کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



شرایط صحت شرط (ضرورت بحث):

 

اگرچه با بررسی و ذکر شروط باطل می‌توان معیارهای لازم برای صحت و فساد شرط را دریافت اما ضرورت بحث از شرایط صحت را منتفی نمی‌سازد، چرا که وقتی ما از شروط باطل بحث می‌کنیم، لزوماً تمامی شرایط صحت مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. بنابراین بایستی اوّل، بررسی نمود که رعایت شرایط عمومی صحت معامله در انعقاد و اعتبار شرط لازم می باشد یا خیر؟

 

روشن است که در این‌جا ما به بحث ماهیتی شرایط عمومی و اختصاصی صحت معامله نمی‌پردازیم و صرفاً به صورت کلی، لزوم رعایت یا عدم رعایت شرایط عمومی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

 

طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی از جمله شرایط لازم برای صحت هر معامله و قراردادی، قصد و رضا، اهلیت طرفین، موضوع معین مورد معامله و مشروعیت جهت معامله می‌باشد. حال در این‌جا سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا رعایت شرایط عمومی صحت معاملات در مورد شرط ضمن عقد نیز لازم و ضروری است؟ فایده‌ی پاسخ به سؤال، در جایی است که شرط ضمن عقد فاقد یکی از شرایط عمومی صحت از قبیل: رضا، معلوم و معین بودن موضوع یا اهلیت طرفین باشد، چنین شرطی صحیح است یا بایستی آن را باطل دانست؟ در پاسخ به سؤال مذکور، دو نظریه وجود دارد که به شرح آتی بررسی می‌گردد.

 

الف: نظریه عدم لزوم رعایت شرایط عمومی صحت معامله در مورد شرط:

 

فقها و حقوق‌دانانِ قائل به این نظریه معتقد هستند: از آن‌جایی که ماده ۲۳۲ قانون مدنی در مقام بیان بوده و تنها سه شرط برای صحت شروط بیان نموده (شرط مقدور باشد، فایده داشته باشد و مشروع باشد) لذا به وجود بقیه‌ی شرایط صحت معامله در شرط نیاز نیست و بیان می‌کنند بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی، چنان‌چه شرط مالیت نداشته باشد یا شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین نشود، صحیح است.[۱]

 

ب: نظریه لزوم رعایت شرایط عمومی صحت معامله در مورد شرط:

 

این نظریه نیز در بین فقها و حقوق‌دانان طرفدارانی دارد. برخی حقوق‌دانان پیرو «نظریه لزوم وجود شرایط عمومی صحت عقود در شرط» بیان می‌کنند که اگرچه شرط یک تعهد تبعی است و ضمن عقد درج می‌گردد، لکن تبعی بودن آن باعث نمی‌شود که ما قائل به رعایت شرایط عمومی صحت در آن نباشیم، ضمن این که شرایط مندرج در ماده ۱۹۰ قانون مدنی ناظر به همه‌ی قراردادها و تعهدات است و شرط ضمن عقد، برتری و امتیازی بر دیگر تعهدات ندارد که قائل به عدم لزوم رعایت صحت معامله در مورد آن باشیم. مثلاً: ماده ۱۹۰ قانون در شرایط اساسی برای صحت معامله بیان می‌کند «مشروعیت جهت معامله» و ماده ۲۳۲ در بیان شروط باطل مقرر داشته «شرطی که نامشروع» باشد، در ماده ۱۹۰ ق.م، از لحاظ تأثیر در عقد، امتیازی بین مشروع بودن موضوع و جهت معامله وجود ندارد، بنابراین شرطی که هدف از آن، انجام امری نامشروع باشد، بی‌تردید نامشروع است.[۲] مثال دیگر: «مطابق بند ۳ ماده ۲۲۳ ق.م، «شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود» باطل و موجب بطلان عقد است». مفاد ماده با بطلان شرط مجهول، هر چند که به دو عوض سرایت نکند، منافی به نظر نمی‌رسد، اجرای تعهدی که موضوع آن مجهول است امکان ندارد و این امر چنان بدیهی است که نیاز به حکم خاص درباره آن احساس نمی‌شود. پس باید گفت شرط مجهول، اگر قابل تعیین نباشد، به حکم طبیعت خود باطل است و هنگامی عقد را نیز باطل می‌کند که موجب جهل به عوضین شود».[۳]

 

به هر صورت بین دو نظریه مطرح شده، بی‌گمان نظر اخیر را باید تأیید کرد. محصور کردن شرایط صحت به آن‌چه در مواد ۲۳۳ و۲۳۲ آمده است، نتایجی به بار می‌آورد که حتی پیروان نظر مخالف نیز راضی به آن نیستند. به عنوان مثال: اگر برای افزودن شرط بر قرارداد یکی از دو طرف در معرض اکراه قرار گیرد، آیا می‌توان شرط ناشی از اکراه را نافذ دانست؟ آیا اشتباه در موضوع اصلی شرط در نفوذ آن بی‌اثر است.[۴]

 

 

  1. امامی، سید حسن؛ حقوق مدنی، جلد اوّل، ص ۲۷۲، به نقل از: کاتوزیان، ناصر؛ قواعد عمومی قرارداد، جلد سوم، ص ۱۴۹.

 

[۲] . کاتوزیان، ناصر؛ قواعد عمومی قرارداد، جلد سوم، ص ۱۵۰.

 

[۳] . همان.

 

[۴] . همان، صص۱۵۱ و ۱۵۰.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 03:29:00 ب.ظ ]




شرایط اختصاصی صحت شرط:

 

پس از بررسی دو نظریه‌ی مربوط به لزوم یا عدم لزوم رعایت شرایط عمومی صحت شرط، لازم می‌نماید که شرایط دیگری که در صحت شرط نقش دارند و ما در این بحث تعبیر به شرایط اختصاصی نموده‌ایم، مورد بررسی قرار گیرند. به عبارت دیگر مراد ما شروطی هستند که وجود آن‌ها برای صحت «شروط ضمن عقد» الزامی خواهد بود.

 

در فقه نسبت به شرایط صحت «شرط» نظر واحدی وجود ندارد و اختلاف نظر زیادی بین فقها در این خصوص به چشم می‌خورد، که بیشتر این اختلاف‌ها صوری بوده و ناظر به چگونگی تحلیل این شروط می‌باشد. اگر بخواهیم جمع‌بندی مختصری از نظر فقها در مورد «شرایط اختصاصی صحت شرط» داشته باشیم، به شرح زیر است:

 

 

    1. اجرای شرط در توان طرف قرارداد باشد. (مقدور بودن)

 

    1. شرط به خودی خود جایز باشد.

 

    1. غرض عقلایی داشته باشد.

 

    1. مخالف کتاب و سنت نباشد.

 

    1. منافی مقتضی عقد نباشد.

 

    1. مجهول نباشد.

 

    1. مستلزم محال نباشد.

 

    1. شرط (التزام) در متن عقد باشد.

 

  1. منجز باشد.

 

البته فقهای متقدم به چهار شرط:

 

 

    1. مجهول نبودن؛

 

    1. مخالف کتاب و سنت نبودن؛

 

    1. مخالف مقتضای عقد نبودن؛

 

  1. و غیر مقدور نبودن، برای صحت شروط قائل بوده و بقیه‌ی شروط را جایز می‌شمارند.[۱]

 

قانون مدنی هم با در نظر گرفتن نظریات مربوط به شرایط صحت شرط، در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳، پنج شرط را برای درستی شرط مقرر نموده است:

 

 

    1. انجام دادن شرط بایستی مقدور باشد؛

 

    1. شرط دارای نفع و فایده باشد؛

 

    1. شرط مشروع باشد؛

 

    1. خلاف مقتضای عقد نباشد؛

 

  1. نبایستی جهل به شرط موجب جهل به عوضین گردد.

 

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[۱]. کاتوزیان، ناصر؛ قواعد عمومی قرارداد، جلد سوم، ص ۱۴۷.

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:29:00 ب.ظ ]




 

اقسام شروط باطل:

 

 

«باطل» در لغت به معنای بیهوده و بی‌اثر می‌باشد[۱] و «شرط باطل یعنی الزام و التزامی بیهوده و فاسد که عموم ادله وفا آن را شامل نمی‌شود و رعایت و انجام آن بر مشروط علیه واجب نیست، نیز به‌واسطه مخالفت آن با قانون؛ لازم‌الاجرا نبوده و قانون از آن به نفع مشروط له حمایت نمی‌کند».[۲] بنابراین شرط باطل اثر حقوقی نداشته و به مثابه آن است که در عقد ذکر نگردیده است. گاه شرط باطل، چنان‌چه در ضمن عقد آمده باشد، به آن توجهی نشده و عقد به حیات خویش ادامه می‌دهد (مگر این که مشروط له، فسخ عقد را اراده نماید) اما گاهی شروط باطل به گونه‌ای است که عقد اصلی را دگرگون ساخته و موجب اخلال در آن می‌شود. البته در مورد نحوه‌ی تأثیر شرط باطل در عقد، در ادوار مختلف میان فقها اختلافات جدی مطرح بوده که در این میان قانون مدنی در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ نظر آن دسته از فقهایی را پذیرفته است که در خصوص سرایت یا عدم سرایت شرط به عقد قائل به تفصیل شده‌اند و گفته‌اند زمانی که شرط به ارکان اساسی عقد خللی وارد نکند، باطل و زمانی که موجب خلل در ارکان اصلی و اساسی عقد گردد، باطل و مبطل عقد خواهد بود. به هر صورت شروط باطل به دو دسته تقسیم می‌شود:

 

 

اوّل: شروطی که موجب بطلان عقد نیستند؛

 

 

دوم: شروطی که نه تنها خود باطل هستند بلکه موجب بطلان عقد نیز می‌گردند.

 

 

 

 

 

بند اوّل: شروط باطلی که موجب بطلان عقد نیستند:

 

 

قانون‌گذار به تبعیت از فقهای متأخر و با پذیرفتن رابطه‌ی اصل و فرع بین «عقد و شرط»، مواردی را که بطلان شرط به عقد سرایت نمی‌کند، چنین برشمرده است:

 

 

 

    1. وقتی که شرط غیر مقدور باشد؛

 

 

    1. وقتی که شرط دارای نفع و فایده نباشد؛

 

 

    1. هنگامی که شرط نامشروع باشد.

 

 

 

 

 

الف: شرط غیر مقدور:

 

 

نخستین شرط صحت شرط، مقدور بودن انجام آن برای مشروط علیه است. خواه مباشرتاً مقدور باشد، خواه به وسیله‌ی شخص یا اشخاص دیگر؛ در غیر این صورت شرط باطل خواهد بود، چرا که «هدف نهایی هر التزام اجرای آن است. تعهدی را که نتوان ایفاء کرد در دید عرف امری لغو و بیهوده است».[۳]

 

 

 

 

 

 

 

 

ب: شرط بی‌فایده:

 

 

«منظور از بی‌فایده بودن این است که در شرط هدفی معقول، منظور نباشد. پس نباید چنین پنداشت که اگر شرط بر مالکیت یکی از دو عوض نیفزاید، نفع و فایده‌ای ندارد».[۴] معیار تشخیص شرط، بنای عقلا و خردمندان است، اما این معیار بایستی با توجه به نیازها و خواست‌های طرفین در نظر گرفته شود. مثلاً اگر پدری به منظور تربیت فرزند خود کاری دشوار و به ظاهر بی‌فایده را بر او شرط کند، (مانند: بارکشیدن) خردمندان آن را لغو نمی‌دانند».[۵]

 

 

 

 

 

ج: شرط نامشروع:

 

 

«به نظر برخی از علمای علم لغت نامشروع یعنی آن‌چه خلاف شرع، حرام و غیر قانونی می‌باشد.»[۶]

 

 

شرع، امر حرام را ممنوع نموده است، پس زمانی که شرطی مخالفت با شرع داشته باشد، چنین شرطی باطل خواهد بود و اثری بر آن مترتب نخواهد بود.

 

 

در اصطلاح حقوقی، لفظ «نامشروع» در قالب سه مقوله مندرج می‌گردد که به اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرد:

 

 

۱- مخالف با شرع: با توجه به اصل آزادی قراردادی، طرفین می‌توانند در روابط خصوصی خود، انواع قراردادها را منعقد نمایند. اما اصل آزادی قراردادی که ریشه‌ی عمیق فقهی دارد و مطابق با نظر مشهور فقهای امامیه است، در مواردی محدود شده است که یکی از آن موارد مخالفت عقد یا قرارداد با شرع مقدس است. البته با وحدت ملاکی که در خصوص مخالفت داشتن صریح قراردادهای خصوصی منعقد گردیده بین افراد با قانون حاصل می‌گردد، می‌توان نتیجه گرفت که شرط نیز به عنوان یک تعهد تبعی در صورتی متصف به وصف «نامشروع» خواهد بود که به طور صریح با شرع مقدس، مخالفت داشته باشد.[۷]

 

 

۲- مخالفت با قانون: یکی دیگر از عوامل محدودکننده‌ی آزادی اراده در انعقاد تعهدات اصلی (عقد) و تعهدات فرعی (شروط) عدم مخالفت با قانون است و منظور از قانون، قانون امری است نه تکمیلی.  قانون مدنی، قراردادهای خصوصی منعقد گردیده میان اشخاص را در صورتی دارای اعتبار می‌داند که مخالف صریح قانون نباشد. با تحلیلی که قبلاً از شرط ارائه کردیم، شرط تعهدی تبعی بوده که دارای شرایط و سایر احکام تعهد اصلی (عقد) می‌باشد. بنابراین شرط نیز در صورتی که مخالف صریح قانون امری باشد واژه نامشروع بر آن صادق خواهد بود.[۸]

 

 

۳- مخالفت با نظم عمومی و اخلاق حسنه: عقود و قراردادها نبایستی با نظم عمومی و اخلاق حسنه مخالف باشند و محکمه طبق قانون به این عقود، ترتیب اثر نخواهد داد. ماده‌ی ۹۷۵ قانون مدنی به صراحت در خصوص بی‌اعتباری عقودی که خلاف اخلاق حسنه و نظم عمومی هستند سخن گفته است و ماده ۶ قانون آیین دادرسی مدنی نیز، این دست از عقود را قابل ترتیب اثر ندانسته است، بنابراین شرط نیز به عنوان تعهد تبعی دارای همان محدودیت‌هایی است که در باب عقود وجود دارد. پس نتیجه‌ای که به بحث مترتب است، این است که واژه‌ی نامشروع مندرج در بند سوم ماده ۲۳۲ قانون مدنی، دربرگیرنده‌ی شروطی که مخالف قانون، نظم عمومی و اخلاق حسنه است، می‌باشد.

 

 

 

 

 

بند دوم: شروط باطلی که موجب بطلان عقد هستند:

 

 

قانون‌گذار در ماده ۲۳۳ قانون مدنی، دو شرط را که اندراج آن‌ها ضمن عقد موجب بطلان عقد خواهد بود، ذکر کرده است:

 

 

 

    1. شرط خلاف مقتضای عقد؛

 

 

    1. شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود.

 

 

از آن‌جایی که شرط خلاف مقتضای ذات عقد به صورت کلی و شرط خلاف مقتضای ذات عقد نکاح به صورت اختصاصی، اساس و جوهره‌ی بحث ما در این رساله را تشکیل می‌دهد، در مباحث آتی به صورت مفصل به آن پرداخته خواهد شد و ما در این قسمت از رساله، هر یک از شروط فوق را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار خواهیم داد.

 

 

الف: شرط خلاف مقتضای عقد:

 

 

«مقتضا به معنای اثر است و مقتضی یعنی مؤثر، مثلاً هرگاه گفته شود، مقتضای آتش حرارت است، یعنی اثر آتش حرارت است».

 

 

آثار و مقتضای عقد به دو دسته مقتضای ذات عقد و مقتضای اطلاق عقد قابل تقسیم است، آن چیزی که از حکم ماده ۲۳۳ قانون مدنی در خصوص شرط خلاف مقتضای عقد می‌توان فهمید، «شرط خلاف مقتضای ذات عقد» است، نه شرط خلاف اطلاق عقد.[۹]

 

 

و مراد از مقتضای ذات عقد، عبارت است از اثری که ماهیت عقد را ایجاد می‌کند و عقد بالذات تولیدکننده آن است. بنابراین، چنین اثری از عقد غیر قابل انفکاک خواهد بود. حال چنان‌چه، ضمن عقد، شرطی درج گردد که مخالف مقتضای عقد باشد، به دلیل تلازم مقتضا با ذات عقد، در حقیقت، شرط با ماهیت معامله مخالف خواهد بود. به عبارت دیگر مانعی در راه تحقق عقد ایجاد می‌شود، مثل آن که شخص کتابی را به دیگری بفروشد و ضمن آن شرط کند که خریدار مالک کتاب نشود.

 

 

پس از بیان مطالب فوق بایستی تأکید نمود که آن‌چه عقد را باطل می‌کند، شرط خلاف مقتضای ذات عقد است، نه شرط خلاف اثر عقد.

 

 

ب: شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می‌شود:

 

 

گروه دوم از شروط باطل و مبطل عقد، شرط مجهولی است که جهل به آن منجر به جهل به عوضین می‌گردد و منظور از شرط مجهول، شرطی است که مورد آن مجهول باشد. گاهی مجهول بودن مورد شرط به مورد معامله، سرایت کرده و آن را نیز مجهول می‌گرداند. این شرط، عقد را نیز باطل می‌کند. مانند این‌که ضمن فروش یک قطعه زمین پنج هزار متری، به نفع فروشنده شرط شود که پس از ساختن خانه‌هایی در قطعات زمین مذکور به ‌وسیله‌ی خریدار، یکی از این خانه‌ها را فروشنده به انتخاب خود مالک شود. چنان‌که ملاحظه می‌شود، مورد شرط، اختیار بایع در استثنای یک قواره زمین از مبیع می‌باشد که در حقیقت این امر سبب می‌شود که مقدار واقعی مورد معامله که به عنوان مبیع در مالکیت خریدار قرار می‌گیرد، مجهول بماند.[۱۰]

 

 

[۱]. عمید، حسن؛ فرهنگ عمید، ص ۲۳۹.

 

 

[۲]. علامه، سید مهدی؛ شروط باطل و تأثیر آن در عقود، نشر میزان، چاپ دوم، تهران، پاییز ۱۳۸۷، ص ۵۷.

 

 

 

    1. ۱. کاتوزیان، ناصر؛ قواعد عمومی قراردادها، ص ۱۵۱.

 

 

[۴]. همان، صص ۱۵۴ و ۱۵۳.

 

 

[۵]. کاتوزیان، ناصر؛ قواعد عمومی قراردادها، جلد سوم.

 

 

[۶]. شفیعی سورک، قدرت الله؛ پیشین، ص۲۰.

 

 

[۷]. همان.

 

 

[۸]. شفیعی سورک، قدرت الله؛ پیشین، ص۲۰.

 

 

 

    1. ۱. شهیدی، مهدی؛ شروط ضمن عقد، جلد چهارم، ص ۱۱۲.

 

 

    1. ۱. علامه، سید مهدی؛ پیشین، ص ۱۳۹.

 

 

    1. لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

       

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ب.ظ ]




«نکاح در لغت به معنای تقابل و التقا (تناکح الجبلان) سلطه و غلبه، وصول و اختلاط، ضم، وطی و عقد است».[۱]

 

 

«نزد مشهور، نکاح در لغت برای وطی وضع شده است و بر آن اجماع منعقد می‌باشد. البته منظور از اجماع در این‌جا، اتفاق اهل لغت بر این مسأله است. اما نزد مشهور فقها کلمه‌ی نکاح برای عقد به‌ کار رفته است. نتیجه آن که نکاح لفظی است که شرعاً و لغتاً برای عقد وضع گردیده است و این حقیقت شرعیه است و استعمال آن برای وطی نیازمند قرینه است[۲] و در تعریف دیگری نکاح در لغت به معنی ضمّ (پیوستن) است.[۳]

 

با دقت در معانی گوناگون لغوی می‌توان گفت که همه‌ی این تعابیر حاکی از یک حقیقت واحد به معنای «انضمام و پیوستگی می‌باشد و در قرآن هر کجا که کلمه‌ی «نکاح» بیان گردیده است به معنای عقد است.[۴]

 

 

 

بند دوم: معنای اصطلاحی نکاح:

 

قانون مدنی ایران نکاح را تعریف نکرده است، گرچه ممکن است به نظر آید که به دلیل بدیهی بودن قانون‌گذار از تعریف صرف‌نظر کرده اما شاید متنوع بودن آثار و نتایج نکاح و روش نبودن ارکان و عناصر اصلی آن، مقنن را از تعریف این نهاد مهم منصرف کرده باشد.

 

حقوق‌دانان تعاریف مختلف و متنوعی از نکاح ارائه نموده‌اند که به چندی از آن‌ها به شرح ذیل اشاره می‌گردد:

 

الف: «نکاح، میثاقی الهی و رابطه حقوقی ـ عاطفی است که به وسیله عقد بین زن و مرد ایجاد می‌گردد و به آنان حق می‌دهد که با یکدیگر زندگی کنند و مظهر بارز این رابطه حقّ تمتع خاص می‌باشد».[۵]

 

ب: «نکاح عقدی است که به موجب آن زن و مردی، به منظور تشکیل خانواده و شرکت در زندگی، با هم متحد می‌شوند».[۶]

 

ج: «نکاح عقدی است که زوجین حقّ استمتاع مشروع از یکدیگر را دارند».[۷]

 

گفتار دوم: ماهیت و اقسام عقد نکاح:

 

نکاح (موقت، دائم) عقد است و برای انعقاد و تشکیل، مستلزم توافق و به ‌هم پیوستن دو اراده زن و مرد و رعایت شرایط اساسی صحت معامله می‌باشد و آثار این عقد را قانون مشخص می‌کند.

 

نکاح در حقوق ایران بر دو قسم: نکاح دائم و نکاح منقطع (موقت، متعه) است.

 

نکاح موقت در حال حاضر در عمل کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به‌تدریج از اهمیت آن در جامعه ما کاسته شده است.

 

لکن این نوع نکاح (موقت) در فقه امامیه و قانون مدنی معتبر شناخته شده است. اما، فقه عامه این نوع نکاح را معتبر نمی‌شناسد. در کشورهای غربی نکاح موقت وجود ندارد و در برخی کشورهای اسلامی نیز، نکاح موقت پذیرفته نشده است.

 

 

 

بند اوّل: عقد نکاح موقت:

 

نکاح منقطع (موقت، متعه) در ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی بیان گردیده است. «نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد».[۸]

 

 

 

 

بند دوم: عقد نکاح دائم:

 

قانون مدنی ایران نکاح دائم را تعریف نکرده است ولی با در نظر گرفتن تعریفی که از نکاح موقت بیان شده، می‌توان اظهار نمود به نکاحی، نکاح دائم گفته می‌شود که مدت مشخص و معینی ندارد و قصد طرفین مبنی بر دوام و پایداری آن است.

 

 

 

بند سوم: فرق بین عقد نکاح دائم و موقت:

 

نکاح دائم و منقطع از اشتراکات زیادی برخوردار هستند، اما تفاوت عمده‌ی آن‌ها به شرح ذیل می‌باشد:

 

الف) تعیین مدت در نکاح منقطع شرط لازم است و ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی ذکر مدت در نکاح منقطع را الزامی دانسته است.

 

ب) در نکاح منقطع شوهر ملزم به دادن نفقه به همسر خود نمی‌باشد، مگر این که صراحتاً در عقد قید شده یا عقد متبانیاً بر آن واقع گردیده باشد. (ماده ۱۱۱۳ قانون مدنی)

 

پ) در نکاح منقطع مقررات طلاق وجود ندارد و جدایی زن و شوهر با انقضاء مدت یا بذل مدت یا فسخ نکاح حاصل می‌شود، بنابراین مقررات طلاق مختص نکاح دائم است.

 

ت) عده‌ی زوجه منقطعه پس از جدایی از شوهر (زن غیر آبستن) دو طهر است. در حالی که عده فسخ نکاح یا طلاق در نکاح دائم سه طهر است.

 

ث) یکی از شرایط اساسی صحت نکاح منقطع تعیین مهر است و عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است.[۹] (ماده ۱۰۹۵ قانون مدنی)

 

 

 

گفتار سوم: شرایط ضمن عقد نکاح:

 

هر چند نکاح از جمله عقود معین محسوب می‌شود، اما اهمیت و اعتبار و جایگاه ویژه آن در میان عقود مختلف بر کسی پنهان نمی‌باشد، چرا که نکاح بنیان خانواده را تشکیل داده و خانواده بنیان اجتماع به شمار می‌آید، از این‌رو قانون‌گذار توجه خاص و ویژه‌ای به آن داشته و با وجود این که در مورد شروط ضمن عقد، احکام کلی برای تمامی عقود بیان گردیده، به صورت اختصاصی در باب نکاح و نیز در پاره‌ای از موارد بر این موضوع تکیه کرده است که برای مثال می‌توان به شرایط صحت عقد نکاح و وکالت در نکاح اشاره کرد. البته بیان مجدد قانون‌گذار به معنی خارج شدن نکاح از قلمرو قواعد کلی، جز در مواردی که به صراحت حکم دیگری بیان گردیده است، نمی‌باشد. به همین دلیل احکام راجع به سایر عقود درباره‌ی عقد نکاح، جاری و ساری بوده و لذا شرایط ضمن عقد نکاح نیز واجد همان خصوصیاتی است که درباره احکام کلی شروط ضمن عقد مقرر گردید و بنابراین تقسیم شرط به باطل و مبطل و صحیح نیز در این عقد صادق می‌باشد.[۱۰]

 

با این مقدمه، در نکاح به مانند سایر قراردادها، ممکن است اراده طرفین عقد (زن و مرد) به پاره‌ای از تعهدات فرعی که خارج از ارکان و عناصر اصلی قرارداد است، تعلق گیرد. همان‌گونه که قبلاً به صورت مبسوط بیان گردید، این تعهدات فرعی را «شروط ضمن عقد» می‌گویند. مثلاً ممکن است در نکاح، زن شرط کند که شوهرش دارای مدرک دکتری باشد یا یکی از زوجین، دیگری را ضمن عقد نکاح، وکیل در انجام امری نماید.

 

شایان ذکر است که بحث تفصیلی در خصوص شرایط ضمن عقد مربوط به قواعد عمومی قراردادها می‌باشد اما ما تلاش نموده‌ایم به صورت اجمالی در این فصل موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.

 

همان‌گونه که بیان شد از آن‌جا که عقد نکاح دارای موقعیت ویژه و ممتازی بوده و دارای چهره‌ی خاصّی می‌باشد، به جاست که به اختصار به شرایط صحت، شروط ضمن این عقد بپردازیم، ولی قبل از آن به بررسی مختصری از یک دسته‌بندی اقسام شروط ضمن عقد نکاح خواهیم پرداخت.

 

 

 

بند اوّل: اقسام شروط ضمن عقد نکاح:

 

در تقسیم‌بندی که توسط یکی از حقوق‌دانان[۱۱] ارائه گردیده است، شروط ضمن عقد نکاح به دو دسته قابل تقسیم می‌باشند:

 

الف: شروطی که ناظر بر یکی از احکام قانونی یا عرفی عقد نکاح می‌باشند:

 

طرفین، از این طریق می‌خواهند شرایط احکام قانونی یا عرفی عقد نکاح را تغییر دهند که البته شروط ناظر به احکام نکاح به پنج دسته تقسیم گردیده است:

 

 

    • شروط مربوط به انعقاد نکاح.

 

    • شروط مربوط به آثار نکاح.

 

    • شروط مربوط به انحلال نکاح.

 

    • شروط مربوط به مهر.

 

  • شروط صفت در مهر.

 

در این بند از رساله، به جهت ارتباط موارد اوّل تا سوم با بحث، سعی خواهیم نمود، شروط مذکور را به صورت اختصار، مورد بررسی قرار دهیم.

 

 

 

۱- شروط مربوط به انعقاد نکاح:

 

از جمله‌ی شروط ناظر به احکام نکاح، می‌توان به شروط مربوط به انعقاد نکاح اشاره نمود. یکی از نتایج مسلم اصل آزادی قراردادی، حقّ مربوط به تعیین و انتخاب شروط ضمن عقد می‌باشد. لکن قانون، شرایط درستی و انعقاد عقود را معین می‌کند. از آن‌جا که قواعد مربوط به شرایط اساسی قراردادها، جنبه‌ی حمایت از نظم عمومی و به منظور حفظ صحت و سلامت اراده بوده، لذا این قواعد امری می‌باشد و با توجه به این که عقد نکاح از موقعیت اجتماعی ویژه‌ای نسبت به سایر عقود برخوردار می‌باشد، اصل امری بودن قواعد مربوط به شرایط اساسی صحت قراردادها در عقد نکاح، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و خلاف آن سخت‌تر می‌نماید.[۱۲]

 

 

 

۲- شروط مربوط به آثار نکاح:

 

مورد دوم از شروط مربوط به احکام نکاح، شروط مربوط به آثار نکاح می‌باشد. با این توضیح که تفاوت عمده نکاح با سایر قراردادها، درباره‌ی نقش تراضی نسبت به تعیین آثار عقد است، به گفته‌ی یکی از علمای حقوق،[۱۳] بر طبق اصل آزادی قراردادی، به طور معمول آثار عقد را طرفین آن تعیین می‌کنند و تعهد و التزامی که از عقد ناشی می‌شود خواسته‌ی آنان است و در تعیین این خواست، در مرحله نخست به مفاد عقد و عبارت‌هایی که در آن به کار گرفته شده توجه شده و در مرحله‌ی بعدی، سکوت آنان در برابر لوازم عرفی و قانونی عقد، به معنای توافق ضمنی درباره اجرای همان احکام به شمار می‌رود.

 

ایشان اعتقاد دارند که اصل آزادی قراردادی با توجه به این‌ که در سایر قراردادها امروزه با توجه به نقش دولت محدود گردیده و به عنوان اصلی است که استثناهای فراوان یافته است اما درباره‌ی نکاح این اصل از ابتدا وارونه بود و اگرچه زن و شوهر در ایجاد و تشکیل رابطه زناشویی آزادی کامل دارند، لیکن، ناگزیر هستند آثار عقد را چنان ‌که حقوق معین نموده است، پذیرا باشند.

 

۳- شروط مربوط به انحلال نکاح:

 

انحلال نکاح بدون شک از امور مربوط به نظم عمومی می‌باشد. بنابراین، قواعدی که در قوانین نسبت به انحلال نکاح آمده در زمره‌ی قوانین امری می‌باشد، به این معنا که نمی‌توان به وسیله‌ی قیاس، موجب تازه‌ای برای انحلال نکاح به وجود آورد. به عبارت دیگر، طرفین عقد نکاح نمی‌توانند به تراضی عقد را اقاله نموده یا به وسیله‌ی شرط موردی را برای انحلال نکاح، پیش‌بینی نمایند که در قوانین مطرح نشده است. به‌ عنوان نمونه، نمی‌توان در نکاح دائم شرط نمود که طلاق به اراده مرد یا زن انجام شود و ضرورتی به رجوع به دادگاه صالح نباشد. اما نکته‌ای که در این‌جا قابل توجه و بسیار مهم می‌باشد، این است که نبایستی چنین انگار نمود که حاکمیت اراده در انحلال نکاح هیچ‌گونه تأثیری ندارد.

 

گفته شده یکی از مواردی که حاکمیت اراده به وسیله‌ی شرط ضمن عقد، در فسخ نکاح مؤثر می‌باشد تعیین اوصاف مندرج در ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی است، چرا که تعیین این اوصاف محدودیت ویژه‌ی قانونی ندارد و اراده طرفین می‌تواند زمینه را چنان‌که می‌خواهند، برای اجرای حکم ماده ۱۱۲۸ فراهم نماید.[۱۴]

 

 

 

ب: شروط ناظر بر امور خارجی عقد نکاح:

 

گاهی اوقات زن و شوهر بنا به دلایلی، لازم دانسته که پاره‌ای از تعهدات و التزام‌های خود را در برابر یکدیگر تابع نکاح قرار دهند. این امور، گاهی مربوط به شیوه‌ی زندگی زناشویی و سلوک دو طرف با هم است و گاه ناظر به کارهایی که به زندگی زناشویی آنان ارتباطی ندارد، ولی وصف مشترک هر دو دسته این است که به طور مستقیم به انعقاد یا آثار عقد ناظر نیست.

 

برای این‌گونه شروط مثال‌های زیادی وجود دارد. مثلاً: مردی تعهد می‌کند که زن دیگر اختیار ننماید، یا همسر خود را از شهر معینی خارج نکند، یا زن را وکیل در طلاق دادن خود نماید.

 

چنان‌که بیان گردیده است، قواعد عمومی مربوط به نفوذ و ضمانت اجرای این شروط را باید در کلیات قراردادها مطالعه نمود. البته نفوذ و آثار بعضی از شرایط، وابسته به اجرای احکام مربوط به خانواده است و از این لحاظ در زمره مسائل ویژه آن قرار می‌گیرد، به علاوه این‌که این قواعد در پاره‌ای از امور به لحاظ طبیعت ویژه نکاح، مسائلی به بار می‌آورد که بایستی به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.[۱۵]

 

 

    1. ۲. فرهنگ جامع، به نقل از: یثربی قمی، علی‌محمد؛ حقوق خانواده، انتشارات سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۸، ص ۱۳.

 

    1. ۱. نجفی، شیخ محمدحسن (صاحب جواهر)؛ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تعلیق محمد قوچانی، جلد ۲۹، چاپ سوم، تهران، المکتبۀ الاسلامیه، ۱۳۶۷، به نقل از: جعفرپور، جمشید و ذوالفقاری، سهیل؛ «وابستگی اقتضای ذات نکاح به رابطه زناشویی»، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، شماره چهار، تابستان ۹۰، ص ۳۵.

 

  1. ۲. صفائی، سید حسین و امامی، اسدالله؛ حقوق خانواده، جلد اوّل، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ یازدهم، تهران، ۱۳۸۷، ص۲۴.

 

[۴]. همان.

 

[۵]. همان.

 

[۶]. کاتوزیان، ناصر؛ دوره مقدماتی حقوق خانواده، نشر دادگستر، چاپ اوّل، تهران، ۱۳۷۹، ص۳۵.

 

[۷]. محمد محی‌الدین، عبدالحمید؛ الاحوال الشخصیه، ص ۱۰، به نقل از: صفائی، سید حسین و امامی، اسدالله؛ حقوق خانواده، جلد اوّل، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ یازدهم، تهران، ۱۳۸۷، ص ۱۴.

 

 

  1. ۱. صفائی، سید حسین و امامی، اسدالله؛ حقوق خانواده، جلد اوّل، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ یازدهم، تهران، ۱۳۸۷، ص ۱۵.

 

[۹]. صفائی، سید حسین و امامی، اسدالله؛ حقوق خانواده، جلد اوّل، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ یازدهم، تهران، ۱۳۸۷، صص ۱۷ و ۱۶.

 

 

  1. ۱. محقق داماد، سید مصطفی؛ بررسی فقهی حقوق خانواده، نشر علوم انسانی، چاپ هفتم، تهران، پاییز ۷۹، ص ۳۲۵.

 

[۱۱]. کاتوزیان، ناصر؛ دوره مقدماتی حقوق خانواده، ص۱۷۹.

 

 

    1. ۱. کاتوزیان، ناصر؛ دوره مقدماتی حقوق خانواده، ص۱۸۰.

 

    1. ۱. کاتوزیان، ناصر؛ دوره مقدماتی حقوق خانواده، ص ۱۸۱.

 

    1. ۱. کاتوزیان، ناصر؛ دوره مقدماتی حقوق خانواده، ص ۱۸۷.

 

    1. ۲. همان، ص ۱۹۰.

 

  1. لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:27:00 ب.ظ ]




اوّل، غیر مقدر نباشد. اگر شرط غیر مقدور باشد باطل ولی بطلان آن به صحت عقد صدمه و خدشه‌ای وارد نمی‌سازد. مثلاً: زوجه بر زوج شرط کند که بلافاصله در مهلت کمی پس از ازدواج برای زوجه منزل و ماشین لوکسی خریداری نماید، یا به زوجه در عرض یک هفته زبان انگلیسی بیاموزد، به گونه‌ای که عادتاً از چنین زوجی تحقق شرط، غیر ممکن باشد.[۱]

 

 

دوم، دارای نفع و فایده عقلانی باشد. در غیر این‌صورت، باز شرط باطل، ولی مبطل عقد نخواهد بود. در این خصوص گفته شده،[۲] داشتن هر نوع غرض شخصی یا غرض نوعی کفایت می‌کند، مشروط بر این‌که عاقلانه جلوه نماید، مثلاً ممکن است نسبت به فردی درج خوردن حلیم در صبح هر روز، شرطی عاقلانه باشد در حالی‌که برای دیگری شرطی غیر عاقلانه باشد.

 

سوم، نامشروع نباشد. بدین معنا که شرط خلاف شرع و یا خلاف قوانین آمره، فاسد ولی مفسد عقد نمی‌باشد، البته در این‌جا گفته شده که منظور از قوانین آمره که در فقه «حکم» نامیده می‌شود، قوانینی است که برای نظم اجتماع وضع گردیده و اراده افراد نمی‌تواند آن را تغییر دهد یا تفسیر کند که البته ممکن است در تشخیص آن، میان حقوق‌دانان اختلافاتی وجود داشته باشد، مثلاً ضمن عقد شرط شود که شوهر حق ندارد زن را طلاق دهد، از آن‌جا که حکم و قانون این است که هر وقت شوهر، بخواهد می‌تواند زن را طلاق دهد، سلب این حق از شوهر مخالف قوانین آمره و باطل است، اما زن می‌تواند شرط کند در صورتی ‌که شوهر، زن دیگری بگیرد، او از طرف مرد وکیل است، پس از اثبات آن در دادگاه، خود را مطلقه سازد.[۳]

 

شایان ذکر است در مورد شرط فاسدی که مفسد عقد نمی‌باشد، در نکاح برای مشروط له حقّ فسخ نمی‌باشد، اگرچه مشروط له جاهل به فساد شرط باشد، چرا که موارد فسخ نکاح در قانون محصور بود و جز در آن موارد نمی‌توان عقد نکاح را فسخ نمود، ولی اگر از بابت شرط فاسد زیانی وارد آید، زیان‌دیده از جهت تسبیب، حقّ مراجعه به مسبب را خواهد داشت.[۴]

 

چهارم، شرط، خلاف مقتضای عقد نباشد. چنین شرطی باطل و مبطل عقد نکاح است. بنابراین اگر ضمن عقد شرط شود که زوجیت یعنی مقتضای عقد نکاح حاصل نشود، این شروط باطل و عقد نیز فاسد است.

 

در نهایت این که چون نکاح عقدی نیست که عوضین در آن مصداق پیدا کند، لذا شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می‌شود که در سایر عقود موجب بطلان عقد خواهد بود، در نکاح دائم عنوانی ندارد[۵] بنابراین فرضاً اگر شرط مجهول باشد، فقط شرط منحصراً باطل است.

 

غیر از شرایطی که قید گردید، سایر شرایط ضمن عقد نکاح صحیح خواهد بود. ماده‌ی ۱۱۱۹ قانون مدنی، برخی از نمونه‌های شروط صحیح را بیان نموده است، اگرچه در این ماده با ذکر نمونه‌هایی، تنها شرط فعل بیان گردیده، ولی بایستی گفت انتخاب این شرط از باب غالب بوده و مفید حصر نخواهد بود. بنابراین شرط صفت و نتیجه نیز همین وصف را دارد.[۶]

 

نکته‌ی دیگری که در این‌جا لازم به ذکر به نظر می‌رسد این است که ممکن است قانون‌گذار با عنایت به ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی، تنها شرط خلاف مقتضای عقد را باطل دانسته و سایر شروط را صحیح می‌داند. در این خصوص بیان شده که: این تصور به بداهت عقل مردود می‌باشد، زیرا به طور مسلم، قانون‌گذار نه اجازه تجاوز به قوانین آمره را می‌دهد و نه فعل عبث را از قبیل شرط غیر مقدور و شرط بی‌فایده و نفع عقلایی تجویز می‌کند، همان‌گونه که شرط خلاف قانون در ماده ۱۰۶۹ قانون مدنی: «شرط خیار فسخ نسبت به عقد نکاح باطل است، ولی در نکاح دائم شرط خیار فسخ نسبت به صداق جایز است، مشروط

 

بر این‌که مدت آن معین باشد و بعد از فسخ مثل آن است که اصلاً مهر ذکر نشده باشد»، باطل دانسته شده است. بنابراین علت بطلان شرط فسخ، مغایرت آن با قوانین آمره است، چرا که موارد فسخ نکاح در مواد ۱۱۲۱ تا ۱۱۳۲ قانون مدنی بیان گردیده است و شرط خیار فسخ با مواد مذکور که از قوانین آمره می‌باشند، مغایرت دارد.[۷]

 

 

 

[۱] . دیانی، عبدالرسول؛ حقوق خانواده (ازدواج و انحلال آن)، انتشارات امید دانش، چاپ اوّل، ۱۳۷۹، ص۱۰۰.

 

[۲] . همان.

 

 [۳]. محقق داماد، سید مصطفی؛ پیشین، ص ۳۲۶.

 

[۴] . محقق داماد، سید مصطفی؛ پیشین، ص ۳۲۶.

 

[۵]. همان.

 

[۶]. همان، ص ۳۲۷.

 

[۷] . محقق داماد، سید مصطفی؛ پیشین، صص۳۲۸ و ۳۲۷.

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:27:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم