مقاله (پایان نامه) چند همسری – ازدواج مجدد – تعدد زوجات |
بررسی ازدواج مجدد و احکام آن
خاورشناسان و مبلغان مسیحی مسأله چند همسری را به گونه ای برای تبلیغات خود مورد بحث قرار داده اند که گویا این مسأله جزو شعائر عبادی اسلام با یکی از واجبات یا حداقل از مسائل مستحب است اما باید دانست چنین تبلیغی برای گمراهی دیگران است زیرا طبق قاعده معمول و شرایط طبیعی زندگی، در اسلام اصل بر آن است که مرد با یک زن ازدواج کند و به آرامش بخشد و مونس جان و حافظ اسرارش باشد و آرامش و مودت را که پایه های زندگی زناشویی هستند محقق سازد به همین خاطر علمای دین گفته اند: کسی که دارای زن مناسبی باشد و در حد معمول او را از نظر زندگی و غریزی کفایت کند مکروه است علاوه بر او با زن دیگری ازدواج کند. اما هر چند شریعت اسلام برای پرهیز از لغزش ها و افتادن در دام مشکلات دنیا ترجیح داده است که مردان به یک زن اکتفا ورزند. اما یکسری انگیزه و نیازهای انسانی وجود دارند که به مرد اجازه می دهند که بیش از یک زن داشته باشد زیرا دین اسلام موافق و سازگار فطرت سالم انسانی است و از واقعیت فرار نکرده به دور از افراط و تفریط و خیال پروری، واقعیتها را از طریق چاره های واقعی حل می کند به طور قطع اگر تعدد زوجات با مقتضای ذات انسان در تضاد بود مثل بسیاری از مسائل دیگر با ظهور اسلام منقرض شد، این مسأله هم از نظر دین اسلام طرد می شد اما وقتی دین اسلام آن را با کمی محدودیت به رسمیت می شناسد پس بدون شک این موضوع با فطرت انسانی سازگار است.
مبحث اول: بررسی مفهوم تعدد زوجات
گفتار اول: بررسی مفهوم لغوی تعدد زوجات
تعدد به معنای بی شمار شدن، زیاد شدن عدد، و فزونی یافتن می باشد. و زوجات هم جمع کلمه زوجه به معنای زنان و همسران یک مرد می باشد و تلفیق این دو کلمه یعنی تعدد زوجات به معنی چند تن بودن همسران یک مرد.[۱] این بسیط ترین تعاریفی است که از نظر لغوی در فرهنگ لغات و متون فارسی موجود می باشد. در فقه هم زوجه به زنی اطلاق می شود که شوهر کرده و بالفعل شوهر داشته باشد خواه به عقد دائم خواه به عقد نکاح موقت و تعدد زوجات هم داشتن بیش از یک زوجه را گویند خواه به عقد دائم باشد یا منقطع یا بوسیله هر دو نوع[۲] در کشورهای انگلیسی زبان از تعدد زوجات تحت عنوان هایBigamy- pairs plurality- polygny- polygamy یاد می شود که همه عبارتهای مذکور در معنای تعدد زوجات و چند همسر گزینی توسط یک مرد استعمال می شود.[۳] همچنین تعدد زوجات در زبان فرانسه معادل است با Polygamie- bigamie و در زبان آلمانی bigamie- vielweiberei و در زبان اسپانیایی bigamia- poligamia
گفتار دوم: بررسی مفهوم اصطلاحی تعدد زوجات
فقهای امامیه در کتب فقهی خود از استیفای عدد بعنوان اصطلاحی مترادف با تعدد زوجات استفاده نموده اند. استیفا از نظر لغوی به معنای تمام فرا گرفتن، تمام باز ستاندن می باشد. استیفای عدد کردن یعنی اینکه مردی اقدام به ازدواج با زنان متعدد نماید تا بدانجا که شرع و قانون آن را تجویز کرده است که همانا اختیار کردن چهار زن به نکاح دائم یک مرد می باشد. این اصطلاح را فقهای امامیه و از جمله محقق در شرایع و علامه در تذکره بکار برده اند و مقصود نکاح با حداکثر تعداد زنان است که در شرع اجازه داده شده.[۴] از اصطلاحات دیگری که در کتب فقهی از جمله در کتاب لمعه دمشقیه اثر عالم بزرگ محمد بن جمال الدین مکی العاملی ملقب به شهید اول بیان شده نصاب است که در معنای اصطلاحی کسی که زنان او به حد نصاب یعنی چهار همسر رسیده است می باشد که دیگر آن مرد نمی تواند همسر دیگری را به عقد دائم خود درآورد.
مبحث دوم: بررسی تاریخچه تعدد زوجات
گفتار اول: علل تاریخی تعدد زوجات
اگر بخواهیم علل تاریخی تعدد زوجات را مورد بررسی قرار دهیم شاید اولین چیزی که به ذهنمان متبادر می شود میل جنسی و هوسرانی باشد. اما این موضوع به تنهایی برای پیدایش رسم چند زنی کافی نیست.[۵] متفکر شهید استاد مرتضی مطهری در کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» درباره علل تاریخی تعدد زوجات اینگونه بیان می دارد: هوسرانی و تسلط بی چون و چرای مرد به تنهایی برای پیدایش رسم چند زنی کافی نیست. حتماً علل و عوامل دیگر نیز دخالت داشته است زیرا برای مرد هوسران راه سهل تر و بی دردسرتر از چند زنی این است که حس تنوع طلبی خود را از راه زن بازی و رفیقه و معشوقه گیری ارضا کند، بدون آنکه زن مورد نظر خود را بعنوان « همسری» بپذیرد و نسبت به فرزندان احتمالی او تعهد و مسئولیتی به عهده بگیرد.
به طور کلی می توان توجیهات تعدد زوجات را اینگونه احصاء کرد:
- زیاد بودن تعداد زنان از تعداد مردان در اوضاع عادی که در بعضی جاها همچون شمال اروپا این حالت وجود دارد.[۶]
- زیاد بودن تعداد زنان نسبت به مردان پس از جنگها چنانکه پس از ۲ جنگ جهانی این امر در اروپا حاصل شد و میلیونها جوان را در کام خود فرو برد در آنجا هم تعدد زوجات بهترین گزینه واز جمله ضروریات اجتماعی بود.
- وقتی زن عقیم باشد و فرزندی به دنیا نیاورد و مرد به داشتن فرزند دلبستگی داشته باشد در این صورت چاره چیست یا باید او را طلاق دهد و زنی دیگر اختیار کند که این نیز به ضرر زن اول است یا اینکه او را با گرامی داشت کامل باقی گذارد و زن دیگر را برای به دنیا آوردن فرزند برگزیند.
- وقتی زن دچار بیماری می شود که مرد نتواند معاشرتی عادی داشته باشد چاره چیست؟ آیا او را طلاق دهد و یا همسری دیگر برگزیند، کدامیک گرامی داشت بیشتری برای زن بیمار به همراه دارد.
- وقتی مرد از قدرت جنسی بالاتری برخوردار باشد و نتواند به یک زن اکتفا کند حال به هر دلیلی، اعم از پیر بودن کثرت ایام حیض، حامله بودن، نفاس و بیماری باشد شکی نیست که صبر کردن بهتر است ولی کسی که نمی تواند صبر کند آیا زنا را برای او مباح گردانیم یا ازدواج دوباره را؟ بی تردید الگوی دوم مناسب ترین راه حل است که اسلام به آن رأی داده است.
مبحث سوم : تعدد زوجات در فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی
آنچه که در فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی بعنوان منبع مشترک مطرح می باشد و تمامی فقهای عام و خاص بر قطعیت و کامل بودن آن اجماع کامل دارند قرآن می باشد که فصل مشترک مهم بین فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی می باشد به همین خاطر مسئله تعدد زوجات همانگونه که در قرآن به صورت نص صریح بیان شده است مقبول فقه امامیه و فقه اهل سنت نیز واقع شده است چنانچه در کتاب الفقه علی المذاهب الخمسه[۷] به قلم محمد جواد مغنیه بیان شده مذاهب خمسه که شامل جعفری، حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی می شوند اتفاق نظر دارند که مرد می تواند تا ۴ زن داشته باشد ولی بیش از چهار زن را مجاز نمی دانند و می گویند هر گاه یکی از این زنان از عصمت ازدواج خارج شود می تواند زن دیگری اختیار کند. فقهای امامیه و شافعی معتقدند هر گاه مردی یکی از چهار زنش را طلاق دهد به طلاق رجعی نمی تواند با زن دیگری ازدواج کند تا اینکه عده آن زن تمام شود اما اگر طلاق، طلاق بائن باشد حق ازدواج با دیگری را در ایام عده دارد و همچنین جایز است که مرد با خواهر زنش در ایام عده همسر خود که به صورت بائن طلاق داده است ازدواج نماید زیرا طلاق بائن ازدواج را به پایان می رساند و عصمت را نیز قطع می کند یعنی از حریم آن مرد خارج می شود اما فقهای حنفی، مالکی، جنبلی بر خلاف امامیه و شافعی معتقدند که مردی که چهار زن دارد و یکی از آنها را طلاق داده است در ایام عده آن زن نمی تواند با زن دیگری ازدواج کند یا در ایام عده همسر خود نمی تواند با خواهر زن خود ازدواج نماید مگر بعد از منقضی شدن ایام عده خواه طلاق رجعی باشد خواه بائن.[۸]
مخالفین به دلالیل زیر این کار را درست نمیدانند
الف) آثار سوء اجتماعی و خانوادگی چند همسری:
اقدام مردان در ازدواج های مجدد عواطف زنها را جریحه دار می کند و امیدشان را ناامید می سازد و آتش محبت شان را خاموش نموده به حس انتقام تبدیل می کند و در نتیجه کار خانه را به اهمال می گذارند و همانند کاری که مردها با آنها کرده اند نموده، دست به زنا و خیانت در مال و ناموس دراز می کنند و در نتیجه اجتماع هر چه زودتر سقوط می کند.[۹]
ب) تعدد زوجات خلاف عمل مشهور طبیعت است:
آمار ملتها و نسلها نشان می دهد که تعداد مردان و زنان تقریباً مساوی هستند بنابراین آنچه که طبیعت مهیا کرده این است که یک زن برای یک مرد باشد و مخالفت با آن مخالفت با غرض طبیعت است.
ج) قانون تعدد زوجات ترغیب مردان به هوس رانی است:
مخالفان معتقدند که جواز چند همسری به نوعی، شهوت رانی را در جامعه تقویت می نماید.
د) این قانون، یک معادله ستمکارانه است ( ۴ زن معادل یک مرد):
مخالفان معتقدند که با قانون تعدد زوجات شأن زنان پایین آمده است و این دیدگاه را حتی در رابطه با قوانین دیگری از جمله ارث، شهادت و غیره که دو زن را معادل یک مرد قرار داده است نیز بیان نموده اند. اما در سوی دیگر طرفداران تعدد زوجات استدلال می کنند که در اغلب اجتماعات عده زنان آماده ازدواج بیشتر از مردان است و در این صورت مصلحت اجتماع اقتضا می کند که تعدد زوجات پذیرفته شود تا همه زنان بتوانند شوهر داشته باشند و از مزایای تشکیل خانواده محروم نمانند. محرومیت از ازدواج زیانهای جسمانی و روحی و اخلاقی بسیاری را برای زنان به بار می آورد بنابراین چند همسری در اینگونه جوامع نه تنها تحقیر زن نیست بلکه حقی برای زن و به سود اوست و از نظر مصلحت اجتماعی، بعضی از خانواده ها باید آن را با فداکاری و گذشت تحمل کنند. از سوی دیگر بعضی از مردان به علت داشتن غریزه جنسی نیرومند نمی توانند به یک زن اکتفا کنند به ویژه آنکه زن بر حسب طبیعت، در اثر قاعدگی و بارداری و زایمان در پاره ای اوقات نمی تواند تمایلات مرد را ارضاء نماید طبیعت مرد با چند زنی سازگار است اما طبع و روحیه زن با تک شوهری.[۱۰] تعدد زوجات با احساسات و عواطف نسبت به زن مباینت ندارد اینکه مخالفان تعدد زوجات می گویند عواطف و احساسات قابل تقسیم نیست و یک مرد نمی تواند نسبت به دو یا چند زن محبت در دل خود جای دهد یک تخیل شاعرانه بلکه یک مطالعه است. ظرفیت روحی آدمی آن قدر محدود نیست که نتواند دو یا چند علاقه را در دل خود جای دهد. چنانکه پدری صاحب ده فرزند است همه را تا سر حد پرستش دوست می دارد و برای همه فداکاری می کند.[۱۱] چند زنی قابل مقایسه با چند شوهری نیست زیرا اخلاق و سنن اجتماعی در بعضی از کشورها از جمله در کشور ما نظام چند زنی را با حدود و قیودی می پذیرد اما چند شوهری در هیچ جامعه متمدنی به رسمیت شناخته نشده و اخلاق اجتماعی آن را محکوم می کند.
مبحث چهارم: علل رویگردانی جوامع امروزی از تعدد زوجات
- استقلال اجتماعی و اقتصادی زن، امروز زنان با برخورداری از استقلال اجتماعی و اقتصادی کمتر احساس نیاز به قبول شوهر مشترک و ازدواج با مرد زن دار می نمایند حتی در دوره کنونی دختران از یک سو و پسران از سوی دیگر نه تنها از ازدواج های مجدد خودداری می کنند بلکه حتی بعضاً تن به ازدواج اول هم نمی دهند.
- تغییر نگرش نسبت به تعداد افراد خانواده، در قدیم وسعت خانواده و کثرت اطفال مطلوب بود و از این رو چه بسا زن اول در صورت نازایی به شوهر توصیه می کرد که زن دیگری اختیار کند و گاهی خود به خواستگاری می رفت و زنی برای شوهر خود می گرفت اما امروزه دیگر مردم علاقه ای به وسعت خاواده و فزونی اولاد ندارند.[۱۲]
- تغییر وضع خانواده از یک نهاد تولید کننده به یک نهاد مصرف کننده : در گذشته گاهی شوهر چند زن می گرفت تا از آنان بعنوان کارگر رایگان در واحد اقتصادی خانواده استفاده کند اما امروزه خانواده ارزش خود را بعنوان واحد اقتصادی تا حد زیادی از دست داده و از این رو نیازی به زنان متعدد برای پیشبرد اقتصاد خانواده نیست.
- تغییر عوامل تسهیل کننده مناسبات اجتماعی؛ در ادوار قدیم گاهی نظام چند زنی برای رفع اختلافات یا تشدید مناسبات بین قبایل و خاندان های مختلف مورد استفاده قرار می گرفت و کسب قدرت یا ثروت از این راه معمول بود ولی امروزه خوش آمد و احساسات شخصی بر این ملاحظات حاکم و غالب است.
- بالا رفتن سطح زندگی و دشواری تأمین هزینه ها خانواده و فزونی بیش از حد توقعات زنان و حس حسادت آنان در این زمینه را نیز نباید نادیده گرفت. امروزه هزینه های زندگی به قدری بالاست که حتی بسیاری از افراد جامعه از ازدواج اول هم سر باز می زنند و بسیار تلاش می کنند تا بتوانند ازدواج اول خود را سر و سامان دهند.
مبحث پنجم بررسی حقوقی نظام تعدد زوجات
گفتار اول: حق تأهل برای انسان
حق تأهل از طبیعی ترین حقوق بشر است. هیچ بشری را به هیچ وجه نمی تواند از این حق محروم کرد. حق تأهل حقی است که هر فرد بر اجتماع خود دارد همان طور که حق کار، حق خوراک، حق مسکن، حق تعلیم و تربیت، حق آزادی و… نیز جزء حقوق اصلی و اولیه بشر شمرده می شود و به هیچ عنوان نمی توان از او سلب کرد. حق تأهل نیز یک حق طبیعی است و با توجه به افزایش زنان آماده ازدواج نسبت به مردان آماده ازدواج تک همسری با این حق طبیعی منافات دارد و برخلاف حقوق طبیعی بشر است. پدیده چند همسری نه تنها در میان قبایل غیر متمدن وجود داشته است بلکه بسیاری از ملل متمدن نیز در گذشته و حال آن را پذیرفته اند. این رسم و قانون گذشته از اعراب جاهلیت در میان قوم یهود و ملت ایران در زمان ساسانیان و بعضی دیگر ملتها نیز وجود داشته است.
گفتار دوم: جایگاه تعدد زوجات در میان مباحث حقوقی
امروزه تعدد زوجات در تمامی کشورهای اروپایی ممنوع و حتی برای کسانی که مرتکب این جرم شوند مجازات های سنگینی در نظر گرفته شده است به عبارت دیگر می توان گفت تعدد زوجات در قوانین کشورهای غربی هیچگونه جایگاهی ندارد و بسیار مورد بحث و انتقاد قرار گرفته است به گونه ای که آن را برخلاف نظم عمومی دانسته و دست مایه ای برای انتقاد از مسلمانان قرار داده اند. امروزه در غرب کنوانسیون هایی برای یکسان سازی عقاید و قوانین آن کشورها و همراه کردن سایر کشورها برای پیوستن به کنوانسیون ها منعقد می نمایند تا همه کشورها را همسو و هم جهت با خود در مورد موضوع تعدد زوجات نمایند از جمله کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان. برخلاف کشورهای غربی تعدد زوجات در قوانین کشورهای اسلامی به لحاظ پیروی از مکتب اسلام تحت شرایطی پذیرفته شده است بدین صورت که کشورهای اسلامی به لحاظ اینکه حلیت تعدد زوجات به صورت نص صریح در قرآن کریم آمده است آن را طرد نکرده و تحت شرایطی در قوانین موضوعه خود آن را پذیرفته اند.[۱۳] در کشورهای ما هم در قانون مدنی ماده خاصی راجع به اجازه نکاح مجدد وجود ندارد اما با قدری تفحص و دقت نظر در مواد قانون مدنی، می توان دریافت که تعدد زوجات مورد قبول قانون گذار ایران قرار گرفته است و منعی بر آن نشده است از مواد متعدد استفاده می شود که قانون مدنی ایران به پیروی از شرع مقدس اسلام تعدد زوجات را پذیرفته است از جمله ماده ۹۴۲ قانون مدنی که می گوید: « در صورت تعدد زوجات ربع یا ثمن که تعلق به زوجه دارد بین همه آنها بالسویه تقسیم می شود». همچنین در ماده ۱۰۴۶ ق. م در جایی می گوید: « اگر چه شوهر آن دو زن یکی باشد» و همچنین ماده ۱۰۴۸ ق. م که عنوان می دارد: « جمع بین دو خواهر ممنوع است می توان مفهوم مخالف را اینگونه برداشت کرد که جمع بین دو غیر خواهر ممنوع نیست». در ماده ۱۰۴۹ ق.م می گوید: « هیچ کس نمی تواند دختر برادر زن و دختر خواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود». در جایی دیگر در مواد ۹۰۰ و ۹۰۱ قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد چنانچه در ماده ۹۰۰ مقرر می دارد : « فرض دو وارث ربع ترکه است:»
- شوهر در صورت فوت زن با داشتن اولاد.
- زوجه یا زوجه ها در صورت فوت شوهر بدون اولاد.
همانطور که ملاحظه شد در بند ۲ از واژه زوجه ها مستفاد می شود که جمع زوجه ها به لحاظ قانونی مقبول می باشد. و در ماده ۹۰۱ قانون مدنی هم این واژه یعنی « زوجه ها» نیز تکرار شده است.
[۱]- محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۵ ه.ش، ج۱، ص ۱۰۹۸.
[۲]- محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، ۱۳۸۳ ه.ش، ص ۱۶۲.
[۳] – “inter cyber library” ( online). Available: https://www.en.wikipedia.org- Babylon (17 november 2010)
[۴]- ناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، تهران، چاپ انتشار، ۱۳۸۴ ه.ش، جلد ۱، ص ۱۱۲.
[۵]- مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۰ ه.ش، چاپ ۱۴، ص ۳۵۶.
[۶]- فاطمه بداغی ، ” ازدواج مجدد در کشورهای اسلامی”، مطالعات راهبردی زنان، سال ۱۰، ش ۴۰ (۱۳۷۸): ۲۵- ۴۵.
[۷]- محمد جواد مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، بی جا، کانون ثانی، ۱۹۸۲. م، چاپ ۷، ص ۳۱۲.
[۸]- همان منبع. ص ۳۱۲.
[۹]- حسن شریفی، ازدواج موقت و چالش ها، قم، دفتر نشر حوزه علمیه قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۶۷.
[۱۰]- مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۳ ه.ش، ص ۳۴۴.
[۱۱]- همان منبع، ص ۳۴۴.
[۱۲]- فاطمه کبیر نتایج، ، ، زن در گذر از خانواده سنتی به مدرن، پایان نامه کارشناسی ارشد، رودهن، دانشگاه آزاد،۱۳۸۱ ص ۱۲۶.
[۱۳]- بداغی، فاطمه، ” ازدواج مجدد در کشورهای اسلامی”، مطالعات راهبردی زنان، سال ۱۰، ش ۴۰ ( ۱۳۸۷): ۶۴- ۷۰.
لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 01:36:00 ب.ظ ]
|