1. الگوهای دلبستگی -دلبستگی اجتنابی یا مضطربانه- اجتنابی[۱]

             

            به نظر می‌رسد که نوباوگان، هنگام حضور والد، نسبت به او بی‌اعتنا هستند. وقتی والد آن‌ها را ترک می‌کند، معمولاً ناراحت می‌شوند و به فرد غریبه، خیلی شبیه والد خود واکنش نشان می‌دهند هنگام پیوند مجدد، آن‌ها از استقبال کردن والد دوری می‌جویند یا در این زمینه کند هستند، وقتی والد آن‌ها را بلند می‌کند، معمولاً به او نمی‌چسبند (برک؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۱).

             

            توجهی به بازگشت مجدد مادرشان نمی‌کنند و ممکن است از برقراری تماس مجدد فعالانه پرهیز کنند آن‌ها محیط جدید بدون اتکاء به مادرشان کشف می‌کنند و اهمیتی به حضور یا عدم حضور وی نمی‌دهند  (ماین و کسیدی[۲]، ۱۹۸۸؛ به نقل کاپلان؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۶).

             

            مشاهده وضعیت کودکان در خانه‌هایشان، حدس اینزورث را در این مورد که مشکلی وجود دارد، تأیید کرد. مادران آن‌ها به عنوان افرادی نسبتاً بی‌توجه، مداخله کننده و طردکننده درجه‌بندی شده بودند (کرین؛ ترجمه خوی نژاد و رجایی، ۱۳۸۴).

             

            مادران این نوزادان به علامت‌های نوزادان حساسیتی نشان نمی‌دهند. به ‌ندرت تماس نزدیک بدنی با آن‌ها برقرار می‌کنند و به جای عاطفی بودن به گونه‌ای خشم آلود و آزاردهنده عمل می‌کنند (هترینگتون و پارک؛ ترجمه طهوریان و همکاران، ۱۳۸۳).

             

            پیوسته با خواسته‌های فرزندشان مخالفت می‌کنند، به آن‌ها پرخاش می‌کنند و مزاحم کارهای طفل می‌شوند و دایم دستورات شفاهی می‌دهند (اینزورث و همکاران، ۱۹۷۸؛ به نقل کاپلان، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۶).

             

            دلبستگی مقاوم یا مضطربانه- مقاوم[۳]

             

            این نوباوگان، قبل از جدایی، نزدیکی به والد را می‌جویند و اغلب به کاویدن محیط نمی‌پردازند. وقتی والد آن‌ها برمی‌گردد، خشم، رفتار خصمانه، و گاهی کتک زدن، نشان می‌دهند. خیلی از آن‌ها حتی بعد از بلند کردن به گریه ادامه می‌دهند و نمی‌توان به راحتی آن‌ها را آرام کرد (برک؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).

             

            بهترین صفت برای مادران کودکان مقابل، صفت دمدمی است. آن‌ها کمتر از والدین کودکان دارای دلبستگی توأم با ایمنی با فرزندشان رابطه و درگیری دارند. این مادران در بیشتر اوقات حساس نیستند. قوه زمان‌بندی آن‌ها ضعیف است و غالباً وقتی فرزندشان تمایلی به تعامل با آن‌ها ندارد یا درگیر کار دیگری است با او در تعامل می‌شوند. این مادران زیاد درگیر نمی‌شوند، در مواقع ضروری حضور ندارند و غیرقابل پیش‌بینی هستند. به همین دلیل هم اطفال آن‌ها هم عصبانی و مرددند (کاپلان؛ ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۶).

             

            دانلود مقاله و پایان نامه

             

            دلبستگی آشفته – سردرگم[۴] یا مضطربانه- سردرگم[۵]

             

            این الگو، بیشترین ناامنی را نشان می‌دهند. این نوباوگان هنگام پیوند مجدد، انواع رفتارهای سردرگم و متضاد را نشان می‌دهند (برک؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۱).

             

            مثلاً در حالی که سعی می‌کنند به مادرشان نگاه نکنند به او نزدیک می‌شوند. برخی از آنان حتی از مادرشان می‌ترسند. آن‌ها آشفته، دلواپس و گاهی افسرده[۶] به نظر می‌رسند (هرستگارد،[۷] ۱۹۹۵؛ به نقل کاپلان، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۶).

             

            بسیاری از این کودکان جز کودکانی هستند که با آن‌ها بدرفتاری شده و فراموش شده‌اند. در بدن این اطفال میزان هورمون‌های فشار روانی بالاست (گروسمن[۸]، ۱۹۹۳؛ به نقل کاپلان، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۶).

             

            [۱] . anxious – avoidant

             

            [۲] . Cassidy

             

            [۳] . anxious – resistant

             

            [۴] . disorganized – disoriented

             

            [۵] . anxious – disorganized

             

            [۶] . depressed

             

            [۷] . Hertsgaard

             

            [۸] . Grossman

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...