کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



بروکینگ درسال ۱۹۹۶از IC تحت عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود نام می برد که شرکت ها قدر به ادامه فعالیت میکند. وی تلاش ها و تحقیقات ادوینسون و مالون را برای تعریف IC درنظر گرفت و چهار دسته مجزا را در زمینه IC معرفی کرد :۱- دارایی بازار ۲- دارایی با محوریت انسان (انسان محور) ۳-زیرساخت ها ۴- دارایی مالکیت معنوی (شکل ۲-۲) دارایی بازار: به دارایی های بالقوه ای اطلاق می شود که یک شرکت به خاطر نامشهودی های بازارگرایانه اش مانند تجاری، مشتریان وکانالهای توزیع دارا می باشد.
پایان نامه

 

دارایی انسان محور: شامل میزان تخصصهای گروهی ،خلاقیت  وحل مسایل ،رهبری ،مهارتها وتوانمندیهای موجود درکارکنان یک شرکت می باشد .

 

زیرساخت ها : شامل تکنولوژی ها، متدولوژی ها و کلیه فرآیند هایی است که باعث می شود صحت ، کیفیت و ایمنی در سازمان حفظ شود.

 

مالکیت معنوی: که شامل دانش فنی ، نرم افزارهای تجاری و کسب وکار، کپی رایت ،حقوق مربوط به طرحهای گوناگون ونشانه های تجاری است.

 

 

 

شکل ۱-۲- مدل سرمایه فکری بروکینگ

 

 

سرمایه فکری

 

 

دارایی های بازرا

 

 

دارایی های انسان

 

 

دارایی زیرساخت

 

 

دارایی مالکیت معنوی

 

 

 

 

طبقه بندی ارائه شده توسط بروکینگ مشابه باطرح ادوینسون ومالون است امادراین طبقه بندی برکینگ ،مالکیت معنوی را ازداراییهای زیر ساختی جداکرده ودریک دسته مجزا قرارداده است .دیدگاه آنها اگرچه یکسان نیستند اما مکمل یکدیگر هستند. هدف ادوینسون ومالون توضیح اهمیت ICدرسازمان ها بوده وموضوعات مهمی مانند ویژگی های کلیدی ،اندازه گیری رویکرد های مدیریت برآنها رادربرمی گرفت.

 

آنها مدیریت بر IC را بعنوان گامی نهایی برای ساخت سازمانهایی با ارزش بالا و سازمان های که می خواهند ارزش در آنها بصورت مداوم افزایش یابد معرفی گردند. با اینکه بروکینگ دارای اهداف مشابهی باادوینسون و مالون بود ، اما او اجزای  [۱]IC را طوری تعیین کرد که بتوان از آن درامر ممیزی نیز استفاده نمود و بدین خاطر وی بر روی فرآیند های تعریف ، مستند سازی و اندازه گیری IC تاکید کرده است. خانم بروکینگ عقیده دارد که هدف نهایی هر کسب و کاری بدست آوردن ارزش پولی به ازارء هر جزئی از دارایی ها است. او تصریع کرده است که این امر برای شرکت ها بسیار مهم است که میزان دارایی هایشان را ارزیابی کرده وازطریق مدیران را ازمحل وجود ارزش های واقعی درسازمان آگاه سازند. به همین دلیل آنها نیاز دارند تا شاخص هایی برای ارزیابی موفقیت و رشد در دست داشته و مبناهایی را برای افزایش احتمال دریافت وام از موسسات مالی به وجود بیاورند.

 

پایان نامه

 

۱۹ -۲- مدل روس و همکاران

 

روس و روس ، دراگونتی و ادوینسون در سال ۱۹۹۷ شاخص سرمایه فکری را برای اندازه گیری IC معرفی کردند. آنها تشریح کردند که دیدگاههایشان دررابطه با IC ،دانش محور بوده و اشتباهاتی با مباحث دانشی دارد. از سوی دیگر بعدها آنها از مدلی استفاده کردند که مشابه بامدل ادوینسون ومالون بود (اما دقیقا همانندآنها نبود ). آنها SC و HC را از IC انشعاب داده و این سازه ها را نماینده منابع شعور و بدون شعور دانستند که بالطبع هرکدام شیوه های مدیریتی متفاوتی را طلب می کند (شکل ۴-۲).این محققان سرمایه ارتباطی رابه عنوان بخشی ازسرمایه ساختاری (به جای آنکه آنرا دردسته سومی قراربدهند)درنظر گرفته اند.روس وهمکاران ۱۹۹۷ HC  رابه شایستگی ،نگرش وزیرکی فکری تقسیم کردند.

 

شایستگی : شامل دانش فردی کارکنان ومهرتها ،استعدادها ودانش فنی آنهاست .

 

نگرش : نشان دهنده ارزشی است که نتیجه نوع رفتارکارکنان درمحل کاربوده وتحت تاثیر انگیزش ،رفتارها ورهبری است.

 

چالاکی فکری :شامل نوآوری کارکنان ،توانایی انطباق باشرایط وقابلیت استفاده از دانش ازیک مفهوم وزمینه به مفهوم وزمینه دیگراست .ازسوی دیگر ساختاری شامل اجزای زیر است :

 

روابط : به معنی ارتباط بامشتریان ،عرضه کنندگان ،شرکاءاستراتژیک و دیگر ذینفعان شرکت می باشد .

 

سازمان : یک سازمان نه تنها دارای سیستم ها و ساختارهای مشهود است ، بلکه همچنین شامل زیر ساخت‌های نامشهود ،دارایی های معنوی ، فرآیند ها و فرهنگ نیز می باشد.

 

تجدید وتوسعه : به عنوان جنبه نامشهود هر چیزی که باعث خلق ارزش درآینده گردیده اما اثرآن درحال حاضر مشخص نیست.

 

شکل ۲-۲- روس وهمکاران ، مدل شاخص سرمایه فکری

 

 

 

اگرچه ادوینسون و مالون پیشرفت های زیادی دررابطه با اندازه گیری IC  داشته اند اما روس و روس ۱۹۹۷پیشرفت های ملموسی در یکپارچگی معیارهای IC و حرکت به سمت یک معیار واحد (رویکرد کل نگربه ارزش) داشتند. آنها در تحقیقی دیگر و در طبقه بندی شبیه به طبقه بندی ادوینسون ومالون ،IC را به سرمایه انسانی ،سرمایه سازمانی وسرمایه ارتباطی تقسیم کرده واین سه دسته رادریک سطح افقی قرارداده اند، (Chang,2007) را این طبقه بندی اجزاسرمایه های فکری باجزئیات بیشتری معرفی شده است: سرمایه ساختاری :فرهنگ شرکت ،ساختار،فرآیند ها ورویه های کاری سرمایه انسانی :شامل دانش فنی، مهارتها ، ویژگی های رهبری مدیران ارشد، نوآوری ها، انگیزش (بعد مالی وغیرمالی ) و قابلیت سازگاری است. سرمایه رابطه ای : رابطه بامشتری جهت اطمینان ازمیزان رضایت آنها ازمحصولات وخدمات ارائه شده ،ارتباط با تامین کنندگان جهت اطمینان ازارائه مواد اولیه با کیفیت، (Brennan,2000).

 

شکل ۳ -۲ طبقه بندی سرمایه های فکری

 

 

 

۲۰ -۲- مدل استیوارت

 

استیوارت درسال ۱۹۹۱و در مجله فورچون IC را عبارت از دانشی که از طریق تبدیل مواد خام به محصولاتی که آنها را  ارزشمند ترمی سازد معرفی کرده است. استیوارت هم همچون محققان قبلی IC را ترکیبی از دو دسته HC  و SC دانسته و سرمایه سازمانی را زیر مجموعه ای از SC  قلمداد کرده است. او عقیده دارد که هر شرکتی هر سه سرمایه مذکور را دارد اما بر اساس شرایط متفاوت، تاکید بیشتری بروی یکی از این سرمایه ها می کند .ازاین منظر استیوارت اجزای سرمایه فکری عبارتند از:

 

سرمایه انسانی : که اشاره به مهارت ها و دانش فردی کارکنان شرمت دارد.

 

سرمایه ساختاری :شامل مالکیت معنوی ،متدولوژی ،نرم افزار،اسناد ومصنوعات دانشی دیگر.

 

سرمایه مشتری :به معنی ارتباط بامشتریان وعرضه کنندگان است .

 

شکل ۴-۲- مدل سرمایه های فکری استیورات

 

 

ارزش بازار

 

 

دارایی های نامشهود

 

 

دارایی های مشهود

 

 

سرمایه انسانی

 

 

سرمایه ساختاری

 

 

سرمایه مشتری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲۱ – ۲- مدل سالیوان

 

سالیوان یکی ازپایه گذاران وشریک تجاری گروه مدیریت سرمایه های فکری است .گروه مدیریت سرمایه‌های فکری یک شرکت مشاوره ای است که فعالیت هایش برایجاد وتولید ارزش سرمایه های فکری متمرکز شده است. براساس نظریه این گروه، از کنار هم قراردادن دورکن اساسی سرمایه انسانی و دارایی های فکری می توان به مفهوم وجایگاه سرمایه های فکری دست یافت. مطابق این مدل ، سرمایه های فکری ازسه جزء تشکیل شده اند: منابع انسانی: دراین منابع هوش وخرد کارکنان سازمان رادرنظرگرفته می شوند.منابع انسانی منشاءفن، تخصص وحافظه سازمانی درخصوص موضوعات مهم وحائز اهمیت برای سازمان هستند.منابع انسانی ،شامل تجارب جمعی ،مهارت وفوت وفن عمومی تمام کارکنان بنگاه است.

 

دارایی های فکری : دانش مشهود طبقه بندی شده ویاتوضیحات فیزیکی از دانش خاصی راشامل می شود که سازمان می تواند ادعای مالکیت آن رانموده وبدون ایجاد مشکلی درحقوق معنوی ،آنهارابه سادگی خرید وفروش کند .هرتکه ای ازدانش سازمان،که معمولابه شکل مستند کاغذی یا کامپیوتری است ،بعنوان دارایی فکری سازمان تلقی شده مورد حمایت وحفاظت قرارگیرد. دارایی های فکری منشاءایده ها ونوآوری هایی هستند که شرکت ها وبنگاه ها آنهارا تجاری می نمایند.

 

مالکیت معنوی :مالکیت معنوی یک نوع دارای فکری است که بصورت قانون قابلیت حمایت ،حفاظت وپیگیری را داراست. ازموارد مالکیت معنوی می توان به حق اختراع ،حق تالیف ،علائم ونشان تجاری واسار ورموزتولید تجاری اشاره نمود. الگوی سالیوان برای تجسم ونمایش تصویری سرمایه فکری ،به صورت زیر می باشد :

 

شکل ۵ – ۲- الگوی سرمایه فکری سالیوان

 

 

 

 

            دارای های فکری

 

 

متدولوژی

 

 

اسنادومدارک

 

تصاویر

 

طراحی ها

 

 

برنامه ها

 

 

اختراعات

 

فرایندها

 

پایگاه هایداده

 

 

              مالکیت معنوی

 

 

حق اختراع

 

حق تالیف

 

نشان تجاری

 

رموز تجاری

 

 

  سرمایه انسانی

 

 

تجربه

 

فوت وفن

 

مهارت

 

خلاقیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲۲  ۲ – مدل بونفرر

 

بونفرر۲۰۰۳ اعتقاد به این دارد که بایستی ما بین چهارجزء سرمایه فکری سرمایه شامل سرمایه انسانی ،سرمایه ساختاری ، سرمایه نوآوری تمایز قائل شد .

 

سرمایه انسانی : مجموعه ای از دانشها ی فنی وروتین موجود درتفکرات کارکنان است .

 

سرمایه ساختاری : همه آیتم های نامشهود از دانش ضمنی که قابل تفکیک هستند راشامل می شود.

 

سرمایه بازار: استعدادهای سازمانی در ارتباط با جهان خارج (به عقیده بونفر این شامل پایگاه داده ،سهم بازار، شهرت و اعتبارو محصولات و خدمت جدید است) است. سرمایه نوآوری : قابلیت های نوآوری سازمان رادربرمی گیرد.

 

شکل ۶-۲- ارزش سرمایه فکری بونفر ۲۰۰۲

 

از سوی دیگر وی در رویکرد ارزش پویایی  IC، شاخص های ویژهای را مد نظر قرار داده که برروی بعد پویا و سازمانی عملکرد اجتماعی – اقتصادی[۲] تمرکز کرده و تحت شرایط مختلفی درسطوح خرد وکلان اقتصادی قابل اجرا است. وی در روش پویایی IC ، چهار بعدی که منجر به توانمندی رقابتی شدن سازمان می گردد  را با یکدیگر یکپارچه کرده است (شکل ۸-۲) منابع به عنوان ورودی ها: که اشاره به منابع مورد نیاز فرآیند های تولیدی شامل منابع مشهود ، میزان سرمایه‌گذاری در R & D و اکتساب تکنولوژی مناسب و…. دارد.

 

فرایند ها : که نقش آنها در صف آرایی و بکارگیری آن دسته از استراتژی های پویایی است که برمینای فاکتورهای نامشهود شکل گرفته اند.

 

سرمایه فکری : بوسیله ترکیبی ازمنابع نامشهود ساخته شده ومی تواند به نتایج ویژه ای مانند دانش جمعی، حق ثبت و اختراع ها، علامت تجاری ، شهرت ، رویه های عادی خاص و شبکه های همکاری منجر شود.

 

سطح خروجی ها : عملکرد سازمان ها (سهم بازار، کیفیت محصولات و خدمات) به صورت سنتی از طریق تحلیل موقعیت بازار محصولات و خدمات اندازه گیری می شود، (chang,2007).

 

 

 

شکل ۷-۲-چارچوب ۴ بعدی سرمایه های فکری بونفر

 

 

سرمایه فکری

 

 

خروجی ها

 

 

منابع و توانمندیها

 

 

فرایندها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بونفر چهار بعد رادریک چهرچوب یکپارچه تبدیل کرده ویک ارتباط بین ورودی ها (منابع )،فرایند‌ها،دارائیهای نامشهود شرکت مطرح کرد.

 

مدل بنتیس درسال ۱۹۹۸ و به دنبال نظریه های قبلی خود ، سرمایه های فکری رام تشکل از سه جزء سرمایه مشتری ، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی دانست.  از منظر وی بخش عمده سرمایه انسانی را دانش ضمنی افراد تشکیل می دهد. این دانش شامل مهارت های تجاری هستند که به راحتی نمی توان آنها را بصورت بندبه بند اذعان کرد. بونتیس عقیده دارد که سرمایه انسانی دارای اهمیت بسیار زیادی است چرا که منبع اصلی خلاقیت و نوآوری محسوب می شود. وی سرمایه ساختاری را شامل مکانیزم ها و ساختارهای سازمانی دانسته که در رساندن کارکنان به ماکزیموم عملکرد ، نقشی پشتیبان دارند. بنتیس این اجزاء را شامل فرهنگ، سیستم های اطلاعاتی ، R & D ، فرایندها، امور جاری و کارایی هر یک از آنها می داند. سرمایه مشتری نیز از منظر بنتیس شامل شناخت کانال های بازاریابی و دانش ارتباط با مشتریان است که هر یک از این دو نقش بسیار مهمی را در یک سازمان بر عهده دارند. علاوه بر این جنبه های دیگری مانند ارتباط با رقبا و تامین کنندگان را از اجزاء مهم این سرمایه بر شمرده است، (Bollen,2005).

 

۲۳  ۲- مدل هانس و لاواندال

 

طبقه بندی دیگری که بایستی از آن نام برد طبقه بندی هانس والاواندال[۳] ۱۹۹۷ است. در این طبقه بندی منابع شرکت به دو دسته مشهود و نامشهود تقسیم می شود. در این منظور از منابع نامشهود IC می باشد که این دو محقق آنها را به دو دسته اصلی منابع ارتباطی و شایستگی تقسیم کرده اند. شایستگی ها به توانایی برای اجرای یک کارخاص اطلاق می شود و به دو سطح فردی (دانش، مدل هانس ولاواندال مهارتها، استعداد و توانمندی ها) و سازمانی (اطلاعات محورها، پایگاه ها ، تکنولوژی و رویه ها) تقسیم می شود. منابع ارتباطی نیز اشاره به شهرت شرکت ، وفاداری مشتریان ، و ارتباطات شرکت با مشتریان دارد.

 

 

 

 

 

شکل ۸-۲-مدل هانس و لاواندال۱۹۹۷

 

 

 

 

منابع

 

 

نامشهود

 

 

مشهود

 

 

 ارتباط

 

 

شهرت

 

وفاداری

 

-ارتباطات

 

 

شایستگی اطلاعات محورها-مهرتها   تواناییها   توانمندیها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بعدها لاواندال دو مقوله ارتباط و شایستگی را براساس آن که کارمند محور و یا سازمان محور باشد به دو گروه فرعی فردی و جمعی تقسیم نمودند. این تقسیم بندی کمک می نماید تامابین منابع IC که وابسته به افراد است و منابع IC که وابسته به سازمان است تمایز قائل شویم، (Pew tan el,2008).

 

شکل ۹-۲-مدل لاواندال ۱۹۹۷

 

 

        شایستگی            فردی         گروهی       دانش       پایگاه داده      توانمندی   توانمندی        استعداد-مهارت  فرهنگ-مهارت

 

 

          ارتباط            فردی       گروهی        شهرت     شهرت         وفاداری   وفاداری     ارتباطات  ارتباطات

 

 

مشهود

 

 

نامشهود

 

 

منابع

         

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲۴-۲- مدل لین

 

لین درسال ۱۹۹۸ سرمایه های فکری راتحت عنوان ایده های ارزشمند و توانایی برای نوآوربودن تعریف نمود .تجربه نشان داده است که این دوفاکتور درصورت محقق شدن جزوءمهمترین فاکتورهای هستند که آینده یک سازمان راتضمین می کند وی سرمایه های فکری رامتشکل ازسه جزءسرمایه انسانی ،سرمایه ساختاری وسرمایه مشتری (ارتباطات) دانسته است. در زیر اجزای که وی برای هر یک از این سه جزء در نظر گرفته است را به اجمال برسی می کنیم. سرمایه انسانی : سرمایه انسانی شامل فاکتورهای انسانی مانند هوش ، مهارت، تخصص، تجربه و توانایی های یادگیری است. این سرمایه تماما و به افراد موجود در درون یک سازمان متکی است و نمی تواند تحت مالکیت سازمان در بیاید.

 

سرمایه ساختاری : لین اصطلاح رویه وامور جاری کاری را جایگزین عنوان سرمایه ساختاری دانسته وآن را شامل خط مشی ،فرهنگ، سستم های اطلاعاتی و نرم افزارهای اختصاصی شرکت می داند.

 

سرمایه مشتری : همانند بونتیس وی نیز سرمایه مشتری را شناخت کانال های بازاریابی و دانش ارتباط بامشتریان دانسته و جنبه های دیگر مانند ارتباط با رقبا و تامین کنندگان را از اجزای مهم این سرمایه برشمرده است. برخلاف بونتیس ، لین عقیده دارد که سرمایه مشتری بخش پایانی و هدف نهایی در بحث سرمایه های فکری محسوب نمی شود بلکه دارایی های معنوی این بخش را به عهده دارند که به نوعی مشهودترین جزء IP به حساب می آید، (Bollen,2005).

 

۲۵-۲- شباهت موجود درتعاریف واجزای مدلهای سرمایه فکری:

 

این مدلهاحداقل شامل موارد زیر است :

 

    1. دانش وتجربه قرارگرفته شده درافرادهم بطور رسمی وهم بطورغیررسمی

 

    1. سیستم های وفرآیندهای سازمانی

 

    1. تکنولوژی ونوآوری

 

  1. روابط تجاری ازقبیل روابط بامشتریان ،عرضه کنندگان وشرکاءاستراتژیک

هنگامی که ادبیات تحقیق سرمایه فکری برسی می شود ؛به نظر مکه بیشتر مدل های سرمایه فکری سعی کرده اند یا داشته اند که سه جزءرابایک سری ویژگی های مشترک برای رمایه فکری درنظر بگیرند.

 

-بعد انسانی سرمایه انسانی یکی از مهمترین وبه عبارتی مهمترین نوع داراییهای دانشی یافکری درسازمان است بخاطر اینکه ؛این داراییها منبع خلاقیت است .این نوع داراییها دانشی ضمنی درافراد داخل یک سازمان قراردارد که یکی ازعوامل حیاتی اثرگذار برروی عملکرد هرشرکتی است .اما باید توجه داشت که وجود این داراییهای دانشی به تنهایی برای تحقق عملکرد یک شرکت کافی نیست .هدف شرکت هاباید این باشد که این نوع داراییها دانشی ضمنی رابه صورت وشکل دانش صریح برای تمامی سطوح سازمان تبدیل کنند درغیر اینصورت امکان وجود وخلق هیچ گونه ارزش سازمانی وجود نخواهد داشت .سرمایه انسانی ترکیبی

 

تجمعی ازدانش عمومی وحرفه ای کارکنان وتواناییهای رهبری وتواناییهای حل مشکلات وریسک پذیری است .آنچه ازاین تعریف مشخص است این است که سنجش این نوع سرمایه بااین اجزاخیلی مشکل است. این نوع سرمایه دریک شرکت ؛خلاقیت عملیاتی داراییهای مشهود (تجهیزات وابزاره) را ارتقامی دهد و دارایی نامشهود را فعال می کند .درشرکتهای موفق به منظور افزایش وبهبود بینش وتواناییهاوتجربیات برای رقابت در محیط متغیر امروزی ؛سرمایه گذاریهایی بروی کارکنان به صورت می‌گیرد .باید این نکته را اضافه کرد که مالکیت این نوع سرمایه دراختیار شرکته نیست وخروج افراد ازسازمان منجربه ازدست رفتن حافظه سازمانی می شود که یک نوع تهدید برای سازمان محسوب می شود، (Bontis et al.,2000)  تجربه نشان داده است که افزایش توانایی ها و قابلیت های کارکنان دارای اثرمستقیمی بروی نتایج مالی شرکت است وهمچنین سرمایه با عملکرد شرکت رابطه مستقیمی دارد، (Becker et al.,2001)

 

تعریف دیگر ونام های دیگربرای سرمایه انسانی:

 

–  سرمایه انسانی نمایانگرونشان دهنده ذخیره دانش یک سازمان است که بصورت کارکنان سازمان تجلی می یابد. همچنین سرمایه انسانی ؛نیز به صورت توانایی جمعی یک سازمان برای استخراج بهترین راه حلها ازدانش افراد آن نیز تعرف شده است کارکنان یک سازمان سرمایه فکری راازطریق شایستگی ها وطرز فکرهایشان وزیرکی فکری تولید می کنند که این شایستگی های سازمان شامل مهارتها وتحصیلات است وطرز فکرهای کارکنان که اجزای رفتاری کارکنان راپوشش می دهد.زیرکی یک فرد راقادر می سازد تاعملیات راتغییر دهد وراه حلهای نوآورانه رابرای مشکلات سازمانی درنظر گیرد.

 

– هدسون[۴] سرمایه انسانی را بصورت ترکیبی ازوراثت ژنتیکی وتحصیلات وتجربه وطرز ف۶کرهای کارکنان درباره زندگی و کسب وکار تعریف می کند .

 

– سرمایه انسانی بصورت پتانسیل های بلقوه واساسی یک سازمان نیز تعریف شده است .

 

– بعد ارتباطی سرمایه ارتباطی (مشتری) عبارتست ازمجموع همه داراییهایی که روابط شرکت با محیط راترتیب دهی ومدیریت می کند واین سرمایه شامل ارتباط شرکت بامشتریان وسهامداران وعرضه کنندگان ورقبا ودولت وموسسات دولتی وجامعه است .اگرچه مهمترین قسمت سرمایه ارتباطی ؛روابط مشتری است ولی نباید فقط این روابط مورد توجه قرارگیرد .این سرمایه ارتباطی درواقع انعکاس وبازتابی ازشرکت است .اندازه گیری سرمایه ارتباطی بااین موضوع که چگونه محیط ؛ شرکت را درک می کند مرتبط است .سرمایه ارتباطی شامل برندها ومقیاس های وفاداری مشتری وشهرت شرکت وعرضه کنندگان وسیستم های بازخور مشتری وغیره است . منکا[۵] بیان می کند که سه گام برای برقراری روابط با محیط وجود دارد:

 

    1. درک محیط

 

    1. همگام شدن با محیط

 

  1. برقراری روابط با محیط

در یک زنجیره ارزش؛ تعهدی که برای شرکت ها وجود دارد این است که با همه بخش های محیط از مشتری گرفته تا عرضه کننده روابطی برقرارکنند. تحقیقات بسیاری نشان داده است که توجه به بازار؛ دارای اثر مستقیمی روی نرخ سود آوری دارد و سهم بازار شرکت را افزایش می دهد.

 

تعاریف و نام های دیگر برای سرمایه ارتباطی:

 

سرمایه مشتری دانش شامل ارزش فعلی و آتی روابط یک سازمان با مشتریان خود است و بیانگر پتانسیل یک سازمان بخاطر نامشهود های خارج ازسازمان است. سرمایه بازاری به شایستگی سازمان برای مدیریت و ادغام روابط خارجی باسهامداران بیرونی اطلاق می شود، (Seetharaman et al, 2002).

 

بعد سازمانی:

 

بعد سازمانی درسرمایه فکری بصورت سرمایه سازمانی (ساختاری) تعریف می شود. سرمایه سازمانی به صورت مجموع دارایی هایی تعریف می شود که توانایی خلاقیت سازمان را ممکن می سازد. ماموریت شرکت ؛ چشم انداز؛ ارزش های اساسی و استراتژی های سیستم های کاری و فرآیندهای درونی یک شرکت می تواند در زمره این نوع دارایی شمرده شود. سرمایه سازمانی یکی از اصول زیربنایی برای خلق سازمان های یادگیرنده است. حتی اگر کارکنان یک سازمان دارای توانایی ها و قابلیت های کافی وبالایی باشد اگر ساختار سازمانی ازیکسری قوانین وسیستم های ضعیفی تشکیل شده باشد نمی توان ازاین قابلیت ها واستعدادهای کارکنان برای خلق ارزش وداشتن عملکرد خوب سازمانی استفاده کرد .البته باید این نکته توجه کرد که اگر سازمان سرمایه گذاری شدیدی بروی تکنولوژی کند ولی کارکنان توانایی استفاده ازاین تکنولوژی را نداشته باشند این سرمایه گذاری وبه تبع آن سرمایه سازمانی مفید وموثر نخواهد بود.

 

در پایان باید این نکته را افزود که این سه سرمایه با همدیگر می توانند برروی عملکرد سازمانی تاثیر بگذارند. بنابراین وجود روابطی بین آنها ازاهمیت بالایی برخورداراست .سازمان ها نباید فقط به فکر ارتقا و بهبود جداگانه این سرمایه ها باشند.

 

تحقیقات صورت گرفته شده در کانادا؛ مالزی، تایوان و چند کشور دیگر نیز این مطلب را تایید می کند. درادامه برخی ازاین روابط بین اجزای سرمایه فکری و روابط بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی (تجاری) در یکسری مدل های علی آورده می شود.

 

تعاریف و نام های دیگر برای سرمایه سازمانی (ساختاری ):

 

سرمایه :ساختاری شامل همه مخازن دانش غیر انسانی دریک سازمان است که شامل پایگاه داده هاوچارتهای سازمانی ودستورالعمل های فرآیندی واستراتژی ها ویاشامل هرچیز دیگری که به سازمان ارزشیبیشتر ازمواد ان می دهد. سرمایه ساختاری به صورت آن چیزی که درسازمان باقی می ماند هنگامی که افراد شب به به خانه هایشان می روند تعریف شده است وازفرایند ها وروالهای سازمانی برمی خیزد.

 

سرمایه ساختاری به صورت افزارها و پایگاه داده ها ووساختارسازمانی و حق اختراع ها ومارک های تجاری و سایر توانایی های وقابلیت های سازمانی است که بهره وری کارکنان حمایت می کند .

 

[۱] Intelectual Capital

 

[۲] socio- economic performance

 

[۳] Hans and lavandal

 

[۴] Hudson

 

[۵] Mckenna

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 01:41:00 ب.ظ ]




نوع حکومت و به تبع آن سیستمی که هر نظام حکومتی برای ادارۀ امور شهرها به کار می گیرد ، همچنین حدود اختیارات و روابط حکومت شهری با سایر سطوح حکومت نقش اساسی و کلیدی در شکل یابی نظام ارتباط بین عناصر مدیریت و برنامه ریزی شهری ایفا می کند . در نظامهای متمرکز ، میزان اعتماد به حکومتهای شهری ، شامل فعالیتهای جزئی و کم اهمیت است و معمولاً فعالیت برنامه ریزی شهری از اختیارات حکومت مرکزی محسوب میشود . درحالیکه کشورهای دارای نظام غیر متمرکز، برنامه ریزی شهر به عنوان یک فعالیت محلی پذیرفته و انجام برنامه ریزی شهری را به حکومتهای شهری واگذار می کند.

 

دانلود پایان نامه

 

در حال حاضر سه نوع سیستم حکومتی درجهان مشاهده می شود و عموماً هر کدام از کشورها به منظور اداره امور شهرها یکی از سیستم ها را برمی گزینند. مثلاً در انگلیس نظام حکومت شهری نوع مستقلی از سیستم حکومت شهری در جهان است .

 

این سیستم ها عبارتند از :

 

الف) سیستم غیرمتمرکز … در نظامهای فدرالی ( سیستم فدرالی )

 

ب) سیستم غیر متمرکز در نظامهای متمرکز ( سیستم بریتانیایی )

 

ج) سیستم نظارتی فرانسوی ( سیستم ناپلئونی )

 

سیستم فدرالی در کشورهایی از قبیل ایالات متحده آمریکا ، آلمان و هلند مشاهده می شود .

 

سیستم بریتانیایی در کشورهایی از قبیل انگلستان، استرالیا، کانادا، ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی مشاهده می شود.

 

سیستم ناپلئونی:این سیستم دربخش وسیعی از جهان به خصوص کشورهای کمتر توسعه یافته مشاهده می شود. از جمله کشورهای آسیایی , آمریکای لاتین و فرانسه .

 

۲-۲-مدیریت شهری یکپارچه در ایران

 

شهرهای ایران چه از لحاظ کالبدی و چه از لحاظ نحوه ی اداره ی شهر از ابتدای پیدایش حیات شهرنشینی تا اواخر دوره سلطنت پهلوی دوم شهرهای حاکمیتی یا شاهی بوده اند. رونق یا بی رونقی شهر ها نه حکایت از توانایی یا ناتوانی ساکنان، بلکه دلالت بر عطوفت یا بی توجهی شاهان است. در هر مرحله ای بنا به مقرٌ یا پایگاه اجتماعی سلاطین،  بخش هایی ازکشور مشمول برنامه های عمران شهری می شدند. شهر های شاهی از سوی شاهنشاه بنیان می یافتند و وابسته به او بودند. در بیشتر شهر های شاهی،کاخها و اقامتگاه های شاه و اعضای خانواده ی وی قرار داشتند. مدیران شهر از کلانتر تا محتسب از نمایندگان شاه بوده اند و نظم و امنیت برای آنها بیشتر از توسعه و پیشرفت اهمیت داشت. (میکاییلی ، ۱۳۸۸)

 

انقلاب مشروطه نوید بخش تحقق شهروندی از یک سو و اثر بخشی آنها در تصمیم گیری های مربوط به اداره امور شهرها از سوی دیگر بود . عدم آمادگی ساختاری جامعه ی ایران برای پذیرش الگوهای دمکراتیک در جهت تحقق خود گردانی و حکومت محلی بود که زمینه های ایجاد نظام تمرکزگرای رضا شاه را فراهم ساخت.

 

در این دوره تداوم و گسترش قدرت سیاسی و نفوذ آن باعث شد تمام آرمان های ایجاد شده از بین برود. تاسیس۱۳۶ شهرداری در این دوران هیچ گاه به معنای تلاش دولت در تحقق حکومت محلی نبود، بلکه در حقیقت حکایت از گسترش بوروکراسی دولتی در پهنه ی نظام اجتماعی و پیرامونی ایران داشت. بدین ترتیب هیچ یک از مولفه های حکومت محلی مانند انتخابی بودن، محلی گرایی، منابع درآمدی مستقل، آموزش تخصص وتجربه در نظام مدیریت شهری مخصوصا شهرداری ها وجود نداشت. در دوران نخست وزیری مصدق تا حدودی این قوانین اصلاح شد و میان مرکز وپیرامون روابط تعاملی برقرار شد. یعنی انتخاب شهردار توسط انجمن شهر وتصویب توسط دولت مرکزی بود.کودتای  ۲۸ مرداد ساختار مرکزی سیاسی را که مبتنی برپارلمان بود به نظام سیاسی “بوروکراتیک اقتدار گرا”تبدیل کرد، نظام سیاسی که اساس را بر سرکوب سیاسی و حضور پر قدرت بوروکراسی گذشته بود. پس از کودتا دوباره  برنامه حضور دولت مرکزی درمدیریت شهری بود .با گسترش صنعت نفت وضع عوض  شد.پول این نفت حاکم را از جامعه وطبقات اجتماعی بی نیاز ساخت. پس حاکم با دید مغرورانه و در نو سازی شدید آن دوران به از بین بردن بافت سنتی دست زد.  رابطه ی مرکز و پیرامون در این دوران به رابطه ی گزینشی و عواطف ملوکانه ی حاکم بستگی داشت.  اولین نتیجه ی این سیاست،توسعه نیافتگی منطقه ای در ایران طی دوران ۱۳۴۰_۱۳۵۷ بود .دولت مرکزی در همه جا حضور داشت و خبری از اداره ی شهر ها بر اساس نیازهای محلی نبود. مرکز گرایی باعث ایجاد مشکلاتی بزرگ سری کلان شهرها از جمله تهران، افزایش حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیر رسمی، توسعه نیافتگی منطقه ای، بی حسی و بی تفاوتی سیاسی، عدم انگیزه ی مشارکت فعال و…. گردید که از بین آنها توسعه نیافتگی منطقه ای مهمترین عامل در عدم تحقق حکومت محلی بود که رابطه ی این دو را می توان به صورت زیر نشان داد:

 

تمرکز سیاسی                     توسعه نیافتگی منطقه ای             عدم تحقق حکومت محلی

 

شواهد ومدارک نشان می دهد درایران برآیند نوسازی ناهمگون و تمرکزگرایی سیاسی در دوره ی پهلوی است.

 

پیدایش و تاسیس دولت مدرن فرایند روابط مرکز – پیرامون را متحول کرد. الگوی جدید چیزی جز ادغام ساختار اقتصادی – اجتماعی ایران در جهان نبود. با توجه به شاخص های اصلی توسعه (آموزش،بهداشت،برق،مسکن و….)مشخص می شود که ساخت مرکزی سیاسی نقش تعیین کننده ای در تامین یا عدم تامین زیر ساختها و بنیادهای محلی تقویت کننده ی حکومت محلی داشته است. تمرکز صنایع در دوران انقلاب صنعتی در شهر های مرکزی از خصوصیات نوسازی در این دوران بود.در نهایت توسعه نیافتگی منطقه ای مانع آمادگی زیر ساخت های محلی برای تحقق حکومت محلی شد. (ابطحی ، ۱۳۸۸)

 

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی روند شهر و شهر نشینی دچار تحول گردید که اوج نمود مشارکت مدنی را می توان در ظهور شوراها دانست که علی رغم برخی کاستی ها ومشکلات همچنان به حیات خود ادامه می دهد . و از آن زمان بود که به مرور ضرورت مدیریت واحد شهری رخ نمود تا شورا بتواند به کلیه وظایف تعریف شده خود عمل کند و تنها نقش عزل ونصب شهردار را نداشته باشد. نمودهای قانونی واگذاری امور شهر به شهرداری ها را می توان در موارد ذیل یافت :

 

ماده ۱۳۶ برنامه سوم توسعه : به دولت اجازه داده می‌شود با توجه به توانایی‌های شهرداری‌ها ، آن گروه از تصدی‌های مربوط به دستگاه‌های اجرایی را در حیطه مدیریت شهری که ضروری تشخیص می‌دهد براساس پیشنهاد مشترک وزارت کشور و سازمان امور اداری و استخدامی کشور، همراه با منابع اعتبار ذی‌ربط به شهرداری‌ها واگذار کند.

 

ماده۱۳۷برنامه چهارم توسعه: الف: دولت مکلف است، تشکیلات کلان دستگاه‌های اجرایی و وزارتخانه‌ها را، متناسب با سیاستها و احکام این برنامه و تجربه سایر کشورها، جهت برطرف کردن اثربخشی ناقص، تعارضهای دستگاهی و غیر کارآمدی و عدم جامعیت، عدم کفایت، تمرکز امور، موازی‌کاری‌ها و همچنین بهره‌گیری همه جانبه از فناوری‌های نوین و روش های کارآمد، با هدف نوسازی، متناسب‌سازی، ادغام و تجدید ساختار به صورت یک منظومه منسجم، کارآمد، فراگیر و با کفایت، اثربخش و غیرمتمرکز طراحی نماید و لایحه ذی‌ربط را شش ماه پس از تصویب این قانون به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند، به طوری که امکان اجرای آن از ابتدای سال دوم برنامه چهارم میسر باشد.
ب: آن دسته از تصدی‌های قابل واگذاری دستگاه‌های دولتی، در امور توسعه و عمران شهر و روستا، با تصویب شورای عالی اداری همراه با منابع مالی ذی‌ربط به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها واگذار می‌شود.(ابطحی ، ۱۳۸۸)

 

  • حوزه های مدیریت یکپارچه شهری

سیستم مدیریت یکپارچه شهری در واقع تجمیع خدمات ۲۳ ارگان شامل مخابرات، آب، برق، گاز، پلیس راهنمایی و رانندگی، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، دانشگاهها، کمیته امداد، میراث فرهنگی، دارایی و ….  در حوزه خدمات شهری با مدیریتی واحد است که به آنها اجازه می دهد تا دید بازتری نسبت به سیاست گذاری، تصمیم سازی، اجرای پروژه ها و نظارت بر آنها داشته باشد.

 

۲-۳-۱ شناخت منافع مدیریت یکپارچه شهری ( شناسایی بیماری مدیریت شهری )

 

استقرار سیستم مدیریت واحد شهری می تواند  منجر به موارد ذیل شود :

 

با توجه به استقرار ۷۰ درصد جمعیت کشور در شهرها و به طور ویژه کلان شهرها اهمیت ژئو اکونومیک وژئو استراتژیک آنها  بسیار بالا ست و از طرفی آنها را به نقاط آسیب پذیر سیاسی و اجتماعی بدل کرده است ، لذا برای جلوگیری از آسیب به این نقاط حساس و استراتژیک عملکرد یکپارچه ، هماهنگ و فارغ از هرگونه تداخل بلکه همراه با تعامل بسیار حیاتی است که در سایه مدیریت یکپارچه شهری به بهترین شکل نمود خواهد یافت.

 

رفاه شهروندی و ارائه خدمات مطلوب شهری از جمله مهمترین دستاوردهای مدیریت یکپارچه شهری است ، چرا که با متمرکز شدن خدمات شهری شهروندان می توانند با صرفه جویی در وقت و هزینه به خدمات مورد نیازشان دست یابند. به عنوان مثال یک واحد مسکونی یا تجاری که مجوز احداث آن توسط شهرداری صادر می شود برای انشعاب آب باید از شرکت آب و فاضلاب مجوز لازم را بگیرد، برای اشتراک برق باید از اداره برق، برای نصب کنتور گاز از شرکت گاز و برای صدور پایان کار از شهرداری، برای اجازه کار (در واحد تجاری) از اتحادیه مربوطه، برای بحث بهداشت از اداره بهداشت، برای موضوع پارکینگ و ترافیک از اداره راهنمایی و رانندگی، برای دریافت خط تلفن از اداره مخابرات و برای بعضی دیگر از مجوزها باید از اداره بازرگانی، اداره میراث فرهنگی، اداره دارایی، نیروی انتظامی و بسیاری دیگر از ادارات باید مجوز گرفت و طی شدن این مراحل سخت هم اکنون به یکی از معضلات اصلی شهرها تبدیل شده است .(ابطحی ، ۱۳۸۸)

 

تخصصی شدن فعالیتهای سازمانها نیز از  دیگر دستاوردهای تحقق مدیریت یکپارچه شهری است چرا که با خروج خدمات عریض و طویل شهری از شرح خدمات سازمانها امکان برنامه ریزی و فعالیت بیشتر و بهتر برای سازمانها  میسر می شود.

 

 

مدیریت بحران و مدیریت ریسک بهتر در امور شهری از دیگر مزایای استقرار این سیستم می باشد ، با متمرکز شدن خدمات شهری ، شهرداری می تواند به طور دقیق تر و با یک نگاه کل نگر به شناسایی و مدیریت ریسکهای موجود در شهر اقدام نماید و در بحرانهای شهری نیز با مدیریت متمرکز از خدمات ناهمگون و متداخل که بعضاً باعث شدیدتر شدن بحران نیز می شود جلوگیری کند. (الوندی ، ۱۳۸۸)

 

 

 

۲-۳-۲-  تامین زیر ساختها ( تامین تجهیزات برای عمل )

 

تجربه چندین ساله کشور در اجرای تصمیمات مختلف موید آن است که هر زمان قبل از اجرای یک طرح تمامی جوانب آن بررسی شده است و امکانات ، تجهیزات ، سخت افزار و نرم افزار آن تهیه شده و اطلاع رسانی درست به مجریان و ذی نفعان انجام پذیرفته است اجرای طرح با کمترین مشکل مواجه بوده است.

 

برای استقرار سیستم مدیریت یکپارچه شهری مراحل و زیر ساختهای لازم بایستی فراهم گردد تا اجرای طرح با کمترین مشکل میسر شود. اهم زیر ساختهای لازم برای اجرای این سیستم عبارتند از :

 

انجام طرحهای پژوهشی در خصوص ابعاد مختلف این طرح ( قانونی ، سیاسی ، مالی ، اجتماعی و فرهنگی)

 

دستیابی به حداکثر تعریف قانونی برای اجرای سیستم

 

اطلاع رسانی به سازمانها ، مردم و پرسنل در خصوص مزایای سیستم

 

بررسی ابعاد مالی اجرای سیستم و تامین منابع آن

 

تجهیز امکانات سخت افزاری برای اجرای سیستم

 

تهیه سیستم های مدیریتی اداری

 

تهیه نرم افزار های مورد نیاز سیستم

 

تعریف نحوه نظارت ، کنترل و اعمال دستور

 

اجرای نمونه موردی به صورت آزمایشی و گردآوری اطلاعات

 

پایش و پیرایش طرح بر اساس اطلاعات نمونه آزمایشی (دلاوری ، ۱۳۸۸)

 

۲-۴-  اجرای سیستم مدیریت یکپارچه شهری ( انجام جراحی مدیریت شهری )

 

در خصوص طیف شهرهایی که نیاز مبرم به اجرای این سیستم دارند نظرهای مختلفی وجود دارد برخی معتقدند این سیستم برای همه شهرداری ها باید اجرا شود چراکه مزایای اجرای این سیستم عمومی است وبه جمعیت شهر ، گستردگی شهر ، توان مالی شهرداری …. بستگی چندانی ندارد اما در مقابل برخی دیگر براین اعتقادند ما عادت کرده ایم قانونی واحد را در همه شهرهای ایران که دارای خصوصیات متفاوت هستند به اجرا در آوریم و این کار درستی نیست ما می خواهیم از شهری ۱۰ هزار نفری که بیشتر شبیه یک روستاست تا یک شهر ۱۰ میلیون نفری قانون وروش یکسانی به کار ببریم که در بسیاری از موارد جوابگوی نیازها نیست.(ابطحی ، ۱۳۸۸)

 

اما واقعیت این است که برای اجرای این سیستم باید تمامی ملاحضات سیاسی ( قومی ، قبیله ای ، قدرتهای محلی ، ملی ) ، مالی ( توان مالی شهرداری ، مدیریت مالی شهرداری و… ) فرهنگی ، ژئوپولوتیک  و جمعیت شناختی مورد توجه قرار گیردتا اجرای طرح به بهترین نحو ممکن انجام شود.

 

۲-۵- ضرورت استفاده از مدیریت یکپارچه شهری:

 

یکى از این الگوهاى مدیریتى که همواره به عنوان الگویى مطلوب و ارزان،  مد نظر برنامه ریزان، قانونگذاران و مدیران شهرى بوده الگوى مدیریت شهرى یکپارچه مى باشد که اگرچه هیچ گاه در ایران جنبه عملى به خود نگرفته است اما همواره به عنوان الگویى آرمانى مدنظر گرفته است.مدیریت یکپارچه شهرى به عنوان یکى از ضرورت هاى امروزى در مدیریت شهرهاست، زیرا مسائل شهرها به صورت سیستماتیک و مرتبط هستند و مدیریت آنها نیز باید در اختیار یک سازمان یا ارگان خاص )همکارى هاى سایر سازمان هاى مرتبط و درگیر( باشد. با ایجاد مدیریت یکپارچه، برنامه ها و طرح ها به صورت یک دست و منظم انجام مى شود، یعنى هم در وقت و هزینه ها صرفه جویى مى شود و هم طرح ها با کیفیت و صحیح انجام مى شود. در ایران چون مدیریت شهرى در اختیار حدود ۲۵ ارگان است، ساختار شهرها نامناسب و مسائل هر روز پیچیده تر و بر مشکلات شهرها افزوده مى شود. زیرا هر ارگان یا سازمانى با توجه به امکانات و بعد کارى خود به مسائل شهرى نگاه مى کند و دیدى جامع وجود ندارد. این سازمان ها نیز ارتباطات زیادى با هم ندارند و در مسائل با هم مشورت و مشارکت ندارند.شهردارى به عنوان یکى ازمتولیان مدیریت شهرى مى تواند یکى از گزینه هاى اصلى براى به عهده گرفتن سکان هدایت شهرها باشد. زیرا شهردارى بیش از تمامى ارگان هابا مردم و مسائل شهر درگیر و با آن دست و پنجه نرم مى کند. پس با ایجاد یک دفتر یا مرکزى به عنوان هماهنگ  کننده و… در شهردارى مى توان از برنامه هاى عمرانى، اقتصادى، اجتماعی نابسامانى هاى موجود در شهرها کاست. (ابراهیم زاده ، ۱۳۸۹)

 

برنامه ریزی شهری هر کشوری تابع نظام برنامه ریزی آن کشور است و لذا متاثر از سطوح بالاتر برنامه ریزی است. از آنجایی که نظام برنامه ریزی کشور ایران بصورت متمرکز و از بالا به پایین است، به نوعی برنامه ها و سیاست گذاری های محله ای نیز تحت تاثیر آن قرار می گیرد.

 

مدیریت واحد شهری به معنی برنامه ریزی ، اجرای و نظارت بر کلیه امور شهری از قبیل خدمات و زیر ساخت های شهری از طریق یک مرجع (شهرداری) می باشد. در مدیریت واحد شهری، شهرداری پس از تصویب برنامه های شهری توسط انجمن و یا شورای شهر، برای کلیه امور شهری از قبیل آموزش، بهداشت، ورزش، آب، برق، فاضلاب، پلیس و … که تماما زیر نظر اوست،بر اساس اولویت بندی برنامه ریزی نموده و بر اساس بودجه مصوب نسبت به اجرای پروژه ها در مناطق شهری مشخص شده ، اقدام می نماید.(ابطحی ، ۱۳۸۸)

 

۲-۶- مزایای مدیریت یکپارچه شهری:

 

اجرای مدیریت یکپارچه شهری می تواند فواید و پیامدهای مثبت متنابهی داشته باشد که از ان میان به موارد زیر اشاره نمود:

 

    • برنامه ریزی برای اجرای کلیه پروژه های شهری در شهر توسط شهرداری،

 

    • جلوگیری از اتلاف منابع و سرمایه های شهری

 

    • اجرای پروژه های شهری بر اساس اولویت و اهمیت ( زیر ساخت های شهری و سپس روساخت ها)

 

    • ایجاد نظام سلسله مراتبی در تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا

 

    • تاکید بر مدیریت شهری توام با مشارکت مردمی

 

  • ممانعت از اتخاذ تصمیمات فردی در خصوص امور شهری (لشگری ، ۱۳۸۸)

در مدیریت واحد شهری، هماهنگی و یکپارچه‌‌‌کردن اقدامات در چارچوب بخش‌های دولتی، سازمان‌های عمومی، و گروه های ذینفع برای ارائه خدمات بهتر و مناسب‌تر به شهروندان و ایجاد شرایطی مناسب در شهر صورت می گیرد. پس می توان گفت مدیریت یکپارچه تنها منحصر به شهرداری و شورای شهر نیست، بلکه مردم و سازمان های غیر دولتی نیز نقش انکار ناپذیر دارند..

 

در حال حاضر در شهرهای ما مدیریت شهری چند گانه ای وجود دارد و سازمان های خدمات رسانی شهری بدلیل حاکمیت برنامه ریزی بخشی ،فاقد هماهنگی لازم و کافی با یکدیگر بوده و هر کدام بر اساس سیاست گذاری سازمانی اقدام به برنامه ریزی در خصوص خدمات شهری نظیر آب، برق، گاز، تلفن، فاضلاب و … نموده و مشکلات عدیده ای را برای شهرداری بوجود می آورند. تجارب دیگر کشورها حاکی از آن است که مدیریت شهر بایستی در دستان متولی آن یعنی شهرداری باشد و دیگر بخش های خدماتی زیر مجموعه شهرداری محسوب می گردند. در چنین وضعیتی شهرداری متولی حمل و نقل، آب، برق ، پلیس، گاز، جمع آوری و دفع زباله و دیگر خدمات شهری است. نتیجه اینکه دستیابی به مدیریت واحد شهری درنیازمند واگذاری اختیارات لازم به مدیریت شهری است. در ضمن بایستی اقدامات لازم در خصوص مشارکت شهروندان صورت گیرد تابا برنامه ریزی مشارکتی درحوزه شهری به عنوان یک اصل انکار ناپذیر بتوان نسبت به حل مسایل و مشکلات شهری فایق آمد.

 

۲-۷- چالش های شوراهای شهردر مواجه با مدیریت یکپارچه:

 

بنظر می رسید روی کار آمدن شوراهای اسلامی شهر و روستا در دهه گذشته گامی مثبت در جهت تحقق مدیریت واحد شهری باشد اما مسایل و مشکلات زیادی مانع از تحقق این موضوع شده است که مهمترین آنها عبارتند از:

 

    • بخشی بودن وظایف و بودجه های سازمان های مرتبط با خدمات شهری،

 

    • سطح پایین تحصیلات اعضای شورای شهر برخی شهرها

 

    • ترکیب نامتناسب شورا

 

    • فقدان تخصص لازم و مرتبط اعضای شوراها با وظایف شوراها

 

    • تاکید بسیاری از شورا ها تنها برروی یکی از وظایف شوراها (انتخاب شهردار)

 

  • عدم همکاری برخی سازمان های شهری با شوراها با توجه به محدویت های سازمانی(اکبری زاده ، ۱۳۸۸)

مسایل فوق و نوپا بودن شوراها باعث گردیده همواره حاشیه هایی در اطراف این نهاد مردمی مشاهده گردد. مشکل دیگر این است که اعضای شورای هر شهر منتخب مناطق خاص شهری نیستند و انتخابات بصورت شهری برگزار می شود در حالی که انتخابات بایستی بصورت محله ای و ناحیه ای صورت گیرد و منتخبان نواحی بر اساس جمعیت شهر به عضویت شورای شهر در آیند. این فرایند موجب می گردد عضو شورای شهر که از ناحیه ای خاص به شورا راه یافته تا پایان دوره مسولیت خود در حوزه انتخابیه ساکن بوده و به وظایف خود در قبال مسایل و مشکلات آن ناحیه با همکاری دستگاه های ذیربط عمل نماید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:41:00 ب.ظ ]




مداخله ها و حوزه های فعالیتمدیریت یکپارچه شهری :

 

مداخله ها و حوزه های فعالیت مدیریت یکپارچه شهری را می توان به چهار دسته عمده تقسیم کرد. این چهار دسته شامل موارد زیر می باشند:

 

  • مداخله نوگرایانه :

    این نوع مداخله متاثر از نظریه های شهرسازان قرن نونزدهم نظیر اوئن ، فوریه ، ریچاردسون ، کابه و پرودون است . هدف از این نوع مداخله ، ارتقای سطح بهداشت و سلامت ، افزایش کارایی و بالا بردن زیبایی در سطح شهر است . این نوع مداخله سعید در رفع مسائل و مشکلاتی نظیر : وجود آشفتگی در فعالیت های شهری ، نبود نظم در شهر ، وجود تراکم های بیش از حد بخصوص در بافت کهن شهر ، عدم برخورداری از نور کافی و فضای سبز و نبود زیبایی در مناظر شهری دارد . (حبیبی ، احمد پور ومشکینی ، ۱۳۸۶ )

 

  • مداخله فرهنگ گرایانه :

این نوع مداخله متاثر از نظریه های پیش شهرسازان قرن نونزدهم چون راسکین ، موریس ، سیته و ریمون آنون است. هدف از این نوع مداخله ، زنده کردن ارزش های فرهنگی گذشته در شهر ، تکیه بر رشد شهر بر اساس اشکال کهن ، توجه به ارزش های زیبایی شناختی شهرهای کهن ، به حداقل رسیدن دخل و تصرف در بافت های با ارزش ، ارزش دادن به کل و بالا بردن جذابیت و آرامش در شهرها می باشد. (حبیبی ، احمد پور ومشکینی ، ۱۳۸۶ )

 

  • مداخله فرانوگرایانه :

این نوع مداخله متاثر از نظریه های شهر سازی دهه شصت قرن بیستم میلادی به بعد می باشد . مداخله فرانوگرایانه می تواند تلفیقی از مداخله نوگرایانه و مداخله فرهنگ گرایانه باشد که از افراط و تفریط دو نوع مداخله فوق بکاهد . محور اصلی این مداخله ، حفظ تار و پود  بافت کهن در کنار دگرگرنیهای کالبدی – فضایی شهر است.(حبیبی ، احمد پور ومشکینی ، ۱۳۸۶ )

 

  • مداخله مردم گرایانه :

این مداخله متاثر از نظریه های شهر سازی مشارکتی دهه های آخر قرن بیستم میلادی است که هدف آن ، بالا بردن میزان مشارکت مردم در تغییرات ساماندهی فضایی شهر است. این مداخله ، مخاطبان اصلی هر نوع مداخله ای را مردم و ساکنان محدوده های مورد عمل می دانند بنابراین قبل از هر گونه مداخله ای ، باید به نظریه های مردم توجه داشت و پس از بررسی آنها ، مداخله در بافت باید با همکاری مردم صورت گیرد. مداخله مردم گرایانه ، نظریه تداوم را در تکامل می بیند. به سخن دیگر سر در گذشته و رو به آینده دارد و بیش از طراحی به برنامه ریزی می اندیشد ، برنامه ریزی که در آن مردم منطقه اساسی را در ساماندهی شهری بازی می کنند. از این رو می توان نتیجه گرفت اگر چه در هسته مرکزی شهر مداخله از نوع مردم گرایانه ، جهت مرمت و بهسازی بافت فرسوده صورت می گیرد. (اکبری زاده ، ۱۳۸۸)

 

پایان نامه - مقاله - متن کامل

 

  • مشارکت مردم در مدیریت یکپارچه شهری :

مشارکت مردم در زمینه های مختلف می تواند فضا و زمینه مناسبی را برای اجرای موفق مدیریت یکپارچه شهری فراهم اورد. به همین دلیل در ادامه به این مهم پرداخته شده است.

 

  • سیر تحول مشارکت مردمی در برنامه ریزی شهری :

مشارکت اگر چه به معنای عام ، از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته است به معنای جدید آن در عرصه ی سیاست و برنامه ریزی ، پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده است . هر چند از سال های نخست پس از جنگ جهانی دوم ، که برنامه ریزی شهری و تهیه ی برنامه های شهری در کشورهای صنعتی اروپا و آمریکا رواج یافته بود ، همواره ضرورت نظر خواهی از مردم و مشارکت آن ها در برنامه ریزی مطرح بوده است، ولی ضعف موجود در شیوهی نظرخواهی و گاه بی اعتقادی بعضی از طراحان و برنامه ریزان به فواید آن ، سبب شد که مشارکت شهروندان با کیفیت مطلوبی در برنامه ریزی ها تحقق نیابد . در نتیجه ، برنامه هایی که تهیه می شد کم تر با نیازهای جامعه انطباق داشت و کم تر به اجرا و عملنزدیک می شد . از اواخر دهه ۱۹۵۰ م ، مفهوم مشارکت به منزله ی مفهوم مهمی در مباحث توسعه ی اقتصادیو به دنبال شکست برنامه های اقتصادی مطرح شد و در نتیجه ی ازریابی برنامه های اجرا شده ، مشخص شد که فقدان مشارکت های مردمی در طراحی ، اجرا و ارزیابی برنامه ها ، زمینه ی ناکامی آن ها را فراهم کرده است و برنامه ی توسعه بیش از آن که در خدمت محرومان و نیازمندان باشد که گروه های هدف محسوب می شوند ، در نهایت به تشدید فقرو نابرابری دامن زده است. (اکبری زاده ، ۱۳۸۸)

 

بنابراین مفهوم مشارکت در واکنش به نارساییدر برنامه های شهری ،به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت ؛ چرا که در واقع تا دهه ۱۹۶۰ م. وسایل اولیه برای توانمندی عموم برای ابراز نظر از طریق جریانات عادی نمایندگان مردم که از سوی آنان بیان منافع در دولت مرکزی محلی انتخاب می شدند ، صورت گرفت. در این دوران نظر خواهی از مردم درباره ی برنامهای شهری،در مرحله ی پایانی و پیشرفته کار نجام می گرفتکه البته در آن مرحله اعمال تغییرات اساسیدر برنامه بسیار دشوار می نمود.

 

از دهه ۱۹۶۰ همراه با گسترش بی رویه ی شهرها ، نیاز به سازوگار موثر مشارکت علاوه بر روش های سنتی پیشین ، افزایش یافت ، در این دوره قوانین متعددی مبتنی بر مشارکت مردم تصویب شد که ماهیت فرآیند های تصمیم گیری شهری را تغییر داد. مفهوم مشارکت در نیمه نخست دهه ی ۱۹۶۰ م. در انگلستان و آمریکاصورت رسمی به خود گرفت . در اواخر دهه ی ۱۹۶۰ و اوایل دهه ی ۱۹۷۰ ، به دنبال انتقادات مبتنی بر بی توجهی به نیازهای واقعی شهر و مردم شهر در برنامه ها ، منشاء اصلی چنان نارضایتی هایی همچنان بی توجهی به مشارکت مردم در مراحل مختلف تهیه و اجرای برنامه ها بود ، بدین ترتیب ، نقش مشارکت مردم در توسعه ی جوامع به عنوان موضوع اساسی مورد توجهتصمیم سازان و تصمیم گیران قرار گرفت. امروزه در اغلب کشورها مشارکت شهروندان جزء جدایی ناپذیر فرآیند برنامه ریزی شهری است و این اتفاق نظر وجود دارد که به علت پیچیدگی ها و گوناگونی در شیوه ی زندگی مردم ، نهادهای مردم سالار جامعه امروز که به عنوان بخشی از فرآیند دوران نوباوری شکل گرفته اند ، لازم است با مشارکت مستقیم شهروندان تکمیل شوند و نقش حضور مردم را در فرآیند تصمیم گیری وبرنامهریزی تثبیت کند. (سعیدیان ، ۱۳۸۸)

 

بنابراین بهترین کار آن است که مردم در مراحل تصمیم گیری برنامه های شهری و در واقع در تعیین سرنوشت خویش حضور و دخالت آگاهانه داشته باشند ؛ چرا که امروز مشارکت مردمی ازالزامات زندگی شهری به شمار می رود.

 

  • تعریف مشارکت مردمی :

مشارکت درگیری داوطلبانه مردم در ساخت و اخذ تمامی تصمیماتی است که مستقیماً زندگیشان را تحت تاثیر قرار می دهد همچنین در کلیه فعالیتهایی که خانوارهای کم درآمد یا بدون کمک دولت در جهت بهبود وضع زندگی خود انجام می دهند . (شیخی ،  ۱۳۷۶ )

 

مشارکت عمومی یک حس واقعی و اصیل مسئولیت جمعی و حس وابستگی به جامعه را خلق می نماید و این امر به نوبه   خود سبب درگیر شدن فعالانه مردم در مشارکت و اجرای طرح ها می گردد.

 

در تعریف بانک جهانی از مشارکت چنین آمده است : مشارکت فرآیندیاست که از طریق آن  بهره وران کنترل خود را بر روند برنامه های توسعه و تصمیمات و منابعی که مرتبط با برنامه است با هم تقسیم می کنند . به تعبیری مشارکت روشی برای دفاع از منافع گروه های مردمی و افراد است و ابزاری برای برآورده ساختن احتیاجات آنانی است که معمولاً سازمان های بزرگ ، موسسات دیوان سالاران آنها را مد نظر نمی گیرند . مشارکت یک داد و ستد اجنماعی دو سویه میان مردم است و نه روش قبولاندن اندیشه های مسئولان بالادست .( مک مگان ، ۱۳۷۷ ، به نقل از منصوری ، ۱۳۸۴ )

 

  • لزوم مشارکت مردمی در فرایند مدیریت یکپارچه شهری :

شری آر نشتاین[۲]از جمله نخستین کسانی بود که کوشید معانی مربوط به مشارکت با بهره گرفتن از استعاره نردبان هشت پله ای مشارکت روشن سازد . در این استعاره درجات مختلف تاثیر با قدرت مستقیم مردم بر تصمیم گیری تعیین شده است . برای برنامه ریزان مفید است که جای پنهان شدن در پس عبارات مبهم ، در ذهن خود روشن سازند که چه نوع مشارکتی عرضه شده ،یا تحت شرایط خاص تقاضا شده است.

 

جدول شماره ( ۲-۱) نردبان مشرکت عمومی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 میزان قدرت شهروند نظارت شهروند
قدرت تعویض شده ( نمایندگی )
همکاری

میزان نمونه  فضایی

 

 

( انجام بخشی از خواسته ها برای خاموش کردن اعتراض و تعلل در انجام بقیه

 

 

دلجویی
مشاوره
اطلاع رسانی
درمان
 عدم مشارکت سوء استفاده

( ماخذ : غمامی ، ۱۳۸۴ )

 

  • راهبردهای مشارکت مردمی در مدیریت یکپارچه شهری :

مشارکت یک مفهوم دچار کشمکش و چالش است . به منظور انجام یک گفتگوی اساسی منسجم در مورد موضوعات مختلف ، یک راهبرد مشارکت مورد نیاز است . ابعاد کلیدی چنین راهبردی به شرح زیر هستند : نوع مسائل مورد بحث : نوعی مسائلی که طرح می شوند عامل مهمی برای هر راهبرد بخصوص است.به جاست که دو عامل در اینجا ذکر شوند :۱- میزان دانش فنی که مردم برای     درک و مشارکت نیاز دارند ۲- مدت زمان و محسوس بودن نتایج  مادامی که تکنیک ها و مدت زمان مناسب به کار گرفته شوند مردم می توانند در مسائل بسیار فنی  هم مشارکت کنند . طول مدت زمان موضوع دیگر است . معمولاً گفته می شود برنامه ریزی راهبری که برنامه ای بلند مدت است برای همه مردم فوریتی یکسان ندارد. عملی کردن مشارکت فعال مردم در موضوعات راهبردی دشوار است . مردم در بحث راجع به آینده قطعه زمینی ، احساس راحتی بیشتری می کنند تا گفتگو در مورد اهداف راهبردی برای کل یک محدود داشته باشند. (الوندی ، ۱۳۸۸)

 

۲-۱۴- اهداف مشارکت مردم در مدیریت یکپارچه شهری :

 

اهداف مشارکت بسته به الگوی مردم سالاری ، دربرگیرنده رابطه دولت – جامعه در مقیاس کلان است . اما در پس آن ، ممکن است اهداف دیگری  باشند ، مثل مشارکت در آموزش مردم یا به دست آوردن جمعیت مردمی در مورد یک سیاست که قبلاً توسط متخصصین تنظیم شد است.    برنامه ریزان باد پیش از عمل به چنین وظایفی ، از خود بپرسند با کمک فرآیند مشارکت چه  می خواهند انجام دهند و آنچه می خواهند در انجامش به سایرین کمک کنند چیست؟

 

از دیدگاه استقرایی ، الگوی مشارکت در جهان ، می توان آن ها را به سه دسته تقسیم بندی نمود :

 

الف – مشارکت در تصمیم گیری و مدیریت

 

ب- مشارکت در تامین مالی هزینه انجام طرح ها

 

ج- مشارکت در تامین نیروی انسانی

 

از این نظر مشارکت مردم در فرآیند برنامه ریزی  و طراحی در زمره الگوی نخست قرار می گیرد.

 

به عبارتی وقتی سخن از مشارکت مردم در تهیه طرح ها و برنامه های شهری به میان می آید منظور مشارکت مردم در تعیین هدفها ، گرفتن تصمیمات و از میان برداشتن موانع و مشکلات است . ضروری مشارکت مردم در فرآیند برنامه ریزی و تهیه طرح های ساماندهی ، نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده به ماهیت این طرح ها باز می گردد . طرح های ساماندهی بافت فرسوده در زمره طرح های تفصیلی ویژه ای اس که می باید بر اساس اصول و مبانی حاکم بر فرآیند طراحی شهری تهیه و اجرا گردد . از مهمترین سازه ها وویژگی های اینگونه طرح ها ، بررسی و تعیین دقیق  سرنوشت آن هاست. و اینکه تا چه حد می توان مردم را در برنامه ریزی و تهیه طرح ها مشارکت داد به ظرفیت مردم در تعمیم سازی در خصوص مسائل و مشکلات بافت مورد مطالعه بر می گردد. سه عامل فرهنگ مردم ، میزان فراهم بودن مقتضیات مدیریتی مشارکتی ، قواعد و قوانین حاکم بر زندگی مردم ،در توفیق یا عدم توفیق مشارکت مردم موثرند. عامل نخست (فرهنگ مردم ) از یک سو به میزان اطلاع و آگاهی آن ها از موضوعات و از سوی دیگر میزان اعتقاد به مقوله مشارکت ، اعتقاد به موفقیت در انجام امور در صورت بهره گیری ازروش های مشارکتی و با به تاثیر گذاری اعمال ودیدگاههای ایشان در روند برنامه ریزی و تهیه طرح است. (ربانی ، ۱۳۸۷)

 

در صورت فراهم بودن شرایط در حوزه های ( ساختار ، جهت گیری و ماهیت فعالیت ) موفقیت مدیریتی مشارکتی بیش از پیش افزایش می یابد:

 

الف – ساختار  : هر چقدر محدوده مورد مطالعه طرح ساماندهی در اندازه کوچکتری  سازمان یابد ، امکان بهره گیری از مدیریت مشارکتی در آن افزایش می یابد .

 

ب- جهت گیری : انتخاب یک مجموعه هماهنگ از مشارکت کنندگان با نوع نگرش و شیوه عملکرد همسو و علاقمندی هماهنگ ، به ارتقاء نتایج مشارکت کمک شایانی خواهد کرد.

 

ج- ماهیت فعالیت : پرهیز از فعالیت های محرمانه ، بسیار تخصصی و پیچیده و یا در مقابل

 

فعالیتهای پیش پا افتاده ، انگیزه مشارکت را افزایش خواهد داد.

 

شناخت سومین عامل ( قواعد حاکم بر زندگی مردم ) شامل احکام اخلاقی ، رسوم و قوانین و نحوه تعامل و بهره گیری از آن ها بر نحوه مشارکت موثر خواهد بود.  ( موسوی ، ۱۳۸۷ )

 

[۱]participation

 

[۲]Sherry Arnstein

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ب.ظ ]




افزایش توجه و تاکید مجامع بین المللی به نقش مشارکت در امر برنامه ریزی ، دامنه ی تحقیقات و بررسی های مربوط به فرآیند مشارکت و ابعاد و سطوح مختلف آن در زمینه های مختلف را نیز گسترش داده است. از میان اقدامات صورت گرفته در این خصوص و جمع بندی دیدگاه ه و نظرات پژوهشگران در این زمینه ، می توان به انواع مشارکت با ویژگی های متفاوت اشاره کرد :

 

 

پایین ترین سطح ؛ عضویت ظاهری ، این نوع مشارکت فقط گونه ای ظاهر فریبی است که نمایندگی و عضویت مردم در هیات های رسمی که انتخابی نیستند و قدرتی هم ندارند ، اعمال      می شود.

 

پذیرش بی چون و چرا ؛ مشارکتی غیرفعال این مشارکت با اعلام تصمیم از سوی  یک مقام اداری صورت می گیرد ، بدون این که به نظر افراد شرکت کننده توجهی شود.

 

مشارکت از طریق مشاوره ؛ از طریق مورد مشاوره قرار دادن اجتماعات و یا درخواست پاسخ به پرسشها از سوی آنان صورت می گیرد . چنین فرآیندی از مشاوره هیچ سهمی را در تصمیم گیری واگذار می کند و متخصصان امر ، هیچ تعهدی ندارند که دیدگاه های افراد رادر کار خود دخالت دهند.

 

مشارکت به دلیل انگیزه مادی ؛ اجتمات کمک خود را در زمینه ی منابع مورد نیاز در مقابل محرک مادی در اختیار می گذارند، در حالی که وقتی محرک های مادی دیگر مورد پیدا نمی کند، افراد معمولاً هیچگونه انگیزه ای برای ادامه کار ندارند.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

مشارکت کارکردی ؛ مشارکت به عنوان وسیله ای برای نیل به اهداف برنامه قلمداد می شود و افراد در تحقق اهداف از پیش تعیین شده مشارکت دارند ، در واقع پس از تصمیمات اصلی که توسط افراد خارج از اجتماعات گرفته می شود ، در تصمیم گیری ها دخالت داده می شوند

 

مشارکت تعاملی ؛ افرا در فرآیند آن در تجزیه و تحلیل ، توسعه ی برنامه ی کاری و تشکیل و توسعه موسسات محلی ، مشارکت می ورزند . مشارکت نه فقط به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف ، بلکه به مثابه ی حقی برای اجتماعات محلی شناخته می شود . افراد . گره ها بر روی تصمیمات محلی کنترل دارندوبنابراین در حفظ ساختارها و یا برنامه ها نقش دارند.

 

تحرک خود جوش ( اقدام جمعی ) ؛ افراد به طورمستقل از نهادهای خارجی برای تغییر سیستم ها عملی می کنند . آن ها برای تجهیز منابع و روش های فنی مورد نیاز با سازمان های مربوط ارتباط دارند و درباره ی نحوه ی استفاده از منابع ، اطلاعات دارند . چنین حرکت خودجوشی می تواند اقتدار آفرین داشته باشد.

 

( نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده ی شهری ،  مجله دانش نما –سال شانزدهم – شماره ۱۵۸- ۱۶۰  ، ص ۷۰ )

 

  • ایده شهرسازی مشارکتی :

” مشارکت عبارتند از دخالت موثر اعضای یک گروه یا جامعه در تمامی فعالیت ها و تصمیم گیری‌ها که به کل گره و جامعه مربوط می شود. ” ( احمدی ، ۱۳۸۰ ص ۴۰ )

 

مشارکت عمومی در شهرسازی ابزاری است که بوسیله آن اعضای جامعه قادر به شرکت کردن در تدوین سیاست ها و طرحهایی می گردد که برای محیط زندگی آنها تاثیر می گذارند . هر گاه شهروندان یک شهر بتوانند در تدوین سیاست ها ، طرحها و برنامه هایی که برای شهر آنها تهیه  می شود شرکت کنند ، مشاکت شهروندان در شهرسازی صورت گرفته است.

 

  • عوامل ظهور ایده شهرسازی مشارکتی :

۱-اهمیت یافتن مردم در اداره امور جامعه و پیدایش و گسترش نظامهای سیاسی و اجتماعی مردم  سالار

 

۲-تجربه اندوزی از روند های توسعه در دهه های گذشته بیانگر این حقیقت است که عدم مشارکت مردم در فرآیند توسعه سبب وارد آمدن زیانهای فراوان شده است.

 

۳-عدم تطابق طرحها و برنامه های شهرسازی با نیازهای و خواسته های مردم و بروز نارضایتی ها و واکنش ها ی منفی نسبت به این طرحها از سوی مردم طی دهه های گذشته .

 

۴-اهمیت یافتن فرآیند تهیه طرحهای شهرسازی و به اصطلاح فرایند نگر شدن طرحها

 

۵-عدم توانایی مالی دولتها برای تامین مالی طرحهای شهرسازی

 

۶-احساس تهدید منافع شهروندان

 

۷-پیچیدگی فزاینده زندگی شهری

 

۸-جلوگیری از وابستگی جامعه به دولت

 

  • مزایای مشارکت مردمی در مدیریت یکپارچه شهری :

۱-سهیم شدن مردم در قدرت

 

۲-افزایش سطح آگاهی های عمومی جامعه

 

۳-ایجاد حس مسئولیت اتماعی و تعلق به جامعه

 

۴-بهبود کیفیت طرحها و برنامه های شهری

 

۵-اتخاذ تصمیمات درست تر و منطقی تر

 

۶-تدوین هدفهای صحیح تر برای برنامه ها و طرحهای شهری

 

۷-ارتقای کیفیت اجرای طرحها و پروژه ها

 

۸-کاهش هزینه ها

 

۹-برقراری پیوند بین مردم و طرحها و برنامه های شهری

 

۱۰-عدم تمرکز برنامه ریزی  (طوسی نژاد ، ۱۳۸۶)

 

  • محدودیت های مشارکت مردمی :

مشارکت مردمی اغلب امری مطلوب به شمار می آید ، اما ایجاد آن در سطح گسترده جامعه کار چنان ساده ای نخواهد بود و برنامه ریزان و مسئولان شهری در عمل برای جلب مشارکت و اعمال نظر شهروندان با مشکل روبرو می شوند . مخالفان کنترل شهروندی بحث های زیادی را مطرح کرده اند، از جمله این که چنین نظارتی از سوی شهروندان به طور جدی سد راه ارائه ی خدمات عمومی     می شود ؛ همچنین ممکن است هزینه بر و نارسا باشد و امکان سوء استفاده را به افرادفرصت طلب بدهد. ولی در نهایت می توان اذعان داشت که همکاری بخش عمومی و خصوصی با شهروندان در امور  شهری ، امری مورد پسند و مطلوب است. (سعیدیان ، ۱۳۸۸)

 

 به طور کلی می توان گفت که از جمله عواملی که باعث می شود که شهروندان در طرح ها مشارکت نداشته باشند عبارتند از :

 

۱-عدم اعتماد مردم به طراحان واجرا کنندگان طرح

 

۲-بیگانگی مردم با این گونه طرح ها

 

۳-نبود سازمان های مردمی مناسب و منسجم

 

۴-حضور مهاجران در این بافت ها

 

۵-” مسائل محیط اجتماعی  وجود معتادان ، ولگردان ، دلالها ، شلوغی محل و …

 

۶-اعتقادات و باورهای تاریخی به اصل مشارکت

 

۷-استیجاری بودن ملک

 

۸-امکانات اقتصادی محدود و درآمد ناچیز

 

۹-سطح سواد و تحصیلات ، درجه شهرگرایی و شهرنشینی و زندگی مدنی “(حاجی نژاد و منصوری ، ۱۳۸۳ )

 

 

 

 

 

  • تئوری ها و نظریه های مدیریت یکپارچه شهری:

    • لودیکو کوارونی

معمار و نظریه پرداز ایتالیایی در سال های ۱۹۸۷-۱۹۱۱ بوده است. وی دارای نظریات قابل     ملاحظه ای در باب مرمت شهری می باش، نظریات کوارونی در خصوص مرمت شهری به شرح ذیل می باشند.

 

    • چند وجوهی بودن مرمت شهری. توجه به تمامی وجوه اقتصادی-کالبدی و … در مرمت شهری

 

  • احیای بافت تاریخی از وجوه متفاوت

اصول مورد نظر کوارونی در مورد مرمت شهری:

 

    • هماهنگ: ایجاد هماهنگی میان طرح شهر و طرح مرمت شهری که امری لازم و ضروری است.

 

  • پویایی: با توجه به وجوه اقتصادی در بافت های تاریخی شهری امری ضروری می باشد. بر اساس نظریه و اصول پیشنهادی کوارونی می توان به این نتیجه رسیدند هدف وی از ایجاد تداخل دریافت کهن، بهبود عملکرد با احترام گذاشتن به کالبد زنده و پویایی شهری است. کالبد پیشنهادی وی معاصر سازی است و شیوه وی در اقدام بافت های تاریخی بهسازی و نوسازی بر مبنای برنامه ریزی ملی شهری می باشد. روش پیشنهاد کوارونی بازسازی شهری و روش جامع مرمت بافت شهری بوده است.

[۱]Ludvico Quarani

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ب.ظ ]




    • چند وجهی بودن مرمت شهری: توجه به کالبدی، اقتصادی و …

 

  • احیاء بافت تاریخی از وجوه متفاوت

اصول مورد توجه در مرمت:

 

    • هماهنگی: میان طرح های جامع و طرح های مرمت

 

  • پویایی: پویایی در بافت به خصوص در وجه اقتصادی

هدف اصلی: بهبود عملکرد، اقدام به کالبد زنده و پویا

 

روش مداخله شیوه اقدام: روش بازسازی و مرمت جامع شهری شیوه بهسازی و نوسازی برنارد

 

۲-۱۷-۳- برنارد چومی

 

طراحی برنارد چومی برای پارک لاویلت باعث تعجب بسیاری از متخصصان و طراحان جهان کردیده چرا که حرکت وی درطراحی، حرکتی نو و انقلابی محسوب می باشد.

 

دانلود مقاله و پایان نامه

 

نظریات چومی در رابطه با مرمت بافت شهری بسیار شایان اهمیت است. این نظریات شامل:

 

۱- جایگزینی مفاهیم تازه: اهمیت و ضرورت جایگزینی مفاهیم تازه در رابطه با تضاد فرم و عملکرد در جهت آشتی دادن آنها

 

۲- معماری پیچیده بدون رعایت قواعد سنتی سلسله مراتب و ترکیبی می تواند سامان یابد.

 

۳- زدودن مفاهیم قرار دادی از طراحی و جایگزین کردن مفاهیم قابل تاویل در آن

 

    • انقطاع تاریخی

      • اصول مورد بحث چومی در رابطه با مدیریت یکپارچه شهری به شرح زیر می باشد:

 

    • استقلال موضوع در متن: تعریف مناسب موضوع در زمینه کاری

 

    • روی هم قرار گیری عملکردها : تبیین کردن عملکردها بر هم قرار گرفته شد

 

    • بی انتهایی: نامحدود بودن

 

    • تضاد در تقابل بی پیوند

 

    • کثرت در تقابل با وحدت

 

    • بی نظمی در تقابل با نظم

 

    • انعطاف پذیری

 

    • ناهماهنگی

 

    • تغییر مداوم موضوع و معنا در متن

 

  • شکستن تضاد و تباین میان فرم و عملکرد.(اکبری زاده ، ۱۳۸۸)

دستور العمل های چومی در رابطه با مدیریت یکپارچه شهری شامل:

 

    • وجود تضاد در نظام های هنری کالبدی

 

  • تغییر و تحول در کالبد بنا و انعطاف پذیر بودن آنها

با استناد به نظریه اصول و دستور العمل برنارد چومی میتوان این چنین به نتیجه رسید که هدف چومی جایگزین کردن مفاهیم جدید جهت آشتی دادن فرم و عملکرد بوده است. کاربری پیشنهاد وی تعیین کردن کاربری بر مبنای متن و زمینه آن است.

 

شیوه عملی و اقدامی وی بهسازی-نوسازی و بازسازی است. روش ملاحظه چومی هم به صورت موضعی-موضوعی است.

 

۴ دیدگاه نظریات چومی:

 

۱- جانشینی مفاهیم تازه

 

۲- معماری پیچیده مغایر قوای سنتی

 

۳- جانشینی مفاهیم قابل تأویق بجای قرار دادی

 

۴- انقطاع تاریخی

 

  • مفهوم مدیریت شهر

اعمال قدرت مدیریت شهری در چگونگی استقرار و اداره شهرها بر حسب گونه های فرهنگی و ساختار اجتماعی – سیاسی جوامع پدیدار می شود. شهر که پیچیده ترین و متنوع ترین جلوه های زندگی بشری را در خود دارد بدون وجود نظام مدیریت شهری که ضمن انجام برنامه ریزیهای لازم برای رشد و توسعه آینده شهر به مقابله با مسایل و مشکلات کنونی آن می پردازد، بی سامان می گردد.

 

اصطلاح مدیریت شهری از لحاظ مفهومی متنوع و تا حدی مبهم است. این امر ناشی از تنوع نگرشهای موجود به دلیل میان رشته ای بودن و جدید بودن مدیریت شهری است و دستیابی به تعریفی مشخص و واحد مستلزم در نظر گرفتن بسیاری از این تعاریف است که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:

 

داده های سیستم مدیریت شهری، خواسته های دولت و شهروندان و ستانده های آن توسعه کمیت و کیفیت زندگی شهری است. بنابراین مدیریت شهری باید تمام شهری اعم از فضای کالبدی و عملکردی آنرا تحت پوشش قرار دهد. لذا دارای ماهیت سازمانی توامان چند عملکردی و چند سطحی است.

 

ویلیامز در سال ۱۹۷۸ مدیریت شهری را یک تئوری و چشم انداز نمی داند، بلکه آنرا چارچوب و پایه و اساس مطالعات شهر می داند. او اضافه می کند که مدیریت شهری ارتباط قوی و تنگاتنگ با ماهیت شهر از یک طرف و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی از طرف دیگر دارد، همچنین مدیریت شهری با سازمانهای دولتی که در شهر خدمات ارائه می دهند و جمعیت شهر ارتباط تنگاتنگی دارد.

 

تمام این تعاریف دلالت بر انعطاف پذیری مدیریت شهری دارند. چرا که نظام مدیریت شهری متشکل از عناصر و اجزاء بهم پیوسته ای است که باید در تعامل و ارتباط با هم در نظر گرفته شوند و آنچه که امروزه در هدایت این نظام اهمیتی ویژه دارد توانایی آن در انعطاف پذیری است. نظام مدیریت شهری یک سیستم پویا و باز است و با انواع فراسیستمها و زیر سیستم های متعدد در ارتباط است. بنابراین با توجه به متغیرهای بسیار و محیط ناهمگن و متنوعی که مدیریت شهری در آن قرار دارد، این نظام باید به روش باز عمل کند و ساختارهای خشک و غیر قابل انعطاف را از خود دور سازد و دارای این توانمندی باشد تا با محیط اطرافش سازگار شده و ضمن حفظ کلیت خود به تبادل پویا با محیط بپردازد.(الوندی ، ۱۳۸۸)

 

اصل اساسی در حکومتهای محلی این است که مردم همان محل با مشارکت و همفکری یکدیگر و حتی المقدور با بهره گرفتن از منابع و امکانات محلی نسبت به تامین خدمات عمومی و نیز عمران و آبادی محل در چارچوب قانون اقدام نمایند. از این رو سطح محلی مدیریت و اداره امور باید در سطح ملی به رسمیت شناخته شود و در پی آن سطح منطقه ای رابط بین این دو تلقی گردد. در واقع امروزه رابطه مستقیم بین بهبود مدیریت شهری و دموکراسی محلی با تمرکززادیی پذیرفته شده است. تفویض اختیارات، جلب مشارکت مردم و بسترگشایی نهایی آن در سطوح پایین تر، شرط موفقیت سیاستهای عدم تمرکز فضایی است .

 

 

همانگونه که ذکر گردید از مهمترین حکومتهای محلی شهرداریها هستند. وجود این سازمان از هنگامی ضرورت یافت ک برآورده ساختن نیازهای افراد بشر، از عهده تک تک آنها خارج گردید و لازم شد سازمانی این نیازها را بطور مشترک برآورده سازد.

 

با توجه به آنچه ذکر گردید واژه مورد نظر به هر دو حوزه اداری و عملی شهرداری اشاره نموده است. مشخصات شهرداری از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. اما می توان حوزه شهرداری را بطور کلی با خصوصیات زیر تعریف کرد:

 

ناحیه ای است که بوسیله مرزهای اداری معین، مشخص شده و ویژگی مسلط شهری دارد و معمولا توسط یک مجموعه از ماموران برگزیده محلی اداره می شود و در محدوده یک واحد حکومتی بالاتر مثل فرمانداری قرار دارد. مجموعه اداری شهرداری نیز سازمانی محلی و غیردولتی است که به منظور اداره امور محلی و ارائه خدمات لازم با هدف مدیریت و توسعه کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در محدوده تعریف شده از سوی قانونگذار که معمولا شهر و اطراف آن است، به فعالیت می پردازد. شهرداری سازمانی منتخب است که مشروعیتش از انتخاب کنندگان می باشد. از استقلال نسبی در چارچوب قانونی برخوردار است و تشکیل آن از حق حاکمیت ملی نشات می گیرد. (اکبری زاده ، ۱۳۸۸)

 

[۱]Bernard Tschume

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم