کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



    • بندهای مقید درونهای[۱۵۱] : بندهایی هستند در درون ساختار یک گروه اسمی، به عنوان بندهای ربطی توصیفی[۱۵۲]، کاربر دارند. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۰۰) ساختار آغازگریی-خبری این بندها را همانند ساختار آغازگر-خبری بندهای وابسته میدانند. اگرچه معتقدند به سبب مرتبه پایین این بندها و این واقعیت که این بندها به عنوان سازه های یک جمله عمل کاربرد ندارند، توزیع آغازگر-خبری آنها در گفتمان اندک بوده و برای اهداف عملی حتی قابل اغماض است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

۳-۲-۱-۳-۱-۳- آغازگر متنی، بینافردی و موضوعی
همانطور که پیشتر گفته شد، بند در لایه معنایی تجربی خود دارای سه عنصر است: فرایند، مشارک، عوامل پیرامونی. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۷۹) معتقدند نکته کلیدی در تعیین آغازگری جملات این نکته است که آغازگر حاوی تنها و تنها یکی از این عناصر فرانقش تجربی است. این نکته را تامسون (۲۰۰۴، ص ۱۷۳) نیز به عنوان ملاک اصلی در تعیین آغازگر میداند. به طور خلاصه یعنی آغازگر با اولین عنصر فرانقش تجربی در پایان مییابد، چه فرایند باشد، چه مشارک و چه عامل پیرامونی. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۷۹) این سازه را، در فرانقش متنی، «آغازگر موضوعی»[۱۵۳] مینامند.
اما از طرفی دیگر ممکن است عناصری دیگر در بند، پیش از آغازگری موضوعی بیایند. این عناصر ممکن است متنی یا بینافردی باشند که هیچ تفاوتی در معنای تجربی ایجاد نمیکنند. اینها را «آغازگرهای متنی»[۱۵۴] و «آغازگرهای بینافردی»[۱۵۵] نامیده میشوند. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۷۹) در جدول Table 3(3) این آغازگرها را دستهبندی کردهاند.

 

 

textual continuative
conjunction (Structural Theme)
conjunctive Adjunct
interpersonal modal or comment Adjunct (Modal Theme)
vocative
finite verbal operator (in yes/no interrogative)

هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۸۱) به توضیح این شش عنصر حاضر در آغازگر میپردازند:

  • عنصر تداومی[۱۵۶] : واژهای است از میان مجموعهای کوچک که حرکتی را در گفتمان، جوابی را در مکالمه یا حرکتی جدید به سمت نقطهای دیگر را نشان میدهد. مانند “yes, no, well, oh, now”.

حرف ربط:[۱۵۷] کلمه یا گروهی است که بندی که در آن قرار دارد را از نظرساختاری به بندی دیگر مرتبط میکند. چنین بندی که دارای حرف ربط است را دارای «آغازگر ساختاری»[۱۵۸] میدانیم.

  • افزوده ربطی: [۱۵۹] (افزوده گفتمانی[۱۶۰]) گروه های قیدی یا حرف اضافهای هستند که بند را به متن پیشین مرتبط میکنند.
  • ندایی: [۱۶۱] هر چیزی، معمولاً اسم یک فرد، که برای خطاب به کار رود.
  • افزوده خبری وجهی:[۱۶۲] افزودهای که قضاوت یا نسبت گوینده به محتوای پیام را نشان میدهد. بندی که دارای افزوده وجهی در جایگاه آغازگر، یعنی در ابتدای بند و پیش از آغازگری موضوعی باشد، دارای «آغازگر وجهی»[۱۶۳] است.
  • عملگر فعلی زماندار:[۱۶۴] گروهی کوچک از افعال کمکی زماندار هستند که زمان نخستین یا وجهیت را میسازند و آغازگری بینشان در سؤالات آره/نه هستند.

هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۸۱) مثالی ارائه میدهند که تمامی این آغازگرهای متنی و بینافردی به همراه یک آغازگر آغازگرئی در آن جمع شدهاند:

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-18] [ 09:11:00 ب.ظ ]




با وجود این که قانون مدنی به اختیار عزل ولی قهری اشاره نکرده است، با توجه به فقه امامیه که در موارد سکوت قانون باید به آن مراجعه کرد و ماده ی ۱۵ قانون حمایت خانواده (۱۳۵۳)که عزل ولی قهری را پیش بینی کرده است، عزل ولی قهری در صورت احراز خیانت یا بی لیاقتی ولی قهری  و با رعایت مصلحت محجور، در حقوق امروز قابل قبول است.[۱۲۵]
بند پنجم:تعیین وصی برای اداره مولی علیه
طبق ماده ی ۱۱۸۸ ق.م: «هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری  می تواند برای اولاد خود که تحت ولایت او می باشد وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید.» مطابق ماده ی ۱۱۹۰ ق.م، [۱۲۶]علاوه بر پدر وجد پدری، وصی منصوب از طرف پدر یا جد پدری نیز در صورتی که اختیار تعیین وصی به او داده شده باشد، می تواند برای اداره ی امور محجور تحت ولایت خود وصی معین نماید.
بند ششم:شرایط وصی و مسولیتهای آن
کسی که به سمت وصایت معین می شود باید کبیر و رشید و عاقل باشد. به علاوه قانونگذار در ماده ی ۱۱۹۲ ق.م مقرر می دارد: «ولی مسلم نمی تواند برای امور مولی علیه خود وصی غیر مسلم معین کند.» بنابراین اگر ولی قهری مسلمان باشد، وصی منصوب از طرف او نیز باید مسلمان باشد.[۱۲۷]
وصی منصوب از طرف پدر یا جد پدری در زمان حیات موصی، [۱۲۸] هیچ گونه دخالتی در امور محجور نخواهد داشت و وظیفه و مسئولیت او بعد از فوت موصی آغاز می گردد. وصی مکلف به نگهداری و تربیت مولی علیه و اداره ی اموال او است و باید بر طبق وصیت  و موافق مصلحت محجور عمل نماید. وصی در حدود وصیت و مصلحت محجور می تواند معاملاتی به نام او انجام دهد و برای معاملات احتیاجی به کسب اجازه از هیچ مقامی ندارد. [۱۲۹] در حقیقت اختیارات ولی قهری، در اداره ی امور محجور گسترده است و فقط مندرجات وصیت نامه یا غبطه ی محجور می تواند آن را محدود نماید.
بنابراین وصی نمی تواند برخلاف مصلحت و غبطه ی محجور اعمالی انجام دهد، مثل این که مال محجور را به کمتر از قیمت متعارف بفروشد و یا مالی را بیش از قیمت متعارف برای او خریداری کند. هم چنین وصی نباید در تربیت و نگهداری یا اداره ی اموال محجور اهمال و کوتاهی نماید. هرگاه وصی در انجام وظایف خود مرتکب تعدی و تفریط (تقصیر) شود و از این راه خسارتی به مولی علیه وارد شود، مسئول و مکلف به جبران خسارت است و از سمت خود برکنار می شود. ماده ی ۱۱۹۱ ق.م در این باره مقرر می دارد: «اگر وصی منصوب از طرف ولی قهری به نگاهداری یا تربیت مولی علیه و یا اداره امور او اقدام نکند یا امتناع از انجام وظایف خود نماید منعزل می شود.» از کلمه ی منعزل چنین بر می آید که به محض وقوع تقصیر در انجام وظیفه، وصی خود به خود عنوان وصایت را از دست خواهد داد.[۱۳۰]
 گفتار دوم:ضمانت اجراهای حق ولایت قهری
بند اول:تضمینات حمایت کننده از حقوق صغیر
صغیر در لغت از ریشه صغر، به معنای کوچک و خرد است[۱۳۱] و در اصطلاح به کسی می گویند که به سن بلوغ شرعی نرسیده است. [۱۳۲]قبل از اصلاح قانون مدنی به سال ۱۳۶۱، صغیر به کسی گفته می شد که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشد. ولی با اصلاحات صورت گرفته در قانون مدنی و حذف ماده ۱۲۰۹، سن ۱۸ سال به عنوان سن کبر لغو شد. [۱۳۳]
قانون مدنی برای صغیر، اقسامی قائل نشده است اما در قوانین کیفری و سوابق فقهی، صغیر در رابطه با دخالت در امور خود اعم از مالی و غیر مالی، به دو دسته تقسیم می شود:
در صورتیکه طفل پدر پدر و جد پدری داشته باشد و یکی از آنها محجور شود یا بعلتی ممنوع از تصرف گردد حق ولایت او ساقط می گردد پس از رفع حجر یا رفع اشکال و مانع مجدداً حق ولایت اعاده می گردد.
در صورتیکه ولی قهری بعلت خیانت یا عدم لیاقت در اداره کردن یا آنکه در اثر بیماری و یا ضعف دماغی و یا لاابالی گری نتواند دارائی مولی علیه را اداره نماید حق ولایت اوساقط می گردد. رسیدگی به سقوط ولایت قهری ولی باید وسیله دادگاه ثابت شود و رسیدگی در صلاحیت دادگاهی است که محجور در آنجا اقامت دارد. رفع موجبات سقوط ولایت نیز با دادگاه می باشد. هر گاه ولی منحصر به جهتی از جهات قادر به اداره اموال مولی علیه نباشد یا برخلاف وظایف خود عمل نماید به وسیله دادگاه ضم امین می شود که مشترکاً با ولی قهری و با موافقت یکدیگر اموال او را اداره نمایند موارد ضم این عبارت است از:
۱-عدم لیاقت ولی قهری
۲-ارتکاب حیف و میل
۳-کبر سن یا بیماری ولی
۴-عدم امانت ولی
۵-غیبت یا حبس بودن ولی
الف-عدم لیاقت ولی قهری: هر گاه ولی طفل لیاقت اداره کردن اموال او را نداشته باشد ضم امین می شود منظور عدم لیاقت بی حالی یا عدم قدرت او در اثر بی اطلاعی است که در نتیجه آن دارائی صغیر در معرض تلف یا مشرف به خرابی گردد.
ب-ارتکاب حیف و میل از طرف ولی: هر گاه ولی در اموال مولی علیه مرتکب حیف و میل شود ضم امین می شود. حیف و میل در اموال صغیر در صورتی تحقق می یابد که ولی خیانت کند مانند اینکه عایدات مولی علیه(کسی که تحت سرپرستی قانونی قرار دارد) را مصرف شخصی بنامید یا قسمتی از دارائی اورا فروخته به مصرف خود برساند و یا به مال الاجاره ناچیزی به یکی از دوستان خود واگذار نماید یا آنرا بنام خود ثبت نماید.
ج-کبر سن یا بیماری ولی: هر گاه ولی قهری در اثر کبر سن یا بیماری نتواند اداره اموال ولی علیه را بنماید همچنین در صورتیکه ولی قهری در اثر اعتیاد به مواد مخدر مانند ا

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

لکل-مرفین دچار ضعف دماغی شود و توانایی اداره کردن اموال مولی علیه را نداشته باشد.
د-عدم امانت ولی: در مواردی که برای عدم امانت ولی نسب به دارائی طفل نشانه های قوی موجود باشد دادستان از دادگاه تقاضای رسیدگی را می نماید در صورتیکه عدم امانت او محرز شد ضم امین می نماید.
ه-غیبت یا حبس بودن ولی: هر گاه ولی قهری بواسطه غیبت یا حبس یا بهر علتی نتواند اموال صغیر را اداره نماید و کسی را هم از طرف خود تعیین ننموده باشد دادگاه به پیشنهاد دادستان یک نفر امین برای اداره نمودن اموال صغیر تعیین می نماید. اگر ولی وکیلی از طرف خود تعیین نموده باشد وکیل کارها و امور صغیر را انجام میدهد.
بند سوم: تضمینات حمایت کننده ازحق ولی
الف: ولایت در نکاح یا اذن ولی برای نکاح
می دانیم یکی از احکام مسلم فقه شیعه که مورد قبول فقه عامه نیز قرار گرفته، ولایت پدر و جد پدری در نکاح دختر و پسر صغیر است؛ به این معنا که ولی قهری حق دارد مستقلاً فرزند صغیر خود را تزویج کند و ایجاب یا قبول نکاح را به خود نسبت دهد، هر چند ولایت جد پدری از جانب پاره ای فقها مورد اشکال واقع شده است.
این سابقه مسلم فقهی موجب می شود که ماده ۱۰۴۱ اصلاحی را در قالب نهاد ولایت در نکاح تفسیر کنیم، مضافاً آن که در صورت تردید در قبول ولایت در نکاح، مطابق اصل ۱۶۷ قانون اساسی باید تعبیری را برگزید که با منابع معتبر اسلامی و فتاوای معتبر سازگار باشد و ضرورت اسلامی بودن تمام قوانین و مقررات که در اصل چهارم قانون اساسی بر آن تاکید و تصریح شده است، قوت این نظر را دو چندان می کند. علاوه بر این، سیاق تدوین و تنظیم ماده ۱۰۴۱ مصوب ۷۰ و اصلاحی ۸۱ و استفاده از واژه «اجازه» و «اذن» در ماده سابق و جدید نشان می دهد که هدف مقنن بیان نهاد ولایت در نکاح باشد، زیرا در ماده ۱۰۴۱ اصلاحی سال ۷۰ نیز علی رغم استفاده از واژه «اجازه»، تمام حقوق دانان اختیار ولی قهری را به ولایت در نکاح تعبیر می کردند
از جهت مقابل، دلایل و قرائنی وجود دارد که پذیرش تفسیر فوق را دشوار می کند و نشان می دهد که هدف مقنن جایگزین کردن نهاد اذن ولی در نکاح صغیر به جای ولایت در نکاح است و در مسیر محدود کردن اختیار ولی قهری گام برداشته است. این دلایل و قراین عبارتند از:
اول – مقدمات و مرجع تصویب ماده ۱۰۴۱ اصلاحی ۸۱ نشان می دهد که قانون گذار از نظر مشهور و مسلم فقه در این موضوع پیروی نکرده است، زیرا نص مذکور در جلسه ۱/۴/۱۳۸۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده است و طبق معمول وقتی که شورای نگهبان به عنوان حافظ شرع و قانون اساسی مصوبه مجلس شورای اسلامی را برخلاف شرع یا قانون اساسی تشخیص دهد و مجلس بر اجرای مصوبه خود اصرار ورزد، موضوع مورد اختلاف در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح و این مجمع با لحاظ مصالح موجود اقدام به حکمیت نموده و بدون لحاظ انطباق یا عدم انطباق تصمیم خود با شرع، قانون لازم الاجرا را تصویب می کند و گاه ممکن است فقهای شورای نگهبان در مفام حفظ شرع، با مصوبه مجلس مخالفت کرده ولی در جلسه مجمع و از باب مصلحت موافق مصوبه مجلس باشند. بنابراین، به نظر می رسد علی رغم مخالفت شورای نگهبان با مفاد ماده ۱۰۴۱ اصلاحی به علت مغایرت با مسلمات فقهی، مجمع به آن رای مثبت داده است و همین امر نشان می دهد که باید در تفسیر مصوبه مجمع سوابق فقهی را لحاظ نکرد.
ثانیا ً، بعد از اصلاحیه سال ۶۱، ولایت در نکاح در نظام حقوقی وجود داشت و به آن عمل می شد، اگر هدف مقنن ابقاء ولایت در نکاح بود، اصلاح ماده ۱۰۴۱ ق. م و ارجاع امر به مجمع تشخیص مصلحت ضرورت نداشت مگر گفته شود که علت مخالفت شورای نگهبان با مصوبه مجلس، اضافه شدن قید(تشخیص مصلحت توسط دادگاه صالح) و تحدید اختیارات ولی قهری و نیز افزایش سن نکاح از بلوغ شرعی به سن ۱۳ و ۱۵ به عنوان قاعده بوده است.
ثالثاً، در ولایت در نکاح، ولی قهری مستقلاً برای صغیر نکاح را منعقد می کند و اراده و رضایت صغیر در تحقق نکاح هیچ دخالتی ندارد، لیکن در اذن ولی در نکاح، ایجاب و قبول نکاح منتسب به اراده صغیر و اعلام رضایت اوست و ولی قهری صرفا به خاطر حمایت از صغیر کم تجربه و فاقدتمییز کامل، یا قبل از وقوع نکاح، صغیر را ماذون در انعقاد نکاح می کند، یا نکاحی را که صغیر بدون اذن واقع ساخته است اجازه می کند و به ماوقع اعتبار می بخشد. دقت در الفاظ بکار رفته در نص قانونی جدید نشان می دهد که هدف مقنن اذن در نکاح بوده است زیر ا از یک طرف « اذن » ولی را برای نکاح صغیر لازم می داند و از سوی دیگر، عقد نکاح صغیر را به اذن ولی « منوط » می کند.
توضیح آن که در خصوص ماهیت اذن اختلاف است، برخی معتقدند اذن صرفاً اعلام رضایت است و واقعه حقوقی ارادی است نه عمل حقوقی. در مقابل، غالباً اذن را عمل حقوقی یک جانبه تلقی کرده، برای آن ماهیت انشایی قایل هستند. اگر اذن صرف اعلام رضا و اثر آن اباحه عمل باشد، رضا نمی تواند عقد را واقع سازد. و اگر اذن جنبه انشایی داشته باشد، اذن در نکاح به معنای تحقق ایجاب یا قبول نکاح نیست.
همچنین در لسان حقوقی اصطلاح « منوط است » هنگامی استعمال می شود که نفوذ عمل حقوقی وابسته به امر دیگری باشد و هنگامی می توان عدم نفوذ نکاح را تصور نمود که عقد نکاح توسط خود صغیر و بدون اذن قبلی یا اجازه بعدی ولی قهری واقع شده باشد. این تفسیر هنگامی تقویت می شود که ماده ۱۰۴۱ اصلاحی عقد نکاح را که مرکب از ایجاب و قبول است به دختر و پسر نسبت داده است(عقد نکاح دختر… و پسر…) و الا مقنن باید
تزویج دختر و پسر را به ولی قهری منتسب می ساخت.
رابعا، با توجه به قاعده مذکور در ماده ۱۰۶۴ قانون مدنی، حصول اهلیت نکاح مشروط به بلوغ است و اصل عدم ولایت اقتضاء می کند که اصولا هیچ کس بر دیگری در امور مالی و غیر مالی اختیار نداشته باشد و تشریع ولایت بر غیر محدود به نص و قدر متیقن باشد. بنابراین اختیار ولی در نکاح صغیر باید محدود به اذن در نکاح شود و از اعمال ولایت در نکاح که موجب نقض قاعده منع نکاح قبل از بلوغ و اصل عدم ولایت می شود پرهیز کرد.
خامساً، آیه ۶ سوره نساء (و ابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح…) به روشنی دلالت می کند که رسیدن به سن نکاح نشانه پایان صغر است و اگر ازدواج در سن کودکی صحیح بود نباید رسیدن به قابلیت جسمی نکاح نهایت دوران صغر باشد.
سادساً، منع نکاح قبل از کسب قابلیت جسمی ازدواج و لزوم نکاح آزادانه در معاهدات بین المللی، که ایران عضو برخی از این عهدنامه ها است مورد تصریح قرار گرفته است. احتمال زیاد وجود دارد که قانون گذار با هدف انطباق قوانین داخلی با تعهدات بین المللی خود، از باب مصلحت، ولایت در نکاح را رد کرده و دخالت در نکاح صغیر را محدود به اعطای اذن ازدواج صغیر ممیز کرده باشد و نکاح اطفال غیر ممیز مطلقاً ممنوع شده باشد.
سابعاً، ماده ۱۰۴۱ اصلاحی به عنوان قاعده، نکاح دختر کمتر از ۱۳ سال و پسر کمتر از ۱۵ سال را منع می کند و به عنوان استثنای بر قاعده، نکاح صغیر را با اذن ولی و تشخیص مصلحت به وسیله دادگاه پذیرفته است. استثنایی بودن حکم ایجاب می کند که تفسیر مضیق شود و محدود کردن قلمرو استثناء به صغیر ممیز و اذن در نکاح در راستای همین امر است.
ثامناً، فلسفه نکاح سعادت فرد و جامعه و ایجاد آرامش روحی برای زوجین و تناسل است. دختر و پسر باید در سنی ازدواج کنند که معنای زناشویی و مسئولیت های ناشی از آن را درک کرده و از توانایی تربیت فرزند برخوردار باشند. نکاح در سنین پایین موجب ضعف عقلی و هوشی فرزندان می شود و خطر بی سوادی زن و مرد افزایش می یابد. اینها دلایلی است که نکاح قبل از بلوغ جسمی و عقلی را با مانع مواجه می سازد. محدود کردن آثار زیانبار چنین ازدواجهایی اقتضاء می کند که ماده ۱۰۴۱ ق.م بر معنایی حمل شود که از موارد نکاح قبل از بلوغ کاسته شود و اعمال نهاد اذن ولی در نکاح به جای ولایت در نکاح، ابزاری هر چند ناقص، برای تامین همین هدف است.
نهاد ولایت در نکاح با تاسیس اذن ولی در نکاح از حیث ماهیت و اثر با هم متفاوت هستند. از نظر ماهیت، در اولی عقد نکاح با اراده ولی منعقد می شود ولی در دومی عقد نکاح ناشی از اراده خود صغیر است و نقش ولی محدود به اعطای اذن قبلی یا اجازه بعدی است. از حیث اثر در ولایت در نکاح، تزویج صغیر ممیز و غیر ممیز مجاز است ولی در اذن ولی در نکاح، چون صغیر غیر ممیز از قصد انشاء برخوردار نیست و عدم تمییز وی مطلق است و مطلقاً فاقد اهلیت استیفاء است در نتیجه نکاح وی مطلقاً ممنوع است، لیکن نکاح دختر و پسر ممیز با اذن ولی و رعایت مصلحت به تشخیص دادگاه معتبر است.
ب: معیار مصلحت در نکاح صغیر
همیشه نکاح صغیر با اعطای معافیت از شرط سن نکاح مشروط به رعایت مصلحت شده است که احراز این مصلحت گاه در صلاحدید ولی قهری و گاه در صلاحیت مقامهای قضایی قرارگرفته است.
در قانون جدید هم، نکاح صغیر در کمتر از سن قانونی نکاح (۱۳ و ۱۵ سال) منوط به اذن ولی و مقید به « شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح » شده است. حال این پرسش مطرح است که مفهوم مصلحت و معیار آن چیست؟ آیا صرف عدم مفسدت کافی است یا علاوه بر آن، وجود مصلحت لازم است؟ معیار مصلحت در کنار معیار کفایت چه جایگاهی دارد؟
مشهور فقها معتقدند اقدام ولی قهری علاوه بر آن که نباید برای صغیر مفسده ای به بار آورد، به عنوان مثال نباید موجب تالم روحی یا زیان جسمی یا کسر حیثیت و شوون اجتماعی شود یا باعث گردد که طفل ترک تحصیل نماید یا از دنیای کودکان که برای رشد طفل ضرورت دارد، کناره گیری کند، بلکه منافع مادی و معنوی که لازمه تحقق مصلحت است در نتیجه ازدواج برای طفل فراهم شود. به عنوان مثال، دختری که پس از مرگ مادر دچار تالم روحی شدید شده است و وابستگی عاطفی به پسری از خویشاوندان داشته باشد با تزویج آنان، سلامت روانی خود را باز یابد یا پدری که دچار فقرمالی شدید است و مجبور به منع فرزندان از ادامه تحصیل و واداشتن آنان به کار باشد، به واسطه نکاح فرزند صغیر خود با فرزند یک خانواده متمول، منفعت ادامه تحصیل و دوری از مفسدت کار اجباری را برای وی تامین کند. بنابراین مقنن معیار مصلحت را، که امر موضوعی است و با قراردادن فرد متعارف در شرایط ویژه صغیر ارزیابی صورت می گیرد (معیار نوعی – شخصی)، برگزیده است و با مفهوم آیه ۱۵۲ سوره انعام(لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن) به طریق اولی موافقت دارد.[۱۳۴]
البته با توجه به این که اطفال کمتر از ۱۳ یا ۱۵ سال از تجربه کافی و اراده قوی در انتخاب همسر برخوردار نیستند و اذن پدر در نکاح در عمل موجب تحمیل نظر ولی بر صغیر می گردد و موجب می شود که حق انتخاب همسر و شریک زندگی و استقلال صغیر در یکی از مهمترین و خصوصی ترین جنبه های زندگی از بین برود، غالباً نکاح به مصلحت صغیر نیست و اثبات خلاف این فرض مبتنی بر غلبه به عهده ولی قهری است. به همین دلیل است که مقنن با اصلاح قانون، ارزیابی نظر ولی را در رعایت مصلحت به دادگاه صالح واگذار کرده است و ولی در مقام مدعی باید دلایل خود را در لزوم
نکاح صغیر و مصالح توجیه کننده آن به محکمه ارائه دهد.
یکی از مراجع تقلید معاصر معتقد است : « با توجه به این که ولایت پدر منوط به مصلحت صغیر است و در عصر و زمان ما غالباً غبطه و مصالح صغیر در ازدواج نمی باشد، بنابراین پدران جز در موارد استثنایی حق ندارند صغیر یا صغیره را به عقد کسی در آورند » واقعیت همین است نکاح در سنین پایین، علاوه بر پیامدهای ناگوار جسمی و روانی، باعث می شود صغیر موقعیت های اجتماعی مانند موقعیت تحصیلی، مهارتهای شغلی و موقعیت اقتصادی را غالباً از دست بدهد. پیامدهای بارداری در سنین پایین مانند مرده زایی، سقط جنین، کمبود رشد، عقب ماندگی ذهنی کودکان، افزایش زایمان غیر طبیعی و سزارین از لحاظ پزشکی قابل انکار نیست. اقدام مقنن در تجویز نکاح صغیر به عنوان عمل خلاف قاعده نشانی از همین ملاحظات است.
در خصوص لزوم مصلحت در زمان عقد نکاح یا لزوم استمرار آن برای ایام آینده، یکی از فقها معتقد است: « در عقد مولی علیه رعایت مصلحت او به طور دایم در عقد نکاح دایم و رعایت مصلحت به طور موقت در عقد موقت یعنی به قدر مدت عقد لازم است و با نبودن آن عقد باطل است » . اگر مقصود از این فتوی آن باشد که نکاح صغیر با توجه به روال متعارف و پیش بینی یک فرد متعارف از آینده زوجین، باید مصلحت آمیز به نظر آید، قابل تایید است. ولی اگر منظور این است که اگر، علی رغم وجود مصلحت در زمان عقد نکاح و استمرار آن در آینده طبق روال متعارف، به دلیل وقوع حوادث غیر قابل پیش بینی، بقای رابطه زوحیت در آینده به مصلحت نباشد، عقد را باطل یا غیر نافذ تلقی کنیم یا خیار فسخ برای صغیری که اکنون رشید است قایل شویم، به نظر قابل پذیرش نیست، زیرا در هر عقد نکاحی و در مورد افراد رشید هم، احتمال شکست ازدواج و کشف به مصلحت نبودن انعقاد نکاح از ابتدا، وجود دارد و این امر مقتضای عجز بشری و جهل او به آینده است و تکلیف تضمین مصلحت آینده تکلیف ما لایطاق است.
ج: ضمانت اجرای شرایط نکاح صغیر
با توجه به ماده ۱۰۴۱ اصلاحی ۸۱ برای نکاح صغیر سه شرط لازم است: رعایت مصلحت، اذن ولی و اجازه دادگاه صالح، ضمانت اجرای فقدان هر کدام از شرایط سه گانه بررسی می شود.[۱۳۵]
۱- ضمانت اجرای عدم رعایت مصلحت صغیر
در فقه امامیه، نسبت به ضمانت اجرای عدم رعایت مصلحت صغیر در نکاح انعقاد یافته به وسیله ولی اختلاف نظر است: بطلان نکاح، عدم نفود آن، خیار فسخ به صورت مطلق یا در فرض عدم رعایت مصلحت و تفکیک میان نکاح پسر صغیر و دختر صغیر اقوال مذکور در کتاب فقها ست، مشهور فقها قایل به عدم نفوذ است.
در ماده ۱۰۴۱ ق.م اصلاحی ۸۱، علاوه بر تکلیف ولی قهری در اذن توام با مصلحت، وجود مصلحت باید از سوی دادگاه صالح احراز شود و این پرسش را مطرح می سازد که در نظام حقوقی کنونی آیا ادعای یکی از زوجین، بعد از رسیدن به سن بلوغ یا رشد، مبنی بر بطلان نکاح به علت عدم رعایت مصلحت مسموع است یا خیر؟
ممکن است ادعا شود، عدم نفوذ نکاح صغیر به جهت عدم رعایت مصلحت، ناظر به فرضی است که ولی قهری از باب ولایت در نکاح و بدون دخالت دادگاه اقدام به تزویج صغیر کرده است، لیکن در ماده ۱۰۴۱ اصلاحی ۸۱ ادعای عدم نفوذ نکاح و عدم رعایت مصلحت مسموع نیست زیرا دادگاه صالح تشخیص ولی قهری در احراز مصلحت را تایید کرده است و تصمیم دادگاه از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار است و مصلحت خانواده ایجاب می کند پس از نظر مصلحت آمیز ولی قهری و نظارت استصوابی دادگاه بر آن، ادعای مخالف آن مسموع نباشد و پیوند نکاح را سست ننماید، مضاف بر آن که در حکم جدید عقد نکاح منتسب به اراده خود صغیر است و قیاس آن با ماده ۱۰۴۱ ق. م اصلاحی ۶۱ و ۷۰ و فقه امامیه که مبتنی بر ولایت در نکاح است صحیح نیست.[۱۳۶]
لیکن برای پاسخ درست لازم است ابتدا بررسی شود که تصمیم دادگاه در تایید اقدام ولی و احراز مصلحت که قاعدتاً به شکل صدور اجازه نکاح صادر می شود، آیا یک عمل ترافعی است یا عمل حسبی و اگر عمل حسبی است، حکم تلقی می شود یا تصمیم؟
به نظر می رسد تصمیم مقام قضایی از مصادیق عمل حسبی باشد زیرا با توجه به ماده یک قانون امور حسبی، عمل حسبی وقتی از دادگاه صادر می شود که علی القاعده اختلاف و نزاعی وجود ندارد و وجود طرف مقابل لازم نیست، لیکن در عین حال نظارت و مداخله قاضی لازم است. نحوه نگارش ماده ۱۰۴۱ اصلاحی ۸۱ نشان می دهد که ولی قهری در هر حال و بدون لزوم وقوع اختلاف و بدون ضرورت تعیین طرف مقابل، باید تایید مقام قضایی را در تشخیص مصلحت صغیر تحصیل کند و اجازه نکاح دریافت کند.
همچنین به نظر می رسد، تصمیم دادگاه صالح در صدور اجازه نکاح در قالب «تصمیم» باشد نه حکم، توضیح آن که از یک سو طبق ماده ۲۷ قانون امور حسبی، «تصمیم دادگاه در امور حسبی قابل پژوهش و فرجام نیست جز آن چه در قانون تصریح شده است » پس قابلیت پژوهش و فرجام در امور حسبی که به موجب نص قانون قابل پژوهش هستند حکم اطلاق می شود. بنابراین صدور اجازه نکاح مشمول اصل قرار گرفته و در قالب « تصمیم » می باشد و نتیجتاً قابل تجدید نظر و فرجام نیست، از سوی دیگر، تصمیماتی که دادگاهها به عنوان ناظر به حقوق عامه می گیرند و غرض دادرس حفظ منافع عمومی است نه فصل خصومت، از حاکمیت امر مختوم برخودار نیستند. مضافاً آن که مطابق مواد ۴۰ و ۴۴ و مفهوم ماده ۴۱ قانون امور حسبی، دادگاه می تواند تصمیم خود در امور حسبی را راسا یا به موجب تذکر یا بر حسب اعتراض شخص ثالث تغییر دهد، یعنی با کشف دلایلی که نا
درستی تصمیم را مدلل کند، با عدول از رای سابق خطای تصمیم خود را جبران کند.

اعتیاد به مواد مخدر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




بحث به تعریف حکومت و دولت اشاره ای داشته باشیم.
در علم سیاست، دولت و حکومت دارای معنی و تعریف خاصی است که در کتب علم سیاست به آن تعاریف اشاره شده است.
«واژه دولت در دائره المعارف بین المللی و نیز دائره المعارف آمریکانا این گونه تعریف شده است:
دولت عبارت است از گروهی از مردم که در سرزمینی معین و تحت قیمومیت یک حکومت که بر ابعاد داخلی و خارجی حاکمیت دارد زندگی می کنند. [۲۳۲]
فرهنگ اصطلاحات علمی – اجتماعی دولت را با دیدی وسیع تر می نگرد:
دولت مجموعه هستی مردم است در سرزمین مشخص و تحت اداره حکومت سیاسی معین.[۲۳۳]
و در کتاب آشنایی با علم سیاست آمده است که:
دولت از نقطه نظر علم سیاست و حقوق عمومی عبارت است از اجتماعی از مردم (با جمعیت تقریباً زیاد) که به طور مداوم در سرزمین معلومی سکونت اختیار کرده و مستقل (و یا تقریباً مستقل) بوده و دارای یک حکومت متشکل می باشند که اکثریت جمعیت مذکور عادتاً از دستورات آن اطاعت نمایند.[۲۳۴]
در فرهنگ علوم سیاسی «دولت» چنین تعریف شده است:
۱- سازمان سیاسی جامعه که متشکل از حکومت، مردم و سرزمین با مرزهای معین است، اگر یکی از این سه عنصر در میان نباشد، دولت به وجود نمی آید؛
۲- قدرتی که از جامعه برخاسته است و خود را مافوق جامعه قرار داده و دارای مفاهیم حقوقی، سیاسی و اقتصادی است و عوامل تشکیل دهنده آن عبارتند از: جامعه، قلمرو دولتی و تشکیلات حکومتی[۲۳۵] در فرهنگ علوم سیاسی درباره تعریف دولت چنین آورده شده است:
«این اصطلاح که معادل انگلیسی آن State و لاتین آن Status است مأخوذ از واژه State به معنای «ایستاده» بوده که اندیشه استحکام نیز از آن مستفاد می شود، «دولت» به معنای وسیع کلمه عبارت از جامعه ای است که در آن قدرت سیاسی طبق «قوانین اساسی» تعیین و تشریح شده است، به معنای محدودتر دولت عبارت از قدرتی است که سرنوشت جامعه فوق الذکر را در دست دارد، در مفهوم عمومی، دولت به معنای مجموعه سازمان های اجرایی است که قدرت اداره جامعه را به آن داده اند، دولت به معنای اول به طور کلی دارای سه رکن است که عبارتند از: قلمرو، جمعیت و حاکمیت.
۱- قلمرو و جمعیت: قلمرو یک دولت عبارت است از ناحیه ای از زمین، دریا و هوا که در حدود آن دولت اعمال حاکمیت می کند؛ داشتن قلمرو شرط اصلی تشکیل دولت است. جمعیت عبارت است از کلیه افرادی که در یک کشور ساکن هستند. شایان ذکر است که اتباع بیگانه مقیم یک کشور جزء جمعیت آن محسوب می شوند و تابع نظام حقوقی خاصی هستند، جمعیت یک کشور ممکن است از عناصری تشکیل شود که از لحاظ نژاد، زبان، و دین و مذهب و تمدن با هم متفاوت باشند.
۲- حاکمیت: قدرت مستقل یک دولت را برای اداره یک کشور اصطلاحاً اعمال حاکمیت قدرت حاکمه می نامند که باید دارای شرایط زیر باشد:
الف: دارای نیروی مادی اعمال حاکمیت باشد؛ نظیر: نیروهای مسلح، سازمان های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی؛
ب: قدرت حاکمه باید دائمی و منظم باشد؛
ج: از لحاظ اداره امور داخلی و خارجی مستقل باشد.[۲۳۶]
تاکنون، دولت را تعریف کردیم و به این نتیجه رسیدیم که: دولت واحدی است که از چهار عنصر جمعیت و سرزمین، حکومت و حاکمیت ترکیب شده است. اما آیا حکومت با دولت مترادف است یا خیر؟ در جواب این سؤال باید بگوئیم که: اگر دولت را صرفاً چنین تعریف کنیم که از چهار عنصر فوق، تشکیل شده است، در اینجا مرادف حکومت و حاکمیت نیست، ولی اگر دولت را یک قدرت سیاسی سازمان یافته ای بدانیم که دارای جنبه آمریت و نهی کننده گی است، مرادف با حکومت می شود.
بر طبق این تعریف، دولت به معنای قوه مجریه کشور و هیأت دولت، نیست که فقط وظیفه اش اجرای قانون باشد، بلکه به مفهوم هیأت حاکمه است که مجموعه ی سازمان ها و نهادهای قدرت را شامل می شود. «این معنا از حکومت دارای سه بعد و جنبه متمایز و در عین حال مرتبط با یکدیگر است.
الف) حکومت و دولت، صاحب اقتدار است و امر و نهی می کند و فرمان می راند. این آمریّت و اقتدار (Authority) ویژگی تفکیک ناپذیر همه صور و اشکال حکومت و دولت است.
ب) حکومت، دارای سازمان و ساختار (Structure) است.
دولت، چه در شکل استبدادی و چه در قالب دموکراتیک آن، سازمان یافته است و از ارگان ها و نهادهایی برای اعمال حاکمیت خویش مدد می گیرد.
ج) حکومت اعمال قدرت می کند یعنی وظایفی را برعهده می گیرد و در سطح جامعه و در برابر دیگر حکومت ها دارای کارکرد (Function) است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ب.ظ ]




۲۰۲۰فصل دوازدهم۸۰۳۰جمع۹۶۲۸۳۰۰


نمودار شماره۲۷ :توزیع فراوانی و درصد هدفهای رفتاری حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل اول ” ساختمان بدن موجودات زنده “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیرحاصل می گردد:
فصل اول با عنوان ” ساختمان بدن موجودات زنده ” شامل ۶ صفحه و ۸ هدف رفتاری تدوین شده است که ۵ هدف یعنی( ۵/۶۲%) در سطح درک و فهم و ۱ هدف یعنی (۵/۱۲ % ) در سطح تجزیه و تحلیل و ۲ هدف یعنی (۲۵% ) در سطح ارزشیابی می باشد .چون محتوای فصل اول از نظر میزان پوشش بر روی سطوح مختلف حیطه ی شناختی بلوم از توازن مناسبی برخوردار نمی باشد و فقط به سه سطح درک و فهم ،تجزیه و تحلیل و ارزشیابی تاکید نموده و به سایر حیطه ها توجهی نشده است در نتیجه متن این فصل نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد .

نمودار شماره۲۸ :توزیع فراوانی و درصد هدفهای رفتاری حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل دوم ” غذاسازان بزرگ “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیر حاصل می گردد:
فصل دوم با عنوان ” غذا سازان بزرگ ” شامل ۸ صفحه و ۱۳ هدف رفتاری تدوین شده است که ۷ هدف یعنی ( ۸۵/۵۳ % ) در سطح درک و فهم و ۵ هدف یعنی (۴۶/۳۸ % ) در سطح کاربرد و ۱ هدف یعنی (۷/۷% ) در سطح ترکیب می باشد .
چون محتوای فصل دوم از نظر میزان پوشش بر روی سطوح مختلف حیطه ی شناختی بلوم از توازن مناسبی برخوردار نمی باشد و فقط به سه سطح درک و فهم ،کاربرد و ترکیب تاکید نموده و به سایر حیطه ها توجهی نشده است در نتیجه متن این فصل نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد.

نمودار شماره۲۹ : توزیع فراوانی و درصد هدفهای رفتاری حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل سوم ” گیاهان موجودات پرارزش “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیر حاصل می گردد:
فصل سوم با عنوان ” گیاهان ،موجودات پر ارزش ” شامل ۱۰ صفحه و ۱۴ هدف رفتاری است که ۳هدف یعنی ( ۴۳/۲۱ % ) در سطح دانش و ۱۰ هدف یعنی (۴۳/۷۱ % ) در سطح درک و فهم و ۱ هدف یعنی (۱۴/۷% ) در سطح ارزشیابی می باشد .
چون محتوای فصل سوم از نظر میزان پوشش بر روی سطوح مختلف حیطه ی شناختی بلوم از توازن مناسبی برخوردار نمی باشد و فقط به سه سطح دانش ، درک و فهم و ارزشیابی تاکید نموده و به سایر حیطه ها توجهی نشده است در نتیجه متن این فصل نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد .

نمودار شماره ۳۰ : توزیع فراوانی و درصد هدفهای رفتاری حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل چهارم ” جانوران بی مهره “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیر حاصل می گردد:
فصل چهارم با عنوان ” جانوران بی مهره ” شامل ۸ صفحه و ۱۱ هدف رفتاری است که ۲هدف یعنی ( ۱۸/۱۸ % ) در سطح دانش و ۹ هدف یعنی (۸۲/۸۱ % ) در سطح درک و فهم می باشد .
چون محتوای فصل چهارم از نظر میزان پوشش بر روی سطوح مختلف حیطه ی شناختی بلوم از توازن مناسبی برخوردار نمی باشد و فقط به دو سطح دانش و درک و فهم تاکید نموده و به سایر حیطه ها توجهی نشده است در نتیجه متن این فصل نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد .

نمودار شماره ۳۱ : توزیع فراوانی و درصد هدفهای رفتاری حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل پنجم ” مخلوطها “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیر حاصل می گردد :
فصل پنجم با عنوان ” مخلوطها ” شامل ۶ صفحه و ۱۱ هدف رفتاری می باشد که ۳ هدف یعنی( ۲۷/۲۷ %)در سطح درک و فهم و ۴ هدف یعنی(۳۷/۳۶ % )در سطح کاربرد و ۲ هدف یعنی (۱۸/۱۸% )در سطح تجزیه و تحلیل و ۱ هدف یعنی(۹/۹ % )در سطح ترکیب و هدف یعنی (۹/۹%)در سطح ارزشیابی می باشد .
محتوای فصل پنجم تقریبا به همه ی سطوح حیطه ی شناختی به غیر از سطح دانش توجه کرده اما چون از توازن مناسب بر روی سطوح مختلف برخوردار نمی باشد و به دانش زیر بنای اصول توجهی نشده است در نتیجه متن این فصل نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد .

نمودار شماره ۳۲ : توزیع فراوانی و درصد هدفهای رفتاری حیطه شناختی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل ششم ” نور و بازتابش “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیر حاصل می گردد:
فصل ششم با عنوان ” نور و بازتابش ” شامل ۸ صفحه و ۱۴ هدف رفتاری می باشد که ۲هدف یعنی ( ۲۹/۱۴ % ) در سطح دانش ، ۴ هدف یعنی ( ۵۷/۲۸ % ) در سطح درک و فهم ، ۱هدف یعنی (۱۴/۷ %) در سطح کاربرد ، ۴ هدف یعنی (۵۷/۲۸ % ) در سطح ترکیب و ۳ هدف یعنی (۴۳/۲۱ % ) در سطح ارزشیابی قرار دارد .محتوای فصل ششم تقریبا به همه ی سطوح حیطه ی شناختی به غیر از سطح تجزیه و تحلیل توجه کرده اما چون از توازن مناسب بر روی سطوح مختلف برخوردار نمی باشد و به سطح تجزیه و تحلیل توجهی نشده است در نتیجه متن این فصل نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد .

نمودار شماره ۳۳ : توزیع فراوانی و درصد تحلیل هدفهای رفتاری حیطه شناختی علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در رابطه با فصل هفتم ” الکتریسیته “
نتایج : با توجه به ارقام مندرج در طرازهای جدول و پیکره ی نمودار ترسیمی نتایج زیر حاصل می گردد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]




به طور کلی؛ نتایج این مطالعه بیانگر آن بود که نمونه ها در بعد کنترل شخصی و قاطعیت، سطح مهارت پایین تری داشتند. لذا؛ پیشنهاد شده که در طول دوره ی آموزش کارشناسی، به تقویت این مهارت ها با بهره گرفتن از روش های تدریس مناسب همچون روش های حل مسئله و ایفای نقش پرداخته شود. فراهم کردن فضای آموزشی و بالینی مناسب جهت تدریس دروس با روش های حل مسئله و به کار گیری تفکر انتقادی به منظور تقویت هر چه بیشتر مهارت های خلاقیت و حل مسئله ضروری است. همچنین بیان شده که اشتغال به کار و شرکت در کلاس های مهارت زندگی سبب تقویت این مهارت ها می شود، لذا پیشنهاد شده که در طول دوران تحصیل، زمینه ی اشتغال مناسب برای دانشجویان فراهم شده و بعد از فارغ التحصیلی و ورود به محیط کار، این مهارت ها توسط مسئولین مراکز آموزشی یا درمانی ارزیابی شده و در صورت نیاز، کلاس هایی جهت تقویت این مهارت ها برگزار شود (۱).
با توجه به بررسی سایر عوامل مرتبط با مهارت های حل مسئله، به مطالعه ی گوون (۲۰۱۰) اشاره می شود که مطالعه ای با هدف تعیین سطوح قاطعیت و مهارت های حل مسئله ی دانشجویان کارشناسی حوزه های مختلف دانشکده ی آموزش حرفه ای دانشگاه قازی[۶۲] در ترکیه انجام داد. به این منظور، ۳۰۲ دانشجو در رشته های تغذیه و اقتصاد منزل، رشد کودک، صنایع دستی، صنایع طراحی پوشاک، آرایشگری و هنر کاربردی (مانند طراحی دکوراسیون منزل) در طول شش ماهه ی اول سال تحصیلی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ انتخاب شدند. ۸۴/۷۳ درصد از نمونه ها زن و ۱۶/۲۶ درصد مرد بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مشتمل بر سه بخش بود. پرسشنامه قاطعیت والتون- آکار[۶۳] که شامل ۲۸ عبارت است، ۱۷ عبارت آن، درباره ی رفتار کناره گیری و ۱۱ عبارت دیگر، درباره ی قاطعیت می باشد و دامنه ی امتیازات آن، بین ۲۸ تا ۱۶۸ می باشد. همبستگی درونی حیطه ی کناره گیری، ۸۳/۰ و حیطه ی قاطعیت، ۷۸/۰ محاسبه شد. ابزار حل مسئله ی هپنر و پیترسون نیز که توسط تایلن[۶۴]، ساهین و هپنر با فرهنگ ترکیه ای سازگار شده و شامل ۳۲ عبارت مثبت و منفی بود. دامنه ی نمرات آن بین ۳۲ تا ۱۹۲ می باشد. نمره ی بالاتر نشان دهنده ی درک پایین تر از مهارت های حل مسئله است و بالعکس. پایایی آن از طریق آزمون مجدد ۸۶/۰، ضریب آلفا کرونباخ ۸۸/۰ و پایایی از طریق دونیم کردن[۶۵] ۸۱/۰ برآورد شد. سومین بخش پرسشنامه، فرم مشخصات دموگرافیک شامل سن، جنس، رشته تحصیلی، رضایت از رشته تحصیلی، سطح موفقیت درک شده، ارتباط با همتایان، نگرش والدین و شرکت در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی بود. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۶ و با بهره گرفتن از آزمون های آماری تی، آنوا و ضریب همبستگی پیرسون آنالیز شده بودند.
یافته های حاصل از مطالعه نشان داد که هیچ تفاوت معناداری در میانگین نمره های قاطعیت و حل مسئله براساس جنس، سن، رشته تحصیلی و رضایت از رشته تحصیلی وجود نداشت. اما در میانگین نمره ی قاطعیت (۰۵/۰>P، ۸۱/۲=F) و مهارت حل مسئله ی دانشجویان (۰۱/۰>P، ۵۱/۴=F) براساس میزان موفقیت درک شده توسط آنان، تفاوت آماری معناداری وجود داشت. در واقع؛ افرادی که موفقیت های خود را در سطح خیلی خوب ارزیابی نمودند نسبت به سایر افراد، قاطعیت و مهارت های حل مسئله ی بالاتری داشتند (۰۵/۰>P). همچنین در میانگین نمره ی قاطعیت (۰۰۱/۰>P، ۰۵/۱۱=F) و مهارت حل مسئله (۰۱/۰>P، ۴۵/۵=F) براساس رضایت از ارتباط با همسالان، تفاوت آماری معناداری وجود داشت. در میانگین نمره ی قاطعیت (۰۵/۰>P، ۴۴/۴=F) براساس نوع رفتار درک شده از مادران، تفاوت آماری معناداری وجود داشت. یعنی سطح قاطعیت دانشجویانی که رفتار مادرانشان را دموکراتیک تصور می کردند، بیشتر از دانشجویانی بود که رفتار مادرانشان را دیکتاتوری می دانستند (۰۵/۰>P) اما هیچ تفاوت معناداری در سطح قاطعیت و مهارت های حل مسئله ی دانشجویان براساس نوع رفتار درک شده از پدرانشان وجود نداشت. همچنین، بین میانگین نمره ی قاطعیت و شرکت در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی دانشجویان، تفاوت معناداری یافت شد (۰۱/۰>P، ۰۱/۷=F)، در حالیکه بین مهارت حل مسئله و شرکت در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی هیچ تفاوت آماری معناداری یافت نشده بود. با بهره گرفتن از آزمون ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که بین سطوح قاطعیت و مهارت های حل مسئله دانشجویان همبستگی معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P، ۴۳۳/۰- =r). یافته های این مطالعه نشان دادند که افزایش در سطوح قاطعیت به افزایش مهارت های حل مسئله منجر می شود.
در پایان این مطالعه، پیشنهاداتی جهت افزایش سطوح قاطعیت و مهارت های حل مسئله در دانشجویان آمده است که عبارتند از: تشویق و انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی برای پیشرفت فردی، راهنمایی و انجام فعالیت های سازماندهی شده توسط مشاورین مدارس برای ارتقاء قاطعیت و مهارت های حل مسئله دانش آموزان و والدین آن ها، انجام مطالعات طولی برای شناسایی تاثیرات آموزش دانشگاهی بر سطوح قاطعیت و مهارت های حل مسئله ی دانشجویان، انجام مطالعات مشابه بر روی گروه های مختلف دانشجویی و مقایسه ی نتایج آن ها با یکدیگر می باشد (۲۲).
در جهت تشخیص سایر عوامل مرتبط با مهارت های حل مسئله، به مطالعه ی گورال (۲۰۱۰) اشاره می شود. وی مطالعه ای با هدف تعیین ارتباط فعالیت های ورزشی بر مهارت های حل مسئله ی دانش آموزان دبیرستانی مدارس دولتی در شهر بورسا[۶۶]ی ترکی

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

ه انجام داد. ۶۰۰ نفر (۳۸۹ دختر و ۲۱۱ پسر) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. جمع آوری داده ها با بهره گرفتن از پرسشنامه ی محقق ساخته صورت گرفت. داده ها با بهره گرفتن از آزمون های تی و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند و سطح معناداری[۶۷]، ۰۵/۰ در نظر گرفته شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ۸/۶۴ درصد از نمونه ها دختر و اکثریت آن ها (۵/۴۳%) در رده ی سنی ۱۴ سال بودند، ۸/۴۶ درصد از آنان در شهرستان متولد شده بودند، مادران ۳۵ درصد آنان و پدران ۲/۶۲ درصد آنان، تحصیلات ابتدایی داشتند. میانگین درآمد ماهیانه ی ۳۵ درصد آنان، در سطح متوسط بود و ۵۰ درصد به طور منظم و مرتب ورزش می کردند. بین مهارت های حل مسئله ی نمونه ها با میزان شرکت در فعالیت های ورزشی و سطح درآمد آن ها ارتباط آماری معناداری وجود داشت (۰۵/۰>P).
نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن بود که بین مهارت حل مسئله ی دانش آموزانی که ورزش می کردند و دانش آموزانی که ورزش نمی کردند، تفاوت معناداری وجود داشت (۰۵/۰>P). همچنین، سطح درآمد عامل مهمی در تعیین میزان مهارت های حل مسئله ی دانش آموزان می باشد و مهارت های حل مسئله ی دانش آموزان با سطح درآمد بالاتر، می تواند کارآمدتر باشد (۰۵/۰>P). در نتیجه؛ این طور بیان شده است که شرکت در فعالیت های ورزشی و سطح بالای درآمد خانوار، از جمله عوامل مهم و مؤثر بر مهارت های حل مسئله ی دانش آموزان دبیرستانی می باشد (۲۰).
همچنین، کسکین و یلدیریم (۲۰۰۸) در دانشگاه علوم پزشکی آتاترک[۶۸] ترکیه، مطالعه ای با هدف تعیین ارتباط بین توانایی های حل مسئله و ویژگی های شخصیتی خودمختار و استقلال طلب با انواع هوش انجام دادند. نمونه های این پژوهش شامل ۱۸۰ نفر (۵۱ نفر پسر و ۱۲۹نفر دختر) از دانشجویان دانشکده ی آموزش حرفه ای تکنولوژی پزشکی این دانشگاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توضیح هدف پژوهش به دانشجویان و ذکر داوطلبانه بودن شرکت در مطالعه، اقدام به جمع آوری اطلاعات براساس پرسشنامه و به روش مصاحبه ی چهره به چهره نمودند. ابزارهای استفاده شده در این مطالعه، عبارت بودند از: ۱) ابزار مهارت های حل مسئله ی هپنر و پیترسون که توسط ساهین و همکاران در ترکیه هنجاریابی شده بود. دامنه ی نمره ی این ابزار از ۳۲ تا ۱۹۲ متغیر است. کسب نمره بالا، نشان دهنده ی عدم اعتماد به توانایی فرد در حل مسائل است. در این مطالعه، ثبات درونی آن، ۹۱/۰ گزارش شد. ۲) مقیاس خودمختاری اجتماعی[۶۹] که یک ابزار ۶۰ عبارتی با مقیاس ۵ رتبه ای لیکرت می باشد و دو حیطه ی وابستگی و استقلال نسبت به دیگران را بررسی می کند. دامنه ی نمره ی هر حیطه از ۰ تا ۱۵۰ متغیر است و نمره ی بالاتر نشان دهنده ی کاربرد بیشتر آن حیطه توسط فرد است. در مطالعات مختلف در کشور ترکیه، ثبات درونی حیطه ی وابستگی، بین ۷۰/۰ تا ۸۳/۰ و برای حیطه ی استقلال ۸۱/۰ گزارش شده است. ۳)پرسشنامه ی هوش چندگانه[۷۰] آرمسترونگ[۷۱] بود که انواع هوش چندگانه ی فردی را تعیین می کند. این پرسشنامه، انواع هوش را به هفت دسته ی زبانشناختی، منطق- ریاضی، دیداری- فضایی، جسمانی- حرکتی، موسیقی، ارتباط بین فردی، درون فردی، و طبیعت شناسی تقسیم می کند. ۱۰ زیر مقیاس و ۸۰ عبارت دارد و با مقیاس لیکرت (از کاملاَ مخالفم تا کاملاَ موافقم) نمره گذاری می شود. آنالیز اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS نسخه ی ۱۱ انجام شد. در تجزیه و تحلیل و مقایسه ی پارامتر ها از میانگین، آزمون های تی و آنوا استفاده شد، همبستگی داده ها بوسیله ی آزمون همبستگی پیرسون انجام گرفت و سطح معناداری، زیر ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته های این مطالعه نشان دادند که اکثریت نمونه ها (۷/۷۱%)، دختر و ۳/۲۸ درصد از آنان پسر و میانگین سنی نمونه ها ۵۴/۱±۲۷/۱۹ بود. ۸/۶۲ درصد از نمونه ها، دانشجویان سال اول و ۲/۳۷ درصد از آنان، دانشجویان سال دوم بودند. نمره ی مهارت های حل مسئله، خودمختاری و هوش چندگانه بر حسب جنس، با آزمون آنوا به دست آمد، بر این اساس نمره ی توانایی حل مسئله در پسران به طور معناداری بیشتر از دختران بود (۰۵/۰>P، ۱۹/۴ = F). یعنی اینکه پسران توانایی کمتری در حل مسئله داشتند. همچنین نمره ی خود مختاری در دختران بالاتر بود اما این مقدار به لحاظ آماری معنادار نبود. نمره ی هوش کلامی (۰۵/۰>P، ۳۹/۱۱=F )، دیداری- فضایی (۰۰۱/۰>P، ۴/۱۲= F) و موسیقیایی (۰۵/۰>P، ۲۶/۱۱= F) در دختران به طور معناداری بالاتر بود. بین امتیاز خودمختاری و نمره ی حل مسئله، ارتباط منفی معناداری دیده شد (۰۰۱/۰>P). در ارزیابی امتیاز خود مختاری بر حسب انواع هوش، این طور بیان شد که با افزایش نمره ی هوش کلامی (۰۰۰/۰=P)، ریاضی- منطق (۰۱۹/۰=P)، دیداری- فضایی (۰۲۷/۰=P)، جسمانی- حرکتی (۰۰۹/۰=P)، هوش درون فردی (۰۰۰/۰=P)، و طبیعت شناسی (۰۰۰/۰=P)، نمره ی خودمختاری نیز به طور معناداری افزایش یافته است.
به طور کلی؛ نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که توانایی حل مسئله ی دانشجویان بر حسب خودمختاری متفاوت است. به عبارت دیگر، بین شخصیت خودمختار و نوع هوش و توانایی حل مسئله ی دانشجویان، ارتباطی وجود دارد و در نهایت پیشنهاد شده که تحقیقات بیشتری برای درک بهتر ارتباط بین انواع هوش، نوع شخصیت خودمختار و استراتژی سازگاری با مشکل و حل مسائل مورد نیاز است (۲۳).
با توجه به هدف دیگر این مطالعه و تعیین ابعاد انگیزش تحصیلی در
واحدهای مورد پژوهش، به مطالعه ی رستگار خالد (۱۳۸۹) اشاره می شود. وی مطالعه ای با عنوان تفاوت های جنسیتی در انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام داده است. ۳۰۷ نفر از کلیه ی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه شاهد که حداقل یک نیمسال از تحصیل آنها گذشته بود، به صورت در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش انگیزش تحصیلی از مقیاس انگیزش تحصیلی والرند استفاده شد. این مقیاس توسط باقری و همکاران به فارسی ترجمه شد و طی یک پژوهش میدانی با شرایط و فرهنگ ایرانی منطبق گردید. شامل ۲۸ عبارت می باشد و سه بعد انگیزش درونی، بیرونی و بی انگیزشی را می سنجد. لذا در این مطالعه، پایایی آن بررسی شد و آلفاکرونباخ هر یک از ابعاد آن بالاتر از ۷۷/۰ گزارش شد. برای تعیین نقش جنسیت در پیشرفت تحصیلی و سطوح انگیزش تحصیلی دانشجویان، از آزمون تی مستقل استفاده شد و تفاوت میانگین پیشرفت تحصیلی دختران و پسران به لحاظ آماری معنادار گزارش شد
 (۰۱/۰=P). در بعد انگیزش درونی و بیرونی میانگین نمره دختران به طور معناداری بالاتر از پسران بود (۰۰۰۱/۰>P)، اما در بعد بی انگیزشی، تفاوت معناداری بین دو جنس دیده نشد. این طور بیان شده است که در بین دانشجویان برخوردار از انگیزش تحصیلی، جنسیت تاثیر تعدیل کننده (به نفع دختران) دارد، اما بین دانشجویان بی انگیزه، این تاثیر را ندارد. برای بررسی رابطه ی بین انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی از تحلیل رگرسیون لجستیک چندگانه[۷۲] استفاده شد و نتایج یافته ها نشان داد که سطح انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی ارتباط معناداری دارد (۰۵/۰>P). همچنین مشخص شد که انگیزش درونی بیشترین تاثیر و بی انگیزشی فاقد تاثیر معنادار بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان بوده است. رابطه ی بین انگیزش درونی با پیشرفت تحصیلی، در بین دختران قوی تر از پسران (۴۸/۰ در برابر ۴۱/۰) بود، در حالیکه، رابطه بین انگیزش بیرونی با پیشرفت تحصیلی در بین پسران قوی تر از دختران (۳۰/۰ در برابر ۰۴/۰) بود.
به طور کلی؛ نتایج این مطالعه نشان داد که میزان پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران می باشد و در بین دختران، انگیزش درونی با عملکرد تحصیلی، رابطه ی قوی تری دارد در حالیکه در پسران، رابطه ی انگیزش بیرونی با پیشرفت تحصیلی قوی تر است (۵۴).
با توجه به اهمیت آموزش مهارت حل مسئله و تاثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی و سازگاری با نقش های جدید در میان دانشجویان پرستاری، شهبازی و همکاران (۱۳۹۰) مطالعه ای با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر میزان تحمل استرس در دانشجویان پرستاری شیراز انجام دادند. این پژوهش، یک مطالعه ی نیمه تجربی دو گروهی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود که در آن ۴۳ نفر از دانشجویان سال چهارم (ترم ۷) کارشناسی دانشکده ی پرستاری و مامایی حضرت فاطمه در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد مطالعه قرار گرفتند. شیوه ی نمونه گیری، مبتنی بر هدف و حجم نمونه با کل جمعیت برابر بود. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه های اطلاعات فردی و هوش هیجانی بار- آن[۷۳] (برای تعیین میزان تحمل استرس) بود. پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، دارای ۱۳۳ سوال و ۱۵ خرده مقیاس می باشد که تحمل استرس نیز یکی از این خرده مقیاس ها می باشد. دانشجویان پس از تکمیل پرسشنامه ها، به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. جهت کنترل انتقال اطلاعات بین دانشجویان گروه های آزمون و شاهد، از لیست تقسیم بندی دانشجویان برای کارآموزی ها که در ابتدای ترم تحصیلی توسط آموزش دانشکده ارائه شده بود، استفاده شد و بر این اساس، گروه های با شماره ی فرد، گروه آزمون (۲۰ نفر) و گروه های با شماره ی زوج، گروه شاهد (۲۳ نفر) را تشکیل دادند و بدین ترتیب کمتر با هم در تماس بودند.
دوره ی آموزش مهارت حل مسئله در ۶ جلسه ی ۲ ساعته در طول ۶ هفته، با حضور گروه آزمون و با بهره گرفتن از شیوه های بحث گروهی، بارش افکار[۷۴] و با بهره گیری از الگوی حل مسئله ی اجتماعی زوریلا و گلدفراید[۷۵] برگزار گردید. مراحل این الگو عبارت از جهت گیری کلی، تعریف و صورت بندی مسئله، تولید راه حل های بدیل، تصمیم گیری، اجرای راه حل و بازبینی بود. بلافاصله پس از پایان برگزاری کلاس ها و ۲ ماه پس از آن، مجدداً آزمون هوش هیجانی بار- آن (بخش تحمل استرس) توسط دانشجویان گروه آزمون و شاهد، تکمیل گردید. داده ها با بهره گرفتن از آزمون های آماری من ویتنی[۷۶]، آنالیز واریانس مشاهدات تکرار، تی زوج[۷۷]، تی مستقل و کای اسکوار[۷۸] تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته های این مطالعه نشان داد که اکثریت نمونه ها (۷/۹۰%) دختر و ۳/۹ درصد از آن ها پسر بودند. میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش، ۷۲/۰±۷۴/۲۱ بود. میانگین نمرات هوش هیجانی گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله، تفاوت آماری معناداری نداشت. همچنین، آزمون کای اسکوار نشان داد که گروه ها از نظر متغیرهای جنس، محل سکونت، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، میزان علاقه به رشته تحصیلی، سن پدر، سن مادر و وقوع بحران اخیر در خانواده، اختلاف آماری معنی داری نداشتند. سابقه ی شرکت در کلاس های یوگا، حل مسئله، هوش هیجانی و کنترل استرس نیز در هیچ یک از گروه ها وجود نداشت. آزمون آماری تی زوج نشان داد که میانگین نمرات میزان تحمل استرس دانشجویان گروه آزمون، قبل، بلافاصله و ۲
ماه پس از آموزش حل مسئله، اختلاف آماری معناداری داشت (۰۱/۰
>P)، در حالی که در گروه شاهد، از این لحاظ، اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد. آزمون آماری تی مستقل نیز، در میانگین نمره ی تحمل استرس در مراحل قبل، بلافاصله و ۲ ماه پس از آموزش حل مسئله در دو گروه، اختلاف آماری معناداری را نشان داد (۰۰۱/۰>P). همچنین بررسی و مقایسه ی تغییرات میانگین نمرات میزان تحمل استرس در مراحل قبل، بلافاصله و ۲ ماه پس از مداخله، با بهره گرفتن از آزمون آنالیز واریانس مشاهدات تکراری نشان داد که بین میانگین نمرات تحمل استرس در گروه آزمون و شاهد، اختلاف آماری معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P).
نتایج این مطالعه نیز بیانگر آن بود که استفاده از برنامه های آموزش مهارت حل مسئله، در بلوغ شناختی، عاطفی و مهارتی دانشجویان نقش داشته و همچنین باعث افزایش سطح تحمل استرس در دانشجویان پرستاری شده است. در نهایت، این طور بیان شده است که با توجه به حساسیت شغلی پرستاران و اهمیت قدرت تصمیم گیری و توانایی حل مشکلات، می توان امیدوار بود که با تقویت حل مسئله، گام مؤثری در جهت ارتقای شغلی و علمی پرستاران برداشته شده و موقعیت این رشته ی علمی را به جایگاه شایسته تری ارتقاء بخشید و در پایان این مطالعه، به استفاده از این روش در آموزش، پژوهش و خدمات بالینی پرستاران توصیه شده است (۱۰).
فصل سوم

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

روش اجرای پژوهش :

این فصل از پایان نامه مشتمل بر روش پژوهش و ملاحظات اخلاقی مربوط به آن است. مطالبی که تحت عنوان روش پژوهش ارائه می گردد، شامل نوع پژوهش، جامعه پژوهش، نمونه پژوهش، مشخصات واحدهای مورد پژوهش، محیط پژوهش، ابزار و روش گردآوری اطلاعات، تعیین اعتبار[۷۹] و اعتماد علمی[۸۰] ابزار و روش تجزیه و تحلیل آن می باشد.

نوع پژوهش :

پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است که در آن مهارت های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

جامعه پژوهش :

جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان سال اول تا چهارم کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان (دانشکده های پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و لنگرود) می باشد.

نمونه پژوهش :

در پژوهش حاضر، نمونه پژوهش همان جامعه پژوهش می باشد.

تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری :

در این پژوهش نمونه گیری، به روش سرشماری انجام و کل جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. کلیه دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان (۴۵۶ نفر) که واجد معیارهای ورود به پژوهش و مشغول به تحصیل در دانشکده های پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت (۳۱۷ نفر) و لنگرود (۱۳۹نفر) بودند، مورد بررسی قرار گرفتند و مطابق اصل داوطلبانه بودن شرکت در مطالعه، ۴۰۴ نفر در این پژوهش شرکت کردند.

مشخصات واحد های مورد پژوهش :

کلیه واحدهای مورد پژوهش جهت شرکت در این مطالعه باید واجد شرایط زیر میبودند:

  1. دانشجویان مشغول به تحصیل در ترم اول تا هشتم کارشناسی پرستاری دانشکده های پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و لنگرود باشند.
  2. دانشجویان مهمان یا انتقالی نباشند.

محیط پژوهش:

محیط این پژوهش شامل دانشکده های پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و لنگرود می باشد.

ابزار گردآوری اطلاعات :

ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه می باشد. پرسشنامه استفاده شده براساس اهداف مشتمل بر دو قسمت به شرح ذیل بود:
الف) ابزار حل مسئله هپنر و پیترسون (۱۹۸۲): این ابزار به منظور سنجش مهارت حل مسئله در دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت و شامل ۳۲ عبارت می باشد. پاسخ این عبارات در مقیاس ۶ حالتی لیکرت تنظیم شده و از ۱ (کاملاَ موافقم) تا ۶ (کاملاَ مخالفم) متغیر است و دارای ۱۵ عبارت (۳۱، ۲۹، ۲۷، ۲۴، ۲۳، ۲۰، ۱۶، ۱۴، ۱۳، ۱۲، ۱۱، ۴، ۳، ۲، ۱) منفی بوده که به طور معکوس نمره دهی می شوند. حداقل نمره مهارت حل مسئله ۳۲ و حداکثر آن ۱۹۲ است و نمره پایین تر از میانگین نشان دهنده توانایی بالاتر در حل مسئله می باشد. در این مطالعه، وضعیت مهارت های حل مسئله را در دو حالت مساوی و کمتر از میانگین نمره مهارت حل مسئله (مطلوب) و بیشتر از میانگین نمره مهارت حل مسئله (نامطلوب) ارزیابی نموده ایم. این ابزار شامل سه مولفه اعتماد به خود در حل مسئله (سوالات: ۵- ۹- ۱۰- ۱۱- ۱۸- ۲۱- ۲۲- ۲۵- ۳۰- ۳۱- ۳۲)، شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله (سوالات:۱- ۲- ۴- ۶- ۷- ۸- ۱۲- ۱۴- ۱۵- ۱۶- ۱۷- ۱۹- ۲۰- ۲۶-۲۷- ۲۸) و کنترل شخصی (سوالات: ۳- ۱۳- ۲۳- ۲۴- ۲۹) می باشد. در مولفه اعتماد به خود در حل مسئله، دامنه نمره دهی از ۱۱ تا ۶۶ متغیر بوده و نمره ی پایین تر از میانگین، نشان دهنده ی اعتماد به نفس بالاتر دانشجو در حل مسائل و مشکلات است. در مولفه شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله، دامنه نمره دهی از ۱۶ تا ۹۶ متغیر بوده و نمره ی پایین تر از میانگین، بیانگر تمایل بیشتر فرد برای مقابله با مسائل به جای اجتناب از آن ها است و در مولفه کنترل شخصی، دامنه نمره دهی از ۵ تا ۳۰ متغیر بوده و نمره ی پایین تر از میانگین، نشان دهنده ی توانایی بالاتر در کنترل شخصی است.
ب) عوامل مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان که خود شامل سه بخش است:
بخش اول، پرسشنامه عوامل فردی- اجتماعی شامل سوالاتی در زمینه سن، جنس، وضعیت تاهل، تعداد خواهر و برادر، محل تولد، محل سکونت، وضعیت سکونت، سطح تحصیلات والدین و وضعیت اشتغال آن ها، درآمد ماهیانه، ورزش کردن، سابقه ی مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر، سابقه ی کار در بالین، میزان رضایت از ارتباط با دوستان و همسالان، موفقیت در حل مسائل و مشکلات، کمک خواستن از افراد هنگام برخورد با مشکل و ارزیابی نوع رفتار والدین از دیدگاه فرد می باشد. بخش دوم، پرسشنامه عوامل آموزشی که پژوهشگر ساخته بوده و شامل سوالاتی در مورد دانشکده محل تحصیل، سال تحصیلی، میانگین معدل کل، عدم قبولی در واحد درسی، سابقه ی مشروط شدن در دانشگاه، سابقه ی شرکت در کلاس های مهارت های زندگی، رضایت از رشته ی تحصیلی، میزان موفقیت در مهارت های حرفه ای و بالینی، و میزان موفقیت درک شده ی دانشجو در امر تحصیل می باشد. بخش سوم، پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند (۱۹۹۲) که بر مبنای نظریه خودتعیین کنندگی دسی و ریان طراحی شده، می باشد. این ابزار شامل ۲۸ پرسش می باشد و سه بعد انگیزش درونی (سوالات: ۲، ۴، ۶، ۹، ۱۱، ۱۳، ۱۶، ۱۸، ۲۰، ۲۳، ۲۵، ۲۷)، انگیزش بیرونی (سوالات: ۱، ۳، ۷، ۸، ۱۰، ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۲۱، ۲۲، ۲۴، ۲۸) و بی انگیزشی (سوالات: ۵، ۱۲، ۱۹، ۲۶) را می سنجد. پاسخ این عبارات در مقیاس ۵ حالتی لیکرت تنظیم شده و از ۱ (کاملاَ مخالفم) تا ۵ (کاملاَ موافقم) متغیر است و نمره ی بالاتر در هر بعد، بیانگر کاربرد بیشتر آن بعد در فرد است.

عکس مرتبط با سیگار

تعیین اعتبار علمی یا روایی ابزار :

جهت تعیین اعتبار علمی پرسشنامه ها از شاخص روایی محتوی (CVI)[81] و ضریب روایی محتوی (CVR)[82] استفاده شد. به این منظور، ابتدا فرم اصلی پرسشنامه های مهارت های حل مسئله و انگیزش تحصیلی ترجمه و باز ترجمه گردید، سپس فرم ترجمه شده، در اختیار ۱۳ نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت قرار داده شد و پس از جمع آوری نظرات، ضریب روایی محتوی برای کلیه ی عبارات هر دو پرسشنامه مهارت های حل مسئله و انگیزش تحصیلی، برابر با ۱ محاسبه شد. همچنین شاخص روایی محتوی برای عبارات پرسشنامه مهارت های حل مسئله بین ۷/۰ تا ۱ و برای پرسشنامه انگیزش تحصیلی بین ۸/۰ تا ۱ بود. با کمک اساتید راهنما و مشاور، پیشنهادات بررسی شده و با اعمال نظرات اصلاحی، پرسشنامه نهایی تنظیم گردید.

تعیین اعتماد علمی یا پایایی ابزار :

در این پژوهش جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها، از ضریب آلفاکرونباخ به منظور بررسی تجانس درونی و بازآزمایی با فاصله ده روز جهت تعیین ثبات ابزار استفاده گردید. به این منظور، در یک مطالعه مقدماتی[۸۳] تعداد ۲۰ پرسشنامه در اختیار ۲۰ نفر از دانشجویان کارشناسی پرستاری قرار داده شد تا نسبت به تکمیل آن اقدام کنند و جهت آزمون مجدد، پس از ده روز مجدداَ همان ابزارها در اختیار همان ۲۰ دانشجو قرار گرفت. سپس تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار spss نسخه ۱۹ انجام شد.
استفاده از روش آلفاکرونباخ، تجانس درونی ابزارها را مناسب و به شرح ذیل نشان داد:
الف) پرسشنامه مهارت های حل مسئله: مهارت حل مسئله کل ۸۰/۰ α=، بعد شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله: ۸۱/۰ α=، بعد اعتماد به خود در حل مسئله: ۷۱/۰ α=، بعد کنترل شخصی: ۷۸/۰ α=.
ب) پرسشنامه انگیزش تحصیلی: انگیزش درونی: ۸۲/۰ α=، انگیزش بیرونی: ۸۹/۰ α=، بی انگیزشی: ۸۵/۰ α=.
استفاده از ضریب همبستگی درونی[۸۴]، پایایی ابزارها را مناسب و به شرح ذیل نشان داد:
الف) پرسشنامه مهارت های حل مسئله: مهارت حل مسئله کل: ۹۷/۰ R= ، بعد اجتناب- نزدیکی ۹۶/۰ R= ، بعد اعتماد به خود در حل مسئله ۹۲/۰ R= ، بعد کنترل شخصی در حل مسئله ۸۲/۰ R= .
ب) پرسشنامه انگیزش تحصیلی: بعد انگیزش درونی: ۸۱/۰=R ، بعد انگیزش بیرونی: ۸۵/۰=R ، بعد بی انگیزشی: ۸۳/۰=R .
نتایج فوق در مجموع نشان دهنده این است که هر دو ابزار از پایایی مناسبی برخوردارند.

روش گردآوری اطلاعات :

این پژوهش پس از تشکیل شورای پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در تاریخ ۱۸/۰۴/۱۳۹۲ به شماره ۹۰۲۱۲۹ در دفتر معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان به ثبت رسید. سپس با شروع ترم جدید تحصیلی در پاییز همان سال اقدام به نمونه گیری گردید. نمونه گیری در آذر ماه، به مدت سه هفته و جمع آوری اطلاعات به شیوه خود گزارش دهی انجام گردید. ابتدا با ارائه معرفینامه معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان به معاونت پژوهشی و اداره آموزش هر یک از دانشکده های شهید بهشتی رشت و لنگرود، لیست اسامی کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل و واجد شرایط ورود به مطالعه از دانشکده های مذکور گرفته شد (۴۵۶ نفر). پژوهشگر پس از مراجعه به کلاس های درس و محیط های کارآموزی بالینی، خود را به واحدهای مورد پژوهش معرفی کرده و با توضیح هدف تحقیق و با ذکر محرمانه ماندن اطلاعات از واحدهای مورد پژوهش درخواست شد تا به صورت داوطلبانه نسبت به تکمیل فرم رضایتنامه کتبی شرکت در پژوهش اقدام کنند. در نهایت ۴۰۴ نفر از دانشجویان واجد شرایط، علاقمند به شرکت در پژوهش بودند که از آنان خواسته شد طی مدت زمان بیست دقیقه نسبت به تکمیل پرسشنامه های تحقیق اقدام نمایند.

روش تجزیه و تحلیل داده ها :

روش تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به عنوان پژوهش (بررسی مهارت های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن) و نوع متغیرهای آن در نظر گرفته شدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم