کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



شمشیر دیگری در داستانهای مربوط به شارلمانی کبیر به نام جویس joyeuse وجود دارد و با شمشیر مذکور داستان منطبق است و پیوند افسانه ای و اسطوره ای پیدا کرده است.
باز هم می توان به شمشیر دیگری در روایات اسکاندیناوی های کافر کیش اشاره کرد:
بر وفق روایات اسکاندیناوی پادشاهی به نام وولسونگ که از اخلاف اودین است، سلسله بزرگی را بنیان می نهد. وی دارای ده پسر و یک دختر است. اما فقط از یک پسر به نام زیگموند و خواهر دوقولیش زیگنی نام برده می شود. وولسونگ پادشاهی سرسخت و باشکوه بود. پادشاهی قدرتمند، به نام زیگیر از گوتلند از زیگنی خواستاری کرد و مراسم ازدواج برپا شد. در همین حال که همه آتش بودند، پیرمردی ناشناس که شنلی بر تن کرده و صورت خود را با روپوشی پوشانده بود وارد مجلس شد. وی شمشیری را که با خود حمل می کرد در تنه درخت نشاند و گفت هر کسی بتواند آن را بیرون بیاورد صاحب شمشیر خواهد بود و سپس از مجلس خارج شد. همه مهمانان سعی کردند شمشیر را بیرون بکشند، اما فقط زیگموند موفق به انجام این کار شد. زیگیر خواست این شمشیر را بخرد اما زیگموند قبول نکرد و بین دو خانواده کدورت ایجاد شد. در بخش سوم افسانه وولسانگا که روایت کارهای نمایان پسر هیوردلین از زیگموند است ،زیگورد بزرگترین قهرمان ژرمنی در جست و جوی شمشیری جادویی است و آن را نزد مادرش می یابد. مادرش که قطعات شمشیر پدرش را سالیان دراز نگهداری می کرده است به زیگورد می دهد و با این شمشیر به نزد قاتلان پدرش رفت و از آنها کین جویی نمود و اژدهای بزرگی را کشت و گنجینه آن را تصاحب نمود (پیچ،۱۳۸۷: ۹۶- ۱۰۰).

۳-۱۷الندیل(Elendil)

پسر آماندیل(Amandil)، آخرین فرمانروای آندونید در نومه نور، از اخلاف ائارندیل والوینگ، اما او از دودمان مستقیم شاهان نبود، با پسرانش ایسیلدور و آناریون از غرق شدگان نومه نور گریخت و قلمروهای نومه نور در سرزمین میانه بنیاد نهاد. معروف به بلند بالا در نبرد آخرین اتحاد، میان انسان ها و الف ها، الندیل به نیروهای گیل گالاد پیوست ، ولی اگر چه دشمن شکست خورد ولی هر دو در آن جنگ کشته شدند.
الندیل در سال ۳۱۱۹ دوران دوم در نومه نور دیده به جهان گشود. پدر او آماندیل، ارباب آندوین بود. اربابان آندوین از نجیب زادگان نزول کرده پادشاهان نومه نور بود. آنها به عنوان مشاور به شاه خدمت می کردند ولی هنگامی که دربار به فساد کشیده شد اربابان آندوین همچنان با الف ها روابط دوستانه داشتند.
توضیح آن که نومه نور به عنوان خانه توسط والار برای مردمانی ساخته شد که در کنار آنها و الف ها در برابر مورگوت متحد دیرین سائورون، جنگیده بودند، آن جزیره ای در دریا بود که سرزمین میانه در شرقش و سرزمین نامیرا در غرب آن بود.
الندیل چون پدرش کشتی ران قابلی بود. او و یاران الف ناوگان دیگری برای فرار از نومه نور فراهم کردند. به سال ۳۳۱۹، ناوگان آر- فازان برای حمله به سرزمین های نامیرا حرکت نمود ولی کل ناوگان دریایی از میان رفت. بعد از چند روز کشتی های آنها به سواحل سرزمین میانه رسید.
کشتی های ایسیلدور و آناریون نزدیک مصب آندولین در جنوب فرود آمدند حال آنکه کشتی های الندیل در شمال و در سرزمین های لیندون توقف کردند.
الندیل دوست گیل گالاد ، پادشاه الف بود. الندیل و مردمانش از رود لئون گذشتند و در سرزمین های اریادور ساکن شدند. به جاماندگان نومه نور در سرزمین میانه به دونه داین یا مردمان غرب مشهور شدند. در سال ۳۳۲۰ الندیل و پسرانش قلمروهای گاندور و آرتور را پایه گذاری کردند. الندیل پادشاه بزرگ آرتور و گاندور بود از اقدامات الندیل می توان به ساختن آنومیناس در ساحل دریاچه اوندیم اشاره کرد. همچنین شهری به نام فورفوست در بلندی های شمال ساخت.
الندیل از چوگان انومیناس به منظور نشان خانوادگی پادشاهی آرتور استفاده می کرد. آن عصای نقره گونی بود که زمانی به اربابان آندولین در نومه نور تعلق داشت . به جای تاج الندیل از پیشانی بند نقره ای استفاده می کرد که با جواهری سفید به نام الندیلمیر تزئین شده بود. الندیل تاریخ نومه نور را حفظ کرد. او سقوط نومه نور را نوشت و آکالابت نام نهاد .
او همچنین داستان آلداریون وارندیس را در اوایل تاریخ نومه نور نوشت.چیزی که همه فراموش کرده بودند خطر سائورون بود. سائورون از خرابه های نومه نور فرار کرده و زنده مانده بود. وقتی که کوه هلاکت شروع به فوران کرده بود، دونه داین فهمید که دشمن بازگشته است. به سال ۳۴۲۹ سائورون به گاندور حمله آورد. ایسیلدور به آرتور در شمال فرار کرد حال آنکه آناریون در گاندور ماند. آناریون موفق شد مدتی سائورون را به موردور عقب براند. الندیل و گیل گالاد رأی زدند و چاره را در اتحاد دیدند. در سال ۳۴۳۰ آخرین اتحاد بوجود آمد و آنها تصمیم گرفتند به موردور حمله کنند و علیه سائورون بجنگند. سپاه مشترک آنها بزرگترین نیرویی بود که بعد از سپاه والار علیه مورگوت پا به سرزمین میانه نهاده بود.سواره نظامی همه غرق آهن و فولاد که به ساحل ۳۴۳۴ به دروازه های سیاه موردور رسید. الندیل شمشیر نارسیل را به همراه آورد که مانند نور ماه و خورشید می درخشید. آناریون در ۳۴۴۰ کشته شد و کلاه خودش توسط سنگی که از داخل برج تاریکی پرتاب شده بود چاک خورد و باعث مرگش گردید . در سال ۳۴۴۱ سائورون به منظور در هم شکستن محاصره خارج شد و در کوه پایه کوه نابودی با الندیل و گیل گالاد روبرو شد.آن دو تصمیم به شکست سائورون گرفته بودند ولی هر دو کشته شدند. اهمیت و جایگاه شخصیت الندیل در کتاب سیلماریلیون و تأثیر آن بر رمان یاران حلقه کاملاً مشهود است. الندیل در داستان گر چه حاضر نیست ولی در بیشتر موارد شمشیرش نارسیل ، یادگارش باقی مانده و دلاوری های او را زنده می گذارد.
شکل ۵-۲۷ الندیل

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۳-۱۸ ایسیلدور (Isildur)

دومین پادشاه گاندور و بزرگترین فرزند الندیل. فرمانروای میناس اینیل؛ حلقه حاکم را او از دست سائورون برید. ایسیلدور و خانواده اش از یاوران الف ها بودند. کسانی که تلاش کردند سائورن را تضعیف سازند.
همان طور که قبلاً اشاره شد ایسیلدور به همراه پدر و برادرش از ویرانی نومه نور فرار کردند و قلمرو گاندور را پایه گذاری نمودند. او در سال ۳۴۳۴ همراه پدرش و گیل گالاد پادشاه بزرگ الف ها، علیه سائورون جنگید. ایسیلدور شمشیر شکسته پدرش، نارسیل را برداشت و با آن انگشتی که حلقه ی سائورون بر آن بود برید و سائورون را شکست داد.
ایسیلدور پند استاد الروند مبنی بر نابودی حلقه را نپذیرفت و آن را همراه خودش برد. او گفت: « من این (یعنی حلقه) را به جای خون بهای مرگ پدرم و برادرم بر می دارم. آیا این من نبودم که ضربت مرگ آور را به دشمن زدم»؟
او حلقه را که به گمانش جلوه ای زیبا داشت، را به خود شمال برد و وارد آتور شد. حلقه به ایسیلدور خیانت کرد و اورک های کوهستان بر او تاختند و او را مورد حمله غافل گیرانه قرار دادند و کشتند. ایسیلدور در برابر حلقه ضعف نشان داد و سرانجام نابودی برایش حاصل شد.
اگر چه در داستانهای یاران حلقه ایسیلدور کشته شده ولی از آنجایی که نقش کلیدی درحوادث قبلی داشت به او اشاره شد.

۳- ۱۹ نزگول ( Nazgul) یا اشباح حلقه (Ring-Wraiths)

بردگان نه حلقه آدم ها و نوکران کمربسته و بلند پایه سائورون ؛ معروف به نزگول (Nazgul) یا اولایری (ulairi) .آنها نه سوار معروف به سوراران سیاه بودندکه مخوف ترین خادمان سائورون محسوب می شدند، که در برابر شکوه و عظمت ارباب تاریکی به زانو درآمده و تبدیل به شبح هایی تقریباً جاویدان شده بودند.نیروی حیات آنان مانند فرمانروای موردور به حلقه یگانه وابسته بود. برطبق روایات کتاب سیلماریلیون اشباح حلقه به قدرتمندترین خادمان سائورون تبدیل شد. آنها زمانی انسان فانی بودند، سه تن از اربابان بزرگ نومه نوری و شش نفر دیگر چیز زیادی در مورد هویتشان گفته نشده است.. سائورون به هر کدام از آنان یکی از نه حلقه قدرت را داد و هفت حلقه دیگر هم دورف ها، اما کله بریمور سه حلقه ی جدا برای الف ها ساخت که با نیروی شریرانه خود سائورون آلوده نشده بودند نقشه سائورون این بود که صاحبان حلقه را توسط حلقه ای که خودش در خفی ساخته تحت اختیار خود بگیرد. اما فقط صاحبان نه حلقه ی انسان ها کاملا تحت نیروی او قرار گرفتند طولی نکشید که این حلقه ها حاملانشان را تباه کردند و به آن ها طول عمری فراتر از انتظار دادند. از بعضی بخش های داستان می توان حدس زد که نزگول دائماً حلقه هایشان را به دست داشته اند، اما برخی هم معتقد هستند این حلقه ها نزد سائورون نگه داری می شده، هنگامی که گندالف برای اولین بار ماجرا را برای فورودو بگینز تعریف می کند او گفت: « آنها نه حلقه را پیش خودش جمع کرده، و همینطور آن هفت حلقه را، یا تعدادی از آنها نابود شده است، حلقه های سه گانه هنوز مخفی هستند». گالادریل هم فورودو می گوید:« تو چشم کسی را دیدی که هفت و نه حلقه را نزد خود نگه می دارد» با این تفاسیر گندالف در شورای الروند می گوید: « نه حلقه ای که نزگول آنها را نگه می داشت» در داستان آنها به شکل سوارانی با چهره های رنگ پریده، جامه های سرتا پا سیاه ظاهر می شوند. زمانیکه فورودو حلقه را در دستش می کند، آنها را در چهره های حقیقی شان می بیند، پوشیده در رداهای سفید، با خودی بر سرشان و دست های نحیف و فرسوده، آنان مسلح به شمشیرهای پولادین بودند و یکی از آنها تیغ مورگول را نیز همراه داشت، تیغی که قربانی اش را به یک شبح تبدیل می کرد. کسانی که با یکی از نزگول ها در تماس بودند برای مدت طولانی رویارو می شدند، دچار بی هوشی می شدند و کابوس می دیدند. این تأثیر رویارویی با آنها معروف به « نفس سیاه» بود.
شکل ۵-۳۶ سواران سیاه
تاریخچه سواران سیاه حدوداً به سال ۲۲۵۱ دوران دوم بر می گردد. آنها کمتر از سه قرن بعد از ساخته شدن حلقه قدرت ، دیده شدند و خیلی زود نوکران اصلی سائورون شدند. آنها بعد از اولین سقوط سائورون در آخرین نبرد اتحاد پراکنده شدند، اما برای اینکه حلقه قدرت نابود نشد، آنها هم جان سالم به در بردند. زمانی که ویچ کینگ نیروهای سائورون را علیه سه قلمرو جدا افتاده آرتور : آرت داین، رود آئور و کاردولان رهبری می کردآنها دوباره جلوه گری کردند. او موفق شد سه قلمرو را نابود سازد، اما در سال۱۹۷۵ شکست خورد و به موردور بازگشت. در سال ۲۰۰۰ نزگول میناس ایتیل را حصار دادند و بعد از دوسال آن را تصرف کردند. شهر از آن پس به میناس مورگول به معنای دژ مورگول تغییر نام داد. در سال ۲۹۴۲ سائورون به موردور بازگشت و وجودش را برای همه آشکار ساخت. در سال ۳۰۱۷ سائورون از حرفهای گالوم فهمید که حلقه در دست بگینز اهل شایر است. سائورون پیداکردن حلقه را به نزگول سپرد. آنها سوار بر اسبان سیاهی بودند که در موردور تربیت شده بودند تا دهشت سواران خود تاب آوردند. پنج تن از آنان در ودر تاپ به فورودو حمله کردند و طی این حمله ویچ کینگ تیغه مورگول را در شانه فورودو نشاند و تکه ای از آن را در بدن هابیت بر جای گذاشت.
زمانی که آبهای رودخانه برونین هر نه تن آنها را شست و برد، مرکب هایشان نیز غرق شدند و اشباح حلقه ناچار به سرزمین موردور رجعت کردند تا تجدید قوا کنند. در ضدیت با نه سوار سیاه . گروه یاران حلقه مرکب از نه تن بوجود آمد و ریوندل را ترک کردند. بعد از این ماجرا نزگول ها دوباره پدیدار شدند ولی این بار سوار بر موجودات پرنده مخوفی. آنها از آن پس سایه های بالدار لقب گرفتند.
در سومین قسمت از تریلوژی ارباب حلقه ها، هنگامی که فورودو حلقه را در آتش کوه نابودی انداخت، سائورون خیلی دیر به هشت نزگول فرمان داد تا سراغ فورودو بروند ولی آنان خیلی دیر رسیدند.
حلقه داخل شکاف های کوه هلاکت افتاده بود، و اشباح حلقه هم با نابودی آن مانند اربابشان سائورون برای همیشه نابود شدند.

۳-۲۰ بارلی من باتربارbarliman Butterbur

صاحب میهمانخانه ای بنام اسبچه راهوار دربری بود.این طور که گفته شده بارلی من حافظه ی ضعیفی داشته است و به قول خودش “هر چیزی که وارد سرش می شود دیگری را بیرون می اندازد”. او فراموش کرد نامه ی گندالف را برای فرودو بفرستد که در نتیجه باعث شد فرودو از وضعیت گندالف بی خبر باشد و سفرش را خیلی دیرتر از آنچه که در نامه مشخص شده بود آغاز کند. او زمانی که فرودو و همراهانش برای اقامت در میهمانخانه به آنجا آمدند، موضوع نامه را به خاطر آورد و آن را به فرودو داد.
زمانی که گندالف به اسبچه راهوار آمد، بسیار از فراموش کاری بارلی من خشمگین شد، اما به سرعت بعد از اینکه فهمید هابیت ها هنوز زنده هستند، او را بخشید.
بعد از جنگ حلقه بارلی من از اینکه فهمید استرایدر، مشتری سابق اسبچه راهوار، به پادشاهی گاندور و آرنور رسیده، بسیار متحیر شد.
بارلی من یک انسان بود، اما بخاطر اینکه در بری هابیت ها و انسان ها باهم زندگی می کردند، او دو خدمه ی هابیت داشت: باب، که در اصطبل ها کار می کرد و ناب، که خدمتکار میهمانخانه بود.

یادداشتهای فصل سوم:

۱-سرزمین بالار بوده است و آن را نخست به سرزمین های گرد مصب سیریون که مشرف به جزیره بالار بوده اطلاق کرده اند. بعدها دایره نام گسترده شد ورود سیریون آن را دو قسمت کرده بود.
فصل چهارم :
نتیجه گیری
نتیجه گیری

حاصل سخن

دنیای فانتزی و داستان های پریان قوانین خاص خود را دارد که بر اساس جهان بینی نویسنده فانتزی به عنوان یک خالق ثانی آفریده شده است. این سلسله قوانین خواننده را یاری می رساند تا از دنیای معمولی (دنیای اول) وارد پنجره ای جدید شود و خوب و بد و زشت و زیبا را بشناسد. دنیای دوم مشحون است از شخصیت های عجیب و غریب که در نقش قهرمانان، تبهکاران، عاقلان و نادان ها ظاهر می شوند. هر گاه دنیای تخیلی در هماهنگی با دنیای واقعی باشد، قصه گویان سازنده اسطوره کمتر از یک خالق ثانی نیستند. نویسنده سرزمین جدیدی کشف می کند که ممکن است با جهان ما هم مشابه و غیرمشابه باشد. غول های یک چشم، کوتوله ها، ترول ها، گابلین ها، اژدهایان اگرچه در ابتدای کار ممکن است دنیای نامرئی را رواج دهند ولی چنین جهانی احساسات و عواطف ما را بی معنی جلوه نمی دهد و در پوچی و بی معنایی نیز منسجم و هماهنگ است. تالکین معتقد است که قاعده مهم در آفرینش دنیای تخیلی این است که نویسنده از همان عناصر دنیای واقعی که کاملاً آشنا هستند بهره گیرد و سپس آنان را با قوانین خاص خود را موافق سازد. بنابراین می توانیم بگوییم که خالق ثانی کسی نیست جز نویسنده خلاق که کاشف دنیایی جدیدی غیر از دنیای ماست؛ در دنیای تخیلی اسطوره ای، علاوه بر آنکه حوادث و صحنه های مربوط به منطقه یا مکانی که داستان در آن رخ می دهد و هم حوادثی که خارج از آن مکان رخ می دهد بیان می شود. پس هرجا قهرمانی وجود دارد حتماً نیروی اهریمنی پستی نیز وجود دارد(تالکین،۱۳۸۱: ۷۰ – ۷۱).
در داستان های تالکین و سرزمین میانه رویدادهایی به صورت واقعیت درمی آیند که بازآفرینی صورت مثالی باشند .
حوادث کتاب اول و در نتیجه ما بقی داستان، ترحم و دلسوزی بیلبو در حفظ زندگی گولوم سر چشمه می گیرد. کاری که از طریق آن، امکان تصاحب و نگهداری حلقه را برای او فراهم آورده است.
این شبیه همان کاری است که در اواخر داستان ، با مآل اندیشی گندالف مهربان، کاملاً تطبیق دارد:
گندالف بعدها در پی گولوم می رود تا داستان واقعی مربوط به یافتن حلقه را از او بشنود. آنجا گندالف نیز علیرغم رذالت گولوم، دلش به حال او می سوزد و او را رها می کند تا نزد دشمن، یعنی سائورون برود. اظهارات گندالف درباره پیدا کردن حلقه در اوایل داستان و اینکه سفر اسرارآمیز بیلبو و یافتن حلقه از روی تصادف و اتفاق نبوده و مقصود این بوده که حلقه به دست فورودو برسد و اشاره او به این که پشت پس این ماجرا، معنایی بزرگ تر نهفته است، نشان دهنده این است که تقدیر و مشیت الهی، پایه و اساس روایت است. واکنش فورودو به چالش ها و درگیری ها به خواست و اراده اش و شجاعت او در مواجهه با حوادث برمی گردد که از لحظات تعیین کننده و شکل دهنده کنش های کتاب اول و دوم است و به دلیل شجاعت و تواضع فروروی هابیت به وجود نیروی اخلاقی در پشت ماجراهای کتاب تصریح دارد.
بلوغ یک قهرمان در کتاب یاران حلقه به وقوع می پیوندد و به اوج می رسد. شش مورد از این حوادث خرد یا مقدماتی وجود دارد که هر کدام از آن ها تهدید و خطری مهم برای هلاک و حامل حلقه است و در هر حادثه، فورودو با تجلی و مشیت الهی یا عمل یا یک نیروی یاری گر خارجی نجات می یابد. در جریان حوادث مقدماتی در حین ورود به جاده شهر حرکت از شایر به سوی ریوندل، فورودو مورد آزمایش قرار می گیرد و قوی و مقاوم تر می شود. او ابتدا زخمی و نخستین قطرات خونش جاری می شود. او به تدریج می آموزد که در واقع شجاعت حامل حلقه بودن را دارد. در دو حادثه اول چنان صبر و تحمل و هوشیاری را می آموزد که قوت قلب و اراده و خواست او تا حدی مسبب نتایج خوب حادثه بعدی است. هدف بعدی این حوادث یا ماجراهای مقدماتی این است تا به او مهلت دهد به قدر کافی و مناسب در هیئت قهرمانی، روی پاهای خویش بایستد و به اندازه کافی درباره خود و دنیا بیاموزد تا تصمیم حیاتی و سرنوشت ساز را در شورای الروند برای بردن حلقه بدون نابودی بگیرد. او هنگام سفر از خانه به سوی ریوندل بدون کمک گندالف، اتکای به نفس را می آموزد. حوادث داستان گاهی یکی پس از دیگری رقم می خورد و گاهی در امتداد با هم.
با نگاهی به این فرایند می توان گفت که داستان نوعی بافت [۲]« کنتراپونی»۱موسیقی به وجود می آورد.
بنابراین از هم گسیختن یاران حق و پراکندگی آنان و حوادثی که برایشان پیش می آیند و خواننده را در جریان چند خط روایت داستان (یا چند خط ملودیک) قرار می دهد که ارزش هر کدام در نوع خود بسیار زیاد است و هم چنین تأثیری که این ماجراها به می گذارند. اوج این چنین حوادثی در پایان قسمت دوم از کتاب یاران حلقه مشهود است و در کتاب دوباره به اوج خود می رسد. بسط و گسترش این ماجراها خواننده را نسبت به موضوع و مضمون آن کنجکاوی کند و او را وامی دارد تا حوادث بعدی را دنبال کند. به طور کلی می توان گفت داستان های تاریکی مستقیماً از داستان های عامیانه آنگلوساکسون و افسانه های قرون وسطی بسط پیدا کرده اند،بنابراین در موضوع و مفهوم چیز جدیدی به نظر نمی آیند.
جستجو یا پرسش(Quest) برای به دست آوردن حلقه، نبرد خیر و شر، تاریکی و نور، … موضوعات جدیدی به حساب نمی آیند اقتباس و وجود شخصیت های تاریخی و اسطوره ای قرون وسطایی (که قبلاً به آن ها اشاره شد)، اسطوره های مربوط به جام مقدس و شاه آرتور ، افسانه پارسیفال، ماجرای حلقه نیبلونگ و طلای راین، باز
تاب و انعکاسات افسانه ها و اساطیر قرون وسطی و مسی
حی را نشان می دهند.
ردپای افسانه های مردمی انگلیس (علی الخصوص داستان های پریان) داستان های تالکین را تحت تأثیر قرار داده اند، و این ناشی از مطالعات جدی نویسنده در آثار عامیانه است.
بنا بر همه شواهد و مستندات آیا می توان گفت آثارتالکین غرق ماجراهای شگفت انگیز و مبالغه آمیز قهرمانان، دیوها، جنگجویان، شوالیه ها هستند؟ خیر، تالکین خود بر این عقیده اصرار می ورزد که داستان های پریان نباید غرق توصیفات و تجملات لجام گسیخته باشند.
یادآوری این نکته ضروری است که هر کار عجیب و غریب را نمی توان جزء داستان های خیال و وهم آورد. حوادث غیرعادی روان شناختی و اعمال غریب آدم های مریض، جزء داستان های خیالی و وهمی به حساب نمی آید (میرصادقی ،۱۳۹۰: ۳۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-18] [ 09:22:00 ب.ظ ]




مرحله بعدی سیاست مهار دوگانه با انتشار مقاله آنتونی لیگ مشاور امنیت ملی کلینتون در نشریه فارین افیرز (مارس و آوریل ۱۹۹۴) اسفند و فروردین ۱۳۷۳-۱۳۷۲، تحت عنوان دولت های یاغی و متمرد بین المللی آغاز شد. این اقدام به منزله سیاست رسمی دولت کلینتون در برابر ایران بود. این سیاست بر ۵ پایه قرار داشت:

    1. آرایش قوا در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه به نفع آمریکا؛
    2. پیروی از سیاست مهار ایران و عراق به جای ایجاد تعادل بین این دو کشور؛
    3. عدم اعتماد به اینکه می توان در ایران از میانه روها علیه تندروها استفاده کرد؛
    4. جلوگیری از برقراری مناسبات عادی تجاری و سیاسی ایران با کشورهای دیگر تا ایران رفتار خود را طبق خواست آمریکا تغییر دهد. یعنی ایران از توسعه سلاح های کشتارجمعی، شیمیایی و میکروبی و دستیابی به سلاح های هسته ای، از بین بردن مخالفان سیاسی در خارج از کشور و سرنگونی حکومت های طرفدار آمریکا دست بردارد؛
    5. الهام از سیاست تحدید نفوذ یا محاصره کمونیسم که پس از جنگ جهانی دوم علیه شوروی سابق اعمال شد. اقدامات آمریکا بر اساس سیاست مهار علیه جمهوری اسلامی ایران:
    6. اعلام حالت فوق العاده در روابط دو کشور؛
    7. باز داشتن کشورهای روسیه، چین، ژاپن از همکاری اقتصادی بویژه در امور تسلیحاتی و نظامی؛

عکس مرتبط با اقتصاد

    1. تلاش برای تشکیل ائتلاف های جهانی علیه ایران، شامل تلاش کلینتون در اجلاس سران کشورهای صنعتی در توکیو، و بحث درباره رفتار بین المللی ایران در آن اجلاس؛

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
  1. تلاش برای جلوگیری از ورود هرگونه تجهیزات و مواد و دانش فنی مورد نیاز ایران و کوشش برای جلوگیری از دستیابی ایران به اعتبارات مالی بین المللی؛
  2. هیاهو بر سر سه جزیره ایران در خلیج فارس به منظور تحت فشار قرار دادن ایران؛ (اخترشهر، ۱۳۸۳: ۹۹-۹۷).

۲-۴-۳ قانون مجازات ایران و لیبی (ILSA)
سناتور آمریکایی داماتو دو طرح قانونی تقدیم کنگره آمریکا نمود که اولین طرح بحث و مناظره عمومی را در برداشت، که شرکت های نفتی آمریکایی حق ندارند نفت ایران را معامله نمایند، در غیر این صورت متخلف محسوب شده و مستحق مجازات خواهند بود. طرح دومِ سناتور داماتو به شماره ۶۳۰ که بعداً به نام خود او معروف گشت، طرح تام و کاملی بود. این طرح زمانی تقدیم کنگره آمریکا شد که توتال (Total) شرکت نفتی فرانسوی جهت سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران اعلام آمادگی نمود و پیرو آن برنده مناقصه کلان نفتی و گازی در ایران، که شرکت کونوکو (Conoco) آمریکایی مدعی آن بود شد. بر اساس این لایحه مجازات اقتصادی آمریکا شامل هر شرکتی می گردد که در ایران به سرمایه گذاری مبادرت نماید. پیرو این قانون ریاست جمهوری آمریکا دستورالعمل لازم را برای اجرای آن صادر نمود (ابراهیمی، ۱۳۷۹: ۴۷). داماتو به هنگام معرفی طرح قانونی خود در مجلس سنا گفت:
«هدف از تقدیم این طرح قرار دادن ابزار مناسب در دست کلینتون است که برای جلب حمایت بین المللی برای تحریم ایران استفاده کند». وی افزود: «متحدان ما باید بدانند که نفت رگ حیاتی ایران است، اگر ما بخواهیم حکومت ایران را متقاعد کنیم که از تلاش های خود برای دستیابی به سلاح های هسته ای دست بردارد و حمایت خود را تروریسم قطع کند و به نقض وحشتناک حقوق بشر پایان دهد باید امکانات مالی آن را قطع کنیم» (عنادی، ۱۳۸۵: ۳۱۳).
قانون مجازات ایران و لیبی در ۵ آگوست ۱۹۹۶ توسط بیل کلینتون اعلام شد. تا قبل از این قانون متحدان آمریکا از قوانین و دستورالعمل یک جانبه آمریکا پیروی نمی کردند و حتی شرکت های آمریکایی به رغم قطع روابط سیاسی آمریکا با ایران از شرکای مهم تجاری ایران بودند. شرکای کشورهای اروپایی اعلام کردند وقتی شرکت های آمریکایی در ایران فعالند چرا آنها به فعالیت خود ادامه ندهند. اتحادیه اروپا در مقابل درخواست های آمریکا، سیاست گفتگوهای انتقادی را اجرا کرد. بر اساس این سیاست اگر چه اروپایی ها از برخی اقدامات جمهوری اسلامی ایران انتقاد می کردند، اما در عین حال گفتگو را بهترین رویکرد برای ایران بر گزیدند. شرکت فرانسوی توتال پس از ناکامی شرکت آمریکایی کونوکو یک قرارداد ۶۰۰ میلیون دلاری برای توسعه حوزه نفتی جزیره سیری را با ایران منعقد کرد. در این شرایط سناتور آلفونسو داماتو در ۱۱ اکتبر ۱۹۹۵ لایحه (۱۲۲۸S) را برای تحریم شرکت های آمریکایی سرمایه گذار در صنایع نفتی ایران به مجلس سنا پیشنهاد داد (پورحسن، ۱۳۸۴: ۳۸-۳۷). این لایحه در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۵ در مجلس سنا تصویب شد و یک نسخه از این قانون به لیبی نیز بخاطر عملکردش در قبال دو عامل مشکوک در بمب گذاری هواپیمای پان آمریکن ۱۳۰ تسری پیدا کرد. (همچنین اعلام کردند که خاتمه این تحریم در قبال ایران زمانی خواهد بود که ایران تلاش هایش را برای بدست آوردن سلاح کشتار جمعی متوقف و از فهرست دولت های حامی تروریسم ایالات متحده خارج شود. تحریم لیبی در ۲۳ آوریل ۲۰۰۴ بدلیل عملی کردن تمام الزامات قطعنامه های سازمان ملل متحد در مورد پان آمریکن ۱۰۳ فسخ شد) (Katz man, 2007:2). تصویب قانون «تحریم ایران و لیبی» Iran-Libya Sanction Act (ILSA))) در ۵ اوت ۱۹۹۶ دولت آمریکا را موظف می کرد تا هر شرکت خارجی را که بیشتر از ۲۰ میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایه گذاری می کند را تحریم و مجازات نماید (آذری، ۱۳۸۷: ۳۱). پس از اعمال دومین مرحله تحریم ایران و لیبی مراجع قانونگذاری آمریکا در سال ۱۹۹۶، اتحادیه اروپا رسماً شکایتی تسلیم سازمان تجارت جهانی کرد، و به واشنگتن هشدار داد که در صورت اعمال مصوبات کنگره به اقداماتی تلافی جویانه دست خواهد زد (آموزگار، ۱۳۷۶: ۹۰).
بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا در ۱۵ مارس ۱۹۹۵ دستورالعمل اجرایی خود علیه جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان فرمان اجرایی ۱۲۹۵۷ را صادر کرد، در آن آمده است که علت تحریم ایران عبارت است از: «تهدید فوق العاده ای که متوجه امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد ایالات متحده آمریکا شده است» (معاونت امور بین الملل مرکز تحقیقات استراتژیک، ۱۳۷۴: ۶۵).
به موجب این دستورالعمل اقدامات زیر ممنوع می باشد مگر تا آن حد که مقررات، دستورالعمل ها، بخشنامه ها و مجوزهایی که بر مبنای این دستورالعمل اجرایی احتمالاً صادر خواهد شد، آن را پیش بینی نماید:
الف. انعقاد و یا اجرای قراردادی از سوی هر شخصیت حقوقی که در مالکیت یا کنترل شخص آمریکا باشد برای، نخست؛ سرپرستی کلی و مسئولیت مدیریت برای توسعه منابع نفتی واقع در ایران. دوم؛ ضمانت عملکرد شخص دیگر تحت چنین قراردادی.
ب. انعقاد یا اجرای قرارداد توسط هر شخص آمریکایی، یا تأیید هر شخص آمریکایی برای عقد یا اجرای کنترل شخص آمریکا باشد برای: نخست؛ تأمین مالی توسعه منابع نفتی واقع شده در ایران. دوم؛ تعیین عملکرد شخص دیگر تحت چنین قراردادی .
پ. هر نوع معامله توسط هر شخص آمریکایی یا در قلمرو ایالات متحده آمریکا که ممنوعیت های ناشی از این دستورالعمل را نادیده گیرد یا از آن اجتناب نماید یا قصد چنین کاری و یا سعی در نقض ممنوعیت موضوع این دستورالعمل داشته باشد (پورحسن، ۱۳۸۶: ۳۶-۳۵).
کلینتون در نامه ای خطاب به رؤسای مجلسین آمریکا دلایل سه گانه ای برای اتخاذ تصمیم تحریم ایران ارائه داده است؛ که بدین شرح است:

  1. فعالیت های تروریستی ایران که برای صلح و امنیت تمام ملت ها تهدید کننده می باشد؛
  2. راهبرد حمایت ایران از تروریسم بین المللی، از جمله حمایت از فعالیت های که صلح خاورمیانه را به مخاطره می اندازد؛
  3. تلاش های ایران برای دستیابی به سلاح های امحاء جمعی؛ (اخوان زنجانی، ۱۳۷۶: ۷۳-۷۲).

فرمان اجرایی دیگر ۱۲۹۵۹ که مهمترین قانون حاکم بر معاملات بازرگانی آمریکا با ایران بشمار می رود و شامل ممنوعیت کامل دادوستد و سرمایه گذاری آمریکا با ایران است در ۶ مه ۱۹۹۵ طرح شد (قاسمی، ۱۳۸۷: ۱۸۹). موارد به جز تا حدی که در حد مقررات، فرامین، دستورالعمل ها یا مجوزهایی که ممکن است متعاقب این فرمان صادر شود پیش بینی شده باشد، ممنوع است:
الف. وارد کردن هرگونه کالا و خدمات از ایران بجز نشریات و مدارک وارده برای نشریات خبری و پخش اخبار از طریق رادیو و تلویزیون ایالات متحده یا تأمین مالی برای ورود چنین کالا یا خدماتی.
ب. صادرات هر نوع کالا یا فناوری از جمله اطلاعات فنی از طرف آمریکا به ایران یا هر واحد تحت تملک یا تحت کنترل دولت ایران یا تأمین مالی برای چنین صادراتی.
ج. صادرات مجدد هر نوع کالا یا فناوری صادر شده از ایالات متحده به ایران.
د. هر معامله ای از جمله خرید، فروش، حمل و نقل، تعویض، تأمین مالی یا معاملات حق العمل کاری مربوط به کالا یا خدمات ایرانی یا تحت تملک یا تحت کنترل دولت ایران توسط هر شخص آمریکایی.
ه. هر نوع سرمایه گذاری جدید توسط اشخاص آمریکایی در ایران یا در دارایی از جمله بنگاه های تحت تملک کنترل دولت ایران.
و. تصویب یا تسهیل انعقاد یا اجرای یک معامله یا قرارداد توسط اشخاص آمریکایی که: نخست؛ برای اشخاص آمریکایی طبق بند (ج) یا (ه) فوق ممنوع شده باشد. دوم؛ مربوط به تأمین مالی فعالیت های ممنوع شده برای اشخاص آمریکایی طبق آن بندها، یا تضمین عملکرد شخص دیگر در رابطه با چنین معامله یا قراردادی باشد.
ز. هر معامله توسط شخصی از آمریکا یا درون ایالات متحده که از هر یک از ممنوعیت مقرر در این زمان طفره رفته یا اجتناب کند یا به منظور طفره رفتن یا اجتناب از این ممنوعیت ها باشد یا سعی در تخلف از این ممنوعیت کند (پورحسن، ۱۳۸۶: ۳۷-۳۶). همچنین فرمان اجرایی ۱۳۰۵۹ که در ۱۹ آگوست ۱۹۹۷ به تصویب کنگره ایالات متحده رسید مکمل فرمان پیشین ۱۲۹۵۹ است و ممنوعیت دادوستد و سرمایه گذاری اتباع آمریکایی را در ایران فراهم می کند (قاسمی، ۱۳۸۷: ۱۸۹).
گروهی معتقد بودند که تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران به شدت تحت الشعاع تحریکات اسرائیل و لابی آن طراحی و اجرا شده است و اصولاً منافع این تحریم ها بیشتر به نفع اسرائیل و در واقع مغایر با منافع آمریکاست از لحاظ اقتصادی یکی از اهداف اصلی تحریم ها تضعیف و انزوای اقتصادی ایران می باشد (رنجبر، ۱۳۸۲: ۲۴۶). در بخشنامه ۱۳۰۵۹ در جولای ۱۹۹۸ و متعاقباً ژانویه ۱۹۹۹ دولت کلینتون ده مؤسسه روسی را به دلیل مشارکت در توسعه صنعت موشک سازی ایران تحریم کرد. در سپتامبر ۱۹۹۹ دولت آمریکا ایران را به دلیل نقض آزادی مذهب مورد تحریم های جدیدی قرار داد، شرکت های غیر آمریکایی را که برخلاف قانون تحریم ایران- لیبی اقدام به سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران می کنند تهدید کرد که این امر با مخالفت شدید اتحادیه اروپا مواجه شد اتحادیه اروپا با صدور بخش نامه ای شرکت های اروپایی را از رعایت قانون، منع و اعلام کرد که در صورت اعمال هرگونه قانون تحریم ایران و لیبی و جریمه، شرکت های مربوطه به دریافت خسارت قادر خواهند بود (یاوری و محسنی، ۱۳۸۹: ۱۷).
۵-۳ تحریم های ضد ایرانی در دوره ریاست جمهوری جورج بوش (پسر)
جورج دبلیو بوش در گزارش وضعیت انرژی به منظور افزایش توان عرضه نفت، از بازنگری کلان و اساسی در سیاست های تحریم انرژی خود خبر داد. عرضه مطمئن و ارزان نفت یکی از دغدغه های اساسی سیاستگذاران انرژی در آمریکا است. سناتور شومر با سماجت مدعی شد که افزایش توان تولید ایران و لیبی به عرضه ارزان انرژی کمکی نخواهد کرد. چرا که هر دو کشور عضو اُپک هستند تولید خود را با توجه به قیمت بالا برنامه ریزی می کنند، ۷۵ سناتور لایحه تمدید قانون «ILSA» را امضاء کردند تا جورج بوش نتواند آن را وتو کند (اگر لایحه ای با امضاء کمتر از ۶۷ سناتور در مجلس طرح شود، رئیس جمهور حق وتو دارد) بوش و همکاران نفتی وی توانستند زمان تمدید را از ۵ سال به ۲ سال کاهش دهند و این قانون برای ۲ سال تمدید شد (خوشرو، ۱۳۸۰: ۲۴). ۵ اگوست ۲۰۰۱ قانون داماتو دوباره تمدید شد. سال ۲۰۰۲ ایران توسط (IEEE (Institute of Electrical and Electronics Engineers… مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک تحریم علمی شد. پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نگرانی دولت و افکار عمومی آمریکا نسبت به خطر تروریسم بین الملل، گسترش سلاح های هسته ای و عملکرد رژیم های عراق و ایران به نحو بی سابقه ای افزایش یافت، در اکتبر ۲۰۰۱ ارتش آمریکا با متحدانش افغانستان را به اشغال خود در آوردند. در ژانویه ۲۰۰۲ بوش (پسر) در خطابه خود به کنگره و مردم آمریکا، ایران، کره شمالی و عراق را محورهای شرارت خواند. طی این دوره مسأله تشدید تحریم اقتصادی ایران در صدر تحریم های آمریکا قرار نداشت. در ادامه در مارس ۲۰۰۳ ارتش آمریکا به عراق حمله برد و حکومت صدام حسین را سرنگون ساختند. طی حمله به افغانستان و عراق با توجه به موضع متعادل و سکوت ایران در برابر این اقدامات و تأیید و همکاری ضمنی با آمریکا، اقدامات مهم جدیدی در زمینه تشدید تحریم ایران انجام نپذیرفت. از سال ۲۰۰۳ با شکل گیری بحران هسته ای ایران مسأله تحریم ایران به لحاظ کیفی وارد مرحله کاملاً متفاوتی شد (اَقارب پرست، ۱۳۸۹: ۳۷-۳۶) این موضوع در فصل پنجم بطور مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

  1. تئوریزه کردن سیاست تحریم ایالات متحده آمریکا علیه ایران

چارچوب نظری تحقیق نظریه نئورئالیسم تهاجمی است، که بر فزاینده تر کردن قدرت جهت دسترسی به جایگاه هژمونیک در نظام بین الملل به عنوان رفتار اصلی دولت ها تأکید دارد؛ که امنیت و بقا را به عنوان محور مباحث شان در نظر گرفته اند و هر کدام از دولت ها درصددند برترین قدرت در سطح نظام بین الملل باشند. وقوع انقلاب اسلامی یک قدرت فزاینده ای را برای مردم ایران به همراه آورد طوری که انقلابیون حتی سطح قدرت خود را تا میزان رویارویی با ساختار نظام بین الملل دو قطبی می دیدند و در سطح منطقه و بین الملل بر قدرت مستقل خود به جای قدرت وابسته تأکید داشتند.
ایران تا زمان انقلاب در راستای منافع آمریکا در منطقه پیش می رفت و توازن را حفظ کرده بود، ولی با وقوع انقلاب اسلامی توازن امنیتی به هم خورد و به زعم آمریکایی ها ایران به خطری برای منافع آمریکا مبدل گشت. چنانچه که ایران در ادامه با حضوری که در لبنان (حزب الله)، فلسطین (حماس) و سوریه پیدا کرده و با حمایت های که از آنها کرده، یک چالش امنیتی برای اسرائیل که متحد آمریکاست را خلق کرده است. ایران با این نقش آفرینی ها در جستجوی خلق فرصت هایی در سطح منطقه و جهان است که برای ایالات متحده آمریکا قابل تحمل نیست.
جمهوری اسلامی ایران حضور آمریکا در منطقه را به عنوان یک عنصر بیگانه و تهدیدی علیه منافع و امنیت و جایگاه خود می داند. از سویی دیگر آمریکا نیز ایران را خطری علیه منافع خود می داند و این امر به تعارض منافع دو طیف منجر شده که تقابلاتی را در پی داشته است.
آمریکا نیز برای جلوگیری و سد کردن دستیابی ایران به اهدافش ابزار تحریم را برای حصار و منزوی کردن ایران در پیش گرفته است هر روز که بیشتر می گذرد بر این فشارها افزوده می شود که راه ایران را در دستیابی به اهدافش سد کند. هر چند که از لحاظ حقوقی این عمل تحریم تقبیح شناخته شده ولی همچنان آمریکا این ابزار را سفت و سخت علیه ایران حفظ کرده است. در این حیطه نیز اسرائیل که دنبال سیاست های خاص خود است مزید بر علت شده و با سنگین تر شدن بار تحریم ها علیه ایران، دنبال سیاست گذاری های جدیدتری از جمله ترسیم چهره ای تروریست گونه از ایران بوده است.
تمام اعمال ایالات متحده در قبال ایران ریشه در جلوگیری از ظهور هژمونی منطقه ای و به هم خوردن وضعیت موجود منطقه خاورمیانه است. آمریکا خود را سردمدار و هژمون غالب در سطح جهان خطاب می کند و از آن جایی که منطقه خاورمیانه حساس ترین و مهمترین مکان در سطح جهان است و مهمتر اینکه آمریکا منافع زیادی را در این منطقه دارد همواره هدفش این بوده است که در سطح منطقه اطمینان خاطر حاصل نماید که قدرت برتری ظهور نکند که رقیب مقابل خود را مغلوب و او را تحت سیطره در آورد. زیرا در ادامه زیاده خواهی اش بدنبال افزایش قدرت خود در سطح جهانی خواهد بود و این هژمون غالب (آمریکا) را به چالش و حاشیه خواهد کشاند.
چنانچه که در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شاهد این مدعا بودیم که آمریکا دنبال برقراری یک توازن قدرت در منطقه بود و در راستای این امر هر زمان که یکی از این دو طرف احتمال پیروزی را بدست می آورد از طرف مقابل حمایت می کرد زمانی که ایران پیروزی هایی را بدست می آورد به عراق کمک می کرد، چه کمک سخت افزاری و چه ارائه و در اختیار قرار دادن اطلاعات سری نظامی و همچنین آموزش نظامی نیروهای عراقی علیه مواضع ایران؛ زمانی هم که عراق احتمال برد در نبرد را می دید به ایران کمک می کرد مثل ارسال مخفیانه تجهیزات نظامی.
ایران از لحاظ قدرت از همسایگان خود برتر است خود این مسأله به نگرانی و تهدیدی علیه منافع آمریکا تبدیل شده است. ایران هم از لحاظ ژئوپولیتیکی و هم ژئواستراتژیکی از موقعیت مناسبی برخوردار است از این حیث نگران کننده است که می تواند پلی برای کسب و افزایش قدرت اش قلمداد شود.
در ادامه اینکه دولت آمریکا نه تنها بدنبال لغو تحریم ها علیه ایران نیست بلکه هر دوره که می گذرد مهندسی شده تر نسبت به قبل فشار تحریم ها را افزون تر کرده، زیرا در صورت برداشتن فشار تحریم ها ابر قدرت شدن ایران را در منطقه تضمین و راهی را برای زیاده خواهی ایران باز خواهد کرد. در راستای تحقق این مهم آمریکا بدنبال بزرگ نمایی تهدید ایران در سطح جهان و تشدید تحریم ها بوده است.
فصل پنجم:
تأثیر مسأله هسته ای بر تغییر سیاست تحریم و تشدید
منازعه آمریکا و جمهوری اسلامی ایران
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون همواره ایالات متحده آمریکا به اعمال تحریم های مختلف اقتصادی یک جانبه و وضع قوانین و مقررات گوناگون علیه نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. از سال ۲۰۰۳ نیز آمریکا با بهانه قرار دادن تهدید فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران برای صلح و امنیت بین المللی قطعنامه هایی را علیه ایران در شورای امنیت به تصویب رسانید و در اثنای آن فشار تحریم ها را بر ایران فزونی بخشیده علاوه بر آن قوانینی نیز در داخل آمریکا برای تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب و تلاش شده است تا به عرصه بین المللی نیز تسری پیدا کند. در این فصل تلاش خواهد شد تا این مباحث و موضوعات مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:21:00 ب.ظ ]




 

  • . محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۱۱ ↑
  • . برای مثال قانونگذار در جرم اعتیاد، خود حالت اعتیاد و نه استعمال مواد مخدر را، که البته آن هم دارای عنوان مجرمانه است، مد نظر قرار داده است. ↑

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

  • . همان، ص۲۱۱ ↑
  • . همان، ص۲۱۲ ↑
  • . ر.ک. سی ام وی کلارکسون، همان، صص۶۲- ۶۰ ↑
  • . ایرج گلدوزیان، همان، ص۱۶۱ ↑
  • . همان، صص۱۶۲-۱۶۱ ↑
  • ۲٫ scheb, ibid, p.67. ↑
  • . همان، ص۱۶۳ ↑
  • . رک. محمدعلی اردبیلی، همان، صص۲۱۱-۲۱۰؛ رضا نوربها، همان، ص۱۸۷-۱۸۳ ↑
  • . رک. حسین میرمحمد صادقی، همان، ص۴۱۹ و ۴۶۵ ↑
  • . ماده ۷۱۲:” هرکس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار دهد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به دست آورده است مصادره خواهد شد “.؛ حالت ولگردی با نداشتن وسیله معاش معلوم و مکان سکونت ثابت مشخص می شود: محمد علی اردبیلی، همان، ص۲۱۲ ↑
  • . ماده ۱۵:” اعتیاد جرم است…” ؛ ماده ۱۶:” معتادان به مواد مخدر مذکور در دو ماده ۴ و ۸ به یک میلیون تا پنج میلیون ریال جزای نقدی و تا سی ضربه شلاق محکوم… خواهند شد…”. ↑
  • . ماده ۱ :” اعمال زیر جرم است و مرتکب به مجازاتهای مقرر در این قانون محکوم می شود… ۵- استعمال مواد مخدر به هر شکل و طریق، مگر در مواردی که قانون مستثنی کرده باشد…” ↑
  • . ماده ۱۹:” افراد غیر معتادی که مواد مخدر استعمال نمایند، بر حسب مورد به شرح ذیل مجازات می شوند: …” ↑
  • . حسین آقایی نیا، همان، ص۲۵ ↑
  • . ماده ۴۱:” هر کس قصد ارتکاب جرمی کند و شروع به اجرای آن نماید لکن جرم منظور واقع نشود چنانچه اقدامات انجام گرفته جرم باشد محکوم به مجازات همان جرم می شود“. ↑
  • . محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۳۳ ؛ گاستون استفانی و دیگران، همان، ص۳۵۱٫ ↑
  • . مرتضی محسنی، همان، ص۲۱۱؛ محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۳۴؛ رضا نوربها، همان، ص۱۹۶ ↑
  • . سیدعلی آزمایش، همان، ص۳٫ ↑
  • . محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۳۵٫ ↑
  • . در برخی موارد استثنائا علاوه بر علم به حکم و علم به موضوع، قانونگذار علم به حرمت عمل را نیز شرط مجرمانه بودن آن دانسته است. برای مثال، مطابق ماده ۶۴ ق.م.ا:” زنا در صورتی موجب حد می شود که زانی یا زانیه بالغ و عاقل و مختار بوده و به حکم و موضوع آن نیز آگاه باشد “. و نیز مطابق ماده ۱۶۶:” حد مسکر بر کسی ثابت می شود که بالغ و عاقل و مختار و آگاه به مسکر بودن و حرام بودن آن باشد“. ↑
  • . برای دیدن حکم اکراه در حدود، رک. مواد ۶۴، ۶۷، ۱۱۱، ۱۳۰، ۱۳۶، ۱۴۶و ۱۶۶ قانون مجازات اسلامی. و برای دیدن حکم اکراه در قتل عمدی، رک. ماده ۲۱۱ ق.م.ا. ↑
  • ۲٫scheb, ibid, p.68. gardner,ibid, p.35. ↑
  • ۳٫ scheb, ibid, p.69. ↑
  • ۴٫ ibid ↑
  • . جهت بحث تفصیلی، رک. محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۲۳ ↑
  • . همان، ص۲۴۳ ↑
  • . ایرج گلدوزیان، بایسته های حقوق جزای عمومی(۳-۲-۱)، ص۱۸۲ ↑
  • . همان، ص۲۴۳ ↑
  • . مرتضی محسنی، همان، ص۲۱۳ ↑
  • ۵٫ gardner, ibid, p.41. ↑
  • . محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۴۰ ؛ گاستون استفانی و دیگران، همان، ص۳۵۶٫ ↑
  • . حتی در همین موارد نی
    ز انگیزه مرتکبین متفاوت است؛ زیرا همه قاتلینی که مثلا به انگیزه انتقام مرتکب قتل می شوند، علت انتقام آنها متفاوت است؛ در نتیجه یکی به علت انتقام از بد رفتاری مقتول، دیگری انتقام به علت توهین یا تجاوز و مواردی از این دست، مرتکب قتل می شوند. ↑
  • . جهت بحث تفصیلی، رک. سیدعلی آزمایش، همان، صص۹-۸؛ جهت دیدن نظر مخالف، رک. حسین میرمحمد صادقی، همان، ص۴۷۱: ایشان مطلق و مقید بودن را مربوط به عنصر مادی و سوء نیت خاص را مربوط به عنصر روانی می داند و در نتیجه قائل به وجود سوء نیت خاص در جرائم مطلق نیز می باشد. ↑
  • . ماده ۶۹۸:” هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاء اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت راسا یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحا یا تلویحا نسبت دهد اعم از این که از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا (۷۴) ضربه محکوم شود “. ↑
  • . سیدعلی آزمایش، همان، ص۹ ؛ محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۴۰٫ علت دیگری که ثابت می کند قصد اضرار به غیر و تشویش اذهان عمومی در ماده ۶۹۸ انگیزه است و نه سوء نیت خاص، این است که همانطور که گفته شد سوء نیت خاص همه مرتکبین واحد و انگیزه آن ها متعدد است و دقت در ماده ۶۹۸ نشان می دهد که ظاهر ماده از لزوم وجود قصد اضرار یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی حکایت می کند که نشان می دهد با توجه به متعدد بودن آن، انگیزه است و نه سوء نیت خاص؛ زیرا در صورت سوء نیت خاص بودن، تنها یک قصد برای ارتکاب جرم لازم می بود. جهت نظر مخالف که قصد اضرار و تشویش اذهان عمومی را سوء نیت خاص و نه انگیزه میداند، رک. حسین میرمحمدصادقی، همان، ص۴۷۱ ؛ ایرج گلدوزیان، بایسته های حقوق جزای عمومی(۳-۲-۱)، ص۱۸۱ ↑
  • . ماده ۲۲:” دادگاه می تواند در صورت احراز جهات مخففه، مجازات تعزیری و یا بازدارنده را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری نماید…۳- اوضاع و احوال خاصی که متهم تحت تاثیر آنها مرتکب جرم شده است از قبیل: رفتار و گفتار تحریک آمیز مجنی علیه یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم…”. ↑
  • . ماده ۲۵:” در کلیه محکومیت های تعزیری و بازدارنده حاکم می تواند اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را با رعایت شرایط زیر از دو تا پنج سال معلق نماید: الف-… ب- دادگاه با ملاحظه وضع اجتماعی و سوابق زندگی محکوم علیه و اوضاع و احوالی که موجب ارتکاب جرم گردیده است اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را مناسب نداند“. ↑

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

  • ۳٫gardner, ibid, p.41. ↑
  • . مرتضی محسنی، همان، ص۲۵۳ ؛ محمدعلی اردبیلی، همان، ص۲۴۵ ؛ رضا نوربها، همان، ص۱۹۸ ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ب.ظ ]




 

  • Okekeifere, Andrew I, “Public Policy and Arbitrability under the UNCITRAL Model Law”, International Arbitration Law Review,1999
  • Ostrovsky , Aaron A. , “How the Margin of Appreciation Doctrine Preserves Core Human Rights within Cultural Diversity and Legitimises International Human Rights Tribunals”, Hanse Law Review, Vol. 1 No. 1, 2005
  • Pinto , Monica,” National and International Courts—Deference or Disdain”, Loyola of Los Angeles International & Comparative Law Review,Vol. 30
  • Reiman, Jeffery ,”Privacy, Intimacy and Person hood”, philosophy on public Affairs. No1, 1979
  • Rosendorff ,B Peter , Milner ,Helen V, “The Optimal Design of International Trade Institutions: Uncertainty and Escape”, International Organization, Vol.55 , Issue4, 2001
  • Ryan , Goodman , “Norms and National Security: The WTO as a Catalyst for Inquiry“,Chicago Journal of International Law, Vol. 2, No. 1, 2001
  • Ryssdall , R., ‘The Coming of Age of the European Convention of Human Rights’ , , European Human Rights Law Review, Vol. 18 ,1996
  • Schermers, Henry G., “The Role of Domistic Courts in Effectuating International Law”, Leiden Journal of International Law, Vol. 3, No. 1 ,1990
  • Schill ,Stephan , Briese ,Robyn, If the State Considers,” Self-Judging Clauses in International Dispute Settlement”, Max Planck Yearbook of United Nations Law,  ۱۳, ۲۰۰۹
  • Schloemann, H, Ohlhoff , S., “Constitutionalization and Dispute Settlement in the WTO: National Security as an Issue of Competence”, American Journal of International Law , Vol. 93 ,1999
  • Shany ,Yuval ,”Toward a General Margin of Appreciation Doctrine in International Law?” ,The European Journal of International Law ,Vol. 16 ,No.5 ,2006
  • Shapiro , Scott J. “The Hart-Dworkin Debate, A Short Guide for the Perplexed“,Yale University – Law School, No. 77 , 2007
  • Smith , Richard “ The Margin of Appreciation and Human Rights Protection in the ‘War on Terror”, Essex Human Rights Review, 2011
  • J.A , “Margins of Appreciation: Cultural Relativity and the European Court of Human Rights in the Post-Cold War Era”, International and Comparative Law Quarterly,2005
  • Sweet ,Alec Stone , Mathews ,Jud , “Proportionality Balancing and Global Constitutionalism” Columbia Journal of Transnational Law, 2008
  • Thomas ,Poole, “The Reformation of English Administrative Law”, Cambridge Law Journal, Vol. 68, No. 1, 2009
  • Tomuschat ,Chiristian , “The Lockerbie case before the international court of justice “, international commission of jurists , ۴۸,۱۹۹۲
  • Tümay, Murat,” Margin of Apprecition Doctrin Develop by the Case Law of The European Court of Human Rights”, Ankara Law Review , Vol. 5 ,No. 2 ,2008
  • Waldock , H., “The Effectiveness of the System Set Up by the European Convention of Human Rights”, Human Rights Law Journal, Vol. 1, 1980

 

ج- آراء ((Table of cases
A-European Court of Human Rights

  1. and Others v. the United Kingdom, , judgment of 19 February 2009
  2. V. Norway, Application No. 28070/06 , judgment of 9 April 2009
  3. Abdulaziz, Cabales and Balkandaly v. The United Kingdom, judgment of 28.05.1985
  4. Abrams v. United States, 250 U.S. 616 (1919).
  5. Ahmed v. Austria, judgment of 17.12.1996
  6. Aksoy v. Turkey , Judgement of 18.12.1996
  7. Al Adsani v. UK, Judgment of 21 November , 2001
  8. Ambruszkiewicz v. Poland, judgment of 04.05.2006
  9. Artico v. Italy, Series A no. 37 , judgment of 13 May 1980
  10. Baragiola v. Switzerland, Judgment of 21.10.1993
  11. Belev and Others v. Bulgaria, Application No. 16354/02, Judgment of 2 April 2009
  12. Belgium v. Belgium, Judgements of 23 July 1968
  13. Benet Czech, spol. s r.o. v. the Czech Republic, 21 October 2010
  14. Brannigan and McBride v. United Kingdom , Judgement of 25 May 1993
  15. Brogan v. the United Kingdom, judgment of 29 November 1988
  16. Campbell v. The United Kingdom, judgment of 25.03.1992
  17. Chahal v. The United Kingdom, judgment of 15 November 1996
  18. Christine Goodwin v. UK, Judgment of 11 July 2002
  19. Colozza v. Italy, Application No. 9024/80, 12 February 1985
  20. Cossey v United Kingdom, judgment 27-09-1990
  21. Darby v. Sweden App , judgment of 23 October 1990
  22. Dickson v. The United Kingdom,judgment of 04.12.2007
  23. Dudgeon v. UK, Judgment of 22 October 1981
  24. Engel and others v. Netherlands, Judgment of 8 June 1976
  25. Eski v. Austria, judgment of 25.04.2007
  26. Ezelin v. France, Judgment of 26 April 1991
  27. Fadeyeva v. Russia, Application No. 55723/00, Judgment of 9 June 2005
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ب.ظ ]




 

احساسات مثبت ترکیبی از عواطف مثبت از جمله خوشحالی، هیجان و برانگیختگی است در صورتی که احساسات منفی ترکیبی از عواطف منفی چون احساس ملال،بی علاقگی و افسردگی می باشد.نقش بازی کردن و خود نبودن، عواطف منفی را زیاد خواهد کرد. شناسایی افکار غیر منطقی و خطاهای شناختی و با آنها مقابله کردن. وقتی عاطفه مثبت افراد بالا است، معمولاً احساس می کنند علاقه مند، پر انرژی، هوشیار و خوش بین هستند،در حالی که وقتی عاطفه مثبت افراد پایین است، معمولاً احساس می کنند خموده، بی تفاوت و خسته هستند، عاطفه مثبت بیانگر سیستم «انگیزشی اشتیاقی» است که پاداش آن را بر می انگیزد.(واتسون و کلارک، ۱۹۸۸).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

خلاصه فصل

در این فصل ابتدا به مسئله سومصرف مواد و سپس ملاک های تشخیصی سومصرف مواد در DSM-IV-TR پرداختیم. سپس توضیح مختصری در مورد مت آمفتامین و اثرات آن روی دستگاه عصبی مرکزی داده شد. همچنین به نقش دوپامین به عنوان یک انتقال دهنده عصبی مهم در اعتیاد و ارتباط آن با مت آمفتامین پرداخته شد.اثرات کوتاه مدت و بلند مدت و آسیب های مغزی ناشی از سومصرف مت آمفتامین مطرح شد. سپس سبب شناسی وابستگی به مواد و عوامل موثر در آن و درمان های رایج در این زمینه گفته شد.

در ادامه به مبحث درمان وابستگی به مواد و روش تحریک مغزی و نواحی مغزی درگیر در این روش درمانی پرداخته شد. همچنین فاکتور های مهم در طراحی پروتکل درمان و نکات مراقبتی استفاده از این روش مطرح شد. سپس مبانی نظری ولع مصرف مواد و ابزارهای اندازه گیری آن با توجه به رویکرد تبیین کننده شان بطور مفصل بررسی شد. در آخر بحث خلق و خو و عواطف در ارتباط با وابستگی به مواد مطرح شد.

فصل سوم

روش پژوهش

در این فصل ابتدا به بررسی روش انجام پزوهش و بخش های مختلف آن پرداخته می شود. سپس جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری توضیح داده می شود. در ادامه ابزار های جمعع آوری داده ها و همچنین آزمون های به کار رفته جهت تحلیل داده ها توضیح داده می شود.

روش انجام پژوهش

پژوهش حاضر از حیث هدف جز پژوهش های کاربردی و از منظر روش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه می باشد.

شرکت کنندگان

جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده افراد وابسته به مت آمفتامین بین ۲۰ تا ۴۵ سال مقیم در مرکز اقامتی درمان اجتماع مدار رهایی بودند که در بازه زمانی اواخر فروردین ماه تا اواخر مرداد ماه ۱۳۹۴ اقامت داشتند.روش نمونه گیری از نوع در دسترس و داوطلبانه بود.به این صورت که پس از هماهنگی و ارائه توضیحات لازم به مسئولان مرکز اجازه ی ورود به مرکز و تعامل با مقیمان داده دشد.در طی یک جلسه که تقریبا تمام مقیمان حضور داشتند توضیحات لازم به منظور آگاه سازی آن ها از روند و ماهیت کار ارائه شد و سپس از افرادی که مایل به همکاری و شرکت در پژوهش بودند دعوت به عمل آمد. در نتیجه لیستی از اسامی شرکت کنندگان تهیه شد. سپس پژوهشگر با مراجعه به دفتر اداری مرکز پرونده پزشکی افراد حاضر در لیست را مطالعه و از افراد واجد شرایط دوازده نفر را انتخاب نمود.بر اساس آزمون ولع القایی افرادی که نمره ولع آنها کمتر از بیست بود از شرکت در پژوهش کنار گذاشته شدند که در این میان دو نفر از شرکت کنندگان مجبور به ترک پژوهش شدند.همچنین، دو نفر دیگر از شرکت کنندگان به دلیل نا مشخصی بعد از جلسه سوم درمان از ادامه شرکت در پژوهش انصراف دادند و در نهایت هشت نفر تا پایان پژوهش همکاری داشتند.

شرایط ورود به پژوهش عبارتند از:

الف- شرکت کننده بین بیست تا چهل و پنج سال باشد.

ب- فاقد هر گونه بیماری روانی تشخیص داده شده توسط متخصص باشد.

ج- سابقه تشنج و صرع نداشته باشد.

د- هیچ گونه شئی فلزی در ناحیه سر (ایمپلنت) نداشته باشد.

ه- راست دست باشد.

و- حداقل سابقه ی شش ماه مصرف مداوم مت آمفتامین (شیشه) به میزان یک چهارم گرم بصورت روزانه داشته باشد.

ز- علت مراجعه به مرکز درمانی صرفا مصرف شیشه باشد.

ح- تا یک ماه قبل در هیچ برنامه درمانی به غیر از برنامه خود مرکز شرکت نکرده باشند.

خ-به مدت حداقل یک ماه در مرکز اقامت داشته باشد.

ف- حداقل تحصیلات سیکل باشد.

ابزارهای پژوهش

آزمون ولع القایی با نشانه[۱۶۶]

این آزمون بر اساس الگوی بازفعال سازی نشانه ساخته شده است. در این روش ها، که مبتنی بر نظریات شرطی سازی می باشند، از نشانه های عموماً تصویری مربوط به مصرف مواد، برای القاء ولع­ مصرف در بررسی ها بهره گرفته می شود.فرض اساسی روش های القای ولع­ مصرف، با بهره گرفتن از بازفعال سازی نشانه این است که الگوی پاسخ به محرک های القاکننده ی ولع­ مصرف، به عنوان عملکردی از تجارب اولیه فرد با آن محرک،برای افراد و شرایط مختلف،متفاوت است.به طور معمول،فرض این است که تفاوت در واکنش به محرک های مربوط به دارو، احتمالاً از تجارب شرطی شدن ایجاد می شود و ناشی از تاریخچه ی مصرف آن دارو توسط فرد است (مکری، اختیاری، عدالتی و گنجگاهی، الف۱۳۸۷).

برای ساخت این آزمون از نرم افزار سوپر لب پرو نسخه ۴ استفاده شد. تعداد ۲۰ تصویر که در چهار طبقه مختلف شامل ماده محرک(شیششه)،ابزار مصرف،کشیدن و نشانه های مرتبط با مصرف گنجانده شده بودند برای شرکت کننده نمایش داده می شد و ایشان می بایست میزان ولع القا شده توسط تصویر را در یک طیف ۰ تا ۱۰۰ درجه ای مشخص کند.تصاویر استفاده شده توسط اختیاری و همکاران در آزمایشگاه مرکز ملی مطالعات اعتیاد تهیه و نرم شده بودند (اختیاری و همکاران،۲۰۰۹).

مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی

این مقیاس توسط واتسن،کلارک و تلگن[۱۶۷] (۱۹۸۸) ساخته شده است.ابزار خودسنجی ۲۰ آیتمی هستند و برای اندازه ­گیری دو بعد خلقی یعنی “عاطفه­ی منفی” و “عاطفه­ی مثبت” طراحی شده ­اند(واتسن و همکاران، ۱۹۸۸).هر خرده مقیاس ۱۰ آیتم دارد.”مقیاس­های عاطفه­ی مثبت و عاطفه­ی منفی” یک ابزار خودسنجی است و با تغییر دستورالعمل می­توان هم شق “حالتی” آن را سنجید و هم شق “خصیصه­ای”؛ اگر چارچوب زمانی به هفته جاری اشاره کند شق حالتی عاطفه سنجیده می­ شود و اگر زمان طولانی­تر در نظر گرفته شود، شق خصیصه­ای سنجیده می­ شود. دامنه­ی نمرات برای هر خرده مقیاس ۱۰ تا ۵۰ است.

شیوه نمره گذاری

آیتم­هاروی یک مقیاس پنج نقطه­ای(۱=به هیچ وجه، ۲=کمی، ۳=متوسط، ۴=زیاد، ۵=بسیار زیاد)از سوی شرکت کننده رتبه ­بندی می­شوند.

بررسی روایی و پایایی

“مقیاس­های عاطفه­ی مثبت و عاطفه­ی منفی”از ویژگی­های مطلوب روان­سنجی برخوردار است.ضرایب سازگاری درونی (آلفا) برای خرده مقیاس عاطفه مثبت، ۸۸/۰ و برای خرده مقیاس عاطفه منفی، ۸۷/۰ است.در اعتبار آزمون از راه بازآزمانی با فاصله ۸ هفته­ای برای خرده مقیاس عاطفه مثبت، ۶۸/۰ و برای خرده مقیاس عاطفه منفی، ۷۱/۰ گزارش شده است (واتسن و همکاران، ۱۹۸۸). از لحاظ روایی نیز همبستگی­های میان این خرده مقیاس­ها با برخی ابزارهای سنجش که سازه­های مرتبط با این عواطف را می­سنجند مانند اضطراب و افسردگی نیز بالا گزارش شده است. برای نمونه، همبستگی خرده مقیاس عاطفی منفی با سیاهه­ی افسردگی بک(BDI)، ۵۸/۰ و همبستگی خرده مقیاس عاطفه مثبت با این پرسشنامه، ۳۶/۰ و نیز همبستگی خرده مقیاس عاطفه منفی با مقیاس اضطراب آشکار پرسشنامه اضطراب آشکار- نهان، ۵۱/۰ و همبستگی خرده مقیاس عاطفه مثبت با مقیاس اضطراب آشکار، ۳۵/۰ گزارش شده است (واتسن و همکاران، ۱۹۸۸). در پژوهش گروئنوالد، ریف، مروزک و سینگر[۱۶۸] (۲۰۰۸) ضریب آلفای کرونباخ هر دو مقیاس عاطفه مثبت و منفی برابر با ۸۶/۰ و ۹۱/۰ به دست آمد. بخشی­پور و دژکام (۱۳۸۴) اعتبار این دو خرده مقیاس را در یک نمونه­ دانشجویی برابر با ۸۷/۰ به دست آورد.بخشی، دائمی و آجیل­چی(۱۳۸۸)همسانی درونی این دو مقیاس را در یک نمونه دانشجویی ۸۵/۰ به دست آوردند که از اعتبار مطلوبی برخوردار بود.

دستگاه Activadose: این دستگاه ساخت آمریکا می باشد.دارای دو الکترود با پد های ۵*۷ می باشد. ماکزیمم شدت جریان وارد شده به بوسیله این دستگاه ۴ میلی آمپر می باشد.منبع تغذیه دستگاه باطری ۹ ولتی می باشد.

‏۰۱دستگاه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز

الکترود دستگاه تحریک فراجمجمه ای الکتریکی مغز

روند اجرای پژوهش

روش اجرا:در این پژوهش پس از انتخاب شرکت کننده ها و قبل از شروع عمل آزمایشی ابتدا هر یک از شرکت کننده فرم رضایت نامه را تکمیل و امضا نمودند سپس اطلاعات جمعیت شناختی جمع آوری شد. به هر شرکت کننده یک کد شناسایی تخصیص داده شد.اطلاعات مربوط به ولع مصرف با بهره گرفتن از آزمون ولع القایی با یک دستگاه لپ تاپ Acer با مانیتور ۱۵ اینچ که در فاصله پنجاه سانتی متری بر روی میز مناسب قرار داشت توسط شرکت کننده اجرا شد. اطلاعات مربوط به خلق وخو توسط پرسشنامه عواطف مثبت و منفی جمع آوری شد.سپس یک روز بعد بدون اطلاع شرکت کننده،آزمون مصرف مواد از طریق ادرار بوسیله کیت های آزمایشی نواری شامل مت آمفتامین،مرفین و متادون از شرکت کننده ها گرفته شد.آزمایش ادرار همچنین به هنگام جلسه پنجم و در جلسه آخر درمان نیز انجام شد.از همه شرکت کنندگان خواسته شد که حداقل یک ساعت قبل از جلسه درمانی سیگار استعمال نکنند.بعد متغیر مستقل یعنی تحریک الکتریکی با جریان مستقیم از روی جمجمه به افراد شرکت کنندده داده شد. پس از هر جلسه تحریک با شرکت کننده درباره اثرات جانبی تحریک که احتمال داشت بر انها عارض گردد صحبت می شد و از آنها درخواست شد،اگر عارضه ای را تجربه و مشاهده می کردند در جلسه بعدی درمان حتما پژوهشگر را مطلع کنند.

عکس مرتبط با سیگار

بعد از آخرین جلسه درمان دوباره آزمون ولع القایی کامپیوتری و مقیاس عاطفه مثبت و منفی از شرکت کنندگان گرفته شد. همچنین از انها خواسته شد که حداقل به مدت دو هفته پس از اتمام جلسات درمان در هیچ برنامه آموزشی و درمانی ای به جز برنامه خود مرکز شرکت نکنند. سپس پژوهشگر دو هفته بعد از اتمام جلسات درمان جهت انجام مرحله ی پیگیری دوباره به مرکز اقامتی مراجعه نمود و دوباره آزمون های مراحل سنجش پیش آزمون و پس آزمون را تکرار کرد.

پروتکل درمان

در این پژوهش جهت کاهش ولع مت آمفتامین و بهبود خلق در افراد وابسته، الکترود آند به عنوان الکترود تحریک روی ناحیه ی پیش پیشانی پشتی جانبی که بر اساس سیستم تقسیم بندی بین المللی ۲۰-۱۰ نقطه ۳F می باشد،قرار داده شد. الکترود کاتد نیز بالای بازو قرار گرفت. برای تحریک از الکترود اندازه ۷*۵ استفاده شد.همچنین پد اسفنجی الکترودها جهت تسهیل در رسانایی جریان و کاهش آسیب های ناشی از عبور جریان در نرمال سالین[۱۶۹] (۱۰ گرم نمک در ۱۰۰۰ سی سی آب) قرار داده شدند. جریان با شدت ۲ میلی آمپر و شیب افزایش جریان[۱۷۰] بیست ثانیه ای و به مدت بیست دقیقه به ناحیه ی ۳F سرشرکت کننده وارد شد.

 

‏۰ سیستم تقسیم بندی بین المللی ۱۰-۲۰

شرکت کننده در دریافت تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز

شیوه تحیل داده های پژوهش

جهت تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون بنفرونی ) استفاده شد.

فصل چهارم

یافته های پژوهش

در این فصل،با بهره گرفتن از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار)و آمار استنباطی (آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون بنفرونی) به توصیف و تحلیل داده ها پرداخته شده است. آزمون اندازه گیری مکرر حالت تعمیم یافته آزمون t همبسته است؛ با این تفاوت که آزمون t همبسته برای مقایسه یک گروه در ۲ وضعیت بکار می رود، اما آزمون اندازه گیری مکرر، یک گروه در ۳ یا بیشتر از ۳ وضعیت مورد مقایسه قرار می دهد(کیم[۱۷۱]، ۲۰۱۵). در این پژوهش نیز با توجه به اینکه اندازه گیری متغیرهای وابسته در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) انجام شد، از آزمون اندازه گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. همچنین، برای بررسی معناداری بالینی تغییرات و عینی سازی میزان بهبود،شاخص درصد بهبودی نیز محاسبه گردید.لازم به ذکر است جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری «SPSS» استفاده شده است.

اطلاعات جمعیت شناختی

در این قسمت ویژگی های جمعیت شناختی شرکت کنندهها در جدول ۴-۱ ارائه شده است.

جدول ۴-۱٫ ویژگی­های جمعیت شناختی شرکت کننده ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر/ شاخص های آماری فراوانی درصد
تحصیلات سیکل ۱ ۵/۱۲%
دیپلم ۵ ۵/۶۲%
فوق دیپلم ۲ ۲۵%  
وضعیت تاهل مجرد ۵ ۵/۶۲%
متاهل ۳ ۵/۳۷%

همانگونه که در جدول ۴-۱ ملاحظه می گردد، از بین ۸ نفری که بعنوان نمونه در پژوهش شرکت داشتند،۱ نفر با تحصیلات سیکل، ۵ نفر دیپلم و ۲ نفر فوق دیپلم می باشند. همچنین از جهت وضعیت تأهل،۵ نفر مجرد و ۳ نفر متأهل می باشند.

یافته های استنباطی

فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون،بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.

جدول ۴-۲٫ شاخص های توصیفی مربوط به میزان ولع

 

 

 

 

 

 

 

 

پیگیری پس آزمون پیش آزمون متغیر / زمان
میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار)
(۲۹/۱۱) ۸۷/۳۴ (۷۵/۹) ۵۰/۳۱ (۳۴/۱۹) ۷۵/۴۷ ولع

با توجه به جدول ۴-۲ میانگین و انحراف معیار نمرات ولع در پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری به ترتیب ۳۴/۱۹±۷۵/۴۷؛ ۷۵/۹±۵۰/۳۱ و ۲۹/۱۱±۸۷/۳۴ می­باشد.

جدول ۴-۳٫ نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای میزان ولع

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاخص آماریمتغیر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات مقدار F مقدار معناداری dکوهن
ولع ۵۸/۱۱۷۶ ۱۱/۱ ۲۳/۱۰۶۰ ۵۸/۱۰ ۰۱۱/۰ ۴۴/۲
خطا ۰۸/۷۷۸ ۷۶/۷ ۱۶/۱۰۰

همان­طور که در جدول ۴-۳ مشاهده می­ شود در میزان ولع ­تفاوت معناداری بین مراحل آزمون (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد (۰۵/۰>p؛ ۵۸/۱۰= (۷۶/۷،۱۱/۱)F)­.همچنین، مقدار اندازه اثر یعنی d کوهن (۴۴/۲) نیز بیانگر اندازه اثر بزرگ یا بعبارتی تفاوت بسیار زیاد بین میزان ولع در سه مرحله اندازه گیری می باشد. تفاوت­های مذکور از طریق آزمون­ تعقیبی بنفرونی مورد بررسی قرار گرفت؛ که نتایج آن در جدول ۴-۴ مشاهده می­ شود.

جدول ۴-۴٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه میزان ولع در سه مرحله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر زمان I زمان J تفاوت میانگین (I – J) خطای استاندارد مقدار معناداری
ولع پیش آزمون پس آزمون ۲۵/۱۶ ۷۲/۴ ۰۳/۰
پیگیری ۸۷/۱۲ ۱۹/۴ ۰۵۴/۰
پس آزمون پیگیری ۳۷/۳- ۳۲/۱ ۱۱/۰

بر اساس نتایج آزمون بنفرونی در جدول ۴-۴ و سطوح معناداری درج شده در این جدول،مشاهده می­ شود در میزان ولع بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(۰۵/۰p<). به عبارتی،شرکت کنندههای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده اند میانگین نمرات شان در آزمون ولع از پیش آزمون(۷۵/۴۷)تا پس آزمون(۵۰/۳۱)کاهش معناداری داشته است. همچنین این نتایج نشان می دهد بین مرحله پیش آزمون و پیگیری؛پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>).

جهت بررسی معناداری بالینی تغییرات از پیش آزمون تا پس آزمون و از پس آزمون تا پیگیری، شاخص درصد بهبودی محاسبه شد. شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۰۳/۳۴) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۹۷/۲۶) برای ولع مصرف، بهبودی قابل توجهی را نشان می داد. بعبارتی tDCS کاهش ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مت آمفتامین را در پی داشته است.

فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواد یافت می شود.

به منظور بررسی این فرضیه نیز از آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. در این آزمون، هر کدام از مولفه های خلق و خو (عاطفه مثبت، عاطفه منفی) بعنوان یک متغیر وابسته جداگانه که در سه نوبت اندازه گیری شده بود، وارد مدل شد. اما قبل از انجام آزمون اندازه گیری مکرر، مفروضه آن نیز بررسی شد. نتایج آزمون کرویت موچلی جهت بررسی پیش فرض همسانی ماتریس های واریانس- کوواریانس برای هر دو مولفه خلق و خو حاکی از برقراری مفروضه فوق بود (۰۵/۰p>).بنابراین به تعدیل درجه آزادی برای تفسیر آزمون F نیازی نیست. نتایج این آزمون در جداول ۴-۶ و ۴-۷ ارائه شده است.

در جدول ۴-۵ شاخص های توصیفی داده ­های حاصل از اجرای پرسشنامه خلق و خو بر روی شرکت کنندهها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارائه شده است.

جدول ۴-۵٫ شاخص های توصیفی مربوط به مولفه های خلق و خو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیگیری پس آزمون پیش آزمون متغیر / زمان
میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار)
(۸۷/۵) ۵۰/۳۱ (۸۲/۵) ۶۲/۳۰ (۵۴/۶) ۲۴ عاطفه مثبت
(۷۹/۶) ۱۲/۳۲ (۶۸/۵) ۶۲/۳۱ (۱۶/۸) ۱۲/۳۸ عاطفه منفی

با توجه به اطلاعات مندرج در جدول ۴-۵، میانگین و انحراف معیار نمرات عاطفه مثبت در پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری به ترتیب ۵۴/۶±۲۴؛ ۸۲/۵±۶۲/۳۰ و ۸۷/۵±۵۰/۳۱ می­باشد. همچنین، میانگین و انحراف معیار نمرات عاطفه منفی نیز در پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری به ترتیب ۱۶/۸±۱۲/۳۸؛ ۶۸/۵±۶۲/۳۱ و ۷۹/۶±۱۲/۳۲ می­باشد.

جدول ۴-۶٫نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای مولفه های خلق و خو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاخص آماریمتغیر مجموع مجذورات درجه آزادی میانگین مجذورات مقدار F مقدار معناداری d کوهن
عاطفه مثبت ۰۸/۲۶۹ ۲ ۵۴/۱۳۴ ۳۱/۲۹ ۰۰۱/۰ ۴/۰۰
خطا ۲۵/۶۴ ۱۴ ۵۸/۴
عاطفه منفی ۳۳/۲۰۹ ۲ ۶۶/۱۰۴ ۴۴/۱۷ ۰۰۱/۰ ۱۲/۳
خطا ۸۴ ۱۴ ۰۰/۶

همان­طور که در جدول ۴-۶ مشاهده می­ شود در هر دو مولفه خلق و خو یعنی عاطفه مثبت (۰۰۱/۰>p؛ ۳۱/۲۹= (۱۴،۲)F)­ و عاطفه منفی (۰۰۱/۰>p؛ ۴۴/۱۷= (۱۴،۲)F) تفاوت معناداری بین مراحل آزمون (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد. همچنین، مقادیر اندازه اثر یعنی d کوهن برای عاطفه مثبت (۰۰/۴) و عاطفه منفی (۱۲/۳) نیز بیانگر اندازه اثر بزرگ یا بعبارتی تفاوت بسیار زیاد بین میانگین نمرات این دو متغیر در سه مرحله اندازه گیری می باشد. تفاوت­های مذکور از طریق آزمون­های تعقیبی بنفرونی مورد بررسی قرار گرفت؛ که نتایج آن در جدول ۴-۷ مشاهده می­ شود.

جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه مولفه های خلق و خو در سه مرحله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیر زمان I زمان J تفاوت میانگین (I – J) خطای استاندارد مقدار معناداری
عاطفه مثبت پیش آزمون پس آزمون ۶۲/۶- ۱۰/۱ ۰۰۲/۰
پیگیری ۵۰/۷- ۰۰/۱ ۰۰۱/۰
پس آزمون پیگیری ۸۷/۰- ۱۰/۱ ۰۰/۱
عاطفه منفی پیش آزمون پس آزمون ۵۰/۶ ۰۸/۱ ۰۰۲/۰
پیگیری ۰۰/۶ ۵۵/۱ ۰۱۹/۰
پس آزمون پیگیری ۵۰/۰- ۹۴/۰ ۰۰/۱

بر اساس نتایج آزمون بنفرونی در جدول ۴-۷ و سطوح معناداری درج شده در این جدول، مشاهده می­ شود در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (۰۱/۰p<)؛ و پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰p<). به عبارتی، آزمودنیهای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده اند میانگین نمرات شان در عاطفه مثبت از پیش آزمون (۲۴) تا پس آزمون (۶۲/۳۰) و پیگیری (۵۰/۳۱) افزایش معناداری داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>). همچنین نتایج آزمون بنفرونی در جدول فوق برای عاطفه منفی نیز نشان می دهد بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (۰۱/۰p<)؛ و پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰p<). به عبارتی، آزمودنیهای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده اند میانگین نمرات شان در عاطفه منفی از پیش آزمون (۱۲/۳۸) تا پس آزمون (۶۲/۳۱) و پیگیری (۱۲/۳۲) کاهش معناداری داشته است. اما بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>). در مجموع نتایج فوق حاکی از تایید فرضیه دوم پژوهش و بعبارتی بهبود خلق و خوی افراد دریافت کننده tDCS می باشد.

همچنین جهت بررسی معناداری بالینی تغییرات عاطفه مثبت و عاطفه منفی از پیش آزمون تا پس آزمون و از پس آزمون تا پیگیری، شاخص درصد بهبودی برای هر یک از متغیرها محاسبه شد. شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۵۸/۲۷-) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۲۵/۳۱-) برای عاطفه مثبت؛ و همچنین شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۰۵/۱۷) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۷۳/۱۵) برای عاطفه منفی، بهبودی قابل توجهی را نشان می داد. بعبارتی tDCS افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی در افراد وابسته به مت آمفتامین را در پی داشته است.

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

اعتیاد به عنوان یک بیماری مزمن جسمى، روانى و اجتماعى، پیشرونده، عود کننده[۱۷۲] و تخریب کننده فرد، خانواده و جامعه که در نوع خود یکى از آسیب رساننده ترین بیمارى ها و مشکلات اجتماعى است، توصیف شده است. در این میان مخرب ترین ویژگى اعتیاد عودهاى مکرر پس از دوره هاى کوتاه و بلند قطع مصرف بوده و در این راستا ولع­ مصرف مواد[۱۷۳] به عنوان مهمترین عامل در بازگشت [۱۷۴]به مصرف مطرح مى باشد(فاکس، تاله، مالیسون، آندرسون، و کرک[۱۷۵] ۲۰۰۵).

همچنین گفته می شود که اعتیاد بیماری مغزاست، یعنی فرایند حیاتی که رفتار اختیاری مصرف مواد را به مصرف جبری مواد تبدیل می کند، ریشه در تغییراتی در ساختمان و شیمی اعصاب مغز مصرف کننده دارد)کاپلان سادوک،۱۳۸۹). مطالعات تصویربرداری عصبی نواحی درگیر مغزی در ولع مصرف را به خوبی نشان داده است.در آسیب شناسی فیزیولوژیکی ولع یک شبکه عصبی شامل هسته آکومبنس[۱۷۶]، آمیگدالا[۱۷۷]، سینگولیت قدامی[۱۷۸]، قشر پیش پیشانی حدقه ای[۱۷۹] و قشر پیش پیشانی پشتی جانبی[۱۸۰] مشارکت دارد.(کامپرودون،راگا،آلونسو-آلونسو،شیح ، پاسکال[۱۸۱]،۲۰۰۷).

در مطالعات مختلف همچنین به ارتباط بین مصرف مواد و خلق و خو(عاطفه مثبت و منفی)پرداخته شده است. عاطفه منفی با رفتارهای مصرف مواد مرتبط هستند. یافته ها پیشنهاد می کنند که حالت های خلقی منفی قابلیت وابستگی به نیکوتین را بیشتر می کنند(لاملی و همکاران،۱۹۹۴؛به نقل از کوک و همکاران،۲۰۰۴) و آسیب پذیری در عود مصرف را افزایش می دهد (هال و همکاران،۱۹۹۶؛به نقل از کوک و همکاران،۲۰۰۴).

یکی از انتقال دهنده های عصبی مداخله گر در سو مصرف و ولع مصرف مواد دوپامین است. دوپامین یک ماده شیمیایی در بدن است که اساسی ترین نقش را در بالا بردن احساس لذت دارد.این انتقال دهنده شیمیایی از مرکز پاداش (تقویت مثبت) در مغز ترشح می شود. این مرکز مسئول ایجاد سرخوشی و عواطف و روحیه ی شادی بخش در انسان است. دوپامین به کنترل دستگاه کناره ای مغز که بخشی است از مغز مربوط به نیازهای اساسی و عواطف مثل گرسنگی ، درد، لذت، رضایت، روابط جنسی و انگیزه های غریزی کمک می کند.

تکنیک های تحریک مغز در اعتیاد مورد پژوهش واقع شده و به عنوان ابزار های تحقیقاتی در تغیر تحریک پذیری قشری در اختلال مزمن اعتیاد محسوب می شوند. بسیاری از این مطالعات برای ارزیابی تغیر در تحریک پذیری قشرحرکتی انجام شده است (بوترس[۱۸۲]و همکاران، ۲۰۰۵ ، لانگ[۱۸۳]و همکاران،۲۰۰۸ ،ساندرسان[۱۸۴] و همکاران، ۲۰۰۷ ،زایمان[۱۸۵] و همکاران، ۱۹۹۵). بنابراین تکرار تحریک مغز پتانسیل کاهش مصرف مواد و رفتارهای اعتیاد گونه را دارد.در اینگونه مطالعه تکنیک تحریک مغز در DLPFC به کار برده شده است( آمیاز[۱۸۶] و همکاران، ۲۰۰۹، کمپرادون[۱۸۷] و همکاران، ۲۰۰۷،پلیتی[۱۸۸] و همکاران،۲۰۰۸). به طور کلی مشخص شده است که تحریک PFC می تواند مصرف گذرا دارو و سطح ولع مصرف را کاهش دهد. تحریک DLPFC می تواند آزادسازی دوپامین در هسته های دمدار را افزایش دهد(استرافلا[۱۸۹]، پائوس[۱۹۰]، بارت[۱۹۱] و داگر[۱۹۲]، ۲۰۰۱). بنابراین تکرار تحریک ممکن است سازگاری نورونی را در سیستم دوپامینرژیک به وجود بیاورد.کاهش فعالیت دوپامینرژیک با افزایش سطوح ولع مصرف و عود تداعی شده است(دیانا[۱۹۳]، اسپیگا[۱۹۴]و آکوآس[۱۹۵]، ۲۰۰۶). بنابراین این امکان وجود دارد که افزایش گذرا آزادسازی دوپامین توسط تحریک مغز به کاهش سطوح ولع مصرف در افراد کناره گیر از مواد کمک کند( بلوم و همکاران، ۲۰۰۸).

در مورد اثرات تحریک مغز بر روی ولع مصرف مواد و حالت های خلقی بحث هایی وجود دارد مبنی بر اینکه این اثرات بلند مدت نبود و ساعاتی پس از تحریک از بین میرود.در داخل کشور پژوهشی که ماندگاری اثرات تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه را بر روی ولع مصرف و بهبود حالت های خلقی افراد وابسته به مت آمفتاین بررسی کرده باشد،وجود ندارد.در تحقیقی که شاه بابایی و همکاران(۲۰۱۴) بر روی کاهش ولع به مت آمفتامین بوسیله tDCS صورت گرفت منطقه مورد تحریک الکتریکی،rDLPFC بود و مطالعه پیگیری هم در آن پژوهش صورت نگرفت،ولی در این پژوهش ما به نبال تحریک LDLPFC بودیم و همچنین مطالعه پیگیری انجام شد.

بررسی فرضیه های پژوهش

این پژوهش قصد داشت به بررسی میزان تغییرات در ولع القایی به مصرف مواد وبهبودخلق و خو، با بهره گرفتن از تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه در افراد وابسته به مت آمفتامین در قالب دو فرضیه بپردازد.

فرضیه اول: میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون، بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.

فرضیه اول بیان میداشت که میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون، بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می دهد که درمان بوسیله tDCS در میزان ولع افراد وابسته به مت آمفتامین از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون تغیر معنادار داشته است.همچنین نتایج نشان داد که بین مرحله پیش آزمون و پیگیری،پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری وجود ندارد.

نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش شاه بابایی و همکاران(۲۰۱۴) که روی ولع افراد وابسته به مت آمفتامین مطالعه کرده بودند همسو می باشد.با این تفاوت که در پژوهش حاضر ناحیه پیش پیشانی پشتی جانبی چپ مورد تحریک آنودی قرار گرفت در حالیکه در مطالعه شاه بابایی و همکاران ناحیه پیش پیشانی پشتی جانبی راست مورد تحریک آنودی قرار گرفته است.

نتایج همسوی دیگری از گروه های آزمایشی متفاوتی بدست آمده است که به توضیح آنها می پردازیم.

نتایج این تحقیق نیز با مطالعه جیانسونگ و همکاران(۲۰۱۳) که از tDCS آندی LDLPFC برای کاهش ولع مصرف سیگار استفاده کرده بودند، همسو بود.

باجیو و همکاران (۲۰۰۹) گزارش کردند که روش tDCS بر ولع مصرف سیگار تاثیر می گذارد. یافته این پژوهش که حاکی از اثربخشی این روش بر کاهش ولع مصرف مت آمفتامین می باشد با پژوهش باجیو و همکاران همخوان است. البته نوع اجرای این روش در دو پژوهش متفاوت است. این درمان در پژوهش حاضر به مدت ۱۰روز متوالی به طول انجامید.در حالی که باجیو و همکاران درمان را در ۵ روز متوالی اجرا کردند. بنابراین، علی رغم هماهنگی نتایج این دو پژوهش، اجرای پژوهش در مدت زمان یکسان و مقایسه نتایج ضرورت پیدا می کند.

منگ و همکاران (۲۰۱۴) پژوهشی با هدف تاثیر tDCS در ناحیه فرونتال- پریتال- تمپرال در کاهش رفتار سیگار کشیدن انجام دادند تحقیق نشان داد افراد قبل از درمان تعداد نخ یکسانی مصرف می کردند ولی بعد از درمان به نسبت قابل توجهی تعداد نخ کاهش یافت حتی بررسی یک آزمون دیگر در این مطالعه نشان داد تحریک کاتد باعث کاهش دو برابری نشانه های سیگار کشیدن می شود. نتیجه تحقیق حاضر مبنی بر تأثیر روش مذکور بر کاهش ولع مصرف مت آمفتتامین و کاهش توجه به سیگار با پژوهش منگ و همکاران همسو می باشد.

همچنین در مطالعه ای دیگر که توسط داسیلوا و همکاران(۲۰۱۳) بر روی ولع افراد وابسته به الکل انجام شد،نتایج آن مطالعه نشان داد که تحریک آنودی LDLPFC موجب کاهش معنادار ولع مصرف الکل در گروه آزمایش نسبت به گروه دارونما می شود که با نتایج پژوهش حاضر همسو می باشد.

کاهش فعالیت دوپامینرژیک با افزایش سطوح ولع مصرف و عود تداعی شده است(دیانا ، اسپیگا و آکوآس ، ۲۰۰۶). بنابراین این امکان وجود دارد که افزایش گذرا آزادسازی دوپامین توسط تحریک مغز به کاهش سطوح ولع مصرف در افراد پرهیز از مواد کمک کند( بلوم و همکاران، ۲۰۰۸).

همچنین مطالعات مختلفی مطرح کرده اند که ولع ارتباط علی و دو سویه ای با سوگیری توجه دارد،در واقع ولع بعد هیجانی و سوگیری توجه بعد شناختی وابستگی به مواد هستند که می توان با مداخله در یکی، دیگری را نیز تحت تاثیر قرار داد. بنابراین اینگونه به نظر می رسد که ناحیه DLPFC مغز در هر دو بعد هیجانی و شناختی وابستگی به مواد درگیر است و با تحریک آن میتوان در هر دو بعد مداخله کرد و تغییرات معناداری را در میزان ولع افراد ایجاد کرد.

بنابراین با توجه به نتایج پژوهش های ذکر شده شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که تحریک DLPFC می تواند آزادسازی دوپامین در هسته های دمدار را افزایش دهد (استرافلا ، پائوس ، بارت و داگر ، ۲۰۰۱). بنابراین تکرار تحریک ممکن است سازگاری نورونی را در سیستم دوپامینرژیک به وجود بیاورد. در واقع تحریک مکرر الکتریکی مغز در ناحیه پیش پیشانی موجب ترشح بیشتر دوپامین از سیستم دوپامینرژیک می شود و این امر باعث کاهش ولع مصرف مواد می شود.

فرضیه دوم: خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواهد یافت.

فرضیه دوم بیان میداشت که خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواهد یافت.

در متغیر خلق و خو نتایج نشان داد که در هر دو مولفه خلق و خو یعنی عاطفه مثبت و عاطفه منفی تفاوت معنادار بین مراحل آزمون وجود دارد. در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛ پیش آزمون با پیگیری تفاوت معنا دار وجود دارد، به عبارتی عاطفه مثبت شرکت کنندگان بهبود معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتایج برای عاطفه منفی نیز مشابه عاطفه مثبت می باشد. بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛ پیش آزمون با پیگیری تفاوت معنا دار وجود دارد،به عبارتی عاطفه منفی شرکت کنندگان کاهش معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری دیده نشد.

نتایج این پژوهش نیز با مطالعه داسیلوا و همکاران(۲۰۱۳) همسو بود. در آن مطالعه ولع به الکل کاهش یافته و نشانه های افسردگی و خلق و خو نیز بهبود یافته بود.

شاید بتوان معنی دار نشدن تفاوت بین مرحله پس آزمون و پیگیری را در مولفه های خلقی اینگونه تبیین کرد که، با وجود اینکه شرکت کنندگان به اختلالات خلقی و اضطرابی دچار نبودند، ولی آنها به دلیل اینکه در دوره پرهیز از مواد بودند نشانه های افسردگی و اضطراب را از خود بروز می دادند. همچنین به نظر میرسید که شرکت کنندگان به دلیل شرایط حاکم بر مرکز اقامتی که ممکن بود با سلیقه و نظر آنها هماهنگ نباشد(مثل نظم و مقررات خاص مرکز)نوسانات خلقی در آنها قابل مشاهده بود. علاوه بر این به نظر می رسد که اثرات درمان به روش tDCS کوتاه مدت باشد و بر روی مولفه مهمی مثل خلق که بسیار تحت تاثیر شرایط محیط می باشد، نتواند اثرات بلند مدت تر خود را حفظ کند.

دوپامین یک ماده شیمیایی در بدن است که اساسی ترین نقش را در بالا بردن احساس لذت دارد. این انتقال دهنده شیمیایی از مرکز پاداش (تقویت مثبت) در مغز ترشح می شود. این مرکز مسئول ایجاد سرخوشی و عواطف و روحیه ی شادی بخش در انسان است.همانطور که قبلا گفته شد با تحریک سیستم دوپامینرژیک ناحیه پیشانی می توان خلق و خوی افراد وابسته به مواد را بهبود بخشید.

یکی دیگر از انتقال دهنده های عصبی متاثر از مت آمفتامین ،سروتونین می باشد که با خلق و خو مرتبط می باشد.با مصرف بلند مدت مت آمفتامین این سیستم نیز آسیب می بیند و باعث کاهش ترشح سروتونین می شود و به تبع آن نشانه های افسردگی،اضطراب و وسواسی پدیدار می شود.

در واقع می توان گفت افراد وابسته به مت آمفتامین با مصرف طولانی مدت ماده باعث تغییر و تخریب سیستم دوپامینرژیک ناحیه پیش پیشانی و سیستم سروتونرژیک دیگر مناطق مغزی درگیر می شوند که این امر موجب کاهش ترشح دوپامین و سروتونین و به تبع آن افزایش ولع مصرف مواد و بروز نشانه های خلق منفی می شود.که می توان با تحریک الکتریکی مکرر ناحیه پیش پیشانی این نقایص را پوشش داد.

جمع بندی

در این پژوهش هدف پژوهشگر بررسی میزان تغیر در ولع القایی و خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتاین بعد از تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه بود. در این پژوهش جهت اندازه گیری ولع از آزمون ولع القایی کامپیوتری و برای خلق و خو از پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه مفی استفاده شد. جهت درمان ،تحریک الکتریکی از روی جمجمه به ناحیه پشتی جانبی پیش پیشانی چپ فرد بصورت آنودی وارد شد. بعد از ده جلسه تحریک متوالی پس آزمون و آزمون پیگیری انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان بوسیله tDCS کاهش معناداری در میزان ولع افراد وابسته به مت آمفتامین از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در پی داشته است. همچنین بین مرحله پیش آزمون و پیگیری،پس آزمون و پیگیری در میزان ولع تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین در متغییر خلق و خو در هر دو مولفه عاطفه مثبت و عاطفه منفی تفاوت معنادار بین مراحل آزمون مشاهده شد. در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا دار مشاهده شد،به عبارتی عاطفه مثبت شرکت کنندگان بهبود معنادار داشته است.

بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج برای عاطفه منفی نیز مشابه عاطفه مثبت می باشد. بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون؛پیش آزمون با پیگیری تفادت معنا دار مشاهده شد،به عبارتی عاطفه منفی شرکت کنندگان کاهش معنادار داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در نهایت می توان اینگونه نتیجه گرفت که درمان بوسیله tDCS می تواند در کاهش ولع مصرف مت آمفتامین و همچنین بهبود خلق و خو در افراد وابسته به مت آمفتامین موثر واقع شود.

محدودیت های پژوهش

شرکت کننده ای که فقط مت آمفتامین مصرف کرده باشد،وجود نداشت و اکثر آن ها سابقه ی مصرف چند ماده را داشتند(با وجود این شرکت کنندگان این پژوهش گزارش دادند که ماده مصرفی اصلی آنها مت آمفتامین بوده است).

همه شرکت کننده مذکر بودند و دسترسی به جنس مونث امکان پذیر نبود.

به دلیل نبود گروه کنترل و حجم نمونه پایین با مشکل تعمیم پذیری نتایج روبرو هستیم.

پیشنهاد های پژوهش

پیشنهاد می شود پژوهش های آتی با یک گروه کنترل و حجم نمونه بیشتر اجرا شود.

پیشنهاد می شود قبل از اجرای درمان سطح پایه تحریک پذیری مغز با ابزارهای دقیق سنجشی و تصویربرداری سنجیده شود.

به دلیل مشکلات شناختی که بواسطه سو مصرف متامفتامین ایجاد می شود کنش های شناختی ارزیابی شوند.

یکی از دلایل اصلی ولع مصرف مواد سوگیری نشاختی توجه به محرک های مربوط به مواد می باشد،که بهتر است ابتدا میزان سوگیری سنجیده شود وبرای اصلاح آن برنامه آموزش شناختی طراحی گردد.

پیشنهاد می شود جهت اشکار ساختن میزان اثربخشی تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه در مقایسه با برنامه های آموزش اصلاح سوگیری های شناختی و توجه طرح پژوهشی جدیدی با گروه های بیشتر ازمایشی و پلاسبو بربنامه ریزی شود.

پیشنهاد می شود جهت بررسی و مشاهده تغییرات ولع مصرف و خلق و خو از روش های دقیق تر مثل پاسخ های فیزیولوژیک و نوروسایکولوژیک به جای ابزارهای خودگزارش دهی استفاده شود.

شرکت کنندگان پژوهش حاضر همه مذکر بودند و پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی از شرکت کننده جنس مونث نیز استفاده شود.

پیشنهاد می شود به جای استفاده از کیت های آزمایشی نواری ادرار از روش های تجزیه و تحلیل ادرار به روش آزمایشگاهی استفاده شود.

پیوست ها

الف)رضایت نامه

اینجانب ……………………………..،بدین وسیله رضایت خود را برای شرکت در پژوهش علمی (ارتقا و بهبود عملکرد های شناختی )که توسط دکتر صالحی فدردی و همکارانش انجام می گیرد،اعلام می دارم. پژوهش و نقش من در آن برایم کاملا توضیح داده شده و من این توضیحات را درک کرده ام.می دانم که می توانم به برخی از مقوله ها یا سوالات خاص در پرسشنامه ها جواب ندهم. می دانم که هویت من و تمامی اطلاعات محفوظ خواهد ماند. می دانم که می توانم در صورت عدم رضایت شرکت خود را در این طرح بدون جریمه خاتمه دهم. می دانم که می توانم تقاضای دریافت خلاصه ای از نتایج تحقیق را بکنم. اگر تصمیم گرفتم که شرکت کنم و انصراف ندهم،این کار را فعالانه و مشتاقانه انجام خواهم داد. در صورت وجود هر گونه شکایت در مورد اجرای تحقیق،بایستی به دکتر جواد صالحی فدردی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد،تماس گرفته شود.

تاریخ امضا شرکت کنند

ب) تصاویر مربوط به آزمون ولع القایی

 

ج) پرسشنامه عاطف مثبت و عاطفه منفی

مقیاس حاضر شامل برخی واژه ­ها است که احساسات و هیجانات متفاوت را توصیف می­ کند. هر از واژه ­ها را بخوانید و سپس جلوی هر واژه، پاسخ مناسب را علامت بزنید. مشخص کنید به طور معمول به چه میزان هر یک را احساس می­کنید. از مقیاس زیر برای ثبت پاسخ­های خود استفاده کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

۱ ۲ ۳ ۴ ۵
به هیچ وجه کمی متوسط زیاد بسیار زیاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ــــــ علاقه­مندی ــــــ زودرنجی
ــــــ پریشانی ــــــ هوشیاری و زیرکی
ــــــ ذوق­زدگی ــــــ شرمساری
ــــــ ناراحتی ــــــ خوش­ذوقی
ــــــ نیرومندی ــــــ بی­قراری
ــــــ گناه ــــــ مصمم
ــــــ ترس و وحشت ــــــ متوجه و دقیق
ــــــ خصومت ــــــ عصبی
ــــــ شور و شوق ــــــ فعال
ــــــ غرور و افتخار ــــــ هراسان

فهرست منابع

احمدوند، محمدعلی (۱۳۸۷). اعتیاد (سبب شناسی و درمان آن). ویراستار علمی: محمدحین سروری. تهران: دانشگاه پیام نور.

اختیاری، حامد؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ مکری، آذرخش؛ دانشمند، رضا؛ گنجگاهی، حبیب؛ طباطبایی، حسین؛ غفاری هشجین، مهدی؛ نوری، مهری؛ علم مهرجردی، زهرا؛ و طاوسی مالواجردی، علیرضا (۱۳۸۸). بررسی تغییر ولع مصرف پایه و القایی نسبت به کراک هروئین با بهره گرفتن از تحریک مغز با جریان مستقیم الکتریکی از روی جمجمه (tDCS). فصلنامه اعتیاد، سال سوم، شماره ۹٫ ص ۲۹-۳۱٫

اختیاری، حامد؛ علم مهرجردی، زهرا؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ رابرت فرنام، مهری نوری و مکری آذرخش (۱۳۸۹). بررسی و ارزیابی واژه های القاکننده ولع مصرف، در سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین فارسی زبان. فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال دوازدهم، شماره ۲ پیاپی ۴۶٫ ص ۶۹-۸۲٫

اختیاری، حامد؛ گنجگاهی، حبیب؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ مکری، آذرخش؛ دانشمند، رضا؛ طباطبایی، حسین؛ علم مهرجردی، زهرا؛رضایی نیارکی، پدرام؛ نوری، مهری؛ غفاری هشجین، مهدی؛ و عقابیان، محمدعلی (۱۳۸۷الف). بررسی تفاوت های عصبی شناختی ولع مصرف با بهره گرفتن از fMRI ، در سوء مصرف کنندگان تدخینی کراک هروئین ، در دو گروه درمانجو و غیر درمانجو. فصلنامه اعتیاد، سال دوم، شماره ۶٫ ص ۱۹-۲۱٫

اختیاری، حامد؛ مکری، آذرخش؛ حسنی ابهریان، پیمان؛ دانشمند، رضا؛ طباطبایی، حسین؛ علم مهرجردی، زهرا؛ رضایی نیارکی، پدرام؛ نوری، مهری؛ غفاری هشجین، مهدی؛ عقابیان، محمدعلی؛ و گنجگاهی، حبیب (۱۳۸۷ب). بررسی جنبه های عصبی شناختی ولع مصرف با بهره گرفتن از fMRI ، در سوء مصرف کنندگان تدخینی کراک هروئین ، پیش و پس از پرهیز یک ماهه. فصلنامه اعتیاد، سال دوم، شماره ۶٫ ص ۲۱-۲۳٫

اختیاری، حامد؛ و مظاهری، محمد (۱۳۸۷). پرسشنامه های کاربردی در ارزیابی بیماران سوء مصرف مواد(بخش اول). فصلنامه اعتیاد ، شماره ۴-۵٫ ص ۳۱-۳۶٫

اختیاری، حامد (۱۳۸۶). چالش های پیش رو در تعریف اعتیاد. فصلنامه اعتیاد، شماره ۲٫ ص ۳۷-۴۱٫

اختیاری، حامد؛ بهزادی، آرین؛ عقابیان، محمدعلی؛ عدالتی، هانیه؛ و مکری، آذرخش (۱۳۸۵). نشانه های تصویری القاءکننده ولع مصرف در معتادان تزریقی هروئین. فصلنامه تازه های علوم شناختی، سال هشتم، شماره ۳۱٫ ص ۴۳-۵۲٫

اختیاری، حامد؛ بهزادی، آرین؛ گنجگاهی، حبیب؛ مکری، آذرخش؛ عدالتی، هانیه؛ بختیاری، مرتضی؛ ربیعی، نغمه؛ و عقابیان، محمدعلی (۱۳۸۷ج). بررسی مناطق مغزی درگیر در ولع مصرف معتادان تزریقی هرویین به وسیله تصویربرداری مغزی عملکردی. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، شماره ۳؛ پیاپی (۵۴(. ۲۶۹-۲۸۰٫

اختیاری، حامد؛ عدالتی،هانیه؛ بهزادی، آرین؛ صفایی، هومن؛ نوری، مهری؛ و مکری، آذرخش (۱۳۸۷د). ساخت و بررسی کارآیی پنج آزمون تصویری ارزیابی ولع مصرف در معتادان مواد افیونی. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، شماره (۳)؛ پیاپی ۵۴٫ ص ۳۳۷-۳۴۹

– اختیاری، ح.، و پرهیزگار، س.ا . (۱۳۸۷). تحریک مغز از روی جمجمه با بهره گرفتن از جریان مستقیم الکتریکی ابزاری کارامد در انجتم مداخلات غیرتهاجمی دراعتیاد ودیگر بیماری های مختلف مغزی، ۱۶-۲۲٫

بهرامی احسان، هادی (۱۳۸۸). اعتیاد و فرایند پیشگیری (چاپ سوم). تهران: انتشارات سمت.

ایروانی، م (۱۳۷۱). روانشناسی احساس و ادراک. جلداول، تهران: نشر سمت، چاپ اول.

بخشی پور، ع؛ دژکام، م (۱۳۸۴). تحلیل عاملی تاییدی مقیلس عاطفه مثبت و منفی. مجله روان شناسی. ۹،۳۵۱-۳۶۵٫

بشارت، م؛ درویشی لرد، م؛ زاهدمهر، ع و غلامعلی لواسانی، م (۱۳۹۲). نقش واسطه ای خشم در رابطه بین عاطفه منفی و بازداری اجتماعی با شدت تنگی عروق کرونری. فصلنامه علمی پژوهشی. ۲، ۱۲۳-۱۳۶٫

بزمی،ن،(۱۳۹۰)روانشناسی وابستگی به مواد،تهران،انتشارات ارجمند

تاجری، بیوک؛ احدی، حسن؛ و جمهری، فرهاد (۱۳۹۰). اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه. فصلنامه روشها و مدلهای روان شناختی، سال دوم، شماره ۵٫ ص ۸۵-۱۰۶٫

تقوا، ارسیا؛ کاظمی، رضا؛ عباسی، رهبر؛ ابراهیمی، محمدرضا؛ و مصطفی زاده، بابک (۱۳۸۸). بررسی میزان عود یک و شش ماه بعد ازسم زدایی در وابستگان به مواد اپیوئیدی؛ مجله دانشگاه علوم پزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران، شماره ۲۵، سال هفتم، شماره ۱ (پیاپی ۲۵). ص ۳۵ -۴۰٫

حسنی ابهریان، پیمان؛ و اختیاری، حامد (۱۳۸۷ الف). انحراف توجه و کاربرد آن در ارزیابی ولع مصرف مواد به عنوان یک هیجان پیچیده. فصلنامه اعتیاد، سال دوم، شماره ۶٫ ص ۴۹-۶۴٫

سپاه منصور، م؛ شاکر دولق، ع و جهانگیری، م (۱۳۹۲). رابطه اضطراب اجتماعی و عواطف مثبت و منفی با دانش متقاعدسازی در مدیران. دو فصلنامه علمی پژوهشی شناخت اجتماعی. ۲، ۶۹-۷۵٫

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دباغی، پرویز؛ اصغرنژاد فرید، علی اصغر؛ عاطف وحید، محمد کاظم؛ و بوالهری، جعفر (۱۳۷۸). اثربخشی پیشگیری از عود بر پایۀ ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی. اعتیاد پژوهی (فصلنامه علمی سوء مصرف مواد). سال دوم، شماره ۷، پاییز. تهران .

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

دباغی، پرویز؛ اصغرنژاد فرید، علی اصغر؛ عاطف وحید، محمد کاظم؛ و بوالهری، جعفر (۱۳۸۶). اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر پایه تفکر نظاره ای (ذهن آگاهی) و فعال سازی طرح واره های معنوی در پیش گیری از عود مصرف مواد افیونی. فصلنامه ﻣﺠﻠﻪ رواﻧﭙﺰﺷﻜﻲ و رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ اﻳﺮان، ﺳﺎل ﺳﻴﺰدﻫﻢ، ﺷﻤﺎره ۴ (پیاپی ۵۱(. ص ۳۶۶ -۳۷۵٫

دبیرنیا، مهدی؛ حسین زاده، غلامعلی؛ اختیاری، حامد؛ و گنجگاهی، حبیب (۱۳۸۷). بررسی و شناسایی ارتباط عملکردی نواحی مغزی فعال شده در اثر القای ولع مصرف مواد. فصلنامه اعتیاد، شماره ۵-۴، تابستان و پاییز. ص ۵۶٫

دستجردی، قاسم؛ ابراهیمی دهشیری، وجیهه؛ خلاصه زاده، گلرسته؛ و احسانی، فاطمه(۱۳۸۹). بررسی تاثیر داروی متادون بر کاهش رفتارهای پرخطر(ویژه نامه همایش رفتارهای پرخطر). دوماهنامه ی مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد. سال ۱۸٫ شماره ۳(پیاپی۷۳). ص ۲۱۵-۲۱۹٫

دهقانی آرانی، فاطمه؛ و رستمی، رضا (۱۳۸۹). اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر ولع مصرف بیماران وابسته به مواد افیونی. دو ماهنامه دانشور رفتار، سال هفدهم، شماره ۴۰٫ ص ۷۵-۸۵٫

رحمانیان، مهدیه؛ میرجعفری، سید احمد و حسنی جعفر (۱۳۸۵). رابطه ی وسوسه مصرف مواد و سوگیری توجه: مقایسه افراد وابسته به مواد افیونی، مبتلا به عود و ترک کرده. فصلنامه روانپزشکی، روانشناسی بالینی و بهداشت روان سال دوازدهم، شماره ۳ (پیاپی ۴۶). ص ۲۱۶ – ۲۲۲٫

رستمی، رضا؛ گودرزی، شاهرخ و بولهری، جعفر (۱۳۸۲). سم زدایی سریع: مروری بر مزایا و معایب. مجله اندیشه و رفتار، سال هشتم بهار ۱۳۸۲، شماره ۴ و پیاپی۳۲ . ص ۱۶-۳۱٫

صرامی،ح؛قربانی،م؛مینوئی،م؛۱۳۹۲ ) )،بررسی چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی در ایران،فصلنلمه علمی پژوهشی اعتیاد پژوهی،۲۶،۲۹-۵۲

عاشوری، احمد؛ ملازاده، جواد ؛ و محمدی، نور الله (۱۳۸۷). اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری در بهبود مهارت های مقابله ای و پیش گیری از عود در افراد معتاد. فصلنامه روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. سال چهاردهم، شماره۳٫ (پیاپی ۵۴(. ص ۲۸۱-۲۸۸٫

عریضی، ح؛ براتی، ه (۱۳۹۱). رابطه خطر پذیری با عواطف منفی با توجه به گشودگی نسبت به احساسات. روان شناسی، مطالعات روان شناختی، (علمی- پژوهشی). ۸، ۵۵-۷۲٫

فلاح زاده، حسین؛ و حسینی، نرجس، (۱۳۸۵). بررسی علل عود اعتیاد از دیدگاه معتادین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان یزد. طلوع بهداشت (فصلنامه پژوهشی دانشکده بهداشت یزد). سال پنجم شماره اول و دوم، ص ۶۷-۷۳٫

فیروزآبادی، عباس؛ قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی؛ و طباطبایی، سید محمود (۱۳۸۸). اثربخشی تکنیک های هوشیاری فراگیر انفصالی و توجه برگردانی در میزان وسوسه ی مصرف مواد و احتمال لغزش در بیماران مرد وابسته به مواد مخدر. مجله ی اصول بهداشت روانی، سال ۱۱ (۴)، ص ۲۹۲-۳۰۱٫

لطف آبادی، ح (۱۳۸۰). عواطف و هویت نوجوانان و جوانان.جلد اول، تهران: انتشارات نسل سوم.

-مکری، آذرخش، اختیاری، حامد، عدالتی، هانیه و نادری، پریسا.(۱۳۸۷). ارتباط شاخص های تکانشگری و رفتارهای مخاطره جویانه با شدت ولع مصرف درگروههای مختلف معتادان به مواد افیونی مجله. روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران شماره ۳٫

میرزایی، طیبه؛ راوری، علی؛ حنیفی، نسرین؛ میری، سکینه؛ حق دوست اسکویی، سیده فاطمه؛ و میرزایی خلیل آبادی، صدیقه (۱۳۸۹). عوامل مرتبط با عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد شهر رفسنجان. دو ماهنامه پرستاری ایران. سال بیست و سوم، شماره ۶۷٫ ص ۴۹-۵۹٫

ناستی زایی، ناصر؛ هزاره مقدم، مهدیه؛ و ملازهی، اسماء (۱۳۸۹). عوامل مؤثر بر عود اعتیاد در معتادان خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد شهر زاهدان. دوماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه ، سال هشتم، شماره ۳٫ ص ۱۷۴-۱۸۰٫

نجفی، کیومرث؛ امیرعلوی، سیروس؛ ضرابی، هما؛ محمدزاده، علی؛ خدائی، الهه السادات؛ و سلاجقه، علی (۱۳۸۷). بررسی میزان عود در روش سم زدایی فوق سریع زیر بیهوشی عمومی در افراد وابسته به هروئین و تریاک. مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان، سال هفدهم، شماره ۶۷٫ ص ۵۵-۶۵٫

هریس، پ (۱۳۸۰). رشد عواطف در کودکان. برگردان: محمدی مینی و محمد داوودی. جلد اول، سبزوار: انتشارات دانشگاه تربیت.

Abrams, D. B. (2000). Transdisciplinary concept and measures of craving commentary and future direction. Addiction, 25, S237-S246.

Alterman, A. I., Hall, J. G., Purtill, J. J., s., Holahan, J. M., & McLellan, A.T. (1990). Heavy drinking and its correlates in young men. Addictive Behaviors, 15, 95-103.

Amiaz,R.,Levy,D.,Vainiger, D.,Grunhaus,L., Zangen, A .(2009).Repeated highfrequency transcranial magnetic stimulation over the dorsolateral prefrontal cortex reduces cigarette craving and consumption. Addiction 104 (4), 653–۶۶۰٫

Alireza Shahbabaie1, Mehrshad Golesorkhi1, Behnam Zamanian, Mitra Ebrahimpoor,Fatemeh Keshvari, Vahid Nejati, Felipe Fregni and Hamed Ekhtiari,(2014). State dependent effect of transcranial direct current stimulation (tDCS) on methamphetamine craving. International Journal of Neuropsychopharmacology, doi:10.1017/S1461145714000686

Anton, R. F. (2001). Pharmacological approach to the management of alcoholism. Journal of Clinical Psychiatry۶۲, ۱۱-۱۷٫

Arumugam, D. & Purushothaman, B. E. (2011). Emotion Classification Using Facial Expression. (IJACSA) International Journal of Advanced Computer Science and Applications.2, 98-92

Badger, J., Bickel, W. K., Giordano, L. A., Jacobs, E. A., Loewenstein, G., Marsch, L. (2007). Altered states. The impact of immediate craving on the valuation of current and Future opioids. Journal of Health Economics, 26,865-876.

Baumeister, R. F. (1999). The self in social psychology. Pa: psychology press. 13, 46-59.

Berry, D. S. & Hansen, S.H. (1996). Positive affect, Negative affect, and social. Jornal of personality and social psychology. 71,796-809 .

Brunoni AR, Amadera J, Berbel B, et al. A systematic review on reporting and assessment of adverse effects associated with transcranial direct current stimulation. Int J Neuropsychopharmacol 2011; 14:1133–۱۱۴۵٫

Brunoni AR, Amadera J, Berbel B, Volz MS, Rizzerio BG, Fregni F. A systematic review on reporting and assessment of adverse effects associated with transcranial direct current stimulation.Int J Neuropsychopharmacol .(2011). 14:1133–۴۵٫۱۰٫۱۰۱۷/S146114571 0001690

Boggio, P. S., Sultani, N., Fecteau, S., Merabet, L., Mecca, T., Pascual-Leone, A., Fregni, F. (2008). Prefrontal cortex modulation using transcranial DC stimulation reduces alcohol craving: a double-blind, sham-controlled study. Drug Alcohol Depend, 92(1-3), 55-60. doi: 10.1016/j.drugalcdep.2007.06.011

Camprodon, J. A., Martinez-Raga, J., Alonso-Alonso, M., Shih, M. C., & Pascual-Leone, A. (2007). One session of high frequency repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) to the right prefrontal cortex transiently reduces cocaine craving. Drug Alcohol Depend, 86(1), 91-94. doi: 10.1016/j.drugalcdep.2006.06.002

Carter, B. L., & Tiffani, S. T. (1999). Meta-analysis of cuereactivity in addiction research. Addiction, 94 (3), ۳۲۷-۳۴۰٫

Clarke, P. J., Browning, M., Hammond, G., Notebaert, L., & Macleod, C. (2014). The Causal Role of the Dorsolateral Prefrontal Cortex in the Modification of Attentional Bias: Evidence from Transcranial Direct Current Stimulation. Biol Psychiatry. doi: 10.1016/j.biopsych.2014.03.003

Cox, W.M., & Klinger, E. (2002). Motivational Structure: Relationships with Substance Use and Processes of Change, Journal of Addictive Behaviors, 27, 925-940.

Cox, W.M., & Klinger, E. (2004). Handbook of Motivational Counseling: Concepts, Approaches, and Assessment. London: Wiley.

da Silva, M. C., Conti, C. L., Klauss, J., Alves, L. G., do Nascimento Cavalcante, H. M., Fregni, F., . . . Nakamura-Palacios, E. M. (2013). Behavioral effects of transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) induced dorsolateral prefrontal cortex plasticity in alcohol dependence. J Physiol Paris, 107(6), 493-502. doi: 10.1016/j.jphysparis.2013.07.003

Fox, H. C., Talih, M., Malison, R., Anderson, G. M., & Kreek, M. J. (2005). Frequency of recent cocaine and alcohol use affects craving and associated responses to stress and drug-related cues. Psychoneuroendocrinology,30, ۸۸۰-۸۹۱٫

Franken, I. H., Kroon, L. Y., Wiers, R.W.,& Jansen, A. (2000). selective cognitive processing of drug cues in heroin dependence. Journal of Psychopharmacology, ۱۴, ۳۹۵-۴۰۰٫

Franklin, T. R., Acton, P. D., Maldjian, J. A., Gray, J. D., Croft, J. R., Dackis, C. A., . . . Childress, A. R. (2002). Decreased gray matter concentration in the insular, orbitofrontal, cingulate, and temporal cortices of cocaine patients. Biol Psychiatry, 51(2), 134-142

Fregni, F., Liguori, P., Fecteau, S., Nitsche, M. A., Pascual-Leone, A., & Boggio, P. S. (2008). Cortical stimulation of the prefrontal cortex with transcranial direct current stimulation reduces cue-provoked smoking craving: a randomized, sham-controlled study. J Clin Psychiatry, 69(1), 32-40

Friedmann PD, Saitz R, Samet JH. (1998). Management of adults recovering from alcohol or other drug problems relapse prevention in primary care. J Am Med Assoc; 279(15):1227-31.

Galloway, G. P., & Singleton, E. G. (2009). How long does craving predict use of methamphetamine? Assessment of use one to seven weeks after the assessment of craving; craving and ongoing methamphetamine use. Substance Abuse: Research and Treatment, 1, 63–۷۹٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ب.ظ ]