرفین قرار گیرد و طرف مقابل در مقام دفاع در برابر سند، به اصالت آن در قالب ادعای جعل تعرض نماید، این ادعا، ادعای جعل «تبعی » خوانده می‌شود ، زیرا ازجمله در جریان رسیدگی به دعوای اصلی مطرح شده است برای مثال: خواهان به استناد سفته ای دعوایی اقامه و مطالبه مبلغ صد میلیون ریال وجه آن را می­نماید (دعوای اصلی) ؛ خوانده در مقام دفاع در برابر سند ابزاری، ادعا می­نماید که سفته مجعول است. این ادعای جعل نه تنها از این جهت که در برابر سند ابرازی، ادعا می­نماید که سفته مجعول است. این ادعای جعل نه تنها از این جهت که در جهت جریان رسیدگی به دعوای اصلی و ادعا جعل تبعی برای مثال دعوای اصلی مسترد شود و یا قرار عدم استماع یا در دعوای اصلی صادر شود ادامه رسیدگی به ادعای جعل نیز منتفی می‌شود[۳].

 

ازنظر برخی حقوقدانان ادعای جعل اصلی ناظر به موردی است که مدعی برای اثبات جعلی بودن سندی طرح دعوا می­کند. مانند اینکه در دادخواست مدعی چنین می­آید که خوانده با دست‌کاری در سند مالکیت مرز واقعی ملک خود را تغییر داده و مقداری از زمین های مجاور را ضمیمه­ی آن کرده است و از دادگاه خواسته شود که جعل بودن سند مالکیت را دربخش دست‌کاری شده اعلام کند؛ یا در شکایت کیفری گفته می‌شود که متهم چکی به نام من جعل و برای مطالبه بانک برده است همچنین است در فرضی که مدعی مبنای اصلی دعوا را اثبات جعل قرار می‌دهد مانند این‌که درخواست ابطال سند مالکیت یا چک را به دلیل جعل بودن آن‌ها تقاضا می‌کند در این دعوا، مدعی جعل باید تمام دلایل خود را به پیوست دادخواست کند و به‌منظور ابلاغ به خوانده و رسیدگی دهد[۴].در دعوای تبعی جعل، سندی در برابر خواهان به‌عنوان دفاع ارائه می‌شود که به نظر او جعل است یا خواهان اسنادی برای اثبات ادعای خود به دادگاه می‌دهد که خوانده مدعی جعل بودن انست. در این دو مثال ذکرشده، ادعای جعل چهره فرعی و تبعی دارد ودرصورتی‌که استناد کننده آن را پس بگیرد یا دعوای اصلی به دلیلی رد شود ادعای جعل نیز به تابعیت آن‌ها از بین می­رود . قانون آیین دادرسی مدنی بیشتر به جعل تبعی نظر دارد و آیین رسیدگی به آن را در دروان دعوای اصلی بیان می­کند.[۵]

 

[۱]– همان، ص ۱۸۷

 

[۲]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، جلد سوم –پیشرفته ص ۱۸۸

 

 [۳]- شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، جلد سوم –پیشرفته، ص ۱۸۸

 

[۴] – کاتوزیان، ناصر، دلیل و اثبات دلیل، ج ۱، ص ۱۰۰

 

[۵]– کاتوزیان، ناصر، دلیل و اثبات دلیل، ج ۱، ص ۱۰۰

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ق.ظ ]




شناسایی افراد از بدو پیدایش کلام وجود داشته و با شکل گیری اجتماعات بشری ، انسان های اولیه در جستجوی هویت خود ، قبایلشان را با عاج فیل ، شاخ گوزن و پوست حیوانات از همدیگر متمایز می‌ساختند . قبل از مسیحیت در مصر و یونان قدیم ، به وسیله مقامات دولتی و با اهداف نظامی‌و مالیاتی شناسایی افراد صورت می‌گرفت و با ظهور مسیحیت ، مقامات کلیسا این امر را عهده دار شده و در دولت روم به تدریج ثبت ازدواج و طلاق که از احوالات شخصی محسوب می‌شود رایج و جزء رسومات مذهبی تلقی شد .

 

 

با گذر زمان و افزایش جمعیت جوامع گوناگون ، شناسایی فردی افراد بیشتر مورد توجه قرار گرفته و روش های مختلفی برای شناسایی بکار گرفته شد که مهمترین آن ها صدور اسناد هویتی برای افراد جامعه می‌باشد .

 

اسناد هویتی از ابداعات و مظاهر حقوق تمدن عصر حاضر است و مجوز ورود به دنیای شهروندی است که برخورداری از حقوق اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را به دنبال دارد .

 

این اسناد ملاک هویت و تابعیت افراد و یگانه مدارکی هستند که اجازه اعمال حق و ادای تکلیف را به افراد جامعه می‌دهند و از ترکیب دو کلمه سند و هویت تشکیل شده اند که برای ورود به بحث ، بدواً موضوعات مربوط به سند مورد بررسی قرار گرفته سپس هویت و مطالب مرتبط به آن تشریح خواهد شد و در نهایت مباحث مربوط به مجموع اسناد هویتی ذکر می‌شود.

 

دوم : سند  و تاریخچه سند در حقوق ایران

 

سوم :

 

در ایران باستان در عهد و دوره هخامنشی و ساسانیان و پس از آن در دوره حکومت های اسلامی‌سند اهمیت داشته و استفاده از آن در موارد مختلف کشف شده است که در این خصوص در دو قسمت قبل از اسلام و بعد از اسلام بحث می‌گردد .

 

الف ) تاریخچه سند در حقوق ایران قبل از اسلام

 

مدارک تاریخی نشان می‌دهد که در زمان حکومت پارتیان از سند استفاده میشده است . ” مالکوم کالج ”  نویسنده تاریخ پارتیان که در زمینه های مختلف حیات اجتماعی و سیاسی این سلسله مطالعاتی انجام داده از وجود سند در قوانین و نظامات مدنی آن دوران خبر داده است[۱] .

 

در قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان ، بند چهارم از فصل نهم حکایت بر این دارد که در صورتی که مدعی صحت امضاء و مهر ذیل سند منعقده بین خود و مدعی علیه را تصدیق نماید ، چنانچه حروف و عبارات آن قرارداد ، دست نخورده باشد ، معتبر و لازم الاجرا بین طرفین خواهد بود و مدعی حق ندارد نسبت جعل به آن بدهد[۲] .

 

در زمان حکومت انوشیروان به دستور وی معاملات نزد قضات انجام شده و در دفاتر مربوطه درج گردید[۳] .

 

 

 

ب ) تاریخچه سند در حقوق ایران بعد از اسلام

 

در ایران بعد از اسلام ، به طوری که از کتب و آثار مربوط به این دوره استخراج می‌شود عمل قضا و دادرسی بوسیله نمایندگان دین و دولت صورت می‌گرفت و دولت در عزل و نصب آن ها آزادی عمل داشت ، تنظیم اسناد از نظر قانونی به عهده قاضی القضات و یا نماینده وی بود که دفاتری نیز در این خصوص تنظیم میشد . محررین و نویسندگان اسناد اولاً باید به احکام معاملات و فقه اسلامی‌احاطه کامل داشته و ثانیاً به زیور عدل آراسته باشند و از نظر قانونی ، اسناد تنظیمی‌مورد حمایت دولت بود و خرید و فروش و قرض و اجاره به موجب سند انجام می‌گرفت[۴] .

 

در عهد غازان خان پادشاه مغول ، عده ای منفعت طلب با تنظیم اسناد بی اساس دعاوی و اختلافات دامنه داری برای مردم بی پناه ایجاد می‌کردند و غازان خان ظاهراً در سایه تعلیمات وزیر با تدبیرش رشیدالدین فضل ا… در مقام حل این مشکل برمی‌آید و دستور می‌دهد اسناد به وسیله افراد متبحر تنظیم شود و در صورت تنظیم سند جدید ، اسناد قبلی و کهنه را در طاس عدل بشویند تا اسناد معارض نزد مردم پیدا نشود و اسنادی که سی سال از عمر آن ها می‌گذرد ، مورد استفاده نبوده و به اصحاب دعوی پس ندهند[۵] .

 

در عهد صفویه مرجعی بنام صدر دیوانخانه تاسیس شد که یک نفر قاضی شرع در آنجا به کار معاملات و تنظیم اسناد و عقدنامه و طلاقنامه می‌پرداخت و اسناد معاملات را مهر و در دفتر مخصوصی ثبت می‌نمود .

 

در اواخر سلطنت فتحعلی شاه و اوایل سلطنت محمدشاه برای جلوگیری از بروز اختلافات تجاری بین ایران و روسیه ، دفاتری نزد کارگزاریها وجود داشت که اسناد و معاملات تجار را در آن می‌نوشتند .

 

نخستین قانون مربوط به اسناد ، در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی تحت عنوان قانون ثبت اسناد در زمان مشروطیت به تصویب رسید و مقرر شد اسناد رسمی‌در اداره ثبت ، تنظیم و معاملات رسمی‌در آن اداره ثبت شود که این رویه تا سال ۱۳۰۷ ادامه داشته و در آن سال قانون تشکیل دفاتر اسناد رسمی‌در ۲۰ ماده به تصویب رسید[۶] .

 

سوم : تعریف سند

 

الف ) تعریف لغوی سند

 

سند از نظر لغوی عبارت است از آن چیزی که به آن اعتماد کنند یا نوشته ای که وام یا طلب کسی را معین سازد یا مطلبی را ثابت کند[۷] .

 

و در لغت نامه دهخدا ، سند به این نحو تعریف شده است :

 

آنچه بدان اعتماد کنند ، نوشته ای که وام یا طلبی را معین نماید ، سند نوشته ای است که وسیله اثبات باشد ، مدارک مستند و نوشته ای که قابل استناد باشد[۸] .

 

و نوشته عبارت است از یک مجموعه از کلمات و ارقام یا علامات دیگر مثل علامات رمز که با وسایلی از قبیل دست انسان ، ماشین تحریر ، مهر ، کامپیوتر یا وسیله چاپ و غیره روی اشیائی از قبیل کاغذ ، چرم ، پوست ، برگ درختان ، چوب ، سنگ ، فلزات ، پارچه ، نگاشته شده به نحویکه با نشان دادن الفاظ مقصود نگارنده را بیان نماید و شکل و فرم مخصوص نیز در آن شرط نمی‌باشد.

 

 

 

ب ) تعریف اصطلاحی سند

 

به طور کلی برای سند دو معنی متصور است :

 

۱- سند با معنی موسع

 

۲- سند با معنی مضیق

 

۱- معنی موسع سند عبارت است از هر شیئی که دلیل وجود حق یا یک رابطه حقوقی می‌باشد و یا وجود شرطی را که دارای اعتبار حقوقی است فراهم می‌کند و یا اینکه اسناد عبارتند از اشیائی که با دست انسان ساخته شده و قابل فهم هستند که مستقل از وجودشان اختصاص به اثبات اموری دارند که دارای اعتبار حقوقی است[۹] .

 

بنابراین در معنای موسع سند هر شیئی که قابلیت دلالت و ارزش اثبات و اعتبار حقوقی و قضایی داشته باشد اعم از نوشته و غیرنوشته نظیر فیلم ، عکس و غیره را دربرمی‌گیرد .

 

۲- سند در معنای مضیق ، شامل اشیایی که فاقد وصف نوشته هستند نمی‌شوند هرچند به عنوان دلیل و مدرک در مراجع و محاکم قابلیت استناد داشته باشد .

