رنامۀ چهارم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران).

4- ضرورت پژوهش از منظر مضامین چشم‌انداز 20سالۀ نظام در افق 1404 هجری شمسی، در سند چشم‌انداز 20 سالۀ نظام در قسمت اهداف آرمانی (بند 2 سند چشم‌انداز)، بند 9، بند 37 (سیاست‌های ملی)، به دستیابی به اهدافی چون توسعۀ کارآفرینی، پشتیبانی از کارآفرینی، نوآوری و استعداد‌های فنی و پژوهشی، توسعۀ شرکت‌های دانش‌بنیاد، افزایش شبکه‌های تحقیقاتی با رویکرد اقتصادی و نهایتاً افزایش شرکت‌های نوپا مستقر در پارک‌‌ها و مراکز رشد اشاره شده است (سند چشم‌انداز 20 سالۀ نظام در افق 1404 هجری شمسی).

لذا به نظر می‌رسد همان‌گونه که نتایج تحقیقات (طالبی،1387) نیز بیان می­کند، نیل به چنین اهدافی جز از طریق طراحی یک نظام خط‌مشی‌گذاری در حوزۀ آموزش کارآفرینی میسر نمی شود. به این منظور، در چند سال اخیر، در قوانین بودجۀ سنواتی دولت، بخشی از منابع درآمدی به آموزش کارآفرینی ذیل برنامه‌های وزارت‌خانه‌های مختلف، از جمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش و. . .، تخصیص یافته است.

بهره‌برداری مطلوب و صحیح از بودجۀ عمومی در بخش آموزش کارآفرینی مستلزم نظام بهینۀ خط‌مشی علمی است. لیکن بررسی روند افزایش فارغ التحصیلان آموزش عالی به همراه نرخ بیکاری آنها در سال‌های اخیر حاکی از آن است که سیاست‌های کنونی برای ایجاد اشتغال فارغ‌التحصیلان آموزش عالی در کشور اثربخش نبوده است (کرد نائیج، 46:1382).

1-4. اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش:

شناسایی عوامل مؤثر بر برنامه‌های توسعۀ آموزش کارآفرینی در آموزش‌عالی ایران

اهداف فرعی پژوهش:

شناسایی عوامل مؤثر بر برنامه‌های توسعۀ آموزش کارآفرینی.
طبقه‌‌بندی عوامل مؤثر برای برنامه‌های توسعۀ آموزش کارآفرینی.
آزمون الگوی اندازه‌گیری برنامه­های توسعۀ آموزش کارآفرینی.
ارزیابی وضع موجود برنامه‌های توسعۀ آموزش کارآفرینی در آموزش‌عالی ایران.
تعیین فاصلۀ میان وضع موجود و وضع مطلوب
1-5. پرسش‌های پژوهش
بر اساس مسئله، اهداف و چارچوب تحقیق، مهم ترین سؤال‌های پژوهش عبارت‌اند از:

عوامل مؤثر برای برنامه‌های توسعۀ آموزش کارآفرینی در آموزش عالی ایران کدامند؟
عوامل مؤثر برای برنامۀ توسعۀ آموزش کارآفرینی به چه ابعادی تقسیم می‌شوند؟
آیا الگوی اندازه گیری ابعاد شناسایی‌شده برازش مطلوبی با داده‌ها دارد؟
وضعیت موجود دانشگاه‌های کشور به لحاظ عوامل مؤثر چگونه است؟
آیا بین وضع موجود و وضع مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد؟
 

1-6. تعریف متغیر‌ها و مفاهیم پژوهش
کارآفرینی

واژۀ کارآفرینی از قرن­ها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول شد. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای «متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگلیسی) است که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی (Enterpreneur) در زبان انگلیسی ترجمه شد. کارآفرینی فرایند راه‌اندازی کسب وکار جدید یا توسعۀ کسب‌و‌کار فعلی توسط فرد یا گروهی است که مخاطره‌های مالی، حیثیتی و اعتباری آن را پذیرفته و از این طریق کالا یا خدمتی جدید به بازار ارائه می‌کند.

 

آموزش کارآفرینی

منظور از آموزش کارآفرینی، آموزش مهارت‌های کسب‌‌و‌کار (اعم از آموزش‌های تخصصی و عمومی) استاست که برای سطوح مختلف جامعه ارائه می‌شود. بر اساس مطالعات انجام‌شده در ایران، دو دستۀ آموزش کارآفرینی ارائهارائه می‌شود. دستۀ اول آموزش‌های غیر‌رسمی است که دوره‌‌های کوتاه‌مدت آموزش کارآفرینی به همراه ارائۀ گواهینامه می‌را شامل می‌شود. دستۀ دوم که آموزش‌‌های رسمی کارآفرینی نامیده می‌شود عبارت است از دوره‌‌‌های آموزش کارآفرینی که اخذ مدرک تحصیلی از مراجع رسمی (وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا سایر مراجع ذی‌ربط) منوط به گذراندن آن دوره‌هاست. از جمله ارائهۀ تک‌درس کارآفرینی در مقاطع مختلف تحصیلی،  که در این پژوهش، کانون توجه آموزش‌های رسمی است.

 

توسعه[5]

توسعه را به‌مثابۀ درختی دانسته‌اند که ریشۀ آن را «فرهنگ» و غذای آن را «آموزش» و «سرمایه» تخصیص‌یافته به فعالیت‌‌های توسعه‌ای تشکیل می‌دهد. بر اساس این تعریف، تنه و شاخ و برگ درخت، «نظام مناسب اقتصادی» و میوۀ شیرین آن برطرف شدن فقر و محرومیت، حفظ استقلال و خودکفایی و تأمین اقتصادی ـ اجتماعی مردم است. سازمان ملل متحد، توسعه را فرآیندی می‌داند که «کوشش‌های مردم و دولت را برای بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه متحد و مردم این مناطق را در زندگی یک ملت ترکیب  کرده آنها را به طور کامل برای مشارکت در پیشرفت ملی توانا می‌سازد.

عظیمی (1383) در این زمینه معتقد است با برآوردی از مجموع نظرهای علمای توسعه می­توان «توسعه» را به معنای بازسازی جامعه بر اساس اندیشه‌ها و بصیرت‌های تازه تعبیر  کرد. این اندیشه‌ها و بصیرت‌های تازه در دوران مدرن، شامل سه اندیشۀ «علم‌باوری»، «انسان‌باوری» و «آینده‌باوری» است.

سیاست‌گذاری[6] و سیاست‌گذاری آموزشی

منظور از سیاست‌گذاری سیاست‌آفرینی، سیاستگری، وضع­خط‌مشی، تعیین خط‌مشی، و خط‌مشی‌سازی است. به عبارتی دیگر، طراحی و برنامه‌ریزی روش‌ها ‌و راه هایی برای دستیابی به اهداف معین در زمینه‌های مشخص است.

بر اساس یک روند کلی، تحلیل کامل از بخش آموزش، مستلزم درک جریان سیاست‌گذاری آموزشی، به معنای این که «چگونه» و «چه موقع» توسعۀ آموزشی انجام شود، خواهد بود. هدف این بخش نیز تعیین یک الگو یا مشخص کردن مرحله‌های مختلف اقداماتی است که به وسیلۀ آنها سیاست‌های 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...