دول 4-4. شاخص های برازندگی مدل نهایی………………………………………………………….. 68
جدول 5-4 . ضریب استاندارد مسیر غیرمستقیم (اثر میانجی) مدل نهایی با روش بوت استراپ……… 68
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل1. مدل مفهومی……………………………………………………………………………………………. 10
شکل1-4. مدل پیشنهادی وظیفه شناسی به عنوان میانجی بین شفقت-خود و رضایت زناشویی……… 67
شکل 2-4. مدل نهایی وظیفه شناسی به عنوان میانجی بین شفقت-خود و رضایت زناشویی…… 68
فصل اول
کلیات پژوهش
ه
ازدواج پیمان مقدسی است که از طریق آن خانواده تشکیل می شود و تقریباً از ابتدای زندگی انسان در تمام زمانها و مکانها در میان اقوام و ملل و جوامع وجود داشته و مورد تأکید بیشتر ادیان بوده است. آن را پیوند مطلوب انسانی دانسته اند که به زندگی افراد معنا میبخشد (نورانی پور، بشارت و یوسفی، 1386). زن در نقش همسر توان ایجاد خانهای گرم و با محبت را داراست و مرد به عنوان شوهر، پایههای روابط اجتماعی و اقتصادی خانواده را مستحکم نگه میدارد تمام این موارد زمانی امکانپذیر است که زن و شوهر، دارای سلامت روان و آسایش خیال باشند. زندگی مشترک سالم و ایجاد کانونی با محبت، ایمن، صمیمی و همراه با تفاهم، برای رسیدن به این مهم نقش بسزا دارد (جنتی جهرمی، معین و یزدانی، 1389). بنابراین به دلیل اهمیت ویژه این مسئله، این مطالعه به دنبال این است که چه عواملی منجر به رضایت زناشویی زوجین میشود. رضایت زناشویی[1] عبارت از وجود یک رابطه دوستانه همراه با حس تفاهم و درک یکدیگر، وجود یک تعادل منطقی بین نیازهای مادی و معنوی زوجین (وحدتی، 1388). ازدواج و زندگی زناشویی مستلزم وجود سطح پایداری از سازگاری از جانب زوجهاست. احساس رضایت از ادواج نقش مهمی در میزان کارکردهای بهنجار خانواده ایفا میکند (دانش، 1384).
جذابیتهای جسمی، عاطفه، سن ازدواج، فرزندان، زمینه اقتصادی–اجتماعی، داشتن علایق و هدفهای یکسان و فعالیت جنسی همه عواملی هستند که مورد توجهاند. همه زوجها به دنبال آن هستند که از زندگی زناشویی خود لذت ببرند و احساس رضایت کنند. در زندگی زناشویی، رضایت زناشویی عبارت است از احساسهای عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربهشده توسط زن یا شوهر موقعی که همه جنبههای ازدواجشان را در نظر میگیرند. بررسی عوامل مؤثر در رضایت زناشویی از این جهت حائز اهمیت است که رضایت فرد از زندگی زناشویی بخش مهمی از سلامت فردی محسوب میگردد (مردانی حموله و حیدری، 1389). در این پژوهش یکی از عوامل مهم و موثر در ایجاد رضایت یا عدم رضایت زناشویی شفقت-خود[2] در نظر گرفته شده است
در طول زندگی، گاهی افراد هیجانهای منفی مانند: سوگ، غمگینی، یا خستگی شدید ناشی از استرس زیاد و شکست را تجربه میکنند. برای کنار آمدن با این هیجان های منفی، آن ها نیاز به تسلی خاطر، آرامش و از همه مهمتر نیاز به رفع این احساسهای منفی بدون آسیب دیدن دارند. افراد باید برای برخورد با این احساسات منفی شفقت-خود را تقویت کنند. اصطلاح شفقت-خود از واژه شفقت گرفته میشود زیرا شفقت شامل؛ حساسیت داشتن نسبت به رنج دیگران، آگاهی از غمها، میل به تسلی رنجهای دیگران و داشتن یک دیدگاه بدون قضاوت از اشتباهات افراد می شود (دینز، کیسکی و سومر[3]، 2008). فرد از طریق شفقت ورزیدن به خود، یک امنیت هیجانی به وجود میآورد که بتواند بدون ترس از سرزنش خود، خودش را به وضوح ببیند و فرصت پیدا میکند تا با دقت بیشتری الگوهای ناسازگار فکری، هیجانی و رفتاری را درک و اصلاح کند (قربانی و واتسن[4]، 1385).
همچنین افرادی که از شفقت خود بالایی برخوردارند نسبت به افرادی که شفقت خود کمی دارند سلامت روانشناختی بیشتری دارند زیرا در آنها درد گریزناپذیر و احساس شکستی که همه افراد تجربه میکنند به وسیله یک سرزنش خود بیرحمانه، احساس انزوا و همانند سازی افراطی با افکار و هیجانها (نولن- هوکسما[5]، 1991) استمرار نمییابد (بلات، کوینلن، چارن، مک دونالد و زاروف[6]، 1982، به نقل از سعیدی، قربانی، سرافراز و شریفیان، 1392).
یکی دیگر از عوامل موثر بر رضایت زناشویی ویژگیهای شخصیتی است که در تحقیقات متعددی به بررسی ارتباط ویژگیهای شخصیتی با رضایت زناشویی پرداخته شده است (دانش، 1384). یکی از این ویژگیهای شخصیتی وظیفهشناسی[7] است. وظیفه شناسی (وجدانی بودن) توصیف کننده قدرت کنترل تکانهها، به صورتی که جامعه آن را مطلوب میداند و تسهیل کننده رفتار تکلیف-محور و هدف-محور است. این سنخ شامل ویژگیهایی چون تفکر قبل از عمل، به تأخیر انداختن ارضا خواستهها، رعایت قوانین و هنجارها و سازماندهی و اولویتبندی تکالیف است (مک گری و کاستا[8]، 1987، به نقل از حق شناس، 1388). شاخص وظیفه شناسی (با وجدانی بودن) که “تمایل به موفقیت” نیز نامیده شده است، می تواند به مفهوم قدرت طرح ریزی خیلی فعال، سازماندهی و انجام وظایف محوله به نحو مطلوب باشد. فرد با وجدان و وظیفه شناس، فردی هدفمند، بااراده و مصمم است (فقیهیپور، آتشی، فقیهیپور و مشهدی اسماعیل، 1389).
با توجه به اینکه رضایت زناشویی به عنوان ملاکی برای ارزیابی میزان کارکردها و تعارضهای خانواده است و همچنین تأثیری که برخی متغیرها از جمله شفقت-خود و ویژگیهای شخصیتی بر رضایت زناشویی دارد؛ این تحقیق با هدف بررسی نقش میانجیگری وظیفهشناسی بر ارتباط بین شفقت-خود و رضایت زناشویی در کارمندان متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفته است.
بیان مسأله
انسان در زندگی خود مقاطع و مراحل حساسی را پشت سر میگذارد. یکی از این مراحل حساس و سرنوشتساز مساله ازدواج و تشکیل زندگی مشترک است و مهمتر از این مرحله تلاش هر یک از زوجین برای حفظ این زندگی مشترک و حتیالامکان رسیدن به درجات عالی رضایتبخش زناشویی است تا در سایه این رضایت بتوانند به اهداف مورد نظرشان از ازدواج دست یابند. رابطه زناشویی در زندگی مانند هر رابطه دیگری دارای جنبههای مثبت و منفی میباشد، مهمترین عامل شاخص و تعیین کننده در ازدواج، کیفیت و نوع رابطه بین زن و شوهر است (گاتمن[9]، 2002). یکی از عواملی که بر به وجود آمدن رضایت زناشویی موثر است، شفقت- خود است. اصطلاح شفقت-خود از واژه شفقت گرفته میشود زیرا شفقت شامل حساسیت داشتن نسبت به رنج دیگران، آگاهی از غمهایشان، میل به تسلی رنجهایشان و داشتن یک دیدگاه بدون قضاوت از اشتباهات افراد میشود (دینیز و همکاران، 2008). این مفهوم که بر اساس فلسفهی بودایی است اصطلاحاتی از جمله: با رنجهای خود صادق بودن و تحت تأثیر آنها قرار گرفتن، تجربه احساسهایی از قبیل اهمیت دادن و مهربان بودن نسبت به خود، داشتن نگرشی بدون قضاوت و همراه با درک در قبال نقصها و شکستهای خود و ملاحظه این امر که تجارب هر شخص قسمتی از تجارب مشترک انسانی است را شامل میشود (نف[10]، 2003). نف سه مؤلفه اصلی شفقت-خود را پیشنهاد میکند، که با هم همپوشی دارند: (1) مهربانی نسبت به خود[11] در برابر خود-داوری[12]، (2) احساسات مشترک انسانی[13] در برابر انزوا[14] و (3) ذهن آگاهی[15] در برابر همانند سازی افراطی[16] است (نف، 2011).
[1]. marital satisfaction
[2]. Self–compassion
[3]. Deniz, Kesici, & Sumer
[4].Watson
[5] .Nuln.Huksma
[پنجشنبه 1399-06-06] [ 11:59:00 ق.ظ ]
|