 

بنابراین در معنای مضیق ، سند نوشتجات را شامل می‌شود اعم از اینکه خود نوشت و یا غیر آن باشد و به عبارتی سند نوشته ای است که بتواند به عنوان دلیل برای حق یا تعهد بکار رود و رابطه ای که بین سند و نوشته وجود دارد رابطه خصوص و عموم مطلق است . یعنی هر سندی نوشته است ولی هر نوشته ای سند نیست .

 

ماده ۱۲۸۴ قانون مدنی در تعریف سند مقرر می‌دارد «عبارت است از نوشته ای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد. »

 

بنابراین خصائص برشمرده شده توسط قانون مدنی بر مفهوم مضیق سند منطبق است . این خصوصیات عبارتند از :

 

۱- نوشته ( کتبی ) بودن           ۲- قابلیت استناد

 

لذا تغییر حقیقت در اشیائی که فاقد هر یک از خصوصیات فوق باشد یعنی کتبی نباشد یا در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد نباشد از موضوع اسناد خارج خواهند شد. منظور از قابلیت استناد آن است که نوشته بتواند مثبت حق بوده و دارای ارزش و اعتبار قانونی ، قضایی یا آثار حقوقی باشد.

 

 

 

چهارم : انواع سند

 

به موجب مواد ۱۲۸۷ و ۱۲۸۹ ق.م سند به دو دسته تقسیم می‌شود :

 

۱- سند رسمی‌   ۲- سند غیر رسمی‌(عادی)

 

الف ) سند رسمی‌

 

۱- تعریف سند رسمی‌: عبارت است از سندی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی‌یا در نزد مامورین رسمی‌در حدود صلاحیت آن ها بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد و غیر از اسناد مذکور سایر اسناد عادی است.

 

با توجه به این تعریف ، معلوم می‌شود که اسناد رسمی‌از جانب سه دسته اداره ثبت ، دفاتر اسناد رسمی‌و سایر ماموران رسمی‌تنظیم می‌گردد و هر کدام این سه دسته باید در حدود صلاحیت خود و بر طبق مقررات قانونی اقدام نمایند و بر این اساس اسناد رسمی‌از نظر محل تنظیم به سه دسته تقسیم می‌شوند .

 

 

    • اسناد رسمی‌که در اداره ثبت اسناد و املاک تنظیم می‌شود .

 

    • اسنادی که در دفترخانه اسناد رسمی‌تنظیم می‌گردد .

 

  • اسنادی که نزد سایر مامورین صلاحیت دار تنظیم می‌شود .

 

و مطلب دیگری که از این تعریف استنباط می‌شود این است که اسناد رسمی‌باید دارای شرایط زیر باشند :

 

الف ) بوسیله مامور رسمی‌تنظیم شده باشد .

 

ب ) مامور در تنظیم سند صلاحیت داشته باشد .

 

ج ) مقررات مربوط به تنظیم سند رعایت شده باشد .

 

۲- انواع اسناد رسمی‌: اسناد رسمی‌به چهار گروه تقسیم می‌شوند :

 

– اسناد قانونی مانند قوانین و فرامین

 

– اسناد اداری مانند دستورات و بخشنامه های صادره از ادارات کشوری

 

– اسناد قضایی مانند احکام و قرارهای دادگاه ها و صورت مجلس ها و …

 

– اسناد تنظیمی‌در دفاتر ثبت[۱۰]

 

تقسیم بندی دیگری از سوی دکتر سلیمان پور برای اسناد رسمی‌در رساله دکتری ایشان تحت عنوان جعل اسناد در حقوق ایران ذکر شده است[۱۱] .

 

قانونگذار اهمیت و اعتبار خاصی را برای اسناد رسمی‌قائل شده که از نتایج آن لازم الاجرا بودن این اسناد است و این بخاطر حفظ نظم و امنیت و آسایش جامعه و جلب اعتماد مردم به اسناد رسمی‌است .

 

ب : اسناد عادی

 

۱ ) تعریف سند عادی : قانون مدنی ایران از سند عادی تعریفی به عمل نیاورده است ولی باتوجه به تعریف اسناد رسمی‌در ماده ۱۲۸۷ ، در ماده ۱۲۸۹ ، می‌گوید غیر از اسناد مذکور در ماده ۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است .

 

بنابراین می‌توان گفت اسناد عادی تابع تشریفات خاصی نمی‌باشند مگر آنکه در موارد محدود و معینی قانون صورت خاصی برای آن مقرر داشته باشند مانند وصیت نامه خود نوشت که به دستور ماده ۱۲۸۷ قانون امور حسبی در صورتی معتبر است که تمام به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ ، روز ، ماه و سال به خط موصی بوده و به امضاء او رسیده باشد.

 

با توجه به مراتب فوق اسناد عادی به قرار زیر می‌باشند :

 

۱- سندی که بوسیله افراد عادی تنظیم می‌شود مانند نامه های خصوصی و غیره

 

۲- سندی که مامور رسمی‌خارج از حدود و صلاحیت خود تنظیم نماید مثل سند معامله ای که نزد پلیس تنظیم شده باشد .

 

۳- سندی که مامور رسمی‌بدون رعایت مقررات مربوطه تنظیم نماید مانند سند تنظیمی‌در دفاتر اسناد رسمی‌که در دفتر نماینده ثبت نشود .

 

 

 

 

 

۲ ) اقسام اسناد عادی

 

اسناد عادی را می‌توان به چهار دسته تقسیم نمود[۱۲] :

 

 

    • نوشته هایی که افراد امضاء نموده اند

 

    • اسناد تجاری

 

    • نامه های خصوصی

 

    • اسناد تنظیمی‌در کشورهای خارجه

 

 

پنجم : هویت و تعریف آن

 

یکی از عناصر مهم در تعریف و درک هویت در مباحث اجتماعی ، دیگران هستند ، یعنی متمایز ساختن فرد از دیگر افراد ، یک ملت از دیگر ملل ، یک فرهنگ از دیگر فرهنگ ها و به عبارت دیگر ، هویت عاملی است که وسیله شناسایی فرد و تمیز او از دیگران است[۱۳] .

 

الف ) تعریف لغوی هویت : هویت کلمه ای است عربی که در زبان فارسی به جای واژه انگلیسی ( Identity ) بکار می‌رود . معین در فرهنگ فارسی ، تحت عبارت هویت ، معانی از قبیل ذات باری تعالی ، هستی وجود ، آنچه موجب شناسایی می‌شود را ذکر می‌نماید .

 

در لغت نامه دهخدا ، هویت عبارت از تشخیص که همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است ، بیان گردیده است[۱۴] .

 

در فرهنگ بزرگ سخن ، هویت مساوی با آنچه شخصی با آن شناخته میشود مانند نام ، نام خانوادگی، نام پدر و دیگر ویژگی های مندرج در شناسنامه و گذرنامه[۱۵] .

 

در فرهنگ عمید به حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد ، شخصیت ذات هستی و وجود ، منسوب به هو ، ( ورقه هویت ، شناسنامه ) تعبیر شده است[۱۶] .

 

ب ) تعریف اصطلاحی هویت : در اصطلاح عمومی‌آنچه موجب شناسایی شخص، ایل ، قوم یا ملتی شود هویت می‌نامند . هویت به معنی هستی و وجود است چیزی که وسیله شناسایی فرد باشد یعنی مجموعه فضایل فردی و خصوصیات رفتاری که از روی آن فرد به عنوان عضو یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود و از دیگران متمایز می‌گردد خودآگاهی از هستی ما، با آگاهی از هستی دیگران همراه است . ما و دیگران دو روی یک سکه هستند یکی بدون دیگری بی معناست[۱۷] . ولی در کل هویت مفهومی‌است که در علوم مختلف دارای فضای مفهومی‌خاص است که لازم می‌باشد برای روشن شدن مطلب ، هویت در محدوده سه علم ، فلسفه ، روان شناسی و جامعه شناسی بطور اختصار مورد اشاره قرار گیرد .

 

نقش هویت در فلسفه : در این علم ، مفهوم هویت با ماهیت در رابطه است بنابراین لازم است در ابتدا به معنی ماهیت اشاره گردد . ماهیت به چیستی و حقیقت ذاتی یک شیء اشاره دارد ، ماهیت چیزی است که در جواب “ما” حقیقیه “چیست؟” گفته می‌شود و پرسش از گوهر اشیاء است بنابر این بر حقیقت شیئی و آنچه شیئت شیء بدان است اطلاق می‌شود[۱۸] .  هرگاه ماهیت بر شخص لحاظ و اعتبار شود هویت می‌شود .

 

هویت در اصل ” هو هویت ” است به معنی در این همانی ، با اتخاذ بذات است . اتخاذ به ذات به معنی اتصاف و شناخته شدن و یکی بودن موصوف با صفات اصلی و جوهری مورد نظر است . زمانی که از هویت پدیده ای سخن به می‌آید باید آن سخن طوری باشد که نشان دهد پدیده مزبور به راستی گویای هیات و ماهیت وجودی خویش است[۱۹] .

 

نقش هویت در روان شناسی : در این دانش هویت و احساس هویت یکی از مشخصه های شخصیت فرد تلقی می‌شود . احساس هویت عبارت است از احساسی که انسان نسبت به استمرار حیات روانی خود دارد و یگانگی و وحدتی که در مقابل اوضاع و احوال متغیر خارج ، همواره در حالات روانی فرد احساس می‌شود ، بنابراین از نظر روان شناسی هویت انسانی دارای نوعی ثبات است .

 

هویت زمانی پیدا می‌شود که انسان با غیرمواجه می‌گردد و این غیر عبارت است از فرد یا جامعه ای دیگر و یا به گفته روان شناسان نقش های جدید که فرد به عهده می‌گیرد. هویت زمانی مطرح می‌شود که انسان خود را با چیز دیگر مقایسه کند . پس هنگامیکه هویت در روان شناسی طرح می‌گردد ، من ، او ، ما ، آنها و تشابهات و تفاوت ها مفاهیمی‌هستند که هویت را تعریف می‌کنند .

 

در مباحث روان شناسی ، از واژه هویت نخستین بار فروید فقط یک بار ، آن هم به صورت کاملاً تصادفی استفاده کرده و سپس آن را با معنای ضمنی روانی ، اجتماعی در آمیخته است[۲۰] .

 

[۱]  راوندی ، مرتضی ، سیر قانون و دادگستری در ایران ، نشر چشمه ، چاپ اول ۱۳۶۸ ، ص ۱۵

 

[۲]  شهزادی ، رستم ، قانون زرتشتیان در زمان ساسانیان ، نشر انجمن زرتشتیان ، تهران سال ۱۳۶۵ ، ص ۵۶

 

[۳]  شهری ، غلامرضا ، حقوق ثبت اسناد و املاک ، انتشارات جهاد دانشگاهی ، چاپ سوم سال ۱۳۶۳ ، ص ۶

 

[۴]  راوندی ، مرتضی ، همان منبع ، ص ۱۲۰

 

[۵]  راوندی ، مرتضی ، همان منبع ، ص ۱۲۰

 

[۶]  شهری ، غلامرضا ، حقوق ثبت اسناد و املاک ، ص ۱۴ – ۷

 

[۷]  عمید ، حسن ، فرهنگ فارسی ، انتشارات امیرکبیر ، جلد ۲ ، ص ۱۲۳۵

 

[۸]  دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه دهخدا ، انتشارات موسسه دهخدا ، جلد ۹ ، ص ۹۶۷

 

[۹]  سلمان پور ، محمد ، جعل اسناد در حقوق ایران ، ۱۳۴۱ ، انتشارات گنج دانش ، ص ۳۷

 

[۱۰]  امامی‌، سید حسن ، حقوق مدنی ، انتشارات ابوریحان ، چاپ ۵ ، سال ۱۳۶۲ ، جلد ۶ ، ص ۶۷

 

[۱۱]  ایشان انواع اسناد رسمی‌را به این ترتیب ذکر نموده است :

 

۱- نوشته های سیاسی ۲- اسناد سجلی ۳- اسناد محضری ۴- اسناد اجرائی ۵- صورت مجلس مناقصه و مزایده دولتی ثبت املاک ۶- احکام قضایی اعم از جزایی و حقوقی و تجاری ۷- اسناد مربوط به محاسبات خزانه دارای عمومی‌۸- اسناد مربوط به ثبت املاک ۹- نوشتجات مربوط به مالیات غیرمستقیم ۱۰- نوشتجات اداری و پست و تلگراف ۱۱- اسناد نظامی‌۱۲- اسناد اداری ۱۳- نوشتجات دیگر از قبیل دیپلم های دانشگاهی و انواع گواهینامه بانکی و ارزی ، رجوع شود به رساله دکتر محمد سلیمان پور ، انتشارات گنج دانش ، سال ۱۳۴۲ ، ص ۱۲۹ و ۱۳۰

 

[۱۲]  بهرامی‌، بهرام ، اجرای مفاد اسناد رسمی‌، نشر آریان ، چاپ اول سال ۱۳۸۲ ، ص ۸

 

[۱۳]  صدر ضیاء ، کثرت قومی‌و هویت ملی ایرانیان ، انتشارات پیام نور ، سال ۱۳۷۷ ، ص ۱۵

 

[۱۴]  لغت نامه دهخدا ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، سال ۱۳۷۷ ، جلد ۱۰ ، ص ۱۲۶۵

 

[۱۵]  انوری ، حسن ، فرهنگ بزرگ سخن ، انتشارات کتابخانه ملی ایران ، جلد ۸ ، ص ۸۴۶۰

 

[۱۶]  عمید ، حسن ، فرهنگ فارسی ، نشر امیر کبیر ، جلد ۲ ، ص ۱۹۸۴

 

[۱۷]  اشرف ، احمد ، هویت ایرانی ، مجله گفتگو ، بهار ۷۳ ، ص ۷

 

[۱۸]  معین ، محمد ، فرهنگ معین ، جلد ۴ ، ص ۹۱

 

[۱۹]  احمدلو ، حبیب ، رابطه هویت ملی و هویت قومی‌، پایان نامه کارشناسی ارشد ، جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس سال ۱۳۸۱ ، ص ۱۳۰

 

[۲۰]  موسوی ، معصوم ، اثر مشاوره ی فردی با رویکرد واقعیت درمانی ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تربیت معلم ، سال ۱۳۷۷ ، ص ۳۵

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ق.ظ ]




با فراگیر شدن و استفاده از رایانه و نرم‌افزارهای رایانه‌ای در عرصه‌های مختلف زندگی، حافظه رایانه و نرم‌افزارها جایگزین سند و نوشته سنتی میشود و در سطح گسترده‌ای برای بیان و اعلام اراده از رایانه استفاده خواهد شد. در بادی امر به نظر می‌رسد تفاوتی بین فضای مجازی (سایبری) با فضای حقیقی در تحقق یا فتن جرم جعل و در نهایت مبنای جرم‌انگاری آن وجود ندارد ولی باید خاطر نشان ساخت که عنوان جزایی جعل سنتی اقدام علیه داده‌های رایانه ای را در بر نمی‌گیرد و با حمایت از این داده‌ها نیازمند جرم‌انگاری مستقل می‌باشیم و با توجه به تمایز‌هایی که در رفتار و شرایط و اجزای آن (رکن مادی) در فضای سایبری وجود دارد، به نظر می‌رسد ناچار خواهیم بود که قوانین ویژه‌ای برای این فضا در نظر بگیریم. به ویژه که در چنین مسائلی فرایند ارتکاب جرم متفاوت بوده و مسؤولیت‌های ناشی از آن می‌تواند متفاوت باشد و قوانین را چون نمی‌توان بدین حد وسیع تفسیر کرد که شامل این موارد شود برخی از عنوان‌ها قانون خاص می‌خواهد:

 

 

 

زندگی در اجتماع توأم با سود و زیان است و زیان‌هایی که در روابط اجتماعی از رفتارهای ما ناشی می‌شود دو دسته‌اند:

 

 

۱- زیان‌های قابل تحمل

 

 

۲- زیان‌های غیرقابل تحمل

 

 

زیان‌های قابل تحمل که خیلی به آن بهاء نمی‌دهیم و در مقابل جبران بر نمی‌آییم و مستلزم هیچ واکنشی نیست ولی زیان‌های غیر قابل تحمل می‌بایست جبران شود و افراد نمی‌توانند آن‌را نادیده بگیرند و دو بخش می‌باشد:

 

 

۱-زیان‌های غیرقابل تحمل شدید ۲- زیانهای غیر قابل تحمل غیر شدید

 

 

اگر زیان غیرقابل تحمل و شدید نبود واکنش غیرکیفری داریم مثلاً می‌توان به تمسک به باب مسؤولیت مدنی در جهت جبران ضرر و زیان برآییم ولی اگر زیان و ضرر موضوع بحث به صورت غیر قابل تحمل و شدید باشد در اینجا مستلزم واکنش کیفری می‌باشیم که ما آن‌را منع می‌کنیم که چنین زیانی وارد نشود. در بحث جعل و تزویر و همچنین جعل رایانه‌ای می‌گوئیم که سند یا حافظه رایانه و نظم اسنادی به عنوان یک ارزش در نظام حقوقی ما می‌باشد و از ارزش و اعتبار برخوردار است و بر همین اساس رفتارهایی که مخالف با نظم اسنادی هستند، رفتارهایی است که زیان شدید و غیر قابل تحمل را ایجاد می‌کند و نظم اسنادی را مخدوش می‌سازد. جعل و تزویر جهت حفظ و حمایت آن و جلوگیری از زیانهای شدید که به چنین اسنادی که با ارزش هستند وارد می‌شود و به همین خاطر جرم‌انگاری شده است. «استحکام روابط اجتماعی، اقتصادی و غیره منوط به آن است که افراد جامعه بتوانند به صحت و اصالت اسناد الکترونیکی و داده‌های رایانه‌ای که برای اهداف مختلف  در اختیار آن‌ها است و یا بین آنها مبادله شده و مورد اشاره قرار می‌گیرند اطمینان داشته باشند و از اینرو است که این پیشنهاد که چون جعل در واقع مقدمه‌‌ای برای استفاده بعدی از سند مجعول یا برای ارتکاب کلاهبرداری و نظایر آن‌ها و بنابراین نباید جرم مستقلی محسوب شود بلکه جز در موارد استثنایی مثل جعل اسکناس و قلب سکه، فرد مرتکب را تنها باید در صورت «مورد استفاده قرار دادن» سند مجعول یا ارتکاب «کلاهبرداری» و یا در صورت امکان، تحت عنوان شروع به کلاهبرداری به محاکمه کشید.در اکثر نظامهای کیفری موجود دنیا پذیرفته نشده است.[۱] برعکس در این نظام‌ها همواره به اهمیت حفظ این جرم به عنوان یک جرم مستقل در جهت تحکیم روابط اجتماعی سالم تأکید گشته است.[۲]

 

 

۱- see for example criew [1970] crim LR 584 and Gla3 ebrook [1970] crim LR 554, cited in smith and Hogan. Criminal Law [London: Butter worths 7th ed. 1992] p.568 G. Williams, forgery and falsity[1974crim. L.R71

 

 

[۲] -see:uk., the Law commission Reportion forgery and counterfeit currency (No.55 1973) Para 42 and chapter 3 of discussion paper of model criminal code officers committee of the standing committee of Attorneys General (Australia: july 1994 p.23)

 

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم