کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



گفتار دوم – موارد کیفری عدم پرداخت وجه چک

 

 

ماده ۳و ۱۰ قانون صدور چک موارد عدم پرداخت ر ا احصاء نموده که دارای جنبه کیفری می باشد  و شامل :

 

 

    • دارا نبودن محل(نقد یا اعتبار قابل استفاده) یا عدم کفایت آن در هنگام صدور

 

    • کشیدن تمام یا قسمتی از وجهی که به اعتبار آن چک صادر شده است

 

    • دستور عدم پرداخت وجه چک به بانک

 

    • تنظیم چک به شکل نادرست

 

  • صدور چک از حساب مسدود

 

 

 

 

 

گفتار سوم – عناصر متشکه جرم صدور چک پرداخت نشدنی

 

بند اول – عنصر قانونی جرم صدور چک پرداخت نشدنی  

 

عنصر قانونی جرم صدور چک پرداخت نشدنی مواد ۳ ، ۷ ، ۱۰ ، ۱۳ اصلاحی قانون صدور چک مصوب ۱۳۵۵.

 

 

 

بند دوم –  عنصر مادی جرم صدور چک پرداخت نشدنی :

 

عنصر مادی جرم صدور چک پرداخت نشدنی فعل مادی مثبت صدور و تسلیم ارادی چک به نحوی که منتهی به پرداخت وجه آن نشود[۱]. لیکن این موارد با توجه به جهات کیفری آن متفاوت است در مواردی که چک در زمان صدور محل ندارد، عمل فیزیکی در جرم صدور چک پرداخت نشدنی عبارت است فعل مثبت صادر کننده برگه چک می باشد که با امضاء آن محقق می گردد. در مواردی که وجه چک پس از صدور آن از حساب بیرون کشیده می شود عمل فیزیکی عبارت است فعل بیرون کشیدن وجه از حساب و هرگاه چک در زمان صدور قابل پرداخت بوده ولی بعداً دستور عدم پرداخت وجه آن به بانک داده شود فعل مادی فیزیکی عبارت از ارائه دستور عدم پرداخت به بانک می باشد[۲].

 

 

 

بند سوم  عنصر روانی جرم صدور چک پرداخت نشدنی :

 

جرم صدور چک پرداخت نشدنی، جرم مادی صرف است و لزومی به احراز و اثبات سوءنیت یا خطاء مرتکب ندارد و تنها غیر قابل پرداخت بودن یا غیر قابل پرداخت کردن آن قابل مجازات است و صرفاً در مورد یکی از شقوق جهات کیفری(یعنی صدور چک از حساب مسدود) بنابر نص ماده ۱۰ سوءنیت صادرکننده آن باید اثبات شود در این مور نظریه شماره ۹۸۳/۷ مورخ ۲۰/۲ ۷۳ اداره حقوقی قوه قضائیه اشعار داشته است: (شرط تحقق جرم موضوع ماده ۱۰ اصلاحی قانون صدور چک علم صادرکننده به مسدود بودن حساب است و در قانون طریق خاصی برای احراز آن ذکر نشده و صرف گواهی بانک مبنی بر مسدود بودن حساب صادر کننده دلیل بر علم صادرکننده چک به این امر نیست لذا مرجع رسیدگی باید به هر طریق که امکان دارد در این خصوص تحقیق نماید و به هر حال تا علم صادرکننده احراز نشود نمی توان او را مرتکب جرم مذکور در ماده ۱۰ دانست )

 

 

 

۱ ایرج گلدوزیان، جرایم علیه تمامیت جسمانی، شخصیت معنوی، اموال و مالکیت، امنیت و آسایش عمومی،  انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دهم،  تهران،۱۳۸۳، ص ۲۸۸

 

۲ حسین میرمحمدصادقی، جرایم علیه اموال و مالکیت نشر میزان، چاپ دهم، تهران، ۱۳۸۲،  ص ۳۷۱

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:38:00 ق.ظ ]




گفتار چهارم – تاثیر اسناد سجلی جعلی در جرم صدور چک پرداخت نشدنی

 

 

 

اسناد هویتی مجعول در موارد خاص مؤثر در وقوع جرم چک بلامحل بوده که بارزترین آن، افتتاح حساب های بانکی با مدارک شناسایی جعلی است که با اخذ دسته چک، اقدام به صدور چک بلامحل می‌نماید. سوالی که مطرح می شود این است که چنانچه شخصی با شناسنامه جعلی اقدام به اخذ دسته چک از بانک نماید و بعد از خرج کردن، چک‌ها بلامحل باشد، مرتکب چند بزه شده است و آیا عمل وی مصداقی از کلاهبرداری هست یا خیر؟

 

 

در پاسخ به این سوال دو نظر وجود دارد :

 

 

نظر اول : با توجه به اینکه ارتباط مستقیمی بین مانور متقلبانه (اخذ شناسنامه جعلی) و فریب مغفول وجود ندارد و شخص مذکور با دسته چک اصیل و امضاء اصیل اقدام به بردن مال دیگری نموده است، لذا عمل وی مصداقی از کلاهبرداری نبوده و اتهامات منتسب به او جعل و استفاده از سند مجعول و صدور چک بلامحل خواهد بود.

