کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



انواع تحریم‌ها

 

تحریم اقتصادی را عموما بر دو نوع می‌دانند یا آن را در دو زمینه اعمال می‌کنند:

 

الف: تحریم تجاری در تحریم تجاری صادرات و واردات به کشور هدف محدود یا قطع می‌شوند.

 

ب: اعمال محدودیت‌ها: در این نوع تحریم کشور هدف مورد قطع مطالبات مالی قرار می‌گیرند و یا مطالبات‌های کشور‌های دیگر کاهش می‌یابد از روی دیگر به منشا تحریم، آن را به سه دسته تقسیم می‌کنند:

 

۱) تحریم‌های یک جانبه

 

۲) تحریم از سوی چند کشور

 

۳) تحریم توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد

 

البته ناگفته نماند تحریم اقتصادی برای هدف‌های استراتژیک معمولا جایگزین گزینه جنگ می‌شود و لذا هزینه اقتصادی آن به مراتب از جنگ برای کشور یا کشور‌های اعمال کننده کاملا قابل توجه است. به تحریم‌های اقتصادی برای هدف‌های استراتژیک معمولا ۴ مرحله‌ای است:

 

اول: تشویق کشور هدف به طور خصوصی و از راه مذاکره

 

دوم: در خواست علنی از کشور هدف و اعلام عمومی آن

 

سوم: مشورت با متحدین برای اقدام نظامی

 

چهارم: آغاز تحریم از سطح غیراقتصادی

 

این تحریم‌ها معمولا قبل از تحریم‌های اقتصادی آغاز می‌شود هدف آن ترغیب کشور هدف به تغییر سیاست مورد نظر است.

 

تحریم غیراقتصادی بسته به نوع کشور و شرایط موضوع متفاوت است ولی می‌تواند موارد زیر را در بر گیرد:

 

 

    1. لغو ملاقات‌های چند جانبه

 

    1. خودداری از اعطای ویزا

 

    1. کاهش سطح نمایندگی‌های سیاسی

 

    1. جلوگیری از عضویت کشور هدف در سازمان‌های بین‌المللی

 

    1. مخالفت با میزبانی کشور هدف برای اجلاس‌های بین‌المللی

 

    1. خودداری از کمک‌های مالی و مساعدت‌های رسمی

 

  1. قطع ارتباطات تلفنی رادیویی، حمل و نقل هوایی دریایی و زمینی

 

البته گروهی تحریم‌ها را به دو دسته «تحریم‌های خصوصی یا ملی» و «تحریم‌های دولت‌ها علیه یکدیگری تقسیم‌بندی می‌کنند که منظور از تحریم‌های خصوصی یا ملی می‌توان توسط افراد گروهها یا تشکیلات غیردولتی به منظور وادار کردن کشور خارجی یا اتباعش یا حتی دولت متبوع خود این افراد به انجام رفتار مشخصی باشد. تحریم‌‌های خصوصی معمولا مطابق با حقوق ملی مورد قضاوت قرار می‌گیرند مگر اینکه دولت آنها را آغاز کرده یا دستور داده باشد یا به وسیله معاهدات دو جانبه دولت متعهد شده باشد که جلوی تحریم را بگیرد و اگر مشخص می‌شود که یک تحریم خصوصی غیرقانونی بوده تنها در موارد نادری همچون موارد مربوط به نقض حمایت از زندگی و اموال بیگانگان مسئولیت بین‌المللی دولت مطرح خواهد شد.

 

اما در کنار تحریم‌های خصوصی که کاربر محدودی ندارد یکی از موارد شایع استفاده از تحریم‌های دولتی است که اصولا یکی از فنون موثر و کار آمد در اجرای سیاست خارجی برای تحقیق هدف و تامین منافع ملی استفاده از ابزارهای اقتصادی مالی و تجاری و تکنولوژیک است. در این راستا دولت استفاده کننده از این حربه‌ها سعی می‌کنند دولت‌های دیگر را به تغییر رفتار‌های سیاست خارجی‌شان وادار کنند به گونه‌ای که دگرگونی‌های حاصل از داده‌های سیاست خارجی دیگران، منافع دولت استفاده کننده را از ابزارهای مورد نظر در پی آورد. بهره گیری از این حربه‌ها به عصر کنونی روابط بین‌الملل منحصر نیست بلکه در گذشته نیز دولت‌ها سعی کرده‌اند از این طریق دیگران را به تسلیم در مقابل خواسته‌های خود وادار کنند.[۱]

 

 

 

 

پایان نامه اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 04:02:00 ب.ظ ]




برای اینکه بخواهیم تعریفی از کلمه تحریم بدست دهیم باید تعاریف فنی و تشریحی را که از این عبارت می‌شود تفکیک کنیم در اینجا می‌خواهیم به تحریم‌های اقتصادی بپردازیم که از مقررات تجاری مجزا است. مقررات تجاری محدودیت‌هایی است که دولت‌های ملی بر تجارت بین‌المللی اعمال می‌کنند بظاهر همان تاثیر تحریم‌های اقتصادی را دارند اما اهداف دیگری را دنبال می‌کنند اینگونه محدودیت‌های تجاری اهداف تعیین شده سیاست تجاری یک دولت است در حالی که در تعریف تحریم‌های اقتصادی آن را چون ابزاری برای نیل به اهداف سیاست خارجی مطرح می‌کنند به همین دلیل دولت آمریکا در پیشبرد خارجی‌اش به تحریم‌های اقتصادی روز افزون متوسل می‌شود.

