کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



 بند دوم – کلاهبرداری از طریق جعل اسم و یا عنوان شخص خاص با داشتن اختیارات واهی  

 

 

برخی از مجرمین حرفه ای با جعل اسم و عنوان از طریق ارائه اسناد سجلی جعلی و به واسطۀ شباهت خاصی که با قشر خاص و یا مقامات دارند خود را دارای اختیارات واهی معرفی نموده و از این طریق موجب فریب و تحصیل مال و موجب زیان دیگری شوند بنابراین اگر کسی بر خلاف واقع خود را برادر شخص مهمی معرفی کند از مصادیق کلاهبرداری از طریق جعل عنوان و یا اسم می باشد منظور از داشتن اختیارات واهی این است که از راه حیله و تقلب به موقعیت های سیاسی اجتماعی و اداری شخص دیگر سوءاستفاده نماید.

 

 

 

بند سوم – کلاهبرداری از طریق انتقال مال غیر بدون مجوز قانونی

 

ماده ۲۴۷ قانون مدنی اشعار می دارد : (معامله به مال غیر جز به عنوان ولایت یا وصایت و یا وکالت نافذ نیست ) وضعیتی که املاک و مستغلات مجهول المالک دارند یا املاکی که مالکین آنها که در خارج از کشور به سر می برند فعالیت و تحرک برخی افراد مجرم و کلاهبردار حرفه ای را به دنبال دارد. بنابراین مرتکبین، مال غیر را با علم به اینکه مال غیر است به قصد ورود ضرر به مالک، به دیگری منتقل می نمایند لذا در این راستا انتقال دهنده از اسناد سجلی جعلی استفاده نموده و خود را مالک معرفی می نماید در بادی امر ممکن به نظر برسد که این گونه انتقالها را معاملات فضولی فرض کنیم اما قصد ضرر در معاملات فضولی وجود ندارد و این مورد از مصادق کلاهبرداری خواهد بود

 

 

 

بند چهارم – کلاهبرداری از طریق تحصیل متقلبانه گواهی حصر وراثت  

 

برابر قانون مدنی و قانون امور حسبی پس مرگ متوفی، انتقال مالکیت ناشی از ارث به وراث صرفاً از طریق تحصیل تصدیق انحصار وراثت ممکن خواهد بود لذا ممکن است برخی افراد که جزء ورثه قانونی محسوب نمی شوند با علم به عدم وراثت خود، با جعل اسناد سجلی خود را به عنوان ورثه معرفی نمایند و یا  احدی از وراث با علم به وجود وراثی غیر از خود با جعل اسناد و مدارک سجلی، خود را وارث منحصر به فرد متوفی معرفی نماید بنابراین برای جلوگیری از سوءاستفاده اشخاصی که بر خلاف واقع خود را وراث قلمداد نموده و نسبت به تحصیل مال از طریقی که فاقد مشروعیت قانونی است، اقدام می نمایند، قانونگذار این عمل مرتکب را مستوجب مجازات کلاهبرداری دانسته است. به موجب ماده ۹ قانون تصدیق انحصار وراثت مصوب مهر ۱۳۰۹ هرکس با علم به عدم وراثت خود یا با علم به وجود وراثی غیر از خود، تصدیق وراث تحصیل نماید کلاهبردار محسوب و علاوه بر ادای خسارت به مجازاتی که به موجب قانون برای این جرم مقرر است محکوم خواهد شد

 

 

 

بند پنجم – کلاهبرداری از طریق ارائه شناسنامه شخص متوفی که ممهور به مهر ابطال نشده  

 

اگرچه این اسناد از لحاظ شکلی و به اعتبار ظواهر امر صحیح و بدون خدشه می باشد ولی در حقیقت فاقد اعتبار گردیده است و استفاده از آن می تواند موجب تحقق کلاهبرداری شود ارائه شناسنامه و یا کارت شناسایی ملی شخص متوفی که ممهور به مهر ابطال نشده است به منظور دریافت اسناد اعتباری و یا وجوه یا امتیازاتی از قبیل کوپن ارزاق عمومی  یا کالاهای سهمیه بندی و یارانه نقدی از مصادیق استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری می باشد

 

 

 

 بند ششم – کلاهبرداری از طریق ثبت شرکت های واهی

 

یکی از روشهایی که بسیاری از کلاهبرداری ها از آن طریق انجام می شود ثبت شرکت های واهی برای اغفال مردم است قوانین مربوط به ثبت شرکت ها به روز نیست و اداره ثبت شرکت ها تکلیفی برای تعیین اصالت و واقعی بودن نشانی اعلام شده به عنوان دفتر شرکت ندارد و متقاضیان ثبت می توانند هر محلی را به عنوان نشانی و مقر شرکت اعلام نمایند به نحوی که مرتکب، با اجارۀ محل و استخدام منشی و نصب تابلو، خود را مدیر یک شرکت معرفی می نمایند و با توجه به تعداد بانکهای دولتی و خصوصی پس از مدت مدت کوتاهی مرتکب بنام خود و شرکتی کاغذی دهها جلد دسته چک اخذ نموده و در این راستا طی ایجاد گردش حساب صوری و کاذب و کشیدن چک نسبت به اخذ دسته چک هایی با برگ های زیاد اقدام می نمایند و با استفاده از چک ها اقدام به اعتماد سازی مسئولان بانک کرده و پس از خرج کردن چک ها در بازار و استعلام بازاریان از بانک ها در خصوص گردش حساب افراد فوق و خوش حسابی آنها از سوی مسئولان بانک در فرصت مناسب و قبل از سر رسید موعد چک ها نسبت به تخلیه حساب و کلاهبرداری کلان اقدام می نمایند . لیکن برای اینکه در آینده ردپایی از خود باقی نگذارند در کلیه این مراحل از مدارک هویتی جعلی استفاده نموده و خود را با هویت مجعول معرفی می‌کنند و پس از شروع فعالیت های شرکت و اخذ وجه و مال ، محل استقرار شرکت را تخلیه نموده و متواری می شوند  مال باختگان در پیگیری سوابق دادخواهی خود بخاطر جعلی بودن مدارک سجلی اشخاص کلاهبردار نمی‌توانند سر نخی را جهت شناسایی آنها ارائه نمایند .

 

 

 

بند هفتم – افتتاح حساب های بانکی برای کلاهبرداری 

 

طبق عرف بانکی کشور، مهمترین اقدام در افتتاح حساب های جاری بانکی و به دنبال آن تحویل دسته چک ، احراز هویت فرد با استفاده از  شناسنامه وی می‌باشد

 

از شگردهای کلاهبرداری  شیوه ای است که در افتتاح حساب جاری وجود دارد . به این نحو که فردی که قصد کلاهبرداری  دارد و شگرد خود را با دریافت دسته چک و خرج کردن آن در بازار می‌داند. با استفاده از سند سجلی جعلی ( عمدتاً شناسنامه ) به بانک مراجعه و درخواست افتتاح حساب می‌نماید و خود را با هویت جعلی معرفی نموده و آدرس و محل سکونت یا کسب خود را نیز به دروغ و به صورت غیرواقعی در سوابق بانک درج می‌نماید . پس از دریافت دسته چک ، با حضور در صنوف مختلف بازار و با ترفندهای گوناگونی اجناس مختلفی را در قبال ارائه چک خریداری و تصرف می‌کند. دارنده چک که برای وصول به بانک مراجعه می‌نماید با عدم موجودی مواجه بوده و در صورت مراجعه به آدرس موجود در بانک نیز نتیجه ای کسب نخواهد کرد . دادخواهی و شکایت مال باختگان که با این شیوه از آنها کلاهبرداری  شده است معمولاً موفقیتی به همراه ندارد .

 

 

 

بند هشتم – کلاهبرداری از طریق اخذ وام از بانکها با استفاده از اسناد سجلی جعلی :

 

بعضی از افراد  با سوء استفاده از اعتماد کارمندان بانک ها و با ارائه شناسنامه و کارت شناسایی جعلی یا مسروقه اقدام به اخذ وام از بانکها نیز می نمایند که در این خصوص وثایق ارائه شده به بانکها نیز جعلی است .

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:40:00 ق.ظ ]




بند نهم – کلاهبرداری  از طریق وصول چک های بانکی جعلی با استفاده از مدارک سجلی مجعول

 

 

سهولت جابجایی انواع چک های بانکی، سبب جایگزینی این چک ها به جای پول نقد شده و در سیستم اقتصادی کشور اکثر افراد تبادل چک های بانکی را به جای دریافت و پرداخت حجیم پول نقد پذیرفته اند. همین امر زمینه ای را برای مجرمین حرفه ای فراهم نموده که سعی دارند اعمال تبهکارانه خود را با استفاده از چک های مسافرتی جعلی تحقق بخشند . این افراد با تهیه چک های جعلی که تشخیص آنها از چکهای اصیل برای مردم عادی مشکل می‌باشد به عنوان خریدار به صنوف مختلف مراجعه نموده و پس از خرید، چکهای جعلی را به جای پول نقد ارائه می‌دهند و برای جلب اعتماد و اطمینان فروشنده مدارکی را به منظور شناسایی خود به رویت فروشنده می‌رسانند، طبق عرف بازار فرد گیرنده چک ، مشخصات آورنده را در ظهر چک و یا در دفاتری که به همین منظور تهیه نموده اند درج می‌کنند تا در صورتی که ایراد و اشکالی از بابت چک بروز کند ، بتوانند به ارائه کننده دسترسی پیدا کند . این چک ها بعضاً دست به دست شده و افراد گوناگونی را درگیر ماجرا می‌سازد . پس از رسیدن چک به بانک ، جعلی بودن آن مشخص شده و کلیه افرادی که در انتقال چک دخالت داشتند ، در تعاقب ایادی نفرات قبلی خود را معرفی می‌نمایند و در نهایت به شخصی که با ارائه مدرک شناسایی آن را به فروشنده اولیه واگذار نموده، می‌رسد. بدیهی است به لحاظ جعلی بدون این مدرک ، دسترسی به فرد مورد نظر امکان پذیر نخواهد بود و این نیز یکی از ترفندهایی است که مجرمین حرفه ای در امر اخذ مال به شیوه کلاهبرداری  مرتکب می‌شوند .

 

 

 

گفتار پنجم – غیر قابل گذشت بودنِ جرم کلاهبرداری با استفاده از جعل اسناد سجلی

 

جرم کلاهبرداری از جمله جرایمی است که در رابطه با حقوق عمومی و نظم و امنیت جامعه می باشد بنابراین به هر نحوی که وقوع آن محرز شود اعم از اینکه به تنهایی و بدون جعل اسناد سجلی و یا با استفاده از اسناد سجلی جعلی انجام شود، قابل گذشت نخواهد بود. هیات عمومی دیوان عالی کشور به موجب رای شماره ۵۲ مورخ ۱/۱۱/۱۳۶۳ جرم کلاهبرداری را عمومی و غیر قابل گذشت قلمداد نموده و اشعار می دارد : (چون شیوع جرم کلاهبرداری موضوع ماده ۱۱۶ قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) در رابطه با حقوق عمومی و نظم و امنیت جامعه و آسایش عامه دارای چنان اثر عمیق نامطلوب و فزاینده ای است که ایجاب می نماید اعم از اینکه شاکیان یا مدعیان خصوصی درخواست تعقیب و اقامه دعوی کرده و یا نکرده باشند، دادستان خود مرتکبین آن را تعقیب و به کیفر برساند و این امر مستلزم آن است که تعقیب و مجازات مرتکبین چنین جرمی صرفاً مبتنی بر تقاضای صاحبین حق یا قائم مقام قانونی آنان نباشد تا با استرداد شکایت و دعوی از طرف ایشان تعقیب کیفری و مجازات موقوف گردد و قوانین  و مقررات کیفری مربوطه هم منافاتی با این امر ندارد، فلذا محکومین این جرم که از انواع جرایم قابل گذشت به شمار نمی آید می توانند با اجازه ماده ۲۵ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب مرداد ۱۳۵۶  مستنداً به استرداد شکایت و دعوی از طرف شاکیان و مدعیان خصوصی از دادگاهی که حکم قطعی را صادر کرده درخواست کنند که دادگاه در میزان مجازات آنان تجدیدنظر نموده و در صورت اقتضاء کیفر آنان را در حدود قانون تخفیف دهد….این رای بر طبق ماده ۳ از مواد اضافه شده به قانون آیین داادرسی کیفری مصوب مرداد۱۳۳۷ در موارد مشابه برای دادگاهها لازم الاتباع است . )

 

 

 

گفتار ششم – تعدد مادی جرم کلاهبرداری با استفاده از جعل اسناد سجلی

 

مقصود از تعدد مادی جرم آن است که که یک نفر مرتکب چند فعل یا ترک فعل مجرمانه شود بدون  اینکه محکوم به مجازات قبلی و اجرای حکم آن شود. هرچند که جعل سند مقدمه ای برای استفاده از آن و جرم کلاهبرداری بوده است لیکن جعل اسناد سجلی و استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری هر یک دارای عناصر تشکیل دهنده جداگانه بوده و مشمول تعدد مادی جرم خواهد شد نه تعدد معنوی. زیرا تعدد معنوی زمانی تحقق می یابد که تمامی اجزاء ارکان مادی و روانی لازم برای تحقق جرایم، در فعل واحد ارتکابی موجود باشد.  لذا با عنایت به اینکه یکی از شروط تحقق تعدد معنوی، وقوع فعل واحد است در حالیکه کلاهبرداری از جرایم مرکب بوده و تحقق دو فعل ؛ توسل به وسایل متقلبانه(فعل اول) و بردن و به دست آوردن مال دیگری(فعل دوم) برای وقوع تام آن ضروری است  بنابراین جمع این دو فعل، در فعل واحد – با توجه به نوع افعال – غیرممکن است.  شعبه دوم دیوان عالی کشور در رأی شماره ۱۳۹ مورخ ۲۷/۱/۱۳۱۷  اشعار می دارد : (اگر به وسیله جعل سند یک کلاهبرداری واقع شود، تحقق این نتیجه منافی جنبه جزایی جعل نیست بلکه مورد از موارد تعدد جرم است)  اما در مواردی بطور استثناء ممکن است جعل و تزویر به عنوان یک کیفیت مشدده در نظر گرفته شود و تنها یک مجازات در مورد مرتکب اعمال شود. تبصره ۲ ذیل ماده ۵ قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس ارتشاء و کلاهبرداری اشعار می دارد : ( چنانچه عمل اختلاس توأم با جعل سند و نظایر آن باشد در صورتی که میزان اختلاس تا پنجاه هزار ریال باشد مرتکب به ۲ تا ۵ سال حبس و یک تا ۵ سال انفصال موقت و هرگاه بیش از این مبلغ باشد به ۷ تا۱۰ سال حبس و انفصال دایم از خدمات دولتی و در هر دو مورد علاوه بر رد وجه یا مال مورد اختلاس، به جزای نقدی معادل دو برابر آن محکوم می شود. ) چنان که ملاحظه می شود جرایم مزبور در یکدیگر تداخل یافته و تنها یک مجازات در مورد مرتکب اعمال می شود

 

بین قواعد تعدد و تکرار جرم در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ و قانون جدید مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ تفاوت هایی وجود دارد. به طوری که در قانون قبلی ، اجرا یا عدم اجرای مجازات علیه مرتکب، فارق میان تکرار و تعدد است. یعنی اگر پس از ارتکاب جرم، مجازات بر روی فاعل (به معنای اعم) اجرا شود، انجام مجدد جرم موضوع را در قالب قاعده تکرار جرم قرار می دهد، در غیر اینصورت (عدم اجرای مجازات) بحث از تعدد جرم به میان می آید.

 

اما آنچه در قانون مجازات اسلامی جدید مصوب ۱۳۹۲ فارق بین تعدد و تکرار جرم محسوب می شود قطعیت حکم محکومیت محکوم علیه می باشد. لذا چنانچه مجازات مرتکب قطعی شود، صرف قطعیت برای شمول قاعده تکرار جرم لازم و کافی خواهد بود. بنابراین اگر رفتار فرد پس از ارتکاب چند جرم به صورت متوالی، به محکومیت قطعی برسد، مورد از مصادیق قاعده تکرار جرم بوده، در غیر اینصورت از مصادیق تعدد جرم تلقی خواهد شد.

 

اما در خصوص تعدد مادی، بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات جدید مصوب ۱۳۹۲، تعدد جرم تعزیری به دو صورت پیش بینی شده است. نخست تعدد جرائم تعزیری به میزان سه بار یا کمتر و دوم تعدد بیش از سه جرم . در صورت نخست دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم کرده و هر کدام از آنها که بیشتر باشد فقط آن را حکم می کند نه اینکه همه مجازات ها با هم جمع شود. اما در صورت دوم یعنی تعدد بیش از سه جرم، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به این که از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین کرده و فقط مجازات اشد را اعمال خواهد نمود. در این قسمت نیز مجازات ها با هم جمع نخواهد شد. به طور کلی بر اساس قانون جدید، جمع مجازات ها در تعدد جرم فقط در جرائم غیر تعزیری و همچنین جرائم تعزیری درجه هفت و هشت رعایت خواهد شد. به طوری که مجازات های جرائم تعزیری درجه هفت و هشت با خود و مجازات های درجه یک تا شش جمع می گردد. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک چهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می گردد. همانند قانون قبلی در صورتی که مجموع جرائم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد، مقررات تعدد جرم اعمال نمی شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم می گردد

 

اما در خصوص جعل و تزویر در پاره ای از موارد ارتکاب رفتار به گونه ای است که تشخیص تعدد جرم را مشکل خواهد کرد به عنوان مثال اگر یک نفر چندین شناسنامه را جعل نماید آیا رفتار متعدد مرتکب را باید فعل واحد به شمار آورد یا افعال متعدد ؟  به نظر می رسد برای پاسخ به این سوأل باید بین ساختن اسناد سجلی و تغییر و تحریف آن قایل به تفکیک شد بنابراین هرگاه یک نفر چند فقره سند را در چند نوبت جعل کند عمل او مشمول قاعده تعدد جرم می شود و می تواند موجب تشدید مجازات گردد اما در صورتی اجزای مختلف یک سند را کم و زیاد کند حتی در بازه زمانی مختلف رفتار او را نباید تعدد جرم به شمار آورد و یک مجازات به مرتکب تحمیل خواهد شد

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ق.ظ ]




گفتار هفتم – تخفیف در جرم کلاهبرداری با استفاده از جعل اسناد سجلی

 

 

نظر به توضیحات یاد شده  معلوم گردید که جرم جعل اسناد  و کلاهبرداری جزء جرایم عمومی و غیر قابل گذشت می باشد لیکن  ماده ۲۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ مقرر می دارد : (هرگاه شاکی و مدعی خصوص در جرایم غیر قابل گذشت بعد از قطعی شدن حکم از شکایت خود صرف نظر نماید محکوم علیه می تواند با استناد به استرداد شکایت از دادگاه صادرکننده حکم قطعی، درخواست کند که در میزان مجازات تجدیدنظر نماید، در این مورد دادگاه به درخواست محکوم علیه در وقت فوق العاده رسیدگی نموده و مجازات را در صورت اقتضاء در حدود قانون تخفیف خواهد داد این رأی قطعی است .)

 

همچنین قابل ذکر است که برابر تبصره ۱ ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام ، در صورت رضایت شاکی و یا وجود دیگر موارد کیفیات مخففه (ماده ۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) مجازات کلاهبردار صرفاً قابل تخفیف تا حداقل مجازات حبس مقرر در قانون(یک سال و یا دو سال حسب مورد) می باشد و مجازات مزبور قابل تخفیف کمتر از میزان حداقل حبس مقرر در ماده موصوف و یا تبدیل به جزای نقدی را ندارد.) البته با توجه به تبصره ۱ ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری که مقرر داشته، در کلیه موارد مذکور در این ماده و در صورت وجود جهات و کیفیات مخففه، دادگاه می تواند با اعمال ضوابط مربوط به تخفیف، مجازات مرتکب را فقط تا حداقل مجازات مقرر در این ماده………، به نظر می رسد که امکان تخفیف جزای نقدی در جرم کلاهبرداری وجود دارد .

 

هرچند اعمال تخفیف درجرایم موضوع “قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء واختلاس وکلاهبرداری” نیز باید بعد از تصویب قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲وفق مقررات این قانون انجام شود.‌( قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) معهذا با توجه به اینکه قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء…..مصوب ۱۳۶۷قانون خاص بوده ودلیلی براینکه قانون عام مؤخرالتصویب مذکور ناسخ مقررات قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء‌…. باشد وجود نداردتبصره۱ماده ۱قانون اخیرالذکر کماکان به قوت خود باقی است.

 

بنابراین و به استناد تبصره ۳ ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در مورد تعدد جرم(جعل اسناد سجلی، استفاده از سند مجعول، کلاهبرداری) نیز دادگاه می تواند جهات مخففه را رعایت نماید و اگر موجبات تخفیف درهمه جرایم ارتکابی فراهم باشد دادگاه باید این تخفیف را نسبت به همه مجازات ها اعمال کند نه فقط در خصوص مجازات قابل اجراء (اشد) زیرا ممکن است اجرای مجازات اشد به عللی موقوف گردد که دراین صورت مجازات اشد بعدی باید اجراء شود. اما اگر موجبات اعمال تخفیف نسبت به برخی از جرائم ارتکابی فراهم باشد فقط نسبت به همان جرایم قابل اعمال است. در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف، دادگاه می تواند مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات، فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن تقلیل دهد.

 

 

 

گفتار هشتم – میزان تخفیف

 

در قانون جدید مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز تخفیف مجازات مانند، قانون سابق صرفاً شامل تعزیرات می‌باشد، امّا مشکل اصلی قانون سابق این است که میزان تخیفف مشخص نشده بود در صورتی که در ماده ۳۷ قانون جدید به روشنی میزان تخفیف مجازات بیان شده است و این در بکارگیری هرچه بیشتر تخفیف تأثیر دارد.  قانونگذار درماده ۳۸ قانون جدید به نفع متهم، جهات تخفیف را گسترش داده است، به عنوان مثال ندامت، حسن سابقه و مداخله ضعیف شریک یا معاون در وقوع جرم از جمله مواردی هستند که در قانون سابق به عنوان جهات مخففه مجازات بیان نشده بودند در قانون سابق ماده‌ای تحت عنوان معافیت از مجازات وجود ندارد و دادگاه تنها می‌تواند در صورت وجود جهات مخففه، مجازات را تخفیف دهد و یا تبدیل کند، امّا طبق ماده ۳۹ قانون جدید دادگاه می‌تواند در تعزیرات درجه ۷ و ۸ ، علاوه بر تخفیف در صورت وجود شرایط مندرج در این ماده، مجرم را از اعمال مجازات معاف کند. این موضوع اگر چه با شرایط متعددّی همراه است امّا تازه و بدیع است و در جهت منافع متهم می‌‌باشد.

 

 

 

مبحث دوم – سرقت

 

در مجموعه جرایم علیه اموال، سرقت از قدیمی ترین جرایم محسوب می شود که به جهت سهل بودن ارتکاب آن و محسوس بودن منفعت در اکثر کشورهای جهان ارتکاب می یابد در ابتدا جرم سرقت به صورت ساده انجام می شد لیکن با گذشت زمان و صنعتی شدن جوامع این جرم به صور مختلف از جمله : سرقت مقرون به آزار، سرقت توأم با حتک حرز، سرقت در شب، سرقت از منازل، و غیره ارتکاب می یابد

 

 

 

گفتار اول – تعاریف

 

بند اول – تعریف لغوی سرقت

 

سرقت کلمه ای عربی است( از ریشه س ر ق ) مترادف آن در فارسی دزدیدن چیزی ، دزدی کردن یا بردن مال دیگری در پنهان و با مکر و فریب که صاحب مال خبر دار نشود و نیز گرفتن مال کسی در بیابان و صحرا به زور  و یا بردن مال و پول کسی به زور یا به مکر و فریب آمده است[۱].

 

 

 

 

 

 

 

بند دوم – تعریف حقوقی سرقت

 

در قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ سرقت تعریف نشده بلکه سرقت به دو نوع جنایی و جنحه ای تقسیم شده بود و احکام مربوط به مجازات سرقت های جنحه ای در مواد ۲۲۶ و ۲۲۷ و سرقت های جنایی در مواد ۲۲۲ و ۲۲۳ و ۲۲۵ پیش بینی گردیده بود برخلاف قانون مجازات عمومی ، قانونگذار اسلامی صراحتاً جرم سرقت را تعریف کرده است در ماده ۲۱۲  قانون حدود و قصاص و مقررات آن مصوب ۱۳۶۱ مقنن در مقام تعریف سرقت چنین گفته بود : (سرقت عبارت است از این که انسان مال دیگری را بطور پنهانی برباید )

 

قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در ماده ۱۹۷ مقرر می داشت : سرقت عبارت است از ربودن مال دیگری به طور پنهانی .  در حال حاضر ماده ۲۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ با اندکی تغییر مبتنی بر حذف قید (به طور پنهانی) در تعریف جرم سرقت اشعار می دارد : سرقت عبارت است از ربودن مال متعلق به غیر .

 

 

 

گفتار دوم – ارکان جرم سرقت

 

بند اول –  رکن قانونی

 

 

    • مواد ۲۶۷ تا ۲۷۸ در فصل هفتم از کتاب دوم قانون مجازات اسلامی مصوب۱۳۹۲

 

    • مواد ۶۵۱ تا ۶۶۷ در فصل بیست و یکم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مصوب۱۳۷۵

 

    • مواد ۵۴۴ تا ۵۴۵ در فصل ششم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مصوب ۱۳۷۵

 

    • ماده ۵۵۹ در فصل ششم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مصوب ۱۳۷۵

 

    • مواد ۶۸۳ و ۶۸۴ در فصل بیست و پنجم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مصوب۱۳۷۵

 

    • مواد ۸۸ تا ۹۲ در فصل هشتم قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب۱۳۸۲

 

    • ماده واحده لایحه قانونی راجع به تشدید مجازات سارقین مسلح که وارد منزل یا مسکن اشخاص می شوند مصوب۱۳۳۳

 

    • ماده واحده قانون مجازات سرقت مسلحانه از بانک ها و صرافی ها مصوب۱۳۳۸

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ق.ظ ]




بند سوم –  عنصر معنوی جرم سرقت

 

 

تحقق جرم سرقت مستلزم وجود قصد مجرمانه می باشد که عبارت است از سوءنیت عام و سوءنیت خاص. منظور از سوءنیت عام عمد در ربایش و منظور از سوءنیت خاص، قصد محروم کردن مالک از مالش بطور دایمی است.

 

گفتار سوم – تاثیر اسناد سجلی جعلی در شیوه های مختلف سرقت

 

بند اول –  وصول چک های مسروقه با استفاده از اسناد سجلی جعلی

 

سهولت استفاده از چک در معاملات اقتصادی سبب شده تا  عامه مردم بجای نقل و انتقال حجیم پول نقد، از انواع مختلف چک استفاده نمایند همین امر زمینۀ مساعدی را برای سارقین حرفه ای در ارتکاب انواع و اقسام سرقت ایجاد نموده است و آنها بدون کمترین ریسک و خطرپذیری چک ها را سرقت نموده و در سریع ترین زمان ممکن به پول نقد تبدیل نموده و هیچ ردپایی نیز از خود بجا نمی‌گذارند.

 

سوالی که ممکن است مطرح شود این است که مگر یک برگه چک دارای ارزش مالی است که قابل سرقت باشد ؟ همانطور که در تعریف مال گفته شد هر آن چیزی که قابل تقویم به پول بوده و دارای ارزش باشد مال محسوب می شود امروزه چک ها در حکم اسکناس بوده و به میزان مبلغی که در آن نوشته شده است دارای ارزش مالی است اداره حقوقی قوه قضایه در رای شماره ۹۱۴/۷ مورخ ۷/۲/۱۳۷۳ چک را دارای ارزش مالی دانسته و ربودن آن را سرقت محسوب کرده است. در این خصوص فرقی بین چک پول ها و چک های شخصی  وجود ندارند و همه انواع چک مال محسوب می شود زیرا چک پول ها آن چنان بین مردم رواج پیدا کرده که مانند پول دست به دست می گردد و افراد اصراری به تبدیل آن به پول ندارند اما در خصوص چک های شخصی در صورتی که نوشته و امضاء شده باشد به میزان مندرج در آن مالیت دارد و چک هایی که نوشته نشده نیز علاوه بر قیمت خود آن ، چون با نوشتن و تکمیل آن می تواند ارزش مالی پیدا کند دارای ارزش مالی است

 

باید بین چک های سرقت شده توسط سارقین و تأثیر اسناد سجلی مجعول در تبدیل چک های مسروقه به پول قائل به تفکیک شد زیرا چک پولها چنان رواج پیدا کرده و مثل اسکناس برای مردم دارای ارزش واقعی است و نیاز به مراجعه به بانک جهت تبدیل آن به پول وجود ندارد اما در خصوص چک های شخصی سارقین پس تحصیل و تصرف چک ها، برای تبدیل آن ها به پول نقد به بانک مراجعه خواهند نمود . در این مرحله سارقین از شناسنامه و یا کارت شناسایی جعلی استفاده نموده و با درج مشخصات مندرج در شناسنامه یا کارت ملی جعلی کلیه چک ها را وصول نموده و صحنه را ترک می‌نماید. بدیهی است پس از سیر مراحل طرح شکایت اولیه و اعلام سرقتی بودن چک ها به بانک ها با وصول چک ها مواجه بوده و استعلامات لازم در خصوص شناسنامه و یا مدرکی که در هنگام تبدیل چک ها به پول از سوی سارقین ارائه شده است موفقیتی رابه همراه نخواهد داشت .

 

بدیهی است چنین زمینه مساعدی که در وصول بدون خطر چک پولها وجود دارد ، سبب شود که روز به روز بر آمار وقوع سرقت های این چنین افزوده شود.

 

 

 

بند دوم – فروش اموال مسروقه با اسناد هویتی جعلی

 

اصولا سرقت اموال به این منظور انجام می شود که مال مسروقه تبدیل به پول شود استفاده از اسناد سجلی مجعول در فروش و تبدیل اموال مسروقه یکی از شیوهایی است که به کار برده می شود. با این توضیح که سارقین حرفه ای که معمولاً بصورت باندی و شبکه ای فعالیت دارند ، پس از سرقت و بدست آوردن اموالی که فروش آنها نیاز به احراز هویت دارد ، برای آنکه اثر و سرنخی از خود باقی نگذارند ، اقدام به استفاده از اسناد هویتی جعلی می‌نمایند .

 

برای نمونه می‌توان به فعالیت باندهای سرقت اتومبیل که در سطح وسیع و به صورت گسترده صورت می‌گیرد اشاره نمود . این مجرمین در شاخه های مختلف ، سازمان یافته و هر شاخه مسئولیت ویژه ای را در تحقق سرقت اتومبیل و فروش آن به عهده دارد. عده ای متخصص برداشتن ماشین هستند که با شناسایی اتومبیل مورد نظر و در فرصت مناسبی این امر را محقق می‌سازند. گروهی دیگر در تغییر مشخصات و تبدیل آن به مشخصات دیگر تبحر دارند که پس از سرقت اتومبیل ، مشخصات فنی و غیره فنی خودرو را به نحوی که می‌خواهند تغییر می‌دهند. تعدادی نیز تهیه اسناد و مدارک جعلی اتومبیل تغییر ماهیت یافته را عهده دار هستند که این گروه، اسنادی که در مراحل بعدی مورد استفاده خواهند بود را تهیه و تأمین می‌کنند و نهایتاً افرادی که مسئولیت واگذاری و فروش اتومبیل را انجام می‌دهند که این افراد با استفاده از اسناد هویتی جعلی که برای مشخصات غیرواقعی خودرو تهیه شده و با استفاده از سند هویتی مجعول و ارائه مشخصات فردی جعلی، اتومبیل را به فروش می‌رسانند. اعمال و اقدامات باندهای سرقت اتومبیل، به صورت پیوسته و مرتبط به هم است ولی آنچه مسلم می‌باشد، به بهره گیری از سند هویتی جعلی و فروش خودرو مسروقه با ارائه مدارک جعلی و سند شناسایی مجعول تکمیل شده و اهداف مجرمانه تحقق می‌یابند .

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]




بند سوم – عنصر روانی جرم خیانت در امانت :

 

 

جرم خیانت در امانت از جرایم عمدی بوده نیاز به وجود عنصر روانی دارد. هیأت عمومی دیوان عالی کشور در این خصوص اشعار می دارد[۱] :  تنها رد نکردن مال امانتی به صاحبش تمام ارکان بزه را تشکیل نمی دهد بلکه به طوری که رد ماده ۲۴۱ قانون مجازات عمومی قید گردید، باید تصاحب یا استعمال یا اتلاف یا مفقود شدن آن بر اثر سوءنیت کسی که مال نزد او بوده، محرز شود)  عنصر روانی این جرم از دو بخش سوءنیت عام و سوءنیت خاص تشکیل می شود.

 

الف –  سوءنیت عام :

 

سوءنیت عام در واقع عمد در ارتکاب عمل فیزیکی است یعنی اینکه متهم باید یکی از چهار فعل تصاحب، تلف، مفقود کردن و استعمال مال مورد امانت را به صورت عمدی و از روی قصد و اراده مرتکب گردد همچنین مرتکب باید عالم به تعلق مال به غیر و امانی بودن مال نزد خود باشد

 

 

 

ب –  سوءنیت خاص :

 

منظور از سوءنیت خاص آن است که مرتکب این اعمال را به قصد نیل به نتیجه انجام دهد که در واقع همان ایراد ضرر به مالک یا متصرف مال است این شرط نشان دهنده این است که اگر امین عمداً ولی به قصد منتفع کردن مالک یا متصرف مال، مرتکب عمل فیزیکی جرم خیانت در امانت شده باشد به دلیل فقدان سوءنیت خاص از ناحیه وی عمل ارتکابی مشمول عنوان خیانت در امانت نخواهد شد

 

۱ رأی شماره ۲۵۰۱ مورخ ۱۵/۸/۱۳۱۹

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]