کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



۲-۲) مشروعیت فرزندخواندگی

 

 

از آنچه گفته شد چنین برداشت میشود که از مفهوم فرزند خواندگی، پاره ای از آثار خارج گردیده و در رابطه با سایر آثار، سکوت شده است. این، به معنی جرح و تعدیل و پاکسازی آن است: همانگونه که از اسم و اهداف و کارکردهای درنظر گرفته شده برای فرزندخواندگی در میان اعراب برمی آید، نهادی مفید و دارای مزایای اجتماعی نبود و بالعکس با هدف اصلی خانواده و کرامت انسانی اعضای آن در تنافی بود. در چنین شرایطی، نهی و قیود شارع نسبت به نهادهای مخرب و ضداجتماعی واکنش نشان دهد.

 

حقیقت این است که در مورد فرزندخواندگی نیز شارع به نسخ و واژگونی اقدام نکرده و تنها  آثار غیرقابل پذیرش آن را نفی نموده و به موازات آن ، اهداف و کارکردهای جایگزین را مورد تایید قرار داده است: فرزندخواندگی نباید سبب انحلال خانواده ای یا قلب واقعیتی گردد ، نباید اشخاص را به مثابه اموال از مالکیت شخصی به دیگری منتقل نماید، نباید موجب تفاخر و وسیله کسب قدرت باشد ، نباید موجب از میان رفتن حرمت  اختلاط نسب و یا گسترش بی مورد ممنوعییت نکاح گردد.

 

اما هیچگاه نهادی انسانی که هدف اصلی خود را اعطای خانواده ای به یک کودک (ونه مرد بزرگسال) و فرزندی (و نه مال و دارایی یا نیروی نظامی یا…) به پذیرنده گان می داند، مورد نهی قرار نگرفته است. بنابراین ابدا نمی توان گفت که فرزندخواندگی در قرآن نسخ گردیده و در اسلام به رسمیت شناخته نشده و نامشروع است، بلکه باید به هدف و مبنای فرزندخواندگی نگریست وآن را با ملاک های ارائه شده سنجید ودر مرحله آثار نیز همان اهداف و رهنمون ها را مد نظر قرار داد .

 

این آیات در مقام بیان واقعیت است تا آنچه خلاف حقیقت در ذهن مردم نسبت به فرزندان واقعی و فرزند خواندگان به وجود  آمده بود، تفکیک و متمایز گردد و تفاوت دو نوع فرزند روشن شود لذا شارع در مقام القاء فرزند خوانده گان نبوده است.(امامی ،۱۳۷۹ ،ص۷۹)

 

در واقع اسلام فرزندخواندگی را به طور کامل پذیرفته و بعدا برخی آثار آن را نفی کرده است.

 

 

 

گفتار دوم) فرزند خواندگی از دیدگاه حقوق موضوعه ایران

 

با ورود اسلام به ایران و تحت تاثیر شرع فرزند خواندگی در ایران به شیوه گذشته (قبل از اسلام) منسوخ شد ولی فرزند خواندگی و سرپرستی اطفال بدون سرپرست در ایران وجود داشت .

 

تا قبل از سال ۱۳۵۳ اطفال بدون ولی وسرپرست از سوی دادسراها به افراد سپرده می شدند وبه آنان عنوان قیم داده می شد ونگهداری اطفال یتیم و بی سرپرست از دو طریق صورت می پذیرفت : از طریق اقوام واقربای طفل به صورت غیر رسمی ویا از طریق وصایت(عاملی ،۱۴۱۵.، ص۲۳)

 

قانونگذار ایران در سال ۱۳۵۳ با اقتباس از قانون فرزند خواندگی در حقوق کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه قانونی را در تاریخ بیست وچهارم فروردین ماه ۱۳۵۴ به نام قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست در هفده ماده و شش تبصره به تصویب رساند وچون حقوق ایران برگرفته از فقه امامیه است هرگز تاسیسی نظیر تاسیس فرزند خواندگی کامل به روش حقوقی غرب را مجاز نمی داند و بنابراین اگر گفته می شود در حقوق ایران فرزند خواندگی وجود ندارد منظور از آن فرزند خواندگی کامل است، نه فرزند خواندگی ساده که آن را تحت عنوان قانون حمایت از اطفال بدون سرپرست پذیرفته است و هرگز در این سیستم آثار حقوقی نسب به مانند فرزند حقیقی جریان ندارد.

 

همچنین دولت جمهوری اسلامی ایران در اسفند ماه سال ۱۳۷۲ به موجب ماده واحده ای که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده به کنواسیون حقوق کودک ملحق گردیده است. البته الحاق مذکور مشروط بر آن است که مفاد کنوانسیون در هر مورد و هر زمان که در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی باشد از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران لازم الرعایه نیست.

 

در چهارم اسفند ماه ۱۳۸۷ لایحه پیشنهادی با هدف رفع مشکلات قانون حمایت از اطفال بدون سرپرست و در راستای حمایت بیشتر اطفال بی سرپرست و بد سرپرست به مجلس هشتم ارائه شد و در تاریخ سی و یکم شهریور ۱۳۹۲ در مجلس با عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و  بد سرپرست به تصویب رسید.

 

این قانون مشتمل بر ۳۷ ماده و هفده تبصره ضوابطی در زمینه ی خصوصیات و شرایط سرپرست و نحوه ی واگذاری کودکان و آثار حقوقی این نهاد پیش بینی شده است و در مقایسه با قانون سال ۱۳۵۳ سیر تکاملی داشته است.

 

بنابراین می توان بیان کرد با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و توجه به مقررات حقوقی اسلام در حقوق ایران، نهادی به عنوان فرزندخواندگی کامل به روش غربی بدین معنی که فرزندخوانده از هر حیث در حکم فرزند واقعی باشد و از آثار رابطه بنوت بهرمند باشد وجود ندارد ولی باتوجه به نوع دوستی و کمک به نیازمندان و نظر به سفارش های اکید  اسلام، درخصوص ضرورت سرپرستی اطفال، مقررات مدونی تحت عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و  بد سرپرست وضع شده است که بعضا از آن مسامحتا به فرزندخواندگی تعبیر شده است که منظور فرزندخواندگی به نحو ساده است. بدین معنی که کسی دیگری را به فرزندخواندگی بپذیرد و بوسیله حکم دادگاه و رعایت تشریفات معین شده در قانون به سرپرستی تعیین شود بدون آنکه میان آنها قرابتی ایجاد شود.

 

 

 

مبحث چهارم) ماهیت فرزند خواندگی

 

درخصوص ماهیت حقوقی فرزندخواندگی باید بیان کرد که حقوق دانان دارای دیدگاه های متفاوتی می باشند.

 

۱- ماهیت ایقاعی

 

برخی از حقوق دانان ماهیت فرزندخواندگی را ایقاع و حکم دادگاه را تاسیسی دانسته و معتقدند بواسطه این حکم، موقعیت جدیدی بوجود می آید که احکام ویژه و خاص خودش را دارد. قیاس فرزندخواندگی با ولایت یا قیمومت و یا امانت را صحیح ندانسته و بر این باورند که سرپرستی نه ولایت است ونه قیمومت و خانواده ی پذیرنده امین جامعه نیست که به نمایندگی از حاکم در تربیت و نگهداری کودک نقش داشته باشد(کاتوزیان،۱۳۷۹،ص۱۴)

 

۲- ماهیت عقدی

 

برخی دیگر از حقوق دانان فرزندخواندگی را نوعی عقد و از جمله اعمال حقوقی دانسته اند که به اراده اشخاص بوجود می آید. این رابطه حقوقی در اثر پذیرفته شدن کودکی به عنوان فرزند از جانب سرپرست و قبول پذیرش از ناحیه دیگری به وجود می آید. البته این عمل حقوقی موجب پیدایش رابطه فرزندی صوری میان دو شخص می شود. علاوه بر این معتقداند که این عمل حقوقی نمونه یک عقد تشریفاتی است که باید به تصدیق دادگاه برسد.(جعفری لنگرودی،۱۳۴۶ ،واژه ۳۹۷۵،ص۴۹۷،)

 

۳- واگذاری قانونی

 

برخی دیگر از حقوق دانان ماهیت فرزندخواندگی را  نوعی واگذاری قانونی دانسته که به پیشنهاد دادستان، کودکان بدون سرپرست به اشخاصی که شایسته و مایل به نگهداری این کودکان هستند تحویل داده می شوند. این واگذاری به عنوان امین موقت یا قیمومت بوده و تحت نظارت دادستان است و هرگز نمی توان قواعد نسب را که از رابطه ی خونی به وجود آمده و بر پایه ی فطرت و طبیعت نهاده شده را دگرگون کند و حقوقی را که از آثار نسبی ناشی می شود، برای این گونه کودکان قائل شد.(صفایی و امامی ، مختصر ۱۳۷۸، ص۲۷۸)

 

 

 

فصل دوم)شرایط فرزندخواندگی

 

در این فصل در دو مبحث شرایط مربوط به سرپرست (فرزندخواه ) و شرایط مربوط به  شخص یذیرفته شده (فرزندخوانده) جهت صدور حکم فرزندخواندگی بیان می شود.

 

مبحث اول: شرایط سرپرست

 

کسی که سرپرستی کودک یا نوجوانی را درخواست می کند، برابر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان  بی سرپرست و بد سرپرست  باید دارای شرایطی باشد.

 

 

 

۱- وضعیت تاهل

 

مطابق بندهای الف و ب  ماده۵ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست[۱]کسانی می توانند سرپرستی این گونه  اطفال را عهده دار شوند که علقه زوجیت بین آنها  وجود داشته باشد و با این ترتیب سرپرستی به زن و مردی واگذار می شود که خانواده تشکیل داده و با هم زن و شوهر باشند.

 

و با توجه به اطلاق این دو بند، ممکن است این سؤال مطرح شود که در نکاح موقت یا متعه که زن و مرد، زن و شوهر هستند، اشکالی برای پذیرفتن کودک بی سرپرست به عنوان فرزند خوانده از طرف آنان وجود دارد یا خیر. در پاسخ به این سؤال می توان گفت:

 

اولاً- در نکاح منقطع و موقت، خانواده دوام و ثبات چندانی ندارد و با بذل مدت یا انقضای آن رابطه زوجیت منحل و خانواده به آسانی از هم پاشیده می شود. بنابراین، زمینه مناسبی برای سرپرستی کودک فراهم نمی شود و در چنین وضعی محیط اطمینان بخشی برای حمایت از کودک بوجود نخواهد آمد.

 

ثانیاً – با توجه به مفاد ماده ۲۰ این قانون که مربوط به اختلاف  زوجین و منجر شدن این فوت یا زندگی مستقل و جدایی هر یک از سرپرستان، به خوبی استنباط می شود که منظور قانونگذار در ماده پنج قانون مذکور، زن و   هستند که رابطه زوجیت آنها دائمی است.( امامی،۱۳۷۹ ،ص۴۱)

 

در ماده یک قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست ۱۳۵۳ فقط زن و شوهر با تو افق یکدیگر مجاز به سرپرستی می باشد

 

اما بند ج ماده ۵ ،  در قانون جدید تاسیس جدیدی می باشد  و به زنان و دختران بدون شوهر تحت شرایط خاص امکان پذیرش فرزند را داده است[۲].

 

.برابر هدفی که برای فرزندخواندگی بیان شد ، این نهاد نه به عنوان جایگزینی برای تشکیل خانواده ،که برای تکمیل آن باید مورد استفاده قرار گیرد و منفعت کودک نیز بی تردید در این است که امکان دارا شدن خانواده ای کامل را تجربه کند و نفع جامعه نیز در راستای نفع  کودک است . و به نظر می رسد  اجازه ی پذیرفتن فرزند توسط یک پایگاه ناقص و معیوب اجتماعی نقض غرض بوده ، نه تنها حقوق کودک را تحت شعاع قرار می دهد  بلکه در سطح کلان  تاییدی  بر نقایص و کاستی های  اجتماعی است  . (شریعت نسب،۱۳۹۰،۶۷ )

 

تخطی از طریقه ی طبیعی و متعارف زندگی بشری را نباید  با  ابزار مصنوعی اعتبار توجیه کرد. حتی  اگر در توجیه امکان پذیرش فرزند توسط افراد مجرد به لزوم جایگزینی کودکان و فراهم نبودن دست کم طرحی ناقص از یک خانواده که بهتر از نبود آن است ، استناد گردد  ولیکن باید در پاسخ گفت که فرزندخواندگی راه حل تمامی مشکلات و مسایل اجتماعی نیست  و این خود تفسیری زیرکانه از منافع عالیه ی کودک در پرتو منافع  بزرگسالان است. (امامی،۱۳۷۸ ،ص۴۱۲)

 

۲-سن لازم

 

شرط سنی سی سال هم برای یکی از زوجین متقاضی سرپرستی (چه دارای فرزند باشند و چه نباشد ) و هم برای زنان و دختران بدون شوهر در بند الف و ب و ج ماده ۵ ذکر شده است.

 

از دیدگاه قانون ، رسیدن به این سن می تواند به این علت  باشد که متقاضی سرپرستی با این سن و سال در تصمیم گیری خود  بیشتر از منطق و فکر منطقی پیروی  خواهد کرد تا  از احساس و هیجانات عاطفی که ممکن است غالباً  زودگذر باشد.  بنابراین برای فراهم کردن محیطی امن و قابل اعتماد برای کودک لازم است احراز شود تصمیم متقاضی از روی تذبیر اتخاذ شده است. در نتیجه سن و سال برای کشف  چنین غایتی طریقیت دارد  لذا چنانچه به دلایل پزشکی محرز باشد که زوجین یا یکی از آنها قادر نیستند  صاحب فرزند شوند، دادگاه می تواند آنان را از این شرط نیز معاف کند(تبصره ۱ ماده ۵).

 

و یا اگرچنانچه درخواست کنندگان سرپرستی از بستگان کودک یا نوجوان باشند، دادگاه با اخذ نظر سازمان بهزیستی  و با رعایت مصلحت کودک و نوجوان می تواند این شرط را برای آنان حذف نماید.(تبصره ۲ ماده ۵)

 

همچنین تبصره ی ۴ ماده ۵ بیان می کند افراد زیر پنجاه سال در شرایط برابر نسبت به افراد بالای پنجاه سال اولویت در پذیرش دارند.

 

۳- انقضای پنج سال از تاریخ ازدواج

 

شرط دیگر این است که پس از گذشت پنج سال از تاریخ ازدواج، زوجین صاحب فرزندی نشده باشند[۳]. البته اگر زوجین یا یکی از آنها  عقیم باشد یا به  دلایل پزشکی  نتوانند صاحب فرزند شوند، برابر تبصره ۱ ماده ۵ ممکن است از این شرط معاف گردند. همجنین نسبت  فامیلی میان سرپرست و کودک، منوط به اخذ نظر سازمان  بهزیستی و رعایت مصلحت کودک می تواند سبب معافیت از شرط مذکور گردد (تبصره ۲ ماده ۵).

 

اما در مورد زوجین دارای فرزند و زنان و دختران بدون شوهر، صرفا شرط سنی سی سال ذکر شده است.(بند ب و ج ماده ۵)

 

برخلاف آنچه در مورد شرط سنی بیان شد در خصوص مدت زمان سپری شده از زمان نکاح باید گفت که بقا و استمرار خانواده شرط ضروری تامین آرامش برای کودک می باشد و سپری شدن زمان معین در این زمینه موضوعیت دارد و امر دیگری نمی تواند جایگزین گذشت زمان باشد .

 

۴- داشتن تابعیت ایرانی

 

یکی از شرایط سرپرستی در قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست ۱۳۵۳ این بود که زن و شوهری که قصد دارند طفلی را به فرزندخواندگی بپذیرند، باید مقیم ایران باشند. و کسانی مقیم ایران محسوب می شوند که در ایران اقامتگاه داشته باشند؛ یعنی محل سکونت و مرکز مهم امور آنها در ایران باشد ( ماده ۱۰۰۲ ق.م ).

 

هدف قانونگذار از ذکر شرط مزبور این بوده است که طفل در قلمرو سیاسی ایران و تحت نظارت دولت ایران قرار داشته باشد تا چنانچه مورد سوء استفاده سرپرستان قرار گیرد، از طریق مراجع ذی صلاح قضایی ایران و به کمک ضوابط این کشور حمایت و حفاظت شود و از وی رفع ستم گردد.

 

بنابراین، برابر ظاهر ماده یک این قانون اتباع بیگانه مقیم ایران با داشتن سایر شرایط، صلاحیت سرپرستی اطفال بدون سرپرست را داشتند. به نظر می رسد که در قانون قدیم مقیم ایران بودن شرط بوده اما در قانون فعلی کلیه اتباع ایرانی مقیم ایران و ایرانیان مقیم خارج از کشور می توانند سرپرستی کودکان و نوجوانان مشمول این قانون را با رعایت مقررات مندرج در آن و با حکم دادگاه صالح برعهده گیرند و ایرانیان مقیم خارج از کشور باید تقاضای سرپرستی خود را از طریق سفارتخانه یا دفاتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی ایران به سازمان تقدیم نمایند.  سفارتخانه ها و یا دفاتر یاد شده موظفند در اجرای این قانون، با سازمان همکاری نمایند و سازمان موظف است با حکم دادگاه صالح به درخواست متقاضی رسیدگی نماید[۴]. لذا به نظر می رسددر این قانون شرط تابعیت ایرانی برای سرپرست مقرر شده  است.

 

 

 

 

  1. تراضی زوجین سرپرست

 

شرط دیگر سرپرستی این است که در مواردی که زن و شوهر درخواست کننده سرپرستی باشند، درخواست باید به طور مشترک از طرف آنان تنظیم و ارائه گردد.(تبصره ۵ ماده ۵) زوجین برای پذیرفتن کودک بی سرپرست به فرزندی توافق و ترافعی کرده باشند. بنابراین، چنانچه یکی از زوجین با امر سرپرستی یا فرزندخواندگی مخالفت داشته یا کتباً رضایت خود را به دادگاه اعلام نکند، تقاضای سرپرستی پذیرفته نخواهد شد.

 

۶. تقید به واجبات و ترک محرمات (بند الف ماده ۶ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست)

 

 

۷. عدم محکومیت جزایی مؤثر

 

شرط دیگر سرپرستی این است که درخواست کننده  نباید دارای محکومیت جزایی مؤثر باشد.

 

مراد از محکومیت جزایی موثر برابر تبصره ماده ی ۴۰  قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ، محکومیتی است که محکوم را به تبع اجرای حکم، براساس ماده ی ۲۵ این قانون از حقوق اجتماعی محروم می کند. و افرادی که محکوم به سلب حیات و حبس ابد، قطع عضو، نفی بلد و حبس تا درجه پنج ، شلاق حدی، قصاص عضو مطابق ماده ی ۲۵ دارای محرومیت از حقوق اجتماعی می باشند.

 

منظور قانونگذار این است که دارندگان سابقه کیفری مؤثر، صلاحیت سرپرستی اطفال بدون سرپرست را ندارند و به علت اشکالات روحی و داشتن حالت تجری و روحیه تجاوز کاری احتمال دارد در ارتکاب جرم و اعمال خلاف قانون، طفل مورد سوء استفاده قرار گیرد و تربیت کودک نیز به مخاطره افتد.

 

۸. تمکن مالی

 

متقاضی سرپرستی  باید دارای تمکن مالی لازم برای تأمین زندگی مادی طفل و پرداخت نفقه و هزینه تحصیل و تربیت وی در حدود متعارف باشند.

 

در ماده ی ۱۴  قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست ذکر شده است که “دادگاه در صورتی حکم سرپرستی صادر می نماید که درخواست کننده سرپرستی بخشی از اموال یا حقوق خود را به کودک یا نوجوان تحت سرپرستی تملیک کند. تشخیص نوع و میزان مال یا حقوق مزبور با دادگاه است. در مواردی که دادگاه تشخیص دهد اخذ تضمین عینی از درخواست کننده ممکن یا به مصلحت نیست و سرپرستی کودک یا نوجوان ضرورت داشته باشد، دستور اخذ تعهد کتبی به تملیک بخشی از اموال یا حقوق در آینده را صادر و پس از قبول درخواست کننده و انجام دستور، حکم سرپرستی صادر می کند. و در صورتی که دادگاه تشخیص دهد اعطای سرپرستی بدون اجرای مفاد این ماده به مصلحت کودک یا نوجوان می باشد، به صدور حکم سرپرستی اقدام می نماید”.

 

در ماده ی ۱۵ آمده است :”درخواست کننده منحصر  یا درخواست کنندگان سرپرستی باید  متعهد گردند که تمامی هزینه های مربوط به نگهداری و تربیت و تحصیل افراد تحت سرپرستی را تأمین نمایند.  این حکم حتی پس از فوت سرپرست منحصر یا سرپرستان نیز تا تعیین سرپرست جدید، برای کودک یا نوجوان جاری می باشد. بدین منظور سرپرست منحصر یا سرپرستان ، موظفند با نظر سازمان خود  را نزد یکی از شرکت های بیمه به نفع کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بیمه عمر کنند. در صورتی که دادگاه تشخیص دهد اعطای سرپرستی بدون اجرای مفاد این ماده به مصلحت کودک یا نوجوان می باشد به صدور حکم سرپرستی اقدام می کند.

 

همچنین در ماده ۱۷ آمده است: “تکالیف سرپرست نسبت به کودک یا نوجوان از لحاظ نگهداری، تربیت و نفقه، احترام، نظیر تکالیف والدین نسبت به اولاد است”.

 

باتوجه به مواد بالا باید بیان کرد که در تامین مالی فرزند خوانده نباید چنان سخت گیری نمود که هدف و کارگرد آن تحت تاثیر قرار بگیرد و آن را تبدیل به نوعی عقد تملیکی نماید.

 

به عبارت دیگر، باید شرط تمکین متقاضی را در حد وضعیت مالی متعارف در یک خانواده معمولی تفسیر نمود. متقاضی سرپرستی و پذیرنده طفل به فرزندخواندگی در حدی توانایی مالی و ملائت داشته باشد که بتواند مایحتاج زندگی مادی و تربیتی طفل تحت سرپرست را فراهم و تأمین کند و طفل را قبل از رسیدن به سن لازم و قانونی وادار به کار کردن نکند و قصد استثمار او را نداشته باشد. بنابراین، اگر درخواست کننده ی سرپرستی، فاقد وجه نقد یا اموال و املاک باشد، ولی ممیز اطمینان بخشی برای تأمین معاش خود و کودک داشته باشد، کفایت می کند و صلاحیت عهده دار شدن سرپرستی طفل را خواهد داشت.

 

۹.عدم حجر

 

برابر بند د ماده ی شش قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست ، متقاضی سرپرستی باید اهلیت (عدم حجر)داشته باشد. یعنی عاقل و بالغ و رشید باشند. تا تکلیف سرپرستی به نحو شایسته و مطلوب انجام گیرد و منافع مادی و معنوی طفل تحت سرپرستی تأمین شود.

 

به عبارت دیگر، کسانی که خود تحت سرپرستی یا ولایت و قیمومت دیگری باشند شایستگی سرپرستی کودکان بی سرپرست را نخواهند داشت.

 

۱۰- سلامت جسمی و روانی لازم و توانایی عملی برای نگهداری و تربیت کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی

 

در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان  بی سرپرست و بدسرپرست بندهای زیادی از ماده ی شش به سلامتی جسمی و روحی متقاضیان سرپرستی اختصاص داده شده است و منتفی شدن هریک از این شروط به عنوان موجبات فسخ سرپرستی ذکر شده اند[۵].

 

باید بیان کرد که تاسیس نهاد فرزند خواندگی جهت حفاظت جامعه و سالم سازی آن است لذا تشکیل خانواده ای بیمار که یکی از ارکان آن پدر و مادر قادر به تربیت و نگهداری کودک نباشد و یا توانایی انجام آن را به دلیل بیماری جسمی و روحی ندارد، نقض غرض است و تقریر چنین شرطی مانع از مانع از تشکیل چنین خانواده هایی می شود.

 

۱۱. عدم اعتیاد به مواد مخدر، مواد روانگردان و الکل

 

برابر بند و ماده ی شش قانون یاد شده، متقاضی نباید معتاد به الکل یا مواد مخدر و یا معتاد به سایر اعتیادات مضرّه باشند. اخذ این گواهی نیز از مرجع ذیصلاح و ارائه آن به دادگاه ضروری است. این شرط در واقع تضمینی برای حفظ سلامت و تربیت شایسته کودک می باشد.

 

۱۲-. صلاحیت اخلاقی

 

براساس بند ز ماده ی شش قانون مذکور، درخواست کننده ی سرپرستی باید دارای صلاحیت اخلاقی باشد. منظور از صلاحیت اخلاقی این است که سرپرست ها متجاهر به فسق و فجور و فساد اخلاقی نباشند.

 

البته صلاحیت اخلاقی مفهوم گسترده و مبهمی دارد که به عرف و آداب و رسوم جوامع بستگی کامل پیدا می کند که در هر صورت تشخیص آن با دادگاه خواهد بود.

 

۱۳- عدم ابتلاء به بیماری های واگیر و یا صعب العلاج

 

به منظور تأمین و حفظ سلامت جسمی و روحی طفل، برابر بند ح ماده ی شش قانون مذکور، متقاضی سرپرستی، نباید به امراضی واگیر صعب العلاج نظیر جذام، سل، ایدز، و امراض مسری صعب العلاج دیگر مبتلا باشد.

 

بدین ترتیب، متقاضیان سرپرستی باید به همراه درخواست  خود گواهی  سلامت مزاج  نیز پیوست نمایند تا بر دادگاه محرز شود که سرپرست ها از جهت سلامت جسمی مشکل اساسی قانونی ندارند. البته ضروری است که علاوه بر گواهی صحت جسمی، گواهی صحت روانی نیز اخذ و به دادگاه ارائه شود.

 

۱۴- اعتقاد به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 

یکی از شرایط سرپرست اعتقاد به یکی از ادیان تصریح شده در قانون اساسی می باشد[۶]. با توجه به قانون اساسی ایرانیان زردشتی، کلیمی و مسیحی، تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند  که در انجام مراسم دینی خود آزادند[۷]. و از سوی دیگر مطابق تبصره ی یک ماده ی شش، رعایت اشتراکات دینی میان سرپرست و افراد تحت سرپرستی الزامی است.

 

دادگاه صالح با رعایت مصلحت کودک و نوجوان غیرمسلمان، سرپرستی وی را به درخواست کنندگان مسلمان می سپارد. لذا واگذاری کودک و نوجوان غیر مسلمان به درخواست کنندگان مسلمان در صورت نبود درخواست کننده ی هم کیش آنان مجاز است. تمامی معتقدین به ادیان مذکور در قانون اساسی تحت شمول این قانون قرار می گیرند.

 

می توان گفت در این زمینه قانون محل اقامت و نه قانون شخصی(مذهب شخص متقاضی) به رسمیت شناخته شده است . به عبارتی تمام مقررات فرزند خواندگی راجع به انتظامات عمومی تشخیص داده شده است.(امامی،۱۳۷۹،ص۴۸)

 

قانون حمایت از کودکان و نوجوانان  بی سرپرست و بدسرپرست کلیه ی قوانین و مقررات مغایر با آن را لغو و این قانون، جایگزین قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب ۱۳۵۳ می باشد.

 

باتوجه به آنچه بیان شد تنها عاملی که از دید قانونگذار اهمیت دارد، تناسب بین مذهب سرپرست و فرزندخوانده می باشد.

 

 

 

[۱] -الف – زن و شوهری که پنج سال از تاریخ ازدواج آنان گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند، مشروط به این که حداقل یکی از آنان بیش از سی سال سن داشته باشد.ب – زن و شوهر دارای فرزند مشروط بر این که حداقل یکی از آنان بیش از سی سال سن داشته باشد.

 

[۲] – ج : دختران و زنان بدون شوهر، درصورتی که حداقل سی سال سن داشته باشند، منحصرا حق سرپرستی اناث را خواهند داشت.

 

[۳] بند الف ماده ۵ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست

 

[۴]  – ماده ی ۳ و ۴ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست

 

[۵] – بند ب ماده ۲۵

 

[۶] – بند ح ماده  ی ۶  قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست

 

[۷] – اصل ۱۳ قانون اساسی

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 01:46:00 ب.ظ ]




کودکی که به فرزندخواندگی پذیرفته می شود، برابر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان  بی سرپرست و بد سرپرست  باید دارای شرایطی باشد

 

 

۱. شرط سنی

 

کلیه ی کودکان و نوجوانان نابالغ و نیز افراد بالغ زیر شانزده سال را که به تشخیص دادگاه، عدم رشد و یا نیاز آنان به سرپرستی احراز شود و واجد شرایط بیان شده در ماده  ی هشت قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست باشند، می توان مورد سرپرستی قرارداد.

 

۲. ناشناس بودن خانواده کودک

 

کودکان و نوجوانانی درصورتی  به فرزندخواندگی پذیرفته می شود که شامل یکی از مواد ذیل باشند:

 

الف – امکان شناخت هیچ یک از پدر، مادر و جد پدری آنان وجود نداشته باشد.

 

ب – پدر، مادر، جدپدری و وصی منصوب ازسوی ولی قهری آنان در قید حیات نباشند.

 

ج-  افرادی که سرپرستی آنان به موجب حکم مراجع صلاحیت دار به سازمان سپرده گردیده و تا زمان دوسال از تاریخ سپردن آنان به سازمان، پدر یا مادر و یا جدپدری و وصی منصوب از سوی ولی قهری برای سرپرستی آنان مراجعه ننموده باشند.

 

د -هیچ یک از پدر، مادر و جدپدری آنان و وصی منصوب از سوی ولی قهری صلاحیت سرپرستی را نداشته باشند و به تشخیص دادگاه صالح این امر حتی با ضم امین یا ناظر نیز حاصل نشود.

 

 

 

فصل چهارم)آثار و احکام فرزند خواندگی

 

 

۱-  حضانت

 

اثر اصلی و نخستین فرزندخواندگی حضانت است. حضانت در لغت از ریشه “حضن” به معنی در آغوش گرفتن و تیمار کردن گرفته شده است و در اصطلاح به معنی تربیت کردن و پرورش دادن است. ( ابن منظور ، ۱۴۱۴ ه.ق.)

 

حضانت کودک حق والدین است و فقهای امامیه اتفاق نظر دارند که با مرگ هر یک از پدر و مادر نگهداری و سرپرستی کودک به دیگری منتقل می­شود.( مغنیه،، ج۵، ص۳۰۵)

 

فقهای اهل سنت اتفاق نظر دارند که پس از مادر، مادرِ مادر و پس از او اقارب اناث مادری مانند خاله و عمه، به حضانت از طفل سزاوارترند .

 

قانون مدنی ایران هم اشاره کرده که در صورت فوت یکی  از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود، هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین  کرده باشد. (قانون مدنی، ماده  ۱۱۷۱) و در صورت جدایی والدین از نظر فقها، در طول  شیرخوارگیِ طفل، مادر نسبت  به امر حضانت اولویت دارد، اگرچه طفل پسر باشد، به شرط آنکه مادر مسلمان و  عاقل باشد، یا  والدین، هر دو کافر باشند و پس از پایان مدت رضاع که دو سال است، مادر نسبت به دختر تا ۷ سالگی و  پدر نسبت به پسر تا زمان  بلوغ و نسبت به دختر پس از هفت سالگی اولویت دارد.

 

بعضی فقها معتقدند که پس از فوت پدر و مادر،حضانت با جد پدری است. (حلی، ، ج۲، ص۲۹۰)

 

مراتب در حضانت کودکی که به فرزندخواندگی پذیرفته می­شود  نیز مانند فرزند واقعی است و همه وظایف بر عهده پدر خوانده و مادر خوانده در امر سرپرستی وجود دارد و پدر خوانده و مادر خوانده در انجام وظیفه و تکلیف حضانت، استحقاق مطالبه اجرت ندارند و اقدام آنها بلا عوض و مجانی است و دینی وجود ندارد

 

و اثر مسلم و غیر قابل خدشه فرزندخواندگی در تمامی قوانین و مقررات ودر حقوق همگی کشورها ،واگذاری سرپرستی و وظیفه پرورش کودک به پذیرندگان است،صرف نظر از اینکه فرزندخواندگی ساده  یا کامل باشد.به این معنا که نمی توان تحقق فرزندخواندگی را بدون ایجاد حق و تکلیف برای پذیرندگان تصور نمود

 

در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست مقرر شده است که  تکالیف سرپرست نسبت به کودک یا نوجوان از لحاظ نگهداری، تربیت، نفقه و احترام، نظیر تکالیف والدین نسبت به اولاد است.( ماده ی  ۱۷ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست)

 

و در قانون مدنی بیان می شود نگهداری  اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است و طفل باید  مطیع  ابوین خود باشد و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام کند و هیچ یک از ابوین نمی توانند در مدتی که حضانت طفل بر عهده آنهاست از نگاهداری طفل امتناع کنند. ( ماده های ۱۱۶۸ و ۱۱۷۷ و ۱۱۷۲  قانون مدنی )

 

لذا کاملا مشخص است از نگاه قانونگذار سرپرستی به معنای کفالت نمی باشد و تاکید می نمایید فرزندخواندگی به منطور تامین منافع مادی و معنوی طفل است.

 

۲-  نفقه

 

نفقه چیزی است که برای گذران زندگی لازم است. اسباب نفقه مختلف می باشد و کسی که دارای فرزند می شود، مسؤل تامین مایحتاج متعارف زندگانی وی خواهد بود.

 

حال اگر بنا باشد به حکم قانون خانواده ای مجازی تشگیل گردد و روابط افراد در چارچوب آن به روابط موجود در خانواده حقیقی تشبیه گردد، همین الزام برای پذیرندگان نیز وجود دارد و از این حیث آنها در حکم والدین خواهند بود زیرا طبیعت وظیفه ی پدری و مادری چنین حکم می کند. (حائری شاهباغ، ۱۳۷۸، ص۴۵)

 

همان‌طوری که در ماده ی ۱۷ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست در باره ی روابط کودک و خانواده ی سرپرست چنین آمده است، تکالیف سرپرست نسبت به کودک یا نوجوان از لحاظ نگهداری، تربیت و نفقه و احترام، نظیر تکالیف والدین نسبت به اولاد است.

 

البته متقابلاً کودک یا نوجوان تحت سرپرستی مکلف است نسبت به سرپرست، احترامات متناسب با شأن وی را رعایت کند.

 

بدیهی است تکالیف و وظایف مقرره در فرزندخواندگی خاص و مخصوص سرپرست  است و به اقوام و سایر بستگان سرایت نمی کند، زیرا این وظایف و تکالیف در اثر سرپرستی پدید آمده است. بنابراین نمی توان به موجب ماده  ۱۱۹۹ قانون مدنی که بیان می کند: ” نفقه اولاد بر عهده پدر است و پس از فوت پدر یا عدم قدرت او انفاق بر عهده اجداد پدری”  حکم نمود، مثلاً در صورتی که زوج سرپرست فوت کند، نمی توان پدر او را ملزم به پرداخت نفقه کودک تحت سرپرستی کرد.

 

زیرا تکلیف سرپرست به دادن نفقه کودک اختصاص به خود آنان براساس مفاد قرارداد سرپرستی است و پدر آنان و سایر بستگان از شمول قانون خارج هستند و ولایت قهری در این مورد وجود ندارد. بنابراین جد و سایر بستگان هیچ‌گونه وظیفه و تکلیف و تعهدی در این راستا نخواهند داشت.

 

در مورد فرزند خوانده و اینکه  بخواهیم قواعد حاکم بر انفاق خویشان نسبی را حاکم بدانیم و طرفین (فرزندخوانده – فرزند پذیر ) را ملزم به انفاق متقابل کنیم دو دیدگاه وجود دارد:

 

الف)عده ای از حقوق دانان و فقه ها انفاق را متقابل نمی دانند و بیان می کنند که برای تحقق الزام به انفاق باید دو عامل اساسی به عنوان شرط در مواد ۱۱۹۶ و ۱۱۹۷ و ۱۱۹۸ ق.م جمع باشد:

 

 

    1. وجود خویشاوندی؛

 

  1. تمکن یکی از دو خویشایند و نیاز دیگری به کمک

 

در واقع خویشاوندی موجب الزام و تمکن مالی و نیاز طلبکار، دو شرط تحقق آن الزامی است.

 

اگر بخواهیم قواعد حاکم بر انفاق خویشان نسبی را در مورد فرزندخواندگی حاکم بدانیم، اگرچه شرط دوم لزوم انفاق یعنی نیاز از یک طرف و تمکن مالی از طرف دیگر را داریم، اما سبب الزام که عبارت است از رابطه خویشاوندی را نداریم، زیرا در واقع میان فرزندخوانده و پدرخوانده  رابطه خویشاوندی حقیقی (نسب) وجود ندارد و عناوین (پدری و فرزندی) صوری بوده و هرگز نمی توان این عناوین صوری را موجد نسب حقیقی و آثار ناشی از آن دانست.

 

بنابراین از تنظیر قانون گذار در ماده ۱۷ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست «وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او، از لحاظ نگهداری و تربیت و نفقه و احترام نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدرو مادر است» نمی توان استفاده نمود که قواعد حاکم بر انفاق خویشان نسبی در مورد حاکم باشد، زیرا این تنظیر قیاسی بیش نیست و در مذهب امامیه قیاس مردود است.

 

از سوی دیگر از آنجا که تکلیف به انفاق در مورد سرپرستی  یک قاعده استثنایی است که برای حمایت از طفل و تامین منافع او مقرر شده است و قانون به متقابل بودن نفقه  در این باب تصریح نکرده است (صفایی و امامی ، ۱۳۸۷،ص ۲۸۳) و در عمل بانوجه به استثنایی بودن تکالیف و مسؤولیت های قراردادی و قانونی، صدور حکم بر محکومیت فرزندخوانده به انفاق سرپرست در صورت استنکاف وجه قانونی ندارد.( امامی، ۱۳۷۸،ص۹۲) و اصل را برعدم تکلیف انفاق بر شخص تحت سرپرستی می دانند.

 

ب) عده ای دیگر از حقوق دانان انفاق در بین فرزندخوانده و فرزند پذیر را متقابل می دانند وبیان می کنند.

 

اولا : تامین منافع مادی و معنوی طفل را نباید به این معنی دانست که هیچگونه تکلیف و مسؤولیتی متوجه کودک و نوجوان نمی گردد و باید متذکر شد بیش از هرچیز منفعت کودک  در داشتن خانواده ای است که تا جای ممکن شبیه به خانواده طبیعی باشد و بتوان روابط را تا جای ممکن شبیه  به خانواده طبیعی باشد و بتوان روابط را در چارچوب آن به نظم در  آورد  بنابراین  در خصوص نفقه نیز  تشبیه هر چه بیشتر این نهاد به نفقه اقارب تا جایی که منافی اهداف و کارکرد  فرزندخواندگی نباشد  خود تامین کننده  منافع طفل است. (کاتوزیان ،۱۳۷۹ ،ج ۲ ،ص ۳۹۴)

 

ثانیا:  ماده ی ۱۷ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست علاوه بر نفقه ، احترام را نیز در بر گرفته است و این دو را در یک ردیف قرار داده است.

 

۳-  ارث

 

استحقاق مال یا حقّی با مرگ دیگری یا آنچه در حکم مرگ است با شرایط و ملاک‌های خاص را ارث گویند.(نجفی،بی تا،ج ۷،ص ۳۹)

 

۳-۱) دلایل عدم ثوارث میان سرپرست و فرزندخوانده

 

موجبات ارث خویشاوندی نسبی و سببی می­باشد.

 

نسب دارای سه طبقه است:۱ -پدر و مادر و فرزندان، هر قدر پائین روند. ۲- برادران و اجداد هر قدر بالاروند و نیز فرزندان هر قدر پایین بروند. ۳- عموها و عمه­ها و خاله­ها و دایی­ها و نیز اولاد آنها. ب

 

خویشاوندی سببی از طریق عقد ایجاد می­شود که عقد نکاح و ولاء شامل آن می­شود.

 

فرزندخوانده در هیچ یک از طبقات ارث جای نمی­گیرد، زیرا طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست؛

 

اولا) صراحتا رابطه ی توارث میان سرپرست وکودک را نفی ننموده است و این امر ظاهرا گامی رو به جلو در راستای به رسمیت شناختن ارث میان طرفین سرپرستی است. رویه ی قانون گذار ایرانی نشان داده در مواردی که با مشکلی در مسیر بیان موضع مد نظر خود مواجه می گردد آن را به سکوت برگزار میکند در چنین شرایطی سکوت قانون گذار معنی دار به نظر می رسد.

 

ثانیا) برای جلوگیری از مشکلات مربوط به انحلال صلح صورت گرفته و نحوه ی انطباق آن با قواعد عمومی قراردادها در قانون حمایت از کودکان بی سرپرست ۱۳۵۳ ، بیمه عمر را جایگزین این نهاد نموده گذشته از این که مبلغ مورد تعهد بیمه در صورت فوت بیمه گذار (سرپرست ) به کودک تعلق می گیرد، فوت ذینفع بیمه بیش از بیمه گذار خود به خود مشکل بازگشت اموال را برطرف می نماید و در واقع  درخواست کننده ی منحصر یا درخواست کنندگان سرپرستی باید متعهد گردند که تمامی هزینه های مربوط به نگهداری و تربیت و تحصیل افراد تحت سرپرستی را تأمین نمایند.

 

این حکم حتی پس از فوت سرپرست منحصر یا سرپرستان نیز تا تعیین سرپرست جدید، برای کودک یا نوجوان جاری می باشد. بدین منظور سرپرست منحصر یا سرپرستان، موظفند با نظر سازمان خود را نزد یکی از شرکت های بیمه به نفع کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بیمه عمر کنند.[۱]

 

ثالثا) صدور حکم سرپرستی منوط به تملیک یا تهعد  به تملیک بخشی از اموال در زمان حیات سرپرست به فرزندخوانده می باشد بدون آنکه در خصوص بازگشت  این اموال مقرره ای وجود داشته باشد بدیت ترتیب که دادگاه در صورتی  حکم سرپرستی صادر می نماید که درخواست کننده  سرپرستی بخشی از اموال یا حقوق خود را به کودک  یا نوجوان تحت سرپرستی تملیک کند.

 

تشخیص نوع و میزان مال یا  حقوق مزبور با دادگاه است.

 

در مواردی که دادگاه تشخیص دهد اخذ تضمین عینی از درخواست کننده  ممکن یا به مصلحت نیست و سرپرستی کودک یا نوجوان ضرورت داشته باشد،  دستور اخذ تعهد کتبی به تملیک بخشی از اموال یا حقوق در آینده را صادر و پس  از قبول درخواست  کننده و انجام دستور، حکم سرپرستی صادر می کند[۲].

 

رابعا : مهم تر از همه اینکه ذر زمینه مستمری پرداختی از سوی صندوق بازنشتگی، فرزندخوانده در حکم بازماندگان متوفی می شود در این خصوص  در صورت فوت سرپرست منحصر یا سرپرستان که مشمول یکی از صندوق های بازنشستگی بوده اند، افراد تحت سرپرستی در حکم افراد تحت تکفل متوفی محسوب گردیده و تا تعیین سرپرست جدید از مزایای مستمری وظیفه بازماندگان  برخوردار خواهند شد[۳].

 

[۱] – ماده  ی ۱۵ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست

 

[۲] – ماده  ی ۱۴ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست

 

[۳]  – ماده  ی۱۹  قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]




از جمله مسائلی که در فقه در باب ارث مطرح است و افرادی که هیچ‌گونه رابطه نسبی و سببی ندارند، می‌توانند طی قراردادی از یکدیگر ارث ببرند. مسئله ولاء ضمان جریره است که می‌تواند به عنوان یک راه مناسب برای ارث بردن فرزندخوانده و فرزندپذیر از یکدیگر مطرح نمود که در خصوص روایات متعددی از طریق شیعه و سنی وارد شده و براساس آن فقهای اسلام اعم از شیعه و سنی فتوا داده‌اند و نوعی تقابل میان ارث و دیه در این قرارداد دیده‌اند و به تعبیر دیگر، مصداق معروف قاعده (من له الغنم فعلیه الغرم) کسی که سود را می‌برد باید خسارت را نیز بپردازد، دانسته‌اند.(نجفی،ج۳۹،ص۲۵۴)

 

 

اگرچه این قاعده، قاعده ای عمومی نیست اما در بسیاری از موارد مصداق دارد. خصوصاً در ولاء ضمان جریره (قراردادی که میان دو نفر یا بیشتر برقرار می‌شود، که در صورت نداشتن وارث نسبی و سببی از خویشاوندان، از یکدیگر ارث ببرند و در مقابل دیه جنایات خطایی یکدیگر را نیز بپردازند). این پیمان یک معاهده دوستانه است که میان آنان منعقد شده و گویی هر دو را یک شخصیت حقوقی واحدی ساخته است. براساس این قرارداد، هر یک متضمن گشته‌اند در جنگ و صلح تابع یکدیگر باشند و جرایم یکدیگر را برعهده گیرند و در مقابل از یکدیگر ارث ببرند.

 

بنابراین در صورت فوت فرزند خوانده، در صورتی که خویشاوندان و عصبه نداشته باشد، هم که بیشتر موارد چنین است، می‌توان از طریق قرارداد ضمان جریره سرپرستان و فرزند وزیر را مالک و وارث دانست.

 

۴-  تسری نام خانوادگی

 

تسری نام خانوادگی متقاضیان فرزند خواندگی به فرزند خوانده صرف نظر از  نام گذاری مستلزم آثار و عوارض مهمی است .

 

در خصوص لزوم حفظ سوابق هویتی فرزند خوانده در دفاتر ثبت احوال و عدم نیاز به درج آن در شناسنامه طرفین سرپرستی از منظر قانونی باید بیان کرد که  پس از صدور حکم قطعی سرپرستی، مفاد حکم از سوی دادگاه به اداره ثبت احوال و اداره بهزیستی مربوط ابلاغ می شود.

 

اداره ی ثبت احوال مکلف است نام و نام خانوادگی کودک یا نوجوان تحت سرپرستی و همچنین مفاد حکم سرپرستی را در اسناد سجلی و شناسنامه سرپرست یا زوجین سرپرست وارد کند. همچنین اداره ی  ثبت احوال مکلف است شناسنامه جدیدی برای کودک یا نوجوان تحت سرپرستی با درج نام و نام خانوادگی سرپرست یا زوجین سرپرست صادر و در قسمت توضیحات مفاد حکم سرپرستی و نام و نام خانوادگی والدین واقعی وی را در صورت مشخص بودن، قید نماید[۱].

 

همچنین شرط ارائه ی مدارک و اطلاعات فرزند خوانده علاوه بر رعایت مصلحت او واجازه ی دادگاه وجود حالت ضرورت می داند. ( ماده ی ۳۳ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست وبد سرپرست) و به این شکل سری بودن اطلاعات مربوط به فرزند خوانده را دسته کم نسبت به اشخاص ثالث را اعلام می نماید و حتی فسخ حکم سرپرستی نیز تا زمانی که نسبت به تعیین سرپرست جدید اقدام نشده باشد سبب تغییر شناسنامه فرزند خوانده نخواهد بود .

 

ماده ی ۲۷ قانون مذکور در آن رابطه مقرر می دارد : “در صورت فسخ حکم سرپرستی تا زمان تعیین سرپرست یا سرپرستان جدید تغییری در مشخصات سجلی فرد تحت سرپرستی صورت نخواهد گرفت” و بدین شکل منافع فرزند خوانده را در عدم بازگشت به هویت اصلی خویش می داند.

 

 

 

[۱] – ماده ی ۲۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست وبد سرپرست

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ب.ظ ]




مبحث دوم ) از منظر روایات

 

 

در روایات متعددی از اینکه نَسَب اشخاص تغییر داده شود، به شدت نهی شده است؛ خواه این تغییر نسب به وسیله فرزندپذیر باشد یا فرزندخوانده و یا دیگران. در روایتی که ابن ابی عمیر با سند صحیح از امام باقر و صادق علیهما السلام نقل کرده، آمده است که این دو امام بزرگوار فرمودند: ” کُفر بِاللَّهِ العَظِیمِ الإَنتفَاء مِن حَسَبٍ وَ إِن دَقَّ؛” انکار نسب ، کفر به خدای عظیم است اگرچه آن نسب دور و کم ارزش باشد. (کلینی، ۱۴۰۷ ه.ق ، ج۲ ،ص۳۵۰)

 

در روایت صحیح دیگری از ابوبصیر چنین آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ” کَفَرَ بِاللَّهِ مَن نَسَبٍ وَ إِن دَقَّ؛کسی که از نسب خود تبری بجوید، به خداوند کافر شده است.” ( عاملی،۱۴۰۹ ه.ق ، ج۲۱، ص۵۰۷)

 

 

 

در بخشی از روایت صحیحی که کلیب اسدی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده، چنین آمده است: ” … وَ مَنِ ادَّعَی إِلَی غَیرِ أَبِیهِ فَهُوَ کَافِر بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ…؛ کسی که خود را به غیر پدرش منتسب سازد، به آنچه که خداوند نازل فرموده، کافر شده است.” (همان ،ج۲۹،ص۲۷)

 

بر اساس روایات مذکور، تغییر نسب افراد به هیچ عنوان مورد رضایت شارع نیست و هر فردی در هرحال، ملحق به والدین حقیقی خویش است. در این صورت بین او و سرپرستانش رابطه نسبی وجود نخواهد داشت تا موجب حرمت و ممنوعیت نکاح شود. بر اساس روایات، حتی تلقی کردن فرزندخوانده به عنوان فرزند واقعی و تغییر ماهیت واقعی کودک، عملی کفرآمیز است.

 

در روایات ترغیب و تشویق به مهربانی با افراد بی سرپرست درحد اعلای خود انعکاس یافته است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که حضرت علی (ع) فرمودند:

 

مَا مِن مُؤمِنٍ وَ لَا مُؤمنَهٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلَی رَأسِ یَتِیمٍ تَرَحّماً لَهُ إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلَّ شَعرَهٍ مَرَّت یَدُهُ عَلَیهَا حَسَنَه؛(صدوق،۱۴۰۶ ه.ق ،ص۱۹۹)

 

هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که دست محبت و نوازش بر سر یتیمی بکشد مگر آنکه خداوند به ازای هر موی سر آن یتیم که با دستش مسح کرده است، ثوابی به او عنایت می کند.

 

در روایت دیگری از امام باقر (ع) آمده است:

 

مَن أَنکَرَ مِنکُم  قَسوَهَ قَلبِهِ فَلیَدنُ یَتِیماً فَیُلَاطِفُهُ وَ لیَمسَح رأسَهُ یَلِینُ قَلبُهُ بِإِذنِ اللَّهِ إِنَّ لِلیَتِیمِ حَقّاً؛(همان ،ص۲۰۰)

 

هر کس که می خواهد قساوت قلبش  برطرف  شود، دست  نوازش به  سر یتیمی   کشیده و

 

با او مهربانی کند که در این صورت به اذن  خداوند  قلبش نرم شده و قساوت  قلبش از بین

 

می رود. همانا ایتام را برشما حقی است.

 

در روایت دیگری از امام صادق (ع) آمده است:

 

مَن أَراَدَ أَن یُدخِلَهُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَل) وَ یُسکِنَهُ جَنَّتَهُ فَلیُحسِن خُلُقَهُ، … . وَلیَرحَمِ الیَتِیمَ …؛(طوسی،۱۴۱۴ ه.ق ،ص۴۳۲)

 

هر کس که می خواهد در رحمت الهی داخل شده و در بهشت برین سکنی گزیند اخلاقش

 

را نیکو دارد … و بر یتیم رحمت آرد و… .

 

در روایتی که شیخ طوسی در امالی نقل کرده آمده است که پیامبر گرامی فرمودند:

 

مَن عَالَ یَتیِماً حَتّی یَبلُغَ أَشُدَّهُ، أَوجَبَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَل) لَهُ بِذَلِکَ الجَنَّهَ، کَمَا أَوجَبَ لِآکِلِ مَالِ الیَتِیمِ النَّارَ؛(همان ،ص۵۲۲)

 

کسی که سرپرستی یتیمی را تا زمان رشد او برعهده گیرد، خداوند بهشت را بر او واجب

 

گرداند همانگونه که بر خورنده مال یتیم، جهنم را لازم ساخته است.

 

در روایت دیگری از امام صادق (ع) آمده است:

 

اذَا بَکَی الیَتِیمُ اهتَزَّلَهُ العَرشُ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مَن أَبکَی عَبدِیَ الَّذِی سَلَبتُهُ أَبَوَیهِ فِی صِغَرِهِ فَوَ عِزَّتِی          وَ جَلَالِی وَ ارتِفَاعِی فِی مَکَانِی لَایُسکِتُهُ عَبدٌ إِلَّا أَوجَبتُ لَهُ الجَنَّهَ؛(صدوق،۱۴۱۳ ه.ق ،ج۱،ص۱۸۸)

 

زمانی که یتیمی گریه می کند عرش خداوند به لرزه درمی آید پس خداوند عزوجل می فرماید: چه کسی بنده مرا که والدینش را در کودکی از او گرفته ام، به گریه درآورده است؟ به عزت و جلالم و رفعت مکانم سوگند بنده ای که او را آرام سازد، بهشت را بر او واجب خواهم ساخت.

 

امیر مؤمنان (ع) نیز پس از آنکه در بستر شهادت افتادند، در مورد افراد بی سرپرست، به امام حسن و حسین علیهما السلام چنین وصیت می فرمایند:

 

اللَّهَ اللَّهَ فِی الأَیتَامِ فَلَا تُغِبّوا [فَلَا تَعِرَّ] أَفوَاهُهُم وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضرَتِکُم فَإِنَّی سَمِعتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ: مَن عَالَ یَتِیماً حَتَّی یَستَغنِی أَوجَبَ اللَّهُ لَهُ الجَنَّهَ کَمَا أَوجَبَ لِآکِلِ مَالِ الیَتِیمِ النَّار؛(کلینی،۱۴۰۷ ه.ق ،ج۷،ص۵۱)

 

خدا را ! خدا را درباره یتیمان، مبادا که صداشان به گریه بلند شود (یا گاهی سیر و گاهی گرسنه باشند) و در حضور شما پایمال و تباه گردند. همانا من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: کسی که یتیمی را سرپرستی کند تا زمانی که بی نیاز شود، خداوند بر آن شخص بهشت را واجب گرداند همانگونه که بر خورنده مال یتیم آتش جهنم را واجب می سازد.

 

در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نیز آمده است:

 

مَن کَفَلَ یَتِیماً وَ کَفَلَ نَفَقَتَهُ، کُنتُ أَنَا وَ هُوَ فی الجَنَّهِ… ؛(حمیری،۱۴۱۳ ه.ق،ص۹۴)

 

کسی که سرپرستی یتیمی را برعهده گرفته و متکفل نفقه (احتیاجات روزمره زندگی) او شود، در بهشت همراه و هم جوار من خواهد بود… .

 

آنچه بیان شد مختصری از ده ها آیه و روایتی بود که در مورد افراد بی سرپرست، وارد شده است. البته ناگفته پیداست همانگونه که حمایت و نگهداری از چنین کودکانی، سدر بالاترین درجات مکارم اخلاقی و ارزش های والای انسانی است، کمترین تعرض به ایشان و سوءاستفاده از موقعیت خاص آنها، عملی بسیار مذموم و ناپسند بوده و شدیدترین کیفرهای اخروی و مکافات دنیوی را به دنبال خواهد داشت. این مسئله، لزوم دقت نظر، بصیرت و مراقبت های بیشتر خانواده های فرزندپذیر را نسبت به این کودکان می طلبد.

 

ولیکن هیچ روایت صریحی مبنی بر جواز یا عدم جواز ازدواج سرپرست با فرزندخوانده وجود ندارد.

 

 

 

مبحث سوم) دیدگاه فقها

 

در واقع حرمت نکاح میان فرزند خوانده و خانواده پذیرنده بیش از آنکه مساله ای حقوقی باشد ریشه در مسایل مذهبی و اخلاقی دارد و لذا هر جامعه ای با توجه به اعتقادات دینی و اخلاقی خویش مختصات ویژه خود را در این زمینه دارا است .لذا  می توانیم سه دیدگاه از سوی فقها در این خصوص بیان کنیم.

 

گفتار اول) حرمت نکاح

 

برخی از فقهایی که در مباحث خود به موضوع فرزندخواندگی اشاره کرده اند، هیچ یک از آثار شرعی فرزند واقعی را بر فرزندخواندگی مترتب ندانسته اند. بنابراین،به صراحت بیان کرده اند؛ مانعی برای ازدواج بین فرزندخوانده با پدرخوانده یا مادرخوانده خود وجود ندارد.

 

آنها استدلال می کنند؛

 

اسباب ممنوعیت نکاح و موارد آن به طور کامل، دقیق و مضبوط در شریعت اسلام بیان شده است و محدود به سه عامل نسب و سبب و رضاع می باشد و از آنجا که اصل بر جواز و اباحه است ، مگر دلیلی بر منع و حرمت برسد ؛نمی توان از حدود مشخص شده تجاوز نمود و دامنه ان را گسترش داد.و از طرفی اسباب مطرح شده هرکدام دارای مفهوم و مرز روشن و معین است  و فرزندخواندگی جزو هیچ یک از آن موارد نیست.

 

و در این راستا نسبت به شبهاتی که ممکن است در رابطه با نهادهای مشابه فرزندخواندگی که موجب حرمت نکاح می گردد چنین بیان شده است

 

اولا: در حرمت رضاعی همانگونه که از نامش مشخص است شیر خوردن علت حرمت است و این امر در فرزندخواندگی منتفی است. (مکارم شیرازی ،۱۴۲۱ ،ص۱۷۱)

 

ثانیا: در خصوص حرمت نکاح بین شخص و ربیبه او با توجه به آیه شریفه سوره نساء  بیان شده ” اللاتی فی حجورکم ” قید غالب است و چون معمولا ربیبه شخص، در خانه و دامان او بزرگ می شود از آن استفاده شده است والا در دامان دیگری  پرورش یافتن ، نقشی در علت حرمت ندارد (مدیر شانه چی ،۱۳۸۵، ص۲۳۱)

 

بنابر این نمی توان ملازمه یا شباهتی میان حرمت ربیبه بر شوهر زن با حرمت فرزندخوانده بر سرپرست در نظر گرفت و گذشته از آن در آیه مذکور وقوع نزدیکی میان مرد و زن صراحتا به عنوان شرط محرمیت میان ربیبه با شوهر مادر می باشد و این شرط در مورد فرزندخواندگی منتفی است(غریب، ۱۳۸۷،ص۱۱۹)

 

مقام معظم رهبری نیز در پاسخ به سؤالی می فرمایند: «فرزندخوانده، فرزند نیست و ارث نمی برد». (گنجینه استفتائات قضایی،سوال ۵۳۶۲)

 

امام خمینی (ره) در پاسخ به سؤالی در این رابطه می گویند: «بر فرزندخواندگی آثار شرعی بنوّت مترتب نمی شود». (خمینی، ۱۴۲۴ ه.ق.،ج۲،ص۹۹)

 

آیت اللَّه تبریزی نیز در پاسخ به سؤالی تصریح می کند: «… هیچ یک از احکام ارث و نفقه و ولایت … مترتب نمی شود و شناسنامه به طور مطلق گرفتن جایز نیست. باید در شناسنامه فرزندخواندگی قید شود که در نسب خللی وارد نشود» (تبریزی، جواد،بی تا، ج۱، ص۳۷۲)

 

آیت اللَّه خویی نیز در پاسخ به سؤالی می نویسد: «فرزندخواندگی و آنچه لازمه فرزندخواندگی است یا اقتضای آن است، جایز نیست». (خویی ، ۱۴۱۶ ه.ق، ج ۱،ص۳۳۵)

 

همچنین آیت اللَّه گلپایگانی در فتوایی تصریح می کند: «فرزندخواندگی جایز نبوده و احکام بین پدر و فرزند از قبیل توارث و محرمیت و … در میان آنها جاری نیست». (گلپایگانی،۱۴۱۳ ه.ق ،ص۱۱۴)

 

البته روشن است که حکم جواز ازدواج بین فرزندخوانده با سرپرستان آنها، مربوط به حالتی است که بین آنها به یکی از طرق شرعی محرمیت ایجاد نشده باشد.

 

 

 

گفتار دوم)عدم جواز نکاح

 

برخی دیگر از فقها و علما که در مباحث خود به موضوع فرزندخواندگی اشاره کرده اند قایل به عدم جواز می باشندو بیان می کنند ؛

 

فرزندخوانده گرچه فرزند اصلی نمی باشد  لیکن چون اطلاع دادن و متوجه شدن او به فرزندخوانده بودن برای او حرج و مشقت ولو روحی دارد ،از جهت محرمیت  حکم فرزند اصلی را داشته و همه محارم فرزند اصلی به او محرم می باشند و جزء محارمش  از حیث محرمیت محسوب می شوند و در محرمیت ذکر شده فرقی بین نسبی و  یا  سببی نیست و اسلام نه تنها  دین نفی حرج است بلکه قبل  از آن دین سهولت است.( صانعی،۱۳۸۲،ش ۶۴۸۳ ،ص۵)

 

آیت الله صادقی تهرانی نیز بیان می کند دختر و پسر اجنبی که همچون فرزند خود بزرگ کرده اید که یا نمیدانند از فرزندان اصلی شما نیستند ویا میدانند ولی در هر صورت هرگز تجاذب جنسی در این میان نیست هر دو در حکم محارم اند .( صادقی تهرانی،۱۳۸۴ ،ص۳۱۶ ،مسئله ۶۹۱)

 

این دسته از علما در مقام تفسیر و تحلیل مقررات شرعی موجود در رابطه با ازدواج فرزندخوانده با سرپرست بیان می کنند باید هدف و مبنای احکام را فراموش نکرد و از ان غافل نشد و تنها راه اجتهاد در مسایل نوظهور استفاده از مبانی و فلسفه تشریع احکام است و اگر بپذیریم هدف و کارکرد فرزندخواندگی دچار تحول شده است، صلاحیت تشخیص بعد اخلاقی مساله را باید به جامعه سپرد و جهت تعیین ان به وجدان اجتماعی مراجعه نمود لذا بیان میکنند همانگونه که صرفا رضاع تاثیری در محرمیت میان طفل مرتضع و افراد خانواده او ندارد ومسلما علت حرمت را در چیزی بیش از عامل تغذیه ی کودک باید جستجو نمود و تمام شرایط تحقق قرابت رضایی حاکی از آن است که زن مرضعه باید فعلی مادرانه و در همان شرایطی که مادر انجام میدهد صورت دهد تا در حکم مادر باشد و شوهر را در حکم پدر.

 

در نتیجه این مهر مادری و رفتار مادرانه است که چنین بهایی به شیر میدهد و برای آن حرمت به وجود میاورد در حقیقت آنچه زن مرضعه را مادر میکند رفتار مادرانه ی اوست و تعبیر قرآن که وی را “امهاتکم اللاتی ارضعنکم” معرفی میکند ،گویای این واقعیت است و بدین بیان شیر دادن را در سایه مادری معنا می بخشد  (سور آبادی، ۱۳۸۰ ،ج ۱،ص۴۰۲) فرزندخواندگی نیز چنین است و صرفا دامنه محارم شخص پذیرنده شده را افزایش میدهد.

 

علت محرمیت فرزندخوانده نه نکاحش با بستگان فرزندپذیر است  ونه عسر و حرج(رک. محمدی، ۱۳۷۴،ص۲۱۹) و …بلکه علت آن است که فرزندخوانده در حکم فرزند پذیرنگان است و باتوجه به آنچه در خصوص فرزند رضاعی گفته شد این بدان معناست که “اینان پدرانه و مادرانه و در شرایط پدر و مادر ،در دامان خود به تربیت و پرورش طفل اقدام به تربیت و پرورش طفل می نمایند و کودک نیز به آنها به دیده والدین خویش می نگرد”حتی می توان محرمیت ئر فرزندخواندگی را به قیاس اولویت پذیرفت …..وقتی با یک شبانهخ روز شیرخوارگی حرمت ایجاد میگردد به طریق اولی سالها پرورده شدن در حضور پدر خوانده نیز باید بتواند همین حرمت را سبب شود(جعفری تبار ،۱۳۸۵، ص۱۷۵)

 

گفتار سوم)کراهت نکاح

 

نظر برخی دیگر از فقها مبنی بر کراهت شدید نکاح فرزندخوانده با سرپرست می باشد .

 

آنان با استناد به روایات همچون ”          لأَ وَ لَا ابنَتَهَا هِی بَعضُ أُمَّهَاتِه” ؛ نه با او و نه با دخترش نمی تواند ازدواج کند، چرا که او مانند یکی از مادرانش است. (طوسی ، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۷، ص۴۵۵)

 

همچنین در روایت معاویه بن عمار از امام صادق (علیه السلام) آمده است:”  إِن قَبِلَت وَ مَرَّت فَالقَواَبِلُ أَکثَرُ مِن ذَلِکَ وَ إِن قَبِلَت وَ رَبَّت حَرُمَت عَلَیه؛ اگر قابله کار خود را انجام داد و رفت که حکمی ندارد و قابله ها، بیشتر، از این گونه اند، امّا چنانچه فرزند را به دنیا آورد و تربیت آن را خود به عهده گرفت و او را پرستاری کرد، آنگاه وی بر آن فرزند حرام است. (صدوق، ۱۴۱۳ ه.ق.،ج۳،ص۴۱۰)

 

نکاح فرزندخوانده با سرپرست را نیز مکروه شمرده اند و از تعابیری مانند «وَ إِن کَانَت قَبِلتهُ وَ رَبَّتهُ وَ کَفَلَتهُ» و «إِن قَبِلَت وَ رَبَّت» و «هِیَ بَعضُ أُمَّهَاتِهِ» چنین استفاده کرده اند که علت کراهت ازدواج بین قابله و فرزندی که به دنیا آورده، آن است که قابله در حکم مادر او بوده و او را تربیت کرده است. لذا درهر موردی که چنین حکمت یا علتی وجود داشته باشد، ازدواج کراهت خواهد داشت؛ مانند ازدواج پدر با فرزندخوانده ای که در دامن او پرورش یافته است. (شهید ثانی، ۱۴۱۳ ه.ق.، ج۵، ص۲۴۲)

 

برخی در نقد پیرامون مطلب مذکور می گویند: اولاً چه بسا در کراهت داشتن نکاح شخص با قابله خودش وجود هر دو شرط تربیت کردن کودک و قابله بودن (به دنیا آوردن) او لازم باشد، بنابراین، با انتفای هر یک از این دو شرط، کراهت نیز منتفی شود چنان که از ظاهر چندین روایت می توان چنین استفاده ای کرد.

 

ثانیاً: به تصریح این فقره از آیه ی شریفه ۲۳ سوره نساء «وَ رَبَائِبُکُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِکُم مِن نِسَائِکُمُ اللاَّتِی دَخَلتُم بِهِنَّ فَإِن لَم تَکُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیکُم…»

 

ازدواج با ربیبه که معمولاً در دامن شخص تربیت شده و رشد می یابد هیچ گونه محذوری ندارد.

 

ثالثاً: محل بحث بر سر جواز و عدم جواز ازدواج بین فرزندخوانده و سرپرست است و مکروه بودن چیزی به منزله غیرمجاز بودن آن نبوده و از این روی نمی توان آن را ممنوع دانست؛ به خصوص اینکه کراهت از مفاهیم مشکک ذو مراتبی است که طیف وسیعی از اعمال را شامل می شود.

 

مبحث چهارم) راه های ایجاد محرمیت

 

راه های ایجاد محرمیت در شرع بسیار متنوع است که می توان در دو گروه آنها را بیان کرد.

 

گفتار اول) محرمیت فرزندخوانده از راه صیغه ی نکاح موقت

 

الف) فرزند خوانده دختر باشد؛

 

۱-اگر فرزند پذیر پسر دارد ، میتواند او را به عقد پسر خود در بیاورد .این دختر با پسر و پدر (فرزند پذیر) هر دو محرم هستند. در این صورت ، دختر خوانده عروس پدر خوانده محسوب میگردد، و در صورتی که دختر خوانده بزرگ شد وخواست ازدواج نماید ، اگر عقد موقت مدت دار باشد و مدتی از آن باقی مانده باشد، مدت را پسر میبخشد و اگر عقد دائم بوده باشد، با توجه به این که دخولی صورت نپذیرفته است، بدون نیاز به رعایت عده طلاق پس از طلاق به عقد فرد دیگری در می آید. در این صورت نیز باز به پدرخوانده محرم است، چون عروس پسرش بوده است، اما به آن پسر که شوهر سابق او محسوب می شد، نامحرم است و اگر خواست این پسر با دختر خوانده پدر محرم گردد، در صورتی که دختر صاحب دختری از شوهر خود گردد، میتواند آن دختر را به عقد این پسر در آید. در اینصورت این پسر با دخترخوانده دوباره محرم میگردد، زیرا مادر زن او محسوب میشود.

 

۲-میتواند دخترخوانده به عقد خود فرزند پذیر در آید. در این صورت نیز تا زمانی که در عقد نکاح دائم یا موقت باشد، محرمیت باقی است. اگر چنانچه دختر خواست با فرد دیگری ازدواج کند، اگر فرزندپذیر عقد موقت اجرا نموده است و مدت عقد هنوز باقی است، مدت را میبخشد و دخترخوانده میتواند به عقد دیگری درآید و اگر عقد دائم باشد، طلاق میدهد. چون مقاربت نداشته اند، عده طلاق لازم نیست و میتواند به عقد دیگری درآید. در این صورت با فرزندپذیر نامحرم میگردد و اگر پدر خوانده خواست با این دخترخوانده دوباره محرم گردد، در صورتی که دختر خوانده صاحب دختری از شوهر خود گردد میتواند این دختر(فرزند دختر خوانده) به عقد پدرخوانده در آید. در اینصورت پدرخوانده با دخترخوانده دوباره محرم میگردد، زیرا مادر زن او محسوب می شود.

 

۳-میتواند دخترخوانده به عقد پدر فرزند پذیر(پدرخوانده) در آید، در این صورت پدرخوانده با دخترخوانده محرم میشود، چون دخترخوانده زن پدر محسوب می گردد و منکوحه پدر با فرزند محرم میشود. توضیح اینکه در این صورت تنها عقد کافی است و دخول شرط نمیباشد.

 

۴-میتواند دخترخوانده به عقد جد پدری(فرزندپذیر) درآید. در اینصورت پدرخوانده با دخترخوانده محرم است.

 

۵-اگر مادرخوانده بخواهد با دامادخوانده اش محرم شود، اگر مادرخوانده شوهر ندارد، میتواند با پدر یا جد پدری دامادخوانده ازدواج موقت نماید. در این صورت، مادرخوانده زن پدر دامادخوانده میگردد و محرم با دامادخوانده میشود. توضیح اینکه مدت عقد موقت میتواند بسیار کوتاه باشد و از راه تلفن و هر طریق دیگر بدون اینکه نیازی به نگاه و یا تماس یا مقاریت جنسی باشد، ایجاد محرمیت میگردد و چون مقاربتی در میان نبوده، نیازی به عده هم نیست.

 

اما اگر مادرخوانده شوهر داشته باشد و بخواهد با دامادخوانده اش محرم شود، میتواند از این طریق عمل نماید انجام دادن یا ندادن این عمل بستگی به خود طرفین(فرزندپذیران) دارد. مادرخوانده از پدرخوانده طلاق میگیرد و پس از سپری شدن عده طلاق، به عقد موقت پدر داماد یا جد پدری داماد درآید. توضیح اینکه صرف خواندن عقد برای محرمیت کافی است و نیازی به مقاربت جنسی و دخول نیست. بنابراین نیازی به ملاقات مادرخوانده با پدر دامادخوانده یا جد پدری او نیست و چون دخولی نیز صورت نگرفته است، نیازی نیست مادرخوانده عده نگه دارد. میتواند پس از انقضای مدت عقد شوهر سابق خود در آید.

 

 

 

 

 

[۱]  – مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِن قَلبَینِ فی جَوفِهِ وَ مَا جَعَلَ أَزوَاجَکُمُ ……..

 

[۲]  – ادعُوهُم لِآبائِهِم هُوَ اَقسَطُ عِندَاللَّهِ فَإِن لَم تَعلَمُوا آبَاءَهُم فَإِخوَانُکُم فی الدَّینِ وَ مَوَالِیکُم…

 

[۳] – وَ إِذ تَقُولُ لِلَّذِی أَنعَمَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ أَنعَمتَ عَلیهِ أَمسِک عَلَیکَ زَوجَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخفِی فی نَفسِکَ مَا اللَّهُ مُبدِیهِ وَ…

 

[۴]  – مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِجَالِکُم وَ لکِن رَسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیَّینَ وَ کَانَ اللَّهُ بِکُلَّ شَیء عَلِیماً

 

[۵]  – حُرَّمَت عَلَیکُم أُمَّهَاتُکُم وَ بَنَاتُکُم وَ أَخَوَاتُکُم وَ خَالاَتُکُم وَ بَنَاتُ الأَخِ وَ بَنَاتُ الأُختِ وَ أُمَّهَاتُکُمُ أَرضَعنَکُم وَ أَخَوَاتُکُم مِنَ الرَّضَاعَهِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِکُم وَ رَبَائِبُکُمُ اللاَّتِی فی حُجُورِکُم مِن نِسَائِکُمُ اللاَّتِی دَخَلتُم بِهِنَّ فَإِن لَم تَکُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیکُم وَ حَلاَئِلُ أَبنَائِکُمُ الَّذِینَ مِن أَصلاَبِکُم وَ … ؛

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ب.ظ ]




فصل  اول ) ازدواج فرزندخوانده با سرپرست در فقه امامیه

 

 

مبحث اول) دیدگاه  قرآن

 

مطابق قرآن فرزندخوانده، فرزند واقعی شخص فرزندپذیر محسوب نمی شود و از این روی احکام فرزند واقعی مانند نسب، توراث (ارث بردن از یکدیگر) و حرمت نکاح بین آنها وجود ندارد.

 

۱- آیه چهارم سوره احزاب

 

خداوند در آیه چهارم سوره احزاب[۱]  به دو رسم و اعتقاد جاهلی اشاره کرده و آنها را اعتقاداتی باطل و بی اساس معرفی می کند:

 

اول اینکه اعراب، فرزندخواندگان خویش را مانند فرزندان واقعی خود تصور کرده و تمام احکام فرزندان واقعی را بر آنها نیز مترتب می ساختند.

 

دوم اینکه  اعراب جاهلی با گفتن عبارت  «پشت تو مانند پشت مادر من است» به همسران خود، آنها را طلاق داده و از آنها جدا می شدند.( طوسی، بی تا.ج ۲،ص۳۱۵)

 

خدای سبحان در این آیه تصریح می فرماید که به صرف گفتن چنین عباراتی و یا داشتن چنین اعتقاداتی، هیچ گاه همسر حکم مادر واقعی و فرزندخوانده حکم فرزند واقعی را پیدا نمی کند؛ زیرا ممکن نیست شخصی، هم همسر و هم مادر یک نفر باشد. همچنین ممکن نیست  شخصی هم فرزند دو نفر (سرپرست و پدر واقعی) باشد. همچنان که ممکن نیست خداوند دو قلب (دو اعتقاد متضاد) را در درون کسی قرار داده باشد.( طباطبایی، ۱۴۱۷ ه.ق،ج ۱۶ ص۲۷۴)

 

بر اساس ذیل آیه شریفه، سخن (اعتقاد) حق آن است که فرزندخوانده، فرزند واقعی تلقی نشود و چنین اعتقادی موجب هدایت خواهد بود.

 

۲- آیه پنجم سوره احزاب

 

پس از آنکه خداوند متعال در این آیه ، فرزندخواندگان را فرزندان حقیقی ندانسته و داشتن چنین اعتقادی را سخنی باطل و اعتقادی نادرست برشمرد، در آیه پنجم سوره احزاب[۲] ، حکم تکمیلی دیگری را صادر کرده و به مسلمانان – بلکه آحاد افراد جامعه – فرمان می دهد که فرزندخواندگان را به خود منتسب نکنند، بلکه در صورتی که پدران آنها معلوم باشند، به پدران واقعی شان منتسب کنند و اگر پدران واقعی آنها را نمی شناسند، ایشان را برادران و دوستان خویش خطاب کنند. به این ترتیب، خداوند نه تنها فرزندخوانده را فرزندانی حقیقی نمی داند، بلکه دستور می دهد که فرزندخوانده بودن شخص، از حالت مخفی بودن خارج شده و آشکار و روشن گردد؛ زیرا بر نسب واقعی شخص آثار متعددی در امور مدنی و کیفری مترتب است. (طبرسی،۱۳۷۷،ج۸،ص۵۲۷)

 

۳- آیه سی و هفتم سوره احزاب

 

چنان که بسیاری از مفسران تصریح کرده اند شأن نزول آیه ی۳۷ سوره احزاب[۳] در مورد زیدبن حارثه است. زید، غلام پیامبر گرامی اسلام بود که ایشان او را آزاد کرده و به فرزندی پذیرفت و پس از آن زینب دختر عمه خویش را به تزویج او درآورد. بین زید و زینب پس از مدتی اختلاف به وجود آمد. پیامبر بارها به زید نصیحت می فرمودند که با همسرش مهربانی کرده و او را نگه دارد و از فکر طلاق منصرف شود. لیکن این نصایح کارگر نیفتاد و زید همسرش را طلاق داد. خدای سبحان به حضرت فرمان داد تا زینب را به همسری برگزیند، ولی پیامبر اسلام از طعن و کنایه منافقان و جاهلان، دل نگران و خوفناک بودند و از این رو مدتی اجرای این فرمان را به تأخیر انداختند.( فیض کاشانی، بی تا،.ج۴،ص۱۹۱)

 

دلیل نگرانی پیامبر آن بود که اعراب جاهلی فرزندخوانده را مثل فرزند واقعی می پنداشتند و همچنان که ازدواج پدر با زن فرزند (عروس خویش) را پس از متارکه فرزند و همسرش، امری قبیح می شمردند ازدواج پدرخوانده با همسرِ فرزندخواندگان را نیز امری قبیح و ممنوع می دانستند. خداوند برای شکستن این اعتقاد ناصواب جاهلی پیامبر را برخلاف میل باطنی اش به ازدواج با همسر فرزندخوانده اش، یعنی زینب مأمور کرد تا افرادی که قصد چنین وصلت هایی را دارند در مشقت و سختی قرار نگیرند. (طبرسی،  ۱۳۷۷ ه.ش.ج ۳،ص۳۱۷)

 

از این آیه شریفه چنین برداشت می شود که اولا- پیامبر مأمور به ازدواج با همسر فرزندخوانده خود بوده و اختیار و انتخابی دراین خصوص از خود نداشته است. این نکته از عبارت «زوجناکها؛ او را به ازدواج تو درآوردیم» که در آیه شریفه به کار رفته است، استفاده می شود.

 

همچنان که می توان این نکته را از ذیل آیه شریفه و عبارت: « وَ کَانَ أَمرُاللَّهِ مَفعُولاً؛ فرمان خداوند انجام شدنی است» نیز استفاده کرد. (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴ ه.ش.،ج۱۷،ص۱۹۱)ثانیا- شکستن سنت های نادرستی که مردم به آن خو کرده اند، حتی برای پیامبران دینی و رهبران بزرگ نیز امری دشوار است. از این رو پیامبر بزرگوار اسلام که در انجام رسالت خویش مرارت های فراوان را به جان خریده است، در انجام این فرمان دل نگران واکنش مردم است و آن را برای مدتی مخفی نگه داشته و در ترس سخنان و واکنش های اجتماعی است.

 

عبارات «وَ تُخفِی فی نَفسِکَ مَا اللَّهُ مُبدِیهِ و تَخشَی النَّاسَ» به صراحت این امر را بیان داشته است.( ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸ ه.ق.ج۱۵،ص۴۲۵) ثالثا- از آنجا که اعراب جاهلی، فرزندخوانده را فرزند واقعی شخص می پنداشتند، ازدواج پدرخوانده با زن مطلقه فرزندخوانده را مانند ازدواج پدر واقعی با عروسش تلقی کرده و آن را امری قبیح و مستهجن می دانستند که خداوند با نزول این آیه و آیات قبل و بعد آن، به شدت با این اعتقاد نادرست، برخورد کرده است.

 

درواقع، اعراب جاهلی با مفروض گرفتن این مسئله که فرزندخوانده مثل فرزند واقعی است بقیه آثار مترتب بر فرزند واقعی مانند ارث و نکاح را نیز بر او جاری می ساختند و لذا خداوند در آیات چهارم و پنجم سوره احزاب ، ابتدا این پیش فرض را باطل می سازد و تصریح می کند که فرزندخواندگان، فرزندان واقعی نیستند تا احکامی یکسان داشته باشند.

 

۴- آیه چهل ام سوره احزاب

 

در آیه چهل ام سوره احزاب[۴] ،  انتساب زید که تحت سرپرستی  پیامبر گرامی اسلام و فرزندخوانده ایشان بودند به حضرت رسول اکرم صراحتاً نفی شده است؛

 

زیرا آیه، پیامبر را پدر هیچ یک از مردان آن زمان (زید یا غیر زید) نمی داند و می فرماید: «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِجَالِکُم».

 

این آیه تکمیل کننده دو آیه قبل است.

 

در دو آیه قبل، خداوند به رسولش دستور می دهد تا با همسر مطلقه فرزندخوانده اش ازدواج کند و در این آیه علت جواز چنین ازدواجی را بیان  و علت مشروعیت آن را تبیین می کند که زید فرزند  محمد (صلوات الله) نیست تا همسر مطلقه زید در حکم عروس  پیامبر بوده و درنتیجه  ازدواج  پیامبر گرامی با آن زن، محذوری داشته باشد.

 

از آیه استفاده می شود که از نگاه شریعت اسلام، فرزندخواندگی هیچ گونه رابطه پدر و فرزندی و محرمیت بین افراد ایجاد نمی کند تا مانعی در امر ازدواج باشد.( طبرسی،۱۳۷۲ ه.ش.ج۸،ص۵۶۶)

 

به نظر برخی از مفسران، این آیه در مقام  پاسخ به این اعتراض قریش نازل شده است که چرا پیامبر با قبول زید به عنوان فرزندخوانده، او را بر ما برتری داده و ما را خوار کرده است.( قمی،۱۳۶۷ ه.ش.ج ۲،ص۱۹۴) به نظر عده دیگری از مفسران، این آیه در اعتراض به سخن برخی از افراد نازل شده است که زید را به جای آنکه به پدر واقعی اش، یعنی حارثه منتسب کنند به پیامبر منتسب کرده و او را زیدبن محمد خطاب می کردند.( طوسی، بی تا.ج۸،ص۳۴۶)

 

درهر حال،  چه شأن نزول آیه یکی را از احتمالات سه گانه مذکور باشد یا همه آنها،  تأثیری در این مسئله نخواهد داشت که آیه درصدد نفی ابوت پیامبر از زید (فرزندخوانده خویش) است و نفی ابوت پیامبر از زید بدان معناست  که نمی توان زید  را فرزند پیامبر دانست.

 

 

 

 

 

۵-آیه بیست و سه سوره نساء

 

در  آیه ۲۳ سوره مبارکه  نساء اشخاصی که ازدواج با آنها شرعاً جایز نیست، شمرده شده است[۵]:

 

حرام شد بر شما (ازدواج با) مادران و دختران و خواهران و عمّه ها و خاله هایتان و دختران برادران و خواهرانتان و مادران و خواهران رضاعی تان و مادر زن هایتان و دختران زنانی که در دامن شما تربیت شده و شما با آن زنان همبستر شده اید و اگر با آن زنان همبستر نشده اید بر شما باکی نیست (که با دختر او ازدواج کنید). و نیز حرام شد زن فرزندان صلبی تان و…

 

خدای سبحان این آیه شریفه و آیه پیش از آن، درصدد شمردن افرادی است که ازدواج با آنها ممنوع است. از جمله افراد نامبرده شده در آیه که ازدواج با آنها ممنوع است، دختران فرد می باشد. منظور از دختران واقعی است که منتسب به آن شخص هستند نه دخترخواندگان؛ زیرا شارع، چنان که در آیات پیشین دیدیم، اصولاً انتساب فرزندخواندگان به سرپرستان را نمی پذیرد

 

از سوی دیگر، مفسران و فقها نیز در ذیل آیات ۲۲ و ۲۳ سوره نساء عنوان کرده اند که آیات مزبور در مقام بیان گروه هایی است که ازدواج با آنها حرام است.

 

۵-۱ )حرمت بواسطه نسب

 

از جمله این گروه ها، افرادی هستند که به واسطه نَسَب بر شخص حرام می شوند.افراد مزبور عبارتند از: مادر، دختر، عمه، خاله، دختران خواهر و دختران برادر. از آنجا که رابطه فرزندخوانده با سرپرستان خود، رابطه نسبی نیست، بنابراین نمی توان او را مصداق هیچ یک از این افراد دانست.

 

مطابق آیه شریفه  تنها فرزندانی که از صُلب شخص خارج شده اند بر او محرمند و نکاح با چنین فرزندانی یا نکاح با همسران آنها – ولو اینکه طلاق گرفته باشند – حرمت دارد. مفسران گفته اند که قید «من اصلابکم» برای دفع این توهم است که فرزندخوانده نیز از حیث احکام مربوط به نکاح، مانند فرزند حقیقی تلقی شود. (محقق اردبیلی، بی تا.ص۵۲۷)

 

۵-۲) ربیبه

 

یکی از افرادی که ازدواج با آنها حرام است، ربیبه یا نادختری است.ربیبه در لغت به معنای تربیت شده می باشد زیرا در دامان شوهر مادر خویش پرورش می یابد (فخر رازی،۱۳۵۷ق، ج ۱۰ ،ص۳۲) این مفهوم در تفسیر آیه حایز اهمیت است.

 

برخی بیان می کنند  علت  حرمت ازدواج همسر با نادختری آن است که چون این دختر به همراه مادر خود در خانواده همسر بزرگ شده است و ناپدری او محسوب می شود، لذا ناپدری حق ندارد به چشم همسر آینده به کودکی نگاه کند که مثل فرزندی او را در دامن خود پرورانده است. عبارت «فی حجورکم» که در آیه ی شریفه به کار رفته است نیز می تواند به ارتباط بین رشد و نمو یافتن در یک خانواده و ممنوع شدن ازدواج اشاره داشته باشد.

 

عده ای در نقد این نظر بیان می کنند: اولاً در آیه شریفه، صرف بزرگ شدن در منزل ناپدری، مانعی برای ازدواج بین نادختری و ناپدری معرفی نشده است، بلکه آنچه که در این حکم اثر دارد، دخول یا عدم دخول ناپدری به مادر نادختری است؛ به این ترتیب که اگر دخولی صورت گرفته باشد، ازدواج بین ناپدری و نادختری ممنوع است، حتی اگر فرزند دختر در منزل ناپدری بزرگ نشده باشد.

 

ولی اگر دخولی صورت نگرفته باشد، ازدواج بین ناپدری و نادختری، به تصریح آیه شریفه با هیچ گونه ممنوعیت و محذوریتی مواجه نیست؛ حتی اگر دختر از زمان طفولیت تا زمان بلوغ و رشد را در منزل ناپدری گذرانده باشد؛ زیرا در خود آیه تصریح شده است که اگر دخولی به مادر ربیبه صورت نگرفته باشد ازدواج شوهر با ربیبه همسرش بلامانع است: «فَإِن لَم تَکُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَیکُم…».

 

در روایات متعددی به این مسئله تصریح شده است که بزرگ شدن یا نشدن دختر در منزل شوهرِ مادر، تأثیری در مسئله حرمت نکاح ندارد. در روایت معتبر اسحاق بن عمار از امام صادق (علیه السلام) آمده است:

 

أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) کَانَ یَقُولُ: الرَّبَائِبُ عَلَیکُم حَرَامٌ مَعَ الأُمَّهَاتِ اللَّاتِی قَد دَخَلتُم بِهِنَّ هُنَّ فی الحُجُورِ وَ غَیرِ الحَجَورِ سَوَاء… ؛ (کلینی، ۱۴۰۷ ه.ق،ج۵، ۴۳۳)

 

حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: ربیبه ها – خواه در منازل شما بزرگ شده باشند یا نه – در صورتی که با مادران آنها مجامعت کرده باشید، بر شما حرامند.

 

همچنین در بخشی از روایت صحیحه ی دیگری که غیاث بن ابراهیم از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده آمده است: ” الرَّبائِبُ عَلَیکُم حَرَامٌ کُنَّ فی الحَجرِ أَو لَم یَکُنَّ؛ ربیبه ها بر شما حرامند چه در منازل شما باشند یا نباشند.” ( طوسی، ۱۴۰۷ ه.ق،ج۷، ص۲۷۳،)

 

از اطلاق یا صریح عبارات فقها نیز استفاده می شود، آنچه که در حرمت ازدواج با ربیبه موضوعیت دارد، مدخول بها بودن یا نبودن مادر است نه چیز دیگری.( خمینی، بی تا.ج۲، ص۲۷۸)

 

بسیاری از فقها تصریح کرده اند – بلکه ادعای اجماع یا عدم خلاف کرده اند – که اگر زنی مدخول بها باشد، ربیبه اش بر شوهر او حرام خواهد بود، هر چند که آن ربیبه اصلاً در منزل شوهرِ آن زن بزرگ نشده باشد(ابن فهد حلّی، ، ۱۴۰۷ ه.ق.ج۳، ص۲۳۳)

 

ابن ادریس در این خصوص بیان می کند” از دیگر اقسام محرمات نکاح، دختر زنی است که با او مجامعت شده است، خواه آن دختر در منزل شوهر (ناپدری) بزرگ شده باشد یا نشده باشد.  در این حکم اختلافی نیست. تنها مخالف در این حکم داوود است. او می گوید: اگر دختر در منزل شوهر باشد، بر او حرام است وگرنه حرام نیست. او گمان کرده است که قول خداوند که فرموده «اللّاتِی فی حُجُورِکُم» شرط حرمت ازدواج است؛ درحالی که قید مزبور شرط حرمت نیست، بلکه توصیف حال دختران است؛ زیرا نادختری ها (ربیبه ها) غالباً و عادتاً در منازل شوهران مادرانشان هستند. (ابن ادریس، ۱۴۱۰ ه.قج۲، ص۵۲۱)

 

از سوی دیگر نیز به تصریح بسیاری از فقها (طوسی ، ۱۳۸۷ ه.ق.ج۴، ص۲۰۶،) بلکه به ادعای اجماع برخی از ایشان(،نجفی، بی تا.ج۲۹ ، ص۳۵۰) اگر شوهری، زن خود را طلاق دهد، در صورت انجام نشدن مواقعه بین آنها، ازدواج آن شوهر با نادختری (ربیبه اش) جایز است. (فاضل اصفهانی،۱۴۱۶ ه.ق.چ۷ ،ص۳۵۰)

 

صاحب جواهر در این خصوص می نویسد: «اگر مرد قبل از آنکه با زنش مجامعت کند از او جدا شود، جایز است که با دختر آن زن (ربیبه اش) ازدواج کند. دلیل این حکم، اجماع و نص قرآن است». اطلاق کلام این دسته از فقها، هم صورتی را شامل می شود که ربیبه در منزل ناپدری رشد و نمو یافته باشد و هم صورتی را که در خارج از منزل ناپدری بزرگ شده باشد. (نجفی، بی تا.ج۲۹، ص ۳۵۰)

 

چنان که بسیاری از فقها و مفسران تصریح کرده اند، عبارت: «فی حجورکم» در آیه شریفه قید احترازی نیست، بلکه قید غالبی است که برای بیان حالت غالب می آید و مفهوم ندارد.( شبیری زنجانی، ۱۴۱۹ ه.ق.ج۸، ص۲۴۳۹) بنابراین گویا آیه می فرماید: دختران همسران شما – که غالباً و عادتاً در خانه شما بزرگ می شوند – چنین حکمی دارند.  (طباطبایی، ۱۴۱۷ ه.ق.ج۴،ص۲۶۴)

 

آیات مذکور بر ممنوع نبودن ازدواج فرزند خوانده با سرپرستان دلالت دارند.

 

 

 

 

 

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

 

 

 

 

 

    1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح

 

    1. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه

 

    1. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح

 

    1. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح

 

    1. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه

 

    1. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس

 

    1. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح

 

    1. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران

 

    1. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی

 

    1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح

 

    1. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح

 

    1. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه

 

    1. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق

 

    1. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده

 

    1. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره

 

    1. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت

 

    1. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل

 

    1. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر

 

    1. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان

 

    1. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی

 

    1. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت

 

    1. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران

 

    1. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران

 

    1. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی

 

    1. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

 

    1. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران

 

  1. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ب.ظ ]