کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب

 



رفتارگرایان فرض را بر این گذاشته اند که تشنگی و گرسنگی غرایز اساسی هستند که کودک را به عمل وا می دارند. به نظر آن ها آن چه نیازهای زیستی کودک را ارضاء می کند (به عبارتی سائق را کاهش می دهد) “تقویت کننده اولیه” نامیده می شود؛ مثلاً؛ غذا برای کودک گرسنه تقویت کننده اولیه محسوب می شود. افراد و اشیایی که به هنگام کاهش سائق حضور می یابند، از طریق تداعی با آن تقویت کننده، “تقویت ثانویه” نامیده می شوند (ماسن، ۱۹۸۵؛ ترجمه حقیقی، ۱۳۸۱). آن ها بر این باورند که مراقبت کننده یک تقویت کننده شرطی شده می شود. نوزاد یک پاسخ (بازتاب) غریزی به تغذیه شدن دارد. او لذت را تجربه می کند. و مراقبت کننده به وی نزدیک می شود تعمیم پیدا می کند (فلانگان[۱]، ۱۹۹۹).

مادر رضایت خود را در پایان دادن به فریادهای بچه پیدا می کند و در نتیجه خود را نیز آرام        می کند. کودک با لبخند و غان وغون کردن های خود، به کسانی که او را آرام می کنند، پاداش می دهد (اینسورث و همکاران، ۱۳۷۸).

۲-۴-۷-۶- نظریه شناختی

بر طبق نظریه شناختی، شکل گیری دلبستگی تا حد زیادی به سطح شناختی کودکان وابسته است. قبل از ایجاد دلبستگی کودک باید بتواند اشخاص آشنا (موضوع بالقوه دلبستگی) را از غیر آشنا یا غریبه متمایز سازد. او در عین حال باید به شکل گیری مفهوم پایداری شیء دست یافته باشد. بنابراین شاید تصادفی نباشد که دلبستگی ها نخستین بار در سن ۷ تا ۹ ماهگی ظاهر می شوند، دقیقاً زمانی که کودکان شروع به نشان دادن شواهد آشکار پایداری شیء می کنند (کافتسیوس[۲]، ۲۰۰۴).

۲-۴-۸-دلبستگی و مشکلات رفتاری هیجانی دوره نوجوانی

نظریه دلبستگی مبنای نظری قوی را برای درک وجود مشکلات رفتاری و هیجانی در دوران نوجوانی در اختیار قرار داده است (مارش[۳] و همکاران، ۲۰۰۳). نظریه دلبستگی به علت نقشی که برای رویدادهای دوران کودکی و محرومیت مادرانه در ایجاد رفتار مجرمانه قایل است، جایگاه خاصی در بین نظریه هایی دارد که به تبیین رفتار بزهکارانه پرداخته اند. در نظریه دلبستگی همواره بر دو نکته تاکید شده است: اول این که رابطه گرم، نزدیک و پیوسته مادر (یا جانشین دایم وی) با کودک برای سلامت روانی اش ضروری است. و دوم این که جدایی از مادر و یا طردشدگی از سوی وی در اغلب بزهکاران دیده می شود (بالبی و اینسورث، ۱۹۶۵؛ به نقل از دادستان، ۱۳۸۲). بزهکاری از نظر روانشناختی و روانپژشکی در چارچوب اختلال های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد؛ به صورتی که راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکی آمریکا (۲۰۰۰) بزهکاری را تحت چندین برچسب متفاوت، مبتنی بر شدت مشکل رفتاری از جمله اختلال تضاد ورزی، اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضد اجتماعی به کار برده است.

بالبی جدایی از مادر را در ایجاد بزهکاری دخیل می داند، چرا که کودکان با دلبستگی ناسالم، محیط شان را به عنوان یک محیط متزلزل و تهدیدکننده، دریافت می کنند، سپس هنجارهای جامعه تنزل پیدا کرده و به تدریج افراد از لحاظ عاطفی- هیجانی از جامعه ای که به آن تعلق دارند، جدا می شوند. مطالعه خط سیر نوجوانی گویای آن است که همه نوجوانان یک نیاز ذاتی به دلبستگی دارند؛ در عین حال، نوجوانانی هستند که با روش ها و سبک های دلبستگی ناسالم مواجه اند (شالیزا[۴]، ۲۰۰۱). مطالعات مختلف نشان داده اند که بین سبک های دلبستگی نوجوان و بروز مشکلات رفتاری در دوره نوجوانی ارتباط وجود دارد.

۲-۵- ابراز وجود

     ابراز وجود عبارت است از جرأت مندی و توانایی ابراز وجود و ابراز حقوق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران که به فرد اجازه می دهد اعتماد به نفس را در خود حس کرده و امکان دستیابی به روابط صادقانه را افزایش دهد و کمک می کند تا فرد احساس بهتری درباره خود داشته و به موقعیت های روزمره تسلط بیشتری بیابد، نتیجه این جرأت مندی، افزایش توان تصمیم گیری و احتمال توفیق در نیل به اهداف   می باشد.