 

 

نظر دوم : هرچند توسل به وسیله متقلبانه (شناسنامه جعلی) مستقیماً منجر به بردن مال نشده است، اما با توجه به اینکه منشأ تحصیل مال و صدور چک، شناسنامه جعلی بوده است، عمل وی مصداقی از کلاهبرداری بوده و تحت این عنوان قابل تعقیب و رسیدگی است. علاوه بر این، اتهامات جعل(در صورتی که شخصاً اقدام به جعل مشخصات شناسنامه‌ای نموده باشد) و استفاده از سند مجعول را نیز خواهد داشت.

 

 

 در فرض سوال دو حالت را باید از هم تفکیک کرد:

 

 

حالت اول : زمانی است که فرد به قصد ربودن مال دیگری در صدد اخذ دسته چک با مشخصات جعلی برمی‌آید. در این حالت چون از ابتدا سوءنیت کلاهبرداری را داشته است عمل وی مصداقی از کلاهبرداری بوده و علاوه بر آن مرتکب بزه جعل و استفاده از سند مجعول نیز شده است.

 

 

حالت دوم : زمانی است که فرد نه به قصد ربودن مال دیگری، بلکه به قصد انجام امور تجاری و معاملاتی خود مجبور به اخذ دسته چک با مشخصات جعلی می‌شود ولی در اثناء کار به دلیلی خارج از اراده یا فورس ماژور، از تأمین وجه چک‌ها در سررسید عاجز می‌ماند (مثلا به دلیل ورشکستگی یا فوت فرزند) در چنین حالتی نمی‌توان عمل وی را مصداقی از کلاهبرداری دانست زیرا به هیچ وجه سوءنیت کلاهبرداری را نداشته است و هیچ‌گونه رابطه میان توسل به وسیله متقلبانه (اخذ شناسنامه جعلی) و بردن مال وجود ندارد. در این حالت، اتهامات منتسب به متهم جعل، استفاده از سند مجعول و صدور چک بلامحل خواهد بود.

 

 

گفتار پنجم – تعدد مادی جعل اسناد سجلی و خیانت در امانت  

 

 

در ماده ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ آمده است: « در جرایم قابل تعزیر هرگاه رفتار واحد دارای عناوین متعدد جرم باشد مرتکب به مجازات اشد محکوم می شود.» این ماده که بیانگر شرایط تعدد معنوی بوده و مستند قانونی آن می باشد، در مواردی که فعل واحد مرتکب، مشمول عناوین متعدد جزایی است صرفاً مجازات جرمی را قابل اعمال دانسته که مجازات آن شدیدتر از دیگر عناوین است بنابراین برای تحقق تعدد معنوی باید فعل واحد دارای عناوین متعدد جرم باشد. جرم خیانت در امانت صرفاً از طریق فعل مثبت مادی امکان پذیر است در صورتی که عنصر مادی جعل بسته به نوع آن ممکن است فعل یا ترک فعل باشد. بنابراین خیانت در امانت هرچند از طریق جعل اسناد سجلی امکانپذیر بوده لیکن به جهت اینکه عنصر مادی تشکیل دهنده آن با عنصر مادی جرم جعل متفاوت است در فعل واحد قابل جمع نیستد و از موارد تعدد مادی جرم خواهد بود که مشمول ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ خواهد بود و هرچند که تعدد از عوال تشدید مجازات خواهد بود اما مستنداً به تبصره ۳ ماده ۱۳۴ قانون مذکور در صورت وجود جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات را تا میانگین حداقل و حداکثر، و چناچه مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن تقلیل دهد .

 

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ق.ظ ]




گفتار ششم  مصادیق تعدد معنوی در جرم خیانت در امانت :

 

 

مصادیق متعددی از جرایم تعزیری را می توان ذکر نمود که در صورت ارتکاب همزمان با عنوان یا عناوین مجرمانه تعزیری دیگر در قالب فعل واحد، مشمول قواعد تعدد معنوی می گردند، که در اینجا به ذکر پاره ای از این جرایم و مصادیق می پردازیم:

 

۱) رشاء و خیانت در امانت : صدق عناوین مجرمانه رشاء و خیانت در امانت بر فعل واحد قابل تصور می باشد. شخصی که مال سپرده شده امانی به وی را برای انجام امری به کارمند دولت می دهد، با فعل واحد خود مرتکب جرایم رشاء و خیانت در امانت گردیده است.
۲) خیانت در امانت و فروش مال غیر : اقدام فردی که مال غیرمنقول سپرده شده به وی(امانی) را با انعقاد قرارداد بیع به عنوان مالک به فرد دیگری منتقل می کند، می توان فعل واحد مشمول عناوین خیانت در امانت و فروش مال غیر دانست.

 

۳) جعل و انتقال مال غیر :  شخصی که با حضور در دفترخانه اسناد رسمی و معرفی خود به عنوان مالک و با جعل امضاء مالک اقدام به انتقال ملک دیگری می کند، عمل و فعل واحد وی مشمول عناوین متعدد جزایی، انتقال مال غیر و جعل می گردد.

 

۴) غصب عنوان و شروع به کلاهبرداری :  فردی که به قصد کلاهبرداری و بردن مال دیگری اقدام به غصب عنوان(اختیار نمودن عنوان مجعول) می کند اما در نهایت به دلایلی خارج از اختیار، علی رغم توسل به وسیله متقلبانه (غصب عنوان) موفق به بردن مال نمی شود، عمل و فعل واحد وی همزمان می تواند مشمول عناوین متعدد جزایی، شروع به کلاهبرداری و غصب عنوان گردد.

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ق.ظ ]




جعل در لغت به معنی دگرگون کردن، منقلب نمودن، گردانیدن، قراردادن، آفریدن، وضع کردن، ساختن و ایجاد کردن به‌کاررفته است.[۱] استحکام روابط اجتماعی، اقتصادی و غیره منوط به آن است که افراد جامعه بتوانند به صحت و اصالت نوشته‌ها و اسنادی که برای اهداف مختلف در اختیار آن‌هاست و یا بین آن‌ها ردوبدل شده و مورداستفاده قرار می‌گیرند اطمینان داشته باشند. از همین روست که این پیشنهاد که چون جعل درواقع مقدمه‌ای است برای استفاده بعدی از سند مجعول یا برای ارتکاب کلاه‌برداری و نظایر آن‌ها و بنابراین نباید جرم مستقلی محسوب شود بلکه، جز در موارد استثنایی مثل جعل اسکناس و قلب سکه، فرد مرتکب را تنها باید در صورت «مورداستفاده قراردادن» سند یا ارتکاب «کلاه‌برداری» و یا در صورت امکان تحت عنوان شروع به کلاه‌برداری به محــاکمه کشیــد در اکثــر نظام‌های کیفـری موجــود دنیــا پذیرفته‌نشده است.

 

برعکس در این نظام‌ها همواره حفظ این جرم به‌عنوان یک جرم مستقل در جهت تحکیم روابط اجتماعی سالم تأکید و این جرم علی‌رغم این‌که در بسیاری از موارد موجب بردن مال می‌شود، در زمره جرائم علیه آسایش عمومی و نه جرائم علیه اموال طبقه‌بندی‌شده است که نشانگر توجه به ابعاد غیرمالی آن، یعنی سلب اعتماد عمومی و نیز ضررهای غیرمالی دیگری است که ممکن است از ارتکاب جعل به اشخاص وارد شود. برای مثال، جعل مدرک دانشگاهی می‌تواند باعث خدشه وارد شدن به اعتبار و حیثیت دانشگاه موردنظر شود. در حقوق قدیم انگلستان این جرم آن‌چنان شدید تلقی می‌شد که درواقع جرمی علیه پادشاهی و درنتیجه خیانت به کشور محسوب می‌گشت و مجازات اعدام را در پی داشت هرچند که تا سال ۱۷۲۷ در این کشور فقط اسناد رسمی و عمومی موضوع جرم و جعل قرار می‌گرفتند.[۲]

 

قدیمی‌ترین قانون مدون بشری، یعنی مجمع قوانین حمورابی، در ماده‌ی ۵ خود برای قاضی، درصورتی‌که به مخدوش کردن یا از بین بردن حکم دست زند پرداخت جریمه‌ای معادل دوازده برابر مدعی به و انفصال ابد از شغل قضا را پیش‌بینی می‌کرد. به فرض آنکه امروز نتوان این کار را، بر اساس قانون همه کشورها جعل دانست ولی قطعاً تحریف و خدشه‌دار کردن حکم قرابت بسیاری با جرم جعل به مفهوم امروزین آن دارد.

 

جرم جعل به کلاه‌برداری بسیار نزدیک است ازاین‌رو که در هر دو جرم نوعی تحریف حقیقت و توسل به حیله و تقلب مشاهده می‌شود و از همین عنوان فصل پنجم «قانون تعزیرات» مصوب سال ۱۳۷۵ «جعل و تزویر» انتخاب‌شده است که کلمه اخیر نشانگر حیله، فریب و تقلب است. به‌علاوه در بسیاری از موارد، ولی نه همیشه جرم جعل در راستای تهیه مقدمات برای ارتکاب کلاه‌برداری و بردن مال دیگری ارتکاب می‌یابد بنابراین ازلحاظ فقه اسلامی نیز می‌توان با استناد به عناوین کلی مثل منع اکل مال باطل یا منع تدلیس و تقلب که در قرآن کریم به‌کرات مورداشاره قرارگرفته است، ارتکاب این عمل را ممنوع و موجب عقاب و تعزیر دانست.

 

قرآن در منع «اکل مال بباطل» می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنو لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل»[۳] همین‌طور قرآن کریم، پس از تشویق افراد به وصیت کردن به نفع اقربا و خویشاوندان، عمل کسانی را که پس از شنیدن وصیت کسی آن را به نحو تحریف‌شده‌ای منعکس می‌نمایند تقبیح کرده است «…فمن بدله بعد ماسمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم.»[۴]

 

قرآن همچنین عمل آن دسته از یهودیان را که به تحریف کردن کلمات از مواضع اصلی آن‌ها دست می‌زنند تقبیح و سرزنش کرده است: «من الذین هادوا یحرﱢفون الکلم عن مواضعه.»[۵]

 

جعل در نظام کیفری ایران از سال ۱۳۰۴، با تصویب قانون مجازات عمومی، جرم شناخته‌شده و قانون‌گذار از ماده ۹۷ الی ۱۱۳ معترض آن شده بود. بعلاوه قوانین خاصی نیز که بعدازاین تاریخ وضع‌شده‌اند هر یک به موارد خاصی از جرم جعل اشاره‌کرده‌اند که ازجمله می‌توان به جرائم جعل مذکور در «قانون ثبت‌اسناد و املاک» مصوب سال ۱۳۱۰ «قانون گذرنامه» مصوب سال ۱۳۵۱، «قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح» مصوب ۱۳۸۲ اشاره کرد در ضمن قلب سکه را هم می‌توان مصداقی از مصادیق جعل و تزویر دانست که در مورد سکه‌ها انجام می‌گیرد.

 

در مورد قابل‌گذشت بودن یا نبودن جرم جعل تا قبل از تصویب «قانون تعزیرات» در سال ۱۳۷۵ تصور می‌شد که جعل اسناد رسمی، به دلیل ماهیت عمومی که دارند غیرقابل‌گذشت و جعل اسناد عادی دارای ماهیت خصوصی و قابل‌گذشت می‌باشد در این مورد اداره حقوقی قوه قضاییه طی یک نظریه اعلام کرده بود:

 

اولاً با توجه به اینکه اسناد رسمی از حقوق عمومی‌بوده و قانون برای تنظیم و تهیه آن‌ها تشریفات خاصی پیش‌بینی کرده است، جعل و تزویر در آن‌ها قابل‌گذشت نیست و حتی مقنن در مورد تعلیق به لحاظ آثار بد اجتماعی، این قبیل جرائم را از شمول مقررات تعلیق صریحاً خارج نموده است رضایت در این نوع جرائم فقط از علل مخففه مجازات است ثانیاً، جعل در اسناد عادی به لحاظ ماده ۱۵۹ «قانون تعزیرات»[مصوب سال ۱۳۶۲] از حقوق الناس بوده و قابل‌گذشت می‌باشد.[۶]))

 

۱-۲-۲ تعریف:

 

جرم جعل در قوانین کشورهای مختلف تعریف شده است که در اینجا قبل از پرداختن به قوانین ایران به قوانین برخی کشورهای مشترک‌المنافع ملهم از نظام حقوقی کامن لا اشاره می‌کنیم: در حقوق انگلستان، به‌موجب بخش اول قانون «جعل و تقلب سکه» مصوب ۱۹۸۱، جعل عبارت است از ساختن یک مدرک تقلبی به‌قصد آنکه شخص سازنده یا شخص دیگری بوسیله آن‌کسی را اغوا به پذیرش آن به‌عنوان اصل کند یا بدین ترتیب او به ضرر خود عملی را انجام داده یا از انجام آن سرباز زند. بنابراین عنصر مادی  این جرم در حقوق انگلستان «ساختن» یک مدرک تقلبی است که مطابق بخش (۲)۹ قانون، «تغییر دادن» آن را نیز در برمی‌گیرد. جعل مطابق قانون فوق‌الذکر در مورد تمامی اسناد رسمی یا غیررسمی، تمبر، نقش تمبر، نوار یا دیسکت و یا هر چیز دیگری که روی آن اطلاعاتی به طرق مکانیکی، الکترونیکی، یا سایر وسایل ضبط یا ذخیره می‌شود قابل تحقق و ارتکاب و مجازات پیش‌بینی‌شده برای آن حداکثر ده سال حبس است مگر آنکه قانون در موارد خاص مجازات دیگری را برای آن پیش‌بینی کرده باشد.[۷] در کشور ما و سایر کشورهای ملهم از نظام حقوقی کامن لا تا سال ۱۷۲۷ میلادی تنها اسناد رسمی می­توانستند موضوع جرم جعل قرار گیرند ولی اینک به‌تصریح قانون این جرم شامل اسناد غیررسمی هم می‌شود. در حقوق کانادا جرم جعل در ماده (۱)۳۶۶ قانون جزای این کشور تعریف شده است مطابق این ماده: کسی مرتکب جرم جعل شود که مدرک نادرستی را با علم به نادرستی آن، بسازد به‌قصد: الف) اینکه مدرک به هر صورتی به‌عنوان مدرک درست به ضرر کسی، چه در کانادا و چه در خارج از آن، مورداستفاده یا عمل قرار گیرد ب) اینکه شخص دیگری، با این تصور که این مدرک صحیح است چه در کانادا و چه در خارج از آن، برای انجام یا خودداری از انجام کاری اغوا شود. به‌موجب ماده ۳۶۷ قانون جزای کانادا مجازات جرم جعل حداکثر ۱۴ سال حبس می­باشد و به‌موجب ماده (۲)۳۶۶، تغییر دادن مدرک به وسیله الحاق چیزی به آن یا محو کردن چیزی از آن و نظایر این‌ها نیز جعل محسوب می‌شود.[۸] طرح قانون جزای نمونه استرالیا که برای اجرا در سراسر این کشور توسط کمیته منتخب دادستان‌های استرالیا پیشنهادشده است در ماده ۳۱۳ برای جعل تعریف زیر را ارائه کرده است: «هر کس مدرک نادرستی را به‌قصد اینکه او یا دیگری از آن استفاده کند تا بدین ترتیب کس دیگری به قبول آن اغوا شود و یا این قبول کردن کاری را به ضرر خود انجام داده یا از انجام آن خودداری کند مرتکب جرم می‌شود.» مجازات پیش‌بینی‌شده برای جعل در قانون فوق‌الذکر حداکثر ۵/۷ سال حبس است.[۹] «قانون جرائم» استرالیا مصوب سال ۱۹۱۴ و نیز در ماده ۶۳ جاعل را کسی دانسته است که مهر، امضا یا مدرکی را می‌سازد و یا یک مدرک را به شکلی اساسی و بدون مجوز قانونی تغییر می‌دهد.

 

در قانون ایران تعریفی از جرم جعل ارائه نشده است، بلکه احکام راجع به انواع مختلف آن طی بیست ماده ۵۲۳ الی ۵۴۲ در فصل پنجم «قانون تعزیرات» مصوب ۱۳۷۵ و نیز قوانین گوناگون دیگر آورده شده‌اند. ماده ۵۲۳ اشعار می‌دارد: «جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیررسمی یا خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا بکار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر این‌ها به‌قصد تقلب.» این ماده تعریفی را از جرم جعل ارائه نکرده بلکه تنها به ذکر مصادیقی از آن بسنده نموده و بعلاوه با افزودن عبارت و «نظایر این‌ها» در بخش انتهایی ماده (که در ماده ۹۷ «قانون مجازات عمومی» و ماده ۲۰ «قانون تعزیرات» مصوب سال ۱۳۶۲ وجود نداشت) از اهمیت این ماده حتی در تبعین مفهوم دقیق جعل برای خواننده کاسته است. علاوه بر این، ماده ۵۲۳ به دلیل عدم تعیین مجازات برای جرم جعل نمی‌تواند عنصر قانونی جرم محسوب شود بلکه این ماده تنها معنی و مفهوم واژه «جعل» را در موارد بعدی تا حدی روشن می‌کند؛ بنابراین باید عنصر قانونی انواع مختلف جعل را در سایر مواد فصل بیستم «قانون تعزیرات» و قوانین متفرقه جسته و تنها برای تعیین اینکه چه عملی ممکن است جعل محسوب شود از ماده ۵۲۳ استفاده کنیم برای مثال عنصر قانونی برای جرم جعل مهر مقامات دولتی مواد ۵۲۴ و یا ۵۲۵ است لیکن برای تعیین اینکه چه چیزی ممکن است جعل مهر محسوب شود می‌توان با اشاره به ماده ۵۲۳، هرگونه ساختن مهر دیگری یا بکار بردن آن بدون اجازه وی را جعل مهر محسوب کرد. حقوقدانان ایرانی گاهی تکیه­ی اصلی را در جرم جعل بر عنصر «قلب متقلبانه‌ی حقیقت به زیان دیگری» گذاشته‌اند.[۱۰] به نظر برخی حقوقدانان «قلب حقیقت» در قرارها، اظهارات و مکتوبات صرفاً دروغ هم وجود دارد مثل‌اینکه کسی شفاهاً یا کتباً به‌دروغ خود را دارای تحصیلات عالیه یا برخوردار از یک مقام دولتی و نظایر آن‌ها معرفی کند یا دو طرف قرارداد، برای ایراد ضرر به اداره مالیات در هنگام تنظیم سند بیع قیمت غیرواقعی را در آن منعکس نمایند و این‌ها جعل محسوب نمی­شوند.[۱۱]

 

از سوی دیگر چه‌بسا قلب و تحریف حقیقت به معنی و مفهوم واقعی آن در جعل وجود نداشته باشد. فرض کنید کسی به‌درستی می­داند که از دیگران پانصد هزار ریال طلبکار است درحالی‌که بدهکار، به‌عنوان تسویه بدهی خود، چکی را به مبلغ دویست هزار ریال به وی داده است. شخص طلبکار با دست بردن در چک داده‌شده از سوی بدهکار و تغییر رقم مندرج در آن میزان طلب واقعی خود را در چک می‌نویسد یا بدهکاری با علم به اینکه بدهی خود را به طلبکار داده ولی رسید نگرفته است یک رسید قلابی به خط و امضاء طلبکار درست می­کند. به نظر یکی از حقوق‌دانان این اعمال، علیرغم اینکه مبلغ جدید و نیز رسید تهیه‌شده و هر دو با واقعیت مطابقت دارند جعل محسوب می‌شوند. مگر آنکه بتوانیم در عنصر نتیجه یعنی امکان ورود ضرر، خدشه کننده­ای وارد نماییم. برای نظر مخالف، به نظر می‌رسد که به‌موجب قانون جدید همان‌قدر که سندی متقلبانه ساخته شود و امکان ضرر غیر نیز در آن وجود داشته باشد جعل خواهد بود حتی اگر مفاد و مضمون آن خلاف حقیقت نباشد.[۱۲] شاید به همین دلیل باشد که قانون‌گذار در ماده ۵۲۳ «قانون تعزیرات» مصوب سال ۱۳۷۵ عبارت «برخلاف حقیقت» مذکور در صدر ماده ۲۰ «قانون تعزیرات» مصوب سال ۱۳۶۲ را حذف کرده است بنابراین این گفته را نمی‌توان پذیرفت که «هرگاه عمل قلب حقیقت منتفی باشد، اگرچه نوشته‌ای هم ساخته‌شده باشد باز جرم جعل تحقق نمی­یابد.»[۱۳] نویسنده مطلب مذکور به‌عنوان نمونه به این مورداشاره می­کند «منشی دادگاه در دفتر ثبت دادنامه‌ها و یا منشی یک شرکت بازرگانی در دفاتر بازرگانی، شرح دادنامه یا دفاتر را اشتباه نوشته و بعداً اشتباه خود را تصحیح کرده باشد». به نظر یکی از حقوق‌دانان جعل محسوب نکردن این اعمال به دلیل عدم تحریف حقیقت نیست، زیرا حتی اگر اشخاص مورداشاره بعداً شرح‌های به‌درستی نوشته‌شده را تحریف کرده و تغییر دهند نیز، به نظر یکی از حقوق‌دانان جعلی محسوب نخواهد شد زیرا در هیچ‌یک از این حالات نوشته‌های مذکور دروغی را راجع به خود و تنظیم کننده خود نمی­گویند بلکه صرفاً اطلاعات دروغی را ارائه می­دهند و دروغ صرف اعم از شفاهی یا کتبی جعل محسوب نمی­شود. البته باید ذکر کنیم که نویسنده مطالب مذبور در جای دیگر از کتاب خود، مطابق با واقع و حقیقت بودن را مانع تحقق عنوان جعل ندانسته و اظهار داشته‌اند: «نکته قابل‌توجه این است که از موارد مذکور در بالا نباید استنباط شود که اگر ورقه‌ای مجعول ضمن ساختگی بودن، درعین‌حال موافق با واقع و حقیقت باشد عمل جرم نیست زیرا در مورد بدهکاری که قرضش را پرداخت و رسید نگرفته یا اصولاً رسید گرفته و گم‌کرده و بعد رسیدی از طرف طلبکار خود بسازد… ممکن است ادعا شود که هرچند در اینجا سندی تهیه‌شده است ولی چون مخالف حقیقت نیست…آثار جزایی بر آن مرتبت نمی­باشد. ولی در اینجا بایدتوجه کرد که فرق است بین حق و وسیله اثبات آن…بدین ترتیب مورد از مصادیق جعل می­باشد.»[۱۴] این مطلب به نظر دکتر میر محمد صادقی صحیح و با مطلب پیش‌گفته در تعارض می­باشد.

 

با توجه به موارد مختلفی که در قوانین ایران برای انواع گوناگون جعل مجازات را تعیین کرده‌اند، دکتر میر محمد صادقی تعریف زیر را از جعل ارائه می‌دهد و معتقد است که قانون‌گذارها باید بجای ارائه برخی از معانی و مصادیق جرم جعل در ماده ۵۲۳ که فایده عملی چندانی بر آن‌ها متصور نیست به ارائه چنین تعریفی از جرم جعل بپردازد: «ساختن یا تغییر دادن آگاهانه‌ی نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری به‌قصد جا زدن آن‌ها به‌عنوان اصل.»[۱۵] این تعریف می‌تواند تمامی تعاریف مذکور در ماده ۵۲۳ را دربر گیرد چراکه مصادیق مذکور از دو حالت ساختن یا تغییر دادن خارج نیستند.

 

۱– معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۱۲۳.

 

۲– صادقی، حسین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ص ۲۳۹.

 

[۳]– آیه ۱۸۸ سوره بقره.

 

[۴]– آیه ۱۸۱ سوره بقره.

 

[۵]– آیه ۴۶ سوره نساء.

 

[۶]– نظریه مشورتی شماره ۴۶۹۱/۷ مورخ ۰۳/۰۸/۱۳۶۶.قبل از این شعبه دوم دیوان عالی کشور در رأی شماره ۱۳۱۸مورخ۰۲/۱۱/۱۳۱۱ خود به طور کلی اعلام کرده بود: «تعقیب جرم تزویر در اسناد موقوف به شکایات مدعی خصوصی نیست و ممکن است مستقیماً مورد تعقیب دادستان واقع شود».

 

[۷]– میر محمد صادقی، حسین، همان، ص ۲۴۳.

 

[۸]– میرمحمد صادقی،حسین،همان،ص۲۴۱

 

[۹]– همان ص ۲۴۳

 

[۱۰]– گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای اختصاصی، ص ۴۳۸. () پیمانی، ضیاء الدین، جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، ص ۱۰۸.() سپهوند، امیرخان، تقریرات درس حقوق جزای اختصاصی، ص ۶۸.

 

[۱۱]– میر محمد صادقی ، حسین ، همان ، ص ۲۴۵ .

 

[۱۲]–  پیمانی، ضیاء الدین، همان، ص ۱۱۰ .

 

[۱۳]–  گلدوزیان ، ایرج ، همان ، ص ۴۳۹ .

 

[۱۴]– گلدوزیان، ایرج، همان، ص ۴۴۱.

 

[۱۵]– میرمحمد صادقی، حسین، همان، ص ۲۴۷.

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ق.ظ ]




۱-۲-۳ توضیح مصادیق جعل مذکور در ماده ۵۲۳:

 

ماده ۵۲۳ تعدادی از مصادیق جعل را ذکر و سپس با افزودن عبارت و «نظایر این‌ها» در بخش انتهای ماده بر حصری نبودن این موارد تأکید کرده است. مصادیق مذکور عبارتند از:

 

۱-۲-۳-۱ ساختن نوشته یا سند:

 

در این مورد جاعل به ساختن یک نوشته یا سند (نوشته‌ای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد است)[۱] اعم از رسمی و غیررسمی اقدام یعنی، برای مثال، به درست کردن شناسنامه، گذرنامه، دانشنامه، اجاره‌نامه، وصیت‌نامه، قرارداد و نظایر این‌ها دست می­زند. لزومی ندارد که در ساختن این‌گونه نوشته یا سند امضاء کسی هم جعل‌شده باشد، هرچند که در این مورد باید به یک شرط لازم دیگر (که ما متعاقباً، در بحث عنصر نتیجه به آن خواهیم پرداخت) توجه کرد و آن این است که نوشته یا سند درست‌شده باید قابلیت ایراد ضرر به غیر را داشته باشد؛ بنابراین یک جلد شناسنامه یا مطالب موهن نوشته‌شده به دست خط دیگری علیه مقامات دولتی می‌تواند قابلیت جعل شدن داشته باشد چون به ترتیب، موجب ورود ضرر به‌نظامات دولتی که مطالب توهین‌آمیز به خط او نوشته‌شده (و این می‌تواند موجب تحت تعقیب قرار گرفتن او شود) می‌گردد. از سوی دیگر یک قرارداد بدون داشتن امضاء سندیت ندارد و بنابراین، با توجه به فقدان عنصر نتیجه (یعنی ضرر متحمل) بعید است که بتوان شبیه‌سازی خط دیگری را بر روی یک ورقه‌ی کاغذ که به‌عنوان قرارداد جا زده می‌شود (بدون امضاء وی) و قابل‌تعقیب کیفری دانست. دیوان عالی کشور نیز دریکی از آرای خود اشعار داشته است که هرگاه در «مصالحه‌نامه‌ی ساختگی مهر یا امضاء یا اثرانگشت منسوب به کسی که ورقه به نام او نوشته‌شده موجود نباشد چون چنین ورقه‌ای هیچ‌گونه سندیتی ندارد عمل مشمول مواد موضوعه در قسمت جعل نبوده و جرم به شمار نمی­آید.»[۲]سؤالی که در مورد نوشته یا سند پیش می‌آید این است که آیا نوشته‌ی موضوع جرم جعل باید لزوماً باید بر روی چیزهایی مثل کاغذ نوشته‌شده باشد یا اینکه می‌تواند بر روی یک پیام رایانه‌ای، یک قطعه‌سنگ حجاری‌شده، یک فلز یا یک مجسمه هم درج‌شده باشد، مثل‌اینکه متهم با ورود به سیستم رایانه نوشته‌ای را وارد آن کند یا نوشته موجودی را تغییر دهد یا بر روی سنگ‌نوشته‌ای حک کرده یا نوشته موجودی را تغییر دهد علیرغم مشخص نبودن پاسخ صریح این سؤال در قانون ایران به نظر می­رسد که، با توجه به معنی عرفی نوشته و نیز مواد بعدی «قانون تعزیرات» و مواد مذکور در قوانین متفرقه و با توجه به لزوم تفسیر مضیق نصوص جزایی، باید نوشته را محدود به‌قدر متیقن آن، یعنی نوشته مندرج بر روی اوراق کاغذ و نه نوشته‌های موجود بر روی سنگ و چوب و پارچه و مجسمه و برنامه رایانه و پلاک اتومبیل و فرش و نظایر آن‌ها نمود[۳] مورد اخیر یعنی دست‌کاری در پلاک اتومبیل، در حقوق ایران بر طبق ماده ۷۲۰ «قانون تعزیرات»مصوب سال ۱۳۷۵ به‌عنوان یک جرم خاص پیش‌بینی‌شده است و بدیهی است در همه این موارد تحقق جرم کلاه‌برداری نیز دور از ذهن نمی­باشد مثل‌اینکه کسی با تغییر شماره سریال مذکور بر روی پلاک اتومبیل،خریدار را نسبت به سال ساخت و شماره شدن اتومبیل فریب داده و از وی پول بیشتری بگیرد؛ یا اینکه با نوشتن جمله‌ای بر روی سنگ یا مجسمه آن را دارای ارزش قلمداد کرده و بهای گزاف به دیگری بفروشد.

 

همین‌طور، به نظر یکی از حقوقدانان، یک تابلوی نقاشی نوشته محسوب نمی­شود و بنابراین کسی که شبیه یک تابلوی نقاشی معروف را می‌کشد نمی‌تواند بدون وجود ماده یا  قانون خاصی که این عمل را جعل بداند و بدون جعل امضاء آن نقاش معروف، جاعل محسوب شود. ولی البته اگر با فروش آن به‌عنوان تابلوی نقاشی شده توسط آن نقاش معروف پولی را به دست آورد کلاه‌برداری محسوب خواهد شد.[۴]

 

به همین دلیل ساختن چیزهایی مثل بسته‌بندی دور یک کالا (مگر به اعتبار علامت تجاری یا نوشته‌های موجود بر روی آن)یا مجسمه یا نوار ضبط‌صوت و دیسکت یا کالای ساخته‌شده، مثل ابزارآلات موسیقی، یا تحریف «گفته‌های» یک شخص یا تقلید صدای وی یا عکس خود را بر روی کارت شناسایی دیگری چسبانیدن و نظایر این‌ها نمی‌تواند جعل محسوب شود زیرا هیچ‌یک از این‌ها را نمی‌توان نوشته محسوب کرد بلکه منظور از نوشته مشمول مقررات راجع به جعل، حروف، کلمات، ارقام و علامت‌هایی هستند که «قابل خوانده شدن» می­باشند، آن‌هم درصورتی‌که بر روی برگه‌های کاغذ نگاشته شده باشند ولی البته دست‌نویس بودن و یا به زبان فارسی بودن آن‌ها ضرورتی ندارد بلکه می­توانند تایپ یا چاپ‌شده و به زبان دیگر هم باشند. بدین ترتیب هرگاه مثلاً بلیت ورودی به ورزشگاه یا کارت تلفن حاوی هیچ «نوشته‌ای» نباشد بلکه تنها دارای تصویر و به رنگ خاصی باشد جعل محسوب کردن ساخت تقلبی آن با مقررات موجود مشکل خواهد بود در این مورد حتی بعید است که بتوان مرتکب را کلاه‌بردار محسوب کرد زیرا وی با این حیله و تقلب مالی را کسب نکرده بلکه صرفاً اجازه ورود به ورزشگاه یا تلفن کردن را یافته است.[۵] قانون‌گذار باید در این زمینه تمهیداتی را بیندیشد، مخصوصاً با توجه به اینکه امروزه بسیاری از تقلبات تجاری که موجب ورود ضرر به رقبای تجاری و مردم می‌شود با تقلید از بسته‌بندی و نظایر آن‌ها انجام می‌شود و این موارد بیش از ساختن مهر و خراشیدن و تراشیدن نوشته‌ها و نظایر آن‌ها نیاز به برخورد دارد در مورد این ضابطه اخیر، یعنی اینکه نوشته چیزی است که قابل خوانده شدن باشد، ممکن است اشکالی به ذهن برسد و آن اینکه چیزهایی مثل نقشه‌های ترسیم‌شده از سوی مهندسین و آرشیتکت‌ها هم می­توانند، بدون آنکه کلمات و ارقامی در آن‌ها ذکرشده باشد توسط اشخاص متخصص خوانده شوند و این‌ها معنائی را به همه‌کسانی که قادر به تفسیر آن‌ها هستند تفهیم می­کنند بنابراین آیا نقشه بدون کلمات و ارقام هم نوشته محسوب می‌شود؟ اگر چنین است تابلوی نقاشی هم باید نوشته محسوب گردد و ساختن تقلبی آن مشمول عنوان کیفری جعل قرار می‌گیرد. پاسخی که به نظر یکی از حقوق‌دانان می­رسد این است که در هیچ‌یک از این موارد شخص مفسر مجبور به درک کلمات مشخص و معین نیست بلکه آنچه رخ می‌دهد درواقع درک یک «پیام» از سوی مخاطب متخصص هست که نه‌تنها در نقشه بلکه در تابلوهای نقاشی نیز این پیام به یک بیننده­ی حرفه‌ای منتقل می‌گردد اما این امر به معنی «نوشته» محسوب شدن نقشه یا تابلو نیست. بنابراین هرگاه قانون‌گذار بخواهد ساختن تقلبی این‌گونه چیزها را مشمول عنوان کیفری جعل قرار دهد باید حکم خاصی را در مورد آن‌ها پیش‌بینی کند چنانکه در مورد تمبر، علامت یا منگنه شرکت‌ها و مؤسسات دولتی و غیردولتی، منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار طلا یا نقره بکار می‌رود و نیز علائم استاندارد ملی و بین‌المللی چنین کرده است.[۶] به‌عبارت‌دیگر قانون‌گذار نمی‌تواند به استناد حکم کلی جعل در نوشته‌های غیررسمی (مذکور در ماده‌ی ۵۳۶ «قانون تعزیرات») انتظار داشته باشد که قاضی مواردی مثل ساختن یا تغییر دادن نقشه یا تابلوی نقاشی یا یک اثر هنری را جعل محسوب نماید.

 

[۱]–  نگاه کنید به ماده ۱۲۸۴ قانون مدنی.

 

[۲]– رأی شماره ۲۵۷۴ مورخ ۲۵/۰۸/۱۳۱۹ شعبه پنجم دیوال عالی کشور.

 

[۳]– میرمحمد صادقی، همان، ص ۲۴۹.

 

[۴]–  میرمحمد صادقی، حسین، همان، ص ۲۵۱.

 

[۵]– میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه اموال و مالکیت عمومی، ص ۸۳ .

 

[۶]– مواد ۵۲۵، ۵۲۸، ۵۲۹، ۵۳۰، قانون تعزیرات، مصوب ۱۳۷۵.

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم