کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



آخرین مطالب

 



فصلاولپژوهشحاضربهکلیاتطرحاختصاصداشت.درفصلدوممبانینظریپژوهشموردبحثوبررسیقرارگرفت.فصلسومبهمتدولوژیپژوهشاختصاصداشتودرفصلچهارمنتایجحاصلازمطالعهمیدانیموردتجزیهوتحلیلواقعشدوفرضیههایتحقیقموردآزمونآماریقرارگرفت.دراینفصلبراساسیافته­هایپژوهش، بهبحثونتیجه­گیریپرداختهشدهوپیشنهاداتیارائهمیشود.
۵-۱ نتیجه ­گیری
نتایجحاصلازبررسیو آزمونفرضیههایتحقیقحاضرنشانمیدهد:
۵-۱-۱ آزمون فرضیه اصلی:
اینفرضیهبوسیله۴۰ سوالکهترکیبیاز۱۹سوالمربوطبهمدیریت دانشو۲۱ سوالمربوطبهعملکردکارکنانمیباشداندازهگیریشدهاست.باتوجهبهنتایجبدستآمدهکهسطحمعنی­داریآزمونضریب همبستگی پیرسونکوچکترازسطحمعنی­داریاست، لذاوجودرابطهمعنیداریبینمدیریت دانشبرعملکردکارکنانمرکز آموزش علمی – کاربردی شهرستان میاندوآب تأییدمی­گردد. نتیجه آن است که فرضیه HO رد و فرضیه H1 مبنی بر تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد کارکنان پذیرفتهمی شود.
آزمون فرضیه فرعی اول:
اینفرضیهبوسیله۲۶سوالکهترکیبیاز۵سوالمربوطبهاجتماعی سازیمدیریت دانشو۲۱ سوالمربوطبهعملکردکارکنانمیباشداندازهگیریشدهاست.باتوجهبهنتایجبدستآمدهکهسطحمعنی­داریآزمونضریب همبستگی پیرسونکوچکترازسطحمعنی­داریاست، لذاوجودرابطهمعنی­داریبیناجتماعی سازی دانشبرعملکردکارکنانمرکز آموزش علمی – کاربردی شهرستان میاندوآب تأییدمی­گردد.نتیجه آن است که فرضیه HO رد و فرضیه H1 مبنی بر تأثیر بعداجتماعی سازیمدیریت دانش بر عملکرد کارکنان پذیرفته می­ شود.
آزمون فرضیه فرعی دوم:
اینفرضیهبوسیله۲۶ سوالکهترکیبیاز۵سوالمربوطبهبیرونی­سازی مدیریت دانشو۲۱ سوالمربوطبهعملکردکارکنانمی­باشداندازهگیریشدهاست.باتوجهبهنتایجبدستآمدهکهسطحمعنی­داریآزمونضریب همبستگی پیرسونکوچکترازسطحمعنی­داریاست، لذاوجودرابطهمعنی­داریبینبیرونی سازی دانشبرعملکردکارکنانمرکز آموزش علمی – کاربردی شهرستان میاندوآب تأییدمی­گردد.نتیجه آن است که فرضیه HO رد و فرضیه H1 مبنی بر تأثیر بعد بیرونی سازی مدیریت دانش بر عملکردکارکنان پذیرفته می­ شود.
آزمون فرضیه فرعی سوم:
اینفرضیهبوسیله۲۶ سوالکهترکیبیاز۵سوالمربوطبه بعدترکیب مدیریت دانشو۲۱ سوالمربوطبهعملکردکارکنانمی­باشداندازه­گیریشدهاست.باتوجهبهنتایجبدستآمدهکهسطحمعنیداریآزمونضریب همبستگی پیرسونکوچکترازسطحمعنی­داریاست، لذاوجودرابطهمعنی­داریبینترکیبمدیریت دانشبرعملکردکارکنانمرکز آموزش علمی – کاربردی شهرستان میاندوآب تأییدمی­گردد.نتیجه آن است که فرضیه HO رد و فرضیه H1 مبنی بر تأثیر بعد ترکیب مدیریت دانش بر عملکردکارکنان پذیرفته می­ شود.
آزمون فرضیه فرعی چهارم:
اینفرضیهبوسیله۲۵ سوالکهترکیبیاز۴سوالمربوطبهدرونی سازی مدیریت دانشو۲۱ سوالمربوطبهعملکردکارکنانمی­باشداندازه­گیریشدهاست.باتوجهبهنتایجبدستآمدهکهسطحمعنیداریآزمونضریب همبستگی پیرسونکوچکترازسطحمعنی­داریاست، لذاوجودرابطهمعنی­داریبیندرونی سازی مدیریت دانشبرعملکردکارکنانمرکز آموزش علمی– کاربردی شهرستان میاندوآب تأییدمی­گردد.نتیجه آن است که فرضیه HO رد و فرضیه H1 مبنی بر تأثیر بعد درونی سازی دانش برعملکرد کارکنان پذیرفته می­ شود.
۵-۲ نتیجه ­گیری کلی و بحث
نتایج این پژوهش نشان داد که اجتماعی سازی، بیرونی سازی، پیوند و اتصال (ترکیب) و درونی سازی، کهابعاد مدیریت دانش هستند، پس از بررسی این ابعاد در مرکز آموزش علمی – کاربردی شهرستان میاندوآب مشخص شد که ابعاد اجتماعی سازی دانش، بیرونی سازی دانش، پیوند و اتصال دانش، درونی سازی دانشبر عملکرد کارکنان مرکز آموزش علمی– کاربردی شهرستان میاندوآب مؤثر می­باشند. همچنین با توجه به اولویت­ بندی و اهمیت آنها همانطور که در جدول ۵-۱ آورده شده، می توان گفت که پیوند و اتصال دانش (ترکیب) بیشترینو بیرونی سازی دانشکمترین تأثیر را در عملکرد کارکنان مرکز آموزش علمی– کاربردی شهرستان میاندوآب به خود اختصاص داده­اند.
جدول ۵-۱: اولویت ابعاد تأثیرگذار مدیریت دانش بر عملکرد کارکنان

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرضیه ضریب همبستگی پیرسون اولویت­ بندی
فرضیه ۳ ۴۷/۰ ۱
فرضیه ۴ ۴۵/۰ ۲
فرضیه ۱ ۳۰/۰ ۳
فرضیه ۲ ۲۵/۰ ۴

منبع: یافته های تحقیق
۵-۳ پیشنهادات
از یافته­ های مربوط به مدیریت دانش بر عملکردکارکنان در قلمرو مکانی مذکورمی توان نتیجه گرفت که ضعیف بودن ابعاد مدیریت دانش باعث ضعیف شدن عملکرد کارکنان در جامعه آماری است و همچنین نشان دهنده رابطه معناداری بین

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-18] [ 09:26:00 ب.ظ ]




یا آغاز نثر و شعر از سایر ارکان، با مراعات دقائق فنی، به نسبتی بیش از آنچه در متن ملحوظ است؛ در شمار صنایعی است که به طور طبیعی، شاعران و نویسندگان میکوشند تا به گونهای آن را در آثار خود به کار برند و با دقت در انتخاب الفاظ و تنسیق جمل و عبارات، مطلع کلام را زیباتر و گیراتر ترتیب دهند» ( خطیبی، ۱۳۸۶: ۲۲۴) مطلع سخن، چنانکه از نام آن پیداست؛ نخستین قسمتی است که خواننده میخواند یا شنونده میشنود و طبعا باید به طریقی انشاء و تلفیق شود که از دیگر قسمتهای کلام، ممتاز و مشخص باشد چنانکه بتواند با جلب توجه خوانندگان و شنوندگان، آنان را همراه با خود، تا پایان کلام بکشاند. این شیوهای است که خطیبان و گویندگان نیز، به نوعی در خطب و مواعظ بدان توجه داشتهاند ( همان منبع). قائممقام فراهانی در نامههای خویش به حُسن مطلع توجه دقیقی داشته است. همواره در نامههای قائممقام او پیش از پرداختن به مطلب و مقصود اصلیاش از نامه، به مدد بیتی شعر و چند خطی توصیف و تمجید نامهاش را عطرآگین میساخته است: « باد آمد و بوی عنبر آورد بادام شکوفه بر سر آورد نامۀ نامی که نافۀ مشک تر و نسخهی خط دلبر بود، در بهترین وقتی و خوشترین وجهی رسید و ساحت خاطر را رشک باغ بهشت و موسم اردیبهشت ساخت. مهجور مشتاق را حالتی غریب پدید آمد که جان در گلشن عشرت داشت و دل در آتش حسرت. گاه از دیدن خط مکتوب منتعش؛ و گاه از ندیدن روی مطلوب مشتعل» ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۴). « مهربان من: دیشب که به خانه آمدم خانه را صحن گلزار و کلبه را طلبهی عطار دیدم» ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۴). گاهی نیز قائممقام در مطلع نامهاش و پس از ذکر یاد خدا، اینکه همواره به یاد مخاطب نامۀ خویش است را یادآور میشود: « حاشا که از زمان مفارقت صوری تا حال یک نفس بی یاد شما گذشته، یا نقش خیال و آرزوی وصال از دیده و دل محو گشته باشد» ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۸). گاهی نیز در مطلع نامهاش حکایتی متناسب با مضمون نامه آورده است: « قوم موسی در وادی تیه که مائده آماده، و نعمت موجود و کباب بی آتش و دود، از جانب رب و دود می رسید؛ قدر آن را ندانستند، شکر آن نگزاشتند. خواهش بصل وثوم کردند، و عدس و فوم خواستند، لاجرم نوبت تغییر نعمت رسید، و اشرف به اخس مبدل گردید» ( منشآت قائممقام فراهانی: ۱۷۷). نمونه های حسن مطلع در دهه های بعدی عصر قاجاریه را میتوان در نامههای تقیزاده در دورۀ مشروطیت مشاهده نمود که نشان از قلم شیوای او دارد: « قبلهگاها تصدقت گردم پریروز عریضۀ مفصل به تاریخ ۳ شهر ج ۲ عرض کردهام. امروز مطلب مهمی ندارم که قابل عرض باشد. چون امروز تعلیقۀ اخوی رسید و مکتوبی هم جوف آن بود که بایستی به قبلهگاهی فرستاده شود نخواستم به روز دوشنبه بماند همین امروز تقدیم میدارم» ( نامههای مشروطیت و مهاجرت: ۲۶۸). « آقای محترم و معظم من پس از تقدیم مراتب اخلاص و ارادت و استعلام از صحت مزاج مبارک عالی به دریافت رقیمۀ شریفۀ مورخۀ ۱۱ شهر جمادی الاولی حضرتعالی اعتراف مینماید. بدوا از این که در عرض جواب قریب یک هفته تعویق حاصل شده است معذرت میخواهم و چون علت کسالت این بنده بوده است البته معذور خواهید داشت. اینک که از توجهات حضرت عالی به عرض جواب قادر میباشم بدوا از دریافت رقیمۀ شریفۀ مذکوره نهایت تشکر و امتنان را دارا میباشم» ( نامههای مشروطیت و مهاجرت: ۲۶۹). « دوست عزیزم مراسلۀ نمرۀ سوم شما نیز رسید. ( بالای سطر اضافه کرده: غیر از روزنامهها و مراسلات ایران.) از اوضاع ایران امروزها این جا نیز جزئی معلوماتی دادند. « طنین» سرمقالهای راجع به ایران نوشت برای شما فرستادم. اوضاع ایران خیلی وخامت دارد. روسها مثل ایتالیائیها میخواهند بکنند و اگر تلگراف امروزی آژانس پترسبورغ راست باشد بلکه هم این اقدام را کردهاند» ( نامههای مشروطیت و مهاجرت: ۳۲۴). « فدایت شوم مدتی است که مجال نکردم اظهار خلوص عقیدۀ خود را نسبت به آن یگانه دوست محترم بدارم. الان که اذان صبح همین روز است و تمام مردم در بستر راحت غنودهاند غیر از کسانی از ترس خدا مشغول عبادتند نیات خالصانۀ خودم را خدمت شما اظهار میدارم» ( نامههای مشروطیت و مهاجرت: ۳۲۰). « قربانت گردم بعد از تقدیم مراتب فدویت زحمت میدهد– چندی قبل به زیارت دستخط مبارک مرقومی اوایل شهر صیام نائل شدم و از این اظهار مرحمت نهایت متشکرم و امروز محض اظهار حیات و تجدید مراسم ارادت بدین مختصر زحمت میدهد که البته از وضع مرکز و تفرقۀ اردوی سالارالدوله با آن شکست محیرالعقول و متواری شدن محمدعلی میرزا و تعاقب اردوهای دولتی این دو خائن ملک و ملت را از تلگراف آژانسها مسبوق شده اید» ( نامههای مشروطیت و مهاجرت: ۳۱۶). « حضرت صدیق اکرما اگرچه تا حال همیشه احوال سلامتی آن یگانه گوهر درخشان ایران را از جناب آقا میرزا رضاخان و سایر دوستان استفسار کردهام ولیکن برای خود تقصیر بزرگی میشمارم که در تقدیم عرایض قصور کردهام. ولیکن امیدوارم وجدان پاک آن حضرت این یکی را از تقصیرات غیرقابل عفو محسوب نخواهید داشت» ( نامههای مشروطیت و مهاجرت: ۳۱۷). منشی خویی ترسل خود را با حمد خداوند آغاز میکند، به نعت پیغمبر محمود و خلیفهی بر حق و اولاد طاهرین میپردازد ( ترسل منشی خویی: ۱) سپس با بیان علت ترقیم و تفهیم کتاب که خود مجموعهای در پنج باب ( تعلیم و ترقیم قواعد، فرامین، مراسلات، احکام شرعی، خطوط دفتری و سایر خطوط) است دست به نیایش و مناجات بلند میکند: « بار خدایا، کریما، کردگارا، رحیما، زهی خداوند توانا که ناتوان بنده را رتبت گیتی خدایی دادی در قید اطاعت آوردی و بی هیچ طاعتی هر گونه نعمتم میسر کردی (ترسل منشی خویی: ۲). ۲-۴-۲ سجع سجع یک سانی دو واژه در یک عبارت؛ از نظر واج یا واج های پایانی، وزن یا هر دوی آن هاست. آرایه سجع در کلامی دیده می شود که حداقل دو جمله باشد و بیشتر در نثر بکار می رود؛ زیرا سجع ها باید در پایان دو جمله بیایند و آهنگ دو جمله را به یک دیگر نزدیک سازند تا آرایه سجع نامیده شوند؛ از این جهت سجع مانند قافیه است که در پایان مصراع ها یا بیت های شعر آورده می شود. اگر سجع ها در یک جمله در کنار یک دیگر به کار برده شوند، «تضمین مزدوج» نامیده می شود. نثر و شعری که در آن آرایه سجع به کار رود، «مسجع» نامیده می شوند. در ادب پارسی، نثر مسجع با آثار خواجه عبدالله انصاری آغاز شد. در طبقات الصوفیه، نثر کتاب در برخی بخش ها، مسجع است. سجع های خواجه عبدالله را تقلیدی از ترانه های هشت هجایی و قافیه دار دوره ساسانی دانسته اند. در ادب فارسی، نثر مسجع با تصنیف کتاب گلستان سعدی به اوج خود رسید. پس از آن نثرهای مسجع به تقلید از سعدی ایجاد شدند. از آن جمله جامی در تصنیف بهارستان از سعدی تقلید کرد، با این تفاوت که سخن جامی متمایل به سادگی و روانی بود. قائم مقام فراهانی در منشأت، نامه ها و مکتوبات خود را گرد آورد و سبک جدیدی در نویسندگی نثر مسجع پدید آورد. مقامات حمیدی و کتاب پریشان از دیگر آثار نثر مسجع فارسی است. عالیترین نمونه های سجع در نامه و منشات فارسی را بیشک باید در نامههای قائممقام فراهانی دانست. سرآغاز بسیاری از نامههای او با قلم درخشان و توانایش آهنگین است. به عنوان مثال نامهای که در روزگار فتحعلی شاه و از طرف او برای امپراتور روسیه نوشت چنین شروع می شود: « وجودی بیمثل و مانند مبرا از چون و چند که عادل و عالم است و قاهر هر ظلم، پاداش هر نیک و بد را اندازه و حد نهاده بحکمت بالغه خود بدکاران‏ را جزا و عذاب کند و نیکوکاران را اجر و ثواب بخشد و درود نامعدود بر روان پیغمبران راست کار و پیشوایان نیکو کردار باد و بعد بر رأی‏ حقایق‏نمای پادشاه ذیجه انصاف کیش عدالت اندیش تاجدار با زیب و فر شهریار بحر و بر برادر والاگهر خجسته اختر امپراطور ممالک روسیه‏ و مضافات که دولتش با جاه و خطر است و رایتش با فتح و ظفر مخفی و مستور» ( دو نامه تاریخی از میرزا ابوالقاسم قائم مقام: ۲). و به طور مشابه: « خداوندی را ستایش کنیم و نیایش نمائیم که عفوش خطاپوش است‏ و لطفش معذرت نیوش و مهرش از قهرش پیش و فضلش از عدل بیش و از آن‏ پس مخصوصان جناب قرب و محرمان حرم قدس او را که وجود ذیجودشان‏ موجد صلاح امم است و موجب اصلاح عالم» ( دو نامه تاریخی از میرزا ابوالقاسم قائممقام: ۲). « دزد بیتوفیق ابریق رفیق برداشت که به طهارت میروم و به غارت میرفت » ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۳). « نامۀ نامی که نافۀ مشکتر و نسخۀ خط دلبر بود، در بهترین وقتی و خوشترین وجهی رسید و ساحت خاطر را رشک باغ بهشت و موسم اردیبهشت ساخت. مهجور مشتاق را حالتی غریب پدید آمد که جان در گلشن عشرت داشت و دل در آتش حسرت. گاه از دیدن خط مکتوب منتعش؛ و گاه از ندیدن روی مطلوب مشتعل» ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۴). بعد از عهد بعید و قطع امید فرجی بعد از شدت و فرحی بعد از محنت بود ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۴). جائی که دیدن چند سطر و خواندن چند حرف بدینسان مایهی حیات و پیرایهی نشاط شود، نمیدانم دیدن یار مهربان و بوسیدن آن دست و بنان چه خواهد کرد؟ ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۴) « ضیفی مستغنی الوصف که مایهی ناز و محرم راز بود گفت: قاصدی وقت ظهر کاغذی سر به مهر آورده که سربسته به طاق ایوان است و گلدستهی باغ رضوان» ( منشآت قائممقام فراهانی: ۸۶) ماشاءالله خامهات که عنبربیز است و آمهات عبیرآمیز، و نامه را عطرآمیز میکنی بازار خویش و آتش ما تیز میکنی ( منشآت قائممقام فراهانی: ۹۵) سبحانالله! پس چرا به این شدت از دل من غافلند که خود فی نفسه مایۀ وبا و طاعون است و عاجز کن ارسطو و افلاطون ( منشآت قائممقام فراهانی: ۱۷۷) در مجموع میتوان سجع را به عنوان مهمترین آرایهی ادبی در نامههای قائممقام در موارد زیر جستجو نمود: « ۱– مراعات سجع بیشتر در دو قرینه جز در دیباچه ها که چنانکه گذشت، در آن سجع به تقلید از شیوهی قدیم، در قرائن مکرر با قیافهی واحد دیده میشود. ۲– طول قرائن به طریقی که بتوان در آن جز سجع، دیگر انواع تکلفات لفظی را نیز جای داد. ۳– استعمال قرینههای سجع کوتاه در قرائن طویل، به صورت سجع در سجع و اختلاف طول قرائن با آوردن قرائن طویل، معمولا بعد از قصیر. ۴– انتخاب و استعمال لغات و کلمات دشوار عربی، برای رعایت سجع و آزاد بودن نثر در گزینش این گونه لغات و به کار بردن دیگر صنایع لفظی، همراه با سجع. ۵– به عکس دورۀ قبل، حذف روابط و افعال به قرینه و بنا نهادن سجع بر کلمات، قبل از روابط و افعال. ۶– مراعات سجع، معمولا در معانی مترادف که در عرض یکدیگر قرار دارند: جز در مواردی اندک که نویسنده با مهارت تام توانسته است سجع را در عین ارسال و اطلاق معنی، در نثر جای دهد و نثر مسجع مرسل بنویسد. ۷– مراعات سجع؛ گاه با آوردن دو لفظ مسجع در آغاز قرائن، نه چنانکه رسم است در پایان آن، و آزاد گذاردن کلمات اواخر دو قرینه» (خطیبی، ۱۳۸۶: ۱۹۴) در مقابل ارزش والای سجع در نامههای قائم مقام، نمونه های سجع بکار رفته در دیگر نامههای این دوره از ارزش ادبی چندانی برخوردار نیست و به نظر نمیرسد که نویسندگان نامه نیز با هدف آفرینش متنی ادبی و آهنگین چنین نوشته باشند اما به هر حال آن چه از سجع و نثر آهنگین در نامههای این دوره مشاهده میشود اغلب محدود و معمولی است: « یقین است که هرگز فرار را بر قرار و گریز را بر ستیز ترجیح نخواهند داد» ( نامه فتحعلیشاه قاجار به فرزندش عباس میرزا: ۳). « و در هر صورت، ما خود بیاری باری؛ از عهدهء ولایتداری و سرحدداری برخواهیم آمد» ( نامه فتحعلیشاه قاجار به فرزندش عباس میرزا: ۴). « ما نه منجّم هستیم و نه رمّال! آنچه می‏فرماییم، از هیچ‏جا و هیچ… نیست، مگر از روی کمال وثوق و استظهار به الطاف قادر بی‏همال» ( نامه فتحعلیشاه قاجار به فرزندش عباس میرزا: ۵) « و بهمین قدر اکتفا می‏کنیم که زیاده باعث کلال‏خاطر و ملال دماغ‏ عاطر نگردد» ( نامه‏ای از میرزای قمی به محمد شاه قاجار: ۵). همچنین قرائن و شواهد نشان میدهد سجع یکی از ارکان آرایش کلام و قلم « ترسل» در این دوره است است که گاهی با قرینهبندی این هدف محقق شده است. موازنه، ترصیع و اعناب قرینه هم از این قاعده در پیروی از این سبک نثر دیوانی جزء ابزارهای ترسل منشی خویی به شمار میروند: « نافه نافه مشکی که پرورده مشکوی صواب آید به گسترده صحرای خطا و دسته دسته گلی که بستهی دست هوا باید نه خسته شست صبا نثار بهشتی جاودانه یعنی محفل سرور آن دستور یگانه و مجلس حضور آن مفخر زمانه ی عطر بخشای دماغ صدارت و گلشن آرای باغ وزارت آن وزیر اعظم باد که هر صباح نسیم سحری در مقدم مهر خاوری از توده ی ظلام مشک بیز و از اخوان گل ریز است» ( ترسل منشی خویی: ۱۵) نمونه های دیگری از سجع در نامه های قائم مقام عبارتند از: تصدقت شوم: رقمی که از مواقع سفر و وقایع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:25:00 ب.ظ ]




وقایع زندگی را می توان به دو دسته وقایع مهم (مانند ازدواج و مرگ افراد خانواده) و وقایع روزمره (همچون ملاقات یک دوست) تقسیم نموده هوش هیجانی از عامل های مهم در زندگی افراد بوده که بر روی هر دسته از وقایع زندگی تأثیر بسیار دارد. ویژگیهای هوش هیجانی همچون درک، توصیف، فهم و مدیریت احساس باعث مقابله ی کارآمد افراد با استرس های روزانه و وقایع مربوط و نیز اتفاقات مهم زندگی بوده و نتایجی همچون سلامت روانی، کیفیت مطلوب روابط، رضایت شغلی، رضایت تحصیلی و سلامت بدنی را در پی خواهد داشت. بر اساس مطالب موجود در زمینه ی هوش هیجانی می توان به دو رویکرد اشاره کرد:
رویکرد نخست، تحت عنوان رویکرد توانایی است که توسط مایر، کارسو[۳] و سالووی (۱۹۹۹) مطرح گردید. بر اساس این دیدگاه هوش هیجانی شامل مجموعه ای از تواناییها می باشد و بر اهمیت اطلاعات عاطفی تأکید دارد. منطق زیر بنایی رویکرد توانایی این است که هیجان ها یا عواطف علامت های روابط هستند. این رویکرد هوش هیجانی را شامل چهار توانایی می داند:
۱- توانایی هشیاری عاطفی و هیجانی برای درک صحیح هیجانات: این توانمندی، شناخت هیجانات در چهره ها، موسیقی و طرح ها را در بر می گیرد.
۲- توانایی کاربرد هیجانات، جهت بهبود تفکر شامل:
* ارتباط دادن دقیق هیجانات با احساسات دیگر
* کاربرد هیجانات در جهت تغییر دیدگاه ها
۳- توانایی فهم هیجانات و معنای آنها شامل:
* توانایی تجزیه و تحلیل و طبقه بندی احساسات و تشخیص ارتباط بین واژه ها (برای مثال احساساتی چون دوست داشتن و عشق هر یک در طبقه ای مجزا جا می گیرند).
* قابلیت درک تغییرات احتمالی از یک احساس به احساس دیگر.
* توانایی فهم احساسات مرکب مانند احساس همزمان عشق و تنفر یا ترکیبی از آنها همچون احترام به عنوان ترکیبی از ترس و تعجب.
۴- توانایی مدیریت احساسات: که در بردارنده توانایی شخص در مدیریت احساسات خود و دیگران می باشد.
دومین رویکرد، اصطلاحاً رویکرد ترکیبی نامیده شده است (برای مثال بار – ان، ۱۹۹۷ : گلمن، ۱۳۸۰). این رویکرد هوش هیجانی را به عنوان یک توانایی با صلاحیت های اجتماعی، صفات و رفتارها توصیف می کند. رویکرد ترکیبی مهارتهای عاطفی، ارزشهای اجتماعی و رفتارها را با هم ترکیب می کند (کوب[۴] و مایر[۵]، ۲۰۰۰، به نقل از جوانشیر، ۱۳۸۳).

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

طبقه بندی بار – اُن[۶]

طبق نظر بار – اُن (۱۹۹۷ ، به نقل از سپهریان آذر، ۱۳۸۵) هوش هیجانی دارای پنج زیر مجموعه بوده که عبارت اند از:
– هوش هیجانی درون فردی که خودآگاهی – خود کنترلی، خودشکوفایی و نیز عدم وابستگی را در بر می گیرد.
– هوش هیجانی بین فردی که شامل همدلی، روابط بین فردی و مسئولیت اجتماعی می باشد.
– هوش هیجانی سازگارانه که فرایند حل مسأله و رویارویی با موقعیت های واقعی را در بردارد.
– هوش هیجانی مدیریت استرس که شامل تحمل استرس و آسیب های زندگی می باشد.
– هوش هیجانی خلق عمومی که خوش بینی و شاد بودن را لحاظ می کند.
طبقه بندی گلمن
بر اساس پیشنهاد گلمن (پارسا۱۳۸۰) زیر مجموعه های هوش هیجانی عبارتند از:
– خودآگاهی: به معنای شناخت احساسات و عواطف خود، تشکیل یک مجموعه واژگان برای بیان آنها و مشاهده ی حلقه های ارتباط میان اندیشه ها، احساسات واکنش های افراد می باشد.
– خودتنظیمی: که شامل خودکنترلی، صداقت و ابتکار می باشد، به بیانی دیگر خود تنظیمی عبارت است از این مطلب که در ورای هر احساس چه چیزی نهفته است (برای مثال حسادت است که موجب خشم می شود یا عاملی دیگر)
– انگیزش: این بخش زیر مجموعه های همچون میل به پیشرفت و خوش بینی را در بر می گیرد.
– همدلی: که از فاکتورهای مهم آن، درک احساسات، دیگران و محترم شمردن تفاوت احساسات افراد در مورد موضوعات یکسان است.
– مهارتهای اجتماعی: که از اساسی ترین آنها، نحوه ی ابزار احساسات درونی خویش می باشد.
ویژگیهای شخصیتی افراد دارای هوش هیجانی بالا.
به زعم گلمن (پارسا،۱۳۸۰) نیمرخهای آماری مردان و زنان در این خصوص تا حدودی متفاوت است به این صورت که:
مردانی که از نظر هوش هیجانی بالا هستند، از نظر اجتماعی متوازن، خوش برخورد و بشاش و در مقابل انکار نگران کننده یا ترس آور مقاومند آنان در زمینه ی خدمت به مردم یا حل مشکلات، قبول مسئولیت، برخورداری از دیدگاه های اخلاقی ظرفیتی قابل توجه دارند. در ارتباط خود با دیگران هم حسی و توجه نشان می دهند. زنان دارای هوش هیجانی سرشار، با جرأت هستند و احساسات خود را به طور مستقیم ابراز می دارند و درباره خودشان احساس بشی دارند، زندگی برای آنان سرشار از معناست، آنان هم مانند مردان، خوش برخورد و اجتماعی هستند و احساسات خود را به صورت مقتضی ابراز می دارند. خود را به خوبی با فشارهای عصبی منطبق می سازند، جایگاه اجتماعی آنان به آنها امکان می دهد تا به آسانی با افراد جدید روبرو شوند، با خودشان به قدر کافی راحت هستند تا آنکه بتوانند شوخ طبع، خود انگیخته و در مقابل تجارب عاطفی پذیرا باشند.

سیر مطالعه ی هوش هیجانی

از لحاظ تاریخی پیدایش هوش هیجانی را می توان در چند دوره مورد بررسی قرار داد:
۱- سالهای ۱۹۶۹-۱۹۰۰ : در این دوره قلمرو آزمونهای هوش گسترش یافته و موضوعات هوش و هیجان به طور مجزا و تفکیک شده مورد توجه قرار گرفته بودند در این مقطع داروین درباره ی توارث و تکامل به بحث پرداخت. همزمان با گستردیگ آزمونهای هوش، روان شناسان به تحقیق در زمینه ی هوش کلامی اقدام نمودند (سیاروچی و همکاران، ۲۰۰۱).
۲- سالهای ۱۹۸۹-۱۹۷۰ : در این دوره حوزه ی مطالعاتی شناخت و تأثیر متقابل احساسات و هیجانات در تفکر مورد توجه قرار گرفت. در این دوره قلمرو پژوهش در زمینه ی ارتباط غیر کلامی، بر حول محور درک اطلاعات موجود در ارتباطات غیرکلامی مانند حالات منعکس در چهره افراد متمرکز گردید (مارلو[۷]، ۱۹۸۶).
در سال ۱۹۸۳ هووارد گاردنر شروع به نوشتن کتابی تحت عنوان «قالب های ذهن» کرده گاردنر در این کتاب عنوان می نماید که فقط یک نوع هوش وجود ندارد. او در کتاب خود به قابلیت های هفت گانه ای اشاره می کند، این قابلیت ها عبارت اند: مهارت زبانی، توانایی منطقی – ریاضی، قدرت تجسم، نبوغ در تحرک و جنبش، استعداد موسیقی، مهارتهای بین فردی و ظرفیت درون فردی.
الگویی که گاردنر برای سنجش هوش افراد ارائه می دهد حالتی چندگانه دارد. گاردنر و همکارانش این فهرست هفت تایی را به بیست نوع مهارت مختلف گسترش داده اند. بر اساس این دیدگاه، هوش درون فردی به هم پیوسته ای است که به طرف درون باز می گردد و در واقع ظرفیت فرد برای خلق الگویی صادقانه و دقیق از خود است. الگویی که از آن بتواند به طرز موثری در زندگی استفاده کند. هسته ی هوش بین فردی شامل این ویژگی است که بتوانیم خلق و خو، روحیه، تمایلات و عوامل برانگیختگی را در افراد دیگر تشخیص داده و به طور مناسب به آنها پاسخ گوئیم. طبق نظر گاردنر هوش بین فردی کلید خودشناسی عبارت است از «آگاهی داشتن از احساسات شخصی خود و توانایی متمایز کردن و استفاده از آنها برای هدایت رفتار خویش» (گلمن، ۱۳۸۰).
۳- سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۰ : دو پرفسور امریکایی به نام های جان مایر و پیتر سالووی اقدام به انتشار مقالاتی در خصوص هوش هیجانی و اندازه گیری آن نمودند. آنها متوجه شدند که بعضی از مردم بهتر از دیگران قادر به شناخت و تشخیص احساسات خود و دیگران بوده و در زمینه ی حل مشکلات هیجانی بهتر عمل می کنند (مایر، کارسو و سالووی، ۱۹۹۹).
هوش هیجانی از نظر آنان شامل توانایی درک معنای عواطف و احساسات و نیز توانایی استدلال و حل مسأله بر مبنای آنها می باشد. از نظر آنان پردازش اطلاعات هیجانی به درک عواطف فهم احساسات مشابه و ارتباط آنها با یکدیگر و مدیریت هیجان اطلاق می گردد (سیاروچی و همکاران، ۲۰۰۱، به نقل از نوری، ۱۳۸۳). آنان زیربناری توصیف خود از هوش هیجانی را که مشتمل بر پنج حیطه ی اصلی شناخت عواطف شخصی، به کار بردن درست هیجانات، برانگیختن خود، شناخت عواطف دیگران و حفظ ارتباط های اجتماعی است، بر اساس نظریات گاردنر قرار داده اند (گلمن ۱۳۸۰، به نقل از پارسا ۱۳۸۰).
۴- سالهای ۱۹۹۷-۱۹۹۴ : در سال ۱۹۹۴ و اوایل سال ۱۹۹۵ یک نویسنده ی امریکایی در حال طراحی جهت نوشتن کتابی درباره هوش هیجانی بود او برای این کار از مدارس و برنامه هایی که جهت رشد عاطفی به کار می رود بازدید نمود. در همین راستا او مطالعاتی در زمینه ی هیجانات عمومی در انسان انجام داد. گلمن در جریان مطالعات خود با کارهای مایر و سالووی آشنا گردید و کتابی تحت عنوان «هوش هیجانی» منتشر کرد.
گلمن در این کتاب اطلاعات جالبی درباره مغز، هیجانات و رفتار جمع آوری کرد و بر مجموعه ای از ویژگی ها مانند توانایی تهییج و برانگیختن خود، استقامت و پایداری در مقابل شکست، از دست ندادن روحیه، پس راندن افسردگی و یاس در هنگام تفکر، همدلی، صمیمیت و امید داشتن متمرکز گردیده است.
۵- پس از سال ۱۹۹۸ : در این مقطع کارهای پژوهشی و نظری در زمینه ی هوش هیجانی انجام پذیرفته است. در این راستا پژوهش هایی در زمینه ی بازنگری مفهوم هوش هیجانی صورت گرفته و مقالاتی در این باره منتشر گردیده است (مایر و همکاران، ۱۹۹۹، به نقل از رق آبادی، ۱۳۸۴).

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

اندازه گیری هوش هیجانی

علاقه به هوش هیجانی تا اندازه ای این ادعا را منعکس می کند که بر اساس آن تفاوتهای فردی در پردازش اطلاعات هیجانی – عاطفی، موفقیت در زندگی را پیش بینی می کند. مفهوم هوش هیجانی تا حدودی از باورهای نخستین در مورد هوش اجتماعی مشتق می گردد. (سالووی و مایر، ۱۹۹۷ ، به نقل از وارویک و نقل بک، ۲۰۰۴). امکان تفاوتهای فردی در توانهاییهای ادراک و بیان هیجانی و فهم و مدیریت اطلاعات هیجانی را مطرح می سازند و بر این باورند که این تواناییها قابل فراگیری هستند. آنان هوش هیجانی را در قالب چهار عامل تعریف کرده اند که بر این اساس هوش هیجانی عبارت است از توانایی و درک صحیح هیجان، ارزیابی و بیان هیجان، توانایی تشخیص و یا تعمیم احساسات به نحوی که تفکر را تسهیل کنند، توانایی فهم هیجان و اطلاعات هیجانی و در نهایت توانایی تنظیم هیجانات پابه پای ارتقا در رشد عقلی و هیجانی از مخرج مشترک توانایی های فوق با عنوان هوش هیجانی یاد کرده اند.
چندین مولف کوشیده اند تا مدل مبتنی بر توانایی های هوش هیجانی را از طریق خود گزارش دهی و روش های عملکردی حداکثری عملیاتی نمایند. امروزه دو روی آورد سنجش در اندازه گیری هوش هیجانی مطرح است (انجل برگ و اسجوبرگ، ۲۰۰۴).
۱- روی آورد سالووی و مایر که استفاده از شاخص های عملکردی است و از قضاوت هیجانات تجربه شده توسط مردم مشتق شده است که این هیجانات تجربه شده در داستانهای کوتاه توصیف شده یا در عکس ها و تصاویر ارائه می شوند.
۲- روی آورد دیگر رایج برای سنجش هوش هیجانی استفاده از ابزارهای خود گزارش دهی (پرسشنامه ها) است که متغیرهای شخصیت و گرایش و تمایلات درونی شخصی را ارزیابی می کنند.
در این راستا مقیاس سنجش هیجانات (AES) [۸] به منزله ی یک ابزار خود گزارش دهی در ارزشیابی ابعاد چند گانه ی هوش هیجانی توسعه پیدا کرده است. پژوهشگرانی چون دیویس[۹] و همکاران (۱۹۹۸) و مارتنیس – پونس[۱۰] (۱۹۹۸ ، ۱۹۹۹) نیز مقیاس فراخلق جفت (TMMS) [۱۱] را به عنوان شاخص خود گزارش دهی هوش هیجانی به کار برده اند. (به نقل از وارویک و نقل بک، ۲۰۰۴) مایر و همکاران ابتدا شاخص توانایی حل مسأله هیجانی را اختراع کردند و نام آن را مقیاس هوش هیجانی چند عاملی (MEIS)[12] گذاشتند. آنها قصد داشتند تا نسخه ی چهار عاملی هوش هیجانی را ارزشیابی نمایند. تحلیل عاملی آنها از MEIS فقط سه عامل را آشکار کرد: ادراک، فهم، و تنظیم هیجانات. این سه مولفه با همدیگر ۴۰۲ عبارت را تشکیل دادند که به توسعه ی آزمون هوش هیجانی مایر، سالووی و کاروسو که ۱۴۱ عبارت را در بر می گیرد، منجر شد (انجل برگ و اسجو برگ، ۲۰۰۴) تاکنون ابزارهای متعددی جهت سنجش این نوع از هوش طراحی شده اند که در این زمینه سیاروچی و همکاران (۲۰۰۱) به پرسشنامه های کنترل هیجان[۱۳] (۱۹۸۹)، پرسشنامه ی سطوح آگاهی هیجان[۱۴] (۱۹۹۰)، پرسشنامه ی سبک های پاسخ (۱۹۹۱)، آزمون هوش هیجانی گلمن (۱۹۹۵، به نقل از پارسا، ۱۳۸۲)، پرسشنامه ی هوش هیجانی بار – ان (۱۹۹۷)، پرسشنامه ی خود گزارش دهی اسکات (۱۹۹۸) و آزمون هوش هیجانی مایر و سالووی و کارسو (۲۰۰۱) اشاره کرده اند.
پتراید و فارنهام (۲۰۰۰ ، ۲۰۰۱) ب نقل از وارویک و نقل بک، ۲۰۰۴) نیز بر این باورند که دو سازه هوش هیجانی متفاوت وجود دارد که بسته به روش عملیاتی نمودن هوش هیجانی موجودیت می یابند. یک سازه با عنوان هوش هیجانی صفت، به عملکرد نوعی ارتباط دارد و از طریق خود گزارش دهی بهتر عملیاتی می شود. دومین سازه با عنوان هوش هیجانی توانایی به توانایی واقعی ارتباط دارد و از طریق روش های عملکردی حداکثری بهتر از روش خود گزارش دهی عملیاتی می شود.
ابعاد مسأله دار هوش هیجانی از طریق پرسشنامه سئوالاتی را در مورد وسعت رابطه هوش هیجانی خود گزارش شده با مهارتهای هیجانی واقعی و همبستگی معنادار میان اندازه های هوش هیجانی و شخصیت را مطرح می سازد. با این وجود استفاده از این روش سنجش به خاطر اینکه در مقایسه با روش های سنجش مبتنی بر تکلیف بیشتر قابل فهم است ادامه دارد (آستین و همکاران، ۲۰۰۴).

پرسشنامه هوش هیجانی پتراید زوفارنهام

پتراید زوفارنهام پس از بررسی نکات ضعف و قوت پرسشنامه های موجود در زمینه ی سنجش هوش هیجانی و با قصد پوشش دادن بعضی از عوامل مهم هوش هیجانی، پرسشنامه ی ویژگی های هوش هیجانی ۱۴۴ ماده ای خود را با ۱۵ زیر مجموعه ی (انطباق پذیری، جرأت، بیان عاطفی، کنترل عاطفی، درک عاطفی، همدلی، تنظیم هیجانات، شادکامی، تکانش گری پایین، خوش بینی، مهارت های اجتماعی، عزت نفس، خود انگیزی، صلاحیت اجتماعی، کنترل (استرس) طراحی کردند که با بهره گرفتن از مقیاس هفت گزینه ای به روش لیکرت[۱۵] ارزیابی می شود.
ماده هایی برای ویژگیهای هوش هیجانی ایجاد شده است، چنان که حیطه ی نمونه گیری سازه را به طور جامع پوشش می دهند. همسانی درونی پرسشنامه بر اساس نمونه ی اولیه ۱۰۲ نفری ۸۶% بود. فرم کوتاه این پرسشنامه مشتمل بر ۳۰ ماده است که در نیمی از سئوالات طریقه ی نمره گذاری معکوس می شود. این پرسشنامه که رضوانی (۱۳۸۶) آن را بر نمونه ی ایرانی هنجاریابی نموده است چهار عامل خوش بینی، درک عواطف خود و دیگران، کنترل عواطف و مهارتهای اجتماعی را در بر می گیرد. این عوامل عبارتند از:
خوش بینیتوانایی مثبت اندیشی و نگاه به نیمه ی روشن زندگی است. خوش بینی به معنای آن است که فرد انتظاری قوی داشته باشد، انتظاری در این جهت که به رغم وجود موانع و دلسردی ها در مجموع زندگی، همه چیز درست خواهد شد. از دیدگاه هوش هیجانی خوش بینی نگرشی است که افراد در رویارویی با رویدادهای دشوار در مقابل افتادن در گرداب بی تفاوتی، ناامیدی و افسردگی، مقاوم می سازد. خوش بینی همانند امید (البته خوش بینی واقع گرایانه، نه خوش بینی ساده لوحانه که می تواند مصیبت بار باشد) می تواند زندگی را پربار سازد. سلیگمن (۱۹۹۱ ، به نقل از گلمن، ۱۳۸۰، به نقل از پارسا، ۱۳۸۲) خوش بینی را در شیوه ای می داند که افراد، موقعیت ها و شکست های خود را برای خودشان تعریف می کنند، افرادی که خوش بین هستند شکست را چیزی می بیند که می توانند آن را تغییر دهند و در نوبت بعدی موفق شوند، در حالی که افراد بدبین به خاطر شکست خود را سرزنش می کنند و آن را به خصیصه ای دیرپا در وجود خود نسبت می دهند که قادر به تغییر آن نیستند.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:24:00 ب.ظ ]




به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس و کیفیت خدمات آلبرت که در پژوهشنامه مدیریت دکتر سید محمد مقیمی جلد نهم و دهم چاپ شده است استفاده گردیده است.
۲-۲ چگونگی طراحی نهایی پرسشنامه:
از بین مدلهای مشهور لیکرت، اوزگود، بوگاردوس، تریستون و گاتنم، از طیف لیکرت که کارآمدترین طیف ارزیابی نگرش در میان طیف های موجود است، استفاده شده است.
طیف لیکرت یک مقیاس فاصله ای است که از تعدادی عبارت و گزینه های جوابیه تشکیل شده است. لذا مقیاس لیکرت یک مقیاس مرکب است. در این روش تعدادی گویه که نشان دهنده نحوه نگرش نسبت به رویدادی خاص هستند آماده می شود. این گویه ها با ترتیب اتفاقی در اختیار پاسخگو گذاشته می شود. در اینجا پاسخگو در خواست می شود که میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر گویه بر مبنای یک طیف بیان کنند. این طیف که معمولاً از پنج قسمت تشکیل شده است : کاملاً مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم و کاملاً موافقم.
پاسخگویان گویه ها را بر مینای این طیف بررسی می نماید اما این طیف با اعداد مشخص نشده است تا بر روی پاسخگویان تاثیر نگذارند. لذا پس از بازگشت پرسشنامه از طرف پاسخگویان، طیف با اعداد شماره گذاری می شود. طرز شماره گذاری بطور دلخواه است یعنی در یک طیف پنج قسمتی می توان به کاملاً موافق نمره۱ و کاملاً مخالف عدد ۵ یا به جای عدد یک از صفر استفاده کرد. مجموع نمرات که پاسخگویان بدست می آورند بیانگر گرایش آنهاست. به همین دلیل این طیف را طیف مجموع نمرات نیز می نامند( خاکی، ۱۳۸۹، ص ۲۴۲).
به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز در پژوهش حاضر، از پرسشنامه ای استفاده شده است که شامل دو بخش می باشد. بخش اول اطلاعات جمعیت شناختی، بخش دوم، پرسشنامه کیفیت خدمات و سرمایه فکری است که شامل ۵۱ گویه می باشد. کیفیت خدمات با ۵ مولفه شامل ۱۹ گویه و سرمایه فکری با ۳ مولفه شامل ۳۲ گویه می باشد. تعدادپرسش های مربوط به هریک از مولفه های کیفیت خدمات و سرمایه فکری در جدول (۳-۲) بیان شده است.
جدول شماره ( ۳-۲): مولفه های کیفیت خدمات و سرمایه فکری و گویه های مربوط به آنها

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]




در این فصل در مورد دو پارامتر اصلی تحقیق که ارتباطات درون واحدی ( بخشی از موضوع کلی تر ارتباطات سازمانی) و واکنش کارکنان نسبت به تحول سازمانی می باشد ، صحبت خواهیم کرد و تعاریف و مولفه های سنجش آنها را معرفی می کنیم.در ادامه عوامل موثر بر بهبود واکنش کارکنان نسبت به تحول را به طور مجزا مرور می کنیمو مولفه های هریک را از دیدگاه ها و رویکردهای مختلف ، مطرح می سازیم. در این فصل سعی شده است مدیریت تحول و ارتباطات سازمانی از ابعاد گوناگون مورد سنجش و مطالعه قرار گیرد . در ادامه و در بخش دوم این فصل ، به ارائه پیشینه تحقیق می پردازیم که در آن ، نتایج تحقیقات مختلفی که در رابطه با این موضوع به انجام رسیده است ، ارائه می گردد.این نتایج به طور تفصیلی و یا در قالب جداول ارائه خواهد شد. به طور کلی این فصل از چهار بخش تشکیل شده است که عبارتند از :

  • بخش اول : ارتباطات سازمانی و مولفه های آن
  • بخش دوم : مفهوم تحول سازمانی و مولفه های آن
  • بخش سوم: مختصری در مورد صنعت بیمه در ایران
  • بخش چهارم: پیشینه تحقیق

در ادامه به طور جداگانه در مورد هر یک از بخش های فوق صحبت خواهد شد.
بخش اول : تحول سازمانی
۲-۲واژه شناسی تغییر و تحول سازمانی
در متون فارسی، مدیریت، واژهchange به تغییر ترجمه شده است. این لغت در انگلیسی در معنای متعددی آمده است (وبستر، ۱۹۸۳). در حین حال در ترجمه فارسی معنای لازم و اسم (حالت) نیز برای آن در نظر گرفته شده است (آریان پور، ۱۳۷۱). در متون فارسی مدیریت، گاه از واژه تغییر و تحول استفاده شده است (تسلیمی، ۱۳۷۶، ۱۷). باید توجه داشت که سازمان پیوسته از حالی به حالی دیگر در تغییر است، اعم از اینکه مدیر نقش تغییر (غیر کردن) را ایفا کند یا خیر. به این نکته فلسفی نیز باید توجه داشت که بدون تغییرپذیری، تغییردهی ممکن نیست ( وزین کریمیان ، ۱۳۸۹)
۲-۳ مفهوم تحول سازمانی
تحول سازمانی به معنای اعمال تغییرات و رویکردهای جدید در سازمان است که با هدف بهبود فرایندها و رویه های سازمانی به انجام می رسد . این تغییرات عمدتا در شکل سازمانی، نحوه فعالیت ها و حتی ماهیت سازمانی قابل تشخیص است ( پاردو دل وار [۱۴]و همکاران ، ۲۰۱۲) .
از منظر دیگر ، تحول سازمانی به معنای بکارگیری نگرش ها ، تجهیزات، رویه ها و فرایندهای جدید در سازمان است به نحوی که سازمان بتواند خود را نیازهای جدید ، اهداف جدید یا انتظارات جدید وفق دهد و به شکل کارامدتری بتواند با محیط در حال تغییر خود ، منطبق گردد ( بوردام[۱۵] ، ۲۰۱۰) .
در تعریف دیگر ، تحول سازمانی به تغییرات ملموس و قابل مشاهده ای اطلاق می شود که به واسطه اجرای برنامه های جدید و ارتقای توانمندی سازمان در مواجهه با چالش های محیطی در سازمان ایجاد می شود و می تواند ساختار ، نحوه فعالیت ها و حتی جهت حرکت سازمان را تغییر دهد (اشنایدر[۱۶] ، ۲۰۱۱) .
تا حدودی مفهوم تغییر ( تحول) سازمانی ، مشابه با مفهوم بهبود سازمانی است. لیپیت بهبود سازمان را چنین تعریف می کند: توان بخشیدن به فرآیندهای عملیاتی و نیروهای انسانی در سازمان برای بالابردن کیفیت عملکرد ارگان های مختلف سیستم سازمانی. (طاهری لاری، ۱۳۷۷: ۱۵). در همین راستا، تحول سازمان، تلاشی است برنامه ریزی شده، در سراسر سازمان که به وسیله مدیریت عالی سازمان اداره شده و اثربخشی و سلامتی سازمان را از راه برنامه های تغییر برنامه ریزی شده در فرآیندهای سازمان، با بهره گرفتن از علوم رفتاری افزایش می دهد. هدف های تحول سازمان عبارت اند از:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
  • افزایش سازگاری بین ساختار، فرایندها، استراتژی، افراد و فرهنگ سازمان
  • ایجاد و توسعه راه حل های نو و خلاقانه در سازمان
  • توسعه توانایی نوسازی سازمان ( الوانی، ۱۳۸۵ :۲۶)

فرنچ وندل بیان می دارد که بهبود سازمانی تلاشی طولانی مدت برای تقویت توان حل مسئله سازمان و نوسازی فرآیندهای آن مبتنی بر مدیریت موثر و فرهنگ مشارکت پذیری با بهره گرفتن از عوامل تغییردهنده (مداخله گر) و بهره گیری از دانش رفتاری است (الحسینی، ۱۳۷۹: ۴۰).
ریچاردال دفت موضوع تغییرات سازمانی را در چهار مقوله خلاصه می کند :

    • تغییرات اداری، شامل: تغییر ساختار، هدف ها، خواهش های سازمان، سیستم پاداش، سیستم های اطلاعاتی و حسابداری.

حسابداری

  • تغییرات در افراد سازمان دربرگیرنده : تغییر در نگرش ها، مهارت ها، تجربه ها و رفتار افراد است.
  • تغییر در تکنولوژی، این نوع تغییر در رابطه با فرایند تولید سازمان صورت می گیرد که، شامل: دانش، آگاهی و مهارتی می شود که مشخص کننده میزان شایستگی سازمان است. هدف از ایجاد چنین تغییری، افزایش کارایی و مقدار و میزان تولید است.
  • تغییر در کالاها و خدمات که مربوط به ارا
    ئه محصولات جدید، تغییر در شیوه تولید و یا راه اندازی خطوط جدید تولید می شود ( پورکیانی و پیرمرادی ، ۱۳۸۷) .

۲-۴ اهمیت تحول و تغییرسازمانی
به طور کلی ، تحول و تغییر سازمانی معمولا در شرایطی مطرح می شود که وضعیت کنونی سازمان (اعم از تجهیزات ، رویه ها ، پرسنل و امکانات سازمانی) توان پاسخگویی در برابر نیازها و الزامات محیطی را ندارد یا ضعیف برآورد می گردد. در چنین شرایطی ، تغییر و تحول سازمانی به عنوان یک راه حل جدی مطرح می گردد ( فروندا[۱۷] و همکاران ، ۲۰۰۶) .
مطالعات ادگار ویل[۱۸](۱۹۹۱)در مورد ۱۷۸ سازمان خصوصی و دولتی، شامل ۹۳ سازمان بریتانیایی،۳۱ سازمان از دیگر کشور های اروپایی و ۵۴ سازمان از آمریکای شمالی، انگیزه های اصلی تغییر را در این شرکت ها به شرح زیر ذکر می کند :

        • کاهش سود یا زیان مالی؛
        • افزایش رقابت؛
        • رکود اقتصادی؛

      عکس مرتبط با اقتصاد

      • انتصاب مدیر عامل جدید؛
      • توسعه فناوری؛
      • کنش از پیش (پیش بینی فرصت ها یا رویداد ها).



از دیدگاه دیگر ( وورا[۱۹] و همکاران ، ۲۰۱۳) ، تغییر و تحول سازمانی دارای مزایایی برای سازمانهاست که آنها در استفاده از این اهرم ، ترغیب می نماید. مهمترین مزیت های عنوان شده عبارتند از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]