[۱]. Flanagan

[۲]. Kafetsios

[۳] .Marsh & et al

[۴] .Shaliza

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 05:25:00 ب.ظ ]




یکی از سوالات اساسی که همواره ذهن بشر را به خود اشتغال داشته، این است که آدمی چقدر بر زندگی و سرنوشت خود تسلط دارد. و چقدر نیروهای خارج از وجودش در تعیین سرنوشت او دخیل هستند و کنترل زندگی او را در اختیار می گیرند. افراد طبعاً علاقمند هستند که بدانند آیا سرنوشت مختوم و قطعی که تخلف ناپذیر است زندگانی آن ها را تعیین می کند و او از خود در این راهی که     می رود اختیاری ندارد و مانند پر کاهی در کف تند بادی است یا خیر چنین سرنوشتی در کار نیست و او می تواند مسیر زندگی خود را تعیین کند (مطهری، ۱۳۶۱).

روان کاوان با نگرش خاص خود به دوران رشد و تکیه بر نقش پنج سال اول زندگی در واقع نگاهی جبرگرایانه بر رفتارهای بشر دارند و او را اسیر غرایز می دانند و عوامل بیرونی را در تعیین سرنوشت فرد صاحب نقش اساسی و اصلی می دانند و همچون اسکینر[۱] (۱۹۷۱) و پیروان وی در موضع گیری خود عوامل محیطی را تعیین کننده رفتارهای ما می دانند، هدف آن ها این است که ما تحت کنترل پاداش ها و تنبیه های بیرونی هستیم و اراده آزاد، زاییده تخیلات ماست، یا چیزی که سلیگمن[۲] (۱۹۷۵) آن را درماندگی آموخته شده، نامیده است بنا به تعریف او عبارت است از اعتقاد به اینکه نتایج به دست آمده از سوی فرد، مستقل از اعمال انجام شده به وسیله او هستند.

انسان گرایان بر خلاف این دو دیدگاه انسان را حاکم بر سرنوشت خود می دانند و بر نیروها و آرزوهای انسان، اراده آزاد و تحقق امکانات و استعدادهای انسان تاکید می ورزند و او را موجودی خلاق، و در حال رشد و شکوفایی می دانند، که می داند چه می کند، برای چه می کند، و کاملاً بر رفتار خود کنترل دارد (شولتز[۳]، ۱۹۹۴؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۰).

۲-۶-۱ تعریف منبع کنترل

راتر برای اینکه تفاوتهای شخصیت موجود در عقاید ما نسبت به منبع تقویت را تبیین کند، مفهوم مکان کنترل را معرفی کرد. به عقیده راتر برخی افراد معتقدند تقویت کننده ها به رفتار خود آن ها وابسته اند (کنترل درونی)، در حالی که برخی دیگر فکر می کنند تقویت کننده ها توسط نیروهای بیرونی کنترل می شوند (کنترل بیرونی). افرادی که با متغیر شخصیت منبع کنترل درونی مشخص می شوند اعتقاد دارند تقویتی که آن ها دریافت می کنند تحت کنترل رفتارها و ویژگی های خود آن ها است، آن هایی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند تصور می کنند که تقویت توسط دیگران، سرنوشت یا شانس کنترل می شود. آن ها متقاعد شده اند که در رابطه با این نیروهای بیرونی، عاجز هستند (راتر، ۱۹۶۶).

منبع کنترل ما تأثیر زیادی بر رفتارمان دارد افراد دارای منبع کنترل بیرونی، که معتقدند رفتارها و توانایی هایشان تأثیری در تقویت هایی که دریافت می کنند ندارند، اغلب ارزش کمی برای هر گونه تلاش در جهت بهبود شرایط خود قایل اند، وقتی که آن ها تصور می کنند انتظار کنترل کمی بر زندگی خود چه در زمان حال یا آینده دارند، پس چرا تلاش کنند؟ در مقابل، افراد دارای منبع کنترل درونی معتقدند که آن ها کنترلی جدی بر زندگی دارند و طبق آن نیز رفتار می کنند. پژوهش ها نشان داده است که آن ها در تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل می کنند و کمتر مستعد تلاشهای نفوذ کردن بر آن ها هستند، ارزش بیشتر برای مهارت ها و پیشرفت های خود قایل اند، و نسبت به نشانه های محیطی که برای هدایت رفتار خود به کار می برند هوشیارتر هستند (فارس، ۱۹۷۶، به نقل از فراهانی، ۱۳۷۸).

افرادی که دارای مکان کنترل بیرونی هستند ترجیح می دهند خودشان تصمیم گیری کنند، از پیش خود را برای شرایط آماده سازند، از وابستگی به دیگران دوری کنند، و در موقعیت های گروهی نقش رهبری داشته باشند در مقابل افراد دارای مکان کنترل بیرونی گرایشی به دوری کردن از مسئولیت ها داشته و ترجیح می دهند دیگران برایشان تصمیم بگیرند (شولتز، ۱۹۹۴؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۸۰).

معمولاً برخی از افراد عقیده دارند که فعالیت های خود آن ها در به حداکثر رساندن پیامد های خوب و به حداقل رساندن پیامد های بد نقش مهمی ایفا می کنند و و این در برگیرنده مفهومی است که اصطلاحاً به آن مکان کنترل درونی می کویند و برخی دیگر نیز عقیده دارند که آن چه بر آنان می گذرد به شانس، تصادف، سرنوشت و سایر نیروهای بیرونی غیرقابل کنترل بستگی دارد و این نیز دربرگیرنده مفهوم جایگاه مهار بیرونی می باشد (بارون و برن[۴]، ۱۹۹۷).

۲-۶-۲- تفاوتهای رفتاری

افرادی که جهت گیری درونی دارند احتمالاً بیشتر از کسانی که جهت گیری بیرونی دارند به خیال پردازی درباره ی موفقیت و کمتر از آن ها به خیال پردازی درباره ی شکست می پردازند. آن ها در موقعیت های مختلف اطلاعات بیشتری را کسب و پردازش می کنند، انتخاب شخصی بیشتری را تجربه کرده و محبوب تر هستند. علاوه بر این، افراد دارای منبع کنترل درونی مجذوب کسانی می شوند که بتوانند آن ها را به بازی بگیرند، عزت نفس بالاتری دارند، و به صورتی رفتار می کنند که از لحاظ اجتماعی ماهرانه تر است. افراد دارای منبع کنترل درونی به احتمال کمتری دچار مشکلات هیجانی یا الکلی می شوند. آن ها با استرس بهتر مقابله می کنند. پژوهش همچنین نشان می دهد افرادی که از منبع کنترل درونی برخوردارند کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند و به احتمال کمتری دست به خودکشی می زنند (شولتز، ۱۹۹۴؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۰).

[۱] .Skinner

[۲] .Seligman

[۳] .Schultz

[۴].Baron & Byrne

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:25:00 ب.ظ ]




هوش یکی از جذاب ترین و جالب توجه ترین فرآیندهای روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف و به میزان متفاوتی مشاهده می شود. هرچه قدر که موجودات از تکامل بیشتری بهره مند باشند، از نظر هوش نیز پیشرفته تر بوده و به همان اندازه از پیچیدگی بیشتری نیز برخوردارند. کلمه “هوش” از دیر باز در مباحث فلسفی و ادیان مختلف، تحت عنوان عقل وخرد[۲] به کار می رفته است. اما مطالعه این سازه به شکل علمی از اوایل قرن بیستم آغاز شده است که در ابتدا بیشتر جنبه های شناختی آن همچون حافظه و حل مسأله مورد توجه قرار گرفتند(مقدمی به نقل از استرنبرگ[۳] و همکاران،۲۰۰۲؛۱۳۸۶؛۱۶-۱۵).

مسأله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی، که تفاوت فردی را در بین انسان ها موجب می شود، از دیرباز مورد توجه بوده است. هوش توانایی ذهنی است و قابلیت های متنوعی همچون استدلال، برنامه ریزی، حل مسأله، تفکر انتزاعی، استفاده از زبان و یادگیری را در بر می گیرد.

به طور کلی تعاریف متعددی را که توسط روان شناسان برای هوش ارائه شده است، می توان به سه گروه تربیتی(تحصیلی)، تحلیلی و کاربردی تقسیم کرد. به اعتقاد روان شناسان تربیتی، هوش کیفیتی است که سبب موفقیت تحصیلی می شود.و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار می رود. بنا به اعتقاد نظریه پردازان تحلیلی، هوش توانایی استفاده از پدیده های رمزی و یا قدرت و رفتار مؤثر و یا سازگاری با موفقیت های جدید و تازه و تشخیص حالات و کیفیت های محیط است. در تعاریف کاربردی، هوش پدیده ای است که از طریق آزمون های هوش سنجیده می شود و عملی ترین تعریف هوش نیز می باشد.

دانلود مقاله و پایان نامه

پس هوش به یقین از جمله مشاجره آمیزترین مباحث در روان شناسی و مدیریت است، که به دلیل پیچیدگی و ابهام، مطالعات گسترده ای در یک قرن اخیر به آن اختصاص یافته است. برخی بر این باورند، که ذهن و مغز انسان بر بسیاری از رفتارهای وی دخالت دارد و میزان هوش در این خصوص نقشی اساسی برعهده دارد. هوش به عنوان قدرت سازگاری با محیط تعریف می شود(قلی پور،۳۴۱،۱۳۸۶). به طور کلی تعاریف متعددی از هوش صورت گرفته و بر این اساس طبقات مختلفی از انواع هوش نیز مطرح شده است. هوش در واقع قوه ابتکار، استعداد، توانایی، قوه یادگیری، حافظه قوی و توانایی بر آمدن از پس مشکلات می باشد. همچنین به مرور زمان دانشمندان دریافتند، که خوب داوری کردن، خوب درک کردن و خوب استدلال کردن از فعالیت های اساسی هوش می باشد(کاواناغ[۴]،۱۶:۲۰۰۷).

مؤلفه های بسیار زیادی بر هوش انسان تأثیرگذار است، که دسته ای از آنها اکتسابی بوده و با آموزش

و یادگیری تقویت می شود. دسته دوم مشتمل بر جنبه غریزی بوده و به صورت وراثتی انتقال می یابد. بیش از یک قرن است، که اندازه گیری و سنجش میزان دقیق هوش یکی از حوزه های مطالعاتی و دغدغه های پژوهشگران، روانشناسان و متخصصان مغز است. مهمترین مطالعات صورت پذیرفته در این حوزه را می توان بر نظریات سنجش هوش سنتی و نوین(همچون هوش چند گانه، هوش احساسی، هوش فرهنگی، هوش سیاسی، هوش معنوی و..) مقوله بندی کرد(اصغری زاده و قاسمی ،۷۲:۱۳۸۹ ). از جمله نظریات نوین ارائه شده در این خصوص نظریات هوش چند گانه است. یکی از ثمرات بررسی و ارزیابی نظریات هوش چند گانه ارزیابی قابلیت و استعداد های فردی کارکنان و مدیران سازمان ها در فرایندیاددهی می باشد(مهرمحمدی ،۲۱:۱۳۸۶).

بر این اساس گاردنر[۵](۱۹۸۳) با به کارگیری نتایج مشاهدات خود و نیز حوزه های دیگر همچون انسان شناسی، روان شناسی، فیزیولوژی، علوم شناختی و همچنین زندگی نامه ی افراد استثنایی به این نتیجه رسید که حداقل هشت نوع هوش مختلف وجود دارد. انواع هوش در طبقه بندی وی عبارتند از: هوش منطقی- ریاضی، هوش کلامی، هوش دیداری- فضایی، هوش  موسیقیایی، هوش حرکتی- جنبشی، هوش بین فردی(اجتماعی)، هوش درون فردی و هوش طبیعت گرایی. هر نوع هوش مشتمل بر بازه ای از توانایی هاست که مربوط به حل مشکلات و پرورش ثمرات فرهنگی است(نوری ،۱۳۸۵، مطلب زاده و منوچهری ،۱۳۸۸). به جز ضریب  هوشی که در واقع همان هوش منطقی است، عوامل دیگری در موفقیت افراد و سازمان ها تأثیر دارد. دانشمندان در مورد تأثیر ضریب هوشی معتقدند، که اگر چه بهره هوشی تعیین کننده پیشرفت های علمی و موفقیت های حرفه ای است، ولی سهم آن در موفقیت تنها حدود بیست درصد است. تلاش برای شناسایی سایر عوامل مؤثر بر موفقیت حرفه ای موجب ورود واژه جدید هوش فرهنگی به عرصه مدیریت شد.

گیج و برادلینس سه دسته عناصر مشترک مورد توافق پژوهشگران را بدین صورت آورده اند:

۱- توانایی پرداختن به امور انتزاعی.۲- توانایی حل مسأله. ۳- توانایی آموختن. (برندک ،۶۶:۱۳۸۶)

مورفی[۶](۲۰۰۲) نشان داد که هوش های چند گانه ای برای موفقیت مدیران مورد نیاز است. وی با بیان این نکته که، هوش سازه ای چند بعدی است و شامل انواع مختلفی می باشد، تلاش نمود هوش های چند گانه ای را برای رهبران معرفی نماید.تقسیم بندی هوش توسط وی بدین صورت می باشد:

هوش شفاهی/ منطقی، که با تست هایIQ[7] قابل اندازه گیری است(هوش تحلیلی).

هوش عاطفی[۸]، که در دهه های گذشته به عنوان مهم ترین عامل موفقیت مدیران مطرح بوده است و با تست های  [۹] EQسنجیده می شود.

هوش فرهنگی[۱۰]، که نشان دهنده توانایی افراد در مواجهه مؤثر با جنبه های فرهنگی محیط می باشد و با تست های CQ [11] قابل سنجش است(مقدمی به نقل از آلون وهایگینز،۱۵،۱۳۸۳،۲۰۰۵-۱۴).

نظریه های متعددی در رابطه با هوش مطرح شده اند که هر یک در موضع خود قابل طرح و بررسی اند. در این میان، می توان به نظریه های عاملی (ماننداسپیرمن[۱۲]، ثورندایک [۱۳]، گیلفورد[۱۴]، ترستون[۱۵]، ورنون [۱۶]و کتل[۱۷])، نظریه های شناختی (مانند نظریه پیاژه، کارول[۱۸]، استرنبرگ[۱۹]و گاردنر [۲۰])، نظریه های زیست شناختی( مانند نظریه هب [۲۱]و لوریا [۲۲] ) و نظریات کلی دیگری چون نظریه هوش موفقیت آمیز(استرنبرگ ) و هوش صحیح( پرکینز[۲۳] ) اشاره کرد.

در برخی از نظریه های جدید، هوش عاطفی را از اجزای هوش اجتماعی دانسته اند(نیک بخت،۳۶:۱۳۸۴). و جالب اینکه، گاهی نیز هوش اجتماعی را جنبه مهمی از هوش عاطفی دانسته اند. البته هوش اجتماعی می تواند در ایده هوش فرهنگی نیز راهنمای مسیر باشد.

[۱] مروری بر پیشینه تعاریف هوش، نشان می دهد که در همه آنها پنج حوزه زیر به طور ضمنی مطرح یا بطور مستقیم بسط داده شده اند: تفکر انتزاعی، یادگیری از تجربه، حل مسآله از راه بینش، سازگار شدن با موفقیت های جدید و تمرکز و تداوم در بکار انداختن توانایی ها برای رسیدن به یک هدف مطلوب. (گلستان جهرمی به نقل از شریفی،۱۳۷۹؛۱۳۸۳؛۳۳)

[۲] Intellectual

[۳] Strenberg

[۴] Cavanaugh

[۵] Gardner

[۶] Morphi

[۷] Intelligence Question (or Intelligence Quatient)

[۸] Emotional Intelligence (EI)

[۹] Emotional Quatient (EQ)

[۱۰] Cultural Intelligence(CI)

[۱۱] Cultural Question (or Cultural Quatient)

[۱۲] Charles Spearman

[۱۳] Thorandike

[۱۴] Guilford

[۱۵] Thurston

[۱۶] Vernon

[۱۷] Catel

[۱۸] Carrol

[۱۹] Sterenberg

[۲۰] Gardner

[۲۱] Hebb

[۲۲] Loria

[۲۳] Perkins

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]




برخی مشخصه های اساسی وجود دارد که در مورد هر فرهنگی صدق می کند:

    • فرهنگ اشتراکی است: فرهنگ چیزی است که اعضای گروه در آن سهیم هستند و طبیعتا دور از دسترس افراد خارج از گروه است و برنامه ریزی ذهنی مشترکی است که افراد داخل گروه را قادر به تعاملی صمیمی با یکدیگر می کند و این در حالی است که افراد خارج از گروه از آن بی بهره اند.
    • فرهنگ اکتسابی و دیرپا است: فرهنگ به صورت تصادفی پیش نمی آید و در طول زمان به شکلی نظام مند بنا نهاده می شود.
    • فرهنگ نفوذ زیادی بر رفتار دارد: رهایی از سلطه فرهنگ برای ما دشوار است، حتی اگر بخواهیم چنین کنیم، برنامه ریزی ذهنی درگیر در این موضوع قوی است.

    • فرهنگ نظام مند و سازمان یافته است: فرهنگ، تصادفی نیست بلکه یک نظام سازمان یافته از ارزش ها، نگرش ها، باورها و معانی است که به عناصر خود و زمینه محیطی وابسته است.
    • حجم بزرگی از فرهنگ نامرئی است: آنچه ما از فرهنگ می بینیم در مصنوعات زندگی خلاصه می شود. این موارد شامل فعالیت های بشر همچون زبان، آداب ورسوم، طرز لباس پوشیدن و نیز مصنوعات فیزیکی مانند معماری، هنر و دکوراسیون می شود. با این حال بخش بزرگی از فرهنگ پنهان است. اجزای واضح و مشهود فرهنگ را می توان مشابه قله کوه یخ شناور دانست (سید جوادین ،۶۱۲:۱۳۸۴). حدود ۹۰٪ توده کوههای یخ در زیر سطح آب است و تنها بخش کوچکی از آن دیده می شود.

پایان نامه ها

  • فرهنگ ممکن است باز یا بسته باشد: فرهنگ های بسته غالبا یکنواخت و مورد توافق همگان و حاکم برجمعیت های همگن هستند. فرهنگ های باز و نسبتا منعطف به واسطه تنوع جمعیتی فرهنگ ها و تشویق آزادی افکار و عمل، غیر منطقی تر نیز می شوند(سی و همکاران ،۵۷:۱۳۸۷).

۲-۴ تنوع فرهنگی

تنوع فرهنگی از جمله مسائل عمده ای است که مدیران حاضر با آن مواجه هستند. متأسفانه بیشتر مدیران به تفاوتهای فرهنگی به عنوان منبع و عامل مؤثر در ایجاد برتری رقابتی بها نمی دهند و با این توصیف که تفاوت فرهنگی مسئله مهمی نیست؛ ما همگی انسان هستیم و تنها عامل سوء تفاهم میان ما اختلاف زبان است؛ اگر بر تفاوتها تمرکز کنیم، از هدف دور می مانیم و … از فکر کردن به تفاوتهای فرهنگی و مهارتهای مورد نیاز برای اداره آن طفره می روند. در حالی که تنوع فرهنگی دارای مزایای بسیاری از جمله موارد زیر است:

  1. از جنبه بازاریابی: توانایی شرکت و افراد را در تأمین و پاسخ دادن به اولویتهای فرهنگی بازارهای محلی افزایش می دهد.
  2. از جنبه کسب منابع: توانایی شرکت را در جذب نیروهایی با زمینه های فکری مختلف بالا می برد.
  3. از حیث هزینه ها: هزینه ناشی از ریزش مدیران غیر بومی را کاهش می دهد.
  4. از حیث حل مسئله: با بهره گیری از تنوع دیدگاه ها، تصمیم گیریهای بهتر و جامعتری گرفته می شود.
  5. از حیث خلاقیت: از طریق تنوع در دیدگاه ها و به دلیل تأکید کمتر بر ضرورت هماهنگی و یکسان سازی عقاید، خلاقیت تقویت می شود.
  6. از حیث انعطاف پذیری نظامها: انعطاف پذیری و قدرت تحمل و پاسخگویی نظام به تقاضاهای متعدد پویایی محیط کنونی را افزایش میدهد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]




ضرورت توجه به ایده هوش فرهنگی

عموما افراد تمایل دارند که بر مبنای فرهنگ شان نوعی تقسیم بندی بین خود داشته باشند و عده ای را که با ایشان فرهنگ مشترک دارند ” خودی ” و دیگران را که خارج  از آن گروه قرار دارند “غیر خودی ” می دانند. لذا هر آنچه را که در ارتباط با گروه خودی باشد را، متعارف و معمول دانسته و عقیده دارندکه ” می بایست کارها با شیوه ای که ما بدان عمل می کنیم، انجام شوند". در واقع ایشان گرفتار پدیده ” سلطه فرهنگ خودی ” هستند که در نتیجه آن افراد از علائم و شیوه های دیگری که در فرهنگ های بیگانه رواج دارند، غافل می مانند.” سلطه فرهنگ خودی ” فقط تا زمانی خوب عمل می کند که با افرادی مواجه شود که دارای فرضیات و دستور العمل های مشابه و مشترک با فرهنگ خودی باشند. لذا در شرایطی غیر از آن، سلطه فرهنگ خودی موجب سوء تفاهم ها و اختلافات و در نتیجه تعارضات بیشمار می شود(سی و همکاران،۸۷:۱۳۸۷-۸۶). اینک که هفت میلیارد نفر با فرهنگ های متفاوت در یک دهکده- همان دهکده جهانی مشهور که در دهه ۱۹۶۰ توسط مارشال مک لوهان پیش بینی گردید- زندگی می کنند و شرایط به گونه ای شده که وقایعی که در چند هزار مایلی افراد اتفاق می افتد به نظر می رسد که در خیابان مجاور پیش آمده؛(همان منبع، ۲۷) چه باید کرد؟ گروهی از صاحب نظران بر این عقیده اند که کم کم تفاوت های فرهنگی از بین رفته و تبدیل به مسئله ای بی اهمیت می شود(رابینسون ،۳۹:۲۰۰۳). و فرهنگ ها به سوی فرهنگی واحد حرکت می کنند(همگرایی پیدا کرده اند ). اما عده دیگری نیز معتقدند که؛ امروزه نیز فرهنگ و تنوع فرهنگی به صورت نیرویی قوی، توجیه کننده بخش بزرگی از رفتار سازمانی هستند و باید مورد توجه مدیران سازمان ها، علی الخصوص در سازمان های چند ملیتی و بین المللی قرار گیرند. ایشان مدعی اند که:

    • هرچند شواهدی برای پشتیبانی از نظریه همگرایی فرهنگ ها وجود دارد، شواهدی نیز بر علیه آن موجود است.

  • حتی اگر همگرایی هم در جریان باشد، سرعت این تغییرات بسیار کم است.
  • در سراسر جهان شناخت ارزش تنوع در امور بشری فزونی یافته است که این امر در مورد فرهنگ ها نیز می تواند صادق باشد(سی و همکاران ،۵۹:۱۳۸۷-۵۸).

بنابراین مشکل افراد برای اداره بهتر تنوع فرهنگی موجود در جوامع کنونی می تواند به سه جزء پیوند یافته تقسیم شود:

  1. کمبود دانش تفصیلی پیرامون فرهنگ ها، ارزش ها و …
  2. بی بهره گی از چیزی که ” دقت عمل ” نامگذاری شده و اشاره به آن دارد که، فرد نمی تواند موقعیت را همان طور که پیش می رود، تعبیر نماید. دقت عمل وسیله ای برای مشاهده و درک معانی فرهنگی و استفاده از این ادراک به عنوان پایه ای برای اقدام فوری و یادگیری بلند مدت است.
  3. فقدان مهارت های انطباق رفتاری در فرد و اصرار بر ارائه پاسخی که، فرد در کشور خود نیز همان پاسخ را می داد. چنین فردی می بایست، گنجینه ای از رفتارها را پرورش دهد تا خود را قادر به اقدام مناسب و موفق در هر موقعیت میان فرهنگی جدید سازد(همان منبع :۴۸-۴۷ ).

اغلب مواقع لازم است به کمک تمرین و دقت عمل یا به بیانی دیگر، با نوعی توجه اندیشمندانه به اشاراتی که توسط سایر افراد، موقعیت ها و فرهنگ ها عرضه می شود از سلطه فرهنگ خودی خارج شد تا بتوان مهارت های رفتاری جدید را در خصوص تعاملات میان فرهنگی کسب نمود. پس ترکیب این سه جزء پیوند یافته( آگاهی، دقت عمل و مهارت های رفتاری) می تواند الگویی برای انعطاف پذیری و شایستگی میان فرهنگی عرضه نماید که دانشمندان ترکیب فوق را با طرح ایده ” هوش فرهنگی ” بیان نمودند و معتقدند که، فقط افرادی که از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند می توانند از دانش لازم برای درک پدیده های میان فرهنگی، دقت عمل برای مشاهده و تعبیر موقعیت های خاص و مهارت انطباق رفتار برای اقدام مناسب و موفق در طیف گسترده ای از موفقیت ها بهره مند باشند(همان منبع: ۵۰- ۴۸).

 

 

 

۲-۶ تعاریف هوش فرهنگی

حدود ۱۲ سال از ارائه و بسط مفاهیم ضمنی تبیین شده در حوزه هوش فرهنگی می گذرد. رد پای مفهوم هوش فرهنگی را می توان در بحث های طرح شده مانند حافظه جهانی میان فرهنگی، شوک فرهنگی، مهارت و دانش چند فرهنگی و شاخص انطباق پذیری فرهنگی جستجو کرد.

مفهوم هوش فرهنگی برای نخستین بار توسط ارلی و انگ[۱](۲۰۰۳)، از محققان مدرسه کسب وکار لندن مطرح شد. طبق نظر ارلی و انگ(۲۰۰۳)، هوش فرهنگی یعنی توانایی یک فرد در راستای سازگاری موفقیت آمیز با محیط های فرهنگی جدید که معمولا با بافت فرهنگی خود فرد نا آشناست. همچنین هوش فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های صحیح رفتاری به این الگوها تعریف کرده اند. آنها اعتقاد داشتند، در مواجهه با موقعیت های فرهنگی جدید به زحمت می توان علائم و نشانه های آشنایی یافت، که بتوان از آنها در برقراری ارتباط سود جست. در این موارد فرد باید با توجه به اطلاعات موجود، یک چارچوب شناختی مشترک تدوین کند، حتی اگر این چارچوب درک کافی از رفتارها و هنجارهای محلی نداشته باشد. تدوین چنین چارچوب هایی تنها از عهده کسانی بر می آید که از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند.

ارلی و موساکوفسکی[۲](۲۰۰۴ )، هوش فرهنگی را توانایی طبیعی به ظاهر خارجی، که برای تفسیر حرکات و اشارات مبهم نا آشنای افراد به کار می رود، تعریف کرده اند.

پیترسون[۳](۲۰۰۴)، هوش فرهنگی را یک قابلیت فردی برای درک تفسیر و اقدام اثر بخش در موقعیت هایی دانست، که از تنوع فرهنگی برخوردارند و با آن دسته از مفاهیم مرتبط با هوش سازگار است، که هوش را بیشتر یک توانایی شناختی می دانند. طبق این تعریف در واقع هوش فرهنگی با تمرکز برقابلیت های خاصی که بر روابط شخصی با کیفیت و اثر بخشی در شرایط فرهنگی مختلف لازم است، بر جنبه ای دیگر از هوش شناختی تمرکز دارد.

هوش فرهنگی همچنین بینش های فردی را در بر می گیرد، که برای انطباق با موقعیت ها و تعاملات میان فرهنگی و حضور موفق درگروههای کاری چند فرهنگی مفید است(نائیچی و عباسعلی زاده ،۲۱:۱۳۸۶).

هوش فرهنگی در واقع دیدگاههایی در مورد توانایی فرد برای غلبه بر شرایط چند فرهنگی، به کارگیری توانایی ها در بر همکنش هایی که بین فرهنگ های مختلف روی می دهد و انجام فعالیت ها و کارها در گروه هایی که از لحاظ فرهنگی متفاوت هستند می باشد(آنگ، داین،۲۰۰۸؛ آنگ، داین، و کوه ۲۰۰۹).

طبق نظر انگ و همکاران(۲۰۰۷)، هوش فرهنگی در واقع یک توانایی شخصی و سازگار با فهم و درک هوش در عصر حاضر است. بنابراین این هوش فراتر از یک توانایی ادراکی است. بر این اساس در واقع هوش فرهنگی نگرش ها و توانایی هایی را برای غلبه بر شرایط چند فرهنگی فراهم می کند. توانایی هایی را برای انجام درست و صحیح واکنش های متقابل فرهنگی به کار می گیرد و در گروههایی با تنوع فرهنگی قادر به عمل است( بهاری ،۵۵:۱۳۸۷-۴۵).

هوش فرهنگی به افراد اجازه می دهد تا تشخیص دهند، دیگران چگونه فکر می کنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ می دهند. در نتیجه موانع بین فرهنگی را کاهش و به افراد قدرت مدیریت تنوع را می دهد( هادیزاده مقدم و حسینی،۴:۱۳۸۷).

ارلی وموساکوفسکی(۲۰۰۴)، هوش فرهنگی را توانایی طبیعی در تفسیرحرکات مبهم و ناآشنا ی بعضی افراد(در فرهنگهای دیگر) می دانند به روشی که همکاران و دوستان فردی که به فرهنگی دیگر وارد شده به صورت یکنواخت و مشابه با افراد دیگر با وی رفتار خواهند نمود. طبق این تعریف عناصر هوش فرهنگی عبارتند از: شناختی، جسمانی، احساسی و انگیزشی است و کاربرد و نتایج آن ایجاد رفتار مناسب در فرهنگ های جدید است.

هوش فرهنگی، یعنی توانایی فعالیت اثربخش در میان فرهنگ های ملی، قومی و سازمانی.

ارلی و انگ و تن در سال(۲۰۰۶) هوش فرهنگی را چنین تعریف می کنند: هوش فرهنگی توانایی فردی برای انطباق موفق آمیز با فرهنگ گذاری جدید، روابط نا آشنای مربوط به زمینه های فرهنگی جدید است. طبق این تعریف عناصر هوش فرهنگی عبارت از استراتژی فرهنگی، تفکر، انگیزه و رفتار است و نتایج و کاربردهای آن در وظایف متنوع و کارها در سطح جهانی و وظایف تیمهای جهانی و رهبری جهانی است.

در سال(۲۰۰۶) توماس توانایی ارتباط برقرار کردن به طور مؤثر با مردمی که دارای فرهنگهای متفاوت هستند را به عنوان تعریف هوش فرهنگی بیان نمود و عناصر آن را دانش، توجه آگاهانه به حال، رفتار و کاربرد آنرا در توسعه و ارزیابی دانست.

توماس و ارلون[۴](۲۰۰۸) هوش فرهنگی را به عنوان یک سیستم از توانایی های تعاملی تعریف کردند.

در سال(۲۰۰۷) انگ هوش فرهنگی را توانایی یک فرد برای عملکرد و مدیریت مؤثر در تنظیمات فرهنگی گوناگون تعریف نمود و عناصر آن را شناخت، فراشناخت، انگیزه و رفتار و کاربرد آن را در قضاوت فرهنگی، تصمیم گیری، انطباق و عملکرد فرهنگی می داند(توماس،۱۲۶:۲۰۰۸). بکاربردن این مفهوم برای مدیران برای توانایی شناسایی و حل مسائل حساس و مؤثر در موقعیتهای میان فرهنگی اهمیت بسیار دارد. موقعیتهای میان فرهنگی اغلب به وسیله ابهام و پیچیدگی قابل توجهی توصیف می شود(استنینگ[۵] ،۲۹:۲۰۰۶).

کنسرسیومی از اساتید آمریکا و انگلیس و آسیا، هوش فرهنگی را ارزیابی سیستماتیک ظرفیت فرد برای رویارویی با افرادی از فرهنگ های متفاوت تعریف کرد( بنتن و لینچ[۶] ،۲۰۰۷).

[۱] Earlly & Ang

[۲] Mosakofski

[۳] Peterson

[۴] Thomas & Erlon

[۵] Stening

[۶] Benton & Lynch

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]