کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



تاکید عقل بر تامین عدالت استخدامی 

 

عدالت استخدامی از نظر عقلی نیز قابل بحث می باشد. بسیار واضح است که برای پیش برد کار در یک اداره از سوی دولت هزینه می شود. این هزینه برای تشکیل اداره به این لحاظ صورت می گیرد که هدف های مورد توقع از آن اداره بر آورده شود. طبیعی است که دستیابی به این اهداف در صورتی امکان پذیر است که ساز و کارهای مدیریت اداری از استخدام گرفته تا نظارت و ارزیابی و سایر مباحث مربوط به مدیریت منابع انسانی در آن اداره گرفتار نقیصه های خود ساخته یا عارضی نباشد. بحث استخدام در اداره ها و موثریت اداری از نظر عقلی بسیار مهم می باشد. در این گفتار به این موضوع پرداخته می شود.

 

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

الف- فواید استخدام عادلانه از منظر عقل

 

مدیریت منابع انسانی امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین بحث ها در مدیریت به شمار می رود. مدیریت منابع انسانی شامل شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی در یک اداره می شود که برای نیل به اهداف مورد توقع به وجود آمده است و انتظار بر این است که توسط فعالیت این افراد که در اداره بکار گرفته می شوند، اهداف مورد توقع از آن اداره محقق شود. [۱]

 

نظر به اهمیتی که مدیریت منابع انسانی در جامعه بشری پیدا کرده است، امروزه دیده می شود که در دانشگاه های مختلف و در کشورهای مختلف، موضوعات مربوط به مدیریت و از جمله مدیریت منابع انسانی، به عنوان رشته های درسی تدریس می شود تا دانش پژوهان با اصول و قواعد و سیستم مدیریت منابع انسانی به خوبی آشنایی حاصل کنند. برخی از کارشناسان به این باورند که یکی از مهم ترین دلایلی که در پیشرفت و یا عقب ماندگی جوامع انسانی بسیار دخیل بوده است، نحوه مدیریت منابع انسانی در سازمان ها و نهادهای اداری و اجرایی آن جامعه بوده است. در جامعه ای که مدیریت منابع انسانی به صورت مطلوب و منطقی صورت گرفته است، در کنار دستاوردهای متعدد، حد اقل دو حسن به صورت بسیار بارز و آشکار ملموس بوده است.

 

اول- موثریت اداری

 

در تعریف اداره گفته اند که اداره عبارت از نظام اجتماعی، طرح روش ها و شالوده های خاص است که در آن عده ای زیادی از افراد به منظور رسیدن به یک سلسله اهداف نسبتا مشخص به انجام وظایف معین به طور دقیق مشغول اند. و یا اینکه گفته شده است که اداره پروسه قرار دادن افراد و اشخاص در کنار هم به خاطر سهولت ها در کار و رسیدن به اهداف مشخص مورد نظر است تا از آن منابع مختلف به شکل موثر و مثمر استفاده به عمل آمده و در نتیجه قناعت و رضایت جوانب ذیدخل فراهم گردد.[۲]

 

دیده می شود که در این دو تعریف رسدن به اهداف مشخص از تشکیل اداره اشاره شده است. یعنی اینکه هر اداره ای که شکل می گیرد و تشکیل می گردد، بر اساس یک هدف مشخص است و برای این ایجاد می شود که از طریق بکارگیری نیروهای انسانی، آن اداره بتواند به هدف مشخص خود دست پیدا کند. به گونه مثال اگر اداره ای برای مقابله با فلج اطفال در چوکات وزارت صحت عامه ایجاد می شود، به خاطر این هدف است که بتواند با برنامه ریزی و تطبیق برنامه هایش، فلج اطفا را در کشور محو و نابود نماید و نگرانی موجود در این زمینه را که ممکن است در نزد خانواده ها و افکار عامه وجود داشته باشد را رفع کند. بدیهی است که رسیدن اداره به هدف از پیش تعیین شده اش، زمانی امکان پذیر است که در آن اداره افرادی بکار گرفته شده باشد که توانایی و تخصص مورد ضرورت برای دست یابی به آن اهداف را داشته باشند. در مثالی که ذکر گردید، برای محو بیماری فلج اطفال، باید در اداره ای که از سوی وزارت صحت عامه ایجاد می شود، افرادی باید استخدام شوند و بکار گرفته شوند که دانش آموخته علوم طبی بوده با این مرض آشنایی داشته باشند و مهارت لازم را برای مقابله با آن دارا باشند. اگر برای مقابله با این مرض داکتر نه بلکه خیاط، نانوا، انجنیر، عکاس، آرایشگر و یا از صنوف دیگر استخدام شوند، مقابله با فلج اطفال و محو این مرض ممکن و یا آسان نخواهد بود.

 

اینکه در تعریف اداره به هدف و نیت خاص تاکید شده است، روشن می کند که اساسا اداره و سازمان به منظور دسترسی به یک هدف ایجاد می شود و باید هم به همان هدف برسد. انگیزه و فلسفه ایجادی اداره همان هدفی است که اداره برای آن تشکیل شده است. از همین رو است که گفته شده است که اداره و یا سازمان، تشکیلات بزرگ و یا کوچکی است که به قصد و نیت خاص و برای نیل به اهداف مشخص به وجود آمده است. این سازمان ممکن است عمومی و یا دولتی باشد و از بودجه دولت و برای دسترسی به یک هدف عمومی به وجود آمده باشد و هم چنین ممکن است که این سازمان یک شرکت صنعتی و تولیدی، شرکت تجاری خصوصی، باشگاه ورزشی و تفریحی، موسسه عام المنفعه و غیر انتفاعی، دانشگاه و یا یک قطعه از نیروهای نظامی باشد. [۳]

 

مهم این است که یک هدف وجود داشته است و همان هدف انگیزه شده است که یک اداره و سازمان شکل بگیرد. دسترسی به هدف از سوی اداره در صورتی سهل و آسان است که در تشکیلات اداره از نظر انسانی، رفتار مسلکی صورت گرفته باشد. یعنی در پروسه گزینش و استخدام کارمندان اداره، تخصص و تجربه کاری استخدام شوندگان با همان حوزه و مسلک در نظر گرفته شده باشد و اطمینان استخدام کنندگان حاصل شده باشد که افراد استخدام شده از دانش و تجربه لازم برای اجرای برنامه هایی که در راستای نیل به هدف مشخص در نظر گرفته می شود را دارا می باشند و همچنین توانایی بکارگیری ابزارهایی که برای دسترسی به هدف یا اهداف تعیین شده ضرورت است را دارا می باشند . در چنین صورتی خواهد بود که دسترسی اداره به اهداف مورد توقعش قابل دسترس و در عین حال آسان خواهد بود.

 

دوم- کاهش هزینه

 

نتیجه مثبت دیگری که استخدام مطلوب و گزینش معقول و غیر جانبدارانه نیروهای انسانی یک اداره می تواند در پی داشته باشد، کاهش هزینه های اداری می باشد. وقتی هدفی تعیین می شود و برای نیل به آن هدف اداره ای ایجاد می گردد، هزینه هایی نیز برای آن اداره در نظر گرفته می شود. معاش پرسونل و کارمندان اداره، هزینه های اداری شامل کرایه دفتر، قرطاسیه، لوازم دفتر، ماشین آلات، لوازم فنی، برق و غیره باید تامین شود تا یک اداره بتواند وجود داشته باشد.

 

 

هزینه های اداری، شامل پول و زمان لازم برای دسترسی به هدف مورد توقع از اداره، پیش از تشکیل اداره برآورد می شود و معلومات راجع به آن در اختیار تشکیل دهندگان اداره قرار می گیرد. اگر بعد از تشکیل و تامین هزینه، اداره بتواند به صورت نرمال و مطلوب کار خود را به پیش ببرد، می تواند در بدل صرف هزینه مالی و زمانی، هدف مورد نظر خود را محقق کند، اما اگر کار اداره به صورت نرمال و مطلوب پیش نرود، سبب می شود که هزینه های اضافی بر اداره تحمیل گردد.

 

در صورت مواجه شدن اداره به کمبود هزینه و زمان، اداره ناگزیر خواهد بود به کار خود بدون اینکه به هدف مورد توقع اش دست یابد، پایان دهد و یا اینکه اگر تصمیم گرفته شود که به ادامه تلاش برای دستیابی به هدف اش کار کند، ناچار خواهد بود که هزینه های اضافی مالی و زمانی را متقبل گردد. یکی از عوامل موثر در دسترسی اداره به هدف مورد توقع اش در وقت و زمان معین و با بکارگیری هزینه های مالی معین این است که در شکل گیری اداره، اسلوب معقول برای تشکیل اداره که همان استخدام مسلکی و عادلانه و معیاری است در نظر گرفته شود و از سوی تشکیل دهندگان و استخدام کنندگان اداره مورد اجرا قرار گیرد. اگر این مهم در پروسه استخدام رعایت نشود، اداره ناگزیر خواهد بود که هزینه های اضافی را برای دسترسی به هدف مورد توقع خود متقبل گردد.

 

اگر در پروسه استخدام به دانش و تخصص و توانایی استخدام شوندگان با حوزه کاری اداره توجه صورت نگیرد، تشکیل اداره و پرداخت معاش و استخدام افراد غیر متخصص و بکارگیری ماشین آلات لوکس و مدرن و کرایه دفتر کلان و وسیع و مفشن سازی دفتر به تنهایی نخواهد توانست امکانات لازم برای دسترسی اداره به هدف مورد توقع اش را فراهم سازد. چیزی که بسیار اهمیت دارد، این است که در استخدام اداری به توانایی و تخصص و تجربه استخدام شوندگان و ارتباط دانایی و توانایی شان به حوزه کاری اداره توجه صورت گیرد. با این بحث روشن می شود که نحوه استخدام در اداره در کاهش هزینه های اداری اداره نیز نقش بسیار برجسته و بارز دارد.

 

ب – مضرات استخدام غیر عادلانه  از منظر عقل

 

با بحثی که در مبحث قبلی صورت گرفت، تا حدودی مضرات عقلی استخدام غیر مطلوب روشن گردید. اما برای روشن شدن بیشتر مضرات استخدام اداری غیر مسلکی و غیر مطلوب که با عقل قابل درک می باشد، می توان به دو مساله مهم اشاره کرد.

 

اول- رکود اداری

 

واضح است که وقتی اداره از نظر برخورداری از افراد شایسته در وضعیت مطلوب قرار نداشته باشد، با رکود مواجه خواهد شد. نبود تخصص و مهارت لازم برای دسترسی به هدف های تعیین شده از اداره در نزد کارمندان و استخدام شدگان در اداره، سبب می گردد که سازمان ایجاد شده نتواند فعالیت خود را به خوبی به پیش ببرد و در نتیجه با رکود کاری روبرو خواهد گردید.

 

به نظر می رسد این مساله در افغانستان در سطح بسیار کلان به تجربه گرفته شده است. سالهای متمادی است که دولت افغانستان در لیست کشورهای دارای بیشترین فساد اداری شامل بوده و در راس این لیست قرار دارد. این در حالیست که در دولت افغانستان و از سوی رهبری دولت افغانستان، اداره هایی برای مبارزه با فساد اداری تشکیل شده و هزینه هایی نیز برای این اداره ها در نظر گرفته شده است. اما این تلاش ها نتوانسته است نتیجه موجود را تغییر بدهد. یکی از علل اصلی این است که در افغانستان پروسه استخدام با مشکل مواجه است و در نظام اداری افغانستان، اصل سپردن کار به اهل کار با مشکل مواجه می باشد.

 

عدم سپردن کار به اهل کار سبب می شود تا علاوه بر اینکه اداره در دسترسی به هدفش ناکام بماند، به سردرگمی های اضافه تری نیز گرفتار شود. زیرا نبود افراد متخصص و کارآ در سطح اداره ها باعث می شود که این اداره ها پلان ها و پالیسی های بغرنج تری را وضع کند که به جای اینکه دسترسی به اهداف مورد توقع را آسان سازد، باعث سردرگمی بیشتر اداری شود. [۴]

 

دوم- افزایش هزینه

 

بحث دیگر در سوء مدیریت منابع انسانی و یا کجی و کج روی در استخدام، افزایش حتمی هزینه در روند اجرایات اداری می باشد. بسیار روشن است که اداره به خودی خود هیچ کاری را انجام داده نمی تواند. کار توسط کارمندان اداره و کسانی که در اداره استخدام شده اند، انجام می پذیرد. [۵]

 

اگر در اداره افراد لایق، شایسته، متخصص و توانمند برای اجرای کار استخدام شده باشد، این افراد می توانند به سرعت و سادگی کارهای اداره را به پیش برده و اداره را در دسترسی به اهداف مورد توقعش کمک کنند. اما اگر افراد استخدام شده در اداره از لیاقت، شایستگی، تخصص و توانمندی محروم باشند، کمکی به حال و روز اداره نخواهند توانست. بکارگیری افراد بدون تخصص و شایستگی و لیاقت در اداره سبب می شود که هزینه های صورت گرفته و تامین شده برای اداره ضرب صفر شود.

 

 

 

[۱] اسفندیار سعادت، مدیریت منابع انسانی، ص ۳٫

 

[۲] محمد ناصر ستانکزی، چالشهای موجود در بخش های عمده اداری افغانستان، صفحه اول.

 

[۳] اسنفدیار سعادت، مدیریت منابع انسانی، صفحه اول.

 

[۴] محمد ناصر ستانکزی، چالش های موجود در بخش های عمده اداری افغانستان، ص ۲۲٫

 

[۵] مرضیه  قدیری قهدریجانی، نگاهی به استخدام در قانون استخدام کشوری و قانون مدیریت خدمات کشوری، پایگاه مقالات حقوقی حق گستر، تاریخ دریافت ۲۶/۱۱/۱۳۹۳، آدرس انترنتیwww.haghgostar.ir.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 06:09:00 ب.ظ ]




قلمرو و مصادیق حمایت کیفری از حقوق استخدامی

 

 

 

در این فصل مهم ترین مساله های مربوط به موضوع تحقیق مطرح می شود، یعنی قلمرو و مصادیق حمایت کیفری از حقوق استخدامی در نظام حقوقی افغانستان بحث می شود. برای اینکه قلمرو و مصادیق حمایت کیفری از حقوق استخدامی بهتر و خوب تر قابل درک باشد، به شناخت نظام اداری افغانستان نیز ضرورت است. از همین رو در این فصل ابتدا نظام استخدامی افغانستان به معرفی گرفته می شود و سپس قلمرو حمایت کیفری از حقوق استخدامی مورد بحث و بررسی و تحقیق قرار می گیرد. همچنین در این فصل منابع حمایت کیفری از حقوق استخدامی در قوانین و مقررات افغانستان نیز مورد مطالعه قرار می گیرد.

 

 

 

 

مبحث اول- نظام استخدامی افغانستان

 

افغانستان به عنوان یک کشوری که سال های سال جنگ داخلی را سپری کرده است و بر اثر همین جنگ ها و کشمکش های داخلی، بی اعتمادی و سوء  ظن جای اعتماد و حسن ظن را گرفته است، بیش از هر کشوری دیگر نیاز به این دارد که از ساز و کارهای استخدامی در این کشور حمایت های کیفری صورت بگیرد. حمایت کیفری از حقوق استخدامی سبب می گردد که برابری در استخدام و مشارکت در دولت افغانستان نهادینه شود و تخطی از آن نیز تا حدودی کاهش یابد. در این فصل در خصوص وضعیت استخدامی در افغانستان و جایگاه حمایت کیفری از حقوق استخدامی در قوانین افغانستان و در کل ضرورت حمایت کیفری از عدالت استخدامی در افغانستان بحث می شود، اما در مبحث اول نظام استخدامی کشور مورد بررسی قرار می گیرد تا برای محققین و صاحب نظران و کسانی که در این عرصه تمایل به مطالعه و تحقیق دارند، نقطه های قوت و ضعف موجود در نظام استخدامی آشکار شود.

 

پایان نامه ها

 

 

 

گفتار اول- استخدام کنندگان و استخدام شوندگان

 

بسیار واضح است که استخدام کنندگان و استخدام شوندگان در دو قطب مقابل هم قرار دارد. استخدام از سوی نهاد دولت صورت می گیرد و بنایا استخدام کننده دولت می باشد. استخدام شوندگان مردم هستند که با طی مراحل پروسیجر استخدامی در کشور در استخدام دولت قرار می گیرند. قدرت مالی و اداری در افغانستان مثل هر کشور دیگر در دست دولت می باشد. این دولت است که با بهره گرفتن از چنین قدرتی دست به برنامه ریزی های اجرایی و اداری می زند و برای محقق سازی اهداف اجرایی و اداری خود، نیروهای انسانی را در قالب قرارداد استخدامی استخدام می کند.

 

الف – سمت های استخدامی

 

در ماده چهارم قانون کارکنان خدمات ملکی، تصریح شده است که تمامی اداره های خدمات ملکی در وزارت خانه ها، اداره لوی سارنوالی، ریاست های عمومی مستقل، کمیسیون های مستقل، تصدی های دولتی، ادارات امور مجلسین شورای ملی و آمریت اداری قوه قضاییه افغانستان تحت شمول حوزه استخدامی قرار می گیرد. [۱] این نشان می دهد که سمت های استخدامی در افغانستان متعدد و کثیر می باشد. برای تامین نیروی انسانی در تمامی وزارت خانه ها و ریاست ها و کمیسیون های مستقل، ادارات ولایت ها و ولسوالی ها، اداره های لوی سارنوالی و آمریت اداری قوه قضاییه باید استخدام صورت می گیرد. این تعدد و تکثر سمت های انتخاباتی که در افغانستان وجود دارد، در عین زمان ایجاب می کند که یک ساز و کار قوی برای تامین عدالت در استخدام در این کشور وجود داشته باشد. با توجه به تکثر و تعدد سمت های استخدامی در افغانستان، زمانی می توان نسبت به موجودیت عدالت و بی طرفی در استخدام مطمین بود که یک نظارت قوی بر تامین عدالت در استخدام در جامعه وجود داشته باشد.

 

ب – اصول استخدامی و شرایط استخدام شوندگان

 

پذیرش بدون تبعیض افراد در خدمت دولت یا همان قرار گرفتن در استخدام دولت در ماده پنجاهم قانون اساسی افغانستان مورد تصریح قرار گرفته است.[۲] اما قانون خدمات ملکی به صورت واضح تر اصول و مقررات حاکم بر استخدام و شرایط استخدام شوندگان را مورد بحث قرار داده است.

 

شرایط عمومی استخدام شوندگان در ماده هفتم قانون کارکنان خدمات ملکی مورد بحث قرار گرفته است. در این ماده آمده است که افرادی که به صفت مامور در خدمات ملکی استخدام می شوند، باید پنج شرط ذیل از که شرایط عمومی استخدام محسوب می گردد را دارا باشند.

 

اول- تابعیت افغانستان را داشته باشند. اولین شرط برای قرار گرفتن در استخدام دولت، این است که فرد تبعه دولت افغانستان باشد.

 

دوم- دارای میانگین سنی بین ۱۸ الی ۶۴ سال باشد. یعنی سن فردی که داو طلب استخدام در اداره دولتی می گردد، باید حد اقل ۱۸ و حد اکثر ۶۴ سال باشد.

 

سوم- تصدیق صحی از مراجع ذیصلاح در وزارت صحت عامه را داشته باشد.

 

چهارم- سند فراغت صنف دوازدهم و یا بالاتر از آن را از موسسات تعلمی داخلی و یا خارجی دارا باشد.

 

پنجم- به اساس حکم قطعی و نهایی محکمه صالح، به جنایت محکوم نشده باشد.

 

در کنار پنج شرط اصلی که از شرایط عمومی استخدام در افغانستان محسوب می شود، شرایط دیگری به عنوان شرایط خاص نیز وجود دارد که به بست های مربوطه استخدامی تعلق دارد. در قانون کارکنان خدمات ملکی افغانستان، سمت های استخدامی به بست های متعدد تقسیم شده است و برای استخدام در هر بست، علاوه بر شرایط عمومی که در بالا ذکر گردید، شرایط ویژه ای نیز در نظر گرفته شده است. بر اساس تقسیم بندی که در ماده ششم این قانون به آن تصریح شده است، در نظام استخدامی افغانستان هشت بست تعریف شده است که هر بست نیز دارای پنج قدم می باشد.

 

شرایط خاص مربوط به هر بست نیز در ماده هشتم قانون کارکنان خدمات ملکی تعیین شده است:

 

اول- بر اساس بند اول ماده هشتم این قانون، افرادی که برای بست اول خدمات ملکی که عالی ترین بست می باشد، استخدام می گردند، باید در کنار دارا بودن پنج شرط عمومی، این شرایط را نیز بایستی دارا باشند.

 

    • داشتن سند تحصیلی حد اقل لیسانس

 

    • داشتن تجربه کاری حد اقل چهارساله مرتبط به وظیفه

 

    • قابلیت طرح و تعیین خط مشی های اداره محل استخدام

 

    • توانایی رهبری و کنترول اداره

 

    • داشتن اهلیت و شایستگی

 

  • داشتن حسن سیرت و شهرت نیک.

دوم- شرایط اختصاصی مربوط به استخدام در بست دوم خدمات ملکی در بند دوم ماده هشتم این قانون بیان شده و تصریح شده است که فرد مایل به استخدام علاوه بر برخورداری از شرایط عمومی باید شش شرط اختصاصی مربوط به بست اول را نیز با کمی تفاوت داشته باشد. تفاوت اول میان شرایط اختصاصی بست اول و دوم در میزان تجربه کاری است. در بست اول باید استخدام شونده چهار سال تجربه کاری داشته باشد و تجربه مورد ضرورت کاری برای کسی که در بست دوم استخدام می شود، ۳ سال می باشد. تفاوت دوم در این است که نامزد بست اول باید قابلیت طرح و تعیین خط مشی مربوط به اداره را دارا باشد، اما برای نامزد بست دوم قابلیت ارائه مشوره در طرح خط و مشی مربوط به اداره مربوطه کفایت می کند.

 

سوم- شرایط اختصاصی برای قرار گرفتن در بست سوم خدمات ملکی که در بند سوم ماده هشتم قانون تعیین شده است، قرار ذیل است.

 

داشتن سند تحصیلی حد اقل فوق بکلوریا (۱۴ پاس)

 

داشتن تجربه کاری حد اقل دوساله مرتبط به وظیفه.

 

قابلیت تطبیق پالیسی اداره مربوطه.

 

توانایی رهنمایی و کنترول اداره.

 

داشتن اهلیت و شایستتگی.

 

داشتن حسن سیرت و شهرت نیک.

 

چهارم- برای بست چهارم خدمات ملکی شرایط اختصاصی نیز اندکی ساده تر می شود. بر اساس بند چهارم ماده هشتم قانون کارکنان خدمات ملکی فرد استخدام شونده باید این شرایط اختصاصی را دارا باشد.

 

داشتن سند تحصیلی حد اقل فوق بکلوریا.

 

داشتن تجربه کاری حد اقل یک سال مرتبط به وظیفه. البته کسانی که با در دست داشتن سند ماستری و یا دکتورا اقدام به استخدام می کنند، ضرورت به داشتن این شرط را ندارند.

 

قابلیت تطبیق خط و مشی اداره مربوطه.

 

داشتن اهلیت و شایستگی.

 

داشتن حسن سیرت و شهرت نیک.

 

پنجم- شرایط اختصاصی برای افرادی که در بست پنجم خدمات ملکی استخدام می شوند، بسیار ساده تر در نظر گرفته شده است. به اساس بند پنجم قانون کارکنان خدمات ملکی، استخدام شوندگان برای بست پنجم فقط ملزم به داشتن دو شرط اختصاصی اهلیت و شایستگی و حسن سیرت و شهرت نیک می باشند. سهل تر شدن شرایط اختصاصی برای بست پنجم نسبت به بست های بالاتر نشان دهنده درجه اهمیت بست ها نیز می باشد. به عبارت ساده تر میزان شدت و خفت شرایط اختصاصی برای بست های در نظر گرفته شده خدمات ملکی، مبین این است که اهمیت انگاری قانون نسبت به این بست ها متفاوت است.

 

ششم- در بند ششم از ماده هشتم قانون که شرایط اشخاص استخدام شونده برای بست ششم خدمات ملکی را تعیین کرده است، به دارا بودن همان شرایط عمومی استخدام که در بالا ذکر گردید، اکتفا شده است. براساس این بند، برای کسانی که در بست ششم خدمات ملکی استخدام می شوند، غیر از دارا بودن شرایط عمومی استخدام مانند تابعیت، سن، صحت، سند فراغت از صنف دوازدهم مکتب و عدم محرومیت از حقوق استخدامی بر اساس حکم محکمه، شرایط اختصاصی تعیین نشده است. با این وصف می توان گفت که برخورداری از فرصت استخدامی در این بست به مراتب سهل تر از بست های دیگر می باشد.

 

هفتم- به نظر می رسد بست های هفتم و هشتم خدمات ملکی برای کسانی در نظر گرفته شده است که سابقه کاری در خدمات ملکی را قبل از تصویب قانون کارکنان خدمات ملکی در سال ۱۳۸۷ دارا شده، اما سند فراغت از صنف دوازدهم را که یکی از شرایط عمومی استخدام در افغانستان می باشد را دارا نبوده اند. در بند هفتم از ماده هشتم قانون کارکنان خدمات ملکی آمده است که شخصی که در بست هفتم خدمات ملکی استخدام می گردد، باید شرایط مندرج فقره سوم ماده هفتم قانون کارکنان خدمات ملکی را دارا باشد. در بند سوم از ماده هفتم قانون کارکنان خدمات ملکی آمده است:” ماموریکی دارای تحصیلات پایین تر از صنف دوازدهم بوده و قبل از انفاذ این قانون به صفت مامور در وزارت ها و ادارات دولتی تقرر حاصل نموده اند، حین تطبیق برنامه اصلاحات اداری در صورتیکه سایر معیارهای بست های مندرج ماده هشتم این قانون را تکمیل نموده باشند، می توانند بدون در نظر داشت درجه تحصیل، بست های ادارات خدمات ملکی را به اساس رقابت آزاد احراز نمایند.”[۳]

 

البته برای کسی که در بست هفتم خدمات ملکی استخدام می گردد، علاوه بر شرط سابقه کاری، در اداره های ملکی، دو شرط دیگر نیز افزوده شده است که عبارت از داشتن سند فراغت از مراکز آموزش فنی و حرفوی و یا مهارت و تجربه کاری و توانایی انجام وظایف مطابق فن و یا حرفه مربوطه می باشد.[۴]

 

هشتم- برای استخدام شوندگان در بست هشتم خدمات ملکی که آخرین بست تعیین شده در قانون کارکنان خدمات ملکی می باشد، فقط سابقه حضور در اداره خدمات ملکی در شرط شده است. به این معنا که شخصی که سابقه حضور در اداره خدمات ملکی را داشته باشد، بعد از اجرای پروسه اصلاحات اداری می تواند در بست هشتم خدمات ملکی بدون در نظر گرفتن سند تحصیلی استخدام و به کار گمارده شود.

 

نکته: برای بست های هفتم و هشتم خدمات ملکی، اشاره ای به دارا بودن شرایط عمومی استخدام نیز صورت نگرفته است. این در حالیست که در سایر بست ها به دارا بودن شرایط عمومی استخدام در کنار شرایط اختصاصی مربوط به هر بست، نیز تصریح شده است.

 

ج – موانع و محدودیت های استخدام

 

با توجه به بحث شرایط استخدام در گفتار قبلی محدودیت ها و موانع استخدامی نیز تا حد زیادی روشن گردید. مهم ترین موانع استخدام، محرومیت از شرایط عمومی استخدام می باشد. کسانی که از شرایط عمومی استخدام که در مبحث قبلی مورد بحث قرار گرفت، محروم باشند، به صورت اتوماتیک با مانع قانونی استخدامی روبرو می گردند. نداشتن سند تابعیت افغانستان اولین مانع در مسیر استخدام می باشد. فردی که سند تابعیت افغانستان را نداشته باشد، نمی تواند در بست های خدمات ملکی در افغانستان استخدام گردد. عدم تصدیق صحی نیز دیگر مانع استخدام است که به عنوان شرط عمومی در استخدام مورد تصریح قرار گرفته است. نرسیدن به سن ۱۸ سالگی و یا عبور کردن از مرز شصت و چهار سالگی نیز مانع دیگر در مسیر استخدام می باشد. نداشتن سند فراغت از صنف دوازدهم مکتب مانع دیگری است که در مسیر استخدام شدن در بست های خدمات ملکی در نظر گرفته شده است. همچنین محکومیت به جنایت توسط محکمه خاص دیگر مانعی است که باعث می شود، فرد از استخدام شدن در بست های خدمات ملکی محروم گردد.

 

در کنار این موانع که به عنوان شرایط عمومی استخدام در قانون در نظر گرفته شده است، برخی از محدودیت های دیگر نیز در مسیر استخدام قرار دارد.

 

یکی از این محدودیت ها قرابت درجه اول با آمر مستقیم در اداره خدمات ملکی می باشد. فردی که در یک بست خدمات ملکی استخدام شود که یکی اقارب درجه اولش در همان اداره آمر بوده و در صورت استخدام آمر مستقیم وی گردد، چانس استخدام را از دست می دهد. در قانون خدمات ملکی، پدر، مادر، فرزند، شوهر، خانم، برادر و خواهر اقارب درجه اول در نظر گرفته شده است.[۵]

 

عدم اشغال وظیفه بعد از استخدام در خدمات ملکی نیز می تواند یک محدودیت و یا مانع موقت برای استخدام مجدد گردد، بر اساس تصریحی که در بند دوم ماده یازدهم “طرز العمل نظارت از مراحل تعیینات کارکنان خدمات ملکی” صورت گرفته است، اگر کسی تقرری اش منظور گردد و منظوری تقرری وی نیز به دسترسش قرار گیرد، اما بدون موجبات قانونی از اشغال وظیفه و بست خود داری کند، تا یک سال دیگر نمی تواند در خدمات ملکی استخدام شود.[۶]

 

[۱] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده چهارم.

 

[۲] قانون اساسی، ماده پنجاهم.

 

[۳] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده هفتم، بند سوم.

 

[۴] قانون کارکنان خدمات ملکی، بند هفتم، ماده هشتم.

 

[۵] قانون کارکنان خدمات ملکی، بند پنجم، ماده هفتم.

 

[۶] طرز العمل نظارت از مراحل تعیینات کارکنان خدمات ملکی، بند دوم، ماده یازدهم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:08:00 ب.ظ ]




اداره استخدام کننده و روند استخدام

 

مدیریت پروسه استخدام در افغانستان به کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی تعلق دارد. این کمیسیون هم در مرکز و هم در ولایات فعال است و نمایندگی دارد و بر روند استخدام در افغانستان نظارت دارد. استخدام برای هر اداره دولتی تحت نظارت این کمیسیون و با حضور نماینده این کمیسیون در پروسه استخدام صورت می گیرد.

 

الف – معرفی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی

 

بر اساس قانون نافذه در عرصه استخدام مامورین ملکی افغانستان، کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی صلاحیت استخدام نیروی کار برای اداره های ملکی افغانستان را در اختیار دارد. این کمیسیون بر اساس قانون خدمات ملکی که بر اساس فرمان تقنینی شماره ۷۲ که بتاریخ ۱۴/۶/۱۳۸۴ توسط رییس جمهور افغانستان صادر شده و در جریده رسمی شماره ۸۶۰ به نشر رسیده است، ایجاد گردیده است. [۱] ایجاد کمیسیون اصلاحات اداره و خدمات ملکی برای اصلاح ادارات ملکی افغانستان و بهتر سازی روند استخدام در این اداره ها یکی از تعهداتی است که امضا کنندگان کنفرانس بین المللی بن برای افغانستان که تحت نظارت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۱ میلادی در شهر بن آلمان برگزار گردید، می باشد. در بند پنجم از بخش ج موافقت نامه بن که وظایف اداره موقت برای افغانستان را تعیین کرده است تصریح گردیده است که اداره موقت ( اولین تشکیلات دولتی برای تاسیس نظام سیاسی موجود در افغانستان که در سال ۲۰۰۱ میلادی ساخته شد) به کمک سازمان ملل متحد کمیسیون مستقلی را برای تنظیم امور مربوط به کار و خدمات ملکی تاسیس می کند تا توسط این کمیسیون از میان اشخاص واجد صلاحیت افرادی برای مدیریت اداره های دولتی در سطح مرکز، ولایات و ولسوالی ها بر اساس اهلیت و شایستگی شان جذب گردد. [۲]

 

پایان نامه ها

 

در متن موافقت نامه بن که بتاریخ پنجم دسامبر سال ۲۰۰۱ میلادی در شهر بن آلمان به امضا رسید و بر اساس آن سنگ بنای افغانستان جدید با نظام سیاسی جدید گذاشته شد، بر این تاکید گردید که یک کمیسیون مستقل برای ایجاد و اعمال اصلاحات اداری ایجاد گردد. اکنون این کمیسیون مدیریت پروسه استخدام برای اداره های دولتی در سطح افغانستان را عهده دار می باشد.

 

ب – حوزه های استخدامی

 

افغانستان از نظر اداری دارای اداره واحد مرکزی می باشد که این موضوع در ماده های یک صد و سی و ششم و یک صد و سی و هفتم قانون اساسی افغانستان نیز مورد تصریح قرار گرفته است. با اینکه در در ماده یکصد و سی و ششم قانون اساسی گفته شده است که اداره جمهوری اسلامی افغانستان بر اساس واحدهای اداره مرکزی و ادارات محلی تنظیم می گردد، اما در ماده یکصد و سی و هفتم تصریح گردیده است که اصل در اداره افغانستان مرکزیت یا اداره مرکزی است و صلاحیت های لازم به اداره های محلی برای دست یابی به اهدافی در جهت تسریع و بهبود امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سهم گیری هرچه بیشتر مردم در انکشاف حیات ملی از سوی اداره مرکزی به اداره محلی تفویض می گردد. [۳] این نشان می دهد که اصل در افغانستان متمرکز بودن صلاحیت اداری در اداره های مرکزی است که توسط وزرا و یا روسای مستقل اداره می شود.

 

 

در کمیسیون اصلاحات اداری نیز این روند نمی تواند وجود نداشته باشد. زیرا این کمیسیون نیز اگرچه مستقل است، اما طبق روند قانونی موجود در افغانستان عمل می کند و صلاحیت اصلی به اداره مرکزی این کمیسیون تعلق دارد و تصمیم گیری های اصلی در رابطه به مدیریت پروسه استخدام نیروهای انسانی برای اداره های دولت افغانستان و هم چنین اجرای این پروسه به دفتر مرکزی این کمیسیون تعلق دارد. اما دفاتر ولایتی این کمیسیون که در ولایات مستقر می باشد نیز با تفویض صلاحیت از سوی دفترمرکزی این کمیسیون صلاحیت لازم برای اجرای پروسه استخدام را بدست دارد. در بند اول ماده سوم قانون خدمات ملکی نیز تا حدودی به همین اصل مرکزیت اشاره شده است. در این ماده آمده است که کمیسیون مستقل اصلاحات اداری برای دست یابی به اهدافی در راستای رهبری، اصلاحات اداری، تنظیم و طرح پالیسی در مورد اصلاح سیستم اداره عامه و نظارت از تطبیق آن ایجاد می گردد.[۴] این نشان می دهد که ثقل وزنه مدیریت این کمیسیون در دفتر مرکزی این نهاد که در کابل مستقر است متمرکز است. اما بر اساس همان اصل توزیع محدود صلاحیت به اداره های ولایتی که در قانون اساسی افغانستان مورد تصریح قرار گرفته است، این کمیسیون نیز صلاحیت محدود در پروسه استخدام را به دفاتر ولایتی این کمیسیون اعطا کرده است. از بندهای اول، دوم، سوم و چهارم فقره سوم ماده دهم قانون کارکنان خدمات ملکی استنباط می شود که صلاحیت اعطا شده از سوی دفتر مرکزی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی به دفاتر ولایتی این کمیسیون بسیار محدود و معدود می باشد. [۵]

 

در این بندها تصریح شده است که مامورین بست های اول و دوم به تشخیص و انتخاب بورد تعیینات خدمات ملکی و نماینده با صلاحیت اداره نیازمند به نیروی کاری و پیشنهاد رییس کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی با منظوری رییس جمهور در استخدام اداره دولتی قرار می گیرند. همچنین در بخشی دیگری از همین ماده تصریح شده است که استخدام و مقرری مامورین بست های سوم، چهارم و پنجم در مرکز و ولایات کشور و مامورین بست ششم در مرکز به تشخیص و پیشنهاد کمیسته های تعیینات وزارت ها و اداره های نیازمند به نیروی انسانی و منظوری وزیر و یا رییس عمومی اداره های مستقل نیازمند به نیروی کار صورت می گیرد. بر اساس این نظم بندی تنها مقرری مامورین بست ششم در ولایت به تشخیص و پیشنهاد کمیته تعیینات ولایتی و منظور والی ولایت مربوطه صورت می گیرد. [۶] البته در بند چهارم از فقره سوم ماده دهم قانون خدمات ملکی تصریح گردیده است که استخدام کارکنان قراردادی که به بست های هفتم و هشتم مربوط می شود، در سطح ولایات و ولسوالی ها در صلاحیت کمیته های تعیینات ولایتی و ولسوالی ها است که با منظوری والی ولایت و ولسوال صورت می پذیرد.[۷] به هر حال این روند نشان می دهد که صلاحیت استخدام و مدیریت پروسه استخدامی در افغانستان بیشتر به دفتر مرکزی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی تعلق دارد و به صورت بسیار محدود و معدود این صلاحیت به اداره های ولایتی این کمیسیون نیز تفویض گردیده است.

 

در رهنمود اجراییوی استخدام مامورین خدمات ملکی ولایت نیز که به نظر می رسد شرح دهنده میزان تفویض صلاحیت به دفاتر ولایتی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی می باشد نیز همین محدودیت به مشاهده می رسد. در این رهنمود تصریح شده است که طی مراحل پروسه تعیینات و استخدام نیروهای انسانی برای اداره های ملکی در سطح ولایت ها در بست های کمبود رتبه ششم الی دهم واحدهای دومی و سومی تمام وزارت ها و اداره های مستقل دولتی در ولایت با منظوری والیان ولایت ها و بر اساس طرز العمل تعیینات مامورین خدمات ملکی صورت می گیرد و طی مراحل پروسه تعیینات مامورین بست های کمبود رتبه سوم الی پنجم واحدهای دومی و سومی وزارت ها و اداره های مستقل در سطح ولایت با اینکه توسط کمیته تعیینات ولایتی صورت می گیرد، اما اسناد مکمل مربوط به امتحان و گزینش به مرکز ارسال می گردد و با منظوری وزیر و یا رییس اداره های مستقل صورت می گیرد. [۸]

 

ج- اعلان بست کمبود

 

اولین گام در راستای جلب و جذب نیروی کاری و انسانی برای اداره های دولتی، اعلان بست کمبود می باشد. با اعلان بست کمبود، علاقمندان به قرار گرفتن در استخدام دولت خبر می شوند که کدام اداره دولتی با کمبود نیروی کار مواجه می باشد. از سوی دیگر اعلان بست کمبود و مشخص کردن شرایط عمومی و استخدامی داو طلبان جذب در اداره دولتی، باعث می شود تا داو طلبان ظرفیت کاری خود را با شرایط اعلان شده  مقایسه کرده و مبادرت به تعقیب پروسه استخدامی نمایند. در طرز العمل مربوط به استخدام در بست های خالی که از سوی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی ارائه و نشر شده است نیز به اعلان به عنوان بخشی از اساسات عمومی استخدام تاکید شده است. در رابطه به صورت ذیل به مواردی به عنوان اساسات اعلان در پروسه استخدام در این طرز العمل تاکید شده است

 

    • تمام بست های خالی که از طریق رقابت آزاد احراز می گردند، باید اعلان گردد.

 

    • تمام بست های اعلان شده باید دارای لایحه وظایف و شرایط استخدام مربوط به همان وظیفه باشد.

 

    • بورد تعیینات، وزارت ها و اداره های مستقل دولتی مکلف اند که بست های کمبود خویش را پس از طی تشریفات مربوطه به اعلان بگذارند.

 

  • اعلان بست باید به هر دو زبان پشتو و دری به نشر برسد و دارای این محتویات باشد:

الف- عنوان و موقعیت بست

 

ب- وزارت و یا اداره استخدام کننده

 

ج- فشرده لایحه وظایف شامل: هدف، مسوولیت ها و توضیح وظایف اساسی بست مربوطه.

 

د- درجه تحصیل و تجربه لازم.

 

ه- مهارت ها و اوصاف لازم.

 

و- تاریخ اخذ درخواستی ( شامل شروع و انقضای مهلت)

 

ز- معلومات در مورد اینکه فورمه های سفید ثبت درخواست از کجا و چگونه اخذ می گردد و به کجا تسلیم می شود.

 

ح- نام، وظیفه و آدرس و نمبر تلفن فردی که کاندیداهای استخدام بتوانند برای اخذ معلومات بیشتر با وی تماس بگیرند.

 

  • اعلان از نظر ساحه نشر یا مکانی بایستی به گونه ای صورت گیرد که امکان دسترسی همگان به آن وجود داشته باشد.

این مساله نشان می دهد که اعلان بست خالی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. اگر اعلان بست کمبود صورت نگیرد، امکان رقابت برای تمام کاندیداها و انجام یک پروسه رقابت آزاد میسر نمی باشد. اما عام بودن اعلان و امکان دسترسی همگان یا اکثریت به اعلان که از طریق رسانه های جمعی و یا نصب در بورد ها صورت می گیرد، این امکان را فراهم می سازد که پروسه رقابت استخدامی از عمومیت و شفافیت بهتری برخوردار بوده و مقرون به عدالت استخدامی باشد.[۹]

 

د – ثبت نام استخدام شوندگان

 

ثبت نام استخدام شوندگان دومین مرحله از مراحل عملی استخدام می باشد. در این مرحله علاقمندان به استخدام در اداره های دولتی، با آگاه شدن از بست های کمبود و مطلع شدن از شرایط استخدامی فورمه استخدامی را از اداره ها و یا محلاتی که در اعلان به آن اشاره شده است، دریافت کرده و بعد از خانه پری کردن آن فورمه را دوباره به مسوولین و اداره ی مربوطه بر می گردانند.

 

یکی از نکات قابل توجه در ثبت نام این است که ثبت نام استخدام شوندگان در فورمه رسمی و ثبت شده در اداره استخدام کننده صورت می گیرد و باید ثبت نام شوندگان برای استخدام این فورمه را از محلات تعیین شده در اعلان بست کمبود به دست بیاورند. در فورمه استخدام که از سوی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری تنظیم شده است، معلوماتی از افرادی که خویشتن را برای قرار گرفتن در رقابت استخدامی نامزد می کنند، خواسته شده است و ثبت نام شوندگان بایستی از این معلومات را ارائه کنند. این معلومات شامل نام، نام پدر، محل تولد و سکونت، میزان تحصیلات، تجربه کاری و سایر معلومات مرتبط به کار می باشد.

 

در طرز العمل های استخدامی تصویب شده از سوی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری نیز بر این تاکید شده است که درخواست دهندگان برای استخدام در اداره های دولتی بایستی فورمه های درخواستی استندرد و تهیه شده از سوی این کمیسیون را تهیه کرده و به صورت مکمل و دقیق خانه پری نمایند. حتی در این طرز العمل ها تصریح شده است که این فورمه ها باید عاری از قلم خوردگی باشد.[۱۰] در صورتی که فورمه ها به صورت صحیح خانه پری نگردد، درخواست دهنده شایسته گزینش ابتدایی و وارد شدن به مراحل مقدماتی و تکمیلی رقابت های استخدامی شناخته نخواهد شد. بر اساس تصریحی که در طرز العمل استخدامی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی وجود دارد، توزیع فورمه های درخواستی عمومی است و تمامی کسانی که داو طلب حضور در رقابت های استخدامی برای تامین نیروی انسانی وزارت خانه ها و ادارات ملکی دولت می باشند، به سهولت و سادگی و بدون تبعیض می توانند این فورمه ها را به دست بیاورند.[۱۱]

 

ه – لیست ابتدایی ( شارت لیست)

 

بدنبال ثبت نام کاندیدان مرحله گزینش ابتدایی یا شارت لیست ثبت نام شدگان به میان می آید. در این مرحله کسانی که برای گزینش اولیه ثبت نام شدگان مسوولیت دارند، مواصفات کاری و تحصیلی ثبت نام شدگان را با مواصفات مندرج شده در شرایط استخدامی مقایسه کرده و کسانی را که دارای شرایط اعلان شده در اعلان بست کمبود می باشند را شارت لیست می کنند.

 

مرحله شارت لیست بعد از بررسی اولیه تمام فورمه های ثبت نام شدگان صورت می گیرد. ابتدا افرادی که برای بررسی اسناد و فورمه های ارائه شده از سوی ثبت نام شدگان مسوول قرار گرفته اند، بعد از ختم زمان جمع آوری فورمه های ثبت نام، اسناد و فورمه های ثبت نام را بررسی می کنند و با تفکیک افراد دارای شرایط استخدامی و افراد غیر دارای شرایط استخدامی، نام آن عده از ثبت نام شدگان را که با شرایط اعلام شده از سوی اداره استخدام کننده مطابقت دارند را داخل شارت لیست و آن عده از افرادی را که با شرایط اعلام شده مطابقت ندارند را از پروسه استخدامی حذف می کنند.

 

در طرز العمل تعیینات کارکنان خدمات ملکی در خصوص هدف از شارت لست داو طلبان استخدام گفته شده است که هدف از شارت لست این است که تعداد درخواستی هایی که صورت گرفته است کاهش یابد و فقط درخواستی هایی باقی بماند که حاوی معیارهای مکمل مورد نیاز اداره استخدام کننده می باشد و با شرایط اعلام شده از سوی اداره استخدام کننده سازگاری دارد و متباقی درخواستی ها که با شرایط اعلام شده از سوی اداره استخدام کننده سازگاری ندارد از جمع درخواستی ها خارج گردد. [۱۲]

 

در این طرز العمل در خصوص معیارهای شارت لست گفته شده است که شارت لست بر اساس تطابق صلاحیت ها و ظرفیت های درخواست دهندگان با نیازمندی های وظیفه و بست و البته بدون تبعیض و کاملا بر اساس بی طرفی کامبل صورت می گیرد و البته این معیارها توسط کمیته انتخاب مورد موافقت قرار می گیرد. حتی در این طرز العمل تصریح شده است که شارت لست که اساس پروسه تعیینات رقابتی را تشکیل می دهد بایستی با دقت و توجه همه جانبه صورت گیرد و اگر چنانچه نقیصه ای در شارت لست وجود داشته باشد و حق درخواست دهنده ای تلف شود، شارت لست کننده یا شارت لست کنندگان مورد بازپرس قرار می گیرند. هم چنین در این طرز العمل گفته شده است که اگر درخواست دهنده ای از پروسه شارت لست شاکی باشد و بر این باور و اعتقاد باشد که در شارت لست حق وی تضییع شده است، می تواند تا سه روز بعد از اعلان شارت لست به بورد رسیدگی به شکایت های کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی شکایت کند و این بورد نیز موظف است که حد اکثر در مدت دو روز از دریات شکایت به آن رسیدگی نماید. [۱۳]

 

و – مصاحبه

 

مصاحبه مرحله بعدی از رقابت های استخدامی برای استخدام در اداره دولتی می باشد. کسانی که توسط کمیته موظف شارت لست می شوند، برای مصاحبه جهت گزینش در رقابت استخدامی فراخوانده می شوند. دعوت شدگان بایستی در مصاحبه ای که از سوی کمیته تعیین شده برای استخدام و اجرای پروسه استخدامی موظف شده است، صورت می گیرد اشتراک کنند. مصاحبه سبب می شود تا شخص یا اشخاص اصلی که به عنوان نیروی کار در استخدام اداره دولتی قرار می گیرد، معرفی گردند و به استخدام در دولت و اداره های دولتی نزدیک تر شوند و در آستانه استخدام قرار بگیرند. نتیجه مصاحبه ای که با دعوت شوندگان به مصاحبه صورت می گیرد در همان روز به اطلاع کاندیداها و یا مصاحبه شوندگان اطلاع داده می شود. [۱۴]

 

در طرز العمل استخدامی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی آمده است که در ظرف سه روز کاری بعد از ترتیب شارت لست یا لست مختصر کاندیدان، از جانب کمیته های تعیینات و یا ریاست اجراییه بورد تعیینات تمام کاندیداهای شامل در لست مختصر یا همان شارت لست جهت شرکت در مصاحبه دعوت می شوند. بر اساس نظم در نظر گرفته شده از سوی کمیسیون دعوت از مصاحبه شوندگان برای اشتراک در مصاحبه سه روز قبل از زمان مصاحبه به آنان ابلاغ می شود و ضمن آنان به مصاحبه شوندگان در خصوص تاریخ و زمان مصاحبه، محل یا آدرس دقیق محل مصاحبه معلومات داده می شود و همچنین برای مصاحبه شوندگان اطلاع داده می شود که در صورت ضرورت اسناد تحصیلی و تذکره تابعیت و یا سایر اسناد لازم برای استخدام یا مصاحبه را نیز با خود همراه داشته باشند. همچنین در این طرز العمل در خصوص نحوه مصاحبه تاکید صورت گرفته است که بایستی مصاحبه در تاریخ معین شده صورت بگیرد و هم چنین برای انتخاب نهایی با تمام شارت لست شدگان بدون استثنا مصاحبه صورت گیرد. همچنین در طرز العمل استخدامی کمیسیون تاکید صورت گرفته است که مصاحبه باید بدون جانبداری و عاری از تبعیض و مستقیما مرتبط با موضوعات مربوط به نیازمندی های وظیفه و بصورت معقول صورت بگیرد. هم چنین در خصوص نحوه مصاحبه در طرز العمل استخدامی تصریح شده است که مصاحبه با کاندیدان شارت لست شده شامل ده سوال می باشد که از این میان شش سوال به صورت تقریری و چهار سوال به صورت تحریری انجام می شود. در سوال های تقریری مصاحبه شوندگان این فرصت را دارند که روبرو با سوال کنندگان و مصاحبه کنندگان صحبت نمایند و به سوال مطرح شده از سوی مصاحبه کنندگان پاسخ ارائه کنند. اما در مصاحبه تحریری و نوشتاری مصاحبه شوندگان به پرسش هایی که در پرسشنامه درج شده است به صورت تحریری جواب ارائه می کنند.[۱۵]

 

در طرز العمل استخدامی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی همچنین تصریح گردیده است که با تمام مصاحبه شوندگان بایستی برخورد عادلانه و یک سان صورت گیرد. همچنین سوالات باید برای تمام کاندیدان یک سان باشد و سوالات غیر مرتبط به وظیفه و یا تبعیض آمیز و غیر عادلانه نباید صورت گیرد. نکته دیگر مندرج در این طرز العمل که قابل تامل است این می باشد که سوالات اگرچه ممکن است سخت باشد، اما نباید پرخاشگرانه صورت گیرد. همچنین در این طرز العمل تصریح شده است که سوالات باید بگونه ای طرح گردد که مصاحبه شوندگان بتوانند استعداد شان را تبارز دهند.

 

ز – استخدام

 

بعد از برگزاری مصاحبه و یا همان سپری کردن امتحان توسط علاقمندان به استخدام در دولت و اداره های دولتی، فرد یا افرادی که از سوی مصاحبه شوندگان و توسط کمیته برگزار کننده امتحان و مصاحبه بیشترین نمرات را به دست آورده اند، برای استخدام در اداره نیاز به نیروی کاری گزینش شده و فرد گزینش شده استخدام می گردد. بر اساس طرز العمل استخدامی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، بعد از نمره دهی مصاحبه ها، به فردی که بیشترین نمره را به خود اختصاص داده و شایسته استخدام شمرده شده است، اطلاع داده می شود و تشریفات لازم برای گرفتن منظوری از رییس جمهور برای بست های بالاتر از دوم و یا گرفتن منظوری وزیر یا روسای اداره های مستقل برای بست های پنجم تا سوم و یا گرفتن منظوری والی یا ولسوالی برای بست ششم و یا بست های قراردادی به انجام می رسد تا فرد بعد از صدور فرمان منظوری از سوی رییس جمهور و یا امضای منظوری از سوی وزیر و رییس مستقل یا والی و ولسوال به وظیفه خود اشتغال پیدا کند.[۱۶]

 

نظام استخدامی افغانستان از نظر تشریفات از نظام های استخدامی مطلوب به حساب می آید. می توان گفت که اگر پروسه استخدام در عمل نیز با آنچه در قوانین و طرز العمل های استخدامی آمده است، به انجام برسد و صورت بپذیرد، اعتماد جمعی به آن شکل می گیرد. اصلاح اداره و موثر سازی آن با جذب نیروهای متخصص یکی از تعهداتی است که امضا کنندگان موافقت نامه بن به سازمان ملل متحد و جامعه بین المللی داده اند. از سوی دیگر یگانه راه موفقیت در مبارزه با فساد اداری و تحصیل اعتماد مردم نیز این است که اداره های ملکی کشور کارکرد مطلوب داشته باشند و این از طریق جذب نیروهای متخصص امکان پذیر است.

 

[۱] قانون خدمات ملکی، جریده رسمی شماره ۸۶۰

 

[۲] موافقت نامه بن برای افغانستان، بند پنجم از بخش ج.

 

[۳] قانون اساسی افغانستان، مواد یکصد و سی و ششم و یکصد و سی و هفتم.

 

[۴] قانون خدمات ملکی، ماده سوم، بند اول.

 

[۵] قانون کارکنان خدمات ملکی، ذیل ماده دهم.

 

[۶] قانون کارکنان خدمات ملکی، بندهای اول، دوم و سوم، فقره سوم، ماده دهم.

 

[۷] قانون کارکنان خدمات ملکی، بند چهارم از فقره سوم ماده دهم.

 

[۸] رهنمود اجراییوی استخدام مامورین خدمات ملکی ولایات، سند شماره چهارده از مجموعه اسناد تقنینی و پالیسی های رهنمودی منابع بشری خدمات ملکی افغانستان، جلد اول، صفحه ۶۷٫

 

[۹] طرز العمل تعیینات کارکنان خدمات ملکی. ذیل ماده دوم از اساسات عمومی استخدام در بست های خالی.

 

[۱۰] همان، ذیل ماده چهارم.

 

[۱۱] همان، قسمت ب از ماده چهارم.

 

[۱۲] همان، ذیل ماده پنجم.

 

[۱۳] همان، قسمت ی از ماده پنجم.

 

[۱۴] همان، بخش ج از ماده ششم.

 

[۱۵] همان، بخش ج از ماده ششم.

 

[۱۶] همان، ذیل ماده هفتم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:08:00 ب.ظ ]




قلمرو حمایت کیفری از حقوق استخدامی

 

مصادیق و قلمرو حمایت کیفری از حقوق استخدامی در قوانین و مقررات افغانستان، یکی از مباحث اصلی این تحقیق می باشد. در قوانین و مقررات افغانستان حمایت کیفری و غیر کیفری از حقوق استخدامی وجود دارد. اما مسلم است که حمایت کیفری قوی ترین نوع حمایت حقوقی محسوب می شود. اما اینکه حمایت حقوق کیفری چقدر صریح و قاطع است و برای مردم استفاده از مزایای این حمایت به چه میزان می تواند سهل و ساده باشد، موضوع قابل بحث می باشد. در این مبحث به قلمرو حمایت کیفری در مراحل متفاوت استخدامی پرداخته می شود.

 

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

 

 

گفتار اول- حمایت در مرحله استخدام

 

یکی از مراحل اصلی که می تواند نقش بسیار بارزی در تامین عدالت استخدامی داشته باشد، حمایت از استخدام شونده در آغازین مراحل استخدام می باشد. زمانی که در مراحل ابتدایی استخدام و شروع رقابت های استخدامی، فرد از حمایت قانونی و به خصوص قانون کیفری برخوردار باشد، زمینه برای تامین عدالت استخدام می تواند مهیا باشد. از این رو است که حمایت کیفری از حقوق استخدامی در مرحله استخدام از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد.

 

الف- اصل تساوی در دستیابی به فرصت های شغلی

 

اولین حق استخدامی برای کسی که در رقابت های استخدامی پای می گذارد، این است که فرصت برابر برای رقابت برای وی وجود داشته باشد. یعنی در پروسه استخدامی رجحان وجود نداشته باشد. این حق در ماده های ۱۷ و ۲۸ قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده ۲۷۰ قانون جزا، ماده ۱۱ قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی و ماده سوم قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری مورد تصریح قرار گرفته است.[۱]

 

همچنین یکی از حقوق استخدامی مربوط به مرحله استخدام، حق استخدام مجدد است که در ماده بیست و هفتم قانون کار مورد تصریح قرار گفته است. در این ماده آمده است که اگر چنانچه اداره ای به خاطر حوادث غیر مترقبه فعالیت هایش متوقف و کارمندانش بیکار گردد، این اداره در صورتی که به فعالیت مجدد شروع کند، مکلف است که کارکنان دارای سابقه کاری را در واحد های مربوطه اش مجددا استخدام نماید.[۲] به رسمیت شناختن حق استخدام مجدد هم برای کارمند منفعت دارد و هم برای اداره. برای کارمند از این جهت مفیدیت دارد که باعث می گردد وی از بیکاری نجات پیدا کند و برای اداره از این جهت سودمند است که وی می تواند دوباره نیروهای کاری دارای تجربه کاری خویش را به دست بیاورد.

 

عدم تبعیض در استخدام که ضرورت مهیا کردن فرصت های شغلی برابر می باشد، در بند دوم ماده دوم قانون کارکنان خدمات ملکی نیز مورد تصریح قرار گرفته است. در بند دوم ماده دوم قانون کارکنان خدمات ملکی، استخدام کارکنان بر اساس عدم تبعیض یکی از اهداف تصویب و تنظیم این قانون عنوان شده است. درج عدم تبعیض به عنوان هدف در تصویب یک قانون نشان دهنده اهمیت آن مساله می باشد. یعنی این قانون برای این تصویب شده است که برای دستیابی به آن هدف مبارزsه کند و عدم تبعیض به عنوان یکی از هدف های تصویب قانون کارکنان خدمات ملکی درج شده است. عدم جواز تبعیض و ممنوعیت آن در استخدام در بند دوم ماده دهم قانون کارکنان خدمات ملکی نیز مورد تصریح و تاکید قرار گرفته و قانون تاکید کرده است که هیچ گونه تبعیض بر اساس جنسیت، قومیت، مذهب و معلولیت جسمانی در استخدام مجاز نمی باشد. در این ماده بر ممنوعیت استخدام بر اساس تبعیض تصریح شده و این خود یکی از مصرح ترین حمایت هایی است که از استخدام شونده در مرحله رقابت های استخدامی از سوی قانون صورت گرفته است.

 

 

استخدام مامورین خدمات ملکی بر اساس اهلیت و شایستگی به عنوان یک هدف در بند سوم ماده دوم قانون خدمات ملکی نیز ذکر شده است. هدف قرار دادن استخدام مامورین به اساس اهلیت و لیاقت و شایستگی اهمیت تمرکز روی این مساله را نشان می دهد. وقتی اهلیت و شایستگی و لیاقت ملاک استخدام باشد، به خودی خود حمایت از حقوق استخدامی افراد در هنگام استخدام به حساب می آید. زیرا در صورت استخدام بر اساس اهلیت، هیچ کسی حقش ضایع نمی شود.

 

یکی از موارد حمایت از حقوق استخدامی در هنگام رقابت استخدامی، تسهیل امور مربوط به استخدام است که در ماده دوم اساسات استخدام طرز العمل استخدام کارکنان خدمات ملکی مورد بحث قرار گرفته است. در این ماده گفته شده است که بست های خالی که از طریق رقابت آزاد احراز می شود، باید اعلان گردد و لایحه وظایف و شرایط استخدام مربوط به همان بست نیز باید در اعلان ذکر شود. اعلان بست خالی و درج لایحه وظایف و شرایط استخدام آن بست یکی از تسهیلات مربوط به استخدام می باشد که به رقابت کننده برای استخدام کمک می کند تا با آگاهی و معلومات مناسبی وارد رقابت های استخدامی شود.

 

یکی از موارد حمایت قانونی در مرحله استخدام، نظارت بر عادلانه بودن شارت لیست است که می تواند از حق استخدامی و برابر بودن استخدام کنندگان در برخورداری از حق برابر با یکدیگر حمایت کند. این امر به عنوان یک مسوولیت به نظارت کننده تعیینات که از سوی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی تعیین می شود واگذار شده است. در ماده ششم طرز العمل نظارت از مراحل تعیینات کارکنان خدمات ملکی تصریح شده است که نظارت کننده تعیینات باید از قانونی بودن اجرایات مربوط به شارت لیست نظارت کرده و از قضاوت عادلانه، عدم جانبداری و رعایت شدن معیارهای قانونی در جریان شارت لیست داو طلبان به رقابت استخدامی مطمین شود.[۳] یکی دیگر از موارد حمایتی در این مرحله برابر بودن سوالات در مصاحبه، راحت بودن محل مصاحبه و برخورد مناسب با مصاحبه شوندگان است که در ماده هشتم این طرز العمل مورد تصریح قرار گرفته است.

 

ب- اصل دفاع از حقوق استخدامی

 

اصل دفاع از حقوق استخدامی یکی از حقوق استخدامی است که استخدام شونده باید هم در جریان شروع رقابت های استخدامی و هم در طول دوران خدمت از آن برخوردار باشد. البته این حق باید برای دوره بعد از خدمت نیز برای فرد محفوظ باشد. موجودیت این حق می تواند باعث زمینه سازی مقابله فرد در مرحله استخدام، در مرحله خدمت و در مرحله تقاعد با بی عدالتی و قانون شکنی شود.

 

این اصل به عنوان یکی از حقوق استخدامی در قوانین و مقررات افغانستان نیز مورد حمایت قرار گرفته است. یکی از مصداق های برخورداری از اصل دفاع از حقوق استخدامی، حق شکایت می باشد که در بند هشتم ماده هفدهم قانون کارکنان خدمات ملکی مورد تصریق قرار گرفته است. در این بند آمده است که حق شکایت از عدم مصوونیت از هر نوع تبعیض بر اساس جنسیت، قومیت، موقف اجتماعی، مذهبی، سیاسی و حالت مدنی از جانب آمرین و یا همکاران در محل کار یکی از حقوق و امتیازاتی است که مامور و کارکن قراردادی اداره دولتی از آن برخوردار می باشد.[۴] یک کارمند اداری بر اساس قانون کارکنان خدمات ملکی حق دارد که از حق کار برخوردار بوده و بدون موجب قانونی از حق کار محروم نگردد. کارمند همچنین حق دارد که کرامت انسانی اش حفظ شود و از آزار و اذیت جسمانی و یا اخلاقی و روانی مصوون باشد. همچنین کارمند حق دارد که در محل کار محیط مناسب و مصوون داشته باشد. حق شکایت برای کارمند باعث می شود که وی بتواند در صورت مهیا نبودن این حقوق و یا تضییع این حقوق به مراجع مسوول شکایت کرده و نسبت به محرومیت خود از حقوقی که در بالا ذکر گردید، دادخواهی نماید.

 

حق شکایت به عنوان یکی از حقوق استخدامی در ماده بیست و هشتم قانون کارکنان خدمات ملکی نیز مورد تصریح قرار گرفته است. در جزء دوم بند اول این ماده حق شکایت برای مرحله ورود به رقابت استخدامی مورد اشاره قرار گرفته و گفته شده است که داو طلب مقرری در ادارات خدمات ملکی حق دارد که از برخورد تبعیض آمیز و غیر عادلانه از طرف بورد تعیینات خدمات ملکی و یا کمیته های تعیینات و سایر اداره های منابع بشری در وزارت خانه ها و ادارات دولتی شکایت نمایند.[۵] همچنین در جزء ششم بند اول از ماده بیست و هشتم قانون کارکنان خدمات ملکی، حق شکایت برای کارمند در حال کار یا در حال خدمت به رسمیت شناخته شده و قانون تصریح کرده است که کارمند می تواند و حق دارد که از برخورد غیر عادلانه و تبعیض آمیز از طرف آمر و یا همکارانش در محل کار شکایت نماید.

 

یکی از مصادیق حمایت قانونی از حقوق استخدامی به خصوص در بخش اصل دفاع از حقوق استخدامی، مسوول شناخته شدن یک نهاد برای رسیدگی به شکایت های مربوط به استخدامی در تشکیلات کمیسیون مستقل اصلاحات و خدمات اداری است. در قانون خدمات ملکی که صلاحیت و مسوولیت های این کمیسیون بر شمرده شده است، تصریح شده است که در این کمیسیون باید بورد رسیدگی به شکایت های خدمات ملکی وجود داشته باشد و یکی از مسوولیت های مصرح این بورد نیز رسیدگی به شکایت های مامورین خدمات ملکی و شکایت های داو طلبان ورود به خدمات ملکی است.

 

 

 

گفتار دوم- حمایت در مرحله خدمت

 

باید گفت که برخورداری از حمایت کیفری در مرحله خدمت و در دوره ای که روابط استخدامی بین اداره و فرد برقرار می شود نیز باید وجود داشته باشد. یعنی تنها برخورداری از حمایت کیفری در دوره ابتدایی استخدام کفایت نمی کند. عدم حمایت کیفری از حقوق استخدامی در مرحله خدمت می تواند باعث متزلزل شدن این حقوق گردد. زیرا اگر حمایت کیفری از حقوق استخدامی در دوره استخدام و خدمت وجود نداشته باشد، ممکن است فرد نتواند حقوق استخدامی را به صورت مستمر استیفا نماید.

 

الف- اصل معاش مساوی در برابر کار مساوی

 

یکی از حقوق استخدامی در مرحله خدمت، تساوی و عدالت در معاشات و امتیازات می باشد. این اصل یکی از اصول حقوقی حاکم بر کار و استخدام می باشد. در بند اول ماده هشتم قانون کار افغانستان نیز بر این اصل تاکید صورت گرفته است. در این ماده آمده است که کارکنان در جمهوری اسلامی افغانستان دارای حق مساوی کار با مزد مساوی می باشند. قانون کار قانون عمومی حاکم بر امور مربوط به کار و ایجاد روابط کاری بین کارگر و کارفرما است که هم بر روابط استخدامی در اداره های دولتی حاکم است و هم بر روابط کاری بین کارگران و کارفرمایان غیر دولتی حاکم می باشد. هم چنین در بند اول ماده نهم این قانون تبعیض در تادیه مزد و امتیازات ممنوع قرار داده شده است و تاکید بر این است که تادیه مزد و امتیازات باید بدون تبعیض صورت گیرد.

 

تنها استثنایی که در تفاوت معاش در قانون کار وجود دارد، فیصدی مزد کار شبانه است که نسبت به کار روزانه ۱۵ درصد افزایش در آن پذیرفته شده است. در بند اول ماده سی و سوم قانون کار تصریح شده است که مزد کار شبانه برای کارکنان اداری و خدماتی ۱۵ درصد اضافه تر نسبت به مزد اصلی در ساعد می باشد. این قانون همچنین تصریح کرده است که برای کارکنان تولیدی این تفاوت در معاش ۲۵ درصد می باشد.[۶]

 

البته باید گفت که در قانون کار افغانستان از پرداخت مزد بیشتر حمایت شده است. در بند دوم ماده پنجاه و نهم قانون کار تصریح شده است که اگر چنانچه یک کارکن رتبه کاری اش پایین است اما لیاقت دارد که در بست بالاتر را دارد، معاش بست بلند تر را دارد. اما اگرچنانچه رتبه و درجه اش بالا است اما به دلایل و ملاحظاتی در بست پایین کار می کند، معاشش از درجه بالاتر محاسبه می شود. این نشان می دهد که در قانون کار افغانستان از کارگرد در پرداخت معاش حمایت شده و تاکید بر معاش بالاتر می باشد. اما در بند چهارم همین ماده تبعیض در پرداخت معاشات ممنوع شده و تصریح گردیده است که تبعیض در امر پرداخت معاشات جواز ندارد.[۷]

 

ب- اصل امنیت شغلی

 

اصل امنیت شغلی نیز یکی از حقوقی است که باید کارمند در جریان خدمت از آن برخوردار می باشد. این اصل یکی از اصول پذیرفته شده حاکم بر استخدام می باشد.[۸] این اصل به عنوان یکی از اصول مسلم حقوق استخدامی از سوی بسیاری از کارشناسان حقوقی مورد تصریح قرار گرفته است. امنیت شغلی و آسوده خاطر بودن کارمند از ثبات استخدامی اش، هم برای اداره از اهمیت برخوردار است و هم برای کارمند با اهمیت می باشد. وقتی کارمند امنیت شغلی داشته باشد و مطمین باشد که به کارش ادامه می دهد، کوشش می کند که برای کارش برنامه ریزی کرده و کارکرد موثر تری داشته باشد. از سوی دیگر این امنیت سبب می شود که اداره نیز از مسوولیت شناسی و آرامش روانی کارمند بهره ببرد. زیرا وقتی کارمند با اطمینان خاطر به کارش ادامه دهد، اداره نیز با اخلال کاری و اداری مواجه نمی شود.

 

در ماده بیست و یکم قانون کار حتی بر برخورداری از مصوونیت کاری و امنیت شغلی در صورت تعلیق قرار داد کار نیز تصریح شده است.[۹] این نشان می دهد که امنیت شغلی در قانون کار افغانستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. در ماده بیست و یکم قانون کار اعلام شده است که قرار داد کار در برخی از حالت ها مانند انجام خدمت عسکری، اشتغال در وظایف انتخاباتی، توقف موقت کار، اتهام به جرم و تحت توقیف و تحقیق قرار گرفتن، حوادث غیر مترقبه و یا تعلیم و تحصیل به حالت تعلیق در می آید. اما در ماده بیست و دوم قانون کار تصریح شده است که اداره این حق را ندارد که بعد از رفع تعلیق از پذیرش کارکن به کار خود داری نماید. این نشان دهنده اهمیت دهی قانون کار افغانستان به اصل مصوونیت کاری و شغلی می باشد.

 

همچنین موظف شدن ادارات بر استخدام مجدد کارمندان سابقه که در ماده بیست و هفتم قانون کار بدان تصریح گردیده است نیز مبین ارزش گذاری به مصوونیت شغلی و حمایت از حق برخورداری از شغل و مصوونیت شغلی کارمند در قانون کار افغانستان می باشد. در این ماده تصریح شده است که اگر اداره ای فعالیتش متوقف می گردد، بعد از رفع توقف ملزم است که کارمندان سابقه خود را دوباره استخدام نماید. در این ماده همچنین تصریح شده است که اداره در صورتی می تواند به جای کارمندان سابقه دار خود کارمندان جدید استخدام کند که کارمندان سابقه در خلال مدت اعلان کاریابی برای اشتغال مجدد به کار دوباره به آن اداره مراجعه نکند.[۱۰]

 

در ماده یکصد و سی و دوم قانون کار با انفصال غیر قانونی کارکن از سوی کارفرما مقابله شده و گفته شده است که اگر انفصال غیر قانونی صورت گیرد و غیر قانونی بودن این انفصال در محکمه تایید شود، اداره موظف است که علاوه بر جذب مجدد فرد به کار، معاش و سایر امتیازات دوره انفصال را نیز به کارمندی که با انفصال غیرقانونی مواجه شده است، پرداخت و تادیه نماید. این مساله نیز نشان دهنده اهمیت دهی قانون کار افغانستان به مصوونیت شغلی می باشد.[۱۱]

 

در بند اول ماده هفدهم قانون کارکنان خدمات ملکی نیز که حقوق و امتیازات کارمند بر شمرده شده است، عقد قرارداد دایمی ماموریت مطابق به احکام قانون به عنوان اولین حقوق و امتیازات کارکن درج شده است.[۱۲] درج عقد قرارداد دایمی به عنوان اولین حق و امتیاز استخدامی کارمند در قانون، نشان دهنده این است که اصل در نظام حقوق استخدامی افغانستان، بر دایمی بودن قرارداد کار و مصوونیت شغلی کارمند می باشد. دایمی بودن قرارداد ایجاب می کند که کارکن از مصوونیت شغلی برخوردار بوده و با نگرانی از دست دادن شغل خود به صورت غیرقانونی روبرو نباشد.

 

همچنین عدم محرومیت از حق کار بدون مجوز قانونی به عنوان یکی از مصوونیت ها و حق مصوونیت شغلی برای کارمند در ماده نوزدهم قانون کارکنان خدمات ملکی نیز مورد تصریح قرار گرفته است. در ماده تصریح شده است که باید کارمند این مصوونیت را داشته باشد که از حق کار بدون مجوز قانونی محروم نگردد و از این حق برخوردار باشد.[۱۳] در بند اول رهنمود کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی در مورد تامین مصوونیت حقوقی کارکنان خدمات ملکی نیز تصریح گردیده است که مامور خدمات ملکی بدون حکم قانون و بدون فیصله محکمه ذیصلاح از حقوق و امتیازات به رسمیت شناخته شده اش در قانون کارکنان خدمات ملکی محروم نمی گردد.[۱۴] بدیهی است که حق برخورداری از مصونیت شغلی نیز یکی از حقوقی است که نباید کارمند بدون موجب از آن محروم گردد.

 

ج- اصل استمرار آموزش

 

اصل ارتقای ظرفیت و یا استمرار آموزش در ضمن کار از اصول بسیار مهم و کار آمد در عرصه استخدامی می باشد. در دنیای کنونی که جهان با پیشرفت بسیار سریع تکنالوجی روبرو است، اگر کارمندان به فرصت های لازم برای همنوایی با این دسترسی نداشته باشد، به خودی خود از حق کار و ادامه برخورداری از آن محروم می گردد.

 

به گونه مثال در گذشته بسیاری از کارهای اداری بدون استفاده از کمپیوتر و به صورت سنتی اجرا می گردید. امروزه با ورود کمپیوتر به اداره ها و انجام بسیاری از کارها با بهره گرفتن از کمپیوتر، اوضاع اداری را نیز متحول کرده است. بدیهی است که اگر کسی که در گذشته در اداره ای مصروف کار بوده اما نتواند از فرصت و زمینه لازم برای آموزش کامپیوتر استفاده کند، به صورت اتوماتیک از فرصت کاری موجود در اداره محروم می شود و نمی تواند به کار خود در آن اداره ادامه بدهد. اما موجودیت حق برخورداری از آموزش مستمر سبب می گردد که چنین کارمندی با این خطر روبرو نگردد، زیرا اداره ملزم خواهد بود که برای وی فرصت آموزش را فراهم کرده و وی را به تکنالوجی روز آشنا سازد.

 

این حق در  قوانین افغانستان نیز به رسمیت شناخته شده و بر بکارگیری آن تصریح گردیده است. حق آموزش حرفوی، انکشاف و توسعه مهارت و توانایی و ارتقای سطح دانش مسلکی، در ماده یازدهم قانون کار به صراحت مورد توجه قرار گرفته است. در این ماده تصریح شده است که کارکنان در عرصه های اقتصادی و اجتماعی حق دارند که آموزش مسلکی ببینند، مهارت ها و توانمندی های شان را افزایش دهند و سطح دانش مسلکی خویش را ارتقا دهند. تاکید بر موجودیت این حق بدین معنا است که در نظام حقوق استخدامی افغانستان بر برخورداری از اصل انکشاف و ارتقای توانمندی های کاری تاکید گردیده است.[۱۵]

 

همچنین در بند اول ماده هفتاد و ششم قانون کار، اداره ملزم شده است که برای ارتقای سویه مسلکی، کسب تجار،  مهارت حرفوی و مسلکی کارکنان خود، پروگرام های آموزش داخل خدمت را به شکل انفرادی یا گروهی در کورس های کوتاه مدت یا سایر اشکال آموزش فراهم نماید.[۱۶] مفهوم این الزام این است که باید شرایط لازم برای ارتقای ظرفیت و افزایش توانمندی ها و مهارت مسلکی برای کارمندان اداره باید مهیا باشد. همچنین در بند اول ماده هشتادم قانون کار تصریح شده است که کارکن ممتاز باید از سوی اداره برای تحصیل و تعلیم و آموزش بالاتر به موسسات تحصیلات عالی، متوسطه مسلکی و مراکز آموزش فنی و حرفوی در داخل و خارج کشور معرفی شود. در بند دوم این ماده تصریح شده است که کارکن در جریان تحصیل و آموزش از معاش و سایر امتیازات مالی مستفید می باشد و معاش و امتیازات مالی وی از سوی اداره برای وی تادیه می گردد.

 

در قانون کارکنان خدمات ملکی نیز، انکشاف مهارت ها و حفظ مامورین مجرب خدمات ملکی به عنوان یکی از اهداف اصلی ذکر گردیده است. وقتی انکشاف مهارت ها به عنوان هدف در یک قانون ذکر می گردد، نشان دهنده مهم بودن آن موضوع است. در بند نهم از ماده هفدهم قانون کارکنان خدمات ملکی، نیز حق آموزش داخل خدمت به عنوان یکی از حقوق و امتیازات کارکن خدمات ملکی شمرده شده است.[۱۷] بر اساس این حق اداره باید شرایط لازم برای آموزش داخل خدمت کارمند را فراهم کند تا وی بتواند با برخورداری از آموزش داخل خدمت همگام با تغییرات شرایط کاری از نظر وسایل و تکنالوجی و علم حرکت نماید و از آن پس نماند و از امتیازات استخدامی محروم نگردد.

 

در نظام استخدامی افغانستان اعزام به خارج برای تحصیل در قالب بورسیه به اجرا گذاشته می شود و مقرره ای نیز در این زمینه از سوی کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی به تصویب رسیده است. در این مقرره روند اعزام کارکنان به بورسیه تحصیلی سازمان دهی شده است. در بند اول از ماده دوم این مقرره که در خصوص اهداف این مقرر روشنی اندازی شده است تصریح گردیده است که این مقرره برای این تنظیم گردیده است که بتواند سطح دانش و تجربه مسلکی کارکنان ادارات دولتی را با کسب مهارت های جدید بالا ببرد.[۱۸] همچنین در بند دوم این ماده گفته شده است که یکی از اهداف این مقرره آگاهی از تحولات و انکشافات رشته های مختلف علوم، تکنالوجی معاصر و استفاده موثر از اصول و تجارب قبول شده بین المللی جهت ارتقای ظرفیت مسلکی اداره و عرضه خدمات می باشد. البته استحصال بهتر خدمت نیز به عنوان یکی از اهداف اعزام کارمندان به خارج برای تحصیلات عنوان شده است و نشان می دهد که ارتقای ظرفیت علاوه بر اینکه باعث حفظ حق استخدامی کارمند می شود، باعث متنفع شدن اداره نیز از آموزش ها و افزایش توانمندی کارمندان می گردد.

 

 

 

گفتار سوم- حمایت در دوره بعد از خدمت

 

اگرچه بعد از تمام شدن مدت خدمت به اثر استعفا یا تقاعد، رابطه استخدامی بین فرد و اداره پایان می یابد، اما اگر این تمام شدن مدت خدمت بر اثر تقاعد باشد، برخی از مسوولیت های ایجاد شده بر اثر استخدام به عهده اداره استخدام کننده باقی می ماند و آن حق تقاعد می باشد. از این رو و برای نهادینه سازی حمایت کیفری از حقوق استخدامی ایجاب می کند که این حمایت در دوره تقاعد نیز وجود داشته باشد.

 

حق تقاعد

 

این حق در ماده بیست و ششم قانون کار افغانستان مورد تصریح قرار گرفته است. همچنین چانس کار بالمقطع متقاعدین نیز در ماده بیست و نهم این قانون مورد مورد حمایت قرار گرفته است. استفاده از مزد رخصتی استفاده نشده در صورت تقاعد در ماده پنجاهم قانون کار بحث شده است. مساعدت مالی در هنگام تقاعد نیز در ماده یک صد و سی ام قانون کار ذکر شده است و در آن تصریح گردیده است که ده ماهه معاش به ضمیمه اجزا و ضمایم آن به اساس آخرین معاش ماهوار برای متقاعدین به عنوان مساعدت مالی هنگام تقاعد پرداخت می شود. پرداخت معاش تقاعدی نیز در همین ماده مورد تصریح قرار گرفته است.[۱۹] حق مطالبه تقاعد نیز به عنوان یکی از حقوق استخدامی بعد از خدمت برای کارمند به رسمیت شناخته شده است که در ماده یک صد و چهلم قانون کار به آن تصریح شده است. در این ماده آمده است که کارکن حق دارد که قبل از رسیدن به سن اجباری تقاعد، تقاعد خود را مطالبه کند. حسن این ماده و به رسمیت شناختن این حق این است که باعث می شود تا از فرسودگی فرد در جریان کار جلوگیری کند. کسی که احساس می کند ادامه کار برایش سنگین است و باعث تسریع در از کارافتادگی وی می شود، می تواند از این حق خود استفاده نماید.

 

یکی از نکات مثبت در حمایت از حقوق استخدامی بعد از خدمت، افزایش حقوق تقاعدی است که در ماده یک صد و چهل و چهارم قانون کار به آن تصریح شده است. در این ماده گفته شده است که حقوق تقاعد متقاعدین و حقوق بازماندگان متقاعدین متوفی، متناسب با افزودی معاش به صورت عمومی در کشور افزایش پیدا می کند. این حمایت حسنش در این است که باعث می شود از احتیاج متقاعد و یا بازمانده گان متقاعد جلوگیری نماید.[۲۰] دریافت حقوق تقاعد نیز به عنوان حمایت بعد از خدمت از حقوق استخدامی در ماده هفدهم قانون کارکنان خدمات ملکی نیز مورد تصریح قرار گرفته است. در بند ششم ماده هفدهم قانون کارکنان خدمات ملکی، دریافت حق تقاعد به عنوان یکی از حقوق و امتیازات کارمندان دولت به شمار آمده است.

 

حق مطالبه تقاعد نیز برای مامور و کارکن به عنوان یکی از حقوق استخدامی بعد از خدمت در ماده بیست و نهم قانون کارکنان خدمات ملکی مورد بحث و تایید قرار گرفته است.

 

در بند اول ماده بیست و نهم قانون کارکنان خدمات ملکی تصریح شده است که مامور و کارکن قرارداد حق دارند طبق احکام مندرج قانون کار تقاعد خویش را مطالبه کنند. همچنین تقاعد به عنوان یک حق استخدامی بعد از خدمت در قانون خدمات ملکی نیز مورد تصریح قرار گرفته است. در ماده دهم این قانون که صلاحیت و مسوولیت های اداره خدمات ملکی بر شمرده شده است، طرح و نظارت از پالیسی شرایط مربوط به تقاعد به عنوان یکی از مسوولیت های این اداره محسوب شده است.[۲۱]

 

درج شدن طرح و نظارت از پالیسی شرایط مربوط به تقاعد در زمره مسوولیت های اداره خدمات ملکی، به این معنا است که تقاعد یکی از حقوق استخدامی است و باید برنامه و پالیسی مربوط به آن از سوی اداره خدمات ملکی تنظیم شود.

 

حقوق و امتیازات دوران تقاعد این حسن را دارد که باعث می شود تا کارمندی که یک عمر در اداره دولتی کار کرده است، گرفتار نیازمندی در دوران پیری و از کارافتادگی نشود. عدالت اجتماعی ایجاب می کند که برای افرادی که کارمند دولت نبوده اند نیز چنین حقوق و امتیازاتی در دوران بازنشستگی و از کار افتادگی از سوی جامعه در نظر گرفته شود.

 

 

 

[۱] در ماده های هفدهم و بیست و هشتم قانون کارکنان خدمات ملکی، بر اصل عدم تبعیض در استخدام تاکید و تصریح گردیده است و گفته شده است که هیچ گونه تبعیض در استخدام و مراحل بعد از استخدام یا خدمت جواز ندارد. همچنین در ماده یازدهم جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، نقض تساوی در حقوق ملی جرم شمرده شده است و برای عامل رفتاری که منجر به نقض تساوی افراد در حقوق ملی شود، مجازات زندان پیش بینی شده است. از سوی دیگر در ماده دو صد و هفتادم قانون جزا نیز تاکید صورت گرفته است که اگر در یک عمل از سوی مقام صلاحیت دار دولتی، مصلحت عمومی بر مصلحت شخصی ترجیح داده شود، جرم اختلاس محقق می شود و عامل آن به مجازات محکوم می گردد.

 

[۲] قانون کار، ماده بیستم.

 

[۳]  طرز العمل نظارت از مراحل تعیینات کارکنان خدمات ملکی، ماده ششم.

 

[۴] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده هفدهم، بند هشتم.

 

[۵] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده بیست و هشتم، بند اول، جزء دوم.

 

[۶] قانون کار، ماده سی و سوم، بند اول.

 

[۷] قانون کار، ماده هشتم، بند اول و ماده پنجاه و نهم، بند دوم.

 

[۸] عبدالعلی محمدی، حقوق اداری افغانستان، ص ۴۱۸٫

 

[۹] قانون کار، ماده بیست و یکم.

 

[۱۰] قانون کار، ماده بیست و هفتم.

 

[۱۱] قانون کار، ماده یک صد و سی و دوم.

 

[۱۲] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده هفدهم، بند اول.

 

[۱۳] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده نوزدهم.

 

[۱۴] رهنمود کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی در مورد مصوونیت حقوقی کارکنان خدمات ملکی، فقره اول.

 

[۱۵] قانون کار، ماده یازدهم.

 

[۱۶] قانون کار، ماده هفتاد و ششم، بند اول.

 

[۱۷] قانون کارکنان خدمات ملکی، ماده هفدهم، بند نهم.

 

[۱۸] مقرره بورس ها و تحصیلات در خارج، ماده دوم، بند اول.

 

[۱۹] قانون کار، ماده یک صد و سی ام.

 

[۲۰] قانون کار، ماده یک صد و چهل و چهارم.

 

[۲۱] قانون خدمات ملکی، ماده دهم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ب.ظ ]




حمایت از حقوق استخدامی در قوانین جزایی

 

در نظام حقوقی افغانستان نیز مانند عرف حاکم بر نظام های حقوقی، جرم انگاری ها و مجازات ها در قوانین جزایی صورت گرفته است و جرایم و کیفرها را در تمامی بخش های زندگی اجتماعی باید در این قوانین جستجو کرد. تخلفات مربوط به روابط استخدامی که بتواند صورت جرمی داشته باشد و هم چنین واکنش های کیفری به این تخلفات را باید در قوانین جزایی سراغ گرفت. با بررسی ماده های قوانین جزایی که به روابط اداری و یا کارکرد اداره های عمومی مربوط است، می توان برداشت کرد و استنباط نمود که حمایت کیفری از حقوق استخدامی در قوانین و مقررات افغانستان در چه جایگاهی قرار دارد.

 

 

الف- قانون جزا

 

اصلی ترین قانون حاکم بر نظام کیفری کشور در بخش ماهوی، قانون جزای افغانستان می باشد. قانون جزای افغانستان مشتمل بر پنج صد و بیست و سه ماده است که در سال ۱۳۵۵ هجری خورشیدی و در دوران حکومت جمهوری تحت رهبری سردار محمد داودخان به تصویب رسیده است. آن گونه که از فرمان شماره ۹۱۰ صدر اعظم وقت داکتر محمد حسن شرق که عنوانی وزارت عدلیه برای نشر این قانون در جریده رسمی صادر کرده است، استنباط می شود، این قانون توسط مجلس وزاری افغانستان ( کابینه) به تصویب رسیده است. البته این قانون در دوره عمر ۳۹ ساله خود، تعدیلاتی نیز به خود دیده است.

 

در قانون جزای افغانستان در رابطه به حقوق استخدامی چیزی به میان نیامده است و تخطی از اصول و مقررات حاکم بر استخدام نیز جرم انگاری نشده است. اما رشوت در ماده دو صد و پنجاه و چهارم قانون جزا جرم انگاری شده و برای آن جزا تعیین شده است.[۱] اگر چنانچه رشوت در جریان استخدام و ورود فرد به رقابت های استخدامی از سوی کارکن موظف گرفته و یا مطالبه شود، می تواند آن فرد تحت تعقیب عدلی و قضایی قرار گیرد. آنچه در این خصوص می توان گفت این است که رشوت به عنوان یک موضوع مستقل جرم انگاری شده است و ممکن است این رفتار جرمی در جریان استخدام و رقابت های استخدامی نیز محقق شود.

 

 

یکی از مواردی که می تواند در  حمایت کیفری از حقوق استخدامی کمک شود، ماده دو صد و هفتادم قانون جزا می باشد. با تفسیر البته موسع می توان از این ماده به نفع حمایت کیفری از حقوق استخدامی نیز استفاده کرد. در این ماده ضرر رساندن به منافع دولت، در عقد، عمل و یا قضیه جرم انگاری شده و مرتکب آن به جزای حبس طویل که از ده سال بیشتر نباشد، محکوم شده است.[۲]  در تفسیر این مساله می توان مدعی شد که در ماده آمده است که اگر چنانچه شخصی به خاطر نفع خود و یا به خاطر نفع شخص دیگر، به دولت ضرر برساند، مرتکب عمل جرمی اختلاس شده و به مجازات حبس طویل تا ده سال محکوم می شود. با توجه به اینکه در استخدام فرد شایسته نفع دولت وجود دارد، زیرا وقتی یک شخص شایسته و متعهد در اداره دولتی استخدام شود، کارکرد آن اداره بهتر می شود؛ می توان گفت که اگر مدیر دولتی دارای صلاحیت عقد قرارداد استخدامی در هنگام استخدام کارمند برای دولت بر اساس منفعت شخصی خود عمل کرده و بدنبال شامل سازی فرد مورد علاقه خود در استخدام باشد و یا اینکه تحت تاثیر القایات حزبی یا قومی و منطقه ای یا لسانی قرار گیرد و متاثر این گونه تعلقات عمل کند، حق دولت را از داشتن یک کارمند خوب و ذیصلاح ضایع کرده و مرتکب جرم اختلاس شده است.

 

ب – قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی

 

قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، در سال ۱۳۶۶ و در دوران حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان به تصویب رسیده است. از فرمان صادر شده ۱۵۳ مورخ ۱۰/۵/۱۳۶۶ چنین بر می آید که این قانون نیز توسط شورای وزیران به تصویب رسیده است. در این قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی افغانستان معرفی شده و مجازات های لازم نیز برای این جرایم در نظر گرفته شده است. قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی افغانستان در دو ماده به موضوعات مربوط به حقوق استخدامی اشاره کرده است.

 

اول- ماده یازدهم: در ماده یازدهم قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی نقض تساوی شهروندان افغانستان در برخورداری از حقوق ملی جرم شمرده شده و مرتکب آن به جزای حبس متوسط الی سه سال محکوم شده است. [۳] در بخشی از این ماده تصریح شده است:” شخصی که به تبلیغ یا ترویج به قصد تحریک  خصومت و اختلافات ملی نژادی، مذهبی، قبیلوی و لسانی پرداخته یا به محدود ساختن حقوق یا تامین برتری های اتباع بنا بر تعلقات قومی، ملی، نژادی، مذهبی، قبیلوی و لسانی بپردازد به جزای حبس متوسط الی سه سال محکوم می گردد.” از بخش دوم این ماده که از محدود ساختن حقوق سخن گفته است، می توان به نفع حقوق اتباع در استخدام و یا حقوق استخدامی استفاده کرده و آن را بخشی از حمایت های کیفری از حقوق استخدامی در قوانین جزایی افغانستان دانست.

 

بسیار واضح است که یکی از حقوق ملی اتباع کشور این است که بتوانند در اداره های دولتی استخدام شوند. این حق در قانون اساسی افغانستان به بسیار صراحت مورد تاکید و تصریح قرار گرفته است. در ماده پنجاهم قانون اساسی افغانستان تصریح شده است که اتباع افغانستان بدون هیچ گونه تبعیض و صرفا بر اساس اهلیت و شایستگی و به موجب قانون به خدمت دولت پذیرفته می شوند. [۴] دیده می شود که قانون اساسی حق شمولیت در دولت و یا همان استخدام در اداره دولتی را یک حق برای شهروندان کشور شمرده است. اگر در جریان استخدام به اساس ملاحظات قومی، لسانی، منطقه ای یا هر ملاحظه ای دیگر از سوی اداره استخدام کننده عمل صورت گیرد، این حق اساسی شهروندان نقض شده و بر اساس ماده یازدهم قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی افغانستان می تواند عامل و مباشر نقض حق به عنوان مجرم تحت تعقیب عدلی و قضایی قرار گیرد.

 

دوم-  ماده هجدهم : در ماده هجدهم قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، اشغال غیرقانونی تاسیسات عامه جرم شمرده شده و مرتکب آن به حبس طویل یا دوام محکوم شده است.[۵] در این ماده آمده است:” شخصی که با استعمال قوه به اشغال بناهای دولتی، موسسات و دیگر اماکن که به منظور منفعت عامه اعمار گردیده اقدام نماید، حسب احوال به جزای حبس طویل یا دوام محکوم می گردد.” با توجه به اینکه این قانون در دوران جنگ های داخلی در افغانستان به تصویب رسیده است و در آن زمان دولت حاکم بر کابل با گروه های مجاهدین درگیر یک جنگ تمام عیار بوده است، می توان استنباط کرد که هدف اصلی از این ماده قانون، اشغال نظامی یک اداره و تاسیسات دولتی می باشد. اما با توجه به اینکه در اینجا هدف از قوه قید نشده است که قوه نظامی باشد، می توان گفت که اگر از رابطه و مافیای فساد اداری استفاده صورت گیرد و یک اداره و یا یک بخش از اداره که میز کاری آن باشد، مورد اشغال ناحق قرار گیرد، می تواند شامل حکم این ماده گردد.

 

وقتی از بناهای دولتی سخن گفته می شود، نمی تواند منظور فقط و فقط تعمیر و ساختمان آن باشد. زیرا بناهای دولتی به عنوان ماده متشکل از خشت و سنگ و چوب و سمنت و دروازه و پنجره نمی تواند نفعی برای مردم برساند. آنچه از آدرس بنای دولتی به مردم نفع یا ضرر می رساند، کارکردی است که از سوی آن بنا و توسط کسانی که از سوی دولت در آن بنا بکار گمارده شده اند می باشد. از این رو وقتی اشغال بنا مورد بحث قرار می گیرد، میزهای کاری که برای اجرای مسوولیت اداری در برابر مردم در آن بنا کار گذاشته شده است نیز شامل بحث می گردد. زیرا وقتی یک میز اداری دولت بدون در نظر گیری مصالح عمومی به کسی سپرده می شود و در نظم قانونی استخدام اخلال ایجاد می گردد، منظور قانون گذار از اشغال و هدر روی امکانات بناهای دولتی محقق می شود و عامل می تواند تحت تعقیب عدلی و قضایی قرار گیرد.

 

ج- قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری

 

قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری، از قوانین جدید است که در دوره دولت جدید و بعد از استقرار نظام سیاسی جدید در افغانستان به تصویب رسیده است. می توان گفت که این قانون یکی از قوانین جزایی افغانستان می باشد که در پرتو حاکمیت قانون اساسی فعلی به تصویب رسده است. آن گونه که از فرمان شماره ۷۷ مورخ ۷/۷/۱۳۸۳ رییس دولت وقت ( دولت انتقالی اسلامی افغانستان)  قابل درک است اینکه این قانون پیش از تشکیل شدن پارلمان افغانستان و بتاریخ ۶/۷/۱۳۸۳ توسط شورای وزیران دولت انتقالی اسلامی افغانستان به تصویب رسده است.

 

در قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری به صورت بهتر و روشن تر از حقوق استخدامی به عنوان یکی از حقوق اساسی و حقوق شهروندی حمایت صورت گرفته است و این حمایت می تواند برای کسی که در معرض اتلاف حق و حقوق استخدامی قرار می گیرد نیز قابل استیفا باشد.

 

اول-ماده سوم: در ماده سوم از قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری، بی عدالتی در استخدام و دخیل ساختن ملاحظات قومی، منطقه ای، مذهبی، لسانی، حزبی و جنسی در استخدام به عنوان یکی از مصادیق فساد اداری شمرده شده است. [۶]

 

این قانون در رابطه به مبنای تصویب خود تصریح کرده است که به منظور تنظیم امور مربوط به مبارزه علیه ارتشا و فساد در تمام ادارات دولتی، تصدی ها، و موسسات مختلط ( دولتی و شخصی)، خصوصی و غیر دولتی که طرف قرارداد با دولت قرار می گیرد وضع گردیده است.[۷] از این مبنا نگاری که در ماده اول قانون بدان تصریح شده است به خوبی استنباط می گردد که مبارزه با فساد اداری یکی از مهم ترین اهداف این قانون است. در این قانون فساد اداری ابتدا تعریف شده است و سپس مصادیق آن معرفی شده است. [۸]

 

در این قانون آمده است که فساد اداری به عملی خلاف قانون گفته می شود که توسط کارکنان دولتی و سایر موظفین خدمات عامه به مقصد حصول اهداف و منافع شخصی و یا گروهی انجام می شود. این قانون بعد از تعریف فساد اداری، و در بیان مصداق های آن، دخیل ساختن ملاحظات و گرایش های قومی، زبانی، سمتی، حزبی و جنسی در استخدام را به عنوان یکی از مصادیق فعل فساد اداری بیان کرده است. با توجه به تعریف فساد اداری و بیان مصداق های آن در این قانون می توان گفت که قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری یکی از قوانینی است که از حقوق استخدامی حمایت قاطع و صریح کرده است.

 

د- قانون نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری

 

قانون نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری، یکی از قوانین جزایی است که به صورت تخصصی و اختصاصی برای مبارزه با جرایم مربوط به فساد اداری به تصویب رسیده است. این قانون نیز یکی از فرامین تقنینی است که توسط حکومت به تصویب رسیده است. از فرمان شماره ۶۳ رییس جمهور که بتاریخ ۳۱/۴/۱۳۸۷ صادر شده است، دانسته می شود که مصوبه این قانون در تاریخ ۱۶/۴/۱۳۸۷ توسط شورای وزیران جمهوری اسلامی افغانستان به تصویب رسیده است.[۹]

 

الف- ماده دوم:

 

در ماده دوم این قانون، تصریح شده است که قانون نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری چند هدف ذیل را دنبال می کند:[۱۰]

 

۱- اتخاذ تدابیر برای نظارت بر تطبیق ستراتیژی و طرز العمل اصلاح اداره و مبارزه علیه فساد اداری.

 

۲- مراقبت از اجرایات ادارات دولتی در مورد قضایای فساد اداری.

 

۳- ارزیابی از تطبیق تدابیر اتخاذ شده در راستای اصلاح اداره و مبارزه با فساد اداری از سوی ادارات.

 

۴- تامین شفافیت در اجرایات ادارت برای اطمینان از حساب دهی.

 

۵- ایجاد اداره و مدیریت سالم امور عام المنفعه بر مبنای صداقت وظیفوی و مسوولیت دهی.

 

۶- حراست از ملکیت های عامه و اشخاص.

 

۷- تحکیم و تعمیم حاکمیت قانون.

 

این قانون همان گونه که از نام و عنوانش پیدا است، در راستای مبارزه علیه فساد اداری و نظارت بر مبارزه دولت با این پدیده به تصویب رسیده است. در این قانون فساد اداری به صورت مشخص تعریف نشده است، بلکه مصادیق فساد اداری ذکر گردیده است و می توان گفت که قانون نظارت فساد اداری را به صورت مصداقی تعریف کرده است.

 

در جمع ۱۸ مصداقی که برای فساد اداری در ماده سوم این قانون ذکر گردیده است، تضییع حقوق استخدامی به عنوان یک مصداق مستقل ذکر نگردیده است، اما برخی از مصداق های ذکر شده در این قانون به عنوان مصادیق فساد اداری، مرتبط به تضییع حقوق استخدامی می باشد که به صورت خلاصه به شرح ذیل بیان می شود.

 

اول- تجاوز از حدود صلاحیت قانونی:

 

تجاوز از حدود صلاحیت قانونی، یکی از مصادیق فساد اداری شمرده شده است. با توجه فرایند استخدامی در افغانستان تحت روشنی قانون صورت می گیرد و طرز العمل های مشخصی در رابطه به استخدام و شیوه استخدام وجود دارد، اگر روند قانونی پیش بینی شده رعایت شود، حق هیچ کسی به شمول حق  استخدامی داوطلب استخدام در اداره دولتی نقض نگردیده است. اما چنانچه این روند به اجرا در نیاید، تجاوز از حدود صلاحیت قانونی به حساب می آید و عامل آن می تواند به عنوان مرتکب جرم فساد اداری تحت تعقیب عدلی قرار گیرد.

 

دوم- سوء استفاده از موقف وظیفوی:

 

بر اساس توضیح صلاحیت های اداری، هر مامور اعم از مامور عادی و یا مامورین ارشد، تابع لایحه وظایف می باشد و صرفا در حدود صلاحیت مشخص شده در لایحه وظایف کار خود را انجام می دهد. اگر این صلاحیت در نظر گرفته شود، زمینه ای برای نقض حقوق اداری و حقوق شهروندی توسط مامورین اداری پیش نمی آید. چنانچه در پروسه استخدام نیز با شهروندان از سوی مامورین استخدام کننده برخورد قانونی صورت گیرد، نقض حقوق استخدامی به میان نخواهد آمد. نقض حقوق شهروندی به شمول حقوق استخدامی زمانی به میان بیاید که کارمند اداره دولتی بخواهد در جریان استخدام از رجحان بر اساس یک معیار غیر منطقی کار گیرد که این عمل سوء استفاده از موقف وظیفوی به حساب می آید و بر اساس قانون تطبیق استراتیژی مبارزه علیه فساد اداری چنین ماموری مرتکب جرم شده و قابل تعقیب می باشد.

 

سوم- ممانعت در روند یا اخلال تطبیق عدالت:

 

عدالت ایجاب می کند که در جریان استخدام با تمامی استخدام شوندگان و داوطلبان برای ورود به رقابت استخدامی بایستی رفتار برابر صورت گیرد. این عدالت هم بایستی در انجام مصاحبه برای پذیرش و هم در جریان بررسی اسناد و تحلیل شایستگی های افراد وجود داشته باشد. اگر پروسه های استخدامی با عدالت به پیش برده شود، و ملاحظات قومی، زبانی، سمتی، مذهبی و غیره در آن دخیل نباشد بدون شک هیچ کسی متضرر نمی شود. اما اگر این پروسه با عدالت به پیش برده نشود، هم دولت متضرر می شود به این دلیل که عدم عدالت باعث شده است که فرد شایسته برای سمت استخدامی گزینش نشود و هم اینکه فرد شایسته ای که بیش از دیگران لیاقت قرار گرفتن در سمت استخدامی را داشته است، متضرر شده و حقوق استخدامی اش ضایع شده است. در چنین وضعیتی است که مساله ممانعت در روند یا مختل سازی تطبیق عدالت رخ می دهد و یکی از مصادیق فساد اداری محقق می شود و قضیه قابلیت تعقیب کیفری را پیدا می کند.

 

چهارم- دخیل ساختن ملاحظات قومی، منطقوی، مذهبی، حزبی، جنسیتی و شخصی در اجرای امور محوله:

 

بر خلاف قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری که در آن ملاحظات فوق در پروسه استخدام به عنوان مصداق فساد اداری شناخته شده بود، در قانون نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری، این ملاحظات در اجرای تمامی امور محوله به یک مامور دولتی مصداق فساد اداری شمرده شده است. به نظر می رسد می توان گفت که در نظر گرفتن ملاحظات فوق در اجرای تمام امور محوله به عنوان یکی از مصادیق فساد اداری، مانع از آن نمی شود که در نظر گرفتن این ملاحظات در پروسه های استخدامی و یا در جریان موجودیت رابطه کاری و استخدامی بین کارمند و اداره از مصداق های فساد اداری محسوب نشود.

 

در نظر گرفتن این ملاحظات در تمام امور اجرایی و اداری باعث تضرر به جامعه و دولت می شود. چه اینکه این ملاحظات در تصمیم گیری های مربوط به استخدام باشد و چه اینکه این ملاحظات در جریان ارائه خدمات عمومی مانند خدمات صحی، خدمات آموزشی و تعلیمی و سایر خدمات اجتماعی مد نظر قرار داده شود، باعث تضرر هم به دولت و هم به جامعه می شود. چون وقتی این ملاحظات در سیاست های اجرایی اعمال شود،  ممکن است در نیاز سنجی ها و اولویت بندی ها مصالح عمومی در نظر گرفته نشود و دسته بندی اولویت ها و ضرورت ها بر اساس القایات ناشی از این ملاحظات صورت گیرد. در چنین صورتی هم بودجه دولت برای یک امر غیر ضروری ضایع می گردد و هم اینکه افرادی که به صورت واقعی باید در درجه اول ضرورت سنجی قرار می داشتند و از آن خدمات مستفید می شدند، از آن محروم می گردند.

 

در چنین صورتی است که اگر در جریان پروسه استخدامی و یا در مراحل مربوط به ایجاد روابط استخدامی بعد از استخدام و در جریان کارکرد روز مره اداری، ملاحظات قومی، مذهبی، جنسیتی، شخصی و غیره از سوی مامورین اداری مد نظر قرار گیرد، عامل چنین رفتار مرتکب جرم فساد اداری شده و قابلیت قرار گرفتن تحت تعقیب کیفری را پیدا می کند.

 

ب- ماده نهم:

 

در ماده نهم قانون نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه علیه فساد اداری، صلاحیت ها و مسوولیت های اداره عالی نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه با فساد اداری بر شمرده شده است. در بند نهم از ماده نهم این قانون” ارزیابی چگونگی شفافیت، شایستگی، لیاقت و عدالت در استخدام” به عنوان یکی از صلاحیت ها و مسوولیت های این نهاد تعیین شده است.[۱۱]

 

اختصاص یک بند از یکی از ماده های قانون نظارت بر ارزیابی از شفافیت اجرایات مربوط به استخدام و در نظر گیری و بررسی عدالت در پروسه استخدامی، نشان می دهد که از سوی قانون گذار، پروسه استخدامی و حقوق استخدامی شهروندان اهمیت انگاری شده است. با توجه به اینکه در استخدام هم حق شهروندی فرد و هم منفعت و نیاز دولت مطرح می باشد، ایجاب می کند که قانون نیز این مساله را با حساسیت مورد توجه قرار دهد تا هم از تضییع حقوق استخدامی به عنوان حق شهروندی و اساسی شهروند جلوگیری شود و هم از متضرر شدن اداره به خاطر محروم شدن از حضور افراد شایسته در اداره جلوگیری صورت گیرد.

 

از همین رو است که دیده می شود در ماده نهم قانون و در بند نهم از این ماده، به اداره عالی نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری از سوی قانون گذار مسوولیت داده شده است که بر روند استخدامی نظارت کند و از رعایت عدالت و عدم تضییع حقوق شهروندی افراد و تضرر به دولت جلوگیری شود. مفهوم این اعطای مسوولیت به خوبی می رساند که عدم رعایت عدالت در پروسه استخدامی و در نظر نگرفتن شفافیت و لیاقت و شایستگی جرم فساد اداری محسوب می شود و قابل تعقیب قضایی و کیفری می باشد.

 

ج- ماده سیزدهم:

 

در ماده سیزدهم قانون نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه علیه فساد اداری تصریح بر این گردیده است که مظنونین ارتکاب فساد اداری به سارنوالی معرفی گردند.[۱۲] با توجه به اینکه نهاد سارنوالی بر اساس قوانین نافذه افغانستان نهاد تحقیق کننده جرایم بوده و مسوولیت دارد که در رابطه به تحقیق جرایم و تعقیب مظنونین به ارتکاب جرم کار کند و با تثبیت جرم، مظنونین را به محکمه معرفی کند، می توان برداشت کرد که در این قانون اولا فساد اداری و مصادیق آن جرم انگاری شده است و دوما در همین قانون اراده قاطع بر این متمرکز است که با کسانی که مرتکب جرم فساد اداری می شوند، برخورد جدی صورت بگیرد.

 

د- ماده نوزدهم:

 

در ماده نوزدهم قانون نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه علیه فساد اداری تصریح شده است که در لوی سارنوالی افغانستان به عنوان نهاد تحقیق کننده و تعقیب کننده جرایم و در تشکیلات قضایی افغانستان بخش ویژه ای برای رسیدگی به امور مربوط به جرم فساد اداری ایجاد شود.[۱۳] در بند اول ماده نوزدهم این قانون تصریح شده است که اداره لوی سارنوالی افغانستان، به منظور تحقیق جرایم فساد اداری و اقامه دعوا علیه مرتکبین آن سارنوالی مبارزه علیه جرایم اداری را در مرکز و ولایات طبق احکام قانون ایجاد می کند. همچنین در بند دوم این ماده عین مسوولیت به ستره محکمه افغانستان داده شده و تصریح گردیده است که سترده محکمه به منظور رسیدگی قضایای جرایم فساد اداری دیوان های فساد اداری را طبق قانون در مرکز و ولایات ایجاد می کند.

 

تصریح بر بکارگیری کلمه جرایم فساد اداری و تاکید بر ایجاد بخش مبارزه با جرایم فساد اداری در لوی سارنوالی و همچنین تاکید بر ایجاد دیوان رسیدگی به جرایم فساد اداری در ستره محکمه افغانستان، نشان می دهد که از سوی قانون گذار فساد اداری جرم شناخته شده است و کسی که هر یک از مصادیق آن را مرتکب گردد، قابلیت این را دارد که تحت تعقیب عدلی و کیفری قرار بگیرد.

 

ه- ماده پانزدهم:

 

در ماده پانزدهم قانون نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه علیه فساد اداری نیز یک حکم مجازات تبعی برای مرتکبین جرایم فساد اداری در نظر گرفته شده است. در بند دوم ماده پانزدهم این قانون گفته شده است که اگرچنانچه کسی به خاطر ارتکاب جرایم فساد اداری به بیشتر از سه سال تا ده سال محکوم گردد، بعد از ختم دوره حبس و پایان یافتن تحمل مجازات خود نمی تواند تا مدت دوسال به عنوان کارکن در اداره دولتی به وظیفه اشتغال یابد و یا اینکه خود را در عهده های انتخاباتی کاندیدا نماید.[۱۴]

 

بند دوم ماده پانزدهم که مجازات تبعی را برای مجرمین فساد اداری پیش بینی کرده است، دو نکته را به صورت روشن بیان می کند:

 

اول- فساد اداری که محروم سازی داو طلبان استخدام و یا تضییع حقوق استخدامی نیز با تفسیر بسیار ساده به عنوان یکی از مصادیق آن به حساب می آید، در نظام حقوق کیفری افغانستان جرم به حساب می آید و مرتکبین آن با مجازات روبرو می شوند.

 

دوم- در محاکم افغانستان این اجازه برای قاضی ها داده شده است که بر حسب احوال بعد از ثبوت جرم مجرمین فساد اداری، آنان را تا مدت ده سال نیز محکوم به حبس نمایند. زیرا در بند دوم نوعی محرومیت مدنی ( استخدام مجدد و شمولیت در سمت های انتخاباتی) به عنوان بخشی از جزای تبعی برای کسانی در نظر گرفته شده است که ممکن است با حببس سه ساله الی ده ساله به عنوان مجازات محکوم شوند.

 

[۱] قانون جزای افغانستان، ماده دو صد و پنجاه و چهارم.

 

[۲] قانون جزا، ماده دو صد و هفتادم.

 

[۳] قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، ماده یازدهم.

 

[۴] قانون اساسی، ماده پنجاهم.

 

[۵] قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، ماده هجدهم.

 

[۶] قانون مبارزه علیه ارتشا و فساد اداری، ماده سوم.

 

[۷] همان، ماده اول.

 

[۸] همان، ماده سوم.

 

[۹] فرمان شماره ۶۳ رییس جمهوری در مورد توشیح قانون نظارت بر ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری.

 

[۱۰] قانون نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه علیه فساد اداری، ماده دوم.

 

[۱۱] قانون نظارت بر تطبیق ستراتیژی مبارزه با فساد اداری، ماده نهم، بند نهم.

 

[۱۲] همان، ماده سیزدهم.

 

[۱۳] همان، ماده نوزدهم.

 

[۱۴] همان، ماده پانزدهم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم