پایان نامه طلاق رجعی و مبارات |
طلاق رجعی
خداوند متعال در قرآن کریم به این قسم از اقسام طلاق اشاره کرده است:
«الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسان…»[۱]
«طلاق، دو مرتبه است (و در هر مرتبه) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند (و آشتى نماید)، یا با نیکى او را رها سازد.»
مفسران در شأن نزول این آیه گفتهاند که زنى خدمت یکى از همسران پیامبر (ص) رسید و از شوهرش شکایت کرد که او پیوسته وى را طلاق مىدهد و سپس رجوع مىکند تا به این وسیله به زیان و ضرر افتد- و در جاهلیت چنین بود که مرد حق داشت همسرش را هزار بار طلاق بدهد و رجوع کند و حدى براى آن نبود، هنگامى که این شکایت به محضر پیغمبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم رسید، آیه فوق نازل گشت و حد طلاق را سه بار قرار داد.[۲]
همچنین در سوره طلاق میخوانیم:
«فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ…»[۳]
«و چون به پایان مدت رسیدند، یا به وجهى نیکو نگاهشان دارید یا به وجهى نیکو از آنها جدا شوید…»با توجه به آنچه که در شأن نزول آیه نخست بیان شد روشن میشد که مراد از طلاق در جمله «الطَّلاقُ مَرَّتانِ …»، طلاق رجعى است که شوهر مىتواند در بین عده برگردد، و لذا آیه شریفه، شوهر را مخیر کرده بین دو چیز، یکى امساک، یعنى نگه داشتن همسرش که همان رجوع در عده است و دیگرى رها کردن او، تا از عده خارج شود، و أما طلاق سوم همان است که جمله «فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ …»[۴] ، حکمش را بیان مىکند.[۵]
در طلاق رجعی هر گاه زنی که همسرش با وی همبستر شده، برای بار اول یا دوم طلاق داده شود و این طلاق در مقابل دریافت مالی نباشد، آن را طلاق رجعی میگویند.[۶]
طلاق رجعی ارتباط میان زوجین را به کلی قطع نمیکند و در مدتی که «عده» نامیده می شود، شوهر حق رجوع دارد یعنی میتواند بدون تجدید عقد نکاح به همسرش مراجعه کند و زندگی سابقش را ادامه دهد.[۷]
گفتنی است که همه مذاهب اتفاق دارند طلاق رجعی آن است که زوج حق دارد مادامی که مطلقه در عده است به او رجوع کند چه زوجه راضی باشد یا نباشد. و این رجوع بدون مهر جدید و تمعد جدید میباشد زیرا طلاق رجعی امتداد زوجیت است.[۸]
۴-۲-۲- طلاق بائن
در طلاق بائن، طلاق دهنده حق رجوع ندارد. طلاق بائن به طور کلی عقد نکاح را منحل میسازد و جدایی کامل میان زن و شوهر برقرار میکند. طلاق دخترانی که به سن عادت ماهانه نرسیده اند و طلاق زنانی که از عادت ماهانه مأیوسند و یائسه نامیده میشوند و طلاق زنانی که شوهران هنوز با آنها مباشرت نکردهاند و طلاق سوم و طلاق خلع و طلاق مبارات همه بائن میباشند. اما طلاق اول و دوم زنانی که به سن عادت زنانه رسیده و از آن مأیوس نیستند طلاق رجعی است.[۹]
طلاق بائن خود دارای اقسامی است که در این جا به دو قسم آن اشاره میکنیم:
۴-۲-۳ طلاق خلع
فقها در تعریف خلع گفتهاند: خلع آن است که مرد در مقابل دریافت مالی از همسرش از او جدا شود این عوض فدیه و افتداء نامیده می شود.[۱۰]
قرآن کریم راجع به طلاق خلع میگوید:
«فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها…»[۱۱]
«اما هر گاه دانستید که آن دو حدود خدا را رعایت نمىکنند اگر آن، خود را از شوى باز خرد، گناهى بر آن دو نیست. اینها حدود خدا است. از آن تجاوز مکنید که ستمکاران از حدود خدا تجاوز مى کنند.»
بر اساس این آیه اگر زن تمایل به ادامه زندگى زناشویى نداشته باشد، و دو همسر از این بترسند که با ادامه زندگى زناشویى حدود الهى را بر پا ندارند، زن میتواند در ازای پرداخت فدیه طلاق بگیرد. در حقیقت در اینجا سرچشمه جدایى، زن است، و او باید غرامت این کار را بپردازد و به مردى که مایل است با او زندگى کند اجازه دهد با همان مهر، همسر دیگرى انتخاب کند.[۱۲]
بنابراین طلاق خلع در مذهب امامیه صحیح بوده و مستند به قرآن کریم است.
مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز در این باره بر این باور هستند که طلاق خلع صحیح و تمام احکام بر آن مترتب می باشد ولی آن را مکروه می دانند.[۱۳]
البته باید توجه داشت که دین مبین اسلام این که مرد بخواهد برای به دست آوردن مالی از زن، او را تحت فشار قرار دهد را به شدت محکوم و مذمت کرده است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ یَأْتینَ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیرا»[۱۴]
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، شما را حلال نیست که زنان را بر خلاف میلشان به ارث ببرید. و تا قسمتى از آنچه را که به آنها دادهاید بازپس ستانید بر آنها سخت مگیرید، مگر آنکه مرتکب فحشایى به ثبوت رسیده شده باشند. و با آنان به نیکویى رفتار کنید. و اگر شما را از زنان خوش نیامد، چه بسا چیزها که شما را از آن خوش نمىآید در حالى که خدا خیر کثیرى در آن نهاده باشد.»
۴-۲-۴- طلاق مبارات
طلاق مبارات طلاقی است که زن و شوهر هر دو از یکدیگر کراهت دارند. در طلاق مبارات زن فقط تمام یا قسمتی از مهریه خود را به شوهر می بخشد و جایز نیست که در طلاق مبارات شوهر بیش از مهر زن را مطالبه کند.[۱۵]
بنابر آنچه که گذشت، زوجه میتواند در طلاق خلع و مبارات در ازای پرداخت فدیه و مال از شوهر
خود جدا شود. البته تفاوت میان آن دو این است که فقها اتفاق دارند که در طلاق مبارات، شوهر حق ندارد بیش از مهریه از زن فدیه بگیرد و در خلع جمعی بر آنند که مرد میتواند بیش از مهریه نیز بگیرد.[۱۶]
[۱] . سوره بقره، آیه ۲۲۹.
[۲] . طبرسی، افضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه گروهی از مترجمان، ج۳، ص۱۱.
[۳] . سوره طلاق، آیه ۲.
[۴] . سوره بقره، آیه ۲۳۰.
[۵] . طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان/ ج۲/ص ۳۵۱.
[۶] . بدوی، عبدالعظیم، مختصر فقه از قرآن و سنت/ ص ۴۳۲.
[۷] . خزائلی، محمد، احکام قرآن/ خزائلی، محمد/ چهارم، ۱۳۶۰/ ص ۱۰۶.
[۸] . محمدغریب، محمود، الطلاق تحسبونه هینا و هو عنداله عظیم، ج اول، ص ۷.
[۹] . خزائلی، محمد، احکام قرآن/ ص ۱۰۷.
[۱۰] . بدوی بن عبدالعظیم مختصر فقه از قرآن و سنت/ ، / ص ۴۳۳.
[۱۱] . سوره بقره، آیه ۲۲۹.
[۱۲] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۶۹.
[۱۳] . مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذهب الخمسه، ج ۴، ص ۳۰۷.
[۱۴] . سوره نساء، آیه ۱۹.
[۱۵] . محمد غریب، محمود، الطلاق تحسبونه هینا و هو عنداله عظیم، ج ۱، ص ۸.
[۱۶] . خزائلی، محمد، احکام قرآن/ خزائلی، محمد/ انتشارات جاویدان/ چهارم/ ۱۳۶۰/ ص ۱۰۷.
لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 02:10:00 ب.ظ ]
|