خرید پایان نامه ارشد : آثار ناشی از وجود عیب در اجاره و نکاح |
وقتی عیبی در عین مستأجره و یا در یکی از زوجین بروز میکند، و طرفی زیان میبیند، قانون مدنی در فروض مزبور حق فسخ برای مستأجر و برای یکی از زوجین در نظر گرفته است ولی در هیچ یک از این دو عقد، حق ارش پیش بینی نگردیده است. در این گفتار برآنیم که آثار ناشی از وجود عیب در نکاح و اجاره را مورد بحث قرار دهیم.
بند اول : ثبوت حق فسخ
اگر در عین مستأجره، عیبی ظاهر شود که این عیب، قبل از عقد موجود بوده یا بعد از عقد و قبل از قبض و یا حتی در اثنای مدت اجاره به وجود آمده، و مستأجر از آن اطلاع نداشته است در این صورت، مستأجر به واسطه خیار عیب میتواند عقد اجاره را فسخ کند. دلیل آن این است که به سبب وجود عیب، مقداری از ارزش مالی منفعت، از بین رفته است که به وسیله حق خیار، ضرر ناشی از آن رفع یا جبران میگردد. در نتیجه مستأجر حق دارد اجاره را فسخ کند یا با همان اجارهبهای مقرر در ضمن عقد و بی آنکه چیزی از آن کسر شود، به عقد رضایت دهد(شاهرودی، ۱۴۲۳: ۲۵۸). در واقع عقد اجاره بر آنچه موجود است واقع شده است واز آنجا که موضوع عقد، باقی است ولی عیب دارد مستأجر حق دارد برای جلوگیری از ضرری که از این ناحیه میبیند، اجاره را فسخ کند یا به عقد با این وضعیت رضایت دهد.
در عقد نکاح، ضمانت اجرایی که قانونگذار به استناد وجود عیب، در نظر گرفته است صرفاً فسخ است. از آنجا که هدف از ازدواج، تشکیل خانواده و ایجاد رابطه زوجیت و زندگانی با یکدیگر است و از جمله قراردادهای مقدسی است که در همهی جوامع بشری به دیدهی احترام بدان نگریسته میشود و در پی این قرارداد، کوچکترین نهاد جامعه، یعنی خانواده پدید میآید و سرنوشت افراد در آن رقم میخورد. از این رو مستحکم نگه داشتن این نهاد و جلوگیری از گسست رشته و پیوندهای آن به دلیل هر گونه عیب و بهانهای، ضروری مینماید. تزلزل پایههای خانواده، و از بین رفتن آن زیانی بس سنگین برای جامعه در پی دارد که باید از آن دوری گزید. در نتیجه تنها ضمانت اجرای وجود عیب، حق فسخ میباشد(اسماعیل آبادی، ۱۳۸۳: ۲۸۸).بنا بر آنچه گفته شد، وجود حق فسخ در صورت وجود عیب در یکی از زوجین در عقد نکاح یا یکی از عوضین در عقد اجاره، از وجوه مشترک عقد نکاخ و اجاره است.
بند دوم : عدم ثبوت ارش
فقیهان در عقد اجاره، نسبت به مطالبه ارش به وسیله مستأجر اختلاف نظر دارند. برخی از فقها ثبوت ارش را برای مستأجر ترجیح دادهاند. زیرا با عیب، جزئی از مال از بین رفته و ناقص شده و یا وصفی از عین، منتفی شده که در هنگام عقد، مطلوب مستأجر بوده و آن را قصد کرده واکنون میسر نشده است. این نقصان باید به وسیله ارش جبران شود چه آنکه حقیقتاً ثبوت ارش به واسطه عیب، در هر فرضی است که در یک معاملهی معوض، یکی از عوضین در هنگام عقد ناقص باشد و ارش عبارت است از نسبت تفاوت ارزش میان صحیح و معیوب و دریافت کردن آن از مال الاجاره(شهید ثانی، ۱۴۱۰ه.ق: ۳۵۵). با وجود این نظرات، قانون مدنی نظر فقیهانی را که قائل به عدم ثبوت ارش میباشند، پذیرفته است. بنابرآنچه گفته شد، با ظهور و حدوث عیب در عین مستأجره، موجبی برای ارش نیست. حال سؤالی مطرح میشود که اگر مستأجر با کسر کردن مبلغی از اجاره بها حاضر به ادامه عقد است چرا نباید حق اخذ ارش را داشته باشد؟ در صورتیکه این راهحل با اصل لزوم قراردادها نیز هماهنگ است مخصوصاً که فسخ باید آخرین راهحل در جبران باشد؛ اساساً مگر بیع چه ویژگی در این باب دارد که دیگر عقود ندارند. به علاوه خود مستأجر معتقد است که با اخذ ارش، ضرر وی جبران میشود؛ پس این امر مخالف قاعده لاضرر نیست. برخی فقها با این استدلال قائل به اخذ ارش در خیار عیب در اجاره شدهاند(شهید ثانی، ۱۴۱۰ه.ق: ۳۵۲). البته هم اکنون نیز طبق قانون مدنی در صورت حدوث عیب، طرفین میتوانند بر تقلیل اجارهبها تراضی کنند؛ اما در واقع در این صورت اجاره قبلی را فسخ و اجاره جدیدی با اجارهبهای کمتر منعقد میکنند. بنابراین نداشتن حق تقلیل اجارهبها یا مال الاجاره به علت معیوب بودن عین مورد اجاره، حق تراضی در تقلیل آن را ساقط و سلب نمیکند و متعاملین عقد اجاره، حق تقلیل را به تراضی دارند(عدل، ۱۳۷۸: ۲۴۶). برخی معتقدند، علت اینکه قانون به مستأجر حق نمیدهد که اجاره را با تقلیل اجارهبها، به همان حال اختیارکند، این است که مستأجر یا میتواند از عین مستأجره استفاده مورد نظر را بکند یا اینکه نمیتواند، درصورت امکان استفاده، موجبی برای تقلیل اجارهبها وجود ندارد و در صورت عدم امکان، حق فسخ اجاره را دارد. لذا برای تقلیل مال الاجاره موردی نخواهد بود(آقا پور اناری،۱۳۷۶: ۲۹).در نکاح نیز تنها ضمانت اجرای وجود عیوب، حق فسخ است و عدم پیش بینی ارش در نکاح به این علت است که در نکاح خصوصیتی است که یا باید نکاح فسخ و منحل شود یا اینکه زوجین به همان صورت به زندگانی خویش ادامه دهند. این فرق اساسی بین وجود عیب در یکی از زوجین در عقد نکاح با وجود عیب در سایر معاملات، به علت تفاوت اساسی بین طبیعت این عقد با سایر عقود است. هدف از سایر عقود و معاملات، معمولاً انتفاع مالی است درصورتی که هدف از ازدواج، تشکیل خانواده و ایجاد رابطه زوجیت و زندگانی با یکدیگر است.
از آنچه گفته شد، چنین بر میآید که در عقد اجاره، با تصریح به اینکه معیوب بودن عین مستأجره، سبب ایجاد خیار برای مستأجر است از حق ارش صحبتی به میان نیامده است. این سکوت مقنن گویای آن است که در عقد اجاره، خیارعیب، حق ارش به مستأجر اعطاء نمیکند. و همچنین در عقد نکاح، سکوت مقنن در مقام بیان آثار عیوب زوجین در نکاح و پیش بینی حق فسخ و عدم پیش بینی ارش، گویای آن است که در نکاح، زیان دیده فقط حق فسخ دارد و حق ارش وجود ندارد.
لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 02:55:00 ب.ظ ]
|