 

 

افزون بر این، باید بین عبارت فنی «تحریم‌های اقتصادی» پیچیده است زیرا برخی اهداف سیاست تجاری ممکن است با اهداف یا شیوه‌ها و روش‌هایی که در برنامه تحریم اقتصادی بکار گرفته می‌شود شباهت پیدا کند. افزون بر این ممکن است برخی از شیوه‌های کاربردی تحریم‌های اقتصادی وارد سیاست اقتصادی بین‌المللی گردد. با وجود این بنظر می‌رسد که اهداف سیاست خارجی که از طریق اعمال تحریم‌های اقتصادی دنبال می‌شوند خارج از سیاست عمومی اقتصادی باشد.[۱]

 

از نظر«باری آی. کارتر[۲]» تحریم‌های اقتصادی به معنی تدابیر قهر آمیز اقتصادی علیه یک یا چند کشور برای ایجاد تغییر در سیاست‌های آن کشور است و یا دست کم بازگو کننده‌ی نظریات یک کشور درباره‌ی این قبیل سیاست‌های دیگران است.

 

در تعریفی از کتاب ‌هافبوئر[۳] و شوت[۴] و الویت[۵] در خصوص تحریم اقتصادی آمده است به معنی بازپس‌گیری عمدی یا تهدید به بازپس‌گیری روابط معمول تجاری یا مالی از سوی یک دولت است.[۶]

 

البته در این تعاریف از تحریم‌های اقتصادی از جمله تعرفه‌ها و سهمیه‌ها یا تضمین دسترسی به بازار یا تطبیق یا تزئینات تجاری شده است که با هدف اقتصادی در برقرار می‌شود. این‌ها عکس‌العملی است به رفتار اقتصادی یک کشور، تحریم‌های اقتصادی برای اهداف سیاست خارجی بکار گرفته می‌شود و هدف از آن تغییر رفتاری کشور هدف است.

 

عبارت «تحریم‌های اقتصادی» به معنی اقدامات غیر نظامی آمریکا است که تاثیر نامطلوبی بر انتقال کالا خدمات یا دارایی‌های ما به یک کشور خارجی خاص ندارند و هدف از برقراری آن، یا مجازات آن کشور یا وارد ساختنی آن به تطبیق خود با اهداف سیاسی یا بیان ناخرسندی آمریکا از اقدامات و رفتارهای آن کشور است.[۷]

 

در واقع به عبارت ساده‌تر تحریم‌ها یکی از انواع اقدامات غیرنظامی است که در ماده ۴۱ منشور ملل متحد به جهت اعمال فشار بر کشورهای ناقص صلح یا متجاوز پیش‌بینی شده است و عبارت است از منع صادرات یا واردات تمام یا بعضی از محصولات کالاهای مورد نیاز کشور تحت تحریم و ایجاد ممنوعیت از فعالیت‌ها و محدودیت در آن کشورهاست.

 

تحریم اقتصادی اغلب به عنوان جایگزین جنگ و اعمال قوه قهریه تلقی می‌شود و شامل انواع روابط اقتصادی اعم از تجاری و مالی است و کشور‌های مختلف از تحریم‌های محدود اقتصادی برای مقاصد سیاسی خود علیه کشورهای هدف استفاده می‌کنند. ولی این نوع تحریم عموما کم اثر بوده است. تحریم‌های همه جانبه از سوی سازمان‌های بین‌المللی نیز بندرت صورت گرفته است.

 

 

 

 

پایان نامه اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ب.ظ ]




اگر چه تحریم‌ها و محاصره اقتصادی بیشتر به سیاست جهانی معاصر مربوط است اما استفاده از این شیوه در تاریخ سابقه طولانی دارد. شاید اولین مورد مستند به فرمان مگارین[۱] در عصر یونان باستان باز می‌گردد. این فرمان در سال ۴۳۲ قبل از میلاد در برابر ربوده شدن سه زن اسپازینی[۲] صادر شد ارتیستوفن[۳] در آشارنیان[۴] قانون اجرایی این تحریم‌ها را این گونه به نظم مسدد است:

 

 

آنگاه از سر خشم پریکلس المپی[۵]

 

همچون رعد غرید همچو برق بر هلاس[۶] فرود آمد

 

فرمان‌ها داد همچون بانگ نوشانوش

 

که مگاری‌ها بی‌درنگ دور کردند

 

از زمین و از دریا و از بازارها

 

در تاریخ امریکا از قرن هیجدهم به بعد بارها تحریم اجرا شده است.

 

مثلا یک مستند تاریخی حکایت از این دارد که ساکنان مهاجر در سال ۱۷۶۵ میلادی در عکس‌العمل اعتراضی به اجرای «قانون استمپ»[۷] کالاهای انگلیسی را تحریم کردند که این اقدام به انقلاب آمریکا انجامید تحریم دیگر در اعتراض به «قانون تانسند»[۸] برای اعاده‌ی حقوق فرمانداران و قضاوت استعماری بود که متعاقب آن «مهمانی چای بیستون»[۹]

 

در سال ۱۷۷۴ میلادی برگزار شد تحریم‌های اقتصادی در آمریکا رفته رفته به صورت سنت در آمد در سال ۱۸۰۷ رئیس جمهور «توماس جفرسون» برای پیشگیری از جنگ با لهستان و فرانسه کنگره را متقاعد کرد به تحریم‌های تجاری رأی دهد بدین ترتیب حمل کالا به انبار خارجی با کشتی‌های آمریکایی و حمل کالای آمریکایی با کشتی‌های غیر آمریکایی ممنوع شد.[۱۰] با وجود این تا سال ۱۹۱۸ تحریم‌های اقتصادی مکملی برای اقدامات نظامی بود تنها بعد از جنگ جهانی اول که موضوع استفاده از تحریم بجای اقدامات نظامی مورد توجه جدی قرار گرفت تشکیل جامعه ملل بعد از جنگ جهانی اول یکی از وقایع مهم در تاریخ تحریم است که کشور‌های عضو تحت تاثیر نتایج ظاهری تحریم‌های برقرار شده علیه قدرت‌های مرکزی (متحد آسمان) در جریان جنگ بودند موضوع متوسل به سلاح اقتصادی را به عنوان سلاحی غیر نظامی برای برقراری صلح در متن میثاق جامعه ملل گنجاندند.

 

در مراحل اولیه جامعه ملل در دو مورد کشور‌های ضعیف‌تر را تحریم کرد و طرفداران تحریم از این کار استقبال کردند. در سال ۱۹۲۵ یونان نیز بر اثر همین فشارها مجبور رشد از ادعاهای ارضی خود درباره قلمرو بلغارستان دست بشوید.

 

بین دو جنگ جهانی بیشتر تحریم‌ها به نوعی با اقدام نظامی مرتبط می‌شد حتی در جریان جنگ جهانی دوم برخی هدف‌ها که با توسل به تحریم دنبال می‌شد اهمیت نظامی داشت. در عین حال تحریم‌هایی که در زمان جنگ دوم جهانی برقرار شد به نظر موثر بود محاصره‌ی دریایی ژاپن و اروپا و تلاش متفقین در قطع مواد استراتژیک از کشور‌های بی طرف در شکست متحده آسان هر چند محدود موثر بود ژاپن که وابستگی زیادی واردات از آن سوی آب‌ها داشت بیش از دیگران از این آسیب دید.

 

در دهه ۱۹۳ در چهار چوب تقویت حقوق بین‌الملل تحریم‌های بین‌المللی به مفهوم تحریم‌های جامعه ملل بود. این تحریم‌ها مجازات‌هایی بودند که کشورهای عضو جامعه که مسئول صلح و امنیت بین‌المللی بودند به طور دسته جمعی علیه کسانی که اجرا می‌کردند که به تعهدات خود در میثاق جامعه ملل نمی‌گذاشتند.

 

مفهوم مجازات در چهارچوب بین‌المللی در منشور سازمان ملل نیز گنجانده شد و در این منشور هنجار‌های جدیدی در زمینه‌ی حقوق بشر تعریف شد و به سازمان‌های منطقه‌ای اختیارات محدودی داده شد تا در دفاع از صلح و امنیت منطقه‌ای از آن استفاده کنند.[۱۱]

 

منشور سازمان ملل در دوم ژوئن سال ۱۹۴۵ به امضا رسید این منشور که مانند میثاق جامعه ملل اساسا منعکس کننده سیاست قدرتهای بزرگ بوده به گونه‌ای تدوین شده بود که تا حدودی بسیار زیاد منافع قدرت‌های بزرگ را تامین می‌کرد و پنج کشور قدرتمند دنیا به عنوان اعضای اصلی شورای امنیت این اختیار را داشتند که از طرف دیگر اعضا تصمیم بگیرند و اعضای دائم می‌بایستی تعیین کنند که تحریم‌ها در چه زمانی و چگونه اعمال شود. در منشور از عبارت «تحریم» استفاده شده است اما در مقررات آن از اجرای «تدابیر» یاد کند که در واقع به مفهوم تحریم است.[۱۲]

 

براساس ماده ۳۹ منشور زمانی که کشور به این نتیجه برسد که صلح تهدید یا نقض شده است به تحریم مبادرت می‌کند طبق ماده ۴۱ منشور:

 

«شورای امنیت می‌تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شود، اقداماتی کند که متضمن بکار گرفتن نیروی مسلح نباشد می‌تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند. این اقدامات ممکن است تامل متوقف ساختنی تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه‌آهن، دریایی، پستی، تلگرافی، رادیویی و سایر وسایل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.»

 

شورای امنیت در ۴۵ سال گذشته عمر خود تنها دوبار به اقداماتی تحریمی روی آورد. اولین بار برقراری محدودیت‌های اقتصادی و سیاسی درباره حکومت اقلیت نژادپرست رودزیای جنوبی در دسامبر سال ۱۹۶۶ و دیگری تحریم تسلیحاتی آفریقای جنوبی در سال ۱۹۷۷ بود. در هر دو مورد علت برقراری تحریم نقض حقوق بشر و سوء استفاده مقالات کشوری از ندرت خود ذکر شده است و نه موضوع تهدید صلح و امنیت بین‌المللی.

 

رویدادهای دهه ۱۹۷۰، نشان داد که تحریم‌های اقتصادی در سازمان ملل توانسته است جایگزین توسل به زور شود. قدرت‌های بزرگ این خود را برخود می‌گیرند که چنانچه خطایی را مشاهده کردند به تنهایی یا به صورت گروهی با توسل به زور در صدد اصلاح آن برآیند و مانع آن شوند.

 

با این حال از زمان پایان جنگ سرد شورای امنیت تا حدودی زیادی در سازگار‌های تحریم را فعال کرده است. از سال ۱۹۹۰ تاکنون کشورهای عراق، یوگسلاوی، سومالی، لیبی، لیبریا، هائیتی، جبهه‌ی یونتیا در آنگولا و رواندو و افغانستان تحریم شده‌اند شورای امنیت در اولین اجلاس سران کشور‌های عضو در یک بیانه‌ای مشترک در سال ۱۹۹۲ اعلام داشت:

 

نبود جنگ در مناقشات مسلحانه در میان کشور‌های عضو صلح و امنیت بین‌المللی را تضمین نمی‌کند. عوامل غیرنظامی چون بی‌تفاوتی اقتصادی اجتماعی حقوق بشر و محیط زیست نیز صلح و امنیت را تهدید می‌کنند اعضای سازمان ملل بطور کلی بایستی برای حل این گونه مسایل اولویت قائل شوند.

 

در دوره بعد از جنگ جهانی دوم در بیشتر مواردی که یک کشور تحریم اقتصادی شده آمریکا در اجرای آن نقش اساسی داشته است به استثنای سال ۱۹۵۶ که آمریکا برای وادار ساختن انگلستان و فرانسه به خروج نیرو‌های خود از تنگه سوئز این کشور‌ها را تحریم‌ کرد، قدرت‌های بزرگ هرگز نتوانسته‌اند به تنهایی از طریق تحریم مانع ماجراجویی‌های نظامی یک قدرت بزرگ دیگر شوند. تحریم‌ها بیشتر در خصوص کشور‌های کوچک وضعیت موفق بوده است. فشار‌های اقتصادی آمریکا بر ترکیه در اواسط دهه ۱۹۷۰ نتوانسته است آن کشور را به بازگرداندن نیروهای آن از قبرس وادار سازد. بعد از ۲۵ سال هنوز سربازان ترکیه‌ در این جزیره حضور دارند.

 

آمریکا سردمدار استفاده از تحریم‌های اقتصادی در تعقیب اهداف سیاست خارجی در سراسر جهان است. در دوره بعد از جنگ دوم جهانی برای محدود کردن افزایش قدرت نظامی کشور شوروی سابق تحریم‌هایی برقرار شد. در سال‌های اولیه شروع جنگ سرد در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آمریکا در تلاش برای مهار نفوذ کمونیسم، کشورهای کمونیستی و کشورهایی را که با این کشور مناسبات تجاری داشتند، تحریم کرد. در دهه ۱۹۷۰، حقوق بشر یکی از اهداف سیاست خارجی آمریکا شد وحکومت‌های مارکیست – لینتینی تحریم شدند. از اواخر دهه ۱۹۸۰، خطر تروریسم، مواد مخدر و اشاعه تسلیحات از زمینه‌های برقراری تحریم بوده است. از ۱۰۷ بار تحریم اقتصادی در سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰ آمریکا در ۷۴ بار آن شرکت داشته است. در همین دوره زمانی انگلستان ۱۳ و شوروی سابق ۱۱ بار به برقراری تحریم مبادرت کرده‌اند.[۱۳]

 

اگر چه تحریم اقتصادی همواره ابزار قدرتمندی در سیاست خارجی آمریکا بوده، اما اکنون که جنگ سرد به پایان رسیده است، اهمیت بیشتری یافته است و بیشتر به کار گرفته می‌شود. آمریکا با توسل به ۴۲ قانون فدرال، ۱۴۲ بار به تحریم کشور‌های ثالث مبادرت کرده است.

 

به گفته ریچارد چینی، وزیر دفاع پیشین آمریکا هم اکنون ۷۰ کشور با دو سوم جمعیت جهان تحت تاثیر تحریم‌های آمریکا قرار دارند. در توجیه علت برقراری تحریم معمولا ۱۳ مورد زیر به ترتیب دفعات زمانی استفاده شده است:

 

 

    1. تروریسم

 

    1. اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی

 

    1. فعالیت‌های مربوط به مواد مخدر

 

    1. تضییع حق مالکیت

 

    1. نقض حقوق بشر

 

    1. کمونیسم

 

    1. تجاوز نظامی

 

    1. فعالیت آسیب‌زا برای حفظ محیط زیست

 

    1. دوره انتقالی به دموکراسی

 

    1. حقوق کارگران

 

    1. پناه دادن به جنایت‌کاران جنگی

 

  1. اقدامات مربوط به بایکوت

 

 

 

 

 

 

پایان نامه اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ب.ظ ]




نظریه عدم مشروعیت تحریم‌های اقتصادی از منظر حقوق بین‌الملل

 

این نظریه بر خلاف مشروعیت مطلق تحریم‌های اقتصادی از منظر حقوق بین‌الملل که بر مبنای تفسیر وسیع از حق حاکمیت کشورها، هرگونه مداخله در قلمرو حاکمیت کشورها را از جمله صلاحیت کشورها در نحوه ارتباطات اقتصادی و تجاری به شدت رد می‌کند، به اصل عدم مداخله و نسبت آن با تحریم‌های اقتصادی از منظری دیگر می‌نگرد. ماده ۳۲ منشور حقوق و وظایف اقتصادی دولت‌ها اعلام می‌دارد که هیچ دولتی نمی‌تواند از اقدامات اقتصادی، سیاسی یا هر نوع دیگر از این اقدامات برای مجبور کردن دولتی دیگر جهت فرمانبرداری از آن در اعمال حق حاکمیت خود بهره‌برداری یا این اقدام را تشویق نماید این معنا در قطعنامه ۲۱۳۱ مجمع عمومی در سال ۱۹۵۶ مورد تأکید قرار گرفته است که هیچ دولتی حق ندارد به طور مستقیم یا غیر مستقیم به هر دلیلی در امور داخلی یا خارجی دولت دیگر مداخله کند لذا تحریم‌های اقتصادی به ویژه تحریم‌های ثانویه علیه کشورهای ثالث که با کشور مورد هدف تحریم در حال مبادله اقتصادی می‌باشند، اصل عدم مداخله را نقض می‌نماید. در واقع تحریم‌های اقتصادی با ورود به حوزه آن دسته از اموری که در صلاحیت داخلی یک کشور قرار دارد، آزادی تنظیم روابط اقتصادی و مالی یک کشور را در عرصه بین‌الملل سلب می‌نماید. امری که تناقص آشکار با اصل عدم مداخله در امور یکدیگر منبعث از اصل حاکمیت کشور‌ها و تساوی حاکمیت آنان در حقوق بین‌الملل قرار می‌گیرد. علاوه بر آن که تعهد کشورها از خودداری از توسل به زور مستند به بند۴ ماده ۲ منشور ملل متحد منحصر به زور نظامی نمی‌گردد بلکه تمام ابعاد زور از جمله سیاسی و اقتصادی را شامل می‌شود. از سوی دیگر اعلامیه ۱۹۷۰ که حاوی منع کاربرد زور از طریق نظامی و سیاسی یا به هر نحو دیگری می‌باشد، مؤید این معناست که استفاده از تحریم‌های اقتصادی که در آن نوعی زور مستتر است بر مبنای منشور ملل متحد غیرقانونی و فاقد مشروعیت می‌باشد.

 

 نسبت تحریم‌های اقتصادی از منظر حقوق بین‌الملل اقتصادی

 

حقوق بین‌الملل اقتصادی بخشی از حقوق بین‌الملل عمومی است که بررسی و مطالعه آن دسته از قواعد حقوق بین‌الملل می‌پردازد که مستقیماً به مبادلات اقتصادی میان تابعان حقوق بین‌الملل مربوط می‌گردد. این بخش از حقوق بین‌الملل بعد از جنگ دوم جهانی روند رو به گسترش خود را با جهش در حوزه مطالعات خود می‌پیماید. هر چند امروزه با گسترش تابعان حقوق بین‌الملل قرار می‌گیرند، ولی شکی نیست که دولت‌ها در این میان با توجه به صلاحیت و اقتدار آنان در تنظیم مبادلات اقتصادی کشورهای خویش موثرترین تابع حقوق بین‌المللی اقتصادی می‌باشند. اگر چه تا قبل از فروپاشی شوروی، نظام اقتصاد سوسیالیستی در کنار نظام اقتصاد لیبرال مبتنی بر بازار آزاد و اصول متکی بر آن بر فضای حقوق بین‌الملل اقتصادی سیطره می‌یابد. این تفوق از کنفرانس «تجارت سازمان ملل» مورخ ۱۹۴۷ در چارچوب منشور هاوانا (Havana) که بر طبق آن کاهش تعرفه‌های گمرکی جهت گسترش مبادلات میان کشورها توجیه گشته بود گذارده می‌شود لذا نظام اقتصادی بین‌الملل در حال حاضر بر مبنای اندیشه لیبرالیسم جدید به پیش می‌رود اندیشه‌ای که بر فرد گرایی روش شناختی و یا مدل انتخاب عقلانی افراد استوار است برهمین اساس افراد، بهینه‌سازان عاقلی به شمار می‌آیند که همواره در پی پیشینه‌سازی یا بهینه‌سازی منافع خود با کمترین هزینه ممکن هستند از اصل سود محوری انسانها بازار‌ها پدید می‌آید و نیروهای عرضه و تقاضا در آن به تعادل می‌رسند. از همین رو با تعمیم اندیشه‌های کلاسیک جدید به سطح جهانی، اقتصاد بین‌الملل را امروزه در قالب دو ویژگی زیر می‌توان به تصویر کشید:

 

الف: تجارت آزاد میان دولت‌ها

 

ب: وابستگی متقابل اقتصادی میان دولت‌ها

 

در واقع طبق نظریات کلاسیک‌های جدید که باز تولید اندیشه مکتب کلاسیک در نیمه دوم قرن بیستم میلادی می‌باشد، دولت‌ها نمی‌بایست در امر اقتصاد دخالتی داشته باشند و این افراد هستند که بر مبنای قانون عرضه و تقاضای بازار صلاحیت نقش‌آفرینی در اقتصاد را طبق خیر فردی خود که به خیر عمومی منتهی می‌شود دارا می‌باشند. علاوه بر آن که به نظر اقتصاددانان کلاسیک جدید، توزیع فعالیت‌های اقتصادی تابع قانون مزیت نسبی می‌باشد. این امر که کشوری چه محصولاتی به بازار بین‌المللی عرضه می‌نماید مهم نیست بلکه مهم آن است که نوعی تقسیم کار بین‌المللی وجود دارد که براساس مزیت نسبی استوار است و در آن هر کشوری براساس مزیت نسبی اقتصادی خود در این تقسیم کار بین‌الملل متهم می‌باشد این تقسیم کار بین‌المللی نوعی وابستگی متقابل کشورها را در عرضه اقتصاد بین‌الملل به وجود می‌آورد که این وابستگی اقتصادی مسلماً تاثیرات خود را در سایر عرصه‌های سیاسی بر جای می‌گذارد. لذا هرگونه دخالت دولت در اقتصاد نوعی تحریف در اقتصاد محسوب می‌شود. از این رو دولت باید به کنار کشیدن از دخالت در حوزه اقتصاد در قالب یک دولت حداقل به وظایف اساسی خود از جمله پاسداری از آزادی‌های فردی بپردازد.

 

نظم نوین اقتصاد جهانی پس از جنگ جهانی دوم به رهبری آمریکا و دولت‌های صنعتی مبتنی بر اقتصاد بازار به استقرار قواعد رقابت و بازار آزاد از سطح ملی به سطح جهانی در قالب تشکیل سازمانهای بین‌المللی اقتصادی از جمله صندوق بین‌المللی پول و گات منجر می‌شود.[۱]

 

علاوه بر آن که دخالت دولت‌ها در امر تجارت آزاد بین‌الملل و انحراف این نظام نوعی تخطی از اصول مورد پذیرش– لیبرالسیم نو از سوی غرب می‌باشند که هرگونه مداخله دولت در اقتصاد را به چالش می‌کشد. از سوی دیگر تحریم‌ها با وابستگی متقابل اقتصادی کشورها که پس از پی ‌ریزی اقتصاد بین‌الملل بعد از جنگ جهانی دوم در قالب اقتصاد بازار در اثر گسترش مبادلات بر طبق قانون مزیت نسبی اقتصادی ایجاد گردیده است، تناقض آشکار دارد. در حال حاضر در نتیجه گسترش تجارت آزاد هیچ کشوری نمی‌تواند ادعای عدم وابستگی با سایر کشورها را مطرح نماید حتی کشورهای بزرگ اقتصادی چون آمریکا آن چنان اقتصادی گره خورده با سایر کشورها همچون چین را دارند که حتی صحبت از انفکاک اقتصاد آمریکا از سایر اقتصادی دنیا امری مشکل می‌نماید. از این رو می‌توان وابستگی متقابل اقتصادی کشورها را که از آزادی تجارت بین‌الملل منبعث می‌گردد، یکی از اصول اقتصادی کنونی جهانی دانست. هر چند بر اثر تحریم‌ها، اقتصاد کشور مورد هدف دچار صدمه می‌شود ولی وابستگی متقابل اقتصادی کشورها به یکدیگر حاصل تقسیم کار بین‌الملل اثرات تحریم‌ها را تنها در درون یک مرز متوقف نمی‌گرداند بلکه به کل تیم اقتصاد بین‌الملل سرایت می‌دهد. همچنان که مضرات تحریم‌های نفتی آمریکا علیه ایران با توجه به بی‌ثباتی قیمت ناشی از افت و خیز‌های موجود در عرضه و تقاضای بازار منحصر به ایران نمی‌ماند بلکه منافع خود آمریکا را نیز به مخاطره می‌اندازد.

 

در مجموع به نظر می‌رسد که تحریم‌های اقتصادی از نظر حقوق بین‌الملل اقتصادی که مبتنی بر اصول نئوکلاسیک اقتصادی می‌باشد در تناقض آشکار با تجارت آزاد و حق حاکمیت کشور‌ها قرار می‌گیرد و این در حالی است که در سطح جهانی لزوم ایجاد بستری مناسب جهت داد و ستد بین‌المللی به منظور فراهم نمودن صلح و ثبات بین‌المللی از طریق همکاری‌های اقتصادی بین کشورها به شدت احساس می‌گردد. همچنان که این معنا در بند سوم ماده یک منشور ملل متحد جهت «حصول همکاری بین‌المللی در حل مسائل بین‌المللی که دارای جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یا بشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی» مورد تاکید قرار گرفته است. پس می‌توان گفت اگر چه گسترش همکاری‌های اقتصادی منجر به وابستگی‌های بین‌المللی می‌گردد اما بی‌شک موجب افزایش منافع مشترک کشورها گشته و این امر در غیاب ضمانت‌های اجرایی موثر بین‌المللی، می‌تواند عامل تعیین کننده‌ای در جهت پیشبرد حقوق بین‌الملل و تضمین آن باشد تا با فراهم آمدن زمینه افزایش همکاری‌های بین‌المللی از طریق گسترش مبادلات اقتصادی اختلافات و عوامل تشنج‌زای بین کشورها تقلیل یابد.

 

 

 

 

پایان نامه اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ب.ظ ]




تحریم‌های اقتصادی علیه ایران در گذر تاریخ

 

اعمال تحریم‌ها از سوی کشورهای غربی علیه ایران سابقه طولانی دارد و به دوران پس از ملی شدن صنعت نفت باز می‌گردد، پیگیری تجربه حضور ایران رویکردی بود که سران کاخ سفید آن را برای جلوگیری از روند پیشرفت و اعتلای انقلاب اسلامی در پیش گرفتند و به مدت بیش از سه دهه ادامه دادند تا با تحت فشار قرار دادن کشورمان به مقصود خود برسند، سیاستی که در عمل، نتوانست آرزوی سیاست گذارانش را برآورده کند و با شکست روبه‌رو شد.

 

ایالات متحده آمریکا بعد از وقوع انقلاب اسلامی در پیشبرد اهداف خود در خصوص تحریم ایران تنها یکسال آن هم در حد فاصل پیروزی انقلاب اسلامی تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دست به این حرکت نزد و ایران را تحریم نکرد ولی پس از آن به انحای مختلف تحریم‌ها علیه ایران را گسترش داد.

 

مقطع اول تحریم‌ها در ایران به دوره اشغال سفارت آمریکا و تصرف لانه جاسوسی و به گروگان‌گیری کارکنان آن در سال ۱۳۵۸ باز می‌گردد که موجب شد آمریکا پس از قطع روابط، نخستین تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را اعمال و واردات نفت خود از ایران را ممنوع کرد و تنها پس از ۱۰ روز از آن، دستورالعمل اجرایی دیگری را ابلاغ که براساس آن همه سپرده‌ها و دارایی‌های دولت و بانک مرکزی ایران را در آمریکا مسدود می‌کرد و در جریان آن ۱۲ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران مصادره شد.

 

در آوریل ۱۹۸۰ کارتر، رئیس جمهور آمریکا طی مصوبه‌ای صادرات آمریکا به ایران و هرگونه نقل و انتقال مالی را بین آمریکا و ایران ممنوع نمود و در اواخر ریاست جمهوری خود نوع جدیدی از تحریم‌ها را ابلاغ و براساس آن هرگونه واردات آمریکا را از ایران متوقف ساخت و مسافرت اتباع آمریکایی به ایران ممنوع گردید. البته گفتنی است تحریم‌های دوره ریاست جمهوری کارتر رنگ و بوی برجسته‌سازی گفتمان مبارزه با تروریسم به سمت تحریم‌های بانکی به خود داشت.

 

در دوران دفاع مقدس واشنگتن برای فشار آوردن به تهران در جریان جنگ تحمیلی، ضمن حمایت از کشور عراق، تحریم فروش اسلحه علیه ایران را اجرایی کرد و این تحریم‌ها تا روی کار آمدن رونالد ریگان (۱۹۸۹-۱۹۸۱) ادامه داشت که ریگان با متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم، اولین تحریم خود علیه ایران را در سال ۱۹۸۳(۱۳۶۲ هـ.ش) تصویب نمود. بی‌تردید آمریکایی‌ها دست بردار نبودند و با متقاعد نمودن سازمانهای جهانی سعی می‌کردند برای جلوگیری از کمک به ایران در جامع مختلف رأی بدهند و جو ایران‌ ستیزی را حاکم کنند و بالاخره با تهدید منافع خود در خاورمیانه از طریق پیشرفت نظامی ایران در سال ۱۹۸۶در اقدامی دیگر برای گسترش تحریم‌ها، فروش اسلحه، قطعات یدکی و تجهیزات به ایران را ممنوع کرد.

 

در سال ۱۹۸۷ دولت ریگان در اقدامی دیگر، ممنوعیت واردات نفتی و غیرنفتی از ایران را مجدداً تمدید نمود و در سال ۱۹۸۸، دولت آمریکا از مدیران اجرایی منصوب خود در سازمان‌های بین‌المللی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول رسماً خواست با هرگونه طرحی که مشمول استفاده ایران از منابع این سازمان‌ها شود، مخالفت کنند.

 

پس از پایان ریاست جمهوری ریگان، بوش پدر (۱۹۹۳-۱۹۸۹) در اکتبر ۱۹۹۲ مصوبه‌ای را به تصویب رساند که براساس آن، فروش تمام تجهیزات با کاربرد دوگانه به ایران ممنوع شد.

 

با روی کار آمدن بیل کلینتون دموکرات در آمریکا (۲۰۰۱-۱۹۹۳) با ارتقای کیفی و کمی تحریم‌ها علیه ایران همراه بود و تحریم‌ها وارد دوره جدیدی شد و در آن، تحریم‌های علیه ایران در قالب یک قانون مصوب مجالس آمریکا که از قدرت بالاتری برخوردار بود قرار گرفت و در چارچوب مصوبات کنگره این کشور اجرایی می‌شد.

 

در آن دوره تحریم‌ها خصومت فرا مرزی پیدا کرد و بر مبنای آن، هم اشخاص آمریکایی مجبور بودند احکام تحریم‌ها را اجرا کنند و هم از اشخاص غیرآمریکایی خواسته شده بود تحریم‌های مورد نظر آمریکا را رعایت کنند چرا که در غیر این صورت مشمول مجازات‌های آمریکا می‌شدند.

 

در پانزدهم مارس ۱۹۹۵، اولین مصوبه دولت کلینتون در مورد تحریم ایران ابلاغ شد و براساس آن، هرگونه تأمین مالی اشخاص آمریکایی برای توسعه طرح‌های نفتی ایران ممنوع و بلافاصله دو ماه بعد در دومین مصوبه تحریمی علیه ایران تمامی تحریم‌های قبلی علیه ایران تمدید شد که جهت‌گیری آن شامل تحریم کامل تجاری ایران و هرگونه سرمایه‌گذاری، صادرات کالا به مقصد ایران حتی از مبادی غیرآمریکایی را نیز در بر می‌گرفت.

 

در تصویب طرح داماتو با پیگیری لابی صهیونیستی آی پک (AIPAC) در کنگره آمریکا از دیگر برنامه‌های واشنگتن برای تحریم ایران بود که به قانون ایلسا (ILSA) معروف شد و تلاش می‌کرد که دسترسی ایران از در آمد‌های نفتی جهان کوتاه می‌شود. «آلفونس داماتو» سناتور جمهوری خواه در ۸ سپتامبر۱۹۹۵ به ارائه طرحی خواستار تحریم اقتصادی بر ضد شرکت‌های غیرآمریکایی شد که تکنولوژی مربوط به صنعت نفت را در اختیار ایران می‌گذارند. در ۲۰ دسامبر، لایحه داماتو به تصویب مجلس سنا رسید که هر شرکت یا دولتی بیش از ۴۰ میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند، دچار مجازات اقتصادی آمریکا خواهد شد.

 

براساس قانون تحریم و مجازات ایران و لیبی، در ابتدا سرمایه‌گذاری شرکت‌ها و دولتها بالای ۴۰ میلیون دلار بود که در سال‌های بعد به سرمایه‌گذاری‌های بالای ۲۰ میلیون دلار کاهش یافت و ممنوع شد.

 

در آوریل ۱۹۹۶ با هدف «مبارزه با تروریسم و مجازات‌های مرگ» هرگونه مبادلات مالی با ایران و جلوگیری از کمک‌های مالی به کشور‌هایی که به جمهوری اسلامی تجهیزات و خدمات نظامی می‌دهند مصوب شد و در آگوست ۱۹۹۷ بخشنامه ۱۳۰۵۹ دولت کلینتون، نیز صادرات به کشورهایی را که قصد صدور مجدد کالاهای مزبور را به ایران داشتند، منع کرد.

 

در جولای ۱۹۹۸ متعاقباً ژانویه ۱۹۹۹ دولت ده موسسه روسی را به دلیل مشارکت در توسعه صنعت موشک ‌سازی ایران تحریم کرد و سپس در سپتامبر ۱۹۹۹ دولت آمریکا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل نقض آزادی مذهب مورد تحریم‌های جدیدی قرار داد.

 

در نوامبر۲۰۰۰ قانون «منع گسترش قوه نظامی ایران» با هدف جلوگیری از صدور تکنولوژی نظامی ایران به تصویب رسید که این قانون پرداخت کمک‌های مالی به روسیه را منوط به رعایت قوانین تحریم آمریکا کرد و در اکتبر همان سال تصویب قانون اعتبارات کشاورزی شامل ایران شد که کلیه کشورهایی را که در لیست کشور‌های تروریستی بودند از دریافت ضمانت‌نامه‌های صادراتی دولت آمریکا محروم ساخت.

 

در ژوئن سال ۲۰۰۱ فعالان لابی صهیونیستی آی ‌پک با طرح دلایلی همچون توسعه قدرت موشکی ایران، حمایت تهران از حماس و اقدامات ایران علیه اسرائیل سناتور‌های کنگره را تحت فشار گذاشتند و در نهایت بوش با تمدید دو ساله قانون داماتو موافقت کرد.

 

باید توجه داشت اگر چه در دوره ریاست جمهوری ریگان و کلینتون بر وزن و تراکم تحریم‌های بخش انرژی با گفتمان مبارزه با تکثیر تسلیحات کشتار جمعی افزوده شد اما در دوره ریاست جمهوری جرج بوش و با وقوع حوادث یازده سپتامبر ۲۰۰۱، اکثر تحریم‌ها به سمت نهاد‌های نظامی متمایل شدند و ایران همراه با عراق و کره شمالی در محور شرارت قرار گرفت. پس از آن در سال ۲۰۰۲ سازمان IEEE تحریم علمی علیه ایران وضع کرد.

 

در سال ۲۰۰۳ به بهانه فعالیت‌های هسته‌ای، فشار‌ها و تحریم‌های خود را علیه ایران افزایش داد و در سال ۲۰۰۵ پس از پایان تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای ایران این فشار‌ها افزایش یافت و شدیدتر شد و در نهایت سال ۲۰۰۶ به بهانه شکست گفت ‌وگو‌های هسته‌ای با سه مذاکره کننده اصلی اروپایی (فرانسه، آلمان، انگلیس) به تحریم‌های شورای امنیت رأی مثبت داد و شورای امنیت قطعنامه‌های ۱۶۹۶ و ۱۷۳۷ را علیه ایران صادر کرد.

 

در سال ۲۰۰۷ تحریم افزایش یافت و شورای امنیت قطعنامه ۱۷۴۷ را علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران تصویب کرد و هدف از آن تحریم‌ها مسدود کردن بیش از ۲۸ گروه، شرکت و افراد درگیر در حمایت از فعالیت‌های هسته‌ای و توسعه موشک‌های بالستیک بود.

 

در بیست و پنجم اکتبر ۲۰۰۷ نیز وزارت خزانه‌داری آمریکا بانک ملی، بانک ملت و بانک صادرات را به اتهام «حمایت مالی از گروه‌های تروریستی» تحریم کرد و سپاه پاسداران، وزارت دفاع ایران و شخصیت‌های وابسته به سپاه پاسداران و صنایع فضائی جمهوری اسلامی ایران نیز تحریم شدند.

 

در تاریخ سوم مارس ۲۰۰۸ دولت اوباما اگر چه با شعار تغییر و کاهش تنش‌ها با ایران روی کار آمده بود دوره جدیدی از تحریم‌ها را علیه فعالیت‌های هسته‌ای تصویب کرد و محدودیت‌ها در خصوص افراد و شرکت‌های ایرانی افزایش یافت و بازرسی کشتی‌ها و هواپیما‌های ایرانی را در خصوص عدم تحرک افراد مظنون در برنامه هسته‌ای ایران مد نظر داشت. در نهایت ۱۲ مارس ۲۰۰۹ تحریم‌های اقتصادی علیه ایران تمدید و با تلاشهای آمریکا نهم ژوئن سال ۲۰۱۰ قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران تصویب شد.

 

فشار‌های دولت اوباما علیه ایران ادامه پیدا کرد به طوری که در تاریخ ۲۴ ژوئن سال ۲۰۱۰ کنگره آمریکا تحریم‌های یک‌جانبه دیگری را علیه ایران تصویب کرد که هدف از آن افزایش فشار به بخش انرژی و بانکداری ایران بود و براساس آن هرگونه تجارت بانک‌های خارجی با بانک‌های ایرانی یا سپاه پاسداران از دسترسی به نظام مالی ایالات متحده محروم کرد.

 

در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ دولت باراک اوباما قانون تحریم‌های موسسات مالی معامله کننده بانک مرکزی ایران را تصویب تا به این ترتیب مجرای اصلی در آمد‌های نفتی ایران را ببندد.

 

در اول ژانویه ۲۰۱۲، قانون مجازات بانک مرکزی و مؤسسات مالی ایران امضا شد و ۵۰ شرکت و مؤسسه مالی ایران با هدف مقابله با برنامه موشکی ایران مورد تحریم قرار گرفتند و علاوه بر آن، شرکت نفتکش ملی ایران به همراه ۵۸ کشتی و ۲۷ مؤسسه و نهاد وابسته به آن در میان این تحریم‌ها قرار گرفتند.

 

در مارس ۲۰۱۲ یک شرکت هواپیمایی و سه تن از فرماندهان نظامی ایران در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار گرفتند و در فوریه ۲۰۱۳ وزارت خزانه‌داری آمریکا صدا و سیمای جمهوری اسلامی و «عزت‌الله ضرغامی» رئیس آن را تحت تحریم‌های جدید خود قرار داد. در ماه می ‌سال ۲۰۱۳ وزارت خزانه‌داری آمریکا یک بانک مشترک ایران و ونزوئلا را تحریم کرد و پس از آن شرکت‌های پتروشیمی تحت تحریم‌های یک‌جانبه ایران قرار گرفتند.

 

 

 

 

پایان نامه اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ب.ظ ]