ب) [به سهرابi] اهدای جایزه .
اشتقاق جمله «۲۲ـ ب» به صورت نمودار «۲۳» نشان داده شده است که در آن، گروه حرف اضافه ایِ [به سهراب] در درون گروه فعلی قرار دارد و درنتیجه می تواند برای یافتن خوانش نشان دار به ابتدای جمله حرکت کند.
نمودار «۲۳»
(انوشه، ۱۳۸۷: ۱۶۵)
انوشه (۱۳۸۷: ۱۶۶) سپس به استدلال دیگری از کریمی در حمایت از فرضیه حرکت نکردن فاعل به مشخص گر گروه زمان اشاره می کند. کریمی (۲۰۰۰ و ۲۰۰۵) یادآور می شود که هیچ یک از عناصر فاعل و مفعول ناگزیر نیستند که به آغاز بند خود حرکت کنند (جمله های ۲۴ـ الف و ۲۴ـ ب)، و فاعل هایی که نشانگر نوع خود هستند در خوانش بی نشان در درون گروه فعلی پوسته ای باقی می مانند (جمله ۲۴ـ پ)، و همچنین در ساخت های ارتقایی فاعل بند درونه به مشخص گر گروه زمان بند اصلی حرکت نمی کند، زیرا فعل ارتقایی با فاعل حرکت کرده در مشخصه شخص و شمار مطابقت ندارد.
۲۴ـ الف) دیروز کیمیا رادیو را خاموش نکرد.
ب) مسلماً کیمیا کارش را تمام کرد.
پ) روی میز را خاک گرفته است.
ت) بچه ها به نظر می آید که خسته اند.
انوشه جمله های بالا را این گونه تحلیل می کند که در جمله «۲۴ـ الف» احتمالاً قید رخدادی [دیروز] برای شرکت در فرایندی مانند تأکید یا تقابل به مشخص گر یک گروه نقش نمای بالاتر از گروه زمان ارتقا یافته است. در جمله «۲۴ـ ب» قید [مسلماً] در شمار قیدهای گوینده محور است که بر فراز گروه زمان ادغام می شود و تظاهر آن در ابتدای جمله به خودی خود فرایند جابه جایی فاعل را رد یا تأیید نمی کند. در جمله «۲۴ـ پ» سازه [روی میز را] متمم گروه فعلی است که در زیرساخت، در درون این گروه و پایین تر از مشخص گر گروه فعلی پوسته ای قرار دارد. بنابراین، حضور آن پیش از گروه اسمی فاعل احتمالاً نتیجه مشارکت آن در فرایندی مانند تأکید و حرکت به جایگاهی بیرون از گرهِ زمان است. درنتیجه، از یک سو بی نشان دانستن این ساخت، برخلاف انتظار به نظر می رسد و از سوی دیگر، حرکت سازه موردنظر به بیرون از بند خود، باقی ماندن فاعل در محل تولید خود را ثابت نمی کند. در جمله «۲۴ـ ت» انوشه (۱۳۸۷: ۱۶۷) معتقد است که هرچند فاعل روساختی با فعل ارتقایی در مشخصه شمار تطابق ندارد، این مسئله نشانگر آن نیست که در بند متممی نیز فاعل از درون گروه فعلی پوسته ای به شاخص گروه زمان خود ارتقا نیافته است.
پس از نقد رویکرد کریمی مبنی بر حرکت نکردن فاعل به مشخص گر گرهِ زمان، انوشه به ارائه شواهدی می پردازد که حاکی از حرکت فاعل به مشخص گر گرهِ زمان است. انوشه (۱۳۸۷: ۱۶۸) ابتدا به نظریه گروه فعلی پوسته ای اشاره می کند که براساس آن فرایندهایی مانند حذف یا پیشین شدگیِ گروه فعلی، درواقع بر فرافکن بیشینه گروه فعلی پوسته ای اِعمال می شوند. سپس انوشه اشاره می کند که تصریف گروه فعلی پوسته ای در فارسی و گیلیِ اسکاتلندی، برخلاف انگلیسی، قوی است و به همین علت فعل اصلی در این زبان ها از درون گروه فعلی پوسته ای به هسته گروه زمان ارتقا می یابد. درنتیجه، در فرایند حذف گروه فعلی پوسته ای و موضوعات درونیِ فعلی عنصر فعلی حذف نمی شود. او با توجه به جمله های «۲۵» نشان می دهد که علی رغم حذف گروه فعلی پوسته ای و موضوع یا موضوعات درونی فعل، عنصر فاعل در آن ها به جای مانده است:
۲۵ـ الف) کی گلدان را روی میز گذاشت؟ من [vP] گذاشتم.
ب) من سهراب را به خوبی می شناسم، ولی تو [vP] نمی شناسی.
در ادامه انوشه (۱۳۸۷: ۱۶۸) اشاره می کند که هرچند فارسی زبانی ضمیرانداز است و فاعل جمله های خبری پایه در آن می تواند تظاهر آوایی نداشته باشد، در جمله های بالا حذف ضمیرهای فاعلی به ساخت نادستوری جمله های «۲۶» می انجامد.
۲۶ـ الف) کی گلدان را روی میز گذاشت؟ *[vP] گذاشتم.
ب) من سهراب را به خوبی می شناسم، *ولی [vP] نمی شناسی.
او (۱۳۸۷: ۱۶۸ و ۱۶۹) از تقابل جمله های بالا نتیجه می گیرد که فاعل در مرحله ای از اشتقاق از درون گروه فعلی پوسته ای حرکت کرده و به جایگاه روساختی خود در مشخص گر گروه زمان ارتقا یافته است. انوشه همچنین اشاره می کند که همین پدیده در حضور قیدهای گروه فعلی که مشخص کننده مرز گروه فعلی پوسته ای هستند، مشاهده می شود و این چنین تحلیل می کند که اگر مشخصه اصل فرافکنِ گسترده را در زبان فارسی ضعیف بدانیم و قائل به حرکت گروه های فاعل به مشخص گر گروه زمان نشویم، در توجیه ساخت جمله «۲۷ـ ب» به مشکل برمی خوریم. در این ساخت هر دو وابسته هسته گروه فعلی به همراه گروه فعلی پوسته ای پایین تر حذف شده اند، اما هسته گروه فعلی که پیش تر از درون این گروه حرکت کرده و به هسته گروه زمان ارتقا یافته است به همراه گروه اسمی فاعل و یک گروه قیدی که در مشخص گرهای گروه فعلی پوسته ای قرار می گیرند، به جا مانده است.
۲۷ـ الف) دیروز من مقاله ام را به کنفرانس دادم.
ب) … امروز سهراب فرستاد.
درمقابل، انوشه ساخت جمله «۲۷ـ ب» را به گونه ای تبیین می کند که در آن گروه قیدی و گروه اسمی فاعل به ترتیب به مشخص گرهای گروه کانون و گروه زمان حرکت کرده اند و ازاین رو، در روند حذف گروه فعلی پوسته ای و عناصر درون آن در جایگاهی بیرون از این گروه قرار داشته اند و نمودار «۲۸» را بازنمود اشتقاق نحوی ساخت یادشده می داند.
نمودار «۲۸»
(انوشه، ۱۳۸۷: ۱۶۹)
استدلال دیگر انوشه (۱۳۸۷: ۱۷۰) برای حمایت از فرضیه حرکت فاعل از درون گرو

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

ه فعلی پوسته
ای، به مشخص گر گروه زمان بر مبنای آزمون «هم همین طور» است. او با استناد به درزی (۱۳۸۴: ۱۸۳) یادآور می شود که این سازه می تواند جایگزین همه عناصر جمله، به جز نهاد شود. درواقع این عنصر زبانی به جای گرهِ میانی زمان (T’) می نشیند.
۲۹ـ الف) حسن برای علی کتاب خرید، حسین هم همین طور.
ب) *حسن برای علی کتاب خرید، حسین هم قلم همین طور.
پ) *حسن برای علی کتاب خرید، حسین هم برای مریم همین طور.
ت) *حسن برای علی کتاب خرید، حسین هم خرید همین طور.
(درزی، ۱۳۸۴: ۱۸۴)
انوشه (۱۳۸۷: ۱۷۰) سپس همین مسئله را در دو نمودار «۳۰ـ ب» و «۳۰ـ پ» می آزماید که در اولی مشخصه اصل فرافکن گسترده ضعیف فرض شده و فاعل در گروه فعلی پوسته ای باقی مانده و در دومی این مشخصه قوی فرض شده و فاعل به مشخص گر گروه زمان ارتقا یافته است.
۳۰ـ الف) ما سهراب را دیدیم (سارا هم همینطور)
ب)
پ)
با توجه به نمودار بالا و ساخت [سارا هم همین طور]، انوشه (۱۳۸۷: ۱۷۰) بیان می کند که ساختار «۳۰ـ پ» که در آن فاعل از درون گروه فعلی پوسته ای به مشخص گر گروه زمان ارتقا یافته است، بازنمایی مناسب جمله «۳۰ـ الف» است.
انوشه (۱۳۸۷: ۱۷۰ و ۱۷۱) در مقابل تحلیل بالا اشاره می کند ممکن است پیشنهاد شود که در زبان فارسی فعل اصلی به هسته گروه زمان ارتقا نمی یابد و در ساخت یادشده صورت «همین طور» جانشین گروه فعلی پوسته ای میانی و نه گروه زمان میانی می شود. وی با ارائه جمله نادستوری «۳۱ـ ب» نشان می دهد که صورت «هم همین طور» نمی تواند جانشین گروه فعلی پوسته ای میانی شود و توضیح می دهد، بر مبنای این تحلیل، در جمله «۳۰ـ الف» عنصر فاعل برای مشارکت در فرایندی مانند تأکید یا تقابل به مشخص گر گروه کانون در بالاتر از بند خود جابه جا شده است. با در نظر گرفتن سازه جانشین «هم همین طور» به جای گروه فعلی پوسته ای میانی، ساخت نادستوری «۳۱ـ ب» را براساس نمودار «۳۲» خوش ساخت پیش بینی می کند.
۳۱ـ الف) ما دیروز سهراب را دیدیم، سارا را هم همین طور.
ب) *ما دیروز سهراب را دیدیم، سارا هم امروز همین طور.
انوشه بر این باور است که حضور قید زمان [دیروز] که مرز گروه فعلی پوسته ای را مشخص می کند و درنتیجه بالاتر از گروه فعلی پوسته ای میانی قرار دارد، باعث نادستوری شدن ساخت «۳۰ـ ب» می شود، ازاین رو، حتی اگر هسته گروه فعلی در درون گروه فعلی پوسته ای باقی بماند، باز هم سازه «هم همین طور» نمی تواند جانشین گروه فعلی پوسته ای میانی شود.
نمودار «۳۲»
(انوشه، ۱۳۸۷: ۱۷۱)
انوشه نتیجه می گیرد که اگر صورت «هم همین طور» جانشین گروه فعلی پوسته ای میانی شود، براساس نمودار «۳۲» سازه غیردستوری «سارا هم همین طور» باید خوش ساخت باشد.
تقابل جایگاه قیدهای جمله و قیدهای متصل به گروه فعلی پوسته ای شاهد دیگری است که انوشه از آن برای اثبات خروج فاعل از محل تولید خود استفاده می کند. انوشه (۱۳۸۷: ۱۷۱ـ۱۷۴) ابتدا به تقسیم بندی چینکوئه[۳۶] از گروه های قیدی اشاره می کند که شامل قیدهای فراتر[۳۷] و فروتر[۳۸] می شود. قیدهای فراتر قیدهای گوینده محور هستند و درواقع نگرش گوینده را به کل جمله نشان می دهند و به گره زمان متصل می شوند و قیدهای فروتر بر مفاهیمی مانند مکان، چگونگی، حالت، تکرار، پذیرفتگی و دیگر موارد مشابه دلالت دارند و با اتصال به گروه فعلی پوسته ای، مرز این گروه را مشخص می کنند. سپس انوشه با ارائه جمله های «۳۳» و تقابل آن با جمله های «۳۴» تقدم خطی قیدهای فراتر را نسبت به قیدهای فروتر یادآوری می کند.
۳۳ـ الف) معمولاً همیشه آن ها در کارشان موفق می شوند.
ب) خوشبختانه عاقلانه رفتار کردی.
پ) متأسفانه هرگز سهراب اشعارش را گردآوری نکرد.
۳۴ـ الف) *همیشه معمولاً آن ها در کارشان موفق می شوند.
ب) *عاقلانه خوشبختانه رفتار کردن.
پ) !! هرگز متأسفانه سهراب اشعارش را گردآوری نکرد.
انوشه با توجه به جایگاه گروه های قیدهای فراتر و فروتر و تقدم و تأخر آن ها نسبت به یکدیگر، جمله های «۳۵» را شاهدی می داند که در آن ها حرکت نکردن فاعل با توجه به قیدهای فراتر و فروتر، منجر به بدساختی و نشان داری آن ها با درجه بسیار بالا می شود.
۳۵ـ الف) !! خوشبختانه زیرکانه سهراب رفتار کرد.
ب) *زیرکانه خوشبختانه سهراب رفتار کرد.
پ) ! سهراب خوشبختانه زیرکانه رفتار کرد.
ت) خوشبختانه سهراب زیرکانه رفتار کرد.
او با در نظر گرفتن این مسئله که قید فراتر «خوشبختانه» به گروه زمان و قید فروتر «زیرکانه» به گروه فعلی پوسته ای متصل می شود، نمودار «۳۵ـ ث» را بازنمود مشترک جمله های خوش ساخت، نادستوری و نشان دار «۳۵ـ الف تا ت» می داند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...