• اجرای برنامهی راهبردی مستلزم وجود نهادی مسئول و متعهد به اجرای آن است. در بیشتر موارد چنین نهادهایی موجود نبودهاند. (دانشپور، ۱۳۸۲، ص ۲۰)
  • برنامههای راهبردی دارای نقش روشن و مشخصی نبودهاند؛ به ویژه آنکه فقدان سازوکار مشخص برای بنیان نهادن چارچوب اجتماعی – اقتصادی که راهبردهای کالبدی از درون آن تولید شود، حیطه وظایف این برنامه را به جنبه­ های کالبدی برنامه ریزی محدود ساخته است. (دانشپور، ۱۳۸۲، ص ۲۰)

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۴-۲-۲-۲ شرایط امروز برنامه ریزی شهری
الگوی برنامه ریزی راهبردی، تا حدود زیادی از نظریه ها و دانش های عام فلسفی و علمی همچون نظریه سیستم ها، نظریه تصمیم، نظریه مشارکت، نظریه کثرت گرایی و دموکراسی، نظریه توسعه پایدار، نظریه عدالت اجتماعی و مانند اینها تأثیر پذیرفته است و بنابراین خصایل عام علوم فلسفی و اجتماعی را در خود دارد. با توجه به این ملاحظات، الگوی برنامه ریزی راهبردی فقط شیو های فنی و راهکاری عملی برای تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری در کشور یا کشورهایی خاص نیست، بلکه نوعی پارادایم جدید در برنامه ریزی از جمله برنامه ریزی فضایی، محسوب می شود که تا حدود زیادی محصول خرد جمعی و تجارب جامعه بشری است و هدف نهایی آن نیز تأمین توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی برای تمام شهروندان جهان است. از این نظر، الگوی برنامه ریزی راهبردی دارای خصلت جامعیت، انطباق پذیری و تعمیم پذیری نسبی است. با وجود همه اینها، لازم به یادآوری است که هر گونه استفاده درست از این الگو مستلزم انطباق مبانی آن با شرایط ویژه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور است و هرگونه گرته بر داری و تقلید سطحی از کاربرد های عملی آن در سایر کشورها، با ماهیت نگرش راهبردی منافات دارد. (مهدی زاده، ۱۳۸۲، ص ۵۱)
مجموعه تجارب شهرسازی جهان در قرن بیستم حاوی درس های بسیار مهم و ارزند ه ای است که بنیان های برنامه ریزی راهبردی بر آنها استوار شده است. از مهمترین این آموزه ها می باید به موارد زیر اشاره کرد:

عکس مرتبط با اقتصاد

  • ماهیت شهرها و زندگی انسان هابسیار پیچیده تر از آن است که بتوان تحولات و نظم فضایی آن را در چارچوب طرح های ساده توسعه شهری مورد شناسایی کامل قرار داد.
  • علاوه بر این، مسئله مهم شهرسازی فقط شناخت سیستم شهر و اجزای آن نیست بلکه تأثیرگذاری در روندها و نیرو های واقعی مؤثر در توسعه و عمران شهر است که بخش مهمی از آنها به عوامل ناشناخته و پیش بینی ناپذیر طبیعی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جز اینها مربوط می شود.
  • امکانات شناختی، فنی، اقتصادی و سازمانی ما برای دخالت در حیات شهرها و تغییر و اصلاح آنها بسیار محدودتر از آن است که در الگوی طرح های جامع- تفصیلی یا مدل سازی سیستمی برای شهرها تصور و تصویر شده است.
  • شهرها بستر اصلی زندگی و فعالیت انبوه شهروندان محسوب می شوند که نیازها، باورها، منافع و رفتار های گوناگون و تعارض دارند و بنابراین برنامه ریزان و مدیران حق ندارند و نمی توانند به جای همه آنها تصمیم بگیرند. هرگونه اقدام در توسعه و عمران شهری به تأمین حداقل وفاق و همکاری شهروندان و تأمین منافع مشترک همگانی نیاز دارد.
  • هرگونه دخالت در ساختار و عملکرد شهرها امری بسیار حساس و تأثیرگذار است و به احتمال زیاد با عوارض و مسائل جدی پیش بینی نشده همراه خواهد بود. این ویژگی ایجاب می کند که مداخله در روند توسعه و عمران شهر با احتیاط تمام و به صورت تدریجی و ارزیابی مستمر صورت گیرد.(همان، ص ۵۲)

برنامه ریزی استراتژیک در بخش عمومی به دلایل مختلفی مورد توجه واقع شده است. با پیچیده شدن چارچوب فعالیتی شهرها (بدون درنظر داشتن اندازه)، با دشواری با تغییرات عظیم، عدم قطعیت و خطرپذیری به مقابله برمیخیزید. آنها در «محیطی آشفته» فعالیت میکنند. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۸) در عرصه شهر و صحنه جامعه شهری که افراد و گروه های ذی نفع و ذی نفوذ به عنوان بازیگران صحنه در جهت اهداف و مقاصد خود عمل می کنند، در صورت فقدان قدرت کارگردانی بازیگران، مدیریت شهری خود بازیچه بازیگران صحنه شهر خواهد شد. (سعید نیا، ۱۳۸۲، ص ۸) استراتژی های توسعه شهری ذاتاً بخشی از طیف پیچیده برنامه ها و تعاملاتی است که منجر به توسعه شهر، رشد اقتصادی، کاهش فقر و حکمروایی مطلوب خواهند شد. (Partidário, 2008, P225)
اوضاع اقتصادی از جمله تورم، کمبود درآمد و کاهش تخصیص اعتبارات از سطوح بالاتر حکومتی (منطقهای، ایالتی و ملی) موجب تغییر در نحوه انجام برنامه ریزی سنتی شده است. زمانی که این عوامل با افزایش انتظارات مردم برای خدمات بیشتر و مالیاتهای کمتر همراه شود، چارچوبی که اکثر شهرها در آن فعالیت مینمایند روشن میشود. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۸) روی هم رفته، رشد جمعیت شهری خیلی سریعتر از رشد جمعیت جهانی به طور کلی است. ۳۹ درصد جمعیت جهان در سال ۱۹۷۵ در نقاط شهری زندگی میکردند، در حالی که برطبق برآوردهای سازمان ملل پیش بینی شده است که این رقم در سال ۲۰۲۵ به ۶۳ درصد میرسد. (گیدنز، ۱۳۸۹، ص ۵۹۵)
مفاهیمی چون «جامعه مدنی»، «توسعه پایدار»، «مدیریت مشارکتی»؛ طرح های کوتاه مدت و عملیاتی در چارچوب «مدیریت بحران» برای حل مشکلات شهری قرار گرفته است. (سعید نیا، ۱۳۸۲، ص ۷) از این دیدگاه، اجرای طرح های شهری بدون بهره مند شدن از مدیریت مشارکتی در شهرها امکان پذیر نیست. (سعید نیا، ۱۳۸۲، ص ۸) استراتژی های توسعه شهری به سمت شهرهایی هدف گذاری شده که در جهان رو به توسعه کنونی، زمانی که برای تأسیس یک شهر برنامه ریزی می شود ویا در خلال فرایند استراتژیک سازی آن، نقش بازیگران محلی و نیز جهانی در این فرایند در نظر گرفته می شود. (Partidário, 2008, P221)
نمودار ۸-۲ پایگاه موفقیت استراتژیک

  • چشم انداز دورنگر از آینده
  • خلق یک سازمان و ساختار آن
  • گسترش سازمان تا جای ممکن به فراتر از وضعیت فعلی
  • خلق چشم انداز (جایگزین) شریک بریا آینده به وسیله اختیار دادن به مردم (یا کارکنان) در سراسر سازمان
  • پای در واقعیت داشتن بنگاه
  • دقت در بهره گیری از توان های سازمان برای استفاده از فرصت های محیطی
  • بنیاد نهادن هسته مهارت ها (شایستگی) به عنوان کلید تحصیل قدرت به وسیله روابط توسعه و سازمان فرا زمان
  • رهبری کاریزما (فرهمند)
  • توجه به جزئیات

با وجود افزایش پیچیدگی، خود رهبران جوامع و سازمانهای محلی برای اقدامات سازمانی و شهری پاسخگو تلقی میشوند. این رهبران به منظور مدیریت تغییر و پیچیدگی نیازمند مساعدت میباشند. برنامه ریزی استراتژیک میتواند مفاهیم لازم روش های کاری و ابزار لازم برای اجرا را فراهم سازد. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۸)
در اروپا، برنامه ریزی استراتژیک با اهداف عمومی بار دیگر در دستور جلسه سیاسی و حرفهای قرار دارد. در حالی که شهرهای اروپایی نسبتاً رشد جمعیتی پایینی را تجربه میکنند، اما تغییرات بیسابقه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در حال وقوع است، موضوعات جدیدی را مطرح ساخته که برنامه ریزی استراتژیک میتواند جهت مقابله با مشکلات فوق در کشورهای توسعهیافته نقش به سزایی را ایفا نماید. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۵) رویکردی نوین به برنامه ریزی استراتژیک اندکی متفاوت از شیوه برنامه ریزی استراتژیک سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میباشد. اولا، کاملا بر پایه اقتصاد و به کارگیری منابع کمیاب به صورت موثر بنا نهاده شده است. دیگر اینکه، گزینشی عمل کرده و تمرکز خود را بر تحقق اهداف معدود قرار داده است. در این رویکرد بر اجرا و دستیابی به نتایج تاکید بیشتری میشود. (همان، ص ۱۷)
ویژگی دیگر این رویکرد مشارکت جامعه محلی و گروه های ذینفع در فرایند برنامه ریزی استراتژیک میباشد. در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ برنامه ریزی کاملا در انحصار حرفهای برنامهریزان بوده است. امروزه مشورت نه تنها یک امر صوری و تزئینی تلقی نمیشود، بلکه شیوهای است که بر اساس آن میتوان به نیازهای جامعه محلی، سازمانها و بخش خصوصی که نهایتا در امر اجرای برنامهها نیز دخیل میباشند، پیبرد. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۷)
۵-۲-۲-۲ فعالیت هاى بین المللى مدیریت شهرى
همزمان با برنامه ها و اقدامات کشورها در زمینۀ نظام مدیریت شهرى، از چند سال پیش، فعالیت هایى بین المللى در زمینۀ مدیریت شهرى آغاز شده که هستۀ آن، برنامۀ مدیریت شهرى است.این برنامه از سازمان ملل حمایت می کند، مرکز سکونتگاه هاى بشرى U.N.D.P از (UMP) نیز با هدف کمک به شهرهاى بزرگ (world Bank) و بانک جهانى (Habitat) این سازمان و کوچک کشورهای درحال توسعه، حامى آنند. این برنامه در واقع یک برنامه همکارى هاى فنى براى پشتیبانى از شهرها و شهرک هاى موجود در حال توسعه به شمار مى رود. مقصود از اجراى آن تقویت ظرفیت ها در زمینه هاى زیر است:

  • بسیج منابع مالى شهرى براى بهره مندی کشوردر مجموع و جوامع شهرى به طور خاص.
  • تأمین، به کارگیرى و توسعه زیرساختها و خدماتمورد نیاز فعالیتهاى شهرى.
  • اداره منابع زیست محیطى شهرها که براى توسعه پایدار جنبۀ حیاتى دارد.
  • حمایت از تعداد فزاینده تهیدستان شهرى.

مهمترین ابزار این برنامه، افزایش ظرفیت ها در مواردی است که به پیشبرد هدف های فوق کمک کند . بدین معنی که اقداماتی را براى فعال کردن روابط میان دولتهاى مرکزى و محلى و روابط بین شهرداری ها در صدر کار خود قرار داده است تا به بهبود روندهاى زیر بینجامد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...