کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



۱-۲-۱۵  تفاوت انکار و تردید وجوه تشابه آن‌ها

 

 

نخست – تفاوت

 

تنها تفاوتی که بین انکار و تردید وجود دارد همان است که در معرفی آن‌ها دیده شد. هرگاه طرفی که سند علیه او ابرازشده و سند منتسب به خود او باشد اصطلاح تردید را به‌جای انکار به کار گیرد دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد.[۱]

 

دوم – وجوه تشابه

 

نوع سند قابل انکار یا تردید [۲]

 

انکار و تردید همان‌گونه که ماده ۲۱۶ ق.ج به‌روشنی می­گوید، تنها نسبت به اسناد غیررسمی پذیرفته می‌شود پس نسبت به اسناد رسمی شنیده نمی­شوند. انکار و تردید نه تنها نسبت به سند رسمی بلکه نسبت به اسنادی نیز که اعتبار سند رسمی را داشته باشند شنیده نمی­شود.درحقیقت به‌موجب ماده ۱۲۹۲ ق.م« در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبار سند رسمی را دارد انکار و تردید مسموع نیست و طرف می­تواند ادعای جعلیت نسبت به اسناد مزبور کند یا ثابت کند که اسناد مزبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است».

 

بنابراین انکار و تردید نسبت به اسناد عادی نیز در صورتی شنیده می‌شود که این اسناد اعتبار اسناد رسمی را نداشته باشند. به‌موجب ماده۱۲۹۱ ق.م « اسناد عادی در دو مورد اعتبار اسناد رسمی را داشته درباره­ی طرفین و وراث و قائم‌مقام آنان معتبر است:

 

۱- اگر طرفی که سند برعلیه او اقامه‌شده است صدور آن را از منتسب الیه تصدیق نماید.

 

۲- هرگاه در محکمه ثابت شود که سند مزبور را طرفی که آن را تکذیب یا تردید کرده فی­الواقع امضا یا مهر کرده است.»

 

درنتیجه هرگاه سند علیه شخصی ابراز شود که آن سند، بر اساس ماده ۱۲۹۱ ق.م اعتبار سند رسمی را داشته باشد و این شخص بخواهد انتساب سند را به خود نپذیرد به صراحت ماده ۱۲۹۲ق.م راهی جز ادعای جعلیت نسبت به آن را ندارد. اگر سند غیررسمی بوده و مشمول ماده ۱۲۹۱ق.م نیز قرار نگیرد می‌توان حسب مورد نسبت به آن انکار یا تردید نمود، حتی اگر چنین سندی لازم­الاجرا باشد. بنابراین برای مثال اگرچه چک از اسناد لازم­الاجرا می­باشد، اما چون سند رسمی شمرده نمی­شود می‌توان مورد انکار یا تردید قرار گیرد.

 

 

 

 

 

۱-۲-۱۶ تفاوت ادعای جعل و انکار و تردید

 

تعرض به اصالت سند می‌تواند در قالب ادعای جعل یا حسب مورد انکار یا تردید باشد . درعین‌حال اگرچه ادعای جعل مادی ممکن است نسبت به اسناد رسمی یا غیررسمی به عمل آید ، اما انکار و تردید نسبت به اسناد رسمی و اسناد عادی که اعتبار سند رسمی‌دارند شنیده نمی‌شود و تعرض به این دودسته از اسناد تنها در قالب ادعای جعل امکان‌پذیر است . بنابراین طرفی که سند عادی علیه او ابراز گردیده تکلیفی به طرح ادعای جعل ندارد مگر اینکه ادعا داشته باشد راهی جز ادعای جعل ندارد زیرا هرگاه حسب مورد به انکار یا تردید روی آورد ، با محرز شدن اصالت امضا تمامی مفاد سند به او تحمیل می‌شود (ماده ۱۳۰۱ ق.م).

 

تفاوت بنیادین دیگری که ادعای جعل سو و انکار تردید چون « اظهار» شمرده می‌شود لازم نیست از سوی اظهارکننده اثبات شود بلکه به‌صرف انکار یا تردید تکلیف اثبات اصالت سند بر دوش ابراز کننده‌ی آن نهاده می‌شود . درحالی‌که « ادعای جعل» چون « ادعا» شمرده می‌شود باید توسط ادعا کننده اثبات شود ، تفاوتی نمی‌نماید که سند موردادعای جعل عادی یا رسمی‌باشد  . البته طرفی که علیه او سندی ابراز گردیده و آشنا به مقررات می‌باشد علی‌القاعده  در صورتی برای تعرض به اصالت سند راه ادعای جعل را انتخاب می‌نماید که راه انکار یا تردید  بسته باشد ( سند رسمی است یا اعتبار سند رسمی را دارد ) و یا اگر هم راه انکار یا تردید باز باشد ( سند غیررسمی است و اعتبار سند رسمی هم ندارد ) چاره‌ای جز ادعای جعل نداشته باشد.[۳]

 

۱-۲-۱۷ وجوه تشابه ادعای جعل و انکار و تردید

 

در مقابل ادعای جعل و انکار و تردید، تعرض به اصالت سند و تنها راه های تعرض به اصالت سند می­باشند و از جهات دیگر در آثار و احکام باهم مشابه‌اند. بنابراین زمان طرح ادعای جعل با لحاظ برخی ویژگی‌ها همان است که در انکار و تردید است افزون بر آن، اگر دادگاه در پی ادعای جعل با احراز شرایط، قرار رسیدگی به اصالت سند صادر نماید، همان‌گونه که در بررسی انکار و تردید گفته شد تکلیف دعوا علی‌القاعده منوط به روشن شدن نتیجه­ی ادعای جعل و اصالت یا جعلیت سند می‌گردد .[۴]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[۱]– همان ص۱۷۹

 

[۲]– همان ص ۱۷۹

 

[۳]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، جلد سوم پیشرفته، ص۱۹۱

 

[۴]– همان ص۱۹۵

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:35:00 ق.ظ ]




۲-۱ گفتار اول

 

 

۲-۱-۱ رسیدگی به صحت و اصالت سند

 

هرگاه یکی از اصحاب دعوا نسبت به سند ابرازی طرف مقابل حسب موردادعای جعل، انکار یا تردید نماید، دادگاه تحت شرایطی تعرض مزبور را استماع نموده و رسیدگی به اصالت سند را آغاز می­نماید

 

۲-۱-۲ راه های تشخیص اصالت سند

 

 

 

در پی انکار، تردید یا ادعای جعل نسبت به سند و صدور قرار رسیدگی به اصالت آن، دادگاه رسیدگی را برای تشخیص اصالت سند هدایت می­نماید در قانون جدید راه­های رسیدگی به اصالت سند در مواد ۲۲۳ و ۲۲۴ و ۲۲۶ ق.ج پیش‌بینی‌شده است و در این خصوص تفاوتی بین نوع تعرض وجود ندارد، بدین بیان با چشم‌پوشی از اینکه نسبت به سند ادعای جعل، انکار یا تردید  شده باشد، برای تشخیص اصالت سند مقررات مواد مزبور اجرا می‌شود. اگرچه این مواد گویای این است که تنها راه تشخیص اصالت سند مورد تعرض، تطبیق خط، مهر، امضا یا اثرانگشت آن با خط، مهر، امضا یا اثرانگشت اسناد « مسلم الصدور» و دقت در سند است و « اسناد مسلم الصدور » را نیز می‌توان از همان دو ماده تشخیص داد اما قانون قدیم راه های گوناگونی برای تشخیص اصالت سند مورد تعرض ارائه کرده بود که در مواد ۳۹۳ به بعد که با دقت لازم تنظیم‌شده بود ملاحظه می‌شد اگرچه حق بود قانون جدید نیز نصوص مزبور را تکرار می­نمود تا با توجه به تفسیری که رویه­ی قضایی در مدت شصت‌ساله‌ی اجرای آن‌ها به دست داده بود. دادرسان، وکلا و قضاوت شوندگان در این خصوص با مشکل کمتری روبه‌رو می‌شوند، اما می‌توان گفت که هیچ‌یک از راه های پیش‌بینی‌شده در قانون قدیم، در قانون جدید منع نشده و نصوص بر تجویز آن‌ها دلالت دارند. درنتیجه مناسب است که راه های تشخیص اصالت سند با توجه به این امر بررسی شود اما در اینجا گفته شود که دادگاه می‌تواند با توجه به‌خصوص مورد و ادله­ی ابزاری، هریک از راه‌هایی را که در تشخیص اصالت سند مؤثر می­داند انتخاب نماید « دادگاه باید به یکی از طرق مفید برای رسیدگی به اصالت سند رسیدگی نماید ولو اینکه آن طریق مورد درخواست واقع نشده یا در غیر موردتقاضا شده باشد» [۱] نخستین راهی که برای تشخیص اصالت سند مورد تعرض باید موردتوجه قرار گیرد تطبیق مفاد این سند با اسناد و دلایل دیگر است به‌موجب بند (۱) ماده ۳۹۳ ق.ق « … ۱-تطبیق مفاد سند با اسناد و دلایل دیگر …» یکی از راه های تشخیص اصالت سند بود. این راه در قانون جدید ممنوع نشده است در ارتباط با این بند، ماده ۳۹۴ همان قانون مقرر می­داد « در مورد تطبیق سند با مفاد اسناد دیگر باید اسنادی را انتخاب نمود که صحت مفاد آن ثابت یا مورد اعتراف طرف مقابل باشد[۲] برای مثال خواهان به استناد سند عادی با ادعای خرید مالی، علیه فروشنده اقامه­ی دعوا و آن را مطالبه می­نماید. سندی عادی با ادعای خرید مالی علیه فروشنده اقامه­ی دعوا و آن را مطالبه می­نماید. خوانده به اصالت سند تعرض می­نماید (انکار یا ادعای جعل). برای تشخیص اصالت سند از این راه، به سند یا دلیل دیگری توجه می‌شود که « مفاد » سند مورد تعرض یعنی خرید مال مزبور را تأیید می­نماید (برای مثال چکی که بابت ثمن بیع داده‌شده وخریدار وجه آن را وصول نموده است).

 

همان‌گونه که دیده می‌شود دادگاه در این راه به شکل امضای زیر سند و این امر که با امضای واقعی فروشنده انطباق دارد یا ندارد توجه نمی­کند این راه مطمئن­ترین راهی است که دادگاه را به‌واقع رهنمون می­سازد زیرا این احتمال وجود دارد که فروشنده با امضای واقعی و معمول خود سند را امضا نکرده باشد (به‌عمد یا غیر عمد) و درنتیجه اگر با امضای وی در اسناد مسلم الصدور تطبیق داده شود به علت عدم انطباق، سند مورد تعرض برخلاف واقع غیر اصیل شمرده شود. این نخستین راهی بود که در ماده ۳۹۳ ق.ق تصریح‌شده بود و در حکومت قانون جدید نیز می‌تواند به‌عنوان نخستین راه شمرده شود برای تطبیق مفاد سند متنازع با مفاد اسناد دیگر باید اسنادی انتخاب شود که صحت مفاد آن ثابت و یا مورد اعتراف طرفی باشد که به اصالت سند تعرض نموده است برای مثال:

 

« اگر وکیل طرف ورقه‌ای را به‌عنوان دفاع از دعوا ابراز دارد که در آن صریحاً اشاره به مستند دعوا گردد و دادگاه این عمل را تصدیق به صحت مستند دعوا قرار دهد این استدراک دادگاه برخلاف اصول مقرر نبوده بلکه شق ۱ ماده ۳۹۳ ق.( ق.آ.د.م مؤید این معناست »[۳].

 

دومین راه تشخیص اصالت سند ، تحقیق از گواهان و مطلعینی است که در سند گواهی نوشته و یا امضا یا مهر شدن سند را دیده‌اند، به‌موجب بند (۲) ماده ۳۹۳ ق.ق « … ۲- تحقیق از گواه و مطلعین که از اطلاعات آن‌ها بتوان صحت یا عدم صحت سند را تشخیص  داد ….» در ارتباط با آن بند، ماده ۳۹۵ همان قانون مقرر می­داشت « گواه‌هایی که در سند گواهی نوشته و یا اشخاصی که نوشته شدن سند متنازع‌فیه یا امضا و مهر شدن سند را دیده‌اند و هم چنین اشخاصی که از اطلاعات آن‌ها می‌توان کشف حقیقت نمود احضار شده و پس از التزام آن‌ها به صحت گواهی، اظهاراتشان استماع می‌شود». با انتخاب این راه نیز دادگاه به شکل امضا یا مهر سند و این امر که با امضا یا مهر واقعی منسب الیه انطباق دارد یا ندارد توجه نمی­کند بلکه به این امر رسیدگی می­کند که آیا اشخاصی دیده‌اند که منتسب الیه برای مثال سند را با حرکت دستان خود امضا کرده باشد و یا مهری را به‌عنوان مهر خود زیر آن گذاشته باشد. این راه نیز یکی از راه‌هایی است که می‌تواند موردتوجه قرار گیرد و ترفند اشخاصی را که با امضا و یا مهر غیرواقعی، سند را تأیید نموده و سپس در دادگاه به اصالت آن تعرض می­نمایند بی‌اثر کند، «در مورد انکار سند که مدعی نتوانسته اساس تطبیقی تهیه کند باید حتماً از مسجل ورقه تحقیقات به عمل آید و عدم اقدام به آن و صدور حکم به بطلان دعوا تخلف است»[۴].

 

اما باید توجه داشت که این راه بااحتیاط بیشتری موردتوجه قرار گیرد زیرا خود می‌تواند مورد سوءاستفاده اشخاصی قرار گیرد ه به استناد اسناد غیر اصیل و با همراهی گواهان غیر صادق درصدد تضییع حقوق دیگران‌اند « اگر غیر از یک نویسنده که مسجل سند موردتکذیب است و به اعتراف خود او طرف دعوای حقوقی با منتسب الیه سند بوده گواه دیگر که گواهی او مطابق قانون معتبر و مؤثر باشد اقامه نشود دادگاه نباید بدون اینکه به وسایل دیگر در مقام کشف وضعیت سند برآید آن را معتبر واصل تشخیص دهد .»[۵]تطبیق خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت  سند مورد تعرض با« اسناد مسلم الصدور » رایج‌ترین راهی است که ارائه می‌شود و موردتوجه قرار می‌گیرد بنابراین طرفی که باید حس مورد اصالت سند و یا جعل آن را اثبات نماید ، سند مسلم الصدوری را به دادگاه ارائه می‌نماید تا حسب مورد خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت سند متنازع‌فیه با خط ،  مهر ، امضا یا اثرانگشت آن تطبیق داده شود .

 

۲-۱-۳ مقایسه حدود اعتبار و قابلیت استناد سند رسمی با عادی

 

۲-۱-۳-۱ اعتبار سند به مفهوم اعم

 

به‌موجب ماده ۱۲۸۸ ق.م.: ((مفاد سند در صورتی معتبر است که مخالف قوانین نباشد)).در این ماده ((اعتبار)) به مفهوم ((اطمینان)) به‌کاررفته است. بنابراین دادگاه در صورتی می‌تواند به سند اطمینان کند یا به آن ترتیب اثر دهد که مخالف قوانین نباشد و این نخستین موضوعی است که هرگاه به سندی استناد شود، باید موردتوجه دادگاه قرار گیرد بی‌اعتباری سند مخالف قوانین باشد مین حکم را دارد.از سوی دیگر نه تنها مخالفت با قوانین ، سند را از اعتبار می­اندازد بلکه اثبات مجعولیت آن نیز همین حکم را دارد.[۶]

 

۲-۱-۳-۲ اعتبار سند به مفهوم مقاومت آن در برابر انکار و تردید

 

به‌موجب ماده ۷۰ ق.ث. ((سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است و تمام محتویات و امضاهای مندرج آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آن سند ثابت شود…)). اعتبار سند رسمی در اینجا به مفهوم اصالت می­باشد و بدین مفهوم است که اصل، بر اصالت سند رسمی است و اگر شخص مایل باشد که به اصالت سند رسمی تعرض کند، تنها، با ذکر دلیل، باید ادعای جعل کند و نمی‌تواند نسبت به آن انکار یا تردید نماید. (ماده ۱۲۹۲ ق.م.).

 

ماده ۱۲۹۱ ق.م. به اسناد عادی در دو مورد ((اعتبار)) سند رسمی می‌دهد نخست: اگر طرفی که سند برعلیه او اقامه‌شده، صدور آن را از منتسب­الیه تصدیق نماید. دوم، هرگاه در دادگاه ثابت شود که سند عادی را طرفی که آن را تکذیب یا تردید کرده، فی­الواقع امضا یا مهر کرده است.چون در این دو مورد سند عادی نیز اعتبار سند رسمی را پیدا می­کند، به‌موجب ماده ۱۲۹۲ ق. م نسبت به چنین سندی نیز انکار و تردید شنیده نمی­شود و تنها می‌تواند موردادعای جعل قرار گیرد.بنابراین  اصل اصالت و صحت سند در ماده ۷۰ ق.ث آمده ویژه­ی سند رسمی است و سند عادی از چنین امتیازی برخوردار نیست (مگر اسناد عادی که در ماده ۱۲۹۱ ق.م شمارش شده است).پس تعرض به اصالت سند عادی اگرچه می‌تواند به شکل ادعای جعل مطرح شود اما انکار یا تردید هم نسبت به سند عادی امکان‌پذیر است.[۷]

 

ماده ۱۲۹۰ ق.م. می­گوید:اسناد رسمی درباره طرفین و وراث و قائم‌مقام آنان معتبر است و اعتبار آن‌ها نسبت به اشخاص ثالث در صورتی است که قانون تصریح کرده باشد)). اعتبار سند در اینجا به مفهوم تحمیل مفاد سند به اشخاص است پرسش این است که اگر برای نمونه ، به‌موجب سندی، مالی مورد معامله قرارگرفته باشد، آثار معامله­ی موضوع سند را (ازجمله الزام به پرداخت ثمن و یا الزام به تحویل مبیع) به چه اشخاصی می‌توان تحمیل نمود.اعتبار اسناد رسمی و نیز عادی، به این مفهوم، نسبت به‌طرفین و اشخاص ثالث در زیر بررسی می‌شود.

 

۲-۱-۳-۳  اعتبار سند نسبت به امضاکننده و قائم‌مقام

 

مندرجات هر سندی علیه اشخاصی که آن را امضا نموده‌اند و نیز قائم‌مقام قانونی آنان معتبر است و از این نظر تفاوتی بین سند رسمی و عادی وجود ندارد.پس اشخاصی که مال منقولی را به‌موجب عقدی که در سند عادی آمده معامله کرده‌اند، به همان اندازه به آثار عقد بیع مزبور متعهداند که اگر عقد مزبور در سند رسمی آمده بود. نه تنها طرفین، بلکه قائم‌مقامان آنان (مانند وارث)نیز مکلف‌اند آثار حقوقی سند مزبور را تحمل نمایند. تاریخ سند (چه رسمی و چه عادی) نیز از این امر مستثنا نیست، بدین معنا که برای اثبات تاریخ تنظیم سند علیه تنظیم کنندگان یا قائم‌مقامان آن‌ها می‌توان به تاریخی که در سند نوشته‌شده استناد نمود.[۸]

 

[۱]– شمس، عبدالله، همان ص۲۰۲

 

[۲]– همان اصالت سند ۲۲

 

[۳]– شمس، عبدالله، همان، ص۲۰۳

 

[۴]– حکم شماره ۷۱۲/۳۰۹ د.ع.ک کمانگر ، احمد ، اصول قضایی –حقوقی ص۲۱

 

[۵]– متین ، احمد ، مجموعه رویه قضایی ، ص ۳۵

 

[۶]– همان،ص ۱۵۵

 

۱- شمس ،عبدالله،همان،ص ۱۵۵

 

[۸]– همان، ص۱۵۷

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:35:00 ق.ظ ]




۲-۱-۳-۴ اعتبار سند نسبت به اشخاص ثالث

 

 

مندرجات سند را (چه رسمی چه عادی)، علی­القاعده نمی‌توان به اشخاص ثالث تحمیل نمود. درعین‌حال ، به‌موجب ماده ۱۲۹۰ ق.م. اعتبار اسناد رسمی ((… نسبت به اشخاص ثالث در صورتی است که قانون تصریح کرده باشد)).بنابراین مفاد سند رسمی را، چنانچه در قانون تصریح‌شده باشد، حتی به اشخاص ثالث نیز می‌توان تحمیل نمود. امتیازی که سند عادی، در هیچ صورتی ندارد.بنابراین اگر شخصی به‌موجب سندی (رسمی یا عادی) مالی به دیگری بفروشد باید آن را به خریدار تسلیم نماید، اما در مقابل ، اگر مبیع در تصرف ثالث باشد و ثالث با استناد به ید مالکانه­ی خود، مدعی مالکیت مبیع باشد خریدار نمی‌تواند با استناد به سند مزبور مال را از تصرف متصرف خارج نماید، زیرا سند تنظیمی بین خریدار و فروشنده نسبت به ثالث اثری ندارد. درعین‌حال همان‌گونه که ماده ۱۲۹۰ ق.م. دلالت دارد، در مواردی استثنائاً قانون‌گذار اسناد رسمی را علیه اشخاص ثالث نیز معتبر دانسته است بدین معنا که آثار عمل حقوقی که در سند رسمی آمده به اشخاص ثالث نیز تحمیل می‌شود.

 

یکی از این موارد در ماده ۲۷ ق.ث تصریح‌شده که می­گوید ((کلیه­ی معاملات راجعه به اموال غیرمنقول که بر طبق مقررات راجعه به ثبت املاک ثبت‌شده است نسبت به‌طرفین معامله و قائم‌مقام قانونی آن‌ها و اشخاص ثالث دارای اعتبار کامل و رسمیت خواهد بود)).

 

درنتیجه شخصی که به استناد سند رسمی، مال غیرمنقولی را خریداری نموده و مالک آن شناخته می‌شود نه تنها می‌تواند به استناد سند مزبور تحویل مبیع را از فروشنده بخواهد ، بلکه اگر ملک در تصرف شخص ثالث باشد می‌تواند به استناد همان سند رسمی با اقامه­ی دعوای خلع ید علیه متصرف و اجرای حکم، مال را از ید او خارج کند و ثالث نمی‌تواند با این دفاع که او در تنظیم سند رسمی دخالتی نداشته و یا حتی با استناد به ید خود، آثار حقوقی سند را شامل خود نداند.[۱]

 

افزون بر آن سند رسمی امتیاز دیگری نیز از این حیث همواره دارد و آن قابلیت استناد تاریخ مندرج در سند، نه تنها علیه تنظیم کنندگان و قائم‌مقامان آنان بلکه علیه اشخاص ثالث است و سند عادی چنین امتیازی را ندارد. درحقیقت به‌موجب ماده ۱۳۰۵ ق.م. ((در اسناد رسمی تاریخ تنظیم معتبر است حتی برعلیه اشخاص ثالث ولی در اسناد عادی تاریخ فقط درباره­ی اشخاصی که شرکت در تنظیم آن‌ها داشته و ورثه­ی آنان و کسی که به نفع او وصیت شده معتبر است)). بنابراین، هرگاه دو شخص مدعی خرید مال واحدی از یک نفر باشند و هریک ادعا نماید که بیع او مقدم بوده است و بیع بعدی غیر نافذ است و یکی از آن‌ها به‌موجب سند رسمی مال را خریده باشد و در این صورت می‌تواند به تاریخ مندرج در سند رسمی استناد کند تا تاریخ وقوع عقد بیع خود را اثبات کند که اگر مقدم باشد بیع او صحیح و بیع طرف مقابل غیر نافذ است البته اگر طرف مقابل با سند عادی مال را خریداری کرده باشد و ادعا داشته باشد که بیع او مقدم است چون نمی‌تواند برای اثبات تاریخ تنظیم سند در برابر ثالث به تاریخ مندرج در سند عادی استناد کند، باید ادعای مزبور را با دلیل دیگر اثبات کند.

 

۲-۱-۳-۵ اعتبار سند به مفهوم ارزش آن

 

قانون‌گذار در مواردی اعتبار را به مفهوم ارزش به‌کاربرده است ازجمله به‌موجب ماده ۱۲۸۵ ق.م ((شهادت‌نامه سند محسوب نمی­­شود و فقط اعتبار شهادت را خواهد داشت)).

 

۲-۱-۳-۶ اعتبار رونوشت یا روگرفت اسناد

 

به‌موجب ماده ۷۴ قانون ثبت ((سوادی که مطابقت آن با ثبت دفتر تصدیق شده است به‌منزله‌ی اصل سند خواهد بود مگر در صورت اثبات عدم مطابقت سواد با ثبت دفتر تصدیق شده باشد به‌منزله‌ی اصل سند می­باشد. پس ابراز کننده آن ملزم به ارائه­ی اصل سند نمی‌باشد درنتیجه اگر اصل سند رسمی مفقود یا معدوم شود رونوشت گواهی‌شده‌ی مزبور به‌جای اصل قابل‌ارائه و استناد است و طرف مقابل نمی‌تواند به این علت که دارنده اصل آن را ارائه نداده و حتی به صرف ادعای جعل از دادگاه بخواهد که سند را از عداد دلایل خارج کند . البته رونوشت سند رسمی در صورتی به‌منزله‌ی اصل سند خواهد بود که مأمور مطابقت آن را با ثبت دفتر گواهی نموده باشد.درنتیجه رونوشت یا روگرفت سند رسمی که برای مثال توسط دفتر دادگاه، بخشدار یا وکلای اصحاب دعوا برای پیوست به دادخواست یا لایحه و یا ارائه در جلسه­ی دادرسی برابر با اصل گردیده به منزله اصل سند نمی‌باشد و نباید ماده ۷۴ ق.ثبت را با ماده ۵۴ آ.د.م. اشتباه نمود و درنتیجه اگر سند موردادعای جعل قرارگیرد، علی­القاعده باید اصل آن در مهلت مقرر به دادگاه تسلیم شود (ماده ۲۲۰ ق.آ.د.م.). از سوی دیگر اگر مطابقت رونوشت یا روگرفت سند عادی را با اصل آن یکی از مراجع، مقامات یا اشخاص مذکور در ماده ۵۷ ق.آ.د.م. گواهی کرده باشند و سند سپس مفقود یا معدوم شود صاحب سند نمی‌تواند با ارائه رونوشت یا رو گرفت مزبور از تکلیف ارائه­ی اصل آن معاف شود و از دادگاه بخواهد که روگرفت را به‌منزله‌ی اصل سند به شمار آورد[۲] (ماده ۹۶ ق.آ.د.م).

 

۲-۱-۳-۷ تعرض به اصالت سند و دفاع ماهوی

 

طرفی که سند علیه او اقامه‌شده ، هرگاه سند را اصیل بداند معمولاً دفاع خود را منحصر به « دفاع ماهوی» در برابر سند می‌نماید و اگر سند را اصیل نداند ( حتی در مرحله‌ی اثباتی) معمولاً دفاع شکلی در برابر سند را انتخاب می‌نماید و در این راه با بررسی جوانب امر یا نسبت به سند ادعای جعل و یا حسب مورد انکار یا تردید ممکن است می‌نماید . درعین‌حال افزون بر آنکه ادعای جعل و انکار و تردید ممکن است هم‌زمان و یا به‌گونه‌ای متوالی مطرح شوند ، تعرض به اصالت سند ( دفاع شکلی) و دفاع ماهوی نیز ممکن است هم‌زمان و یا به‌گونه‌ای متوالی مطرح شوند. در هریک از حالات مزبور باید بررسی شود که دادگاه به کدام‌یک از دفاعیات مزبور باید رسیدگی کند.

 

۲-۱-۳-۸ همزمانی یا پیاپی بودن تعرض به اصالت سند و دفاع ماهوی[۳]

 

بخش پایانی ماده ۲۲۸ ق.ج می­گوید» … درصورتی‌که ادعای جعل یا اظهار تردید و انکار نسبت به سند شده باشد دیگر ادعای پرداخت وجه آن سند یا انجام هر نوع تعهدی نسبت به آن پذیرفته نمی­شود …» در ارتباط با این مقرره باید پذیرفت که چون پرداخت وجه یا انجام تعهد از اسباب سقوط تعهد است که از این حیث هیچ ویژگی ندارد ، نه تنها ادعای تحقق هر نوع سبب سقوط تعهدی مشمول این ماده می‌شود بلکه هرگونه دفاع ماهوی دیگری را در برمی‌گیرد درنتیجه باید آن را این‌گونه تفسیر نمود که پس از تعرض به اصالت سند دفاع ماهوی در برابر آن شنیده نمی‌شود.

 

ترتیب پیش‌بینی‌شده در این بخش از ماده نیز منطقی است زیرا هرگاه طرفی که سند علیه او ابراز گردیده به اصالت آن تعرض نماید به معنای آن است که رابطه­ی حقوقی موضوع سند واقع نشده و بنابراین ادعای سقوط تعهد موضوع سند ضمن اینکه در تناقض معلوم است بیهوده خواهد بود. این بخش از ماده، اگر تعرض در قالب انکار یا تردید به عمل آمده باشد، همواره بی‌هیچ اشکالی قابل‌اجرا می­باشد.اما اگر تعرض به اصالت سند در قالب  ادعای جعل باشد باید قائل به تفکیک شد. در حقیقت اگر ادعای جعل، کل سند و یا امضای آن را در برگیرد و پس‌ازآن ادعای سقوط تعهد موضوع آن شود ادعای اخیر نباید پذیرفته شود. اما هرگاه ادعای جعل بخشی از سند را در برگیرد مانند آن‌که ادعا شود دین موضوع سند دو میلیون ریال بوده که پرداخت‌شده اما با « جعل سند » به ده میلیون ریال افزایش‌یافته، باید پس از رسیدگی به ادعای جعل به ادعای پرداخت دو میلیون نیز رسیدگی شود. این تفسیر با مقابله­ی این بخش از ماده ۲۲۸ ق.ج با بخش مشابه ماده۳۹۲ ق.ج تقویت می‌شود. « پس از اظهار تردید یا انکار یا دعوای جعل نسبت به سند، دعوای پرداخت وجه آن یا هر نوع انجام تعهد جزئاً یا کلاً مسموع نیست …».

 

بخش پایانی ماده۲۲۸ ق.ج ادامه می‌دهد «… و چنانچه نسبت به اصالت سند همراه با دعوای پرداخت وجه یا انجام تعهد، تعرض شود فقط به ادعای پرداخت وجه یا انجام تعهد رسیدگی خواهد شد و تعرض به اصالت قابل‌رسیدگی نمی­باشد». این امر نیز منطقی است زیرا طرح دفاع ماهوی در برابر سند، متفرع بر پذیرفتن اصالت آن بوده و بر آن دلالت دارد. درنتیجه هرگاه هم‌زمان مطرح شود دادگاه تنها باید به دفاع ماهوی رسیدگی کند. البته باید فرضی که سند جزئاً موردادعای جعل قرار می‌گیرد و دفاع ماهوی نیز نسبت به جزء دیگر آن انجام می‌شود، در اینجا لحاظ شود، فرضی که موجب می‌شود ادعای جعل و دفاع ماهوی هردو، هریک نسبت به بخش مربوط سند، مورد رسیدگی قرار گیرد از سوی دیگر اگرچه در ماده تصریح نشده اما هرگاه نسبت به سند دفاع ماهوی به عمل آید و سپس نسبت به اصالت آن تعرض شود، دادگاه با لحاظ نکته­ی اخیر تنها باید به دفاع ماهوی رسیدگی نماید.[۴]

 

۲-۱-۳-۹ جعل ادعاست و نیازمند اثبات

 

هریک از طرفین که سند رسمی یا عادی علیه او ابرازشده ( خواه سند منتسب به او یا دیگری باشد ) و بخواهد نسبت به اصالت آن تعرض نماید می‌تواند این امر را در قالب ادعای جعل نیز مطرح کند، زیرا ادعای جعل هم نسبت به اسناد رسمی و هم نسبت به اسناد عادی شنیده می‌شود [۵].

 

در ادعای جعل، طرفی که سند برخلاف منافع او ابرازشده است شباهت ظاهری خط و امضای سند را با خط و امضای خود تصدیق دارد، منتها اعلام می­کند که آن برخلاف واقع ساخته‌اند یا برخلاف رضای او گرفته اند. بنابراین، اعلام جعل همانند انکار و تردید گوینده را از آوردن دلیل بی نیاز نمی­کند. اعلام کننده مدعی ساختن و پرداختن و خراشیدن و صورت سازی است و باید برای اثبات ادعای خود دلیل بدهد. ماده ۲۱۹ ق .آ.د.م در تأمین همین موضوع مدعی مقرر می‌دارد: « ادعای جعلیت نسبت به اسناد و مدارک ارائه‌شده باید برابر ماده ۲۱۷ این قانون با ذکر دلیل اقامه شود».

 

ادعای جعل، به‌طورمعمول زمانی اظهار می‌شود که اماره‌ای بر اصالت سند و انتساب آن به مدعی وجود دارد و او برای خنثی نمودن اماره اصالت ناچار است که بار سنگین ادعا را به دوش کشد و برای اثبات آن دلیل بدهد. به‌عنوان‌مثال، اصالت سندی که نزد مأمور رسمی و صالح تنظیم می‌شود و از جهت تشریفات نیز نقصی ندارد­، امری مفروض است ( ماده ۱۲۹۲ ق.م)و کسی که سند علیه او ابرازشده نمی‌تواند با انکار و تردید ساده دامن از معرکه بکشد و ناچار است با ابراز دلیل ادعای جعل کند. همچنین است در برابر سندی که اصالت آن تصدیق یا اثبات شده است ( ماده ۱۲۹۱ق.م) ولی نسبت به سند عادی که خوانده در برابر ابراز خواهان و اصالت ندارد و می‌تواند با انکار و تردید بار اثبات را به دوش ابراز کننده نهد، ادعای جعل نه ضروری است و نه منطقی. باوجود این هیچ منعی وجود ندارد که نسبت به سند عادی ابرازشده در دعوا ادعای جعل شود. منتها همآن‌که اشاره شد، موقعیت خوانده تابع عنوان دفاعی است که انتخاب در فرض ادعای جعل، مدعی است .[۶]

 

[۱] – همان ، ص ۱۵۷

 

[۲] – شمس ، همان،ص ۱۵۸

 

[۳]– همان ص۱۹۸

 

[۴]– شمس، عبدالله، همان ص۱۹۹

 

[۵]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، جلد سوم، ص ۱۸۶

 

[۶]– کاتوزیان، ناصر، دلیل و اثبات دلیل، ص ۹۳وص ۹۴

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




آیین و نحوه رسیدگی به جعل حقوقی و طاری و انکار و تردید

 

 

 

۳-۱-۱ آیین رسیدگی به ادعا:[۱]

 

رسیدگی به ادعای جعل آیین  ویژه‌ای دارد که در قوانین آیین دادرسی مدنی آمده و در تجدیدنظرهای مکرر تحولی آرام را پیموده است. بیشتر قواعد ناظر به ادعای جعل تبعی و فرعی است. که به‌عنوان دفاع در برابر سندی که ابرازشده اعلام می‌شود. جعل اصلی تابع قواعد عمومی تقدیم دادخواست با رعایت ویژگی ها و آثار این ادعا است. بنابراین نکته های اصلی آیین دادرسی به جعل تبعی را یادآور می­شویم، و هرجا که ضروری باشد، اشاره ای هم به اجرای آن‌ها در دعوای جعل اصلی می­کنیم:                                      

 

۱- موعد طرح ادعا:[۲]

 

در ماده ۲۱۹ ق.آ.د.م آمده است که:« ادعای جعلیت نسبت به اسناد و مدارک ارائه‌شده باید برابر ماده ۲۱۷ این قانون با ذکر دلیل اقامه شود مگر اینکه دلیل ادعای جعلیت بعد از موعد مقرر و قبل از صدور رأی یافت شده باشد، در غیر این صورت دادگاه به آن ترتیب اثر نمی­دهد .» در این ماده، تکیه بر لزوم ارائه دلیل به هنگام طرح ادعا است، ولی از قید « برابر ماده ۲۱۷» فهمیده می‌شود که موعد طرح ادعا تابع احکام مربوط به انکار و تردید است: یعنی تا نخستین جلسه دادرسی و به‌بیان‌دیگر، نخستین پاسخ و دفاع است، این فرصت را از می‌گیرد. باوجود این، هرگاه رسیدگی مرحله­ی نخستین غیابی باشد، واخواه می‌تواند نسبت به مستند دعوا ادعای جعل کند ( ماده ۲۱۷).                                                                              

 

رسیدگی به اصالت سند و احراز آن در مرحله ی غیابی نیز مانع از پذیرش ادعای جعل در مرحله  واخواهی نیست، چنانکه در رأی شعبه ۲۷ دادگاه شهرستان تهران می­خوانیم: «نظر به اینکه، صدور قرار رسیدگی به اصالت سند و حتی احراز آن در مرحله­ی غیابی مانع زا قبول ادعای جعلیت در مرحله­ی واخواهی نیست و واخواه می‌تواند، به‌موجب ماده ۳۷۹ ق.آ.د.م، ضمن اعتراض بر حکم غیابی نسبت به مستندات دعوا نیز ادعای جعل کند ….»[۳] احتمال دارد سندی در مرحله ی واخواهی ابراز شود، مانند اینکه واخواه به رسیدی استناد کند که نشان دهد او تمام مطالب خود را گرفته است در این صورت ادعای جعل « باید تا اولین جلسه دادرسی به عمل آید » ( ماده ۲۱۷ ق.آ.د.م ) به قرینه­ی بخش نخست ماده، در این موعد نیز غایت پایان نخستین جلسه­ی دادرسی است. ولی، نسبت به اسناد ابرازشده در مرحله­ی ابتدایی امکان ادعای جعل وجود ندارد، هرچند که رسیدگی غیابی باشد و غایب به‌جای واخواهی از حکم تجدیدنظر بخواهد. زیرا درست است که چنین ادعایی درواقع نخستین پاسخ و دفاع در برابر مستندات است و از این جهت شبه­ی پذیرش ادعا به ذهن می­رسد، ولی گذشتن از مرحله­ی واخواهی و روی آوردن به تجدیدنظر­خواهی به‌منزله‌ی گذشتن از لوازم این مرحله است که باید آن را دنباله و مکمل مرحله­ی نخستین شمرد.         

 

پس در فرض­ها باید گفت، خوانده از رسیدگی نخستین را کامل شمرده و فرصت لوازم آن را ازدست‌داده است. به همین جهت، رسیدگی به ادعای جعل مستند ابرازشده در مرحله­ی نخستین در تجدیدنظر پیش‌بینی‌نشده است و آن را با واخواهی نمی‌توان قیاس کرد.                                                               

 

۲- دادن دلیل[۴]

 

در دعوای جعل، برخلاف انکار و تردید، اظهارکننده مدعی است و باید بار اثبات گفته­ی خویش را به دوش کشد، پس باید همراه با ادعا دلایل خود را به دادگاه بدهد. چنانکه در دعوای اصلی جعل باید همه­ی ادله در دادخواست باشد و تقدیم دادگاه شود. ضمانت اجرای این تخلف در ماده ۲۲۹ چنین بیان شده است:« در غیراین صورت، دادگاه به آن ترتیب اثر نمی­دهد». صورتی که از ان استثنا شده فرضی است: « دلیل ادعای جعلیت بعد از موعد مقرر و قبل از صدور رأی یافته شده باشد»:                                              

 

مانند اینکه شاهد گمشده حادثه بعد از پایان نخستین جلسه پیدا شود یا سندی به دست آید که صدق گفتار مدعی را نشان دهد. در این صورت، دو شرط لازم است که به دعوا رسیدگی شود: ۱) دلیل جدید باشد بدین معنی که یا حادث شود یا آشکار گردد و پیش از آن در دسترس مدعی نباشد، ۲) تقدیم دلیل جدید بیش از صدور رأی باشد. به نظر می­رسد که، هرگاه دلیل حادث بعد از صدور رأی به دست آید و موضوع قابل تجدیدنظر باشد، بتوان دلیل جدید را در دادگاه تجدیدنظر عنوان کرد. دیوان کشور نیز می‌تواند رسیدگی به دلیل فوق شده را به دادگاه تالی فرمان داد. در صورت قطعی شدن حکم، به دست آمدن دلیل جدید از موارد اعاده دادرس است (بند ۷ ماده ۴۲۶ ق.آ.د.م).                                                                   

 

۳- اعلام استفاده از سند و ارائه‌ی اصل آن [۵]

 

ادعای جعل و دلایل آن بر طبق قواعد به ارائه کننده سند ابلاغ می‌شود و احتمال دارد دلایل ارائه‌شده او را نیز قانع کند که سند جعل است یا فایده استناد به آن به دردسری که تولید می­کند نمی­ارزد . به همین جهت، قانون او را موظف کرده است که: ۱) اعلام کند که به استفاده از سند باقی است، ۲) اصل سند را به دفتر دادگاه تسلیم کند تا مهر و موم شود.                                                                              

 

ماده ۲۲۰ ق.آ.د.م که این تکلیف را مقرر داشته چنین است: « ادعای جعلیت و دلایل آن به دستور دادگاه به‌طرف مقابل ابلاغ می‌شود درصورتی‌که طرف به استفاده از سند باقی باشد موظف است ظرف ده روز، از تاریخ ابلاغ، اصل سند موضوع ادعای جعل را به دفتر دادگاه تسلیم نماید. مدیر دفتر، پس از دریافت سند، آن را به قاضی دادگاه رسانیده و دادگاه آن را فوری مهر و موم می­نماید ….»                                        

 

تبصره- « در مواردی که وکیل یا نماینده­ی قانونی دیگری در دادرسی مداخله داشته باشد، چنانچه دسترسی به اصل سند  نداشته باشد حق استعمال دارد و دادگاه مهلت مناسبی برای ارائه‌ی اصل به او می‌دهد.     

 

ضمانت اجرای این تکلیف در بند ۲ ماده بدین شرح اعلام شده است: « …. چنانچه در موعد مقرر صاحب سند از تسلیم آن به دفتر خودداری کند، سند از عداد دلایل او خارج خواهد شد ». از مفاد این ضمانت اجرا و ارتباط آن با متن ماده دو نکته­ی مهم استنباط می‌شود:                                                            

 

۱) تسلیم سند به دادگاه به معنی استفاده از سند است به همین جهت برای خودداری از اعلام استفاده ضمانت اجرایی معین نشده است و در متن حکم نیز آمده است که:« درصورتی‌که طرف به استفاده از سند باقی باشد، اصل سند موضوع ادعای جعل را به دفتر دادگاه تسلیم نماید » لحنی که آشکارا نشان می‌دهد که تسلیم سند متضمن اعلام باقی مانده به استفاده از آن است.

 

۲) خروج سند از عداد دلایل، ممکن است به محکومیت قاطع ارائه کننده­ی آن منتهی شود [۶] ولی مانع از استناد دوباره آن درمرحله­ی تجدیدنظر نیست. به‌بیان‌دیگر قانون خودداری از ارائه ی اصل سند را اماره­ی جعلیت آن قرار نداده است. ولی برای جلوگیری از طفره یا تعطیل در رسیدگی به اصالت سند، آن را از زمره دلایل دعوا خارج می‌کند. منتها، چون در مرحله­ی تجدیدنظر دادن دلیل جدید مباح است، استناد کننده می‌تواند همان سند را به‌عنوان دلیل جدید به دادگاه بدهد. پس اگر ادعای جعل نسبت به آن تکرار شود، دادگاه دوباره فرآیند رسیدگی را از سر می‌گیرد دیوان کشور بارها اعلام کرده است که:« قبول دلایل جدید در مرحله­ی پژوهشی مانع قانونی ندارد و مدعی می‌تواند برای اثبات اصالت سند به انطباق امضا آن با امضای طرف در پرونده­ی بازپرسی استناد کند و تقاضای استکتاب از مشارالیه در مرحله­ی بدوی مجوز در درخواست مدعی در مورد استناد به پرونده­ی بازپرسی و دلایل دیگر که در مرحله­ی پژوهشی مورد استناد بوده نمی­باشد: [۷]

 

در مورد تبصره­ی ماده ۲۲۰ باید افزود که هرچند قید دخالت وکیل یا نماینده برای خواستن مهلت ظهور در این مفهوم دارد که، هرگاه طرف دعوا خود در دادرسی شرکت داشته باشد، مهلت داده نمی­شود. ولی احتمال دارد که سند به دلیل قهری در اختیار طرف دعوا نباشد و عادلانه نیست کسی برای انجام دادن کاری که در اختیار او نیست مکافات ببیند و به همین دلیل نیز قوه قاهره، اگر مانع اجرای تعهد شود، متعهد را از جبران خسارت معاف می‌کند. ( مواد ۲۲۷و۲۲۹ ق.م).                                                         

 

در فرض­ها نیز، هرگاه مانعی که رفع آن در اقتدار ارائه کننده نیست او را در تقدیم اصل سند به دادگاه ناتوان سازد بر طبق قاعده باید به او مهلت داده شود و کیفر «خروج سند از عداد دلایل » را تحمل نکند. پس در تفسیر تبصره ماده ۲۲۰ می‌توان گفت، مفهوم تبصره بیش از این نیست که حکم تبصره درباره موردی که استناد کننده اصیل است اجرا نمی­شود. این حکم ناظر به دادن مهلت به درخواست نماینده است و ضرورتی ندارد که نماینده وجود مانع خارجی و احتراز ناپذیر را اثبات کند. درواقع، قانون‌گذار چنین فرض می­کند که به‌طورمعمول نماینده اصل سند را در اختیار ندارد و استهمال او را باید پذیرفت. این فرض در اصیل وجود ندارد و خلاف واقع است، زیرا برخلاف اصل و ظاهر است و باید اثبات شود و دادگاه نمی‌تواند به استناد تبصره ماده۲۲۰ پیش از اثبات شرایط به‌وسیله مدعی درخواست مهلت را بپذیرد. ولی امکان این اثبات را نباید از استناد کننده گرفت.    

 

۳-۱-۲  مقررات ویژه‌ی جعل

 

نوع تعرض به اصالت سند علی‌القاعده اثری در شیوه­ی رسیدگی به اصالت سند ندارد و درعین‌حال در رسیدگی به ادعای جعل مقررات ویژه‌ای وجودداردکه لازم است به آن‌ها اشاره شود.از سوی دیگر جعل در سند همان‌طور که گفته شد ممکن است مادی باشد یا معنوی بنابراین مناسب دیده شده که مقررات مشترک بین جعل مادی و مفادی و آنچه ویژه‌ی جعل مفادی است جداگانه بررسی شود:                             

 

الف) مقررات مشترک بین جعل مادی و مفادی [۸]

 

چون جعل جرم است و رسیدگی به جرائم علی‌القاعده در مراجع کیفری به عمل می­آید طرح ادعای جعل در دعوای حقوقی و درمرجع حقوقی مسائلی را به وجود می­آورد که مناسب است بررسی شود . ماده ۲۲۷ق.فروض متفاوتی را در این ارتباط پیش‌بینی و حکم آن‌ها را مشخص نموده که در زیر به بررسی آن می­پردازیم:            

 

                                                                                                        

 

۱) پیامد ادعای جعل ساده                                                                                                   

 

هرگاه در دعوای حقوقی ادعای جعل، بدون تعیین جاعل شود، « دادگاه با توجه به مفهوم نخستین جمله ماده ۲۲۷ ق.ج تنها به ادعای جعل رسیدگی می­نماید و نمی‌تواند به جنبه­ی کیفری آن رسیدگی و تصمیم گیری کند . در ماده ۳۸۶ قانون قدیم دادگاه مکلف شده بود که در صورت صدور قرار جعلیت سند ، مراتب را به آگاهی دادستان برساند این امر در قانون جدید پیش‌بینی‌شده و حتی اکنون که دادسرا احیا نشده، دادگاه حقوقی، من حیث هوتکلیفی در این مورد ندارد. از سوی دیگر اثبات جعلیت سند گویای این است که ابراز کننده­ی آن، از سند مجعول استفاده نموده است؛ اما نه تنها دادگاه در پرونده­ی حقوقی نمی‌تواند به این امر رسیدگی نماید بلکه تکلیفی هم به آگاه نمودن دادسرا ندارد.                                          

 

۲)پیامد ادعای جعل با تعیین جاعل در یک شعبه

 

«چنانچه مدعی جعلیت سند در دعوای حقوقی، شخص معینی را به جعل سند مورد استناد متهم کند، دادگاه به هر دو ادعا یکجا رسیدگی می­نماید….» ( ماده ۲۲۷ ق.ج) بنابراین رسیدگی به جنبه­ی کیفری جعل در دادگاهی که به دعوای حقوقی رسیدگی می­کند مستلزم تعیین جاعل است. تصویب این نص در زمان انحلال دادسرا و «عمومی» بودن دادگاه­های عمومی است اما به‌موجب ماده ۳ اصلاحی ق.ت.د.ع.ا مصوب ۲۸/۱۱/۱۳۸۱ و با توجه به ماده ۴ اصلاحی همین قانون، با لحاظ مواد ۳۸و۳۹ آن درحوزه هایی که قانون یادشده اجرا می‌شود دادسرا تشکیل و شعب متعدد دادگاه عمومی به حقوقی و جزایی تقسیم می‌شود. درنتیجه با اجرای قانون اصلاحی مزبور رسیدگی به جنبه کیفری، حق با تعیین جاعل با توجه به بخش آخر ماده ۴ یادشده «… درصورت ضرورت ممکن است به شعبه جزای پرونده حقوقی و یا به شعبه ی حقوقی پرونده جزایی ارجاع شود». مستلزم ثبت کیفری شکایت و ارجاع آن به شعبه­ی حقوقی است که به دعوای حقوقی رسیدگی می­نماید و ادعای جعل در آن مطرح شده است، اجرای منطوق نخستین جمله ماده ۲۲۷ ق.ج این امتیاز را دارد که از صدور آرای متعارض از شعب حقوقی و کیفری نسبت به جعل سند، پیشگیری می­نماید.[۹]                                                                                                        

 

۳) پیامد مطرح بودن جعلیت در دو شعبه [۱۰]:

 

«… هرگاه در ضمن رسیدگی، دادگاه از طرح ادعای جعل مرتبط با دعوای حقوقی در دادگاه دیگری مطلع شود موضوع به اطلاع رئیس حوزه قضایی می­رسد تا با توجه به سبق ارجاع برای رسیدگی توام اتخاذ تصمیم نماید » (بخش پایانی ماده ۲۲۷ ق.ج). بنابراین اگر شعبه ای که در آن به مستند دعوای حقوقی ادعای جعل‌شده، از طرح شکایت جعل نسبت به همان سند در شعبه دیگر یا حتی استفاده از سند مجعول آگاه شود باید موضوع را برای رسیدگی توام در یک شعبه آگاهی رئیس حوزه قضایی برساند.                    

 

به این ترتیب از صدور آرای معارض از شعب مختلف دادگاه‌های یک حوزه درباره جعلیت سند پیشگیری می‌شود.در این ماده حکم موردی که شکایت کیفری جعل و ادعای جعل در دادگاه‌های دو حوزه­ی قضایی مطرح باشد نیامده است. در چنین حالتی اگر ارجاع پرونده­ی مطرح در دادگاه یک حوزه به دادگاه حوزه دیگری پذیرفته نشود با توجه به قاعده­ی «تفرق حکم کیفری بر حقوقی » که از تبعات آن اناطه­ی حقوقی به کیفری است باید پذیرفت تا دادگاهی که به امر حقوقی رسیدگی می­نماید رسیدگی را تا صدور رأی قطعی کیفری متوقف نماید

 

[۱]– کاتوزیان، ناصر، دلیل اثبات دلیل، ص ۱۰۰

 

[۲]– کاتوزیان، ناصر، همان، ص ۱۰۲

 

[۳]– کاتوزیان، ناصر، عدالت قضایی، ص ۱۷۷

 

[۴]– کاتوزیان، ناصر، دلیل اثبات دلیل، ص ۱۰۳

 

[۵]-کاتوزیان، ناصر، دلیل اثبات دلیل، ص ۱۰۳

 

[۶]-کاتوزیان، ناصر، عدالت قضایی، ص ۱۷۲

 

[۷]– متین، احمد، مجموعه رویه قضایی، حکم شماره ۱۶۳۵-۱۶/۹/۲۸ شعبه­ی ۵۲۷-۲/۳/۲۸

 

[۸]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی پیشرفته، جلد۳، ص ۴۱۵

 

 

 

[۹]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، جلد سوم پیشرفته، ص ۲۱۴

 

[۱۰]– همان، ص ۲۱۵

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




۳-۱-۳  ارائه دلیل جعلیت و زمان آن

 

 

 

ادعای جعلیت باید با ذکر دلیل جعلیت باشد ( ماده ۲۱۹ ق.ج ) بنابراین هرگاه طرفی که سند علیه او ابرازشده به ادعای جعل اکتفا نماید و هیچ دلیل در اثبات جعلیت ارائه ننماید و مورداشاره قرار ندهد دادگاه به ادعای جعل او ترتیب اثر نخواهد داد. البته ماده مزبور اجازه داده است که هرگاه دلیل جعلیت پس از موعد مقرر و پیش از صدور رأی یافت شده باشد، به ادعای جعل که در زمان لازم مطرح‌شده با توجه به دلایل مزبور رسیدگی شود. در حقیقت ماده­ی مزبور تکلیف مدعی جعل در ادعای به‌موقع آن را نفی نمی­نماید بلکه اجازه می‌دهد دلایلی که پس از ادعای جعل و پیش از صدور رأی یافت شده موردبررسی قرار گیرد. باید پذیرفت که هرگاه ادعای جعل در زمان قانونی مرحله­ی نخستین مطرح‌شده اما دلیل آن در مرحله­ی تجدیدنظر، پیش از صدور رأی این مرحله نیز یافت شده باشد دادگاه تجدیدنظر با احراز این امر باید دلایل را موردتوجه قرار دهد.[۱]                                                                                                     

 

 

ادعای جعل اگرچه موجب می‌شود که بار اثبات جعلیت سند به دوش مدعی جعل نهاده شود اما در مقابل این امتیاز را دارد که ابتکار عمل در انتخاب شیوه­ی اثبات جعلیت و دلیل آن را علی‌القاعده به مدعی جعلیت می‌دهد و یکی از استادان فاضل حقوق همین امر را انگیزه­ی انتخاب ادعای جعل نسبت به اسناد عادی در مواردی می­دانند که « … منکر در می‌یابد که مهر و امضای او را به‌ناحق ساخته‌اند یا در سند زده‌اند و ظاهر به سود سازنده است  و باید ابتکار عمل اثبات جعلیت و گاه اتهام به ابراز کننده را در دست گیرد و نادرستی آنچه را که به زبان او در جریان است نشان دهد …»[۲] امــا بــایــد پذیرفت که از یک‌سو « رسیدگی به صحت و اصالت سند » در صورت ادعای جعل به همان  ترتیب است که در انکار و تردید مقرر است ( مواد۲۲۶ -۲۲۳ ق.ج ) و از سوی دیگر نمی‌توان پذیرفت که ابتکار عمل مدعی جعل، صاحب سند را در ارائه­ی راه و دلیل اصالت آن کاملاً در وضعیت انفعالی قرار می‌دهد. افزون بر آن دادگاه طریق رسیدگی به اصالت سند را می‌تواند خود انتخاب کند.[۳] افزون بر آن با توجه به ماده ۱۹۹ ق.ج دست دادگاه در انجام اقدامات و تحقیقاتی که برای کشف حقیقت لازم است نیز باز می­باشد. پس باید پذیرفت شخصی که سندی غیررسمی علیه او ابراز گردیده، اگر به جعلی بودن سند اطمینان داشته و ادله­ی اثبات جعلیت را نیز در اختیار داشته باشد، نه تنها معمولاً از انکار یا استناد چشم‌پوشی نموده و ادعای جعل تبعی را انتخاب می­نماید، بلکه حتی اگر مرتکب جعل را بشناسد و دلیل ارتکاب را نیز در اختیار داشته باشد، تردیدی در طرح شکایت کیفری جعل نمی‌نماید تا ابراز کننده را با این حربه­ی برنده به تسلیم و سازش وادار نماید. افزون بر آن اگر امضای سند عادی اصیل، اما در سند «قلم برده شده » باشد راهی جز ادعای جعل وجود ندارد.  

 

 

در صورت انکار یا تردید، اصل سند عادی باید در همان جلسه به دادگاه ارائه شود در غیر این صورت ضمانت اجراهای سنگینی به ابراز کننده تحمیل می‌شود. اما در ادعای جعل چنین نیست در حقیقت به‌موجب ماده ۲۲۰ ق.ج « ادعای جعلیت و دلایل آن به دستور دادگاه به‌طرف مقابل ابلاغ می‌شود. درصورتی‌که طرف به استفاده از سند باقی باشد، موظف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، اصل سند موضوع ادعای جعل را به دفتر دادگاه تسلیم نماید. مدیر دفتر پس از دریافت سند، آن را به نظر قاضی دادگاه رسانده و دادگاه آن را فوری مهروموم می­نماید …» بنابراین درصورتی‌که سند هریک از طرفین موردادعای جعل قرار گیرد و ادعای جعل قابل‌رسیدگی باشد، ابراز کننده­ی سند می‌تواند اگر به استفاده از سند باقی است، اصل آن را در همان فرصت دارد تا در صورت لزوم، اصل سند را به دست آورده و هم چنین پیامدها­ی تسلیم یا عدم تسلیم آن را بررسی و اقدام لازم را بنماید. به صراحت ماده ۲۲۰ ادعای جعل و دلایل آن به‌طرف مقابل ابلاغ شود،» برای مثال:

 

 

« در خلال جریان محاکمه یک‌طرف از اصحاب دعوا رونوشت سندی را ضمن لایحه به محکمه تقدیم و طرف مقابل نسبت به آن ادعای جعل نموده و ابراز اصل ان را خواسته و حاکم دادگاه دستور داده که به تقدیم کننده­ی رونوشت سند اخطار شود که در ظرف سه روز باملاحظه‌ی مراتب در دفتر دادگاه اصل سند را ابراز دارد تا اقدام مقتضی به عمل آید تخلف است چه برحسب مستنبط و مستفاد از مواد راجعه به رسیدگی به دعوای جعل و دستور خاصی که قانون برای رسیدگی مزبور مقرر داشته درصورتی‌که از طرف یکی از اصحاب دعوا نسبت به مستند طرف دیگر دعوای جعل به عمل آمده دادگاه موظف می­باشد که دعوای او را بالصراحه به‌طرف مقابل اعلام نماید تا بر تقدیر عدم استرداد سند مزبور جوابیه­ی خود را در قبال دعوای جعل تقدیم و در صورت اعتراض نکردن او در قبال دعوای جعل سند مزبور را از عداد دلایل خارج نموده و به اسناد و دلایل دیگر رسیدگی نماید.»[۴].

 

 

درهرحال دادگاه در همان تصمیمی که در صورت لزوم نسبت به ابلاغ دعوای جعل صورت می‌گیرد. دستور تعیین وقت احتیاطی می‌دهد تا پس از پایان ده روز، پرونده برای صدور رأی که حسب مورد در تسلیم اصل سند در مهلت مقرر، قرار رسیدگی به اصالت سند و در غیر این صورت علی‌القاعده صدور رأی قاطع خواهد بود به نظر او برسد. تبصره­ی همان ماده می­گوید « در مواردی که وکیل یا نماینده قانونی دیگری در دادرسی مداخله داشته باشد، چنانچه دسترسی به اصل سند نداشته باشد حق استمهال دارد و دادگاه مهلت مناسبی برای ارائه­ی اصل سند به او می‌دهد». بنابراین این اشخاص می­توانند پیش از پایان مهلت ده‌روزه‌ی مزبور درخواست نماینده که مهلت مزبور تمدید شود. قسمت پایانی ماده­ی مزبور، ضمانت اجرای تسلیم اصل سند در موعد مقرر را پیش‌بینی کرده است. نص مزبور می­گوید « … چنانچه در موعد مقرر صاحب سند از تسلیم آن به دفتر خودداری کند، سند از عداد دلایل خارج خواهد شد…» هرگاه سندی از عداد دلایل خارج شود و ادعا مستند به دلیل دیگری نباشد، ادعا به علت نبودن دلیل محکوم‌به بطلان خواهد گردید و درنتیجه اگر صاحب سند خواهان باشد در دعوا محکوم‌به بی حقی می‌شود و اگر خوانده باشد محکوم‌علیه قرار خواهد گرفت. بنابراین در وقت احتیاطی دادگاه ممکن است با خارج شدن سند از عداد دلایل حکم محکومیت خواهان را بی حقی صادر نماید. هرگاه محکوم‌علیه حکم غیابی ضمن واخواهی، نسبت به سندی که در دادرسی غیابی ابرازشده با ذکر دلایل ادعای جعل نماید واخوانده مکلف است ظرف ده روز پس از ابلاغ دادخواست واخواهی اگر به استفاده از سند باقی است اصل آن را به دادگاه تسلیم نماید والا سند از عداد دلایل او خارج می‌شود. هرگاه در مرحله تجدیدنظرخواه نسبت به‌حکم حضوری یا غیابی باشد یا در اعتراض ثالث نیز سند جدیدی ابراز شود به همان ترتیب عمل می‌شود. [۵]

 

 

جعل جرم است و ادعای جعل، ادعای وقوع جرم می­باشد و تحت شرایطی ممکن است موجب رسیدگی جرم کیفری شود درحالی‌که انکار و تردید اگرچه با توجه به شیوه­ی طرح آن‌ها می‌تواند دلالت بر ادعای وقوع جرم نماید اما تحت عناوین مزبور که مجرمانه نیست، حتی اگر اصالت سند اثبات نشود، ابراز کننده قابل‌تعقیب کیفری نمی­باشد. « دادگاه مکلف است ضمن صدور حکم راجع به ماهیت دعوا نسبت به سندی که در مورد آن ادعای جعل‌شده است تعیین تکلیف نموده. اگر آن را مجعول تشخیص ندهد، دستور تحویل آن را به صاحب سند صادر نماید و درصورتی‌که آن را مجعول بداند، تکلیف اینکه باید تمام سند از بین برده شود و یا قسمت مجعول درروی سند ابطال گردد یا کلماتی محو یا  تغییر داده شود تعیین خواهد کرد. اجرای رأی دادگاه در این خصوص منوط است به قطعی شدن حکم دادگاه اجرای رأی دادگاه در این خصوص منوط است به قطعی شدن حکم دادگاه در ماهیت دعوا و گذشتن مدت درخواست تجدیدنظر یا ابرام حکم در مواردی که قابل تجدیدنظر می­باشد و درصورتی‌که وجود اسناد و نوشته‌های راجع به دعوای جعل در دفتر دادگاه لازم نباشد، دادگاه دستور اعاده­ی اسناد و نوشته‌ها را به صاحبان آن‌ها می‌دهد (ماده ۲۲۱ ق.ج ) همان‌گونه که دیده می‌شود حسب مورد از بین بردن، ابطال قسمت مجعول، محو یا تغییر کلمات تنها در ادعای جعل و اثبات آن، پس از صدور حکم قطعی پیش‌بینی‌شده است و تفاوتی نمی­نماید که سند مجعول رسمی یا عادی یا در حکم سند رسمی‌باشد، اما در انکار و تردید چنین ترتیبی رعایت نمی­شود و درنتیجه حتی در صورت عدم اثبات اصالت سند، اصل سند اگر در اختیار دادگاه قرارگرفته باشد به صاحب سند پس داده می‌شود.« کارمندان دادگاه مجاز نیستند تصویر یا رونوشت اسناد و مدارکی را که نسبت به آن ادعای جعلیت شده مادام که به‌موجب حکم قطعی نسبت به آن تعیین تکلیف نشده است به اشخاص تسلیم نمایند مگر با اجازه­ی دادگاه که در این صورت نیز باید در حاشیه­ی آن تصریح شود که نسبت به این سند ادعای جعلیت شده است. تخلف از مفاد این ماده مستلزم محکومیت از سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی خواهد بود » (ماده ۲۲۲ ق.ج ) ممنوعیت مزبور تنها اسناد موردادعای جعل اعم از رسمی، عادی و در حکم سند رسمی را در برمی‌گیرد و شامل اسنادی که مورد انکار یا تردید قرارگرفته، نمی­شود. البته صرف ادعای جعل نسبت به سند و حتی با طرح شکایت کیفری جعل نه تنها آن را از اعتبار نمی­اندازد بلکه اجرای آن را نیز متوقف نمی­کند. به‌موجب ماده ۹۹ ق.ث « ادعای مجعولیت سند رسمی عملیات راجع به اجرای آن را موقوف نمی­کند مگر پس‌ازاینکه بازپرس قرار مجرمیت متهم راصادر و مدعی­العموم ( دادستان ) هم موافقت کرده باشد»[۶].

 

 

[۱]– همان ص۱۹۲

 

 

[۲]– کاتوزیان، ناصر، دلیل اثبات دلیل،ج۱، ص ۳۵۹

 

 

[۳]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی جلد پیشرفته سوم، ص۱۹۲

 

 

[۴]– شهیدی، موسی، موازین قضایی، ص۱۴۸

 

 

[۵]– شمس، عبدالله، همان، ص۱۹۴

 

 

[۶]– شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی ص۱۹۴

 

 

پایان نامه ها درباره جرم جعل (فایل کاملشان موجود است )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم