کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



بیمه اتکایی امینشرکت بیمه امیدشرکت بیمه متقابل کیش

۲-۱۴ پیشینه تحقیق
همانطور که گفته شد ، اگرچه تحقیقات زیادی در خصوص ارتباطات عمودی ( مدیر با کارکنان) و نقش موثر آن بر بهبود واکنش کارکنان نسبت به تغییر و تحول به انجام رسیده است ، اما تحقیقات بسیار اندکی در خصوص ارتباطات افقی ( بین واحدی) و تاثیر آن بر واکنش کارکنان نسبت به تحول ، صورت پذیرفته است. همچنین لازم به ذکر است که معدود تحقیقات انجام گرفته در این خصوص ، تماما تحقیقاتی هستند که در خارج از کشور به انجام رسیده اند و نمونه تحقیقات داخلی در این خصوص ، ناچیز بوده و موردی توسط محقق یافت نشد. به همین خاطر ، تنها به تشریح برخی نمونه تحقیقات خارجی پرداخته شده است :
در سال ۱۹۹۳ ، داک[۱۱۱] در تحقیقی پیرامون مدیریت تحول سازمانی ، بیان می دارد که در اجرای موفق فرایند تحول و تغییر سازمانی ، توجه به دو مورد ضرورت دارد . این موارد عبارتند از :

  • پذیرش منطقی از سوی کارکنان
  • پذیرش روانی و احساسی کارکنان

در پذیرش منطقی ، کارکنان باید در خصوص مفید بودن تغییرات و تحولات ، توجیه شوند و این را بدانند که این تغییرات ، در آخر به نفع سازمان و عملکرد سازمانی خواهد بود. در پذیرش روانی ، کارکنان باید در این خصوص توجیه شوند که تغییرات اعمال شده ، خطر و تهدیدی برای آنها در خصوص موقعیت شغلی یا موارد دیگر به همراه نخواهد داشت.
در تحقیق دیگر ، تدلر[۱۱۲] (۱۹۸۱) به بررسی موضوع تغییر و تحول سازمانی می پردازد و واکنش مثبت کارکنان را از جمله عوامل موثر بر موفقیت فرایند تحول سازمانی معرفی می کند و بیان می دارد که واکنش کارکنان نسبت به تغییر و تحول ، از سه حالت خارج نیست :

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

  • حمایت از تحول
  • عدم بروز حساسیت یا حمایت
  • مقاومت و واکنش منفی

این محقق با بررسی مجموعه عوامل مختلف ، سعی می کند عواملی که به واکنش مثبت کارکنان منجر می شود را شناسایی نماید. در آخر ، این عوامل معرفی شدند :

  • رفع احساس بی ثباتی و غیر قابل پیش بینی شودن نتایج اعمال تغییرات از طریق گسترش ارتباطات سازمانی
  • انتقال گسترده تر اطلاعات
  • تشریح نتایج و خروجی های مورد انتظار
  • تشویق و در نظر گرفتن پاداش به منظور اجرای هر چه بهتر فرایند تغییر و تحول

در سال ۲۰۱۱ ، ارگ[۱۱۳] و همکاران در تحقیق مشابهی به بررسی همین موضوع پرداختند و سعی نمودن عوامل موثر بر برانگیختن واکنش مثبت کارکنان نسبت به تحول سازمانی را شناسایی نمایند. این محققان ابتدا مهمترین عوامل تهدید زا را از منظر کارکنان شناسایی نمودند. این عوامل عبارت بودند از: استفاده از رویکردها و استراتژی های جدید

  • تغییر در ساختار سازمانی به خصوص در حوزه منابع انسانی
  • تغییر رویه های کاری

سپس به منظور کاهش تاثیرات این عوامل تهدید زا و جلب حمایت مثبت کارکنان ، مجموعه عوامل و راهکارهای ذیل را پیشنهاد نمودند :

  • تضمین امنیت شغلی کارکنان
  • حل تعارضات و ابهامات از طریق گسترش و انتشار اطلاعات
  • توسعه ارتباطات سازمانی
  • استفاده بیشتر از رسانه های در اختیار سازمان مانند نشریه ها و کانالهای اطلاع رسانی

در سال ۲۰۱۲ ، دو محقق چینی با نامهای تانگ و گائو[۱۱۴] ، در تحقیق دیگری به بررسی مولفه های ارتباطات بین واحدی و نقش آن در بهبود واکنش کارکنان نسبت به تغییر و تحول سازمانی پرداختند. از منظر این محققان ، توجه به برخی عوامل که کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، می تواند نتایج مثبتی در جلب حمایت کارکنان در فرایند تغییر و تحول سازمانی ایفا نماید . این عوامل عبارت بودند از :

  • ارتباطات بین واحدی[۱۱۵]
  • هوش عاطفی[۱۱۶]

این محققان پس از بررسی این عوامل ، مجموعه نتایج خود را به این ترتیب ارائه نمودند:

  • ارتباطات بین واحدی به طور موثری بر واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمان ، تاثیرگذار است و به بهبود آن منجر می شود. البته تاثیر این ارتباطات به اندازه ارتباطات عمودی نیست اما در کل ، موثر است
  • هوش عاطفی ، نیز بر بهبود واکنش کارکنان موثر گزارش شده است. کارکنانی که هوش عاطفی بالاتری دارن ، نگرانی کمتری در خصوص نتایج تحول سازمانی خواهند داشت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-12-19] [ 10:33:00 ق.ظ ]




 

عکس مرتبط با اقتصاد

 

 

 

رابطه ۳-۶ بازده ناخالص اقتصادی = (قیمت واحد وزن زنده × وزن زنده) – (هزینه خرید جوجه یک روزه + هزینه خوراک مصرفی)

فصل چهارم
یافته های پژوهش
۴-۱- مصرف خوراک
اطلاعات مربوط به اثر تیمارها بر میزان خوراک مصرفی به تفکیک دوره در جدول (۴-۱-۱ و ۴-۱-۲) گزارش شده است. اثرات اصلی استفاده از سطوح مختلف دانه کلزا (جدول ۴-۱-۱) نشان داد که با افزایش سطح دانه کلزا در جیره٬ مصرف خوراک افزایش پیدا کرد. بیشترین افزایش در سن ۲۵ روزگی مربوط به ۱۵ درصد و از سن ۲۵ روزگی به بعد مربوط به سطح ۱۰ درصد دانه کلزا می باشد. ولی با این وجود افزایش مصرف خوراک به استثنای ۲۶ تا ۴۲ روزگی(۰۵/۰p<) معنی دار نشد(۰۵/۰p>). بطوری که در سن ۲۶ تا ۴۲ روزگی در سطح ۱۰ درصد جایگزینی با کنجاله سویا بیشترین مصرف خوراک و در سطح ۱۵ درصد کمترین مصرف خوراک را داشتیم. همچنین فرایند اکسترود و افزودن آنزیم چند گانه نیز باعث افزایش در مصرف خوراک شدند ولی اثر معنی داری در مصرف خوراک در هیچ یک از دوره های سنی نشان ندادند(۰۵/۰p>).
اثر متقابل فرایند اکسترود و آنزیم چند گانه بر مصرف خوراک در سن ۱ تا ۲۵ روزگی معنی دار شد (۰۵/۰‏‎P<‎‏) بطوریکه در این سن دانه خام کلزا بدون فرایند و بدون آنزیم بیشترین مصرف را نشان داد. ولی در سن ۳۵ روزگی اثر متقابل فرایند اکسترود و آنزیم چندگانه بیشترین مصرف خوراک را نشان دادند. در دیگر دوره های سنی تغییر معنی داری در مصرف خوراک مشاهده نگردید.
کتوک و همکاران(۱۳۸۱) اعلام کردند که مصرف کنجاله کلزا باعث افزایش معنی دار (۰۱/۰‏‎P<‎‏) در مقدار خوراک مصرفی شد. زب و همکاران (۲۰۰۲) اعلام کردند که افزودن سطوح مختلف کنجاله کلزا در تمام سطوح اثر قابل توجهی در مصرف خوراک نشان دادند. طهماسبی و قاضی(۱۳۸۹) نشان دادند که افزودن سطوح مختلف کنجاله کلزا در جیره غذایی طیور گوشتی در سطح ۰ و ۲۵ و ۳۰ درصد همراه آنزیم سبب افزایش مصرف خوراک گردید. زیب و همکاران اعلام کردند(۲۰۰۱) که افزودن کنجاله کلزای حرارت دیده در گروه های مختلف آزمایشی اثر معنی داری در مصرف خوراک نشان دادند(۰۱/۰‏‎P<‎‏).طالبی و فرزین پور (۲۰۰۵) نشان دادند که افزودن ۱۲% دانه کلزای اکسترود شده مصرف خوراک را کاهش کاهش می دهد. سالمون و همکاران (۱۹۹۸) گزارش کردند که مصرف خوراک در بوقلمون هایی که با کلزای پرچرب اکسترود شده در سن ۶ هفتگی تغذیه شده بودند افزایش پیداکرد. اما بوقلمون هایی که از کلزای فلیک شده (خرد شده) و یا کلزای پخت شده تغذیه شده بودند تاثیری در مصرف خوراک آنه حاصل نشد. فوربز (۲۰۰۰) گزارش کرد در تغذیه طیور وجود سطوح بالای اسید لینولئیک می تواند با ایجاد خوشخوراکی عاملی برای افزایش مصرف خوراک باشد. منگ و دوستان (۲۰۰۶) گزارش کردند که مصرف خوراک جوجه هایی که در جیره آنها از کانولای پر چرب استفاده شده بود استفاده از سطوح مختلف آنزیم چندگانه (۰۰۲/۰ و ۰۱/۰ و ۰۵/۰ درصد) افزایش پیدا کرد. خواجعلی و فرجی نافچی (۱۳۹۲) گزارش کردند که کاهش معنی داری(۰۵/۰p<) در مصرف خوراک جوجه های تغذیه شده با کنجاله کلزا نسبت به گروه شاهد مشاهده گردید. آنها دلیل کاهش در مصرف خوراک جوجه های گوشتی تغذیه شده با کنجاله های کلزا را به وجود فیبر بالاتر در کنجاله کلزا نسبت به کنجاله سویا و به حضور گلوکوزینولات موجود در کنجاله کلزا نسبت دادند. نیوکریک و کلاسمن (۲۰۰۲) گزارش کردند که جوجه هایی که با کانولای اکسترود شده تغذیه شده بودند در مقابل جوجه هایی که با کانولای تست شده تغذیه شده بودند از سن ۱ الی ۱۹ روزگی مصرف خوراک بیشتری داشتند.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ق.ظ ]




۴۳۲۱۰تندروآرام پز روکش درون گراکم فروش زودرنج
پیش خریدشب تاب روز آمددوربین

در جایگاه صفر واژه ی دوربین قرار دارد ( آنچه که دور را می بیند) هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در معنی اصلی یا مفهوم اولیه خود به کار رفته اند. از لحاظ رابطه ی نحوی جز غیر فعلی یعنی وابسته، مفعول جز فعلی است بنابراین نمونه ی اعلا است (مفعول مستقیم) فاعل مفعول غیر مستقیم) از لحاظ ارجاعی بودن هر دو جز ترکیب (ارجاعی) است از لحاظ بسامد هسته و وابسته بسامد بالایی دارند واز لحاظ معنا معنای حقیقی ترکیب مد نظر است. دراین ترکیب هسته به صورت مستقل کاربرد ندارد و از این رو نسبت به دیگر ترکیبات برای مثال پارچه فروش که فروش به صورت مستقل کاربرد دارد شفافیت کمتری دارد با این حال در میان این ترکیبات درنهایت شفافیت قرار میگیرد.
در جایگاه یک واژه های شب تاب و روز آمد قرار دارند در شب تاب ( چیزی که در شب
می تابد) عنصر غیر فعلی متمم دری عنصر فعلی است بنابراین از نمونه ی اعلا فاصله گرفته لذا بعد از دوربین آمده است. هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در مفهوم اولیه آمده است. هر دو جز ترکیب (ارجاعی) است بسامد هسته و وابسته بالا است. و معنای حقیقی ترکیب مد نظر است.
در جایگاه دوم «کم فروش» «زود رنج» «پیش خرید» قرار دارد. در این ترکیبات از لحاظ رابطه ی نحوی عنصر غیر فعلی در جایگاه قید یا افزوده قرار دارد لذا از نمونه ی اعلا فاصله گرفته است هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در مفهوم اولیه ی خود به کار رفته اند از لحاظ ارجاعی بودن هردو جز ترکیب (+ ارجاعی) است و معنای حقیقی ترکیب مد نظر است دراین جا هسته به صورت مستقل کاربرد دارد لذا در درجه ی قبل از آرام پز و روکش و درون گرا قرار می گیرند.
در جایگاه سوم «آرام پز» «روکش» و «درون گرا» قرار دارد. از لحاظ رابطه ی نحوی «آرام» ، «رو» و «درون» قید یا افزوده هستند هسته به صورت مستقل کاربرد ندارد هر دو جز ترکیب (+ ارجاعی ) اند و بسامد هسته و وابسته بالا است.در جایگاه چهارم واژه ی «تندرو» قرار دارد. اگر آن را به معنای کسی بگیریم که تند می دود شفاف است و وابسته قید است و درجایگاه چهارم شفافیت معنایی قرار می گیرد اما اگر آن را در معنای مجازی اش (افراطی بودن )بگیریم درنهایت تیرگی قرار می گیرد که دراین صورت رابطه ی نحوی برقرار نیست. هسته و وابسته شاخص نیستند و هر دو جز (-ارجاعی) هستند قیدهای این ترکیبات در تقابل مدرج با جفت خود هستند مثلا «تند» در مقابل با «کند» «دور» در تقابل با «نزدیک » و «دیر» با «زود» و همچنین در «روکش» درتقابل مکمل با «زیر» قرار دارد و عامل تقابل نیز به شفافیت واژه ها کمک میکند.
جهت بررسی مقوله ی اسم +بن فعل از لحاظ شفافیت و تیرگی معنایی واژه های مرکب «قلمرو» «گردن کش» «وطن فروش» «سرشناس» «دل آور» « دست برد» «زبان شناس» «دست باف» «بهادار» «آب پاش» «چشم بند» «راه ساز» «چشم انداز» «بادنما» «پارچه فروش» «قلم تراش» «بارکش» را به عنوان مثال مورد بررسی قرار گرفت.
برای ترکیبات حاصل از اسم+ بن فعل نیز میتوان پیوستار زیر را رسم کرد که از ۰ تا ۵ درجه بندی شده است.

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۵ ۴ ۳ ۲ ۱ ۰
قلمرو گردن کش وطن فروش سرشناس دل آور دست برد زبان شناس دست بافت بهادار آب پاش بادنما چشم بند راه ساز بارکش چشم انداز پارچه فروش
قلم تراش

در جایگاه صفر پارچه فروش و قلم تراش قرار دارد . هسته و وابسته شاخص کامل یعنی درمفهوم اولیه ی خود به کار رفته اند. از لحاظ رابطه ی نحوی جز وابسته مفعول مستقیم یا نمونه اعلا جز هسته است ( کسی که پارچه را می فروشد کسی که قلم را می تراشد) هسته ی ترکیب به صورت مستقل کاربرد دارد هر دو جز ترکیب (+ارجاعی ) است بسامد هسته و وابسته بالا است. و معنای حقیقی ترکیب مد نظر است که اینها همه باعث میشود در نهایت شفافیت قرار بگیرد. در جایگاه ۱ «آب پاش» «بادنما» «چشم بند» «راه ساز» قرار دارد. از لحاظ رابطه ی نحوی جز وابسته مفعول مستقیم یا نمونه اعلا جز هسته است. بسامد هسته و وابسته بالا است هر دو جز (+ارجاعی) است ومعنای حقیقی ترکیب مد نظر است .دراین جا هسته به صورت مستقل کاربرد ندارد از اینرو درجایگاه دوم بعد از «پارچه فروش» قرار گرفته اند. در جایگاه ۲ «دست باف» (بافته شده با دست) و بهادار (آنچه دارای بها است ) آمده است از لحاظ رابطه ی نحوی «دست» و «بها» متمم حرف اضافه به شمار می آیند از این رو از نمونه ی اعلا فاصله گرفته اند هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در مفهوم اولیه ی خودآمده است هر دو جز +ارجاعی اند. بسامد هسته و وابسته بالاست و معنای حقیقی ترکیب مد نظر است. در جایگاه ۳ «زبان شناس» قرار دارد از لحاظ رابطه ی نحوی جز وابسته مفعول مستقیم یانمونه اعلا جز هسته است (آن کس که زبان را می شناسد) از لحاظ شاخص وابسته یعنی «زبان» شاخص جزیی یعنی در معنی اصلی خود نیامده و هسته شاخص کامل از لحاظ ارجاعی بودن، هر دو جز (+ارجاعی) است از لحاظ معنا معنای مجازی ترکیب مد نظر است و هسته ی ترکیب به صورت مستقل کاربرد ندارد در جایگاه ۴«دستبرد» «دل آور» و «سرشناس» قرار دارد. از لحاظ شاخص، هسته شاخص کامل و وابسته شاخص جزی است یعنی در معنی اصلی خود نیامده است. رابطه ی نحوی وجود ندارد وهسته به صورت مستقل کاربرد ندارد و هر دو جز (+ارجاعی) هستند و معنای مجازی ترکیب مد نظر است درجایگاه ۵ «قلمرو»، «گردش کش» و «وطن فروش» قرار دارد از لحاظ رابطه ی نحوی هیچ گونه رابطه ای وجود ندارد. از لحاظ شاخص هسته و وابسته شاخص نیست. از لحاظ ارجاعی هر دو جز (- ارجاعی) اند و معنای مجازی ترکیب مد نظر است از این رو درنهایت تیرگی قرار می گیرد از طرفی در «پارچه فروش» فروش در تقابل با خرید قرار دارد و به بیانی پارچه فروش درتقابل با پارچه خریدن قرار دارد و مسئله ی تقابل به شفافیت معنایی ترکیب کمک می کند.
علاوه بر ویژگی های صوری باید دید چه روابط بعضاً پنهانی میان اجزای x,y برقرار است که سبب می شود معنی یک ترکیب شفاف و معنی ترکیب دیگر تیره شود. در مثالهای بالا ترکیباتی مانند بهادار، راه ساز، دست باف، قلم تراش ،زبانشناس، پارچه فروش و بادنما و ..شفافند. هر دو جز این ترکیبات (+ارجاعی) هستند یعنی به مدلول اصلی خود اشاره دارند ترکیبات فعلی قلمرو و قلم تراش به ترتیب تیره و شفافند. دلایل تیرگی و شفافیت این ترکیبات را باید در چگونگی ارتباط بین اجزا y,x آنها و ویژگیهای معنایی که باعث می شود این دو جز در ارتباط با یکدیگر ارجاعی بودنشان را از دست بدهند بررسی کرد مثلا در ارتباط با مولفه های معنایی واژه ی قلم میتوان به (+اسم ذات +ابزار +ابزار نوشتن، قابلیت تراش +قابلیت حرکت) اشاره کرد و همچنین فعل «رو» دارای مولفه هایی نظیر( +فعل +کنش +حرکت وجابجایی +عمل ) است شاید ویژگی (+حرکت) آن است که باعث همنشینی «رو» با واژه ی قلم شده و ترکیب قلمرو را می سازد. این دو جز یعنی قلم و رو در همنشینی با یکدیگر اکثر ویژگی های معنایی شان را از دست میدهند و به بیانی این مسئله باعث (-ارجاعی )شدن «قلم» و همچنین (-ارجاعی )شدن فعل «رو» می شود. و این امر سبب تیرگی معنی کل ترکیب می گردد درباره ی ترکیب قلم تراش میتوان گفت که در این ترکیب قلم ویژگی های معنی اصلی خود یعنی (+اسم ذات، +ابزار نوشتن + قابلیت حرکت +قابلیت تراش) را حفظ کرده است و جز y هم مشخصه هایی مانند (+فعل+عمل، +کنش) راحفظ کرده است و از کنش های این فعل نیز میتوان به مواردی نظیر تیز کردن، صیقل دادن و شکل دادن اشاره کرد که در ارتباط و همنشینی با واژه ی قلم این ویژگی ها حفظ شده اند و همین امر باعث شده که در ترکیب قلم تراش هم واژه ی قلم (+ارجاعی) باشد وهم بن فعل تراش (+ارجاعی) بودنش را حفظ کند و در نتیجه معنی کل ترکیب شفا ف شود ترکیبات «پارچه فروش» و «وطن فروش» نیز به همین ترتیب قابل بررسی هستند در ترکیبات حاصل از صفت +بن فعل کلمه های مرکب «سفیدپوش» «سخت کوش» «بلندگو» «آسان گیر» «گرم کن» «دوزیست » «فقیرنشین» و «جوان پسند» مورد بررسی قرار گرفت.
در این واژه ها هسته و وابسته در معنای اصلی یا مفهوم اولیه خودبه کار رفته اند بنابراین شاخص کامل هستند جز وابسته ی فعلی در این ترکیبات دارای نقش نحوی متفاوتی است به طوری که به عنوان مثال وابسته ی «جوان» در «جوان پسند» نقش نهادی دارد و «آسان» در «آسان گیر» جایگاه قید را اشغال می کند.
برای ترکیبات بالا نیز میتوان پیوستار زیر را رسم کرد.

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ق.ظ ]




رفتار خرید مصرف کننده همواره به عنوان یک موضوع مهم بازاریابی مطرح بوده است. اساس رفتار مصرف کننده بر طبق ۵ مرحله زیر است:

  1. شناسایی مشکل
  2. جستجوی اطلاعات
  3. ارزیابی گزینه ها
  4. تصمیم خرید
  5. رفتار پس از خرید (کونستانتینیدیس[۲۹]،۲۰۰۴،۱۱۱)

در اینجا به تفسیر این مراحل ۵ گانه پرداخته تا شناخت بهتری از هر قسمت این ۵ مرحله رفتار خرید مصرف کننده بدست آید.
شناخت مشکل: اولین مرحله فرایند تصمیم گیری مصرف کننده شناخت مشکل است . شناسایی شکل زمانی شروع می شود که مصرف کننده تحت تأثیر محرکهای درونی و بیرونی قرار دارد این چنین خواسته هایی معمولاً توسّط آگهی های تجاری و دیگر اقدامات تبلیغاتی ایجاد می شود.
جمع آوری اطّلاعات: پس از شناخت مشکل مصرف کنندگان به جمع آوری اطّلاعات در مورد گزینه های مختلف موجود به منظور بر طرف کردن خواسته هایشان می پردازند جمع آوری اطّلاعات می تواند داخلی یا خارجی یا به هر دو صورت باشد. جمع آوری اطّلاعات داخلی عبارت است از فرایند یادآوری اطّلاعات ذخیره شده در حافظه که از تجربیات پیشین فرد از مصرف نشأت می گیرد. در جمع آوری اطّلاعات خارجی فرد به دنبال اطّلاعاتی است که در محیط خارجی وجود دارد. مقدار زمانی که فرد صرف جمع آوری اطّلاعات خارجی می کند وابسته به میزان خطر پذیری – معلومات- تجربیات پیشین و سطح رضایتی است که از مصرف کالا یا خدمت به دست می آورد معمولاً هر قدر خرید کالا خدمات خطر بیشتری داشته باشد.مصرف کنندگان بیشتر به مشاهده و جستجوی مارکهای گوناگون خواهند پرداخت.
ارزیابی گزینه ها و خرید: پس از ارزیابی گزینه ها موجود مصرف کننده یا تصمیم به خرید یکی از محصولات را گرفته و یا تصمیم می گیرد هیچ یک از محصولات را خریداری نکند در صورتی که خریدی صورت گیرد مرحله بعدی ارزیابی محصول پس از خرید آن است .
رفتار پس از خرید: تفاوت میان انتظارات مصرف کننده و عملکرد کالا تعیین می کند که آیا مصرف کننده از خرید کالا راضی یا ناراضی است. هر قدر فاصله میان انتظارات مصرف کننده و عملکرد کالا بیشتر باشد نا رضایتی وی بیشتر خواهد شد.
انواع تصمیمات خرید: تصمیمات خرید که توسّط مصرف کنندگان گرفته می شود در سه گروه قرار دارند. تصمیم
گیری پیچیده، محدود و عادی .
۱- تصمیم گیری پیچیده: تصمیماتی که برای حل مسائل پیچیده اتّخاذ می شود. مطابقت زیادی با دیدگاه های سنتی تصمیم گیری دارد فرایند تصمیم گیری برای حل مسائل پیچیده معمولاً با انگیزه دستیابی به کالای مناسب آغاز می شود. تمصیماتی اتّخاذ شده و همواره با مقدار زیادی خطر همراه است.هر محصول ب اساس اهمیت تصمیم به دقّت ارزیابی می شود و میان ارزیابی اغلب با توجّه به ویژگی های یک مارک خاصی و ملاحظه نحوه عملکرد متناسب با وضعیت مطلوب انتخاب صورت می گیرد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
  1. تصمیم گیری محدود: تصمیم گیری محدوده معمولاً آسانتر و قابل درک تر است. خریداران انگیزه چندانی برای جمع آوری اطّلاعات ندارند و در ارزیابی گزینه ها سخت گیری نمی کنند. آنها از قواعد ساده ای برای انتخاب یکی از گزینه ها استفاده می کنند.اینگونه روش های شناختی باعث می شود که مصرف کنندگان به جای اینکه در آینده تصمیم گیری خود از اوّل آغاز کنند بتوانند از یک راهنمای عمومی بر این منظور استفاده کنند.
  2. تصمیم گیری عادی : بسیاری از تصمیمات خرید به صورت عادی و روزمرّه و زمانیکه کالا درون قفسه

فروشگاه دیده می شود گرفته می شوند. انتخاب گزینه کالاها با حدّاقل تلاش و بدون آگاهی از ویژگی هایفروشگاه دیده می شود گرفته می شوند. انتخاب گزینه کالاها با حدّاقل تلاش و بدون آگاهی از ویژگی های محصول و معمولاً خودکار صورت می گیرد.خرید بر اساس عادت و تکرار رفتار خرید به مصرف کنندگان این امکان را می دهد که حدّاقل انرژی را صرفتصمیم گیری خرید این گونه کالاها کنند . مصرف کنندگان زمانی با تصمیم گیری پیچیده مواجه می شوند که خواهند گران قیمت را که آشنایی چندانی هم نسبت به آن ندارند. خریداری کنند این فرایند پیچیده ترین نوع تصمیم گیری در خرید است در این تصمیم گیری مصرف کنندگان تا حدود زیادی با محصول درگیر می شوند.

۲-۲-۱۳گرایش خریدار

به طور کلی خریدار در خرید کالاها و خدمات از طرفی اطلاعات کاملی از عوامل آمیخته بازاریابی ندارد و از طرف دیگر به دنبال به دست آوردن مزایایی از محصولات ارائه شده است. گرایش خریدار به فرآیندی اشاره دارد که درآن مشتری بالقوه با تفکر، ارزیابی، مشورت و درنهایت تصمیم درمورد منبع مناسب عرضه، برای خرید محصولاقدام می کند.

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:30:00 ق.ظ ]




 

اعمال آیینی این گونه توصیف شده اند: برخورد بین تصویرسازی ذهنی و حافظه که به صورت فعالیت فیزیکی نمود پیدا می کند.

عملکرد اعمال آیینی:

عملکرد اصلی اعمال آیینی ایجاد قوانین مناسب برای عمل در حوزه ی قدسی و همچنین ایجاد پلی برای گذر به حوزه ی غیر قدسی است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۱- اولین خصیصه احساس احترام، ترس، شیدایی، و بیم در ارتباط با امر قدسی

۲- وابستگی آن به یک نظام باور که معمولاً به زبان اسطوره بیان می شود.

۳- نمادین بودن اعمال آیینی در ارتباط با مرجع آن

عملکرد اعمال آیینی به مرجع آن بستگی دارد. اعمال آیینی اغلب به صورت بیان نمادین روابط و جایگاه اجتماعی واقعی و نقش فرد در جامعه توصیف می شوند (بل[۱۲]،۲۰۰۶ :۴۰۸).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

انواع اعمال آیینی:

 

تقلیدی:

بسیاری اعمال آیینی برگرفته از اسطوره هستند. از آنجا که این اعمال آیینی، اسطوره یا جنبه ای از آن را تکرار می کنند تقلیدی نامیده می شوند. از این دست اعمال آیینی، می توان آیین سال نو را نام برد که بیشتر اوقات داستان آفرینش را تکرار می کند. بیشتر این گونه اعمال آیینی بدین دلیل انجام می شوند که خدایان”در زمان ازلی”این گونه انجام دادند. این گونه اعمال تقلیدی را می توان تکرار کار آفرینش خدایان یا بازگشتی به ابتدا نامید (الیاده[۱۳]،۱۹۵۶: ۳۶-۳۲).

با وجود اینکه بعضی اعمال آیینی تکرار یا تقلید واضح اسطوره هستند (مثل اسطوره آفرینش)، نمی توان گفت که همه ی اعمال آیینی این گونه اند.

مثبت و منفی:

بیشتراعمال آیینی مثبت آن هایی هستند که با ویژه کردن یا تجدید یک شی یا فرد سروکار دارند، اعمال آیینی منفی هم همیشه با رفتار آیینی مثبت در ارتباط اند. در واقع پرهیز کلمه ای است که اعمال آیینی منفی را بهتر توصیف می کند. اعمال آیینی منفی بر قواعد ممنوعیت متمرکزند که بسیاری اعمال ر ا شامل می شوند. ویژگی مشترک اعمال آیینی منفی این است که تخلف از قواعد آیینی باعث ایجاد تغییری اساسی در فرد می شود که معمولاً رخ دادن نوعی رویداد ناگوار است.

اعمال آیینی منفی همچنین بر نظام باور یک اجتماع و جایگاه افراد در ارتباط با یکدیگر بستگی دارند. تماس با چیزهای ممنوعه یا تخلف از قوانین آیینی، آیین های تطهیر را به دنبال دارد.

قربانی:

خصیصه ی ممیز آیین های قربانی در نابودی کل یا بخشی از قربانی است. قربانی لزوماً انسان یا حیوان نیست. سبزیجات، کیک، شیر و چیزهایی از این قبیل نیز می توانند قربانی باشند. نابودی قربانی ازطریق سوزاندن، تجزیه یا مثله کردن، خوردن یا دفن کردن انجام می شود.

آیین های قربانی به دو صورت اند: نوع اول آن هایی هستند که شرکت کنندگان از قربانی سود می برند و نوع دوم که یک چیز دریافت کننده ی مستقیم قربانی است. این بدین معناست که فقط افراد نیستند که از آیین قربانی تأثیر می پذیرند. بلکه در بسیاری موارد، اشیایی مثل خانه، یک عمل، یک خانواده یا اجتماع یا ارواح و خدایان دریافت کنندگان قربانی می شوند و نقطه ی مشترک همه ی انواع قربانی، وجود«قربانی»است (درکسلر[۱۴]،۲۰۰۶ :۱۷۳۳).

بحران زندگی:

یکی از کلیدی ترین خصوصیات این آیین، گذار از یک جنبه ی زندگی به جنبه ای دیگر است. از مراسم گذار اغلب در آیین هایی یاد می شود که مشخص کننده ی بحرانی در زندگی فردی یا اجتماعی است. این ها معرف زندگی فردند، آیین های تولد، بلوغ، ازدواج، بارداری و مرگ. بسیاری دارای سه مرحله”جدایی”از یک وضعیت پیشین زندگی، یک مراسم گذار که با جشن گرفتن وضعیت جدید همراه است و مراسم ورود. البته باید به خاطر داشت که همه ی اعمال آیینی دارای این سه مرحله نیستند و برخی فقط یکی و یا دو مورد ازاین خصوصیات سه گانه را دارند (بل[۱۵]،۱۹۹۷ :۹۵-۹۴)و (کلوسینسکی[۱۶]،۲۰۰۶: ۷-۴۶۴).

عبادت:

عبادت عملی است که در همه ی مذاهب و در همه ی اعصار وجود داشته است و در آن انسان ها با خدایان خود ارتباط برقرار می کنند. عبادت ممکن است فردی یا جمعی باشد؛ و شکل ها و روش های گوناگون به خود بگیرد.

عبادت جنبه ی بسیار مهم و فراگیر دین است و در ادیان ابتدایی یا عرفانی معاصر، بیان کننده ی عواطف و رویکردهایی است که رابطه ی فرد با خدای خود را رهبری می کند. بسیاری صاحب نظران از عبادت به عنوان نخستین و اصلی ترین نمود مذهب یاد می کنند و رابطه ی آن با مذهب را به مانند رابطه ی تفکر با فلسفه می دانند. در حقیقت، عبادت بیان مذهب است و آن را از پدیده های مشابهی چون عواطف مذهبی یا زیبایی شناسانه متمایز می کند. نقش عبادت در دین حیاتی است و در حقیقت دین بدون عبادت بی معنا خواهد بود. در دین اسلام نیز عبادت کردن و مسلمان بودن با هم برابر دانسته می شوند. فردریش هیلر در کتاب خود عبادت را اینگونه تعریف می کند: «عبادت پدیده مرکزی دین است، سنگ بنای تقوا» (هیلر[۱۷]،۲۰۰۶ :۲).

عبادت مناسب ترین شکل بیان عناصر بنیادین دین است. در تمام مذاهب، متون عبادی مهم ترین و غنی ترین بخش پیکره ی ادبیات دینی را تشکیل می دهند و در صورتی که متون عبادی را از ادبیات دینی یک دین جدا کنیم، یکی از غنی ترین بخش ها را از آن گرفته ایم.

عبادت نشان دهنده و بیان کننده ی خواست بشر برای برقراری ارتباط با خداست، فرد عبادت کننده خود را در حضور خدا می بیند و کارش گامی آگاهانه برای نزدیک شدن به اوست. عبادت نه تنها تفکر درباره ی خداوند بلکه از خود فراتر رفتن و اشتیاق به حضور در محضر خدا بودن است. عبادت کردن با قربانی کردن در ارتباطی نزدیک است و به نوعی قربانی مکمل تلاش فرد برای ارتباط با خدا محسوب می شود. معمولاً قربانی قبل از عبادت انجام می شود. ارائه قربانی عبادت را طولانی تر می کند و به عنوان کاری برای نشان دادن درک خدا دانسته می شود و البته خود کلام فرد در عبادت در بر دارند ه ی کاری مقدس و نیروی روحی است )توماس[۱۸] ،۴۳۴:۲۰۰۶).

وقتی هدف عبادت چیرگی باشد عبادت به جادو بدل می شود. بشر از دیرباز بر این باور بوده است که با کلام و آواز می تواند نیروهای قدسی و فرا طبیعی را به خدمت خود درآورد. کارآمد بودن چنین عبادتی وابسته به بازگویی فرمولی دقیق، آهنگی خاص یا به زبان آوردن و تکرار نام مقدس خداوند تلقی می شود. در حقیقت جادو را می توان انحراف مسیر عبادت یا سوء استفاده از آن دانست. انحراف از معنای بنیادین عبادت که همانا بیان اشتیاق انسان برای ارتباط با خداوند است.

در بیشتر ادیان عبادت آزمونی است که به وسیله ی آن دین داری یا عدم دین داری فرد پیرو آن دین مورد سنجش قرار می گیرد. معیاری است که چگونگی و اندازه ی وجود مذهب در فرد با آن قابل اندازه گیری است. عبادت معیاری برای اندازه گیری زندگی دینی و حد غنای آن در روح فرد است. با آگاهی یافتن از چگونگی عبادت و اینکه فردی چه چیزی را عبادت می کند، می توان دریافت، فرد تا چه اندازه دین مدار است. در عبادت وقتی فرد با خدای خویش صحبت می کند روحش بدون پوشش و نقاب در مقابل خالق ظاهر می شود. آن چه فرد در این حضور به زبان می آورد یا در دلش می گذرد، نشان دهنده ی فقر و غنای اوست.

برای عبادت تعاریف گوناگونی ارائه شده است. در فرهنگ لغت بریل[۱۹] عبادت اینگونه تعریف شده است: «عبادت یکی از اشکال مذهبی ارتباط است. با عبادت، فرد به سوی خدا(یان) می رود، با صدای بلند یا با نجوا، بدون کلام، یا درفکر، به عنوان فرد یا عضوی از یک گروه ، برای خود یا دیگران»(اوبرلیس[۲۰]،۲۰۰۶ :۱۴۸۶). هدف آن ظهور و دیدن خدایان نیست. بلکه منطبق با رابطه ی بی قرینه ی بین خدایان و انسان ها، عبادت معمولاً شکل یک درخواست را به خود می گیرد، به طوری که اغلب دربردارنده ی یک قول به شکل سوگند است. عبادت می تواند به خاطر یا به عنوان شکرگزاری از خدای مورد خطاب باشد، که در این صورت هدیه شامل خود عبادت می شود و می تواند به عنوان طلب درخواست بخشش یا پشیمانی باشد. دیگر انگیزه ی مشترک برای عبادت، شکایت در هنگام تجربه ی سختی هاست. اغلب، برای عبادت مقدمات خاصی اجرا می شود. اولین و مهم ترین آن پاکیزه سازی است یعنی این که فرد خود را می شوید و پاکیزه می سازد، پوشاک ویژه ای به تن می کند، برخی فعالیت ها را درجه اهمیت کمتری می دهد، از خوردن پرهیز می کند، اعتراف می کند و ….

شکل بنیادین عبادت از عملکرد آن ناشی می شود و اغلب به سه صورت دیده می شود: ۱) صدازدن یا درخواست، تقاضای شنیده شدن و به شمار آمدن، برشمردن کارهای خدای مورد خطاب. این قسمت عبادت معمولاً شامل اشکالی از افعال«شنیدن» و «گوش دادن» و به زبان آوردن نام های خداوند مورد خطاب است. به علاوه یادآوری کمک های قبلی اعطا شده به فرد که معمولاً مبنای درخواست جدید قرار می گیرند. ۲)درخواست آرزو و خواهش و در مواردی بیان هویت فرد درخواست کننده. ۳) اغلب عبادات با به زبان آوردن سوگند به پایان می رسند. در موارد منفرد این ساختار متغیر است و کلمات خودجوش اصولاً اشکال ساختاری متفاوت به خود می گیرند. کلمه بندی هم می تواند دقیقاً تعیین شده باشد و از آن جا که بر اساس عقاید مردمان، کارآمدی عبادت هنگامی که متقاضی(یا عابد)کلمات خود را به صورت نوشتاری به زبان آورد، افزایش می یابد؛ سنت عبادت از همان ابتدا به سوی ثابت بودن نوشتاری تمایل داشته است. همانند شکل و محتوا، نقطه زمانی و مکانی که عبادت در آن انجام می شود نیز می تواند از قبل تعیین شده باشد (اوبرلیس[۲۱]،۲۰۰۶ :۱۴۸۶).

قاعدتاً، عبادات اجزای تشکیل دهنده ی اعمال آیینی هستند و به همین خاطر تقریباً همیشه با اعمال آیینی همراه اند. عبادات از لحاظ زمانی و مکانی موقعیت یافته اند، از یک سو توسط تقویم اعمال آیینی و از طرف دیگر توسط ساختار خاص آن عمل دینی. به علاوه هویت خدایی که عبادت خطاب به او انجام می شود. هم چنین درخواست انجام شده نیز می توانند مشخص کننده ی زمان و مکان عبادت باشند. خدایانی که توصیف آنها در ساعات اولیه ی صبح باشد، در آن ساعات عبادت می شوند، نیروهای تاریکی در شب احضار می شوند، درخواست برداشت محصول خوب در زمان کشت صورت می گیرد. اگر خدای به صورت یک نمایه ی مقدس مورد خطاب قرار گرفته باشد معمولاً این نمایه تعیین کننده ی مکان عبادت است ( اوبرلیس، همان :۱۴۸۷).

جهت قرار گرفتن فرد عبادت کننده در هنگام عبادت نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. به عنوان مثال محل زندگی یا اسکان الهه ای که عبادت خطاب به انجام می شود. معمولاً عبادت همراه با بعضی ژست های خاص است. این ژست ها تکرار می شوند و همراه با استاندارد اجتماعی و سیاسی شکل نهایی عبادت و بیان سرسپردگی را کامل می کند. حالت بدن در مذاهب هند و اروپایی معمولاً به صورت دست های کشیده، کف دست ها رو به بالا، به سمت آسمان، یا به سوی نمایه مقدس است. حالت ایستاده فرد در حال عبادت نیز به همین صورت است. سجده در بعضی فرهنگ های خاص پدیده ای جداگانه است. در زمان های قدیم اغلب، عبادت با صدای بلند انجام می شد. فقط با گوش دادن، یک الهه می توانست عبادتی را بشنود. در مسیحیت این گونه عبادت به جز در مواردی خاص مثل لوستراتیو[۲۲]، عمل تطهیر دست ها قبل و نشستن بعد از عبادت را کنار گذاشته شده اند.

از آنجا که عبادت در نهایت ارتباط بین بشر با وجودهای غیربشری است، به ندرت مذهبی یافت می شود که در آن عبادت وجود نداشته باشد؛ فقط درجه ی اهمیت آن ممکن است متفاوت باشد. در اسلام عبادت یکی از ستون های دین است. عامل پیوند مسلمانان است. عبادت در اسلام توحیدگراترین و قانون مندترین اعمال دینی است. البته توصیه های انجام شده در قرآن برای نماز در نهایت نیازمند بعضی احکام فقهی شده است. اینکه در قرآن به ۵ بار نماز خواندن در شبانه روز توصیه شده و چگونگی ایستادن، رکوع و سجده به سوی مکه مشخص شده است، اما چگونگی تطهیر(وضو)، وضعیت دست ها و انگشتان، در شاخه های مختلف اسلام با هم متفاوت اند (اوبرلیس، همان :۱۴۸۸).

عبادت یک عنصر بنیادین رفتار مذهبی است. مؤمنان هر روز را با عبادت آغاز می کنند، با عبادتی دیگر آن را به پایان می برند. در هر وعده ی غذایی، عبادت می کنند و در ابتدای هر کاری نوعی عبادت انجام می دهند که تضمین کننده ی موفقیت آن کار باشد. هر گاه خود را در وضعیتی دشوار و ناامیدکننده ببینند به عبادت متوسل می شوند و به عبادت پناه می برند. حتی اگر خدای مورد خطاب به هر دلیلی درخواست آنها را اجابت نکند، عبادت باعث تسکین آنها می شود. صرف به زبان آوردن آن باعث رفع ترس و نیاز می شود.

عبادت افسونی یا نفرین، همتای منفی به دست آوردن چیزی، التماس و زاری هنگام عبادت است. در حالی که عبادت عملی به نفع خود یا فردی دیگر است، نفرین وضعیتی ناگوار را به عنوان تهدیدی در آینده و در حقیقت فاجعه ای در زمان حاضر بر دیگری می فرستد. اغلب افراد بر این باورند که وقتی نفرین جاری شد، نتیجه مورد نظر فرد به صورت خودکار به دست می آید، به صورتی که نفرین قابل پس گرفتن نیست. نازایی انسان، حیوانات، زمین، بدبختی، بیماری و یا مرگ پیامدهای نفرین هستند. در حقیقت، هنگام روی دادن این حوادث، مردم بر این باورند که وضعیت ناگوار بر مبنای نفرین است. به زبان آوردن و جاری کردن نفرین اغلب با حرکات بدنی مثل کوبیدن دو دست به زمین همراه است؛ البته برخی بر این باورند که نفرین حتماً نباید بر زبان جاری شود، در بعضی رفتارهای خاص مثل شکستن حرمت خدایان، فرد توسط خدایان مورد عذاب قرار نمی گیرد، بلکه این اعمال باعث برانگیخته شدن خشم خدایان می شوند. وقتی فردی به این صورت مورد نفرین قرار می گیرد خطری برای اجتماعی که عضوی از آن است به شمار می آید و باید از آن طرد شود (اوبرلیس[۲۳]،۲۰۰۶ :۱۴۸۸)(اوفارث[۲۴]،۲۰۰۶: ۱۸۷).

نوع خاصی از نفرین که به صورت خود نفرینی شرطی است، سوگند است، که تضمین کننده ی اجرای عمل مورد اشاره است در جوامع پیش-مدرن، این قوی ترین و مناسب ترین راه برای ملزم کردن فرد بود. این ویژگی حتی به روزگار معاصر نیز رسیده است که مراسم تحلیف و سوگند رؤسای جمهور کشورها از آن جمله اند. معمولاً سوگند خوردن در بردارنده «فرمول سوگند» یا «مراسم سوگند» است. فرمول سوگند قسمتی است که تأکیدکننده ی حقیقت یک گفته است. سوگند معمولاً بدین صورت است که فرد قسم می خورد که چیزی که می گوید حقیقت محض است و رویدادی ناگوار را ذکر می کند که در صورت نقض پیمان بر او نازل شود (اوبرلیس، همان:۱۴۸۹).

روزه:

روزه از اعمال دینی است که در بیشتر ادیان جهان به برگزاری و انجام آن سفارش شده است. هنگام روزه، فرد با وجود داشتن خوراکی برای خوردن، ازخوردن پرهیز می کنند. به بیان ساده تر، روزه عبارت است از پرهیز از چیزی، معمولاً خوراکی، برای مدت زمان معین. روزه روح انسان را در برابر خداوند متواضع می کند و به آن جلا می بخشد. با روزه فرد اشتیاق خود برای رسیدن به خدا را نشان می دهد و توانا خواهد بود با دیو درون خود مبارزه کند. روزه همچنین به عبادت بهتر و خالصانه تر شدن آن کمک می کند (ویلیامز[۲۵]،۲۰۰۴ :۸).

روزه گرفتن علاوه بر تکلیف بودن در بعضی ادیان، در میان افراد دلایل متفاوتی دارد. برخی افراد برای وزن کم کردن، بعضی برای خوش اندام به نظر رسیدن و… این کار را انجام می دهند. بعضی افراد هم هنگامی که به مشکلی بزرگ برخورده اند یا کاری بزرگ پیش رو دارند برای بهتر فکر کردن و جلب حمایت خداوند روزه می گیرند.

روزه به سلامت جسمی کمک زیادی می کند. روزه، توان بدن را که به خاطر غذاهای گوناگون و داروهایی که به هر دلیلی مصرف می کنیم، از دست رفته؛ بازیابی می کند. بدن انسان طوری طراحی شده تا خود را درمان کند و این خوددرمانی به کمک روزه قابل انجام است. روزه اثر سم زدایی بالایی دارد. با روزه گرفتن، بدن مواد سمی که از طریق غذاهای امروزی به آن وارد شده اند را دفع می کند. سم ها از راه های متفاوتی وارد بدن می شوند، از مواد افزودنی به غذاها، از رنگ افزودنی به خوراکی ها و… . میوه و سبزیجات پر از حشره کش، قارچ کش و غیره هستند که وارد بدن می شوند و با گذر زمان تبدیل به بیماری می شوند. امروزه مردم عمر طولانی تری دارند، اما به نظر می رسد نسبت به زمان های گذشته بسیار بیمارترند. پزشکان بر این باورند که کمتر از ۲۴ ساعت بعد از شروع روزه، سم ها آغاز به بیرون رفتن از بدن می کنند. آن ها بارزترین نشانه این سم زدایی را پوششی که هنگام روزه بر زبان مشاهده می شود و مزه ی تلخی که در دهان قابل درک است، می دانند. روزه گرفتن به بدن این فرصت را می دهد که از پرداختن به مواد جدید ورودی فارغ شود و به مبارزه با سموم و بیماری ها بپردازد. بسیاری پزشکان روزه را عمل بدون جراحی می دانند (ویلیامز،همان :۱۵).

اغلب افراد برای درمان بیماری های خود به خوردن داروهای گوناگون روی می آورند. زیاده روی در خوردن هر نوع دارویی، اغلب اثر وارونه ای دارد و منجر به تشکیل سموم در بدن و بالطبع بیماری های دیگر می شود. برخی افراد هنگامی که دچار مشکلی در زندگی خود می شوند و به دنبال راه حلی سریع و قاطع هستند، یکی از بهترین راه ها برای به دست آوردن راه حل مشکل خود را روزه گرفتن می دانند. آن ها می گویند با روزه گرفتن، روح، ذهن و بدن در شرایط خاصی قرار می گیرد و حضور خداوند را پررنگ تر احساس می کنند ( ویلیامز، همان : ۲۳).

فواید روزه گرفتن فقط به بهبود وضعیت جسمانی محدود نمی شوند. از نظر ذهنی و روحی نیز روزه گرفتن فواید بیشماری دارد. روزه گرفتن افکار نادرست را از اذهان پاک می کند و باعث جلا و خشوع روح می شود. با روزه گرفتن فرد اذعان می دارد که خدا از غذا یا هر چیز دیگری مهم تر و حیاتی تراست. این گونه، فرد دست رد به سینه ی نیازهای خود می زند و خواسته خداوند را بر خواسته خود مقدم می دارد. در روزه، به جای اینکه مثل همیشه به دنبال تحت تأثیر قرار دادن دیگران باشیم، به تلاش برای نزدیک شدن به خداوند و تأثیر گرفتن از او می پردازیم. (گریم[۲۶]،۲۰۰۶ :۱۸۱).

زیارت:

زیارت پدیده ای است که در تمام ادیان و مذاهب بزرگ جهان دیده می شود. جهان هر روز به سمت مدرنیزه شدن و سکولار شدن بیش از پیش در حرکت است، اما پدیده ی زیارت با تغییر شکلی که به منظور در خود جای دادن پیشرفت های اقتصادی، اجتماعی و فن آوری است؛ روز به روز در حال افزایش است. بیشتر بزرگترین گردهمایی های جهان مربوط به زیارت در ادیان مختلف هستند که از آن نمونه می توان حج اسلامی را نام برد. در این زیارت نزدیک به ۲ میلیون نفر از مسلمانان جهان از فرقه های مختلف دینی به زیارت خانه ی خدا در مکه می روند.

عکس مرتبط با اقتصاد

برای زیارت تعاریف گوناگونی ارائه شده است که هر یک به گونه ای جنبه ای از زیارت را مورد تأکید قرار داده اند. کولمن[۲۷] می نویسد: «فرد می تواند بگوید که زیارت در بردارنده ی ترک محل زندگی خود برای رفتن به مکانی دور و مقدس، انجام بعضی اعمال دینی و برگشتن است، که اغلب با تجربه روحانی تأثیرگذاری همراه است» (کولمن،۲۰۰۶ :۳۸۶). تعریف کاملی از زیارت وجود ندارد. مثلاً تعریف فوق در دو قسمت قابل ایراد است. آیا لزومی دارد که زیارت به مکانی دور دست باشد، چند روزه باشد، تقدس مکان را بر چه مبنایی تعریف می کنند؟

جیل دوبیش، انسان شناس، بر این باور است که زیارت به عوامل زیر بستگی دارد: ۱-ارتباط ایجاد شده بین یک سنت مذهبی خاص مربوط به حوادثی خاص و یا شخصیت های مقدس با حوزه ی فضایی خاص. ۲-این مفهوم که دنیای مادی می تواند دنیای روحانی نامرئی را در چنین مکان هایی ظاهر سازد (دوبیش[۲۸] ،۱۹۹۵،ص ۳۸).

عناصر تشکیل دهنده ی زیارت:

کولمن سه عنصر را تشکیل دهنده ی زیارت می داند که عبارت اند از: «مکان، حرکت (جابه جایی) و انگیزه» (کولمن[۲۹]، ۲۰۰۶ :۳۸۷).

مکان:

«در بطن هر زیارتی مکانی مقدس، مثل یک مقبره، قسمتی از طبیعت مثل رودخانه و حتی گاهی شهری بزرگ قرار دارد که نه تنها زائران بلکه افراد علاقمند به موضوعات تاریخی، خداشناسی، اسطوره شناسی و غیره را به آن جا می کشاند. مشخص شدن مکانی به عنوان زیارتگاه نزد پیروان یک عقیده، از ارتباط آن مکان با خاستگاه و بنیان گذاران آن عقیده ناشی می شود» (کولمن،۲۰۰۶ :۳۸۷). نزد یهودیان و مسیحیان سرزمین مقدس، سرزمین های مورد اشاره در کتب مقدس عهد قدیم و جدید است، سرزمینی که موسی و عیسای پیامبر بر آن قدم نهاده، در آن زندگی کرده و به سوی دیار باقی شتافته اند. در نظر مسلمانان مکه نه تنها مبدأ جهان، بلکه محل تولد، زندگی و بسیاری از فعالیت های دیگر حضرت محمد(ص) بوده است. سرزمین های مقدس در نزد بودائیان سرزمین هایی هستند که به نوعی با حوادث کلیدی زندگی بودا در ارتباط بوده اند.

اغلب افرادی که دنباله رو عقیده ای هستند، بر این باورند که شخصیت های مقدس، پلی رابط بین مردم و خدایان و بین این جهان و جهان دیگراند. بر مبنای همین عقیده، بیشتر آن ها بر این باورند «که آن ها نیز می توانند با اسکان و ماندن در مکان های مرتبط با این شخصیت ها به وجود قدسی نزدیک تر شوند» (کولمن،همان :۳۸۷).

مکان های مقدس معمولاً موضوع رقابت های فیزیکی و ایدئولوژیکی بین پیروان مذاهب مختلف و حتی یک مذهب اند. نمونه این مکان ها شهر آیودا[۳۰]در هندوستان است که به باور هندوان محل تولد راما[۳۱] خدای هندویی دانسته می شود. این شهر از نظر مسلمانان نیز مقدس است. مسجدی که در این شهر ساخته شده، تا به حال صحنه ی چندین درگیری بین مسلمانان و هندوها بوده است. نمونه دیگر شهر اورشلیم، بیت المقدس، است که نزد یهودیان، مسیحیان و مسلمانان مقدس و موضوع رقابت است. حتی کلیسای موجود در این شهر، جایگاه گروه های رقیب مسیحی است که هر کدام بعضی بخش های کلیسا را کنترل و از آن ها نگهداری می کنند.

البته زیارت تنها زمان سپری شده در مکان مقدس نیست. یعنی اینکه زائران مدت زیادی را صرف سفر به سوی و برگشت از مکان مقدس می کنند و شاید نسبت به زمان رفت و برگشت، زمان کوتاه تری را در مکان مقدس سپری کنند. در این صورت خود مسیر رفت و برگشت نیز قسمتی از تجربه ی زیارتی به حساب می آید. گاهی، زیارت مستلزم گذر از مرزهای فیزیکی، فرهنگی و حتی دینی است. درآفریقا مواردی از سفر مقدس یافت شده است که در آنها زائران نقطه ی پایانی سفری ندارند و شاید چندین نسل است که این گونه است، با این وجود خود را زائر خانه ی خدا می دانند. نمونه دیگر بعضی راهبان سلتی[۳۲] هستند که تقریباً تمام زندگی خود را بدون مقصد نهایی در حرکت و جابه جایی هستند (کولمن[۳۳]،همان :۳۸۷).

جابه جایی و حرکت:

در زمان های گذشته جابه جایی به سمت مکان های مقدس و برگشتن از آن ها پیاده انجام می شد. امروزه اما، با پیشرفت فن آوری های حمل و نقل، جابه جایی و رفتن به مکان های مقدس نیز تحت تأثیر قرار گرفته و دگرگون شده است. برای زیارت از انواع وسایل حمل و نقل استفاده می شود. جابه جایی هنگام زیارت نه تنها به زمان مرتبط است، بلکه چگونگی تجربه زمان، هنگام زیارت نیز از اهمیت برخوردار است.

جابه جایی به سمت و از سوی یک مکان مقدس به محل زندگی، یکی از جنبه های جابه جایی در زیارت است. مورد دیگری که از اهمیت بالایی برخوردار است، جابه جایی در خود مکان مقدس است. یکی از خصوصیات مشترک زیارت در همه ادیان طواف است. با رسیدن به مقصد، نحوه جابه جایی عوض می شود و جابه جایی خطی به سوی یک مکان، جای خود را به چرخیدن دور یک شئ یا یک مکان می دهد. این چرخیدن شکلی ثابت و قراردادی دارد و حتی شمار عددی چرخش نیز قراردادی است و در متون مذهبی مربوط به هر باوری از قبل تعیین شده است. البته نباید فراموش کرد که این چرخش ها و حرکات در مذاهب مختلف و حتی گاهی در یک مذهب، دارای تفاسیر و معانی متفاوتی است (کولمن، همان :۳۸۷).

انگیزه:

انگیزه های متفاوتی برای زیارت وجود دارند: زیارت می تواند به خاطر مسائل عقیدتی و روحانی باشد؛ یا به خاطر چیزهایی کاملاً این جهانی مثل به دست آوردن موقعیتی شغلی یا حتی به دست آوردن فردی برای ازدواج باشد. اغلب مردم در زیارت های خود به دنبال شفاهای جسمانی هستند، که در ادبیات اکثر مذاهب داستان هایی از شفا یافتن افراد بیمار، معلول و… در مکان های زیارتی به وفور یافت می شوند.

انگیزه ی دیگر زائران می تواند جدا شدن از روزمرگی های زندگی هر روزه و از سر گذراندن تجربه ها و حالت های روحانی است. زائر به دنبال برگشتن از محل زیارت و برگشتن به زندگی عادی خود، صورتی از تغییر را تجربه می کند. دیدگاه اعضای جامعه در مورد افراد زائر می تواند تغییر کند و اغلب آنها را با عناوین خاص خطاب می کنند. دیدگاه این افراد مورد خودشان نیز پس ازتجربه ی زیارت، ممکن است دستخوش تغییر شود.

گاهی انگیزه ی افراد برای زیارت می تواند مربوط به تقوای مذهبی باشد. گاهی افراد برای بالا بردن جایگاه اجتماعی، سطح تقوا و خلوص ایمان خود به زیارت می روند: برای بعضی دیگر هم زیارت راهی برای توبه و برگشتن به مسیر زندگی مذهبی است، شاید هم زیارت راهی برای تجربه دشواری های مربوط به رفتن، ماندن در و برگشتن از محل زیارت به خاطر مرتکب شدن گناهان و در واقع تزکیه ی نفس باشد (هاسور[۳۴]، ۲۰۰۶ : ۱۴۵۶-۱۴۵۲).

پوشش

پوشش زائران معمولاً سه نیاز آنها را برآورده می کند. «آن ها را ازسختی های جاده محافظت می کند، آن ها را به عنوان زائر باز می شناساند و اغلب به عنوان زائر مکانی خاص؛ فرد زائر را به جامعه زوار متصل می کند و او را، در تطابق یا در تقابل با هنجارهای اجتماعی رایج قرار می دهد».

رنگ پوشش هنگام زیارت نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولاً معنای نمادین دارد. در اغلب مذاهب پوشش زائران به رنگ سفید است که نشان دهنده ی خلوص یا ناب بودن تجربه ی زیارت است. پوشش زائران بعد از زیارت و برگشتن به محل زندگی خود متفاوت می شود. بعضی لباس زیارت خود را بر اساس و یا انجام اعمال آیینی می دانند. بعضی به والدین هدیه می دهند، بعضی دیگر مثل مسلمانان از آن به عنوان پوشش بعد از مرگ استفاده می کنند. بعضی دیگر آن را به عنوان یادگار لحظات روحانی تجربه شده در هنگام زیارت نگهداری و معمولاً مثل گنجینه ای گرانب ها با آن رفتار می کنند (دیویدسون وگیتلیز، همان :۱۱۴ ).

فعالیت های زیارت:

فعالیت های مربوط به زیارت به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ی اول فعالیت هایی هستند که در ارتباط با سفر به و برگشتن از مقصد زیارتی هستند، دسته ی دوم فعالیت هایی هستند که فرد در محل زیارت انجام می دهد.

در بعضی مذاهب فرد با قصد زیارت، زائر محسوب می شود و هر عملی که به منظور آماده شدن برای زیارت انجام می دهد مثل پوشیدن لباس و غیره بخشی از زیارت به شمار می آید. یکی از کارهایی که زائر هنگام ورود به محل زیارت در بیشتر مذاهب انجام می دهد، پاکیزه سازی است. این کار معمولاً به صورت استحمام یا شستن بخش یا بخش هایی از بدن است. در محل زیارت، زائران یا سکوت اختیار می کنند یا به خواندن متون مذهبی لازم می پردازند.

فعالیت ها درمحل زیارت بدین صورت توصیف شده اند:

اعلام حضور، نیایش، اهدای هدایا، درخواست یا اجازه خروج خواستن. در اغلب مذاهب مهم ترین قسمت زیارت، نیایش در مقدس ترین جایگاه محل زیارت است. یکی دیگر از فعالیت های مهم هنگام زیارت، تقاضای درخواست خود به صورت درخواست عاجزانه است که در هر یک از مذاهب به صورتی متفاوت است. یهودیان درخواست خود را بر کاغذی نوشته و در درزهای بین سنگ های دیوارهای مکان های مقدس می کنند. بعد از اتمام مراحل مختلف زیارت، اغلب زائران سعی می کنند چیزهای مرتبط با مکان مقدس را با خود ببرند که این می تواند ظرف آبی، ازچشمه ها و رودخانه های مقدس، یا تکه ای از دیوار یا سنگ باشد. حتی در بعضی موارد خاک یا گرد و غبار خود زیارتگاه یا اطراف آن را برمی دارند. بعضی چیزهای برداشته شده را با خود به خانه می برند، بعضی خاک و گرد و غبار را آب مخلوط می کنند؛ به بدن خود می مالند و یا می خوردند (دیویدسن و گیتلیتز[۳۵]،۲۰۰۲ : ۷-۵).

تعریف طواف در دایره المعارف زیارت بدین صورت آمده است: «راه رفتن دور یک جسم یا مکان مقدس» (دیویدسن و گیتلیتز، همان :۱۱۳). طواف معمولاً کلیدی ترین و اصلی ترین بخش هر زیارتی را تشکیل می دهد. چیز یا محلی که زائران دور آن طواف می کنند می تواند چیزی مثل مجسمه، ظرف حاوی خاکستر مرده ی قدیسان، یک ساختمان یا قبر باشد. بعضی زیارت ها می توانند طولانی تر باشند و چندین مکان مقدس را دربرگیرند. گاهی حتی کوه یا جزیره نیز می توانند مورد طواف قرار گیرند مثل بعضی زیارتگاه ها در ژاپن و هند.

آماده شدن:

فعالیت های آماده شدن برای زیارت بسیار متفاوت اند و به دسته هایی چون فعالیت های فردی، خانوادگی، اجتماعی و روحانی تقسیم می شوند.

فعالیت های فردی اغلب مربوط به جنبه های جسمانی زیارت می شوند. آن هایی که قرار است زیارت را به صورت پیاده انجام دهند و یا زیارتشان مستلزم کوهنوردی و تپه نوردی است مدتی را صرف فراگیری اصول مربوط به این فعالیت ها می کنند.

بعضی از افراد شاغل اند و باید با اجازه کارفرمای خود به زیارت بروند. امروزه ورود به کشورهای دیگر محل زیارت نیازمند دریافت روادید است. یافتن اطلاعات مربوط به سفر، محل زیارت و اعمال دینی که باید در محل زیارت انجام دهند، از دیگر فعالیت هایی هستند که قبل از شروع زیارت بایستی انجام شوند.

پرداختن به امور خانوادگی و فراهم آوردن مایحتاج خانواده در زمان غیبت، پرداخت بدهی های مذهبی، طلب بخشش از دوستان، آشنایان و خانواده و وصیت کردن نیز از کارهایی است که زائران قبل از شروع سفر زیارتی خود انجام می دهند. زائران از لحاظ شکل ظاهری نیز باید آماده شوند و تغییراتی در خود ایجاد کنند تا آن ها را از دیگران متمایز کند. اصلاح سر و صورت از کارهایی است که در اکثر مذاهب از گذشته های بسیار دور انجام شده و می شوند.

آماده سازی روحی نیز از اهمیت خاص خود برخوردار است. در مذاهب گوناگون فعالیت های متفاوتی بدین منظور انجام می شوند. خود داری از ارتباط جنسی، روزه داری، خواندن متون مذهبی خاص از این جمله اند (دیویدسن و گیتلیتز،همان : ۸-۷).

فعالیت های ممنوع:

بعضی از فعالیت ها هنگام زیارت ممنوع اند. این ممنوعیت ها گاهی از سوی مذهب و گاهی به خاطر سنت اعمال می شوند. با کفش وارد شدن به محل های زیارتی در اکثر مذاهب جهان ممنوع است. همچنین حضور زنان در ایام حیض در بسیاری مکان های زیارتی ممنوع است. دعوا کردن، کشتن حیوانات، خوردن گوشت، فعالیت های جنسی، پوشیدن جواهرات، عطر زدن، ناخن گرفتن از دیگر فعالیت های ممنوع در زمان زیارت اند (دیویدسن و گیتلیتز، همان :۹).

یادگارهای زیارت:

معمولاً زائران اشیایی را که دارای ارتباط ملموسی با زیارت باشند به عنوان یادگار با خود به خانه می برند. این کار معمولاً به خاطر آوردن نیروی مقدس به محیط زندگی انجام می شود. این اشیا می توانند لباس، آب، خاک، تکه های ساختمانی و… باشند. موارد دیگر اشیایی هستند که فرد خریداری کرده و آن ها را با خود به محل زیارت می برد و به اصطلاح آن ها را تقدیس می کند.

اعطای هدیه به مکان های مقدس، رسمی جهانی است و در اکثر مذاهب جهان به آن عمل می شود. ماهیت هدایا و آداب و رسوم اعطای آن ها بسیار متفاوت اند. دلایل هدیه دادن معمولاً بدین صورت اند: «برای کمک به هزینه های جاری و نگهداری محل مقدس، برای نشان دادن احترام و تعلق خاطر، برای حفظ موقعیت مطلوب فردی یا گروهی، برای پشتیبانی از درخواستی خاص، برای سپاسگزاری از الطاف شامل شده و برای افزایش احساس ارزشمند بودن فردی» (دیویدسون وگیتلیز، همان :۴۵۰ ).

دلیل هدیه بردن به مکان های مقدس این باید باشد که این کاری دو سویه است، فرد چیزی را برای مکان مقدس می برد، بدین منظور که خواسته مورد نظر وی برآورده شود. دیگر دلیل مهم این کار تأثیری است که هدیه بردن بر فرد زیارت کننده به جای می گذارد. افراد اغلب بر این باورند که هر چه بیشتر هدیه دهند، قربانی کنند؛ بهتر جدی بودن و خالصانه بودن نیّات خود را نشان می دهند و از لحاظ ذهنی و روحانی برای زیارت آماده تر می شوند (دیویدسون وگیتلیز، همان :۴۵۱ ).

بر این مبنا، در زیارت، زمانی که صرف آمدن، زیارت کردن و مراجعت از محل زیارت می شود و سختی های تحمل شده در مراحل فوق، هدایایی هستند که فرد زیارت کننده برای برآورده شدن خواسته های دینی و مذهبی خود اعطا می کند (دیویدسون وگیتلیز، همان : ۴۵۲).

نتایج زیارت :

نتایج زیارت از دیدگاه های متفاوتی چون دیدگاه فردی و اجتماعی قابل بررسی است. معمولاً نتایج فردی زیارت همان هایی هستند که فرد به خاطر آن ها به زیارت رفته است. برای بعضی زائران، تجربه زیارت، ارزش مذهبی آن ها را بالا می برد و به دست آوردهایی برای آن ها به ارمغان می آورد که زندگی پس ازمرگش را تحت تأثیر قرار می دهد؛ باز-زایش مطلوب، جدایی روح، دستیابی به جاودانگی و غیره. برای آن هایی که زیارت را به منظور درخواست کمک برای بهبود وضعیت زمان حال انجام داده اند، نتیجه به صورت سلامت بهتر، ثروت و… قابل تصور است. از دیگر نتایج زیارت می توان تقویت هویت مذهبی، نژادی و فرهنگی را ذکر کرد.

ارتقاء جایگاه از ملموس ترین نتایج زیارت است. افرادی که بعد از زیارت به محل زندگی خود برمی گردند، هم به خاطر تجربه ی روحانی ای که پشت سر گذاشته اند و دیگر این که یک تکلیف مذهبی را انجام داده اند، «شاید لایق افتخارات و مزایای خاصی شوند» (دیویدسون وگیتلیز، همان :۴۶۲ ). معمولاً این تغییر جایگاه اجتماعی با تغییر نام نشان داده می شود. در چنین مواقعی معمولاً لقبی به نام افزوده می شود. مثلاً مسلمانانی که از سفر حج و زیارت خانه خدا بازگشته اند لقب حاجی(برای آقایان) و حاجیه (برای بانوان) به نام آن ها افزوده می شود.

زکات

هر جامعه ای برای بقای خود نیازمند منابع مالی است. بخشش به دیگران یکی دیگر از کارهایی است که در بیشتر ادیان و و مذاهب جهان به انجام آن سفارش شده است. در هر جامعه ای بیشتر اوقات سه گروه از مردم وجود دارند دسته اول آن هایی هستند که دارای ثروت اند که این دارایی می تواند به صورت نقدی و پولی باشد یا به صورت متعلقات و اموال منقول و غیر منقول باشد. دسته دوم آن هایی هستند که ثروت و دارایی چندانی ندارند و نیازمند دست یاری و کمک هستند. دسته دیگر آن هایی هستند که بین دو گروه فوق قرار می گیرند افراد این گروه مالک متوسطی از دارایی هستند. به طور کلی دو نوع بخشش و دهش وجود دارد. بخشش جسمی و جنسی و بخشش روحانی. بخشش جسمی و جنسی دربردارنده دهش پول، خوراک، لباس، نذری دادن، مهمانی دادن، پناه دادن بی پناهان و…….. . بخشش روحانی ارائه مشورت، آرامش، بخشش تقصیرات، دعا کردن و… هستند. بخشش به معنای این است که فرد به خاطر نوع دوستی، ترحم و مهم تر از همه برای رضایت خداوند، از آن چه خود دارد در اختیار نیازمندان و فقیران قرار دهد. هر آن چه برای زنده ماندن و ادامه ی زندگی لازم باشد می تواند مورد بخشش قرار گیرد.

سعدی شاعر نامدار ایرانی در شعر معروفش، به خوبی نشان می دهد اعضای یک جامعه چه رفتاری در قبال هم داشته باشند. وی تا آنجا پیش می رود که می گوید اگر فرد نسبت به شرایط زندگی دیگران بی تفاوت باشد، شایسته ی عنوان آدمی نیست..

فصل سوم

معرفی ادیان و بررسی اعمال آیینی در این ادیان

۳-معرفی ادیان و بررسی اعمال دینی در این ادیان

 

دین زرتشتی:

تاریخ نگاران درباره ی زمان شکل گیری اولیه ی دین زرتشتی مطمئن نیستند. اما بر این باوراند که این دین از یهودیت کهن تر است. در صورت درست بودن این نظریه دین زرتشتی اولین دین یکتا پرست جهان به شمار می آید (جونز و اونیل[۳۶].۲۰۰۶: ۴۴۳).

بنیان گذار این دین، زرتشت پیامبر است. در نظر زرتشت اهورامزدا تنها خالق یگانه و خاستگاه حقیقت است. زرتشتیان، جهان را صحنه ی نبرد بین دو نیروی خیر(سپند مینو) و شر(انگره مینو) می دانند. در نبرد بین این دو نیرو انسان ها برای گزینش آزادند. نام دیگر این دین مزدیسنا یعنی ستایش گر خرد است. زرتشتیان در فارسی نوین(نو) به دین خوانده می شود که به معنای”دین خوب” یا “قانون خوب”است. ریشه ی این دین در ایران باستان است و از اینجا به دیگر جاهای دنیا رفته است. امروزه زرتشتیان از لحاظ مکانی به گروه های متفاوتی تقسیم می شوند که مهم ترین آن ها زرتشتیان هندوستان که پارسیان خوانده می شوند و دیگر زرتشتیان ایران که در یزد، تهران، شیراز و کرمان زندگی می کنند، هستند (هارتز[۳۷].۲۰۰۹ :۱۰).

تاریخ:

تاریخ زمان زندگی زرتشت را دانشمندان به گونه های مختلف تعیین کرده اند. برخی زمان ده هزار سال قبل از میلاد، برخی دیگر با توجه به نوشته های تاریخ نگاران یونانی و رومی و سنت زرتشتی زمان وی را هفت هزار سال قبل از میلاد می دانند و منابع باستان شناسی این تاریخ را دو هزار سال قبل از میلاد می دانند.

تاریخ نگاران معاصر بر مبنای زبان مورد استفاده در گاتها (سروده های زرتشت)، زمان وی را بین هزار و پانصد تا هزار سال قبل از میلاد می دانند. آن ها با مقایسه ی گاتها با ریگ ودا کتاب مقدس هندوها، همانندی هایی بین این دو پیدا کرده اند و بر تاریخی نزدیک به هزار و دویست سال پیش از میلاد تأکید می کنند. در گاتها هم به برخی رسوم اجتماعی اشاره شده که در آن زمان (حدود هزار و دویست سال پیش از میلاد) متدوال بوده اند (شروو[۳۸].۲۰۰۶ :۲-۵۱)( جونز و اونیل[۳۹].۲۰۰۶: ۴۴۵) (منوچهرپور.۱۳۷۷ :۲۳).

زندگی زرتشت:

زرتشت پیامبر، هر جا که به دنیا آمده باشد (برخی شمال غرب ایران و برخی شمال شرق ایران را محل تولد وی می دانند) (هارتز[۴۰].۲۰۰۹ :۲۵)؛ از کودکی خردمند و متفاوت بود. او تصمیم گرفت زندگی اش را به دین اختصاص دهد. به هر روی وی مروج دینی شد که تکیه اش فقط بر اعمال آیینی نبود بلکه به تفکر و اندیشه نیز اهمیت می داد.

زرتشت بعد از این که در محل زندگی خود پیروانی پیدا نکرد، سرزمین خود را ترک گفت و به سرزمین شاه گشتاسب رفت. وی و همسرش سخنان زرتشت پیامبر را شنیدند و به او گرویدند. دین زرتشت را دین رسمی قلمرو خود کردند و دختر خود را به زنی به زرتشت دادند. زرتشت در جنگ با تورانیان کشته شد ( هارتز، همان:۳۵-۲۸).

دین زرتشت درسرزمین پارس:

در زمان سلسله ی ساسانی دین زرتشتی در سراسر پادشاهی پارس دین رسمی شد. در اواخر دوره ی ساسانی تا مرز چین هم پیش رفت. با فتح ایران به دست مسلمانان رفته رفته از نفوذ دین زرتشتی کاسته شد. بعد ها عده ی زیادی از زرتشتیان به هند فرار کردند و به دو شرط به آنها پناه داده شد: نخست این که به دنبال تغییر دین مردم آن سرزمین نباشند و دیگر اینکه فقط با هم کیشان خود زناشویی کنند. البته برخی نیز با وجود مشکلات بسیار در سرزمین خود ماندند و دین خود را نگاه داشتند (همان:۵۳-۵۰).

باورهای بنیادین:

خدای بزرگ در دین زرتشتی، اهورامزدا نامیده می شود. درکنار اهورامزدا شش امشاسپند (نامیرایان مقدس) قرار دارند. این امشاسپندان در حقیقت جلوه های گوناگون اهورا مزدایند. نخستین آنها وهومنه (بهمن) است که نشان دهنده ی اندیشه و هدف خوب است. دومین آن ها اشه وهیشته (اردیبهشت) است که نشان دهنده ی راستی و درست کاری است. سومین آن ها اسپنتا آرمئیتی است که نشان دهنده ی مهربانی، عشق و صلح است. چهارمین آن ها خشثره وئیریا (شهریور) است که نشان دهنده ی فرمان روایی و قدرت نیک است. پنجمین آن ها هوورتات (خرداد) است که نشان دهنده ی سلامتی و کمال است و ششمین آن ها امرتات (مرداد) نشان دهنده ی زندگی دراز و جاودانگی است (شهزادی،۱۳۷۱: ۵۹-۵۶).

زرتشتیان بر این باورند که جهان از سه مرحله گذر خواهد کرد. نخستین مرحله آفرینش است. دومین مرحله اکنون است که خیر و شر با هم درآمیخته اند و اندیشه و کردار نیک مردمان، جهان را به سوی وضعیت آرمانی می برند. در سومین و آخرین مرحله خیر و شر از هم جدا می شوند، شر شکست می خورد و همه چیز نیک و ناب خواهد شد. در پایان هم، نجات بخشی از نسل زرتشت از دختر باکره ای متولد می شود، رستاخیز می شود و داوری نهایی انجام می شود.

پیروان این دین برای کمک کردن به هدایت جهان به سوی وضعیت آرمانی به دنباله روی از سه اصل گفتار، کردار و پندار نیک می پردازند. در دین زرتشتی، فرد دارای حق گزینش است. در این دین فرد به خاطر اندیشه اش و این که می تواند تفاوت بین خیر و شر را تشخیص دهد، دنباله روی خیر خواهد بود (شهزادی،همان: ۹۰-۸۵).

کتاب دین زرتشت، اوستا است. بیشتر پژوهش گران دین زرتشتی بر این باورند که اوستای دوره ساسانی دارای بیست و یک نسک بوده است. بسیاری از این نسک ها در طول زمان از دست رفته اند کتاب اوستا در ابتدا به صورت شفاهی حفظ شده بود و سینه به سینه منتقل می شد، اما در زمان بلاش یکم اشکانی مقداری از آن جمع آوری شد. شاپور اول ساسانی کار بلاش را کامل کرد و اوستا را جمع آوری کرد.

در اوستا بخشی به نام یسنا وجود دارد که به معنای ستایش است. این بخش خود دارای ۷۲ هات است. دریسنا بخشی وجود دارد که گاتها نامیده می شود و دارای ۱۷ بخش است. گاتها بنیادی ترین بخش اوستاست و گفته می شود سروده ها و سخنان خود زرتشت است.

از دیگر بخش های اوستا می توان وندیداد را نام برد که دربردارنده ی قوانین فقهی و هم چنین بسیاری اساطیر زرتشتی است. خرده اوستا نیز دربرگیرنده ی شماری دعاهای آیینی است که در ستایش اهورامزدا یا امشاسپندان سروده شده اند. ویسپرد نیز دربردارنده ی شماری ستایش هاست (شهزادی،۱۳۷۱: ۶۴-۶۰).

از مهم ترین نمادهای دین زرتشتی آتش است. نظر به اهمیت بالایی که آتش در این دین دارد، پیروان آن به خطا آتش پرست نامیده می شدند. آن ها آتش را نماد نیروی آفرینش اهورامزدا می دانند، آتش همچنین نماد راستی، درست کاری و عنصری است که تطهیر می کند و نباید آن را آلوده کرد. آتش مهم ترین عنصر در عبادت دین زرتشتی است.

رنگ سفید به باور زرتشتیان نشان دهنده ی پاکیزگی است و به همین خاطر نزد آنها مقدس است. زرتشتیان کمربندی سفید و ۷۲ نخی بافته شده از پشم گوسفند می پوشند که به شکل نمادین آن ها را به دین و اجتماعشان پیوند می دهد. برخی زرتشتیان همچنین زیر پیراهن سفیدی به نام کودره می پوشند که برای آن ها نمادی برای یادآوری نیازشان به پاکیزگی در زندگی شان است. این زیرپوش در جلو جیب کوچکی دارد که به پوشنده آن یادآوری می کند که هر روز آن را با گفتار، پندار و کردارنیک پر کند (اورنگ،۱۳۳۴ :۳-۳۱۲).

مهم ترین نماد دین زرتشتی فروهر[۴۱] است که فروهر نیز خوانده می شود. در این نماد پرنده ای با بال های گشوده که انسانی بر بالای آن نشسته به تصویر کشیده شده است. برای هر یک از قسمت های این نماد تفسیرهای مختلفی وجود دارد (هارتز[۴۲].۲۰۰۹ :۲۰-۱۰).

عبادت در دین زرتشت:

در فرهنگ زرتشتیان جشن به معنای ستایش و نیایش خداوند است. نمـاز رسمی ترین راه ارتباط فرد با اهورامزدا و یکی از راه های سپاس گزاری از بخشش های بی کران خداوندی است که در آئین زرتـشتـی عاشقانـه همواره مورد توجه بوده و هر زرتشتـی در اوج پاکی اندیشه روزانـه پنـج بار به نیایش اهورا مزدا می پردازد و ضمن سپـاس و ستـایش اهورا مزدا بر آفریده های نیک خداوندی نیز درود می فرستد و ضمن قدرشناسی خود را به خدا نزدیک تر می گرداند تا از بخشش نیک اندیشی برخوردار گردد و بر نیکی های جهان هستی بیفزاید.

براساس اوستا، ورود رسمی به جامعه زرتشتی با مسئولیت کامل برای زندگی اخلاقی و مذهبی فرد، باید در سن پانزده سالگی صورت گیرد (که در ایران باستان سن بلوغ محسوب می شد) (بویس[۴۳]،۱۹۸۹ :۲۳۶).

در ابتدای پا گرفتن دین زرتشتی، دو نوع عبادت انجام می شد، یکی خواندن نمازهای روزانه در حضور آتش یا خورشید و دیگری پیوستن به صعودهای فصلی به کوهستان ها که قربانی در آنجا تقدیم موجودات مقدس می شد (همان :۲۴۲).

گاهی نماز و دعا برای غلبه بر بیماری و بدبختی انجام می شوند. بویس (۱۹۸۹: ۲۵۹) می نویسد:

«اغلب آن ها دعاهای خاصی برای غلبه بر بیماری و بدبختی می خواستند و در حالی که دعاها خوانده می شوند، موبد و فرد مریض، با کشتی به هم پیوند می شوند. یکی از متونی که زیاد خوانده می شود بهرام یشت است [دعایی ] آن قدر قوی که در مقابل هر گونه بدی مفید باشد» (بویس،همان :۲۴۲) و (شروو.۲۰۰۶ :۶۵).

نماز و نیایش در آیین زرتشتی به سه طریق خوانده می شود :

خوانـدن با صدای بلنـد

خواندن به صورت زمزمه یا واج

خواندن با منشن یا اندیشه بدون اینکه زمزمه ای شنیده شود

ستایش هایی که به زبان اوستا است باید با آواز بلند و قسمت های پازند را باید به زمزمه خواند. ستایش با منشن فقط به هنگام نام بردن در تندرستی یا مواقع دیگری که خواندن نیایش واجب نیست صورت می گیرد. نمازها و نیایـش ها را می توان به صورت ایستاده و یا نشسته خواند، اما توصیه شده خواندن سروش باج و کشتی به صورت ایستاده انجام شود(اورنگ،۱۳۳۴ :۳۱۶).

هرگاه یک زرتشتی عبادت می کند، کشتی (کمربند مقدس۷۲ تکه) خود را باز کرده و دوباره می بندد. آن ها این کار را اصلی ترین کار عبادت می دانند. کلمات و عباراتی که به زبان می آورند، خطاب به اوهرمزد است و نفرین اهریمن ( بویس، همان: ۲۳۶).

عبادت اصلی هر گاه تقریباً ۵ دقیقه یا بیشتر زمان می برد. برای عوام نیازی نیست خواب خود را به هم ریزند تا عبادت کنند. معمولاً نماز سوم قبل از غروب خورشید خوانده می شود و بعد از درنگی کوتاه با غروب خورشید نماز چهارم خوانده می شود. مؤمنان از خواب برخاسته و قبل از طلوع آفتاب نماز پنجم (صبح) را می خوانند.

رسم نماز سپیده دم و طلوع خورشید با دیگر رسم زرتشتیان مبنی بر گردگیری و نظافت محل زندگی قبل از طلوع خورشید همزمان است. زرتشتیان بر این باورند که ایزد سروش به آن خانه خواهد آمد و با حضور پر برکتش روز با برکت و به خیر می شود. زنان که معمولاً کارهای نظافت را بین سپیده دم و طلوع خورشید انجام می دهند، قادر به خواندن نماز آن گاه نخواهند بود. موبدان قدیم گفته اند که بهترین کار یک زن، کار دست های اوست که در خدمت خانواده است.

در بعضی خانواده ها که پسران هنوز به سن کشتی بستن و عبادت نرسیده اند، پدر خانواده به جای همه ی خانواده نماز می خواند. البته در بسیاری خانواده ها، همه پنج نماز روزانه فقط در روزهای مقدس و در زمان زیارت به صورت کامل خوانده می شوند. در روزهای کاری، بیشتر افراد به خواندن نمازهای صبح یا شب بسنده می کنند. زمان های زیارت فرصت خوبی برای مؤمنان است که همه نمازهای پنجگانه را بخوانند ( بویس، همان: ۲۳۶).

در این دین نام ایزدان مهم بر روزهای هفته و ماه های سال گذاشته شده اند. در روز یا ماهی که نام ایزد است، بعضی به سرودن یشت هایی که به ستایش آن ایزد اختصاص دارد می پردازند. زرتشتیان هنگام عبادت اغلب رو به خورشید یا دیگر منابع نور می ایستند چرا که نور را نماد نیرو و خوبی اهورامزدا می دانند (اورنگ،۱۳۳۴ :۳۱۶).

پرستش سوی (قبله) زرتشتیان نور و روشنایی است. ارزش نور و اهمیت آن از نظر حیات و سلامتی موجودات زنده به قدری است که بدون وجود نور موجود زنده فعالی درجهان نخواهد بود. چون زرتشتیان همیشه به داده های نیک اهورامزدا احترام می گذارند، ازاین نظر در موقع نماز رو به بهترین داده خداوند یعنی نور نموده و با احترام به آن در واقع اهورامزدا را که آفریننده چنین داده نیکی است، پرستش می کنند.

باید توجه داشت که رو نمودن به نور یا آتش (که ایجادکننده نور می باشد) فقط بعنوان پرستش سو و احترام به نور بوده و هیچگاه عنوان پرستش آتش را ندارد.

زرتشتیان اغلب به صورت فردی نماز می گذارند. زمان عبادت فردی آن گونه که در متون آمده است، یکبار در هر یک از گاه های شبانه است. زرتشتیان ایستاده عبادت می کنند و مثل پیامبرشان در حضور آتش، یعنی یا رو به خورشید، جلوی کوره آتش، یا آتشکده و یا حتی لامپ روشن. این کار به این خاطر انجام می شود تا به آن ها کمک کند افکارشان را بر درست کاری متمرکز کنند. در عبادت فردی اغلب قسمت هایی از اوستا را در چند گاه روز می خوانند. نام این گاه ها ازاین قراراند:

هاون:

بامداد. هاونگاه از وقت بالا آمدن خورشید تا نیمروز است. ایزدی که به پاسبانی این وقت از شبانه روز گماشته شده هاونی است. یاران و همکاران هاونی ایزدان ساونگهی (ایزدی که به پاسبانی چارپایان بزرگ گماشته) شده، و ویسیه اند. هاونی یکی از ایزدان اوقات پنجگانه شبانه روز است. هاون همچنین یکی از ابزار پرستشگاه است که هاونن گیاه هوم را در آن می فشرد و شربت معروف هوم را می سازد (اوشیدری،۱۳۸۱ :۴۸۳).

در نمازگاه هاون که از برآمدن خورشید تا نیم روز است.

ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان فرشته پاسبان بامداد، ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان سرور دهکده(ویس) و ستایش اهورا مزدا، پروردگار یکتا .

رپیتونگاه

رپیتونگاه نیمروز یا عصر را گویند که ایزد موکل این گاه رپیتون است. این ایزد با اردیبهشت موکل آتش و ایزد آذر، در ارتباط است. یاران و همکاران رپیتون فرادَت فَشو ایزد پاسبان و پروراننده ی چار پایان، خرد، و زَنتومَ ایزد نگهبان ناحیه هستند. در بند ۵ آفرینگان رپیتون به رَدِ رپیتون درود فرستاده می شود. این واژه در کتب روایات و کتب ادعیه زرتشتیان نویسه های مختلفی دارد که رَفیتن، رفتون، رَپیتپین، رپتون، ربیتن، رفیتون از آن جمله اند (اوشیدری،۱۳۸۱ :۲۹۳).

در نمازگاه رپتون که از نیمروز تا پسین است ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان نیمروز ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن سرور شهر (زنتو) و ستایش اهورا مزدا، پروردگار یکتا .

اوزَیَر، ازیرینگاه:

واژه ای است دو بخشی که بخش نخست آن اوز (اوس) به معنای آن طرف و خارج و بخش دوم آن اَیّرَ به معنای روز است. پس اوزَیَرین یعنی پایان روز و سپری شدن روشنایی. ازیرینگاه از سه ساعت بعد از نیمروز آغاز می شود و تا سر شب ادامه دارد؛ هنگامی که خورشید دور شده و برای پرتوافشانی به دیگر سوی کره ی زمین رفته است. اوزیرین نام ایزدی است که به نگهبانی این گاه گمارده شده است. همکاران اوزئیرین فرادت ویر، و دخیوم یا داخیوم هستند. فرادت ویر ایزدی است که کارش افزودن نوع بشر است و به معنای پروراننده مردان است، و دخیوم یا ادخیوم از واژه دهیو ایزدی است نگهبان سرزمین. (اوشیدری،همان :۱۴۰).

در نماز گاه ازیرن که از پسین تا فرو رفتن خورشید است؛ ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان پسین پاک، ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان سرور کشور (دهیو) و ستایش اهورا مزدا، پروردگار یکتا .

ائیویسروثریم گاه:

گاه چهارم است و از سرشب که ستارگان در آسمان قابل دیدن اند تا نیمه شب به درازا می کشد. ایزد نگهبان این گاه، سروثریم است. واژه ای است دو بخشی که نخستین آن ائیوی به معنی بَر، بالا و بخش دوم به معنی سرودن و خواندن. برخی اوستاشناسان مرادف آن را اوئیبی گیه می دانند وگیه را برگرفته از واژه ی گاه به معنی سرودن و خواندن می دانند. پاره ای دیگر از اوستاشناسان ائیبی گیه را ایزد نگهبان زندگی می دانند. «فرادت ویسپم هوجیائیتی» و«زرتشتروتم»همکاران اویند (اوشیدری،همان :۵۱).

در نماز گاه ائیویسروثریم که از فرو رفتن خورشید تا نیمه شب است؛ ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان شب (ائیویسروثریم) ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن رهروان راه اشویی زرتشت را و سرور اشوان. ستایش اهورا مزدا، پروردگار یکتا.

اوشهین گاه:

اشهنگاه. از نیمه شب تا برآمدن خورشید اوشهین گاه خوانده می شود و نیز ایزد موکل این گاه است، همکاران این ایزذ بَرَجیه، ایزد موکل بر حبوبات، و نمانیه، ایزد مستحفظ خان و مان، هستند. اشهین گاه خود، دو بخش است که نخستین بخش آن اوشَم سورَم از نیمه شب تا سپیده دم، و دومین بخش رَئوچَنگهَم فَرَگَتی، از سپیده دم تا برآمدن خورشید است (اوشیدری،همان :۱۴۳).

در نماز گاه اوشیهن که از نیمه شب تا برآمدن آفتاب است؛ ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن فرشته ی پاسبان پگاه (اوشهین). ستایش و ارج نهادن و خشنود کردن سرور خانه (نمانا)، و ستایش اهورا مزدا، پروردگار یکتا.

زرتشتیان به سحرخیز بودن و سخت کوشی شهره اند. اغلب نماز اوشیهن گاه در صبح زود خوانده می شود.

زرتشتیان علاوه بر عبادت فردی، به صورت گروهی نیز عبادت می کنند. عبادت جمعی اغلب در آتشکده انجام می شود و مسئول برگزاری آن یک روحانی به نام راسپی می باشد. عبادت های گروهی دربردارنده ی خواندن بعضی نمازها هستند و پس از آن نیز نیایش گران به صورت جمعی یک وعده غذایی صرف می کنند.

یکی از مهم ترین زمان های عبادت های دسته جمعی آفرینگان است، مراسمی که برای بزرگداشت حاضران و نیاکان آن ها است. آفرینگان بسته به اینکه در چه زمانی از سال باشد؛ شکل های متفاوتی دارد، اما به طور کلی به این صورت است: مجری آن یک روحانی به نام زوتی است و دربردارنده ی عناصر آفرینش است. عناصر آفرینش از این قراراند: گیاهان، حیوانات (به جای آن در مراسم شیر می گذارند)، آتش، آب، زمین و آسمان.

ابتدا نماز مربوط به بستن کشتی، پس از آن نماز فرمان برداری، مراسم آتش و نمازی در ستایش اهورامزدا. پس از آن چند نماز خوانده می شوند و پس از آن استفاده از ابزار آیینی چون جام آتش، بخور، ظرف شیر، میوه، شراب، آب و دیگر چیزها ارائه می شوند. یکی از عناصر مهم هر آفرینگان، ظرفی حاوی گل است که شمار آن ها اغلب پنج عدد است، که البته گاهی سه یا هشت نیز می تواند باشد. گل ها بایستی هم اندازه باشند و اغلب مورد سبز یا عناب مورد استفاده قرار می گیرند. پنج گل که به صورت خاصی مرتب شده اند، نماد پنج گاه نماز روزانه اند. مراسم با خواندن نمازهای دیگر پایان می پذیرد.

دعای اهونور دعای کوچکی در ستایش اهورامزدا است. این دعا به اندازه ی که دعای لُرد نزد مسیحیان مهم است و نخستین دعایی است که به کودکان یاد می دهند. در هر نوبت عبادت تکرار می شود، جمعی یا فردی، و به خاطر تقدسش در همه جا قابل استفاده است و در صورتی که به تعداد لازم تکرار شود، در صورت لزوم می تواند جایگزین دیگر دعاها شود. در گذشته بعضی زنان سالخورده زرتشتی که نمی ‎توانستند متون اوستایی را بخوانند، بخش های کوچکی را به خاطر سپرده بودند، در بعضی مراسم مذهبی برای خود شمارشگرهایی ساخته بودند تا بتوانند تعداد اهونورهایی که خوانده اند را بشمارند.

خواندن نماز و نیایش به شکل گروهی یا همازور شدن در ستایش بر سه گونه می باشد :

موبـد قسمتی از اوستا را خوانده و دیگران آن را تکرار می کنند .گروهی یک قسمت از اوستا و یا نیایش را با هم با صدای بلند می خوانند .

ضمن خواندن اوستا توسط چند موبد دیگران بی صدا با حالت واج گوش داده و آن را زمزمه می کنند. نیایش های گروهی معمولاً به هنگام حضور دسته جمعی بهدینان در زیارتگاه ها و هم چنین آتشکده و مراسم گهنبار و . . . انجام می شود .

نمازهای زرتشتیان با این زمزمه آغاز می شوند:

باور دارم به دین مزدا پرستی که آورده ی زرتشت است. پیرو آموزش های اهورایی هستم که از دیو (دروغ) و دو گانه پرستی به دور است. من یکتا پرست زرتشتی ام و تنها اهورا مزدا را در خور ستایش می بینم.

پس از خواندن نماز گاه بایسته، زرتشتیان نماز سروش باج، نیرنگ کشتی، ستایش خدا، تندرستی و برساد را می خوانند. به جز سروش باج، بیشتر اوستاهای نام برده شده پازند است و پس از ساسانیان نوشته شده است.

گوشه ای از سروش باج که هر زرتشتی بایسته است که آن را به خوبی بداند همان نیایش های اشم وهو و یتااهو هستند. پاره ای از نماز ستایش خدا که پس از نماز هرگاه باید خوانده شود:

ای اهورا مزدا به یاری من آی، من پرستنده اهورامزدا هستم. من پرستنده ی خرد نیک و پیرو زرتشت هستم. من خود را پیرو راستی و پشتیبان استوار در این دین می دانم و پیمان می گذارم که همه توان خود را در راه اندیشه ی نیک و گفتار نیک و کردار نیک، به کار برم. من به دین والای مزدا پرستی که دورکننده ی جنگ، ناهماهنگی، دشمنی و استوار کننده هماهنگی و آشتی و دوستی است باور دارم. همانگونه که خداوند نمود راستی و دادگستری است، رهبر دنیایی نیز باید به خاطر راستی و داگستری اش برگزیده شود.

هنگامی که پیروان دروغ مرا با خشم و نفرت تهدید می کنند، تنها تو ای اهورا مزدا و نیروی اهورایی که تو با اندیشه و منش نیک به من داده ای و کردار نیک که با راستی و داد که قانون همیشگی توست، مرا نجات می دهد. ای اهورامزدا مرا یاری کن. آن تیزرو، توان بدنی و روانی را که در آفرینش تو برای پیروزی بر بدی ها ارزانی می دارد، تندرستی و شادمانی زندگی را به ما ارمغان می آورد، در زمان بی کران، و در زمانی که برابر با قانون دگرگون ناپذیر تو پایدار می ماند به من ارزانی دار… .

در تقسیمات مذهبی زمانی آیین زرتشتی سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز و هر روز به پنج گاه تقسیم شده است که این ماه ها و روزها با نامهای مخصوص به خود مشخص می شوند . ماه ها به ترتیب: فروردین، اردیبهشت، خورداد، تیر، امرداد، شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن و اسفند نام گذاری شده است. همچنین هر روز از ماه در بین زرتشتیان به یک نام خوانده می شودکه نخستین روز ماه، به نام اورمـزد آغاز و پس از آن با نام امشاسپندان ادامه می یابد. بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خورداد(خرداد)، امرداد(مرداد) و پس از آن با نام ایزدان، دی به آذر، آذر، آبان، خور، ماه، تیر، گئوش در دسته ی اول و دی به مهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، ورهرام، رام، باد در دسته ی دوم و دی به دین، دین، ارد، اشتاد، آسمان، زامیاد، مانتره سپند و انارام در دسته ی سوم. در سرآغاز هر یک از این دسته ها نام دی به معنی آفریدگار جای گرفته که سه مرتبه تکرار می شود. به همین علت برای متمایز ساختن آن ها از یکدیگر این روزهای دی به همراه نام روز بعد خود مشهور می باشند. همچنین پنج روز باقیمانده پایان سال که به بهیزک یا پنجه معروف می باشد به ترتیب با نام های اهنود، اشتود، سپنتمد، و هوخشتره و وهیشتواش نامیده می شود.

توضیحات بالا به این منظور ارائه گردید که در پایان نماز و به هنگام خواندن برساد لازم است تا نام روز و ماه و هم چنین گاه بجای آوردن نماز ذکر شود. بنابراین در آغاز نیایش نماز گزار باید نام روز و ماه را دانسته تا در پایان نماز، برساد را به نام گاه مورد نظر بخواند. همچنین به هنگام خواندن سروش باج یا لابه لای نیایش های دیگر قطعات مخصوص که مربوط به گاه خواندن نماز است خواسته می شود که باید مطالب ویژه ی گاه مورد نظر خوانده شود.

به هنگام آغاز گاه موبد آتـشکده، ضمن خواندن اوستا در مقابل آتـش با به صدا در آوردن زنگی که در آتشگاه و در کنار آفرینگانی آتـش قرار دارد آغاز گاه تازه را به نمازگزارانی که در آتـشکده هستند اعلام می کند .

زرتشتیان خصوصاً در روزهای اورمزد، اردیبهشت، آذر، سروش، ورهـرام و همچنین دی به آذر، دی به مهر و دی به دین به آتـشکده رفته و به نیایش اهورا مزدا می پردازند، همچنین در روزهای اردیبهشتگان و آذرگان مراسم جشن در آتشکده برگزار می گردد، هر ساله ضمن برگزاری جشن اردیبهشتگان آتش آتشکده با آتش طبقات مختلف مردم « مس» می شود.

در این جا به جزئیات و نکات ریزی که همواره به هنگام خواندن نیایش ها، مرتبط با گاه و زمان نیایش می باشد و باید به آن ها توجه نمود اشاره می شود. نیایش های روزانه را نباید نزدیک پایان گاه شروع کرد به طوری که گاه بعدی آغاز شود اما در خواندن اوستاهای بزرگ اگر گاه تمام شد برساد را باید به نام گاه قبلی خواند.

بهترین زمان برای نیایش یک ساعت پس از نیمه شب در اشهن گاه و سپس در گاه هاون و همچنین یک ساعت پس از آغاز ایوه سریترم گاه تا دو ساعت پس از آن می باشد که این ساعات بهترین زمان برای نیایش توصیه شده است .

در آغاز روز پس از خواندن اوستای بایسته، باید خورشید نیایش و مهر نیایش با هم خوانده شود و باید توجه نمود که خواندن هر یک از این نیایش ها یکی بدون دیگری جایز نیست، همچنین این نکته که خواندن خورشید نیایش، مهر نیایش و آبزور در پیش آتش آتشکده ناروا ست، در ضمن این نیایش ها و خورشید یشت، مهریشت و آبان یشت را در شب یعنی گاه های ایوه سریترم و اشهن نباید خواند. اوستاهای گاه هاون، رفتون، ازیرن، ایوه سریترم و اشهن گاه که هر یک به طور جداگانه قطعاتی از خرده اوستا را به خود اختصاص داده اند را باید در گاه مخصوص به خود خواند.

ماه نیایش را فقط در شب یعنی از آغاز گاه ایوه سریترم تا پایان اشهن گاه می توان خواند. سروش یشت سر شب فقط در ایوه سریترم گاه تا سه ساعت از شب گذشته خوانده می شود و در هنگامی دیگر خواندنش جایز نیست. در سر شب آتـش نیایش باید پس از سروش یشت سر شب و در حضور آتـش خوانده شود.

خواندن یزشنی و آفرینگان ها بجز آفرینگان رفتون در گاه هاون و خواندن وهیشتواش گاه در روز توصیه شده است، خواندن اهنود گاه یایشت گاهان برای تندرستی چند روز پشت سر هم و خواندن پتت در ده روز پنجه و روز اورداد (کبیسه) و سه روز نخست درگذشتگان جایز نیست. (مجموعه سخنرانی های موبد شهزادی- مهرانگیز شهزادی، صفحات ۶۵ تا ۷۲)

سه نماز معروف:

در آیین مزدیسنی دعاها و نمازهای متعددی وجود دارند، ولی سه نماز از دیگر نمازها نام دارترند و بیش از همه مورد تجلیل واحترام اند. زرتشتیان قبل از هر چیز آن ها را به کودکان خود می آموزند. در تمام بخش های اوستا از این سه نماز زیاد نام برده شده و در فضیلت آن ها شرح زیاد داده شده است (اورنگ،۱۳۳۴ :۳۱۷). این نمازها در آغاز و انجام بیشتر نیایش ها می آیند. اولین نیایشی که به یک نوباوه ی زرتشتی آموخته می شود دو نماز اشم وهو و یتااهو هستند (اوشیدری،۱۳۸۱ :۱۱۲).

یتااهو

از مفاد این نماز که یتااهو نام دارد سه نتیجه می توان گرفت ؛ نخست این که برای نظم امور کشور و تربیت مردم دو نیرو لازم اند، یکی جسمانی و دیگری روحانی؛ نیروی جسمانی پادشاهان و فرمان روایان هستند که امنیت و نظم امور کشور و ایجاد آسایش مردم دردست آن ها است، نیروی روحانی پیشوایان و دانشمندان بزرگ مذهبی هستند که تعلیم و تربیت مردم به آن ها بستگی دارد، بنابراین احترام این دو شخصیت یا دو مقام جسمانی و روحانی برای مردم لازم است. دوم این که، بخشش برای کسی است که فقط برای خدا کار کند و کارش از روی اخلاص باشد نیک اندیشی است، سوم این که فیض سلطنت آسمانی و قدرت رحمانی شامل کسی می شود که دست گیر بیچارگان باشد و فقرا و مستمندان را یاری کند (اورنگ،۱۳۳۴ :۳۱۷).

اشم وهو

راستی و پاکی بهترین نعمت و سعادت است و این سعادت بهره فردی است که راست و خواستار بهترین راستی باشد (اورنگ،همان :۳۱۸).

ینگهه هاتام

مزدااهورا آگاه است از زنان و مردانی که به ستایش او می پردازند، به این گونه مردان و زنان به سبب پارسائی و پرهیز کاری شان درود می فرستیم (اورنگ، همان :۳۱۸).

جای دقت وتوجه است که مفاد هر سه نماز مربوط به اندیشه نیک و راستی و درستی و در تعریف و ستایش مردان و زنانی است که دارای این صفات پاک باشند.

بایستنی های آغاز نماز:

هر زرتشتی باید پیش از نماز بایستنی های آن را نیک دانسته و در انجام آن بکوشد و آن گاه به پرستش پروردگار بپردازد بایستنی های نماز درآیین زرتشت عبارتند از:

۱-پاک بودن تن در هنگام آغاز نماز

۲-دربرداشتن سدره و کشتی

۳-پاک بودن جامه از هرگونه آلایش و نسا

۴-شستن دست و رو

۵-پاک بودن جای پرستش

۶-رو نمودن به «پرستش سو» (قبله) (اورنگ، همان :۳۱۵)

دراکثر بایستنی های بالا پاکی و نظافت مورد توجه می باشد که باعث تندرستی و شادابی انسان می ‎گردد. برای شستن دست و رو یا پاک کردن لباس باید از آبی استفاده کرد که رنگ و بو و مزه ی آن نگشته و آلوده به چیزی نباشد. به این دلیل، زرتشتیان نباید تن جامه ی آلوده را در آب روان بشویند.

بهترین راه برای ستایش خدا، انجام کارهای نیک است (با بهترین اندیشه و گفتار و کردار نیک ستایش های خود را به تو ای مزدااهورا پیشکش می نمایم) (این جمله گاتاها و باور اشوزرتشت). از این رو در دین زرتشت قوانین مذهبی هست ولی شریعت وجود ندارد. رابطه ی ما با خدا رابطه ی پدر و فرزندی و دوستی مهربان و دادگر است. بر این اساس اهورامزدا بی نیاز بوده و هیچ نیازی به عبادت ما ندارد و ما از روی انجام وظیفه و قدرشناسی او را نماز می کنیم و از ذات پاک او در راه آرمان های نیک اهورایی خود کمک می خواهیم و یاری می جوییم. هدف نماز خواندن، اجرای شریعتی خاص نیست بلکه هدف قوانین مذهبی پای بندی به یکسری اصول دینی و رسیدن به هدف بزرگ معنوی است. بنابراین اگر کسی با یک بار اوستا خواندن توانست به مفاهیم آن عمل کند ارزشمند است.

برابری و برادری همه مردم و آزادی گزینش راه سرلوحه ی پیام های اشو زرتشت است، زرتشتیان در اوستای روزانه همه ی نیکان جهان را می ستایند و با همه ی نیک منشان هم، آرزوی هم زوری و هم آهنگی دارند.

زرتشتیان نیز دارای سنن خاص خود هستند، به طوری که هر روز یک فرد زرتشتی طبق سنتی مخصوص سپری می شود، وقتی از خواب بیدار می شود طبق سنت، با خواندن اوستای “اشم وهو”که می گوید «اشوئی (پاکی وراستی) خوش بختی است، خوش بختی از آن کسی است که خواستار بهترین اشوئی باشد»، دست و روی خود را می شوید و سپس طبق سنت به ستایش خدا می ایستد و نماز به جا می آورد که این کار هم سنت مخصوص بخود دارد و چون هر روزی از ماه به نام ویژه ای نام گذاری شده و معنی بخصوصی دارد، با یاد انجام معنی و مفهوم آن روز از خانه خارج می شود، مثلاً اول هر ماه به نام اهورامزدا است، زرتشتی در این روز همه کار را به خاطر خدا انجام می دهد، روز دیگر بهمن نام دارد، زرتشتی وظیفه دارد تمام این روز را با اندیشه ی نیک سپری نماید. روز اردیبهشت به سر کار خود که می رود سعی می کند، از جاده ی راستی خارج نشود و جز اندیشه وگفتار و کردار نیک، راهی نپوید و همین طور الی آخر. وقتی به منزل بر می گردد، باز بر اساس سنت، همسرش به پیشوازش می رود و به او سخن های نیک می گوید، چرا که در بین زرتشتیان زنان و مردان دارای حق و حقوقی برابر هستند.

پرستش سوی زرتشتیان:

سمت و سوی پرستش یا قبله ی زرتشتیان نور می باشد، زیرا برای خداوند یکتا که آفریننده ی سراسر هستی است نمی توان جایی و سویی ویژه (مخصوص) برگزید و از آن جایی که همه ی روشنی ها از فروغ بی پایان پروردگار سرچشمه می گیرد اشو زرتشت فرموده که در هنگام پرستش خداوند یکتا به سوی روشنایی ر و کنیم تا فروغ درونی ما با روشنی های دیدنی و پیدا که آفتاب و ماه یا فروغ دیگر باشند همراه و هم پیوند گردیده تا به روشنایی واقعی پی بریم. چون نور و روشنایی وسیله ی راهنمایی اندیشه ی ما به مهر و داد و بزرگی داور یکتاست. از این رو زرتشتیان باید در هنگام پرستش پروردگار در روز به سوی خورشید و در شب به سوی ماه یا فروغی دیگر رو نمایند. همان گونه که خورشید و ماه و هر روشنایی دیگر هنگام تابش و فروزش همه جا را روشن و سراسر هستی ها را گرم و فروغ مند می سازند و سوی ویژه ندارند؛ خداوند نیز، مهر و داد و بخشش خود را به همه، به شکل یکسان و یکنواخت می رساند و او را جای و سوی ویژه ای نیست. در فرهنگ زرتشتیان جشن به معنای ستایش و نیایش خداوند است.

روزه

در آیین زرتشت روزه گرفتن و نخوردن آب و خوراکی، به خاطر این که باعث سستی بدن و عدم فعالیت مفید و کار روزانه می شود ناپسند است. اما برای افراط نکردن در خوردن گوشت حیوانات، روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و یکم هر ماه؛ زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می کنند. این چهار روز متعلق به چهار امشاسپند وهمن، ماه، گوش و رام که از میان چهارپایان هستند می باشد. در اوستا مفهوم روزه به روزه ی باطنی نسبت داده می شود و روزه ی ظاهری وجود ندارد. در آیین زرتشت در چهار روز مخصوص در هر ماه، هر نوع کشتار و قربانی کردن حیوانات و استفاده کردن از گوشت ممنوع است. زرتشتیان باید در سه بخش معنوی “شنوایی”، “اندیشه” و “احساس” همیشه روزه داشته باشند؛ به آن معنا که از طریق این سه حس از نیکی دور نشوند و بخاطر “اندیشه و احساس و شنوایی” همیشه سرشار از نیکی باشد. در آیین زرتشت بر روزه ی بزرگتری تأکید شده است و آن حفظ هفت عضو بدن، مشتمل بر دو چشم، دو دست، دو پا و زبان در تمام طول زندگی از هرگونه آلودگی است و این هفت عضو همیشه باید پاک نگه داشته شوند که از این عمل نیز تحت عنوان روزه یاد می شود.

زیارت زرتشتی

رفتن به مکان های زیارتی در هر زمانی کاری ثواب است اما این ثواب زمانی به بالاترین حد می رسد که فرد در زمان تعیین شده به زیارت برود. هر زیارت مثل دیگر جشن های زرتشتی پنج روز طول می کشد. معمولاً قبل از زمان زیارت، خادم زیارتگاه به محل های زندگی زرتشتیان رفته و هدایای آن ها برای نگهداری از زیارتگاه در طول سال را جمع آوری می کند. هدایای آن ها پول و… است ( بویس، ۱۹۷۵: ۲۳۶).

زیارتگاه های زرتشتی پیر خوانده می شوند و جایگاه والایی در افکار و احساسات زرتشتیان دارند. زیارتگاه های زرتشتی در استان یزد آن قدر نزد زرتشتیان جایگاه برجسته ای دارند که آن ها بقای معجزه آسای شان را مدیون پیرهای این زیارتگاه ها می دانند ( بویس، همان: ۲۴۱).

رسم ایرانیان قدیم نبود که مجسمه، تندیس، معبد و بارگاه برای خدای خود بسازند و اغلب قربانی ها در فضای باز کوهستان ها انجام می شد. زیارتگاه های زرتشتی اغلب شکل امامزاده های مسلمانان را دارند. در گذشته، زائران در سرپناه های نزدیک محل زیارت یا در فضای باز کوهستان می خوابیدند. رفته رفته با رشد اقتصادی جامعه زرتشتی که بیشتر نتیجه همکاری آن هاست، وضعیت محل سکونت زائران بهتر شده است ( بویس، همان: ۲۴۲).

اولین زیارت سالانه زرتشتیان، که هفده روز بعد از نوروز آغاز می شود، در پیر هریشت است، درکوهی در نزدیکی شریف آباد در استان یزد. مراسم زیارت تغییری نسبت به زمان های باستانی نکرده است. یکی از بخش های اصلی زیارت اجرای قربانی خونی است. در آموزه های زرتشتی درباره ی قربانی نکردن حیوانات سفارش شده است. اگر چه انسان ها برای زنده ماندن به حیوانات نیاز دارند، اما باید این کار را به بهترین صورت ممکن انجام دهند؛ ابتدا باید قربانی را تقدیس کنند، یعنی آن را به موجودات مقدس تقدیم کنند، چرا که دراین صورت فقط جسم حیوان از میان می رود و روحش به زندگی ادامه می دهد. تا گذشته ای نه چندان دور، خوردن گوشتی غیر از گوشت قربانی گناهی بزرگ محسوب می شود. البته در دین اسلام هم هنگام قربانی قربانی به اللٌه تقدیم می شود ( بویس، همان: ۲۴۳).

قربانی اغلب بلافاصله بعد از طلوع خورشید و همیشه قبل از ظهر انجام می شود، چرا که این کار در قسمت اول روز که تحت حمایت ایزد مهر است انجام شود. گاهی حیوان قربانی را با وسایل متفاوتی مثل روبان های رنگی یا دستمالی ترجیحاً سبز که دور گردن یا شاخ آن بسته می شود تزیین می کنند و در هنگام قربانی نوازندگی هم صورت می گیرد که اغلب تنبور و تنبک است. هنگام قربانی کردن حیوان نیز اوستا خوانده می شود و سر حیوان به سرعت بریده می شود ( بویس، همان: ۲۴۵).

حیوانی که در محل زیارت سر بریده می شود، معمولاً از قبل برای این کار در نظر گرفته می شود. گوشت قربانی را نمی توان در یک زیارتگاه کباب کرد، بلکه همان گونه که هردوت نقل قول می کند، در یک پاتیل جوشانده می شود. مقداری از گوشت در محل زیارتگاه مصرف می شود و مقداری به فقرا داده می شود. افراد می توانند مقداری از گوشت را برای مصرف خانگی ببرند، اما اغلب مؤمنان کل گوشت را به فقرا می بخشند. البته سهمی برای سگ که حیوان مقدسی نزد زرتشتیان است، محفوظ است ( بویس، ۱۹۷۵: ۲۳۶).

زائران قبل از ورود به محوطه اصلی زیارتگاه وضو می گیرند تا نمازهای کشتی را به جای آورند. سپس وارد اتاق داخلی زیارتگاه و به حضور سنگ مقدس می رسند. در این قسمت از زیارتگاه و هنگام زیارت پیوسته زمزمه کردن اوستا به گوش می رسد، چرا که مردان و زنان سعی می کنند نمازهای پنجگانه را به جای آورند. مؤمنان علاوه بر این، دیگر متون اوستایی و هم چنین دعاهایی فارسی به نام مناجات می خوانند ( بویس، همان: ۲۴۶).

در هنگام زیارت علاوه بر نماز خواندن در زیارتگاه، مؤمنان بنا بر سنت قدیمی زرتشتی در فضای آزاد و رو به خورشید در حال غروب نیز نماز می خوانند. هنگام زیارت نمازها هم در مکان مذهبی و هم در فضای باز رو به غروب خورشید و گاهی هم با ریختن غلات بر گنبد مقبره محل زیارت خوانده می شوند. در هنگام زیارت، زنان مراسم نخود مشکل گشا را در ایوان زیارتگاه انجام می دهند ( بویس، همان: ۲۴۷-۲۴۶).

زیارتگاه های زرتشتیان

 

پیرهریشت

این آتشکده در پانزده کیلومتری شهرستان اردکان، در دامنه ی کوه های کم ارتفاع و بدون پوشش گیاهی واقع شده است. بنا به توصیف فرهنگ بهدینان، زرتشتیان بر این اعتقادند که “محل غایب شدن یکی از کتیزهای بانوی “یزد گرد ساسانی” است. زرتشتیان هر سال، در روز هجدهم نوروز به این محل می آیند و به زیارت، جشن و پایکوبی می پردازند.

پیرنارسون

زیارتگاه پیرنارسون” یا “نارسنانه” در جاده قدیم یزد- مشهد، در میان ارتفاعات شهرستان های یزد و خرانق قرار دارد. این محل مورد احترام پیروان مذهب زرتشتی است و هر سال، شماری از زرتشتیان به این محل می آیند و به اعمال مذهبی خود می پردازند.

چک چک یا پیر سبز

این آتشکده در چهل و هشت کیلومتری شهر یزد، در جاده طبس و در میان کوه های اردکان و انجیره قرار دارد. چون از شکاف کوه های صخره ای پوشیده از سبزه آن، همواره آب می چکد، این محل به چکچکو، چک چک، معروف شده است، زرتشتیان این محل را “پیرسبز” می نامند.

پیرنارکی

پیرنارکی، یکی از مهم ترین زیارتگاه های زرتشتیان ایران است که در پانزده کیلومتری شهرستان مهریز و در دامنه کوهی به همین نام قرار دارد. بنا به روایت زرتشتیان پیر نارکی، محل غایب شدن شاهزاده نازبانو خواهر شهربانو- همسر امام حسین (ع) – و دختر یزد گرد – سوم است. او در یکی از جنگ ها، به این منطقه دور افتاده پناه آورد و در همین مکان به حق تعالی پیوست. در این زیارتگاه، چشمه آب و چند درخت کوهستانی دیده می شود و اطراف آن، خیمه های زرتشتیان قرار دارد. همه ساله زرتشتیان سراسر ایران، دوازدهم تا شانزدهم مرداد ماه را وقف زیارت این پیر می کنند.

در تحقیقات باستانی شناسی اخیر، جاده قدیمی دسترسی به این زیارتگاه از مسیر شهرستان تفت کشف شده است. طول این جاده ده کیلومتر و عرض آن چهار متر است. دیواره این جاده در بعضی از قسمت ها، تا ارتفاع یک متر، تماماً سنگ چین شده است. احتمالاً قدمت این جاده همزمان با پیدایش زیارتگاه پیرنارکی (بیش از هزار سال) است.

پارس بانو- بونو پرس

این زیارتگاه در دامنه کوه های “میل نیزار” و “لای چقک” روستای “ازرجوع” بخش عقدای شهرستان اردکان قرار دارد. این زیارتگاه همه ساله از اول تا پنجم تیر ماه، محل تجمع و زیارت زرتشتیان است.

منبع: کتاب میراث فرهنگی استان یزد (بر گرفته از سایت تبیان)

زکات

در هر دینی داد و دهش از وظایف عمده ی پیروان آن دین به شمار می آید. در دین زرتشتی هر کس بایستی یک دهم درآمد خود را صرف داد و دهش و کمک به فقرا و مستمندان کند. بسیاری از افراد نیکوکار زرتشتی قبل از مرگ تمام یا قسمتی از دارائی خود از قبیل زمین و باغ و آب و خانه و… را وقف مراسم گهنبار و داد و دهش و کمک به فقرای هم کیش خود می کنند .

یکی از آیین های نیکوی زرتشتیان ایران که برای داد و دهش برگزار می شود، مجالس گاهنبار یا گهنبار است. گاهنبارها اشاره به شش گاه یا شش هنگام از اوقات مختلف سال دارند که زمان آفرینش هستی می باشند. در آیین مزدیسنی زرتشت، این شش گاه یا شش هنگام را به شکرانه ی نعمت های خداوند یکتا جشن می گیرند و زرتشتیان در این جشن ها با داد و دهش کردن سپاس اهورامزدا را بجای می آورند. درآمد به دست آمده از گهنبار نیز در این ایام صرف نیات خیرخواهانه و نیکوکارانه می شود.

قبل از طلوع آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان زرتشتی و سایر مردان و جوانان، مراسمی را به نام واژ یشت برگزار می کنند. شش گاهانبار سال نزد زرتشتیان ایران و هند، اوقات عبادت و نیکی و خیرات و کمک به مستمندان است. از وجوهات مربوط به اوقات گاهانبار و از محل در آمد و منافع موقوفاتی که برای گهنبار وقف شده اند؛ مراسم و جشن های بزرگ می آرایند، توانگر و بی نوا هر دو در آن شرکت می کنند. آنانی که خود از عهده ی مخارج این مراسم بر نمی آیند باید در مراسم دینی که دیگران برگزار کننده ی آن هستند یا از محل موقوفات مربوطه دایر می شود شرکت کنند و از خوان نعمت توانگران که در همه جا گسترده می شود بهره مند گردند.

هر گاه کسی از مزداییان، توانایی اهدا نداشته باشد باید اوستای بایسته مورد نظر را بخواند و به خداوندی اهورامزدا اقرار کند و در مراسم با دیگر هم کیشان هم بهره شود. در مراسم گهنبار، هم بهرگی لازم است .

در گاه شماری زرتشتی ” وَرهرام “روز، روزی خجسته در آیین زرتشتی است. وَرهرام روز هنگامی است که در هر ماه زرتشتیان به نیایش گاه ها رفته و در کنار نیایش اهورامزدا به داد و دهش نیز می پردازند. داد و دهش در فرهنگ زرتشتیان جایگاه ویژه ای دارد.

بینش اشوزرتشت بر مبنای نیکی و نیکوکاری استوار شده است. او از انسان ها می خواهد تا در زندگی هم نوعان خود نقشی سازنده و نیکو داشته باشند و خوشبختی را از آن کسی بدانند که در پی خرسندی دیگران باشد. اشوزرتشت پیروانش را به یک پیشی جویی و رقابت در نیکوکاری سفارش می کند.

در این بینش ، انسان باید برخی از ویژگی های پروردگار را در خود پرورش دهد. یکی از ویژگی های اهورایی، بخشندگی و داد و دهش بی پایان است. از این رو، هر فرد نیز با پرداختن به نیکوکاری و داد و دهش، خشنودی اهورامزدا و روان آفرینش را فراهم خواهد ساخت.

داد و دهش و نیکوکاری در فرهنگ زرتشتی باید از روی نظم و حساب باشد زیرا دهشمند بایستی کردار نیک خود را برای ارزش آن انجام دهد و به بالندگی ارزش های انسانی چشم داشته باشد. تکمیل کننده ی بخشایش اهورایی باشد نه این که این کار را برای خودنمایی و رسیدن به مقام و جایگاه مادی انجام دهد.

آیین زرتشت با دریوزگی و بیکاری مخالف است. انسان های کاهل و کسانی که توانایی کار و کوشش دارند ولی عادت به تنبلی کرده، ریاضت کشی و گدایی را برگزیده تا از دسترنج دیگران بهره مند شوند، مورد پسند نیستند و یکی از راه های انجام نیکوکاری را ایجاد کار برای بیکاران می داند.

آذرباد مارا سپند، موبد موبدان دوران ساسانی برای پسرش که زرتشت نام داشت، اندرزهایی نوشته که بخشی از آن درباره نیکوکاری است.

” پسرم نیکوکار باش … تا آنجا که می توانی از دارایی ات، داد و دهش کن، دل را شاد ساز، تا یزدان نیکی تو را بیفزاید… “

“پسرم بشنو تو را می گویم … بهترین بخشش ها دانش و خرد است، زیرا دارایی و خواسته پایان پذیر است و دانش و خرد پایدار … به کار نیک گرای، زیرا هر که نیکی کند پاداش نیک یابد. “

نیکو کاری در سنت و فرهنگ زرتشتیان به سه شیوه انجام می گیرد:

۱-نیاز ۲- اشوداد ۳- گهنبار خوانی

۱-نیاز : نیکوکار نسبت به توان مالی خود به صورت نقدی یا به صورت فرآورده های خوراک و پوشاک، دهش خود را در اختیار سازمان ها و انجمن های خیریه قرار می دهد تا در اختیار نیازمندان قرار گیرد. در این نگرش دهشمندی به صورت همگانی انجام می گیرد و بی گمان موجب گداپروری و تنبلی بین نیازمندان نخواهد شد.

۲- اشوداد : دهشمندی از چیزهای جابه جا شدنی نیست. هدایایی به صورت اشوداد (وقف) که شامل زمین، خانه یا کشتزار در اختیار نیایشگاه و ارگان ها قرار می دهند تا کسانی که کارشان ساماندهی به اشودادها است، از آن ها برای سودرسانی به نیازمندان بهره گیرند.

۳-گهنبار: برگزاری جشن هایی است که شش دوره در سال برگزار می شود و در هر دوره پنج روز ادامه دارد. در روزهای ویژه گهنبار، هر زرتشتی بر اساس توان مالی خود، به داد و دهش می پردازد. در این گونه نیکوکاری، فرد با تهیه ی خوراکی های سنتی، آجیل و خشکبار در خانه خود و یا تالار همگانی، بدون دعوتی خاص، چشم به راه همه می ماند تا از خوان او بهره مند شوند و از هدایایی که فراهم شده به نسبت مساوی استفاده کرده و جشن نیکوکاری گهنبار را با سرور و شادمانی برپا دارند.

مسیحیت:

مسیحیت از ادیانی است که طبق اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است. در این اصل قانون اساسی این گونه آمده است: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی ومسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوندکه درحدود قانون درانجام مراسم دینی آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل می کنند (حجتی اشرفی،۱۱،۱۳۶۸). این اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برمبنای آیه ۱۷سوره حج درقرآن کریم است. خداوند درقرآن کریم می فرماید: ان الذین آمنوا و الذین هادوا والصابئین والنصاری والمجوس والذین أشرکوا إنّ الله یفصل بینهم یوم القیامه. ترجمه آیه بدین گونه است: «همانا بین اهل ایمان و یهود و صابئین و مسیحیان و زردتشتیان و کسانی که به خدا شرک می ورزند، محققاً خداوند روز قیامت میانشان جدایی می افکند (قرآن کریم، ترجمه الهی قمشه ای، ص۲۵۶،س۲۲،آیه ۱۷).

درتفسیر المیزان آمده است که منظور از الذین آمنوا پیروان اسلام، الذین هادوا «گروندگان به حضرت موسی» و صابئین«پیروان حضرت یحیی و حد واسط یهودیت و زردتشتی. نصاری مسیحیان، و مجوس پیروان زردتشت هستند که کتاب مقدسشان اوستاست» (المیزان، طباطبائی؛ ترجمه موسوی همدانی، ج۲۸، ص۲۲۴).

ابتدا به بنیان گذار و آورنده ی این دین می پردازیم. عیسی مسیح درسال ششم و پنجم پیش از تاریخ مسیحی درشهر بیت اللحم در جنوب اورشلیم (بیت المقدس) به دنیا آمد. «عیسی خود یهودی زاده بود و پیرو دین یهود. با داوود، پیامبر کهن بنی اسرائیل، ازسوی مادر نسبت دوری داشت» (مالرب[۴۴]،۱۳۸۱ :۷۱).

داستان تولد عیسی در سوره مریم در قرآن کریم آمده است. طبق آیات قرآن (سوره مریم،آیات ۱۶تا ۳۴) مریم مادر عیسی از خانواده اش جدا می شود و در ناحیه شرقی (بیت المقدس) سکنی می گزیند. میان خود و خانواده اش حجابی ایجاد می کند و برای خود خلوت گاهی برای عبادت آماده می کند. خداوند روح خود را به صورت انسانی بی عیب و نقص بر حضرت مریم ظاهر می کند. حضرت مریم هراسان می شود و به خدا پناه می برد. فرستاده ی خداوند می گوید از جانب خدا آمده است تا به فرمان او به او (مریم) پسری نیکو ببخشد. حضرت مریم جواب می دهد چگونه بدون تماس انسانی می تواند صاحب فرزندی شود. فرستاده ی خداوند به او می گوید که این کار برای خداوند آسان است و فرزندش نشانه و رحمتی است برای مردمان از سوی خداوند.

خداوند این گونه اراده کرده و جای گفتگو نیست. حضرت مریم باردار می شود و در مکانی دوردست خلوت می گزیند. درد زایمان آن حضرت را به سوی درخت خرمایی می کشاند، وی با ناراحتی از خداوند آرزوی مرگ می کند.

ندا می آید که نباید غمگین باشد و خداوند زیر پایش چشمه آبی قرار داده و وی می تواند با تکان دادن تنه ی درخت خرما، رطب تازه در اختیار داشته باشد. فرستاده خداوند به حضرت مریم می گوید در صورت دیدن انسان ها با اشاره بگوید که روزه ی سکوت دارد و با هیچ انسانی سخن نمی گوید؛ چرا که نوزاد از او دفاع خواهد کرد. حضرت مریم به نزد قوم خود بازمی گردد و مورد شماتت آنها قرار می گیرد. به کودکش اشاره می کند و مردم می گویند چگونه می توان با نوزاد سخن گفت. به امر خداوند حضرت عیسی آغاز به سخن گفتن می کند و خود را بنده ی خداوند معرفی می کند و می گوید پیامبر خداست، صاحب کتاب است و خداوند وی را تا زمانی که زنده باشد، به نماز و زکات سفارش کرده است. او از مادرش دفاع می کند و تأکید می کند که مادرش زن نیکوکاری بوده است. حضرت عیسی از سوی خداوند به پیامبری برگزیده می شود و پیام وی پیام عشق و دوست داشتن است. با جملاتی ساده و سرشار از عشق، تلاش می کند به مردمان بیاموزد چگونه زندگی کنند و عشق بورزند. خود وی به همه ی افراد اجتماع، بیگانگان، مأموران مالیات و سربازان اشغال گر، همسان نزدیک ترین دوستان و یاران خویش، مهر می ورزد. تنها افرادی را از خود می راند که دو رو و دروغ گو هستند. برای قبولاندن سخنان خود به ناباوران بی شماری که اطرافش بودند معجزه هایی پی در پی می آورد که هم نیروی قدسی خود را آشکار کند و هم ثابت کند که از طرف خداوند برگزیده شده است.

حضرت عیسی با سه سال زیستن در میان مردمی که سرزمین شان در اشغال بیگانگان بود، توانست تحولی عظیم پدید آورد. به پیروان خود وعده داد هرگاه به یاد و نام او گرد هم آیند، همواره در میان شان باشد و پیام آوری خواهد آمد که راهنمای آینده شان باشد. این پیام آور به باور مسلمانان همان پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) است.

رومیان هراسان از پیشرفت آیین و روش زندگی حضرت عیسی در میان مردم عوام فریبی کردند و آن حضرت را به خشم توده ی مردم سپردند و این گونه پیام آور عشق و دوستی در میان مردم آن روزگار؛ توسط همان مردم، همسان یک مجرم شکنجه و آزار دید و به دیار باقی شتافت.

پیروان کم شمارش در ترس و نومیدی نتوانستند واکنشی نشان دهند. سه روز پس از آن واقعه رستاخیز موعود اتفاق می افتد و آن حضرت به مدت چهل روز از عید فصح تا عید معراج از نو زنده می شود و بر افراد بی شماری خود را آشکار می کند. توماس حواری ناباورانه بدن آن حضرت را لمس می کند تا باور کند که عیسی رستاخیز کرده است. البته این بازگشت دوباره به زندگی به گونه ای متفاوت بود. تن آن حضرت از هر قید و بندی رها بود. پس ازچهل روز دوباره به آسمان ها نزد خداوند شتافت.

باورهای مسیحیان:

میشل مالرب در کتاب انسان و ادیان: (۱۳۸۱) باورهای بنیادی را شهادت ایمانی مسیحیت می نامد و آن ها را این گونه برمی شمرد.

-خدایی هست توانا، که همه چیز آفریده ی اوست.

-خداوند پدر ماست، پس رابطه او با آفریدگانش رابطه ی مهر است و نیرومند ترین رابطه ای است که بتوان به خیال آورد.

-عیسی مسیح پسر خداست. او یک آدم است، ولی خدا هم هست، از نطفه ی خدا و از شکم مریم.

-سه روز پس از آن که بر صلیب مرد، از نو زنده شد. چند بار در میان مردم دیده شد، آنگاه به آسمان ها بر شد تا به پدرش، خداوند، بپیوند.

-خدا یک است، اما سه گانه: پدر، پسر، روح القدس. این هر سه همان خدای یگانه اند{البته باید به خاطر داشت که در قران حرفی از سه گانگی خدا نیست}.

-خدا در کالبد عیسی به زمین فرود آمده، که راز «تن یافتگی» خدا نام گرفته است.

-عیسی مسیح آمده تا رهایی بخش دردمندان باشد. با مردن بر فراز صلیب، همه کمبودها، ناتوانی ها، گناهان و جنایت های آدمیان را به جان خود بازخریده است، و این همان”نجات از گناه کاری “است.

-برای بهره مند شدن از بخشایندگی خداوند، آدمی باید نیک رفتار باشد. باید از روش عیسی مسیح پیروی کند که مهرورزی و عشق است.

-آن زمان که دنیا به پایان می رسد، خدا بر همه ی مردم داوری می کند و به برگزیدگان زندگی جاوید می بخشد.

-کلیسا و عیسی مسیح جدایی ناپذیرند. کلیسا نماد عیسی مسیح بر روی زمین است، و روح القدس همواره رهنمون کلیسا است.

شاخه های اصلی مسیحیت:

امروزه مسیحیت سه شاخه ی اصلی دارد: کاتولیک[۴۵]، ارتدوکس[۴۶] و پروتستان[۴۷].

کاتولیک:

مذهب کاتولیک در سرتاسر دنیا حضور دارد و شصت درصد شمار مسیحیان را در بر می گیرد. این مذهب تاریخ پر نشیب و فرازی را پشت سر گذاشته است. سه سده ی نخست این مذهب دوران تلاقی عقاید و نظریه هاست. از سده ی چهارم در دوران امپراطوری کنستانتین[۴۸]، این مذهب، دین رسمی امپراطوری روم شناخته می شود و در قدرت سیاسی شریک می شود. در سده ی هفتم با ظهور اسلام ضربه سهمگینی به مذهب کاتولیک وارد می شود و مردمان خاورمیانه و شمال آفریقا با روی گرداندن از مسیحیت به اسلام می گروند. در سده ی یازدهم کلیسای ارتدوکس پا به عرصه ی وجود می گذارد و از کلیسای کاتولیک جدا می شود. در سده ی شانزدهم رفته رفته نیرومندی سیاسی خود را از دست می دهد. کلیسای انگلستان از آن جدا می شود. در شمال اروپا لوتری که شاخه ای از مذهب پروتستان است از آن جدا می شود. از سده ی شانزدهم به این سوی، بومیان آمریکا و از سده ی نوزدهم مردم آفریقا و اقیانوسیه به خاطر کوشش و از خود گذشتگی مبلغین مذهبی به مسیحیت روی می آوردند. امروزه در اروپای غربی با ثروتمند شدن جوامع، گرایش مردم به روحانیت کمتر شده است.

ارتدوکس:

در دو سده ی نخستین، مسیحیت در سرزمین فلسطین که خاستگاه آن بود، گسترش و رشد پیدا کرد. کلیسایی که در این سرزمین ها فعالیت داشت کلیسای شرقی خوانده می شد. در غرب، مسیحیت از شهر رم شروع به رشد کرد و کلیسای غربی خوانده می شد.در سال ۳۳۰ با تغییر پایتخت امپراطوری از رم به قسطنطنیه (استانبول امروزی) و رسمی شدن دین مسیحی بر اهمیت کیلسای شرق افزوده شد. با گرویدن بربرهای اروپا به مسیحیت، شمار مسیحیان غرب فزونی گرفت، اما مرکز اندیشه ی کلیسا در شرق بود.

به دلیل عدم وجود وسایل ارتباطی در آن روزگار و دوری مسافت بین دو کلیسا و نیز متفاوت بودن ترجمه های دینی از زبان یونانی، ناهمگونی هایی درنظریه های دو کلیسا بروز کرد و منجر به طرد اسقف قسطنطنیه از کلیسا و خشم مسیحیان شرق شد.

بارزترین ناهمگونی های دو کلیسا در تقویم مورد استفاده ی آن ها و نیز در آداب و مراسم کلیسایی و چگونگی برگزاری آن هاست. میشل مالرب بعضی ناهمگونی ها را این گونه آورده است:

-ارتدوکس ها از تقویم یولیانی، قیصری، استفاده می کنند که یولیوس امپراطور روم در سال ۴۶ قبل از میلاد بنا نهاده است. مسیحیان غرب از سال ۱۵۸۲، تقویم گریگوری را جانشین آن کردند که دقیق تر است و با تقویم یولیانی سیزده روز اختلاف دارد. ارتدوکس ها زادروز مسیح را هفتم ماه ژانویه جشن می گیرند اما دیگر مسیحیان ۲۵ماه دسامبر.

-ارتدوکس ها نماز در کلیسا را به آواز می خوانند اما بی موسیقی.

-ارتدوکس ها در شرایط ویژه طلاق را قبول دارند، اما کلیسای کاتولیک طلاق را رد می کند. تنها ازدواجی را باطل می کند که درست صورت نگرفته باشد.

-ارتدوکس ها برای پاپ تنها یک برتری تشریفاتی می شناسند، حال آنکه درکلیسای کاتولیک اداره کلیسا از اختیارات پاپ است (مالرب، همان: ۹۰-۸۸).

پروتستان:

این مذهب از شاخه هایی چون کالوینی[۴۹] ها، لوتر[۵۰]ی ها، تشکیل شده است. از آغاز سده ی شانزدهم و سست شدن ارزش های اخلاقی سران کلیسا و آلودگی بعضی به رسوایی های قدرت سیاسی، باتقوایان مسیحی به تلاش برای اصلاح دین پرداختند. درسال ۱۵۱۷ با انتشار اعلامیه ای ازسوی یک راهب دینی به نام مارتین لوتر درکلیسای ویتمبرگ[۵۱]مبنی بر مخالفت وی با خرید و فروش و آمرزش گناهان، اختلاف در کلیسا آغاز شد. گنهکاران مسیحی مبلغ تعیین شده از سوی کشیشان را به خزانه ی کلیسا می پرداختند تا از کیفر گناه در جهان آخرت در امان بمانند.

در سال ۱۵۲۰ لوتر محکوم شد، اما محکومیتش باعث آزادی عمل و انسجام بیشتر نظریه اش شد. جنبشی که از سوی مارتین لوتر شروع شده بود و از حمایت افرادی چون کالوین و دیگران برخوردار بود، باعث به وجود آمدن جنبش پروتستانیم و کلیسای پروتستان شد. کاتولیک ها و پروتستان ها در زمینه ی متون و چگونگی تفسیر آن ها با هم اختلافاتی دارند اما مواردی نیز وجود دارند که هیچ گونه سازشی بین آن ها وجود ندارد. از آن جمله می توان به عدم وجود مجسمه های مریم باکره و دیگر قدیسان در کلیسای پروتستان اشاره کرد، چرا که پروتستان ها فقط خداوند را درخور نیایش می شمارند. از شعائر مسیحی فقط غسل تعمید و عشای ربانی (آخرین شام با عیسی مسیح)را می پذیرند. کالوینی ها حتی این دو را نیز قبول ندارند.

عبادت در مسیحیت:

 

عبادت درکتاب مقدس:

عبادت درکتاب مقدس بیشتر به صورت ارتباط و یگانگی روحانی با خداوند، با و یا بدون دخالت روحانیون یا موجودات قدسی و به صورت کلامی است.

در کتاب عهد عتیق:

درکتاب عهد عتیق واژگان چندی برای اشاره به مفهوم عبادت مورد استفاده قرار گرفته اند که معنای متفاوتی چون خواندن، درخواست کمک، با صدای بلند خواندن و…دارند.

عبادت آنگونه که درکتاب عهد عتیق بیان شده برمبنای درک بنی اسرائیل بود که یهوه درمیان آن ها حاضر است و برای آن ها کار انجام می دهد. این حضور یهوه باعث اطمینان آن ها می شد که خداوند نماز و دعای آن ها را می شنود و پاسخ می گوید. عبادت بنی اسرائیل ریشه در اطمینان آنها به پاسخ یهوه دارد.

هدف عبادت بنی اسرائیل سعادت روحانی و البته بیشتر سعادت دنیوی بود. آن ها خواستار سلامتی، زندگی دراز، خوشبختی، فرزندان زیاد و سعادت بنی اسرائیل از خداوند بودند. شفاعت دیگران یعنی شاه، سرزمینی که در آن زندگی می کردند، برادران دینی شان و بعدها درگذشتگان از دیگر اهداف عبادت بنی اسرائیل بودند.

درکتاب عهد عتیق سه نوع عبادت را می توان یشمرد: خواهش، سپاسگزاری و توبه. هنگام عبادت و دعا برای خواستن چیزی مهم خواسته و هم دلیل خواهش مطرح می شد. اینگونه عبادت با برشمردن مواهب قبلی که از طرف یهوه به آن ها داده شده بود، رفته رفته به صورت مروری برتاریخ بنی اسرائیل درآمد که نمونه های آن درکتاب پادشاهان قابل مشاهده است.

عبادت مربوط به پشیمانی و توبه، بیشتر به صورت درخواست بخشش یک گناه یا برداشتن عذاب یا برای دفع خطرات قریب الوقوع بودند. عبادات سپاسگزاری اغلب برتصدیق عدم شایستگی بشر برای دریافت الطاف خداوندی می پرداخت.

عبادت به مکان عبادت جمعی محدود نمی شد، هرجا می توانست انجام شود، گاهی با قربانی همراه می شد و گاهی با سوگند. اتاقی ساکت در خانه که پنجره ای به سوی اورشلیم داشت، بهترین محل عبادت به شمار می آمد. البته باید به خاطر داشت عبادت بیشتر به صورت جمعی انجام می شد و بهترین منبع آن درکتاب عهد عتیق کتاب مزامیر است.

درکتاب عهد جدید:

واژگان به کار رفته در کتاب عهد جدید دارای معانی عبادت، خواستن و شفاعت اند. درکتاب عهد جدید حضرت مسیح اغلب درحال عبادت نشان داده می شود. وی به صورت جمعی و فردی و قبل از کارها و تصمیم گیری های مهم به عبادت می پرداخت. وی به خاطر رابطه با خداوند، درکتاب مقدس به صورت زندگی درعبادت به تصویر کشیده شده است، او به پیروانش عبادت را آموخت. البته او شکل خاصی برای عبادت پیشنهاد نکرد بلکه بیشتر روحیه عبادت کردن را به آن ها آموخت.

مبنای عبادت در مسیحیت رابطه ی پدر و فرزندی و عشق است، درقسمت های مختلف کتاب مقدس پیش نیازهای عبادت، اطمینان کامل به خداوند به خاطر ایمان، ثابت قدم بودن در دین، صداقت درونی، خضوع و اطاعت عاشقانه از دستورهای خداوند است. وقتی عبادتی از این پیش شرط ها برخوردار باشد، اثری جاودان دارد، بیشترین تأکید بر عبادت جمعی است.

درسده های ابتدایی عبادت به خاطر پادشاهی خداوند و ارزش های روحانی انجام می شد. هدف آن درخواست لطف و رحمت نه فقط برای مسیحیان، بلکه دیگر افراد و گاهی دشمنان و آزاردهندگان جامعه مسیحی بود. درکتاب مقدس، عبادت معمولاً خطاب به خداوند است از طریق حضرت مسیح. گاهی نیز مخاطب مستقیم عبادت و نیایش خود حضرت مسیح است (لوث[۵۲] ،۲۰۰۵ :۱۲۷۰-۱۲۶۵).

وود[۵۳]در کتاب خود درباره ی عبادت می گوید: «قلب مسیحیت عبادت است، رابطه ی آگاهانه ی فکر واحساس با خداوند» (وود، ۲۰۰۵: ۱۶۵). وی بر این باور است که عبادت مسیحی می تواند سه شکل داشته باشد: « ستایش عمومی، سرپردگی فردی، و تفکر در سکوت».

دیدگاه اول دیدگاه نماز و مناجات است. افکار آدمی با زبانی که از والدین آموخته شده بیان می شوند. احساسات و عواطف انسان بر اساس پاسخ به رفتارهای دیگران شکل گرفته و هدایت می شوند. عبادت کردن و نماز خواندن نیز به همین صورت، از جمله چیزهایی است که انسان از دیگران می آموزد: «فرد راه های خطاب کردن خداوند و پاسخ دادن به خداوند را درموقعیت های متنوعی می آموزد»(وود،۲۰۰۵:۱۶۵). نکته ی دیگری نیز که باید مورد توجه قرار گیرد این است که عاقلانه نخواهد بود فرد بخواهد راه های ارتباط با خداوند را خود به تنهایی بیاموزد، چرا که قبل از او انسان های زیادی به دنبال چنین ارتباطی بوده اند و راه های متفاوتی برای رسیدن به این منظور یافته اند.

در مسیحیت، کسان زیادی یکی از راه های ارتباط با خداوند را نماز و ستایش روزانه به صورت جمعی یافته اند. سنت ها و متون مربوط به این نوع عبادت، روی هم رفته عبادت جمعی آن گروه دینی شناخته می شوند که به وسیله ی آن ها خداوند، هر روز ستایش می شود (وارد، ۲۰۰۷ :۱۶۵).

بر مبنای آیه ای از کتاب مقدس در کتاب مزامیر(۱۱۹:۱۶۴) «برای داوری های عادلانه تو، روزی هفت بار تو را سپاس می گویم»، هفت نوع عبادت وضع شده اند که در آن ها مزامیر یا قسمت های دیگر کتاب مقدس تلاوت می شوند. همه ی مزامیر معمولاً با خواندن آیه های متفاوت از یک سوی کلیسا به سوی دیگر تلاوت می شوند. مهم ترین قسمت عبادت هر روزه جشن عشای ربانی است که به صورت رسمی اجرا می شود. در عشای ربانی بخش هایی از کتا ب های عهد قدیم و عهد جدید تلاوت می شوند، مسیحیان به گناهان خود اعتراف می کنند، دعای شفاعت و دعاهای شکرگزاری و نیایش خوانده می شوند. پس از شنیدن سخنان خداوند، چهار قسمت اصلی عبادت مسیحی اجرا می شوند: نیایش، شکرگزاری، اعتراف و شفاعت. مهم ‎ترین قسمت عشای ربانی یادآوری و نمایش از خود گذشتگی مسیح و خوردن و سهیم شدن در نان و شراب مقدس است که سهیم شدن در بدن و خون مسیح تلقی می شود (وارد،۲۰۰۷ :۱۶۶).

در مراسم عشای ربانی جامعه ی مسیحی، آخرین شام حضرت مسیح که با دوازده حواری خود، قبل از مرگ صرف کرده بود را، به خاطر می آوردند. مسیح حواریون خود را به خوردن نان دعوت کرد و به آنها گفت: «این بدن من است». همچنین آن ها را به خوردن شراب دعوت کرد و گفت: «این خون پیمان جدید است». درباره ی جملات مسیح تفاسیر گوناگونی وجود دارند، اما همه ی مسیحیان قبول دارند که نوشیدن شراب و خوردن نان به یاد مسیح، مهم ترین قسمت عبادت جمعی است (وارد،۲۰۰۷ :۱۶۶).

بعضی مسیحیان گفته های مسیح را عینی و لفظی برداشت می کنند و بر این باورند که بدن و خون مسیح واقعا در محراب است. بهترین مثال این برداشت، نظریه ی« قلب ماهیت» رومن کاتولیک است که بر اساس آن، ماده ی نان و شراب تبدیل به ماده ی بدن و خون مسیح تغییر ماهیت می دهند، در حالی که خصوصیات ملموس و مشهود آن ها به همان صورت نان و شراب باقی می مانند و مسیحیان ارتدوکس شرقی، «انگلیکن ها» و لوتری ها، می گویند که مسیح در محراب حضور دارد اما درباره ی چگونگی حضور او توضیح نمی دهند. نان و شراب وسیله هایی هستند که توسط آن ها، مسیح در میان مسیحیان حاضر می شود. مسیحیان پروتستان حضور مسیح را در محراب قبول دارند، اما اصرار می ورزند که حضور وی حضور روحانی است. بدین صورت شام آخر به عنوان راهی مناسب برای جشن گرفتن حضور مسیح در میان مردمش تلقی می شود که خواسته خود وی بوده است (وارد،۲۰۰۷ :۱۶۸ -۱۶۷).

کاتولیک ها عشای ربانی را یک قربانی تسکینی می دانند که جدید نیست، عشای ربانی نشان دهنده ی قربانی حضرت عیسی به شکل گذشتن از جان خویش به خاطر برآورده شدن خواست پدرش (خداوند) است. بعضی پروتستان ها صحبت از قربانی را چندان دوست ندارند و بر این باورند که این کار باعث می شود مردم فکر کنند کشیشیان می توانند کار تازه ای برای تحت تأثیر قرار دادن خداوند صورت دهند که مسیح انجام نداده است. آنها عشای ربانی را یادبود مصلوب شدن حضرت مسیح می دانند، امری که هیچ وقت تکرار نمی شود. علیرغم اختلاف برداشت ها همه ی مسیحیان بر این باورند که این مراسم به دستور مسیح انجام می گیرند (وارد،۲۰۰۷ :۱۶۶).

آخرین قسمت عشای ربانی، خوردن نان و نوشیدن شراب به یاد مسیح است. پروتستان ها بر این قسمت مراسم تأکید بیشتری می کنند و آن را به عنوان نمادی از حلول زندگی روحانی مسیح در زندگی خود می دانند. کاتولیک ها و ارتدوکس ها آن را مهم می دانند اما خوردن نان و نوشیدن شراب را به منظور شرکت در مراسم ضروری نمی دانند. به نظر آن ها، ستودن و ستایش مسیح که خود را برای رستگاری آن ها فدا کرد، کفایت می کند (وارد،۲۰۰۷ :۱۶۶).

عشای ربانی نشان دهنده ی کلیدی ترین ویژگی دیدگاه عبادی مسیحی است: «اینکه خداوند قبل از این که ما به دنبالش باشیم، خود به دنبال ما می آید. بنابراین، عبادت جمعی کاری نیست که ما انجام می دهیم کاری است که خداوند در ما و از طریق ما انجام می دهد (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۰).

دیدگاه دوم، سرسپردگی فردی، رویکردی فردی است، هم در سنن کاتولیک و هم در سنن پروتستان دیده می شود؛ البته بیشتر مربوط به پروتستان ها است. در حقیقت یکی از دلایل اصلاح پروتستانی نیاز به بیان سرسپردگی فردی مسیح، بدون واسطه گری کشیشان یا مقامات کلیسا بوده است. عبادت جمعی بیشتر جنبه رسمی دارد و فرد نمی تواند عواطف را به صورت علنی و بی پرده به زبان بیاورد. در عبادت جمعی، مهم ترین نکته، انجام شدن همه چیز به صورت درست و با احترام و وقار مناسب است. اگر تأثیر فردی وجود داشته باشد، به صورت غیرمسقیم است و چندان نیرومند نخواهد بود. سرسپردگی فردی پاسخ مستقیم قلب به تأثیر فردی مسیح است. پاسخ به عشق به کسی است که عشق خود را با فدا کردن زندگی خود نشان داده است و روح خود را برای پر کردن آن ها از شادی و امید به قلب های آن ها روانه کرده است (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۰).

اولین نشانه های گردهمایی های کلیسایی در کتاب عهد جدید، مربوط به گردهمایی های غیررسمی است. پدیده ی پر از مسیح شدن، خاص کلیساهای کاریزمایی است که در آن ها لحنی عاطفی و زنده با تجربه ی مسیح حفظ می شود و شکل های جدید و ناشناخته بیان احساسات به فرد الهام می شوند. تجربه ی حواریون در اورشلیم (اعمال۴-۳-۲). «پس چیزی شبیه زبانه های آتش بر سرشان شعله ور شد. آنگاه همه از روح القدس پر شدند و برای اولین بار شروع به سخن گفتن به زبان هایی کردند که با آن ها آشنایی نداشتند، زیرا روح پاک خدا این قدرت را به ایشان داد»؛ از این گونه الهامات است.

این گونه عبادت و نیایش به روح القدس نسبت داده می شود و پاول قدیس[۵۴] می گوید که مهم ترین سود آن افزایش شادی، آرامش، صبر عشق در زندگی پیروان است. این نوع عبادت برای نشان دادن برتری روحانی نیست بلکه برای ایجاد حس حضور و نیروی خداوند در زندگی فرد است (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۱).

این گونه عبادت کامل است. چرا که فقط به منظور ستایش خداوند برای خوبی هایش، تشکر از او به خاطر رستگاری، بخشایش گناهان و هدیه ی زندگی دوباره به مسیح است. البته شفاعت و تقاضا برای چیزهای مورد نیاز نیز قسمتی از این گونه عبادت است، چرا که فرد از کسی که با او رابطه ی فردی عمیقی دارد درخواست کمک می کند. مهم ترین قسمت این گونه عبادت ستایش و شکرگزاری است.

سرسپردگی مخصوص خداوند است، اما مسیحیان از آنجا که مسیح به شکل فردی را خداوند می دانند، خدایی که به شکل بشر در آمده است؛ مخصوص مسیح نیز هست. خداوند در مقام خالق هستی بسیار بلند مرتبه تر از هر گونه رابطه ی فردی با بشر تلقی می شود. از آنجا که مسیح نشان دهنده ی ماهیت خداوند بوده است، می توانیم همان گونه که حواریونش با او ارتباط برقرار کردند با او ارتباط برقرار کنیم (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۱).

سرسپردگی فردی به مسیح می تواند شکل های متفاوتی به خود بگیرد: «از ستودن کودکی که در گهواره یا درآغوش مادرش است، یا تفکر درباره ی او هنگامی که کودکان را به سوی خدا می خواند، یا قلب پر از عشق و مهر خود را نشان می دهد، یا به فرد مصلوبی که خود را فدای ما می کند، یا پادشاهی که دستان راست پدرش پادشاهی می کند؛ همه ی این ها راه های باورپذیر کردن بشر بودن خداوند برای ما هستند» (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۲).

این سرسپردگی شاید به نظر ساده بیاید اما در حقیقت پیچیدگی زیادی دارد. عشق به مسیح احساسی سطحی نیست، راهی است که خداوند خود را به ویژه برای افرادی که به بی گناهی کودکان باشند، نمایان می سازد. در سرودهای همه ی مسیحیان، خداوند حاضر است، خداوندی که عشق او از مرگ قوی تر است و ما مؤمنان را زیر چتر عشق خود می گیرد (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۳).

دیدگاه سوم عشق ورزیدن است. در مسیحیت قلب تعلیمات دینی این است که”خداوند، عشق ورزیدن است”، بنابراین در رابطه ی انسان و خداوند مرحله سومی وجود دارد که همانند رابطه ی عاشق با معشوق خویش است. در این مرحله از روابط، عبادت در بهترین شکل آن به صورت یک یگانگی بدون کلام در می آید. در این یگانگی، ذهن انسان با یک حس خوب قدسی پر می شود. بیشتر افرادی که عارف نامیده می شوند، این گونه تجربه ها را توصیف می کنند و راه های رسیدن به آن را بازگو می کنند (وارد،۲۰۰۷ :۱۶۶). تجربه ی عارفانه حالتی است که روح از خود فراتر رفته و با خدا یکی می شود. تجربه ی این حالت، یکی از تجربه های بسیار شادی بخش است (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۳).

عکس در مورد عشق ورزی

در این گونه عبادت، عبادت بایستی فقط برای خداوند باشد، برای زیبایی و بزرگی خداوند باشد. فرد باید از بسیاری نیازهای فردی خود چشم بپوشد تا بتواند نقاط تاریک روح خود را روشن کند. بعضی مسیحیان می گویند که به این راه و شیوه ی عبادت خوش بین نیستند، چرا که پافشاری زیادی بر تلاش فردی، روزه، توبه و…دارد. اما عارفان مسیحی می گویند که فقط شکوه خداوند است که می تواند انسان را به حس یگانگی برساند (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۴).

روزه و تفکر نشانه های بروز شکوه خداوندی هستند و انسان را به حس کامل تری از حضور خداوند می رسانند. این گونه عبادت خودخواهانه نیست، زیرا به انسان انگیزه ی ترحم و بخشش می دهد. به انسان این انگیزه را می دهد که زندگیش را با دیگران تقسیم کند نه اینکه فقط به احساس های شادمان کننده درونی بیندیشد. در سنت مسیحیت حتی مرحله ای بالاتر از این نیز قرار دارد. در این مرحله همه ی حس های فردی از میان می رود و فرد به آرامی و فراتر از کلام و تفکر وارد مرحله یگانگی با خدا می شود. در این مرحله گاهی همه ی احساس و تفکر رها می شوند و فرد وارد مرحله ای می شود که قادر به توصیف آن نیست و فقط می تواند راه رسیدن به آن را، آن هم به صورت مبهم به دیگران نشان دهد (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۵).

مرحله ی سوم و چهارم عبادت در مسیحیت، مرحله ی تفکر است، عبادت در سکوت است که در آن فرد تصمیم می گیرد صحبت نکند و حتی صحنه های زندگی عادی را به خاطر نیاورد و فقط به درحضور خداوند بودن، می اندیشد. به احتمال زیاد، رابطه ی عشق ورزیدن و یگانگی بی کلام باید با هم باشند، چرا که فرد از یک مرحله به مرحله دیگر وارد می شود و هیچ یک بدون دیگری کامل نیست (وارد،۲۰۰۷ :۱۷۵).

روزه در مسیحیت:

در مسیحیت هم مثل دیگر ادیان روزه داری رواج دارد. در مسیحیت دو نوع روزه وجود دارد:

۱-روزه داری جمعی ۲-روزه داری فردی

۱-روزه داری جمعی زمانی است که رهبر جامعه، قبیله، کلیسا و یا خانواده دیگران را دعوت به روزه داری می کند. در روزه داری فردی، شخص به دلایل مختلفی چون تکلیف مذهبی، سلامتی جسمی و … به روزه گیری می پردازد. نمونه ی جمعی روزه در تاریخ مسیحی در زمان ملک صادق جامعه یهودی و مردم در وضعیت بدی قرار داشتند. سه ارتش به سوی یهودیان سرازیر شده بودند. موابی ها، آمونی ها، و آن هایی که در کوهستان سیر قرار داشتند. مردم یهود هیچ شانسی در مقابل این ارتش ها نداشتند. شاه به تنها چیزی که فکر می کرد مفید واقع شود، متوسل شد: روزه. وی مردم را به روزه گرفتن جمعی دعوت کرد.

نتیجه این بود که موابیان و آمونیان تصمیم گرفتند به جای اینکه ابتدا به یهودیان حمله کنند، به مردم کوهستان سیرحمله کنند. مردم کوهستان را شکست دادند. پس از آن تصمیم داشتند به یهودیان حمله کنند، اما بینشان اختلاف افتاد و به جنگ با هم پرداختند و هر دو سپاه، نابود شدند. دشمنان، یکدیگر را کشتند. ظرف سه روز روزه داری و عبادت مردم، این اتفاق روی داد.

در کتاب استر، ملت یهود باز به روزه داری جمعی پرداخت. یکی از افراد نزدیک به شاه به نام هامان قصد آغاز برنامه ای به منظور کشتار یهودیان را داشت. عموی استر، مردخای نیز درخدمت شاه بود و وقتی از نقشه ی هامان برای کشتن یهودیان باخبر شد، درخواست روزه داری جمعی کرد، نتیجه به نفع یهودیان تمام شد و هامان وزیر بر یکی از چوبه های داری که برای یهودیان آماده کرده بود، به دار آویخته شد.

در مسیحیت افراد زیر به روزه داری پرداخته اند:

۱٫موسی ۲٫داوود ۳٫ یهو شاخاط ۴٫استر ۵٫دانیال ۶٫آنا ۷٫مسیح ۸٫پاول

موسی به مدت چهل روز هنگام حضورش در کوه سینا به روزه داری پرداخته است. درکتاب عهد عتیق آمده است: «موسی چهل شبانه روز بالای کوه در حضور خداوند بود. در آن مدت نه چیزی خورد و نه چیزی آشامید. در آن روزها بود که خداوند ده فرمان را روی دو لوح سنگی نوشت (سفرخروج۳۷:۲۸).

داوود: ناتان پیامبر نزد داوود می رود و مسئله ای را از حضرت داوود می پرسد و به حضرت داوود می فهماند که تصاحب زن اوریا (ازیاران وی) کار درستی نبوده است. ناتان می گوید که خداوند بر سرت بلا نازل خواهد کرد. ناتان می گوید خداوند تو را بخشیده اما بچه ای که به دنیا آمده خواهد مرد.

«بعد ناتان به خانه ی خود بازگشت و خداوند پسری را که تشییع زاییده بود سخت بیمار کرد، داوود به خداوند التماس کرد که بچه را زنده نگه دارد، و بدین منظور روزه گرفت و به اتاق خود رفته و تمام شب روی زمین دراز کشید. درباریان از او خواهش کردند از بلند شود و با آن ها غذا بخورد. اما قبول نکرد، تا اینکه روز هفتم، آن بچه مرد.

پرسید: «آیا بچه مرده است؟»

گفتند: «بلی. آنگاه داوود از زمین بلند شده و شستشو نمود، سرش را شانه کرد و لباس هایش را عوض نمود و به خیمه ی عبادت رفت و خداوند را پرستش کرد و سپس به کاخش برگشت و خوراک خورد» (۲سموئیل،۲۰: ۱۵-۱۲).

یهو شاخاط:

در دوران وی سپاهیان مواب و آمون همراه با معدنی ها برای جنگ با وی متحد می شوند. به وی خبرمی دهند «یهوخاشاط از این خبر بسیار ترسید و از خداوند کمک خواست. سپس دستور داد تمام مردم یهود روزه بگیرند. مردم از سراسر یهودا به اورشلیم آمدند تا دعا کرده، ازخداوند کمک بخواهند» (۲تواریخ،۴-۳-۲).

استر: هامان وزیر دربار خشایارشا مرد مغروری بود و مردخای یهودی به او تعظیم نمی کرد و به او احترام نمی گذاشت. هامان تصمیم به قتل مردخای و تمام یهودیان قلمرو خشایارشا گرفت. وی نزد شاه توطئه کرد و به وی گفت قومی در سرزمین او هستند که از قوانین شاه پیروی نمی کنند، پادشاه نیز به او اختیار تام برای نابودی آن قوم داد؛ استر که یکی از دختران زیبای حرمسرای شاه و یهودی بود اما مذهب خود رامخفی کرده بود، به مردخای گفت: «برو و تمام یهودیان قومش راجمع کن تا برای من سه شبانه روز، روزه بگیرند. من و ندیمه هایم نیز همین کار را می کنیم».

شاه در کتاب وقایع سلطنتش می خواند که دو نفر از خواجگان حرم قصد کشتن او را داشته اند و مردخای توطئه ی آنها را برملا کرده است و به او پاداشی داده نشده، به او پاداشی داده می شود. استر که مورد لطف پادشاه بوده ضیافتی ترتیب می دهد و شاه و هامان را دعوت می کند. شاه که پیشتر به استر گفته بود هر درخواستی داشته باشد برآورده می شود، دوباره همان پرسش را می پرسد. استر به او می گوید که برای قومش توطئه کرده اند و از پادشاه درخواست کرد در صورتی که صلاح می داند آن ها را نجات دهد. هامان به دستور پادشاه بر چوبه بلندی که برای مردخای آماده کرده بود به دار آویخته می شود. مردخای یهودی و ملکه استر فرمان دادند، یهودیان پوریم را همه ساله نگه دارند و روزه و سوگواری این ایام را به جای آورند.

در کتاب عهد عتیق بعضی کارها را پیروان دین باید انجام دهند «این قوانین را همیشه باید اجراکنید: در روز دهم ماه هفتم نباید کار کنید، بلکه آن روز را در روزه بگذرانید. این قانون باید هم بوسیله ی قوم اسرائیل و هم بوسیله غریبانی که در میان این قوم اسرائیل ساکن هستند رعایت گردد، چون در آن روز، مراسم کفاره برای آمرزش گناهان انجام خواهد شد تا قوم در نظر خداوند طاهر باشند. این روز برای شما مقدس است و نباید در این روز کار کنید بلکه باید در روزه به سر برید» (لاویان۳۱-۲۹؛۱۶).

«روز دهم ماه هفتم هر سال روز کفاره است. در آن روز تمام قوم باید برای عبادت جمع شوند و روزه بگیرند و هدیه ای بر آتش به من تقدیم کنند. در روز کفاره هیچ کار نکنید، زیرا روزی است که باید برای گناهان خود از من که خدای شما هستم طلب آمرزش نمایید. هر شخصی که آن روز را در روزه سر نبرد، از میان قوم خود طرد خواهد شد» (لاویان۲۹-۲۶؛۲۲).

«از غروب روز نهم ماه هفتم تا غروب روز بعد، روز مخصوص کفاره است و باید در آن روز روزه بگیرید و استراحت کنید» (لاویان ۲۳:۳۲).

زمانی قوم یهود به پرستش خدایان دیگر پرداخته بود و خداوند آن ها را زیردست فلسطینی ها کرده بود، سموئیل به آنان گفت اگر به سوی خداوند بازگردند و فقط او را عبادت کنند، خدا به آن ها رهایی خواهد بخشید. آن ها بت ها را نابود کردند و به محل عبادت رفتند.

«بنابراین همه ی آن ها در مصفه جمع شدند؛ سپس از چاه آب کشیدند و به حضور خداوند ریختند و تمام روز را روزه گرفته تا به گناهان خود اعتراف کردند. در این روز سموئیل در مصفه به رهبری بنی اسرائیل تعیین شد» (اول سموئیل،۷:۶).

سپاهیان فلسطینی خود را آماده ی جنگ کردند. بنی اسرائیل دچار ترس شدند و از سموئیل خواستند که به درگاه خدا دعا کند تا آن ‎ها را رهایی بخشد. سموئیل با قربانی کردن و عبادت از خداوند خواست که آن ها را رهایی بخشد. هنگام قربانی کردن فلسطینیان جنگ را آغاز می کنند. خداوند از آسمان ها بانگ بر می آورد، فلسطینی ها دچار پریشانی شده و از بنی اسرائیل شکست می خورند.

زمانی بنی اسرائیل در یکی از جنگ ها از فلسطینیان شکست می خورند و فرار می کنند. شائول و پسرانش محاصره می شوند و پسران وی کشته می شوند. شائول مجروح می شود. وی از محافظش می خواهد برای این که به دست فلسطینی ها نیفتد، او را بکشد، محافظش می ترسد و شائول خود را بر شمشیرش می اندازد و خود رامی کشد، محافظش نیز همین کار را می کند. فلسطینیان سر او را از بدن جدا می کنند. ساکنان یابیش ملعاد مردان دلاوری را می فرستند و آن ها جسد شائول و پسرانش را از دیوار پایین کشیده و به شهر خود می آورند و در آنجا می سوزانند. استخوان های آن ها را برمی دارند و زیر درخت بلوطی در یابیش به خاک می سپارند و هفت روز روزه می گیرند (اول سموئیل۱۳-۱؛۳۱خلاصه).

داوود با شنیدن خبر کشته شدن شائول گریه زاری می کند. داوود و افرادش وقتی این خبر را شنیدند از شدت ناراحتی لباس های خود راپاره کردند. آن ها برای شائول و پسرانش یوناتان و تموم، و به خاطر سربازان شهید اسرائیلی، تمام روز را روزه گرفته، گریه کردند و به سوگواری پرداختند (دوم سموئیل؛۱:۱۱).

هنگام رهایی از اسارت بابلیان، کوروش یهودیان را آزاد می کند تا به سرزمین خود برگردند. عزرا داستان بازگشت را تعریف می کند و می گوید: گاهی روزه برای فروتنی روح در مقابل خداوند صورت می گیرد: در کتاب مقدس عهد عتیق در کتاب عزرا نمونه ای ذکر شده است:

«وقتی در کنار رود اهوا بودیم، اعلام نمودم همگی روزه بگیریم تا به این وسیله خود را در حضور خدای خود فروتن کنیم و از او بخواهیم در این سفر ما را همراه زن و فرزندان و اموالمان حفظ نماید. خجالت می کشیدیم از پادشاه درخواست کنیم سربازانی را همراه ما بفرستد تا در طول راه در مقابل دشمنان از ما حمایت کنند، چون به پادشاه گفته بودیم که خدا از کسانی که به او ایمان دارند محافظت می کند، اما آنانی را که او را ترک می گویند سخت مجازات می کند. پس روزه گرفتیم و از خدا خواهش کردیم تا از ما محافظت کند و او نیز این کار را کرد (عزرا،۲۳-۲۱؛۸۸).

حضرت داوود نیز در مزامیر خود از روزه به عنوان وسیله ای برای فروتن کردن روح در مقابل خداوند سخن می گوید: « هنگامی که با روزه و اشک در حضور تو خود را فروتن می سازم، آن ها (دشمنان خداوند) مرا سرزنش می کنند» (مزامیر۶۹:۱۰).

«حضرت داوود در هنگام در خواست کمک از خداوند و نجاتش از درماندگی و دل شکستگی به روزه گرفتن اشاره می کند و می گوید:

«ای خداوند، با من بر حسب وعده ی خود عمل نما و به خاطر رحمت عظیم خویش مرا نجات ده، زیرا که من فقیر و درمانده و دل شکسته ام، همچون سایه، رو به زوال هستم و مانند ملخ از باد رانده شده ام. از بس روزه گرفته ام زانوهایم می لرزند و گوشت بدنم آب می شود» (فرامیر۲۴-۲۱-۱۰۹).

خداوند در جواب ارمیای نبی هنگام دعا برای بنی اسرائیل برای رهایی از سرگردانی جواب منفی می دهد و آن ها را تهدید می کند: «از این پس از من نخواه که این قوم را یاری نمایم و برکت دهم. حتی اگر روزه بگیرند به دادشان نخواهم رسید؛ اگر هم هدیه و قربانی نیاورند، نخواهم پذیرفت؛ بلکه ایشان را با جنگ و قحطی و وبا هلاک خواهم کرد» (ارمیا،۱۲-۱۱؛۱۴).

در جای دیگر از روزه به عنوان وسیله ای برای برگرداندن و لغو مجازات خداوند یاد می شود:

«در روزی که مردم روزه می گیرند، به خانه خداوند برو و این طومار را با صدای بلند بخوان {طومار حاوی سخنان خداوند علیه اسرائیل و یهودا و اقوام دیگر است}، چون در آن روز، مردم از سراسر یهودا به آنجا گرد خواهند آمد، شاید از راه های بد خود باز گردند و پیش از آن که دیر شود، از خداوند طلب بخشش کنند، زیرا بلایی که خداوند علیه این قوم اعلام فرموده، بسیار سخت است.»

دانیال:

دانیال نبی در ارمیای نبی می فهمد که خداوند به ارمیا گفته که اورشلیم باید هفتاد سال ویران بماند. وی دست به دعا و روزه برمی دارد و از خداوند می خواهد به آنها ترحم کند:

«پس دست التماس و دعا به سوی خداوند دراز کردم و روزه گرفتم، پلاس پوشیدم و خاکستر بر سرم ریختم».

دانیال دعا می کند تا سرزمینش و مردمش از اسارت نجات پیدا کنند، خداوند به وسیله ای جواب او را می دهد و می گوید که خواسته اش برآورده می شود: «…..چون از همان روز اول که در حضور خدای خود روزه گرفتی و از او خواستی تا به تو فهم بدهد، درخواست تو شنیده شد».

در جای دیگر درکتاب یوئیل، وی پیش بینی می کند بلای وحشتناکی خواهد فرستاد تا مردم یهودا را تنبیه کند. وی می گوید ملخ به این سرزمین هجوم می آورد؛ که منظورش سپاه دشمن بوده است. وی به مردم اخطار می دهد و از آن ها درخواست توبه، روزه و گریه زاری می کند.

«ای کاهنان، لباس ماتم بپوشید، ای خدمت گزاران خدای من، تمام شب در برابر قربانگاه گریه کنید، چون دیگر غله و شرابی نمانده تا به خانه خدای تان هدیه کنید. روزه را اعلام کنید و خبر دهید مردم جمع شوند. ریش سفیدان همراه با تمام قوم در خانه خداوند، خدای خود جمع شوند و در آنجا در حضور او گریه و ناله کنند» (یوئیل۱۴-۱۳؛۱).

روزه همچنین، برای اعلام توبه و پشیمانی از گناهان به کار می رفته است. خداوند از مردم می خواهد با روزه گرفتن توبه کنند تا مشمول رحمت او شوند. البته همه ی این ها باید خالصانه و از ته دل باشد: «خداوند می فرماید: الان تا وقت باقی است با تمام دل خود، با روزه و گریه و ماتم بسوی من بازگشت کنید. و اگر واقعاً پشیمانید دل هایتان را چاک بزنید نه لباس هایتان را» (یوئیل، ۱۳-۱۲؛۲).

در داستان یونس نیز بار دیگر مردم برای برگرداندن تصمیم خداوند برای نابودی شهر به خاطر خشمش از اعمال آنها به روزه متوسل می شوند؛ یونس که از شکم ماهی زنده بیرون آمده از طرف خداوند مأمور هشدار به مردم شهر می شود. وی شروع به موعظه می کند و به آن ها می گوید: شهرشان پس از چهل روز ویران خواهد شد، مردم شهر حرفش را باور می کنند: «اهالی شهر حرفهایش را باور کردند، به همه اعلان کردند که روزه بگیرند و همه، از بزرگ تا کوچک، پلاس پوشیدند» (یونس؛۲:۵).

زیارت های مسیحی:

 

زیارت درکتاب مقدس:

زیارت درمیان اقوام سامی خاورمیانه تاریخی طولانی دارد. مکان هایی زیارتی بی شماری دراین ناحیه توسط باستان شناسان کشف شده است. مردم مقداری از محصولات زمین و تعدادی از دام هایشان را به این مکان ها می بردند تا به عنوان سپاسگزاری به خدایان تقدیم کنند. آن ها بر این باور بودند که این مکان ها از سوی خدایان به عنوان مکان های ویژه برگزیده شده اند.

بعضی مکان های مقدس کنعانی فقط ازسوی بنی اسرائیل زیارت می شدند. این مکان ها پیوندگاه سیاسی-مذهبی قبایل مختلف بنی اسرائیل بودند. بعد ازحضرت داوود، اورشلیم به عنوان مرکز گردهمایی های بنی اسرائیل درآمد. برخی مکان های دیگر نیز مورد توجه مردم بودند. برخی پادشاهان به تخریب چنین مکان های فرعی اقدام کردند، اما بعد از مرگ آن ها دوباره این مکان ها مورد زیارت مردم قرار می گرفتند.

زیارت مقدس در قوانین مذهب بنی اسرائیل در سه جا به رسمیت شناخته شده است. دراینجا سخن از سه جشن است: جشن پسور[۵۵] و عید نزول روح القدس بر رسولان عیسی[۵۶] و عید سایبان[۵۷]. در این جشن ها بنی اسرائیل فرمان داشتتند به حضور خداوند برسند. زیارت بنی اسرائیل در زمان تبعید و بعد از آن ادامه پیدا کرد (پولان[۵۸]، ۲۰۰۳: ۳۴۳-۳۴۲).

سفر مسیحیان به مکان های مقدس از قرن اول تا ۷ میلادی:

این سفرها به خاطر گرامی داشت و زیارت مکان هایی که به زندگی حضرت مسیح، قدیسان، و شهدا مرتبط بودند انجام می شدند. بعضی مکان ها به خاطر روی دادن معجزه ای در آنجا تقدس پیدا کرده بودند و از سوی مسیحیان زیارت می شدند. زیارت ها گاهی به انگیزه ی درخواست کمک از خداوند یا انجام عباداتی چون شکرگزاری و یا توبه انجام می شدند. در قرن چهارم رویدادهایی باعث تحکیم ایده ی زیارت در میان مسیحیان شدند: امپراطور کنستانتین[۵۹] اول و مادرش هلنا از مکان های مقدس زیارت کردند و دیگری شناساندن سرزمین مقدس ازسوی قدیس جروم[۶۰] و…

زیارت مسیحیان ازلحاظ مکانی به سه بخش تقسیم می شود.

۱-زیارت سرزمین مقدس

۲-زیارت صومعه های مصر و مقبره های ایتالیا

۳-زیارت های کوتاه تر که در سرتاسر قلمرو مسیحی در دسته ه ای مختلف دینی بوجود آمدند.

۱-زیارت سرزمین مقدس:

زیارت سرزمین مقدس یعنی جایی که پیامبر دینی مسیح به دنیا آمده بود، رشد کرده و زندگی کرده بود؛ از همان آغاز اهمیت زیادی در بین مسیحیان داشته است. از مهم ترین زیارت کنندگان سرزمین مقدس همان گونه که گفته شد می توان امپراطور کنستانتین اول و مادرش هلنا[۶۱] را نام برد. با زیارت کنستانتین و مادرش از سرزمین مقدس مردم عادی نیز به سوی سرزمین مقدس سرازیر شدند. منابع مختلف مسیحی از ایستگاه های بین راهی زائران مسیحی و حضور مسیحیان از نقاط مختلف قلمرو دین مسیح صحبت می کنند. درپایان قرن چهارم میلادی اشاره به زیارت در آثار پدران کلیسا به خوبی مشهود است.

مهم ترین فردی که در زیارت مسیحیان درنخستین سده های مسیحیت نقش داشته است قدیس جروم است. وی سی سال در سرزمین مقدس اقامت کرد و بزرگترین مفسر کتاب مقدس در زمان خود بود. وی بر این عقیده بود که با زیارت سرزمین مقدس انسان خواهد توانست کتاب مقدس را بهتر بفهمد. از قرن پنجم و ششم میلادی مسیحیان شروع به زیارت صومعه ها نیز می کنند.

۲-زیارت مصر و روم

در قرن چهارم رهبانیت مسیحی حلقه اتصال مصر و فلسطین بود. آثار نویسندگان مسیحی باعث توجه مردم به مکان های مسیحی موجود در مصر شد و رفته رفته مردم به زیارت این مکان ها در آمدند.

در شش قرن اول میلادی رم از نظر زیارتی اهمیتی همسان سرزمین مقدس نداشت، اما توجه به نقاشی های دیواری نشان دهنده ی حضور زیارت گران در این مکان هاست.

مقبره های پیتر[۶۲] و پاول[۶۳] از مکان های زیارتی رم به حساب می آمدند. در نیمه ی دوم قرن چهارم میلادی با بازسازی ساختمان های مذهبی و کتیبه هایی که بر دیوارهای این مکان ها نقر شدند، زیارت رایج شد.

زیارت ها در قلمرو دین مسیحی باعث به وجود آمدن آیین های شادمانی و جشن ها شدند. این جشن ها اغلب مورد نکوهش روحانیون مسیحی بودند. ازمهم ترین بخش های زیارت رومی در قرن چهارم میلادی، زیارت آرامگاه حواریون از سوی امپراطور روم بود.

۳-زیارت محلی

زیارت های محلی، اغلب به مکان های نزدیک به محل زندگی مسیحیان مرتبط بودند. این زیارت گاه ها بیشتر آرامگاه افراد زاهد و مقدس محلی و یا کلیساهای محلی بودند )مک کارتی[۶۴]،۲۰۰۳: ۶-۳۴۵).

مقاصد زیارت:

مهمترین مقصد زیارت در مسیحیت سرزمین بیت المقدس بود. بعد از بیت المقدس مقبره ی قدیسان پیتر و پاول در روم قرار داشتند. بعدها مقبره های دیگر شهدای مسیحی نیز به محل زیارت تبدیل شدند. برخی از مردم به زیارت مکان هایی می رفتند که به باور آن ها قدیسان مسیحی پدیدار شده اند. برخی دیگر به زیارت مکان هایی به خاطر گرامی داشت حضرت مریم می رفتند.

خاستگاه مکان های زیارتی:

خاستگاه بسیاری از مکان های زیارتی چنان با افسانه در آمیخته است که بیرون کشیدن حقیقت از میان آنها کار دشواری است. بسیاری زیارتگاه های جدید حتی در زمان معاصر، به خاطر رویاهای افراد عادی به وجود آمده اند. معمولاً با پیدا شدن اثر یا جایی مریوط به مسیحیت، آن مکان به صورت زیارتگاهی درمی آید. در زمان حاضر، پدیدارشدن شخصیت های دینی سبب به وجود آمدن زیارتگاه های پرشماری در جاهای مختلف شده است (لابانده[۶۵]،۲۰۰۳: ۳۴۶).

زمان شناسی زیارت مسیحی:

نوشته های مربوط به قرن چهارم میلادی نشان می دهد که زیارت اورشلیم (بیت المقدس) از زمان حواریون بدون وقفه ادامه پیدا کرده است. نوسازی اورشلیم، پیداشدن صلیب مقدس و برپایی زیارت گاه ها باعث فراگیر شدن زیارت شد که در تمام قرون وسطی نیز ادامه پیدا کرد. البته در سال هایی که اورشیلم در دست مسلمانان بود، روند زیارت کندتر شد.

جنگ های صلیبی از سال ۱۰۹۵ شروع شدند. جنگ جویان خود را زائر می دانستند و باور دیگران نیز همین بود. البته نباید فراموش کردکه این گونه زائران از مسیر اصلی زیارت مسیحی و اهداف آن منحرف شده بودند.

با آغاز قرن شانزدهم و با پیشروی سپاهیان عثمانی در قلمرو مسیحی، مسافران کمتر به زیارت سرزمین مقدس می رفتند که این رویداد باعث کند شدن روند زیارت شد. در این زمان که سفر به سرزمین مقدس خطرناک بود، مکان های زیارتی دیگر که در اروپا و آمریکا بودند مورد توجه قرار گرفتند )لابانده، همان: ۳۴۷).

با شروع اصلاحات در مسیحیت بسیاری زیارت گاه ها رونق خود را از دست دادند. در مذهب کاتولیک باز هم بر زیارت تأکید شد. در قرن هجدهم که به عصر روشنگری معروف است زیارت از رونق افتاد و بسیاری زیارت گاه های نامور زائران خود را ازدست دادند. با این حال، مردم هنوز به زیارت گاه های محلی می رفتند.

درنیمه ی اول قرن نوزدهم، زیارت رفته رفته متداول شد. با کشیده شدن اولین ریل های قطار، زیارت رونق بالایی گرفت و مکان های مرتبط با حضرت مسیح، حضرت مریم و حواریون پر از زیارت کنندگان شدند.

امروزه، اورشلیم و رم، زیارت کنندگانی از سراسر جهان دارند. دیگر زیارت گاه ها بیشتر از سوی زیارت کنندگان محلی زیارت می شوند.

زیارت گاه های مسیحی

شمار زیارت ها و زیارت گاه های مسیحی به صدها، و شاید هزارها، می رسد. شمار زیادی از آن ها جایگاه های نمودهایند، که نامورترین شان «لورد» و «فاطمه»اند. برخی دیگر پس از معجزه های گونه گون حقیقی یا پنداری زیارتگاه شده اند، و برخی هم بی آن که مدعی رویدادهای فراطبیعت باشند، ازچند سده پیش کانون پرتوافشانی روحانی بوده اند. گاه زیبایی مکان هایی که زیارتگاه در آن است توریست ها را به خود می کشاند و جنبه دینی آن ها را پس می زند. از زیارتگاه های مسیحی چند نمونه در این جاذکر می کنیم که همه در فرانسه قرار دارند.

-«پوی آن وله» که در سده های میانه اهمیتی برابر«لورد» کنونی داشت و امروزه هنوز هر سال چند صد هزار زیارتگر و توریست به آن جا می روند.

-«رکامادور»که جایگاه زیبایی دارد و هر سال نزدیک یک میلیون نفر برای زیارت و تماشای طبیعت به آن جا می روند.

-«نوتردام دوشاتر» که بیشتر زیارتگران آن دانشجویان اندکه چهل هزار تن از آن ها هر سال در پایان سال تحصیلی به آن جا می روند.

و چند زیارتگاه نامور از کشورهای دیگر:

-درلهستان«شستو چووا» همه ساله در پانزدهم ماه اوت صدها هزار لهستانی را به خود می کشاند. تب و تاب ملی که این زیارت در مردم لهستان بر می انگیزد چنان تند است که مردم از ۱۷۰ کیلومتری با قرار قبلی گروه گروه در راه ها گرد می آیند تا دسته جمعی راه پیمایی کنند. دهقان ها در طول راه زیارتگران را به رایگان می پذیرند و خوراک و خوابگاهشان می دهند. در میان زیارت گران کهنسالانی دیده شده اندکه ۵۰ بار به این زیارت آمده اند.

-«لووکا» در چکسلواکی، زیارتگاهی است کهن که به افتخار مریم باکره برپا شده است. در زمان حکومت رژیم کمونیستی هم، با همه ترس و مانع تراشی که رواج داشت، در هر سال بیش از۱۰۰ هزار تن به این زیارتگاه می رفتند.

-زیارتگاه های پرشماری که کلیساهای گونه گون مسیحی در سرزمین قدس-بیت المقدس بیت الحم، نازارت-بر پا کرده اند.

-زیارتگاه های اسپانیا که از شمار بیرون است و نامورترین آن ها «ال روکیو» در «آندالو» است که هر سال پانصد هزار تن به آن جا به زیارت می روند.

-همان شمار زیارتگاه در ایتالیا است، از جمله «سان دامیانو»در نزدیکی «آسیز»، «مونته کاسینو» و البته در خود شهر رم، که در روزهای ویژه زیارتی در هر سال ۸ میلیون نفر به زیارت آن ها می روند.

در آمریکای جنوبی:

همانند همه ی کشورهای کاتولیک، هر دهکده ی آمریکای جنوبی برای یکی از قدیسان جشنی بر پا می دارد که فرصتی است برای مردم-دیندار و بی دین-که در هم آمیزند و به راهپیمایی و شادی پردازند، که گاه توریست ها هم به همان شمار در آن شرکت می کنند.

همچنان که در دوران مسیحی شدن در اروپا روی داد، در آمریکای جنوبی نیز بیشتر پرستش گاه های مسیحی بر جایگاه مکان های دینی غیرمسیحی بنا شده اند. از زیارتگاه های این سرزمین دوتا در جهان نامور شده اند:

نوتردام دوگوادالوپ:

در ۱۵۳۱ مریم باکره به یک دهقان مکزیکی-«خوان دیگو» نام- نمودار شد و به او گفت که خواستار است که یک پرستشگاه در یک جایگاه همان نمود بنا شود. گل رزهایی که خوان دیگو در آنجا چیده بود نقش چهره مریم مقدس را بر شنل او-که گل ها را در آن پیچیده بود-نهاده بودند. هر سال، در دوازدهم ماه دسامبرکه سالروز این نمود است، اوج بزرگداشت تمثال مریم مقدس است. به بنایی که در سده هجدهم در آن جا ساخته شده بود امروزه یک کلیسای بزرگ افزوده شده است. در پای تمثال، یک قالی باریک و بلند پهن کرده اند که زیارت گران بر روی آن به پیش روند تا انباشته نشوند. زیارت در حال و هوای یک جشن عمومی برگزار می شود و با رقص و ترانه همراه است.

مسیحی شدن مردم بومی در مکزیک وام بزرگی به این نمودها دارد که درست همه آن ها بر فراز تپه ای رخ دادند که -پیش از کشورگشایی اروپاییان- در آنجا بومیان یک پرستش گاه به مادر خدایان پیشکش کرده بودند. نوتردام دوگودالوپ نگهبان مکزیک است.

کوپابانا:

در بولیوی، در کرانه ی دریاچه ی«تی تی کاکا» در این زیارتگاه نامور یک مجسمه هست که در سال ۱۵۸۳یکی از نزدیکان امپراتور «اینکا» آن را ساخته است. کلیسا در جایگاه یک پرستش گاه کهن بنا شده است. مهم ترین زیارت ها را در فوریه و پانزدهم اوت برپا می دارند که جشن مریم مقدس در کوپاکابانا است. پلاژ نامور ریودوژانیرو نام خود را از این زیارتگاه گرفته است.

سن ژاک دوکومپوستل:

این زیارتگاه که امروزه کسی به سراغش نمی رود، در درازای یک هزار سال یکی از مهم ترین جایگاه های دینی مسیحیت به شمار می رفت و با رم و بیت المقدس همسری می کرد. انبوه زیارت گرانی که، برخی سال ها شمارشان به ۵۰۰ هزار می رسید، از همه جای اروپا به آن جا می رفتند تا گوری را که از آن یکی از یاران مسیح-ژاک اعظم- می انگاشتند، زیارت کنند.

چگونه و از چه راهی این پیام آور مسیحی می توانسته از یک گوشه دورافتاده شمال اسپانیا سر درآورده و در آن جا به خاک سپرده شده باشد؟ این جز افسانه نتواند بود، هر چند که خلایق در دوران دوان به آن جا کشانیده است. دورانی که بخش بزرگی از سرزمین اسپانیا هنوز زیر سلطه ی اسلام بود، یک راهب ادعا کرد که به او الهام شده است که پیام آورعیسی در کومپوستل به خاک رفته است. این ادعا که باورنکردنی نبود با نماد سن ژاک در سال ۸۴۴ که در جنگ «کلاویژو» در کنار مسیحیان با مسلمانان جنگیده بود نیرو گرفت. این زیارت رفته رفته گسترش خارق العاده به خود گرفت. زیارت گران درآغاز برای رسیدن به زیارتگاه تن شویی می کردند تا پاک شوند، تن پوش پیشین خود را به دور می افکندند و یک گواهی زیارت می گرفتند که گواه پارسایی شان باشد.

از سده هجدهم از آوازه این زیارتگاه چه بسیار کاسته شده، هر چند که کوشش هایی به کارمی رود- بیشتر توریستی- تا خاطره آن مکان را زنده نگهدارند.

«نوتردام دوفورویر»درلیون:

در کلیسای کنونی فورویر، که به مریم مقدس پیشکش شده است، یک سری پدیده های معجزه آسا را که مریم در آن ها دست داشته است، گرامی می دارند: جلوگیری از بیماری واگیردار «فساد خون» در ۱۶۳۶، جلوگیری از بیماری واگیردار طاعون در۱۶۴۳، جلوگیری از اپیدمی وبا در۱۸۳۲ و جلوگیری از پیشرفت ارتش پروس به سوی لیون در۱۸۷۰٫ و آن زمان بود که تصمیم به ساختمان کلیسای کنونی گرفته شد. هر سال نزدیک یک میلیون زیارت گر به فورویر می روند تا از مریم بخواهند که حاجتشان را روا کند. بیشتر حاجت مندان گرفتاری های خانوادگی، تندرستی یا بیکاری دارند. یازده کشیش در کلیسا خدمت می کنند. هشتم دسامبر که سالروز معجزه ۱۶۴۳است بزرگترین جشن ها است. شهر لیون با شمع نورافشان می شود و اسقف شهر برای مردم دعا می کند و طلب رحمت.

ترکیب بندی اجتماعی زیارت گران درخور دقت است. در سرشماری سال ۱۹۸۵پنجاه درصد آن ها مردان بوده اند، ۶۹ درصد آن ها زیر پنجاه سال داشته اند، ۲۹ درصدشان خارجی بوده اند، در یک ماه در میان زیارت گران از ۲۶ ملیت دیده شده است. در میان زیارت گران زن هایی مسلمان هم بوده اند که برای تکریم مریم باکره، مادر عیسی، آمده بوده اند.

بخشش در مسیحیت

در مسیحیت دهمین یا هر قسمت از درآمد فرد باید به کلیسا پرداخت شود تا به مصرف داخلی کلیسا، پشتیبانی از روحانیون، بالا بردن و بهبود کارهای کلیسا و کمک به نیازمندان برسد.

در کتاب مقدس:

در بسیاری جوامع قبل از تاریخ، اهدای درصدی ازمحصول به خدایان یا پادشاه به عنوان یک سنت رواج داشت. در بعضی جوامع نیز غنایم جنگی، سود بازرگانی و دیگر درآمدها نیز مشمول این سنت می شدند. در میان بنی اسرائیل این رسم مبنای مذهبی داشت و به هیچ روی جنبه ی مالیات نداشت. پرداخت ده درصد از درآمد به یهوه .

در کتاب مقدس بنیان روشنی برای پرداخت عشریه در دست نیست و به همین خاطر دنبال کردن سیر تکامل آن به صورت دقیق میسر نیست. درکتاب مقدس عشریه فقط به غلات، شراب و روغن اختصاص دارد. بعدها در متون مقدس به محصولاتی چون میوه ها و احشام نیز اختصاص می یابد.

در کلیسا:

در آغاز مسیحیت نظام عشریه وجود نداشت. آنچه درکتاب عهد عتیق آمده بود دیگر کاربردی نداشت. با گسترش کلیسا و افزایش نیازهای مادی کلیسا، سران آن به این فکر افتادند تا با وضع قوانینی، راهی برای رفع نیازهای مالی کلیسا پیدا کنند. الگوی عشریه کتاب عهد عتیق مناسب تشخیص داده شد و به مردم گفته شد که مؤمنان باید ده درصد از درآمد خود رابه کلیسا اهدا کنند. البته این کار بیشتر در قلمرو غربی دین مسیحیت انجام می شد.

با بدست آوردن پشتیبانی لازم، این درخواست به قانون تبدیل شد، در شورایی در سال ۵۸۵ به مسیحیان دستور پرداخت عشریه صادر شد و آنهایی که این کار را نمی کردند، تهدید به طرد از جامعه ی مسیحی شدند. پرداخت به صورت نامنظم و با اکراه انجام می شد. در قرن هشتم میلادی پرداخت عشریه به صورت اجباری درآمد و در دسته ی قوانین مدنی قرار گرفت. ابتدا عشریه فقط از محصولات گرفته می شد، اما درقرن سیزدهم عشریه شامل بعضی سودهای بازرگانی و دستمزدها نیز شد. قوانین پیچیده ای برای تعیین شرایط معافیت از پرداخت عشریه اینکه شامل چه محصولاتی شود وضع شدند. بعدها با جدایی دین از سیاست، بعد از اصلاحات دینی و به خاطر شرایط اجتماعی و اقتصادی، نظام عشریه دیگر قابل اجرا نبود. بعد از انقلاب فرانسه، دریافت عشریه به عنوان راهی برای اداره کلیسا به پایان راه خود رسید. (میگر و دایت لاین[۶۶]، ۲۰۰۳: ۹۲-۹۱).

زکات در مسیحیت tithe خوانده می شود. این واژه از انگلیسی قدیم آمده و به معنای یک دهم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:30:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم